نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
فرض کنید در سیستمی از refresh token استفاده نشده یعنی در واقع توکن در دیتابیس ذخیره نمی‌شود فقط در سمت سرور توکن به صورت in-memory تولید شده و کاربران تا زمان انقضای آن قادر به استفاده از API هستند این زمان نیز به 15 روز ست شده است. حالا بعد از اعمال روش ارائه شده در این مطلب (ذخیره‌سازی token و refresh token در دیتابیس) چطور می‌توانیم کاربرانی که از توکن قبلی استفاده می‌کنند را مجبور به Sign out کنیم؟ کلاینت‌ها هم اندروید و آی‌اوس هستند و چیزی حدود 100 کاربر در حال استفاده از اپلیکیشن است. روشی که به ذهنم رسید خالی کردن کش اپلیکیشن درون گوشی هست اما اینکار برای 100 یوزر منطقی نیست. آیا روشی وجود دارد که توکن‌ها اکتیو را از سمت سرور منقضی کنیم؟ 
لاگ سمت سرور نیز این exception رو نمایش میدهد:
Microsoft.IdentityModel.Tokens.SecurityTokenExpiredException: IDX10223: Lifetime validation failed. The token is expired. ValidTo: '[PII is hidden by default. Set the 'ShowPII' flag in IdentityModelEventSource.cs to true to reveal it.]', Current time: '[PII is hidden by default. Set the 'ShowPII' flag in IdentityModelEventSource.cs to true to reveal it.]'.
at Microsoft.IdentityModel.Tokens.Validators.ValidateLifetime(Nullable`1 notBefore, Nullable`1 expires, SecurityToken securityToken, TokenValidationParameters validationParameters)
at System.IdentityModel.Tokens.Jwt.JwtSecurityTokenHandler.ValidateLifetime(Nullable`1 notBefore, Nullable`1 expires, JwtSecurityToken jwtToken, TokenValidationParameters validationParameters)
at System.IdentityModel.Tokens.Jwt.JwtSecurityTokenHandler.ValidateTokenPayload(JwtSecurityToken jwtToken, TokenValidationParameters validationParameters)
at Microsoft.AspNetCore.Authentication.JwtBearer.JwtBearerHandler.<HandleAuthenticateAsync>d__6.MoveNext()
روش فوق به خوبی برای کاربران جدید کار می‌کنه اما مشکل اصلی کاربرانی هستند که در حال استفاده از توکن قبلی هستند.
موردی که به ذهنم میرسه سفارشی‌سازی AuthorizeAttribute هستش (یعنی بررسی توکن اکتیو با نمونه‌ی موجود در دیتابیس اگر یکی نبود HandleUnauthorizedRequest رو به ریسپانس برمی‌گردونم) این مورد رو هم تست می‌کنم و نتیجه رو همینجا اعلام می‌کنم.
مطالب دوره‌ها
بررسی Semantic Search و FTS Table-valued functions
Semantic Search جزو تازه‌های SQL Server 2012 است و مقدمات نصب و فعال سازی آن‌را در قسمت اول بررسی کردیم.
توابع Predicates مختص به FTS مانند Contains و Freetext، تنها ردیف‌های متناظر با جستجوی انجام شده را باز می‌گردانند و رتبه‌ای به نتایج جستجو اعمال نمی‌گردد. برای مثال، مشخص نیست اولین ردیف بازگشت داده شده بهترین تطابق را با جستجوی انجام شده دارد یا بدترین نتیجه‌ی ممکن است. برای رفع این مشکل FTS table-valued functions معرفی شده‌اند. حاصل این‌ها یک جدول با دو ستون است. ستون اول کلید متناظر با جدول تطابق یافته بوده و ستون دوم، Rank نام دارد که بیانگر میزان مفید بودن و درجه‌ی اعتبار ردیف بازگشت داده شده‌است.
Semantic Search نیز به کمک سه table-valued functions پیاده سازی می‌شود. همچنین باید دقت داشت که تمام زبان‌های پشتیبانی شده توسط FTS در حالت Semantic Search پشتیبانی نمی‌شوند. برای بررسی این مورد، دو کوئری ذیل را اجرا نمائید:
 -- Full text Languages
SELECT *
FROM sys.fulltext_languages
ORDER BY name;

-- Semantic Search Languages
SELECT *
FROM sys.fulltext_semantic_languages
ORDER BY name;
GO

بررسی table-valued functions مختص به FTS

دو متد ویژه‌ی CONTAINSTABLE و FREETEXTTABLE خروجی از نوع جدول دارند؛ با ستون‌هایی به نام‌های key و rank. اگر قسمت ایجاد کاتالوگ FTS و ایندکس آن‌را بخاطر داشته باشید، در حین ایجاد ایندکس FTS می‌بایستی KEY INDEX PK_Documents را نیز ذکر کرد. کاربرد آن در همین table-valued functions است.
مقدار rank، عددی است بین 0 و 1000 که هر چقدر مقدار آن بیشتر باشد، یعنی نتیجه‌ای نزدیک‌تر، به عبارت جستجو شده، یافت گردیده‌است. باید دقت داشت که این عدد فقط در زمینه‌ی یک کوئری معنا پیدا می‌کند و مقایسه‌ی rank دو کوئری مختلف با هم، بی‌معنا است.
عملکرد CONTAINSTABLE بسیار شبیه به متد Contains است با این تفاوت که قابلیت‌های بیشتری دارد. برای مثال در اینجا می‌توان برای قسمتی از جستجو، وزن و اهمیت بیشتری را قائل شد و این حالت تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که خروجی جستجو، دارای rank باشد.
متد FREETEXTTABLE نیز بسیار شبیه به FREETEXT عمل کرده و نسبت به CONTAINSTABLE بسیار ساده‌تر است. برای نمونه امکان تعریف وزن، formsof، near و غیره در اینجا وجود ندارد. به علاوه عملگرهای منطقی مانند and و or نیز در اینجا کاربردی نداشته و صرفا یک noise word درنظر گرفته می‌شوند.


