نظرات مطالب
ASP.NET MVC #23
- گزینه‌ی «"uncheck “Verify that file exists» را هم امتحان کنید.
- این سؤال خارج از بحث است. بازگرداندن View هیچ ارتباطی به مسیریابی ندارد. فقط کافی است بنویسید:
return View("~/Views/....مسیر کامل فایل", model);
تولید URLهای خودکار بر اساس اطلاعات مسیریابی در Viewهای برنامه، توسط متدهای توکار ActionLink و امثال آن انجام می‌شود.
- تمام خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه‌های وب در لاگ ویندوز ثبت می‌شوند. آن‌ها را بررسی کنید. همچنین ELMAH را هم نصب کنید تا خطاها را برای بررسی بیشتر لاگ کند.
- روش‌های قدیمی را با MVC کار نکنید. صفحه‌ی اول سایت، همان صفحه‌ای است که در مسیریابی پیش فرض تعریف شده‌است. یعنی همان اکشن متد Index در کنترلر Home، به همراه View ایی که مد نظر شما است.
مطالب
آیا برنامه نویس‌های دات نت باید نگران دنیای 64 بیتی باشند؟

جواب ساده و کوتاه: خیر!
کدمدیریت شده‌ی شما در هر دو پلتفرم 32 بیتی - x86 و x64 بدون نیاز به هیچگونه تغییری و بدون نگرانی اجرا خواهد شد.
گزیده‌ای از MSDN :
اگر کد شما 100 درصد مدیریت شده است (managed code ایی که به صورت خالص از دات نت فریم ورک استفاده می‌کند و هیچگونه وابستگی خارجی دیگری به کتابخانه‌های دیگر ندارد)، تنها با کپی شدن در یک محیط x64 دارای CLR ایی 64 بیتی (دات نت فریم ورک 64 بیتی)، بدون هیچگونه مشکلی اجرا خواهد شد.

سؤال: چرا و چگونه؟!
کامپایلرهای دات نتی (تفاوتی نمی‌کند که چه زبانی مورد استفاده باشد)، کد شما را به IL‌ ترجمه می‌کنند و IL اساسا درکی از پروسسور ندارد. JIT است که در آخرین لحظه در این مورد تصمیم گیری می‌کند.

این نگرانی از کجا حاصل شده است؟
نگارش R2 ویندوز 2008 سرور، فقط 64 بیتی خواهد بود و ویندوز سرور 2008 فعلی، آخرین سروری از مایکروسافت است که هر دو نسخه‌ی 32 بیتی و 64 بیتی را دارد. بنابراین دیر یا زود تمام برنامه نویس‌های ویندوزی "مجبور" خواهند شد دنیای 64 بیتی را تجربه کنند. (البته اگر تاکنون آن‌را تجربه نکرده‌اند)
و البته هنوز یک سری از محیط‌های توسعه، کامپایلر مخصوص 64 بیتی ندارند (مانند دلفی که قرار است در طول سال جاری اولین تجربه‌ی 64 بیتی خود را ارائه دهد)

نکته:
در صفحه‌ی build ویژوال استودیو، شما می‌توانید نوع پلتفرم مورد نظر را نیز تعیین کنید:



پیش فرض آن بر روی Any CPU‌ است و در این حالت کد کامپایل شده‌ی شما بدون مشکل بر روی پلتفرم‌هایی که مشاهده می‌کنید اجرا خواهد شد و تنها پیشنیاز اجرای آن، نصب نسخه‌ی دات نت فریم ورک مخصوص آن پلتفرم است، بدون اینکه نیاز باشد برنامه نویس نگران جزئیات خاصی در مورد خصوصیات ویژه‌ی آن پلتفرم‌ ویژه باشد.


سؤال: اگر کد ما خالص نبود چطور؟ (منظور اینکه 100 درصد دات نتی نبود)

حالت الف) اگر از کامپوننت‌های خارجی استفاده می‌کنید (حتی اگر 100 درصد دات نتی هم باشند) حتما اطمینان حاصل کنید که برای پلتفرم خاصی کامپایل نشده‌اند (همان Any CPU‌‌ مورد استفاده بوده)، زیرا کد شما که برای تمام CPU ها کامپایل شده، در محیط 64 بیتی، تنها توانایی بارگذاری اسمبلی‌های 64 بیتی را خواهد داشت (64 بیتی رفتار می‌کند) و با مواجه شدن با اسمبلی‌هایی که برای یک پروسسور خاص دیگر کامپایل شده‌اند، با خطای BadImageFormatException خاتمه می‌یابد.

حالت ب) استفاده از API ویندوز یا DLL های غیر دات نتی
باید با هماهنگی با تولید کننده‌ی مربوطه حتما از نگارش 64 بیتی استفاده شود و همچنین برنامه‌ی شما باید توانایی استفاده از اشاره‌گرهای 64 بیتی را داشته باشد. اندازه‌ی نوع داده‌ای IntPtr در یک محیط 32 بیتی 4 است و در یک محیط 64 بیتی 8 خواهد بود (IntPtr.Size). اگر در حین اجرای ترجمه‌ی API یک کتابخانه به اشتباه بجای استفاده از IntPtr از int‌ استفاده شده باشد، ممکن است کد شما در یک محیط 32 بیتی سال‌ها بدون مشکل اجرا شود، اما در اولین اجرای خود در یک محیط 64 بیتی، کرش خواهد کرد. (بدلیل overflow حاصل)
IntPtr به اندازه‌ی کافی هوشمند است تا سایز خودش را مطابق پلتفرم تنظیم کند و مشکل ساز نشود.

مثال:

[DllImport("kernel32.dll")]
public static extern void GetSystemInfo([MarshalAs(UnmanagedType.Struct)] ref SYSTEM_INFO lpSystemInfo);

[StructLayout(LayoutKind.Sequential)]
public struct SYSTEM_INFO
{
internal _PROCESSOR_INFO_UNION uProcessorInfo;
public uint dwPageSize;
public IntPtr lpMinimumApplicationAddress;
public int lpMaximumApplicationAddress;
public IntPtr dwActiveProcessorMask;
public uint dwNumberOfProcessors;
public uint dwProcessorType;
public uint dwAllocationGranularity;
public ushort dwProcessorLevel;
public ushort dwProcessorRevision;
}

[StructLayout(LayoutKind.Explicit)]
public struct _PROCESSOR_INFO_UNION
{
[FieldOffset(0)]
internal uint dwOemId;
[FieldOffset(0)]
internal ushort wProcessorArchitecture;
[FieldOffset(2)]
internal ushort wReserved;
}

