مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 3#
در ادامه مطلب قبلی آموزش (jQuery) جی کوئری 2# به ادامه بحث می‌پردازیم.

انتخاب عناصر صفحه
در پستهای قبل (^ و ^) با بسیاری از توانایی‌ها و کارکردهای jQuery شامل توانایی‌های آن برای انتخاب عناصر موجود در صفحه تا تعریف توابع جدید و استفاده از آنها به محض آماده شدن صفحه آشنا شدیم.
در این پست و پست بعدی توضیحات تکمیلی در خصوص دو مورد از توانایی‌های jQuery و البته تابع ()$ خواهیم داشت که مورد اول، انتخاب عناصر صفحه با استفاده از انتخاب کننده‌ها و مورد دوم ایجاد عناصر جدید می‌باشد.
در بسیاری از مواقع برای تعامل با صفحه اینترنتی نیاز به تغییر دادن بخشی از یکی از اشیا موجود در صفحه داریم. اما پیش از آنکه قادر باشیم آنها را تغییر دهیم، ابتدا باید با استفاده از مکانیزمی شی مورد نظر را مشخص و سپس آن را انتخاب کنیم تا پس از آن قادر به اعمال تغییری در آن باشیم. بنابراین اجازه دهید تا به یک بررسی عمیق از راه‌های مختلف انتخاب عناصر صفحه و ایجاد تغییر در آنها بپردازیم.

1-انتخاب عناصر صفحه برای ایجاد تغییر

اولین قدم برای استفاده از هر گونه تابع jQuery، مشخص کردن و انتخاب عناصری است که می‌خواهیم تابع روی آن عناصر اعمال شود. گاهی اوقات انتخاب این مجموعه عناصر با یک توضیح ساده مشخص می‌شود، برای مثال "تمام عناصر پاراگراف موجود در صفحه". اما گاهی اوقات مشخص کردن این مجموعه نیاز به توضیح پیچیده‌تری دارد، برای مثال "تمام عناصر لیست در صفحه که دارای کلاس listElement هستند و لینکی دارند که اولین عضو آن لیست می‌باشد".
خوشبختانه jQuery یک مکانیزم بسیار قوی و قدرتمند ارایه کرده است که انتخاب هر عنصری از صفحه را به سادگی امکان پذیر می‌سازد. انتخاب کننده‌های jQuery از ساختار مربوط به CSS استفاده می‌کنند، بنابراین ممکن است شما هم اکنون با تعداد زیادی از آنها آشنا باشید . در ادامه شمار بیشتر و قدرتمندتری خواهید آموخت.
برای درک بهتر شما از مطالب مربوط به بخش انتخاب کننده ها، یک مثال آماده مختص به این مبحث، در قالب یک صفحه اینترنتی، را در فایل صفحه کارگاهی قرار داده ایم، این فایل در ادرس chapter2/lab.selector.htm قابل دسترسی می‌باشد. این مثال از پیش آماده و کامل (نوشته شده توسط نویسنده کتاب)، این امکان را به شما می‌دهد تا با وارد کردن یک رشته، به عنوان پارامتر انتخاب کننده، در همان زمان عنصر انتخاب کننده در صفحه را رویت کنید. زمانی که این صفحه را اجرا می‌کنید تصویری مانند زیر ظاهر خواهد شد.


برای درک بهتر مطالب این سلسله پست‌ها می‌توانید فایل‌های کتاب را از آدرس اصلی آن یا از این آدرس در همین سایت دانلود نمایید.
این صفحه سه پنجره مجزا دارد. در پنجره سمت چپ ، یک textBox و یک دکمه دیده می‌شود، که با وارد کردن یک انتخاب کننده در textBox و فشردن دکمه، عنصر مورد نظر در پنجره سمت راست انتخاب می‌شود. برای شروع در textBox عبارت li را بنویسید و دکمه Apply را کلیک کنید.
با انجام این عمل تصویر زیر باید خروجی شما باشد. می‌توانید حالت‌های دیگر را خودتان امتحان کنید.


1-1- استفاده از انتخاب کننده‌های ابتدایی CSS
برنامه نویسان وب برای اعمال فرمت‌های ظاهری گوناگون به بخش‌ها و عناصر مختلف یک صفحه اینترنتی، از ایک راه بسیار ساده، در عین حال قدرتمند و کارا استفاده می‌کنند که در تمام مرورگرهای مختلف نیز جوابگو باشد. این انتخاب کننده‌ها عناصر را بر اساس نام شناسه آنها، نام کلاس و یا ساختار سلسله مراتبی موجود در صفحه انتخاب می‌کنند.
در زیر به معرفی چند نمونه از این انتخاب کننده‌های ساده CSS می‌پردازیم:
  • a   : تمام عناصر <a> را انتخاب می‌کند.
  • specialID# : عنصری را که دارای ID با عنوان specialID باشد انتخاب می‌کند.
  • specialClass.               : عناصری را که دارای کلاس specialClass هستند انتخاب می‌کند.
  • a#specialID.specialClass : این عبارت عنصری را انخاب می‌کند که شناسه آن specialID باشد، به شرط آنکه این عنصر <a> باشد و دارای کلاس specialClass نیز باشد را انتخاب می‌کند.
  • p a.specialClass: تمام عناصر لینک (<a>) را که دارای کلاس specialClass باشند و درون یک عنصر پاراگراف (<p>) قرار گرفته باشند را انتخاب می‌کند.

این انتخاب کننده‌ها شاید ساده به نظر برسند، اما در بسیاری از مواقع پاسخگوی ما می‌باشند؛ به علاوه آنه که با ادغام این انتخاب کننده‌های ساده، ما می‌توانیم انتخاب کننده‌های پیچیده‌تر و تخصصی‌تر ایجاد کنیم.

نکته مثبت در مورد انتخاب کننده‌های CSS این است که از همین انتخاب کننده‌ها می‌توانیم در jQuery نیز استفاده کنیم. برای این کار تنها کافیست انتخاب کننده مورد نظر را به تابع ()$ ارسال کنیم. در زیر یک نمونه را مشاهده می‌کنید:

$("p a.specialClass")
به جز چند مورد خاص که استثنا وجود دارد، CSS3 و jQuery کاملا با هم سازگاری دارند. بنابراین انتخاب عناصر به این شکل طبیعی خواهد بود. به عبارتی دیگر هر عنصر که از این طریق توسط CSS انتخاب شود، همان انتخاب حاصل انتخاب کننده jQuery نیز خواهد بود. اما باید به این نکته توجه داشت که jQuery وابسته به CSS نیست و اگر مرورگری پیاده سازی استانداردی برای CSS نداشته باشد، انتخاب کننده jQuery به مشکل بر نمی‌خورد، بلکه jQuery انتخاب خود را به درستی انجام می‌دهد، چرا که jQuery از قوانین استاندارد W3C تبعیت می‌کند.

