مطالب
ثبت جزئیات استثناهای Entity framework توسط ELMAH
در حین بروز استثناهای Entity framework، می‌توان توسط ابزارهای Logging متنوعی مانند ELMAH، جزئیات متداول آن‌ها را برای بررسی‌های آتی ذخیره کرد. اما این جزئیات فاقد SQL نهایی تولیدی و همچنین پارامترهای ورودی توسط کاربر یا تنظیم شده توسط برنامه هستند. برای اینکه بتوان این جزئیات را نیز ثبت کرد، می‌توان یک IDbCommandInterceptor جدید را طراحی کرد.


کلاس EfExceptionsInterceptor

در اینجا نمونه‌ای از یک پیاده سازی اینترفیس IDbCommandInterceptor را مشاهده می‌کنید. همچنین طراحی یک متد عمومی که می‌تواند به جزئیات SQL نهایی و پارامترهای آن دسترسی داشته باشد، در اینترفیس IEfExceptionsLogger ذکر شده‌است.
public interface IEfExceptionsLogger
{
    void LogException<TResult>(DbCommand command,
        DbCommandInterceptionContext<TResult> interceptionContext);
}

using System.Data.Common;
using System.Data.Entity.Infrastructure.Interception;
 
namespace ElmahEFLogger
{
    public class EfExceptionsInterceptor : IDbCommandInterceptor
    {
        private readonly IEfExceptionsLogger _efExceptionsLogger;
 
        public EfExceptionsInterceptor(IEfExceptionsLogger efExceptionsLogger)
        {
            _efExceptionsLogger = efExceptionsLogger;
        }
 
        public void NonQueryExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
            _efExceptionsLogger.LogException(command, interceptionContext);
        }
 
        public void NonQueryExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
            _efExceptionsLogger.LogException(command, interceptionContext);
        }
 
        public void ReaderExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
            _efExceptionsLogger.LogException(command, interceptionContext);
        }
 
        public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
            _efExceptionsLogger.LogException(command, interceptionContext);
        }
 
        public void ScalarExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
            _efExceptionsLogger.LogException(command, interceptionContext);
        }
 
        public void ScalarExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
            _efExceptionsLogger.LogException(command, interceptionContext);
        }
    }
}


تهیه یک پیاده سازی سفارشی از IEfExceptionsLogger توسط ELMAH

اکنون که ساختار کلی IDbCommandInterceptor سفارشی برنامه مشخص شد، می‌توان پیاده سازی خاصی از آن‌را جهت استفاده از ELMAH به نحو ذیل ارائه داد:
using System;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity.Infrastructure.Interception;
using Elmah;
 
namespace ElmahEFLogger.CustomElmahLogger
{
    public class ElmahEfExceptionsLogger : IEfExceptionsLogger
    {
        /// <summary>
        /// Manually log errors using ELMAH
        /// </summary>
        public void LogException<TResult>(DbCommand command,
            DbCommandInterceptionContext<TResult> interceptionContext)
        {
            var ex = interceptionContext.OriginalException;
            if (ex == null)
                return;
 
            var sqlData = CommandDumper.LogSqlAndParameters(command, interceptionContext);
            var contextualMessage = string.Format("{0}{1}OriginalException:{1}{2} {1}", sqlData, Environment.NewLine, ex);
 
 
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(contextualMessage))
            {
                ex = new Exception(contextualMessage, new ElmahEfInterceptorException(ex.Message));
            }
 
            try
            {
                ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
            }
            catch
            {
                ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex));
            }
        }
    }
}
در اینجا شیء Command به همراه SQL نهایی تولید و پارامترهای مرتبط است. همچنین interceptionContext.OriginalException جزئیات عمومی استثنای رخ داده را به همراه دارد. می‌توان این اطلاعات را پس از اندکی نظم بخشیدن، به متد Raise مربوط به ELMAH ارسال کرد تا جزئیات بیشتری از استثنای رخ داده شده، در لاگ‌های آن ظاهر شوند.


استفاده از ElmahEfExceptionsLogger جهت طراحی یک Interceptor عمومی

   public class ElmahEfInterceptor : EfExceptionsInterceptor
    {
        public ElmahEfInterceptor()
            : base(new ElmahEfExceptionsLogger())
        { }
    }
برای استفاده از ElmahEfExceptionsLogger و تهیه یک Interceptor عمومی، می‌توان با ارث بری از کلاس Interceptor ابتدای بحث شروع کرد و وهله‌ای از ElmahEfExceptionsLogger را به سازنده‌ی آن تزریق نمود (یکی از چندین روش ممکن). سپس برای استفاده از آن کافی است به ابتدای متد Application_Start فایل Global.asax.cs مراجعه و در ادامه سطر ذیل را اضافه نمود:
 DbInterception.Add(new ElmahEfInterceptor());

پس از آن جزئیات کلیه استثناهای EF در لاگ‌های نهایی ELMAH به نحو ذیل ظاهر خواهند شد:




کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
ElmahEFLogger
نظرات مطالب
MVVM و الگوی ViewModel Locator
سورس ASP.NET MVC‌ در سایت کدپلکس در دسترس هست. این مورد و نحوه طراحی باز آن، تابحال یک مزیت منحصربفردی رو به همراه داشته که میشه گفته بی سابقه هست:
چندین فریم ورک MVC جدید توسط برنامه نویس‌های مستقل برای ASP.NET طراحی شده.
مثلا:
FubuMVC
Nancy
Bistro MVC
OpenRasta
و ...

در کل این‌ها هم می‌تونه ایده‌ای باشه برای کسانی که نمی‌خواهند در چارچوب‌های بسته مایکروسافت کار کنند و علاقمند هستند کنترل بیشتری روی محصول نهایی داشته باشند.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
در مورد «امکانات توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core» پیشتر بحث شد. همچنین «نحوه‌ی تعریف Context، تزریق سرویس‌های EF Core و تنظیمات رشته‌ی اتصالی آن» را نیز بررسی کردیم. به علاوه مباحث «به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی» و «انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» نیز مرور شدند. بنابراین در این قسمت برای لایه بندی برنامه‌های EF Core، صرفا یک مثال را مرور خواهیم کرد که این قسمت‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد و عملا نکته‌ی اضافه‌تری را ندارد.


تزریق مستقیم کلاس Context برنامه، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد!

در همان قسمت اول سری شروع به کار با EF Core 1.0، مشاهده کردیم که پس از انجام تنظیمات اولیه‌ی آن در کلاس آغازین برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{    
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
Context برنامه را در تمام قسمت‌های آن می‌توان تزریق کرد و کار می‌کند:
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
این روشی است که در بسیاری از مثال‌های گوشه و کنار اینترنت قابل مشاهده‌است. یا کلاس Context را مستقیما در سازنده‌ی کنترلرها تزریق می‌کنند و از آن استفاده می‌کنند (روش فوق) و یا لایه‌ی سرویسی را ایجاد کرده و مجددا همین تزریق مستقیم را در آنجا انجام می‌دهند و سپس اینترفیس‌های آن سرویس را در کنترلرهای برنامه تزریق کرده و استفاده می‌کنند. به این نوع تزریق وابستگی‌ها، تزریق concrete types و یا concrete classes می‌گویند.
مشکلاتی را که تزریق مستقیم کلاس‌ها و نوع‌ها به همراه دارند به شرح زیر است:
- اگر نام این کلاس تغییر کند، باید این نام، در تمام کلاس‌هایی که به صورت مستقیم از آن استفاده می‌کنند نیز تغییر داده شود.
- اگر سازنده‌ای به آن اضافه شد و یا امضای سازنده‌ی موجود آن، تغییر کرد، باید نحوه‌ی وهله سازی این کلاس را در تمام کلاس‌های وابسته نیز اصلاح کرد.
- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از تزریق وابستگی‌ها، بالابردن قابلیت تست پذیری برنامه است. زمانیکه از اینترفیس‌ها استفاده می‌شود، می‌توان در مورد نحوه‌ی تقلید (mocking) رفتار کلاسی خاص، مستقلا تصمیم گیری کرد. اما هنگامیکه یک کلاس را به همان شکل اولیه‌ی آن تزریق می‌کنیم، به این معنا است که همواره دقیقا همین پیاده سازی خاص مدنظر ما است و این مساله، نوشتن آزمون‌های واحد را با مشکل کردن mocking آن‌ها، گاهی از اوقات غیرممکن می‌کند. هرچند تعدادی از فریم ورک‌های پیشرفته‌ی mocking گاهی از اوقات امکان تقلید رفتار کلاس‌ها و نوع‌ها را نیز فراهم می‌کنند، اما با این شرط که تمام خواص و متدهای آن‌ها را virtual تعریف کنید؛ تا بتوانند متدهای اصلی را با نمونه‌های مدنظر شما بازنویسی (override) کنند.

