اشتراکها
نظرات مطالب
آشنایی با TransactionScope
سلام؛ اگر از الگوی Unit of work استفاده نماییم آنگاه برای پیاده سازی .Database.BeginTransaction به چه شکل باید عمل کنیم ؟
نظرات مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم
جهت یادآوری...
در مورد unit of work در سایت http://nhforge.org جستجو کنید.
در مورد unit of work در سایت http://nhforge.org جستجو کنید.
یکی از اصلیترین کارهایی که در اپلیکیشنهایی که قصد اتصال به اینترنت را دارند انجام میدهیم این است که قبل از هر کاری وضعیت اتصال اینترنتی را مشخص کنیم تا در هنگام اجرای فرآیندها به مشکل یا خطایی برخورد نکنیم تا برنامه منجر به خطای Force Close شود. با یک جست و جوی ساده در گوگل به تکه کد زیر میرسیم:
public boolean isNetworkAvailable(Context context) { ConnectivityManager connectivityManager = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE); NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo(); return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected(); }
<uses-permission android:name="android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE"/>
البته توصیه ما نیز استفاده از این کد هست و توصیه میشود که استثناءها یا وضعیت خروجیها را کنترل نمایید. روشهای زیر تنها تحلیل کوچکی برای بررسی وضعیت اینترنت است یا اینکه واقعا به این بررسیهای نیاز داشته باشید. در غیر این صورت برای بسیاری از برنامهها همین کد کفایت میکند. راه حلهای پایین مواردی است که از تجربه خود به دست آوردهام تا شاید راهنمایی برای افرادی باشد که میخواهند این کار را آغاز کنند تا در وقتشان صرفه جویی شود.
مثالهای زیر وضعیتهایی را نشان میدهند که شبکه موجود است ولی اینترنتی در دسترس نیست:
- مودم وای فای را فعال کرده است، ولی اینترنت را در اختیار ندارد که این علل میتواند عدم ثابت شدن چراغ DSL یا راه اندازی مجدد مودم باشد که وای فای زودتر از DSL فعال میشود و یا اینکه اشتراک شما تمام شده است یا در شبکه به مشکل برخورد کردهاید.
- شما از طریق mobile data قصد اتصال دارید. در این حالت یا اعتبار شما پایان یافته است یا شبکه آنان دچار اختلال است.
- شما در یک محیط اداری هستید که به عنوان مثال سیستمشان توسط روترهای میکروتیک هدایت میشود. در این حالت شما میتوانید وارد شبکه بدون کلمه عبور آنان شوید. ولی نیاز دارید که حتما صفحه لاگین را رد نمایید تا اینترنت در اختیار شما قرار بگیرد.
در همه مثالهای بالا اینترنتی وجود ندارد، ولی تکه کد بالا true را برخواهد گرداند.
public boolean IsInternetConnected() { try { Process ipProcess = Runtime.getRuntime().exec("/system/bin/ping -c 1 4.2.2.4"); int exitValue = ipProcess.waitFor(); return (exitValue == 0); } catch (IOException e) { e.printStackTrace(); } catch (InterruptedException e) { e.printStackTrace(); } return false; }
System.Diagnostics.Process.Start("processName");
فرمان یا دستور بالا به شرح زیر است:
در سیستم عامل لینکوس تمام برنامههای سیستمی مورد نیاز، در شاخه bin قرار میگیرند و پینگ، یکی از آن هاست. سوییچ c هم که مخفف count است، به معنی تعداد درخواستهای یک اکو است که در این دستور گفتهایم تنها یک درخواست اکو echo ارسال کن. (ااطلاعات بیشتر در مورد دستور پینگ ).
در خط بعدی از آنجا که این دستور، یک دستور زمان بر است، باید مدتی در این کد توقف شود تا مقدار مورد نظر دریافت شود. در صورتی که مقدار 0 بازگردانده شود، اکو پاسخ داده شده است و یعنی اینکه شما به اینترنت متصلید. (مشاهده کدهای وضعیتی ICMP )
وجود catchهای بالا الزامی است از آنجا که متدهای استفاده شده توسط استثناءهای زیر throw شدهاند، جاوا شما را ملزم به استفاده از catchهای این استثناها خواهد کرد.
public Process exec(String prog) throws java.io.IOException { return exec(prog, null, null); }
public abstract int waitFor() throws InterruptedException;
برای اجرا این تکه کد شما نیاز به مجوز اتصال به اینترنت دارید:
<uses-permission android:name="android.permission.INTERNET"/>
نکته مهم اینکه نگران اجرای این دستور در گوشی کاربر نباشید. این دستور نیاز به مجوز روت ندارد.