چند مثال جهت بررسی عملکرد دو متد CONTAINSTABLE و FREETEXTTABLE

استفاده از متد CONTAINSTABLE
 -- Rank with CONTAINSTABLE
SELECT D.id, D.title, CT.[RANK], D.docexcerpt
FROM CONTAINSTABLE(dbo.Documents, docexcerpt,
N'data OR level') AS CT
 INNER JOIN dbo.Documents AS D
  ON CT.[KEY] = D.id
ORDER BY CT.[RANK] DESC;
چون متد CONTAINSTABLE خروجی از نوع table دارد، در قسمت from ذکر شده‌است.
این متد ابتدا نام جدول مورد بررسی را دریافت می‌کند. سپس ستونی که باید جستجو بر روی آن انجام شود و در ادامه عبارت جستجو شونده، مشخص می‌گردد. اگر این متد را به تنهایی اجرا کنیم:
 SELECT * FROM CONTAINSTABLE(dbo.Documents, docexcerpt, N'data OR level')
همانطور که عنوان شد، صرفا یک سری ردیف اشاره کننده به id و rank را بازگشت می‌دهد. به همین جهت join نوشته شده‌است تا بتوان رکوردهای اصلی را نیز در همینجا به همراه rank متناظر، نمایش داد.


استفاده از متد FREETEXTTABLE

 -- Rank with FREETEXTTABLE
SELECT D.id, D.title, FT.[RANK], D.docexcerpt
FROM FREETEXTTABLE (dbo.Documents, docexcerpt,
N'data level') AS FT
 INNER JOIN dbo.Documents AS D
  ON FT.[KEY] = D.id
ORDER BY FT.[RANK] DESC;
کلیات عملکرد متد FREETEXTTABLE بسیار شبیه است به متد CONTAINSTABLE؛ با این تفاوت که ساده‌تر بوده و بسیاری از قابلیت‌های پیشرفته و سفارشی CONTAINSTABLE را به صورت خودکار و یکجا اعمال می‌کند. به همین جهت دقت آن، اندکی کمتر بوده و عمومی‌تر عمل می‌کند.
در اینجا اگر نیاز باشد تا تعداد نتایج را شبیه به کوئری‌های top n محدود نمود، می‌توان از پارامتر عددی بعدی که برای نمونه به 2 تنظیم شده‌است، استفاده کرد:
 -- Rank with FREETEXTTABLE and top_n_by_rank
SELECT D.id, D.title, FT.[RANK], D.docexcerpt
FROM FREETEXTTABLE (dbo.Documents, docexcerpt,
N'data level', 2) AS FT
 INNER JOIN dbo.Documents AS D
  ON FT.[KEY] = D.id
ORDER BY FT.[RANK] DESC;
در این کوئری تنها 2 ردیف بازگشت داده می‌شود.

تعیین وزن و اهمیت کلمات در حال جستجو

 -- Weighted terms
SELECT D.id, D.title, CT.[RANK], D.docexcerpt
FROM CONTAINSTABLE
(dbo.Documents, docexcerpt,
N'ISABOUT(data weight(0.8), level weight(0.2))') AS CT
 INNER JOIN dbo.Documents AS D
  ON CT.[KEY] = D.id
ORDER BY CT.[RANK] DESC;
با استفاده از واژه کلیدی ISABOUT، امکان تعیین وزن، برای واژه‌های در حال جستجو ممکن می‌شوند. در این کوئری اهمیت واژه data بیشتر از اهمیت واژه level تعیین شده‌است.


انجام جستجو‌های Proximity
 -- Proximity term
SELECT D.id, D.title, CT.[RANK]
FROM CONTAINSTABLE (dbo.Documents, doccontent,
N'NEAR((data, row), 30)') AS CT
 INNER JOIN dbo.Documents AS D
  ON CT.[KEY] = D.id
ORDER BY CT.[RANK] DESC;
GO
در اینجا مانند متد CONTAINS، امکان انجام جستجوهای Proximity نیز وجود دارد. برای مثال در کوئری فوق به دنبال رکوردهایی هستیم که در آن‌ها واژه‌های data و row وجود دارند، با فاصله‌ای کمتر از 30 کلمه.


بررسی Semantic Search key valued functions

متد SEMANTICKEYPHRASETABLE کار بازگشت واژه‌های کلیدی آنالیز شده توسط FTS را انجام داده و جدولی حاوی 4 ستون را باز می‌گرداند. این چهار ستون عبارتند از:
- column_id: شماره ستون واژه کلیدی یافت شده‌است. تفسیر آن نیاز به استفاده از تابع سیستمی COL_NAME دارد (مانند مثال زیر).
- document_key: متناظر است با کلید اصلی جدولی که بر روی آن کوئری گرفته می‌شود.
- keyphrase: همان واژه کلیدی است.
- score: رتبه‌ی واژه کلیدی است در بین سایر واژه‌هایی که بازگشت داده شده و عددی است بین صفر تا یک.

مثالی از آن‌را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
 -- Top 100 semantic key phrases
SELECT TOP (100)
 D.id, D.title,
 SKT.column_id,
 COL_NAME(OBJECT_ID(N'dbo.Documents'), SKT.column_id) AS column_name,
 SKT.document_key,
 SKT.keyphrase, SKT.score
FROM SEMANTICKEYPHRASETABLE
(dbo.Documents, doccontent) AS SKT
 INNER JOIN dbo.Documents AS D
  ON SKT.document_key = D.id
ORDER BY SKT.score DESC;


در متد جدولی SEMANTICKEYPHRASETABLE، ابتدا جدول مورد نظر و سپس ستونی که نیاز است واژه‌های کلیدی آنالیز شده‌ی آن بازگشت داده شوند، قید می‌گردند. document_key آن به تنهایی شاید مفید نباشد. به همین جهت join شده‌است به جدول اصلی، تا بتوان رکوردهای متناظر را نیز بهتر تشخیص داد.
به این ترتیب مهم‌ترین واژه‌های کلیدی ستون doccontent را به همراه درجه‌ی اهمیت و رتبه‌ی آن‌ها، می‌توان گزارش گرفت.