به همین جهت در ادامه، به همان طراحی EF Code First #12 با نوشتن اینترفیس IUnitOfWork خواهیم رسید. یعنی کلاس Context برنامه را با این اینترفیس نشانه گذاری می‌کنیم (در انتهای لیست تمام اینترفیس‌های دیگری که ممکن است در اینجا ذکر شده باشند):
 public class ApplicationDbContext :  IUnitOfWork
و سپس اینترفیس IUnitOfWork را به لایه سرویس برنامه و یا هر لایه‌ی دیگری که به Context آن نیاز دارد، تزریق خواهیم کرد.


طراحی اینترفیس IUnitOfWork

برای اینکه دیگر با کلاس ApplicationDbContext مستقیما کار نکرده و وابستگی به آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه پخش نکنیم، اینترفیسی را ایجاد می‌کنیم که تنها قسمت‌های مشخصی از DbContext را عمومی کند:
public interface IUnitOfWork : IDisposable
{
    DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
 
    void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
    void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
 
    EntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
    void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
 
    void ExecuteSqlCommand(string query);
    void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters);
 
    int SaveAllChanges();
    Task<int> SaveAllChangesAsync();
}
توضیحات
- در این طراحی شاید عنوان کنید که DbSet، اینترفیس نیست. تعریف DbSet در EF Core به صورت زیر است و در حقیقت همانند اینترفیس‌ها یک abstraction به حساب می‌آید:
 public abstract class DbSet<TEntity> : IQueryable<TEntity>, IEnumerable<TEntity>, IEnumerable, IQueryable, IAsyncEnumerableAccessor<TEntity>, IInfrastructure<IServiceProvider> where TEntity : class
علت اینکه در پروژه‌های بزرگی مانند EF، تمایل زیادی به استفاده‌ی از کلاس‌های abstract وجود دارد (بجای اینترفیس‌ها) این است که اگر این نوع پرکاربرد را به صورت اینترفیس تعریف کنند، با تغییر متدی در آن، باید تمام کدهای خود را به اجبار بازنویسی کنید. اما در حالت استفاده‌ی از کلاس‌های abstract، می‌توان پیاده سازی پیش فرضی را برای متدهایی که قرار است در آینده اضافه شوند، ارائه داد (یکی از تفاوت‌های مهم آن‌ها با اینترفیس‌ها)، بدون اینکه تمام استفاده کنندگان از این کتابخانه، با ارتقاء نگارش EF خود، دیگر نتوانند برنامه‌ی خود را کامپایل کنند.
- این اینترفیس به عمد به صورت IDisposable تعریف شده‌است. این مساله به IoC Containers کمک خواهد کرد که بتوانند پاکسازی خودکار نوع‌های IDisposable را در انتهای هر درخواست انجام دهند و برنامه مشکلی نشتی حافظه را پیدا نکند.
- اصل کار این اینترفیس، تعریف DbSet و متدهای SaveChanges است. سایر متدهایی را که مشاهده می‌کنید، صرفا جهت بیان اینکه چگونه می‌توان قابلیتی از DbContext را بدون عمومی کردن خود کلاس DbContext، در کلاس‌هایی که از اینترفیس IUnitOfWork استفاده می‌کنند، میسر کرد.

پس از اینکه این اینترفیس تعریف شد، اعمال آن به کلاس Context برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
{
    private readonly IConfigurationRoot _configuration;
 
    public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
    {
        _configuration = configuration;
    }
 
    //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    //{
    //}
 
    public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }

 
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        optionsBuilder.UseSqlServer(
            _configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]
            , serverDbContextOptionsBuilder =>
             {
                 var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                 serverDbContextOptionsBuilder.CommandTimeout(minutes);
             }
            );
    }
 
    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
 
        base.OnModelCreating(modelBuilder);
    }
 
    public void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().AddRange(entities);
    }
 
    public void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().RemoveRange(entities);
    }
 
    public void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
    {
        base.Entry(entity).State = EntityState.Modified; // Or use ---> this.Update(entity);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query, parameters);
    }
 
    public int SaveAllChanges()
    {
        return base.SaveChanges();
    }
 
    public Task<int> SaveAllChangesAsync()
    {
        return base.SaveChangesAsync();
    }
}
در ابتدا اینترفیس IUnitOfWork به کلاس Context برنامه اعمال شده‌است:
 public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
و سپس متدهای آن منهای پیاده سازی اینترفیس IDisposable اعمالی به IUnitOfWork :
 public interface IUnitOfWork : IDisposable
پیاده سازی شده‌اند. علت اینجا است که چون کلاس پایه DbContext از همین اینترفیس مشتق می‌شود، دیگر نیاز به پیاده سازی اینترفیس IDisposable نیست.
در مورد تزریق IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس Context برنامه، در مطلب اول این سری در قسمت «یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه» پیشتر بحث شده‌است.


ثبت تنظیمات تزریق وابستگی‌های IUnitOfWork

پس از تعریف و پیاده سازی اینترفیس IUnitOfWork، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
در اینجا هم ApplicationDbContext و هم IUnitOfWork با طول عمر Scoped به تنظیمات IoC Container مربوط به ASP.NET Core اضافه شده‌اند. به این ترتیب هر زمانیکه وهله‌ای از نوع IUnitOfWork درخواست شود، تنها یک وهله از ApplicationDbContext در طول درخواست وب جاری، در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد و همچنین مدیریت Dispose این وهله‌ها نیز خودکار است. به همین جهت اینترفیس IUnitOfWork را با IDisposable علامتگذاری کردیم.


استفاده از IUnitOfWork در لایه سرویس‌های برنامه

اکنون لایه سرویس برنامه و فایل project.json آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
{
  "version": "1.0.0-*",
 
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.DataLayer": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    },
 
  "frameworks": {
    "netstandard1.6": {
      "imports": "dnxcore50"
    }
  }
}
در اینجا ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجودیت‌ها و DataLayer برنامه مشاهده می‌کنید. در مورد این اسمبلی‌ها در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» پیشتر بحث شد.
پس از تنظیم وابستگی‌های این اسمبلی، اکنون یک کلاس نمونه از لایه سرویس برنامه، به شکل زیر خواهد بود: 
namespace Core1RtmEmptyTest.Services
{
    public interface IBlogService
    {
        IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage);
    }
 
    public class BlogService : IBlogService
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly DbSet<Blog> _blogs;
 
        public BlogService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _blogs = _uow.Set<Blog>();
        }
 
        public IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _blogs
                        .AsNoTracking()
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
    }
}
در اینجا اکنون می‌توان IUnitOfWork را به سازنده‌ی کلاس سرویس Blog تنظیم کرد و سپس به نحو متداولی از امکانات EF Core استفاده نمود.


