مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت چهارم - اجرای برنامه‌های خط فرمان درون Containerها
یکی از مزایای مهم کار با Docker، امکان اجرای برنامه‌ای، بدون اینکه بدانیم چگونه باید آن‌را نصب کرد، می‌باشد. در اینجا فقط کافی است دستور docker run را صادر کنیم و ... آن برنامه اجرا می‌شود. در این قسمت سعی خواهیم کرد تعدادی برنامه‌ی خط فرمان را توسط Docker اجرا کنیم تا بتوانیم با جزئیات بیشتری از آن آشنا شویم.


داخل یک Image چیست؟

در قسمت قبل دریافتیم که یک Image، از کل User Space مورد نیاز جهت اجرای یک برنامه تشکیل می‌شود. در ادامه می‌خواهیم بررسی کنیم، این ادعا تا چه حد صحت دارد و یک Image‌، واقعا از چه اجزائی تشکیل می‌شود.
با استفاده از دستور docker images می‌توان لیست imageهای دریافت شده را به همراه tagهای مرتبط با هر کدام، مشاهده کرد. سپس با استفاده از دستور docker save می‌توان image ای خاص را export کرد؛ برای مثال:
docker save microsoft/iis:nanoserver -o iis.tar
این دستور، image مربوط به iis با tag ای به نام nanoserver را در فایل c:\Users\Vahid\iis.tar ذخیره می‌کند.
البته ویندوز در حالت استاندارد آن، قابلیت کار با فایل‌های tar را ندارد. هرچند می‌توان از نرم افزارهای ثالثی مانند win-rar و یا 7zip برای انجام اینکار استفاده کرد، اما تمام Linux Containers، به همراه ابزار کمکی tar، برای استخراج محتوای این نوع فایل‌ها نیز هستند. بنابراین نیاز است از حالت Windows Containers به Linux Containers سوئیچ کرد. برای اینکار فقط کافی بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست نمود و گزینه‌ی Switch to Linux Containers را انتخاب کرد. اکنون اگر دستور docker images را صادر کنیم، تنها لیست imageهای لینوکسی از پیش دریافت شده را می‌توان مشاهده کرد.
در ادامه، image یکی از سبک‌ترین توزیع‌های لینوکسی را به نام alpine، دریافت می‌کنیم که فقط 5 مگابایت حجم دارد؛ چون آنچنان فایلی در user space آن وجود ندارد. به همین جهت برای دریافت آن، دستور docker pull alpine را صادر می‌کنیم. اکنون اگر دستور docker images را صادر کنیم، این image جدید در لیست خروجی آن قابل مشاهده‌است.
سپس چون می‌خواهیم یک shell را در داخل این container اجرا کنیم (مانند اجرای کنسول PowerShell قسمت قبل)، نیاز است دستور docker run آن‌را با سوئیچ it اجرا کنیم:
docker run -it alpine sh
در اینجا sh، همان shell داخل این کانتینر است. پس از اجرای این دستور، به command prompt آن منتقل می‌شویم. برای نمونه در اینجا دستور ps را صادر کنید تا بتوانید لیست پروسه‌های در حال اجرای آن‌را مشاهده کنید و یا دستور tar را صادر کنید؛ مشاهده خواهید کرد که این ابزار در داخل این توزیع لینوکسی وجود دارد.
اکنون می‌خواهیم به فایل iis.tar ای که export کردیم از اینجا دسترسی پیدا کنیم. این فایل نیز بر روی فایل سیستم ویندوز 10 تولید شده‌است. به همین جهت نیاز است بتوان به این فایل خارج از container جاری دسترسی پیدا کرد.


روش به اشتراک گذاری فایل سیستم میزبان با کانتینرها

برای اینکه از داخل یک container به فایلی در خارج از آن دسترسی پیدا کنیم، باید درایو آن فایل خارجی را اصطلاحا mount کرد؛ دقیقا مانند اتصال یک USB Stick به سیستم و اضافه شدن آن به صورت یک درایو جدید. در Docker، اینکار توسط مفهومی به نام Volumes انجام می‌شود. برای این منظور بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینه‌ی Settings را انتخاب کنید. البته این تصویر را در حالت کار با Linux Containers مشاهده می‌کنید:


در اینجا درایو C را انتخاب و Apply کنید و سپس نام کاربری و کلمه‌ی عبور ویندوز خود را وارد نمائید، تا مجوز دسترسی به این درایو، به این Container داده شود.
سپس دستور زیر را اجرا کنید:
docker run --rm -v c:/Users:/data alpine ls /data
در این دستور:
- سوئیچ rm به این معنا است که Container، پس از پایان کار، به طور کامل حذف می‌شود.
- کار mount، با سوئیچ v که به معنای volume mount است، انجام می‌شود.
- عبارت c:/Users:/data به این معنا است که پوشه‌ی C:\users ویندوز را به مسیر data/ داخل container لینوکسی نگاشت کن. به همین جهت بین این دو قسمت یک : وجود دارد و مسیرهای لینوکسی فاقد نام درایو خاصی هستند.
در این دستور می‌توان پوشه‌ای خاص مانند c:/Users/Vahid:/data و یا فایلی خاص را مانند c:/Users/Vahid/iis.tar:/data نیز نگاشت کرد. مزیت آن کاهش سطح دسترسی Container به فایل‌های سیستم میزبان است.
- این دستور با اجرای دستور ls، محتوای پوشه‌ی C:\users را لیست می‌کند.


کار با فایل‌های سیستم میزبان از داخل یک Container

در ادامه دستور فوق را به صورت زیر اجرا می‌کنیم که در آن فایل iis.tar میزبان، در داخل container در مسیر data/ آن قابل دسترسی شده‌است و همچنین بجای ls، دستور sh صادر شده‌است تا به shell آن دسترسی پیدا کنیم. به همین جهت نیاز به سوئیچ it نیز وجود دارد:
docker run --rm -it -v c:/Users/vahid/iis.tar:/data alpine sh
اکنون که به shell دسترسی پیدا کرده‌ایم، از ابزار tar برای چاپ محتویات داخل فایل iis.tar استفاده می‌کنیم:
tar -tf /data/iis.tar


در اینجا حداقل هفت پوشه را مشاهده می‌کنید که داخل هر کدام فایلی به نام layer.tar قرار دارد؛ لایه‌هایی که این image را ایجاد می‌کنند.
پس از این، اگر دستور استخراج این فایل‌ها را صادر کنیم (t برای نمایش لیست محتویات است و x برای استخراج آن‌ها):
mkdir /data/extract
tar -xf /data/iis.tar -C /data/extract
این فایل‌ها در پوشه‌ی /data/extract/ استخراج خواهند شد.


انتقال فایل‌ها از Container به سیستم میزبان

البته نکته‌ی مهم اینجا است که این پوشه‌ی /data/extract/ صرفا داخل دیسک مجازی این container ایجاد شده‌است و در سمت ویندوز قابل دسترسی و مشاهده نیست.
برای رفع این مشکل، اینبار دستور tar -xf را به صورت زیر اجرا می‌کنیم:
 docker run --rm -it -v c:/Users/vahid/:/data alpine tar -xf /data/iis.tar -C /data/iis
در این دستور بجای صرفا نگاشت تک فایل c:/Users/vahid/iis.tar میزبان، کل پوشه‌ی c:/Users/vahid میزبان، به مسیر /data/ کانتینر نگاشت شده‌است. در ادامه پس از ذکر نام image، اصل فرمان را مستقیما صادر کرده‌ایم. درست مانند اینکه یک فرمان لینوکسی را مستقیما داخل ویندوز صادر کرده باشیم؛ بدون اینکه نیازی باشد به shell آن توزیع لینوکسی مراجعه کنیم. در این حالت اگر در مسیر c:/users/vahid، پوشه‌ی جدید iis را ایجاد کنیم (در سمت میزبان ویندوزی) و سپس دستور فوق را اجرا کنیم، این فایل‌ها در پوشه‌ی c:\users\vahid\iis نیز ظاهر می‌شوند و دقیقا مانند این است که پوشه‌ی /data/ کانتینر، با میزبان ویندوزی به اشتراک گذاشته شده‌است.
در اینجا اگر دستور tar را بر روی این لایه‌ها اجرا کنیم، در نهایت به یک چنین خروجی‌هایی خواهیم رسید:



که بسیار شبیه به درایو C یک سیستم ویندوزی است. بنابراین این لایه، همان OS Apps & Libs را به همراه دارد که در قسمت قبل با آن آشنا شدیم.


