اگر میخواهید آخرین اخبار و تغییرات NET Core. را به صورت ایمیل دریافت کنید، به مخزن کد « Announcements » مراجعه کرده و گزینهی watch بالای صفحه را انتخاب کنید:
1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب میکنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده میکنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را میتوان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده میکند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایلها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را میتوانید مشاهده نمائید.
2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاسهایی قرار میگیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژههای WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاسهای کمکی در این پروژه Common قرار گرفتهاند و قسمتهای مختلف سیستم را تغذیه میکنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاسهای عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونهای از آنرا برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs میتوانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده میتوانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاسهای ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که میتواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگیهای تزریق شده به آنها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آنرا ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا میکنند.
قسمتهای دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار میگیرند. استفاده از آنها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه میکنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.
3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام میشود (و قسمت عمدهای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشتهای اضافهتری وجود داشت، میتوان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاسهای آن دارای کامنتهای کافی جهت توضیح قسمتهای مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شدهاست، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغامهای لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده میشود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاسهای Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی میشوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آنها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدلها، رها خواهد ساخت. عموما برنامههای دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گستردهای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا میتواند کار توزیع آنرا نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال میکند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارشهای کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار میکنیم، سوئیچ به بانکهای اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.
4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاسهای متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاسها به کلاس پایه BaseEntity میباشد که نمونهای از آنرا در کلاس User پروژه میتوانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام میدهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگیهای خواص کلاسها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاسهای دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام میدهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه میکند. به این ترتیب به کلاسهای دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی
نقشهای سیستم در کلاس SystemRole تعریف میشوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
[PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
/// <summary> /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص میکند /// </summary> public enum AuthorizationType { /// <summary> /// همه میتوانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند /// </summary> AllowAnonymous, /// <summary> /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت /// </summary> FreeForAuthenticatedUsers, /// <summary> /// بر اساس نام نقشهایی که مشخص میشوند تصمیم گیری خواهد شد /// </summary> ApplyRequiredRoles }
5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
[ImplementPropertyChanged] // AOP public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب میشود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.
6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام میدهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگیها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاسهای لایه سرویس و اینترفیسهای متناظر با آنها انجام میشود. البته پیش فرضهای آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگیهای خودکار در سازندههای کلاسها شناسایی شده و وهله سازی گردد.
7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاسهای لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی میکنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه میکنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامههای دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم میشود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقشهای او را در حافظه نگه داری کرد.
8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمونهای واحد سیستم درنظر گرفته شده است.
به همین جهت اگر میخواهید رزومهی غنیتری را ارائه دهید، فراگیری React میتواند موقعیتهای شغلی بیشتری را نصیب شما کند.
ساختار کلی یک برنامهی React
کامپوننتها (جزئی از یک رابط کاربری) قلب هر برنامهی React ای را تشکیل میدهند. برای ساخت یک برنامهی React، تعدادی کامپوننت مستقل را تهیه و با هم ترکیب میکنیم تا به رابط کاربری نهایی برسیم.
هر برنامهی React، حداقل از یک کامپوننت تشکیل میشود که به آن Root component هم میگویند. این کامپوننت بیانگر کل برنامهاست و دربرگیرندهی مابقی Child components برنامه است. بنابراین ساختار هر برنامهی React، شبیه به درختی از کامپوننتها است. اگر با Angular 2 به بعد کار کرده باشید، این مفهوم برای شما آشنا است.
یک مثال: فرض کنید میخواهیم UI برنامهای را به مانند رابط کاربری Twitter، ایجاد کنیم. هر قسمت یک صفحهی توئیتر، به کامپوننتهایی شکسته میشود؛ مانند منوی راهبری، نمایش پروفایل شخص، نمایش لیست آخرین اخبار مورد علاقهی شخص و نمایش فید. اگر بخواهیم این ساختار را توسط یک برنامهی React شبیه سازی کنیم، در بالاترین سطح، کامپوننت root را خواهیم داشت که کار ترکیب و نمایش سایر کامپوننتهای برنامه مانند nav bar ، trends ، profile و feed را انجام میدهد. اکنون در این ساختار ایجاد شده، برای مثال کامپوننت feed نیز میتواند از چندین کامپوننت مجزا تشکیل شود؛ مانند کامپوننتهای tweet و like.