با اجرای این تکه کد تمام مسائل بالا حل میشود، به جز سرعت کند آن جهت پینگ زدن و دیگری مورد آخر که سیستم شما توسط یک روتر با وضعیت گفته شده کنترل شود. در این سیستمها حتی اگر به اینترنت هم متصل باشید، پینگ شما پاسخی داده نمیشود. به همین علت یک روش سادهتر نیز وجود دارد و آن درخواست یک صفحه اینترنتی مطمئن و با دوام چون گوگل است که در بسیاری از سایتها این روش نیز پیشنهاد شده است.
تکه کد زیر صفحه گوگل را درخواست میکند و در نهایت وضعیت کد http آن را دریافت میکنیم و اگر این کد وضعیت برابر 200 بود به این معنی است که اینترنت متصل میباشد. ولی در یک سیستم میکروتیک که هنوز وارد سیستم آن نشده باشید، به صفحه لاگین هدایت میشوید و وضعیت دیگری را دریافت خواهید مانند آدرس درخواستی شما redirect شده است یا اینکه باز هم کد 200 را دریافت میکنید که در بیشتر حالات هم به همین شکل است. برای رفع این مسئله بهتر است url فعلی را با url درخواستی مطابقت دهیم. برای این قضیه گوگل در بخش Handling Network Sign-On این صفحه چنین کدی را پیشنهاد داده است:
تکه کد زیر صفحه گوگل را درخواست میکند و در نهایت وضعیت کد http آن را دریافت میکنیم و اگر این کد وضعیت برابر 200 بود به این معنی است که اینترنت متصل میباشد. ولی در یک سیستم میکروتیک که هنوز وارد سیستم آن نشده باشید، به صفحه لاگین هدایت میشوید و وضعیت دیگری را دریافت خواهید مانند آدرس درخواستی شما redirect شده است یا اینکه باز هم کد 200 را دریافت میکنید که در بیشتر حالات هم به همین شکل است. برای رفع این مسئله بهتر است url فعلی را با url درخواستی مطابقت دهیم. برای این قضیه گوگل در بخش Handling Network Sign-On این صفحه چنین کدی را پیشنهاد داده است:
HttpURLConnection urlConnection = (HttpURLConnection) url.openConnection(); try { InputStream in = new BufferedInputStream(urlConnection.getInputStream()); if (!url.getHost().equals(urlConnection.getURL().getHost())) { // we were redirected! Kick the user out to the browser to sign on? ... } finally { urlConnection.disconnect(); } }
ولی با توجه به تحقیقات و مشاهداتی که کردهام، در بعضی از گوشیها این کد کارکرد مناسبی ندارد و برای خودم هم پاسخی دریافت نکردم. اگر واقعا باز هم مصر هستید که این وضعیت را بررسی کنید، میتواند بررسی یک url با محتوای خاص باشد و بعد از دریافت این صفحه محتوای آن را بررسی کنید.
ولی با این همه بسیاری از برنامهها از همان تکه کد بالا استفاده میکنند و با مدیریت استثناءها سعی در جلوگیری از خطا دارند. در غیر این صورت شما باید مدام در حال بررسی وضعیت اینترنت به شکل بالا باشید که بسیار زمان بر خواهد شد.
در صورتی که شما روش بهتری را برای بررسی وضعیت اینترنت دارید یا راه حل خاصی به نظرتان میرسد بسیار عالی خواهد بود که آن را با ما به اشتراک بگذارید.
در تهیه مثال Auto Mapping به کمک امکانات توکار NH 3.2 به این مورد نیاز پیدا کردم:
بتوان نوع متد جنریک را به صورت متغیر تعریف کرد و این نوع در زمان کامپایل برنامه مشخص نباشد. مثلا چیزی شبیه به این مثال:
using System;
namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
}
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var type = typeof(Nullable<int>);
TestGenerics.Print<type>(1);
}
}
}
این نوع فراخوانی متد Print در دات نت به صورت پیش فرض غیرمجاز است و نوع جنریک را نمیتوان به صورت متغیر معرفی کرد.