یک مثال دیگر: اجرای ffmpeg توسط docker

اگر خاطرتان باشد بحث docker را در قسمت اول با معرفی ffmpeg و سخت بودن اجرای آن آغاز کردیم. در ادامه می‌خواهیم image آن‌را دریافت و سپس با تبدیل آن به یک container، کار تبدیل فرمت‌های ویدیویی را انجام دهیم:
 docker run --rm --volume ${pwd}:/output jrottenberg/ffmpeg -i http://site.com/file.mp4 /output/file.gif
در این دستور:
- سوئیچ rm کار حذف container ایجاد شده را پس از اتمام کار آن انجام می‌دهد.
- سپس مسیرجاری (پوشه‌ی جاری در سیستم میزبان که دستور فوق را اجرا می‌کند) به مسیر output/ کانتینر نگاشت شده‌است.
- در ادامه مخزن dockerhub ای که ffmpeg قرار است از آن دریافت و اجرا شود، مشخص شده‌است.
- در آخر پارامترهای کار با ffmpeg برای دریافت یک فایل mp4 آنلاین و تبدیل آن به یک فایل animated gif محلی، ذکر شده‌اند. این فایل در مسیر output کانتینر ایجاد می‌شود که در نهایت با میزبان، به اشتراک گذاشته خواهد شد.
- خروجی نهایی تولید شده را در سیستم میزبان در همان پوشه‌ای که دستور فوق را صادر کرده‌اید، مشاهده خواهید کرد.
مطالب
NHibernate 3.0 و عدم وابستگی مستقیم به Log4Net

اولین موردی که پس از دریافت NHibernate 3.0 ممکن است به چشم بخورد، نبود اسمبلی Log4Net است. مطابق درخواست‌های کاربران، ارجاع مستقیم به این کتابخانه حذف شده و با یک اینترفیس عمومی به نام IInternalLogger جایگزین گشته است (قرار گرفته در فضای نام NHibernate.Logging). به این صورت می‌توان از انواع و اقسام کتابخانه‌های ثبت وقایع نوشته شده برای دات نت استفاده کرد؛ مانند: log4net، Nlog، EntLib Logging و غیره.
البته لازم به ذکر است که همان روش قبلی استفاده از Log4Net هنوز هم پشتیبانی می‌شود (بدون نیاز به تغییر خاصی در کدهای خود)، زیرا پیاده سازی اینترفیس جدید IInternalLogger برای استفاده از آن به صورت پیش فرض توسط NHibernate انجام شده است.

یک مثال:

کتابخانه‌ی سورس باز Common.Logging واقع شده در سورس فورج، در واقع یک logging abstraction framework است. به این معنا که تا به حال کتابخانه‌‌های ثبت وقایع مختلف و متعددی برای دات نت فریم ورک نوشته شده است و هر کدام راه و روش و پیاده سازی خاص خود را دارند. کتابخانه‌ی Common.Logging لایه‌ای است عمومی بر روی تمام این کتابخانه‌ها مانند Log4Net، Enterprise Library Logging ، Nlog و غیره که برنامه‌ی شما را از وابستگی مستقیم به هر کدام از موارد ذکر شده رها می‌سازد.
اکنون با توجه به وجود اینترفیس IInternalLogger در NHibernate 3.0 ، تنها کافی است این اینترفیس جهت استفاده از کتابخانه‌ی Common.Logging پیاده سازی شود (abstraction اندر abstraction !). البته نیازی نیست اینکار انجام شود، زیرا پیشتر توسط پروژه‌ی NHibernate.Logging در سایت کدپلکس اینکار صورت گرفته است.
بنابراین تنها کاری که باید انجام داد این است که :
الف) ارجاعاتی را به اسمبلی‌های Common.Logging.dll (واقع در سورس فورج) و NHibernate.Logging.CommonLogging.dll (واقع در کدپلکس) به پروژه‌ی خود اضافه کنید.
ب) ارجاعی را نیز به اسمبلی کتابخانه‌ی ثبت وقایع مورد نظر خود نیز باید اضافه نمائید (مثلا NLog).
ج) سپس باید چند سطر زیر را به فایل app.config خود اضافه کنید:

<appSettings>
<add key="nhibernate-logger"
value="NHibernate.Logging.CommonLogging.CommonLoggingLoggerFactory, Hibernate.Logging.CommonLogging"/>
</appSettings>

NHibernate.Logging.CommonLogging.dll وقایع داخلی NHibernate را با پیاده سازی IInternalLogger به Common.Logging.dll منتقل می‌کند. سپس Common.Logging.dll این وقایع را به زبان کتابخانه‌ی ثبت وقایع مورد نظر ترجمه خواهد کرد.

اطلاعات بیشتر: (+)

مطالب
فشرده سازی با فرمت 7z

جی‌میل هر ایمیلی را که به همراه آن یک فایل اجرایی پیوست شده باشد برگشت می‌زند. Zip‌ کردن آن هم فایده ندارد چون محتویات فایل‌های zip را هم بررسی می‌کند! فقط به نظر فرمت rar و همچنین 7z را بررسی نمی‌کند (احتمالا با مجوز آن مشکل دارد).
قوی‌ترین برنامه سورس بازی که این فرمت را پشتیبانی می‌کند، برنامه 7zip است و خوشبختانه محصور کننده‌هایی نیز جهت کار با کتابخانه‌های این برنامه برای دات نت فریم ورک موجود است. برای مثال:


مزیت استفاده از این کتابخانه این است که اغلب فرمت‌های پر کاربرد را نیز پشتیبانی می‌کند (شامل zip ، gz ، rar و ...).
برای استفاده از آن به فایل‌های 7z.dll و SevenZipSharp.dll نیاز خواهید داشت. 7z.dll از برنامه 7zip گرفته شده و SevenZipSharp.dll هم محصور کننده دات نتی آن است.

مثالی در مورد فشرده سازی با فرمت 7z با کمک کتابخانه‌های نامبرده شده:

using SevenZip;
using System.Windows.Forms;
using System;

class C7Z
{
public static void Compress7Z(string filePath, string outPath)
{
SevenZipCompressor.SetLibraryPath(String.Format(@"{0}\7z.dll", Application.StartupPath));
SevenZipCompressor cmp = new SevenZipCompressor
{
ArchiveFormat = OutArchiveFormat.SevenZip,
CompressionMethod = CompressionMethod.Lzma,
CompressionMode = CompressionMode.Create,
CompressionLevel = CompressionLevel.High,
VolumeSize = 0
};
cmp.CompressFiles(outPath, filePath);
}

}

C7Z.Compress7Z(@"C:\test\test.txt", @"C:\test\test.7z");
مثال‌های بیشتری را با دریافت سورس SevenZipSharp می‌توانید مشاهده کنید.

اشتراک‌ها
مجله InfoQ درباره .NET Core

در این مجله، تجربه و دیدگاه هفت نویسنده پیرامون دات نت فریم ورک و مهاجرت پیش رو به دات نت کور گردآوری شده است.