بنابراین هر کامپوننت، قسمتی از UI را تشکیل میدهد. هر کدام از آنها به صورت مجزای از دیگری ساخته شده و سپس در کنار هم قرار میگیرند تا UI نهایی را شکل دهند:
هر کامپوننت در React به صورت یک کلاس ES6، با ساختاری که دارای یک شیء state و متد render است، تشکیل میشود:
class Tweet { state = {}; render() { } }
مزیت کارکردن با Virtual DOM، سادگی ایجاد، تغییر و به روز رسانی آن در مقایسه با DOM واقعی است که در نهایت کار رندر عناصر UI را در مرورگر انجام میدهد. زمانیکه در state کامپوننتی تغییری رخ میدهد، یک React Element جدید تولید میشود. سپس React این شیء جدید را با نمونهی قبلی آن مقایسه کرده و تغییرات رخداده را محاسبه میکند. در آخر این تغییرات را به DOM واقعی اعمال میکند تا با Virtual DOM موجود هماهنگ شود.
بنابراین در حین کار با React، دیگر همانند کار با جاوا اسکریپت خالص و یا jQuery، مستقیما عناصر UI و DOM واقعی را تغییر نمیدهیم. در اینجا فقط state یک کامپوننت را تغییر میدهیم و سپس React، کار ایجاد شیء UI درون حافظهای متناظر با آن و سپس اعمال آنرا به UI نهایی قابل مشاهدهی در مرورگر، انجام میدهد. به همین جهت به این کتابخانه React میگویند! چون به تغییرات state کامپوننتها واکنش نشان میدهد و سپس DOM واقعی را به روز میکند.
Angular یا React؟!
هر دوی React و Angular از لحاظ طراحی کامپوننتها بسیار شبیه به هم هستند؛ اما Angular یک فریمورک است و React تنها یک کتابخانه. تنها کاری را که React انجام میدهد، رندر View است و هماهنگ نگه داشتن آن با state کامپوننتها. این تمام کاری است که React انجام میدهد؛ نه بیشتر و نه کمتر! بنابراین یادگیری React، بسیار سریعتر و سادهتر از Angular است. بدیهی است یک برنامهی تک صفحهای وب، از اجزای دیگری مانند مسیریابی و یا کار با سرویسهای HTTP نیز تشکیل میشود. در React شما مختار هستید که کتابخانههای جانبی فراهم شدهی برای آنرا خودتان انتخاب کرده و استفاده کنید؛ برخلاف روشی که در Angular مرسوم است و به صورت مشخص و ثابتی به همراه این فریمورک ارائه میشوند.
برپایی محیط توسعهی React
اولین برنامهای را که برای کار با React باید نصب کنید، node.js است. البته ما در این سری قرار نیست با node.js کار کنیم؛ اما از یکی از اجزای آن به نام node package manager یا npm، برای نصب کتابخانهی جاوا اسکریپتی ثالث، زیاد استفاده خواهیم کرد. پس از نصب آن، به خط فرمان مراجعه کرد و دستور زیر را صادر کنید:
> npm install -g npm@latest
اگر هم خیلی پیشترها node.js را نصب کردهاید (برای مثال چند سال قبل!)، نصب نگارش جدید آن احتمالا کار نخواهد کرد. حتی عزل و نصب مجدد آن نیز کارساز نیست. در این حالت باید پس از عزل آن، پوشههای قدیمی آنرا یکی یکی یافته و دستی حذف کنید . سپس مجددا آنرا نصب کنید.