در این مثال که از API‌ ویندوز استفاده می‌شود، به اشتباه نوع lpMaximumApplicationAddress‌ به صورت int تعریف شده است (بجای IntPtr). این کد بدون مشکل در یک برنامه‌ی 32 بیتی کار می‌کند اما همین برنامه در یک محیط 64 بیتی یا کرش خواهد کرد یا مقدار lpMaximumApplicationAddress منفی گزارش می‌شود.
نظرات مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت اول - نصب و راه اندازی
- اگر از VS 2017 به روز رسانی نشده استفاده کنید، چون این افزونه از MSBuild آن به صورت پیش‌فرض استفاده می‌کند (یعنی اگر VS 2017 را بر روی سیستم تشخیص دهد، مطلقا از MSBuild به همراه نصاب خودش استفاده نمی‌کند)، مشکلات زیادی را شاهد خواهید بود. یا باید کلا VS 2017 را حذف کنید تا از MSBuild توکار خودش استفاده کند، یا اگر نیاز به VS 2017 دارید، در نصاب آن، گزینه‌ی «NET Core Build Tools" workload."» را انتخاب کنید، تا حداقل این یک مورد را به روز رسانی کند که شامل MSBuild جدید هم هست.
- همچنین نصب آخرین نگارش Dev Pack دات نت و  SDK مخصوص NET Core. را هم فراموش نکنید (هر دو با هم).
مطالب
اتصال SQL Server به MySQL

اگر SQL Server و MySQL بر روی سیستم شما نصب است، روشی ساده برای انتقال اطلاعات بین این دو وجود دارد که نیازی به دخالت هیچ نوع برنامه‌ی جانبی نداشته و با امکانات موجود قابل مدیریت است.

ایجاد یک Linked server

برای اینکه SQL Server را به MySQL متصل کنیم می‌توان بین این دو یک Linked server تعریف کرد و سپس دسترسی به بانک‌های اطلاعاتی MySQL همانند یک بانک اطلاعاتی محلی SQL Server خواهد شد که شرح آن در ادامه ذکر می‌شود.
ابتدا نیاز است تا درایور ODBC مربوط به MySQL دریافت و نصب شود. آن‌را می‌توانید از اینجا دریافت کنید : (+)
سپس management studio را گشوده و در قسمت Server objects ، بر روی گزینه‌ی Linked servers کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده، گزینه‌ی New linked server را انتخاب کنید:


در ادامه، باید تنظیمات زیر را در صفحه‌ی باز شده وارد کرد:


در قسمت Linked server و Product name ، نام دلخواهی را وارد کنید.
Provider انتخابی باید از نوع Microsoft OLE DB Provider for ODBC Drivers باشد.
مهم‌ترین تنظیم آن، قسمت Provider string است که باید به صورت زیر وارد شود (در غیر اینصورت کار نمی‌کند):
DRIVER={MySQL ODBC 5.1 Driver}; SERVER=localhost; DATABASE=testdb; USER=root; PASSWORD=mypass; OPTION=3;PORT=3306; CharSet=UTF8;
در اینجا نام دیتابیس پیش فرض، نام کاربری اتصال به MySQL و Password و غیره را می‌توان تنظیم کرد.
پس از انجام این تنظیمات بر روی دکمه‌ی Ok کلیک کنید تا Linked server ساخته شود:


اگر لیست بانک‌های اطلاعاتی را مشاهده نمودید، یعنی اتصال به درستی برقرار شده است.

تنظیمات ثانویه:

تا اینجا اس کیوال سرور به MySQL متصل شده است، اما برای استفاده بهینه از امکانات موجود نیاز است تا یک سری تغییرات دیگر را هم اعمال کرد.

تنظیم MSDASQL Provider :
در همان قسمت Linked provider ، ذیل قسمت Providers ، گزینه‌ی MSDASQL را انتخاب کرده و بر روی آن کلیک راست نمائید. سپس صفحه‌ی خواص آن‌را انتخاب کنید تا بتوان تنظیمات زیر را به آن اعمال کرد. این پروایدر جهت اتصال به MySQL مورد استفاده قرار می‌گیرد.



فعال سازی RPC :

برای اینکه بتوان از طریق SQL Server رکوردی را در یکی از جداول بانک‌های اطلاعاتی MySQL متصل شده ثبت نمود، می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
EXECUTE('insert into testdb.testtable(f1,f1) values(1,''data'')') at mysql

اینجا testdb نام بانک اطلاعاتی اتصالی MySQL است و testTable هم نام جدول مورد نظر. MySQL ایی که در آخر عبارت ذکر شده همان نام linked server ایی است که پیشتر تعریف کردیم.
به محض سعی در اجرای این کوئری خطای زیر ظاهر می‌شود:
Server 'mysql' is not configured for RPC.

برای رفع این مشکل، مجددا به صفحه‌ی خواص همان liked server ایجاد شده مراجعه کنید. در قسمت Server options دو گزینه مرتبط به RPC باید فعال شوند:



و اکنون برای کوئری گرفتن از اطلاعات ثبت شده هم از عبارت زیر می‌توان استفاده کرد:
SELECT * FROM OPENQUERY(mysql, 'SELECT * FROM testdb.testtable')

در این کوئری، MySQL نام Linked server ثبت شده است و testdb هم یکی از بانک‌های اطلاعاتی MySQL مورد نظر.


انتقال تمام اطلاعات یک جدول از بانک اطلاعاتی MySQL به SQL Server

پس از برقراری اتصال، اکنون import کامل یک جدول MySQL به SQL Server به سادگی اجرای کوئری زیر می‌باشد:
SELECT * INTO MyDb.dbo.testtable FROM openquery(MYSQL, 'SELECT * FROM testdb.testtable')

در این کوئری، MySQL همان Linked server تعریف شده است. MyDB نام بانک اطلاعاتی موجود در SQL Server جاری است و testtable هم جدولی است که قرار است اطلاعات testdb.testtable بانک اطلاعاتی MySQL به آن وارد شود.

با اطلاعات فارسی هم (در سمت SQL Server) مشکلی ندارد. همانطور که مشخص است، در اطلاعات provider string ذکر شده‌، مقدار charset به utf8 تنظیم شده و همچنین اگر نوع collation فیلدهای تعریف شده در MySQL نیز به utf8_persian_ci تنظیم شده باشد، با مشکل ثبت اطلاعات فارسی به صورت ???? مواجه نخواهید شد.


