نظرات مطالب
ASP.NET MVC #17
کلا یک آنتی فورجری توکن برای کل صفحه کافی است. روشی که آقای رضایی کمی بالاتر مطرح کردند (قرار دادن آن در فایل layout) هم جالب است. به این صورت در همه‌جا و در تمام صفحات حضور خواهد داشت؛ آن‌هم فقط یکبار و نه بیشتر. نحوه‌ی خواندن و اضافه کردن آن نیز به صورت زیر خواهد بود:
function addToken(data) {
   data.__RequestVerificationToken = $("input[name=__RequestVerificationToken]").val();
   return data;
}
 
$.ajax({
   // .....
   data: addToken({ postId: postId }), // اضافه کردن توکن
   dataType: "html", // نوع داده مهم است
   // .....
});
سه نکته اینجا مهم است:
- data type حتما باید در این حالت html باشد.
- در قسمت data متد addToken کار افزودن خودکار آنتی فورجری‌توکن صفحه را انجام می‌دهد (محل آن مهم نیست که داخل فرم باشد یا خارج از آن).
- سطر contentType نباید ذکر شود.  
مطالب
آشنایی با WPF قسمت چهارم: کنترل ها
WPF همانند Windows Form شامل ابزارها یا کنترل‌های داخلی است که می‌توانند در تهیه‌ی یک برنامه بسیار کارآمد باشند. در این بخش به بررسی تعدادی از این کنترل‌ها می‌پردازیم و مابقی آن‌ها را در قسمت‌های آینده بررسی خواهیم کرد. در این نوشتار سعی بر این است که یک فرم ساده را با آن ایجاد کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
این فرم دارای اطلاعاتی شامل : نام، جنسیت ، زمینه‌های کاری، کشور، تاریخ تولد و تصویر می‌باشد.

TextBlock

همان Label قدیمی خودمان است که برای نمایش متون کاربر دارد. متن داخل آن بین دو تگ قرار می‌گیرد و یا از خاصیت Text آن کمک گرفته خواهد شد. حتما از خاصیت Width و height آن برای مقداردهی کمک بگیرید، زیرا در غیر آن صورت کل Container خود را خواهد پوشاند. در صورتی که متنی در مکان خود جا نشود می‌توان از دو ویژگی استفاده کرد. آن را برش داد یا به خطوط بعدی شکست. برای حذف یا برش باقی مانده متن می‌توان از خصوصیت TextTrimming استفاده کرد که سه مقدار می‌گیرد:

None مقدار پیش فرض

CharacterEllipsis با نزدیک شدن به آخر پهنای کار از ... استفاده می‌نماید. در صورتی که لیستی یا مورد مشابهی دارید میتواند بسیار کاربردی باشد.

WordEllipsis این گزینه هم مانند مورد بالاست با این تفاوت که سعی دارد تا آنجا که ممکن است خود را به آخرین حرف کلمه برساند تا شکستگی در وسط کلمه اتفاق نیفتد و آخرین کلمه کامل دیده شود و بعد ... قرار بگیرد؛ هر چند در تست‌های خودم تفاوتی مشاهده نکردم.

گزینه TextWrapping جهت شکستن یک خط به خطوط است؛ موقعی که متن شما به انتهای صفحه می‌رسد، این ویژگی باعث می‌شود متن به بیرون از پنجره نرفته و یک خط به سمت پایین حرکت کند. این گزینه سه مقدار را دارد:

تصویر زیر حالت اصلی نمایش بدون نیاز به Wrap شدن است:

None: مقدار پیش فرض که خصوصیت Wrap را به همراه ندارد.

Wrap: فعال سازی ویژگی TextWrapping

WrapWithOverflow: فرق این گزینه با گزینه بالا در این است که ، گزینه بالا در هر موقعیتی که پیش بیاید عمل خط شکن را روی عبارت یا حتی آن کلمه انجام می‌دهد. ولی در این گزینه فرصت خط شکنی مثل بالا فراهم نیست و اگر روی کلمه‌ای خط شکنی رخ دهد، مابقی آن کلمه از ناحیه‌ی خودش خارج شده و از کلمه‌ی بعدی، خط شکنی صورت می‌گیرد.