مجله InfoQ درباره .NET Core
اشتراک‌ها
یک ابزار رایگان تجمیع پیامهای (لاگهای) شبکه

WhatsUp Gold Syslog Server 

  • یک ابزار غنی تجمیع پیام‌های (لاگهای) شبکه ای با کمک پروتکلهای SNMP و Syslog
  • مشاهده پیام‌های شبکه در زمان واقعی همراه با فیلتر اطلاعات
  • قابل پردازش تا 6 میلیون پیام در ساعت (حدودا 100000 تراکنش در دقیقه)
  • ارسال پیامهای شبکه به طور مستقیم و آنلاین به فایل ویندوز
  • دریافت پیام از دستگاه‌های مختلف از طریق پروتکل‌های UDP و TCP
  • ارسال پیامهای شبکه به صورت آنلاین به سرورهای دیگر با استفاده از پروتکل UDP و TCP
  • حفظ آدرس منبع در هنگام ارسال پیام به یک syslog Server دیگر
  • اجرا به عنوان یک سرویس ویندوزی (Windows Service) و یا در حالت Windows Application
  • فیلتر و مرتب سازی پیام‌های syslog برای نمایش داده شدن
  • همه این قابلیتها در این نرم افزار تحت دات نت فریم ورک 4 پیاده سازی شده است


File size: 5.14MB
 
Operating system: Windows XP/Vista/7/Server2008

Additional Requirements: Microsoft .NET Framework 4.0

یک ابزار رایگان تجمیع پیامهای (لاگهای) شبکه
مطالب
ساخت تم سفارشی در انگیولار متریال ۲ - بخش اول

در  قسمت قبل  بیان شد همراه با نصب Angular Material، تعدادی تم از قبل ساخته شده نیز نصب خواهند شد که شامل یکسری استایل با رنگهای مشخصی هستند. این تم‌ها عبارتند از:

  • indigo-pink
  • deeppurple-amber
  • purple-green
  • pink-bluegrey 

انگیولار متریال ۲ علاوه بر این، امکاناتی برای ایجاد تم سفارشی را نیز فراهم کرده است. در این بخش قصد داریم برای قالب نمونه‌ای که قبلا ایجاد کرده بودیم یک تم سفارشی بسازیم.


مقدمه

تم در انگیولار متریال، از ترکیب چند پالت رنگی، ساخته می‌‌شود. پالت‌های رنگ را در طراحی متریال ( Material Design ) در  اینجا می‌توانید مشاهده کنید. انگیولار متریال رنگهای مورد استفاده خود را در گروه‌های زیر دسته بندی کرده است. 

  • Primary : این پالت رنگی به صورت گسترده در بخشهای مختلف صفحه و کامپوننت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Accent : این پالت رنگی برای دکمه‌های شناور و همچنین المنتهای تعاملی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Warn : این پالت رنگی برای مشخص کردن حالت‌های خطا، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Foreground : این پالت رنگی برای متون و آیکونها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • Background : این پالت رنگی برای المنت‌های پس زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در انگیولار متریال تمامی تم‌ها در زمان build به صورت استاتیک تولید می‌شوند. این قابلیت با خارج کردن چرخه تولید تم از چرخه راه‌اندازی برنامه، باعث بهبود در راه‌اندازی خواهد شد. 


تعریف تم سفارشی

برای ساخت تم سفارشی نیاز به یک فایل Sass خواهیم داشت. پس در مسیر /src یک فایل Sass را  با نام my-custom-theme.scss ایجاد می‌کنیم (شما می‌توانید از هر نام دیگری برای فایل Sass استفاده کنید). اگر از AngularCLI برای برنامه‌های خود استفاده می‌کنید، بایستی فایل Sass ایجاد شده را به لیست استایل‌ها در فایل angular-cli.json اضافه کنید. این کار باعث می‌شود AngularCLI این فایل Sass را در زمان build به css کامپایل کند. 

نکته: استفاده از فایل Sass برای ساختن تم سفارشی به این معنی نیست که شما از Sass برای سایر Style های برنامه خود استفاده کنید.

"styles": [
  "styles.css",
  "my-custom-theme.scss"
],

اگر از AngularCLI استفاده نمی‌کنید، شما نیاز به ابزاری برای کامپایل فایل Sass به css خواهید داشت.  ابزارهای بسیاری در این زمینه وجود دارند از جمله: gulp-sass و grunt-sass . ولی ساده‌ترین ابزار برای این کار node-sass می‌باشد. کافی است بعد از نصب، دستور زیر را اجرا کنید تا فایل sass به css کامپایل شود. فایل css تولید شده را مستقیما در صفحه index.html خود می‌توانید استفاده کنید.

node-sass src/my-custom-theme.scss dist/my-custom-theme.css

در فایل تم ایجاد شده ( my-custom-theme.scss ) ابتدا بایستی فایل Sass اصلی انگیولار متریال را وارد کنید.

@import '~@angular/material/theming';

در قدم بعدی mixin تعریف شده با نام mat-core  را در فایل Sass  انگیولار متریال، وارد می‌کنیم. این mixin شامل تمامی Styleهای مشترکی است که توسط کامپوننت‌های مختلف استفاده می‌شود. 

@include mat-core();

نکته: مطمئن شوید فقط یک بار این mixin را در سرتاسر برنامه خود وارد کرده باشید. در غیر این صورت، فایل css تولید شده شامل یکسری Style تکراری خواهد بود و این باعث بزرگ و حجیم شدن فایل css نهایی خواهد شد. 


تا اینجا فایل تم ایجاد شده اینگونه خواهد بود:  

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();

حالا نوبت تعریف تم سفارشی است. ولی قبل از آن باید با سیستم رنگها در طراحی متریال ( Material Design ) آشنایی داشته باشیم. در طراحی متریال ۱۹ پالت رنگی با نام‌های مختلف وجود دارند. برای ۱۶ پالت رنگی، ۱۴ طیف رنگی و برای ۳ پالت رنگی دیگر، ۱۰ طیف رنگی در نظر گرفته شده است. هر کدام از این طیف‌های رنگی، دارای یک مقدار عددی است. یعنی یک رنگ در سیستم طراحی متریال متشکل از یک نام رنگ و یک شماره طیف رنگ است که مقدار پیش فرض طیف رنگ، عدد ۵۰۰ می‌باشد. 


حالا با استفاده از تابع mat-palette تعریف شده در فایل Sass انگیولار متریال، سه متغیر را برای رنگهای Primary ، Accent و Warn در فایل my-custom-theme.scss ، به شکل زیر تعریف می‌کنیم. 

$my-app-primary: mat-palette($mat-indigo);
$my-app-accent:  mat-palette($mat-pink, 500, A100, A400);
$my-app-warn:    mat-palette($mat-deep-orange);

تابع mat-palette در فایل Sass اصلی انگیولار متریال، به شکل زیر تعریف شده است. 

@function mat-palette($base-palette, $default: 500, $lighter: 100, $darker: 700)

این تابع یک پارامتر اجباری دارد و بقیه پارامترها اختیاری هستند.

  • base-palette $: نام رنگ را دریافت می‌کند. این پارامتر اجباری است و باید مشخص شود. 
  • default$: با این پارامتر، طیف پیش‌فرض رنگ انتخاب شده را مشخص می‌کنیم. این پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 500 است.
  • lighter$: با این پارامتر، طیف روشن رنگ انتخاب شده را مشخص می‌کنیم. این پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 100 است.
  • darker$: با این پارامتر، طیف تیره رنگ انتخاب شده را مشخص می‌کنیم. این پارامتر اختیاری است و مقدار پیش فرض آن 700 است.

در قدم آخر با استفاده از تابع mat-light-theme یا mat-dark-theme، رنگهای تعریف شده در مرحله قبل را ترکیب کرده و نتیجه را به عنوان ورودی به mixin به نام angular-material-theme  ارسال و بارگذاری می‌کنیم. 

تابع mat-light-theme و mat-dark-theme سه پارامتر را دریافت می‌کند. پارارمتر اول پالت رنگ ایجاد شده توسط تابع mat-palette برای گروه Primary ، پارامتر دوم پالت رنگ ایجاد شده برای گروه Accent و پارامتر سوم پالت رنگ ایجاد شده برای گروه Warn را دریافت می‌کند. دو پارامتر اول اجباری و پارامتر سوم اختیاری با مقدار پیش فرض mat-palette($mat-red) می‌باشد. 

شکل کلی فایل Sass در نهایت به شکل زیر خواهد بود. 

@import '~@angular/material/theming';
@include mat-core();
$my-app-primary: mat-palette($mat-teal);
$my-app-accent:  mat-palette($mat-amber, 500, A100, A400);
$my-app-warn:    mat-palette($mat-deep-orange);

$my-app-theme: mat-light-theme($my-app-primary, $my-app-accent, $my-app-warn);

@include angular-material-theme($my-app-theme);

برای استفاده از پالت رنگ‌های ایجاد شده، از خصوصیت color در المنت‌های انگولار متریال استفاده می‌کنیم. برای نمونه بعد از تغییر فایل Sass به شکل بالا و حذف لینک تم از پیش ساخته شده که در پست قبلی به Style.cs اضافه کرده بودیم، می‌توانیم کار خود را به صورت زیر آزمایش کنیم. در فایل app.component.html در تگ main کدهای زیر را اضافه کنید. 