که البته این هم راه حل دارد و به کمک Reflection قابل حل است:
using System;
namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
}
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var nullableIntType = typeof(Nullable<>).MakeGenericType(typeof(int));
var method = typeof(TestGenerics).GetMethod("Print");
var genericMethod = method.MakeGenericMethod(new[] { nullableIntType });
genericMethod.Invoke(null, new object[] { 1 });
}
}
}
دو متد MakeGenericType و MakeGenericMethod برای ساخت پویای نوعهای جنریک و همچنین ارسال آنها به متدهای جنریک در دات نت وجود دارند که مثالی از نحوه استفاده از آنها را در بالا ملاحظه میکنید.
مثال دوم:
اگر کلاس TestGenerics نسخه غیرجنریک متد Print را هم داشت، چطور؟ مثلا:
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
public static void Print(object data)
{
Console.WriteLine("Print");
}
}
اینبار اگر برنامه فوق را اجرا کنیم، پیغام Ambiguous match found را حین فراخوانی GetMoethod دریافت خواهیم کرد؛ چون دو متد با یک نام در کلاس یاد شده وجود دارند. برای حل این مشکل باید به نحو زیر عمل کرد:
using System;
using System.Linq;
namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
public static void Print(object data)
{
Console.WriteLine("Print");
}
}
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var nullableIntType = typeof(Nullable<>).MakeGenericType(typeof(int));
var method = typeof(TestGenerics).GetMethods()
.First(x => x.Name == "Print" && (x.GetParameters()[0]).ParameterType.IsGenericParameter);
var genericMethod = method.MakeGenericMethod(new[] { nullableIntType });
genericMethod.Invoke(null, new object[] { 1 });
}
}
}
GetMethods تمام متدها را بازگشت داده و سپس بر اساس متادیتای متدها، میتوان تشخیص داد که کدام یک جنریک است.
نظرات مطالب
تنظیمات JSON در ASP.NET Web API
سلام و وقت بخیر
اما کماکان همان خطا را در زمان اجر میبینم.
من وقتی میخوام اطلاعات یک فایل جیسون رو به آبجکت تبدیل کنم، با این خطا مواجه میشم:
Additional text encountered after finished reading JSON content: ,. Path '', line 1, position 6982.
بعد از جستجو متوجه شدم که خطا به دلیل وجود کرکترهای کنترلی هست، پس فایل مذکور رو با روشهای زیر (هر کدام رو جداگانه تست کردم) تمیز کردم:
public string RemoveControlCharacters1(string input) { string output = Regex.Replace(input, @"[\u0000-\u001F]", string.Empty); return output; } public string RemoveControlCharacters2(string input) { string output = new string(input.Where(c => !char.IsControl(c)).ToArray()); return output; } public string RemoveControlCharacters3(string inString) { if (inString == null) return null; StringBuilder newString = new StringBuilder(); char ch; for (int i = 0; i < inString.Length; i++) { ch = inString[i]; if (!char.IsControl(ch)) { newString.Append(ch); } } return newString.ToString(); }
آیا مشکل چیز دیگری است؟
پرسش: چطور میشود به جیسون دات نت گفت که اصلا کرکترهای کنترلی و یا چیزهایی را که ممکن است خطا ایجاد کنند، ندید بگیرد؟
در C# 5 به بعد میتوان به پارامترهای یک متد، پارامترهای دلخواهی را افزود تا به واسطه آنها مشخصات کدی که این متد را فراخوانده، به دست آورد. روش انجام این کار، افزودن صفات زیر به پارامترهای متد مورد نظر است:
- [CallerFilePath]:مسیر کد فراخواننده را نگه میدارد.
- [CallerLineNumber]: شماره خط کد فراخواننده را
نگه میدارد.
- [CallerMemberName] : نام کد فراخوان را نگه میدارد .
این صفات کامپایلر را قادر میسازد که اطلاعاتی درباره فراخواننده متد مورد نظر، جمعآوری کند
مثال زیر را در نظر بگیرید:
using System; using System.Runtime.CompilerServices; namespace ConsoleApplication8 { class Program { static void Main(string[] args) { Test(); Console.Read(); } static void Test( [CallerMemberName] string memberName = null, [CallerFilePath] string filePath = null, [CallerLineNumber] int lineNumber = 0) { Console.WriteLine(memberName); Console.WriteLine(filePath); Console.WriteLine(lineNumber); } } }
که نتیجه اجرای کد فوق به صورت زیر است:
Main c:\Pojects\ConsoleApplication8\Program.cs 9
که عبارت Main عنوان متدی است که محل فراخوانی متد مورد نظر ماست و خط دوم حاوی مسیری است که کد فراخواننده متد مورد نظر ما درآنجا ذخیره شده است و عدد 9 نشانگر شماره خط محل فراخوانی متد Test است.