خصوصیت LineStackingStrategy:

این خصوصیت فاصله‌ی بین خطوط را با استفاده از یک واحد منطقی dp مشخص می‌کند. هر چند دو گزینه دیگر هم دارد که دو تصویر زیر را در این صفحه به شما نمایش می‌دهد:

برای ساخت فرم از یک گرید با سه ستون و 6 سطر استفاده می‌کنم.

<Grid Margin="5">
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
        <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
        
        </Grid.RowDefinitions>
</Grid>
در ستون اول نام فیلدهای مورد نظر را می‌نویسیم و در ستون دوم هم کنترل‌های مد نظر هر فیلد را قرار خواهیم داد. در صورتی که دوست دارید کار از راست به چپ پشتیبانی کند از گزینه OverflowDirection در تگ پنجره Window استفاده نمایید.
در داخل گرید بعد از تعریف سطر و ستون، همانطور که قبلا توضیح دادیم کنترل‌های TextBlock را اضافه می‌کنیم:
<TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Name</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="1" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Gender</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="2" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Field Of Work</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="3" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Country</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="4" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Birth Date</TextBlock>

<TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>
برای فیلد نام، از کنترل TextBox استفاده کردم که با محدود کردن Width آن اندازه ثابت به آن دادم. در صورتی که width ذکر نشود یا به Auto ذکر شود، در صورتی که متنی که کاربر تایپ می‌کند، بیش از اندازه تعیین شده کنترل Textbox باشد، کنترل هم همراه متن بزرگتر خواهد شد و تا پایان محدوده سلولی اش در گرید کش خواهد آمد.

Buttons 
برای فیلد جنسیت Gender هم از RadioButton کمک گرفتم که با استفاده از خاصیت GroupName می‌توان دسته‌ای از این کنترل‌ها را با هم مرتبط ساخت تا با انتخاب یک آیتم جدید از همان گروه، آیتم قبلی که انتخاب شده بود از حالت انتخاب خارج شده و آیتم جدیدی انتخاب شود. از خاصیت IsChecked می‌توان برای انتخاب یک آیتم بهره برد.

به صورت کلی دکمه‌ها به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • Button
  • ToggleButton
  • CheckBox
  • RadioButton

که همگی این عناصر از کلاسی به نام ButtonBase مشتق شده اند. کد زیر RadioButton‌ها را به صورت عمودی چینش کرده است:

<StackPanel Orientation="Vertical" Grid.Row="1" Grid.Column="1" Margin="10">
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoMale" IsChecked="True" >Male</RadioButton>
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
        </StackPanel>
برای فیلد زمینه کاری ، لیست کشورها و تاریخ تولد از کدهای زیر کمک گرفتم:
<StackPanel Orientation="Horizontal" Grid.Row="2" Grid.Column="1" Margin="10">
            <CheckBox Name="ChkActor" >Actor/Actress</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkDirector" >Director</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkProducer" >Producer</CheckBox>
        </StackPanel>

        <ListBox Grid.Row="3" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80">
        <ListBoxItem>
                <TextBlock>UnitedStates</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >UK</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >France</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >Japan</TextBlock>
            </ListBoxItem>
        </ListBox>

        <Calendar Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10"></Calendar>
برای لیست کشورها می‌توان از یک ListBox یا ComboBox استفاده کرده که هر آیتم داخل آنها در یک تگ ListBoxItem یا ComboBoxItem قرار می‌گیرد. اگر از حالت ListBox استفاده می‌کنید، در صورتی که آیتم‌ها از ارتفاع لیست بیشتر شود به طور خودکار یک Scrollbar برای آن‌ها در نظر گرفته خواهد شد و نیازی نیست که آن را دستی اضافه کنید.
برای تصویر شخص، قصد دارم آن را در گوشه‌ی سمت راست و بالا قرار دهم. برای همین محل ستون آن را ستون سوم یا اندیس دوم انتخاب کرده و از آنجا که این عکس حالت پرسنلی دارد، می‌تواند چند سطر را به خود اختصاص دهد که با کمک خاصیت Rowspan، چهار سطر، کنترل را ادامه دادم. برای ستون‌ها هم می‌توان از خاصیت ColumnSpan استفاده کرد. همچنین دوست دارم یک دکمه هم روی تصویر در گوشه‌ی سمت چپ و پایین قرار داده که کاربر با انتخاب آن به انتخاب عکس یا تغییر آن بپردازد. برای همین از یک پنل گرید استفاده کردم و کنترل دکمه را روی تصویر قرار دادم. همپوشانی کنترل‌ها در اینجا صورت گرفته است.

