مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
ASP.NET Core 2.0 به همراه یک AuthenticationMiddleware است که یکی از قابلیت‌های این میان‌افزار، افزودن اطلاعات کاربر و یا همان HttpContext.User به یک کوکی رمزنگاری شده و سپس اعتبارسنجی این کوکی در درخواست‌های بعدی کاربر است. این مورد سبب خواهد شد تا بتوان بدون نیاز به پیاده سازی سیستم کامل ASP.NET Core Identity، یک سیستم اعتبارسنجی سبک، ساده و سفارشی را تدارک دید.



تعریف موجودیت‌های مورد نیاز جهت طراحی یک سیستم اعتبارسنجی

در اینجا کنترل کامل سیستم در اختیار ما است و در این حالت می‌توان طراحی تمام قسمت‌ها را از ابتدا و مطابق میل خود انجام داد. برای مثال سیستم اعتبارسنجی ساده‌ی ما، شامل جدول کاربران و نقش‌های آن‌ها خواهد بود و این دو با هم رابطه‌ی many-to-many دارند. به همین جهت جدول UserRole نیز در اینجا پیش بینی شده‌است.

جدول کاربران

    public class User
    {
        public User()
        {
            UserRoles = new HashSet<UserRole>();
        }

        public int Id { get; set; }

        public string Username { get; set; }

        public string Password { get; set; }

        public string DisplayName { get; set; }

        public bool IsActive { get; set; }

        public DateTimeOffset? LastLoggedIn { get; set; }

        /// <summary>
        /// every time the user changes his Password,
        /// or an admin changes his Roles or stat/IsActive,
        /// create a new `SerialNumber` GUID and store it in the DB.
        /// </summary>
        public string SerialNumber { get; set; }

        public virtual ICollection<UserRole> UserRoles { get; set; }
    }
در اینجا SerialNumber فیلدی است که با هر بار ویرایش اطلاعات کاربران باید از طرف برنامه به روز رسانی شود. از آن جهت غیرمعتبر سازی کوکی کاربر استفاده خواهیم کرد. برای مثال اگر خاصیت فعال بودن او تغییر کرد و یا نقش‌های او را تغییر دادیم، کاربر در همان لحظه باید logout شود. به همین جهت چنین فیلدی در اینجا در نظر گرفته شده‌است تا با بررسی آن بتوان وضعیت معتبر بودن کوکی او را تشخیص داد.

جدول نقش‌های کاربران

    public class Role
    {
        public Role()
        {
            UserRoles = new HashSet<UserRole>();
        }

        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<UserRole> UserRoles { get; set; }
    }
البته این سیستم ساده دارای یک سری نقش ثابت و مشخص است.
    public static class CustomRoles
    {
        public const string Admin = nameof(Admin);
        public const string User = nameof(User);
    }
که این نقش‌ها را در ابتدای کار برنامه به بانک اطلاعات اضافه خواهیم کرد.


جدول ارتباط نقش‌ها با کاربران و برعکس

    public class UserRole
    {
        public int UserId { get; set; }
        public int RoleId { get; set; }

        public virtual User User { get; set; }
        public virtual Role Role { get; set; }
    }
وجود این جدول در EF Core جهت تعریف یک رابطه‌ی many-to-many ضروری است.


تعریف Context برنامه و فعالسازی Migrations در EF Core 2.0

DbContext برنامه را به صورت ذیل در یک اسمبلی دیگر اضافه خواهیم کرد:
    public interface IUnitOfWork : IDisposable
    {
        DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;

        int SaveChanges(bool acceptAllChangesOnSuccess);
        int SaveChanges();
        Task<int> SaveChangesAsync(bool acceptAllChangesOnSuccess, CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken());
        Task<int> SaveChangesAsync(CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken());
    }

    public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options) : base(options)
        { }

        public virtual DbSet<User> Users { set; get; }
        public virtual DbSet<Role> Roles { set; get; }
        public virtual DbSet<UserRole> UserRoles { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            // it should be placed here, otherwise it will rewrite the following settings!
            base.OnModelCreating(builder);

            // Custom application mappings
            builder.Entity<User>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Username).HasMaxLength(450).IsRequired();
                entity.HasIndex(e => e.Username).IsUnique();
                entity.Property(e => e.Password).IsRequired();
                entity.Property(e => e.SerialNumber).HasMaxLength(450);
            });

            builder.Entity<Role>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Name).HasMaxLength(450).IsRequired();
                entity.HasIndex(e => e.Name).IsUnique();
            });

            builder.Entity<UserRole>(entity =>
            {
                entity.HasKey(e => new { e.UserId, e.RoleId });
                entity.HasIndex(e => e.UserId);
                entity.HasIndex(e => e.RoleId);
                entity.Property(e => e.UserId);
                entity.Property(e => e.RoleId);
                entity.HasOne(d => d.Role).WithMany(p => p.UserRoles).HasForeignKey(d => d.RoleId);
                entity.HasOne(d => d.User).WithMany(p => p.UserRoles).HasForeignKey(d => d.UserId);
            });
        }
    }
در اینجا موجودیت‌های برنامه به صورت DbSet در معرض دید EF Core 2.0 قرار گرفته‌اند. همچنین رابطه‌ی Many-to-Many بین نقش‌ها و کاربران نیز تنظیم شده‌است.
سازنده‌ی کلاس به همراه پارامتر DbContextOptions است تا بتوان آن‌را در آغاز برنامه تغییر داد.


فعالسازی مهاجرت‌ها در EF Core 2.0

EF Core 2.0 برخلاف نگارش‌های قبلی آن به دنبال کلاسی مشتق شده‌ی از IDesignTimeDbContextFactory می‌گردد تا بتواند نحوه‌ی وهله سازی ApplicationDbContext را دریافت کند. در اینجا چون DbContext تعریف شده دارای یک سازنده‌ی با پارامتر است، EF Core 2.0 نمی‌داند که چگونه باید آن‌را در حین ساخت مهاجرت‌ها و اعمال آن‌ها، وهله سازی کند. کار کلاس ApplicationDbContextFactory ذیل دقیقا مشخص سازی همین مساله است:
    /// <summary>
    /// Only used by EF Tooling
    /// </summary>
    public class ApplicationDbContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<ApplicationDbContext>
    {
        public ApplicationDbContext CreateDbContext(string[] args)
        {
            var basePath = Directory.GetCurrentDirectory();
            Console.WriteLine($"Using `{basePath}` as the BasePath");
            var configuration = new ConfigurationBuilder()
                                    .SetBasePath(basePath)
                                    .AddJsonFile("appsettings.json")
                                    .Build();
            var builder = new DbContextOptionsBuilder<ApplicationDbContext>();
            var connectionString = configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            builder.UseSqlServer(connectionString);
            return new ApplicationDbContext(builder.Options);
        }
    }
کاری که در اینجا انجام شده، خواندن DefaultConnection از قسمت ConnectionStrings فایل appsettings.json است:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Data Source=(LocalDB)\\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=ASPNETCore2CookieAuthenticationDB;Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True;"
  },
  "LoginCookieExpirationDays": 30
}
و سپس استفاده‌ی از آن جهت تنظیم رشته‌ی اتصالی متد UseSqlServer و در آخر وهله سازی ApplicationDbContext.
کار یافتن این کلاس در حین تدارک و اعمال مهاجرت‌ها توسط EF Core 2.0 خودکار بوده و باید محل قرارگیری آن دقیقا در اسمبلی باشد که DbContext برنامه در آن تعریف شده‌است.


تدارک لایه سرویس‌های برنامه

پس از مشخص شدن ساختار موجودیت‌ها و همچنین Context برنامه، اکنون می‌توان لایه سرویس برنامه را به صورت ذیل تکمیل کرد:

سرویس کاربران
    public interface IUsersService
    {
        Task<string> GetSerialNumberAsync(int userId);
        Task<User> FindUserAsync(string username, string password);
        Task<User> FindUserAsync(int userId);
        Task UpdateUserLastActivityDateAsync(int userId);
    }
کار این سرویس ابتدایی کاربران، یافتن یک یک کاربر بر اساس Id او و یا کلمه‌ی عبور و نام کاربری او است. از این امکانات در حین لاگین و یا اعتبارسنجی کوکی کاربر استفاده خواهیم کرد.
پیاده سازی کامل این سرویس را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

سرویس نقش‌های کاربران
    public interface IRolesService
    {
        Task<List<Role>> FindUserRolesAsync(int userId);
        Task<bool> IsUserInRole(int userId, string roleName);
        Task<List<User>> FindUsersInRoleAsync(string roleName);
    }
از این سرویس برای یافتن نقش‌های کاربر لاگین شده‌ی به سیستم و افزودن آن‌ها به کوکی رمزنگاری شده‌ی اعتبارسنجی او استفاده خواهیم کرد.
پیاده سازی کامل این سرویس را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

سرویس آغاز بانک اطلاعاتی

    public interface IDbInitializerService
    {
        void Initialize();
        void SeedData();
    }
از این سرویس در آغاز کار برنامه برای اعمال خودکار مهاجرت‌های تولیدی و همچنین ثبت نقش‌های آغازین سیستم به همراه افزودن کاربر Admin استفاده خواهیم کرد.
پیاده سازی کامل این سرویس را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