متد SEMANTICSIMILARITYTABLE برای یافتن سندهای مشابه با یک سند مشخص بکار می‌روند؛ چیزی شبیه به گزارش «مقالات مشابه مطلب جاری» در بسیاری از سایت‌های ارائه‌ی محتوا. ستون‌های خروجی آن عبارتند از:
- source_column_id: شماره ستون منبع انجام کوئری.
- matched_column_id: شماره ستون سند مشابه یافت شده.
- matched_document_key: متناظر است با کلید اصلی جدولی که بر روی آن کوئری گرفته می‌شود.
- score: رتبه‌ی نسبی سند مشابه یافت شده.

 -- Documents that are similar to document 1
SELECT S.source_document_title,
 SST.matched_document_key,
 D.title AS matched_document_title,
 SST.score
FROM
 (SEMANTICSIMILARITYTABLE
  (dbo.Documents, doccontent, 1) AS SST
  INNER JOIN dbo.Documents AS D
ON SST.matched_document_key = D.id)
 CROSS JOIN
  (SELECT title FROM dbo.Documents WHERE id=1)
AS S(source_document_title)
ORDER BY SST.score DESC;



در این کوئری، اسناد مشابه با سند شماره 1 یافت شده‌اند. مبنای جستجو نیز ستون doccontent، جدول dbo.Documents است. از join بر روی matched_document_key و id جدول اصلی، مشخصات سند یافت شده را می‌توان استخراج کرد. کار CROSS JOIN تعریف شده، صرفا افزودن یک ستون مشخص به نتیجه‌ی خروجی کوئری است.
همانطور که در تصویر مشخص است، سند شماره 4 بسیار شبیه است به سند شماره 1. در ادامه قصد داریم بررسی کنیم که علت این شباهت چه بوده‌است؟


متد SEMANTICSIMILARITYDETAILSTABLE واژه‌های کلیدی مهم مشترک بین دو سند را بازگشت می‌دهد (سند منبع و سند مقصد). به این ترتیب می‌توان دریافت، چه واژه‌های کلیدی سبب شده‌اند تا این دو سند به هم شبیه باشند. ستون‌های خروجی آن عبارتند از:
- keyphrase: واژه‌ی کلیدی
- score: رتبه‌ی نسبی واژه‌ی کلیدی

 -- Key phrases that are common across two documents
SELECT SSDT.keyphrase, SSDT.score
FROM SEMANTICSIMILARITYDETAILSTABLE
(dbo.Documents, doccontent, 1,
doccontent, 4) AS SSDT
ORDER BY SSDT.score DESC;


در کوئری فوق قصد داریم بررسی کنیم چه واژه‌های کلیدی، سبب مشابهت سندهای شماره 1 و 4 شده‌اند و بین آن‌ها مشترک می‌باشند.
مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم

در انتهای قسمت قبل، نحوه‌ی ایجاد یک جدول جدید با فیلدی از نوع فایل استریم بررسی شد، حال اگر جدولی از پیش وجود داشت، نحوه‌ی افزودن فیلد ویژه مورد نظر به آن، به صورت زیر است:

alter table tbl_files set(filestream_on ='default')

go
alter table tbl_files
add

[systemfile] varbinary(max) filestream null ,
FileId uniqueidentifier not null rowguidcol unique default (newid())
go

در ادامه جدول tblFiles قسمت قبل را در نظر بگیرید:

CREATE TABLE [tblFiles](
[FileId] [uniqueidentifier] ROWGUIDCOL NOT NULL,
[Title] [nvarchar](255) NOT NULL,
[SystemFile] [varbinary](max) FILESTREAM NULL,
UNIQUE NONCLUSTERED
(
[FileId] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY] FILESTREAM_ON [fsg1]

ALTER TABLE [dbo].[tblFiles] ADD DEFAULT (newid()) FOR [FileId]
GO

نحوه‌ی افزودن رکوردی جدید به جدول tblFiles :

INSERT INTO [tblFiles]
(
[Title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
'file-1',
CAST('data data data' AS VARBINARY(MAX))
)
در اینجا سعی کرده‌ایم یک رشته ساده را در فیلدی از نوع فایل استریم ذخیره کنیم که روش کار به صورت فوق است. از آنجائیکه مقدار پیش فرض FileId را هنگام تعریف جدول به NEWID تنظیم کرده‌ایم، نیازی به ذکر آن نیست و به صورت خودکار محاسبه و ذخیره خواهد شد.
اگر کنجکاو باشید که این فایل اکنون کجا ذخیره شده و نحوه‌ی مدیریت آن توسط اس کیوال سرور به چه صورتی است، فقط کافی است به مسیری که هنگام افزودن گروه فایل‌ها و فایل مربوطه در تنظیمات خواص دیتابیس در قسمت قبل مشخص کردیم، مراجعه کرد (شکل زیر).



بدیهی است افزودن یک رشته به این صورت کاربرد عملی ندارد و صرفا جهت یک مثال ارائه شد. در ادامه، نحوه‌ی ثبت محتویات یک فایل را در فیلدی از نوع فایل استریم و سپس خواندن اطلاعات آن‌را از طریق برنامه نویسی بررسی خواهیم کرد:

using System;
using System.IO;
using System.Data.SqlClient;
using System.Data;

namespace FileStreamTest
{
class CFS
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//ساخت عبارت افزودن پارامتری
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"INSERT INTO [tblFiles]([Title],[SystemFile]) VALUES(@title , @file)",
objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.Text;

//تعریف وضعیت پارامترها و مقدار دهی آن‌ها
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@title", title);
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@file", buffer);

