مطالب
ASP.NET MVC #7

آشنایی با Razor Views

قبل از اینکه بحث جاری ASP.NET MVC را بتوانیم ادامه دهیم و مثلا مباحث دریافت اطلاعات از کاربر، کار با فرم‌ها و امثال آن‌را بررسی کنیم، نیاز است حداقل به دستور زبان یکی از View Engineهای ASP.NET MVC آشنا باشیم.
MVC3 موتور View جدیدی را به نام Razor معرفی کرده است که به عنوان روش برگزیده ایجاد Viewها در این سیستم به شمار می‌رود و فوق العاده نسبت به ASPX view engine سابق، زیباتر، ساده‌تر و فشرده‌تر طراحی شده است و یکی از اهداف آن تلفیق code و markup می‌باشد. در این حالت دیگر پسوند فایل‌های Viewها همانند سابق ASPX نخواهد بود و به cshtml و یا vbhtml تغییر یافته است. همچنین برخلاف web forms view engine از System.Web.Page مشتق نشده است. و باید دقت داشت که Razor یک زبان برنامه نویسی جدید نیست. در اینجا از مخلوط زبان‌های سی شارپ و یا ویژوال بیسیک به همراه تگ‌های html استفاده می‌شود.
البته این را هم باید عنوان کرد که این مسایل سلیقه‌ای است. اگر با web forms view engine راحت هستید، با همان کار کنید. اگر با هیچکدام از این‌ها راحت نیستید (!) نمونه‌های دیگر هم وجود دارند، مثلا:

Razor Views یک سری قابلیت جالب را هم به همراه دارند:
1) امکان کامپایل آن‌ها به درون یک DLL وجود دارد. مزیت: استفاده مجدد از کد، عدم نیاز به وجود صریح فایل cshtml یا vbhtml بر روی دیسک سخت.
2) آزمون پذیری: از آنجائیکه Razor viewها به صورت یک کلاس کامپایل می‌شوند و همچنین از System.Web.Page مشتق نخواهند شد، امکان بررسی HTML نهایی تولیدی آن‌هابدون نیاز به راه اندازی یک وب سرور وجود دارد.
3) IntelliSense ویژوال استودیو به خوبی آن‌را پوشش می‌دهد.
4) با توجه به مواردی که ذکر شد، یک اتفاق جالب هم رخ داده است: امکان استفاده از Razor engine خارج از ASP.NET MVC هم وجود دارد. برای مثال یک سرویس ویندوز NT طراحی کرده‌اید که قرار است ایمیل فرمت شده‌ای به همراه اطلاعات مدل‌های شما را در فواصل زمانی مشخص ارسال کند؟ می‌توانید برای طراحی آن از Razor engine استفاده کنید و تهیه خروجی نهایی HTML آن نیازی به راه اندازی وب سرور و وهله سازی HttpContext ندارد.


ساختار پروژه مثال جاری

در ادامه مرور سریعی خواهیم داشت بر دستور زبان Razor engine و جهت نمایش این قابلیت‌ها، یک مثال ساده را در ابتدا با مشخصات زیر ایجاد خواهیم کرد:
الف) یک empty ASP.NET MVC 3 project را ایجاد کنید و نوع View engine را هم در ابتدای کار Razor انتخاب نمائید.
ب) دو کلاس زیر را به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید:
namespace MvcApplication3.Models
{
public class Product
{
public Product(string productNumber, string name, decimal price)
{
Name = name;
Price = price;
ProductNumber = productNumber;
}
public string ProductNumber { get; set; }
public string Name { get; set; }
public decimal Price { get; set; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication3.Models
{
public class Products : List<Product>
{
public Products()
{
this.Add(new Product("D123", "Super Fast Bike", 1000M));
this.Add(new Product("A356", "Durable Helmet", 123.45M));
this.Add(new Product("M924", "Soft Bike Seat", 34.99M));
}
}
}

کلاس Products صرفا یک منبع داده تشکیل شده در حافظه است. بدیهی است هر نوع ORM ایی که یک ToList را بتواند در اختیار شما قرار دهد، توانایی تشکیل لیست جنریکی از محصولات را نیز خواهد داشت و تفاوتی نمی‌کند که کدامیک مورد استفاده قرار گیرد.

ج) سپس یک کنترلر جدید به نام ProductsController را به پوشه Controllers برنامه اضافه می‌کنیم:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication3.Models;

namespace MvcApplication3.Controllers
{
public class ProductsController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}
}
}

د) بر روی نام متد Index کلیک راست کرده، گزینه Add view را جهت افزودن View متناظر آن، انتخاب کنید. البته می‌شود همانند قسمت پنجم گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرد و سپس Product را به عنوان کلاس مدل انتخاب نمود و در آخر خیلی سریع یک لیست از محصولات را نمایش داد، اما فعلا از این قسمت صرفنظر نمائید، چون می‌خواهیم آن‌ را دستی ایجاد کرده و توضیحات و نکات بیشتری را بررسی کنیم.