2-1- استفاده از انتخاب کننده‌های فرزند (Child) ، نگهدارنده (Container) و صفت (Attribute)

برای انتخاب کننده‌های پیشرفته تر، jQuery از جدیدترین مرورگرهایی که CSS را پشتیبانی می‌کنند، استفاده می‌کند که می‌توان به Mozilla Firefox, Internet Explorer 7, Safariو سایر مرورگرهای پیشرفته (مدرن) اشاره کرد. این انتخاب کننده‌های پیشرفته شما را قادر می‌سازند تا مستقیما فرزند یک عنصر را انتخاب کنید و یا از ساختار سلسله مراتبی عناصر صفحه، مستقیما به عنصر مورد نظر دسترسی داشته باشید و یا حتی تمام عناصری که یک صفت خاص را شامل می‌شوند، انتخاب کنید. گاهی اوقات انتخاب فرزندی از یک شی برای ما مطلوب است. برای مثال ممکن است ما به چند مورد از یک لیست احتیاج داشته باشیم، نه یک زیر مجموعه ای از آن لیست. به قطعه کد زیر که از صفحه کارگاهی این پست گرفته شده است دقت نمایید:

<ul>
   <li><a href="http://jquery.com">jQuery supports</a>
      <ul>
            <li><a href="css1">CSS1</a></li>
            <li><a href="css2">CSS2</a></li>
            <li><a href="css3">CSS3</a></li>
            <li>Basic XPath</li>
       </ul>
    </li>
    <li>jQuery also supports
        <ul>
             <li>Custom selectors</li>
             <li>Form selectors</li>
         </ul>
      </li>
</ul>
حال فرض کنید از این ساختار، لینک وب سایت jQuery مد نظر ماست و این کار بدون انتخاب سایر لینک‌های مربوط به CSS مطلوب است. اگر بخواهیم از دستور‌های انتخاب کننده CSS استفاده کینم، دستوری به شکل ul.myList li a خواهیم داشت. اما متاسفانه این دستور تمام لینک‌های این ساختار را انتخاب میکند، زیرا همه آنها لینک هایی در عنصر li می‌باشند. با نوشتن این دستور در صفحه کارگاهی خروجی به شکل زیر خواهد بود:
راه حل مناسب برای انتخاب چنین حالتی استفاده از انتخاب فرزند می باشد که به این منظور Parent (والد) و Child (فرزند)، به وسیله یک کاراکتر < از یکدیگر جدا می‌شوند:
p > a
این دستور تنها لینک (<a>) هایی را بر می‌گرداند که فرزند مستقیم یک عنصر <p> می‌باشند. بنابراین اگر در یک <p> لینکی در عنصر <span> معرفی شده باشد، این لینک انتخاب نمی‌شود، چرا که فرزند مستقیم <p> به حساب نمی‌آید. در مورد مثال لینک‌های موجود در لیست، می‌توانیم دستور زیر را به منظور انتخاب لینک مورد نظرمان استفاده کنیم:
ul.myList > li > a
 دستور انتخاب فوق از میان عناصر <ul>، عنصری را که دارای کلاس myList می‌باشد، انتخاب می‌کند و پس از آن لینکهایی (<a>) که فرزند مستقیم گزینه‌های آن هستند، برگردانده می‌شوند. همانگونه که در شکل زیر مشاهده می‌کنید لینک‌های زیرمجموعه عنصر <ul> انتخاب نمی‌شوند، زیرا فرزند مستقیم این عنصر محصوب نمی‌شوند.

انتخاب کننده‌های صفت نیز بسیار قدرتمند می‌باشند و ما را تواناتر می‌سازند، فرض کنید برای منظوری خاص قصد دارید به تمام لینک‌های موجود در صفحه که به مکانی خارج از این وب سایت اشاره دارند، رفتاری را اضافه کنید (مثلا مانند همین سایت به کنار آنها یک آیکن اضافه نمایید) . فرض کنید این کد (کد موجود در مثال کارگاهی) را در صفحه خود دارید:
<li><a href="http://jquery.com">jQuery supports</a>
    <ul>
          <li><a href="css1">CSS1</a></li>
          <li><a href="css2">CSS2</a></li>
          <li><a href="css3">CSS3</a></li>
          <li>Basic XPath</li>
     </ul>
</li>
موردی که یک لینک با اشاره به وب سایت خارجی را از سایر لینک‌ها متمایز می‌سازد، شروع شدن مقدار صفت href آن با //:http می‌باشد. انتخاب لینک هایی که مقدار href آنها با //:http آغاز می‌شود، به سهولت و از طریق دستور زیر صورت می‌پذیرد:
a[href^=http://]
این دستور باعث انتخاب تمام لینک هایی که مقدار صفت href آنها دقیقا با //:http آغاز می‌شود، می‌گردد. علامت ^ موجب می‌شود تابررسی، لزوما از ابتدای مقادیر صورت پذیرد و از آنجا که استفاده از این کاراکتر در سایر عبارات منظم به همین منظور صورت می‌پذیرد، به خاطر سپردن آن دشوار نخواهد بود.
می توانید این کد را در صفحه کار گاهی تست کنید.
را‌های دیگری برای استفاده از انتخاب کننده‌های صفت وجود دارد.

form[method]
این دستور تمام عناصر <form> را که یک صفت method دارند را انتخاب می‌کند.

input[type=text]
این انتخاب کننده تمام عناصر input را که type آنها برابر text با شد انتخاب می‌کند.
دستور زیر مثالی دیگر برای بررسی یک مقدار بر اساس کاراکترهای نخست آن می‌باشد:
div[title^=my]
همانطور که از دستور فوق بر میآید، عناصر div که مقدار title آنها با رشته my اغاز می‌شود، هدف این انتخاب کننده خواهد بود.
اما اگر بخواهیم تنها بر اساس کاراکتر‌های انتهایی انتخابی انجام دهیم، دستور مناسب چه خواهد بود؟ برای چنین منظوری مانند زیر عمل می‌کنیم:
a[href$=.pdf]
این دستور کاربرد زیادی برای شناسایی لنک‌های اشاره کننده به فایل‌های pdf دارد. ساختار زیر نیز زمانی استفاده می‌شود که یک عبارت منظم در جایی از یک صفت قرار گرفته باشد، خواه این عبارت از کاراکتر دوم آغاز شده باشد و یا از هرجای دیگر.
a[href*=jquery.com]
همانگونه که انتظار میرود این انتخاب کننده ، تمام لینک هایی که به وب سایت jQuery اشاره دارند را برمی گرداند.
فراتر از خصوصیات، بعضی مواقع ما می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا یک عنصر شامل عنصر دیگری هست یا خیر. در مثال‌های قبلی فرض کنید ما می‌خواهیم بدانیم که آیا یک li شامل a هست یا خیر، jQuery با استفاده از انتخاب کننده‌های Container‌ها این را پشتیبانی می‌کند:
li:has(a)
این انتخاب کننده همه li هایی را برمی گرداند که شامل لینک (<a>) هستند. دقت کنید که این انتخاب گر مانند li a نیست، انتخاب گر دوم تمامی لینک هایی را که در li هستند بر میگرداند اما دستور بالا li هایی را بر میگرداند که دارای لینک (<a>) هستند.

تصویر زیر انتخاب گرهایی را نشان میدهد که ما می‌توانیم در jQuery استفاده نماییم.