در ادامه در خط فرمان و توسط npm، قالب create-react-app را نصب خواهیم کرد:
> npm i -g create-react-app
ابزار دیگری که در این سری از آن استفاده خواهیم کرد، ادیتور بسیار معروف و محبوب VSCode است. پس از دریافت و نصب آن، چند افزونهی زیر را نیز به آن اضافه خواهیم کرد:
برای نصب آنها، پنل extensions را در VSCode، از نوار ابزار کنار صفحهی آن، انتخاب کرده و نامهای فوق را در آن جستجو و سپس نصب کنید.
و یا میتوانید این فایل را اجرا کرده و تعدادی از افزونههای مفید VSCode را یکجا نصب کنید: install-addons.zip
همچنین قابلیت فرمتکردن پس از Save را نیز در VSCode فعال کنید تا پس از هربار Save، اعمال این افزونهها به صورت خودکار صورت گیرد. برای این منظور گزینهی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و سپس save را جستجو کرده و Format On Save را انتخاب کنید:
علاوه بر اینها، جهت کار بهتر با VSCode، بهتر است بررسی کنندههای کدهای جاوا اسکریپتی (static code analyzers) را نیز با اجرای دستور زیر نصب کنید:
> npm i -g typescript eslint tslint eslint-plugin-react-hooks
پس از این تغییرات، نیاز است یکبار VSCode را بسته و مجددا باز کنید. سپس مجددا گزینهی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و ابتدا eslint را در اینجا جستجو کنید. در صفحهی نمایش تنظیمات آن، گزینهی Auto fix on save آنرا انتخاب نمائید. در آخر در همین قسمت settings، عبارت prettier را انتخاب کنید. در اینجا اگر گزینهی قدیمی یکپارچگی با eslint آن هنوز وجود دارد، آنرا از حالت انتخاب شده خارج کنید (به صورت قرمز و deprecated نمایش داده میشود) تا افزونهی prettier بدون مشکل و خطا کار کند (disable Prettier ESLint integration).
ایجاد قالب اولین برنامهی React
در ادامه برای ایجاد اولین برنامهی React، از بستهی create-react-app که پیشتر آنرا نصب کردیم، استفاده میکنیم. برای این منظور در خط فرمان دستور زیر را صادر کنید:
> create-react-app sample-01
این قالب نه تنها React را نصب میکند، بلکه یک development server را برای اجرا و مشاهدهی سریع برنامه، webpack را برای یکی کردن فایلها (bundling & minification)، Babel را برای کامپایل کدهای فایلهای JSX و ... نیز نصب میکند. بنابراین به این ترتیب، یک پروژهی تنظیم شده و آمادهی استفاده و توسعه را شاهد خواهیم بود که نیازی به تنظیمات اولیهی آن نیست.
پس ایجاد برنامه، وارد پوشهی sample-01 شده و دستور npm start را صادر کنید:
> cd sample-01 > npm start
development server آن، تغییرات فایلهای برنامه را تحت نظر قرار میدهد و با هر تغییری، به صورت خودکار برنامه را در مرورگر بارگذاری مجدد خواهد کرد.
بررسی ساختار اولین پروژهی React ایجاد شده
ساختار پوشهها و فایلهای مثال اولیهی ایجاد شده توسط قالب create-react-app به صورت زیر است:
البته شما در این تصویر پوشهی node_modules را که در کنار این پوشهها قرار دارد، مشاهده نمیکنید. وجود یک چنین پوشهی سنگینی با هزاران فایل داخل آن، کار نمایشی IDEها را با مشکل مواجه میکند (مصرف حافظهی بالا، به همراه کند شدن شدید آن). اگر نمیخواهید این پوشه نمایش داده شود، در مسیر file->preferences->settings، عبارت npm را جستجو کرده و سپس در قسمت npm: exclude آن، بر روی لینک edit in settings.json کلیک کنید:
و سپس در فایل باز شده، یک چنین تنظیمی را میتوانید اضافه و یا ویرایش و تکمیل کنید:
"files.exclude": { "**/.git": true, "**/.svn": true, "**/.hg": true, "**/CVS": true, "**/.DS_Store": true, "**/node_modules": true, "**/wwwroot": true, "**/bower_components": true, "**/**/bin": true, "**/**/obj": true, "**/packages": true },
در ادامه پوشهی public این پروژه را مشاهده میکنید. تمام فایلهایی که قرار است به صورت عمومی توسط برنامه ارائه شوند، مانند favicon.ico و غیره، در این پوشه قرار میگیرند.
