مطالب
یافتن نام رشته‌ای کامل یک کلاس در دات نت

دو تنظیم زیر را در نظر بگیرید:
<add key="nhibernate-logger" value="NHibernate.Helper.Logging.LoggerFactory, NHibernate.Helper" />
و یا
<add name="StaticContentCacheModule" type="StaticContentCacheModule.StaticCache, StaticContentCacheModule"/>
این نوع موارد را در فایل‌های app.config و یا web.config زیاد می‌توان یافت.
الان فرض کنید کلاس StaticCache مربوط به StaticContentCacheModule فرضی فوق را به صورت دستی به برنامه‌ی خود اضافه کرده‌اید. همچنین سطر فوق را نیز بدون هیچ تغییری در قسمت http modules مربوط به web.config برنامه معرفی نموده‌اید. برنامه را اجرا می‌کنید، اما ماژول ذکر شده کار نمی‌کند! چرا؟
چون نام رشته‌ای متناظر با کلاس StaticCache ایی که اکنون به پروژه‌ی خود اضافه کرده‌اید، با توجه به فضاهای نام پروژه‌ی جدید، کاملا دگرگون شده است. بنابراین، سؤال مهم اینجا است که این نام را بر اساس تنظیمات پروژه‌ی جاری چگونه می‌توان یافت؟
خوشبختانه دات نت فریم ورک، ابزاری توکار را برای تولید این نام رشته‌ای، به همراه دارد:
class Test
{
static void Main()
{
string name = typeof(System.Data.DataView).AssemblyQualifiedName;
Console.WriteLine(name);
}
}
خاصیت AssemblyQualifiedName ذکر شده در مثال فوق، دقیق‌ترین نامی است که می‌توانید در پروژه‌ی خود استفاده نمائید.
خروجی این مثال جهت نمایش نام رشته‌ای معادل کلاس System.Data.DataView به صورت زیر است:
System.Data.DataView, System.Data, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089

سؤال: از کجا متوجه شوم که رشته‌ی فوق واقعا کار می‌کند؟
مقدار متغیر name مثال فوق باید پس از بکارگیری در متد Type.GetType ، حاصلی غیر null را بازگشت دهد.
var name = typeof(System.Data.DataView).AssemblyQualifiedName;
var type = Type.GetType(name);
اگر حاصل نال بود، یعنی همان مشکلی که در ابتدای مطلب ذکر شد: ماژول مشخص شده در web.config برنامه توسط رشته‌ی مورد نظر کار نخواهد کرد.

نکته: اگر قصد معرفی اسمبلی دیگری را به برنامه دارید و این اسمبلی امضای دیجیتال دارد (strong name signature)، باید تمام اطلاعات حاصل را ذکر کنید (مانند مثال فوق که شامل Version ، Public key token و غیره است). در غیر اینصورت (عدم وجود امضای دیجیتال) ذکر دو قسمت اول خروجی خاصیت AssemblyQualifiedName کافی خواهند بود.

مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Builder
سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
از شما خواسته شده است تا نحوه‌ی ساخت تلفن همراه را پیاده سازی نمایید. شما در گام اول 2 نوع تلفن همراه را شناسایی نموده‌اید (Android و Windows Phone). پس از شناسایی، احتمالا هر کدام از این انواع را یک کلاس در نظر می‌گیرید و به کمک یک واسط یا کلاس انتزاعی، شروع به ساخت کلاس می‌نمایید، تا در آینده اگر تلفن همراه جدیدی شناسایی شد، راحت‌تر بتوان آن را در پیاده سازی دخیل نمود.
اگر چنین فکر کرده اید باید گفت که 90% با الگوی طراحی Builder آشنا هستید و از آن نیز استفاده می‌کنید؛ بدون اینکه متوجه باشید از این الگو استفاده کرده‌اید. در کدهای زیر این الگو را قدم به قدم بررسی خواهیم نمود.
قدم 1: تلفن همراه چه بخش هایی می‌تواند داشته باشد؟ (برای مثال یک OS دارند، یک Name دارند و یک Screen) همچنین برای اینکه تلفن همراهی بتواند ساخته شود ابتدا بایستی نام آن‌را بدانیم. کدهای زیر همین رویه را تصدیق می‌نمایند:
public class Product
{
        public Product(string name)
        {
            Name = name;
        }
        public string Name { get; set; }
        public string Screen { get; set; }
        public string OS { get; set; }
        public override string ToString()
        {
            return string.Format(Screen + "/" + OS + "/" + Name);
        }
}
یک کلاس ساخته‌ایم و نام آن را Product گذاشتیم. بخش‌های مختلفی را نیز در آن تعریف نموده‌ایم. تابع ToString را برای استفاده‌های بعدی override کرده‌ایم (فعلا نیازی بدان نداریم).
قدم 2: برای ساخت تلفن همراه چه کارهایی باید انجام شود؟ (برای مثال بایستی OS روی آن نصب شود، Screen آن مشخص شود. همچنین بایستی به طریقی بتوانم تلفن همراه ساخته شده‌ی خود را نیز پیدا کنم). کدهای زیر همین رویه را تصدیق می‌نمایند:
    public interface IBuilder
    {
        void BuildScreen();
        void BuildOS();
        Product Product { get; }
    }
یک واسط تعریف کرده‌ایم تا به کمک آن هر تلفن همراهی را که خواستیم بسازیم.
قدم 3: از آنجا که فقط دو نوع تلفن همراه را فعلا شناسایی کرده‌ایم (Android و Windows Phone) نیاز داریم تا این دو تا را بسازیم.
ابتدا تلفن همراه Android را می‌سازیم:
  public class ConcreteBuilder1 : IBuilder
    {
        public Product p;
        public ConcreteBuilder1()
        {
            p = new Product("Android Cell Phone");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 16 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "Android 4.4";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
سپس تلفن همراه Windows Phone را می‌سازیم:
    public class ConcreteBuilder2 : IBuilder
    {
        public Product p;

        public ConcreteBuilder2()
        {
            p = new Product("Windows Phone");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 32 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "Windows Phone 2014";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
قدم 4: اول باید OS نصب شود یا Screen مشخص شود؟ برای اینکه توالی کار را مشخص سازم نیاز به یک کلاس دیگر دارم تا اینکار را انجام دهد:
    public class Director
    {
        public void Construct(IBuilder builder)
        {
            builder.BuildScreen();
            builder.BuildOS();
        }
    }
این کلاس در متد Construct خود یک ورودی از نوع IBuilder می‌گیرد و براساس توالی مورد نظر، شروع به ساخت آن می‌کند.
قدم 5: نهایتا میخواهم به برنامه‌ی خود بگویم که تلفن همراه Android را بسازد:
Director d = new Director();
ConcreteBuilder1 cb1 = new ConcreteBuilder1();
d.Construct(cb1);
Console.WriteLine(cb1.p.ToString());
و به این صورت تلفن همراه من آماده است!
متد ToString در اینجا، همان ToString ابتدای بحث است که آن را  Override کردیم.
به این نکته توجه کنید که اگر یک تلفن همراه جدید شناسایی شود، چه مقدار تغییری در کدها نیاز دارید؟ برای مثال تلفن همراه BlackBerry شناسایی شده‌است. تنها کاری که لازم است این است که یک کلاس بصورت زیر ساخته شود:
    public class BlackBerry: IBuilder
    {
        public Product p;

        public BlackBerry ()
        {
            p = new Product("BlackBerry");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 8 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "BlackBerry XXX";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
امکان تبدیل رخدادهای توکار مرورگرها به دایرکتیوهای Blazor در Blazor6x