انشالله در پست‌های بعدی ادامه مباحث را بررسی خواهد شد.
نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
با اینکه نوع متدهایی که اطلاعات رو از سرور درخواست میکنه به صورت post تنظیم شده
 <script type="text/javascript">
        $(function() {
            $('#jqgStarWarsCharacters').jqGrid({
                url: '@Url.Action("Characters", "StarWars")',
                datatype: 'json',
                mtype: 'POST',
                cmTemplate: { align: 'center' },
                colNames: [ 'Name', 'Gender', 'Height', 'Weight', 'Birth Year', 'Skin Color', 'Hair Color', 'Eye Color' ],
                colModel: [
                            { name: 'Name' },
                            { name: 'Gender', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.genderFormatter },
                            { name: 'Height', summaryType: 'avg' },
                            { name: 'Weight', summaryType: 'avg' },
                            { name: 'BirthYear' },
                            { name: 'SkinColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.skinColorFormatter },
                            { name: 'HairColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.hairColorFormatter },
                            { name: 'EyeColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.eyeColorFormatter }
                          ],
                caption: 'StarWars Characters',
                grouping: true,
                groupingView: {
                    groupField: ['Gender'],
                    groupDataSorted: true,
                    groupColumnShow: [false],
                    groupSummary: [true]
                },
                footerrow: true,
                userDataOnFooter: true,
                jsonReader: { repeatitems: false, id: 'Id' },
                pager: $('#jqgpStarWarsCharacters'),
                rowNum: 100,
                sortname: 'Id',
                sortorder: 'asc',
                viewrecords: true,
                height: '100%'
            });
        });
    </script>
ولی توی پوشه Network وقتی دیدم نوعش رو xml نمایش داده. همینطور متد دریافت اطلاعات از سمت سرور اصلا call نمیشه که بخواد پاسخ رو به هرشکلی برگردونه
کد نوشته شده در بالا در asp.net Core 2.2 درست کار می‌کرد ولی الان در asp.net core 3.0 بخش network این نمایش زیر رو داره
در این پروژه ارتقا از ASP . NET Core 2.2 به Core 3.0 کلا برای اینکه متدهای Ajax قبلی کار کنه تنظیمات خاص دیگری هم لازمه؟




توی startup پروژه هم با ارتقا به Core 3.0 متدها به صورت زیر نوشته شده که متد UseMVC قبلی رو حذف کردم

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews();
            services.AddRazorPages();
            services.AddControllers()
                .AddNewtonsoftJson();
        }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseHttpsRedirection();
            app.UseStaticFiles();
 JqGridRequest.ParametersNames = new JqGridParametersNames() { PagesCount = "npage" }; app.UseRouting(); app.UseEndpoints(endpoints => { endpoints.MapDefaultControllerRoute(); endpoints.MapControllerRoute( name: "default", pattern: "{controller=JavaScript}/{action=Basics}"); endpoints.MapControllerRoute( name: "default2", pattern: "{controller=StarWars}/{action=Characters}/{id?}"); endpoints.MapRazorPages(); }); }



مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت اول - یافتن عناصر
jQuery سال‌ها به عنوان جزء اصلی توسعه‌ی برنامه‌های وب مطرح بوده‌است و برای بسیاری از توسعه دهندگان وب، یک پیشنیاز پیش‌فرض محسوب می‌شود؛ ساده‌است، قابل فهم است و به آن اطمینان داریم. زمانیکه از آن استفاده می‌کنیم دیگر نیازی نیست تا آنچنان به DOM، باگ‌های مرورگرها و یا رفتارهای متفاوت آن‌ها فکر کنیم. jQuery تمام این مشکلات را برای ما حل می‌کند. اما ... اگر روزی باگی در jQuery وجود داشت، نیاز به امکاناتی بود که هنوز در jQuery ظاهر نشده‌اند و یا حتی اجازه‌ی استفاده‌ی از jQuery را نداشته باشیم، در این حالت ... وحشت زده و تقریبا بدون هیچ نوع آمادگی به نظر خواهیم رسید.
خالق جی‌کوئری (John Resig)، این کتابخانه را در سال‌های 2006 زمانیکه Internet Explorer نگارش‌های 6 و 7 بیش از 60 درصد بازار مرورگرها را به خود اختصاص داده بودند، ارائه داد. بله؛ در آْن زمان JavaScript Web API بسیار خام، پایداری مرورگرها بسیار پایین و تطابق با استانداردهای وب در بین مرورگرهای مختلف نیز بسیار پایین بود. بنابراین علت محبوبیت کتابخانه‌ای که در این شرایط، تجربه‌ی کاری یکدستی را در بین مرورگرهای مختلف ارائه می‌داد، کاملا واضح بود. اما ... اکنون سال 2018 است و حتی مایکروسافت هم دیگر از نگارش‌های مختلف IE پشتیبانی نمی‌کند. DOM API موجود در مرورگرهای مدرن بسیار توانمند شده‌اند و در بین انواع و اقسام آن‌ها یکدست عمل می‌کنند. حتی اگر دلیل استفاده‌ی از jQuery ایجاد ساده‌تر حلقه‌ها بر روی اشیاء جاوا اسکریپتی باشد (رفع کمبودهای جاوا اسکریپت)، از زمان IE 9 به بعد، متدهای forEach و Object.keys به صورت توکار در جاوا اسکریپت وجود دارند و یا اگر نیاز به inArray.$ داشته باشید، متد Array.prototype.indexOf مدت‌ها است که جزئی از ES5 است. به همین جهت است که این روزها اخباری را مانند «GitHub نیز جی‌کوئری را کنار گذاشت» زیاد می‌شنوید. نه فقط کنار گذاشتن jQuery یک وابستگی ثالث را از برنامه حذف می‌کند، بلکه کار مستقیم با native API مرورگرها همواره به مراتب سریعتر است از کتابخانه‌هایی که سطح بالایی از abstraction آن‌ها را ارائه می‌دهند.


یافتن عناصر توسط JavaScript خالص

زمانیکه نیاز به انتخاب عناصری در صفحه باشند، بلافاصله ذهن ما به سمت ('myElement#')$ و ('myElement.')$ جی‌کوئری، معطوف می‌شود. اما ... این روزها برای انجام این نوع کارها واقعا نیازی به jQuery نیست!


یافتن عناصر بر اساس ID آن‌ها
 <div id="my-element-id"></div>
اگر بخواهیم این شیء div را بر اساس ID آن در صفحه بیابیم، روش کار آن با jQuery به صورت زیر است:
 var result = $('#my-element-id');
در اینجا این ID selector string، یک استاندارد W3C CSS1 است.
انجام این کار توسط web API و یا همان JavaScript خالص، چنین شکلی را دارد:
 var result = document.getElementById('my-element-id');
و جالب است بدانید این روش از زمان IE 5.5 وجود داشته‌است.
روش دیگر انجام اینکار با JavaScript به صورت زیر است:
  var result = document.querySelector('#my-element-id');
این روش و متد querySelector که بسیار شبیه به نمونه‌ی جی‌کوئری ارائه شده‌است، از زمان IE 8.0 قابل استفاده‌است.
در هر دو حالت، خروجی مقایسه‌ی ذیل، true است:
 result.id === 'my-element-id'; // returns true


یافتن عناصر بر اساس کلاس‌های CSS

<span class="some-class"></span>
با جی‌کوئری:
 var result = $('.some-class');
با جاوا اسکریپت خالص از زمان IE 8.0
  var result = document.getElementsByClassName('some-class');
و یا توسط querySelectorAll که شبیه به نمونه‌ی jQuery است و نیاز به پیشوند . را دارد:
 var result = document.querySelectorAll('.some-class');
در هر دو حالت، خروجی بازگشت داده شده، یک آرایه است:
 result[0].className === 'some-class'; // returns true


یافتن عناصر بر اساس تگ‌های عناصر

 <code>Console.WriteLine("Hello world!");</code>
با جی‌کوئری:
 var result = $('code');
با جاوا اسکریپت:
 var result = document.getElementsByTagName('code');
و یا
 var result = document.querySelectorAll('code');
در تمام این حالات، خروجی ارائه شده یک آرایه است:
 result[0].tagName === 'code'; // returns true



یافتن عناصر بر اساس کلاس نماها (Pseudo-classes)

Pseudo-classes از زمان ابتدایی‌ترین پیش‌نویس استاندارد CSS وجود داشته‌اند. برای مثال visited: یک Pseudo-classes است و به لینک‌های بازدید شده‌ی توسط کاربر اشاره می‌کند و یا focus: به المانی اشاره می‌کند که هم اکنون دارای focus است.
  <form>
     <label>Full Name
        <input name="full-name">
     </label>
     <label>Company
        <input name="company">
     </label>
  </form>
در این مثال اگر بخواهیم تکست باکسی را بیابیم که دارای focus است، روش جی‌کوئری آن به صورت زیر است:
  var focusedInputs = $('INPUT:focus');
و روش جاوا اسکریپتی آن به این صورت:
 var companyInput = document.querySelector('INPUT:focus');
کاری که در اینجا انجام شده ترکیب یک tag name و یک pseudo-class modifier است که جزئی از استاندارد CSS می‌باشد. بنابراین روش جی‌کوئری، چیزی بیشتر از انتقال این استاندارد به توابع بومی مرورگر نیست.