ه) برای اینکه حین اجرای برنامه در VS.NET هربار نخواهیم که آدرس کنترلر Products را دستی در مرورگر وارد کنیم، فایل Global.asax.cs را گشوده و سپس در متد RegisterRoutes، در سطر Parameter defaults، مقدار پیش فرض کنترلر را مساوی Products قرار دهید.


مرجع سریع Razor

ابتدا کدهای View متد Index را به شکل زیر وارد نمائید:

@model List<MvcApplication3.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
var number = 12;
var data = "some text...";
<h2>line1: @data</h2>

@:line-2: @data <‪br />
<text>line-3:</text> @data
}
<‪br />
site@(data)
<‪br />
@@name
<‪br />
@(number/10)
<‪br />
First product: @Model.First().Name
<‪br />
@if (@number>10)
{
  <span>@data</span>
}
else
{
  <text>Plain Text</text>
}
<‪br />
@foreach (var item in Model)
{
<li>@item.Name, $@item.Price </li>
}

@*
A Razor Comment
*@

<‪br />
@("First product: " + Model.First().Name)
<‪br />
<img src="@(number).jpg" />

در ادامه توضیحات مرتبط با این کدها ارائه خواهد شد:

1) نحوه معرفی یک قطعه کد
@model List<MvcApplication3.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
var number = 12;
var data = "some text...";
<h2>line1: @data</h2>

@:line-2: @data <‪br />
<text>line-3:</text> @data
}

این کدها متعلق به Viewایی است که در قسمت (د) بررسی ساختار پروژه مثال جاری، ایجاد کردیم. در ابتدای آن هم نوع model مشخص شده تا بتوان ساده‌تر به اطلاعات شیء Model به کمک IntelliSense دسترسی داشت.
برای ایجاد یک قطعه کد در Viewایی از نوع Razor به این نحو عمل می‌شود:
@{  ...Code Block.... }

در اینجا مجاز هستیم کدهای سی شارپ را وارد کنیم. یک نکته جالب را هم باید درنظر داشت: امکان نوشتن تگ‌های html هم در این بین وجود دارد (بدون اینکه مجبور باشیم قطعه کد شروع شده را خاتمه دهیم، به حالت html معمولی سوئیچ کرده و دوباره یک قطعه کد دیگر را شروع نمائیم). مانند line1 مثال فوق. اگر کمی پایین‌تر از این سطر مثلا بنویسیم line2 (به عنوان یک برچسب) کامپایلر ایراد خواهد گرفت، زیرا این مورد نه متغیر است و نه از پیش تعریف شده است. به عبارتی نباید فراموش کنیم که اینجا قرار است کد نوشته شود. برای رفع این مشکل دو راه حل وجود دارد که در سطرهای دو و سه ملاحظه می‌کنید. یا باید از تگی به نام text برای معرفی یک برچسب در این میان استفاده کرد (سطر سه) یا اگر قرار است اطلاعاتی به شکل یک متن معمولی پردازش شود ابتدای آن مانند سطر دوم باید یک @: قرار گیرد.
کمی پایین‌تر از قطعه کد معرفی شده در بالا بنویسید:
<‪br />
site@data

اکنون اگر خروجی این View را در مرورگر بررسی کنید، دقیقا همین site@data خواهد بود. چون در این حالت Razor تصور خواهد کرد که قصد داشته‌اید یک آدرس ایمیل را وارد کنید. برای این حالت خاص باید نوشت:
<‪br />
site@(data)

به این ترتیب data از متغیر data تعریف شده در code block قبلی برنامه دریافت و نمایش داده خواهد شد.
شبیه به همین حالت در مثال زیر هم وجود دارد:
<img src="@(number).jpg" />

در اینجا اگر پرانتزها را حذف کنیم، Razor فرض را بر این خواهد گذاشت که شیء number دارای خاصیت jpg است. بنابراین باید به نحو صریحی، بازه کاری را مشخص نمائیم.

بکار گیری این علامت @ یک نکته جنبی دیگر را هم به همراه دارد. فرض کنید در صفحه قصد دارید آدرس توئیتری شخصی را وارد کنید. مثلا:
<‪br />
@name

در این حالت View کامپایل نخواهد شد و Razor تصور خواهد کرد که قرار است اطلاعات متغیری به نام name را نمایش دهید. برای نمایش این اطلاعات به همین شکل، یک @ دیگر به ابتدای سطر اضافه کنید:
<‪br />
@@name

2) نحوه معرفی عبارات
عبارات پس از علامت @ معرفی می‌شوند و به صورت پیش فرض Html Encoded هستند (در قسمت 5 در اینباره بیشتر توضیح داده شد):
First product: @Model.First().Name

در این مثال با توجه به اینکه نوع مدل در ابتدای View مشخص شده است، شیء Model به لیستی از Products اشاره می‌کند.

