مطالب
Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها
در این مطلب یکی از اهداف Defensive Programming تحت عنوان Predictability مرتبط با متدها را بررسی کرده و تمرکز اصلی، بر روی مقدار بازگشتی متدها خواهد بود. 
پیش نیازها
به طور کلی، نتیجه حاصل از اجرای یک متد می‌تواند یکی از حالت‌های زیر باشد:

متدی تحت عنوان ValidateEmail را تصور کنید. این متد از حیث بازگشت نتیجه به عنوان خروجی می‌تواند به اشکال مختلفی پیاده سازی شود که در ادامه مشاهده می‌کنیم:


متد ValidateEmail با خروجی Boolean

        public bool ValidateEmail(string email)
        {
            var valid = true;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                valid = false;
            }

            var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
            if (!isValidFormat)
            {
                valid = false;
            }

            var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
            if (!isRealDoamin)
            {
                valid = false;
            }

            return valid;
        }

همانطور که در تکه کد زیر مشخص می‌باشد، استفاده کننده از متد بالا، امکان بررسی خروجی آن را در قالب یک شرط خواهد داشت و علاوه بر اینکه پیاده سازی آن ساده می‌باشد، خوانایی کد را نیز بالا می‌برد؛ ولی با این حال نمی‌توان متوجه شد مشکل اصلی آدرس ایمیل ارسالی به عنوان آرگومان، دقیقا چیست.

var email = "email@example.com";
var isValid = ValidateEmail(email);
if(isValid)
{
    //do something
}


متد ValidateEmail با صدور استثناء

        public void ValidateEmail(string email)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email)) throw new ArgumentNullException(nameof(email));

            var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
            if (!isValidFormat) throw new ArgumentException("email is not in a correct format");

            var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
            if (!isRealDoamin) throw new ArgumentException("email does not include a valid domain.")
        }

روش بالا هم جواب می‌دهد ولی بهتر است کلاس Exception سفارشی به عنوان مثال ValidationException برای این قضیه در نظر گرفته شود تا بتوان وهله‌های صادر شده از این نوع را در لایه‌های بالاتر مدیریت کرد.


متد ValidateEmail با چندین خروجی


برای این منظور چندین راه حل پیش رو داریم.


با استفاده از پارامتر out:

        public bool ValidateEmail(string email, out string message)
        {
            var valid = true;
            message = string.Empty;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                valid = false;
                message = "email is null.";
            }

            if (valid)
            {
                var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
                if (!isValidFormat)
                {
                    valid = false;
                    message = "email is not in a correct format";
                }
            }

            if (valid)
            {
                var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
                if (!isRealDoamin)
                {
                    valid = false;
                    message = "email does not include a valid domain.";
                }
            }

            return valid;
        }
و نحوه استفاده از آن:
var email = "email@example.com";
var isValid = ValidateEmail(email, out string message);
if (isValid)
{
    //do something
}
خب کمی بهتر شد؛ ولی امکان دریافت لیست خطاهای اعتبارسنجی را به صورت یکجا نداریم و یک تک پیغام را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای بهبود آن می‌توان از یک Tuple به شکل زیر برای تولید خروجی متد بالا نیز استفاده کرد.
Tuple<bool, List<string>> result = Tuple.Create<bool, List<string>>(true, new List<string>());
یا بهتر است یک کلاس مشخصی برای این منظور در نظر گرفت؛ به عنوان مثال:
        public class OperationResult
        {
            public bool Success { get; set; }
            public IList<string> Messages { get; } = new List<string>();

            public void AddMessage(string message)
            {
                Messages.Add(message);
            }
        }
در این صورت بدنه متد ValidateEmail به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
        public OperationResult ValidateEmail(string email)
        {
            var result = new OperationResult();

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                result.Success = false;
                result.AddMessage("email is null.");
            }

            if (result.Success)
            {
                var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
                if (!isValidFormat)
                {
                    result.Success = false;
                    result.AddMessage("email is not in a correct format");
                }
            }

            if (result.Success)
            {
                var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
                if (!isRealDoamin)
                {
                    result.Success = false;
                    result.AddMessage("email does not include a valid domain.");
                }
            }

            return result;
        }

این بار خروجی متد مذکور از نوع OperationResult ای می‌باشد که هم موفقیت آمیز بودن یا عدم آن را مشخص می‌کند و همچنین امکان دسترسی به لیست پیغام‌های مرتبط با اعتبارسنجی‌های انجام شده، وجود دارد.


استفاده از Exception برای نمایش پیغام برای کاربر نهایی

با صدور یک استثناء و مدیریت سراسری آن در بالاترین (خارجی ترین) لایه و نمایش پیغام مرتبط با آن به کاربر نهایی، می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای ارسال هر نوع پیغامی به کاربر نهایی استفاده کرد. اگر قوانین تجاری با موفقیت برآورده نشده‌اند یا لازم است به هر دلیلی یک پیغام مرتبط با یک اعتبارسنجی تجاری را برای کاربر نمایش دهید، این روش بسیار کارساز می‌باشد و با یکبار وقت گذاشتن برای توسعه زیرساخت برای این موضوع به عنوان یک Cross Cutting Concern تحت عنوان Exception Management آزادی عمل زیادی در ادامه توسعه سیستم خود خواهید داشت.

به عنوان مثال داشتن یک کلاس Exception سفارشی تحت عنوان UserFriendlyException در این راستا یک الزام می‌باشد.

   [Serializable]
   public class UserFriendlyException : Exception
   {
       public string Details { get; private set; }
       public int Code { get; set; }

       public UserFriendlyException()
       {
       }

       public UserFriendlyException(SerializationInfo serializationInfo, StreamingContext context)
           : base(serializationInfo, context)
       {

       }

       public UserFriendlyException(string message)
           : base(message)
       {
       }

       public UserFriendlyException(int code, string message)
           : this(message)
       {
           Code = code;
       }

       public UserFriendlyException(string message, string details)
           : this(message)
       {
           Details = details;
       }

       public UserFriendlyException(int code, string message, string details)
           : this(message, details)
       {
           Code = code;
       }

       public UserFriendlyException(string message, Exception innerException)
           : base(message, innerException)
       {
       }

       public UserFriendlyException(string message, string details, Exception innerException)
           : this(message, innerException)
       {
           Details = details;
       }
   }

و همچنین لازم است در بالاترین لایه سیستم خود به عنوان مثال برای یک پروژه ASP.NET MVC یا ASP.NET Core MVC می‌توان یک ExceptionFilter سفارشی نیز تهیه کرد که هم به صورت سراسری استثنا‌ءهای سفارشی شما را مدیریت کند و همچنین خروجی مناسب Json برای استفاده در سمت کلاینت را نیز مهیا کند. به عنوان مثال برای درخواست‌های Ajax ای لازم است در سمت کلاینت نیز پاسخ‌های رسیده از سمت سرور به صورت سراسری مدیریت شوند و برای سایر درخواست‌ها همان نمایش صفحات خطای پیغام مرتبط با استثناء رخ داده شده کفایت می‌کند.


یک مدل پیشنهادی برای تهیه خروجی مناسب برای ارسال جزئیات استثنا رخ داده در درخواست‌های Ajax ای

    [Serializable]
    public class MvcAjaxResponse : MvcAjaxResponse<object>
    {
        public MvcAjaxResponse()
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(bool success)
            : base(success)
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(object result)
            : base(result)
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(ErrorInfo error, bool unAuthorizedRequest = false)
            : base(error, unAuthorizedRequest)
        {
        }
    }
   

    [Serializable]
    public class MvcAjaxResponse<TResult> : MvcAjaxResponseBase
    {
        public MvcAjaxResponse(TResult result)
        {
            Result = result;
            Success = true;
        }

        public MvcAjaxResponse()
        {
            Success = true;
        }

        public MvcAjaxResponse(bool success)
        {
            Success = success;
        }

        public MvcAjaxResponse(ErrorInfo error, bool unAuthorizedRequest = false)
        {
            Error = error;
            UnAuthorizedRequest = unAuthorizedRequest;
            Success = false;
        }

        /// <summary>
        ///     The actual result object of AJAX request.
        ///     It is set if <see cref="MvcAjaxResponseBase.Success" /> is true.
        /// </summary>
        public TResult Result { get; set; }
    }

    public class MvcAjaxResponseBase
    {
        public string TargetUrl { get; set; }

        public bool Success { get; set; }

        public ErrorInfo Error { get; set; }

        public bool UnAuthorizedRequest { get; set; }

        public bool __mvc { get; } = true;
    }

و کلاس  ErrorInfo:
    [Serializable]
    public class ErrorInfo
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Message { get; set; }
        public string Detail { get; set; }
        public Dictionary<string, string> ValidationErrors { get; set; }

        public ErrorInfo()
        {
        }
        public ErrorInfo(string message)
        {
            Message = message;
        }
        public ErrorInfo(int code)
        {
            Code = code;
        }

        public ErrorInfo(int code, string message)
            : this(message)
        {
            Code = code;
        }

        public ErrorInfo(string message, string details)
            : this(message)
        {
            Detail = details;
        }

        public ErrorInfo(int code, string message, string details)
            : this(message, details)
        {
            Code = code;
        }
    }