//اجرای فرامین
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();
}

//پایان تراکنش
objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] data = null;

using (SqlConnection objConn = new SqlConnection())
{
//کوئری اس کیوال پارامتری جهت دریافت محتویات فایل
string cmdText = "SELECT SystemFile FROM tblFiles WHERE FileId=@id";
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(cmdText, objConn))
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objConn.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objConn.Open();

//تنظیم کردن وضعیت و مقدار پارامتر تعریف شده در کوئری
objCmd.Parameters.AddWithValue("@id", fileId);

//اجرای فرامین و دریافت فایل
using (SqlDataReader objread = objCmd.ExecuteReader())
{
if (objread != null)
if (objread.Read())
{
if (objread["SystemFile"] != DBNull.Value)
data = (byte[])objread["SystemFile"];
}
}
}
}

return data;
}
}
}

مثالی در مورد روش استفاده از کلاس فوق :

using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CFS.AddNewRecord(@"C:\filest05.PNG", "test1");

//آی دی رکورد ذخیره شده در دیتابیس برای مثال
byte[] data = CFS.GetDataFromDb("BB848D45-382C-4D95-BF4E-52C3509407D4");
if (data != null)
{
File.WriteAllBytes(@"C:\tst.PNG", data);
}
}
}
}
روش فوق با روش متداول افزودن یک فایل به دیتابیس اس کیوال سرور هیچ تفاوتی ندارد و این‌جا هم بدون مشکل کار می‌کند. اطلاعات نهایی به صورت فایل‌هایی بر روی سیستم که توسط اس کیوال سرور مدیریت خواهند شد و با جدول شما یکپارچه‌اند، ذخیره می‌شوند.

در روش دیگری که در اکثر مقالات مرتبط مورد استفاده است، از شیء SqlFileStream کمک گرفته شده و نحوه‌ی انجام آن نیز به صورت زیر می‌باشد.
در ابتدا دو رویه ذخیره شده زیر را ایجاد می‌کنیم:

CREATE PROCEDURE [AddFile](@Title NVARCHAR(255), @filepath VARCHAR(MAX) OUTPUT)
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

DECLARE @ID UNIQUEIDENTIFIER
SET @ID = NEWID()

INSERT INTO [tblFiles]
(
[FileId],
[title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
@ID,
@Title,
CAST('' AS VARBINARY(MAX))
)

SELECT @filepath = SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
GO

CREATE PROCEDURE [GetFilePath](@Id VARCHAR(50))
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

SELECT SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
در رویه ذخیره شده AddFile ، ابتدا رکوردی بر اساس عنوان دلخواه ورودی با یک فایل خالی ایجاد می‌شود. سپس مسیر سیستمی این فایل را در آرگومان خروجی filepath قرار می‌دهیم. SystemFile.PathName از اس کیوال سرور 2008 جهت فیلدهای فایل استریم به اس کیوال سرور اضافه شده است. از این مسیر در برنامه خود جهت نوشتن بایت‌های فایل مورد نظر در آن توسط شیء SqlFileStream استفاده خواهیم کرد.
رویه ذخیره شده GetFilePath نیز تنها مسیر سیستمی فایل استریم ذخیره شده را بر می‌گرداند.
به این ترتیب کدهای برنامه به صورت زیر تغییر خواهند کرد:

using System.Data.SqlClient;
using System.Data;
using System.Data.SqlTypes;
using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class CFSqlFileStream
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده افزودن فایل
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"AddFile", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن وضعیت و مقدار پارامتر عنوان
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@Title", SqlDbType.NVarChar, 255);
objSqlParam1.Value = title;

//مشخص ساختن پارامتر خروجی رویه ذخیره شده
SqlParameter objSqlParamOutput = new SqlParameter("@filepath", SqlDbType.VarChar, -1);
objSqlParamOutput.Direction = ParameterDirection.Output;

//افزودن پارامترها به شیء کامند
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParamOutput);

//اجرای رویه ذخیره شده
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();

//و سپس دریافت خروجی آن
string Path = objSqlCmd.Parameters["@filepath"].Value.ToString();

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای نوشتن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();
using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(Path, objContext, FileAccess.Write))
{
objSqlFileStream.Write(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] buffer = null;

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده دریافت مسیر فایل
using (SqlCommand objSqlCmd =
new SqlCommand("GetFilePath", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن پارامتر ورودی رویه ذخیره شده و مقدار دهی آن
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@ID", SqlDbType.VarChar, 50);
objSqlParam1.Value = fileId;
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);

//اجرای رویه ذخیره شده و دریافت مسیر سیستمی فایل استریم
string path = string.Empty;
using (SqlDataReader sdr = objSqlCmd.ExecuteReader())
{
sdr.Read();
path = sdr[0].ToString();
}

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای خواندن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();

using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(path, objContext, FileAccess.Read))
{
buffer = new byte[(int)objSqlFileStream.Length];
objSqlFileStream.Read(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}

return buffer;
}
}
}
در پایان برای تکمیل بحث می‌توان به مقاله‌ی مرجع زیر مراجعه کرد:
FILESTREAM Storage in SQL Server 2008

مطالب
استفاده از لنگر (anchor) برای اسکرول به قسمت خاصی از صفحه در Blazor Server
فرض کنید کدی مانند زیر را در یک کامپوننت داریم و انتظار این است که با کلیک بر روی Section2، به بخش مورد نظر اسکرول شویم:
@page "/test"

<nav>
    <!-- یک روش -->
    <a href="#section2">Section2</a>

    <!-- روش دیگر -->
    <NavLink href="#section2">Section2</NavLink>    
</nav>

@* ... *@


<h2 id="section2">It's Section2.</h2>
@* ... *@
اما متاسفانه در Blazor Server تا نسخه فعلی آن (نسخه هفت)، این کار ساده به راحتی امکان‌پذیر نیست. همانطور که ملاحظه می‌کنید، به دو روش، نویگیشن انجام شده‌است؛ اما هیچ‌یک ما را به هدف نمی‌رسانند. دلیل این موضوع، رفتار Blazor Server در بارگذاری صفحات می‌باشد. در حقیقت المان‌ها موقع بارگذاری، هنوز در صفحه وجود ندارند. در واقع ابتدا نیاز است که اتصال SignalR برقرار شود و سپس داده‌ها از سرور دریافت شوند (مگر در حالت pre-rendered که مشکلات خاص خود را در پی دارد).
برای انجام این کار دو روش وجود دارد؛ یکی بر پایه‌ی جاوااسکریپت است و دیگری توسط توابع داخلی Blazor JS.