یافتن عناصر بر اساس ارتباط والد و فرزندی آن‌ها
  <div>
     <a href="https://www.dntips.ir">
        <span>Go to site</span>
     </a>
     <p>Some text</p>
     Some other text
  </div>
یافتن والدها:
روش یافتن والد anchor tag در جی‌کوئری توسط متد parent؛ با فرض اینکه a$ به شیء anchor اشاره می‌کند:
 var $result = $a.parent();
و در جاوا اسکریپت توسط خاصیت parentNode:
 var result = a.parentNode;

یافتن فرزندان:
در جی‌کوئری:
 var result = $('#myParent').children();
و برای یافتن فرزندان یک المان توسط CSS 2 child selectors:
 var result = document.querySelectorAll('DIV > *');
خروجی این کوئری، المان‌های a و p هستند و یا اگر فقط بخواهیم pها را انتخاب کنیم:
  var result = document.querySelectorAll('DIV > P');
روش دیگر انجام اینکار استفاده از خاصیت childNodes یک المان است:
 var result = document.getElementById('myParent').childNodes;
var result = div.childNodes;
البته این خاصیت آرایه‌ای، Text و Comments را هم علاوه بر عناصر بازگشت می‌دهد. البته اگر می‌خواهید آن‌ها را حذف کنید، از خاصیت children استفاده کنید:
 var result =document.getElementById('myParent').children;
و یا یافتن تمام المان‌های anchor ذیل المانی با Id مساوی myParent:
 var result =document.querySelectorAll('#myParent A');



جستجوی عناصر با صرفنظر کردن از بعضی از آن‌ها
  <ul role="menu">
     <li>choice 1</li>
     <li class="active">choice 2</li>
     <li>choice 3</li>
  </ul>
در این مثال گزینه‌ی دوم دارای class مساوی active است. اگر بخواهیم تمام liهایی را که دارای این کلاس نیستند، انتخاب کنیم، در جی‌کوئری خواهیم داشت:
 var $result = $('UL LI').not('.active');
و در جاوا اسکریپت:
 var result = document.querySelectorAll('UL LI:not(.active)');
هرچند JavaScript دارای متد not جی‌کوئری نیست، اما می‌توان از W3C CSS3 negation pseudo-class بجای آن استفاده کرد. مزیت آن، استاندارد بودن و عدم نیاز به کتابخانه‌ای ثالث برای تدارک آن است.


انتخاب چندین المان با هم

  <div id="link-container">
     <a href="https://github.com/VahidN">GitHub</a>
  </div>
  <ol>
     <li>one</li>
     <li>two</li>
  </ol>
  <span class="my-name">VahidN</span>
در اینجا می‌خواهیم المان‌های link-container، my-name و لیست مرتب شده را بدون نوشتن حلقه‌ای انتخاب کنیم. روش انجام اینکار در jQuery به صورت زیر است:
 var $result = $('#link-container, .my-name, OL');
و در جاوا اسکریپت خواهیم داشت:
 var result = document.querySelectorAll('#link-container, .my-name, OL');

یافتن گروهی از المان‌ها بر اساس نوع آن‌ها:
 var result = document.querySelectorAll(
 'BUTTON[type="submit"], INPUT[type="submit"]'
);
در اینجا تمام المان‌های ورودی از نوع <"button type="submit> و <"input type="submit> را بازگشت می‌دهد.


جایگزین کردن $ جی‌کوئری با جاوا اسکریپت

تا اینجا حتما به شباهت کدهای خالص جاوا اسکریپت و jQuery دقت کرده‌اید. اگر بخواهیم برای $ جی‌کوئری، یک معادل جاوا اسکریپتی تهیه کنیم، به قطعه کد زیر خواهیم رسید:
window.$ = function(selector) {
     return document.querySelectorAll(selector);
};
و نحوه‌ی استفاده‌ی از آن نیز همانند قبل است:
  $('.some-class');
  $('#some-id');
  $('.some-parent > .some-child');
  $('UL LI:not(.active)');
مطالب
قابلیت چند زبانه و Localization در AngularJs- بخش سوم: Best Practiceهای angular-translate
در این بخش قصد دارم تا در قالب یک پروژه، تمامی قابلیت‌هایی را که در angular-translate و ماژول‌های مرتبط با آن وجود دارند، به شما معرفی کنم. پروژه‌ی نمونه را از لینک زیر دریافت نمایید:
AngularJs-Translate-BestPractices.zip 

این پروژه در 12 بخش گوناگون تقسیم بندی شده‌است که هر کدام در قالب یک فایل HTML می‌باشد و تمامی اسکریپت‌های مورد نیاز به آن افزوده شده‌است. هر بخش به صورت مجزا به شرح یک ویژگی کاربردی در angular-translate می‌پردازد.

ex1_basic_usage 

روند کار مثال اول خیلی ساده است. در ابتدا اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شده‌اند:
    <script src="Scripts/angular.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate.js"></script>
در ابتدا وابستگی pascalprecht.translate به ماژول اضافه شده‌است و پس از آن زبان‌های مختلف به صورت JSON در بخش اسکریپت وارد شده‌اند.
        angular.module('app', ['pascalprecht.translate'])
        .config([
        '$translateProvider', function ($translateProvider) {

            // Adding a translation table for the English language
            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use",
                "HEADER": "You can translate texts by using a filter.",
                "SUBHEADER": "And if you don't like filters, you can use a directive.",
                "HTML_KEYS": "If you don't like an empty elements, you can write a key for the translation as an inner HTML of the directive.",
                "DATA_TO_FILTER": "Your translations might also contain any static ({{staticValue}}) or random ({{randomValue}}) values, which are taken directly from the model.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "And it's no matter if you use filter or directive: static is still {{staticValue}} and random is still {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "In case you want to pass a {{type}} data to the filter, you have only to pass it as a filter parameter.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "This trick also works for {{type}} with a small mods.",
                "SERVICE": "Of course, you can translate your strings directly in the js code by using a $translate service.",
                "SERVICE_PARAMS": "And you are still able to pass params to the texts. Static = {{staticValue}}, random = {{randomValue}}."
            });