<md-card>
  <button md-raised-button color="primary">
    Primary
  </button>
  <button md-raised-button color="accent">
    Accent
  </button>
  <button md-raised-button color="warn">
    Warning
  </button>
</md-card>

خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد. 

همچنین می‌توانید به جای استفاده از تابع mat-light-theme از تابع mat-dark-theme استفاده کنید. دراین صورت خروجی زیر را خواهید دید. 

در بخش بعدی نحوه ساخت چند تم دیگر را در کنار تم اصلی، ساخت تم به ازای هر کامپوننت و نحوه تعویض تم از طریق کد را دنبال خواهیم کرد. 

کدهای این قسمت را از اینجا دریافت کنید:  ساخت-تم-سفارشی-در-انگولار-متریال-۲---بخش-اول.rar 

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 34 - توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS
نمونه‌ای از راه اندازی یک برنامه‌ی Blazor WASM در IIS

الف) به قسمت application pools در IIS Manager مراجعه کرده و گزینه‌ی add application pool را انتخاب کنید. سپس یک نمونه‌ی جدید را برای مثال به نام no-managed ایجاد کنید که net clr version. آن به گزینه‌ی no managed code اشاره می‌کند.
ب) پس از publish برنامه مطابق مطلب فوق (برای مثال با اجرای دستور dotnet publish -c Release) و معرفی مسیر پوشه‌ی publish به IIS (برای مثال به عنوان یک Application جدید ذیل default web site با کلیک راست بر روی default web site و انتخاب گزینه‌ی Add application)، این application pool جدید را به برنامه‌ی خود در IIS نسبت دهید. برای اینکار basic settings سایت را باز کرده و بر روی دکمه‌ی select که در کنار نام application pool هست، کلیک کرده و گزینه‌ی no-managed قسمت الف را انتخاب کنید.

نکته 1: برنامه‌های blazor wasm، یا standalone هستند و یا hosted. مورد standalone یعنی کاری به Web API ندارد و به خودی خود، به صورت یک سایت استاتیک قابل مشاهده‌است. حالت hosted یعنی به همراه web api هم هست و توسط دستور برای مثال «dotnet new blazorwasm -o BlazorIIS --hosted --no-https» ایجاد می‌شود که به همراه سه پوشه‌ی کلاینت، سرور و shared است. برای توزیع حالت متکی به خود، فقط محتویات پوشه‌ی publish، به عنوان مسیر برنامه، در IIS معرفی خواهند شد. در حالت hosted، مسیر اصلی، پوشه‌ی publish مربوط به پروژه‌ی سرور است؛ یعنی: Server\bin\Release\net5.0\publish. در این حالت پوشه‌ی Client\bin\Release\net5.0\publish باید به داخل همین پوشه‌ی publish سرور کپی شود. یعنی پوشه‌ی publish پروژه‌ی client باید به درون پوشه‌ی publish پروژه‌ی server کپی شود تا با هم یک برنامه‌ی قابل توزیع توسط IIS را تشکیل دهند.
در اینجا تنها فایل‌هایی که تداخل پیدا می‌کنند، فایل‌های web.config هستند که باید یکی شوند. فایل web.config برنامه‌ی web api با برنامه‌ی client یکی نیست، اما می‌توان محتویات این دو را با هم یکی کرد.
نکته 2: محل اجرای دستور dotnet publish -c Release مهم است. اگر این دستور را در کنار فایل sln پروژه‌ی hosted اجرا کنید، سه خروجی نهایی publish را تولید می‌کند و پس از آن باید فایل‌های کلاینت را به سرور، به صورت دستی کپی کرد. اما اگر دستور publish را درون پوشه‌ی سرور اجرا کنید، کار کپی فایل‌های کلاینت را به درون پوشه‌ی نهایی publish تشکیل شده، به صورت خودکار انجام می‌دهد؛ علت اینجا است که اگر به فایل csproj. پروژه‌ی سرور دقت کنید، ارجاعی را به پروژه‌ی کلاینت نیز دارد (هر چند ما از کدهای آن در برنامه‌ی web api استفاده نمی‌کنیم). این ارجاع تنها کمک حال دستور dotnet publish -c Release است و کاربرد دیگری را ندارد.

ج) اکنون اگر برنامه را برای مثال با مسیر فرضی جدید http://localhost/blazortest اجرا کنید، خطای 500.19 را دریافت می‌کنید. علت آن‌را در مطلب «بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS» بررسی کرده‌ایم. باید IIS URL Rewrite ماژول را نصب کرد؛ تا این مشکل برطرف شود. همچنین دلیل دیگر مشاهده‌ی این خطا، عدم نصب بسته‌ی هاستینگ متناظر با شماره نگارش NET. مورد استفاده‌است (اگر برنامه‌ی شما از نوع hosted است و web api هم دارد).
د) پس از آن باز هم برنامه اجرا نمی‌شود! اگر در خطاها دقت کنید، به دنبال اسکریپت‌هایی شروع شده از مسیر localhost است و نه از پوشه‌ی جدید blazortest. برای رفع این مشکل باید فایل publish\wwwroot\index.html را مطابق نکته‌ی base-URL که کمی بالاتر ذکر شد، ویرایش کرد تا blazor بداند که فایل‌ها، در چه مسیری قرار دارند (و در ریشه‌ی سایت واقع نشده‌اند):
<head>
<base href="/blazortest/" />
اکنون برنامه بدون مشکل بارگذاری و اجرا می‌شود.
مطالب دوره‌ها
استفاده از Async و Await در برنامه‌های ASP.NET MVC
از ASP.NET MVC 4 به بعد، امکان استفاده از اکشن متدهای async در ASP.NET MVC میسر شده‌است. البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، شرط استفاده از امکانات async در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، استفاده از کامپایلری است که بتواند کدهای async را تولید کند و این مورد تنها از VS 2012 به بعد ممکن شده‌است.

علت استفاده از اکشن متدهای async در ASP.NET MVC

اگر نیاز دارید که برنامه‌ی وبی، به شدت مقیاس پذیر را تولید کنید، باید بتوانید مجموعه تردهای سیستم را تا حد ممکن مشغول به کار و سرویس دهی نگه دارید. در برنامه‌های وب ASP.NET تنها تعداد مشخصی ترد، برای پاسخ دهی به درخواست‌های رسیده، همواره مشغول به کار می‌باشند. در اینجا اگر این تردها را برای مدت زمان زیادی جهت اعمال IO مشغول نگه داریم، دست آخر به سیستمی خواهیم رسید که تردهای مفید آن، جهت پایان عملیات مرتبط بیکار شده‌اند و دیگر ASP.NET قادر نیست از آن‌ها جهت پاسخ‌دهی به سایر درخواست‌های رسیده استفاده کند.
برای مثال یک اکشن متد را درنظر بگیرید که نیاز است با یک وب سرویس، برای دریافت نتیجه کار کند. اگر این عملیات اندکی طول بکشد، به همین میزان ترد جاری درحال پردازش این درخواست، بیکار شده و منتظر دریافت پاسخ خواهد ایستاد و اگر به همین ترتیب تعداد تردهای بیکار، بیشتر و بیشتر شوند، دیگر سیستم قادر نخواهد بود به درخواست‌های جدید رسیده پاسخ دهد و ASP.NET مجبور خواهد شد این درخواست‌ها را در صف قرار دهد تا بالاخره زمانی این تردها آزاد شده و قابل استفاده‌ی مجدد گردند. برای رفع این مشکل، استفاده از اعمال غیرهمزمان ابداع گردیدند تا در آن‌ها ترد مورد استفاده جهت پردازش درخواست رسیده را آزاد کرده و به این ترتیب دیگر نیازی نباشد تا تردجاری، تا پایان عملیات IO بلاک شده و بدون استفاده باقی بماند.
در ASP.NET MVC 3 برای نوشتن اکشن متدهای async می‌بایستی از روش قدیمی مدل‌های Async در دات نت مانند APM استفاده می‌شد و همچنین کنترلر جاری بجای ارث بری از کلاس Controller می‌بایستی از کلاس AsyncController مشتق می‌شد. به علت سخت بودن استفاده از آن، این روش و کنترلرهای async در نگاش 3 آن آنچنان مقبولیت و استفاده‌ی گسترده‌ای نیافتند. چون هر اکشن متد تبدیل می‌شد به دو قسمت Begin و End متداول روش‌های APM. سپس در کشن متد دومی، نتیجه‌ی این عملیات به View بازگشت داده می‌شد.
از ASP.NET MVC 4 به بعد، خالی کردن تردهای سیستم و استفاده‌ی مجدد و مشغول به کار نگه داشتن مداوم آن‌ها با استفاده از امکانات توکار زبان‌هایی مانند سی‌شارپ 5، ساده‌تر و خواناتر شده‌است.
البته باید دقت داشت که این بحث صرفا سمت سرور بوده و ارتباطی به مباحث غیرهمزمان سمت کلاینت، مانند Ajax ندارد (A در Ajax نیز به معنای Async است) و از دید مصرف کننده‌ی نهایی، نامرئی می‌باشد. کار Aajx در سمت کلاینت نیز خالی کردن ترد UI مرورگر است (و نه سرور) و در نهایت تهیه‌ی برنامه‌هایی با قابلیت پاسخ‌دهی بهتر.