روش جاوااسکریپتی

ابتدا یک کامپوننت را به نام AnchorNavigation ایجاد می‌نماییم:
@inject IJSRuntime JSRuntime
@inject NavigationManager NavigationManager
@implements IDisposable
@code {
    protected override void OnInitialized()
    {
        NavigationManager.LocationChanged += OnLocationChanged;
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await ScrollToFragment();
    }

    public void Dispose()
    {
        NavigationManager.LocationChanged -= OnLocationChanged;
    }

    private async void OnLocationChanged(object sender, LocationChangedEventArgs e)
    {
        await ScrollToFragment();
    }

    private async Task ScrollToFragment()
    {
        var uri = new Uri(NavigationManager.Uri, UriKind.Absolute);
        var fragment = uri.Fragment;
        if (fragment.StartsWith('#'))
        {
            // Handle text fragment (https://example.org/#test:~:text=foo)
            // https://github.com/WICG/scroll-to-text-fragment/
            var elementId = fragment.Substring(1);
            var index = elementId.IndexOf(":~:", StringComparison.Ordinal);
            if (index > 0)
            {
                elementId = elementId.Substring(0, index);
            }

            if (!string.IsNullOrEmpty(elementId))
            {
                await JSRuntime.InvokeVoidAsync("BlazorScrollToId", elementId);
            }
        }
    }
}
سپس کد جاوا اسکریپتی زیر را در جایی قبل از فراخوانی <script src="_framework/blazor.server.js"></script> قرار می‌دهیم (برای مثال اگر می‌خواهیم در اکثر صفحات از آن بهره ببریم، آن را در layout.cshtmlـ قرار می‌دهیم).
function BlazorScrollToId(id) {
            const element = document.getElementById(id);
            if (element instanceof HTMLElement) {
                element.scrollIntoView({
                    behavior: "smooth",
                    block: "start",
                    inline: "nearest"
                });
            }
        }
حال در هر کامپوننتی که نیاز به استفاده از لنگر (anchor) داریم، به شکل زیر عمل می‌کنیم:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<a href="#section2">
    <h1>Section2</h1>
</a>

<SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" />

<div style="height: 2000px">

</div>

<div id="section2">
    <h2>It's Section2. </h2>
</div>

<AnchorNavigation />


روش استفاده از توابع داخلی Blazor JS 

می توان از ElementReference و FocusAsync که در حقیقت مربوط به خود Blazor JS می‌باشند استفاده نمود. اینبار کدهای کامپوننت AnchorNavigation را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Routing;
using System.Diagnostics.CodeAnalysis;

namespace TestAnchorNavigation;

public class AnchorNavigation: ComponentBase, IDisposable
{
    private bool _setFocus;

    [Inject] private NavigationManager NavManager { get; set; } = default!;
    [Parameter] public RenderFragment? ChildContent { get; set; }
    [Parameter] public string? BookmarkName { get; set; }
    [DisallowNull] public ElementReference? Element { get; private set; }

    protected override void BuildRenderTree(RenderTreeBuilder builder)
    {
        builder.OpenElement(0, "span");
        builder.AddAttribute(2, "tabindex", "-1");
        builder.AddContent(3, this.ChildContent);
        builder.AddElementReferenceCapture(4, this.SetReference);
        builder.CloseElement();
    }

    protected override void OnInitialized()
        => NavManager.LocationChanged += this.OnLocationChanged;

    protected override void OnParametersSet()
        => _setFocus = this.IsMe();

    private void SetReference(ElementReference reference)
        => this.Element = reference;

    private void OnLocationChanged(object? sender, LocationChangedEventArgs e)
    {
        if (this.IsMe())
        {
            _setFocus = true;
            this.StateHasChanged();
        }
    }

    protected async override Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (_setFocus)
            await this.Element!.Value.FocusAsync(false);

        _setFocus = false;
    }

    private bool IsMe()
    {
        string? elementId = null;

        var uri = new Uri(this.NavManager.Uri, UriKind.Absolute);
        if (uri.Fragment.StartsWith('#'))
        {
            elementId = uri.Fragment.Substring(1);
            return elementId == BookmarkName;
        }
        return false;
    }

    public void Dispose()
        => NavManager.LocationChanged -= this.OnLocationChanged;
}
و پیرو آن، صفحه‌ی موردنظر برای استفاده از لنگر نیز به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<NavLink href="#section2">
    <h1>Section2</h1>
</NavLink>

<SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" />

<div style="height: 2000px">

</div>

<AnchorNavigation BookmarkName="section2">
      <h2>It's Section2. </h2>
</AnchorNavigation>
مطالب
نحوه انتقال اطلاعات استخراج شده از وب سرویس به SQL Server به کمک SSIS
ممکن است در مواقعی نیاز به اطلاعات استخراج شده از وب سرویسی داشته باشید که در همان مقطع زمانی به آن دسترسی ندارید . مسلما برای این منظور باید آن اطلاعات را ذخیره کرده تا در صورت نیاز بتوان به آنها رجوع کرد . یکی از راه حل‌ها ذخیره آن در پایگاه داده (در اینجا Sql Server) است که در این پست به کمک امکانات BIDS در پکیج‌های SSIS و کوئری‌های SQL این مشکل را برطرف میکنیم. برای مشاهده نحوه استخراج اطلاعات از وب سرویس به اینجا مراجعه کنید .
تنها تفاوتی که در این پست در کار با سرویس با پست اشاره شده در بالا وحود دارد ذخیره اطلاعات استخراج شده است که در آن پست در یک فایل xml ذخیره شدند ولی در اینجا ما نیاز داریم تا اطلاعات را در یک متغیر با حوزه کاری Package ذخیره کنیم (به این معنی که مختص به همان flow نباشد و در تمام پکیج دیده شود) 