پس از معرفی ابتدایی VSCode و نصب افزونهی #C در قسمت قبل، در ادامه میخواهیم اولین پروژهی ASP.NET Core خود را در آن ایجاد کنیم.
نصب ASP.NET Core بر روی سیستم عاملهای مختلف
برای نصب پیشنیازهای کار با ASP.NET Core به آدرس https://www.microsoft.com/net/download/core مراجعه کرده و NET Core SDK. را دریافت و نصب کنید. پس از نصب آن جهت اطمینان از صحت انجام عملیات، دستور dotnet --version را در خط فرمان صادر کنید:
در اینجا SDK نصب شده، شامل هر دو نگارش 1.0 و 1,1 است. همچنین در همین صفحهی دریافت فایلها، علاوه بر نگارش ویندوز، نگارشهای Mac و لینوکس آن نیز موجود هستند. بر روی هر کدام که کلیک کنید، ریز مراحل نصب هم به همراه آنها وجود دارد. برای مثال نصب NET Core. بر روی Mac شامل نصب OpenSSL به صورت جداگانه است و یا نصب آن بر روی لینوکس به همراه چند دستور مختص به توزیع مورد استفاده میباشد که به خوبی مستند شدهاند و نیازی به تکرار آنها نیست و همواره آخرین نگارش آنها بر روی سایت dot.net موجود است.
ایجاد اولین پروژهی ASP.NET Core توسط NET Core SDK.
پس از نصب NET Core SDK.، به پیشنیاز دیگری برای شروع به کار با ASP.NET Core نیازی نیست. نه نیازی است تا آخرین نگارش ویژوال استودیوی کامل را نصب کنید و نه با به روز رسانی آن، نیاز است چندگیگابایت فایل به روز رسانی تکمیلی را دریافت کرد. همینقدر که این SDK نصب شود، میتوان بلافاصله شروع به کار با این نگارش جدید کرد.
در ادامه ابتدا پوشهی جدید پروژهی خود را ساخته (برای مثال در مسیر D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject) و سپس از طریق خط فرمان به این پوشه وارد میشویم.
یک نکته: در ویندوزهای جدید فقط کافی است در نوار آدرس بالای صفحه تایپ کنید cmd. به این صورت بلافاصله command prompt استاندارد ویندوز در پوشهی جاری در دسترس خواهد بود و دیگر نیازی نیست تا چند مرحله را جهت رسیدن به آن طی کرد.
پس از وارد شدن به پوشهی جدید از طریق خط فرمان، دستور dotnet new --help را صادر کنید:
همانطور که مشاهده میکنید، اینبار بجای انتخاب گزینههای مختلف از صفحه دیالوگ new project template داخل ویژوال استودیوی کامل، تمام این قالبها از طریق خط فرمان در اختیار ما هستند. برای مثال میتوان یک برنامه کنسول و یا یک کتابخانهی جدید را ایجاد کرد.
در ادامه دستور ذیل را صادر کنید:
به این ترتیب یک پروژهی جدید ASP.NET Core، بدون تنظیمات اعتبارسنجی و ASP.NET Core Identity، در کسری از ثانیه ایجاد خواهد شد.
سپس جهت گشودن این پروژه در VSCode تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:
در ادامه یکی از فایلهای #C آنرا گشوده و منتظر شوید تا کار دریافت خودکار بستههای مرتبط با افزونهی #C ایی که در قسمت قبل نصب کردیم به پایان برسند:
اینکار یکبار باید انجام شود و پس از آن امکانات زبان #C و همچنین دیباگر NET Core. در VS Code قابل استفاده خواهند بود.
در تصویر فوق دو اخطار را هم مشاهده میکنید. مورد اول برای فعال سازی دیباگ و ساخت پروژهی جاری است. گزینهی Yes آنرا انتخاب کنید و اخطار دوم جهت بازیابی بستههای نیوگت پروژهاست که گزینهی restore آنرا انتخاب نمائید. البته کار بازیابی بستهها از طریق کش موجود در سیستم به سرعت انجام خواهد شد.