استفاده از امکانات لایه سرویس برنامه، در دیگر لایه‌های آن

خروجی لایه سرویس، توسط اینترفیس‌هایی مانند IBlogService در قسمت‌های دیگر برنامه قابل استفاده و دسترسی می‌شود.
به همین جهت نیاز است مشخص کنیم، این اینترفیس را کدام کلاس ویژه قرار است پیاده سازی کند. برای این منظور همانند قبل در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه این تنظیم را اضافه خواهیم کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
  services.AddScoped<IBlogService, BlogService>();
پس از آن، امضای سازنده‌ی کلاس کنترلری که در ابتدای بحث عنوان شد، به شکل زیر تغییر پیدا می‌کند:
public class TestDBController : Controller
{
    private readonly IBlogService _blogService;
    private readonly IUnitOfWork _uow;
 
    public TestDBController(IBlogService blogService, IUnitOfWork uow)
    {
        _blogService = blogService;
        _uow = uow;
    }
در اینجا کنترلر برنامه تنها با اینترفیس‌های IUnitOfWork و IBlogService کار می‌کند و دیگر ارجاع مستقیمی را به کلاس ApplicationDbContext ندارد.
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 2 - ثبت اولین سرویس
یک پروژه‌ی ASP.NET Core را با قرار دادن نسخه‌ی NET Core. بر روی 3.1 و با استفاده از قالب Model View Controller ایجاد کنید. در اینجا نام پروژه را AspNetCoreDependencyInjection گذاشته‌ام. حالا در  پوشه‌ی Models، فایلی را با نام HomeViewModel.cs با محتویاتی به صورت زیر اضافه کنید:
public class HomeViewModel
{
     public string Id { get; set; }
     public string Message { get; set; }
     public DateTime DateTime { get; set; }
}

اکنون به پوشه‌ی Views بروید و فایل Index.cshtml را به این صورت تغییر دهید:

@model AspNetCoreDependencyInjection.Models.HomeViewModel
@{
ViewData["Title"] = "Home";
}

<div>
<div>
<div>
<p>
<b>Id : </b><span>@Model.Id</span> <br />
<b>Date And Time : </b><span> @Model.DateTime </span> <br/>
<b>Message : </b><span>@Model.Message</span>
</p>
</div>
</div>
</div>
و فایل MessageServiceA.cs را به پروژه اضافه کنید:
using AspNetCoreDependencyInjection.Services;

namespace AspNetCoreDependencyInjection.ServicesImplentaions
{
    public class MessageServiceAA 
    {
        public string Message()
        {
            return "A message from MessageServiceAA";
        }
    }
}
و همچنین فایل GuidHelper.cs را نیز اضافه می‌کنیم:
namespace AspNetCoreDependencyInjection.Helpers
{
    public class GuidProvider
    {
        private readonly Guid _serviceGuid;

        public GuidProvider()
        {
            _serviceGuid = Guid.NewGuid();
        }

        public Guid GetNewGuid() => Guid.NewGuid();

        public string GetGuidAsFormatedString(string prefix = "") => getFormatedGuid(_serviceGuid, prefix);

        private string getFormatedGuid(Guid guid, string prefix = "")
        {
            var guidString = guid.GetHashCode().ToString("x");
            if (string.IsNullOrEmpty(prefix) == false)
                guidString = new StringBuilder($"{prefix}-").Append(guidString).ToString();
            return guidString;
        }
    }
}

حالا درون کنترل HomeController، این تغییرات را انجام می‌دهیم:

private readonly ILogger<HomeController> _logger;
private readonly MessageServiceAA _messageService;
private readonly GuidProvider _ guidProvider;

public HomeController(ILogger<HomeController> logger)
{
            _logger = logger;
            _messageService = new MessageServiceAA();
            _guidProvider = new GuidProvider();
}

public IActionResult Index()
{
            var model = new HomeViewModel()
            {
                Id = _ guidProvider.GetGuidAsFormatedString(),
                Message = _messageService.Message(),
                DateTime = DateTime.Now,
            };
            return View(model);
}

همانطور که می‌بینید، در کد بالا، کنترلر HomeController، به دو شیء از کلاس‌ها و یا سرویس‌های GuidProvider و MessageServiceAA به صورت مستقیم وابسته شده‌است و با هر تغییری در هر کدام از این سرویسها، باید دوباره کامپایل شود. علاوه بر این اگر بخواهیم پیاده سازی‌های مختلفی را برای هر کدام از این موارد، ارائه دهیم، به مشکل بر می‌خوریم. خب بیاید تغییراتی را در کد بالا بدهیم تا مشکلات ذکر شده را حل کنیم.

برای این منظور پوشه‌ای را به نام Services می‌سازیم و اینترفیسی را به نام IMessageBrokerA ایجاد می‌کنیم و سپس کاری می‌کنیم که MessageServiceAA از این اینترفیس ارث بری کند:

namespace AspNetCoreDependencyInjection.Services
{
    public interface IMessageServiceA
    {
        string Message();
    }
}

و حالا می‌خواهیم با استفاده از تزریق وابستگی، وابستگی کنترلر HomeController را از کلاس MessageBrokerAA لغو کرده و آن را به اینترفیس IMessageBrokerA (انتزاع) وابسته کنیم. در اینجا ما از تکنیک تزریق درون سازنده یا Constructor Injection استفاده می‌کنیم.


تزریق درون سازنده

در این تکنیک، ما لیستی از وابستگی‌های مورد نیاز را به عنوان پارامترهای ورودی سازنده‌ی کلاس، تعریف می‌کنیم:
private readonly ILogger<HomeController> _logger;
private readonly IMessageServiceA _messageService;
private readonly GuidProvider _guidHelper;
public HomeController(ILogger<HomeController> logger , IMessageServiceA messageService)
{
        _logger = logger;
        _messageService = messageService;
        _messageService = new MessageServiceAA();
        _guidHelper = new GuidProvider();
}
و حالا اگر برنامه را اجرا کنیم، با خطایی روبه رو می‌شویم که در آن می‌گوید امکان واکشی (Resolve) سرویس‌های مورد نظر وجود ندارد. این خطا به دلیل ثبت نشدن اینترفیس IMessageServiceA و پیاده سازی آن، درون Microsoft Dependency Injection Container است   DI Container‌ها معمولا باید در زمان شروع برنامه، پیکربندی و مقدار دهی شودند، تا در ادامه‌ی چرخه‌ی حیات برنامه، بتوانند سرویس‌ها و اشیاء مورد نیاز را به کلاس‌هایی که نیاز دارند، واکشی و تزریق کنند. اولین مرحله از کار با DI Container‌ها، ثبت کردن سرویس‌ها درون آنهاست.
در ASP.NET Core از IServiceCollection برای ثبت کردن سرویس‌های برنامه‌ی خودمان استفاده می‌کنیم. تمامی سرویس‌هایی را که انتظار داریم توسط DI Container به کلاس‌هایی تزریق شوند، باید درون IServiceCollection ثبت گردند. تمام سرویس‌هایی که به وسیله‌ی IServiceCollection ثبت شده‌اند، پس از ساخته شدن، توسط اینترفیس IServiceProvider قابل واکشی هستند.

بنابراین دو اینترفیس حیاتی برای کار کرد صحیح Microsoft Dependency Injection Container درون ASP.NET Core وجود دارند:
  • IServiceCollection : برای ثبت سرویس‌ها
  • IServiceProvider : برای واکشی سرویس‌ها

در ASP.NET Core معمول‌ترین مکان برای ثبت کردن سرویس‌ها درون Container، به صورت پیش فرض درون کلاس Startup و درون متد ConfigureServices انجام می‌گیرد.
به صورت پیش فرض کلاس Startup دو متد دارد:
  • ConfigureServices : برای پیکربندی و ثبت سرویس‌های درونی DI Container استفاده می‌شود.
  • Configure : برای تنظیمات pipeline میان افزارها ( Middlewares ) بکار می‌رود.

