نظرات مطالب
آشنایی با الگوی Adapter

در زبان انگلیسی derived به معنای مشتق شده هست و به نظر در اینجا منظور اصلی همین بوده؛ چون derived هم برای اینترفیس و هم در ارث بری، هر دو بکار برده میشه. به کلاسی که یک اینترفیس رو پیاده سازی می‌کنه، derived class هم می‌گن. مثلا: Because interfaces must be implemented by derived classes and structs, they define a contract

http://www.csharp-station.com/Tutorial/CSharp/Lesson13

مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت پنجم - محافظت از مسیرها
در قسمت سوم، کار ورود به سیستم و امکان مشاهده‌ی صفحه‌ی محافظت شده‌ی پس از لاگین را پیاده سازی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم امکان دسترسی به مسیر http://localhost:4200/protectedPage را کنترل کنیم. تا اینجا اگر کاربر بدون لاگین کردن نیز این مسیر را درخواست کند، می‌تواند حداقل ساختار ابتدایی آن‌را مشاهده کند که باید مدیریت شود و این مدیریت دسترسی می‌تواند بر اساس وضعیت لاگین کاربر و همچنین نقش‌های او در سیستم باشد:


طراحی بخش‌هایی از این قسمت، از پروژه‌ی «کنترل دسترسی‌ها در Angular با استفاده از Ng2Permission» ایده گرفته شده‌اند.


استخراج اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم از توکن دسترسی او

یکی از روش‌های دسترسی به اطلاعات کاربر در سمت کلاینت، مانند نقش‌های او، تدارک متدی در سمت سرور و بازگشت Claims او به سمت کلاینت است:
public IActionResult Get()
{ 
    var user = this.User.Identity as ClaimsIdentity; 
    var config = new 
    { 
        userName = user.Name, 
        roles = user.Claims.Where(x => x.Type == ClaimTypes.Role).Select(x => x.Value).ToList() 
    }; 
    return Ok(config); 
}
 اما با توجه به اینکه در زمان لاگین، نقش‌های او (و سایر Claims دلخواه) نیز به توکن دسترسی نهایی اضافه می‌شوند، می‌توان این کوئری گرفتن مدام از سرور را تبدیل به روش بسیار سریعتر استخراج آن‌ها از توکنی که هم اکنون در کش مرورگر ذخیره شده‌است، کرد.
همچنین باید دقت داشت چون این توکن دارای امضای دیجیتال است، کوچکترین تغییری در آن در سمت کاربر، سبب برگشت خوردن خودکار درخواست ارسالی به سمت سرور می‌شود (یکی از مراحل اعتبارسنجی کاربر در سمت سرور، اعتبارسنجی توکن دریافتی (قسمت cfg.TokenValidationParameters) و همچنین بررسی خودکار امضای دیجیتال آن است). بنابراین نگرانی از این بابت وجود ندارد.
اگر اطلاعات کاربر در سمت سرور تغییر کنند، با اولین درخواست ارسالی به سمت سرور، رخ‌داد OnTokenValidated وارد عمل شده و درخواست ارسالی را برگشت می‌زند (در مورد پیاده سازی سمت سرور این مورد، در مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» بیشتر بحث شده‌است). در این حالت کاربر مجبور به لاگین مجدد خواهد شد که این مورد سبب به روز رسانی خودکار اطلاعات توکن‌های ذخیره شده‌ی او در مرورگر نیز می‌شود.

اگر از قسمت دوم این سری به‌خاطر داشته باشید، توکن decode شده‌ی برنامه، چنین شکلی را دارد:
{
  "jti": "d1272eb5-1061-45bd-9209-3ccbc6ddcf0a",
  "iss": "http://localhost/",
  "iat": 1513070340,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid",
  "DisplayName": "وحید",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/serialnumber": "709b64868a1d4d108ee58369f5c3c1f3",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": [
    "Admin",
    "User"
  ],
  "nbf": 1513070340,
  "exp": 1513070460,
  "aud": "Any"
}
به همین جهت متدی را برای تبدیل این اطلاعات به شیء کاربر، ایجاد خواهیم کرد و در سراسر برنامه از این اطلاعات آماده، برای تعیین دسترسی او به قسمت‌های مختلف برنامه‌ی سمت کلاینت، استفاده می‌کنیم.
برای این منظور اینترفیس src\app\core\models\auth-user.ts را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
export interface AuthUser {
  userId: string;
  userName: string;
  displayName: string;
  roles: string[];
}
پس از آن متد getAuthUser را جهت استخراج خواص ویژه‌ی توکن دسترسی decode شده‌ی فوق، به صورت ذیل به سرویس Auth اضافه می‌کنیم:
  getAuthUser(): AuthUser {
    if (!this.isLoggedIn()) {
      return null;
    }

    const decodedToken = this.getDecodedAccessToken();
    let roles = decodedToken["http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role"];
    if (roles) {
      roles = roles.map(role => role.toLowerCase());
    }
    return Object.freeze({
      userId: decodedToken["http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier"],
      userName: decodedToken["http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name"],
      displayName: decodedToken["DisplayName"],
      roles: roles
    });
  }
کار با این متد بسیار سریع است و نیازی به رفت و برگشتی به سمت سرور ندارد؛ چون تمام اطلاعات استخراجی توسط آن هم اکنون در کش سریع مرورگر کلاینت موجود هستند. استفاده‌ی از متد Object.freeze هم سبب read-only شدن این خروجی می‌شود.
همچنین در اینجا تمام نقش‌های دریافتی، تبدیل به LowerCase شده‌اند. با اینکار مقایسه‌ی بعدی آن‌ها با نقش‌های درخواستی، حساس به بزرگی و کوچکی حروف نخواهد بود.