نوشتن اکشن متدهای Async در ASP.NET MVC

اولین کاری که باید صورت گیرد، اندکی تغییر امضای اکشن متدهای متداول است:
 public ActionResult Index()
این اکشن متد متداول، در یک ترد اجرا شده و این ترد تا پایان کار آن بلاک خواهد شد. برای مثال اگر قرار است مانند قسمت قبل، متد GetStringAsync در آن پردازش شود، تا پایان مدت زمان پردازش این متد، ترد جاری بلاک شده و سیستم قادر به استفاده‌ی مجدد از آن جهت پاسخ‌دهی به سایر درخواست‌های رسیده نخواهد بود. برای تبدیل آن به یک اکشن متد async باید به نحو ذیل عمل کرد:
 public async Task<ActionResult> Index()
ابتدا واژه‌ی کلیدی async به ابتدای امضای متد اضافه می‌شود. سپس خروجی آن اینبار بجای ActionResult، نسخه‌ی جنریک Task of T خواهد بود. همچنین دیگر نیازی نیست مانند MVC 3، کنترلر جاری از کلاس AsyncController مشتق شود.
زمانیکه به امضای متدی، async اضافه می‌شود، یعنی جایی در داخل بدنه‌ی آن باید await بکار رود:
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Mvc;

namespace Async11.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public async Task<ActionResult> Index()
        {
            var url = "https://www.dntips.ir";
            var client = new HttpClient(); // make sure you have an assembly reference to System.Net.Http.dll
            client.DefaultRequestHeaders.UserAgent.ParseAdd("Test Async");
            var result = await client.GetStringAsync(url);
            return View(result);
        }
    }
}
بنابراین اگر داخل اکشن متد جاری، جایی از await استفاده نمی‌شود، async کردن آن بی‌معنا است. این await است که سبب آزاد شدن ترد جاری جهت استفاده‌ی مجدد از آن برای پاسخ‌دهی به سایر درخواست‌های رسیده می‌شود.


یک نکته در مورد WCF 4.5

از WCF 4.5 به بعد، در صفحه‌ی معروف Add service references آن، با کلیک بر روی گزینه‌ی advanced و تنظیمات سرویس، امکان انتخاب گزینه‌ی Create task based operations نیز وجود دارد. این مورد دقیقا برای سهولت استفاده از آن با async و await سی‌شارپ 5 و مدل TAP آن طراحی شده‌است.


تعیین timeout در اکشن متدهای async

برای مشخص سازی صریح timeout در اکشن متدهای غیرهمزمان، می‌توان از ویژگی خاصی به نام AsyncTimeout به نحو ذیل استفاده کرد:
   [AsyncTimeout(duration: 1200)]
  public async Task<ActionResult> Index(CancellationToken ct)
در مورد لغو اعمال غیرهمزمان پیشتر صحبت شد. در اینجا پارامتر CancellationToken توسط فریم ورک جاری تنظیم شده و می‌توان آن‌را به متدهایی که قادرند اعمال غیر همزمان خود را بر اساس درخواست رسیده CancellationToken لغو کنند، ارسال کرد.


استفاده از قابلیت‌های غیرهمزمان EF 6 به همراه ASP.NET MVC 5

EF 6 به همراه یک سری متد و همچنین متد الحاقی جدید است که اعمال Async را پشتیبانی می‌کنند. اگر در حین انتخاب گزینه‌ی ایجاد کنترلر جدید، گزینه‌ی MVC 5 Controller with views, using EF را انتخاب کنید، امکان تولید اکشن متدهای async نیز به صورت پیش فرض پیش بینی شده‌است:


   public async Task<ActionResult> Index()
  {
     var model = await db.Books.ToListAsync();
     return View(model);
  }
در اینجا نیز امضای اکشن متد، همانند توضیحاتی است که در ابتدای بحث ارائه شد. فقط بجای متد ToList معمولی EF، از نگارش Async آن استفاده شده‌است و همچنین برای دریافت نتیجه‌ی آن از کلمه‌ی کلیدی await استفاده گردیده است.
به علاوه متد Find اکنون معادل FindAsync نیز دارد و همچنین SaveChanges دارای معادل غیرهمزمانی شده‌است به نام SaveChangesAsync .
البته باید دقت داشت که برای Where معادل Async ایی طراحی نشده‌است؛ زیرا نوع IQueryable صرفا یک عبارت است و اجرای آن تا زمانیکه ToList، First و امثال آن فراخوانی نشوند، به تعویق خواهد افتاد.
مطالب
راه اندازی سرور Git با استفاده از Bonobo Git Server و انتقال از ساب ورژن به گیت
تا چندی پیش شاید برای استفاده‌ی از گیت و راه اندازی سرور عملیاتی آن در ویندوز، مشکلاتی مانند سبک راه اندازی آن که لینوکسی و کامندی بود، مانعی برای استفاده بود. ولی با استفاده از Bonobo Git Server که با ASP.NET MVC نوشته شده‌است و بصورت مدفون شده (embedded) از گیت استفاده می‌کند، راه انداختن سرور گیت خیلی آسان و با مراحلی خیلی کمتر و پسندیده‌تر، قابل انجام است. من تا مدتی قبل، برای استفاده‌ی شخصی به مدتی طولانی از Subversion برای نگهداری تاریخچه‌ی پروژه‌ها استفاده و حتی مثالهایی را که می‌نوشتم در این سرور ذخیره می‌کردم. ولی با توجه به سرعت فوق العاده‌ای که گیت داشت و نیز یکپارچگی که با آن در داخل ویژوال استودیو به‌وجود آمده، شاید بد نباشد حتی برای استفاده‌ی شخصی و بصورت تیم تک نفره هم این سورس کنترلر قوی را انتخاب کرد.
برای این منظور ابتدا آخرین نسخه‌ی  Bonobo Git Server را از آدرس مخرن آن دریافت می‌کنید و با توجه ویندوز، پیشنیاز‌های آن را نصب می‌کنیم:
- نصب و راه اندازی IIS
- نصب دات نت فریمورک 4.5
- نصب ASP.NET MVC نسخه 4.0
مانند هاست کردن یه برنامه وب ASP.NET محتوای آن را هاست میکنیم:
 همانطور که در تصویر زیر می‌بینید، این برنامه از فولدر App_Data بصورت پیش فرض برای نگهداری گیت و مخازن آن استفاده کرده است :

این سرور در فایل config.xml قرار گرفته در فولدر App_Data، تنظیمات مربوط به فراخوانی‌هایی را که در داخل برنامه‌ی وب به گیت می‌دهد، ذخیره می‌کند؛ از جمله در آن مشخص می‌شود که فولدر نگهداری مخازن کجا قرار گرفته‌است. من برای استفاده، این آدرس را به درایوی غیر از درایو ویندوز تغییر دادم:
<?xml version="1.0"?>
<Configuration xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance">
  <AllowAnonymousPush>false</AllowAnonymousPush>
  <Repositories>D:\GitRepo</Repositories>
  <AllowUserRepositoryCreation>true</AllowUserRepositoryCreation>
  <AllowAnonymousRegistration>false</AllowAnonymousRegistration>
  <DefaultLanguage>en-US</DefaultLanguage>
  <IsCommitAuthorAvatarVisible>true</IsCommitAuthorAvatarVisible>
</Configuration>
و در ادامه باید در این فولدر، به کاربر IIS دسترسی خواندن و نوشتن داد:

حالا آدرس مربوط به سرور وب آن را در مرورگر وارد می‌کنیم و با کاربر admin و کلمه‌ی عبور admin وارد سیستم می‌شویم.