سرویس اعتبارسنجی کوکی‌های کاربران

یکی از قابلیت‌های میان‌افزار اعتبارسنجی ASP.NET Core 2.0، رخ‌دادی است که در آن اطلاعات کوکی دریافتی از کاربر، رمزگشایی شده و در اختیار برنامه جهت تعیین اعتبار قرار می‌گیرد:
    public interface ICookieValidatorService
    {
        Task ValidateAsync(CookieValidatePrincipalContext context);
    }

    public class CookieValidatorService : ICookieValidatorService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public CookieValidatorService(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService;
            _usersService.CheckArgumentIsNull(nameof(usersService));
        }

        public async Task ValidateAsync(CookieValidatePrincipalContext context)
        {
            var userPrincipal = context.Principal;

            var claimsIdentity = context.Principal.Identity as ClaimsIdentity;
            if (claimsIdentity?.Claims == null || !claimsIdentity.Claims.Any())
            {
                // this is not our issued cookie
                await handleUnauthorizedRequest(context);
                return;
            }

            var serialNumberClaim = claimsIdentity.FindFirst(ClaimTypes.SerialNumber);
            if (serialNumberClaim == null)
            {
                // this is not our issued cookie
                await handleUnauthorizedRequest(context);
                return;
            }

            var userIdString = claimsIdentity.FindFirst(ClaimTypes.UserData).Value;
            if (!int.TryParse(userIdString, out int userId))
            {
                // this is not our issued cookie
                await handleUnauthorizedRequest(context);
                return;
            }

            var user = await _usersService.FindUserAsync(userId).ConfigureAwait(false);
            if (user == null || user.SerialNumber != serialNumberClaim.Value || !user.IsActive)
            {
                // user has changed his/her password/roles/stat/IsActive
                await handleUnauthorizedRequest(context);
            }

            await _usersService.UpdateUserLastActivityDateAsync(userId).ConfigureAwait(false);
        }

        private Task handleUnauthorizedRequest(CookieValidatePrincipalContext context)
        {
            context.RejectPrincipal();
            return context.HttpContext.SignOutAsync(CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme);
        }
    }
کار این سرویس، تعیین اعتبار موارد ذیل است:
- آیا کوکی دریافت شده دارای اطلاعات HttpContext.User است؟
- آیا این کوکی به همراه اطلاعات فیلد SerialNumber است؟
- آیا این کوکی به همراه Id کاربر است؟
- آیا کاربری که بر اساس این Id یافت می‌شود غیرفعال شده‌است؟
- آیا کاربری که بر اساس این Id یافت می‌شود دارای SerialNumber یکسانی با نمونه‌ی موجود در بانک اطلاعاتی است؟

اگر خیر، این اعتبارسنجی رد شده و بلافاصله کوکی کاربر نیز معدوم خواهد شد.


تنظیمات ابتدایی میان‌افزار اعتبارسنجی کاربران در ASP.NET Core 2.0

تنظیمات کامل ابتدایی میان‌افزار اعتبارسنجی کاربران در ASP.NET Core 2.0 را در فایل Startup.cs می‌توانید مشاهده کنید.

ابتدا سرویس‌های برنامه معرفی شده‌اند:
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
            services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();
            services.AddScoped<IRolesService, RolesService>();
            services.AddScoped<ISecurityService, SecurityService>();
            services.AddScoped<ICookieValidatorService, CookieValidatorService>();
            services.AddScoped<IDbInitializerService, DbInitializerService>();

سپس تنظیمات مرتبط با ترزیق وابستگی‌های ApplicationDbContext برنامه انجام شده‌است. در اینجا رشته‌ی اتصالی، از فایل appsettings.json خوانده شده و سپس در اختیار متد UseSqlServer قرار می‌گیرد:
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
            {
                options.UseSqlServer(
                    Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"),
                    serverDbContextOptionsBuilder =>
                        {
                            var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                            serverDbContextOptionsBuilder.CommandTimeout(minutes);
                            serverDbContextOptionsBuilder.EnableRetryOnFailure();
                        });
            });

در ادامه تعدادی Policy مبتنی بر نقش‌های ثابت سیستم را تعریف کرده‌ایم. این کار اختیاری است اما روش توصیه شده‌ی در ASP.NET Core، کار با Policyها است تا کار مستقیم با نقش‌ها. Policy‌ها انعطاف پذیری بیشتری را نسبت به نقش‌ها ارائه می‌دهند و در اینجا به سادگی می‌توان چندین نقش و یا حتی Claim را با هم ترکیب کرد و به صورت یک Policy ارائه داد:
            // Only needed for custom roles.
            services.AddAuthorization(options =>
                    {
                        options.AddPolicy(CustomRoles.Admin, policy => policy.RequireRole(CustomRoles.Admin));
                        options.AddPolicy(CustomRoles.User, policy => policy.RequireRole(CustomRoles.User));
                    });

قسمت اصلی تنظیمات میان افزار اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها در اینجا قید شده‌است:
            // Needed for cookie auth.
            services
                .AddAuthentication(options =>
                {
                    options.DefaultChallengeScheme = CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme;
                    options.DefaultSignInScheme = CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme;
                    options.DefaultAuthenticateScheme = CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme;
                })
                .AddCookie(options =>
                {
                    options.SlidingExpiration = false;
                    options.LoginPath = "/api/account/login";
                    options.LogoutPath = "/api/account/logout";
                    //options.AccessDeniedPath = new PathString("/Home/Forbidden/");
                    options.Cookie.Name = ".my.app1.cookie";
                    options.Cookie.HttpOnly = true;
                    options.Cookie.SecurePolicy = CookieSecurePolicy.SameAsRequest;
                    options.Cookie.SameSite = SameSiteMode.Lax;
                    options.Events = new CookieAuthenticationEvents
                    {
                        OnValidatePrincipal = context =>
                        {
                            var cookieValidatorService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ICookieValidatorService>();
                            return cookieValidatorService.ValidateAsync(context);
                        }
                    };
                });
ابتدا مشخص شده‌است که روش مدنظر ما، اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها است و سپس تنظیمات مرتبط با کوکی رمزنگاری شده‌ی برنامه مشخص شده‌اند. تنها قسمت مهم آن CookieAuthenticationEvents است که نحوه‌ی پیاده سازی آن‌را با معرفی سرویس ICookieValidatorService پیشتر بررسی کردیم. این قسمت جائی است که پس از هر درخواست به سرور اجرا شده و کوکی رمزگشایی شده، در اختیار برنامه جهت اعتبارسنجی قرار می‌گیرد.

کار نهایی تنظیمات میان افزار اعتبارسنجی در متد Configure با فراخوانی UseAuthentication صورت می‌گیرد. اینجا است که میان افزار، به برنامه معرفی خواهد شد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseAuthentication();

همچنین پس از آن، کار اجرای سرویس آغاز بانک اطلاعاتی نیز انجام شده‌است تا نقش‌ها و کاربر Admin را به سیستم اضافه کند:
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var dbInitializer = scope.ServiceProvider.GetService<IDbInitializerService>();
                dbInitializer.Initialize();
                dbInitializer.SeedData();
            }


پیاده سازی ورود و خروج به سیستم

پس از این مقدمات به مرحله‌ی آخر پیاده سازی این سیستم اعتبارسنجی می‌رسیم.

پیاده سازی Login
در اینجا از سرویس کاربران استفاده شده و بر اساس نام کاربری و کلمه‌ی عبور ارسالی به سمت سرور، این کاربر یافت خواهد شد.
در صورت وجود این کاربر، مرحله‌ی نهایی کار، فراخوانی متد الحاقی HttpContext.SignInAsync است:
        [AllowAnonymous]
        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> Login([FromBody]  User loginUser)
        {
            if (loginUser == null)
            {
                return BadRequest("user is not set.");
            }

            var user = await _usersService.FindUserAsync(loginUser.Username, loginUser.Password).ConfigureAwait(false);
            if (user == null || !user.IsActive)
            {
                await HttpContext.SignOutAsync(CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme);
                return Unauthorized();
            }

            var loginCookieExpirationDays = _configuration.GetValue<int>("LoginCookieExpirationDays", defaultValue: 30);
            var cookieClaims = await createCookieClaimsAsync(user).ConfigureAwait(false);
            await HttpContext.SignInAsync(
                CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme,
                cookieClaims,
                new AuthenticationProperties
                {
                    IsPersistent = true, // "Remember Me"
                    IssuedUtc = DateTimeOffset.UtcNow,
                    ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.AddDays(loginCookieExpirationDays)
                });

            await _usersService.UpdateUserLastActivityDateAsync(user.Id).ConfigureAwait(false);

            return Ok();
        }
مهم‌ترین کار متد HttpContext.SignInAsync علاوه بر تنظیم طول عمر کوکی کاربر، قسمت createCookieClaimsAsync است که به صورت ذیل پیاده سازی شده‌است:
        private async Task<ClaimsPrincipal> createCookieClaimsAsync(User user)
        {
            var identity = new ClaimsIdentity(CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme);
            identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.NameIdentifier, user.Id.ToString()));
            identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.Name, user.Username));
            identity.AddClaim(new Claim("DisplayName", user.DisplayName));

            // to invalidate the cookie
            identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.SerialNumber, user.SerialNumber));

            // custom data
            identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.UserData, user.Id.ToString()));