در اینجا پیاده سازی پیش فرض کلاس Startup را می‌بینیم که البته کدهای درون متد Configure را برای درگیر نکردن ذهن شما، مخفی کرده‌ایم: 
public class Startup
    {
        public Startup(IConfiguration configuration)
        {
            Configuration = configuration;
        }

        public IConfiguration Configuration { get; }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            //  کدها جهت خوانایی بیشتر مخفی شده اند
        }
    }

همانطورکه می‌بینید، متد ConfigureService پارامتر IServiceCollection را می‌گیرد که به وسیله‌ی WebHost در زمان اجرای برنامه، مقدار دهی می‌شود.

تعداد زیادی Extension method برای IServiceCollection وجود دارند که برای پشتیبانی از ثبت کردن سرویس‌های مختلف در سناریوهای گوناگون به کار می‌روند. در اینجا ما از نسخه‌ی 3.1 چارچوب ASP.NET Core استفاده می‌کنیم. برای همین هم برای ثبت سرویس‌های پیش فرض فریمورک MVC از متد توسعه‌ی services.AddControllersWithViews()    استفاده می‌کنیم.  متد توسعه‌ی AddControllersWithViews() سرویس‌هایی را که معمولا در فریم ورک MVC استفاده می‌شوند، درون IServiceCollection ثبت می‌کند. در نسخه‌های قبلی چارچوب ASP.NET Core،  مانند نسخه‌های 2.1 و 2.2 برای این کار از متد توسعه‌ی AddMvc() استفاده می‌شد.

در Microsoft Dependency Injection Container ، معمولا  ترتیب ثبت سرویس‌ها مهم نیست.

خب، اولین سرویس اختصاصی برنامه‌ی خودمان را با چرخه‌ی حیات Transient و زیر سرویس پیشین، به شکل زیر ثبت می‌کنیم :

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews();
            services.AddTransient<IMessageServiceA, MessageServiceAA>();
        }
همانطور که می‌بینید، در اینجا ما از متد AddTransient() استفاده کرده‌ایم. متد AddTransient() درون فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection قرار دارد. این متد Overload ‌های گوناگونی دارد و ما از نوعی از آن استفاده کرده‌ایم که دو نوع generic را می‌پذیرد و تعریف آن به صورت زیر است: 
public static IServiceCollection AddTransient<TService, TImplementation>(this IServiceCollection services)
در اینجا TService ، اینترفیس سرویس ماست. این نوع، همان نوعی است که کلاس‌های ما می‌توانند به آن وابسته باشند. پارامتر دوم، از نوع TImplemention است که پیاده سازی مورد نظر برای TService را ثبت می‌کند. TImplmention   نوعی است که Container در زمان واکشی و تزریق TService از آن نمونه سازی کرده و به کلاس مورد نظر تزریق می‌کند.

در اینجا وقتی ما برای IMessageServiceA ، پیاده سازی MessageServiceA را ثبت می‌کنیم، از این به بعد DI Container، هر زمانیکه در لیست پارامترهای سازنده‌ی یک کلاس، IMessageServiceA را مشاهده کند، بررسی می‌کند که چه کلاسی به عنوانی پیاده سازی این اینترفیس ثبت شده‌است، سپس از آن نمونه سازی می‌کند و درون سازنده‌ی مورد نظر تزریق می‌کند. خب، حالا برنامه را دوباره اجرا کنید؛ می‌بینید که برنامه اجرا می‌شود.

 
در ادامه ابتدا در مورد روش‌های مختلف ثبت سرویس‌ها و بعد روش‌های واکشی سرویس‌ها را بررسی می‌کنیم.
نظرات مطالب
پیاده سازی اسکرام با شیرپوینت
نه آنچنان. پایه کار همان است. برنامه نویسی شیرپوینت بیشتر مبتنی است بر ASP.NET Webforms و Work flow foundation و نگارش جدید آن WCF هم دارد.
و در کل شرکتی که می‌خواهد از SharePoint درست استفاده کند باید متخصص‌هایی با این توانایی‌ها داشته باشد:
- توانایی راه اندازی دومین ویندوز سرور
- توانایی راه اندازی Exchange server
- توانایی راه اندازی SQL Server
- آشنایی کامل با IIS
- تسلط کامل به برنامه نویسی ASP.NET و وب پارت نویسی.
- آشنایی با برنامه نویسی Workflow foundation

به نظر من مایکروسافت بسیاری از کتابخانه‌هایی را که به دات نت فریم ورک اضافه کرده فقط و فقط به خاطر SharePoint بوده نمونه‌اش همین Workflow foundation . من کمتر دیدم از این مورد خارج از SharePoint استفاده شود. یا اگر دقت کرده باشید ASP.NET 2.0 وب پارت هم دارد ولی باز هم ... کاربردش جای دیگری است.
یا در SQL Server 2008 یک سری از قابلیت‌های file stream ایی که اضافه شده فقط به خاطر مدیریت ساده‌تر و بهینه‌تر حجم بالای دیتابیس شیرپوینت در نگارش 2010 آن بوده که همه چیز داخل آن ذخیره می‌شود.
مطالب
باگ امنیتی در ASP.NET و نحوه‌ی رفع آن

بعد از مدت‌ها بالاخره یک باگ امنیتی در ASP.NET کشف شده! البته این "بعد از مدت‌هایی" که عنوان شد بر اساس آمار است که در سایت بی‌طرف Secunia قابل بررسی و مشاهده است (و اگر از یک سری کامپوننت و برنامه‌های جانبی سایر برنامه نویس‌ها صرفنظر کنیم، انصافا ضریب امنیتی بالایی را ارائه داده):

البته این مورد جدید هم مرتبط با خود ASP.NET نیست؛ بلکه مرتبط است با نحوه‌ی پیاده سازی الگوریتم AES در دات نت فریم ورک (Padding Oracle / AES cookie encryption vulnerability).
توضیحات بیشتر در سایت Scottgu


خلاصه این توضیحات:
همانطور که هزاران بار به برنامه نویسان ASP.NET (و SharePoint) گوشزد شده است، لطفا صفحه‌ی نمایش خطاهای سفارشی سایت را (customErrors) در web.config برنامه on کنید. این خطای امنیتی موجود در پیاده سازی الگوریتم AES نیاز به سعی و خطاهای زیاد روی سایت و بررسی پاسخ‌های داده شده یا ریزخطاهای منتشر شده دارد. اگر صفحه‌ی خطای سفارشی سایت شما تنظیم شده و روشن است، خطری سایت شما را تهدید نمی‌کند؛ زیرا شخص مهاجم هیچ خروجی خطایی را جهت بررسی مشاهده نخواهد کرد.


مطالب
خواندنی‌های 21 فروردین

Velocity راه حل جامع caching مایکروسافت برای ASP.Net است که جزئی از دات نت فریم ورک 4 خواهد بود.


پروژه سورس بازی است که از بسیاری از ماژول‌های جدید دات نت فریم ورک استفاده می‌کند و نکته‌ی جالب نگارش جدید آن مهاجرت از MS Ajax به jQuery Ajax است (قسمت اجکس آن کلا از صفر بر اساس jQuery بازنویسی شده است).

  • چک لیستی که پیش از برپایی یک وب سایت باید بررسی شود.
البته این چک لیست عمومی است و صرفنظر از تکنولوژی بکار گرفته شده در مورد تمامی سایت‌ها صادق است.

ExtJs هم یک دیگر از فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی است که با jQuery قابل قیاس است.