قابلیت جالبی که در اینجا به نظر من خیلی مهم بود، استخراج تاریخچه‌ی کامل ساب ورژن توسط گیت و انتقال همه آنها به مخزن گیت است که تنها با یک خط فرمان انجام پذیر است. برای اینکار مخرنی را در گیت ساخته و آدرس .git آن را برای اجرای فرمان نگه می‌داریم:

البته نصب گیت برای ویندوز برای صدور فرمان انتقال به گیت الزامی است که می‌توانید از این آدرس آن‌را دانلود و نصب کنید.

پس از آن در 2 مرحله مخرن ساب ورژن را به گیت انتقال می‌دهیم:

1- استخراج آن در یک مخزن لوکال

2- افزودن به سرور گیت (که راه اندازی شده)

برای استخراج مخزنی از ساب ورژن به یک مخزن لوکال گیت، یک فولدر خالی را ایجاد می‌کنیم. سپس با خط فرمان به آن وارد می‌شویم و بعد فرمان زیر را اجرا می‌کنیم:

در ادامه نام کاربری و کلمه‌ی عبور را وارد می‌کنیم. البته به صورت پیش فرض، نام کاربری جاری ویندوز را در نظر می‌گیرد و بعد نام کاربری و کلمه‌ی عبور سرویس ساب ورژن را می‌پرسد و حالا گیت کارش را شروع میکند:


پس از اتمام کار با توجه به مقاله‌ی «مراحل ارسال یک پروژه‌ی Visual Studio به GitHub» برای کار با گیت در ویژوال استودیو، می‌توان به کار با گیت بصورت ریموت ادامه دهید.

و اما نکته‌ی آخر: من برای استفاده از این سرور مجبور بودم که نام localhost را با نام mehdi-pc جابجا کنم تا بتوانم از طریق یک کامپیوتر دیگر با سورس کنترل کار کنم و طی جستجوهایی که در اینترنت کردم، این کار بصورت کامند و فرمان‌های شبه لینوکسی انجام پذیر بود. ولی راهی را همچون این مقاله «مشکل در جابجایی پروژه‌های svn» پیدا کردم که بنظرم آن‌را مرتبط با موضوع می‌دانم و گفتن آن را خالی از لطف نمی‌بینم.

فایل config در واقع فایل کانفیگ داخل مخزن لوکال است؛ یعنی داخل فولدر .git و بصورت متنی ذخیره شده است:

طبق انتظار قسمتی از فایل که در زیر آمده، مربوط به مشخصات اتصال به سرور ریموت میباشد:

[remote "origin"]
url = http://mehdi-pc:8551/NewsService.git
fetch = +refs/heads/*:refs/remotes/origin/*

البته باید بسیار با دقت این تغییر را ایجاد کنید و مطمئن باشید که آدرس را بطور صحیح و به یک مخزن درست گیت تغییر می‌دهید.

مطالب
آغاز به کار با Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
Twitter Bootstrap یک فریم ورک CSS بسیار محبوب سورس باز تولید برنامه‌های وب به کمک HTML، CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک حاوی بسیاری از المان‌های مورد نیاز جهت تولید وب سایت‌هایی زیبا، مانند دکمه‌ها، عناصر فرم‌ها، منوها، ویجت‌ها و غیره است. تمام این‌ها نیز همانطور که عنوان شد برمبنای HTML، CSS و جاوا اسکریپت تهیه شده‌اند؛ بنابراین در هر نوع فناوری سمت سروری مانند ASP.NET، PHP، روبی و امثال آن قابل استفاده است.


دریافت Twitter Bootstrap

محل اصلی دریافت Twitter Bootstrap، آدرس ذیل است:
البته ما از آن در اینجا به شکل خام فوق استفاده نخواهیم کرد؛ زیرا نیاز است قابلیت‌های استفاده در محیط‌های راست به چپ فارسی نیز به آن اضافه شود. برای این منظور می‌توانید از یکی از دو بسته نیوگت ذیل استفاده نمائید:


و یا حتی از منابع سایت http://rbootstrap.ir نیز می‌توان استفاده کرد.
برای نمونه دستور زیر را در کنسول پاورشل ویژوال استودیو وارد نمائید تا اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS مورد نیاز به پروژه جاری اضافه شوند:
 PM> Install-Package Twitter.BootstrapRTL
پس از نصب، شاهد افزوده شدن چنین فایل‌هایی به یک پروژه ASP.NET MVC خواهیم بود:


در اینجا فایل‌های min، نگارش‌های فشرده شده فایل‌های js یا css هستند که با توجه به امکانات اضافه شده به ASP.NET MVC4، از آن‌ها استفاده نخواهیم کرد و برای افزودن و تعریف آن‌ها از امکانات Bundling and minification توکار فریم ورک ASP.NET MVC به نحوی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، استفاده می‌کنیم.
فایل‌های png اضافه شده، آیکون‌های مخصوص Twitter Bootstrap هستند که اصطلاحا به آن‌ها sprite images نیز گفته می‌شود. در این نوع تصاویر، تعداد زیادی آیکون در کنار هم، برای بهینه سازی تعداد بار رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر، طراحی شده و قرار گرفته‌اند.
فایل‌های js این مجموعه اختیاری بوده و برای استفاده از ویجت‌های Twitter Bootstrap مانند آکاردئون کاربرد دارند. این فایل‌ها برای اجرا، نیاز به jQuery خواهند داشت.


افزودن تعاریف اولیه Twitter Bootstrap به یک پروژه ASP.NET MVC

امکانات Bundling and minification در نوع پروژه‌های نسبتا جامع‌تر ASP.NET MVC به صورت پیش فرض لحاظ شده است. اما اگر یک پروژه خالی را شروع کرده‌اید، نیاز است بسته نیوگت آن‌را نیز نصب کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
پس از آن، کلاس کمکی BundleConfig ذیل را به پروژه جاری اضافه نمائید. به کمک آن قصد داریم امکانات Bundling and minification را فعال کرده و همچنین به آن بگوییم اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS تعریف شده را به همان نحوی که معرفی می‌کنیم، پردازش کن (توسط کلاس سفارشی AsIsBundleOrderer).

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            Bundle newBundle;
            if (HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                newBundle = new Bundle(virtualPath);
            }
            else
            {
                newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            }
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
نکته دیگری که در این کلاس سفارشی درنظر گرفته شده، عدم فعال سازی مباحث Bundling and minification در حالت Debug است. اگر در وب کانفیگ، تنظیمات پروژه را بر روی Release قرار دهید فعال خواهد شد (مناسب برای توزیع) و در حالت توسعه برنامه (حالت دیباگ)، این اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، قابلیت دیباگ و بررسی را نیز خواهند داشت.