در این پوشه بر روی فایل index.html آن کلیک کنید تا بتوان محتوای آنرا بهتر بررسی کرد. برای مثال در ابتدای آن، درج تعدادی متادیتا را که یکی از آنها ذکر manifest.json است، مشاهده میکنید. کار فایل manifest.json، ارائهی یک سری متادیتای خاص مخصوص دستگاههای موبایل است که در آنها بجای favicon.ico، میتوان از تصاویر و یا آیکنهای بزرگتری مانند فایلهای png موجود در پوشهی public، استفاده کرد. در ادامهی این فایل، به تنظیم زیر میرسیم:
<body> <noscript>You need to enable JavaScript to run this app.</noscript> <div id="root"></div>
در پوشهی src و فایل App.js آن، شاهد یک کامپوننت ابتدایی هستید که کار رندر صفحهی مشکی پیشفرض این قالب را انجام میدهد. در این فایل، شاهد بازگشت یک چنین تگهایی هستیم:
return ( <div className="App"> <header className="App-header"> ... </header> </div> );
برای درک بهتر آن به آدرس https://babeljs.io/repl مراجعه کنید. سپس در سمت چپ صفحه، یک قطعه کد jsx را به یک ثابت انتساب دهید:
const element = <h1>Hello World!</h1>;
همانطور که مشاهده میکنید، این قطعه کد jsx (که یک رشتهی معمولی نیست)، توسط Babel به یک قطعه کد کاملا جاوا اسکریپتی قابل درک برای مرورگر تبدیل شدهاست:
"use strict"; var element = React.createElement("h1", null, "Hello World!");
بدیهی است نوشتن کدهای jsx، سادهتر از نوشتن قطعه کد فوق است و درک آن نیز به علت شباهت آن به HTML، آسانتر است. به همین جهت در کدهای React، ما از jsx استفاده میکنیم و تفسیر آنرا به Babel واگذار خواهیم کرد.
در پوشهی src، فایل مهم دیگری که وجود دارد، index.js است. این فایل نقطهی آغازین برنامه را مشخص میکند. در قسمتهای بعدی، محتویات این فایل را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
در اینجا فایل serviceWorker.js را نیز مشاهده میکنید. این فایل به صورت خودکار توسط قالب create-react-app ایجاد شدهاست و کار آن کمک به ارائهی محلی برنامه، توسط development server آن است. بنابراین ما کاری با این فایل نخواهیم داشت.
نوشتن اولین برنامهی React
به پوشهی src ایجاد شده مراجعه کرده و تمام فایلهای موجود و پیشفرض آنرا حذف کنید. در ادامه خودمان آنها را از صفر ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور فایل جدید و خالی src\index.js را ایجاد میکنیم. در ابتدای کار نیاز است تعدادی ماژول React را import کنیم.
import React from "react"; const element = <h1>Hello World!</h1>; console.log(element);
اگر هنوز برنامه توسط دستور npm start در حال اجرا است، هر بار که فایل index.js را ذخیره میکنیم، خروجی نهایی را در مرورگر نمایش میدهد (اگر هم آنرا بستهاید، یکبار از طریق خط فرمان، دستور npm start را در ریشهی پروژه، صادر کنید). به این قابلیت hot module reloading هم گفته میشود.