  • دمویی در مورد ویندوز Azure و سرویس‌های مبتنی بر آن

مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دهم - کار با فرم‌ها - قسمت اول
هر برنامه‌ی وبی، نیاز به کار با فرم‌های وب را دارد و به همین جهت، AngularJS 2.0 به همراه دو نوع از فرم‌ها است: فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها و فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها.
کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها ساده‌تر است؛ اما کنترل کمتری را بر روی مباحث اعتبارسنجی داده‌های ورودی توسط کاربر، در اختیار ما قرار می‌دهند. اما فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها هر چند به همراه اندکی کدنویسی بیشتر هستند، اما کنترل کاملی را جهت اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران، ارائه می‌دهند. در این قسمت فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها (Template-driven forms) را بررسی می‌کنیم.


ساخت فرم مبتنی بر قالب‌های ثبت یک محصول جدید

در ادامه‌ی مثال این سری، می‌خواهیم به کاربران، امکان ثبت اطلاعات یک محصول جدید را نیز بدهیم. به همین جهت فایل‌های جدید product-form.component.ts و product-form.component.html را به پوشه‌ی App\products برنامه اضافه می‌کنیم (جهت تعریف کامپوننت فرم جدید به همراه قالب HTML آن).
الف) محتوای کامل product-form.component.html
<form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
    <div class="panel panel-default">
        <div class="panel-heading">
            <h3 class="panel-title">
                Add Product
            </h3>
        </div>
        <div class="panel-body form-horizontal">
            <div class="form-group">
                <label for="productName" class="col col-md-2 control-label">Name</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productName" id="productName" required
                           #productName="ngForm"
                           (change)="log(productName)"
                           minlength="3"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productName"/>
                    <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.required">
                            Name is required.
                        </label>
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
                            Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.
                        </label>
                    </div>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="productCode" class="col col-md-2 control-label">Code</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productCode" id="productCode" required
                           #productCode="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productCode"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="productCode.touched && !productCode.valid">
                        Code is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="releaseDate" class="col col-md-2 control-label">Release Date</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="releaseDate" id="releaseDate" required
                           #releaseDate="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.releaseDate"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="releaseDate.touched && !releaseDate.valid">
                        Release Date is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="price" class="col col-md-2 control-label">Price</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="price" id="price" required
                           #price="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.price"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="price.touched && !price.valid">
                        Price is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <textarea ngControl="description" id="description" required
                              #description="ngForm"
                              rows="10" type="text" class="form-control"
                              [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
                    <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
                        Description is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="imageUrl" class="col col-md-2 control-label">Image</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="imageUrl" id="imageUrl" required
                           #imageUrl="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.imageUrl"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="imageUrl.touched && !imageUrl.valid">
                        Image is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
        </div>
        <footer class="panel-footer">
            <button [disabled]="!f.valid"
                    type="submit" class="btn btn-primary">
                Submit
            </button>
        </footer>
    </div>
</form>

ب) محتوای کامل product-form.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';
import { Router } from 'angular2/router';
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
    //selector: 'product-form',
    templateUrl: 'app/products/product-form.component.html'
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    log(productName): void {
        console.log(productName);
    }
 
    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}

اکنون ریز جزئیات و تغییرات این دو فایل را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.

تا اینجا در فایل product-form.component.html یک فرم ساده‌ی HTML ایی مبتنی بر بوت استرپ 3 را تهیه کرده‌ایم. نکات ابتدایی آن، دقیقا مطابق است با مستندات بوت استرپ 3؛ از لحاظ تعریف form-horizontal و سپس ایجاد یک div با کلاس form-group و قرار دادن المان‌هایی با کلاس‌های form-control در آن. همچنین برچسب‌های تعریف شده‌ی با ویژگی for، در این المان‌ها، جهت بالارفتن دسترسی پذیری به عناصر فرم، اضافه شده‌اند. این مراحل در مورد تمام فرم‌های استاندارد وب صادق هستند و نکته‌ی جدیدی ندارند.

در ادامه تعاریف AngularJS 2.0 را به این فرم اضافه کرد‌ه‌ایم. در اینجا هر کدام از المان‌های ورودی، تبدیل به Controlهای AngularJS 2.0 شده‌اند. کلاس Control، خواص ویژه‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای مثال value یا مقدار این المان چیست؟ وضعیت touched و untouched آن چیست؟ (آیا کاربر فوکوس را به آن منتقل کرده‌است یا خیر؟) آیا dirty است؟ (مقدار آن تغییر کرده‌است؟) و یا شاید هم pristine است؟ (مقدار آن تغییری نکرده‌است). علاوه بر این‌ها دارای خاصیت valid نیز می‌باشد (آیا اعتبارسنجی آن موفقیت آمیز است؟)؛ به همراه خاصیت errors که مشکلات اعتبارسنجی موجود را باز می‌گرداند.
<div class="form-group">
    <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
    <div class="controls col col-md-10">
        <textarea ngControl="description" id="description" required
                  #description="ngForm"
                  rows="10" type="text" class="form-control"
                  [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
        <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
            Description is required.
        </label>
    </div>
</div>
در اینجا کلاس مفید دیگری به نام ControlGroup نیز درنظر گرفته شده‌است. برای مثال هر فرم، یک ControlGroup است (گروهی متشکل از کنترل‌ها، در صفحه). البته می‌توان یک فرم بزرگ را به چندین ControlGroup نیز تقسیم کرد. تمام خواصی که برای کلاس Control ذکر شدند، در مورد کلاس ControlGroup نیز صادق هستند. با این تفاوت که این‌بار اگر به خاصیت valid آن مراجعه کردیم، یعنی تمام کنترل‌های قرار گرفته‌ی در آن گروه معتبر هستند و نه صرفا یک تک کنترل خاص. به همین ترتیب خاصیت errors نیز تمام خطاهای اعتبارسنجی یک گروه را باز می‌گرداند.
هر دو کلاس Control و ControlGroup از کلاس پایه‌ای به نام AbstractControl مشتق شده‌اند و این کلاس پایه است که خواص مشترک یاد شده را به همراه دارد.

بنابراین برای کار ساده‌تر با یک فرم AngularJS 2.0، کل فرم را تبدیل به یک ControlGroup کرده و سپس هر کدام از المان‌های ورودی را تبدیل به یک Control مجزا می‌کنیم. کار برقراری این ارتباط، با استفاده از دایرکتیو ویژه‌ای به نام ngControl انجام می‌شود. بنابراین دایرکتیو ngControl، با نامی دلخواه و معین، به تمام المان‌های ورودی، انتساب داده شده‌است.
هرچند در این مثال نام ngControl‌ها با مقدار id هر کنترل یکسان درنظر گرفته شده‌است، اما ارتباطی بین این دو نیست. مقدار id جهت استفاده‌ی در DOM کاربرد دارد و مقدار ngControl توسط AngularJS 2.0 استفاده می‌شود. جهت رسیدن به کدهایی یکدست، بهتر است این نام‌ها را یکسان درنظر گرفت؛ اما هیچ الزامی هم ندارد.

برای بررسی جزئیات این اشیاء کنترل، در المان productName، یک متغیر محلی را به نام productName# تعریف کرده‌ایم و آن‌را به دایرکتیو ngControl انتساب داده‌ایم. این انتساب توسط ngForm انجام شده‌است. زمانیکه AngularJS 2.0 یک متغیر محلی تنظیم شده‌ی به ngForm را مشاهده می‌کند، آن‌را به صورت خودکار به ngControl همان المان ورودی متصل می‌کند. سپس این متغیر محلی را به متد log ارسال کرده‌ایم. این متد در کلاس کامپوننت جاری تعریف شده‌است و کار آن نمایش شیء Control جاری در کنسول developer tools مرورگر است.
<input ngControl="productName" id="productName" required
       #productName="ngForm"
       (change)="log(productName)"
       minlength="3"
       type="text" class="form-control"
       [(ngModel)]="productModel.productName"/>


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، عناصر یک شیء Control، در کنسول نمایش داده شده‌اند و در اینجا بهتر می‌توان خواصی مانند valid و امثال آن‌را که به همراه این کنترل وجود دارند، مشاهده کرد. برای مثال خاصیت dirty آن true است چون مقدار آن المان ورودی، تغییر کرده‌است.