            // Adding a translation table for the Russian language
            $translateProvider.translations('ru_RU', {
                "TITLE": "Как пользоваться",
                "HEADER": "Вы можете переводить тексты при помощи фильтра.",
                "SUBHEADER": "А если Вам не нравятся фильтры, Вы можете воспользоваться директивой.",
                "HTML_KEYS": "Если вам не нравятся пустые элементы, Вы можете записать ключ для перевода в как внутренний HTML директивы.",
                "DATA_TO_FILTER": "Ваши переводы также могут содержать любые статичные ({{staticValue}}) или случайные ({{randomValue}}) значения, которые берутся прямо из модели.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "И совершенно не важно используете ли Вы фильтр или директиву: статическое значение по прежнему {{staticValue}} и случайное - {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "Если вы хотите передать \"сырые\" ({{type}}) данные фильтру, Вам всего лишь нужно передать их фильтру в качестве параметров.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "Это также работает и для директив ({{type}}) с небольшими модификациями.",
                "SERVICE": "Конечно, Вы можете переводить ваши строки прямо в js коде при помощи сервиса $translate.",
                "SERVICE_PARAMS": "И вы все еще можете передавать параметры в тексты. Статическое значение = {{staticValue}}, случайное = {{randomValue}}."
            });

            // Tell the module what language to use by default
            $translateProvider.preferredLanguage('en_US');

        }])
در تکه کد فوق مشاهده می‌کنید که دو translate table زبان انگلیسی و روسی به صورت JSON وارد شده‌اند. شما قادرید تا چندین زبان را به همین صورت وارد نمایید. در خط آخر نیز زبان پیش فرض سیستم تعریف شده است.
حال به بررسی کد‌های درون کنترلر می‌پردازیم:
.controller('ctrl', ['$scope', '$translate', function ($scope, $translate) {

        $scope.tlData = {
            staticValue: 42,
            randomValue: Math.floor(Math.random() * 1000)
        };

        $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
        $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);

        $scope.setLang = function (langKey) {
            // You can change the language during runtime
            $translate.use(langKey);

            // A data generated by the script have to be regenerated
            $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
            $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);
        };

    }]);
می‌بینیم که وابستگی translate$ تزریق شده است. پس از آن دو عدد رندم به پارامتر‌های تعریف شده در translate table ارسال می‌گردد. تغییر زبان نیز توسط متد setLang صورت می‌پذیرد.
در بخش نهایی می‌خواهیم روش‌های گوناگون استفاده از translate tables را درون HTML نمایش دهیم. به بخش HTML همین مثال توجه کنید:
    <p>
        <a href="#" ng-click="setLang('en_US')">English</a>
        |
        <a href="#" ng-click="setLang('ru_RU')">Русский</a>
    </p>
    <!-- Translation by a filter -->
    <h1>{{'HEADER' | translate}}</h1>
    <!-- Translation by a directive -->
    <h2 translate="SUBHEADER">Subheader</h2>
    <!-- Using inner HTML as a key for translation -->
    <p translate>HTML_KEYS</p>
    <hr>
    <!-- Passing a data object to the translation by the filter -->
    <p>{{'DATA_TO_FILTER' | translate: tlData}}</p>
    <!-- Passing a data object to the translation by the directive -->
    <p translate="DATA_TO_DIRECTIVE" translate-values="{{tlData}}"></p>
    <hr>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p>{{'RAW_TO_FILTER' | translate:'{ type: "raw" }' }}</p>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p translate="RAW_TO_DIRECTIVE" translate-values="{ type: 'directives' }"></p>
    <hr>
    <!-- Using a $translate service -->
    <p>{{jsTrSimple}}</p>
    <!-- Passing a data to the $translate service -->
    <p>{{jsTrParams}}</p>
نحوه تعریف هر روش به صورت کامنت پیش از هر تگ نوشته شده است. شما به روش‌های مختلف و بر حسب استانداردهایی که خود از آن پیروی می‌کنید می‌توانید از یکی از روش‌های فوق استفاده نمایید. اما رایج‌ترین روش، دو روش اول یعنی استفاده از دایرکتیو و یا فیلتر است و دلیل آن هم سادگی و خوانا بودن این دو روش می‌باشد.

ex2_remember_language_cookies

در این مثال همانگونه که از اسم آن پیداست قصد داریم تا زبان مورد نظری را که کاربر در سیستم انتخاب نموده است، ذخیره کنیم تا پس از بستن و بازکردن مجدد وب سایت با همان زبان پیشین به کاربر نمایش داده شود. این کار بسیار ساده است. کافیست که در ابتدا علاوه بر اسکریپت‌های مثال قبل، اسکریپت‌های زیر را نیز به صفحه اضافه کنید:
    <script src="Scripts/angular-cookies.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate-storage-cookie.js"></script>
با اضافه کردن خط زیر درون بدنه config، یک کوکی جدید برای شما ساخته می‌شود. این کوکی NG_TRANSLATE_LANG_KEY نام دارد که هر بار با id زبان کنونی که در translate table وارد نموده‌اید آپدیت می‌شود.
// Tell the module to store the language in the cookie
$translateProvider.useCookieStorage();
حال اگر صفحه را refresh کنید می‌بینید که زبان پیشینی که انتخاب نموده‌اید، مجددا بارگذاری می‌گردد.

ex3_remember_language_local_storage

این مثال همانند مثال قبل رفتار می‌کند، با این تفاوت که به جای اینکه کلید زبان کنونی را درون کوکی ذخیره کند، آن را درون Local Storage با نام NG_TRANSLATE_LANG_KEY قرار می‌دهد. برای اجرا کافیست اسکریپت‌ها و تکه کد زیر را با موارد مثال قبل جایگزین کنید.

<script src="Scripts/angular-translate-storage-local.js"></script>


// Tell the module to store the language in the local storage
$translateProvider.useLocalStorage();

مثال های ex4_set_a_storage_key  و ex5_set_a_storage_prefix نام کلیدی که برای ذخیره سازی زبان کنونی در کوکی یا Local Storage قرار می‌گیرد را تغییر می‌دهد که به دلیل سادگی از شرح آن می‌گذریم. 

ex6_namespace_support 

translate table در angular-translate قابلیت مفید namespacing را نیز داراست. این قابلیت به ما کمک می‌کند که جهت کپسوله کردن بخش‌های مختلف، ترجمه آنها را با namespace‌های خاص خود نمایش دهیم. به مثال زیر توجه کنید:

            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use namespaces",
                "ns1": {
                    "HEADER": "A translations table supports namespaces.",
                    "SUBHEADER": "So you can to structurize your translation table well."
                },
                "ns2": {
                    "HEADER": "Do you want to have a structured translations table?",
                    "SUBHEADER": "You can to use namespaces now."
                }
            });

همانطور که توجه می‌کنید بخش ns1 خود شامل زیر مجموعه‌هایی است و ns2 نیز به همین صورت. هر کدام دارای کلید HEADER و SUBHEADER می‌باشند. فرض کنید هر کدام از این بخش‌ها می‌خواهند اطلاعات درون یک section را نمایش دهند. حال به نحوه‌ی فراخوانی این translate tableها دقت کنید:

<!-- section 1: Translate Table Called by ns1 namespace -->    
<h1 translate>ns1.HEADER</h1>
<h2 translate>ns1.SUBHEADER</h2>

<!-- section 2: Translate Table Called by ns2 namespace -->
<h1 translate>ns2.HEADER</h1>
<h2 translate>ns2.SUBHEADER</h2>

به همین سادگی می‌توان تمامی بخش‌ها را با namespace‌های مختلف در translate table قرار داد.

در بخش بعدی (پایانی) شش قابلیت دیگر angular translate که شامل فراخوانی translate table از یک فایل JSON، فراخوانی فایل‌های translate table به صورت lazy load و تغییر زبان بخشی از صفحه به صورت پویا هستند، بررسی خواهند شد.