یک مثال واقعی
        public async Task CheckIsDeactiveAsync(long id)
        {
            if (await _organizationalUnits.AnyAsync(a => a.Id == id && !a.IsActive).ConfigureAwait(false))
                throw new UserFriendlyException("واحد سازمانی جاری غیرفعال می‌باشد.");
        }

روش نام گذاری متدهایی که امکان بازگشت خروجی Null را دارند

متد زیر را در نظر بگیرید:
public User GetById(long id);
وظیفه این متد یافت و بازگشت یک وهله از کلاس User می‌باشد و نباید خروجی Null تولید کند. در صورتیکه در پیاده سازی آن امکان یافت چنین کاربری نبود، بهتر است یک استثنای سفارشی دیگر شبیه به EntityNotFoundException زیر را صادر کنید:
    [Serializable]
    public class EntityNotFoundException : Exception
    {
        public Type EntityType { get; set; }
        public object Id { get; set; }
        public EntityNotFoundException()
        {
        }

        public EntityNotFoundException(string message)
            : base(message)
        {

        }

        public EntityNotFoundException(string message, Exception innerException)
            : base(message, innerException)
        {
        }

        public EntityNotFoundException(SerializationInfo serializationInfo, StreamingContext context)
            : base(serializationInfo, context)
        {

        }
        public EntityNotFoundException(Type entityType, object id)
            : this(entityType, id, null)
        {

        }
        public EntityNotFoundException(Type entityType, object id, Exception innerException)
            : base($"There is no such an entity. Entity type: {entityType.FullName}, id: {id}", innerException)
        {
            EntityType = entityType;
            Id = id;
        }

    }
یا اگر امکان بازگشت مقدار Null را داشته باشد، بهتر است نام آن به GetByIdOrNull تغییر یابد. در این صورت تکلیف استفاده کننده از این متد مشخص می‌باشد.

یک مثال واقعی 

        public async Task<UserOrganizationalUnitInfo> GetCurrentOrganizationalUnitInfoOrNullAsync(long userId)
        {
            return (await _setting.GetSettingValueForUserAsync(
                    UserSettingNames.CurrentOrganizationalUnitInfo, userId).ConfigureAwait(false))
                .FromJsonString<UserOrganizationalUnitInfo>();
        }

نظرات مطالب
React 16x - قسمت 26 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 1 - ثبت نام و ورود به سیستم
آیا روشی اصولی و استاندارد برای پیاده‌سازی antiforgery token  در این سناریو وجود دارد؟ تصور میکردم باید به عنوان یک اصل همیشه پیاده سازی شود، اما در جواب یکی از سوالات گفتید که اختیاری است. بخصوص برای فرم‌‌های ثبت‌نام و ورود که هنوز از سمت سرور توکن ارسال نشده، یا در پروژه‌ای که در حال انجام هستم کاربر‌ها میتوانند بدون نیاز به حساب کاربری، سفارشی را ارسال کنند. آیا در پروژه‌‌های API - SPA که در آدرسهای مختلف قرار دارند پیاده‌سازی نکردن  antiforgery token  باعث آسیب‌پذیری نیست؟ 

متشکرم

نظرات مطالب
تهیه خروجی PDF و اکسل از حاصل جستجوی پویای jqGrid به کمک PDF Report
پیش فرض‌های آن قابل سفارشی سازی است:
$.jgrid.formatter.integer.thousandsSeparator = ',';
$.jgrid.formatter.number.thousandsSeparator = ',';
$.jgrid.formatter.currency.thousandsSeparator = ',';
این سطرها را پیش از تعریف گرید قرار دهید.
مطالب
آموزش TypeScript #1
با گسترش روز افزون زبان برنامه نویسی Javascript و استفاده هر چه بیشتر آن در تولید برنامه‌های تحت وب این زبان به یکی از قدرت‌های بزرگ در تولید برنامه‌های مبتنی بر وب تبدیل شده است. ترکیب این زبان با Css و Html5 تقریبا هر گونه نیاز برای تهیه و توسعه برنامه‌های وب را حل کرده است. جاوا اسکریپت در ابتدا برای اسکریپت نویسی سمت کلاینت برای صفحات وب ایجاد شد و برای سال‌ها به‌عنوان ابزاری برای مدیریت کردن رویدادهای صفحات وب محدود شده بود  و در نتیجه بسیاری از امکانات لازم برای برنامه‌نویسی برنامه‌های مقیاس بزرگ را به‌همراه نداشت. امروزه به قدری Javascript  توسعه داده شده است که حتی در تولید برنامه‌های Native مانند Windows Store  و برنامه‌های تحت Cloud نیز استفاده می‌شود. پیشرفت‌های صورت گرفته و اشاره شده در این حوزه موجب شد تا شاهد پیداش برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت با سایزهای بی سابقه‌ای باشیم و این بیانگر این بود که تولید برنامه‌های مبتنی بر جاوا اسکریپت در مقیاس‌های بزرگ امر دشواری است و اینک TypeScript توسط غول نرم افزاری جهان پا به عرصه گذاشته که این فرآیند را آسان‌تر نماید. به کمک TypeScript می‌توان برنامه تحت JavaScript در مقیاس بزرگ تولید کرد به طوری با هر مرورگر و سیستم عاملی سازگار باشد. TypeScript از شی گرایی نیز پشتیبانی می‌کند و خروجی آن در نهایت به JavaScript کامپایل می‌شود. خیلی‌ها عقیده دارند که هدف اصلی مایکروسافت از تولید و توسعه این زبان رقابت با CoffeeScript است.  CoffeeScript یک زبان متن باز است که در سال 2009 توسط Jeremy Ashkenas ایجاد شده است و سورس آن در GitHub موجود می‌باشد. در آینده، بیشتر به مباحث مربوط به CoffeeScript و آموزش آن خواهم پرداخت.

در تصویر ذیل یک مقایسه کوتاه بین CoffeeScript و TypeScript را مشاهده می‌کنید.

با TypeScript چه چیزهایی به دست خواهیم آورد؟

یک نکته مهم این است که این زبان به خوبی در Visual Studio پشتیبانی می‌شود و قابلیت Intellisense نوشتن برنامه به این زبان را دلپذیرتر خواهد کرد و از طرفی دیگر به نظر من یکی از مهم‌ترین مزیت هایی که TypeScript در اختیار ما قرار می‌دهد این است که می‌توانیم به صورت Syntax آشنای شی گرایی کد نویسی کنیم و خیلی راحت‌تر کد‌های خود را سازمان دهی کرده و از نوشتن کد‌های تکراری اجتناب کنیم.

یکی دیگر از مزیت‌های مهم این زبان این است که این زبان از Static Typing به خوبی پشتیبانی می‌کند. این بدین معنی است که شما ابتدا باید متغیر‌ها را تعریف کرده و نوع آن‌ها را مشخص نمایید و هم چنین در هنگام پاس دادن مقادیر به پارامتر‌های توابع باید حتما به نوع داده ای آن‌ها دقت داشته باشید چون کامپایلر بین انواع داده ای در TypeScript تمایز قایل است و در صورت رعایت نکردن این مورد شما با خطا مواجه خواهید شد. این تمایز قایل شدن باعث می‌شود که برنامه هایی خواناتر داشته باشیم از طرفی باعث می‌شود که خطا یابی و نوشتن تست برای برنامه راحت‌تر و تمیزتر باشد. بر خلاف JavaScript، در TypeScript(به دلیل پشتیبانی از شی گرایی) می‌توانیم علاوه بر داشتن کلاس، اینترفیس نیز داشته باشیم و در حال حاضر مزایای استفاده از اینترفیس بر کسی پوشیده نیست.

به دلیل اینکه کد‌های TypeScript ابتدا کامپایل شده و بعد تبدیل به کد‌های JavaScript می‌شوند در نتیجه قبل از رسیدن به مرحله اجرای پروژه، ما از خطاهای موجود در کد خود مطلع خواهیم شد.

البته این نکته را نیز فراموش نخواهیم کرد که این زبان تازه متولد شده است(سال 2012 توسط Anders Hejlsberg) و همچنان در حال توسعه است و این در حال حاضر مهم‌ترین عیب این زبان می‌تواند باشد چون هنوز به پختگی سایر زبان‌های اسکریپتی در نیامده است.

