مطالب
Query Options در پروتکل OData
در قسمت قبل  با OData به صورت مختصر آشنا شدیم. در این قسمت به امکانات توکار OData و جزئیات query options پرداخته و همچنین قابلیت‌های امنیتی این پروتکل را بررسی مینماییم.
در قسمت قبلی، config مربوط به OData و همچنین Controller و Crud مربوط به آن entity پیاده سازی شد. در این قسمت ابتدا سه موجودیت را به نام‌های Product ، Category و همچنین Supplier، به صورت زیر تعریف مینماییم:

به این صورت مدل‌های خود را تعریف کرده و طبق مقاله‌ی قبلی، Controller‌های هر یک را پیاده سازی نمایید:

public class Supplier
{
    [Key]
    public string Key {get; set; }
    public string Name { get; set; }
}
public class Category
{
    public int ID { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public virtual ICollection<Product> Products { get; set; }
}

public class Product
{
    public int ID { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }

    [ForeignKey("Category")]
    public int CategoryId { get; set; }
    public Category Category { get; set; }

    [ForeignKey("Supplier")]
    public string SupplierId { get; set; }
    public virtual Supplier Supplier { get; set; }
}

پکیج Microsoft.AspNet.OData به تازگی ورژن 6 آن به صورت رسمی منتشر شده و شامل تغییراتی نسبت به نسخه‌ی قبلی آن است. اولین نکته‌ی حائز اهمیت، Config آن است که به صورت زیر تغییر کرده و باید Option‌های مورد نیاز، کانفیگ شوند. در این نسخه DI نیز به Odata اضافه شده است:

public static void Register(HttpConfiguration config)
        {
            ODataModelBuilder odataModelBuilder = new ODataConventionModelBuilder();

            var product = odataModelBuilder.EntitySet<Product>("Products");
            var category = odataModelBuilder.EntitySet<Category>("Categories");
            var supplier = odataModelBuilder.EntitySet<Supplier>("Suppliers");

            var edmModel = odataModelBuilder.GetEdmModel();

            supplier.EntityType.Ignore(c => c.Name);

            config.Select(System.Web.OData.Query.QueryOptionSetting.Allowed);
            config.MaxTop(25);
            config.OrderBy(System.Web.OData.Query.QueryOptionSetting.Allowed);
            config.Count(System.Web.OData.Query.QueryOptionSetting.Allowed);
            config.Expand(System.Web.OData.Query.QueryOptionSetting.Allowed);
            config.Filter(System.Web.OData.Query.QueryOptionSetting.Allowed);
            config.Count(System.Web.OData.Query.QueryOptionSetting.Allowed);

            //config.MapODataServiceRoute("ODataRoute", "odata", edmModel); // کانفیگ به صورت معمولی
           config.MapODataServiceRoute("ODataRoute", "odata",
                builder =>
                {
                    builder.AddService(ServiceLifetime.Singleton, sp => edmModel);
                    builder.AddService<IEnumerable<IODataRoutingConvention>>(ServiceLifetime.Singleton, sp => ODataRoutingConventions.CreateDefault());
                });
}
باید همه‌ی Query option‌هایی را که به آنها نیاز داریم، معرفی نماییم و فرض کنید که ProductsController و متد Get آن بدین صورت پیاده سازی شده باشد:
[EnableQuery]
        public IQueryable<Product> Get()
        {
            return new List<Product>
            {
                new Product { Id = 1, Name = "name 1", Price = 11, Category = new Category {Id =1, Name = "Cat1" } },
                new Product { Id = 2, Name = "name 2", Price = 12, Category = new Category {Id =2, Name = "Cat2" } },
                new Product { Id = 3, Name = "name 3", Price = 13, Category = new Category {Id =3, Name = "Cat3" } },
                new Product { Id = 4, Name = "name 4", Price = 14, Category = new Category {Id =4, Name = "Cat4" } },
            }.AsQueryable(); ;
        }
در این پروتکل به صورت توکار، optionهای زیر قابل استفاده است:

 Description Option 
 بسط دادن موجودیت مرتبط  $expand
 فیلتر کردن نتیجه، بر اساس شرط‌های Boolean ی  $filter
 فرمان به سرور که تعداد رکورد‌های بازگشتی را نیز نمایش دهد(مناسب برای پیاده سازی server-side pagging )  $count
 مرتب کردن نتیجه‌ی بازگشتی  $orderby
 select زدن روی پراپرتی‌های درخواستی  $select
 پرش کردن از اولین رکورد به اندازه‌ی n عدد  $skip
 فقط بازگرداندن n رکورد اول  $top
کوئری‌های زیر را در نظر بگیرید:

 در کوئری اول، فقط فیلد‌های Id,Name از Products برگشت داده خواهند شد و در کوئری دوم، از 2 رکورد اول، صرفنظر می‌شود و از بقیه‌ی آنها، فقط 3 رکورد بازگشت داده میشود:
/odata/Products?$select=Id,Name
/odata/Products?$top=3&$skip=2
/odata/Products?$count=true
در پاسخ کوئری فوق، تعداد رکورد‌های بازگشتی نیز نمایش داده میشوند:
{@odata.context: "http://localhost:4516/odata/$metadata#Products", @odata.count: 4,…}
@odata.context:"http://localhost:4516/odata/$metadata#Products"
@odata.count:4
value:[{Id: 1, Name: "name 1", Price: 11, SupplierId: 0, CategoryId: 0},…]
0:{Id: 1, Name: "name 1", Price: 11, SupplierId: 0, CategoryId: 0}
1:{Id: 2, Name: "name 2", Price: 12, SupplierId: 0, CategoryId: 0}
2:{Id: 3, Name: "name 3", Price: 13, SupplierId: 0, CategoryId: 0}
3:{Id: 4, Name: "name 4", Price: 14, SupplierId: 0, CategoryId: 0}
در response، این مقادیر به همراه تعداد رکورد بازگشتی، نمایش داده میشوند که برای پیاده سازی paging مناسب است.
/odata/Products?$filter=Id eq 1
در کوئری فوق eq مخفف equal و به معنای برابر است و بجای آن میتوان از gt به معنای بزرگتر و lt به معنای کوچکتر نیز استفاده کرد:
/odata/Products?$filter=Id gt 1 and Id lt 3
/odata/Products?$orderby=Id desc
در کوئری فوق نیز به صورت واضح، بر روی فیلد Id، مرتب سازی به صورت نزولی خواهد بود و در صورت وجود نداشتن کلمه کلیدی desc، به صورت صعودی خواهد بود.
بسط دادن موجودیت‌های دیگر نیز بدین شکل زیر میباشد:
/odata/Products?$expand=Category
برای اینکه چندین موجودیت دیگر نیز بسط داده شوند، اینگونه رفتار مینماییم:
/odata/Products?$expand=Category,Supplier
برای اینکه به صورت عمیق به موجودیت‌های دیگر بسط داده شود، بصورت زیر:
/odata/Categories(1)?$expand=Products/Supplier
و برای اینکه حداکثر تعداد رکورد بازگشتی را مشخص نماییم:
[EnableQuery(PageSize = 10)]


محدود کردن Query Options
به صورت زیر میتوانیم فقط option‌های دلخواه را فراخوانی نماییم. مثلا در اینجا فقط اجازه‌ی Skip و Top داده شده است و بطور مثال Select قابل فراخوانی نیست:
[EnableQuery (AllowedQueryOptions= AllowedQueryOptions.Skip | AllowedQueryOptions.Top)]
برای اینکه فقط اجازه‌ی logical function زیر را بدهیم (فقط eq):
[EnableQuery(AllowedLogicalOperators=AllowedLogicalOperators.Equal)]
برای اینکه Property خاصی در edm قابلیت نمایش نباشد، در config بطور مثال Price را ignore مینماییم:
var product = odataModelBuilder.EntitySet<Product>("Products");
product.EntityType.Ignore(e => e.Price);
برای اینکه فقط بر روی فیلد‌های خاصی بتوان از orderby استفاده نمود:
[EnableQuery(AllowedOrderByProperties = "Id,Name")]
یک option به نام value$ برای بازگرداندن تنها آن رکورد مورد نظر، به صورت مجزا میباشد. برای اینکار بطور مثال متد زیر را به کنترلر خود اضافه کنید:
public System.Web.Http.IHttpActionResult GetName(int key)
        {
            Product product = Get().Single(c => c.Id == key);            
            return Ok(product.Name);
        }
/odata/Products(1)/Name/$value
و حاصل کوئری فوق، مقداری بطور مثال برابر زیر خواهد بود و نه به صورت convention پاسخ‌های OData، فرمت بازگشتی "text/plain" خواهد بود و نه json:
HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: text/plain; charset=utf-8
DataServiceVersion: 3.0
Content-Length: 3

Ali

Attribute Convention
هایی هم برای اعتبارسنجی پراپرتی‌ها موجود است که نام آن‌ها واضح تعریف شده‌اند:
 Description  Attribute
 اجازه‌ی فیلتر زدن بر روی آن پراپرتی داده نخواهد شد  NotFilterable
 اجازه‌ی مرتب کردن بر روی آن پراپرتی داده نخواهد شد  NotSortable
 اجازه‌ی select زدن بر روی آن پراپرتی داده نمیشود  NotNavigable
 اجازه‌ی شمارش دهی بر روی آن Collection داده نمیشود  NotCountable
 اجازه‌ی بسط دادن آن Collection داده نمیشود  NotExpandable

و همچنین [AutoExpand] به صورت اتوماتیک آن موجودیت مورد نظر را بسط میدهد.