 <Grid Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.RowSpan="4">
            <Grid.RowDefinitions>
                <RowDefinition Height="*"></RowDefinition>
            </Grid.RowDefinitions>
            <Grid.ColumnDefinitions>
                <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            </Grid.ColumnDefinitions>
            <Image HorizontalAlignment="Right" Source="man.jpg" Stretch="UniformToFill" VerticalAlignment="Top" Width="100" Height="150"></Image>
            <Button Width="25" Height="15"    Padding="0"  HorizontalAlignment="Left" VerticalAlignment="Bottom" Margin="0,0,0,83">
                 <TextBlock VerticalAlignment="Center" Margin="0 -7 0 0">...</TextBlock>
            </Button>
        </Grid>
خاصیت Stretch کنترل Image در بالا، نحوه‌ی نمایش تصویر را نشان می‌دهد که چهار مقدار دارد:
None: تصویر، اندازه‌ی اصلی خود را حفظ کرده و هر مقدار آن که در کنترل جا شود، نمایش می‌یابد و بسته به سایز تصویر ممکن است گوشه هایی از تصویر نمایش نیابد.
Fill: تصویر را داخل کنترل به زور جا داده تا پهنا و ارتفاع عکس، هم اندازه کنترل می‌شود.
Uniform: تصویر بزرگ را با در نظر گرفتن نسبت پهنا و ارتفاع تصویر، با یکدیگر در کنترل جا می‌دهد.
UniformToFill: تصویر، کل کنترل را می‌گیرد ولی نسبت پهنا و عرض را حفظ کرده ولی قسمت هایی از تصویر در کنترل دیده نمی‌شود.

همانطور که قبلا هم گفتیم، خود کنترل دکمه شامل زیر کنترل‌هایی می‌شود که یکی از آن‌ها TextBlock است و از طریق خصوصیت *.TextBlock دیگر خصوصیات آن قابل تنظیم است و البته برای خصوصی سازی بیشتر هم می‌توان یک TextBlock را به صورت Nested یعنی داخل تگ Button تعریف کنید که ما همین کار را کرده ایم.
فرم نهایی ما به صورت زیر است:


در صورتی که دوست دارید جهت ListBox را از عمودی به افقی تغییر دهید می‌توانید از پنل‌های Stack یا Wrap استفاده کنید که تعریف آن به شکل زیر است:
<ListBox>
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <VirtualizingStackPanel Orientation="Horizontal" />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>

بدین صورت ListBox به شکل زیر تغییر می‌یابد:



و در صورتی که می‌خواهید Scroll حذف شود و از Wrap استفاده کنید، کد را به شکل زیر تعریف کنید. فراموش نکنید که اسکرول افقی را غیرفعال کنید؛ وگرنه نتیجه کار به شکل بالا خواهد بود.
<ListBox ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled">
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <WrapPanel />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>
نتیجه:

Calendar
تقویم یکی دیگر از کنترل‌های موجود است که شامل خصوصیات زیر است:
DisplayDate: تاریخ پیش فرض و اولیه تقویم را مشخص می‌کند؛ در صورتی که ذکر نشود تاریخ جاری درج می‌شود.
<Calendar DisplayDate="01.01.2010" />
از خصوصیات دیگر در این زمینه می‌توان به DisplayDateStart و DisplayDateEnd اشاره کرد که محدوه‌ی نمایش تاریخ تقویم را مشخص می‌کند. کد زیر تنها تاریخ‌های روز اول ماه ابتدای سال 2015، تا روز اول ماه پنجم 2015 را نمایش می‌دهد:
<Calendar DisplayDateStart="01.01.2015" DisplayDateEnd="05.01.2015" />