در این حالت اگر به مرورگر مراجعه کنید، یک صفحهی سفید را مشاهده خواهید کرد. اکنون دکمهی F12 را فشرده (و یا ctrl+shift+i) و developer console مرورگر را باز کنید.
شیءای را که در اینجا مشاهده میکنید، همان حاصل console.log کدهای فوق است؛ به عبارتی Babel، عبارت jsx ما را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی قابل فهم برای مرورگر کردهاست که از دیدگاه React، جزئی از همان Virtual DOM ای است که پیشتر معرفی شد (نمایش درون حافظهای DOM مختص React، جهت محاسبهی تغییرات، با تغییر state هر کامپوننت و سپس اعمال آنها به DOM اصلی در مرورگر).
اکنون میخواهیم این المان را در DOM اصلی، رندر کرده و نمایش دهیم:
import React from "react"; import ReactDOM from "react-dom"; const element = <h1>Hello World!</h1>; console.log(element); ReactDOM.render(element, document.getElementById("root"));
اکنون پس از ذخیره سازی فایل index.js، اگر به مرورگر مراجعه کنید، عبارت Hello World! را مشاهده خواهید کرد:
همانطور که در این تصویر نیز مشخص است، المان h1 ما را داخل div ای با id مساوی root، درج کردهاست.
هدف از این مثال ساده، نمایش نحوهی کارکرد React، در پشت صحنه بود. در یک برنامهی واقعی، بجای رندر یک المان ساده در DOM، کار رندر App component را انجام خواهیم داد. کامپوننت App، کامپوننت ریشهای برنامه بوده و میتواند شامل درختی از کامپوننتها که UI نهایی را تشکیل میدهند، شود.
نگاهی به تنظیمات پروژهی ایجاد شده
اگر فایل package.json پروژه را باز کنید، یک چنین بستههایی در آن درج شدهاست:
{ "name": "sample-01", "version": "0.1.0", "private": true, "dependencies": { "react": "^16.11.0", "react-dom": "^16.11.0", "react-scripts": "3.2.0" }, "scripts": { "start": "react-scripts start", "build": "react-scripts build", "test": "react-scripts test", "eject": "react-scripts eject" }, "eslintConfig": { "extends": "react-app" }, "browserslist": { "production": [ ">0.2%", "not dead", "not op_mini all" ], "development": [ "last 1 chrome version", "last 1 firefox version", "last 1 safari version" ] } }
بستهی react-scripts است که کار مدیریت چهار جزء قسمت scripts این فایل را انجام میدهد. برای نمونه دستور npm start ای که در اینجا تعریف شده، سبب اجرای react-scripts start میشود. در ادامه اگر دستور npm run build را اجرا کنیم، یک بستهی نهایی بهینه سازی شده را تولید میکند.
آخرین دستور آن eject است. اگر دستور npm run eject را اجرا کنید، امکان سفارشی سازی پشت صحنهی create-react-app را خواهید داشت؛ اما در نهایت به یک فایل package.json بسیار شلوغ خواهیم رسید (اینبار ارجاعات به Babel، Webpack و تمام ابزارهای دیگر نیز ظاهر میشوند). همچنین این عملیات نیز یک طرفهاست. یعنی از این پس قرار است کنترل تمام این پشت صحنه، در اختیار ما باشد و به روز رسانیهای بعدی create-react-app را با مشکل مواجه میکند. این گزینه صرفا مختص توسعه دهندگان پیشرفتهی React است.
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: sample-01.zip
در قسمت بعد، پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را بررسی میکنیم.
LocalDB چیست؟
LocalDB نسخهای جدید از Sql server express است که به توسعه دهندگان این اجازه را میدهد تا با نصب آن، از نصب کامل دیگر نسخههای Sql server جلوگیری نمایند. LocalDB برای برنامههایی که به صورت Local و بر روی یک سیستم اجرا میشوند مورد استفاده قرار میگیرد.