بنابراین تا اینجا با استفاده از دایرکتیو ngControl، یک المان ورودی را به یک شیء Control متصل کردیم. همچنین نحوه‌ی تعریف یک متغیر محلی را در المانی و سپس ارسال آن را به کلاس متناظر با کامپوننت فرم، نیز بررسی کردیم.


افزودن اعتبارسنجی به فرم ثبت محصولات

به کنترل‌هایی که به صورت فوق توسط ngControl ایجاد می‌شوند، اصطلاحا implicitly created controls می‌گویند؛ یا به عبارتی ایجاد آن‌ها به صورت «ضمنی» توسط AngularJS 2.0 انجام می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق نیز مشاهده کردید. این نوع کنترل‌های ضمنی، امکانات اعتبارسنجی محدودی را در اختیار دارند؛ که تنها سه مورد هستند:
الف) required
ب) minlength
ج) maxlength

این‌ها ویژگی‌های استاندارد اعتبارسنجی HTML 5 نیز هستند. نمونه‌ای از اعمال این موارد را با افزودن ویژگی required، به المان‌های فرم ثبت محصولات فوق، مشاهده می‌کنید.
سپس نیاز داریم تا خطاهای اعتبارسنجی را در مقابل هر المان ورودی نمایش دهیم.
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"></textarea>
<div class="alert alert-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
    Description is required.
</div>
پس از افزودن ویژگی required به یک المان، افزودن و نمایش خطاهای اعتبارسنجی، شامل سه مرحله‌ی زیر است:
الف) ایجاد یک div ساده جهت نمایش پیام خطای اعتبار سنجی
ب) افزودن یک متغیر محلی با # و تنظیم شده‌ی به ngForm، جهت دسترسی به شیء کنترل ایجاد شده
ج) استفاده از این متغیر محلی در دایرکتیو ساختاری ngIf* جهت دسترسی به خاصیت valid آن کنترل. بر مبنای مقدار این خاصیت است که تصمیم گرفته می‌شود، پیام اجباری بودن پر کردن فیلد نمایش داده شود یا خیر.
در اینجا یک سری کلاس بوت استرپ 3 هم جهت نمایش بهتر این پیام خطای اعتبارسنجی، اضافه شده‌اند.

علت استفاده از خاصیت touched این است که اگر آن‌را حذف کنیم، در اولین بار نمایش فرم، ذیل تمام المان‌های ورودی، پیام اجباری بودن تکمیل آن‌ها نمایش داده می‌شود. با استفاده از خاصیت touched، اگر کاربر به المانی مراجعه کرد و سپس آن‌را تکمیل نکرد، آنگاه پیام خطای اعتبارسنجی را دریافت می‌کند.



بهبود شیوه نامه‌ی پیش فرض المان‌های ورودی اطلاعات در AngularJS 2.0

می‌خواهیم اگر اعتبارسنجی یک المان ورودی با شکست مواجه شد، یک حاشیه‌ی قرمز، در اطراف آن نمایش داده شود. این مورد را با توجه به اینکه AngularJS 2.0، شیوه نامه‌های ویژه‌ای را به صورت خودکار به المان‌ها اضافه می‌کند، می‌توان به صورت سراسری به تمام فرم‌ها اضافه کرد. برای این منظور فایل app.component.css واقع در ریشه‌ی پوشه‌ی app را گشوده و تنظیمات ذیل را به آن اضافه کنید:
.ng-touched.ng-invalid{
    border: 1px solid red;
}

ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت شکست اعتبارسنجی؛ مانند ng-invalid


ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت موفقیت اعتبارسنجی؛ مانند ng-valid



مدیریت چندین ویژگی اعتبارسنجی یک المان با هم

گاهی از اوقات نیاز است برای یک المان ورودی، چندین نوع اعتبارسنجی مختلف را تعریف کرد. برای مثال فرض کنید که ویژگی‌های required و همچنین minlength، برای نام محصول تنظیم شده‌اند. در این حالت ذکر productName.valid خیلی عمومی است و هر دو حالت اجباری بودن فیلد و حداقل طول آن‌را با هم به همراه دارد:
<div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.touched && !productName.valid">
   Name is required.
</div>
بنابراین در این حالت از روش ذیل استفاده می‌شود:
<div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.required">
        Name is required.
    </div>
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
        Name should be minimum 3 characters.
    </div>
</div>
خاصیت errors نیز یکی دیگر از خواص شیء کنترل است. اگر نال بود، یعنی خطایی وجود ندارد و در غیراینصورت، به ازای هر نوع اعتبارسنجی تعریف شده، خواصی به آن اضافه می‌شوند. بنابراین ذکر productName.errors.required به این معنا است که آیا خاصیت errors، دارای کلیدی به نام required است؟ اگر بله، یعنی این فیلد هنوز پر نشده‌است.
همچنین چون در این حالت productName.touched نیاز است چندین بار تکرار شود، می‌توان آن‌را در یک div محصور کننده‌ی دو div مورد نیاز جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی قرار داد. به علاوه بررسی نال نبودن productName.errors نیز در div محصور کننده صورت گرفته‌است و دیگر نیازی نیست این بررسی را به ngIfهای داخلی اضافه کرد.

نکته 1
اگر علاقمند بودید تا جزئیات خاصیت errors را مشاهده کنید، آن‌را می‌توان توسط pipe توکاری به نام json به صورت موقت نمایش داد و بعد آن‌را حذف کرد:
 <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
  {{ productName.errors | json }}

نکته 2
بجای ذکر مستقیم عدد سه در «minimum 3 characters»، می‌توان این عدد را مستقیما از تعریف ویژگی minlength نیز استخراج کرد:
 Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.


بررسی ngForm

شبیه به ngControl که یک المان ورودی را به یک کنترل AngularJS 2.0 متصل می‌کند، دایرکتیو دیگری نیز به نام ngForm وجود دارد که کل فرم را به شیء ControlGroup بایند می‌کند و برخلاف ngControl، نیازی به ذکر صریح آن وجود ندارد. هر زمانیکه AngularJS 2.0، المان استاندارد فرمی را در صفحه مشاهده می‌کند، این اتصالات را به صورت خودکار برقرار خواهد کرد.
ngForm دارای خاصیتی است به نام ngSumbit که از نوع EventEmitter است (نمونه‌ای از آن را در مبحث کامپوننت‌های تو در تو پیشتر ملاحظه کرده‌اید). بنابراین از آن می‌توان جهت اتصال رخداد submit فرم، به متدی در کلاس کامپوننت خود، استفاده کرد. متد متصل به این رخداد، زمانی فراخوانی می‌شود که کاربر بر روی دکمه‌ی submit کلیک کند:
 <form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
همچنین در اینجا متغیر محلی f جهت دسترسی به شیء ControlGroup و ارسال آن به متد onSubmit تعریف شده‌است (شبیه به متغیرهای محلی دسترسی به ngControl که پیشتر جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی، اضافه کردیم).

پس از تعریف این رخداد و اتصال آن در قالب کامپوننت، اکنون می‌توان متد onSubmit را در کلاس آن نیز اضافه کرد.
onSubmit(form): void {
   console.log(form);
}
فعلا هدف از این متد، نمایش جزئیات شیء form دریافتی، در کنسول developer tools است.