گشودن کنسول از درون VS Code و اجرای برنامهی ASP.NET Core
روشهای متعددی برای گشودن کنسول خط فرمان در VS Code وجود دارند:
الف) فشردن دکمههای Ctrl+Shift+C
اینکار باعث میشود تا command prompt ویندوز از پوشهی جاری به صورت مجزایی اجرا شود.
ب) فشردن دکمههای Ctrl+` (و یا Ctrl+ back-tick)
به این ترتیب کنسول پاورشل درون خود VS Code باز خواهد شد. اگر علاقمند نیستید تا از پاورشل استفاده کنید، میتوانید این پیشفرض را به نحو ذیل بازنویسی کنید:
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، از طریق منوی File->Preferences->Settings میتوان به تنظیمات VS Code دسترسی یافت. پس از گشودن آن، یک سطر ذیل را به آن اضافه کنید:
اکنون Ctrl+ back-tick را فشرده تا کنسول خط فرمان، داخل VS Code نمایان شود و سپس دستور ذیل را صادر کنید:
در اینجا دستور dotnet run سبب کامپایل و همچنین اجرای پروژه شدهاست و اکنون این برنامهی وب بر روی پورت 5000 قابل دسترسی است:
ساده سازی ساخت و اجرای یک برنامهی ASP.NET Core در VS Code
زمانیکه گزینهی افزودن امکانات ساخت و دیباگ را انتخاب میکنیم (تصویر فوق)، دو فایل جدید به پوشهی vscode. اضافه میشوند:
دراینجا فایل tasks.json، حاوی وظیفهای است جهت ساخت برنامه. یعنی بجای اینکه مدام بخواهیم به خط فرمان مراجعه کرده و دستوراتی را صادر کنیم، میتوان از وظایفی که در پشت صحنه همین فرامین را اجرا میکنند، استفاده کنیم؛ که نمونهای از آن، به صورت پیش فرض به پروژه اضافه شده است.
برای دسترسی به آن، دکمههای ctrl+shift+p را فشرده و سپس در منوی ظاهر شده، واژهی build را جستجو کنید:
با انتخاب این گزینه (که توسط Ctrl+Shift+B هم در دسترس است)، کار ساخت برنامه انجام شده و dll مرتبط با آن در پوشهی bin تشکیل میشود.
همچنین در اینجا برای ساخت و بلافاصله نمایش آن در مرورگر پیش فرض سیستم، میتوان مجددا دکمههای ctrl+shift+p را فشرد و در منوی ظاهر شده، واژهی without را جستجو کرد:
با انتخاب این گزینه (که توسط Ctrl+F5 نیز در دسترس است)، برنامه ساخته شده، اجرا و نمایش داده میشود و برای خاتمهی آن میتوانید دکمههای Ctrl+C را بفشارید تا کار وب سرور موقتی آن خاتمه یابد.
در قسمت بعد مباحث دیباگ برنامه و گردش کار متداول یک پروژهی ASP.NET Core را بررسی خواهیم کرد.
نصب ASP.NET Core بر روی سیستم عاملهای مختلف
برای نصب پیشنیازهای کار با ASP.NET Core به آدرس https://www.microsoft.com/net/download/core مراجعه کرده و NET Core SDK. را دریافت و نصب کنید. پس از نصب آن جهت اطمینان از صحت انجام عملیات، دستور dotnet --version را در خط فرمان صادر کنید:
C:\>dotnet --version 1.0.1
ایجاد اولین پروژهی ASP.NET Core توسط NET Core SDK.
پس از نصب NET Core SDK.، به پیشنیاز دیگری برای شروع به کار با ASP.NET Core نیازی نیست. نه نیازی است تا آخرین نگارش ویژوال استودیوی کامل را نصب کنید و نه با به روز رسانی آن، نیاز است چندگیگابایت فایل به روز رسانی تکمیلی را دریافت کرد. همینقدر که این SDK نصب شود، میتوان بلافاصله شروع به کار با این نگارش جدید کرد.
در ادامه ابتدا پوشهی جدید پروژهی خود را ساخته (برای مثال در مسیر D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject) و سپس از طریق خط فرمان به این پوشه وارد میشویم.
یک نکته: در ویندوزهای جدید فقط کافی است در نوار آدرس بالای صفحه تایپ کنید cmd. به این صورت بلافاصله command prompt استاندارد ویندوز در پوشهی جاری در دسترس خواهد بود و دیگر نیازی نیست تا چند مرحله را جهت رسیدن به آن طی کرد.