فایل پروژه: AngularJs-Translate-BestPractices.zip  

نظرات مطالب
یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی ASP.NET MVC با Kendo UI validator
کتابخانه‌ی ذکر شده را حذف و سپس به روش زیر برای فعال سازی remote validation عمل کنید:
            $.validator.methods.remote = function () { /* disabled */ };
            $("form").kendoValidator({
                onfocusout: true,
                onkeyup: true,
                rules: {
                    remote: function (input) {
                        var remoteAttr = input.attr("data-val-remote-url");
                        if (typeof remoteAttr === typeof undefined || remoteAttr === false) {
                            return true;
                        }

                        var isInvalid = true;
                        var data = {};
                        data[input.attr('name')] = input.val();

                        $.ajax({
                            url: remoteAttr,
                            mode: "abort",
                            port: "validate" + input.attr('name'),
                            dataType: "json",
                            type: input.attr("data-val-remote-type"),
                            data: data,
                            async: false,
                            success: function (response) {
                                isInvalid = response;
                            }
                        });
                        return !isInvalid;
                    }
                },
                messages: {
                    remote: function (input) {
                        return input.data('val-remote');
                    }
                }
            });
- در اینجا در ابتدا متد remote کتابخانه‌ی jQuery Validator غیرفعال می‌شود. سپس یک rule جدید، به kendoValidator به نام دلخواه remote اضافه شده‌است. چون ruleهای kendoValidator اعمال async را پشتیبانی نمی‌کنند، در درخواست ajax آن async: false تنظیم شده‌است. به این ترتیب سطر پس از ajax، پس از پایان کار عملیات ajax فراخوانی می‌شود و در این حالت kendoValidator بدون مشکل کار خواهد کرد.
- سمت سرور آن هم مانند قبل به همراه استفاده از ویژگی Remote است که از آن صرفا برای مقدار دهی data-val-remote-url و val-remote که در rule جدید استفاده می‌شوند، کمک گرفته خواهد شد.
مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش سوم
در این بخش به دو Function از Analytic Function‌ها (توابع تحلیلی)، یعنی Lead Function و  LAG Function می پردازیم.
قبل از اینکه به توابع ذکرشده بپردازیم، باید عرض کنم، شرح عملکرد اینگونه توابع کمی مشکل می‌باشد، بنابراین با ذکر مثال و توضیح آنها،سعی می‌کنیم،قابلیت هریک را بررسی و درک نماییم. 
  • Lead Function:
       این فانکشن در SQL Server 2012 ارائه شده است، و امکان دسترسی، به Data‌های سطر بعدی نسبت به سطر جاری را در نتیجه یک پرس و جو (Query)، ارائه می‌دهد. بدون آنکه از Self-join استفاده نمایید،   
       Syntax تابع فوق بصورت زیر است:
LEAD ( scalar_expression [ ,offset ] , [ default ] ) 
    OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause )
شرح Syntax:
  1. Scalar_expression: در Scalar_expression، نام یک فیلد یا ستون درج می‌شود، و مقدار برگشتی فیلد مورد نظر، به مقدار تعیین شده offset نیز بستگی دارد. خروجی Scalar_expression فقط یک مقدار است.
  2. offset: منظور از Offset در این Syntax همانند عملکرد Offset در Syntax مربوط به Over می‌باشد. یعنی هر عددی برای offset در نظر گرفته شود، بیانگر نقطه آغازین سطر بعدی یا قبلی نسبت به سطر جاری است. به بیان دیگر، عدد تعیین شده در Offset به Sql server می‌فهماند چه تعداد سطر را در محاسبه در نظر نگیرد.
  3. Default: زمانی که برای Offset مقداری را تعیین می‌نمایید، SQL Server به تعداد تعیین شده در Offset، سطر‌ها را در نظر نمی‌گیرد، بنابراین مقدار خروجی Scalar_expression بطور پیش فرض Null در نظر گرفته می‌شود، چنانچه بخواهید، مقداری غیر از Null درج نمایید، می‌توانید مقدار دلخواه را در قسمت Default وارد کنید.
  4. (OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause : در بخش اول بطور کامل توضیح داده شده است.
     برای درک بهتر Lead Function چند مثال را بررسی می‌نماییم:
     ابتدا Script زیر را اجرا می‌نماییم، که شامل ایجاد یک جدول و درج 18 رکورد در آن:
Create Table TestLead_LAG
(SalesOrderID int not null,
 SalesOrderDetailID int not null ,
 OrderQty smallint not null);
 GO
Insert Into TestLead_LAG 
       Values (43662,49,1),(43662,50,3),(43662,51,1),
          (43663,52,1),(43664,53,1),(43664,54,1),
  (43667,77,3),(43667,78,1),(43667,79,1),
  (43667,80,1),(43668,81,3),(43669,110,1),
  (43670,111,1),(43670,112,2),(43670,113,2),
  (43670,114,1),(43671,115,1),(43671,116,2)
مثال:قصد داریم در هر سطر مقدار بعدی فیلد SalesOrderDetailID در فیلد دیگری به نام LeadValue نمایش دهیم، بنابراین Script زیر را ایجاد می‌کنیم:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LEAD(SalesOrderDetailID) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
خروجی بصورت زیر خواهد بود:

     مطابق شکل، براحتی واضح است، که در هر سطر مقدار بعدی فیلد SalesOrderDetailID در فیلد LeadValue درج و نمایش داده می‌شود. فقط در سطر 10، چون مقدار بعدی برای فیلد SalesOrderDetailID وجود ندارد، SQL Server مقدار فیلد LeadValue را، Null در نظر می‌گیرد.
در این مثال فقط از آرگومان Scalar_expression، استفاده کردیم، و Offset و Default را مقدار دهی ننمودیم، بنابراین SQL Server بطور پیش فرض هیچ سطری را حذف نمی‌کند و مقدار Default را Null در نظر می‌گیرد.
مثال دوم: قصد داریم در هر سطر مقدار دو سطر بعدی فیلد SalesOrderDetailID را در فیلد LeadValue نمایش دهیم، و در صورت وجود نداشتن مقدار فیلد SalesOrderDetailID، مقدار پیش فرض صفر ،در فیلد LeadValue قرار دهیم،بنابراین Script آن بصورت زیر خواهد شد:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LEAD(SalesOrderDetailID,2,0) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
خروجی:

    در صورت مسئله بیان کرده بودیم، در هر سطر،مقدار فیلد SalesOrderDetailID دو سطر بعدی، را نمایش دهیم، بنابراین مقداری که برای Offset در نظر می‌گیریم، برابر دو خواهد بود، سپس گفته بودیم، چنانچه در هر سطر مقدار  فیلد SalesOrderDetailID وجود نداشت،بجای مقدار پیش فرض Null،از مقدار صفر استفاده شود، بنابراین به Default مقدار صفر را نسبت دادیم.
LEAD(SalesOrderDetailID,2,0)
در شکل، مطابق صورت مسئله، مقدار فیلد LeadValue سطر اول برابر است با 78،  
به بیان ساده‌تر برای بدست آوردن مقدار فیلد LaedValue هر سطر، می‌بایست هر سطر را به علاوه 2 (Offset) نماییم، تا سطر بعدی بدست آید، سپس مقدار SalesOrderDetailID را در فیلد LeadValue قرار می‌دهیم.
به سطر 9 و 10 توجه نمایید، که مقدار فیلد LeadValue آنها برابر با صفر است، واضح است، سطر 10 + 2 برابر است با 12( 10+2=12 )، چنین سطری در خروجی نداریم، بنابراین بطور پیش فرض مقدار LeadVaule توسط Sql Server برابر Null در نظر گرفته می‌شود، اما نمی‌خواستیم، که این مقدار Null باشد، بنابراین به آرگومان Default مقدار صفر را نسبت دادیم، تا SQL Server ، به جای استفاده از Null، مقدار در نظر گرفته شده صفر را استفاده نماید.
اگر چنین فانکشنی وجود نداشت، برای شبیه سازی آن می‌بایست از Join روی خود جدول استفاده می‌نمودیم، و یکسری محاسابت دیگر، که کار را سخت می‌نمود، مثال دوم را با Script زیر می‌توان شبیه سازی نمود:
WITH cteLead
AS
(
SELECT SalesOrderID,SalesOrderDetailID,OrderQty,
       ROW_NUMBER() OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) AS sn
FROM TestLead_LAG
WHERE
SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
)
SELECT m.SalesOrderID, m.SalesOrderDetailID, m.OrderQty,
       case  when sLead.SalesOrderDetailID is null Then 0 Else sLead.SalesOrderDetailID END as leadvalue
FROM cteLead AS m
LEFT OUTER JOIN cteLead AS sLead ON sLead.sn = m.sn+2
ORDER BY m.SalesOrderID, m.SalesOrderDetailID, m.OrderQty
       جدول موقتی ایجاد نمودیم، که ROW_Number را در آن اضافه کردیم، سپس جدول ایجاد شده را با خود Join کردیم، و گفتیم، که مقدار فیلدLeadValue  هر سطر برابر است با مقدار فیلد SalesOrderDetailID دو سطر بعد از آن. و با Case نیز مقدار پیش فرض را صفر در نظر گرفتیم.

  • LAG Function:
       این فانکشن نیز در SQL Server 2012 ارائه شده است، و امکان دسترسی، به Data‌های سطر قبلی نسبت به سطر جاری را در نتیجه یک پرس و جو (Query)، ارائه می‌دهد. بدون آنکه از Self-join استفاده نمایید،  
Syntax آن شبیه به فانکشن Lead میباشد و بصورت زیر است:
LAG (scalar_expression [,offset] [,default])
    OVER ( [ partition_by_clause ] order_by_clause )
Syntax مربوط به فانکشن LAG را شرح نمی‌دهم، بدلیل آنکه شبیه به فانکشن Lead می‌باشد، فقط تفاوت آن در Offset است، Offset در فانکشن LAG روی سطرهای ماقبل سطر جاری اعمال می‌گردد.
مثال دوم را برای حالت LAG Function شبیه سازی می‌نماییم:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
LAG(SalesOrderDetailID,2,0) OVER (ORDER BY SalesOrderDetailID) LAGValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
go
خروجی :

همانطور که گفتیم، LAG Function عکس LEAD Function میباشد. یعنی مقدار فیلد LAGValue سطر جاری برابر است با مقدار SalesOrderDetailID دو سطر ما قبل خود. 
مقدار فیلد LAGValue دو سطر اول و دوم نیز برابر صفر است، چون دو سطر ماقبل آنها وجود ندارد، و مقدار صفر نیز بدلیل این است که Default را برابر صفر در نظر گرفته بودیم.
مثال: در این مثال از Laed Function و LAG Function بطور همزمان استفاده می‌کنیم، با این تفاوت، که از گروه بندی نیز استفاده شده است:
Script زیر را اجرا نمایید:
SELECT s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty,
       Lead(SalesOrderDetailID) OVER (PARTITION BY SalesOrderID ORDER BY SalesOrderDetailID) LeadValue,
       LAG(SalesOrderDetailID) OVER (PARTITION BY SalesOrderID ORDER BY SalesOrderDetailID) LAGValue
FROM TestLead_LAG s
WHERE SalesOrderID IN (43670, 43669, 43667, 43663)
ORDER BY s.SalesOrderID,s.SalesOrderDetailID,s.OrderQty
go
خروجی:

با بررسی هایی که در مثالهای قبل نمودیم،خروجی زیر را می‌توان براحتی تشخیص داد، و توضیح بیشتری نمی‌دهم.
موفق باشید.
مطالب
یک نکته از ASP.NET 4.5 GridView
تا قبل از ASP.NET 4.5 ، هنگام کار با GridView رسم بر این بوده که به خاصیت DataSource ، یک منبع داده (مانند SqlDataSource و ...) را  Bind کرده و متد DataBind را صدا نموده و نتیجه نمایش داده می‌شد.
اما با استفاده از ویژگی‌های جدید اضافه شده(هر چند با تأخیر نسبت به Grid‌های پیشرفته دیگر ) کار با این کنترل راحت‌تر و خواناتر شده است. یکی از این ویژگی‌ها را با هم بررسی می‌کنیم:
با استفاده از ویژگی SelectMethod میتوان متدی را به GridView معرفی کرد که وظیفه منبع داده را انجام داده و هنگام Bind فراخوانی شده و گرید را پر کند:
مثال:
    <asp:GridView ID="gvCities"
                runat="server"
                AutoGenerateColumns="False"
                ItemType="WebApplication3.City"
                SelectMethod="GetAllCities">
                <Columns>
                    <asp:TemplateField HeaderText="نام">
                        <ItemTemplate><%#: Item.Name %></ItemTemplate>
                    </asp:TemplateField>
                </Columns>
     </asp:GridView>
نکته مهم در این کد ItemType است. با استفاده از این خاصیت به جای اینکه مانند قبل نام فیلدهایی که قرار است در گرید نمایش  داده شود را بصورت string معرفی کنیم (مثلا در اینجا ("Eval("Name ، اگر نام فیلد را غلط بنویسیم هنگام کامپایل خطایی صادر نمی‌شود)، آنرا بصورت  Strongly Type نوشته و از اشتباه جلوگیری می‌کنیم.( + )
کد متد:
 public IQueryable<City> GetAllCities()
        {
            var context = new EFContext();
            var q = from c in context.City
                    orderby c.Name
                    select c;
            return q;
        }
و سپس دستور زیر  را فراخوانی می‌کنیم:
 gvCities.DataBind();
اگر بخواهیم در گرید Paging داشته باشیم بصورت زیر عمل می‌کنیم:
   <asp:GridView ID="gvCities" 
                runat="server" 
                AutoGenerateColumns="False"
                AllowPaging="True" 
                PageSize="10" 
                ItemType="WebApplication3.City" 
                SelectMethod="GetAllCities">
                 <Columns>
                    <asp:TemplateField HeaderText="نام">
                        <ItemTemplate><%#: Item.Name %></ItemTemplate>
                    </asp:TemplateField>
                </Columns>
  </asp:GridView>
که در اینجا دو خصوصیت AllowPaging و PageSize را مقدار دهی کرده ایم. این خصوصیت‌ها اجازه صفحه بندی را به گرید می‌دهند.حال برای اینکه متد نیز برای صفحه بندی آماده شود باید سه آرگومان به آن اضافه کنیم:(نام پارامترها باید دقیقا موارد زیر باشد)
1- startRowIndex: نقطه شروع صفحه بندی را مشخص می‌کند.
2- maximumRows: تعداد سطرهایی که گرید باید نمایش دهد را مشخص می‌کند.
3- totalRowCount: این پارامتر  باید در تابع مقدار دهی شود (مانند مثال) تا مشخص شود نتیجه Query چند رکورد است و در نهایت گرید تعداد صفحات را بر این اساس نمایش می‌دهد.