یکسری دایرکتیو مانند onclick@ و امثال آن، از پیش در Blazor تعریف شده‌اند که امکان مدیریت رویدادهای جاوااسکریپتی را در کدهای سی‌شارپ میسر می‌کنند. اما تعداد این‌ها زیاد نیست. برای مثال تعداد رویدادهای قابل تعریف و پشتیبانی شده‌ی توسط مرورگرها قابل ملاحظه‌است. در Blazor 6x روشی جهت دسترسی ساده‌تر به این رویدادها ارائه شده‌است که شامل این مراحل است. برای نمونه فرض کنید می‌خواهیم به رویداد paste مرورگر دسترسی پیدا کنیم و یک دایرکتیو سفارشی oncustompaste@ را برای آن تهیه کنیم:
<input @oncustompaste="HandleCustomPaste" />
برای اینکار در ابتدا قطعه کد زیر را پس از blazor.webassembly.js در فایل index.html ثبت می‌کنیم (یا می‌توان از روش export function afterStarted که در بالا عنوان شد هم استفاده کرد):
<script> 
    Blazor.registerCustomEventType('custompaste', { 
        browserEventName: 'paste', 
        createEventArgs: event => { 
            // This example only deals with pasting text, but you could use arbitrary JavaScript APIs 
            // to deal with users pasting other types of data, such as images 
            return { 
                eventTimestamp: new Date(), 
                pastedData: event.clipboardData.getData('text') 
            }; 
        } 
    }); 
</script>
در اینجا برای رویداد paste مرورگر، تعدادی آرگومان تهیه شده و بازگشت داده می‌شود. آرگومان اول در اینجا یک مقدار اختیاری و نمایشی‌است و آرگومان دوم به شیء رویداد paste، دسترسی یافته و متن آن‌را بازگشت می‌دهد.
پس از اینکار، معادل دو پارامتر بازگشت داده شده را به صورت زیر در کدهای سی‌شارپ تهیه می‌کنیم:
namespace BlazorCustomEventArgs.CustomEvents 
{ 
    [EventHandler("oncustompaste", typeof(CustomPasteEventArgs), enableStopPropagation: true, enablePreventDefault: true)] 
    public static class EventHandlers 
    { 
        // This static class doesn't need to contain any members. It's just a place where we can put 
        // [EventHandler] attributes to configure event types on the Razor compiler. This affects the 
        // compiler output as well as code completions in the editor. 
    } 
 
    public class CustomPasteEventArgs : EventArgs 
    { 
        // Data for these properties will be supplied by custom JavaScript logic 
        public DateTime EventTimestamp { get; set; } 
        public string PastedData { get; set; } 
    } 
}
ابتدا از EventArgs ارث‌بری شده و معادل تاریخ و متن بازگشت داده شده، تبدیل به یک EventArgs سفارشی می‌شود. سپس نوع آن، به ویژگی EventHandler ای که بالای یک کلاس استاتیک خالی قرار گرفته شده، ارسال می‌شود. اینکار صرفا جهت اطلاع کامپایلر صورت می‌گیرد.
یک نکته: در اینجا نام oncustompaste به همان نام custompaste کدهای جاوااسکریپتی اشاره می‌کند. نام تعریف شده‌ی در قسمت سی‌شارپ، یک on در ابتدا اضافه‌تر دارد. اینکار سبب می‌شود که اکنون بتوان یک رویدادگردان oncustompaste@ سفارشی را که قابل مدیریت در کدهای سی‌شارپ است، داشت:
@page "/"

<p>Try pasting into the following text box:</p>
<input @oncustompaste="HandleCustomPaste" />
<p>@message</p>

@code {
    string message;
    void HandleCustomPaste(CustomPasteEventArgs eventArgs)
    {
        message = $"At {eventArgs.EventTimestamp.ToShortTimeString()}, you pasted: {eventArgs.PastedData}";
    }
}
مطالب
تزریق وابستگی‌های Automapper به کمک Autofac
در این مقاله قصد دارم به وسیله Autofac تزریق وابستگی‌های Automapper و همچنین Register کردن فایل‌های Profile Mapper را توضیح دهم.
حتما مقالات مقالات متعدد در رابطه با تزریق وابستگی را که در این سایت وجود دارند، مطالعه کرده‌اید. در این بخش قصد دارم از Autofac (بجای StructureMap) برای تزریق Automapper استفاده کنم.
1. ابتدا ساختار پروژه را بررسی می‌کنیم. بدین منظور یک پروژه جدید را با عنوان AufacDI ایجاد میکنیم. 
2. در این مرحله یک پروژه از نوع Class Library را با عنوان AufacDI.DomainClasses، برای شبیه سازی مدل ایجاد میکنیم. 
3. سپس یک پروژه از نوع Class Library را با عنوان AufacDI.IocConfig برای تعریف تنظیمات تزریق وابستگی ایجاد میکنیم.
4. در ادامه، پروژه‌ای را از نوع Class Library با عنوان AufacDI.MapperProfile برای معرفی Profile‌های Mapper ایجاد میکنیم.
5. همچنین پروژه‌ای را برای ViewModel‌ها تعریف میکنیم؛ با عنوان AufacDI.ViewModel. 
6. و در آخر ایجاد پروژه‌ای برای بخش UI با عنوانAufacDI.WebApplication

در ابتدا نیاز است که بسته‌های زیر را از Nuget دریافت و  نصب کنیم:
PM>Install-Package Autofac
PM>Install-Package Autofac.Mvc5
PM>Install-Package AutoMapper
بسته Autofac را در لایه AufacDI.IocConfig و AufacDI.ConsoleApplication نصب می‌کنیم.
بسته Install-Package Autofac.Mvc5  را برای تزریق وابستگی‌ها در لایه UI استفاده میکنیم.
و بسته AutoMapper را در لایه AufacDI.MapperProfile , AufacDI.IocConfig و  AufacDI.WebApplication  نصب میکنیم (به دلیل اینکه این پروژه برای مثال، Automapper به لایه UI اضافه شده است وگرنه باید در لایه Service ارجاع داده شود).

حال در این بخش به تعاریف داخلی پروژه می‌پردازیم:
لازم است ابتدا یک Domain Class را تعریف کنیم؛ به صورت زیر:
namespace AufacDI.DomainClasses
{
    public class Category
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}
سپس ViewModel متناظر با آن را تعریف میکنیم:
namespace AufacDI.ViewModel
{
    public class CategoryViewModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public int Name { get; set; }
    }
}
سپس یک  Profile را برای مدل نمونه تعریف میکینم. (ارجاعات لازم به DomainClasses و ViewModel داده شود)
using AufacDI.DomainClasses;
using AufacDI.ViewModel;
using AutoMapper;

namespace AufacDI.MapperProfile
{
    public class CategoryProfile : Profile
    {
        public CategoryProfile()
        {
            CreateMap<Category, CategoryViewModel>();
            CreateMap<CategoryViewModel, Category>();
        }
    }
}

حال به بخش اصلی میرسیم؛ یعنی تکمیل بخش IocConfig: (ارجاعات لازم به MapperProfile داده شود)
using AufacDI.MapperProfile;
using Autofac;
using AutoMapper;
using System;
using System.Linq;

namespace AufacDI.IocConfig
{
    public static class IoCContainer
    {
       public static void Register(ContainerBuilder builder)
        {
            // شناسایی پروفایل‌ها براساس نمونه از کلاس پر.وفایل 
            var profiles = from types in typeof(CategoryProfile).Assembly.GetTypes()
                           where typeof(Profile).IsAssignableFrom(types)
                           select (Profile)Activator.CreateInstance(types);

            // رجیستر کردن کلاس‌های پروفایل در اتومپر
            builder.Register(ctx => new MapperConfiguration(cfg =>
            {
                foreach (var profile in profiles)
                    cfg.AddProfile(profile);
            })).SingleInstance().AutoActivate().AsSelf();

            // رجیستر کردن کلاس  MapperConfiguration و ایجاد آن براساس IMapper
            builder.Register(ctx => ctx.Resolve<MapperConfiguration>().CreateMapper()).As<IMapper>().InstancePerRequest();
        }
    }
}

در ادامه با یک مثال، روند کلی را توضیح میدهیم:
            var builder = new ContainerBuilder();

            // تزریق کنترلرها برای تزریف سایر المان‌ها در سازنده
            builder.RegisterControllers(typeof(MvcApplication).Assembly).InstancePerDependency();

            // فراخوانی متد رجیستر برای تزریق وابستگی مپر و کلاس‌های پروفایل آن
            IoCContainer.Register(builder);

            // ایجاد نمونه از سازنده
            var container = builder.Build();
            DependencyResolver.SetResolver(new AutofacDependencyResolver(container));
این بخش، معرفی و تعریف نگاشت‌های تزریق وابستگی می‌باشد.
نمونه‌ای از پیاده سازی در سطح کنترلر
namespace AufacDI.WebApplication.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IMapper _mapepr;
        public HomeController(IMapper mapepr)
        {
            _mapepr = mapepr;
        }

        public ActionResult Index()
        {
            // مپ کردن یک کلاس به یک کلاس
            var categoryViewModel = new CategoryViewModel { Id = 1, Name = "News" };
            var categoryModel = _mapepr.Map<CategoryViewModel, Category>(categoryViewModel);