پس از وارد شدن به پوشهی جدید از طریق خط فرمان، دستور dotnet new --help را صادر کنید:
D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>dotnet new --help Getting ready... Template Instantiation Commands for .NET Core CLI. Usage: dotnet new [arguments] [options] Arguments: template The template to instantiate. Options: -l|--list List templates containing the specified name. -lang|--language Specifies the language of the template to create -n|--name The name for the output being created. If no name is specified, the name of the current directory is used. -o|--output Location to place the generated output. -h|--help Displays help for this command. -all|--show-all Shows all templates Templates Short Name Language Tags ---------------------------------------------------------------------- Console Application console [C#], F# Common/Console Class library classlib [C#], F# Common/Library Unit Test Project mstest [C#], F# Test/MSTest xUnit Test Project xunit [C#], F# Test/xUnit ASP.NET Core Empty web [C#] Web/Empty ASP.NET Core Web App mvc [C#], F# Web/MVC ASP.NET Core Web API webapi [C#] Web/WebAPI Solution File sln Solution Examples: dotnet new mvc --auth None --framework netcoreapp1.1 dotnet new xunit --framework netcoreapp1.1 dotnet new --help
در ادامه دستور ذیل را صادر کنید:
D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>dotnet new mvc --auth None
سپس جهت گشودن این پروژه در VSCode تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:
D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>code .
اینکار یکبار باید انجام شود و پس از آن امکانات زبان #C و همچنین دیباگر NET Core. در VS Code قابل استفاده خواهند بود.
در تصویر فوق دو اخطار را هم مشاهده میکنید. مورد اول برای فعال سازی دیباگ و ساخت پروژهی جاری است. گزینهی Yes آنرا انتخاب کنید و اخطار دوم جهت بازیابی بستههای نیوگت پروژهاست که گزینهی restore آنرا انتخاب نمائید. البته کار بازیابی بستهها از طریق کش موجود در سیستم به سرعت انجام خواهد شد.
گشودن کنسول از درون VS Code و اجرای برنامهی ASP.NET Core
روشهای متعددی برای گشودن کنسول خط فرمان در VS Code وجود دارند:
الف) فشردن دکمههای Ctrl+Shift+C
اینکار باعث میشود تا command prompt ویندوز از پوشهی جاری به صورت مجزایی اجرا شود.
ب) فشردن دکمههای Ctrl+` (و یا Ctrl+ back-tick)
به این ترتیب کنسول پاورشل درون خود VS Code باز خواهد شد. اگر علاقمند نیستید تا از پاورشل استفاده کنید، میتوانید این پیشفرض را به نحو ذیل بازنویسی کنید:
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، از طریق منوی File->Preferences->Settings میتوان به تنظیمات VS Code دسترسی یافت. پس از گشودن آن، یک سطر ذیل را به آن اضافه کنید:
"terminal.integrated.shell.windows": "cmd.exe"
D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject>dotnet run Hosting environment: Production Content root path: D:\vs-code-examples\FirstAspNetCoreProject Now listening on: http://localhost:5000 Application started. Press Ctrl+C to shut down.
ساده سازی ساخت و اجرای یک برنامهی ASP.NET Core در VS Code
زمانیکه گزینهی افزودن امکانات ساخت و دیباگ را انتخاب میکنیم (تصویر فوق)، دو فایل جدید به پوشهی vscode. اضافه میشوند:
دراینجا فایل tasks.json، حاوی وظیفهای است جهت ساخت برنامه. یعنی بجای اینکه مدام بخواهیم به خط فرمان مراجعه کرده و دستوراتی را صادر کنیم، میتوان از وظایفی که در پشت صحنه همین فرامین را اجرا میکنند، استفاده کنیم؛ که نمونهای از آن، به صورت پیش فرض به پروژه اضافه شده است.
برای دسترسی به آن، دکمههای ctrl+shift+p را فشرده و سپس در منوی ظاهر شده، واژهی build را جستجو کنید:
با انتخاب این گزینه (که توسط Ctrl+Shift+B هم در دسترس است)، کار ساخت برنامه انجام شده و dll مرتبط با آن در پوشهی bin تشکیل میشود.