تعریف نقش‌های دسترسی به مسیرهای مختلف سمت کلاینت

مرسوم است اطلاعات اضافی مرتبط با هر مسیر را به خاصیت data آن route انتساب می‌دهند. به همین جهت به فایل dashboard-routing.module.ts مراجعه کرده و نقش‌های مجاز به دسترسی به مسیر protectedPage را به خاصیت data آن به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
import { ProtectedPageComponent } from "./protected-page/protected-page.component";
import { AuthGuardPermission } from "../core/models/auth-guard-permission";

const routes: Routes = [
  {
    path: "protectedPage",
    component: ProtectedPageComponent,
    data: {
      permission: {
        permittedRoles: ["Admin"],
        deniedRoles: null
      } as AuthGuardPermission
    }
  }
];
که در اینجا ساختار اینترفیس AuthGuardPermission، در فایل جدید app\core\models\auth-guard-permission.ts به صورت ذیل تعریف شده‌است:
export interface AuthGuardPermission {
  permittedRoles?: string[];
  deniedRoles?: string[];
}
به این ترتیب هر قسمتی از برنامه که نیاز به اطلاعات سطوح دسترسی مسیری را داشت، ابتدا به دنبال route.data["permission"] خواهد گشت (کلیدی به نام permission در خاصیت data یک مسیر) و سپس اطلاعات آن‌را بر اساس ساختار اینترفیس AuthGuardPermission، تحلیل می‌کند.
در اینجا تنها باید یکی از خواص permittedRoles  (نقش‌های مجاز به دسترسی/صدور دسترسی فقط برای این نقش‌های مشخص، منهای مابقی) و یا deniedRoles (نقش‌های غیرمجاز به دسترسی/دسترسی همه‌ی نقش‌های ممکن، منهای این نقش‌های تعیین شده)، مقدار دهی شوند.


افزودن کامپوننت «دسترسی ندارید» به ماژول Authentication

در ادامه می‌خواهیم اگر کاربری به مسیری دسترسی نداشت، به صورت خودکار به صفحه‌ی «دسترسی ندارید» هدایت شود. به همین جهت این کامپوننت را به صورت ذیل به ماژول authentication اضافه می‌کنیم:
>ng g c Authentication/AccessDenied
با این خروجی که سبب درج خودکار آن در قسمت declaration فایل authentication.module نیز می‌شود:
 AccessDenied
  create src/app/Authentication/access-denied/access-denied.component.html (32 bytes)
  create src/app/Authentication/access-denied/access-denied.component.ts (296 bytes)
  create src/app/Authentication/access-denied/access-denied.component.css (0 bytes)
  update src/app/Authentication/authentication.module.ts (550 bytes)
سپس به فایل authentication-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را نیز اضافه می‌کنیم:
import { LoginComponent } from "./login/login.component";
import { AccessDeniedComponent } from "./access-denied/access-denied.component";

const routes: Routes = [
  { path: "login", component: LoginComponent },
  { path: "accessDenied", component: AccessDeniedComponent }
];
قالب access-denied.component.html را نیز به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
<h1 class="text-danger">
  <span class="glyphicon glyphicon-ban-circle"></span> Access Denied
</h1>
<p>Sorry! You don't have access to this page.</p>
<button class="btn btn-default" (click)="goBack()">
  <span class="glyphicon glyphicon-arrow-left"></span> Back
</button>

<button *ngIf="!isAuthenticated" class="btn btn-success" [routerLink]="['/login']"
  queryParamsHandling="merge">
  Login
</button>
که دکمه‌ی Back آن به کمک سرویس Location، صورت ذیل پیاده سازی شده‌است:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { Location } from "@angular/common";

import { AuthService } from "../../core/services/auth.service";

@Component({
  selector: "app-access-denied",
  templateUrl: "./access-denied.component.html",
  styleUrls: ["./access-denied.component.css"]
})
export class AccessDeniedComponent implements OnInit {

  isAuthenticated = false;

  constructor(
    private location: Location,
    private authService: AuthService
  ) {
  }

  ngOnInit() {
    this.isAuthenticated = this.authService.isLoggedIn();
  }

  goBack() {
    this.location.back(); // <-- go back to previous location on cancel
  }
}


در اینجا اگر کاربر به سیستم وارد نشده باشد، دکمه‌ی لاگین نیز به او نمایش داده می‌شود. همچنین وجود "queryParamsHandling="merge در لینک مراجعه‌ی به صفحه‌ی لاگین، سبب خواهد شد تا query string موجود در صفحه نیز حفظ شود و به صفحه‌ی لاگین انتقال پیدا کند. در صفحه‌ی لاگین نیز جهت پردازش این نوع کوئری استرینگ‌ها، تمهیدات لازم درنظر گرفته شده‌اند.
دکمه‌ی back آن نیز توسط سرویس توکار Location واقع در مسیر angular/common@ پیاده سازی شده‌است.