نکته:
اگر بانک اطلاعاتی MySQL شما بر روی local host نصب نیست، جهت فعال سازی دسترسی ریموت به آن، می‌توان به یکی از نکات زیر مراجعه کرد و سپس این اطلاعات جدید باید در همان قسمت provider string مرتبط با تعریف linked server وارد شوند:


مطالب مشابه:

هیچکدام از این روش‌ها قابل استفاده نبودند چون provider string صحیحی را نهایتا تولید نمی‌کنند. همچنین تمام این روش‌ها مبتنی است بر ایجاد DSN در کنترل پنل که اصلا نیازی به‌ آن نیست و اضافی است.

مطالب
روش از کار انداختن صفحه‌ی Add service reference در VS.NET

در جهت تکمیل بحث "بررسی امنیتی، حین استفاده از jQuery Ajax"، یک مورد دیگر را هم می‌توان اضافه کرد: چگونه صفحه‌ی معروف Add service reference را در VS.NET جهت سرویس WCF خود از کار بیندازیم؟
راه حل آن هم بسیار ساده است اما چون عموما در منابع مرتبط با جملات و کلمات بیش از حد فنی بیان می‌شود، شاید از دید دور مانده باشد:
اگر WCF Service تولیدی شما تنها قرار است توسط برنامه‌ی Silverlight یا جاوا اسکریپتی موجود در پروژه‌ی جاری مورد استفاده قرار گیرد، باید Meta Data مرتبط با آن سرویس را جهت بالابردن امنیت سیستم، حذف نمود. توسط این Meta Data می‌توان ServiceContract ، OperationContract و سایر اطلاعات یک WCF Service را استخراج نمود.

الف) روش غیر فعال کردن متادیتا در یک Ajax enabled WCF Service

به فایل وب کانفیگ برنامه مراجعه کرده و تغییر زیر را اعمال کنید:
...
<behavior name="">
<serviceMetadata httpGetEnabled="false" httpsGetUrl="false" />
...
</behavior>
...

ب) روش غیرفعال کردن متادیتا در یک Silverlight enabled WCF Service

ابتدا قسمت الف را اعمال نموده سپس تغییر زیر را نیز لحاظ نمائید (IMetadataExchange به صورت کامنت درآمده):
<!-- <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding"
contract="IMetadataExchange" /> -->

با این تغییرات ساده، گزینه‌ی Add service reference دیگر قابلیت تشخیص خودکار اطلاعات سرویس شما را نداشته و با یک خطا متوقف خواهد شد:
The HTML document does not contain Web service discovery information.
Metadata contains a reference that cannot be resolved.

سؤال:
1- آیا با این تغییر در عملکرد WCF سرویس ما اخلال ایجاد خواهد شد؟
پاسخ: خیر. تنها Web service discovery information را از کار انداخته‌ایم.
2- در صورت تغییر کدهای WCF Service چه باید کرد؟
پاسخ: اگر امضای متدها و اینترفیس‌های تعریف شده تغییری نداشته‌اند، لزومی به هیچ نوع تغییری نیست. در غیراینصورت، سریع موارد الف و ب فوق را به حالت اول برگردانده، کلاینت مورد استفاده را به روز کنید، مجددا متادیتا را حذف نمائید.

نظرات مطالب
4# آموزش سیستم مدیریت کد Git : نصب و پیکر‌‏بندی

با سلام و عرض خسته نباشید به همه‌ی دوستان و همکاران

سوالی که بنده داشتم این بود که چرا و به چه علتی با وجود ابزاری مثل visual studio team foundation server 2010 , 2012  باید با ابزاری مثل git کار کرد و البته با توجه به اینکه دوستان این سایت یا وبلاگ عموما در حوضه دات نت هستند این سوال مهم‌تر هم میشه ، در مورد مطالب در خصوص git  باید بگم طرز کار کردن با این ابزار بسیار پیچیده‌تر و غیر اصولی‌تر از tfs هست ، مثلا اینکه خود فایل رو پس از تغییر نگهداری میکنه یک نقطه ضعفه ولی نویسنده مطلب از اون به عنوان نقطه قوت یاد کرده ، اگر فایل به صورت مجموعه تغییرات ذخیره بشه هم حجم اطلاعات ذخیره شده کاهش پیدا میکنه و هم منبع نگهداری سورس‌ها میتونه مثل ماشین زمان ما رو به جلو و عقب ببره و محدودیتی نخواهد داشت ، در هر حال با توجه به محصول مایکروسافت بودن tfs  و رایگان بودن git فکر کنم حتی مقایسه این دو حتی درست هم نباشه.

با تشکر از تمامی زحمات شما دوستان عزیز

مطالب
پیاده سازی Full-Text Search با SQLite و EF Core - قسمت سوم - بهبود کیفیت جستجوهای FTS توسط یک غلط یاب املایی
فرض کنید کاربری برای جستجوی رکورد زیر:
context.Chapters.Add(new Chapter
{
    Title = "آزمایش متن فارسی",
    Text = "برای نمونه تهیه شده‌است",
    User = user1.Entity
});
بجای «فارسی»، واژه‌ی «فارشی» را وارد کند و یا بجای «آزمایش»، بنویسد «آزمایس». در هر دو حالت نتیجه‌ی جستجوی او خروجی را به همراه نخواهد داشت. برای بهبود تجربه‌ی کاربری جستجوی تمام متنی SQLite، افزونه‌ای به نام spell fix1 برای آن تهیه شده‌است که بر اساس توکن‌های ایندکس شده‌ی FTS، یک واژه‌نامه، تشکیل می‌شود و سپس بر اساس الگوریتم‌های غلط‌یابی املایی آن، از این توکن‌های از پیش موجود که واقعا در فیلدهای متنی بانک اطلاعاتی جاری وجود خارجی دارند، نزدیک‌ترین واژه‌های ممکن را پیشنهاد می‌کند تا بتوان بر اساس آن‌ها، جستجوی دقیق‌تری را ارائه کرد.


کامپایل افزونه‌ی spell fix1

افزونه‌ی spell fix، به همراه هیچکدام از توزیع‌های باینری SQLite ارائه نمی‌شود. ارائه‌ی آن فقط به صورت سورس کد است و باید خودتان آن‌را کامپایل کنید!


برای این منظور ابتدا به آدرس https://www.sqlite.org/src/dir?ci=99749d4fd4930ccf&name=ext/misc مراجعه کرده و فایل ext/misc/spellfix.c آن‌را دریافت کنید. اگر بر روی لینک spellfix.c کلیک کنید، در نوار ابزار بالای صفحه‌ی بعدی، لینک download آن هم وجود دارد.