            // مپ کردن لیست از کلاس به لیستی از کلاس
            var categoryListModel = new List<Category>();
            categoryListModel.Add(new Category { Id = 1, Name = "A" });
            categoryListModel.Add(new Category { Id = 2, Name = "B" });
            categoryListModel.Add(new Category { Id = 3, Name = "C" });
            categoryListModel.Add(new Category { Id = 4, Name = "D" });
            categoryListModel.Add(new Category { Id = 5, Name = "E" });

            var categoryListViewModel = categoryListModel.AsQueryable().ProjectTo<CategoryViewModel>(_mapepr.ConfigurationProvider).ToList(); ;

            return View();
        }
    }
}
نکته: برای مپ کردن یک آبجکت به آبجکتی دیگر، از متد Map استفاده می‌شود و برای مپ کردن لیستی از آبجکت‌ها از ProjectTo استفاده می‌شود.
نمونه ای از مثال AufacDI.rar
نظرات مطالب
ObservableCollection در Entity Framework
من در winform یک BindingSource دارم و این رو به گرید می‌دم. گرید به یک BindingSource بایند شده، اگه مقادیری رو تغییر بدم یا اضافه کنم در گرید (در واقع به BindingSource پشت صحنه) ، ChangeTracker تشخیص می‌ده و می‌تونم کار رو هندل کنم اما اگه سطری رو از BindingSource (یا همون گرید) حذف کنم ChangeTracker متوجه نمی‌شه و وضعیتشون Unchanged می‌مونه! (Local هم فایده نداره) و نمی‌تونم کل تغییرات رو ذخیره کنم با صدا زدن SaveChanges
در ChangeTracker ایتم هایی با State‌های Add, Modified رو می‌تونم ببینم ولی اگه ایتمی رو Delete کنم نمی‌تونم ببینمش و کاری انجام بدم! مشکل از کجاست؟
اینا مربوط به Context هست برای بررسی وضعیت تغییرات:
  public bool HasChanges()
        {
            return this.ChangeTracker.Entries().Any(e => e.State != EntityState.Unchanged);
        }

        public void RejectChanges()
        {
            foreach (var entry in this.ChangeTracker.Entries())
            {
                switch (entry.State)
                {
                    case EntityState.Modified:
                        entry.State = EntityState.Unchanged;
                        break;

                    case EntityState.Added:
                        entry.State = EntityState.Detached;
                        break;
                }
            }
        }
توضیحات بیشتر:
چرا مثل Add , Modify عمل Delete در Entity‌ها و ChangeTracker بصورت خودکار شنیده نمی‌شه؟! من یک کتابخانه‌ی مستقل تهیه کردم که گرید ،‌خودش یک کنترل BindingSource داره و اصلا نباید به EntityFramework و سرویسهایی که با Entity‌ها کار می‌کنن در ارتباط باشه ، BindingSource باید بتونه CurrentItem اش رو Remove کنه در حافظه مثل کاری که برای Add,Update انجام می‌ده و در انتها من (بعنوان کاربر نهایی) در لایه نمایش تصمیم بگیرم که تمام تغییرات انجام شده در گرید (Add, Modify, Delete) رو ذخیره یا لغو کنم.
******* شاید بشه با کمک رویداد BindingSource.ListChanged به نحوی حل کرد ولی اصلا جالب نمی‌شه چون BindingSource من یک POCO Entity هست و فقط و فقط چنتا property داره و اصلا از وضعیت خودش خبر نداره و قرار هم نیست بیشتر از این باشه و من نمی‌تونم وضعیتش رو تغییر بدم در این رویداد چون همچین چیزی نداره اصلا!
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای هم نامی خواص راهبری
public interface IFoo
{
        IPerson Person
        {
            get;
        }

        ICompany Company
        {
            get;
        }

        DateTime Date
        {
            get;
        }

        long NormalShareCount
        {
            get;
        }
}

public interface IPerson
{
    string Name{get;}
}

public interface ICompany
{
   string Name{get;}
}
مطالب
تولید اطلاعات تصادفی توسط GenFu
گاها برای تولید اطلاعات تصادفی، خصوصا هنگام نوشتن تست‌ها، زمان زیادی بیهوده تلف شده و حجم زیادی کد اضافه تولید میشود. کتابخانه‌ای بنام GenFu ایجاد شده که وظیفه ایجاد داده‌های تصادفی را بر عهده گرفته‌است. این کتابخانه متن باز (Open Source) بوده و می‌توانید آن را از مخزن گیت‌هاب دریافت نمایید.

در مطلب جاری قصد ایجاد اطلاعات تصادفی برای کلاس زیر را داریم :
public class Person
{
    public int ID { get; set; }

    public string Firstname { get; set; }

    public string Lastname { get; set; }

    public string Email { get; set; }

    public string PhoneNumber { get; set; }

    public override string ToString()
    {
        return $"{ID}: {Firstname} {Lastname} - {Email} - {PhoneNumber}";
    }
}

نصب GenFu

برای نصب کتابخانه GenFu از دستور زیر در Package Manager Console استفاده میکنیم :
Install-Package GenFu

1. ایجاد یک شخص

برای ایجاد شخصی جدید همراه با اطلاعاتی تصادفی به شکل زیر عمل خواهیم کرد :
var person = A.New<Person>();
Console.WriteLine(person);
نتیجه کد فوق به این صورت خواهد بود :
18: Diedra Morgan - Zachary.Garcia@telus.net - (531) 273-9001
اگر دقت کنید متوجه میشوید که GenFu بصورت خودکار داده‌هایی مرتبط با Property هایی که نام گذاری کردید‌، ایجاد کرده‌است.
برای Email، داده‌ای با فرمت صحیح ایمیل و برای PhoneNumber هم شماره تلفنی با فرمت صحیح تولید شده است.

2. ایجاد چند شخص

برای ایجاد لیستی از اشخاص نیز میتوانید از متد ListOf استفاده کرده و تعداد اشخاص مورد نیازتان را به آن ارسال کنید ( پیشفرض 25 ) :
var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
کد فوق باعث ایجاد 5 شخص با اطلاعات تصادفی متفاوتی خواهد شد:
97: Maria MacKenzie - Alexandra.Johnson@rogers.ca - (670) 787-3053
34: Alexander Scott - Isaiah.Price@gmail.com - (730) 645-4946
66: Kevin Perez - Gabrielle.Alexander@hotmail.com - (230) 758-8233
81: Maria Evans - Vanessa.Bell@rogers.ca - (508) 572-4343
79: Tyler Parker - Alyssa.Taylor@telus.net - (297) 357-7617

تا به اینجای کار GenFu بخوبی جوابگوی نیازهایمان بوده‌است. اما اگر پیشفرض‌ها جوابگو نبود و بخواهیم فرمت داده‌های تولید شده را تغییر دهیم چطور ؟
برای اینکار میتوانیم از متد Configure استفاده کرده و نحوه ایجاد داده را برای Property هایی که مشخص میکنیم، تغییر دهیم.

3. ایجاد چند شخص و مقدارهی یک property با مقدار ثابت

اگر بخواهیم داده‌های ایجاد شده را داخل دیتابیس لحاظ کنیم، نیاز داریم تا ID آن‌ها را برابر 0 قرار دهیم تا دیتابیس مشکلی برای ثبتشان نداشته باشد. برای ایجاد لیستی از اشخاص که ID آن‌ها برابر 0 باشد :
A.Configure<Person>().Fill(x => x.ID, 0);

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
نتیجه :
0: Darron Gonzalez - Benjamin.Daeninck@hotmail.com - (405) 418-7783
0: Melanie Garcia - Jennifer.Griffin@microsoft.com - (711) 277-8826
0: James Hughes - Tristan.Ward@live.com - (734) 400-8322
0: Miranda Torres - Ross.Davis@rogers.ca - (495) 479-8147
0: David Hughes - Jillian.Alexander@live.com - (361) 617-6642
در این حالت بدون هیچگونه مشکلی میتوانید داده‌های ایجاد شده را داخل دیتابیس ذخیره نمایید.

4. ایجاد چند شخص و مقداردهی یک property با متد

حالت دیگری که میتوانید نحوه مقداردهی یک Property را تنظیم کنید، استفاده از متد یا delegate است:
var i = 1;

A.Configure<Person>()
    .Fill(c => c.ID, () => i++);

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);

نتیجه :
1: Paul Long - Carlos.Kelly@telus.net - (202) 573-6278
2: Jesse Iginla - Liberty.Moore@gmail.com - (589) 791-3606
3: Raymundo Price - Ang.Taylor@live.com - (336) 400-1601
4: Elizabeth Getzlaff - Leslie.Campbell@att.com - (662) 582-9010
5: Abigail Bailey - Tristan.Ross@live.com - (225) 661-7023
همانطور که می‌بینید، ID اشخاص بصورت تصاعدی مقداردهی شده است.