            // add roles
            var roles = await _rolesService.FindUserRolesAsync(user.Id).ConfigureAwait(false);
            foreach (var role in roles)
            {
                identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.Role, role.Name));
            }

            return new ClaimsPrincipal(identity);
        }
در اینجا است که اطلاعات اضافی کاربر مانند Id او یا نقش‌های او به کوکی رمزنگاری شده‌ی تولیدی توسط HttpContext.SignInAsync اضافه شده و در دفعات بعدی و درخواست‌های بعدی او، به صورت خودکار توسط مرورگر به سمت سرور ارسال خواهند شد. این کوکی است که امکان کار با MyProtectedApiController و یا MyProtectedAdminApiController را فراهم می‌کند. اگر شخص لاگین کرده باشد، بلافاصله قابلیت دسترسی به امکانات محدود شده‌ی توسط فیلتر Authorize را خواهد یافت. همچنین در این مثال چون کاربر Admin لاگین می‌شود، امکان دسترسی به Policy مرتبطی را نیز خواهد یافت:
[Route("api/[controller]")]
[Authorize(Policy = CustomRoles.Admin)]
public class MyProtectedAdminApiController : Controller

پیاده سازی Logout

متد الحاقی HttpContext.SignOutAsync کار Logout کاربر را تکمیل می‌کند.
        [AllowAnonymous]
        [HttpGet("[action]"), HttpPost("[action]")]
        public async Task<bool> Logout()
        {
            await HttpContext.SignOutAsync(CookieAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme);
            return true;
        }


آزمایش نهایی برنامه

در فایل index.html ، نمونه‌ای از متدهای لاگین، خروج و فراخوانی اکشن متدهای محافظت شده را مشاهده می‌کنید. این روش برای برنامه‌های تک صفحه‌ای وب یا SPA نیز می‌تواند مفید باشد و به همین نحو کار می‌کنند.



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
React 16x - قسمت 31 - React Hooks - بخش 2 - مقایسه حالت‌های مختلف مدیریت حالت با useState Hook
در قسمت قبل، با useState Hook آشنا شدیم. همچنین چندین مثال را در مورد نحوه‌ی تعریف تکی و یا چندتایی آن در یک کامپوننت تابعی، با انواع و اقسام داده‌های مختلف، بررسی کردیم؛ اما بهتر است از کدام حالت استفاده شود؟ آیا بهتر است به ازای هر خاصیت state، یکبار useState Hook جدیدی را تعریف کنیم و یا بهتر است همانند کامپوننت‌های کلاسی، یک شیء کامل را به همراه چندین خاصیت، به یک تک useState Hook معرفی کنیم؟


پیاده سازی یک فرم لاگین با استفاده از چندین useState Hook

در ابتدا، یک مثال کاربردی‌تر را به کمک useState Hook‌ها پیاده سازی می‌کنیم. در اینجا هر المان فرم را به یک useState Hook مجزا، متصل کرده‌ایم. کدهای کامل این کامپوننت را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { useState } from "react";

export default function Login() {
  const [username, setUsername] = useState("");
  const [password, setPassword] = useState("");
  const [user, setUser] = useState(null);

  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    const userData = {
      username,
      password
    };
    setUser(userData);

    setUsername("");
    setPassword("");
  };

  return (
    <>
      <h2 className="mt-3">Login</h2>
      <form onSubmit={handleSubmit}>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input
            type="text"
            name="username"
            id="username"
            onChange={event => setUsername(event.target.value)}
            value={username}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input
            type="password"
            name="password"
            id="password"
            onChange={event => setPassword(event.target.value)}
            value={password}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <button type="submit">Submit</button>
      </form>

      {user && JSON.stringify(user, null, 2)}
    </>
  );
}
توضیحات:
- اگر دقت کرده باشید، اینبار این کامپوننت تابعی را به صورت متداول ()function Login تعریف کرده‌ایم. مزیت یک چنین تعریفی، امکان export در محل آن می‌باشد:
export default function Login() {
و دیگر برخلاف حالت استفاده‌ی از arrow function‌ها برای تعریف کامپوننت‌های تابعی، نیازی نیست تا این export را جداگانه در این ماژول درج کرد.
به علاوه وجود واژه‌ی default در اینجا سبب می‌شود که برای import آن، بتوان از هر نام دلخواهی استفاده کرد و در اینجا اجباری به استفاده‌ی از نام Login وجود ندارد که نمونه‌ی استفاده‌ی از آن در فایل index.js، می‌تواند به صورت زیر باشد:
import App from "./components/part02/Login";
- همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، useState Hook‌ها را با هر نوع داده‌ی دلخواهی می‌توان مقدار دهی اولیه کرد؛ برای مثال با یک int و یا یک object. همچنین الزامی هم به تعریف فقط یک useState Hook وجود ندارد و هر قسمتی از state را می‌توان توسط یک useState Hook مجزا، تعریف و مدیریت کرد.
- فرم لاگین تعریف شده، از یک فیلد نام کاربری و یک فیلد کلمه‌ی عبور تشکیل شده‌است.
- اکنون می‌خواهیم اطلاعات دریافت شده‌ی از کاربر را در state کامپوننت جاری منعکس کنیم. به همین جهت، کار با import متد useState شروع می‌شود. سپس به ازای هر فیلد در فرم، یک state مجزا را تعریف می‌کنیم:
const [username, setUsername] = useState("");
const [password, setPassword] = useState("");
- اکنون برای به روز رسانی مقادیر درج شده‌ی در state‌های تعریف شده بر اساس اطلاعات وارد شده‌ی توسط کاربر، از رویداد onChange استفاده می‌کنیم؛ برای مثال:
<input type="text" name="username" id="username"
       onChange={event => setUsername(event.target.value)}
       value={username}
        className="form-control"
/>
در اینجا تابع مدیریت کننده‌ی رویداد onChange، به صورت inline تعریف شده‌است. پیشتر اگر با کامپوننت‌های کلاسی می‌خواستیم اینکار را انجام دهیم، نیاز به clone شیء state، دسترسی به خاصیت متناظر با نام فیلد تعریف شده‌ی در آن به صورت پویا، به روز رسانی آن و در آخر به روز رسانی state با مقدار جدید شیء state می‌بود. اما در اینجا نیازی به دانستن نام المان و یا نام خاصیتی نیست.
- پس از به روز رسانی state، می‌خواهیم در حین submit فرم، این اطلاعات را برای مثال به صورت یک شیء، به سمت سرور ارسال کنیم. به همین جهت نیاز است رویداد onSubmit فرم را  مدیریت کرد. در این متد ابتدا از post back معمول آن به سمت سرور جلوگیری می‌شود و سپس بر اساس متغیرهای تعریف شده‌ی در state، یک شیء را ایجاد کرده‌ایم:
  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    const userData = {
      username,
      password
    };
    setUser(userData);

    setUsername("");
    setPassword("");
  };
همچنین چون در پایین فرم نیز می‌خواهیم این اطلاعات را به صورت JSON نمایش دهیم:
{user && JSON.stringify(user, null, 2)}
 یک state مجزا را هم برای این شیء تعریف:
const [user, setUser] = useState(null);
 و در handleSubmit، به روز رسانی کرده‌ایم.

- دو سطر بعدی را که در انتهای handleSubmit مشاهده می‌کنید، روشی است برای خالی کردن المان‌های فرم، پس از ارسال اطلاعات فرم، برای مثال به backend server. البته این حالت فقط برای حالتی نیاز است که فرم قرار نباشد به آدرس دیگری Redirect شود. برای خالی کردن المان‌های فرم، المان‌های آن‌را باید تبدیل به controlled elements کرد که اینکار با مقدار دهی value آن‌ها توسط value={username} صورت گرفته‌است. به این ترتیب محتوای این المان‌ها با اطلاعاتی که در state داریم، قابل کنترل می‌شوند.


پیاده سازی فرم ثبت نام با استفاده از تنها یک useState Hook

مثال دوم این مطلب نیز در مورد مدیریت المان‌های یک فرم توسط useState Hook است؛ با این تفاوت که در اینجا تنها یک شیء، کل state را تشکیل می‌دهد. کدهای کامل این مثال را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import React, { useState } from "react";

const initialFormState = {
  username: "",
  email: "",
  password: ""
};

export default function Register() {
  const [form, setForm] = useState(initialFormState);
  const [user, setUser] = useState(null);

  const handleChange = event => {
    setForm({
      ...form,
      [event.target.name]: event.target.value
    });
  };

  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    setUser(form);
    setForm(initialFormState);
  };

  return (
    <>
      <h2 className="mt-3">Register</h2>
      <form onSubmit={handleSubmit}>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="username">Username</label>
          <input
            type="text"
            name="username"
            id="username"
            onChange={handleChange}
            value={form.username}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="email">Email</label>
          <input
            type="email"
            name="email"
            id="email"
            onChange={handleChange}
            value={form.email}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <div className="form-group">
          <label htmlFor="password">Password</label>
          <input
            type="password"
            name="password"
            id="password"
            onChange={handleChange}
            value={form.password}
            className="form-control"
          />
        </div>
        <button type="submit" className="btn btn-primary">
          Submit
        </button>
      </form>