سپس به صفحه‌ی دریافت اصلی SQLite یعنی https://www.sqlite.org/download.html مراجعه کرده و بسته‌ی amalgamation آن‌را دریافت کنید. این بسته به همراه کدهای اصلی SQLite است که باید در کنار افزونه‌های آن قرار گیرند تا بتوان این افزونه‌ها را کامپایل کرد. بنابراین پس از دریافت بسته‌ی amalgamation و گشودن آن، فایل spellfix.c را به داخل پوشه‌ی آن کپی کنید:


اکنون نوبت به کامپایل فایل spellfix.c و تبدیل آن به یک dll است تا بتوان آن‌را به صورت یک افزونه در برنامه بارگذاری کرد. برای این منظور از هر کامپایلر ++C ای می‌توانید استفاده کنید. برای نمونه به آدرس http://www.codeblocks.org/downloads/binaries مراجعه کرده و بسته‌ی codeblocks-20.03mingw-setup.exe را دریافت کنید (بسته‌ای که به همراه mingw است). پس از نصب آن، در مسیر C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin می‌توانید کامپایلر چندسکویی gcc را مشاهده کنید. توسط آن می‌توان با اجرای دستور زیر، سبب تولید فایل spellfix1.dll شد:
 "C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin\gcc.exe" -g -shared -fPIC -Wall D:\path\to\sqlite-amalgamation-3310100\spellfix.c -o spellfix1.dll


روش معرفی افزونه‌های SQLite به Microsoft.Data.Sqlite

EF Core، از بسته‌ی Microsoft.Data.Sqlite در پشت صحنه برای کار با SQLite استفاده می‌کند و در اینجا هم برای معرفی افزونه‌ی کامپایل شده، باید ابتدا آن‌را به اتصال برقرار شده، معرفی کرد. خود Sqlite در ویندوز، افزونه‌هایش را بر اساس معرفی مستقیم مسیر فایل dll آن‌ها بارگذاری نمی‌کند. بلکه path ویندوز را برای جستجوی آن‌ها بررسی کرده و در صورتیکه فایل dll ای را افزونه تشخیص داد، آن‌را بارگذاری می‌کند. بنابراین یا باید به صورت دستی مسیر فایل dll تولید شده را به متغیر محیطی path ویندوز اضافه کرد و یا می‌توان توسط قطعه کد زیر، آن‌را به صورت پویایی معرفی کرد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Runtime.InteropServices;

namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public static class LoadSqliteExtensions
    {
        public static void AddToSystemPath(string extensionsDirectory)
        {
            if (!RuntimeInformation.IsOSPlatform(OSPlatform.Windows))
            {
                throw new NotSupportedException("Modifying the path at runtime only works on Windows. On Linux and Mac, set LD_LIBRARY_PATH or DYLD_LIBRARY_PATH before running the app.");
            }

            var path = new HashSet<string>(Environment.GetEnvironmentVariable("PATH").Split(Path.PathSeparator));
            if (path.Add(extensionsDirectory))
            {
                Environment.SetEnvironmentVariable("PATH", string.Join(Path.PathSeparator, path));
            }
        }
    }
}
در این متد extensionsDirectory، همان پوشه‌ای است که فایل dll کامپایل شده، در آن قرار دارد. مابقی آن، معرفی این مسیر به صورت پویا به PATH سیستم عامل است.

در ادامه پیش از معرفی services.AddDbContext، باید مسیر پوشه‌ی افزونه‌ها را ثبت کرد و سپس UseSqlite را به همراه اتصالی استفاده کرد که توسط متد LoadExtension آن، افزونه‌ی spellfix1 به آن معرفی شده‌است:
LoadSqliteExtensions.AddToSystemPath("path to .dll file");
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) =>
    {
        var connection = new SqliteConnection(connectionString);
        connection.Open();

        connection.LoadExtension("spellfix1");
        // Passing in an already open connection will keep the connection open between requests.
        optionsBuilder.UseSqlite(connection);
    });
همانطور که عنوان شد، متد LoadExtension، مسیری را دریافت نمی‌کند. این متد فقط نام افزونه را دریافت می‌کند و مسیر آن‌را از PATH سیستم عامل می‌خواند.


ایجاد جداول ویژه‌ی spell fix در برنامه

در قسمت اول، با متد createFtsTables آشنا شدیم. اکنون این متد را برای ایجاد جداول کمکی مرتبط با افزونه‌ی spell fix به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
        private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context)
        {
            // For SQLite FTS
            // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too.
            context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS""
                                    USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");");

            // 'SQLite Error 1: 'no such module: spellfix1'.' --> must be loaded ...
            // EditCost for unicode support
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_Vocab USING fts5vocab('Chapters_FTS', 'row');");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix_EditCost(iLang INT, cFrom TEXT, cTo TEXT, iCost INT);");
            context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix USING spellfix1(edit_cost_table=Chapters_FTS_SpellFix_EditCost);");
        }
- اگر در حین اجرای این دستورات خطای «no such module: spellfix1» را دریافت کردید، یعنی متد LoadExtension را به درستی فراخوانی نکرده‌اید.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، ابتدا بر اساس Chapters_FTS یا همان جدول مجازی FTS برنامه، یک جدول مجازی از نوع fts5vocab ایجاد می‌شود. کار آن استخراج توکن‌های FTS و آماده سازی آن‌ها برای استفاده در غلط یاب املایی هستند.
- سپس جدول ویژه‌ی EditCost را مشاهده می‌کنید. نام آن مهم نیست، اما ساختار آن باید دقیقا به همین صورت باشد. اگر این جدول اختیاری را تهیه کنیم، الگوریتم spellfix1 به utf8 سوئیچ خواهد کرد و برای پردازش متون یونیکد، بدون مشکل کار می‌کند. بدون آن، جستجوهای فارسی نتایج مطلوبی را به همراه نخواهند داشت.
- در آخر جدول مجازی مرتبط با spellfix1 که از جدول cost_table معرفی شده استفاده می‌کند، ایجاد شده‌است.