یک نکته:
مشخص سازی حد و مرز صریح یک متغیر در مثال زیر نیز کاربرد دارد:
<‪br />
@number/10

اگر خروجی این مثال را بررسی کنید مساوی 12/10 خواهد بود و محاسبه‌ای انجام نخواهد شد. برای حل این مشکل باز هم از پرانتز می‌توان کمک گرفت:
<‪br />
@(number/10)
3) نحوه معرفی عبارات شرطی

@if (@number>10)
{
  <span>@data</span>
}
else
{
  <text>Plain Text</text>
}

یک عبارت شرطی در اینجا با @if شروع می‌شود و سپس نکاتی که در «نحوه معرفی یک قطعه کد» بیان شد، در مورد عبارات داخل {} صادق خواهد بود. یعنی در اینجا نیز می‌توان عبارات سی شارپ مخلوط با تگ‌های html را نوشت.
یک نکته: عبارت شرطی زیر نادرست است. حتما باید سطرهای کدهای سی شارپ بین {} محصور شوند؛‌ حتی اگر یک سطر باشند:
@if( i < 1 ) int myVar=0;


4) نحوه استفاده از حلقه foreach
@foreach (var item in Model)
{
<li>@item.Name, $@item.Price </li>
}

حلقه foreach نیز مانند عبارات شرطی با یک @ شروع شده و داخل {} بدنه آن نکات «نحوه معرفی یک قطعه کد» برقرار هستند (امکان تلفیق code و markup با هم).
کسانی که پیشتر با web forms کار کرده باشند، احتمالا الان خواهند گفت که این یک پس رفت است و بازگشت به دوران ASP کلاسیک دهه نود! ما به ندرت داخل صفحات aspx وب فرم‌ها کد می‌نوشتیم. مثلا پیشتر یک GridView وجود داشت و یک دیتاسورس که به آن متصل می‌شد؛ مابقی خودکار بود و ما هیچ وقت حلقه‌ای ننوشتیم. در اینجا هم این مساله با نوشتن برای مثال «html helpers» قابل کنترل است که در قسمت‌های بعدی به آن‌ پرداخته خواهد شد. به عبارتی قرار نیست به این نحو با Viewهای Razor رفتار کنیم. این قسمت فقط یک آشنایی کلی با Syntax است.


5) امکان تعریف فضای نام در ابتدای View
@using namespace;

6) نحوه نوشتن توضیحات سمت سرور:
@*
A Razor Comment / Server side Comment
*@

7) نحوه معرفی عبارات چند جزئی:
@("First product: " + Model.First().Name)

همانطور که ملاحظه می‌کنید، ذکر یک پرانتز برای معرفی عبارات چندجزئی کفایت می‌کند.


استفاده از موتور Razor خارج از ASP.NET MVC

پیشتر مطلبی را در مورد «تهیه قالب برای ایمیل‌های ارسالی یک برنامه ASP.Net» در این سایت مطالعه کرده‌اید. اولین سؤالی هم که در ذیل آن مطلب مطرح شده این است: «در برنامه‌های ویندوز چطور؟» پاسخ این است که کل آن مثال بر مبنای HttpContext.Current.Server.Execute کار می‌کند. یعنی باید مراحل وهله سازی HttpContext و شیء Server توسط یک وب سرور و درخواست رسیده طی شود و ... شبیه سازی آن آنچنان مرسوم و کار ساده‌ای نیست.
اما این مشکل با Razor وجود ندارد. به عبارتی در اینجا برای رندر کردن یک Razor View به html نهایی، نیازی به HttpContext نیست. بنابراین از این امکانات مثلا در یک سرویس ویندوز ان تی یا یک برنامه کنسول، WinForms، WPF و غیره هم می‌توان استفاده کرد.
برای اینکه بتوان از Razor خارج از ASP.NET MVC استفاده کرد، نیاز به اندکی کدنویسی هست مثلا استفاده از کامپایلر سی شارپ یا وی بی و کامپایل پویای کد و یک سری ست آپ دیگر. پروژه‌ای به نام RazorEngine این‌ کپسوله سازی رو انجام داده و از اینجا http://razorengine.codeplex.com/ قابل دریافت است.