غیرفعال کردن دکمه‌ی submit در صورت وجود خطاهای اعتبارسنجی

در قسمت بررسی ngForm، یک متغیر محلی را به نام f ایجاد کردیم که به شیء ControlGroup فرم جاری اشاره می‌کند. از این متغیر و خاصیت valid آن می‌توان با کمک property binding به خاصیت disabled یک دکمه، آن‌را به صورت خودکار فعال یا غیرفعال کرد:
<button [disabled]="!f.valid"
        type="submit" class="btn btn-primary">
    Submit
</button>
هر زمانیکه کل فرم از لحاظ اعتبارسنجی مشکلی نداشته باشد، دکمه‌ی submit فعال می‌شود و برعکس.



نمایش فرم افزودن محصولات توسط سیستم Routing

با نحوه‌ی تعریف مسیریابی‌ها در قسمت قبل آشنا شدیم. برای نمایش فرم افزودن محصولات، می‌توان تغییرات ذیل را به فایل app.component.ts اعمال کرد:
//same as before...
import { ProductFormComponent }  from './products/product-form.component';
 
@Component({
    //same as before…
    template: `
                //same as before…
                    <li><a [routerLink]="['AddProduct']">Add Product</a></li>
               //same as before…
    `,
    //same as before…
})
@RouteConfig([
    //same as before…
    { path: '/addproduct', name: 'AddProduct', component: ProductFormComponent }
])
//same as before...
ابتدا به RouteConfig، مسیریابی کامپوننت فرم افزودن محصولات اضافه شده‌است. سپس ماژول این کلاس در ابتدای فایل import شده و در آخر routerLink آن به قالب سایت و منوی بالای سایت اضافه شده‌است.



اتصال المان‌های فرم به مدلی جهت ارسال به سرور

برای اتصال المان‌های فرم به یک مدل، این مدل را به صورت یک خاصیت عمومی، در سطح کلاس کامپوننت فرم، تعریف می‌کنیم:
 productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
اگر از اینترفیسی مانند IProduct که در قسمت‌های قبل این سری تعریف شد، نیاز است شیء جدیدی ساخته شود، الزاما نیازی نیست تا یک کلاس جدید را از آن مشتق کرد و بعد متغیر new ClassName را تهیه کرد. در TypeScript می‌توان به صورت خلاصه از syntax فوق نیز استفاده کرد.
پس از تعریف خاصیت productModel، اکنون کافی است با استفاده از two-way data binding، آن‌را به المان‌های فرم نسبت دهیم. برای مثال:
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"
          [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
در اینجا با استفاده از ngModel و انقیاد دو طرفه، کار اتصال به خاصیت توضیحات شیء محصول انجام شده‌است. اکنون بلافاصله تغییرات اعمالی به فرم، به مدل متناظر منعکس می‌شود و برعکس. این ngModel را به تمام المان‌های ورودی فرم متصل خواهیم کرد.
پس از تعریف یک چنین اتصالی، دیگر نیازی به مقدار دهی پارامتر onSubmit(f.form) نیست. زیرا شیء productModel، در متد onSumbit در دسترس است و این شیء همواره حاوی آخرین تغییرات اعمالی به المان‌های فرم است.

پس از اینکه فرم را به مدل آن متصل کردیم، فایل product.service.ts را گشوده و متد جدید addProduct را به آن اضافه کنید:
addProduct(product: IProduct): Observable<IProduct> {
    let headers = new Headers({ 'Content-Type': 'application/json' }); // for ASP.NET MVC
        let options = new RequestOptions({ headers: headers });
 
    return this._http.post(this._addProductUrl, JSON.stringify(product), options)
        .map((response: Response) => <IProduct>response.json())
        .do(data => console.log("Product: " + JSON.stringify(data)))
        .catch(this.handleError);
}
کار این متد، ارسال شیء محصول به یک اکشن متد برنامه‌ی ASP.NET MVC جاری است. با جزئیات کار با obsevables درمطلب «دریافت اطلاعات از سرور» پیشتر آشنا شده‌ایم.
نکته‌ی مهم اینجا است که content type پیش فرض ارسالی متد post آن، plain text است و در این حالت ASP.NET MVC شیء JSON دریافتی از کلاینت را پردازش نخواهد کرد. بنابراین نیاز است تا هدر content type را به صورت صریحی در اینجا ذکر نمود؛ در غیراینصورت در سمت سرور، شاهد نال بودن مقادیر دریافتی از کاربران خواهیم بود.
امضای سمت سرور متد دریافت اطلاعات از کاربر، چنین شکلی را دارد (تعریف شده در فایل Controllers\HomeController.cs):
 [HttpPost]
public ActionResult AddProduct(Product product)
{

اشیاء هدرها و تنظیمات درخواست، در متد addProduct سرویس ProductService، در ماژول‌های ذیل تعریف شده‌اند که باید به ابتدای فایل product.service.ts اضافه شوند:
 import { Headers, RequestOptions } from 'angular2/http';

پس از تعریف متد addProduct در سرویس ProductService، اکنون با استفاده از ترزیق این سرویس به سازنده‌ی کلاس فرم ثبت یک محصول جدید، می‌توان متد this._productService.addProduct را جهت ارسال productModel به سمت سرور، در متد onSubmit فراخوانی کرد:
//Same as before…
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
//Same as before…
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    //Same as before… 

    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}
همانطور که ذکر شد، از آنجائیکه شیء productModel حاوی آخرین تغییرات اعمالی توسط کاربر است، اکنون می‌توان پارامتر form متد onSubmit را حذف کرد.
در اینجا پس از فراخوانی متد addProduct، متد subscribe، در انتهای زنجیره، فراخوانی شده‌است. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ی نمایش لیست محصولات است. در اینجا this._router از طریق تزریق وابستگی‌های سرویس مسیریاب به سازنده‌ی کلاس، تامین شده‌است. نمونه‌ی آن‌را در قسمت «افزودن دکمه‌ی back با کدنویسی» مربوطه به مطلب آشنایی با مسیریابی، پیشتر مطالعه کرده‌اید.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part10.zip


خلاصه‌ی بحث

فرم‌های template driven در AngularJS 2.0 به این نحو طراحی می‌شوند:
 1) ابتدا فرم HTML را به حالت معمولی آن طراحی می‌کنیم؛ با تمام المان‌های آن.
 2) به تمام المان‌های فرم، دیراکتیو ngControl را متصل می‌کنیم، تا AngularJS 2.0 آن‌را تبدیل به یک کنترل خاص خودش کند. کنترلی که دارای خواصی مانند valid و touched است.
 3) سپس برای دسترسی به این کنترل ایجاد شده‌ی به صورت ضمنی، یک متغیر محلی آغاز شده‌ی با # را به تمام المان‌ها اضافه می‌کنیم.
 4) اعتبارسنجی‌هایی را مانند required  به المان‌های فرم اضافه می‌کنیم.
 5) از متغیر محلی تعریف شده و ngIf* برای بررسی خواصی مانند valid و touched برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی کمک گرفته می‌شود.
 6) پس از تعریف فرم، تعریف ngControlها، تعریف متغیر محلی شروع شده‌ی با # و افزودن خطاهای اعتبارسنجی، اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سرور است. بنابراین رخداد ngSubmit را باید به متدی در کلاس کامپوننت جاری متصل کرد.
 7) اکنون که با کلیک بر روی دکمه‌ی submit فرم، متد onSubmit متصل به ngSubmit فراخوانی می‌شود، نیاز است بین المان‌های فرم HTML و کلاس کامپوننت، ارتباط برقرار کرد. این‌کار را توسط two-way data binding و تعریف ngModel بر روی تمام المان‌های فرم، انجام می‌دهیم. این ngModelها، به یک خاصیت عمومی که متناظر است با وهله‌ای از شیء مدل فرم، متصل هستند. بنابراین این مدل، در هر لحظه، بیانگر آخرین تغییرات کاربر است و از آن می‌توان برای ارسال اطلاعات به سرور استفاده کرد.
 8) پس از اتصال فرم به کلاس متناظر با آن، اکنون سرویس محصولات را تکمیل کرده و به آن متد HTTP Post را جهت ارسال اطلاعات سمت کاربر، به سرور، اضافه می‌کنیم. در اینجا نکته‌ی مهم، تنظیم content type ارسالی به سمت سرور است. در غیراینصورت فریم ورک سمت سرور قادر به تشخیص JSON بودن این اطلاعات نخواهد شد.
مطالب
راهکار لاگ متناسب با Cloud و On-Premise
Application Insights راهکار ارائه شده توسط Microsoft است که در سه بخش به ما کمک می‌کند تا سیستم لاگ مؤثر و کارآمدی داشته باشیم:

۱- متدهای پایه Log که به صورت دستی فراخوانی می‌شوند، مانند TrackEvent برای ثبت یک رویداد بیزینسی که این متدها فراتر از متدهای معمول loggerهای متداول هستند.