اجرای این دستورات، جداول زیر را ایجاد می‌کنند (که ساختار آن‌ها استاندارد است و باید مطابق فرمول‌های مستندات آن‌ها باشد):



به روز رسانی جدول واژه نامه‌ی غلط یابی برنامه

آخرین جدولی را که ایجاد کردیم، Chapters_FTS_SpellFix است که اطلاعات خودش را از Chapters_FTS_Vocab دریافت می‌کند:


  هر بار که بانک اطلاعاتی را به روز می‌کنیم، نیاز است اطلاعات این جدول را نیز توسط دستور زیر به روز کرد:
database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(word, rank)
    SELECT term, cnt FROM Chapters_FTS_Vocab
    WHERE term not in (SELECT word from Chapters_FTS_SpellFix_vocab)");
البته خود SQLite اطلاعات این جدول را فقط یکبار بارگذاری می‌کند. برای اجبار آن به بارگذاری مجدد، می‌توان دستور reset زیر را صادر کرد:
database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(command) VALUES(\"reset\");");


کوئری گرفتن از جدول مجازی Chapters_FTS_SpellFix

تا اینجا افزونه‌ی spellfix1 را کامپایل و به سیستم معرفی کردیم. سپس جداول واژه نامه‌ی آن‌را نیز تشکیل دادیم، اکنون نوبت به کوئری گرفتن از آن است. به همین جهت یک موجودیت بدون کلید دیگر را بر اساس ساختار خروجی کوئری‌های آن ایجاد کرده:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities
{
    public class SpellCheck
    {
        public string Word { get; set; }
        public decimal Rank { get; set; }
        public decimal Distance { get; set; }
        public decimal Score { get; set; }
        public decimal Matchlen { get; set; }
    }
}
و آن‌را توسط متد HasNoKey به EF Core معرفی می‌کنیم:
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        //...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            base.OnModelCreating(builder);

            builder.Entity<SpellCheck>().HasNoKey().ToView(null);
        }

        //...
    }
}
در اینجا SpellCheck تهیه شده با متد HasNoKey علامتگذاری می‌شود تا آن‌را بتوان بدون مشکل در کوئری‌های EF استفاده کرد. همچنین فراخوانی ToView(null) سبب می‌شود تا EF Core جدولی را در حین Migration از روی این موجودیت ایجاد نکند و آن‌را به همین حال رها کند.

در آخر، کوئری گرفتن از این جدول، ساختار زیر را دارد:
foreach (var item in context.Set<SpellCheck>().FromSqlRaw(
          @"SELECT word, rank, distance, score, matchlen FROM Chapters_FTS_SpellFix
            WHERE word MATCH {0} and top=6", "فارشی"))
{
    Console.WriteLine($"Word: {item.Word}");
    Console.WriteLine($"Distance: {item.Distance}");
}
با این خروجی:


top=6 در این کوئری خاص یعنی 6 رکورد را بازگشت بده.

یک نکته: اگر می‌خواهید کوئری فوق را توسط برنامه‌ی «DB Browser for SQLite» اجرا کنید، باید از منوی tools آن، گزینه‌ی load extension را انتخاب کرده و فایل dll افزونه را به برنامه معرفی کنید.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
تفاوت Desktop Application با Web Application
در هنگام گفتگو با افراد مختلفی که در پروژه‌های توسعه نرم افزار، نقش‌های مختلفی را دارا می‌باشند، یکی از جالب‌ترین و اساسی‌ترین بحث‌ها تفاوت بین Desktop App و Web App می‌باشد، و این که پروژه بر اساس کدام مدل باید نوشته شود.