5. ایجاد چند شخص و مقداردهی یک property با مقادیر property‌های دیگر

همچنین میتوانید از مقادیر Property‌های دیگر برای مقداردهی یک Property استفاده کنید :
A.Configure<Person>()
    .Fill(c => c.ID, 0)
    .Fill(c => c.Email,
        c => $"{c.Firstname}.{c.Lastname}@gmail.com");

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
کد فوق باعث تولید اشخاصی میشود که ایمیل آن‌ها برابر (Firstname).(Lastname) خواهد بود :
0: Patrick Perry - Patrick.Perry@gmail.com - (796) 460-6576
0: Rebecca Main - Rebecca.Main@gmail.com - (757) 472-3332
0: Kimberly Carter - Kimberly.Carter@gmail.com - (436) 484-8273
0: Sara Lewis - Sara.Lewis@gmail.com - (424) 717-7682
0: Lauren Ross - Lauren.Ross@gmail.com - (277) 294-5776

6. استفاده از Extension‌های درون ساخت GenFu برای مقداردهی

GenFu دارای Extension هایی بوده که باعث میشوند اطلاعات یک Property با مقادیر قابل درک و مشخصی پر شوند.
مثال :
A.Configure<Person>()
    .Fill(x => x.Firstname).AsPersonTitle();

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);  
نتیجه :
64: Miss. Ratzlaff - Bryce.Simmons@att.com - (386) 309-2414
7: Air Marshall Yarobi - Ariana.Russell@att.com - (459) 238-0717
96: Air Marshall Taylor - Luke.Olsen@gmail.com - (775) 401-5281
28: Doctor Cox - Leah.Diaz@att.com - (569) 464-7961
99: Master Phillips - Chloe.Scott@hotmail.com - (578) 221-9021

7. GenFu WireFrame

در نهایت GenFu دارای پکیج جانبی به اسم Wireframes است که شامل HTML Helper هایی است که با استفاده از آن‌ها میتوانید المان‌های HTML مانند P, Image, Table و ... را با مقادیری برای تست بعنوان Placeholder ایجاد کنید. 
برای نصب و مطالعه بیشتر درباره GenFu WireFrames این لینک را ببینید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions
سشن‌ها نیز همانند تمام قسمت‌های دیگر یک برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند و نیاز به مراحل خاصی است تا امکان استفاده‌ی از آن‌ها فراهم شود. همچنین روش کار کردن با آن‌ها نیز متفاوت است با نگارش‌های قبلی ASP.NET (تمام نگارش‌ها).


سشن چیست؟

شیء سشن، مجموعه‌ای از اشیاء serialized مرتبط با جلسه‌ی کاری جاری یک کاربر است. این اشیاء عموما در حافظه‌ی محلی سرور ذخیره می‌شوند؛ اما امکان ذخیره سازی توزیع شده‌ی آن‌ها در بانک‌های اطلاعاتی نیز پیش بینی شده‌است.
عموما استفاده‌ی از اشیاء سشن توصیه نمی‌شوند. از این جهت که این نوع اشیاء بسیار شبیه هستند به متغیرهای سراسری و وجود این نوع متغیرها اساسا ضعف طراحی شیء‌گرا به حساب می‌آیند. اما با توجه به ماهیت stateless بودن برنامه‌های وب، به این معنا که با پایان رندر یک صفحه، تمام اشیاء مرتبط با آن‌ها نیز در سمت سرور تخریب می‌شوند، نیاز است برای یک سری از داده‌های عمومی کاربر، راه حلی را پیدا کرد تا بتوان از اطلاعات آن‌ها استفاده‌ی مجدد کرد. برای مثال نگهداری رشته‌ی اتصالی بانک اطلاعاتی که کاربر در حین لاگین به سیستم آن‌را انتخاب کرده‌است (اگر برنامه به ازای هر سال از یک بانک اطلاعاتی مجزا استفاده می‌کند) و یا زمانیکه کاربری captcha را پر می‌کند و مقدار آن‌را به سمت سرور ارسال می‌کند، نیاز است مقدار ارسالی او را با مقدار ابتدایی captcha مقایسه کرد. یک چنین اطلاعاتی نباید با پایان رندر صفحه تخریب شوند و نیاز است تا زمانیکه جلسه‌ی کاری کاربر به پایان نرسیده‌است، در دسترس باشند. به همین جهت است که مفهومی را به نام «اشیاء سشن» طراحی کرده‌اند.
درکل خارج از این موارد بهتر است از سشن استفاده نکنید و در جای جای برنامه‌ی خود ردپای آن‌را باقی نگذارید و به خاطر داشته باشید:
متغیر سشن = متغیر سراسری = ضعف طراحی شی‌‌ءگرا


توصیه‌ی به استفاده‌ی از روش‌های سبک وزن‌تر

سشن‌ها تنها روش به اشتراک گذاری اطلاعات نیستند. اگر می‌خواهید اطلاعاتی را در بین میان افزارهای برنامه در طی یک درخواست به اشتراک بگذارید، شاید سشن هم یک راه حل باشد؛ اما راه حلی سنگین وزن. راه حل بهتر برای این موارد، استفاده‌ی از HttpContext.Items است. HttpContext.Items نیز همانند سشن، یک key/value store است؛ اما طول عمر آن محدود است به طول عمر درخواست جاری و در تمام میان افزارهای برنامه در دسترس است.
برای مثال در یک میان افزار آن‌را تنظیم می‌کنید:
app.Use(async (context, next) =>
{
   context.Items["isVerified"] = true;
   await next.Invoke();
});
و سپس در میان افزاری دیگر از آن استفاده خواهید کرد:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Verified request? " + context.Items["isVerified"]);
});


فعال سازی سشن‌ها در ASP.NET Core

ASP.NET Core یک choose-what-you-need framework است. به این معنا که تا زمانیکه قابلیتی را به صورت صریح فعال سازی نکرده باشید، در دسترس نخواهد بود. همین مساله در نهایت به کاهش مصرف منابع این نوع برنامه‌ها و همچنین طراحی ماژولار سیستم ختم می‌شوند. برای مثال در نگارش‌های قبلی ASP.NET (تمام نگارش‌ها)، سشن‌ها به صورت پیش فرض فعال هستند، مگر آنکه HTTP Module آن‌را در فایل web.config حذف کنید؛ اما در اینجا برعکس است.
اگر تنها در موارد خاصی که ذکر شد، نیاز به استفاده‌ی از متغیرهای سشن را داشتید، روش فعال سازی آن به صورت ذیل است:
الف) نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Session
برای این منظور وابستگی ذیل را به فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.AspNetCore.Session": "1.0.0"
    }
}
ب) انجام تنظیمات آغازین برنامه
برای این کار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و ابتدا سرویس سشن‌ها را فعال کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSession();
و سپس در متد Configure، استفاده‌ی از سشن‌ها را نیز باید ذکر کنید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseSession();
در اینجا امکان سفارشی سازی مقادیر پیش فرض مدیریت سشن‌ها نیز وجود دارند. برای مثال زمان پیش فرض انقضای سشن کاربر، پس از 20 دقیقه عدم فعالیت او است که قابل تغییر می‌باشد:
app.UseSession(options: new SessionOptions
{
    IdleTimeout = TimeSpan.FromMinutes(30),
    CookieName = ".MyApplication"
});


روش استفاده‌ی از سشن‌ها

در مثال ذیل نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات را در شیء سشن جلسه‌ی جاری یک کاربر، ملاحظه می‌کنید:
public ActionResult TestSession()
{
 
   this.HttpContext.Session.Set("key-1", BitConverter.GetBytes(DateTime.Now.Ticks));
   this.HttpContext.Session.SetInt32("key-2", 1);
   this.HttpContext.Session.SetString("key-3", "DNT");
 
   return Content("OK!");
}
به همراه نحوه‌ی بازیابی این اطلاعات در متدهای دیگر برنامه:
 public IActionResult Index()
{
   byte[] key1 = this.HttpContext.Session.Get("key-1");
   long key1Value = BitConverter.ToInt64(key1, 0);
 
   int? key2Value = this.HttpContext.Session.GetInt32("key-2");
   string key3Value = this.HttpContext.Session.GetString("key-3");
 
   return Content("OK!");
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، سه متد Set، SetInt32 و SetString در اینجا برای تنظیم key/valueهای سشن، از پیش موجود هستند.
حالت Set آن آرایه‌ای از بایت‌ها را دریافت می‌کند و می‌توان برای حالت serialization اشیاء، مفید باشد.
دقیقا معادل همین سه متد، متدهای Get، GetInt32 و GetString برای بازیابی مقادیر سشن طراحی شده‌اند و باید دقت داشت که خروجی‌های این‌ها می‌توانند نال نیز باشند. به همین جهت خروجی GetInt32 آن نال پذیر است.