SelectionMode: نحوه‌ی انتخاب تاریخ را مشخص می‌کند:
SingleDate: فقط یک تاریخ قابل انتخاب است.
SingleRange: می‌توانید از یک تاریخ تا تاریخ دیگر را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید مجددا چند انتخاب دیگر را در جای جای تقویم داشته باشید. مثلا از تاریخ 5 آپریل تا 10 آپریل را انتخاب کرده‌اید؛ ولی دیگر نمی‌توانید تاریخ 15 آپریل یا محدوده‌ی 15 آپریل تا 20 آپریل را انتخاب کنید. چون تنها قادر به انتخاب یک رنج یا محدوده تاریخی هستید.
MultipleRanges: بر خلاف گزینه‌ی بالایی هر محدوده تاریخی قابل انتخاب است.
<Calendar SelectionMode="MultipleRange" />

نکته بعدی در مورد غیرفعال کردن بعضی از تاریخ هاست که شما قصد ندارید به کاربر اجازه دهید آن‌ها را انتخاب کند. برای مثال تاریخ‌های 1 آپریل تا 10 آپریل را از دسترس خارج کنید. برای همین از خصوصیت BlackoutDates استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تعریف آن به شرح زیر است که در این کد دو محدوده‌ی تاریخی غیر فعال شده اند:
<Calendar>
    <Calendar.BlackoutDates>
        <CalendarDateRange Start="01/01/2010" End="01/06/2010" />
        <CalendarDateRange Start="05/01/2010" End="05/03/2010" />
    </Calendar.BlackoutDates>
</Calendar>



DisplayMode
: به طور پیش فرض، تقویم ماه‌ها را نشان می‌دهد ولی میتوانید آن را توسط این خصوصیت روی سال یا دهه و ماه هم تنظیم کنید.
با انتخاب سال Year، تقویم ماه‌های یک سال را نمایش می‌دهد.
با انتخاب دهه Decades سال‌های یک دهه‌ی تعیین شده را نشان می‌دهد و با انتخاب ماه Month روز‌های هر ماه در آن نمایش داده می‌شود.
در هنگام انتخاب این گزینه، به داخل تقویم نگاه نکنید، بلکه به سر تیتر آن نگاه کنید.
<Calendar DisplayMode="Year" />



مطالب
آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت اول - معرفی
Postman یک ابزار متکی به خود چند سکویی، رایگان و فوق العاده‌ای است جهت توسعه و آزمایش Web API‌ها (HTTP Restful APIs). برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید. البته پیشتر افزونه‌ای، مخصوص کروم را نیز ارائه کرده بودند که دیگر پشتیبانی نمی‌شود و اگر بر روی مرورگر شما نصب است، بهتر است آن‌را حذف کنید.


شروع به کار با Postman

پس از نصب و اجرای Postman، در ابتدا درخواست می‌کند که اکانتی را در سایت آن‌ها ایجاد کنید. البته این مورد اختیاری است و امکان ذخیره سازی بهتر کارها را فراهم می‌کند. همچنین در اولین بار اجرای برنامه، یک صفحه‌ی دیالوگ انتخاب گزینه‌های مختلف را نمایش می‌دهد که می‌توانید نمایش آتی آن‌را با برداشتن تیک Show this window on launch، غیرفعال کنید.