در ذیل یک مثال کوچک به زبان TypeScript و JavaScript را برای مقایسه در خوانایی و راحتی کد نویسی قرار دادم:

TypeScript:

class Greeter {
    greeting: string;

    constructor (message: string) {
        this.greeting = message;
    }

    greet() {
        return "Hello, " + this.greeting;
    }
}
بعد از کامپایل کد بالا به کدی معادل زیر در JavaScript تبدیل خواهد شد:
var Greeter = (function () {
    function Greeter(message) {
        this.greeting = message;
    }
    Greeter.prototype.greet = function () {
        return "Hello, " + this.greeting;
    };
    return Greeter;
})();
توضیح چند واژه در TypeScript

Program : یک برنامه TypeScript مجموعه ای از یک یا چند Source File است. این Source File‌ها شامل کد‌های پیاده سازی برنامه هستند ولی در خیلی موارد برای خوانایی بیشتر برنامه می‌توان فقط تعاریف را در این فایل‌های سورس قرار داد.
Module: ماژول در TypeScript شبیه به مفاهیم فضای نام یا namespace در دات نت است و می‌تواند شامل چندین کلاس یا اینترفیس باشد.
Class : مشابه به مفاهیم کلاس در دات نت است و دقیقا همان مفهوم را دارد. یک کلاس می‌تواند شامل چندین تابع و متغیر با سطوح دسترسی متفاوت باشد. در TypeScript مجاز به استفاده از کلمات کلیدی public و private نیز می‌باشید. یک کلاس در Typescript می‌تواند یک کلاس دیگر را توسعه دهد(ارث بری در دات نت) و چندین اینترفیس را پیاده سازی نماید.
Interface: یک اینترفیس فقط شامل تعاریف است و پیاده سازی در آن انجام نخواهد گرفت. یک اینترفیس می‌تواند چندین اینترفیس دیگر را توسعه دهد.
Function: معادل متد در دات نت است. می‌تواند پارامتر ورودی داشته باشد و در صورت نیاز یک مقدار را برگشت دهد.
Scope: دقیقا تمام مفاهیم مربوط به محدوده فضای نام و کلاس و متد در دات نت در این جا نیز صادق است. 


آماده سازی Visual Studio برای شروع به کار
در ابتدا باید Template مربوطه به TypeScript را نصب کنید تا از طریف VS.Net بتوانیم به راحتی به این زبان کد نویسی کنیم. می‌توانید فایل نصب را از اینجا دانلود کنید. بعد از نصب از قسمت Template‌های موجود گزینه Html Application With TypeScript را انتخاب کنید

یا از قسمت Add  در پروژه‌های وب خود نظیر MVC گزینه TypeScript File را انتخاب نمایید.


در پست بعدی کد نویسی با این زبان را آغاز خواهیم کرد. 

مطالب
افزونه نویسی برای مرورگرها : فایرفاکس : قسمت اول
در دو مقاله پیشین ^ ، ^ به بررسی نوشتن افزونه در مرورگر کروم پرداختیم و اینبار قصد داریم همان پروژه را برای فایرفاکس پیاده کنیم. پس در مورد کدهای تکراری توضیحی داده نخواهد شد و برای فهم آن می‌توانید به دو مقاله قبلی رجوع کنید. همه‌ی ما فایرفاکس را به خوبی می‌شناسیم. اولین باری که این مرورگر آمد سرو صدای زیادی به پا کرد و بازار وسیعی از مرورگر‌ها را که در چنگ IE بود، به دست آورد . این سر و صدا بیشتر به خاطر امنیت و کارآیی بالای این مرورگر، استفاده از آخرین فناوری‌های تحت وب و دوست داشتنی برای طراحان وب بود. همچنین یکی دیگر از مهمترین ویژگی‌های آن، امکان سفارشی سازی آن با افزونه‌ها extensions یا addon بود که این ویژگی در طول این سال‌ها تغییرات زیادی به خود دیده است. در مورد افزونه نویسی برای فایرفاکس در سطح نت مطالب زیادی وجود دارند که همین پیشرفت‌های اخیر در مورد افزونه‌ها باعث شده خیلی از این مطالب به روز نباشند. اگر در مقاله پیشین فکر می‌کنید که کروم چقدر در نوشتن افزونه جذابیت دارد و امکانات خوبی را در اختیار شما می‌گذارد، الان دیگر وقت آن است که نظر خودتان را عوض کنید و فایرفاکس را نه تنها یک سرو گردن بلکه بیشتر از این حرف‌ها بالاتر بدانید.
شرکت موزیالا برای قدرتمندی و راحتی کار طراحان یک sdk طراحی کرده است است و شما با استفاده از کدهای موجود در این sdk قادرید کارهای زیادی را انجام دهید. برای نصب این sdk باید پیش نیازهایی بر روی سیستم شما نصب باشد:
  • نصب پایتون  2.5 یا 2.6 یا 2.7 که فعلا در سایت آن، نسخه‌ی 2.7 در دسترس هست. توجه داشته باشید که هنوز برای نسخه‌ی 3 پایتون پشتیبانی صورت نگرفته است. 
  • آخرین نسخه‌ی sdk را هم می‌توانید از این آدرس  به صورت zip و یا از این آدرس به صورت tar دانلود کنید و در صورتیکه دوست دارید به سورس آن دسترسی داشته باشید یا اینکه از سورس‌های مشارکت شده یا غیر رسمی استفاده کنید، از این صفحه آن را دریافت کنید.
بعد از دانلود sdk به شاخه‌ی bin رفته و فایل activate.bat را اجرا کنید. موقعی که فایل activate اجرا شود، باید چنین چیزی دیده شود:
(C:\Users\aym\Downloads\addon-sdk-1.17) C:\Users\aym\Downloads\addon-sdk-1.17\bin>
برای سیستم‌های عامل Linux,FreeBSD,OS X دستورات زیر را وارد کنید:
اگر یک کاربر پوسته‌ی bash هستید کلمه زیر را در کنسول برای اجرای activate بزنید:
source bin/activate
اگر کاربر پوسته‌ی بش نیستید:
bash bin/activate
نهایتا باید کنسول به شکل زیر در آید یا شبیه آن:
(addon-sdk)~/mozilla/addon-sdk >
بعد از اینکه به کنسول آن وارد شدید، کلمه cfx را در آن تایپ کنید تا راهنمای دستورات و سوییچ‌های آن‌ها نمایش داده شوند. از این ابزار میتوان برای راه اندازی فایرفاکس و اجرای افزونه بر روی آن، پکیج کردن افزونه، دیدن مستندات و آزمون‌های واحد استفاده کرد.

آغاز به کار
برای شروع، فایل‌های زیادی باید ساخته شوند، ولی نگران نباشید cfx این کار را برای شما خواهد کرد. دستورات زیر را جهت ساخت یک پروژه خالی اجرا کنید:
mkdir fxaddon
cd fxaddon
cfx init
یک پوشه را در مسیری که کنسول بالا اشاره میکرد، ساختم و وارد آن شدم و با دستور cfx init دستور ساخت یک پروژه‌ی خالی را دادم و باید بعد از این دستور، یک خروجی مشابه زیر نشان بدهد:
* lib directory created
* data directory created
* test directory created
* doc directory created
* README.md written
* package.json written
* test/test-main.js written
* lib/main.js written
* doc/main.md written
Your sample add-on is now ready for testing:
try "cfx test" and then "cfx run". Have fun!"
در این پوشه یک فایل به اسم package.json هم وجود دارد که اطلاعات زیر داخلش هست:
{
  "name": "fxaddon",
  "title": "fxaddon",
  "id": "jid1-QfyqpNby9lTlcQ",
  "description": "a basic add-on",
  "author": "",
  "license": "MPL 2.0",
  "version": "0.1"
}
این اطلاعات شامل نام و عنوان افزونه، توضیحی کوتاه در مورد آن، نویسنده‌ی افزونه، ورژن افزونه و ... است. این فایل دقیقا معادل manifest.json در کروم است. در افزونه نویسی‌های قدیم این فایل install.rdf نام داشت و بر پایه‌ی فرمت rdf بود. ولی در حال حاضر با تغییرات زیادی که افزونه نویسی در فایرفاکس کرده‌است، الان این فایل بر پایه یا فرمت json است. اطلاعات package را به شرح زیر تغییر می‌دهیم:
{
  "name": "dotnettips",
  "title": ".net Tips Updater",
  "id": "jid1-QfyqpNby9lTlcQ",
  "description": "This extension keeps you updated on current activities on dotnettips.info",
  "author": "yeganehaym@gmail.com",
  "license": "MPL 2.0",
  "version": "0.1"
}

رابط‌های کاربری
Action Button و Toggle Button
فایل main.js را در دایرکتوری lib باز کنید:
موقعی که در کروم افزونه می‌نوشتیم امکانی به اسم browser action داشتیم که در اینجا با نام action button شناخته می‌شود. در اینجا باید کدها را require کرد، همان کاری در خیلی از زبان‌ها مثلا مثل سی برای صدا  زدن سرآیندها می‌کنید. مثلا برای action button اینگونه است:
var button= require('sdk/ui/button/action');
نحوه‌ی استفاده هم بدین صورت است:
buttons.ActionButton({...});
که در بین {} خصوصیات دکمه‌ی مورد نظر نوشته می‌شود. ولی من بیشتر دوست دارم از شیء دیگری استفاده کنم. به همین جهت ما از یک مدل دیگر button که به اسم toggle button شناخته می‌شود، استفاده می‌کنیم. از آن جا که این button دارای دو حالت انتخاب (حالت فشرده شده) و غیر انتخاب (معمولی و آماده فشرده شدن توسط کلیک کاربر) است، بهترین انتخاب هست.