همچنین در اینجا برای ساخت و بلافاصله نمایش آن در مرورگر پیش فرض سیستم، میتوان مجددا دکمههای ctrl+shift+p را فشرد و در منوی ظاهر شده، واژهی without را جستجو کرد:
با انتخاب این گزینه (که توسط Ctrl+F5 نیز در دسترس است)، برنامه ساخته شده، اجرا و نمایش داده میشود و برای خاتمهی آن میتوانید دکمههای Ctrl+C را بفشارید تا کار وب سرور موقتی آن خاتمه یابد.
در قسمت بعد مباحث دیباگ برنامه و گردش کار متداول یک پروژهی ASP.NET Core را بررسی خواهیم کرد.
یکی از چالشهای دیتابیسهای رابطهایی، ذخیرهسازی دادههایی با ساختار داینامیک است. در حالت عادی، یک جدول مجموعهایی از موجودیتها است. هر موجودیت نیز شامل یکسری ویژگیهای (Attributes) مشخص میباشد. اما شرایطی را در نظر بگیرید که تعداد این ویژگیها به صورت مشخص و ثابتی نباشد؛ یعنی برای هر موجودیت، ویژگیهای متفاوتی داشته باشیم. یک روش پیادهسازی اینچنین سناریوهایی، استفاده از مدلی با نام Entity Attribute Value است. در این روش ستونهای داینامیک را درون یک جدول جنریک تعریف خواهیم کرد. به عنوان مثال برای ذخیرهسازی اطلاعات اشخاص، در حالت نرمال، یک جدول با ساختار مشخصی خواهیم داشت:
کوئری LINQ کد فوق اینچنین شکلی خواهد داشت:
اما در مدل EAV نوشتن کوئری فوق خیلی سختتر خواهد بود:
همچنین کوئری LINQ آن نیز به همان اندازه سخت میباشد:
create table Employees ( Id int auto_increment primary key, FirstName text null, LastName text null, DateOfBirth timestamp not null );
تعریف جدول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهد بود:
public class Employee { public int Id { get; set; } public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } public DateTimeOffset DateOfBirth { get; set; } } public class MyDbContext : DbContext { public DbSet<Employee> Employees { get; set; } protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options) { options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection")); } }
اما در مدل EAV، خواص داینامیک را به درون جدول دومی منتقل خواهیم کرد:
create table EmployeeEav ( Id int auto_increment primary key ); create table EmployeeAttributes ( Id int auto_increment primary key, EmployeeId int not null, AttributeName text null, AttributeValue text null, constraint FK_EmployeeAttributes_EmployeeEav_EmployeeId foreign key (EmployeeId) references EmployeeEav (Id) on delete cascade ); create index IX_EmployeeAttributes_EmployeeId on EmployeeAttributes (EmployeeId);
تعریف جداول فوق نیز در Entity Framework به اینصورت خواهند بود:
public class EmployeeEav { public int Id { get; set; } public virtual ICollection<EmployeeAttribute> Attributes { get; set; } } public class EmployeeAttribute { public int Id { get; set; } public virtual EmployeeEav Employee { get; set; } public int EmployeeId { get; set; } public string AttributeName { get; set; } public string AttributeValue { get; set; } } public class MyDbContext : DbContext { public DbSet<EmployeeEav> EmployeeEav { get; set; } public DbSet<EmployeeAttribute> EmployeeAttributes { get; set; } protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder options) { options.UseMySQL(_configuration.GetConnectionString("DataConnection")); } }
درون این جدول دوم، سه فیلد اصلی داریم: یکی به عنوان Entity که در اینجا یک ارجاع را به جدول EmployeeEav دارد. یک فیلد به عنوان Attribute که برای تعیین نام ویژگی داینامیک استفاده میشود و در نهایت یک Value که برای ذخیرهسازی مقدار ویژگی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین به این نوع طراحی، Entity Attribute Value گفته میشود. مزیت اصلی این روش، انعطاف زیاد آن است در واقع میتوانیم N تعداد ویژگی را برای Entity موردنظرمان داشته باشیم. اما این روش یک SQL Smell است و اشکالات زیادی را به همراه دارد:
- کوئری گرفتن در این روش سخت است
یکی از مشکلات اصلی این روش این است امکان کوئری گرفتن از جدول ویژگیها را سخت میکند. در واقع این روش به store everything, query nothing معروف است. مثلاً فرض کنید میخواهیم لیست کارمندانی را که تاریخ تولدشان ۲۵ سال پیش است، واکشی کنیم. در حالت عادی با تعداد ستون ثابت میتوانیم به راحتی اینکار را انجام دهیم:
SELECT `e`.`Id`, `e`.`DateOfBirth`, `e`.`FirstName`, `e`.`LastName` FROM `Employees` AS `e` WHERE `e`.`DateOfBirth` > @__endDate_0
var endDate = DateTimeOffset.Now.AddYears(Convert.ToInt32(-25)); var normalTypes = dbContext.Employees.Where(x => x.DateOfBirth > endDate).ToList();
SELECT MAX(CASE AttributeName WHEN 'FirstName' THEN AttributeValue END) AS FirstName, MAX(CASE AttributeName WHEN 'LastName' THEN AttributeValue END) AS LastName, MAX(CASE AttributeName WHEN 'DateOfBirth' THEN AttributeValue END) AS DateOfBirth FROM efcoresample.EmployeeAttributes WHERE EmployeeId IN (SELECT EmployeeId FROM efcoresample.EmployeeAttributes WHERE AttributeName = 'DateOfBirth' AND AttributeValue > DATE_SUB(CURRENT_DATE(), INTERVAL 25 YEAR)) AND AttributeName IN ('FirstName', 'LastName', 'DateOfBirth') GROUP BY EmployeeId;
string[] columnNames = {"FirstName", "LastName", "DateOfBirth"}; var employees = dbContext.EmployeeAttributes .Where(x => dbContext.EmployeeAttributes .Where(i => i.AttributeName == "DateOfBirth") .Select(eId => eId.EmployeeId).Contains(x.EmployeeId) && columnNames.Contains(x.AttributeName)) .GroupBy(x => x.EmployeeId) .Select(g => new { FirstName = g.Max(f => f.AttributeName == "FirstName" ? f.AttributeValue : ""), LastName = g.Max(f => f.AttributeName == "LastName"? f.AttributeValue : ""), DateOfBirth = g.Max(f => f.AttributeName == "DateOfBirth"? f.AttributeValue : ""), Id = g.Key }) .ToList() .Where(x => DateTime.ParseExact(x.DateOfBirth, "yyyy-MM-dd", CultureInfo.InvariantCulture) > DateTime.Now.AddYears(-25));
- امکان تعریف فیلدهای اجباری را نخواهیم داشت
در حالت نرمال و ساختاریافته، برای هرکدام از فیلدها میتوانیم الزامی و یا اختیاری بودن آنها را به راحتی با NOT NULL تعیین کنیم. اما در مدل EAV این امکان را نخواهیم داشت.
- امکان تعیین نوع ستونها را نخواهیم داشت
در حالت نرمال به راحتی میتوانیم نوع فیلد موردنظر را تعیین کنیم. اما در مدل EAV به دلیل ماهیت داینامیک ستونها، این امکان را نداریم. ستون AttributeValue همزمان ممکن است تاریخ، عددی، اعشاری و… باشد در نتیجه چون از ورودی مطمئن نیستیم، مجبوریم تایپ آن را به رشته تنظیم کنیم.
- امکان تعریف کلیدهای خارجی را نخواهیم داشت
در مدل EAV نمیتوانیم صحت دیتا را تضمین کنیم؛ زیرا امکان تعریف کلید خارجی را نخواهیم داشت.
بنابراین بهتر است تا حد امکان از مدل EAV استفاده نشود؛ مگر اینکه در شرایطی خاص، مجبور به استفادهی از آن باشید. به عنوان مثال برنامهی شما قرار است قابلیت ایمپورت هر نوع فایل CSV را داشته باشد. هر فایل هم ممکن است به تعداد نامشخصی، یکسری ستون را داشته باشد. در این شرایط میتوانید با در نظر گرفتن موارد فوق، از مدل مطرح شده استفاده کنید.
آیا راه حلی برای فراخوانی متدهای غیر استاتیک #C از طریق کدهای جاوااسکریپتی در یک فایل js وجود دارد؟ برای مثال API گوگل مپ جزییات یک آدرس درخواست شده را به یک فایل js برمیگرداند، از چه روشی میتوان این مقدار را به کامپوننت برای پردازش و ذخیره ارسال کرد؟
کامپوننتی که کار پردازش نتیجه API را انجام میدهد باید خروجی خود را بصورت یک EventCallBack به والد خود برای ذخیره ارسال کند، از این جهت متدها استاتیک نیستند. آیا از روش غیر استاتیک که معرفی کردید برای این سناریو میشود استفاده کرد یا روش دیگری وجود دارد؟
ممنون.