رابط کاربری Postman، از چندین قسمت تشکیل می‌شود:
1) Request builder
در قسمت سمت راست و بالای رابط کاربری Postman می‌توان انواع و اقسام درخواست‌ها را جهت ارسال به یک Web API، ساخت و ایجاد کرد. توسط آن می‌توان HTTP method، آدرس، بدنه، هدرها و کوکی‌های یک درخواست را تنظیم کرد. برای مثال در اینجا httpbin.org را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی send کلیک کنید:


2) قسمت نمایش Response
پس از ارسال درخواست، بلافاصله، نتیجه‌ی نهایی را در ذیل قسمت ساخت درخواست، می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا status code بازگشتی از سرور و همچنین response body را مشاهده می‌کنید. به علاوه نوع خروجی را نیز HTML تشخیص داده‌است و با توجه به اینکه این درخواست، به یک وب سایت معمولی بوده‌است، طبیعی می‌باشد.
همچنین در این خروجی، سه برگه‌ی pretty/raw/preview نیز قابل مشاهده هستند. حالت pretty آن‌را که به همراه syntax highlighting است، مشاهده می‌کنید. اگر حالت نمایش raw را انتخاب کنید، حالت متنی و اصل خروجی بازگشتی از سمت سرور را مشاهده خواهید کرد. برگه‌ی preview آن، این خروجی را شبیه به یک مرورگر نمایش می‌دهد.

3) قسمت History
با ارسال این درخواست، در سمت چپ صفحه، تاریخچه‌ی این عملیات نیز درج می‌شود:


4) رابط کاربری چند برگه‌ای
برای ارسال یک درخواست جدید، یا می‌توان مجددا یکی از گزینه‌های History را انتخاب کرد و آن‌را ارسال نمود و یا می‌توان در همان قسمت سمت راست و بالای رابط کاربری، بر روی دکمه‌ی + کلیک و برگه‌ی جدیدی را جهت ایجاد درخواستی جدید، باز کرد:


در اینجا درخواستی را به endpoint جدید https://httpbin.org/get ارسال کرده‌ایم که در آن نوع پروتکل HTTPS نیز صریحا ذکر شده‌است. اگر به خروجی دریافتی از سرور دقت کنید، اینبار نوع بازگشتی را JSON تشخیص داده‌است که خروجی متداول بسیاری از HTTP Restful APIs است. در این حالت، انتخاب نوع نمایش pretty/raw/preview آنچنان تفاوتی را ایجاد نمی‌کند و همان حالت pretty که syntax highlighting را نیز به همراه دارد، مناسب است.


ارسال کوئری استرینگ‌ها توسط Postman

برای ارسال درخواستی به همراه کوئری استرینگ‌ها مانند https://httpbin.org/get?param1=val1&param2=val2، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:


یا می‌توان مستقیما URL فوق را وارد کرد و سپس بر روی دکمه‌ی send کلیک نمود و یا در ذیل این قسمت، در برگه‌ی Params نیز این کوئری استرینگ‌ها به صورت key/valueهایی ظاهر می‌شوند که وارد کردن آن‌ها به این نحو ساده‌تر است؛ خصوصا اگر تعداد این پارامترها زیاد باشد، تغییر پارامترها و آزمایش آن‌ها توسط این رابط کاربری گرید مانند، به سهولت قابل انجام است. همچنین جائیکه علامت check-mark را مشاهده می‌کنید، می‌توان اشاره‌گر ماوس را قرار داد تا آیکن تغییر ترتیب پارامترها نیز ظاهر شود. به این ترتیب توسط drag & drop می‌توان ترتیب این ردیف‌ها را تغییر داد:


اگر نیازی به پارامتری ندارید، می‌توانید با عبور اشاره‌گر ماوس از روی یک ردیف، علامت ضربدر حذف کلی آن ردیف را نیز مشاهده کنید و یا با برداشتن تیک هر کدام می‌توان به سادگی و بسیار سریع، بجای حذف یک پارامتر، آن‌را غیرفعال و یک URL جدید را تولید و آزمایش کرد که برای آزمایش دستی حالت‌های مختلف یک API، صرفه‌جویی زمانی قابل توجهی را فراهم می‌کند.


ذخیره سازی عملیات انجام شده

تا اینجا اگر به رابط کاربری تولید شده دقت کنید، بالای هر برگه، یک علامت دایره‌ای نارنجی رنگ، قابل مشاهده‌است که به معنای عدم ذخیره سازی آن برگه‌است.