ایجاد یک محافظ مسیر سمت کلاینت برای بررسی وضعیت کاربر جاری و همچنین نقش‌های او

پس از تعریف متد getAuthUser و استخراج اطلاعات کاربر از توکن دسترسی دریافتی که شامل نقش‌های او نیز می‌شود، اکنون می‌توان متد بررسی این نقش‌ها را نیز به سرویس Auth اضافه کرد:
  isAuthUserInRoles(requiredRoles: string[]): boolean {
    const user = this.getAuthUser();
    if (!user || !user.roles) {
      return false;
    }
    return requiredRoles.some(requiredRole => user.roles.indexOf(requiredRole.toLowerCase()) >= 0);
  }

  isAuthUserInRole(requiredRole: string): boolean {
    return this.isAuthUserInRoles([requiredRole]);
  }
متد some در جاوا اسکریپت شبیه به متد Any در C# LINQ عمل می‌کند. همچنین در مقایسه‌ی صورت گرفته، با توجه به اینکه user.roles را پیشتر به LowerCase تبدیل کرد‌یم، حساسیتی بین نقش Admin و admin و کلا کوچکی و بزرگی نام نقش‌ها وجود ندارد.
اکنون در هر قسمتی از برنامه که نیاز به بررسی امکان دسترسی یک کاربر به نقش یا نقش‌هایی خاص وجود داشته باشد، می‌توان AuthService را به سازنده‌ی ‌آن تزریق و سپس از متد فوق جهت بررسی نهایی، استفاده کرد.

در ادامه یک Route Guard جدید را در مسیر app\core\services\auth.guard.ts ایجاد می‌کنیم. کار آن بررسی خودکار امکان دسترسی به یک مسیر درخواستی است:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { CanActivate, Router, ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot } from "@angular/router";

import { AuthService } from "./auth.service";
import { AuthGuardPermission } from "../models/auth-guard-permission";

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate {
  constructor(private authService: AuthService, private router: Router) { }

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot) {

    if (!this.authService.isLoggedIn()) {
      this.showAccessDenied(state);
      return false;
    }

    const permissionData = route.data["permission"] as AuthGuardPermission;
    if (!permissionData) {
      return true;
    }

    if (Array.isArray(permissionData.deniedRoles) && Array.isArray(permissionData.permittedRoles)) {
      throw new Error("Don't set both 'deniedRoles' and 'permittedRoles' in route data.");
    }

    if (Array.isArray(permissionData.permittedRoles)) {
      const isInRole = this.authService.isAuthUserInRoles(permissionData.permittedRoles);
      if (isInRole) {
        return true;
      }

      this.showAccessDenied(state);
      return false;
    }

    if (Array.isArray(permissionData.deniedRoles)) {
      const isInRole = this.authService.isAuthUserInRoles(permissionData.deniedRoles);
      if (!isInRole) {
        return true;
      }

      this.showAccessDenied(state);
      return false;
    }
  }

  private showAccessDenied(state: RouterStateSnapshot) {
    this.router.navigate(["/accessDenied"], { queryParams: { returnUrl: state.url } });
  }
}
در اینجا در ابتدا وضعیت لاگین کاربر بررسی می‌گردد. این وضعیت نیز از طریق سرویس Auth که به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است، تامین می‌شود. اگر کاربر هنوز لاگین نکرده باشد، به صفحه‌ی عدم دسترسی هدایت خواهد شد.
سپس خاصیت permission اطلاعات مسیر استخراج می‌شود. اگر چنین مقداری وجود نداشت، همینجا کار با موفقیت خاتمه پیدا می‌کند.
در آخر وضعیت دسترسی به نقش‌های استخراجی deniedRoles و permittedRoles که از اطلاعات مسیر دریافت شدند، توسط متد isAuthUserInRoles سرویس Auth بررسی می‌شوند.

در متد showAccessDenied کار ارسال آدرس درخواستی (state.url) به صورت یک کوئری استرینگ (queryParams) با کلید returnUrl به صفحه‌ی accessDenied صورت می‌گیرد. در این صفحه نیز دکمه‌ی لاگین به همراه "queryParamsHandling="merge است. یعنی کامپوننت لاگین برنامه، کوئری استرینگ returnUrl را دریافت می‌کند:
 this.returnUrl = this.route.snapshot.queryParams["returnUrl"];
 و پس از لاگین موفق، در صورت وجود این کوئری استرینگ، هدایت خودکار کاربر، به مسیر returnUrl پیشین صورت خواهد گرفت:
if (this.returnUrl) {
   this.router.navigate([this.returnUrl]);
} else {
   this.router.navigate(["/protectedPage"]);
}

محل معرفی این AuthGuard جدید که در حقیقت یک سرویس است، در ماژول Core، در قسمت providers آن، به صورت ذیل می‌باشد:
import { AuthGuard } from "./services/auth.guard";

@NgModule({
  providers: [
    AuthGuard
  ]
})
export class CoreModule {}
در آخر برای اعمال این Guard جدید، به فایل dashboard-routing.module.ts مراجعه کرده و خاصیت canActivate را مقدار دهی می‌کنیم:
import { ProtectedPageComponent } from "./protected-page/protected-page.component";
import { AuthGuardPermission } from "../core/models/auth-guard-permission";
import { AuthGuard } from "../core/services/auth.guard";

const routes: Routes = [
  {
    path: "protectedPage",
    component: ProtectedPageComponent,
    data: {
      permission: {
        permittedRoles: ["Admin"],
        deniedRoles: null
      } as AuthGuardPermission
    },
    canActivate: [AuthGuard]
  }
];
به این ترتیب با درخواست این مسیر، پیش از فعالسازی و نمایش آن، توسط AuthGuard معرفی شده‌ی به آن، کار بررسی وضعیت کاربر و نقش‌های او که از خاصیت permission خاصیت data دریافت می‌شوند، صورت گرفته و اگر عملیات تعیین اعتبار اطلاعات با موفقیت به پایان رسید، آنگاه کاربر مجوز دسترسی به این قسمت از برنامه را خواهد یافت.

اگر قصد آزمایش آن‌را داشتید، فقط کافی است بجای نقش Admin، مثلا Admin1 را در permittedRoles مقدار دهی کنید، تا صفحه‌ی access denied را در صورت درخواست مسیر protectedPage، بتوان مشاهده کرد.




کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش دهم)

ابتدا بسته زیر را از طریق  nuget نصب نمایید:

dotnet add package MongoDB.Driver


سپس مدل‌های زیر را ایجاد نمایید:

public class BaseModel
{
    public BaseModel()
    {
        CreationDate=DateTime.Now;
    }
    public string Id { get; set; }
    public DateTime CreationDate { get; set; }
    public bool IsRemoved { get; set; }
    public DateTime? ModificationDate { get; set; }

}


 این مدل شامل یک کلاس پایه برای id,CreationDate,ModificationDate,IsRemoved میباشد که بسیار شبیه مدل‌هایی است که عموما در EntityFramework تعریف می‌کنیم.

برای اینکه فیلد Id به صورت objectId ایجاد شود ولی به صورت رشته‌ای استفاده شود ابتدا ویژگی BsonId را در بالای آن تعریف کرده تا به عنوان شناسه یکتا سند شناخته شود و سپس با استفاده از ویژگی BsonRepresentation  اعلام میکنیم که کار تبدیل به رشته و بلعکس آن به صورت خودکار در پشت صحنه صورت بگیرد:

public class BaseModel
    {
        [BsonId]
        [BsonRepresentation((BsonType.ObjectId))]
        public string Id { get; set; }
    }

 البته این حالت برای زمانی مناسب است که ما در استفاده از ویژگی‌ها محدودیتی نداشته باشیم؛ ولی در بسیاری از نرم افزارها که از معماری‌های چند لایه مانند لایه پیازی استفاده میشود استفاده از این خصوصیت‌ها یعنی اعمال کارکرد کتابخانه بالاتر بر روی لایه‌های زیرین که هسته نرم افزار شناخته میشوند که صحیح نبوده و باید توسط لایه‌های بالاتر این تغییرات اعمال شوند که میتواند از طریق کلاس این کار را انجام دهید. به ازای هر مدل که نیاز به تغییرات دارد، یک حالت جدید تعریف شده و در ابتدای برنامه در فایل Program.cs یا قبل از دات نت 6 در Startup.cs صدا زده می‌شوند.

BsonClassMap.RegisterClassMap<BaseModel>(map =>
{
    map.SetIdMember(map.GetMemberMap(x=>x.Id));
    map.GetMemberMap(x => x.Id)
        .SetSerializer(new StringSerializer(BsonType.ObjectId));
});


یک نکته بسیار مهم: کلاس و متد BsonClassMap . RegisterClassMap قادر به اعمال تغییرات بر روی خصوصیت‌های کلاس والد نیستند و آن خصوصیات حتما باید در آن کلاسی که آن را کانفیگ میکنید، تعریف شده باشند؛ یعنی چنین چیزی  که در کد زیر میبینید در زمان اجرا با یک خطا مواجه خواهد شد:

public class Employee : BaseModel
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
//=================
BsonClassMap.RegisterClassMap<Employee >(map =>
{
    map.SetIdMember(map.GetMemberMap(x=>x.Id));
    map.GetMemberMap(x => x.Id)
        .SetSerializer(new StringSerializer(BsonType.ObjectId));
});


روش استفاده از مونگو در asp.net core  به صورت زیر بسیار متداول میباشد که در قسمت‌های پیشین هم در این مورد نوشته بودیم:

MongoDbContext

  public interface IMongoDbContext
    {
        IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>();
    }

  public class MongoDbContext : IMongoDbContext
    {

        private readonly IMongoClient _client;
        private readonly IMongoDatabase _database;

        public MongoDbContext(string databaseName,string connectionString)
        {
            var settings = MongoClientSettings.FromUrl(new MongoUrl(connectionString));
            _client = new MongoClient(settings);
            _database = _client.GetDatabase(databaseName);
        }

        public IMongoCollection<TEntity> GetCollection<TEntity>()
        {
            return _database.GetCollection<TEntity>(typeof(TEntity).Name.ToLower() + "s");
        }
    }

سپس از طریق کد زیر IMongoDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی میکنیم. الگوی استفاده شده‌ی در اینجا بر خلاف نسخه‌های sql که عموما به صورت AddScoped تعریف میشدند، در اینجا به صورت AddSingleton تعریف کردیم و نحوه پیاده سازی آن را نیز در طرف سمت راست به صورت صریح اعلام کردیم:

public static class MongoDbContextService
{
    public static void AddMongoDbContext(this IServiceCollection services,string databaseName,string connectionString)
    {
        services.AddSingleton<IMongoDbContext>(serviceProvider => new MongoDbContext(databaseName, connectionString));
    }
}

//===============
Program.cs

builder.Services.AddMongoDbContext("bookstore", "mongodb://localhost:27017");


پیاده سازی SoftDelete در مونگو

در مونگو چیزی تحت عنوان Global Query Filter نداریم که تمام کوئری هایی که به سمت دیتابیس ارسال میشوند، توسط کانتکس اطلاح شوند؛ بدین جهت برای پیاده سازی این خصوصیت میتوان اینترفیسی با نام <IRepository<T را به شکل زیر طراحی نماییم:

public interface IRepository<T> where T : BaseModel
{

    IMongoCollection<T> GetCollection();
    IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection();
}

public class Repository<T> : IRepository<T> where T:BaseModel
{
    private IMongoDbContext _mongoDbContext;

    public Repository(IMongoDbContext mongoDbContext)
    {
        _mongoDbContext = mongoDbContext;
    }

    public IMongoCollection<T> GetCollection()
    {
        return _mongoDbContext.GetCollection<T>();
    }
    
    public IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection()
    {
        var query= _mongoDbContext.GetCollection<T>().AsQueryable();
        