مطالب
MSBuild
MSBuild
به عنوان یک تعریف کلی، مایکروسافت بیلد (Microsoft Build)، پلتفرمی برای ساخت اپلیکیشن‌هاست. در این پلتفرم (که با عنوان MSBuild شناخته میشود) کلیه تنظیمات لازم برای تولید و ساخت یک اپلیکیشن درون یک فایل XML ذخیره میشود، که به آن فایل پروژه میگویند. ویژوال استودیو نیز از این ابزار برای تولید تمامی اپلیکیشن‌ها استفاده می‌کند، اما MSBuild به ویژوال استودیو وابسته نیست و کاملا مستقل از آن است.
این ابزار به همراه دات نت فریمورک (البته نسخه کامل آن و نه نسخه‌های سبکتری چون Client Profile) نصب میشود. بنابراین با استفاه از فایل اجرایی این ابزار (msbuild.exe) میتوان فرایند بیلد را برای پروژه و یا سولوشن‌های خود، بدون نیاز به نصب ویژوال استودیو اجرا کرد. استفاده مستقیم از MSBuild در شرایط زیر نیاز میشود:
- ویزوال استودیو در دسترس نباشد.
- نسخه 64 بیتی این ابزار که در ویژوال استودیو در دسترس نیست. البته در بیشتر مواقع این مورد پیش نخواهد آمد مگر اینکه برای فرایند بیلد به حافظه بیشتری نیاز باشد.
- اجرای فرایند بیلد در بیش از یک پراسس (برای رسیدن به سرعت بالاتر). این امکان در تولید پروژه‌های ++C در ویژوال استودیو موجود است. همچنین از نسخه 2012 این امکان برای پروژه‌های #C نیز فراهم شده است.
- سفارشی‌سازی فرایند بیلد
- و ...
همچنین یکی دیگر از بخشهای مهم فرایندِ تولیدِ اپلیکیشن که همانند ویژوال استودیو از این ابزار بصورت مستقیم استفاده میکند Team Foundation Build است.
با استفاده از خط فرمان این ابزار تنظیمات فراوانی را برای سفارشی سازی عملیات بیلد میتوان انجام داد که شرح آنها بحثی مفصل میطلبد. تنظیمات بسیار دیگری هم در فایل پروژه قابل اعمال است (توضیحات بیشتر در اینجا). منابع برای مطالعه بیشتر:
 Microsoft Build API
در دات‌نت فریمورک فضای نامی با عنوان Microsoft.Build نیز وجود دارد که امکانات این ابزار را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این کتابخانه باید ارجاعی به اسمبلی آن داد، که به همین نام بوده و به همراه دات‌نت فریمورک نصب میشود. کد زیر نحوه استفاده اولیه از این کتابخانه را نشان میدهد:
private static void TestMSBuild(string projectFullPath)
{
  var pc = new ProjectCollection();
  var globalProperties = new Dictionary<string, string>() { { "Configuration", "Debug" }, { "Platform", "AnyCPU" } };
  var buidlRequest = new BuildRequestData(projectFullPath, globalProperties, null, new string[] { "Build" }, null);
  var buildResult = BuildManager.DefaultBuildManager.Build(new BuildParameters(pc), buidlRequest);
}
با اینکه ارائه مقداری غیرنال برای آرگومان globalProperties اجباری است اما پرکردن آن کاملا اختیاری است، زیرا تمام تنظیمات ممکن را میتوان در خود فایل پروژه ثبت کرد.
برای مطالعه بیشتر منابع زیر پیشنهاد میشود:
استفاده از msbuild.exe
ابزار msbuild به صورت یک فایل exe در دسترس است و برای استفاده از آن میتوان از خط فرمان ویندوز استفاده کرد. مسیر فایل اجرایی آن (MSBuild.exe) در ریشه مسیر دات نت فریمورک است، بصورت زیر:
نسخه 32 بیتی:
C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\MSBuild.exe
نسخه 64 بیتی:
C:\Windows\Microsoft.NET\Framework64\v4.0.30319\MSBuild.exe
برای استفاده از آن میتوان مسیر فایل پروژه یا سولوشن (فایل با پسوند csprj. یا vbprj. یا sln.) را به آن داد تا سایر عملیات تولید را به صورت خودکار تا آخر به انجام برساند. کاری که عینا در ویژوال استودیو در زمان Build انجام میشود! برای بهره برداری از آن در کد میتوان از کلاس Process استفاده کرد. برای مسیر این فایل هم میتوان از نشانی‌هایی که در بالا معرفی شد استفاده کرد یا برای راحتی و امنیت بیشتر از کلید رجیستری مربوطه که در کد زیر نشان داده شده استفاده کرد:
private static void TestMSBuild1(string projectPath)
{
  var regKey = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\MSBuild\ToolsVersions\4.0");
  if (regKey == null) return;
  var msBuildExeFilePath = Path.Combine(regKey.GetValue("MSBuildToolsPath").ToString(), "MSBuild.exe");
  var startInfo = new ProcessStartInfo
                    {
                      FileName = msBuildExeFilePath,
                      Arguments = projectPath,
                      WindowStyle = ProcessWindowStyle.Hidden
                    };
  var process = Process.Start(startInfo);
  process.WaitForExit();
}
بدین ترتیب عملیاتی مشابه عملیات Build در ویژوال استودیو انجام میشود و با توجه به تنظیمات موجود در فایل پروژه، پوشه‌های خروجی (مثلا bin و obj در حالت پیش فرض پروژه‌های ویژوال استودیو) نیز در مسیرهای مربوطه ایجاد میگردد.
مطالب
تولید MiniDump در حین کرش برنامه‌های دات نت
با مطالعه‌ی سورس‌های محصولات اخیرا سورس باز شده‌ی مایکروسافت، نکات جالبی را می‌توان استخراج کرد. برای نمونه اگر سورس پروژه‌ی Orleans را بررسی کنیم، در حین بررسی اطلاعات استثناءهای رخ داده‌ی در برنامه، متد TraceLogger.CreateMiniDump نیز بکار رفته‌است. در این مطلب قصد داریم، این متد و نحوه‌ی استفاده‌ی از حاصل آن‌را بررسی کنیم.