      {user && JSON.stringify(user, null, 2)}
    </>
  );
}
توضیحات:
- فرم ثبت نام فوق از سه فیلد نام کاربری، ایمیل و کلمه‌ی عبور تشکیل شده‌است.
- اینبار نحوه‌ی تشکیل state مرتبط با این سه فیلد را بسیار شبیه به حالت مدیریت state در کامپوننت‌های کلاسی، تعریف کرده‌ایم؛ که تنها با یک تک شیء، انجام می‌شود و نام آن‌را form در نظر گرفته‌ایم:
const [form, setForm] = useState({ username: "",  email: "", password: ""});
- اکنون باید راهی را بیابیم تا این خواص شیء form را بر اساس ورودی‌های کاربر، به روز رسانی کنیم. به همین جهت رویداد onChange این ورودی را به متغیر handleChange که متد منتسب به آن، این تغییرات را ردیابی می‌کند، متصل می‌کنیم:
<input type="text" name="username" id="username"
       onChange={handleChange} value={form.username}
       className="form-control" />
متد رویدادگردان منتسب به handleChange نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const handleChange = event => {
    setForm({
      ...form,
      [event.target.name]: event.target.value
    });
  };
این متد بر اساس name المان‌های ورودی عمل می‌کند (در مثال اول این قسمت، نیازی به دانستن نام المان‌ها نبود). زمانیکه یک شیء را به صورت [event.target.name]: event.target.value تعریف می‌کنیم، یعنی قرار است نام خاصیت این شیء را به صورت پویا تعریف کنیم و مقدار آن نیز از target.value شیء رویداد رسیده، تامین می‌شود. سپس این شیء جدید، با فراخوانی متد setForm، سبب به روز رسانی شیء form موجود در state می‌شود.
- علت وجود spread operator تعریف شده‌ی در اینجا یعنی form...، این است که در حالت استفاده‌ی از useState، برخلاف حالت کار با کامپوننت‌های کلاسی، خواص اضافه شده‌ی به state، به شیء نهایی به صورت خودکار اضافه نمی‌شوند و باید کار یکی سازی را توسط spread operator انجام داد. برای مثال فرض کنید که کاربر، فیلد نام کاربری را ابتدا ثبت می‌کند. بنابراین در این لحظه، شیء ارسالی به setForm، فقط دارای خاصیت username خواهد شد. اکنون اگر در ادامه، کاربر فیلد ایمیل را تکمیل کند، اینبار فقط خاصیت ایمیل در این شیء قرار خواهد گرفت (یا مقدار قبلی را به روز رسانی می‌کند) و از سایر خواص صرفنظر می‌شود؛ مگر اینکه توسط spread operator، سایر خواص پیشین موجود در شیء form را نیز در اینجا لحاظ کنیم، تا اطلاعاتی را از دست نداده باشیم.
بنابراین به صورت خلاصه در روش سنتی کار با کامپوننت‌های کلاسی، فراخوانی متد this.setState کار merge خواص را انجام می‌دهد؛ اما در اینجا فقط کار replace صورت می‌گیرد و باید کار merge خواص یک شیء را به صورت دستی و توسط یک spread operator انجام دهیم. البته در قسمت قبل چون تمام خواص شیء تعریف شده‌ی در state را با هم به روز رسانی می‌کردیم:
    setMousePosition({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
نیازی به تعریف spread operator نبود؛ اما در مثال جاری، هربار فقط یک خاصیت به روز رسانی می‌شود.

- سایر فیلدهای فرم نیز به همین روش onChange={handleChange}، به متد رویدادگردان فوق متصل می‌شوند.
- در پایان برای مدیریت رخ‌داد ارسال فرم، handleSubmit را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم:
  const handleSubmit = event => {
    event.preventDefault();

    setUser(form);
    setForm(initialFormState);
  };
در اینجا برخلاف مثال اول، دیگر نیازی به تشکیل دستی یک شیء جدید برای ارسال به سرور وجود ندارد و هم اکنون اطلاعات کل شیء form، در اختیار برنامه است.
- همچنین چون در پایین فرم نیز می‌خواهیم این اطلاعات را به صورت JSON نمایش دهیم:
{user && JSON.stringify(user, null, 2)}
 یک state مجزا را هم برای این شیء تعریف:
const [user, setUser] = useState(null);
 و در handleSubmit، آن‌را با فراخوانی متد setUser، به روز رسانی کرده‌ایم.
- برای پاک کردن المان‌های فرم، پس از submit آن، ابتدا نیاز است این المان‌ها را تبدیل به controlled elements کرد که اینکار با مقدار دهی value آن‌ها توسط برای مثال  value={form.username} صورت گرفته‌است. به این ترتیب محتوای این المان‌ها با اطلاعاتی که در state داریم، قابل کنترل می‌شوند. اکنون اگر setForm را با یک شیء خالی مقدار دهی کنیم، به صورت خودکار المان‌های فرم را پاک می‌کند. برای اینکار بجای تعریف شیء موجود در state به صورت inline:
const [form, setForm] = useState({ username: "",  email: "", password: ""});
می‌توان آن‌را خارج از تابع کامپوننت قرار داد:
const initialFormState = {
  username: "",
  email: "",
  password: ""
};

export default function Register() {
  const [form, setForm] = useState(initialFormState);
و سپس آن‌را به عنوان مقدار اولیه، به صورت setForm(initialFormState)، فراخوانی کرد؛ تا سبب پاک شدن المان‌های فرم شود.


مقایسه‌ی روش‌های مختلف مدیریت state توسط useState Hook

همانطور که مشاهده کردید، با useState Hook، به انعطاف پذیری بیشتری برای مدیریت حالت، نسبت به روش سنتی کامپوننت‌های کلاسی رسیده‌ایم. در حالت تعریف یک useState به ازای هر فیلد، روش تعریف رویدادگردان‌ها و همچنین تبدیل المان‌ها به المان‌های کنترل شده، نسبت به روش تعریف تنها یک useState به ازای کل فرم، ساده‌تر و قابل درک‌تر است. اما زمانیکه نیاز به پاک کردن المان‌های فرم باشد، روش کار کردن با یک تک شیء، ساده‌تر است. درکل بهتر است برای خواص غیرمرتبط state، به ازای هر کدام، یک useState را تعریف کرد و برای یک فرم، همان روش قرار دادن اطلاعات تمام المان‌ها در یک شیء، برای کار با فرم‌های طولانی‌تر، سریع‌تر و قابلیت مدیریت ساده‌تری را به همراه دارد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-02.zip
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
مطلب «اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity» را مطالعه کنید. نیازی نیست چندین Context ایجاد کنید. اینبار Context اصلی برنامه همان ApplicationDbContext خواهد بود. یعنی در مثال جاری، کلاس MvcPluginMasterAppContext با ApplicationDbContext جایگزین می‌شود؛ به همراه افزودن کدهای سفارشی کلاس MvcPluginMasterAppContext به ApplicationDbContext.
مطالب
Functional Programming - قسمت چهارم - برخورد با Exception ها
چنانچه قسمت‌های قبلی سری آموزش برنامه نویسی تابعی Functional Programming را مطالعه نکرده‌اید، پیشنهاد میکنم قبلا آن‌ها را  (+  و  +  و  +) قبل از شروع بخوانید. در این قسمت قرار است تاثیر استثناءها (exception) را بر روی کدها بررسی کرده و راهکاری را از جنس functional برایش ارائه کنیم. 



Exception و خوانایی کد

تکه کد زیر را در نظر بگیرید: یک Action معمولی در Asp.Net MVC که یک نام را دریافت کرده و یک کارمندرا ایجاد میکند:

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    try { 
        ValidateName(name);
        // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
        }
    catch (ValidationException ex) 
    { 
        return View("خطا", ex.Message);
    }
}

private void ValidateName(string name) { 
    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند خالی باشد");

    if (name.Length > 100) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند طولانی باشد");
}

در این قطعه کد، در متد ValidateName، در صورت معتبر نبودن ورودی، یک Exception رخ میدهد و بلاک کد try/catch، این exception را دریافت کرده و خطای مناسبی را به کاربر نشان خواهد داد. تا اینجا ظاهرا همه چیز مرتب است و مشکلی ندارد! احتمالا کد‌های مشابه به این کد را زیاد دیده‌اید. در اینجا متد ValidateName، صادق نیست. در قسمت اول، در مورد Honesty صحبت کردیم. به عبارت ساده‌تر شما از امضای این متد نمی‌توانید به نوع خروجی و کاری که قرار است انجام دهد، پی ببرید. در واقع شما همیشه باید پیاده سازی متد را گوشه‌ای، در ذهن خود داشته باشید و برای اطمینان از کاری که متد انجام میدهد، همیشه باید به بدنه‌ی متد برگردیم. اگر به‌خاطر داشته باشید، توابع برنامه نویسی را به توابع ریاضی تشبیه کردیم. پس میتوانیم بگوییم: 

به عبارت دیگر وقتی از exception‌ها برای کنترل flow برنامه استفاده میکنید، مشابه کاری را انجام می‌دهید که دستور GOTO انجام می‌داد. این دستور در روش‌های قبل از برنامه نویسی ساخت یافته وجود داشت و توسط یک دانشمند هلندی به نام آقای دیکسترا حذف شد. وقتی از دستور GOTO یا JUMP استفاده میکنیم، فهمیدن flow برنامه پیچیدگی‌های زیادی را خواهد داشت. چراکه فراخوانی قطعه‌های کد و متد‌ها، وابستگی شدیدی خواهند داشت و البته میتوان گفت استفاده از exception‌ها برای کنترل جریان برنامه، می‌توانند از GOTO هم بد‌تر باشند؛ چرا که exception میتواند از لایه‌های مختلف کد نیز عبور کند.