بطور مثال کد‌های زیر را در مدل خود میتوانید مشاهده نمائید:

public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        [NotFilterable, NotSortable]
        public decimal Price { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(SupplierId))]
        [NotNavigable]
        public virtual Supplier Supplier { get; set; }
        public int SupplierId { get; set; }


        [ForeignKey(nameof(CategoryId))]
        public virtual Category Category { get; set; }
        public int CategoryId { get; set; }

        [NotExpandable]
        public virtual ICollection<TestEntity> TestEnities { get; set; }
    }

فرض کنید پراپرتی زیر را به مدل خود اضافه کرده اید

public DateTimeOffset CreatedOn { get; set; }

حال کوئری زیر را برای فیلتر زدن، بر روی آن در اختیار داریم:

/odata/Products?$filter=year(CreatedOn) eq 2016

در اینجا فقط Product هایی بازگردانده میشوند که در سال 2016 ثبت شده‌اند:

/odata/Products?$filter=CreatedOn lt cast(2017-04-01T04:11:31%2B08:00,Edm.DateTimeOffset)

کوئری فوق تاریخ مورد نظر را Cast کرده و همه‌ی Product هایی را که قبل از این تاریخ ثبت شده‌اند، باز می‌گرداند.

Nested Filter In Expand

/odata/Categories?$expand=Products($filter=Id gt 1 and Id lt 5)

همه‌ی Category‌ها به علاوه بسط دادن Product هایشان، در صورتیکه Id آنها بیشتر از 1 باشد

و یا حتی بر روی موجودیت بسط داده شده، select زده شود:

/odata/Categories?$expand=Products($select=Id,Name)


Custom Attribute

ضمنا به سادگی میتوان اتریبیوت سفارشی نوشت:

public class MyEnableQueryAttribute : EnableQueryAttribute
{
    public override IQueryable ApplyQuery(IQueryable queryable, ODataQueryOptions queryOptions)
    {
       // Don't apply Skip and Top.
       var ignoreQueryOptions = AllowedQueryOptions.Skip | AllowedQueryOptions.Top;
       return queryOptions.ApplyTo(queryable, ignoreQueryOptions);
    }
}

روی هر متدی از کنترلر خود که اتریبیوت [MyEnableQuery] را قرار دهید، دیگر قابلیت Skip, Top را نخواهد داشت.

Dependency Injection در آخرین نسخه‌ی OData اضافه شده است. بطور پیشفرض OData بصورت case-sensitive رفتار میکند. برای تغییر دادن آن در نسخه‌های قدیمی، Extension Methodی به نام EnableCaseSensitive وجود داشت. اما در نسخه‌ی جدید شما میتوانید پیاده سازی خاص خود را از هر کدام از بخش‌های OData داشته باشید و با استفاده از تزریق وابستگی، آن را به config برنامه‌ی خود اضافه کنید؛ برای مثال:

 public class CaseInsensitiveResolver : ODataUriResolver
    {
        private bool _enableCaseInsensitive;

        public override bool EnableCaseInsensitive
        {
            get { return true; }
            set { _enableCaseInsensitive = value; }
        }
    }

اینجا پیاده سازی از ODataUriResolver انجام شده و متد EnableCaseInsensitive به صورت جدیدی override و در حالت default مقدار true را برمیگرداند.

حال به صورت زیر آن را می‌توان به وابستگی‌های config برنامه، اضافه نمود:

config.MapODataServiceRoute("ODataRoute", "odata",
                builder =>
                {
                    builder.AddService(ServiceLifetime.Singleton, sp => edmModel);
                    builder.AddService<IEnumerable<IODataRoutingConvention>>(ServiceLifetime.Singleton, sp => ODataRoutingConventions.CreateDefault());
                    builder.AddService<ODataUriResolver>(ServiceLifetime.Singleton, sp => new CaseInsensitiveResolver()); // how enable case sensitive
                });

در قسمت بعدی به Action‌ها و Function‌ها در OData میپردازیم.

مطالب
تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی در EF Core
همیشه فرض بر این است که مدیر سیستم، فردی است امین و درستکار. این شخص/اشخاص کارهای شبکه، پشتیبان‌گیری، نگهداری و امثال آن‌را انجام داده و از سیستم‌ها محافظت می‌کنند. اکنون این سناریوهای واقعی را درنظر بگیرید:
- پس از خداحافظی با شرکتی که در آن کار می‌کردی، شخصی با پوزخند به شما می‌گوید که «می‌دونستی در برنامه‌ی حق و دستمزد شما، بچه‌های ادمین شبکه، دیتابیس برنامه رو مستقیما دستکاری می‌کردند و تعداد ساعات کاری بیشتری رو وارد می‌کردند»؟!
- مسئول فروشی/مسئول پذیرشی که یاد گرفته چطور به صورت مستقیم به بانک اطلاعاتی دسترسی پیدا کند و آمار فروش/پذیرش روز خودش را در بانک اطلاعاتی، با دستکاری مستقیم و خارج از برنامه، کمتر از مقدار واقعی نمایش دهد.
- باز هم مدیر سیستمی/شبکه‌ای که دسترسی مستقیم به بانک اطلاعاتی دارد، در ساعاتی مشخص، کلمه‌ی عبور هش شده‌ی خودش را مستقیما، بجای کلمه‌ی عبور ادمین برنامه در بانک اطلاعاتی وارد کرده و پس از آن ...

این موارد متاسفانه واقعی هستند! اکنون سؤال اینجا است که آیا برنامه‌ی شما قادر است تشخیص دهد رکوردهایی که هم اکنون در بانک اطلاعاتی ثبت شده‌اند، واقعا توسط برنامه و تمام سطوح دسترسی که برای آن طراحی کرده‌اید، به این شکل درآمده‌اند، یا اینکه توسط اشخاصی به صورت مستقیم و با دور زدن کامل برنامه، از طریق management studioهای مختلف، در سیستم وارد و دستکاری شده‌اند؟! در ادامه راه حلی را برای بررسی این مشکل مهم، مرور خواهیم کرد.


چگونه تغییرات رکوردها را در بانک‌های اطلاعاتی ردیابی کنیم؟

روش متداولی که برای بررسی تغییرات رکوردها مورد استفاده قرار می‌گیرد، هش کردن تمام اطلاعات یک ردیف از جدول است و سپس مقایسه‌ی این هش‌ها با هم. علت استفاده‌ی از الگوریتم‌های هش نیز، حداقل به دو علت است:
- با تغییر حتی یک بیت از اطلاعات، مقدار هش تولید شده تغییر می‌کند.
- طول نهایی مقدار هش شده‌ی اطلاعاتی حجیم، بسیار کم است و به راحتی توسط بانک‌های اطلاعاتی، قابل مدیریت و جستجو است.

اگر از SQL Server استفاده می‌کنید، یک چنین قابلیتی را به صورت توکار به همراه دارد:
SELECT
    [Id], 
    (SELECT top 1  * FROM  [AppUsers] FOR XML auto),
    HASHBYTES ('SHA2_256', (SELECT top 1  * FROM  [AppUsers] FOR XML auto)) AS [hash] -- varbinary(n), since 2012
FROM
    [AppUsers]
با این خروجی


کاری که این کوئری انجام می‌دهد شامل دو مرحله است:
الف) کوئری "SELECT top 1 * FROM [AppUsers] FOR XML auto" کاری شبیه به serialization را انجام می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، نام و مقادیر تمام فیلدهای یک ردیف را به صورت یک خروجی XML در می‌آورد. بنابراین دیگر نیازی نیست تا کار تبدیل مقادیر تمام ستون‌های یک ردیف را به عبارتی قابل هش، به صورت دستی انجام دهیم؛ رشته‌ی XML ای آن هم اکنون آماده‌است.
ب) متد HASHBYTES، این خروجی serialized را با الگوریتم SHA2_256، هش می‌کند. الگوریتم‌های SHA2_256 و همچنین SHA2_512، از سال 2012 به بعد به SQL Server اضافه شده‌اند.

اکنون اگر این هش را به نحوی ذخیره کنیم (برنامه باید این هش را ذخیره و یا به روز رسانی کند) و سپس شخصی به صورت مستقیم ردیف فوق را در بانک اطلاعاتی تغییر دهد، هش جدید این ردیف، با هش قبلی ذخیره شده‌ی توسط برنامه، یکی نخواهد بود که بیانگر دستکاری مستقیم این ردیف، خارج از برنامه و با دور زدن کامل تمام سطوح دسترسی آن است.


چگونه تغییرات رکوردها را در بانک‌های اطلاعاتی، توسط EF Core ردیابی کنیم؟

مزیت روش فوق، توکار بودن آن است که کارآیی فوق العاده‌ای را نیز به همراه دارد. اما چون در ادامه قصد داریم از یک ORM استفاده کنیم و ORMها نیز قرار است توانایی کار کردن با انواع و اقسام بانک‌های اطلاعاتی را داشته باشند، دو مرحله‌ی serialization و هش کردن را در کدهای برنامه و با مدیریت EF Core، مستقل از بانک اطلاعاتی خاصی، انجام خواهیم داد.