تولید MiniDump در برنامه‌های دات نت


خلاصه‌ی روش تولید MiniDump در پروژه‌ی Orleans به صورت زیر است:
الف) حالت‌های مختلف تولید فایل دامپ که مقادیر آن قابلیت Or شدن را دارا هستند:
    [Flags]
public enum MiniDumpType
{
    MiniDumpNormal = 0x00000000,
    MiniDumpWithDataSegs = 0x00000001,
    MiniDumpWithFullMemory = 0x00000002,
    MiniDumpWithHandleData = 0x00000004,
    MiniDumpFilterMemory = 0x00000008,
    MiniDumpScanMemory = 0x00000010,
    MiniDumpWithUnloadedModules = 0x00000020,
    MiniDumpWithIndirectlyReferencedMemory = 0x00000040,
    MiniDumpFilterModulePaths = 0x00000080,
    MiniDumpWithProcessThreadData = 0x00000100,
    MiniDumpWithPrivateReadWriteMemory = 0x00000200,
    MiniDumpWithoutOptionalData = 0x00000400,
    MiniDumpWithFullMemoryInfo = 0x00000800,
    MiniDumpWithThreadInfo = 0x00001000,
    MiniDumpWithCodeSegs = 0x00002000,
    MiniDumpWithoutManagedState = 0x00004000
}

ب) متد توکار ویندوز برای تولید فایل دامپ
public static class NativeMethods
{
    [DllImport("Dbghelp.dll")]
    public static extern bool MiniDumpWriteDump(
        IntPtr hProcess,
        int processId,
        IntPtr hFile,
        MiniDumpType dumpType,
        IntPtr exceptionParam,
        IntPtr userStreamParam,
        IntPtr callbackParam);
}

ج) فراخوانی متد تولید دامپ در برنامه
در اینجا نحوه‌ی استفاده از enum و متد MiniDumpWriteDump ویندوز را مشاهده می‌کنید:
public static class DebugInfo
{
    public static void CreateMiniDump(
        string dumpFileName, MiniDumpType dumpType = MiniDumpType.MiniDumpNormal)
    {
        using (var stream = File.Create(dumpFileName))
        {
            var process = Process.GetCurrentProcess();
            // It is safe to call DangerousGetHandle() here because the process is already crashing.
            NativeMethods.MiniDumpWriteDump(
                            process.Handle,
                            process.Id,
                            stream.SafeFileHandle.DangerousGetHandle(),
                            dumpType,
                            IntPtr.Zero,
                            IntPtr.Zero,
                            IntPtr.Zero);
        }
    }
 
    public static void CreateMiniDump(MiniDumpType dumpType = MiniDumpType.MiniDumpNormal)
    {
        const string dateFormat = "yyyy-MM-dd-HH-mm-ss-fffZ"; // Example: 2010-09-02-09-50-43-341Z
        var thisAssembly = Assembly.GetEntryAssembly() ?? Assembly.GetCallingAssembly();
        var dumpFileName = string.Format(@"{0}-MiniDump-{1}.dmp",
                    thisAssembly.GetName().Name,
                    DateTime.UtcNow.ToString(dateFormat, CultureInfo.InvariantCulture));
 
        var path = Path.Combine(getApplicationPath(), dumpFileName);
        CreateMiniDump(path, dumpType);
    }
 
    private static string getApplicationPath()
    {
        return HttpContext.Current != null ?
            HttpRuntime.AppDomainAppPath :
            Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location);
    }
}
متد MiniDumpWriteDump نیاز به اطلاعات پروسه‌ی جاری، به همراه هندل فایلی که قرار است اطلاعات را در آن بنویسد، دارد. همچنین dump type آن نیز می‌تواند ترکیبی از مقادیر enum مرتبط باشد.