امیدوارم تا اینجا به یک عقیده‌ی مشترک رسیده باشیم. خوب راهکار چیست؟ تصور کنید که تکه کد بالا را به صورت زیر تبدیل کنیم: 

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    string error = ValidateName(name);

 if (error != string.Empty) 
        return View("خطا", error);
    // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
}

private string ValidateName(string name) { 

    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        return "نام نمی‌تواند خالی باشد";

    if (name.Length > 100) 
        return "طول نام نمی‌تواند بیشتر از 100 کاراکتر باشد";

    return string.Empty;
}

با refactor ای که انجام دادیم، متد ValidateName را به یک تابع ریاضی تبدیل کردیم. به این معنا که هر آنچه را که از امضای متد، مشخص است، انجام می‌دهد و در این حالت چیزی مخفی نیست. توجه داشته باشید که این راهکار نهایی ما نیست و لطفا مقاله را تا انتها بخوانید!  



موارد استفاده Exception

با همه‌ی بدی‌هایی که از Exception‌ها گفتیم، با این حساب پس چه زمانی از آن استفاده کنیم؟

  1. Exception‌ها واقعا برای موارد استثنائی هستند.
  2. Exception‌ها برای شرایطی هستند که به معنای واقعی یک باگ باشند.
  3. منتظر رخ دادن Exception نباشیم! 

در توضیح مورد سوم، در اعتبار سنجی داده‌های کاربر (Validation) انتظار داده‌ی نادرستی را می‌توان داشت، پس نمی‌توانیم آن را یک حالت استثنایی بدانیم. معماری زیر را در نظر بگیرید


دیتایی که به API ما ارسال خواهد شد، همیشه شامل عملیات Filter یا به عبارتی Validation است و از آنجایی که می‌توان انتظار استفاده‌ی نادرست یا دیتای نادرست را داشت، نمیتوانیم این را حالتی از استثنائات در نظر بگیریم؛ ولی بر خلاف آن، وقتی در دامین پروژه و ارتباط بین دامین‌های مختلف، دیتایی رد و بدل می‌شود که معتبر نیست، میتوانیم آن را جزء استثناء‌ها در نظر بگیریم. به مثال زیر دقت کنید:

public ActionResult UpdateEmployee(int employeeId, string name) { 
    string error = ValidateName(name);
    
    if (error != string.Empty) 
        return View("Error", error);
    
    Employee employee = GetEmployee(employeeId); 
    employee.UpdateName(name);
}

public class Employee { 

    public void UpdateName(string name){

        if (name == null) 
            throw new ArgumentNullException();
        
        // ادامه کد‌ها }
}

در قطعه کد بالا تصور این است که کلاس Employee و متد UpdateName خارج از دامین می‌باشند. همانطورکه مشاهده میکنید، ما در action controller، از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کردیم و سپس آن را به متد UpdateName ارجاع دادیم. ولی اگه به بدنه‌ی متد UpdateName دقت کنید، می‌بینید که مجددا از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کرده‌ایم و در صورت خالی بودن، یک Exception را صادر میکنیم! به این مدل چک کردن‌ها در دامین‌های مختلف، معمولا guard clause گفته می‌شود و یک نوع قرارداد بین برنامه نویس هاست. اگر طبق تعریفی که بالاتر ارائه کردیم هم چک کنیم، میتوانیم حدس بزنیم که خالی بودن نام، نشان یک باگ در نرم افزار است! 



مفهوم fail fast

تا اینجا متوجه شدیم که از exception‌ها باید در شرایط استثنائی استفاده کنیم. خوب با توجه به این مساله، چه طور میتوانیم آن‌ها را Handle کنیم؟ این سؤال ما را به مفهومی به نام fail fast می‌رساند. این مفهوم به ما میگوید:

  • کار جاری را به محض یک اتفاق استثنائی باید متوقف کنیم.
  • رعایت این نکته در نهایت ما را به یک نرم افزار پایدار خواهد رساند.


برای درک هر چه بهتر این موضوع، بیایید به عکس این حالت نگاه کنیم؛ اصطلاحا Fail Silently.

متد زیر را ببینید: 

public void ProcessItems(List<Item> items) { 

    foreach (Item item in items) { 
        try { 
            Process(item);
 } 
        catch (Exception ex) 
        { 
            Logger.Log(ex);
 }
 }
 }

در قطعه کد بالا، در نگاه اول احتمالا حس نرم افزار پایدار‌تر و بدون خطا را خواهیم داشت. اما در واقع اینطور نیست. احتمال اینکه خطا از چشم برنامه نویس به دور باشد و بعد از اجرا باعث شود که یکپارچگی داده‌ها را به هم بریزد وجود دارد. در واقع هیچ راهی برای زمانیکه این عملیات نباید انجام شود، در نظر گرفته نشده‌است. طبق صحبت‌هایی که بالا‌تر داشتیم، شرایط غیر منتظره، در واقع یک باگ در نرم افزار است و هیچ مزیتی در جلوگیری از وقوع این باگ بدون حل مشکل نیست!

به صور خلاصه مهم‌ترین مزیت Fail Fast را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:

  • مسیر رسیدن به خطا‌ها سر راست‌تر می‌شود.
  • نرم افزار به پایداری مناسبی خواهد رسید.
  • از اعتبار دیتای ذخیره شده اطمینان خواهیم داشت.


کجا exception‌ها را به دام بیندازیم؟

در یکی از حالت‌های زیر:

  • لاگ کردن
  • متوقف کردن عملیات
  • هیچ گاه در بلاک catch هیچ منطقی را پیاده نکنید.


حالت دیگر در استفاه از کتابخانه‌های دیگران (3rd parties) است. به طور مثال در استفاده از EF ممکن است به دلیل عدم برقراری ارتباط با دیتابیس، خطایی را دریافت کنید. در این حالت با توجه به نکات فوق، با این استثنائات برخورد کنید:

  • جلوی این نوع استثنائات را در پایین‌ترین حد ممکن در کد خود بگیرید.
  • Exception هایی را catch کنید که میدانید در حالت استثناء، چه کاری را می‌توانید انجام دهید.


این به این معنی میباشد که به صورت کلی همه نوع Exception ای را به صورت کلی نگیرید و نوع Exception اختصاصی را در بلاک catch قرار دهید. الان که قرار شد در بعضی از حالت‌ها جلوی استثنائات را بگیریم، خوب است ببینیم چطور باید اینکار را انجام بدیم.

قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:

public void CreateCustomer(string name) { 
    Customer customer = new Customer(name); 
    bool result = SaveCustomer(customer);
    if (!result) { 
        MessageBox.Show("Error connecting to the database. Please try again later.");
    }
}

private bool SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 
        using (MyContext context = new MyContext()) { 
            context.Customers.Add(customer);
         context.SaveChanges();
        } 
        return true;
    }
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            return false; 
        else 
            throw;
    }
}

همانطور که مشاهده میکنید، در حالتیکه خطایی از نوع DbUpdateException رخ میدهد، مقدار بازگشتی متد را برابر با false میکنیم. اما مشکلی که وجود دارد این است که این‌کار به اندازه‌ی کافی خوانا نیست. همچنین honest بودن متد را نقض کرده‌ایم. به علاوه مشکل بزرگتر دیگر این است که ما با بازگرداندن یک مقدار bool، میتوانیم به متد بالاتر اطلاع بدهیم که کار مورد نظر انجام شده یا نه، اما در مورد دلیل انجام نشدن آن، هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. پیشنهاد من برای مقدار بازگشتی متد‌هایی که احتمال انجام نشدن کاری در آن‌ها می‌رود، استفاده از یک نوع اختصاصی می‌باشد.

در اینجا من این نوع را با نام کلاس Result معرفی میکنم. انتظاری که از این نوع اختصاصی داریم:

  • Honest بودن متد را نگه دارد.
  • خروجی متد را به همراه وضعیت اجرا شدن برگرداند.
  • شکل یکسانی را برای خطا‌ها داشته باشد.
  • فقط جلوی خطا‌های غیر منتظره را بگیرد.


برای مثال کد بالا را به شکل زیر refactor می‌کنیم:

private Result SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 

        using (var context = new MyContext()) { 

            context.Customers.Add(customer); 
            context.SaveChanges();
 } 

        return Result.Ok();
    } 
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            Result.Fail(ErrorType.DatabaseIsOffline);

        if (ex.Message.Contains("IX_Customer_Name")) 
            return Result.Fail(ErrorType.CustomerAlreadyExists);

        throw;
    }
}

به عبارتی با این روش میتوانیم از انجام شدن/نشدن عملیات اطمینان حاصل کنیم و خروجی/دلیل انجام نشدن را نیز میتوانیم برگردانیم.