معرفی موجودیت‌های برنامه

در مثالی که بررسی خواهیم کرد، دو موجودیت Blog و Post تعریف شده‌اند:
using System.Collections.Generic;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public interface IAuditableEntity
    {
        string Hash { set; get; }
    }

    public static class AuditableShadowProperties
    {
        public static readonly string CreatedDateTime = nameof(CreatedDateTime);
        public static readonly string ModifiedDateTime = nameof(ModifiedDateTime);
    }

    public class Blog : IAuditableEntity
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Url { get; set; }

        public List<Post> Posts { get; set; }

        public string Hash { get; set; }
    }

    public class Post : IAuditableEntity
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public int BlogId { get; set; }
        public Blog Blog { get; set; }

        public string Hash { get; set; }
    }
}
- در اینجا اینترفیس IAuditableEntity را نیز مشاهده می‌کنید که دارای یک خاصیت Hash است. تمام موجودیت‌هایی که قرار است دارای فیلد هش باشند، نیاز است این اینترفیس را پیاده سازی کنند؛ مانند دو موجودیت Blog و Post. در ادامه مقدار خاصیت هش را به صورت خودکار توسط سیستم Tracking، محاسبه و به روز رسانی می‌کنیم.
- به علاوه جهت تکمیل بحث، دو خاصیت سایه‌ای نیز تعریف شده‌اند تا بررسی کنیم که آیا هش این‌ها نیز درست محاسبه می‌شود یا خیر.
- علت اینکه خاصیت Hash، سایه‌ای تعریف نشد، سهولت دسترسی و بالا بردن کارآیی آن بود.



معرفی ظرفی برای نگهداری نام خواص و مقادیر متناظر با یک موجودیت

در ادامه دو کلاس AuditEntry و AuditProperty را مشاهده می‌کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public class AuditEntry
    {
        public EntityEntry EntityEntry { set; get; }
        public IList<AuditProperty> AuditProperties { set; get; } = new List<AuditProperty>();

        public AuditEntry() { }

        public AuditEntry(EntityEntry entry)
        {
            EntityEntry = entry;
        }
    }

    public class AuditProperty
    {
        public string Name { set; get; }
        public object Value { set; get; }

        public bool IsTemporary { set; get; }
        public PropertyEntry PropertyEntry { set; get; }

        public AuditProperty() { }

        public AuditProperty(string name, object value, bool isTemporary, PropertyEntry property)
        {
            Name = name;
            Value = value;
            IsTemporary = isTemporary;
            PropertyEntry = property;
        }
    }
}
زمانیکه توسط سیستم Tracking، موجودیت‌های اضافه شده و یا ویرایش شده را استخراج می‌کنیم، AuditEntry همان موجودیت در حال بررسی است که دارای تعدادی خاصیت یا AuditProperty می‌باشد. این‌ها را توسط دو کلاس فوق برای عملیات بعدی، ذخیره و نگهداری می‌کنیم.


معرفی روشی برای هش کردن مقادیر یک شیء

زمانیکه توسط سیستم Tracking، در حال کاربر بر روی موجودیت‌های اضافه شده و یا ویرایش شده هستیم، می‌خواهیم فیلد هش آن‌ها را نیز به صورت خودکار ویرایش و مقدار دهی کنیم. کلاس زیر، منطق ارائه دهنده‌ی این مقدار هش را بیان می‌کند:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;
using Newtonsoft.Json;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public static class HashingExtensions
    {
        public static string GenerateObjectHash(this object @object)
        {
            if (@object == null)
            {
                return string.Empty;
            }

            var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(@object, Formatting.Indented);
            using (var hashAlgorithm = new SHA256CryptoServiceProvider())
            {
                var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(jsonData);
                var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
                return Convert.ToBase64String(byteHash);
            }
        }

        public static string GenerateEntityEntryHash(this EntityEntry entry, string propertyToIgnore)
        {
            var auditEntry = new Dictionary<string, object>();
            foreach (var property in entry.Properties)
            {
                var propertyName = property.Metadata.Name;
                if (propertyName == propertyToIgnore)
                {
                    continue;
                }
                auditEntry[propertyName] = property.CurrentValue;
            }
            return auditEntry.GenerateObjectHash();
        }

        public static string GenerateEntityHash<TEntity>(this DbContext context, TEntity entity, string propertyToIgnore)
        {
            return context.Entry(entity).GenerateEntityEntryHash(propertyToIgnore);
        }
    }
}
- در اینجا توسط متد JsonConvert.SerializeObject کتابخانه‌ی Newtonsoft.Json، شیء موجودیت را تبدیل به یک رشته‌ی JSON کرده و توسط الگوریتم SHA256 هش می‌کنیم. در آخر هم این مقدار را به صورت Base64 ارائه می‌دهیم.
- نکته‌ی مهم: ما نمی‌خواهیم تمام خواص یک موجودیت را هش کنیم. برای مثال اگر موجودیتی دارای چندین رابطه با جداول دیگری بود، ما مقادیر این‌ها را هش نمی‌کنیم (چون رکوردهای متناظر با آن‌ها در جداول خودشان می‌توانند دارای فیلد هش مخصوصی باشند). بنابراین یک Dictionary را از خواص و مقادیر متناظر با آن‌ها تشکیل داده و این Dictionary را تبدیل به JSON می‌کنیم.
- همچنین در این بین، مقدار خود فیلد Hash یک شیء نیز نباید در هش محاسبه شده، حضور داشته باشد. به همین جهت پارامتر propertyToIgnore را مشاهده می‌کنید.


معرفی Context برنامه که کار هش کردن خودکار موجودیت‌ها را انجام می‌دهد

اکنون نوبت استفاده از تنظیمات انجام شده‌ی تا این مرحله‌است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.ChangeTracking;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace EFCoreRowIntegrity
{
    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public BloggingContext()
        { }

        public BloggingContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        { }

        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            if (!optionsBuilder.IsConfigured)
            {
                optionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging();
                var path = Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "app_data", "EFCore.RowIntegrity.mdf");
                optionsBuilder.UseSqlServer($"Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=EFCore.RowIntegrity;AttachDbFilename={path};Trusted_Connection=True;");
                optionsBuilder.UseLoggerFactory(new LoggerFactory().AddConsole((message, logLevel) =>
                logLevel == LogLevel.Debug &&
                           message.StartsWith("Microsoft.EntityFrameworkCore.Database.Command")));
            }
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            foreach (var entityType in modelBuilder.Model
                                                   .GetEntityTypes()
                                                   .Where(e => typeof(IAuditableEntity)
                                                   .IsAssignableFrom(e.ClrType)))
            {
                modelBuilder.Entity(entityType.ClrType)
                            .Property<DateTimeOffset?>(AuditableShadowProperties.CreatedDateTime);
                modelBuilder.Entity(entityType.ClrType)
                            .Property<DateTimeOffset?>(AuditableShadowProperties.ModifiedDateTime);
            }
        }

        public override int SaveChanges()
        {
            var auditEntries = OnBeforeSaveChanges();
            var result = base.SaveChanges();
            OnAfterSaveChanges(auditEntries);
            return result;
        }

        private IList<AuditEntry> OnBeforeSaveChanges()
        {
            var auditEntries = new List<AuditEntry>();

            foreach (var entry in ChangeTracker.Entries<IAuditableEntity>())
            {
                if (entry.State == EntityState.Detached || entry.State == EntityState.Unchanged)
                {
                    continue;
                }

                var auditEntry = new AuditEntry(entry);
                auditEntries.Add(auditEntry);

                var now = DateTimeOffset.UtcNow;

                foreach (var property in entry.Properties)
                {
                    var propertyName = property.Metadata.Name;
                    if (propertyName == nameof(IAuditableEntity.Hash))
                    {
                        continue;
                    }

                    if (property.IsTemporary)
                    {
                        // It's an auto-generated value and should be retrieved from the DB after calling the base.SaveChanges().
                        auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, null, true, property));
                        continue;
                    }

                    switch (entry.State)
                    {
                        case EntityState.Added:
                            entry.Property(AuditableShadowProperties.CreatedDateTime).CurrentValue = now;
                            auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, property.CurrentValue, false, property));
                            break;
                        case EntityState.Modified:
                            auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, property.CurrentValue, false, property));
                            entry.Property(AuditableShadowProperties.ModifiedDateTime).CurrentValue = now;
                            break;
                    }
                }
            }

            return auditEntries;
        }

        private void OnAfterSaveChanges(IList<AuditEntry> auditEntries)
        {
            foreach (var auditEntry in auditEntries)
            {
                foreach (var auditProperty in auditEntry.AuditProperties.Where(x => x.IsTemporary))
                {
                    // Now we have the auto-generated value from the DB.
                    auditProperty.Value = auditProperty.PropertyEntry.CurrentValue;
                    auditProperty.IsTemporary = false;
                }
                auditEntry.EntityEntry.Property(nameof(IAuditableEntity.Hash)).CurrentValue =
                    auditEntry.AuditProperties.ToDictionary(x => x.Name, x => x.Value).GenerateObjectHash();
            }
            base.SaveChanges();
        }
    }
}
در اینجا اصل کار، در متد بازنویسی شده‌ی SaveChanges انجام می‌شود:
public override int SaveChanges()
{
    var auditEntries = OnBeforeSaveChanges();
    var result = base.SaveChanges();
    OnAfterSaveChanges(auditEntries);
    return result;
}
در متد OnBeforeSaveChanges، تمام موجودیت‌های تغییر کرده‌ی از نوع IAuditableEntity را که دارای فیلد هش هستند، یافته و نام خاصیت و مقدار متناظر با آن‌ها را در ظرف‌های AuditEntry که پیشتر معرفی شدند، ذخیره می‌کنیم. هنوز در این مرحله کار هش کردن را انجام نخواهیم داد. علت را می‌توانید در بررسی خواص موقتی مشاهده کنید:
if (property.IsTemporary)
{
   // It's an auto-generated value and should be retrieved from the DB after calling the base.SaveChanges().
   auditEntry.AuditProperties.Add(new AuditProperty(propertyName, null, true, property));
   continue;
}
خواص موقتی، عموما تولید شده‌ی توسط دیتابیس هستند. برای مثال زمانیکه یک Id عددی خود افزاینده را به عنوان کلید اصلی جدول معرفی می‌کنید، مقدار آن پس از فراخوانی متد base.SaveChanges، از بانک اطلاعاتی دریافت شده و در اختیار برنامه قرار می‌گیرد. به همین جهت است که نیاز داریم لیست این خواص و مقادیر را یکبار پیش از base.SaveChanges ذخیره کنیم و پس از آن، خواص موقتی را که اکنون دارای مقدار هستند، مقدار دهی کرده و سپس هش نهایی شیء را محاسبه کنیم. اگر پیش از base.SaveChanges این هش را محاسبه کنیم، برای مثال حاوی مقدار Id شیء، نخواهد بود.