به دلیل اینکه هدر xml خروجی از سرویس دارای چندین namespace هست هنگام کار با آنها به مشکل خواهیم خورد. (هم هنگام کار با xml task‌ها و هم هنگام کار با xml در sql) 

به همین دلیل باید این قسمت از محتوا را حذف کرد . برای همین پس از گرفتن اطلاعات از سرویس آن را به کمک یک Script task حذف می‌کنیم 

در این مرحله اطلاعات استخراج شده را باید در SQL درج کنیم . برای همین ساختاری که باید اطلاعات را در SQL نگه دارد را در دیتابیس ایجاد می‌کنیم : 

جدول person برای نگهداری اطلاعات سرویس و XmlContainer برای نگهداری xml‌های سرویس .(برای داشتن History) 

برای درج هم از SP استفاده می‌کنیم :

 

و پیکربندی SQL Task :
 

نکته اول ایجاد کانکشن به پایگاه داده است که در اینجا از نمایش جزییات آن صرف نظر شده است . نکته دیگری پارامتر SP است که چون یک پارامتر دارد یک علامت سوال قرار میگیرد . اگر چند پارامتر بود به صورت علامت‌های سوال با ویرگول از هم جدا می‌شوند . ?,?,?,?
سپس در بخش parameter mapping به ترتیب مقدار دهی می‌شوند : 

و مقدار خروجی SP که شناسه آیتم درج شده است را در یک متغیر نگهداری می‌کنیم :
 

برای قدم بعد می‌خواهیم اطلاعات موجود در XML استخراج شده در پایگاه داده را در جدول مربوطه ذخیره کنیم . برای این کار این SP را می‌نویسیم : 
 

نکات مهم موارد زیر هستند : 
1 - استفاده از OpenXml برای parse کردن xml 
2 - استفاده از sp سیستمی sp_xml_preparedocument و sp_xml_removedocument (بیشتر ) 
3- اطلاعات شناسه و نام و نام خانوادگی inner text‌های نود‌های xml هستند . اگر این موارد به صورت attribute باشند باید قبل از نام آنها علامت @ قرار بگیرند. 
پس از ایجاد این Sp باید آن را در package فراخوانی کنیم : 

و پیکربندی این SQL Task :
 

و پارامتر‌های این SP :

و ذخیره نتیجه تراکنش در متغیری در پکیج :
 

و اکنون پکیج ما ظاهری شبیه به این مورد خواهد داشت :
 

 

در نهایت به عنوان یک facility می‌توانیم وضعیت تراکنش را به کاربر نمایش دهیم ( به کمک Script Task ) : 

و تمام ...

 

موفق باشید 

مطالب
بررسی مساله متداول Top N در نسخه های مختلف SQL Server
مقدمه (شرح مساله)
چندی پیش در تالار T-SQL سوالی مطرح شد راجع به مساله ای که معروف است به top N per group.
تنها موضوعی که باعث شد من مطلبی راجع به آن بنویسم محدودیتی بود که کاربر مورد نظر داشت؛ که آن محدودیت چیزی نبود جز:  query بایستی در نسخه 2000 جوابگو باشد.

قطعا شده است که بخواهید مثلا به ازای هر مشتری آخرین سفارش آن را انتخاب کنید. این مساله Top N نامیده می‌شود.

فرض کنید جدولی داریم که حاوی سفارشات مشتریان می‌باشد. هر مشتری می‌تواند چندین سفارش داشته باشد؛ هر سفارش دارای حداقل دو مقدار "تاریخ سفارش" و "مبلغ سفارش است". هدف پیدا کردن آخرین سفارشات هر مشتری می‌باشد.
نکته: اگر چند تاریخ برای آخرین سفارش مشتری وجود داشت آنگاه بایستی بر اساس مبلغ سفارش مرتب سازی نزولی صورت بگیرد. یا به عبارت دیگر ابتدا باید مرتب سازی نزولی بر اساس ستون تاریخ سفارش انجام شود و سپس مرتب سازی نزولی بر اساس ستون مبلغ سفارش.

فرض می‌گیریم داده‌های جدول ما چیزیست شبیه به این:

سطرهایی از جدول که رنگی شده اند سطر‌های مورد نظر ما هستند که باید در خروجی ظاهر شوند.
داده‌های جدول با کمک قابلیت Sort نرم افزار word مرتب سازی شده اند، این تصویر را به این خاطر در اینجا قرار دادم چون که دیدم می‌تواند در شفاف سازی مساله به من کمک کند.
ابتدا مرتب سازی نزولی بر اساس ستون order_date انجام گرفته و سپس مرتب سازی نزولی بر اساس ستون order_value. و در پایان اولین سطر مربوط به هر مشتری به عنوان خروجی مورد نظر انتخاب می‌شوند.

راه حل ها
خب پر واضح است که در نسخه 2005 و بعد از آن ساده‌ترین و بهینه‌ترین راه حل استفاده از تابع row_number می‌باشد.
SELECT row_id, customer_id, order_date, order_value
  FROM (SELECT *,
               ROW_NUMBER() OVER(PARTITION BY customer_id
                                 ORDER BY order_date DESC, order_value DESC) AS rnk
          FROM table_name
       )t
 WHERE rnk = 1;


اما با محدودیتی که در نسخه 2000 وجود دارد راه حلی بهتر از این پیدا نخواهیم کرد:
 SELECT *
  FROM table_name t
 WHERE row_id = (SELECT TOP 1 row_id
                   FROM table_name
                  WHERE customer_id = t.customer_id
                  ORDER BY order_date DESC, order_value DESC);