مزایای استفاده از این نسخه
- فایل نصب با حجم بسیار کم. (28.2MB برای نسخه 32 بیتی و 33.7MB برای نسخه 64بیتی)
- سادگی ( بدون نیاز به انجام تنظیمات خاص بر روی سیستم)
- اجرا در محیطهایی که کاربر جاری دسترسی مدیریتی ندارد.(برای اجرای آن نیاز به Permissionهای مدیریتی نیست و یک کاربر سطح پایین هم میتواند آن را اجرا کند)
- سادگی نصب
- همانند Sql server Express سازگاری کاملی با T-Sql دارد. همچنین از Stored Procedureها ، دادههای جغرافیایی و مکانی ( geometry and geography ها) ، Triggers و Viewها پشتیبانی میکند.
- سازگاری با Provider معمولی Sql server
- عدم اجرای سرویس خاصی در حافظه برای مدیریت دیتابیس. پروسسهای LocalDb هر زمان که نیاز باشد اجرا میشوند و هر زمان که به آنها نیاز نداشته باشیم به صورت اتوماتیک متوقف میشوند.
- پشتیبانی از خصوصیت AttachDbFileName در کانکشن استرینگ جهت استفاده از فایل بانک اطلاعات به صورت مستقیم
- سرویس پکهای جدید جهت LocalDB به راحتی برروی نسخه موجود نصب میشوند و نسخه قبلی را به روز رسانی میکنند.
- نصب یک LocalDB برای همه کاربران یک کامپیوتر
- پشتیبانی کامل از Silent Installation
- امکان استفاده از آن توسط Asp.net
- پشتیبانی از XML (XQuery و XPath) و BLOB
- پشتیبانی از Ado.net sync framework
- پشتیبانی از LINQ
- پشتیبانی از Distributed transactions
- کانکشنهای نامحدود (البته به صورت Local)
- نیاز به نصب Sql server 2012 native client . این مورد به همراه LocalDB روی سیستم نصب نمیشود
- نیاز به دسترسی مدیریتی جهت نصب
- 140MB فضای خالی دیسک سخت
- به روز رسانی دات نت فریم ورک 4 به 4.0.2 و یا نسخههای بالاتر
- عدم پشتیبانی از Windows xp ، Window server 2003 و Windows 2000
- عدم امکان نصب نسخه 32 بیتی بر روی ویندوز 64 بیتی (حتما باید نسخه 64 بیتی آن را نصب کنید)
- فقط میتوان به صورت Local از آن استفاده کرد. امکان استفاده تحت شبکه وجود ندارد و فقط به کانکشنهای Local پاسخ میدهد.
- فقط توسط Sql server 2012 management studio در دسترس میباشد. LocalDB را نمیتوان از طریق Management studioهای قدیمی مدیریت کرد.
- عدم پشتیبانی Visual Studio 2010 از LocalDB
- عدم اجرا بر روی موبایلهای هوشمند
- محدودیت سایز بانک اطلاعات : 10GB
- عدم پشتیبانی از قابلیت FileStream
- محدودیت استفاده از فقط یک CPU
- عدم امکان Debuging دستورات Sql در هنگام اتصال به LocalDB
نحوه اتصال به LocalDB توسط Sql Server Management Studio
اگر net framework. خود را از نسخه 4 به 4.0.2 و یا نسخههای بعد از آن به روز رسانی کرده باشید میتوان توسط Sql Server 2012 Management Studio به Sql server LocalDB وصل شد. عبارت local)\v11.0) را به عنوان نام سرور وارد نمایید.
مجددا لازم به ذکر است که امکان اتصال توسط Management Studioهای قبلی به بانک LocalDB امکان پذیر نمیباشد.
5 دلیل برای استفاده از یک ابزار ORM
سؤال مهم!
این کنترل از چه نگارشی از IE به صورت پیش فرض برای پردازش HTML دریافتی استفاده میکند؟
پاسخ: از موتور پردازشی IE 7.0 !