همین مقدار تنظیم، برای محاسبه و به روز رسانی خودکار فیلد هش، کفایت می‌کند.


روش بررسی اصالت یک موجودیت

در متد زیر، روش محاسبه‌ی هش واقعی یک موجودیت دریافت شده‌ی از بانک اطلاعاتی را توسط متد الحاقی GenerateEntityHash مشاهده می‌کنید. اگر این هش واقعی (بر اساس مقادیر فعلی این ردیف که حتی ممکن است به صورت دستی و خارج از برنامه تغییر کرده باشد)، با مقدار Hash ثبت شده‌ی پیشین در آن ردیف یکی بود، اصالت این ردیف تائید خواهد شد:
private static void CheckRow1IsAuthentic()
{
    using (var context = new BloggingContext())
    {
        var blog1 = context.Blogs.Single(x => x.BlogId == 1);
        var entityHash = context.GenerateEntityHash(blog1, propertyToIgnore: nameof(IAuditableEntity.Hash));
        var dbRowHash = blog1.Hash;
        Console.WriteLine($"entityHash: {entityHash}\ndbRowHash:  {dbRowHash}");
        if (entityHash == dbRowHash)
        {
            Console.WriteLine("This row is authentic!");
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("This row is tampered outside of the application!");
        }
    }
}
یک نمونه خروجی آن به صورت زیر است:
entityHash: P110cYquWpoaZuTpCWaqBn6HPSGdoQdmaAN05s1zYqo=
dbRowHash: P110cYquWpoaZuTpCWaqBn6HPSGdoQdmaAN05s1zYqo=
This row is authentic!

اکنون بانک اطلاعاتی را خارج از برنامه، مستقیما دستکاری می‌کنیم و برای مثال Url اولین ردیف را تغییر می‌دهیم:


در ادامه یکبار دیگر برنامه را اجرا خواهیم کرد:
entityHash: tdiZhKMJRnROGLLam1WpldA0fy/CbjJaR2Y2jNU9izk=
dbRowHash: P110cYquWpoaZuTpCWaqBn6HPSGdoQdmaAN05s1zYqo=
This row is tampered outside of the application!
همانطور که مشاهده می‌کنید، هش واقعی جدید، با هش ثبت شده‌ی در ردیف، یکی نیست؛ که بیانگر ویرایش مستقیم این ردیف می‌باشد.
به علاوه باید درنظر داشت، محاسبه‌ی این هش بدون خود برنامه، کار ساده‌ای نیست. به همین جهت به روز رسانی دستی آن تقریبا غیرممکن است؛ خصوصا اگر متد GenerateObjectHash، کمی با پیچ و تاب بیشتری نیز تهیه شود.


چگونه وضعیت اصالت تعدادی ردیف را بررسی کنیم؟

مثال قبل، در مورد روش بررسی اصالت یک تک ردیف بود. کوئری زیر روش محاسبه‌ی فیلد جدید IsAuthentic را در بین لیستی از ردیف‌ها نمایش می‌دهد:
var blogs = (from blog in context.Blogs.ToList() // Note: this `ToList()` is necessary here for having Shadow properties values, otherwise they will considered `null`.
             let computedHash = context.GenerateEntityHash(blog, nameof(IAuditableEntity.Hash))
             select new
             {
               blog.BlogId,
               blog.Url,
               RowHash = blog.Hash,
               ComputedHash = computedHash,
               IsAuthentic = blog.Hash == computedHash
             }).ToList();


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreRowIntegrity.zip
مطالب
کار با مجموعه‌ها ( الگوی طراحی Composite)
یکی از پیچیدگی‌های معمول در کد، کلاسی است که دارای مجموعه‌ای باشد. مشکل اصلی با چنین طراحی این است که تمام عملیات باید از وضعیت مجموعه آگاه باشند. چرا مجموعه‌ها خیلی پیچیده هستند؟
داشتن مجموعه، خود با بسیاری از سوالات همراه است. آیا مجموعه حاوی اشیایی است یا خالی است؟ برخی از توابع تجمعی را نمی‌توان در مجموعه‌های خالی محاسبه کرد. به عنوان مثال Maximum در یک مجموعه خالی تعریف نشده است. بعضی دیگر از توابع تجمعی به این مشکل اهمیت نمی‌دهند، مانند sum و count که هر دوی آنها مقدار صفر را بر میگردانند.
 وقتی یک کلاس مجموعه‌‌ای را کنترل می‌کند، چیزهای زیادی برای فکر کردن وجود دارد. آیا عملیاتی که فراخوانی می‌کنیم ایمن است؟ آیا باید نتیجه قبل از ادامه به نحوی اصلاح شود؟ آیا آن را باید بر روی کل مجموعه تکرار کند و یا بر روی یک عنصر؟ 

با مجموعه‌های موجود چه کاری را باید انجام دهیم؟
کلاس‌هایی که دارای مجموعه هستند، تمایل به رشد دارند. این رشد‌ها هیچ ارتباطی با مسئولیت‌های کلاس ندارند و تنها هدفشان این است که کلاس کار کند. راه حل طبیعی برای این مشکل این است که کلاس جدیدی را تعریف کنیم تا هدف آن نگهداری از مجموعه باشد. این کلاس مسئول فیلتر کردن عناصر، شمارش و اعمال عملیات بر روی عناصر و جمع آوری نتایج هست. هدف نهایی این refactoring، ساده سازی کلاس اصلی و تمرکز بر روی domain model هست.

الگوی طراحی Composite
در بسیاری از موارد، عملیاتی را که بر روی یک شیء قابل تعریف هستند می‌توان بر روی مجموعه‌ای از اشیاء نیز تعریف کرد؛ مانند یک تابع تجمعی که نتیجه‌ای را بر می‌گرداند. این عمل می‌تواند بر روی یک شیء و یا گروهی از اشیاء فراخوانی شود. اگر بتوانیم یک اینترفیس مشترک را بر روی یک عنصر و مجموعه تعریف کنیم، آنگاه می‌توانیم الگوی Composite را بر روی آن اعمال نمائیم.

یک مثال
فرض کنید می‌خواهیم یک نقاش را برای رنگ آمیزی یک خانه استخدام کنیم. نقاش به تعدادی روز نیاز دارد تا کار را تمام کند. اکنون فرض کنید که ما می‌خواهیم چندین نقاش را برای همکاری با هم استخدام کنیم. درنتیجه زمان لازم برای پایان دادن به کار، کوتاه‌تر می‌شود.
پیاده سازی نقاش به صورت زیر است: 
class Painter
{
    private readonly float daysPerHouse;

    public Painter(float daysPerHouse)
    {
        this.daysPerHouse = daysPerHouse;
    }

    public float EstimateDaysToPaint(int houses)
    {
        return houses * daysPerHouse;
    }
}
نقاش فقط خانه‌ها را رنگ می‌کند. برآورد کار نقاشی به این صورت است که تعداد خانه‌ها را با زمانیکه برای هر خانه صرف می‌کند، بدست می‌آوریم.
ما می‌توانیم یک صاحب زمین را معرفی کنیم که این فرد چندین خانه را دارد:
class LandOwner
{
    private readonly Painter painter;
    private readonly int housesCount;

    public LandOwner(Painter painter, int housesCount)
    {
        this.painter = painter;
        this.housesCount = housesCount;
    }

    public void ManageHouses()
    {
        float daysToPaint = this.painter.EstimateDaysToPaint(this.housesCount);
        Console.WriteLine("Painting houses for {0:0.0} day(s).", daysToPaint);
    }
}
صاحب زمین، اشاره‌ای به یک نقاش دارد. هنگام مدیریت خانه‌ها، مالک به نقاش می‌گوید که چقدر زمان لازم است تا تمام خانه‌ها را رنگ کند و مشکلات زمانی آغاز می‌شوند که نقاش نمی‌تواند تمام کارها را در زمان معقولی انجام دهد.به این صورت مالک زمین، نقاشان بیشتری را استخدام می‌کند:
class LandOwner
{
    private readonly IEnumerable<Painter> painters;
    private readonly int housesCount;

    public LandOwner(IEnumerable<Painter> painters, int housesCount)
    {
        this.painters = new List<Painter>(painters);
        this.housesCount = housesCount;
    }
    ...
}
زمان لازم برای رنگ کردن خانه‌ها در شکل زیر نشان داده شده است: 