در اینترنت و در منابع معتبر، تفسیر‌های متفاوتی از این دو وجود دارد، که گاه دقیقا با نظر من یکی بوده و گاه تا 180 درجه بر عکس هستند، آنچه که در ادامه می‌خوانید می‌تواند لزوما نظر شما نباشد.
گروهی از افراد بر این باور هستند که اجرای برنامه در محیط مرورگر (ظاهر مرورگر و نه Sandbox آن)، یکی از ملاک‌های ما بین Desktop App  و Web App است، گروهی دیگر نیز اجرا شدن برنامه بر روی بستر اینترنت و یا شبکه‌ی محلی را جزو ملاک‌ها می‌دانند، و گروهی دیگر نیز زبان برنامه نویسی برنامه را ملاک می‌دانند، برای مثال اگر با HTML/JS باشد Web App است، اگر نه Desktop App است.
اما آنچه که در عمل می‌تواند تفاوت بین یک Desktop App را با یک Web App مشخص کند، رفتار و عملکرد خود آن برنامه است، نه بستر اجرای آن و این که آن رفتار منتج شده از چه کدی و چه زبان برنامه نویسی ای است.
اگر کمی دقیق به مطلب نگاه کنیم، می‌بینیم این که یک برنامه در چارچوب ظاهری یک مرورگر (نه Sandbox آن) اجرا شود، اصلا مقوله ای اهمیت دار نیست، کما این که برای مثال Silverlight اجازه می‌دهد، برنامه هم در داخل مرورگر و هم در بیرون از آن اجرا شود، و این کار با یک کلیک امکانپذیر است، آیا با همین یک کلیک برنامه از Web App به Desktop App تبدیل می‌شود یا بالعکس ؟
آیا یک برنامه مبتنی بر دلفی که تا همین یک ساعت پیش بر روی شبکه محلی در حال اجرا بوده، با انتقال پیدا کردن آن بر روی شبکه‌ی اینترنت، تبدیل به یک Web App می‌شود؟
آیا اگر ما با HTML/JS یک برنامه Native برای ویندوز فون بنویسیم که تک کاربره آفلاین باشد و اصلا سروری هم نداشته باشد، آیا Web App نوشته ایم ؟
اصلی‌ترین تفاوت مابین Web App و Desktop App که به تفاوت در عملکرد آنها و مزایا و معایب آنها منجر می‌شود، این است که انجام کارهایی که اپراتور با آنها در سمت کلاینت و سیستم مشتری سر و کار دارد، در کجا صورت می‌پذیرد؟
برای مثال در نظر بگیرید که یک دیتاگرید داریم که دارای Paging است، و ما از Page اول به Page بعدی می‌رویم، در یک Desktop App تنها اطلاعات از سرور گرفته می‌شود، و ترسیم خطوط و ستون‌ها و ردیف‌ها و ظاهر نمایشی دیتاگرید بر عهده کلاینت است، برای مثال اگر ستون قیمت داشته باشیم، و بخواهیم برای ردیف هایی که قیمت آنها زیر 10000 ریال است، قیمت به شکل سبز رنگ نمایش داده شود و برای بقیه ردیف‌ها به رنگ قرمز باشد، پردازش این مسئله و این if به عهده کلاینت است، اما در یک Web App، علاوه بر اطلاعات، تعداد زیادی tag‌های مختلف، مانند table - tr - td و ... نیز به همراه اطلاعات آورده می‌شوند، که وظیفه نمایش ظاهری اطلاعات را بر عهده دارند، و آن if مثال ما یعنی رنگ سبز و قرمز در سمت سرور مدیریت شده است، و کلاینت در اینجا نمایش دهنده‌ی آن چیزی است که به صورت آماده از سرور آورده شده است.
در برنامه‌های Desktop آنچه که در سمت سرور وجود دارد، برای مثال یک WCF Service یا ASP.NET Web API است که فقط به رد و بدل کردن اطلاعات می‌پردازد، اما در Web App‌ها در سمت سرور ASP.NET Web Forms، ASP.NET MVC و PHP وجود دارند که علاوه بر اطلاعات برای کلاینت شما ظاهر صفحات را نیز آماده می‌کنند، و ظاهر اصلی صفحات از سمت سرور به سیستم مشتری ارسال می‌شوند، اگر چه که ممکن است در سمت کلاینت تغییراتی را داشته باشند.
به هر میزان رفتار برنامه ما شبیه به حالت اول باشد، برنامه ما Desktop App بوده و به هر میزان برنامه ما به حالت دوم نزدیک‌تر باشد، برنامه ما Web App است.
مزیت اصلی Web App‌ها در عدم انداختن بار زیاد بر روی دوش کلاینت‌های بعضا نحیف بوده، و عملا کلاینت به علت این که کار خاصی را انجام نمی‌دهد، پیش نیاز نرم افزاری و یا سخت افزاری خاصی احتیاج ندارد، و این مورد Web App‌ها را به یک گزینه ایده آل برای وب سایت هایی تبدیل کرده است که با عموم مردم در ارتباطند، زیرا که امکان ارائه آسان برنامه وجود دارد و تقریبا همه می‌توانند از آن استفاده کنند.
با توجه به شناخت عموم از برنامه‌های Web App به توضیح بیشتر برنامه‌های Desktop App می‌پردازم.
مزیت اصلی Desktop App‌ها در سرعت عمل بالاتر(به علت این که فقط دیتا را رد و بدل می‌کند)، توانایی بیشتر در استفاده از منابع سیستمی مانند سرویس نوشتن، و امکانات محلی مانند ارائه Notification و ... است، و در کنار آن برای مثال یک Desktop App می‌تواند به نحوی طراحی شود که به صورت Offline نیز کار کند.
این مزیت‌ها باعث می‌شود که Desktop App‌ها گزینه ای مناسب برای برنامه‌های سازمانی باشند.
ضعفی که از گذشته در Desktop App‌ها وجود داشته است، که البته به معماری Desktop App بر نمی‌گردد، بلکه متاثر از امکانات است، عدم Cross Platform بودن آنها بوده است، تا آنجا که Desktop App در نظر خیلی از افراد همان نوشتن برنامه برای سیستم عامل ویندوز است.
با توجه به رویکرد جدی ای که در طول دو سال اخیر برای نوشتن برنامه Desktop App به شکل Cross Platform رخ داده است، خوشبختانه این مشکل حل شده است و اکنون لااقل دو راهکار جدی برای نوشتن یک برنامه Cross Platform با ویژگی‌های Desktop وجود دارد، که یکی از آنها راه حل‌های مبتنی بر HTML/JS است و دیگری راه حل‌های مبتنی بر C#/XAML
در راه حل‌های مبتنی بر HTML/JS در صورتی که شما برنامه را به شکل Web App طراحی نکرده باشید، و برای مثال در آن از ASP.NET Web Forms و ASP.NET MVC، PHP و ... استفاده نکرده باشید، می‌توانید یک خروجی کاملا Native با تمامی ویژگی‌های Desktop App برای انواع پلتفرم‌ها بگیرید.
استفاده از فریم ورک هایی که با طراحی Desktop App سازگار هستند، مانند Angular JS، Kendo UI و Ext JS، Jay-data و ... و استفاده از مدل طراحی Single Page Application می‌تواند سیستم کدنویسی ای ساده را فراهم آورد، که در آن شما با یک بار نوشتن برنامه می‌توانید خروجی اکثر پلتفرم‌های مطرح را داشته باشید، اعم از ویندوز فون، اندروید، iOS و ویندوز
امروزه حتی مرورگر‌ها با فراهم آوردن امکاناتی مانند Client side databases و Manifest based deployment اجازه نوشتن برنامه Desktop با HTML/JS را که حتی می‌تواند Offline کار کند را به شما ارائه می‌کنند.
در کنار این راهکار، استفاده از C#/XAML برای نوشتن برنامه برای اکثر پلتفرم‌های مطرح بازار اعم از اندروید، iOS و Windows Phone و ویندوز، نیز به عنوان راهکاری دیگر قابلیت استفاده را دارا است.
حرکت پر شتاب و پر انرژی جهانی برای توسعه Cross Platform Desktop Development، خوشبختانه توانسته است تا حد زیادی امتیاز نوشتن برنامه‌های Desktop را در سیستم‌های Enterprise بالا ببرد.
مطالب
مبانی TypeScript؛ تهیه فایل‌های تعاریف نوع‌ها
فایل‌های تعاریف نوع‌ها (Type Definitions) امکان استفاده‌ی ساده‌تر از انواع و اقسام کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی موجود را فراهم می‌کنند. این فایل‌ها حاوی تعاریف نوع‌های استفاده شده‌ی در کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی هستند که بر اساس TypeScript تهیه نشده‌اند. حاوی هیچ نوع پیاده سازی نیستند و تنها از اینترفیس‌هایی تشکیل می‌شوند که راهنمای کامپایلر TypeScript جهت بررسی نوع‌ها هستند و همچنین به عنوان راهنمای ادیتورهای TypeScript جهت ارائه‌ی Intellisense کاملتر و دقیق‌تری نیز می‌توانند بکار روند. به آن‌ها TypeScript wrapper for JavaScript libraries هم می‌گویند. این فایل‌ها دارای پسوند d.ts. هستند.


منابع یافتن فایل‌های تعاریف نوع‌ها

- بزرگترین مخزن کد فایل‌های تعاریف نوع‌های TypeScript، در سایت Github و در مخزن کد DefinitelyTyped قابل مشاهده است:
https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped
- همچنین ابزار دیگری به نام «Typings type definition manager» نیز می‌تواند برای این منظور بکار رود.
- علاوه بر این‌ها، بسته‌های npm نیز می‌توانند به همراه تعاریف فایل‌های .d.ts باشند.