حالا چه میشود راه حلی بخواهیم مستقل از هر یک از نسخه‌های SQL Server:
SELECT MIN(row_id) AS row_id, customer_id, order_date, order_value
    FROM table_name t
   WHERE order_date =
         (SELECT MAX(order_date)
            FROM table_name
           WHERE customer_id = t.customer_id)
     AND order_value =
         (SELECT MAX(order_value)
            FROM table_name
           WHERE customer_id = t.customer_id
             AND order_date =
                 (SELECT MAX(order_date)
                    FROM table_name
                   WHERE customer_id = t.customer_id))
                   GROUP BY customer_id, order_date, order_value;


نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
- فلسفه‌ی کار با Blazor server، امکان دسترسی مستقیم به لایه سرویس‌های برنامه، بدون نیاز به طراحی یک Web API خاص آن‌ها است (کار با آن ساده‌تر است). اگر قرار است با Web API کار کنید، شاید بهتر باشد از WASM استفاده کنید.
- سرویس‌های Blazor Server، طول عمر خاصی دارند و تا زمانیکه اتصال برقرار است، از دست نمی‌روند. بنابراین خیلی از اطلاعات را می‌توان به صورت متداولی در آن‌ها ذخیره کرد و نیازی به تمهید خاصی نیست؛ هرچند encrypted local storage هم دارند.
- امکان طراحی interceptor برای HTTP Client هم وجود دارد تا هربار نیازی به مقدار دهی هدر Authorization نباشد.
- بله. در این سری اگر از Identity استفاده شده، بیشتر هدف مدیریت کاربران بوده و یا برای Blazor Server، دسترسی به کوکی خودکار پس از لاگین. نکات تهیه‌ی authentication provider سفارشی مطرح شده‌ی در قسمت wasm این سری برای کار با JWT، همه جا یکسان است و وابستگی به Identity و یا حتی Identity server پیش‌فرض مطرح شده‌ی توسط مایکروسافت، ندارد.
مطالب دوره‌ها
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت دوم
تا اینجا ملاحظه کردید که XQuery ایندکس نشده چگونه بر روی Query Plan تاثیر دارد. در ادامه، مباحث ایندکس گذاری بر روی اسناد XML ایی را مرور خواهیم کرد.


ایندکس‌های XML ایی

ایندکس‌های XML ایی، ایندکس‌های خاصی هستند که بر روی ستون‌هایی از نوع XML تعریف می‌شوند. هدف از تعریف آن‌ها، بهینه سازی اعمال مبتنی بر XQuery، بر روی داده‌های این نوع ستون‌ها است. چهار نوع XML Index قابل تعریف هستند؛ اما primary xml index باید ابتدا ایجاد شود. در این حالت جدولی که دارای ستون XML ایی است نیز باید دارای یک clustered index باشد. هدف از primary XML indexها، ارائه‌ی تخمین‌های بهتری است به بهینه ساز کوئری‌ها در SQL Server.


جزئیات primary XML indexها

زمانیکه یک primary xml index را ایجاد می‌کنیم، node table یاد شده در قسمت قبل را، بر روی سخت دیسک ذخیره خواهیم کرد (بجای هربار محاسبه در زمان اجرا). متادیتای این اطلاعات ذخیره شده را در جداول سیستمی sys.indexes و sys.columns می‌توان مشاهده کرد. باید دقت داشت که تهیه‌ی این ایندکس‌ها، فضای قابل توجهی را از سخت دیسک به خود اختصاص خواهند داد؛ چیزی حدود 2 تا 5 برابر حجم اطلاعات اولیه. بدیهی است تهیه‌ی این ایندکس‌ها که نتیجه‌ی تجزیه‌ی اطلاعات XML ایی است، بر روی سرعت insert تاثیر خواهند گذاشت. Node table دارای ستون‌هایی مانند نام تگ، آدرس تگ، نوع داده آن، مسیر و امثال آن است.
زمانیکه یک Primary XML Index تعریف می‌شود، اگر به Query Plan حاصل دقت کنید، دیگر خبری از XML Readerها مانند قبل نخواهد بود. در اینجا Clustered index seek قابل مشاهده‌است.


ایجاد primary XML indexها

همان مثال قسمت قبل را که دو جدول از آن به نام‌های xmlInvoice و xmlInvoice2 ایجاد کردیم، درنظر بگیرید. اینبار یک xmlInvoice3 را با همان ساختار و همان 6 رکوردی که معرفی شدند، ایجاد می‌کنیم. بنابراین برای آزمایش جاری، در مثال قبل، هرجایی xmlInvoice مشاهده می‌کنید، آن‌را به xmlInvoice3 تغییر داده و مجددا جدول مربوطه و داده‌های آن‌را ایجاد کنید.
اکنون برای ایجاد primary XML index بر روی ستون invoice آن می‌توان نوشت:
 CREATE PRIMARY XML INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 SELECT * FROM sys.internal_tables
کوئری دومی که بر روی sys.internal_tables انجام شده، محل ذخیره سازی این ایندکس را نمایش می‌دهد که دارای نامی مانند xml_index_nodes_325576198_256000 خواهد بود. دو عدد پس از آن table object id و column object id هستند.
در ادامه علاقمند هستیم که بدانیم داخل آن چه چیزی ذخیره شده‌است:
 SELECT * FROM sys.xml_index_nodes_325576198_256000
اگر این کوئری را اجرا کنید احتمالا به خطای Invalid object name برخواهید خورد. علت اینجا است که برای مشاهده‌ی اطلاعات جداول داخلی مانند این، نیاز است حین اتصال به SQL Server، در قسمت server name نوشت admin:(local) و حالت authentication نیز باید بر روی Windows authentication باشد. به آن اصطلاحا Dedicated administrator connection نیز می‌گویند. برای این منظور حتما نیاز است از طریق منوی File -> New -> Database Engine Query شروع کنید در غیراینصورت پیام Dedicated administrator connections are not supported را دریافت خواهید کرد.
اگر به این جدول دقت کنید، 6 ردیف اطلاعات XML ایی، به حدود 100 ردیف اطلاعات ایندکس شده، تبدیل گردیده‌است. با استفاده از دستور ذیل می‌توان حجم ایندکس تهیه شده را نیز مشاهده کرد:
 sp_spaceused 'xmlInvoice3'
در صورت نیاز برای حذف ایندکس ایجاد شده می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 --DROP INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3


تاثیر primary XML indexها بر روی سرعت اجرای کوئری‌ها

همان 10 کوئری قسمت قبل را درنظر بگیرید. اینبار برای مقایسه می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1

SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1
دو کوئری یکی هستند اما اولی بر روی xmlInvoice اجرا می‌شود و دومی بر روی xmlInvoice3. هر دو کوئری را انتخاب کرده و با استفاده از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود.