پس از افزودن کلاس‌های کمکی فوق، به فایل layout پروژه مراجعه کرده و تعاریف ذیل را به ابتدای فایل اضافه نمائید:
@using Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    @BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/bootstrap.css",
                            "~/Content/bootstrap-responsive.css",
                            "~/Content/Site.css"
                            )
    @BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
                            "~/Scripts/bootstrap.min.js"
                            )
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>
و اگر برنامه را اجرا کنید، بجای حداقل 8 مدخل اشاره کننده به فایل‌های اسکریپت و CSS مورد نیاز یک برنامه ASP.NET MVC، فقط دو مدخل ذیل را مشاهده خواهید نمود:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>Index</title>
    <link href="/Content/css?v=vsUQD0OJg4AJ-RZH8jSRRCu_rjl2U1nZrmSsaUyxoAc1" rel="stylesheet"/>
    <script src="/Scripts/js?v=GezdoTDiWY3acc3mI2Ujm_7nKKzh6Lu1Wr8TGyyLpW41"></script>
</head>
به این ترتیب تعداد رفت و برگشت‌های مرورگر به سرور، برای دریافت فایل‌های مورد نیاز جهت رندر صحیح یک صفحه، به شدت کاهش خواهد یافت. همچنین این فایل‌ها در حالت release فشرده نیز خواهند شد؛ به همراه تنظیم خودکار هدر کش شدن آن‌ها برای مدتی مشخص، جهت کاهش بار سرور و کاهش پهنای باند مصرفی آن.


مفاهیم پایه‌ای Twitter Bootstrap

الف) Semantic class names
به عبارتی کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای نام‌هایی معنا دار و مفهومی می‌باشند؛ مانند کلاس‌های CSS‌ایی، به نام‌های Succes، Error، Info و امثال آن. این نام‌ها مفهومی را می‌رسانند؛ اما در مورد نحوه پیاده سازی آن‌ها جزئیاتی را بیان نمی‌کنند.
برای نمونه می‌توان کلاسی را به نام redText ایجاد کرد. هر چند این نام، توضیحاتی را در مورد علت وجودی‌اش بیان می‌کند، اما بسیار ویژه بوده و در مورد جزئیات پیاده سازی آن نیز اطلاعاتی را ارائه می‌دهد. در این حالت redText معنایی ندارد. چرا یک Text باید قرمز باشد؟ برای مثال این متن قرمز است چون مثلا شخصی، به آن رنگ ویژه علاقه دارد، یا اینکه قرمز است بخاطر نمایش خطایی در صفحه؟ به همین جهت در Twitter Bootstrap از نام‌های مفهومی یاده شده، مانند Error استفاده می‌شود. نام‌هایی معنا دار اما بدون دقیق شدن در مورد ریز جزئیات پیاده سازی آن‌ها. در این حالت می‌توان قالب جدیدی را تدارک دید و با ارائه تعاریف جدیدی برای کلاس Error و نحوه نمایش دلخواهی را به آن اعمال نمود.
یا برای نمونه نام rightside را برای نمایش ستونی در صفحه، درنظر بگیرید. این نام بسیار ویژه است؛ اما Sematic name آن می‌تواند sidebar باشد تا بدون دقیق شدن در جزئیات پیاده سازی آن، در چپ یا راست صفحه قابل اعمال باشد.
Semantic class names کلیدهایی هستند جهت استفاده مجدد از قابلیت‌های یک فریم ورک CSS.

ب) Compositional classes
اکثر کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای محدوده کاری کوچکی هستند و به سادگی قابل ترکیب با یکدیگر جهت رسیدن به نمایی خاص می‌باشند. برای مثال به سادگی می‌توان به یک table سه ویژگی color، hover و width برگرفته شده از Twitter Bootstrap را انتساب داد و نهایتا به نتیجه دلخواه رسید؛ بدون اینکه نگران باشیم افزودن کلاس جدیدی در اینجا بر روی سایر کلاس‌های انتساب داده شده، تاثیر منفی دارد.

ج) Conventions
برای استفاده از اکثر قابلیت‌های این فریم ورک CSS یک سری قراردادهای پیش فرضی وجود دارند. برای مثال اگر از کلاس توکار pagination به همراه یک سری ul و li استفاده کنید، به صورت خودکار یک pager شکیل ظاهر خواهد شد. یا برای مثال اگر به یک html table کلاس‌های table table-striped table-hover را انتساب دهیم، به صورت خودکار قراردادهای پیش فرض table مجموعه Twitter Bootstrap به آن اعمال شده، به همراه رنگی ساختن یک درمیان زمینه ردیف‌ها و همچنین فعال سازی تغییر رنگ ردیف‌ها با حرکت ماوس از روی آن‌ها.


طرحبندی صفحات یک سایت به کمک Twitter Bootstrap

بررسی Grid layouts

Layout به معنای طرحبندی و چیدمان محتوا در یک صفحه است. یکی از متداولترین روش‌های طرحبندی صفحات چه در حالت چاپی و چه در صفحات وب، چیدمان مبتنی بر جداول و گریدها است. از این جهت که نحوه سیلان و نمایش محتوا از چپ به راست و یا راست به چپ را به سادگی میسر می‌سازند؛ به همراه اعمال حاشیه‌های مناسب جهت قسمت‌های متفاوت محتوای ارائه شده. Grid در طرحبندی، نمایش بصری نخواهد داشت اما در ساختار صفحه وجود داشته و مباحثی مانند جهت، موقعیت و یکپارچگی و یکدستی طراحی را سبب می‌شود.
به علاوه مرورگرها و مفهوم Grid نیز به خوبی با یکدیگر سازگار هستند. در دنیای HTML و ،CSS طراحی‌ها بر اساس مفهوم ساختار مستطیلی اشیاء صورت می‌گیرد:


برای نمونه در اینجا تصویر CSS Box Model را مشاهده می‌کنید. به این ترتیب، هر المان دارای محدوده‌ای مستطیلی با طول و عرض مشخص، به همراه ویژگی‌هایی مانند Margin، Border و Padding است.
در سال‌های اولیه طراحی وب، عموما کارهای طراحی صفحات به کمک HTML Tables انجام می‌شد. اما با پخته‌تر شدن CSS، استفاده از Tables برای طراحی صفحات کمتر و کمتر گشت تا اینکه نهایتا فریم ورک‌های CSS ایی پدید آمدند تا طراحی‌های مبتنی بر CSS را با ارائه گرید‌ها، ساده‌تر کنند. مانند Blue print، 960 GS و ... Twitter Bootstrap که طراحی مبتنی بر گرید‌های CSS ایی را به مجموعه قابلیت‌های دیگر خود افزوده است.


بررسی Fixed Grids

در اینجا در صفحه layout برنامه، یک Div دربرگیرنده دو Div دیگر را مشاهده می‌کنید:
<body>
    <div>
        <div>
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div>
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
اگر در این حالت صفحه را در مرورگر بررسی کنیم، تمام قسمت‌های نمایش داده شده به همین نحو از بالا به پایین صفحه قرار خواهند گرفت. اما قصد داریم این محتوا را، دو ستونی نمایش دهیم. Div به همراه Title در یک طرف صفحه و Div دربرگیرنده محتوای صفحات، در قسمتی دیگر.
برای اینکار در Twitter Bootstrap از کلاسی به نام row استفاده می‌شود که بیانگر یک ردیف است. این کلاس را به خارجی‌ترین Div موجود اعمال خواهیم کرد. در یک صفحه، هر تعداد row ایی را که نیاز باشد، می‌توان تعریف کرد. داخل این ردیف‌ها، امکان تعریف ستون‌های مختلف و حتی تعریف ردیف‌های تو در تو نیز وجود دارد. هر ردیف Twitter Bootstrap از 12 ستون تشکیل می‌شود و برای تعریف آن‌ها از کلاس span استفاده می‌گردد. در این حالت جمع اعداد ذکر شده پس از span باید 12 را تشکیل دهند.
<body>
    <div class="row">
        <div class="span7">
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div  class="span5">
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
برای نمونه در اینجا کلاس row به خارجی‌ترین Div موجود اعمال شده است. دو Div داخلی هر کدام دارای کلاس‌های span ایی جهت تشکیل ستون‌های داخل این ردیف هستند. جمع اعداد بکارگرفته شده پس از آن‌ها، عدد 12 را تشکیل می‌دهد. به این ترتیب به یک طراحی دو ستونی خواهیم رسید.