مفهوم Ambient Modules

پروژه‌های TypeScript عموما به همراه تعداد زیادی ماژول هستند. به این ترتیب هر ماژول نیاز به d.ts. فایل مخصوص خودش خواهد داشت که نگهداری آن‌ها مشکل خواهد بود. به همین جهت یک Solution متشکل از تعدادی ماژول، می‌تواند تمام تعاریف نوع‌ها را در یک تک فایل d.ts. نگهداری کند که به آن Ambient Module نیز می‌گویند. برای نمونه فایل d.ts. ذیل را درنظر بگیرید:
 // cardCatalog.d.ts
declare module "CardCatalog"{
   export function printCard(callNumber: string): void;
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف یک module از نوع ambient را مشاهده می‌کنید که تنها حاوی تعاریف export شده‌است؛ بدون به همراه داشتن پیاده سازی آن‌ها.
سپس برای استفاده‌ی از این فایل d.ts. خواهیم داشت:
 // app.ts
/// <reference path="cardCatalog.d.ts" />
import * as catalog from "CardCatalog";
چون فایل‌های d.ts. دارای پیاده سازی‌های مرتبط نیستند، کار import آن‌ها همانند سایر ماژول‌ها نخواهد بود. ابتدا نیاز است با استفاده از Triple-Slash Directives به ابتدای ماژول فعلی الحاق شوند (مانند مثال فوق). سپس سطر import آن مانند قبل است؛ با این تفاوت که مسیر فایل ماژول را به همراه ندارد و بجای آن نام ماژولی که در فایل d.ts. ذکر شده‌است، تعریف می‌شود.


بررسی مخرن DefinitelyTyped

DefinitelyTyped مخزن کد عظیمی از فایل‌های تعاریف نوع‌های TypeScript است. هرچند دریافت این فایل‌ها از مخزن کد Github آن مانند سایر فایل‌های متداول آن سایت، اما چندین روش دیگر نیز برای کار با این مخزن کد وجود دارد:
- استفاده از NuGet. تقریبا تمام فایل‌های d.ts. آن به صورت یک بسته‌ی نیوگت مجزا نیز وجود دارند.
- استفاده از برنامه‌ی tsd. این برنامه یا type definition manager، به صورت اختصاصی برای کار با این نوع فایل‌ها طراحی شده‌است.
- استفاده از برنامه‌ی typings. این برنامه نیز یک type definition manager دیگر است. مزیت آن کار با چندین منبع مجزای ارائه‌ی فایل‌های d.ts. است که DefinitelyTyped تنها یکی از آن‌ها است.


یک مثال: دریافت مستقیم و افزودن فایل d.ts. مربوط به کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی lodash از مخزن کد DefinitelyTyped

در ادامه قصد داریم فایل تعاریف نوع‌های کتابخانه‌ی معروف lodash را به پروژه‌ی جدیدی در VSCode اضافه کنیم. قدم اول، نصب خود کتابخانه است؛ از این جهت که فایل‌های d.ts.، فاقد هرگونه پیاده سازی هستند.
در مطلب «چرا TypeScript» نحوه‌ی کار با npm را جهت به روز رسانی کامپایلر TypeScript پیش فرض VSCode ملاحظه کردید. در اینجا نیز از npm برای نصب lodash استفاده می‌کنیم:
ابتدا خط فرمان را گشوده و سپس به پوشه‌ی پروژه‌ی خود وارد شوید. سپس دو دستور ذیل را صادر کنید:
npm init -f
npm install lodash --save


در ادامه به مخزن کد DefinitelyTyped وارد شده و پوشه‌ی مربوط به lodash را با جستجو پیدا کنید:
https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/tree/master/lodash
در این پوشه تنها به فایل lodash.d.ts آن نیاز است. روی لینک این فایل کلیک کرده و سپس در صفحه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی raw کلیک نمائید. این فایل نهایی را در ریشه‌ی پروژه‌ی جاری ذخیره کنید.
https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/raw/master/lodash/lodash.d.ts

اگر به انتهای فایل lodash.d.ts دقت کنید، تعریف ambient module آن چنین شکلی را دارد و export آن lo dash است:
declare module "lodash" {
   export = _;
}
در ادامه برای استفاده‌ی از آن در فایل test.ts، به ابتدای فایل، با استفاده از Triple-Slash Directive، تعریف فایل d.ts. را اضافه کنید:
 /// <reference path="lodash.d.ts" />
سپس جهت دریافت یکجای تمام امکانات این کتابخانه خواهیم داشت:
 import * as _ from "lodash";
و اکنون بلافاصله intellisense به همراه مشخص بودن نوع پارامترهای یک متد فراهم است:
 let snakeCaseTitle = _.snakeCase("test this");
console.log(snakeCaseTitle);


برای گرفتن خروجی از این مثال همانند قبل، ابتدا Ctrl+Shift+P را فشرده و سپس انتخاب tasks:Run build task< و در ادامه فشردن F5 برای اجرا برنامه، نیاز است صورت گیرند:



مدیریت فایل‌های تعاریف نوع‌ها با استفاده از tsd

tsd یک برنامه‌ی خط فرمان است که کار یافتن و دریافت فایل‌های d.ts. را ساده می‌کند. این برنامه منحصرا با مخزن کد DefinitelyTyped کار می‌کند و پس از دریافت هر فایل d.ts.، ارجاعی به آن‌را در فایل tsd.json در ریشه‌ی پروژه ذخیره می‌کند. همچنین یک تک فایل tsd.d.ts حاوی تعاریف Triple-Slash Directive‌ها را نیز تولید می‌کند که در ادامه می‌توان تنها این فایل را به فایل‌های مدنظر الحاق کرد.
البته باید دقت داشت که این برنامه در ابتدای سال 2016 منسوخ شده اعلام گردید و با برنامه‌ی typings جایگزین شده‌است؛ هرچند هنوز هم مفید است و قابل استفاده.
روش دریافت tsd را در سایت definitelytyped.org می‌توانید مشاهده کنید:
http://definitelytyped.org/tsd
نصب آن نیز به صورت یک بسته‌ی npm است:
 npm install tsd -g
توضیحات بیشتر در مورد نحوه‌ی استفاده‌ی از tsd را در مخزن کد آن می‌توانید مشاهده کنید:
https://github.com/Definitelytyped/tsd#readme

برای مثال برای نصب فایل تعاریف نوع‌های lodash، ابتدا به پوشه‌ی پروژه از طریق خط فرمان وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید:
 D:\Prog\1395\VSCodeTypeScript>tsd install lodash --save
البته اگر موفق به اجرای این دستور نشدید؛ با خطای ذیل
 [ERR!] Error: connect ECONNREFUSED 10.10.34.36:443
به این معنا است که آدرس فایل‌های raw در github در ایران فیلتر شده‌است و قابل دسترسی نیست (آدرس IP فوق رنج خصوصی است).
اگر موفق به اجرای این دستور شدید، پوشه‌ی جدید typings در ریشه‌ی پروژه ایجاد خواهد شد. داخل آن فایل tsd.d.ts را نیز می‌توان مشاهده کرد که حاوی تعاریف فایل‌های نوع‌های دریافت شده‌است. از این پس در ابتدای فایل‌های ts، بجای تعریف جداگانه‌ی این فایل‌ها، تنها می‌توان نوشت:
 /// <reference path="./typings/tsd.d.ts" />
این تک فایل، reference pathهای تک تک فایل‌های نصب شده‌ی توسط tsd را به همراه دارد.