یک مثال:
class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        try
        {
            var zero = 0;
            Console.WriteLine(1 / zero);
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.Write(ex);
            DebugInfo.CreateMiniDump(dumpType:
                                MiniDumpType.MiniDumpNormal |
                                MiniDumpType.MiniDumpWithPrivateReadWriteMemory |
                                MiniDumpType.MiniDumpWithDataSegs |
                                MiniDumpType.MiniDumpWithHandleData |
                                MiniDumpType.MiniDumpWithFullMemoryInfo |
                                MiniDumpType.MiniDumpWithThreadInfo |
                                MiniDumpType.MiniDumpWithUnloadedModules);
 
            throw;
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی فراخوانی متد CreateMiniDump را در حین کرش برنامه مشاهده می‌کنید. پارامترهای اضافی دیگر سبب خواهند شد تا اطلاعات بیشتری از حافظه‌ی جاری سیستم، در دامپ نهایی قرار گیرند. اگر پس از اجرای برنامه، به پوشه‌ی bin\debug مراجعه کنید، فایل dmp تولیدی را مشاهده خواهید کرد.


نحوه‌ی بررسی فایل‌های dump


الف) با استفاده از Visual studio 2013

از به روز رسانی سوم VS 2013 به بعد، فایل‌های dump را می‌توان داخل خود VS.NET نیز آنالیز کرد (^ و ^ و ^). برای نمونه تصویر ذیل، حاصل کشودن فایل کرش مثال فوق است:


در اینجا اگر بر روی لینک debug managed memory کلیک کنید، پس از چند لحظه، آنالیز کامل اشیاء موجود در حافظه را در حین تهیه‌ی دامپ تولیدی، می‌توان مشاهده کرد. این مورد برای آنالیز نشتی‌های حافظه‌ی یک برنامه بسیار مفید است.


ب) استفاده از برنامه‌ی Debug Diagnostic Tool

برنامه‌ی Debug Diagnostic Tool را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. این برنامه نیز قابلیت آنالیز فایل‌های دامپ را داشته و اطلاعات بیشتری را پس از آنالیز ارائه می‌دهد.


برای نمونه پس از آنالیز فایل دامپ تهیه شده توسط این برنامه، خروجی ذیل حاصل می‌شود:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MiniDumpTest.zip
مطالب
ارتباط بین کامپوننت ها در Vue.js - قسمت چهارم کاربرد Vuex - بخش اول
در قسمت‌های قبلی (^ ,^ ,^ ) نحوه‌ی ارتباط بین کامپوننت‌ها بررسی شد؛ روش دیگری هم برای به اشتراک گذاری داده‌ها بین کامپوننت‌ها وجود دارد که با استفاده از کتابخانه‌ای بنام Vuex پیاده سازی میشود. وقتی برنامه‌ی شما وسعت پیدا میکند و ارتباط بین کامپوننت‌ها بیشتر و پیچیده‌تر می‌شود، روشهای قبلی (^ ,^ ,^ ) کارایی لازم را ندارند و یا اینکه به سختی میشود داده‌های به اشتراک گذاشته شده‌ی بین کامپوننت‌ها را مدیریت نمود. در اینجا میتوان از Vuex  استفاده کرد و به‌راحتی ارتباط‌های پیچیده‌ی بین کامپوننت‌ها را مدیریت کرد.


کد زیر را در نظر بگیرید:
new Vue({
  // state
  // داده‌ها در اینجا قرار میگیرند
  data () {
    return {
      count: 0
    }
  },
  // view
  // ویوها برای نمایش داده‌ها مورد استفاده قرار میگیرند
  template: `<div>{{ count }}</div>`,
  // actions
  // برای تغییر داده‌ها از متدها استفاده میکنیم
  methods: {
    increment () {
      this.count++
    }
  }
})


در یک کامپوننت ساده، از طریق Actionها، داده‌ها (State) تغییر داده میشوند و سپس این تغییر در view مشاهده میشود. اما فرض کنید بیش از صد کامپوننت در برنامه دارید که بسیاری از آنها از داده‌های واحدی استفاده میکنند. روشهای قبلی (^ ,^ ,^) برای چنین سناریویی جوابگو نخواهند بود (آن‌را به سختی میتوان مدیریت کرد و بسیار طاقت فرسا خواهد بود).

راه حل Vuex:
با استفاده از Vuex میتوان برای داده‌ها (State)، یک منبع در نظر گرفت تا کامپوننت‌ها قادر باشند از داده‌های واحدی استفاده کنند و اشتراک گذاری داده‌ها ساده شود.


یک برنامه ساده با استفاده از Vuex:

یک پروژه Vuejs را ایجاد کنید و مطابق تصویر زیر، گزینه دوم را انتخاب و Enter را فشار دهید:


سپس گزینه Vuex را طبق تصویر زیر با دکمه‌ی space انتخاب کنید و برای مابقی گزینه‌های بعدی با زدن Enter، پیش فرض‌ها را بپذیرید تا پروژه ساخته شود:


دو کامپوننت را به برنامه اضافه میکنیم.