در این تصویر، قسمت RenderBody کار رندر اکشن متد Index کنترلر Home برنامه را با Viewایی معادل کدهای ذیل، انجام داده است:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Index</h2>
<div class="hero-unit">
    <h2>@ViewBag.Message</h2>
    <p>
        This is a template to demonstrate the way to beautify the default MVC template
        using Twitter Bootstrap website. It is pretty simple and easy.</p>
    <p>
        <a href="http://asp.net/mvc" class="btn btn-primary btn-large" style="color: White;">
            To learn more about ASP.NET MVC visit &raquo;</a></p>
</div>

درک نحوه عملکرد Grid در Twitter Bootstrap

در مثال ذیل 5 ردیف را مشاهده می‌کنید:
    <div class="row">
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span4">4</div>
        <div class="span5">5</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span5">5</div>
        <div class="span7">7</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span7 offset2">7 offset 2</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span12">12</div>
    </div>
در هر ردیف، امکان استفاده از حداکثر 12 ستون وجود دارد که یا می‌توان مانند ردیف اول، 12 ستون را ایجاد کرد و یا مانند ردیف دوم، سه ستون با عرض‌های متفاوت (و یا هر ترکیب دیگری که به جمع 12 برسد).
در ستون چهارم، از کلاس offset نیز استفاده شده است. این مورد سبب می‌شود ستون جاری به تعدادی که مشخص شده است به سمت چپ (با توجه به استفاده از حالت RTL در اینجا) رانده شود و سپس ترسیم گردد.
یا اینکه می‌توان مانند ردیف آخر، یک ستون را به عرض 12 که در حقیقت 940 پیکسل است، ترسیم نمود.
برای اینکه بتوانیم این گرید تشکیل شده و همچنین ستون‌ها را بهتر مشاهده کنیم، به فایل style.css سایت، تنظیم زیر را اضافه کنید:
[class*="span"]
{
background-color: lightblue;
text-align: center;
margin-top: 15px;
}


نکته جالب این گرید، Responsive یا واکنشگرا بودن آن است. در این حالت، عرض مرورگر را کم و زیاد کنید. خواهید دید که ستون‌ها در صورتیکه در عرض نمایشی جاری، قابل ارائه نباشند، به ردیف‌های بعدی منتقل خواهند شد.
البته باید دقت داشت که این گرید هیچگاه یک ستون را نخواهد شکست. برای نمونه ردیف آخر، همواره با همان عرض ثابتش نمایش داده می‌شود و با کوچکتر کردن اندازه مرورگر، یک اسکرول افقی برای نمایش محتوای آن ظاهر خواهد شد.


یک نکته
اگر نمی‌خواهید که چنین رفتار واکنش‌گرایی بروز کند، نیاز است کلیه ردیف‌ها را در div ایی با کلاسی به نام container محصور کنید.
به این ترتیب ابتدا گرید نمایش داده شده، در میانه صفحه ظاهر خواهد شد (پیشتر از سمت راست شروع شده بود). همچنین دیگر با کوچک و بزرگ شدن اندازه مرورگر، ستون‌ها به شکل یک پشته بر روی هم قرار نخواهند گرفت. (اگر پس از این تنظیم، چنین قابلیتی را مشاهده نکردید و هنوز هم طراحی، واکنشگرا بود، تعریف bootstrap-responsive.css را نیاز است برای آزمایش، از هدر صفحه حذف کنید)


بررسی Fluid Grids

به گرید قسمت قبل از این جهت Fixed Grid گفته می‌شود که عرض هر span آن با یک عدد مشخص تعیین گشته است. اما در حالت Fluid Grid، عرض هر span برحسب درصد تعیین می‌شود. بکارگیری درصد در اینجا به معنای امکان تغییر عرض یک ستون بر اساس عرض جاری Container آن است. در اینجا span12 دارای عرض 100 درصد خواهد بود.
در مثال قبل، برای استفاده از Fluid grids، تنها کافی است هرجایی کلاسی مساوی row وجود دارد، به row-fluid تغییر کند. همچنین کلاس container را به container-fluid تغییر دهید.
برای آزمایش آن، اندازه و عرض نمایشی مرورگر خود را تغییر دهید. اینبار مشاهده خواهید کرد که برخلاف حالت Fixed Grid، عرض ستون‌ها به صورت خودکار کم و زیاد می‌شوند. این مورد بر روی محتوای قرار گرفته در این ستون‌ها نیز تاثیر گذار است. برای مثال اگر یک تصویر را در حالت Fluid grid در ستونی قرار دهید، با تغییر عرض مرورگر، اندازه این تصویر نیز تغییر خواهند کرد؛ اما در حالت Fixed Grid خیر.
حالت Fluid، شیوه متداول استفاده از bootstrap در اکثر سایت‌های مهمی است که تابحال از این فریم ورک CSS استفاده کرده‌اند.



مروری بر طراحی واکنشگرا یا Responsive

این روزها تعدادی از کاربران، با استفاده از ابزارهای موبایل و تبلت‌ها از وب سایت‌ها بازدید می‌کنند. هر کدام از این‌ها نیز دارای اندازه نمایشی متفاوتی می‌باشند. بنابراین نیاز خواهد بود تا حالت بهینه‌ای را جهت اینگونه وسایل نیز طراحی نمود. حالت بهینه در اینجا به معنای قابل خواندن بودن متون، امکان استفاده از لینک‌های ورود به صفحات مختلف و همچنین حذف اسکرول و مباحث زوم جهت مشاهده صفحات است.
یکی از ویژگی‌های CSS به نام media چنین قابلیتی را فراهم می‌سازد. برای نمونه قسمتی از فایل bootstrap-responsive.css دارای چنین تعاریفی است:
@media (min-width: 768px) and (max-width: 979px) {
    .hidden-desktop {
        display: inherit !important;
    }
توسط این تنظیمات، شیوه نامه تعیین شده، تنها به صفحاتی با اندازه‌هایی بین 768 تا 979 پیکسل اعمال می‌شود (تعدادی از تبلت‌ها برای نمونه).
Bootstrap برای مدیریت اندازه‌های مختلف وسایل موبایل، شیوه‌نامه‌های خاصی را تدارک دیده است که از اندازه px480 و یا کمتر، تا px1200 و یا بیشتر را پوشش می‌دهد.
به این ترتیب با اندازه px940 که پیشتر در مورد آن بحث شد، اندازه span12 به صورت خودکار به اندازه‌های متناسب با صفحات نمایشی کوچکتر تنظیم می‌گردد. همچنین برای اندازه‌های صفحات کوچکتر از 768px به صورت خودکار از Fluid columns استفاده می‌گردد.
تنها کاری که برای اعمال این قابلیت باید صورت گیرد، افزودن تعاریف فایل bootstrap-responsive.css به هدر صفحه است که در قسمت قبل انجام گردید. این فایل باید پس از فایل اصلی bootstrap.css اضافه شود.


کلاس‌های کمکی طراحی واکنشگرا

Bootstrap شامل تعدادی کلاس کمکی در فایل bootstrap-responsive.css خود می‌باشد شامل visible-phone، visible-tablet و visible-desktop به علاوه hidden-phone، hidden-tablet و hidden-desktop. به این ترتیب می‌توان محتوای خاصی را جهت وسایل ویژه‌ای نمایان یا مخفی ساخت.
برای مثال محتوای مشخص شده با کلاس hidden-desktop، در اندازه وسایل دسکتاپ نمایش داده نخواهد شد.
برای آزمایش آن، شش div را با کلاس‌های یاد شده و محتوایی دلخواه ایجاد کرده و سپس اندازه عرض مرورگر را تغییر دهید تا بهتر بتوان مخفی یا نمایان ساختن محتوا را بر اساس اندازه صفحه جاری درک کرد.
یکی از کاربردهای این قابلیت، قرار دادن تبلیغاتی با اندازه‌های تصاویری مشخص برای وسایل مختلف است؛ بجای اینکه منتظر شویم تا Fluid layout اندازه تصاویر را به صورت خودکار کوچک یا بزرگ کند، که الزاما بهترین کیفیت را حاصل نخواهد ساخت.
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="visible-phone">
                    visible-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-tablet">
                    visible-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-desktop">
                    visible-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="hidden-phone">
                    hidden-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-tablet">
                    hidden-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-desktop">
                    hidden-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>