اکنون مالک زمین مسئولیت انجام این محاسبه را برعهده گرفته است؛ ولی این پیاده سازی کمی پیچیده‌تر می‌شود: 

class LandOwner
{
    private readonly IEnumerable<Painter> painters;
    private readonly int housesCount;
    public LandOwner(IEnumerable<Painter> painters, int housesCount)
    {
        this.painters = new List<Painter>(painters);
        this.housesCount = housesCount;
    }

    private float GetVelocity(Painter painter)
    {
        return painter.EstimateDaysToPaint(1);
    }

    private float GetTotalVelocity()
    {
        float sum = 0;
        foreach (Painter painter in this.painters)
            sum += 1  this.GetVelocity(painter);
        return   sum;
    }

    public void ManageHouses()
    {
        float daysToPaint = this.GetTotalVelocity() * this.housesCount;
        Console.WriteLine("Painting houses for {0:0.0} day(s).", daysToPaint);
    }
}

این پیاده سازی کمی پیچیده‌است؛ اما کار می‌کند و همچنین دارای مشکلاتی است. فرض کنید یکی از نقاشان صاحب شرکت، نقاشی است که نقاشان دیگر را استخدام می‌کند. حتی بدتر از آن این است که اگر شرکت نقاشی، شرکت دیگری را نیز همراه با نقاشان خود، استخدام کند. مالک زمین با سلسله مراتبی چندسطحی از نقاشان روبرو می‌شود. برآورد زمان لازم برای نقاشی خانه‌ها در چنین شرایطی برای مالک زمین دشوار خواهد شد. 


پیاده سازی  Composite

اگر تنها بتوانیم یک اینترفیس عمومی را از یک نقاش، بیرون بکشیم، سازماندهی نقاش‌ها راحت‌تر می‌شود:

interface IPainter
{
    float EstimateDaysToPaint(int houses);
}

مالک زمین دیگر کاری با مجموعه نقاش‌ها ندارد و در حال حاضر تنها یک نقاش انتزاعی را کنترل می‌کند: 

class LandOwner
{
    private readonly IPainter painter;
    private readonly int housesCount;
    public LandOwner(IPainter painter, int housesCount)
    {
        this.painter = painter;
        this.housesCount = housesCount;
    }

    public void ManageHouses()
    {
        float daysToPaint = this.painter.EstimateDaysToPaint(this.housesCount);
        Console.WriteLine("Painting houses for {0:0.0} day(s).", daysToPaint);
    }
}

اینبار مالک زمین فقط ارجاعی را به یک نقاش انتزاعی دارد. از سوی دیگر، کلاس نقاش دست نخورده باقی می‌ماند و تنها رابط IPainter را پیاده سازی می‌کند: 

class Painter: IPainter
{
    ...
}

حالا می‌توانیم نتیجه آن را ببینیم. ما آماده تعریف یک عنصر Composite هستیم که خود و عناصرش، اینترفیس IPainter را پیاده سازی کرده‌اند. 

class PaintingCompany: IPainter
{
    private readonly IEnumerable<IPainter> painters;

    public PaintingCompany(IEnumerable<IPainter> painters)
    {
        this.painters = new List<IPainter>(painters);
    }

    private float GetVelocity(Painter painter)
    {
        return painter.EstimateDaysToPaint(1);
    }

    private float GetTotalVelocity()
    {
        float sum = 0;
        foreach (Painter painter in this.painters)
            sum += 1  this.GetVelocity(painter);
        return   sum;
    }

    public float EstimateDaysToPaint(int houses)
    {
        return this.GetTotalVelocity() * houses;
    }
}

این پیاده سازی شرکت نقاشی است. کد کلاس LandOwner قبلی که وظیفه آن کنترل نقاش‌ها بود، به این کلاس منتقل شده‌است. تفاوت این است که شرکت نقاشی اکنون تعدادی نقاش انتزاعی را مدیریت می‌کند. از انتزاعات می‌توان دو حالت را در نظر گرفت: به صورت تک و یا به صورت گروه. این مورد قدرت نوع انتزاعی است در برنامه نویسی شیء گرا که در اینجا خودش را به صورت یک نقاش و یا گروهی از افراد که با هم کار می‌کنند، نشان می‌دهد.


نتیجه گیری

در این مقاله ما به یک نمونه از الگوی طراحی Composite پرداختیم. با استفاده از الگوی Composite، شیوه‌ای که کلاس‌ها با مجموعه‌ها برخورد می‌کنند، بسیار ساده‌تر شده‌است. کار با مجموعه‌ها، کد را پیچیده‌تر کرده و باعث می‌شود کلاس، کاری بیشتر از مسئولیت‌های خود را انجام دهد که ربطی به آن ندارد.

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دهم- ذخیره سازی اطلاعات کاربران IDP در بانک اطلاعاتی
تا اینجا تمام قسمت‌های این سری، برای اساس اطلاعات یک کلاس Config استاتیک تشکیل شده‌ی در حافظه ارائه شدند. این روش برای دمو و توضیح مفاهیم پایه‌ی IdentityServer بسیار مفید است؛ اما برای دنیای واقعی خیر. بنابراین در ادامه می‌خواهیم این قسمت را با اطلاعات ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی تعویض کنیم. یک روش مدیریت آن، نصب ASP.NET Core Identity دقیقا داخل همان پروژه‌ی IDP است. در این حالت کدهای ASP.NET Core Identity مایکروسافت، کار مدیریت کاربران IDP را انجام می‌دهند. روش دیگر اینکار را که در اینجا بررسی خواهیم کرد، تغییر کدهای Quick Start UI اضافه شده‌ی در «قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer»، جهت پذیرفتن مدیریت کاربران مبتنی بر بانک اطلاعاتی تهیه شده‌ی توسط خودمان است. مزیت آن آشنا شدن بیشتر با کدهای Quick Start UI و درک زیرساخت آن است.


تکمیل ساختار پروژه‌ی IDP

تا اینجا برای IDP، یک پروژه‌ی خالی وب را ایجاد و به مرور، آن‌را تکمیل کردیم. اما اکنون نیاز است پشتیبانی از بانک اطلاعاتی را نیز به آن اضافه کنیم. برای این منظور چهار پروژه‌ی Class library کمکی را نیز به Solution آن اضافه می‌کنیم:


- DNT.IDP.DomainClasses
در این پروژه، کلاس‌های متناظر با موجودیت‌های جداول مرتبط با اطلاعات کاربران قرار می‌گیرند.
- DNT.IDP.DataLayer
این پروژه Context برنامه و Migrations آن‌را تشکیل می‌دهد. همچنین به همراه تنظیمات و Seed اولیه‌ی اطلاعات بانک اطلاعاتی نیز می‌باشد.
رشته‌ی اتصالی آن نیز در فایل DNT.IDP\appsettings.json ذخیره شده‌است.
- DNT.IDP.Common
الگوریتم هش کردن اطلاعات، در این پروژه‌ی مشترک بین چند پروژه‌ی دیگر قرار گرفته‌است. از آن جهت هش کردن کلمات عبور، در دو پروژه‌ی DataLayer و همچنین Services استفاده می‌کنیم.
- DNT.IDP.Services
کلاس سرویس کاربران که با استفاده از DataLayer با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار می‌کند، در این پروژه قرار گرفته‌است.


ساختار بانک اطلاعاتی کاربران IdentityServer

در اینجا ساختار بانک اطلاعاتی کاربران IdentityServer، بر اساس جداول کاربران و Claims آن‌ها تشکیل می‌شود:
namespace DNT.IDP.DomainClasses
{
    public class User
    {
        [Key]
        [MaxLength(50)]       
        public string SubjectId { get; set; }
    
        [MaxLength(100)]
        [Required]
        public string Username { get; set; }

        [MaxLength(100)]
        public string Password { get; set; }

        [Required]
        public bool IsActive { get; set; }

        public ICollection<UserClaim> UserClaims { get; set; }

        public ICollection<UserLogin> UserLogins { get; set; }
    }
}
در اینجا SubjectId همان Id کاربر، در سطح IDP است. این خاصیت به صورت یک کلید خارجی در جداول UserClaims و UserLogins نیز بکار می‌رود.
ساختار Claims او نیز به صورت زیر تعریف می‌شود که با تعریف یک Claim استاندارد، سازگاری دارد:
namespace DNT.IDP.DomainClasses
{
    public class UserClaim
    {         
        public int Id { get; set; }

        [MaxLength(50)]
        [Required]
        public string SubjectId { get; set; }
        
        public User User { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string ClaimType { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string ClaimValue { get; set; }
    }
}
همچنین کاربر می‌توان تعدادی لاگین نیز داشته باشد:
namespace DNT.IDP.DomainClasses
{
    public class UserLogin
    {
        public int Id { get; set; }

        [MaxLength(50)]
        [Required]
        public string SubjectId { get; set; }
        
        public User User { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string LoginProvider { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(250)]
        public string ProviderKey { get; set; }
    }
}
هدف از آن، یکپارچه سازی سیستم، با IDPهای ثالث مانند گوگل، توئیتر و امثال آن‌ها است.