کد زیر یک toggle button را برای فایرفاکس می‌سازد که با کلیک بر روی آن، صفحه‌ی popup.htm  به عنوان یک پنل روی آن رندر می‌شود:
var tgbutton = require('sdk/ui/button/toggle');
var panels = require("sdk/panel");
var self = require("sdk/self");

var button = tgbutton.ToggleButton({
  id: "updaterui",
  label: ".Net Updater",
  icon: {
    "16": "./icon-16.png",
    "32": "./icon-32.png",
    "64": "./icon-64.png"
  },
  onChange: handleChange
});

var panel = panels.Panel({
  contentURL: self.data.url("./popup.html"),
  onHide: handleHide
});

function handleChange(state) {
  if (state.checked) {
    panel.show({
      position: button
    });
  }
}

function handleHide() {
  button.state('window', {checked: false});
}
در سه خط اول، فایل‌هایی را که نیاز است Required شوند، می‌نویسیم و در یک متغیر ذخیره می‌کنیم. اگر در متغیر نریزیم مجبور هستیم همیشه هر کدی را به جای نوشتن عبارت زیر:
 tgbutton.ToggleButton
به صورت زیر بنویسیم:
require('sdk/ui/button/toggle').ToggleButton
که اصلا کار جالبی نیست. اگر مسیرهای نوشته شده را از مبدا فایل zip که اکسترکت کرده‌اید، در دایرکتوری sdk در شاخه lib بررسی کنید، با دیگر موجودیت‌های sdk آشنا خواهید شد.
در خط بعدی به تعریف یک شیء از نوع toggle button به اسم button میپردازیم و خصوصیاتی که به این دکمه داده ایم، مانند یک کد شناسایی، یک برچسب که به عنوان tooltip نمایش داده خواهد شد و آیکن‌هایی در اندازه‌های مختلف که در هرجایی کاربر آن دکمه را قرار داد، در اندازه‌ی مناسب باشد و نهایتا به تعریف یک رویداد می‌پردازیم. تابع handlechange زمانی صدا زده می‌شود که در وضعیت دکمه‌ی ایجاد شده تغییری حاصل شود. در خط بعدی شیء panel را به صورت global میسازیم. شیء self دسترسی ما را به اجزا یا فایل‌های افزونه خودمان فراهم می‌کند که در اینجا دسترسی ما به فایل html در شاخه‌ی data میسر شده است و مقدار مورد نظر را در contentURL قرار می‌دهد. نهایتا هم برای رویداد onhide تابعی را در نظر می‌گیریم تا موقعی که پنجره بسته شد بتوانیم وضعیت toggle button را به حالت قبلی بازگردانیم و حالت فشرده نباشد. چرا که این دکمه تنها با کلیک ماوس به حالت فشرده و حالت معمولی سوییچ میکند. پس اگر کاربر با کلیک بر روی صفحه‌ی مرورگر پنجره را ببندد، دکمه در همان وضعیت فشرده باقی می‌ماند.
همانطور که گفتیم تابع handlechnage موقعی رخ میدهد که در وضعیت دکمه، تغییری رخ دهد و نمیدانیم که این وضعیت فشرده شدن دکمه هست یا از حالت فشرده خارج شده است. پس با استفاده از ویژگی checked بررسی میکنم که آیا دکمه‌ای فشرده شده یا خیر؛ اگر برابر true بود یعنی کاربر روی دکمه، کلیک کرده و دکمه به حالت فشرده رفته، پس ما هم پنل را به آن نشان می‌دهیم و خصوصیات دلخواهی را برای مشخص کردن وضعیت پنل نمایشی به آن پاس می‌کنیم. خصوصیت یا پارامترهای زیادی را می‌توان در حین ساخت پنل برای آن ارسال کرد. با استفاده از خصوصیت position محل نمایش پنجره را مشخص می‌کنیم. در صورتی که ذکر نشود پنجره در وسط مرورگر ظاهر خواهد شد.
تابع onhide زمانی رخ میدهد که به هر دلیلی پنجره بسته شده باشد که در بالا یک نمونه‌ی آن را عرض کردیم. ولی اتفاقی که می‌افتد، وضعیت تابع را با متد state تغییر می‌دهیم و خصوصیت checked آن را false می‌کنیم. بجای پارامتر اولی، دو گزینه را میتوان نوشت؛ یکی window و دیگری tab است. اگر شما گزینه tab را جایگزین کنید، اگر در یک تب دکمه به حالت فشرده برود و به تب دیگر بروید و باعث بسته شدن پنجره بشوید، دکمه تنها در تبی که فعال است به حالت قبلی باز می‌گردد و تب اولی همچنان حالت خود را حفظ خواهد کرد پس می‌نویسیم window تا این عمل در کل پنجره اعمال شود.

Context Menus
برای ساخت منوی کانتکست از کد زیر استفاده می‌کنیم:
var contextMenu = require("sdk/context-menu");

var home = contextMenu.Item({
  label: "صفحه اصلی",
  data: "https://www.dntips.ir/"
});
var postsarchive = contextMenu.Item({
  label: "مطالب سایت",
  data: "https://www.dntips.ir/postsarchive"
});

var menuItem = contextMenu.Menu({
  label: "Open .Net Tips",
  context: contextMenu.PageContext(),
   items: [home, postsarchive],
  image: self.data.url("icon-16.png"),
  contentScript: 'self.on("click", function (node, data) {' +
                 '  window.location.href = data;' +
                 '});'
});
این منو هم مثل کروم دو زیر منو دارد که یکی برای باز کردن صفحه‌ی اصلی و دیگر‌ی برای باز کردن صفحه‌ی مطالب است. هر کدام یک برچسب برای نمایش متن دارند و یکی هم دیتا که برای نگهداری آدرس است. در خط بعدی منوی پدر یا والد ساخته می‌شود که با خصوصیت items، زیر منوهایش را اضافه می‌کنیم و با خصوصیت image، تصویری را در پوشه‌ی دیتا به آن معرفی می‌کنیم که اندازه‌ی آن 16 پیکسل است و دومی هم خصوصیت context است که مشخص می‌کند این گزینه در چه مواردی بر روی context menu نمایش داده شود. الان روی همه چیزی نمایش داده می‌شود. اگر گزینه، SelectionContext باشد، موقعی که متنی انتخاب شده باشد، نمایش می‌یابد. اگر SelectorContext باشد، خود شما مشخص می‌کنید بر روی چه مواردی نمایش یابد؛ مثلا عکس یا تگ p  یا هر چیز دیگری، کد زیر باعث می‌شود فقط روی عکس نمایش یابد:
SelectorContext("img")
کد زیر هم روی عکس و هم روی لینکی که href داشته باشد:
SelectorContext("img,a[href]")
موارد دیگری هم وجود دارند که میتوانید مطالب بیشتری را در مورد آن‌ها در اینجا مطالعه کنید. آخرین خصوصیت باقی مانده، content script است که می‌توانید با استفاده از جاوااسکریپت برای آن کد بنویسید.  موقعی که برای آن رویداد کلیک رخ داد، مشخص شود تابعی را صدا میزند با دو آرگومان؛ گره ای که انتخاب شده و داده‌ای که به همراه دارد که آدرس سایت است و آن را در نوار آدرس درج می‌کند.
آن منوهایی که با متد item ایجاد شده‌اند منوهایی هستند که با کلیک کاربر اجرا می‌شوند؛ ولی والدی که با متد menu ایجاد شده است، برای منویی است که زیر منو دارد و خودش لزومی به اجرای کد ندارد. پس اگر منویی میسازید که زیرمنو ندارد و خودش قرار است کاری را انجام دهد، به صورت همان item بنویسید که پایین‌تر نمونه‌ی آن را خواهید دید.
الان مشکلی که ایجاد می‌شود این است که موقعی که سایت را باز می‌کند، در همان تبی رخ می‌دهد که فعال است و اگر کاربر بر روی صفحه‌ی خاصی باشد، آن صفحه به سمت سایت مقصد رفته و سایت فعلی از دست میرود. روش صحیح‌تر اینست که تبی جدید بار شود و آدرس مقصد در آن نمایش یابد. پس باید از روشی استفاده کنیم که رویداد کلیک توسط کد خود افزونه مدیریت شود، تا با استفاده از شیء tab، یک تب جدید با آدرسی جدید ایجاد کنیم. پس کد را با کمی تغییر می‌نویسیم:
var tabs = require("sdk/tabs");
var menuItem = contextMenu.Menu({
  label: "Open .Net Tips",
  context: contextMenu.PageContext(),
   items: [home, postsarchive],
  image: self.data.url("icon-16.png"),
  contentScript: 'self.on("click", function (node, data) {' +
                 '  self.postMessage(data);' +
                 '});',
 onMessage: function (data) {
     tabs.open(data);
  }
});
با استفاده از postmessage، هر پارامتری را که بخواهیم ارسال می‌کنیم و بعد با استفاده از رویداد onMessage، داده‌ها را خوانده و کد خود را روی آن‌ها اجرا می‌کنیم.
بگذارید کد زیر را هم جهت سرچ مطالب بر روی سایت پیاده کنیم: 
var Url="https://www.dntips.ir/search?term=";
var searchMenu = contextMenu.Item({
  label: "search for",
  context: [contextMenu.PredicateContext(checkText),contextMenu.SelectionContext()],
    image: self.data.url("icon-16.png"),
  contentScript: 'self.on("click", function () {' +
  '  var text = window.getSelection().toString();' +
                 '  if (text.length > 20)' +
                 '   text = text.substr(0, 20);' +
                 '  self.postMessage(text);'+
                '})',
onMessage: function (data) {
     tabs.open(Url+data);
  }
 