و تفاوتی هم نمیکند که در حال حاضر IE 8.0, 9.0 و یا 10 بر روی سیستم شما نصب است؛ در هر حالت به IE 7.0 مقید شده است. علت را هم این مساله عنوان کردهاند که اگر این شماره نگارش را تغییر دهیم، ممکن است برنامههای قدیمی دیگر درست نمایش داده نشوند.
نحوه تغییر موتور پردازشی Web Browser Control
متاسفانه بجز ویرایش رجیستری ویندوز، راه حل دیگری برای تغییر موتور پردازشی پیش فرض Web Browser Control وجود ندارد.
بسته به نوع سیستم عامل نصب شده، یکی (حالت 32 بیتی) و یا هر دوی (حالت 64 بیتی) مداخل زیر باید اندکی تغییر کنند:
32 bit -> HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Internet Explorer\MAIN\FeatureControl\FEATURE_BROWSER_EMULATION 64 bit -> HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Wow6432Node\Microsoft\Internet Explorer\MAIN\FeatureControl\FEATURE_BROWSER_EMULATION
Force IE10 -> 10001 (0x2711) IE10 considering !DOCTYPE directives -> 10000 (0x02710) Force IE9 -> 9999 (0x270F) IE9 considering !DOCTYPE directives -> 9000 (0x2328) Force IE8 -> 8888 (0x22B8) IE8 considering !DOCTYPE directives -> 8000 (0x1F40) Force IE7 -> 7000 (0x1B58)
در این لیست hh.exe را هم ملاحظه میکنید که همان CHM Viewer توکار ویندوز است و این مورد نیز در صورت عدم تنظیم فوق، از IE 7.0 استفاده خواهد کرد.
یک مثال: تنظیمات IIS بر روی ویندوز سرور 2003 جهت استفاده از IE 8.0
Windows Registry Editor Version 5.00 [HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Internet Explorer\MAIN\FeatureControl\FEATURE_BROWSER_EMULATION] "w3wp.exe"=dword:00001f40
سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمتها دسترسی دارد.
مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین
مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات
خود را از آنجا دریافت میکنند.
در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر میتوانند از یک نمونه (Single
Instance) از اپلیکیشن نرمافزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور
اجرا میشود و به چندین کاربر سرویس میدهد. هر کاربر را یک Tenant
مینامیم. میتوان به Tenantها امکان تغییر و شخصیسازی بخشی از اپلیکیشن
را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسبوکار، اما آنها نمیتوانند
کدهای اپلیکیشن را شخصیسازی کنند.
خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، سادهتر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامههای SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزارهایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحتتر خواهد بود.
شروع کار
یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy (موجود در Nuget) بدهید.PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
شناسایی مستاجر (tenant)
اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری میباشد که میتواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.ابتدا به تعریف کلاس مستاجر میپردازیم:
public class AppTenant { public string Name { get; set; } public string[] Hostnames { get; set; } }
public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant> { IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[] { new AppTenant { Name = "Tenant 1", Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" } }, new AppTenant { Name = "Tenant 2", Hostnames = new[] { "localhost:6002" } } }); public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context) { TenantContext<AppTenant> tenantContext = null; var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower()))); if (tenant != null) { tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant); } return tenantContext; } }
سیم کشی کردن
بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشیهای SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامههای ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگیهای SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید:public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>(); }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory) { // after .UseStaticFiles() app.UseMultitenancy<AppTenant>(); // before .UseMvc() }
دریافت مستاجر جاری
حالا هر جا که نیاز به وهلهای از شیء مستاجر جاری داشتید، میتوانید به روش زیر عمل کنید:public class HomeController : Controller { private AppTenant tenant; public HomeController(AppTenant tenant) { this.tenant = tenant; } }
@inject AppTenant Tenant;
<a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>
اجرای نمونه مثال
فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم)"commands": { "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002", },
dotnet run
و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده میکنیم:
قابل پیکربندی کردن مستاجر ها
از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجرها در کد زیاد جالب نیست، برای همین
تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیتهای ASP.NET Core از
فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجرها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:
"Multitenancy": { "Tenants": [ { "Name": "Tenant 1", "Hostnames": [ "localhost:6000", "localhost:6001" ] }, { "Name": "Tenant 2", "Hostnames": [ "localhost:6002" ] } ] }
public class MultitenancyOptions { public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; } }
services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant> { private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants; public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options) { this.tenants = options.Value.Tenants; } public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context) { TenantContext<AppTenant> tenantContext = null; var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower()))); if (tenant != null) { tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant); } return Task.FromResult(tenantContext); } }
در آخر
اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این
موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما میتوانید عملیاتهای بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن دادهای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمتهای مختلف
برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.