در پروژه‌ی DNT.IDP.DataLayer در پوشه‌ی Configurations آن، کلاس‌های UserConfiguration و UserClaimConfiguration را مشاهده می‌کنید که حاوی اطلاعات اولیه‌ای برای تشکیل User 1 و User 2 به همراه Claims آن‌ها هستند. این اطلاعات را دقیقا از فایل استاتیک ‍Config که در قسمت‌های قبل تکمیل کردیم، به این دو کلاس جدید IEntityTypeConfiguration منتقل کرده‌ایم تا به این ترتیب متد GetUsers فایل استاتیک Config را با نمونه‌ی دیتابیسی آن جایگزین کنیم.
سرویسی که از طریق Context برنامه با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار می‌کند، چنین ساختاری را دارد:
    public interface IUsersService
    {
        Task<bool> AreUserCredentialsValidAsync(string username, string password);
        Task<User> GetUserByEmailAsync(string email);
        Task<User> GetUserByProviderAsync(string loginProvider, string providerKey);
        Task<User> GetUserBySubjectIdAsync(string subjectId);
        Task<User> GetUserByUsernameAsync(string username);
        Task<IEnumerable<UserClaim>> GetUserClaimsBySubjectIdAsync(string subjectId);
        Task<IEnumerable<UserLogin>> GetUserLoginsBySubjectIdAsync(string subjectId);
        Task<bool> IsUserActiveAsync(string subjectId);
        Task AddUserAsync(User user);
        Task AddUserLoginAsync(string subjectId, string loginProvider, string providerKey);
        Task AddUserClaimAsync(string subjectId, string claimType, string claimValue);
    }
که توسط آن امکان دسترسی به یک کاربر، اطلاعات Claims او و افزودن رکوردهایی جدید وجود دارد.
تنظیمات نهایی این سرویس‌ها و Context برنامه نیز در فایل DNT.IDP\Startup.cs جهت معرفی به سیستم تزریق وابستگی‌ها، صورت گرفته‌اند. همچنین در اینجا متد initializeDb را نیز مشاهده می‌کنید که با فراخوانی متد context.Database.Migrate، تمام کلاس‌های Migrations پروژه‌ی DataLayer را به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند.


غیرفعال کردن صفحه‌ی Consent در Quick Start UI

در «قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer» فایل‌های Quick Start UI را به پروژه‌ی IDP اضافه کردیم. در ادامه می‌خواهیم قدم به قدم این پروژه را تغییر دهیم.
در صفحه‌ی Consent در Quick Start UI، لیست scopes درخواستی برنامه‌ی کلاینت ذکر شده و سپس کاربر انتخاب می‌کند که کدامیک از آن‌ها، باید به برنامه‌ی کلاینت ارائه شوند. این صفحه، برای سناریوی ما که تمام برنامه‌های کلاینت توسط ما توسعه یافته‌اند، بی‌معنا است و صرفا برای کلاینت‌های ثالثی که قرار است از IDP ما استفاده کنند، معنا پیدا می‌کند. برای غیرفعال کردن آن کافی است به فایل استاتیک Config مراجعه کرده و خاصیت RequireConsent کلاینت مدنظر را به false تنظیم کرد.


تغییر نام پوشه‌ی Quickstart و سپس اصلاح فضای نام پیش‌فرض کنترلرهای آن

در حال حاضر کدهای کنترلرهای Quick Start UI داخل پوشه‌ی Quickstart برنامه‌ی IDP قرار گرفته‌اند. با توجه به اینکه قصد داریم این کدها را تغییر دهیم و همچنین این پوشه در اساس، همان پوشه‌ی استاندارد Controllers است، ابتدا نام این پوشه را به Controllers تغییر داده و سپس در تمام کنترلرهای ذیل آن، فضای نام پیش‌فرض IdentityServer4.Quickstart.UI را نیز به فضای نام متناسبی با پوشه بندی پروژه‌ی جاری تغییر می‌دهیم. برای مثال کنترلر Account واقع در پوشه‌ی Account، اینبار دارای فضای نام DNT.IDP.Controllers.Account خواهد شد و به همین ترتیب برای مابقی کنترل‌ها عمل می‌کنیم.
پس از این تغییرات، عبارات using موجود در Viewها را نیز باید تغییر دهید تا برنامه در زمان اجرا به مشکلی برنخورد. البته ASP.NET Core 2.1 در زمان کامپایل برنامه، تمام Viewهای آن‌را نیز کامپایل می‌کند و اگر خطایی در آن‌ها وجود داشته باشد، امکان بررسی و رفع آن‌ها پیش از اجرای برنامه، میسر است.
و یا می‌توان جهت سهولت کار، فایل DNT.IDP\Views\_ViewImports.cshtml را جهت معرفی این فضاهای نام جدید ویرایش کرد تا نیازی به تغییر Viewها نباشد:
@using DNT.IDP.Controllers.Account;
@using DNT.IDP.Controllers.Consent;
@using DNT.IDP.Controllers.Grants;
@using DNT.IDP.Controllers.Home;
@using DNT.IDP.Controllers.Diagnostics;
@addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers


تعامل با IdentityServer از طریق کدهای سفارشی

پس از تشکیل «ساختار بانک اطلاعاتی کاربران IdentityServer» و همچنین تهیه سرویس‌های متناظری جهت کار با آن، اکنون نیاز است مطمئن شویم IdentityServer از این بانک اطلاعاتی برای دریافت اطلاعات کاربران خود استفاده می‌کند.
در حال حاضر، با استفاده از متد الحاقی AddTestUsers معرفی شده‌ی در فایل DNT.IDP\Startup.cs، اطلاعات کاربران درون حافظه‌ای برنامه را از متد ()Config.GetUsers دریافت می‌کنیم.
بنابراین اولین قدم، بررسی ساختار متد AddTestUsers است. برای این منظور به مخزن کد IdentityServer4 مراجعه کرده و کدهای متد الحاقی AddTestUsers را بررسی می‌کنیم:
 public static class IdentityServerBuilderExtensions
 {
        public static IIdentityServerBuilder AddTestUsers(this IIdentityServerBuilder builder, List<TestUser> users)
        {
            builder.Services.AddSingleton(new TestUserStore(users));
            builder.AddProfileService<TestUserProfileService>();
            builder.AddResourceOwnerValidator<TestUserResourceOwnerPasswordValidator>();

            return builder;
        }
}
- ابتدا یک TestUserStore را به صورت Singleton ثبت کرده‌است.
- سپس سرویس پروفایل کاربران را اضافه کرده‌است. این سرویس با پیاده سازی اینترفیس IProfileService تهیه می‌شود. کار آن اتصال یک User Store سفارشی به سرویس کاربران و دریافت اطلاعات پروفایل آن‌ها مانند Claims است.
- در آخر TestUserResourceOwnerPasswordValidator، کار اعتبارسنجی کلمه‌ی عبور و نام کاربری را در صورت استفاده‌ی از Flow ویژه‌ای به نام ResourceOwner که استفاده‌ی از آن توصیه نمی‌شود (ROBC Flow)، انجام می‌دهد.

برای جایگزین کردن AddTestUsers، کلاس جدید IdentityServerBuilderExtensions را در ریشه‌ی پروژه‌ی IDP با محتوای ذیل اضافه می‌کنیم:
using DNT.IDP.Services;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace DNT.IDP
{
    public static class IdentityServerBuilderExtensions
    {
        public static IIdentityServerBuilder AddCustomUserStore(this IIdentityServerBuilder builder)
        {
            // builder.Services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();
            builder.AddProfileService<CustomUserProfileService>();
            return builder;
        }
    }
}
در اینجا ابتدا IUsersService سفارشی برنامه معرفی شده‌است که User Store سفارشی برنامه است. البته چون UsersService ما با بانک اطلاعاتی کار می‌کند، نباید به صورت Singleton ثبت شود و باید در پایان هر درخواست به صورت خودکار Dispose گردد. به همین جهت طول عمر آن Scoped تعریف شده‌است. در کل ضرورتی به ذکر این سطر نیست؛ چون پیشتر کار ثبت IUsersService در کلاس Startup برنامه انجام شده‌است.
سپس یک ProfileService سفارشی را ثبت کرده‌ایم. این سرویس، با پیاده سازی IProfileService به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace DNT.IDP.Services
{
    public class CustomUserProfileService : IProfileService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public CustomUserProfileService(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService;
        }

        public async Task GetProfileDataAsync(ProfileDataRequestContext context)
        {
            var subjectId = context.Subject.GetSubjectId();
            var claimsForUser = await _usersService.GetUserClaimsBySubjectIdAsync(subjectId);
            context.IssuedClaims = claimsForUser.Select(c => new Claim(c.ClaimType, c.ClaimValue)).ToList();
        }

        public async Task IsActiveAsync(IsActiveContext context)
        {
            var subjectId = context.Subject.GetSubjectId();
            context.IsActive = await _usersService.IsUserActiveAsync(subjectId);
        }
    }
}
سرویس پروفایل، توسط سرویس کاربران برنامه که در ابتدای مطلب آن‌را تهیه کردیم، امکان دسترسی به اطلاعات پروفایل کاربران را مانند Claims او، پیدا می‌کند.
در متدهای آن، ابتدا subjectId و یا همان Id منحصربفرد کاربر جاری سیستم، دریافت شده و سپس بر اساس آن می‌توان از usersService، جهت دریافت اطلاعات مختلف کاربر، کوئری گرفت و نتیجه را در خواص context جاری، برای استفاده‌های بعدی، ذخیره کرد.

اکنون به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Startup.cs مراجعه کرده و متد AddTestUsers را با AddCustomUserStore جایگزین می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentityServer()
             .AddDeveloperSigningCredential()
             .AddCustomUserStore()
             .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
             .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
             .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
تا اینجا فقط این سرویس‌های جدید را ثبت کرده‌ایم، اما هنوز کار خاصی را انجام نمی‌دهند و باید از آن‌ها در برنامه استفاده کرد.