});

function checkText(data) {

       if(data.selectionText === null)
           return false;

       console.log('selectionText: ' + data.selectionText);

       //handle showing or hiding of menu items based on the text content.
       menuItemToggle(data.selectionText);

       return true;
};

function menuItemToggle(text){
var searchText="جست و جو برای ";
    searchMenu.label=searchText+text;

};
در ساخت این منو، ما از ContextSelection استفاده کرده‌ایم. بدین معنی که موقعی که چیزی روی صفحه انتخاب شد، این منو ظاهر شود و گزینه‌ی دیگری که در کنارش هست، گزینه contextMenu.PredicateContext وظیفه دارد تابعی که به عنوان آرگومان به آن دادیم را موقعی که منو کانتکست ایجاد شد، صدا بزند و اینگونه میتوانیم بر حسب اطلاعات کانتکست، منوی خود را ویرایش کنیم. مثلا من دوست دارم موقعی که متنی انتخاب می‌شود و راست کلیک می‌کنم گزینه‌ی "جست و جو برای..." نمایش داده شود و به جای ... کلمه‌ی انتخاب شده نمایش یابد. به شکل زیر دقت کنید. این چیزی است که ما قرار است ایجاد کنیم:
در کل موقع ایجاد منو تابع checkText اجرا شده و متن انتخابی را خوانده به عنوان یک آرگومان برای تابع menuItemToggle ارسال می‌کند و به رشته "جست و جو برای" می‌چسباند. در خود پارامترهای آیتم اصلی، گزینه content scrip، با استفاده از جاوااسکریپت، متن انتخاب شده را دریافت کرده و با استفاده از متد postmessage برای تابع  onMessage ارسال کرده و با ساخت یک تب و چسباندن عبارت به آدرس جست و جو سایت، کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت کرده و عمل جست و جو در سایت انجام می‌گیرد.

در قسمت آینده موارد بیشتری را در مورد افزونه نویسی در فایرفاکس بررسی خواهیم کرد و افزونه را تکمیل خواهیم کرد
مطالب
return File در ASP.NET MVC و نام‌های یونیکد
ابتدا نیاز است سورس فایل FileResult.cs را یکبار بررسی کنید. نکته جالبی که در آن وجود دارد نحوه ارسال نام فایل به مرورگر است که با پیاده سازی RFC 2183 و RFC 2231 انجام شده است. این خروجی‌‌های مبتنی بر RFCهای یاد شده، با تمام مرورگرهای جدید مانند کروم و فایرفاکس بدون مشکل کار می‌کنند. بنابراین اگر استفاده کنندگان از برنامه ASP.NET MVC شما از مرورگری مانند IE8 استفاده نمی‌کنند، نیازی به مطالعه ادامه بحث نخواهید داشت!
اما ... IE8 یک چنین درک و قابلیت پردازشی را ندارد. به همین جهت زمانیکه از return File در ASP.NET MVC استفاده شود و مرورگر نیز IE 8 باشد، نام یونیکد خروجی نهایی دریافتی توسط کاربر، یک سری حروف hex بی‌مفهوم خواهد بود.


نحوه رفع مشکل با IE

مطابق کدهای ذیل نیاز است filename را توسط متد Server.UrlPathEncode بازگشت دهیم؛ تا IE 8 بتواند آن‌را تفسیر کرده و درست نمایش دهد:
                var fileName = Path.GetFileName(filePath);
                if (Request.Browser.Browser == "IE")
                {
                    string attachment = string.Format("attachment; filename=\"{0}\"", Server.UrlPathEncode(fileName));
                    Response.AddHeader("Content-Disposition", attachment);
                }
                return File(filePath, "application/octet-stream", fileName);
در اینجا عملا دو هدر Content-Disposition وجود خواهد داشت و IE8 اولین مورد را پردازش می‌کند. اما مرورگرهای جدید این مورد را به صورت یک حمله گزارش می‌دهند و پردازش نخواهند کرد! به همین جهت بررسی شده است که اگر مرورگر IE بود ... آنگاه این تغییر اعمال شود.
البته روش دیگر، بازنویسی FileResult و یا تهیه یک FileResult سفارشی است.
مطالب
حذف فضاهای خالی در خروجی صفحات ASP.NET MVC
صفحات خروجی وب سایت زمانی که رندر شده و در مرورگر نشان داده می‌شود شامل فواصل اضافی است که تاثیری در نمایش سایت نداشته و صرفا این کاراکترها فضای اضافی اشغال می‌کنند. با حذف این کاراکترهای اضافی می‌توان تا حد زیادی صفحه را کم حجم کرد. برای این کار در ASP.NET Webform کارهایی (^ ) انجام شده است.
روال کار به این صورت بوده که قبل از رندر شدن صفحه در سمت سرور خروجی نهایی بررسی شده و با استفاده از عبارات با قاعده الگوهای مورد نظر لیست شده و سپس حذف می‌شوند و در نهایت خروجی مورد نظر حاصل خواهد شد. برای راحتی کار و عدم نوشتن این روال در تمامی صفحات می‌تواند در مستر پیج این عمل را انجام داد. مثلا:
private static readonly Regex RegexBetweenTags = new Regex(@">\s+<", RegexOptions.Compiled);
        private static readonly Regex RegexLineBreaks = new Regex(@"\r\s+", RegexOptions.Compiled);

        protected override void Render(HtmlTextWriter writer)
        {
            using (var htmlwriter = new HtmlTextWriter(new System.IO.StringWriter()))
            {
                base.Render(htmlwriter);
                var html = htmlwriter.InnerWriter.ToString();

                html = RegexBetweenTags.Replace(html, "> <");
                html = RegexLineBreaks.Replace(html, string.Empty);
                html = html.Replace("//<![CDATA[", "").Replace("//]]>", "");
                html = html.Replace("// <![CDATA[", "").Replace("// ]]>", "");

                writer.Write(html.Trim());
            }
        }
در هر صفحه رویدادی به نام Render وجود دارد که خروجی نهایی را می‌توان در آن تغییر داد. همانگونه که مشاهده می‌شود عملیات یافتن و حذف فضاهای خالی در این متد انجام می‌شود.
این عمل در ASP.NET Webform به آسانی انجام شده و باعث حذف فضاهای خالی در خروجی صفحه می‌شود.
برای انجام این عمل در ASP.NET MVC روال کار به این صورت نیست و نمی‌توان مانند ASP.NET Webform عمل کرد.
چون در MVC از ViewPage استفاده می‌شود و ما مستقیما به خروجی آن دسترسی نداریم یک روش این است که می‌توانیم یک کلاس برای ViewPage تعریف کرده و رویداد Write آن را تحریف کرده و مانند مثال بالا فضای خالی را در خروجی حذف کرد. البته برای استفاده باید کلاس ایجاد شده را به عنوان فایل پایه جهت ایجاد صفحات در MVC فایل web.config معرفی کنیم. این روش در اینجا به وضوح شرح داده شده است.
اما هدف ما پیاده سازی با استفاده از اکشن فیلتر هاست. برای پیاده سازی ایتدا یک اکشن فیلتر به نام CompressAttribute تعریف می‌کنیم مانند زیر:
using System;
using System.IO;
using System.IO.Compression;
using System.Text;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace PWS.Common.ActionFilters
{
    public class CompressAttribute : ActionFilterAttribute
    {
         #region Methods (2) 