 و برای اینکه صفحه بندی را در Query هم لحاظ کنیم از دو تا بع Skip و Take استفاده شده است.
 public IQueryable<City> GetAllCities(int startRowIndex, int maximumRows, out int totalRowCount)
 {
        var context = new EFContext();
        var q = from c in context.City
                    select c;

        totalRowCount = q.Count();

        return q.OrderBy(x=>x.Name).Skip(startRowIndex).Take(maximumRows);
 }

نکته مهم در این متد  IQueryable  بودن آن است که باعث واکشی داده‌ها بصورت صفحه به صفحه میشود.
دستورات SQL تولید شده در پروفایلر:

همانطور که مشاهده می‌کنید دو دستور SQL  تولید شده ، یکی برای بازگرداندن تعداد رکوردها و یکی هم برای واکشی داده‌ها به اندازه تعداد رکوردهای مجاز در هر صفحه.


نظرات مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهارم - معرفی فرم‌های جدید تعاملی

یک نکته‌ی تکمیلی: نحوه‌ی نامگذاری ویژه‌ی عناصر در فرم‌های جدید Blazor SSR

اگر با نگارش‌های دیگر Blazor کار کرده باشید، عموما یک EditForm را به صفحه اضافه کرده و چند المان را به آن اضافه می‌کنیم و ... کار می‌کند. حتی اگر کامپوننت‌های سفارشی را هم بر این مبنا تهیه کنیم ... بازهم بدون نکته‌ی خاصی کار می‌کنند. اما ... در برنامه‌های Blazor SSR اینطور نیست! زمانیکه برای مثال مدل فرم را به این صورت تعریف می‌کنیم:

[SupplyParameterFromForm]
public OrderPlace? MyModel { get; set; }

و آن‌را به نحو متداولی در صفحه نمایش می‌دهیم:

<InputText @bind-Value="MyModel.City"/>

اگر به المان رندر شده‌ی در مرورگر مراجعه کنیم، ویژگی name حاصل، با MyModel.City مقدار دهی شده‌است و ... این موضوع درج نام خاصیت مدل (و یا اصطلاحا Html Field Prefix)، برای Blazor SSR بسیار مهم است! تاحدی که اگر از آن آگاه نباشید، ممکن است ساعتی را مشغول دیباگ برنامه شوید که چرا، مقدار نالی را دریافت کرده‌اید و یا عناصر تعریف شده‌ی در کامپوننت‌های سفارشی، کار نمی‌کنند و مقدار نمی‌گیرند!

متاسفانه API بازگشت نام کامل عناصری که توسط Blazor SSR تولید می‌شود، عمومی نیست و internal است. اگر از کامپوننت‌های استاندارد خود Blazor استفاده می‌کنید، نیازی نیست تا به این موضوع فکر کنید و مدیریت آن خودکار است؛ اما همینکه قصد تولید کامپوننت‌های سفارشی مخصوص SSR را داشته باشید، اولین مشکلی را که با آن مواجه خواهید شد، دقیقا همین مساله‌ی تولید صحیح HtmlFieldPrefix‌ها است.

برای رفع این مشکل و دسترسی به API پشت صحنه‌ی تولید نام فیلدها در Blazor SSR، می‌توان از کامپوننت پایه‌ی InputBase خود Blazor ارث‌بری کرد و به این ترتیب به خاصیت جدید NameAttributeValue آن دسترسی یافت (این خاصیت به دات‌نت 8 و مخصوص Blazor SSR، اضافه شده‌است) که اینکار در کلاس BlazorHtmlField انجام شده‌است. روش استفاده‌ی از آن هم به صورت زیر است:

private BlazorHtmlField<T?> ValueField
        => new(ValueExpression ?? throw new InvalidOperationException(message: "Please use @bind-Value here."));

[Parameter] public T? Value { set; get; }

[Parameter] public EventCallback<T?> ValueChanged { get; set; }

[Parameter] public Expression<Func<T?>> ValueExpression { get; set; } = default!;

زمانیکه می‌خواهیم در یک کامپوننت سفارشی، خاصیتی bind پذیر را طراحی کنیم، روش کار آن، مانند مثال فوق است که به همراه یک خاصیت، یک EventCallback و یک Expression است تا اعتبارسنجی و انقیاد دوطرفه را فعال کند. اما ... اگر همین Value را مستقیما در فیلدهای کامپوننت استفاده کنیم ... مقدار نمی‌گیرد؛ چون به همراه نام کامل خاصیت بایند شده‌ی به آن نیست. برای مثال بجای MyModel.City فقط City درج می‌شود (که به علت نداشتن .MyModel، سیستم binding از مقدار آن صرفنظر می‌کند). اکنون با استفاده از BlazorHtmlField فوق، می‌توان به نام کامل تولیدی توسط Blazor SSR دسترسی یافت و از آن استفاده کرد:

<input type="text" dir="ltr"
        name="@ValueField.HtmlFieldName" 
        id="@ValueField.HtmlFieldName" />

HtmlFieldName ای که در اینجا درج می‌شود، توسط خود Blazor محاسبه شده و با انتظارات موتور binding آن تطابق دارد و دیگر به خواص بایند شده‌ای که مقدار نمی‌گیرند، نخواهیم رسید.

نظرات مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
سلام مهندس یوسف نژاد (ابتدا ممنونم از پست خوب شما)
با پیروی از پست شما
ابتدا فایل‌های ریسورس در پروژه جاری فولدر App_GlobalResources گذاشتم و پروژه در صفحات aspx با قالب زیر به راحتی تغییر زبان داده میشد:

<asp:Literal ID="Literal1" Text='<%$ Resources:resource, Title %>' runat="server" />
اما بعدش فایل هارو توی یک پروژه کتابخانه ای جدید گذاشتم و Build Action فایل‌های ریسورس روی Embedded Resource  تنظیم کردم، پروژه با موفقیت اجرا شد و در سمت سرور با کد زیر راحت به مقادیر دسترسی دارم:
Literal1.Text=ResourcesManager.Resource.Title;
اما در سمت صفحات aspx با کد قبلی به شکل زیر نمایش نمیده و خطا صادر میشه:
<asp:Literal ID="Literal1"  runat="server" Text='<%$ ResourcesManager.Resource:resource, Title %>'/>

و خطای زیر صادر میشه:
 Parser Error
Description: An error occurred during the parsing of a resource required to service this request. Please review the following specific parse error details and modify your source file appropriately.

Parser Error Message: The expression prefix 'ResourcesManager.Resource' was not recognized.  Please correct the prefix or register the prefix in the <expressionBuilders> section of configuration.

Source Error:
مراحل این پست روی هم دنبال کردم اما بازم نشد.
چه تنظیماتی ست نکردم ؟


نظرات مطالب
یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی ASP.NET MVC با Kendo UI validator
باز هم ممنون بابت پاسخگویی
در حالتی که از popup template داخل گرید استفاده کنیم برای remote validation میشه از مثال شما با اندکی تغییرات استفاده کرد.
 (function($, kendo) {
            $.extend(true, kendo.ui.validator, {
                rules: {
                    remote: function(input) {
                        var remoteAttr = input.attr("data-val-remote-url");
                        if (typeof remoteAttr === typeof undefined || remoteAttr === false) {
                            return true;
                        }

                        var isInvalid = true;
                        var data = {};
                        data[input.attr('name')] = input.val();

                        $.ajax({
                            url: remoteAttr,
                            mode: "abort",
                            port: "validate" + input.attr('name'),
                            dataType: "json",
                            type: input.attr("data-val-remote-type"),
                            data: data,
                            async: false,
                            success: function(response) {
                                isInvalid = response;
                            }
                        });
                        return !isInvalid;
                    }
                },
                messages: {
                    remote: function(input) {
                        return input.data('val-remote');
                    }
                }
            });
        })(jQuery, kendo);