توسعه‌ی متدهای پیش فرض کار با سشن‌ها

سه متد یاد شده‌ی کار با سشن‌ها در ASP.NET Core هرچند ضروری هستند، اما کافی نیستند. برای توسعه‌ی آن‌ها می‌توان متدهای الحاقی را تدارک دید که نمونه‌ای از آن‌ها را ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
    public static class SessionExts
    {
        public static void SetDateTime(this ISession collection, string key, DateTime value)
        {
            collection.Set(key, BitConverter.GetBytes(value.Ticks));
        }
 
        public static DateTime? GetDateTime(this ISession collection, string key)
        {
            var data = collection.Get(key);
            if (data == null)
            {
                return null;
            }
            var dateInt = BitConverter.ToInt64(data, 0);
            return new DateTime(dateInt);
        }
 
        public static void SetObject(this ISession session, string key, object value)
        {
            var stringValue = JsonConvert.SerializeObject(value);
            session.SetString(key, stringValue);
        }
 
        public static T GetObject<T>(this ISession session, string key)
        {
            var stringValue = session.GetString(key);
            return JsonConvert.DeserializeObject<T>(stringValue);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از کلاس BitConverter و امکان سریالایز مقادیر توسط آن به آرایه‌ای از بایت‌ها، امکان کار با متد‌های عمومی Set و Get را یافته‌ایم.
و یا جهت کار با اشیاء پیچیده‌تر می‌توان از کتابخانه‌ی JSON.NET استفاده کرد. به عبارتی در این نگارش از ASP.NET، کار سریالایز و دی‌سریالایز اشیاء، به برنامه نویس واگذار شده‌است و اینکه در پشت صحنه از چه کتابخانه‌ای می‌خواهید استفاده کنید، در اختیار خودتان است.
البته باید دقت داشت که در اینجا وابستگی JSON.NET به صورت خودکار در دسترس است. از این جهت که بسیاری از وابستگی‌های ASP.NET Core مانند مورد ذیل، به JSON.NET وابسته‌اند و نصب آن‌ها به معنای نصب خودکار JSON.NET نیز هست:
{
    "dependencies": {
     //same as before
     "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
   }
}
اگر لیست بسته‌های وابسته‌ی به JSON.NET را می‌خواهید مشاهده کنید، فایل project.lock.json را گشوده و در آن Newtonsoft.Json را جستجو کنید.


یک مطلب تکمیلی

در اینجا نیز امکان ذخیره سازی سشن‌ها در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی فرار سرور درنظر گرفته شده‌است و برای این حالت، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL ویژه‌ای به نام key/value stores مانند بانک اطلاعاتی فوق سریع Redis پیشنهاد می‌شود؛ هرچند امکان کار با SQL Server نیز در اینجا وجود دارد، اما برای کش سرورهای مبتنی بر key/value ها، بانک اطلاعاتی Redis، انتخاب اول است.
Managing Application State
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت هشتم - ماژول‌ها
توسط ماژول‌ها میتوانیم یک مجموعه از دستورات را گروه‌بندی کنیم و تحت عنوان یک پکیج ارائه دهیم که برای دیگران نیز قابل استفاده باشند. برای ایجاد یک ماژول کافی است اسکریپت‌های خود را درون یک فایل با پسوند psm1 قرار دهیم؛ به این فایل اصطلاحاً root module گفته میشود. در واقع میتوان گفت ماژول‌ها یک روش مناسب برای به اشتراک‌گذاری اسکریپت‌ها میباشند. تا اینجا با کمک پروفایل‌ها توانستیم امکان استفاده مجدد از توابع و اسکریپت‌ها را داشته باشیم؛ ماژول‌ها نیز یک روش دیگر برای بارگذاری اسکریپت‌ها درون شل هستند. زمانیکه شل را باز میکنیم PowerShell به صورت خودکار یکسری مسیر را برای بارگذاری ماژول‌ها اسکن میکند. توسط متغیر env:PSModulePath$ میتوانیم لیست این مسیرها را ببینیم:  
PS /> $env:PSModulePath -Split ":"

/Users/sirwanafifi/.local/share/powershell/Modules
/usr/local/share/powershell/Modules
/usr/local/microsoft/powershell/7/Modules
همانطور که عنوان شد برای ایجاد یک ماژول کافی است اسکریپت‌های خود را داخل یک فایل با پسوند psm1 ذخیره کنیم. به عنوان مثال میتوانیم تابع Get-PingReply را درون یک فایل با نام PingModule.psm1 ذخیره و سپس توسط دستور Import-Module ماژول را ایمپورت کنیم:  
PS /> Import-Module ./PingModule.psm1
سپس توسط دستور Get-Module PingModule میتوانیم جزئیات ماژول ایمپورت شده را مشاهده نمائیم: 
PS /> Get-Module PingModule

ModuleType Version    PreRelease Name                                ExportedCommands
---------- -------    ---------- ----                                ----------------
Script     0.0                   PingModule                          Get-PingReply
به صورت پیش‌فرض تمام توابع درون اسکریپت export خواهند شد. اگر ExportedCommands خالی باشد به این معنا است که ماژول به درستی ایمپورت نشده‌است. به عنوان مثال اگر سعی کنید فایل قبل را با پسوند ps1 به عنوان ماژول ایمپورت کنید. خطایی هنگام ایمپورت کردن مشاهده نخواهید کرد و قسمت ExportedCommands خالی خواهد بود. در این‌حالت نیز امکان استفاده از تابع درون اسکریپت را خواهیم داشت؛ اما هیچ تضمینی نیست که به صورت یک ماژول به درستی عمل کند. بنابراین بهتر است ماژول‌هایی که ایجاد میکنیم حتماً پسوند psm1 داشته باشند.
PS /> Import-Module ./PingModule.ps1
PS /> Get-Module PingModule

ModuleType Version    PreRelease Name                                ExportedCommands
---------- -------    ---------- ----                                ----------------
Script     0.0                   PingModule
ممکن است بخواهیم یکسری توابع را به صورت private تعریف کنیم و فقط تعداد محدودی از توابع به صورت public باشند. در این حالت میتوانیم درون فایل psm1 با کمک دستور Export-ModuleMember اینکار را انجام دهیم: 
Function Get-PingReply {
    // as before
}

Function Get-PrivateFunction {
    Write-Debug 'This is a private function'
}

Export-ModuleMember -Function @(
    'Get-PingReply'
)
اضافه کردن متادیتا به ماژول‌ها
برای هر ماژول میتوانیم با کمک module manifest یکسری متادیتا به ماژول اضافه کنیم. این متادیتا درون یک فایل با پسوند psd1 که محتویات آن در واقع یک Hashtable است ذخیره میشود. برای ایجاد فایل manifest میتوانیم از دستور New-ModuleManifest استفاده کنیم. به عنوان مثال برای ایجاد فایل manifest برای ماژول PingModule.psm1 اینگونه عمل خواهیم کرد:  
$moduleSettings = @{
    Path                 = './PingModule.psd1'
    Description          = 'A module to ping a remote system'
    RootModule           = 'PingModule.psm1'
    ModuleVersion        = '1.0.0'
    FunctionsToExport    = @(
        'Get-PingReply'
    )
    PowerShellVersion    = '5.1'
    CompatiblePSEditions = @(
        'Core'
        'Desktop'
    )
}
New-ModuleManifest @moduleSettings
تنها پراپرتی موردنیاز برای ایجاد module manifest پراپرتی Path میباشد. این پراپرتی به فایلی که متادیتا قرار است درون آن ایجاد شود اشاره دارد. همانطور که مشاهده میکنید یکسری پراپرتی دیگر نیز اضافه کرده‌ایم و توسط splatted hash table (با کمک @) به دستور New-ModuleManifest ارسال کرده‌ایم. به این معنا که کلیدها و مقادیر درون hash table به جای اینکه یکجا به عنوان یک آبجکت به دستور موردنظر ارسال شوند، به صورت جدا پاس داده شده‌اند. اما اگر از $ استفاده میکردیم: 
$moduleSettings = @{
    Author = 'John Doe'
    Description = 'This is a sample module'
}

New-ModuleManifest $moduleSettings
با خطای زیر مواجه میشدیم: 
New-ModuleManifest : A parameter cannot be found that matches parameter name 'Author'.
در نهایت فایل manifest در مسیر تعیین شده ایجاد خواهد شد: 
#
# Module manifest for module 'PingModule'
#
# Generated by: sirwanafifi
#
# Generated on: 01/01/2023
#