اگر به امضای متد‌های زیر نگاه کنیم، می‌توانیم آن‌ها را طبق الگوی CQS دسته‌بندی کنیم: 

به عنوان نمونه یک پیاده سازی از این کلاس را در اینجا  قرار داده‌ام. قطعا میتوانیم پیاده سازی‌های بهتری را از این کلاس داشته باشیم. خوشحال می‌شوم که نظرات خود رو با ما به اشتراک بگذارید. امیدوارم که این قسمت و صحبت‌هایی که در مورد استثنائات داشتیم، توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایتان بدهد. در ادامه‌ی این سری مطالب، مفاهیم پارادایم برنامه نویسی تابعی را بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

مطالب
پیاده سازی کنترلرهای Angular با استفاده از Typescript
پیشتر با ویژگی ها  و نحوه کد نویسی این زبان آشنا شدید. از طرفی دیگر، نحوه تعریف کنترلرها در Angular نیز آموزش داده شد. در این پست قصد دارم طی یک مثال ساده با استفاده از زبان Typescript یک کنترلر Angular را ایجاد  و سپس از آن در یک پروژه Asp.Net MVC استفاده نمایم. از آن جا که به صورت پیش فرض در VS.Net امکانات TypeScript نصب نشده است، برای شروع ابتدا TypeScript را از اینجا دانلود نمایید. بعد از نصب یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد نمایید و سپس با استفاده از nuget فایل‌های مربوط به AngularJs  را نصب نمایید. در این پست به تفصیل این مورد بررسی شده است (عملیات BundleConfig فایل‌های مورد نیاز به عهده خودتان). در پوشه scripts یک فولدر به نام app ساخته، سپس یک فایل TypeScript به نام ProductController.ts ایجاد کنید. (بعد از نصب TypeScript گزینه TypeScript File مشاهده خواهد شد)
 

در فایل ProductController.ts کد‌های زیر را کپی نمایید: 

module Product {
    export interface Scope {
        message: string;
    }

    export class Controller {
        constructor($scope: Scope) {
            $scope.message = "Hello from Masoud";
        }
    }
}
توضیح کد‌ها بالا :

ابتدا یک ماژول به نام Product ایجاد می‌کنیم. سپس یک اینترفیس برای پیاده سازی آبجکت Scope که جهت مقید سازی عناصر DOM به آبجکت‌های کنترلر مورد استفاده قرار می‌گیرد، ایجاد می‌کنیم. در داخل این اینترفیس متغیری به نام message از نوع string داریم. قصد داریم این متغیر را به یک  عنصر مقید کنیم. حال یک کلاس به نام کنترلر ایجاد می‌کنیم که در تابع سازنده آن تزریق وابستگی برای scope$ از نوع اینترفیس Scope تعیین شده است. در نتیجه در بدنه سازنده می‌توانیم به متغیر message مقدار مورد نظر را نسبت دهیم .

کلمه کلیدی export برای تعریف عمومی کلاس استفاده شده است .
یک View ایجاد و کد‌های زیر را در آن کپی کنید :

<script type="text/javascript" src="~/scripts/app/ProductController.js"></script>
<div ng-app>
    <div ng-controller="Product.Controller">
        <p>{{message}}</p>
    </div>
</div>

اولین نکته در تگ script است که فراخوانی فایل TypeScript باید با پسوند   js. انجام گیرد. به دلیل اینکه فایل‌های TypeScript بعد از کامپایل تبدیل به فایل‌های JavaScript خواهند شد؛ در نتیجه پسوند آن نیز js. است. دومین نکته در فراخوانی کنترلر مورد نظر است که  از ترکیب نام ماژول و نام کلاس است. بعد از اجرای پروژه خروجی به صورت زیر خواهد بود :

 

مطالب
طراحی و پیاده سازی مکانیزم مدیریت Transactionها در ServiceLayer

هدف ارائه راه حلی برای مدیریت Transactionها به عنوان یک Cross Cutting Concern، توسط ApplicationServiceها می‌باشد. 

پیش نیازها:

پیش فرض ما این است که شما از EF به عنوان OR-Mapper استفاده می‌کنید و الگوی Context Per Request را پیاده سازی کرده اید یا از طریق پیاده سازی الگوی Container Per Request به داشتن Context یکتا برای هر درخواست رسیده اید.
کتابخانه StructureMap.Mvc5 پیاده سازی از الگوی Container Per Request را با استفاده از امکانات Nested Container مربوط به StructureMap ارائه می‌دهد. اشیاء موجود در Nested Container طول عمر Singleton دارند.

ایده کار به این صورت هست که توسط یک Interceptor، به هنگام ورود به متد موجود در یک ApplicationService که با TransactionalAttribute تزئین شده است، یک تراکنش ایجاد شده و بعد از اتمام کار متد مورد نظر، در صورت عدم بروز استثناء، Commit و در غیر این صورت Rollback شود. حال اگر یک متد تراکنشی، داخل خود از متد تراکنشی دیگری استفاده کند، صرفا متد بیرونی تراکنش را ایجاد می‌کند و متد داخلی از همان تراکنش استفاده خواهد کرد و اصطلاحا  این تراکنش به صورت Ambient Transaction می باشد. 


واسط ITransaction

    public interface ITransaction : IDisposable
    {
        void Commit();
        void Rollback();
    }

واسط بالا 3 متد را که برای مدیریت تراکنش لازم می‌باشد، در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد.


واسط IUnitOfWork

    public interface IUnitOfWork : IDisposable
    {
        ...

        ITransaction BeginTransaction(IsolationLevel isolationLevel = IsolationLevel.Snapshot);
        ITransaction Transaction { get; }
        IDbConnection Connection { get; }
        bool HasTransaction { get; }
    }

اعضای جدید واسط IUnitOfWork کاملا مشخص هستند.

پیاده سازی واسط ITransaction، توسط یک Nested Type در دل کلاس DbContextBase انجام می‌گیرد.

 public abstract class DbContextBase : DbContext
    {
        ...

        #region Fields
        
        private ITransaction _currenTransaction;

        #endregion

        #region NestedTypes

        private class DbContextTransactionAdapter : ITransaction
        {
            private DbContextTransaction _transaction;

            public DbContextTransactionAdapter(DbContextTransaction transaction)
            {
                Guard.NotNull(transaction, nameof(transaction));

                _transaction = transaction;
            }

            public void Commit()
            {
                _transaction?.Commit();
            }

            public void Rollback()
            {
                if (_transaction?.UnderlyingTransaction.Connection != null)
                    _transaction.Rollback();
            }

            public void Dispose()
            {
                _transaction?.Dispose();
                _transaction = null;
            }
        }

        #endregion

        #region Public Methods
        ...

        public ITransaction BeginTransaction(IsolationLevel isolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted)
        {
            if (_currenTransaction != null) return _currenTransaction;

            return _currenTransaction = new DbContextTransactionAdapter(Database.BeginTransaction(isolationLevel));
        }
        #endregion

        #region Properties
        ...

        public ITransaction Transaction => _currenTransaction;
        public IDbConnection Connection => Database.Connection;
        public bool HasTransaction => _currenTransaction != null;

        #endregion
}

public class ApplicationDbContext : DbContextBase, IUnitOfWork, ITransientDependency
{
     
}

کلاس DbContextTransactionAdapter همانطور که از نام آن مشخص می‌باشد، پیاده سازی از الگوی Adapter برای وفق دادن DbContextTransaction با واسط ITransaction، می‌باشد. متد BeginTransaction در صورتی که تراکنشی برای وهله جاری DbContext ایجاد نشده باشد، تراکنشی را ایجاد کرده و فیلد currentTransaction_ را نیز مقدار دهی می‌کند. 


TransactionalAttribute

    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method | AttributeTargets.Class)]
    public sealed class TransactionalAttribute : Attribute
    {
        public IsolationLevel IsolationLevel { get; set; } = IsolationLevel.ReadCommitted;
        public TimeSpan? Timeout { get; set; }
    }

TransactionInterceptor

    public class TransactionInterceptor : ISyncInterceptionBehavior
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;

        public TransactionInterceptor(IUnitOfWork unitOfWork)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
        }
        public IMethodInvocationResult Intercept(ISyncMethodInvocation methodInvocation)
        {
            var transactionAttribute = GetTransactionaAttributeOrNull(methodInvocation.InstanceMethodInfo);

            if (transactionAttribute == null || _unitOfWork.HasTransaction) return methodInvocation.InvokeNext();

            using (var transaction = _unitOfWork.BeginTransaction(transactionAttribute.IsolationLevel))
            {
                var result = methodInvocation.InvokeNext();

                if (result.Successful)
                    transaction.Commit();
                else
                {
                    transaction.Rollback();
                }

                return result;
            }
        }

        private static TransactionalAttribute GetTransactionaAttributeOrNull(MemberInfo methodInfo)
        {
            var transactionalAttribute =
                ReflectionHelper.GetAttributesOfMemberAndDeclaringType<TransactionalAttribute>(
                    methodInfo
                ).FirstOrDefault();

            return transactionalAttribute;
        }
    }

واسط ISyncInterceptionBehavior، مربوط می‌شود به کتابخانه جانبی دیگری که برای AOP توسط تیم StructureMap به نام StructureMap.DynamicInterception ارائه شده‌است. در متد Intercept، ابتدا چک می‌شود که که آیا این متد با TransactionAttribute تزئین شده و طی درخواست جاری برای Context جاری تراکنشی ایجاد نشده باشد؛ سپس تراکنش جدیدی ایجاد شده و بدنه اصلی متد اجرا می‌شود و نهایتا در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، تراکنش مورد نظر Commit می‌شود.

در آخر لازم است این Interceptor در تنظیمات اولیه StructureMap به شکل زیر معرفی شود:

Policies.Interceptors(new DynamicProxyInterceptorPolicy(
                type => typeof(IApplicationService).IsAssignableFrom(type), typeof(AuthorizationInterceptor), typeof(TransactionInterceptor), typeof(ValidationInterceptor)));



نکته: فرض کنید در بدنه اکشن متد یک کنترلر ASP.NET MVC یا ASP.NET Core، دو متد تراکنشی فراخوانی شود؛ در این صورت شاید لازم باشد که این دو متد طی یک تراکنش واحد به جای تراکنش‌های مجزا، اجرا شوند؛ بنابراین نیاز است از الگوی Transaction Per Request استفاده شود. برای این کار می‌توان یک ActionFilterAttribute سفارشی ایجاد کرد که ایجاد کننده تراکنش باشد و متدهای داخلی که هر کدام جدا تراکنشی بودند، نیز از تراکنش ایجاد شده استفاده کنند.