_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت میباشد.
_ منبع: اینجا
در مورد نحوه نصب پیشنیازهای ASP.NET MVC 3 پیشتر توضیح داده شد. یک روش دیگر هم برای اینکار مهیا است؛ اگر به مشکل برخوردید حین نصب.
- دریافت ASP.NET MVC 3 RTM (نگارش RTM یعنی نگارش نهایی ارائه شده به صنعت)
- دریافت ASP.NET MVC 3 Tools Update (این هم شامل یک سری به روز رسانی است؛ مثلا قالب اینترانت به آن اضافه شده و غیره)
اگر حین نصب ASP.NET MVC 3 Tools Update، کارها خوب پیش نرفت و دست آخر زمانیکه فایل log خطا را باز کردید در پایان آن ذکر شده بود « Installation failed with error code: 0x80070643» باید این مراحل را طی کنید:
الف) فایل نصاب را با استفاده از برنامه 7-zip آنپک کنید (فایلهای داخلی آنرا استخراج کنید).
ب) فایل VS10-KB*.msp یا vs10-kb*.msi را یافته و بر روی آن کلیک راست کنید. گزینه install را از منوی باز شده انتخاب نمائید تا کار نصب شروع شود.
ج) در حین نصب این پیغام را دریافت خواهید کرد: «can't find vs_setup.msi». در این حالت بر روی دکمه browse کلیک کرده و این فایل vs_setup.msi را که در DVD نصب خود VS 2010 اصلی وجود دارد به آن معرفی کنید. علت هم به این بر میگردد که پروسه نصب VS 2010 شما از ابتدا ناقص بوده است و نیاز است یک سری فایل دیگر در ابتدا بر روی سیستم نصب گردند.
اکنون کار نصب بدون مشکل پیش خواهد رفت. لازم به ذکر است که این پیغام خطا را حین عملیات نصب معمولی MVC3 «دریافت نخواهید کرد».
د) سپس یکبار دیگر هم فایل setup.exe اصلی را بدون مراحل فوق اجرا کنید تا خیالتان از این بابت راحت شود و تمام موارد نصب نشده نیز نصب گردند (مهم!).
این مراحل باید مشکل را حل کنند، در غیراینصورت یک سری راه حل دیگر هم در اینجا ذکر شده است: http://support.microsoft.com/kb/2531566
و خلاصه آن این است که فایل C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\web.config را پیش از نصب rename کنید و اجازه دهید تا نصاب یک نمونه جدید را ایجاد کند.
Could not load type 'System.Windows.Forms.Form' from assembly 'System.Windows.Forms, Version=3.5.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=969DB8053D3322AC'. System.Windows.Forms 3.5.7283.0 but 3.5.0.0 windows CE
برای انجام این فرآیند احتیاج به نصب مقدماتی بر روی یک ویندوز تازه است که ترتیب نصب آن نیز بسیار مهم است:
1. Microsoft Visual Studio 2005 2. Microsoft Visual Studio 2005 Service Pack 1 3. Microsoft Windows Embedded CE 6.0 Toolkit 4. Windows Embedded CE 6.0 Platform Builder Service Pack 1 5. Windows Embedded CE 6.0 R2 6. Windows Embedded CE 6.0 R3