مدیریت فایل‌های تعاریف نوع‌ها با استفاده از typings

برنامه‌ی typings نیز بسیار شبیه به برنامه‌ی tsd است؛ با این تفاوت که منابع آن منحصر به مخزن کد definitelytyped نیست.
مخزن کد این برنامه در گیت‌هاب قرار دارد: https://github.com/typings/typings
و نصب آن با استفاده از دستور ذیل است:
 npm install typings --global
و اینبار دستور tsd قسمت قبل به نحو ذیل تغییر می‌کند:
 typings install lodash --ambient --save
این مورد نیز قابل استفاده نیست؛ چون به نظر تنها مرجع lodash در حال حاضر github است و آدرس https://raw.githubusercontent.com در ایران فیلتر شده‌است:
 typings ERR! caused by Unable to connect to "https://raw.githubusercontent.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/299b5caa22876ef27dc8e9a5b7fd7bf93457b6f4/lodash/lodash-3.10.d.ts"
typings ERR! caused by connect ECONNREFUSED 10.10.34.36:443
اگر موفق به نصب این بسته شدید، اکنون پوشه‌ی جدیدی به نام typings در ریشه‌ی سایت ایجاد شده‌است. داخل این پوشه علاوه بر فایل‌های دریافت شده، دو فایل browser.d.ts و main.d.ts را نیز می‌توان مشاهده کرد. فایل browser آن مخصوص برنامه‌های سمت کلاینت است و فایل main آن جهت برنامه‌های NodeJS طراحی شده‌است (که البته در مثال ما هر دو فایل حاوی یک محتوا هستند). این فایل‌ها حاوی تعاریف reference pathهای به فایل‌های نوع‌های نصب شده هستند. بنابراین ابتدای هر فایل ts می‌توان نوشت:
 /// <reference path="./typings/main.d.ts" />
مطالب
بررسی Microsoft Anti-Cross Site Scripting Library

هنگام نمایش اطلاعات در وب باید اطلاعات خام دریافتی از کاربر را encode کرده و سپس نمایش داد تا از حملات XSS یا cross site scripting attacks در امان ماند. مثلا وبلاگی را طراحی کرده‌اید و یک نفر اطلاعات زیر را بجای توضیحات ارسال کرده است:
<SCRIPT>alert('XSS')</SCRIPT>

اگر اطلاعات به همین شکل دریافت و بدون تغییر هم نمایش داده شود، یک ضعف امنیتی برای سایت شما به‌حساب خواهد آمد. (بحث دزدیدن اطلاعات کوکی و امثال آن از این طریق با معرفی HttpOnly cookies در IE‌های جدید و فایرفاکس 3 به بعد تقریبا منتفی شده است اما می‌توانند با ارسال انبوهی اسکریپت، مشاهده صفحه را با crash‌ کردن مرورگر کاربران همراه کنند)
مایکروسافت برای این منظور Microsoft Anti-Cross Site Scripting Library را ارائه داده است. نمونه بهبود یافته HttpUtility.HtmlEncode که در فضای نام System.Web موجود است.

در اینجا قصد داریم این کتابخانه را با لیست زیر آزمایش کنیم:
http://ha.ckers.org/xss.html
در همان صفحه اگر دقت کنید، لیست حملات را به صورت یک فایل xml هم ارائه داده است:
http://ha.ckers.org/xssAttacks.xml
برای خواندن این فایل xml در دات نت روش‌های زیادی وجود دارد منجمله XML serialization .

ساختار این فایل به شکل زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<xss>
<attack>
<name>x1</name>
<code>x2</code>
<desc>x3</desc>
<label>x4</label>
<browser>x5</browser>
</attack>
.
.
.

بنابراین شیء‌ نمایانگر آن می‌تواند به صورت لیستی از کلاس زیر باشد:
    public class attack{
public string name { get; set; }
public string code { get; set; }
public string desc { get; set; }
public string label { get; set; }
public string browser { get; set; }
}

برای دریافت این لیست و بارگذاری فایل xml مربوطه با استفاده از روش XML serialization خواهیم داشت:
      
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Xml.Serialization;

public static List<attack> DeserializeFromXML(string path)
{
XmlRootAttribute root = new XmlRootAttribute("xss");
XmlSerializer deserializer =
new XmlSerializer(typeof (List<attack>),root);
using (TextReader textReader = new StreamReader(path))
{
return (List<attack>)deserializer.Deserialize(textReader);
}
}

در ادامه فرض بر این است که ارجاعی از اسمبلی AntiXssLibrary.dll به پروژه اضافه شده است، همچنین فایل xssAttacks.xml فوق نیز در کنار فایل اجرایی برنامه ، مثلا یک برنامه کنسول قرار گرفته است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Text;
using Microsoft.Security.Application;

private static void testMethod()
{
StringBuilder sb = new StringBuilder();
sb.AppendFormat("<html>{0}", Environment.NewLine);
sb.AppendFormat("<body>{0}", Environment.NewLine);

List<attack> data = XMLParser.DeserializeFromXML("xssAttacks.xml");
foreach (attack atk in data)
{
string cleanSafeHtmlInput = AntiXss.HtmlEncode(atk.code);
sb.AppendFormat("{0}<br>{1}", cleanSafeHtmlInput, Environment.NewLine);
}

sb.AppendFormat("</body>{0}", Environment.NewLine);
sb.AppendFormat("</html>");

File.WriteAllText("out.htm", sb.ToString());
}

پس از اجرای تابع فوق، خروجی ما یک فایل html خواهد بود به نام out.htm . آنرا در مرورگر خود باز کنید. بدون هیچ مشکلی باز خواهد شد و خروجی امنی را مشاهده خواهید کرد. برای مشاهده اثر واقعی این کتابخانه، قسمت AntiXss.HtmlEncode را از کد فوق حذف کنید و یکبار دیگر برنامه را اجرا کنید. اکنون فایل نهایی را در مرورگر باز کنید. با انبوهی از alert های جاوا اسکریپتی مواجه خواهید شد که اهمیت کتابخانه فوق را جهت ارائه خروجی امن در صفحات وب مشخص می‌سازد.