@{

    # Script module or binary module file associated with this manifest.
    RootModule           = './PingModule.psm1'

    # Version number of this module.
    ModuleVersion        = '1.0.0'

    # Supported PSEditions
    CompatiblePSEditions = 'Core', 'Desktop'

    # ID used to uniquely identify this module
    GUID                 = '3f8561fc-c004-4c8e-b2fc-4a4191504131'

    # Author of this module
    Author               = 'sirwanafifi'

    # Company or vendor of this module
    CompanyName          = 'Unknown'

    # Copyright statement for this module
    Copyright            = '(c) sirwanafifi. All rights reserved.'

    # Description of the functionality provided by this module
    Description          = 'A module to ping a remote system'

    # Minimum version of the PowerShell engine required by this module
    PowerShellVersion    = '5.1'

    # Name of the PowerShell host required by this module
    # PowerShellHostName = ''

    # Minimum version of the PowerShell host required by this module
    # PowerShellHostVersion = ''

    # Minimum version of Microsoft .NET Framework required by this module. This prerequisite is valid for the PowerShell Desktop edition only.
    # DotNetFrameworkVersion = ''

    # Minimum version of the common language runtime (CLR) required by this module. This prerequisite is valid for the PowerShell Desktop edition only.
    # ClrVersion = ''

    # Processor architecture (None, X86, Amd64) required by this module
    # ProcessorArchitecture = ''

    # Modules that must be imported into the global environment prior to importing this module
    # RequiredModules = @()

    # Assemblies that must be loaded prior to importing this module
    # RequiredAssemblies = @()

    # Script files (.ps1) that are run in the caller's environment prior to importing this module.
    # ScriptsToProcess = @()

    # Type files (.ps1xml) to be loaded when importing this module
    # TypesToProcess = @()

    # Format files (.ps1xml) to be loaded when importing this module
    # FormatsToProcess = @()

    # Modules to import as nested modules of the module specified in RootModule/ModuleToProcess
    # NestedModules = @()

    # Functions to export from this module, for best performance, do not use wildcards and do not delete the entry, use an empty array if there are no functions to export.
    FunctionsToExport    = 'Get-PingReply'

    # Cmdlets to export from this module, for best performance, do not use wildcards and do not delete the entry, use an empty array if there are no cmdlets to export.
    CmdletsToExport      = '*'

    # Variables to export from this module
    VariablesToExport    = '*'

    # Aliases to export from this module, for best performance, do not use wildcards and do not delete the entry, use an empty array if there are no aliases to export.
    AliasesToExport      = '*'

    # DSC resources to export from this module
    # DscResourcesToExport = @()

    # List of all modules packaged with this module
    # ModuleList = @()

    # List of all files packaged with this module
    # FileList = @()

    # Private data to pass to the module specified in RootModule/ModuleToProcess. This may also contain a PSData hashtable with additional module metadata used by PowerShell.
    PrivateData          = @{

        PSData = @{

            # Tags applied to this module. These help with module discovery in online galleries.
            # Tags = @()

            # A URL to the license for this module.
            # LicenseUri = ''

            # A URL to the main website for this project.
            # ProjectUri = ''

            # A URL to an icon representing this module.
            # IconUri = ''

            # ReleaseNotes of this module
            # ReleaseNotes = ''

            # Prerelease string of this module
            # Prerelease = ''

            # Flag to indicate whether the module requires explicit user acceptance for install/update/save
            # RequireLicenseAcceptance = $false

            # External dependent modules of this module
            # ExternalModuleDependencies = @()

        } # End of PSData hashtable

    } # End of PrivateData hashtable

    # HelpInfo URI of this module
    # HelpInfoURI = ''

    # Default prefix for commands exported from this module. Override the default prefix using Import-Module -Prefix.
    # DefaultCommandPrefix = ''

}
هر ماژول باید یک آی‌دی منحصر به فرد داشته باشد که به صورت Guid توسط یک پراپرتی با همین نام تعیین میشود. برای هر پراپرتی درون این فایل توضیحی به صورت کامنت نوشته شده است؛ اما برای دیدن جزئیات کامل میتوانید به اینجا مراجعه نمائید. در اینجا RootModule به PingModule.psm1 تنظیم شده است. تنظیم این پراپرتی نحوه نمایش module type را در خروجی Get-Module مشخص میکند. این مقدار اگر به فایل ماژول (psm1) اشاره کند، نوع ماژول script در نظر گرفته میشود، اگر به یک DLL اشاره کند به binary و در نهایت اگر به یک فایلی با پسوند دیگری اشاره کند manifest در نظر گرفته میشود. همچنین درون فایل فوق یکسری پراپرتی مانند CmdletsToExport, VariablesToExport, AliasesToExport به صورت خودکار تنظیم شده‌اند. در نهایت برای تست صحت فایل میتوانیم از دستور Test-ModuleManifest استفاده کنیم: 
PS /> Test-ModuleManifest ./PingModule.psd1   

ModuleType Version    PreRelease Name                                ExportedCommands
---------- -------    ---------- ----                                ----------------
Script     1.0.0                 PingModule                          Get-PingReply
پابلیش ماژول
در نهایت توسط Publish-Module میتوانیم ماژول موردنظرمان را درون یک مخزن PowerShell پابلیش کنیم. رایج‌ترین مخزن برای انتشار پکیج‌های PowerShell یک فید نیوگت (مانند PowerShell Gallery) است. همچنین میتوانیم یک مخزن لوکال نیز برای پابلیش پکیج‌ها نیز ایجاد کنیم و خروجی نهایی را به صورت یک فایل با پسوند nupkg با دیگران به اشتراک بگذاریم. برای اینکار ابتدا نیاز است یک مخزن لوکال را به PowerShell معرفی کنیم: 
PS /> Register-PSRepository -Name 'PSLocal' `                       
>>     -SourceLocation "$(Resolve-Path $RepoPath)" `
>>     -PublishLocation "$(Resolve-Path $RepoPath)" `
>>     -InstallationPolicy 'Trusted'
در کد فوق میتوانید مقدار متغیر RepoPath را به محل مدنظر روی سیستم‌تان تنظیم کنید. ساختار ماژولی که میخواهیم پابلیش کنیم نیز اینچنین خواهد بود: 
ProjectRoot 
| -- PingModule
     | -- PingModule.psd1 
     | -- PingModule.psm1
در ادامه برای پابلیش ماژول فوق درون ProjectRoot دستور Publish-Module را اینگونه اجرا خواهیم کرد: 
PS /> Publish-Module -Path ./PingModule/ -Repository PSLocal
خروجی دستور فوق یک فایل با پسوند nupkg در مسیر مخزنی است که معرفی کردیم. همچنین با کمک دستور Find-Module میتوانیم ماژول موردنظر را لیست کنیم: 
PS /> Find-Module -Name PingModule -Repository PSLocal

Version              Name                                Repository           Description
-------              ----                                ----------           -----------
0.0.1                PingModule                          PSLocal              Get-PingReply is a.
برای نصب ماژول روی یک سیستم دیگر نیز ابتدا باید مطمئن شوید که سیستم مقصد، مخزن لوکال را تعریف کرده باشد و در نهایت توسط دستور Install-Module میتوانیم ماژول موردنظر را نصب کنیم: 
PS /> Install-Module -Name PingModule -Repository PSLocal -Scope CurrentUser
همچنین امکان پابلیش کردن ورژن‌های متفاوت را نیز خواهیم داشت: 
ProjectRoot 
| -- PingModule
     | -- 1.0.0
          | -- PingModule.psd1 
          | -- PingModule.psm1
     | -- 1.0.1
          | -- PingModule.psd1 
          | -- PingModule.psm1
برای پابلیش کردن هر کدام از ماژول‌های فوق باید به ازای هر کدام یکبار دستور Publish-Module را اجرا کنیم: 
PS /> Publish-Module -Path ./PingModule/1.0.0 -Repository PSLocal
PS /> Publish-Module -Path ./PingModule/1.0.1 -Repository PSLocal
اکنون حین نصب ماژول میتوانیم ورژن را نیز تعیین کنیم؛ در غیراینصورت آخرین ورژن یعنی 1.0.1 نصب خواهد شد: 
PS /> Install-Module -Name PingModule -Repository PSLocal -Scope CurrentUser
PS /> Get-InstalledModule -Name PingModule                                                                            
Version              Name                                Repository           Description
-------              ----                                ----------           -----------
1.0.1                PingModule                          PSLocal              Get-PingReply is a.
ساختار مناسب برای ایجاد ماژول‌ها
برای توسعه ماژول‌های PowerShell توصیه میشود که از ساختار Multi-file layout استفاده شود به این معنا که بخش‌های مختلف پروژه به قسمت‌های کوچک‌تر و قابل‌نگهداری تقسیم شوند: 
ProjectRoot 
| -- PingModule
     | -- 1.0.0
          | -- Public/
          | -- Private/
          | -- PingModule.psd1
          | -- PingModule.psm1
در اینحالت باید اسکریپت‌ها و فایل‌های موردنیاز را توسط dot sourcing درون فایل ماژول بارگذاری کنیم: 
$ScriptList = Get-ChildItem -Path $PSScriptRoot/Public/*.ps1 -Filter *.ps1