        // Public Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Called by the ASP.NET MVC framework before the action method executes.
        /// </summary>
        /// <param name="filterContext">The filter context.</param>
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var response = filterContext.HttpContext.Response;
            if (IsGZipSupported(filterContext.HttpContext.Request))
            {
                String acceptEncoding = filterContext.HttpContext.Request.Headers["Accept-Encoding"];
                if (acceptEncoding.Contains("gzip"))
                {
                    response.Filter = new GZipStream(response.Filter, CompressionMode.Compress);
                    response.AppendHeader("Content-Encoding", "gzip");
                }
                else
                {
                    response.Filter = new DeflateStream(response.Filter, CompressionMode.Compress);
                    response.AppendHeader("Content-Encoding", "deflate");
                }
            }
            // Allow proxy servers to cache encoded and unencoded versions separately
            response.AppendHeader("Vary", "Content-Encoding");
           //حذف فضاهای خالی
response.Filter = new WhitespaceFilter(response.Filter); } // Private Methods (1)  /// <summary> /// Determines whether [is G zip supported] [the specified request]. /// </summary> /// <param name="request">The request.</param> /// <returns></returns> private Boolean IsGZipSupported(HttpRequestBase request) { String acceptEncoding = request.Headers["Accept-Encoding"]; if (acceptEncoding == null) return false; return !String.IsNullOrEmpty(acceptEncoding) && acceptEncoding.Contains("gzip") || acceptEncoding.Contains("deflate"); } #endregion Methods  } /// <summary> /// Whitespace Filter /// </summary> public class WhitespaceFilter : Stream { #region Fields (3)  private readonly Stream _filter; /// <summary> /// /// </summary> private static readonly Regex RegexAll = new Regex(@"\s+|\t\s+|\n\s+|\r\s+", RegexOptions.Compiled); /// <summary> /// /// </summary> private static readonly Regex RegexTags = new Regex(@">\s+<", RegexOptions.Compiled); #endregion Fields  #region Constructors (1)  /// <summary> /// Initializes a new instance of the <see cref="WhitespaceFilter" /> class. /// </summary> /// <param name="filter">The filter.</param> public WhitespaceFilter(Stream filter) { _filter = filter; } #endregion Constructors  #region Properties (5)  //methods that need to be overridden from stream /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets a value indicating whether the current stream supports reading. /// </summary> /// <returns>true if the stream supports reading; otherwise, false.</returns> public override bool CanRead { get { return true; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets a value indicating whether the current stream supports seeking. /// </summary> /// <returns>true if the stream supports seeking; otherwise, false.</returns> public override bool CanSeek { get { return true; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets a value indicating whether the current stream supports writing. /// </summary> /// <returns>true if the stream supports writing; otherwise, false.</returns> public override bool CanWrite { get { return true; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets the length in bytes of the stream. /// </summary> /// <returns>A long value representing the length of the stream in bytes.</returns> public override long Length { get { return 0; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets or sets the position within the current stream. /// </summary> /// <returns>The current position within the stream.</returns> public override long Position { get; set; } #endregion Properties  #region Methods (6)  // Public Methods (6)  /// <summary> /// Closes the current stream and releases any resources (such as sockets and file handles) associated with the current stream. Instead of calling this method, ensure that the stream is properly disposed. /// </summary> public override void Close() { _filter.Close(); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, clears all buffers for this stream and causes any buffered data to be written to the underlying device. /// </summary> public override void Flush() { _filter.Flush(); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, reads a sequence of bytes from the current stream and advances the position within the stream by the number of bytes read. /// </summary> /// <param name="buffer">An array of bytes. When this method returns, the buffer contains the specified byte array with the values between <paramref name="offset" /> and (<paramref name="offset" /> + <paramref name="count" /> - 1) replaced by the bytes read from the current source.</param> /// <param name="offset">The zero-based byte offset in <paramref name="buffer" /> at which to begin storing the data read from the current stream.</param> /// <param name="count">The maximum number of bytes to be read from the current stream.</param> /// <returns> /// The total number of bytes read into the buffer. This can be less than the number of bytes requested if that many bytes are not currently available, or zero (0) if the end of the stream has been reached. /// </returns> public override int Read(byte[] buffer, int offset, int count) { return _filter.Read(buffer, offset, count); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, sets the position within the current stream. /// </summary> /// <param name="offset">A byte offset relative to the <paramref name="origin" /> parameter.</param> /// <param name="origin">A value of type <see cref="T:System.IO.SeekOrigin" /> indicating the reference point used to obtain the new position.</param> /// <returns> /// The new position within the current stream. /// </returns> public override long Seek(long offset, SeekOrigin origin) { return _filter.Seek(offset, origin); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, sets the length of the current stream. /// </summary> /// <param name="value">The desired length of the current stream in bytes.</param> public override void SetLength(long value) { _filter.SetLength(value); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, writes a sequence of bytes to the current stream and advances the current position within this stream by the number of bytes written. /// </summary> /// <param name="buffer">An array of bytes. This method copies <paramref name="count" /> bytes from <paramref name="buffer" /> to the current stream.</param> /// <param name="offset">The zero-based byte offset in <paramref name="buffer" /> at which to begin copying bytes to the current stream.</param> /// <param name="count">The number of bytes to be written to the current stream.</param> public override void Write(byte[] buffer, int offset, int count) { string html = Encoding.Default.GetString(buffer); //remove whitespace html = RegexTags.Replace(html, "> <"); html = RegexAll.Replace(html, " "); byte[] outdata = Encoding.Default.GetBytes(html); //write bytes to stream _filter.Write(outdata, 0, outdata.GetLength(0)); } #endregion Methods  } }
در این کلاس فشرده سازی (gzip و deflate نیز اعمال شده است) در متد OnActionExecuting ابتدا در خط 24 بررسی می‌شود که آیا درخواست رسیده gzip را پشتیبانی می‌کند یا خیر. در صورت پشتیبانی خروجی صفحه را با استفاده از gzip یا deflate فشرده سازی می‌کند. تا اینجای کار ممکن است مورد نیاز ما نباشد. اصل کار ما (حذف کردن فضاهای خالی) در خط 42 اعمال شده است. در واقع برای حذف فضاهای خالی باید یک کلاس که از Stream ارث بری دارد تعریف شده و خروجی کلاس مورد نظر به فیلتر درخواست ما اعمال شود.
در کلاس WhitespaceFilter با تحریف متد Write الگوهای فضای خالی موجود در درخواست یافت شده و آنها را حذف می‌کنیم. در نهایت خروجی این کلاس که از نوع استریم است به ویژگی فیلتر صفحه اعمال می‌شود.

برای معرفی فیلتر تعریف شده می‌توان در فایل Global.asax در رویداد Application_Start به صورت زیر فیلتر مورد نظر را به فیلترهای MVC اعمال کرد.
GlobalFilters.Filters.Add(new CompressAttribute());
برای آشنایی بیشتر فیلترها در ASP.NET MVC را مطالعه نمایید.
پ.ن: جهت سهولت، در این کلاس ها، صفحات فشرده سازی و همزمان فضاهای خالی آنها حذف شده است.
نظرات مطالب
بهینه سازی حجم فایل PDF تولیدی در حین کار با تصاویر در iTextSharp
مطلب فوق در مورد iTextSharp بود.
در PdfReport متد header.CacheHeader وجود دارد که کل هدر را کش می‌کند (حالت پیش فرض است) و اشیاء آن را یکبار محاسبه و به صفحات اضافه خواهد کرد (در آخرین نگارش موجود در SVN). به این ترتیب فرقی نمی‌کند که هدر سفارشی است یا هر نوع پیش فرض دیگری. برای تمام آن‌ها کش توکار اعمال خواهد شد.
اگر خواستید به ازای صفحات مختلف هدرهای مختلفی داشته باشید نیاز است header.CacheHeader را false کنید. در این حالت بهینه سازی صورت نخواهد گرفت.
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت چهارم
در سه قسمت قبلی با مفاهیم گوناگونی از وبپک آشنا شدیم که می‌توان به ساخت باندل‌های ساده و پیشرفته، استفاده از لودرها، فایل‌های پیکربندی  و ... اشاره کرد.

بارگذاری فایل‌های css به کمک وبپک

همان طور که قبلا اشاره شد، هسته‌ی وبپک به خودی خود بجز باندل کردن اسکریپت‌های خام جاوا اسکریپت و در نهایت Minify کردن آنها، قادر به انجام کار دیگری نیست. همین طور ذکر شد، برای اینکه وبپک فوت و فن جدیدی را یاد بگیرد، از Loader‌ها استفاده می‌کنیم. وارد کردن فایل‌های css به باندل نیز به کمک Loader‌ها خواهد بود. برای اینکار به دو Loader احتیاج داریم و به کمک npm آنها را به عنوان وابستگی برای توسعه‌ی پروژه نصب خواهیم کرد .
// نصب لودر‌های مورد نظر
npm install css-loader style-loader -D
لودر css وظیفه‌ی بارگذاری فایل‌های css و همچنین وابستگی آنها ( import هایی که در این فایل‌ها انجام شده) را دارد و در نهایت css نهایی را بر می‌گرداند.
لودر style نیز وظیفه‌ی اضافه کردن ماژول اکسپورت شده را به DOM، به عنوان یک style خواهد داشت.
در ساختار پروژه نیز تغییراتی انجام شده و فایل‌ها و لودر‌های اضافی حذف شده‌اند تا تمرکز بر روی مطلب بیشتر باشد. مانند قسمت اول، یک تک صفحه‌ی index.html را خواهیم داشت که دارای محتوای زیر است:
//index.html file
<html>
  <head>
    <title>webpack part 4</title>