کامپوننت اول با نام increase-counter-component.vue  

<template>
  <div>
    <!--  نمایش شمارشگر  -->
    <h1>{{count}}</h1>
    <!--  افزودن یک واحد به شمارشگر  -->
    <button @click="add">Add 1</button>
    <!--  افزودن مقداری دلخواه به شمارشگر  -->
    <button @click="add2">Add 2</button>
  </div>
</template>

<script>
// یا همان منبع ذخیره داده‌ها store کردن  import
import store from "../store";

export default {
  // You can consider computed properties another view into your data.
  // https://css-tricks.com/methods-computed-and-watchers-in-vue-js/
  computed: { count: () => store.state.count },

  // به دو طریق فراخوانی شده  add تابع
  methods: {
    // بدون پارامتر
    add: () => store.commit("add"),
    // با  پارامتر
    // برای مقدار مورد نظر استفاده کنیم input میتوانیم بجای مقدار ثابت از یک
    add2: () => store.commit("add", 2)
  }
};
</script>


کامپوننت دوم با نام decrease-counter-component.vue  

<template>
  <div>
    <h1>{{count}}</h1>
    <button @click="subtract">Subtract 1</button>
    <button @click="subtract(3)">Subtract 3</button>
  </div>
</template>

<script>
import store from "../store";

export default {
  computed: { count: () => store.state.count },

  methods: {
    subtract: payload => store.commit("subtract", +payload)
  }
};
</script>
درون کامپوننت اصلی برنامه App.vue، هر دو کامپوننت را فراخوانی میکنیم:
<template>
  <div id="app">
    <img alt="Vue logo" src="./assets/logo.png" />
    <counter-plus></counter-plus>
    <hr />
    <hr />
    <counter-minus></counter-minus>
  </div>
</template>

<script>
import counterPlus from "./components/increase-counter-component";
import counterMinus from "./components/decrease-counter-component";
export default {
  name: "app",
  components: {
    "counter-plus": counterPlus,
    "counter-minus": counterMinus
  }
};
</script>
محتویات فایل  store.js  که تنظیمات Vuex در آن لحاظ شده‌است به شکل زیر می‌باشد:
import Vue from 'vue'
import Vuex from 'vuex'

Vue.use(Vuex)

export default new Vuex.Store({
  //  داده‌های به اشتراک گذاشته شده
  state: {
    count: 0
  },
  // تعریف متدها
  mutations: {
    add(state, payload) {
      // If we get a payload, add it to count
      // Else, just add one to count
      payload ? (state.count += payload) : state.count++;
    },
    subtract(state, payload) {
      payload ? (state.count -= payload) : state.count--;
    }
  }
});
در Terminal دستور زیر را تایپ و اجرا کنید تا نتیجه رویت گردد:
npm run serve
در این برنامه از دو کامپوننت مجزا با داده‌ی واحد، استفاده میکنیم و دیگر خبری از emit$ و on$ و EventBus و تزریق وابستگی نخواهد بود.

چگونه کار میکند؟

در Vuex، متدها در قسمت mutation در فایل store.js نوشته میشوند و در methods  درون کامپوننت‌ها فراخوانی میشوند. اگر با سی شارپ آشنا باشید، این فراخوانی تقریبا  شبیه delegate می‌باشد. داده‌ها در store.js تعریف میشوند و در سراسر برنامه در تمام کامپوننت‌ها قابل دسترس می‌باشند. بدین ترتیب اشتراک گذاری داده‌ها بین کامپوننت‌ها بسیار ساده می‌باشد.


نکته:    برای دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید:  
 
npm install
سپس برنامه را با دستور زیر اجرا کنید: 
npm run serve

مطالب
EF Code First #5

در قسمت قبل خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را در کلاس Configuration به true تنظیم کردیم. به این ترتیب، عملیات ساده شده، اما یک سری از قابلیت‌های ردیابی تغییرات را از دست خواهیم داد و این عملیات،‌ صرفا یک عملیات رو به جلو خواهد بود.
اگر AutomaticMigrationsEnabled را مجددا به false تنظیم کنیم و هربار به کمک دستوارت Add-Migration و Update-Database تغییرات مدل‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائیم، علاوه بر تشکیل تاریخچه این تغییرات در برنامه، امکان بازگشت به عقب و لغو تغییرات صورت گرفته نیز مهیا می‌گردد.

هدف قرار دادن مرحله‌ای خاص یا لغو آن

به همان پروژه قسمت قبل مراجعه نمائید. در کلاس Configuration آن، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را به false تنظیم کنید. سپس یک خاصیت جدید را به کلاس Project اضافه نموده و برنامه را اجرا نمائید. بلافاصله خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:

Unable to update database to match the current model because there are pending changes and 
automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based migration
or enable automatic migration. Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true
to enable automatic migration.