foreach ($Script in $ScriptList) {
    . $Script.FullName
}

$ScriptList = Get-ChildItem -Path $PSScriptRoot/Private/*.ps1 -Filter *.ps1

foreach ($Script in $ScriptList) {
    . $Script.FullName
}
یک مثال عملی
در ادامه میخواهیم یک ماژول تهیه کنیم که قابلیت امضاء روی PDF را با کمک کتابخانه iTextSharp.LGPLv2.Core انجام دهیم و به شکل زیر برای کاربر قابل استفاده باشد: 
PS /> Set-PDFSingature -PdfToSign "./sample_invoice.pdf" -SignatureImage "./sample_signature.jpg"
بنابراین ساختار پروژه را اینگونه ایجاد خواهیم کرد: 
ProjectRoot 
| -- SignPdf
     | -- 1.0.0
          | -- Public/
               | -- dependencies/
                    | -- BouncyCastle.Crypto.dll
                    | -- System.Drawing.Common.dll
                    | -- Microsoft.Win32.SystemEvents.dll
                    | -- iTextSharp.LGPLv2.Core.dll
               | -- Set-PDFSingature.ps1
          | -- SignPdf.psd1
          | -- SignPdf.psm1
برای استفاده از پکیج ذکر شده نیاز خواهد بود که Dllهای موردنیاز را نیز به عنوان وابستگی به پروژه اضافه کنیم (محتویات پوشه dependencies) سپس درون فایل ماژول (SignPdf.psm1) همانطور که عنوان شد میبایست اسکریپت‌ها درون پوشه Public را بارگذاری کنیم و همچنین درون تابعی که قرار است Export شود را نیز تعیین کرده‌ایم (Set-PDFSingature) 
$ScriptList = Get-ChildItem -Path $PSScriptRoot/Public/*.ps1 -Filter *.ps1

foreach ($Script in $ScriptList) {
    . $Script.FullName
}

Export-ModuleMember -Function Set-PDFSingature
در ادامه درون فایل Set-PDFSignature پیاده‌سازی را انجام خواهیم داد: 
using namespace iTextSharp.text
using namespace iTextSharp.text.pdf
using namespace System.IO

Function Set-PDFSingature {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [ValidateScript({
                if (Test-Path ([Path]::Join($(Get-Location), $_))) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "Signature image not found"
                }
                if ($_.EndsWith('.pdf')) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "File extension must be .pdf"
                }
            })]
        [string]$PdfToSign,
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [ValidateScript({
                if (Test-Path ([Path]::Join($(Get-Location), $_))) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "Signature image not found"
                }
                if ($_.EndsWith('.png') -or $_.EndsWith('.jpg')) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "File extension must be .png or .jpg"
                }
            })]
        [string]$SignatureImage,
        [Parameter(Mandatory = $false, ValueFromPipeline = $true)]
        [int]$XPos = 130,
        [Parameter(Mandatory = $false, ValueFromPipeline = $true)]
        [int]$YPos = 50
    )
    Try {
        Add-Type -Path "$PSScriptRoot/dependencies/*.dll"
        $pdf = [PdfReader]::new("$(Get-Location)/$PdfToSign")
        $fs = [FileStream]::new("$(Get-Location)/$PdfToSign-signed.pdf", 
            [FileMode]::Create)
        $stamper = [PdfStamper]::new($pdf, $fs)
        $stamper.AcroFields.AddSubstitutionFont([BaseFont]::CreateFont())
        $content = $stamper.GetOverContent(1)
        $width = $pdf.GetPageSize(1).Width
        $image = [Image]::GetInstance("$(Get-Location)/$SignatureImage")
        $image.SetAbsolutePosition($width - $XPos, $YPos)
        $image.ScaleAbsolute(100, 30)
        $content.AddImage($image)
        $stamper.Close()
        $pdf.Close()
        $fs.Dispose()
    }
    Catch {
        Write-Host "Error: $($_.Exception.Message)"
    }
}
روال قرار دادن یک امضاء بر روی یک فایل PDF قبلاً در سایت توضیح داده شده است. کدهای فوق در واقع معادل PowerShell همان کدهای موجود در سایت هستند و نکته خاصی ندارند. در نهایت میتوانیم ماژول تهیه شده را روی مخزن موردنظر پابلیش کنیم: 
PS /> Publish-Module -Path ./SignPdf/1.0.0 -Repository PSLocal
برای نصب ماژول میتوانیم از دستور Install-Module استفاده کنیم: 
PS /> Install-Module -Name SignPdf -Repository PSLocal -Scope CurrentUser
در نهایت برای استفاده از ماژول ایجاد شده میتوانیم اینگونه عمل کنیم: 
PS /> Set-PDFSingature -PdfToSign "./sample_invoice.pdf" -SignatureImage "./sample_signature.jpg"
خروجی نیز فایل امضاء شده خواهد بود: 

کدهای ماژول را میتوانید از اینجا دانلود کنید. 

مطالب
چند نکته کاربردی درباره Entity Framework
1) رفتار متصل و غیر متصل در EF  چیست؟
اولین نکته ای که به ذهنم می‌رسه اینه که برای استفاده از EF حتما باید درک صحیحی از رفتارها و قابلیت‌های اون داشته باشیم.  نحوه استفاده ازٍEF  رو به دو رفتار متصل و غیر متصل  تقسیم می‌کنیم.
حالت پیش فرضEF  بر مبنای رفتار متصل می‌باشد. در این حالت شما یک موجودیت رو از دیتابیس فرا می‌خونید EF  این موجودیت رو ردگیری می‌کنه اگه تغییری در اون مشاهده کنه بر روی اون برچسب "تغییر داده شد" می‌زنه و حتی اونقدر هوشمند هست که وقتی تغییرات رو ذخیره می‌کنید کوئری آپدیت رو فقط براساس فیلدهای تغییر یافته اجرا کنه. یا مثلا در صورتی که شما بخواهید به یک خاصیت رابطه ای دسترسی پیدا کنید اگر قبلا لود نشده باشه در همون لحظه از دیتابیس فراخوانی میشه،  البته این رفتارها هزینه بر خواهد بود و در تعداد زیاد موجودیت‌ها میتونه کارایی رو به شدت پایین بیاره.
رفتار متصل شاید در ویندوز اپلیکیشن کاربرد داشته باشه ولی در حالت وب اپلیکیشن کاربردی نداره چون با هر در خواستی به سرور همه چیز از نو ساخته میشه و پس از پاسخ به درخواست همه چی از بین میره.  پس DbContext  همیشه از بین می‌ره و ما برحسب نیاز، در درخواست‌های جدید به سرور ، دوباره  DbContext   رو می‌سازیم. پس از ساخته شدن DbContext  باید موجودیت مورد استفاده رو به اون معرفی کنیم و وضعیت اون موجودیت رو هم مشخص کنیم.( جدید ، تغییر یافته، حذف ، بدون تغییر ) در این حالت سیستم ردگیری تغییرات بی استفاده است و ما فقط در حال هدر دادن منابع سیستم هستیم.
در حالت متصل ما باید همیشه از یک DbContext  استفاده کنیم و همه موجودیت‌ها در آخر باید تحت نظر این DbContext باشند در یک برنامه واقعی کار خیلی سخت و پیچیده ای است. مثلا بعضی وقت‌ها مجبور هستیم از  موجودیت هایی که قبلا در حافظه برنامه بوده اند استفاده کنیم اگر این موجودیت در حافظه DbContext  جاری وجود نداشته باشه با معرفی کردن اون از طریق متد attach کار ادامه پیدا می‌کنه ولی اگر قبلا موجودیتی  در  سیستم ردگیری DbContext با همین شناسه وجود داشته باشد با خطای زیر مواجه می‌شویم.
An object with the same key already exists in the ObjectStateManager. The ObjectStateManager cannot track multiple objects with the same key
 این خطا مفهوم ساده و مشخصی داره ، دو شی با یک شناسه نمی‌توانند در یک DbContext وجود داشته باشند. معمولا در این حالت ما بااین اشیا تکراری کاری نداریم و فقط به شناسه اون شی برای نشان دادن روابط نیاز داریم و از دیگر خاصیت‌های اون جهت نمایش به کاربر استفاده می‌کنیم ولی متاسفانه DbContext   نمی‌دونه چی تو سر ما می‌گذره و فقط حرف خودشو می‌زنه! البته اگه خواستید با DbContext  بر سر این موضوع گفتگو کنید از کدهای زیر استفاده کنید:
T attachedEntity = set.Find(entity.Id);
var attachedEntry = dbContext.Entry(attachedEntity);
attachedEntry.CurrentValues.SetValues(entity);
خوب با توجه به صحبت‌های بالا اگر بخواهیم از رفتار غیر متصل استفاده کنیم باید تنظیمات زیر رو به متد  سازنده DbContext   اضافه کنیم. از اینجا به بعد همه چیز رو خودمون در اختیار می‌گیریم و ما مشخص می‌کنیم که کدوم موجودیت باید چه وضعیتی داشته باشه (افزودن ، بروز رسانی، حذف )و اینکه چه موقع روابط خودش را با دیگر موجودیتها فراخوانی کنه.
public DbContext()
        {
            this.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            this.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
         }
2) تعیین وضعیت یک موجودیت و راوبط آن در  EF چگونه است؟
با کد زیر می‌تونیم وضعیت یک موجدیت رو مشخص کنیم ، با اجرای هر یک از دستورات زیر موجودیت تحت نظر DbContext قرار می‌گیره یعنی عمل attach نیز صورت گرفته است :
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Unchanged ;
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Added ; //or  Dbset.Add(entity)
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Modified ;
dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Deleted ; // or  Dbset.Remove(entity)