  </head>
  <body>
    <h1>webpack is awesome</h1>
    <p>part 4 of tutorial</p>
    <div>i have a background</div>
    <h1>تست فونت !</h1>

    <script src="/assets/js/bundle.js">
    </script>
  </body>
</html>
اگر دقت کنید، در این فایل لینکی به فایل‌های استایل، مانند css وجود ندارد و هدف این است که این فایل‌ها توسط وبپک پردازش شوند.
برای شروع به فایل پیکربندی وبپک مراجعه کرده و دو Loader ی را که برای این کار، بالاتر در پروژه نصب کردیم، به وبپک معرفی می‌کنیم.
//webpack.config.js
var path = require("path");
var webpack = require("webpack");

module.exports = {
    context: path.resolve("js"),
    entry: ['./main.js']
    , output: {
        path: path.resolve("build/js"),
        publicPath: "assets/js",
        filename: 'bundle.js'
    },
    devServer: {
        contentBase: "assets"
    }
    , watch: true
    , module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
        ]
    }
}
در قطعه کد بالا محتوای فایل پیکربندی قابل مشاهده است. مشخص است که لودر جدیدی را به وبپک معرفی کرده‌ایم که به دنبال فایل‌هایی با پسوند css در پروژه می‌گردد. ولی در کلید loader که وظیفه‌ی فراخوانی لودر مورد نظر را در مواجهه با این فایل‌ها دارد، کمی با قبل تفاوت وجود دارد.
loader:'style-loader!css-loader'
در قطعه کد بالا، نشانگر ! در مواقعی استفاده می‌شود که قصد داریم لودر‌ها را به صورت زنجیره‌ای استفاده کنیم. مثلن در اینجا به وبپک می‌گوییم که برای فایل‌های css ابتدا لودر css را فراخوانی کن و سپس با خروجی که از این لودر می‌گیری، لودر style را صدا بزن و منتظر جواب آن باش. ترتیب فراخوانی نیز از آخر به اول می‌باشد (اول لودر css سپس لودر style).
در مطالب قبلی ذکر شد که دو حالت برای معرفی فایل‌ها به وبپک وجود دارد؛ یکی معرفی آنها در کلید entry فایل پیکربندی و دیگری استفاده از تابع require در اسکریپت‌ها، برای بارگذاری پویای ماژول‌های دیگر. استفاده از استایل‌های css نیز به همین صورت است. برای بارگذاری فایل‌های استایل، از روش پویا استفاده کرده و در فایل main.js استایل مورد نظر را با کمک require وارد می‌کنیم.
محتوای فایل main.js بدین صورت است:
// main.js file
require("./../assets/main.css");
console.log(`i'm bundled by webpack`);
محتوای فایل main.css نیز بدین شکل می‌باشد:
// main.css
body{
    background-color: #DAA520;
}
با راه اندازی وبپک و باز کردن صفحه‌ی index می‌توان دید که فایل استایل ما به همراه باندل وارد شده است:

در تصویر بالا مشخص است که در تگ Head صفحه، یک تگ جدید style، توسط وبپک ایجاد شده و استایل ما به صفحه تزریق شده‌است. همچنین اگر وبپک را به حالت Minify کردن باندل ببریم (در مطلب قبلی نحوه‌ی این کار ذکر شد)، باندل نهایی برای فایل‌های css نیز Minify خواهد شد.


استفاده از Sass با کمک وبپک 


روش استفاده از Sass نیز تفاوتی با css نخواهد داشت و فقط کافی است Loader آن را در پروژه نصب کنیم و در نهایت آن را در فایل پیکربندی، به وبپک معرفی کنیم. با دستور زیر لودر Sass را در پروژه وارد می‌کنیم:

// نصب لودر sass
npm install -D sass-loader node-sass

( node-sass به عنوان وابستگی لودر sass، در کنار آن نصب شده است)

حال به فایل پیکربندی می‌رویم و لودر جدید را به قسمت لودر‌ها اضافه می‌کنیم:

// webpack.config.js 
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در پوشه‌ی assets نیز فایل جدیدی را با عنوان main.scss ساخته و محتوای زیر را در آن وارد می‌کنیم:

// main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
}

سپس در فایل main.js به جای وارد کردن فایل css قبلی، فایل scss جدید را با کمک require وارد می‌کنیم و در ادامه وبپک را اجرا می‌کنیم. خواهیم دید که مانند قبل بدون مشکلی وبپک اجرا شده، فایل scss را به css ترجمه کرده و سپس به کمک بقیه لودر‌ها، به باندل اضافه می‌کند. استفاده از بقیه‌ی فریمورک‌های css مانند Less و ... نیز با کمک لودر آنها به همین صورت قابل انجام است.


استفاده از Autoprefixer 

همان طور که تمامی قابلیت‌های نسخه‌ی جدید جاوااسکریپت در همه‌ی مرورگرها به صورت سراسری پشتیبانی نمی‌شود، برای css نیز چنین مشکل مشابهی وجود دارد و برای استفاده‌ی بهینه‌ی از برخی قابلیت‌ها نیاز داریم تا prefix‌های مورد نیاز مرورگرهای مختلف را به فایل‌های css مان اضافه کنیم. می‌توانیم این روند را با کمک یک لودر وبپک، ساده و به صورت خودکار کرد. برای نصب این لودر دستور زیر را وارد می‌کنیم:

npm install -D autoprefixer-loader

و بعد از نصب شدن آن، در فایل پیکربندی وبپک به لودرهایی که برای فایل‌های css و scss اضافه کرده بودیم، این لودر را نیز به صورت زنجیر وار اضافه می‌کنیم:

//webpack.config.js
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در هر دو لودری که برای css و scss ساخته بودیم، از لودر autoprefixer استفاده کردیم. برای تست اینکه این لودر بدون مشکل کار می‌کند، در فایل main.scss تغییر زیر را ایجاد می‌کنیم:

//main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
    display: flex;
}

حال با اجرای وبپک خواهیم دید که prefix‌های مورد نیاز توسط لودر اضافه شده اند ( این لودر از کتابخانه‌ی postcss کمک می‌گیرد).




باندل کردن تصاویر و فونت‌ها با کمک وبپک


تا اینجا با نحوه‌ی وارد کردن فایل‌های استایل، مانند css و ... به باندل آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم که تصاویر و فونت‌ها را نیز وارد باندل کنیم. روند کار شبیه به گذشته است و این کار نیز به کمک لودر‌های وبپک انجام خواهد شد.

جهت باندل کردن تصاویر و فونت‌ها، به لودر جدیدی با نام url-loader احتیاج داریم. قبل از هر چیزی این لودر را در پروژه با کمک npm نصب می‌کنیم:

npm install -D url-loader file-loader

(لودر file-loader به عنوان وابستگی مورد نیاز است)

روند همچنان مثل گذشته است و پس از نصب لودر، وارد فایل پیکربندی شده و لودر جدید را به وبپک معرفی می‌کنیم:

//webpack.config.js file
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            },{
                test:/\.(png|jpg|ttf|eot)$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'url-loader?limit=100000'
            }
        ]
    }

در لودر اضافه شده، پسوند فایلهایی را که قصد داریم به باندل وارد شوند، معرفی می‌کنیم. در اینجا فرمت‌های png , jpg ,ttf, eot ذکر شده‌اند.

تنها نکته‌ی جدید، در مشخص کردن نام لودر وجود دارد و آن نیز قسمت پس از علامت ؟ می‌باشد. هنگام مشخص کردن اینکه از چه لودری قصد استفاده داریم، می‌توانیم با استفاده از ؟ پارامترهایی را به لودر مورد نظر ارسال کنیم. در اینجا به پارامتر limit، مقدار 100000 را داده‌ایم که برای این لودر به این معناست که اگر حجم فایل در حال پردازش، حجمی بیشتر از این مقدار را داشت، این فایل را به صورت یک لینک جدا از باندل قرار بده. ولی اگر حجمی کمتر از این مقدار داشت، لودر به صورت خودکار فایل را به فرمت Base64 انکود می‌کند و در درون باندل قرار می‌دهد.


برای تست اینکه آیا این لودر به درستی کار می‌کند یا نه، یک تصویر نمونه را در فولدر assets قرار می‌دهیم و سپس در فایل main.scss تغییرات زیر را انجام می‌دهیم.

حجم عکس قرار داده شده نزدیک به 400 کیلوبایت است و با مقدار محدودیت مشخص شده، تصویر مورد نظر از باندل توسط وبپک خارج می‌شود و به صورت جداگانه در بیلد نهایی قرار می‌گیرد. در تصویر زیر مشخص است که مرورگر درخواست جداگانه ای برای تصویر ارسال کرده است:



حال محدودیت حجم فایل را بالا می‌بریم و می‌توان دید که تصویر در باندل نهایی به صورت انکود شده قرار گرفته است .


قطعا انجام این کار برای تصاویری با حجم بالا مناسب نخواهد بود و برنامه نویس بسته به نیاز بایستی مقدار محدودیت حجم را برای لودر مشخص کند.