۲- به صورت خودکار، Application Insights خطاهای سیستم را لاگ نموده و همچنین در زمان کار کردن با Http Client، دیتابیس و سایر Dependencyها، میزان طول کشیدن آنها را به همراه آدرس Request یا متن Sql Command و سایر اطلاعات مفید را نیز ذخیره می‌کند که این خود منجر به جمع شدن دیتایی بسیار ارزشمند در سیستم می‌شود.
البته اگر یک Dependency به صورت خودکار شناسایی نشود، مانند Redis، شما می‌توانید خودتان با متد TrackDependency اطلاعات آن‌را به AppInsights بدهید.

۳- داشبورد App Insights در Azure این امکان را می‌دهد که به سریع‌ترین شکل ممکن در لاگ‌ها جستجو نمود و برای مثال تمامی کارهای انجام شده توسط یک کاربر خاص را به صورت یک‌جا مشاهده و بررسی کرد.
فرضا اگر کاربر درخواست گرفتن خروجی Excel از لیست محصولات را داشته و این ۱ ثانیه طول کشیده، چقدر آن در انتظار دیتابیس بوده و ...
به علاوه از Power BI نیز می‌توانید برای بیرون کشیدن نکات مهم استفاده کنید.

البته شاید App Insights برای کسانی که Azure Account نداشته باشند، مناسب به نظر نرسد، ولی اگر راهکاری برای ذخیره سازی On-Premise اطلاعات لاگ شده وجود داشته باشد چه؟ مثلا اطلاعات آن را در Elastic موجود در سرورهای شرکت، داخل ایران ذخیره نمود، بدون الزام به این‌که حتی آن سرور دسترسی به اینترنت داشته باشد.

بله، این امکان وجود دارد و با کمک  Microsoft Diagnostics EventFlow می‌توان اطلاعات App Insights را در هر جایی از جمله Elastic ذخیره نمود و بدین طریق از عمده مزایای App Insights بدون داشتن Azure Account بهره مند شد.

برای این منظور به شکل زیر عمل کنید: (آموزش برای ASP.NET Core 3.1 بوده، ولی برای سایر پروژه‌ها نیز قابل استفاده است)

۱- ابتدا Application Insights را به پروژه خود اضافه کنید.بدین منظور لازم است Packageهای Microsoft.Extensions.Logging.ApplicationInsights و Microsoft.ApplicationInsights.AspNetCore را نصب کنید. 

۲- در Program.cs بعد از
Host.CreateDefaultBuilder(args)
کد زیر را قرار دهید
.ConfigureLogging(loggingBuilder  =>
{
    loggingBuilder.ClearProviders();
    loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
})
این باعث می‌شود تا Loggerهای پیش فرض Console و Debug حذف شوند و البته اگر کتابخانه 3rd party ای از Microsoft.Extensions.Logging استفاده کرده باشد، اطلاعات لاگ آن به AppInsights نیز داده شود و در نهایت شما با کمک Microsoft Diagnostics EventFlow، آن اطلاعات را در Elastic و Console و سایر Outputها خواهید داشت.

۳- اگر جایی قصد لاگ کردن یک Event را دارید، یا در مثال استفاده از Redis میخواهید اطلاعات زمان طول کشیدن رفت و برگشت به Redis را لاگ کنید یا یک try/catch دارید که در catch آن خطا را مجدد throw نمی‌کنید، ولی قصد لاگ کردن exception را دارید، ابتدا TelemetryClient را inject نموده و از متدهای آن مانند TrackException استفاده کنید.
توجه داشته باشید که اگر از ILogger ارائه شده توسط MS.Ext.Logging استفاده کنید نیز کار خواهد کرد.

۴- پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Inputs.ApplicationInsights را در پروژه نصب کنید و سپس از بین Output‌های معرفی شده نیز یکی را انتخاب و پکیج آن را نیز نصب کنید. شما می‌توانید دیتایی را که AppInsights به صورت خودکار جمع نموده را + دیتای ارائه شده توسط خودتان را به Elastic، Splunk و ... بفرستید.
ما در این مثال برای سادگی Std Out - Console Output را انتخاب می‌کنیم و پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Outputs.StdOutput را نصب می‌کنیم.

۵- فایل eventFlowConfig.json را به پروژه اضافه کنید و موارد زیر را در آن قرار دهید:
 {
  "inputs": [
    {
      "type": "ApplicationInsights"
    }
  ],
  "outputs": [
    {
      "type": "StdOutput" // console output
    }
  ],
  "schemaVersion": "2016-08-11"
}  
در این فایل، inputs شامل ApplicationInsights بوده و البته موارد جالبی چون PerformanceCounters را نیز میتوانید در آن بگنجانید و outputs بسته به نیاز شما برابر با Elastic و ... است که در این صورت باید اطلاعات اتصال به Elastic شامل آدرس سرور و ... را نیز ارائه کنید. توجه داشته باشید که ما در حال استفاده از ApplicationInsights SDK هستیم، به عنوان کتابخانه Logging و در نهایت دیتا نه به ApplicationInsights در سرورهای Microsoft Azure، که به output یا outputهایی که در فایل eventFlowConfig.json می‌گوییم ارسال می‌شود.

۶- در Program.cs متد Main را به شکل زیر در بیاورید:
using (var pipeline = DiagnosticPipelineFactory.CreatePipeline("eventFlowConfig.json"))
{
    CreateHostBuilder(args, pipeline)
        .Build()
        .Run();
}  
و CreateHostBuilder نیز به شکل زیر باشد:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args, DiagnosticPipeline pipeline) =>
    Host.CreateDefaultBuilder(args)
        .ConfigureServices(services => services.AddSingleton<ITelemetryProcessorFactory>(sp => new EventFlowTelemetryProcessorFactory(pipeline)))
        .ConfigureLogging(logginBuilder =>
        {
            logginBuilder.ClearProviders();
            loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
        })
        .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
        {
            webBuilder.UseStartup<Startup>();
        });  

همه چیز آماده است. هم اکنون اگر Azure Account داشته باشید، می‌توانید با دادن instrumentationKey در appsetting.json از داشبورد فوق العاده ApplicationInsights استفاده کنید و اگر نه هم در سرورهای داخلی خودتان Splunk و ... را راه اندازی و در فایل eventFlowConfig.json، در قسمت outputs، اطلاعات آدرس آنها را بدهید و لاگ‌های مفصل و کاربردی ای که به صورت خودکار جمع آوری شده را به همراه اطلاعاتی که خودتان دستی ارائه کرده اید، یکجا تحویل بگیرید.

لینک پروژه در GitHub که حاوی مثال Elastic است.