        //================= Global Query Filters ====================
        
        //Filter 1
        query=query.Where(x => x.RemovedAt.HasValue == false);
        
        //==============================================================
        
        return query;
    }
}

این کلاس یا اینترفیس شامل دو متد هستند که کلاس جنریک آنها باید از BaseModel ارث بری کرده باشد و اولین متد، تنها یک کالکشن بدون هیچگونه فیلتری است که میتواند نقش متد IgnoreQueryFilters  را بازی کند و دیگری GetFilteredCollection است که در این متد ابتدا کالکشنی دریافت شده و سپس آن را به حالت کوئری تغییر داده و فیلترهای مورد نظر، مانند حذف منطقی را پیاده سازی میکنیم:

public interface IRepository<T> where T : BaseModel
{

    IMongoCollection<T> GetCollection();
    IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection();
}

public class Repository<T> : IRepository<T> where T:BaseModel
{
    private IMongoDbContext _mongoDbContext;

    public Repository(IMongoDbContext mongoDbContext)
    {
        _mongoDbContext = mongoDbContext;
    }

    public IMongoCollection<T> GetCollection()
    {
        return _mongoDbContext.GetCollection<T>();
    }
    
    public IMongoQueryable<T> GetFilteredCollection()
    {
        var query= _mongoDbContext.GetCollection<T>().AsQueryable();
        
        //================= Global Query Filters ====================
        
        //Filter 1
        query=query.Where(x => x.RemovedAt.HasValue == false);
        
        //==============================================================
        
        return query;
    }
}


اصلاح تاریخ ویرایش در مدل

در EF به لطف dbset و همچنین ChangeTracking امکان شناسایی حالت‌ها وجود دارد و میتوانید در متدی مانند saveChanges مقدار تاریخ ویرایش را تنظیم نمود. برای مدل‌های منگو چنین چیزی وجود ندارد و به همین دلیل چند روش زیر پیشنهاد میگردد:

یک. استفاده از اینترفیس INotifyPropertyChanged یا جهت حذف کدهای تکراری نیز از الگوی AOP بهره بگیرید.

دو. استفاده از یک <Repository<T همانند بالا که شامل متدهای داخلی Update و Delete هستند که در آنجا میتوانید این مقادیر را به صورت مستقیم تغییر دهید.

مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
استفاده از Data Annotations جهت تعریف خواص ستون‌ها در PdfReport
در مطلب «تولید پویای ستون‌ها در PdfReport» عنوان شد که ذکر قسمت MainTableColumns و تمام تعاریف مرتبط با آن در PdfReports اختیاری است. همچنین به کمک متد MainTableAdHocColumnsConventions می‌توان بر اساس نوع‌های داده‌ای، بر روی نحوه نمایش ستون‌ها تاثیر گذاشت. برای مثال هرجایی DateTime مشاهده شد، به صورت خودکار تبدیل به تاریخ شمسی شود.
روش دیگری که این روزها در اکثر فریم‌های دات نتی مرسوم شده است، استفاده از Data Annotations جهت انتساب یک سری متادیتا به خاصیت‌های تعریف شده کلاس‌ها است. برای مثال ASP.NET MVC از این قابلیت زیاد استفاده می‌کند (در تولید پویای کد، یا اعتبار سنجی‌های سمت سرور و کاربر).
به همین جهت برای سازگاری بیشتر PdfReport با مدل‌های اینگونه فریم ورک‌ها، اکثر ویژگی‌ها و Data Annotations متداول را نیز می‌توان در PdfReport بکار برد. همچنین تعدادی ویژگی سفارشی نیز تعریف شده است، که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

آشنایی با مدل‌های بکار رفته در مثال جاری:
using System.ComponentModel;

namespace PdfReportSamples.Models
{
    public enum JobTitle
    {
        [Description("Grunt")]
        Grunt,

        [Description("Programmer")]
        Programmer,

        [Description("Analyst Programmer")]
        AnalystProgrammer,

        [Description("Project Manager")]
        ProjectManager,

        [Description("Chief Information Officer")]
        ChiefInformationOfficer,
    }
}
در اینجا یک enum، جهت تعیین سمت شغلی تعریف شده است. برای اینکه بتوان خروجی مطلوبی را در گزارشات شاهد بود، می‌توان از ویژگی Description، جهت تعیین مقدار نمایشی آن‌ها نیز استفاده کرد و این تعاریف در PdfReport خوانده و اعمال می‌شوند.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Aggregates.Numbers;
using PdfRpt.ColumnsItemsTemplates;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.DataAnnotations;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public class Person
    {
        [IsVisible(false)]
        public int Id { get; set; }

        [DisplayName("User name")]
        //Note: If you don't specify the ColumnItemsTemplate, a new TextBlockField() will be used automatically.
        [ColumnItemsTemplate(typeof(TextBlockField))]
        public string Name { get; set; }

        [DisplayName("Job title")]
        public JobTitle JobTitle { set; get; }

        [DisplayName("Date of birth")]
        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:MM/dd/yyyy}")]
        public DateTime DateOfBirth { get; set; }

        [DisplayName("Date of death")]
        [DisplayFormat(NullDisplayText = "-", DataFormatString = "{0:MM/dd/yyyy}")]
        public DateTime? DateOfDeath { get; set; }

        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:n0}")]
        [CustomAggregateFunction(typeof(Sum))]
        public int Salary { get; set; }

        [IsCalculatedField(true)]
        [DisplayName("Calculated Field")]
        [DisplayFormat(DataFormatString = "{0:n0}")]
        [AggregateFunction(AggregateFunction.Sum)]
        public string CalculatedField { get; set; }