اتصال IdentityServer به User Store سفارشی

در ادامه، سازنده‌ی کنترلر DNT.IDP\Quickstart\Account\AccountController.cs را بررسی می‌کنیم:
        public AccountController(
            IIdentityServerInteractionService interaction,
            IClientStore clientStore,
            IAuthenticationSchemeProvider schemeProvider,
            IEventService events,
            TestUserStore users = null)
        {
            _users = users ?? new TestUserStore(TestUsers.Users);

            _interaction = interaction;
            _clientStore = clientStore;
            _schemeProvider = schemeProvider;
            _events = events;
        }
- سرویس توکار IIdentityServerInteractionService، کار تعامل برنامه با IdentityServer4‌  را انجام می‌دهد.
- IClientStore پیاده سازی محل ذخیره سازی اطلاعات کلاینت‌ها را ارائه می‌دهد که در حال حاضر توسط متد استاتیک Config در اختیار آن قرار می‌گیرد.
- IEventService رخ‌دادهایی مانند لاگین موفقیت آمیز یک کاربر را گزارش می‌دهد.
- در آخر، TestUserStore تزریق شده‌است که می‌خواهیم آن‌را با User Store سفارشی خودمان جایگزین کنیم.  بنابراین در ابتدا TestUserStore را با UserStore سفارشی خودمان جایگزین می‌کنیم:
        private readonly TestUserStore _users;
        private readonly IUsersService _usersService;
        public AccountController(
    // ...
            IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService;
    // ...
        }
فعلا فیلد TestUserStore را نیز سطح کلاس جاری باقی نگه می‌داریم. از این جهت که قسمت‌های لاگین خارجی سیستم (استفاده از گوگل، توئیتر و ...) هنوز از آن استفاده می‌کنند و آن‌را در قسمتی دیگر تغییر خواهیم داد.
پس از معرفی فیلد usersService_، اکنون در قسمت زیر از آن استفاده می‌کنیم:
در اکشن متد لاگین، جهت بررسی صحت نام کاربری و کلمه‌ی عبور و همچنین یافتن کاربر متناظر با آن:
        public async Task<IActionResult> Login(LoginInputModel model, string button)
        {
    //...
            if (ModelState.IsValid)
            {
                if (await _usersService.AreUserCredentialsValidAsync(model.Username, model.Password))
                {
                    var user = await _usersService.GetUserByUsernameAsync(model.Username);
تا همینجا برنامه را کامپایل کرده و اجرا کنید. پس از لاگین در آدرس https://localhost:5001/Gallery/IdentityInformation، هنوز اطلاعات User Claims کاربر وارد شده‌ی به سیستم نمایش داده می‌شوند که بیانگر صحت عملکرد CustomUserProfileService است.


افزودن امکان ثبت کاربران جدید به برنامه‌ی IDP

پس از اتصال قسمت login برنامه‌ی IDP به بانک اطلاعاتی، اکنون می‌خواهیم امکان ثبت کاربران را نیز به آن اضافه کنیم.
این قسمت شامل تغییرات ذیل است:
الف) اضافه شدن RegisterUserViewModel
این ViewModel که فیلدهای فرم ثبت‌نام را تشکیل می‌دهد، ابتدا با نام کاربری و کلمه‌ی عبور شروع می‌شود:
    public class RegisterUserViewModel
    {
        // credentials       
        [MaxLength(100)]
        public string Username { get; set; }

        [MaxLength(100)]
        public string Password { get; set; }
سپس سایر خواصی که در اینجا اضافه می‌شوند:
    public class RegisterUserViewModel
    {
   // ...

        // claims 
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string Firstname { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string Lastname { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string Email { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(200)]
        public string Address { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(2)]
        public string Country { get; set; }
در کنترلر UserRegistrationController، تبدیل به UserClaims شده و در جدول مخصوص آن ذخیره خواهند شد.
ب) افزودن UserRegistrationController
این کنترلر، RegisterUserViewModel را دریافت کرده و سپس بر اساس آن، شیء User ابتدای بحث را تشکیل می‌دهد. ابتدا نام کاربری و کلمه‌ی عبور را در جدول کاربران ثبت می‌کند و سپس سایر خواص این ViewModel را در جدول UserClaims:
varuserToCreate=newUser
{
  Password=model.Password.GetSha256Hash(),
  Username=model.Username,
  IsActive=true
};
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("country",model.Country));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("address",model.Address));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("given_name",model.Firstname));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("family_name",model.Lastname));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("email",model.Email));
userToCreate.UserClaims.Add(newUserClaim("subscriptionlevel","FreeUser"));
ج) افزودن RegisterUser.cshtml
این فایل، view متناظر با ViewModel فوق را ارائه می‌دهد که توسط آن، کاربری می‌تواند اطلاعات خود را ثبت کرده و وارد سیستم شود.
د) اصلاح فایل ViewImports.cshtml_ جهت تعریف فضای نام UserRegistration
در RegisterUser.cshtml از RegisterUserViewModel استفاده می‌شود. به همین جهت بهتر است فضای نام آن‌را به ViewImports اضافه کرد.
ه) افزودن لینک ثبت نام به صفحه‌ی لاگین در Login.cshtml
این لینک دقیقا در ذیل چک‌باکس Remember My Login اضافه شده‌است.


اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، ابتدا مشاهده می‌کنیم که صفحه‌ی لاگین به همراه لینک ثبت نام ظاهر می‌شود:


و پس از کلیک بر روی آن، صفحه‌ی ثبت کاربر جدید به صورت زیر نمایش داده خواهد شد:


برای آزمایش، کاربری را ثبت کنید. پس از ثبت اطلاعات، بلافاصله وارد سیستم خواهید شد. البته چون در اینجا subscriptionlevel به FreeUser تنظیم شده‌است، این کاربر یکسری از لینک‌های برنامه‌ی MVC Client را به علت نداشتن دسترسی، مشاهده نخواهد کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
امکان تعریف اعضای static abstract در اینترفیس‌های C# 11
امکان داشتن اعضای static abstract در اینترفیس‌ها شاید عجیب به‌نظر برسد یا حتی غیرضروری؛ اما در C# 11، پایه‌ی قابلیت جدیدی به نام «ریاضیات جنریک» شده‌است. به همین جهت در ابتدا نیاز است با اعضای static abstract آشنا شد و در قسمتی دیگر به «ریاضیات جنریک» پرداخت.


مثالی جهت توضیح علت نیاز به اعضای static abstract در اینترفیس‌ها

فرض کنید قصد داریم حاصل جمع اعضای یک آرایه‌ی int را محاسبه کنیم:
namespace CS11Tests;

public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Test()
    {
        var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4 });
        Console.WriteLine(sum);
    }

    private static int AddAll(int[] values)
    {
        int result = 0;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
}
روش متداول اینکار را در اینجا ملاحظه می‌کنید که حلقه‌ای بر روی عناصر آرایه، جهت یافتن حاصل جمع آن‌ها تشکیل شده‌است. اکنون فرض کنید بجای آرایه‌ای که در متد Test استفاده شده، از آرایه‌ی زیر استفاده شود:
var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4, 0.68 });
اینبار با خطای زیر متوقف می‌شویم:
Argument 1: cannot convert from 'double[]' to 'int[]' [CS11Tests]csharp(CS1503)
عنوان می‌کند که آرایه‌ی مدنظر از نوع []double تشخیص داده شده‌است و متد AddAll، تنها آرایه‌های از نوع int را قبول می‌کند. در جهت رفع این مشکل شاید بهتر باشد نمونه‌ی جنریک متد AddAll را ایجاد کنیم، تا بتوان انواع و اقسام نوع‌های ممکن را به آن ارسال کرد:
private static T AddAll<T>(T[] values)
    {
        T result = 0;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
اما اینکار میسر نیست. چون زمانیکه از T استفاده می‌شود، مفهوم و امکان وجود «عدد صفر» در آن نوع، مشخص نیست. یک روش حل این مشکل، مقید و محدود کردن نوع T است. برای مثال عنوان کنیم که T، عددی است و از نوع INumber (فرضی/خیالی) است و این INumber فرضی، به همراه مفهوم عدد صفر هم هست. یعنی اولین سطر بدنه‌ی متد AddAll را باید بتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
T result = T.Zero;
یعنی باید بتوان از طریق یک «نوع» عمومی مانند T (نه وهله‌ای/نمونه‌ای/instance ای از آن نوع؛ دقیقا خود آن نوع) به خاصیت Zero آن نوع، دسترسی یافت و آن خاصیت هم باید از نوع استاتیک باشد و چون تا C# 10 و دات نت 6، چنین امکانی مهیا نشده بود (البته در حالت preview قرار داشت)، تنها راه ممکن، تهیه‌ی یک نمونه‌ی جدید double متد AddAll است/بود.
در C# 11 و دات نت 7، با معرفی اینترفیس جدید INumber، می‌توان قید <where T : INumber<T را به T اعمال کرد (مانند نمونه‌ی زیر) و همچنین با استفاده از اعضای static abstract این اینترفیس، به مقدار T.Zero هم دسترسی یافت و اینبار قطعه کد زیر، بدون مشکل در C# 11 کامپایل می‌شود:
using System.Numerics;

namespace CS11Tests;

public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Test()
    {
        //var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4 });
        var sum = AddAll(new[] { 1, 2, 3, 4, 0.68 });
        Console.WriteLine(sum);
    }

    private static T AddAll<T>(T[] values) where T : INumber<T>
    {
        T result = T.Zero;
        foreach (var value in values)
        {
            result += value;
        }
        return result;
    }
}
اگر به تعاریف INumber جدید مراجعه کنیم، نه فقط به خواص abstract static جدیدی می‌رسیم (که امکان دسترسی به T.Zero را میسر کرده‌اند)،
abstract static TSelf One { get; }
abstract static TSelf Zero { get; }
بلکه امکان تعریف اپراتورهای abstract static هم میسر شده‌اند (به همین جهت است که در کدهای فوق سطر result += value، هنوز هم کار می‌کند):
abstract static TResult operator +(TSelf left, TOther right);