با اجرای این کد موجودیت  از سیستم ردگیری DbContext خارج می‌شه.
 dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Detached;
در موجودیت‌های ساده با دستورات بالا نحوه ذخیره سازی را مشخص می‌کنیم در وضعیتی که با موجودیت‌های رابطه ای سروکار داریم باید به نکات زیر توجه کنیم.
در نظر بگیرید یک گروه از قبل وجود دارد و ما مشتری جدیدی می‌سازیم در این حالت انتظار داریم که فقط یک مشتری جدید ذخیره شده باشد:
// group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
customer.Group = group;
customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
var groupstate = dbContext.Entry(group);// groupstate=EntityState.Added

 اگه از روش بالا استفاده کنید می‌بینید گروه General   جدیدی به همراه مشتری در  دیتابیس ساخته می‌شود.نکته مهمی که اینجا وجود داره اینه که DbContext  به id  موجودیت گروه توجهی نداره ، برای جلو گیری از این مشکل باید قبل از معرفی موجودیت‌های جدید رابطه هایی که از قبل وجود دارند را به صورت بدون تغییر attach  کنیم و بعد وضعیت جدید موجودیت رو اعمال کنیم.
// group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
customer.Group = group;
 customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(group).State = EntityState.Unchanged;
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
 var groupstate = dbContext.Entry(group);// groupstate=EntityState.Unchanged

در مجموع بهتره که موجودیت ریشه رو attach کنیم و بعد با توجه به نیاز تغییرات رو اعمال کنیم.
  // group id=19  Name="General"  
var customer = new Customer();
 customer.Group = group;
customer.Name = "mohammadi";
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Unchanged;
dbContext.Entry(customer).State = EntityState.Added;
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Added
var groupstate = dbContext.Entry(group);//// groupstate=EntityState.Unchanged

3) AsNoTracking   و Include  دو ابزار مهم در رفتار غیر متصل:
درصورتیکه ما تغییراتی روی داده‌ها نداشته باشیم و یا از روش‌های غیر متصل از موجودیت‌ها استفاده کنیم با استفاده از متد AsNoTracking() در زمان و حافظه سیستم صرف جویی می‌کنیم در این حالت موجودیت‌های فراخوانی شده از دیتابیس در سیستم ردگیری DbContext قرار نمی‌گیرند و  اگر  وضعیت آنها را بررسی کنیم در وضعیت Detached قرار دارند.
var customer  = dbContext.Customers.FirstOrDefault();
 var customerAsNoTracking  = dbContext.Customers.AsNoTracking().FirstOrDefault();
var customerstate = dbContext.Entry(customer).State;// customerstate=EntityState.Unchanged
var customerstateAsNoTracking  = dbContext.Entry(customerAsNoTracking).State;// customerstate=EntityState.Detached

نحوه بررسی کردن موجودیت‌های موجود در سیستم ردگیری DbContext :
var Entries = dbContext.ChangeTracker.Entries();    
var AddedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Added);
var ModifiedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Modified);
var UnchangedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Unchanged);
var DeletedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Deleted);
var DetachedEntries = dbContext.ChangeTracker.Entries().Where(entityEntry => entityEntry.State==EntityState.Detached);//* not working !
* در نظر داشته باشید وضعیت Detached وجود خارجی ندارد و به حالتی گفته می‌شود که DbContext در سیستم رد گیری خود اطلاعی از موجودیت مورد نظر نداشته باشد.
وقتی که سیستم فراخوانی خودکار رابطه‌ها خاموش باشد باید موقع فراخوانی موجودیت‌ها روابط مورد نیاز را هم با دستور Include  در سیستم فراخوانی کنیم.
 var CustomersWithGroup = dbContext.Customers.AsNoTracking().Include("Group").ToList();
 var CustomerFull = dbContext.Customers.AsNoTracking().Include("Group").Include("Bills").Include("Bills.BillDetails").ToList();
4) از متد AddOrUpdate در در فضای نام  System.Data.Entity.Migrations استفاده نکنیم، چرا؟
 در صورتی که از فیلد RowVersion و کنترل مسایل همزمانی استفاده کرده باشیم هر وقتی متد AddOrUpdate رو فراخوانی کنیم، تغییر اطلاعات توسط دیگر کاربران نادیده گرفته می‌شود.  با توجه به این که  متد AddOrUpdate  برای عملیات Migrations در نظر گرفته شده است، این رفتار کاملا طبیعی است. برای حل این مشکل می‌تونیم این متد رو با بررسی شناسه به سادگی پیاده سازی کنیم:
 public virtual void AddOrUpdate(T entity)
        {
            if (entity.Id == 0)
                Add(entity);
            else
                Update(entity);

        }

5) اگر بخواهیم موجودیت‌های رابطه ای در دیتا گرید ویو (ویندوز فرم) نشون بدیم باید چه کار کنیم؟

گرید ویو در ویندوز فرم قادر به نشون دادن فیلدهای رابطه ای نیست برای حل این مشکل می‌تونیم یک نوع ستون جدید برای گرید ویو تعریف کنیم و برای نشون دادن فیلدهای رابطه ای از این نوع ستون استفاده کنیم:

 public class DataGridViewChildRelationTextBoxCell : DataGridViewTextBoxCell
    {
        protected override object GetValue(int rowIndex)
        {
            try
            {
                var bs = (BindingSource)DataGridView.DataSource;
                var cl = (DataGridViewChildRelationTextBoxColumn)DataGridView.Columns[ColumnIndex];
                return getChildValue(bs.List[rowIndex], cl.DataPropertyName).ToString();
            }
            catch (Exception)
            {
                return "";
            }
        }

        private object getChildValue(object dataSource, string childMember)
        {
            int nextPoint = childMember.IndexOf('.');
            if (nextPoint == -1) return dataSource.GetType().GetProperty(childMember).GetValue(dataSource, null);
            string proName = childMember.Substring(0, nextPoint);
            object newDs = dataSource.GetType().GetProperty(proName).GetValue(dataSource, null);
            return getChildValue(newDs, childMember.Substring(nextPoint + 1));
        }
    }

    public class DataGridViewChildRelationTextBoxColumn : DataGridViewTextBoxColumn
    {
        public string DataMember { get; set; }

        public DataGridViewChildRelationTextBoxColumn()
        {
            CellTemplate = new DataGridViewChildRelationTextBoxCell();
        }
    }

نحوه استفاده را در ادامه می‌بینید. این روش توسط ویزارد گریدویو هم قابل استفاده است. موقع Add کردن Column نوع اون رو روی DataGridViewChildRelationTextBoxColumn   تنظیم کنید.

GroupNameColumn= new DataGridViewChildRelationTextBoxColumn(); //from your class
GroupNameColumn.HeaderText = "گروه مشتری";
GroupNameColumn.DataPropertyName = "Group.Name"; //EF  Property: Customer.Group.Name
GroupNameColumn.Visible = true;
GroupNameColumn.Width = 300;
DataGridView.Columns.Add(GroupNameColumn);