چند نکته در این تصویر حائز اهمیت است:
- Query plan کوئری انجام شده بر روی جدول دارای primary XML index، مانند قسمت قبل، حاوی XML Readerها نیست.
- هزینه‌ی انجام کوئری بر روی جدول دارای XML ایندکس نسبت به حالت بدون ایندکس، تقریبا نزدیک به صفر است. (بهبود کارآیی فوق العاده)
اگر کوئری‌های دیگر را نیز با هم مقایسه کنید، تقریبا به نتیجه‌ی کمتر از یک سوم تا یک چهارم حالت بدون ایندکس خواهید رسید.
همچنین اگر برای حالت دارای Schema collection نیز ایندکس ایجاد کنید، اینبار کوئری پلن آن اندکی (چند درصد) بهبود خواهد یافت ولی نه آنچنان.


ایندکس‌های XML‌ایی ثانویه یا secondary XML indexes

سه نوع ایندکس XML ایی ثانویه نیز قابل تعریف هستند:
- VALUE : کار آن بهینه سازی کوئری‌های content و wildcard است.
- PATH : بهینه سازی انتخاب‌های مبتنی بر XPath را انجام می‌دهد.
- Property: برای بهینه سازی انتخاب خواص و ویژگی‌ها بکار می‌رود.

این ایندکس‌ها یک سری non-clustered indexes بر روی node tables هستند. برای ایجاد سه نوع ایندکس یاد شده به نحو ذیل می‌توان عمل کرد:
 CREATE XML INDEX invoice_path_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PATH
در اینجا یک path index جدید ایجاد شده‌است. ایندکس‌های ثانویه نیاز به ذکر ایندکس اولیه نیز دارند.
پس از ایجاد ایندکس ثانویه بر روی مسیرها، اگر اینبار کوئری دوم را اجرا کنیم، به Query Plan ذیل خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، نسبت به حالت primary index، وضعیت clustered index seek به index seek تغییر کرده‌است و همچنین دقیقا مشخص است که از کدام ایندکس استفاده شده‌است.
در ادامه دو نوع ایندکس دیگر را نیز ایجاد می‌کنیم:
 CREATE XML INDEX invoice_value_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR VALUE
 
 CREATE XML INDEX invoice_prop_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PROPERTY
 

سؤال: اکنون پس از تعریف 4 ایندکس یاد شده، کوئری دوم از کدام ایندکس استفاده خواهد کرد؟

در اینجا مجددا کوئری دوم را اجرا کرده و به قسمت Query Plan آن دقت خواهیم کرد:


برای مشاهده دقیق نام ایندکس مورد استفاده، کرسر ماوس را بر روی index seek قرار می‌دهیم. در اینجا اگر به قسمت object گزارش ارائه شده دقت کنیم، نام invoice_value_idx یا همان value index ایجاد شده، قابل مشاهده‌است؛ به این معنا که در کوئری دوم، اهمیت مقادیر بیشتر است از اهمیت مسیرها.

کوئری‌هایی مانند کوئری ذیل از property index استفاده می‌کنند:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[text() = "Vahid"]') = 1
در اینجا با بکارگیری // به دنبال CustomerName در تمام قسمت‌های سند Invoice خواهیم گشت. البته کوئری پلن آن نسبتا پیچیده‌است و شامل primary index اسکن و clusterd index اسکن نیز می‌شود. برای بهبود قابل ملاحظه‌ی آن می‌توان به نحو ذیل از عملگر self استفاده کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[. = "Vahid"]') = 1


خلاصه نکات بهبود کارآیی برنامه‌های مبتنی بر فیلدهای XML

- در حین استفاده از XPath، ذکر  محور parent یا استفاده از .. (دو دات)، سبب ایجاد مراحل اضافه‌ای در Query Plan می‌شوند. تا حد امکان از آن اجتناب کنید و یا از روش‌هایی مانند cross apply و xml.nodes برای مدیریت اینگونه موارد تو در تو استفاده نمائید.
- ordinals را به انتهای Path منتقل کنید (مانند ذکر [1] جهت مشخص سازی نودی خاص).
- از ذکر predicates در وسط یک Path اجتناب کنید.
- اگر اسناد شما fragment با چند root elements نیستند، بهتر است document بودن آ‌ن‌ها را در حین ایجاد ستون XML مشخص کنید.
- xml.value را به xml.query ترجیح دهید.
- عملیات casting در XQuery سنگین بوده و استفاده از ایندکس‌ها را غیرممکن می‌کند. در اینجا استفاده از اسکیما می‌تواند مفید باشد.
- نوشتن sub queryها بهتر هستند از چندین XQuery در یک عبارت SQL.
- در ترکیب اطلاعات رابطه‌ای و XML، استفاده از متدهای xml.exist و sql:column نسبت به xml.value جهت استخراج و مقایسه اطلاعات، بهتر هستند.
- اگر قصد تهیه خروجی XML از جدولی رابطه‌ای را دارید، روش select for xml کارآیی بهتری را نسبت به روش FLOWR دارد. روش FLOWR برای کار با اسناد XML موجود طراحی و بهینه شده‌است؛ اما روش select for xml در اصل برای کار با اطلاعات رابطه‌ای بهینه سازی گردیده‌است.