مثال دیگری از کاربرد اعضای abstract static در اینترفیس‌ها

فرض کنید اینترفیس ISport را به همراه دو پیاده سازی از آن، به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
public interface ISport
{
    bool IsTeamSport();
}

public class Swimming : ISport
{
    public bool IsTeamSport() => false;
}

public class Football : ISport
{
    public bool IsTeamSport() => true;
}
اکنون جهت کار با متد IsTeamSport و تعریف جنریک این متد، می‌توان به صورت متداول زیر عمل کرد که در آن T، مقید به ISport شده‌است:
public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Display<T>(T sport) where T : ISport
    {
        Console.WriteLine("Is Team Sport:" + sport.IsTeamSport());
    }
}
برای کار با آن هم باید حتما نمونه‌ای از ()new Football و یا ()new Swimming را به آن ارسال کرد:
Display(new Football());
سؤال: آیا با توجه به مشخص بودن و محدود بودن نوع T، می‌توان با حذف پارامتر T sport، به متد IsTeamSport اینترفیس ISport دسترسی یافت؟ یعنی تعریف متد Display را طوری تغییر داد تا دیگر نیاز به نمونه سازی ()new Football نداشته باشد. همینقدر که نوع Football مشخص بود، بتوان متد IsTeamSport آن‌را فراخوانی کرد.
پاسخ: تا پیش‌از C# 11 یکی از روش‌‌های انجام اینکار، استفاده از reflection بود. اما در C# 11 با کمک static abstractها می‌توان تعاریف این اینترفیس و پیاده سازی‌های آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
public interface ISport
{
    static abstract bool IsTeamSport();
}

public class Swimming : ISport
{
    public static bool IsTeamSport() => false;
}

public class Football : ISport
{
    public static bool IsTeamSport() => true;
}
تا اینبار جهت دسترسی به متد IsTeamSport،‌مستقیما بتوان به خود «نوع»، «بدون نیاز به نمونه سازی آن» مراجعه کرد و قطعه کد زیر در C# 11 معتبر است:
public class StaticAbstractMembers
{
    public static void Display<T>() where T : ISport
    {
        Console.WriteLine("Is Team Sport:" + T.IsTeamSport());
    }
}
مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌ها در حالتی‌که از یک اینترفیس چندین کلاس مشتق شده‌اند
حین کار با ASP.NET Identity به اینترفیسی به نام IIdentityMessageService شبیه به اینترفیس ذیل می‌رسیم:
namespace SameInterfaceDifferentClasses.Services.Contracts
{
  public interface IMessageService
  {
   void Send(string message);
  }
}
فرض کنید از آن دو پیاده سازی در برنامه برای ارسال پیام‌ها توسط ایمیل و همچنین توسط SMS، وجود دارد:
public class EmailService : IMessageService
{
  public void Send(string message)
  {
   // ...
  }
}

public class SmsService : IMessageService
{
  public void Send(string message)
  {
   //todo: ...
  }
}
اکنون کلاس مدیریت کاربران برنامه، در سازنده‌ی خود نیاز به دو وهله، از این سرویس‌های متفاوت، اما در اصل مشتق شده‌ی از یک اینترفیس دارد:
public interface IUsersManagerService
{
  void ValidateUserByEmail(int id);
}

public class UsersManagerService : IUsersManagerService
{
  private readonly IMessageService _emailService;
  private readonly IMessageService _smsService;
 
  public UsersManagerService(IMessageService emailService, IMessageService smsService)
  {
   _emailService = emailService;
   _smsService = smsService;
  }
 
  public void ValidateUserByEmail(int id)
  {
   _emailService.Send("Validated.");
  }
}
در این حالت صرف تنظیمات ابتدایی انتساب یک اینترفیس، به یک کلاس مشخص کافی نیست:
ioc.For<IMessageService>().Use<SmsService>();
ioc.For<IMessageService>().Use<EmailService>();
از این جهت که در سازنده‌ی کلاس UsersManagerService دقیقا مشخص نیست، پارامتر اول باید سرویس SMS باشد یا ایمیل؟
برای حل این مشکل می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
public static class SmObjectFactory
{
  private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
   new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
  public static IContainer Container
  {
   get { return _containerBuilder.Value; }
  }
 
  private static Container defaultContainer()
  {
   return new Container(ioc =>
   {
    // map same interface to different concrete classes
    ioc.For<IMessageService>().Use<SmsService>();
    ioc.For<IMessageService>().Use<EmailService>();
 
    ioc.For<IUsersManagerService>().Use<UsersManagerService>()
     .Ctor<IMessageService>("smsService").Is<SmsService>()
     .Ctor<IMessageService>("emailService").Is<EmailService>();
   });
  }
}
در اینجا توسط متد Ctor که مخفف Constructor یا سازنده‌ی کلاس است، مشخص می‌کنیم که اگر به پارامتر smsService رسیدی، از کلاس SmsService استفاده کن و در مورد کلاس سرویس ایمیل نیز به همین ترتیب. اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم:
 var usersManagerService = SmObjectFactory.Container.GetInstance<IUsersManagerService>();
usersManagerService.ValidateUserByEmail(id: 1);


همانطور که در تصویر مشخص است، هر کدام از پارامترها، توسط کلاس‌های متفاوتی مقدار دهی شده‌اند؛ هرچند از یک اینترفیس مشخص استفاده می‌کنند.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples/DI09 
 
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
نکته تکمیلی :
ایجاد منوهای چند سطحی با استفاده از ViewComponent تا N سطح
کلاس Entity :
public class Navbar
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Navbar Parent { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }
        public bool HasChiled { get; set; }
        public bool IsMegaMenu { get; set; }
        public PageGroup PageGroup { get; set; }
        public string Url { get; set; }
        public bool OpenNewPage { get; set; }

        public virtual ICollection<Navbar> Children { get; set; }
    }
کلاس ViewComponent :
    public class TopNavbar : ViewComponent
    {
        private readonly DbSet<Navbar> _navbars;
        private readonly AppDbContext _dbContext;

        public TopNavbar(AppDbContext dbContext)
        {
            _dbContext = dbContext;
            _navbars = _dbContext.Set<Navbar>();
        }
        public async Task<IViewComponentResult> InvokeAsync()
        {
            var navbars = await _navbars.Include(p=>p.Parent).Include(x=>x.Children).OrderBy(x=>x.ParentId).ToListAsync();
            return View(viewName: "~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_Menu.cshtml", navbars);
        }
    }
فراخوانی viewcomponent در Layout.cshtml
 <ul class="menu">
                <li>
                    <a href="Index_demo6.html"><i class="menu_icon_wrapper fal fa-home-lg-alt"></i>صفحه اصلی</a>
                </li>
                @await Component.InvokeAsync("TopNavbar");                
 </ul>
Menu.cshtml_ :
@using TR.Context.Entities
@using Microsoft.AspNetCore.Html
@model IEnumerable<TR.Context.Entities.Navbar>


@foreach (var menu in Model.Where(x => x.Parent == null))
{

    <li class="@(menu.HasChiled ? "has_sub narrow" : "")">
        <a href="#">@menu.Title</a>
        @if (menu.HasChiled)
        {
            <div class="second">
                <div class="inner">
                    <ul>
                        @foreach (var menuChild in menu.Children)
                        {
                        <partial name="~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_SubMenu.cshtml" model="menuChild" />
                        }
                    </ul>
                </div>
            </div>
        }
    </li>
}
پارشیال ویو SubMenu.cshtml_
@model TR_.Context.Entities.Navbar

<li class="@(Model.HasChiled ? "sub":"")">
    <a href="#">
        @if (Model.Children.Any())
        {<i class="q_menu_arrow fal fa-angle-left"></i>}
        @Model.Title
    </a>
    @if (Model.Children.Any())
    {
        <ul>
            @foreach (var menuChild in Model.Children)
            {
                <partial name="~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_SubMenu.cshtml" model="menuChild" />
            }
        </ul>
    }
</li>
با این خروجی :

نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 13 - بررسی سیستم ردیابی تغییرات
یک نکته‌ی تکمیلی: روش نگاشت خواص سایه‌ای توسط AutoMapper
    public static class ShadowProperty
    {
        public static readonly string CreatedAt = nameof(CreatedAt);
    }

    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class StudentDto
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public DateTimeOffset Created { get; set; }
    }

    public class StudentMappingProfile : Profile
    {
        public StudentMappingProfile()
        {
            CreateMap<Student, StudentDto>()
                .ForMember(
                    dest => dest.Created,
                    opt => opt.MapFrom(src => EF.Property<DateTimeOffset>(src, ShadowProperty.CreatedAt))
                );
        }
    }
و بعد هم کوئری گرفتن از آن:
var students = context.Students.ProjectTo<StudentDto>(configuration: mapper.ConfigurationProvider).ToList();