در همینجا بر روی دکمه‌ی Save کنار دکمه‌ی Send کلیک کنید. اگر دقت کنید، دکمه‌ی Save دیالوگ ظاهر شده غیرفعال است:


علت اینجا است که در Postman نمی‌توان یک تک درخواست را به صورت مستقل ذخیره کرد. Postman درخواست‌ها را در مجموعه‌های خاص خودش (collections) مدیریت می‌کند؛ چیزی شبیه به پوشه‌ی bookmarks، در یک مرورگر. بنابراین در همینجا بر روی لینک Create collection کلیک کرده و برای مثال نام گروه دلخواهی را مانند httpbin وارد کنید. سپس بر روی دکمه‌ی check-mark کنار آن کلیک نمائید تا این مجموعه ایجاد شود.


اکنون پس از ایجاد این مجموعه و انتخاب آن، دکمه‌ی Save to httpbin در پایین صفحه ظاهر می‌شود.
به صورت پیش‌فرض، نام فیلد درخواست، در این صفحه‌ی دیالوگ، همان آدرس درخواست است که قابلیت ویرایش را نیز دارد. بنابراین برای مثال فیلد request name را به Get request تغییر داده و سپس بر روی دکمه‌ی Save to httpbin کلیک کنید.


نتیجه‌ی این عملیات را در برگه‌ی Collections سمت چپ صفحه می‌توان مشاهده کرد. در این حالت اگر درخواست مدنظری را انتخاب کنید و سپس جزئیات آن‌را ویرایش کنید، مجددا همان علامت دایره‌ای نارنجی رنگ، بالای برگه‌ی ساخت درخواست ظاهر می‌شود که بیانگر حالت ذخیره نشده‌ی این درخواست است. اکنون اگر بر روی دکمه‌ی Save کنار Send کلیک کنید، در همان آیتم گروه جاری انتخابی، به صورت خودکار ذخیره و بازنویسی خواهد شد.


ارسال درخواست‌هایی از نوع POST

برای آزمایش ارسال یک درخواست از نوع Post، مجددا بر روی دکمه‌ی + کنار آخرین برگه‌ی باز شده کلیک می‌کنیم تا یک برگه‌ی جدید باز شود. سپس در ابتدا، نوع درخواست را از Get پیش‌فرض، به Post تغییر می‌دهیم:


در این حالت آدرس https://httpbin.org/post را وارد کرده و سپس برگه‌ی body را که پس از انتخاب حالت Post فعال شده‌است، انتخاب می‌کنیم:


در اینجا برای مثال گزینه‌ی x-www-form-urlencoded، همان حالتی است که اطلاعات را از طریق یک فرم واقع در صفحات وب به سمت سرور ارسال می‌کنیم. اما اگر برای مثال نیاز باشد تا اطلاعات را با فرمت JSON، به سمت Web API ای ارسال کنیم، نیاز است گزینه‌ی raw را انتخاب کرد و سپس قالب پیش‌فرض آن‌را که text است به JSON تغییر داد:


در اینجا برای مثال یک payload ساده را ایجاد کرده و سپس بر روی دکمه‌ی send کلیک کنید تا به عنوان بدنه‌ی درخواست، به سمت Web API ارسال شود:


که نتیجه‌ی آن چنین خروجی از سمت سرور خواهد بود:


در یک قسمت آن، raw data ما مشخص است و در قسمتی دیگر، اطلاعات با فرمت JSON، به درستی تشخیص داده‌است.
در ادامه بر روی دکمه‌ی Save این برگه کلیک کنید. در صفحه‌ی باز شده، نام پیش‌فرض آن‌را که آدرس درخواست است، به Post request تغییر داده، گروه httpbin را انتخاب و سپس بر روی دکمه‌ی Save to httpbin کلیک کنید:


اکنون مجموعه‌ی httpbin به همراه دو درخواست است:


برای آزمایش آن، تمام برگه‌های باز را با کلیک بر روی دکمه‌ی ضربدر آن‌ها ببندید. در ادامه اگر بر روی هر کدام از آیتم‌های این مجموعه کلیک کنید، جزئیات آن قابل بازیابی خواهد بود.
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
نظرات مطالب
استخراج تمام XPathهای یک محتوای HTMLایی به کمک کتابخانه HtmlAgilityPack
این صفحه 1256 است.
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=windows-1256">
در کدهای فوق به این شکل باید تنظیم شود:
using (var client = new WebClient { Encoding = Encoding.GetEncoding("windows-1256") })
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
ساده شدن «روش تعریف data binding دو طرفه در کامپوننت‌ها» در دات نت 7

در نکته‌ی فوق، روش تعریف data binding دو طرفه را در کامپوننت‌ها بررسی کردیم. برای مثال اگر بخواهیم کامپوننت سفارشی ما دارای ویژگی bind-Value@ باشد، باید حداقل توسط دو پارامتر زیر پشتیبانی شود:
[Parameter] public string Value { set; get; }
[Parameter] public EventCallback<string> ValueChanged { get; set; }
که در اینجا باید قسمت setter مربوط به خاصیت Value را هم بازنویسی کنیم و توسط آن، با فراخوانی ValueChanged.InvokeAsync، به استفاده کننده اطلاع دهیم که مقدار Value تغییر کرده‌است. این قسمت بازنویسی در دات نت 7 به صورت زیر قابل حذف شدن است (نام فرضی کامپوننت زیر، MyInput است):
<input @bind:get="Value" @bind:set="ValueChanged" />

@code {
    [Parameter]
    public TValue Value { get; set; }
    
    [Parameter]
    public EventCallback<TValue> ValueChanged { get; set; }
}
در دات نت 7، دو binding modifier جدید bind:get و bind:set جهت تعریف ساده‌تر two-way data-binding اضافه شده‌اند که باید به همراه هم اضافه شوند. توسط bind:get، مقدار در حال تغییر و توسط bind:set، یک callback را که پس از تغییر این مقدار فراخوانی می‌شود، مشخص می‌کنیم و ... همین! پس از این تعاریف دیگر نیازی به بازنویسی قسمت set پارامتر Value مانند قبل نیست و اکنون می‌توان به bind-Value@ دو طرفه به صورت زیر دسترسی یافت:
<MyInput @bind-Value="text" />

@code {
    string text = "Type something great!";
}
اشتراک‌ها
تفاوت عملکرد async و defer در تگ script

در حالت عادی وقتی script در حال لود شدن است، پارس HTML صفحه متوقف شده تا زمانی که لود تمام شده و اجرا گردد. اما در حالتی که از async یا defer استفاده می‌شود ...

تفاوت عملکرد async و defer در تگ script
نظرات مطالب
آموزش TypeScript #1
باسلام
ممنون از مطالب مفیدتون
ایا می‌تونیم مثل جاوااسکریپت داخل صفحات html  با استفاده از تگ script  برنامه typescript  بنویسیم
مطالب
پیدا کردن وابستگی‌های اشیاء در SQL Server

با بالا رفتن تعداد اشیاء تعریف شده در SQL server ، نگهداری آنها نیز مشکل‌تر می‌شود. در این حالت تغییر کوچکی در یکی از اشیاء ممکن است باعث از کار افتادن قسمتی از سیستم شود. بنابراین قبل از هر گونه تغییری در یک شیء، ابتدا باید سایر اشیاء وابسته به آن‌ را یافت و در نظر داشت ( dependencies ). برای این منظور ( impact analysis ) راه‌کارهای مختلفی در SQL server وجود دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

الف) استفاده از امکانات management studio (اس کیوال سرور 2005 به بعد)

ساده‌ترین راه ممکن که گزارش مفصلی را نیز ارائه می‌دهد، کلیک بر روی یک شیء در management studio و انتخاب گزینه view dependencies است (شکل زیر).


در صفحه ظاهر شده می‌توان اشیایی را که شیء مورد نظر به آنها وابسته است، مشاهده نمود یا برعکس (اشیایی که عملکرد آنها وابسته به شیء انتخابی است را نیز می‌توان ملاحظه کرد).