در تعریف بالا دیدیم که فرمت‌های مورد نیاز برای وارد کردن فونت را نیز علاوه بر تصاویر، برای وبپک مشخص کرده‌ایم. روند وارد کردن فونت‌ها به باندل نیز تفاوتی با تصاویر ندارد و کافی است تعاریف مورد نیاز را در فایل‌های css داشته باشیم.

برای مثال فونت ساحل در پوشه‌ی assets قرار داده شده و در فایل main.scss تغییرات زیر انجام شده‌اند:

// main.scss

$background-color:#DAA520;
 
div{
    background-image: url("galaxy.jpg");
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel.eot');
  src: url('Sahel.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel.woff') format('woff'),
       url('Sahel.ttf') format('truetype');
  font-weight: normal;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Bold.eot');
  src: url('Sahel-Bold.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Bold.woff') format('woff'),
       url('Sahel-Bold.ttf') format('truetype');
  font-weight: bold;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Black.eot');
  src: url('Sahel-Black.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Black.woff') format('woff');
    
  font-weight: 900;
} 

body{
    background-color: $background-color;
    font-family: 'Sahel';
    display: flex;
}

تصویر زیر، نتیجه‌ی اجرای وبپک برای تولید باندل است. در تصویر می‌توان دید که هم فونت‌ها و هم فایل‌های تصاویر، توسط وبپک شناسایی شده و وارد باندل شده‌اند:



روش دیگری برای وارد کردن تصاویر نیز موجود است؛ به این صورت که به فرض مثال یک تگ img در اسکریپت ساخته و سپس پروپرتی src آن را با کمک require برابر با آدرس تصویر مورد نظر قرار می‌دهیم. این روش نیز برای وبپک قابل فهم بوده و فایل وارد باندل می‌شود. در ادامه مثالی از این روش آورده شده است:

var img = document.createElement("img");
img.width="200px";
img.height="200px";
img.src= require("path to some image");


چند نکته‌ی پایانی :

1. در فایل پیکربندی همیشه پسوند فایل‌هایی را که در کلید entry قرار داشتند، مشخص کردیم:

entry:['./main.js','./shared.ts']

با کلیدی با نام resolve در فایل پیکربندی می‌توان مشخص کرد در صورتیکه پسوند فایلی مشخص نبود، به ترتیب مشخص شده به دنبال آن بگردد. به طور مثال:

// webpack.config.js
resolve:{
            extensions:['','.js','.ts']
  }

در تعریف بالا ذکر می‌شود در صورتیکه پسوند فایل ورودی مشخص نبود، ابتدا به دنبال فایل بدون پسوند، سپس فایل‌هایی با پسوند js و در نهایت به دنبال فایل‌هایی با پسوند ts بگرد. توجه داشته باشید که ترتیب مشخص کردن پسوند فایل‌ها مهم است و وبپک بر اساس این ترتیب به دنبال فایل مورد نظر خواهد گشت.

حال می‌توان مقدار کلید entry را اینطور تعریف کرد:

entry:['./main','./shared']


2.استفاده از فایل‌های css ی که در درونشان فونت‌های مورد نیاز لینک شده‌اند تنها با استفاده از لودر css قابل انجام نیست. به طور مثال استفاده از کتابخانه‌ی بوت استرپ تنها با این لودر ممکن نیست و بایستی لودر url-loader نیز در پروژه نصب شده باشد تا در هنگامیکه وبپک به فونت‌ها برخورد کرد، بتواند آنها را وابسته به شرایط، وارد باندل نهایی کند.


فایل‌های پروژه: dntwebpack-part4.zip 

مطالب
کاربرد Mixins در Vue.js
وقتی از یک زبان برنامه نویسی شیء گرا مثل سی شارپ استفاده میکنیم، تا جای ممکن سعی خواهیم کرد از نوشتن کدهای تکراری خودداری کنیم (^ , ^) . مثلا یک Super Class داریم که توسط چندین Sub Class مورد استفاده قرار میگیرد و یا از الگوهایی مانند Repository استفاده میکنیم. در Vue.js امکانی فراهم شده تا بتوان کدهایی با قابلیت استفاده‌ی مجدد ایجاد کرد. mixin  میتواند شامل تمام قابلیت‌های یک کامپوننت از قبیل بخش‌هایی مثل توابع، دیتا و ... باشد. وقتی برنامه شما توسعه پیدا میکند، احتمالا کدهای تکراری زیادی را در برنامه پیدا می‌کنید ( data , props, methods , computed , watch و ... ) و یا کامپوننت‌هایی خواهید داشت که در موارد کمی با هم تفاوت دارند؛ مانند توابعی که یک آرایه از اطلاعات را دریافت میکنند و تنها تفاوت این توابع، در آدرس فراخوانی وب سرویس می‌باشد، میتوانیم برای چنین کامپوننت‌هایی با عملکرد مشابه، از mixin استفاده کنیم. 


یک برنامه‌ی Vue.js را ایجاد کنید و سپس یک پوشه را در فولدر src بنام mixins بسازید. در این پوشه یک فایل را با نام دلخواهی از نوع جاوااسکریپت، ایجاد کنید و محتوای زیر را در آن قرار دهید:

export default  {
    data() {
        return {
            title: 'Mixins are cool',
            copyright: 'All rights reserved. Product of super awesome people'
        };
    },
    created: function () {
        this.greetings();
    },
    methods: {
        greetings() {
            console.log('Howdy my good fellow!');
        }
    }
};


برای استفاده از mixin بشکل زیر عمل میکنیم. در واقع کد زیر شامل تمام موارد تعریف شده در myMixin.js میباشد. 

<script>

import myMixin from './mixins/myMixin'

export default {
  name: 'app',
  //را دریافت میکند mixins آرایه ای از 
  mixins:[myMixin]
}
</script>

<style>


نکته: در صورتیکه بین mixin و کامپوننت، داده‌های همنامی وجود داشته باشد، اولویت با داده یا تابعی است که در خود کامپوننت تعریف شده‌است. مثال زیر را در نظر بگیرید:

export default  {
    data() {
        return {
            blogName: 'google.com'
        };
    },
    methods: {
        print() {
            console.log(this.blogName);
        }
    }
};

و در کامپوننتی که از mixin فوق استفاده میکند:

<script>
import myMixin from "./mixins/myMixin";
import duplicateFuncData from "./mixins/duplicateFuncData";

export default {
  name: "app",
  data() {
    return {
      // و کامپوننت جاری تکراری ست mixin نام این متغیر در
      blogName: "microsoft.com"
    };
  },
  methods: {
    // و کامپوننت جاری تکراری ست ولی عملکرد متفاوت دارد mixin نام این تابع در
    print() {
      alert(this.blogName);
    }
  },
  components: {},
  //را دریافت میکند mixins آرایه ای از
  mixins: [myMixin, duplicateFuncData]
};
</script>

و نتیجه‌ی اجرا:


تعریف mixin بصورت سراسری: وقتی یک mixin را بصورت global تعریف میکنیم، تمام نمونه‌های وهله سازی شده از vue، دارای قابلیت‌های تعریف شده‌ی در mixin می‌باشند. کد main.js را بشکل زیر تغییر میدهیم. اکنون با اجرای برنامه، به ازای هر نمونه‌ای از vue که وهله سازی میشود، تابع زیر اجرا می‌گردد.

import Vue from 'vue'
import App from './App.vue'

Vue.config.productionTip = false
// بصورت سراسری تعریف شده
Vue.mixin({
  created: function () {
    alert('from global mixin')
  }
})

new Vue({
  render: h => h(App),
}).$mount('#app')


نتیجه‌گیری:

1) استفاده از mixin باعث اجتناب از تکرار کدها و داده‌های تکراری میشود (DRY).

2) از mixin در ساخت پلاگین برای Vue.js استفاده میشود.

// 3. inject some component options
  Vue.mixin({
    created: function () {
      // some logic ...
    }
    ...
  })

3) اگر mixin و کامپوننتی که از mixin استفاده میکند، هر دو توابع  lifecycle را پیاده سازی کرده باشند، اول توابع lifecycle مربوط به mixin اجرا میشود و سپس توابع lifecycle مربوط به کامپوننت.

4) اگر دو کامپوننت، mixin مشترکی را استفاده کنند، داده‌های آنها share نخواهد شد و برای اینکه دو کامپوننتی که از mixin واحدی استفاده میکنند بتوانند از داده‌های یکسانی در mixin استفاده کنند، نیاز به تزریق وابستگی دارند.

5) اگر از ادغام قسمت جاوااسکریپتی و HTML مربوط به کامپوننت‌ها ناراضی هستید، یک راه حل جداسازی، استفاده از mixin به ازای هر کامپوننت است.

6) استفاده از mixin باعث به روزسانی، نگهداری و توسعه‌ی ساده‌تر و همچنین ماژولار بودن برنامه میشود.


کد مثال مقاله‌ی جاری 

نکته: برای اجرای برنامه و دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید:  

npm install