        [CalculatedFieldFormula("CalculatedField")]
        public static Func<IList<CellData>, object> CalculatedFieldFormula =
                                                    list =>
                                                    {
                                                        if (list == null) return string.Empty;
                                                        var salary = (int)list.GetValueOf<Person>(x => x.Salary);
                                                        return salary * 0.8;
                                                    };//Note: It's a static field, not a property.
    }
}
مدل فوق جهت مقدار دهی اطلاعات یک شخص تعریف شده است.
- اگر قصد ندارید خاصیتی در این بین، در گزارشات ظاهر شود، از ویژگی IsVisible با مقدار false استفاده کنید.
- از ویژگی DisplayName جهت تعیین برچسب‌های سرستون‌ها استفاده خواهد شد.
- ذکر ویژگی ColumnItemsTemplate اختیاری است و اگر عنوان نشود به صورت خودکار از TextBlockField استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز به استفاده از قالب‌های ستون‌های سفارشی و یا حتی قالب‌های پیش فرض دیگری که متنی نیستند، وجود دارد، می‌توانید از ویژگی ColumnItemsTemplate به همراه نوع کلاس مورد نظر استفاده نمائید. کلاس‌های پیش فرض قالب‌های ستون‌ها در PdfReport در پوشه Lib\ColumnsItemsTemplates سورس آن قرار دارند.
- برای تعیین نحوه فرمت اطلاعات در اینجا می‌توان از ویژگی DisplayFormat استفاده کرد. این ویژگی در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll دات نت تعریف شده است؛ که در اینجا نمونه‌ای از استفاده از آن‌را برای تعیین نحوه نمایش تاریخ، ملاحظه می‌کنید. توسط این ویژگی حتی می‌توان مشخص ساخت (توسط پارامتر NullDisplayText) که اگر اطلاعاتی null بود، بجای آن چه عبارتی نمایش داده شود.
- اگر علاقمند به اعمال تابعی تجمعی به ستونی خاص هستید، از ویژگی CustomAggregateFunction استفاده کنید. پارامتر آن نوع کلاس تابع مورد نظر است. یک سری تابع تجمعی پیش فرض در فضای نام PdfRpt.Aggregates.Numbers قرار دارند. البته امکان تهیه انواع سفارشی آن‌ها نیز پیش بینی شده است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- امکان تعریف خواص محاسباتی نیز پیش بینی شده است. برای این منظور دو کار را باید انجام داد:
الف) ویژگی IsCalculatedField را با مقدار true بر روی خاصیت مورد نظر اعمال کنید.
ب) هم نام خاصیت محاسباتی افزوده شده به کلاس جاری، ویژگی CalculatedFieldFormula را بر روی یک فیلد استاتیک عمومی در آن کلاس به نحوی که ملاحظه می‌کنید (مطابق امضای فیلد CalculatedFieldFormula فوق)، تعریف نمائید. (علت این است که نمی‌توان توسط ویژگی‌ها از delegates استفاده کرد و این محدودیت ذاتی وجود دارد)


در ادامه کدهای منبع داده فرضی مثال جاری ذکر شده است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public static class PersonnelDataSource
    {
        public static IList<Person> CreatePersonnelList()
        {
            return new List<Person>
            {
                new Person
                {
                    Id = 1,
                    Name = "Edward",
                    DateOfBirth = new DateTime(1900, 1, 1),
                    DateOfDeath = new DateTime(1990, 10, 15),
                    JobTitle = JobTitle.ChiefInformationOfficer,
                    Salary = 5000
                },
                new Person
                {
                    Id = 2,
                    Name = "Margaret", 
                    DateOfBirth = new DateTime(1950, 2, 9), 
                    DateOfDeath = null,
                    JobTitle = JobTitle.AnalystProgrammer,
                    Salary = 4000
                },
                new Person
                {
                    Id = 3,
                    Name = "Grant", 
                    DateOfBirth = new DateTime(1975, 6, 13), 
                    DateOfDeath = null,
                    JobTitle = JobTitle.Programmer,
                    Salary = 3500
                }
            };
        }
    }
}
در پایان، نحوه استفاده از منبع داده فوق جهت تامین یک گزارش، به نحو زیر می‌باشد:
using System;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.DataAnnotations
{
    public class DataAnnotationsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("new rpt.");
                     defaultHeader.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.FitToContent);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 dataSource.StronglyTypedList(PersonnelDataSource.CreatePersonnelList());
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("Total");
                 summary.PageSummarySettings("Page Summary");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("Pervious Page Summary");
             })
             .MainTableAdHocColumnsConventions(adHocColumns =>
             {
                 adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
                 adHocColumns.RowNumberColumnCaption("#");
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel();
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\DataAnnotationsSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}
همانطور که مشخص است، از ذکر متد MainTableColumns به علت استفاده از DataAnnotations صرفنظر شده و PdfReport این تعاریف را بر اساس ویژگی‌های خواص کلاس شخص دریافت می‌کند. تنها از متد MainTableAdHocColumnsConventions جهت مشخص سازی اینکه نیاز به نمایش ستون ردیف می‌باشد، استفاده کرده‌ایم.


پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
استفاده از pdfreport برای اولین بار
لینک مثال‌ها خطا میده
Source control for your project is currently unavailable. Source code cannot be accessed at this time.
You can check our  System Outages  page to see if this is a known issue, otherwise you can report the problem through our  Contact Us  page. 
مطالب
به روز رسانی ساده‌تر اجزاء ارتباطات در EF Code first به کمک GraphDiff
دو نوع حالت کلی کارکردن با EF وجود دارند: متصل و منقطع.
در حالت متصل مانند برنامه‌های متداول دسکتاپ، Context مورد استفاده در طول عمر صفحه‌ی جاری زنده نگه داشته می‌شود. در این حالت اگر شیءایی اضافه شود، حذف شود یا تغییر کند، توسط EF ردیابی شده و تنها با فراخوانی متد SaveChanges، تمام این تغییرات به صورت یکجا به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
در حالت غیرمتصل مانند برنامه‌های وب، طول عمر Context در حد طول عمر یک درخواست است. پس از آن از بین خواهد رفت و دیگر فرصت ردیابی تغییرات سمت کاربر را نخواهد یافت. در این حالت به روز رسانی کلیه تغییرات انجام شده در خواص و همچنین ارتباطات اشیاء موجود، کاری مشکل و زمانبر خواهد بود.
برای حل این مشکل، کتابخانه‌ای به نام GraphDiff طراحی شده‌است که صرفا با فراخوانی متد UpdateGraph آن، به صورت خودکار، محاسبات تغییرات صورت گرفته در اشیاء منقطع و اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی صورت خواهد گرفت. البته ذکر متد SaveChanges پس از آن نباید فراموش شود.


اصطلاحات بکار رفته در GraphDiff

برای کار با GraphDiff نیاز است با یک سری اصطلاح آشنا بود:

Aggregate root
گرافی است از اشیاء به هم وابسته که مرجع تغییرات داده‌ها به شمار می‌رود. برای مثال یک سفارش و آیتم‌های آن‌را درنظر بگیرید. بارگذاری آیتم‌های سفارش، بدون سفارش معنایی ندارند. بنابراین در اینجا سفارش aggregate root است.

AssociatedCollection/AssociatedEntity
حالت‌های Associated به GraphDiff اعلام می‌کنند که اینگونه خواص راهبری تعریف شده، در حین به روز رسانی aggregate root نباید به روز رسانی شوند. در این حالت تنها ارجاعات به روز رسانی خواهند شد.
اگر خاصیت راهبری از نوع ICollection است، حالت AssociatedCollection و اگر صرفا یک شیء ساده است، از AssociatedEntity استفاده خواهد شد.

OwnedCollection/OwnedEntity
حالت‌های Owned به GraphDiff اعلام می‌کنند که جزئیات و همچنین ارجاعات اینگونه خواص راهبری تعریف شده، در حین به روز رسانی aggregate root باید به روز رسانی شوند.


دریافت و نصب GraphDiff

برای نصب خودکار کتابخانه‌ی GraphDiff می‌توان از دستور نیوگت ذیل استفاده کرد:
 PM> Install-Package RefactorThis.GraphDiff


بررسی GraphDiff در طی یک مثال

مدل‌های برنامه آزمایشی، از سه کلاس ذیل که روابط many-to-many و one-to-many با یکدیگر دارند، تشکیل شده‌است:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace GraphDiffTests.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }

        public BlogPost()
        {
            Tags = new List<Tag>();
        }
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450), Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { set; get; } // many-to-many

        public Tag()
        {
            BlogPosts = new List<BlogPost>();
        }
    }

    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; } // one-to-many
    }
}
- یک مطلب می‌تواند چندین برچسب داشته باشد و هر برچسب می‌تواند به چندین مطلب انتساب داده شود.
- هر کاربر می‌تواند چندین مطلب ارسال کند.

در این حالت، Context برنامه چنین شکلی را خواهد یافت:
using System;
using System.Data.Entity;
using GraphDiffTests.Models;

namespace GraphDiffTests.Config
{
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }


        public MyContext()
            : base("Connection1")
        {
            this.Database.Log = sql => Console.Write(sql);
        }
    }
}
به همراه تنظیمات به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی به صورت خودکار:
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;
using GraphDiffTests.Models;

namespace GraphDiffTests.Config
{
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            if(context.Users.Any())
                return;

            var user1 = new User {Name = "User 1"};
            context.Users.Add(user1);

            var tag1 = new Tag { Name = "Tag1" };
            context.Tags.Add(tag1);

            var post1 = new BlogPost { Title = "Title...1", Content = "Content...1", User = user1};
            context.BlogPosts.Add(post1);

            post1.Tags.Add(tag1);

            base.Seed(context);
        }
    }
}
در متد Seed آن یک سری اطلاعات ابتدایی ثبت شده‌اند؛ یک کاربر، یک برچسب و یک مطلب.




در این تصاویر به Id هر کدام از رکوردها دقت کنید. از آن‌ها در ادامه استفاده خواهیم کرد.
در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده از GraphDiff را جهت به روز رسانی یک Aggregate root ملاحظه می‌کنید:
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = new User { Id = 1, Name = "User 1_1_1" };
                var post1 = new BlogPost { Id = 1, Title = "Title...1_1", Content = "Body...1_1",
                    User = user1, UserId = user1.Id };
                var tags = new List<Tag>
                {
                    new Tag {Id = 1, Name = "Tag1_1"},
                    new Tag {Id=12, Name = "Tag2_1"},
                    new Tag {Name = "Tag3"},
                    new Tag {Name = "Tag4"},
                };
                tags.ForEach(tag => post1.Tags.Add(tag));

                context.UpdateGraph(post1, map => map
                    .OwnedEntity(p => p.User)
                    .OwnedCollection(p => p.Tags)
                    );

                context.SaveChanges();
            }
پارامتر اول UpdateGraph، گرافی از اشیاء است که قرار است به روز رسانی شوند.
پارامتر دوم آن، همان مباحث Owned و Associated بحث شده در ابتدای مطلب را مشخص می‌کنند. در اینجا چون می‌خواهیم هم برچسب‌ها و هم اطلاعات کاربر مطلب اول به روز شوند، نوع رابطه را Owned تعریف کرده‌ایم.
در حین کار با متد UpdateGraph، ذکر Idهای اشیاء منقطع از Context بسیار مهم هستند. اگر دستورات فوق را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:




- همانطور که مشخص است، چون id کاربر ذکر شده و همچنین این Id در post1 نیز درج گردیده است، صرفا نام او ویرایش گردیده است. اگر یکی از موارد ذکر شده رعایت نشوند، ابتدا کاربر جدیدی ثبت شده و سپس رابطه‌ی مطلب و کاربر به روز رسانی خواهد شد (userId آن به userId آخرین کاربر ثبت شده تنظیم می‌شود).
- در حین ثبت برچسب‌ها، چون Id=1 از پیش در بانک اطلاعاتی موجود بوده، تنها نام آن ویرایش شده‌است. در سایر موارد، برچسب‌های تعریف شده صرفا اضافه شده‌اند (چون Id مشخصی ندارند یا Id=12 در بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد).
- چون Id مطلب مشخص شده‌است، فیلدهای عنوان و محتوای آن نیز به صورت خودکار ویرایش شده‌اند.

و ... تمام این کارها صرفا با فراخوانی متدهای UpdateGraph و سپس SaveChanges رخ داده‌است.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
GraphDiffTests.zip
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
من با این صورت فایل رو آپدیت می‌کنم
        public void UpdateSettings(SiteSettings siteSettings)
        {
            var path = System.IO.Path.Combine(_hostingEnvironment.WebRootPath, "appsettings.json");
            System.IO.StreamWriter streamWriter = new System.IO.StreamWriter(path, false);
            streamWriter.Write(Newtonsoft.Json.JsonConvert.SerializeObject(siteSettings));
            streamWriter.Close();
        }
ولی نه در فایل تغییری ایجاد می‌شه و نه در مقادیر :
        private readonly IOptionsSnapshot<SiteSettings> _siteOptions;
برنامه خطای دسترسی هم نمی‌دهد!
نظرات مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت دوم
یه برنامه نوشتم، که کاربر میتونه زمان رو انتخاب و Job رو ایجاد کنه... لیست Job‌ها هم در CheckedBoxList نشون داده میشه تا کاربر هر کدوم رو که دوست داشتم موقتا Pause و Resume کنه.

job‌ها بدون نقص کار میکنن منتها Job‌ها بعد از Pause و Resume دیگه فعال نمیشن. مشکل از کجاست؟
  public void Run()
        {
...
  chkJobs.Items.Add(job.Key, true);
}

    private void chkJobs_ItemCheck(object sender, ItemCheckEventArgs e)
        {
            int index = e.Index;
            var sch = Scheduler.GetScheduler();
            foreach (object item in chkJobs.Items)
            {
                JobKey key = (JobKey)item;

                if (e.NewValue == CheckState.Unchecked)
                {
                    sch.PauseJob(key);
                }
                else
                {
                        sch.ResumeJob(key);
                }
            }
        }

        public class Jobs : IJob
        {
            public void Execute(IJobExecutionContext context)
            {
                JobDataMap datamap = context.JobDetail.JobDataMap;
                switch (Convert.ToInt32(datamap.GetString("OperationType")))
                {
                    case 1:
                        MessageBox.Show(datamap.GetString("OperationValue"));
                        break;
                }

            }
        }
مطالب
چگونگی گزارشگیری از Business Objects مانند List توسط StimulSoft

می‌خواهیم از یک لیست در گزارش خود استفاده کنیم؛ بطور مثال وقتی در LINQ  از دستور ToList استفاده می‌کنیم و می‌خواهیم آنرا بصورت مستقیم به Stimul بفرستیم. فرض بر این است که شما DLLهای Stimul را به پروژه اضافه کرده اید و آماده گزارشگیری هستید.

مثلا مدلی در Entity FrameWork با نام base_CenterType 

public class base_CenterType
    {
        public int ID { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Dsc { get; set; }
     }

و متدی بصورت ذیل:

public IList<base_CenterType> GetAll()
        {
            return _base_CenterType.ToList();
        }

طراحی گزارش برای این لیست به این صورت است:

1- اضافه کردن StiWebReport به فرم به نام StiWebReport1

2- با کلیک بر روی فلش سمت راست و بالای StiWebReport1 و انتخاب Design Report، وارد قسمت طراحی می‌شویم:

3- با راست کلیک بر روی Business Object و انتخاب New Business Object  پنجره مربوطه باز میشود:

4- بعد از زدن OK پنجره زیر باز خواهد شد که باید در کادر Name نام Business Object را انتخاب کنیم که برای خوانایی بهتر است همان نام کلاس را برای آن انتخاب کنیم. چون Category  نداریم پس باید کادر آن خالی بماند. 

در قسمت Columns باید ستون‌های هم نام و هم نوع با خواص کلاس base_CenterType  را ایجاد کنیم. 

و نهایتا Business Objectی به نام base_CenterType با سه ستون ایجاد خواهد شد. 

  حال می‌توانید ستون‌های مورد نظر را در گزارش بکار ببرید.

با فرض اینکه گزارش را طراحی کرده و آنرا در ریشه درایو C ذخیره کرده‌اید، از  قطعه کد زیر برای ارسال لیست به گزارش و نمایش آن استفاده میکنیم.

StiReport mainreport = new StiReport();            
mainreport.RegBusinessObject("base_CenterType", base_CenterTypeService.GetAll());
mainreport.Load("C:\\StiWebReport2.mrt");
mainreport.Show();