مطالب
Web.config File Transformation #2
در مطلب قبلی Web.config File Transformation #1 با مفهوم انتقال وب کانفیگ و برخی از روش‌های آن آشنا شدید در ادامه به موارد دیگری خواهم پرداخت.

قواعد انتقال وب کانفیگ
در کل دو ویژگی اصلی در انتقال وب کانفیگ وجود دارد که یک xdt:Transform و دیگری xdt:Locator می باشد. این دو در واقع چگونگی تغییر فایل انتقالی در زمان deploy آن را تعیین می‌کنند. این ویژگی‌ها از نوع xml می‌باشد که در فضای نام XML-Document-Transform تعریف شده و با پسوند xdt شروع می‌شود.

قاعده ویژگی Locator
این ویژگی برای جستجو در فایل وب کانفیگ استفاده می‌شود
Condition:
عبارت condition برای تعیین شرط قاعده Locator استفاده می‌شود
Locator="Condition(XPath expression)"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <connectionStrings>
    <add name="AWLT" connectionString="newstring"
       providerName="newprovider"
       xdt:Transform="Replace" 
       xdt:Locator="Condition(@name='oldname'
         or @providerName='oldprovider')" />
  </connectionStrings>
</configuration>
مثال بالا نشان می‌دهد که چگونه دنبال connectionstring ی بگردیم که نام آن oldname یا نام ارائه دهنده آن oldprovider باشد.
Match:
برای انتخاب عنصر یا عناصری که مقدار آن برابر ویژگی یا ویژگی‌های تعیین شده باشد. در صورتی که چندین ویژگی یافت شود، فقط عناصری که همه ویژگی‌های تعیین شده آن‌ها برابر باشد انتخاب می‌شود. نام ویژگی‌ها را می‌بایست با کما از هم جدا نمود.
Locator="Match(comma-delimited list of one or more attribute names)"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <connectionStrings>
    <add name="AWLT" connectionString="newstring"
       providerName="newprovider"
       xdt:Transform="Replace" 
       xdt:Locator="Match(name)" />
  </connectionStrings>
</configuration>
مثال فوق دنبال عناصری که ویژگی نام آنها برابر AWLT باشد می‌گردد.
XPath:
عبارتی از مسیر‌های عناصر xml را جستجو می‌کند.
Locator="XPath(XPath expression)"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <connectionStrings>
    <add name="AWLT" connectionString="newstring"
       providerName="newprovider"
       xdt:Transform="Replace" 
       xdt:Locator="XPath(configuration/connectionStrings[@name='AWLT'
         or @providerName='System.Data.SqlClient'])" />
  </connectionStrings>
</configuration>
در این مثال همانند مثال Condition همان عناصر را با استفاده از XPath جستجو می‌نماید.
قاعده ویژگی Transform 
  این ویژگی نحوه انتقال عنصر در فایل وب کانفیگ را مشخص می‌سازد.
Replace:
عناصر تعیین شده با عناصر انتقالی جایگزین می‌شود
Transform="Replace"
Insert:
عنصر انتقالی به عنوان فرزند عنصر تعیین شده اضافه می‌گردد.
Transform="Insert"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <connectionStrings>
    <add name="AWLT" connectionString="newstring"
       providerName="newprovider"
       xdt:Transform="Insert" />
  </connectionStrings>
</configuration>
connectionstring انتقالی را به لیست رشته‌های اتصال فایل انتقالی اضافه می‌نماید.
InsertBefore:
عنصر انتقالی را قبل از مسیر تعیین شده با XPath قرار می‌دهد.
Transform="InsertBefore(XPath expression)"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <authorization>
    <allow roles="Admins"
      xdt:Transform="InsertBefore(/configuration/system.web/authorization/deny[@users='*'])" />
  </authorization>
</configuration>
عنصر انتقالی که همان allow می‌باشد که قبل از عنصر مسیر configuration/system.web/authorization/deny برای همه کاربر است قرار می‌دهد.
InsertAfter:
عنصر تعیین شده را بعد از مسیر تعیین شده با XPath قرار می‌دهد.
Transform="InsertAfter(XPath expression)"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <authorization>
    <deny users="UserName"
      xdt:Transform="InsertAfter
        (/configuration/system.web/authorization/allow[@roles='Admins'])" />
  </authorization>
</configuration>
Remove:
عنصر تعیین شده را از فایل انتفالی حذف می‌نماید. اگر چندین عنصر یافت شود اولین عنصر حذف خواهد شد.
Transform="Remove"
مثال
<configuration xmlns:xdt="...">
  <connectionStrings>
    <add xdt:Transform="Remove" />
  </connectionStrings>
</configuration>

همه عناصر add عنصر connectionstring را انتخاب و اولین add را حذف می‌نماید.
RemoveAll:
عنصر یا عناصر تعیین شده را از فایل انتقالی حذف می‌نماید.
Transform="RemoveAll"

 مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <connectionStrings>
    <add xdt:Transform="RemoveAll" />
  </connectionStrings>
</configuration>
همه عناصر add را از فایل انتقالی حذف می‌نماید.
RemoveAttribute:
ویژگی تعیین شده را از عناصر انتخاب شده حذف می‌نماید.
Transform="RemoveAttributes(comma-delimited list of one or more attribute names)"
مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <compilation 
    xdt:Transform="RemoveAttributes(debug,batch)">
  </compilation>
</configuration>

ویژگی debug و batch را از عنصر compilation وب کانفیگ انتقالی حذف می‌نماید.
SetAttribute:
ویژگی تعیین شده را با مقادیر انتقالی مقدار دهی می‌کند.
Transform="SetAttributes(comma-delimited list of one or more attribute names)"

مثال:
<configuration xmlns:xdt="...">
  <compilation 
    batch="false"
    xdt:Transform="SetAttributes(batch)">
  </compilation>
</configuration>

ویژگی batch وب کانفیگ انتقالی را با مقدار false مقدار دهی می‌کند.

ادامه دارد...

مطالب دوره‌ها
استفاده از AOP Interceptors برای حذف کدهای تکراری کش کردن اطلاعات در لایه سرویس برنامه
اکثر برنامه‌های ما دارای قابلیت‌هایی هستند که با موضوعاتی مانند امنیت، کش کردن اطلاعات، مدیریت استثناها، ثبت وقایع و غیره گره خورده‌اند. به هر یک از این موضوعات یک Aspect یا cross-cutting concern نیز گفته می‌شود.
در این قسمت قصد داریم اطلاعات بازگشتی از لایه سرویس برنامه را کش کنیم؛ اما نمی‌خواهیم مدام کدهای مرتبط با کش کردن اطلاعات را در مکان‌های مختلف لایه سرویس پراکنده کنیم. می‌خواهیم یک ویژگی یا Attribute سفارشی را تهیه کرده (مثلا به نام CacheMethod) و به متد یا متدهایی خاص اعمال کنیم. سپس برنامه، در زمان اجرا، بر اساس این ویژگی‌ها، خروجی‌های متدهای تزئین شده با ویژگی CacheMethod را کش کند.
در اینجا نیز از ترکیب StructureMap و DynamicProxy پروژه Castle، برای رسیدن به این مقصود استفاده خواهیم کرد. به کمک StructureMap می‌توان در زمان وهله سازی کلاس‌ها، آن‌ها را به کمک متدی به نام EnrichWith توسط یک محصور کننده دلخواه، مزین یا غنی سازی کرد. این مزین کننده را جهت دخالت در فراخوانی‌های متدها، یک DynamicProxy درنظر می‌گیریم. با پیاده سازی اینترفیس IInterceptor کتابخانه DynamicProxy مورد استفاده و تحت کنترل قرار دادن نحوه و زمان فراخوانی متدهای لایه سرویس، یکی از کارهایی را که می‌توان انجام داد، کش کردن نتایج است که در ادامه به جزئیات آن خواهیم پرداخت.


پیشنیازها

ابتدا یک برنامه جدید کنسول را آغاز کنید. تنظیمات آن‌را از حالت Client profile به Full تغییر دهید.
سپس همانند قسمت‌های قبل، ارجاعات لازم را به StructureMap و Castle.Core نیز اضافه نمائید:
 PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package Castle.Core
همچنین ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web.dll نیز اضافه نمائید.
از این جهت که از HttpRuntime.Cache قصد داریم استفاده کنیم. HttpRuntime.Cache در برنامه‌های کنسول نیز کار می‌کند. در این حالت از حافظه سیستم استفاده خواهد کرد و در پروژه‌های وب از کش IIS بهره می‌برد.


ویژگی CacheMethod مورد استفاده

using System;

namespace AOP02.Core
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method)]
    public class CacheMethodAttribute : Attribute
    {
        public CacheMethodAttribute()
        {
            // مقدار پیش فرض
            SecondsToCache = 10;
        }

        public double SecondsToCache { get; set; }
    }
}
همانطور که عنوان شد، قصد داریم متدهای مورد نظر را توسط یک ویژگی سفارشی، مزین سازیم تا تنها این موارد توسط AOP Interceptor مورد استفاده پردازش شوند.
در ویژگی CacheMethod، خاصیت SecondsToCache بیانگر مدت زمان کش شدن نتیجه متد خواهد بود.