ب) کوئری گرفتن از جداول سیستمی

امکانات قسمت قبل را با استفاده از اطلاعات جدول syscomments نیز می‌توان شبیه سازی کرد. در این جدول اطلاعات تعاریف کلیه view ، trigger ، رویه‌های ذخیره شده و غیره نگهداری می‌شود. برای مثال فرض کنید قصد داریم در جدول Orders دیتابیس Northwind ، نام فیلد OrderDate را تغییر دهیم. قبل از این‌کار بهتر است کوئری زیر را اجرا کنیم تا نام اشیاء وابسته را بدست آوریم:
SELECT NAME
FROM syscomments c
JOIN sysobjects o
ON c.id = o.id
WHERE TEXT LIKE '%OrderDate%'
AND TEXT LIKE '%Orders%'


این روش انعطاف پذیری بیشتری را نسبت به امکانات قسمت الف ، ارائه می‌دهد. برای نمونه فرض کنید می‌خواهید در یک دیتابیس کلیه اشیایی که عملیات delete را انجام می‌دهند پیدا کنید (جستجوی اشیاء حاوی یک عبارت خاص). در این مورد خواهیم داشت:

SELECT NAME
FROM syscomments c
JOIN Northwind.dbo.sysobjects o
ON c.id = o.id
WHERE TEXT LIKE '%delete%'

ج) استفاده از رویه ذخیره شده سیستمی sp_depends

جدول سیستمی دیگری در اس کیوال سرور به نام sysdepends وجود دارد که اطلاعات وابستگی‌های اشیاء در آن‌ها نگهداری می‌شود. برای دسترسی به اطلاعات این جدول ، اس کیوال سرور رویه ذخیره شده سیستمی sp_depends را ارائه داده است. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم لیست اشیایی را که به جدول Oredres دیتابیس Northwind وابسته هستند، پیدا کنیم. در این حالت داریم:
USE Northwind
EXEC sp_depends 'Orders'


د) استفاده از schema view

با استفاده از view سیستمی INFORMATION_SCHEMA.ROUTINES ، که از ترکیب جداول syscolumns و sysobjects ایجاد شده است نیز می‌توان عملکرد sp_depends را شبیه سازی کرد اما جداول و view ها از گزارش آن حذف شده‌اند.
SELECT routine_name,
routine_type
FROM INFORMATION_SCHEMA.ROUTINES
WHERE routine_definition LIKE '%Orders%'

در جدول زیر مقایسه‌ای از امکانات و گزارش حاصل از این چهار روش با هم مقایسه شده‌اند:



ه) استفاده از برنامه SQL Dependency Tracker

نسخه آزمایشی برنامه ذکر شده را از این آدرس می‌توان دریافت کرد.


همانطور که ملاحظه می‌کنید این جستجوها بر روی اطلاعات ذخیره شده در اس کیوال سرور صورت می‌گیرند و اگر در کدهای خود در خارج از اس کیوال سرور مخلوطی از عبارات اس کیوال را داشته باشید، نگهداری آنها بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین تا حد ممکن باید عملیات مرتبط را در دیتابیس و توسط اشیاء اس کیوال سرور مانند رویه‌های ذخیره شده، view ها و امثال آن‌ها انجام داد تا این جدا سازی به‌خوبی صورت گرفته و در زمان نیاز به انجام تغییرات، ردگیری اشیاء وابسته به‌سادگی صورت گیرد.


نظرات مطالب
نحوه ارتقاء برنامه‌های موجود MVC3 به MVC4
با سلام
زمانی که در PartialView‌ها نیاز به Jquery Validator است در صورتی که آنها را در فایل Layout و در قسمت Body به صورت 
 @Scripts.Render("~/bundles/jquery")
 @Scripts.Render("~/bundles/jqueryval")
 تعریف نماییم و آنها نیز در فایل BundleConfig تعریف شده باشند، آیا نیاز است که ما دوباره آنها را بصورت 
<script src="~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js"></script>
<script src="~/Scripts/jquery.validate.min.js"></script>
<script src="~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
در PartialView‌ها تعریف نماییم؟ اگه خیر پس چرا جواب نمیده؟