ساختار لایه سرویس برنامه

using System;
using System.Threading;
using AOP02.Core;

namespace AOP02.Services
{
    public interface IMyService
    {
        string GetLongRunningResult(string input);
    }

    public class MyService : IMyService
    {
        [CacheMethod(SecondsToCache = 60)]
        public string GetLongRunningResult(string input)
        {
            Thread.Sleep(5000); // simulate a long running process
            return string.Format("Result of '{0}' returned at {1}", input, DateTime.Now);
        }
    }
}
اینترفیس IMyService و پیاده سازی نمونه آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید. از این لایه در برنامه استفاده شده و قصد داریم نتیجه بازگشت داده شده توسط متدی زمانبر را در اینجا توسط AOP Interceptors کش کنیم.


تدارک یک CacheInterceptor

using System;
using System.Web;
using Castle.DynamicProxy;

namespace AOP02.Core
{
    public class CacheInterceptor : IInterceptor
    {
        private static object lockObject = new object();

        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            cacheMethod(invocation);
        }

        private static void cacheMethod(IInvocation invocation)
        {
            var cacheMethodAttribute = getCacheMethodAttribute(invocation);
            if (cacheMethodAttribute == null)
            {
                // متد جاری توسط ویژگی کش شدن مزین نشده است
                // بنابراین آن‌را اجرا کرده و کار را خاتمه می‌دهیم
                invocation.Proceed();
                return;
            }

            // دراینجا مدت زمان کش شدن متد از ویژگی کش دریافت می‌شود
            var cacheDuration = ((CacheMethodAttribute)cacheMethodAttribute).SecondsToCache;

            // برای ذخیره سازی اطلاعات در کش نیاز است یک کلید منحصربفرد را
            //  بر اساس نام متد و پارامترهای ارسالی به آن تهیه کنیم
            var cacheKey = getCacheKey(invocation);

            var cache = HttpRuntime.Cache;
            var cachedResult = cache.Get(cacheKey);


            if (cachedResult != null)
            {
                // اگر نتیجه بر اساس کلید تشکیل شده در کش موجود بود
                // همان را بازگشت می‌دهیم
                invocation.ReturnValue = cachedResult;
            }
            else
            {
                lock (lockObject)
                {
                    // در غیر اینصورت ابتدا متد را اجرا کرده
                    invocation.Proceed();
                    if (invocation.ReturnValue == null)
                        return;

                    // سپس نتیجه آن‌را کش می‌کنیم
                    cache.Insert(key: cacheKey,
                                 value: invocation.ReturnValue,
                                 dependencies: null,
                                 absoluteExpiration: DateTime.Now.AddSeconds(cacheDuration),
                                 slidingExpiration: TimeSpan.Zero);
                }
            }
        }

        private static Attribute getCacheMethodAttribute(IInvocation invocation)
        {
            var methodInfo = invocation.MethodInvocationTarget;
            if (methodInfo == null)
            {
                methodInfo = invocation.Method;
            }
            return Attribute.GetCustomAttribute(methodInfo, typeof(CacheMethodAttribute), true);
        }

        private static string getCacheKey(IInvocation invocation)
        {
            var cacheKey = invocation.Method.Name;

            foreach (var argument in invocation.Arguments)
            {
                cacheKey += ":" + argument;
            }

            // todo: بهتر است هش این کلید طولانی بازگشت داده شود
            // کار کردن با هش سریعتر خواهد بود
            return cacheKey;
        }
    }
}
کدهای CacheInterceptor مورد استفاده را در بالا مشاهده می‌کنید.
توضیحات ریز قسمت‌های مختلف آن به صورت کامنت، جهت درک بهتر عملیات، ذکر شده‌اند.


اتصال Interceptor به سیستم

خوب! تا اینجای کار صرفا تعاریف اولیه تدارک دیده شده‌اند. در ادامه نیاز است تا DI و DynamicProxy را از وجود آن‌ها مطلع کنیم.
using System;
using AOP02.Core;
using AOP02.Services;
using Castle.DynamicProxy;
using StructureMap;

namespace AOP02
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<IMyService>()
                 .EnrichAllWith(myTypeInterface =>
                        dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTarget(myTypeInterface, new CacheInterceptor()))
                 .Use<MyService>();
            });

            var myService = ObjectFactory.GetInstance<IMyService>();
            Console.WriteLine(myService.GetLongRunningResult("Test"));
            Console.WriteLine(myService.GetLongRunningResult("Test"));
        }
    }
}
در قسمت تنظیمات اولیه DI مورد استفاده، هر زمان که شیءایی از نوع IMyService درخواست شود، کلاس MyService وهله سازی شده و سپس توسط CacheInterceptor محصور می‌گردد. اکنون ادامه برنامه با این شیء محصور شده کار می‌کند.
حال اگر برنامه را اجرا کنید یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:
 Result of 'Test' returned at 2013/04/09 07:19:43
Result of 'Test' returned at 2013/04/09 07:19:43
همانطور که ملاحظه می‌کنید هر دو فراخوانی یک زمان را بازگشت داده‌اند که بیانگر کش شدن اطلاعات اولی و خوانده شدن اطلاعات فراخوانی دوم از کش می‌باشد (با توجه به یکی بودن پارامترهای هر دو فراخوانی).

از این پیاده سازی می‌شود به عنوان کش سطح دوم ORMها نیز استفاده کرد (صرفنظر از نوع ORM در حال استفاده).

دریافت مثال کامل این قسمت
AOP02.zip
نظرات مطالب
نحوه‌ی نگاشت فیلدهای فرمول در Fluent NHibernate
ببینید، توابع ویژه نمایشی سی شارپ شما، یعنی سمت کلاینت. موضوع بحث فوق سمت سرور بانک اطلاعاتی است. مقادیر در سمت سرور مطابق فرمول شما تشکیل می‌شوند. به آخرین کوئری ذکر شده در مطلب فوق دقت کنید. در حال حاضر فقط SQL Server است که امکان استفاده از توابع دات نتی را هم سمت سرور میسر کرده (از نگارش 2005 به بعد). بنابراین اگر می‌خواهید توابع ویژه‌ای را در همان سمت سرور اعمال کنید که منطق آن مثلا با سی شارپ پیاده سازی شده، باید یک CLR function مخصوص اس کیوال سرور درست کنید. بعد فرمول نگاشت فوق را بر اساس این CLR function تعیین کنید و کار می‌کند. چیزی شبیه به همان آخرین کوئری تشکیل شده را خواهید داشت. خلاصه اینکه به نحوی باید این پیاده سازی دات نتی خودتون رو به سمت سرور ببرید.
اما سمت کلاینت شما هر کاری را می‌‌توانید انجام دهید. برای مثال زمان نمایش اطلاعات در WPF یا سیلورلایت از یک Converter استاندارد آن (با پیاده سازی اینترفیس IValueConverter) در حین Binding استفاده کنید. اگر با ASP.NET Webforms کار می‌کنید حین نمایش اطلاعاتی که هم اکنون در سمت کلاینت مهیا است ، مثلا جهت نمایش در یک GridView یا موارد مشابه شما خواهید داشت myFunc(Eval("field")) و شبیه به این که myFunc باید در کدبیهایند شما پیاده سازی شود. در سایر فناوری‌ها که می‌تواند شامل موارد قبل هم باشند، نهایتا شما یک لیست دریافتی از سرور را دارید، یک حلقه با LINQ یا حالت معمولی تشکیل شده و مقادیر مدل مورد نظر ویرایش می‌شوند تا جهت نمایش مناسب شوند.
تمام این‌ها در حالتی است که قصد شما فقط و فقط تغییر نحوه‌ی نمایش است. به عبارتی الان کل دیتای فیلتر شده سمت کاربر مهیا است. شما می‌خواهید به آن شکل دهید.

حالت دیگر (حالت غیر نمایشی و استفاده در کوئری‌ها):
اگر با LINQ کمی بیشتر از اطلاعات موجود در وب کار کرده باشید احتمالا به این سوال رسیده‌اید که آیا می‌شود متد سفارشی خودمان را هم حین تهیه کوئری‌هایی از این دست استفاده کنیم؟ چون فقط یک سری extension method مشخص بیشتر وجود ندارند. اگر من extension method سفارشی خودم را تهیه کردم چطور؟
این سوال دو پاسخ دارد:
- متدهای سفارشی شما حتما روی کل اطلاعات دریافتی از سرور کار می‌کنند؛ اما بهینه نیستند. چون برای مثال myFunc سی شارپ من معادل SQL ایی ندارد که بتوانم مستقیما آن‌را سمت سرور اجرا کنم. چون نهایتا LINQ to NHibernate باید به SQL یا T-SQL ترجمه شود. به همین جهت مجبورم کل اطلاعات را دریافت کنم، مثلا 100 هزار رکورد، حالا که اشیاء دات نتی من تشکیل و کامل شده، متد سفارشی LINQ خودم را بر روی این‌ها اجرا می‌کنم. این روش کار می‌کنه ولی از لحاظ کارآیی فاجعه است.
- روش دیگر: در NH 3.0 این امکان وجود دارد ... بسط پروایدر LINQ آن با صور مختلف. که اگر وقت شد یک مطلب کامل در مورد آن خواهم نوشت.