EF تشخیص داده است که کلاس مدل برنامه، با بانک اطلاعاتی تطابق ندارد و همچنین ویژگی مهاجرت خودکار نیز فعال نیست. بنابراین اعمال code-based migration را توصیه کرده است.
برای این منظور به کنسول پاورشل NuGet مراجعه نمائید (منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه‌ Library package manager آن و سپس انتخاب گزینه package manager console). در ادامه فرمان add-m را نوشته و دکمه tab را فشار دهید. یک منوی Auto Complete ظاهر خواهد شد که از آن‌ می‌توان فرمان add-migration را انتخاب نمود. در اینجا یک نام را هم نیاز است وارد کرد؛ برای مثال:

Add-Migration AddSomeProp2ToProject

به این ترتیب کلاس زیر را به صورت خودکار تولید خواهد کرد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp2ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp", c => c.String());
AddColumn("Projects", "SomeProp2", c => c.String());
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp2");
DropColumn("Projects", "SomeProp");
}
}
}

مدل‌های برنامه را با بانک اطلاعاتی تطابق داده و دریافته است که هنوز دو خاصیت در اینجا به بانک اطلاعاتی اضافه نشده‌اند.
از متد Up برای اعمال تغییرات و از متد Down برای بازگشت به قبل استفاده می‌گردد. نام فایل این کلاس هم طبق معمول چیزی است شبیه به timeStamp_AddSomeProp2ToProject.cs .

در ادامه نیاز است این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال شوند. به همین منظور دستور زیر را در کنسول پاورشل وارد نمائید:

Update-Database -Verbose

پارامتر Verbose آن سبب خواهد شد تا جزئیات عملیات به صورت مفصل گزارش داده شود که شامل دستورات ALTER TABLE نیز هست:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Applying explicit migrations: [201205061835024_AddSomeProp2ToProject].
Applying explicit migration: 201205061835024_AddSomeProp2ToProject.
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp] [nvarchar](max)
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp2] [nvarchar](max)
[Inserting migration history record]

اکنون مجددا یک خاصیت دیگر را مثلا به نام public string SomeProp3، به کلاس Project اضافه نمائید.
سپس همین روال باید مجددا تکرار شود. دستورات زیر را در کنسول پاورشل NuGet اجرا نمائید:

Add-Migration AddSomeProp3ToProject
Update-Database -Verbose

اینبار نیز یک کلاس جدید به نام AddSomeProp3ToProject به پروژه اضافه خواهد شد و سپس بر اساس آن، امکان به روز رسانی بانک اطلاعاتی میسر می‌گردد.

در ادامه برای مثال به این نتیجه رسیده‌ایم که نیازی به خاصیت public string SomeProp3 اضافه شده، نبوده است. روش متداول، باز هم مانند سابق است. ابتدا خاصیت را از کلاس Project حذف خواهیم کرد و سپس دو دستور Add-Migration و Update-Database را اجرا خواهیم نمود.
اما با توجه به اینکه مهاجرت خودکار را غیرفعال کرده‌ایم و هربار با فراخوانی دستور Add-Migration یک کلاس جدید، با متدهای Up و Down به پروژه، جهت نگهداری سوابق عملیات اضافه می‌شوند، می‌توان دستور Update-Database را جهت فراخوانی متد Down صرفا یک مرحله موجود نیز فراخوانی نمود.

نکته:
اگر علاقمند باشید که راهنمای مفصل پارامترهای دستور Update-Database را مشاهده کنید، تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائید:

get-help update-database -detailed

به عنوان نمونه اگر در حین فراخوانی دستور Update-Database احتمال از دست رفتن اطلاعات باشد، عملیات متوقف می‌شود. برای وادار کردن پروسه به انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی می‌توان از پارامتر Force در اینجا استفاده کرد.

در ادامه برای اینکه دستور Update-Database تنها یک مرحله مشخص را که سابقه آن در برنامه موجود است، هدف قرار دهد، باید از پارامتر TargetMigration به همراه نام کلاس مرتبط استفاده کرد:

Update-Database -TargetMigration:"AddSomeProp2ToProject" -Verbose

اگر دقت کرده باشید در اینجا AddSomeProp2ToProject بجای AddSomeProp3ToProject بکارگرفته شده است. اگر یک مرحله قبل را هدف قرار دهیم، متد Down را اجرا خواهد کرد:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Reverting migrations: [201205061845485_AddSomeProp3ToProject].
Reverting explicit migration: 201205061845485_AddSomeProp3ToProject.
DECLARE @var0 nvarchar(128)
SELECT @var0 = name
FROM sys.default_constraints
WHERE parent_object_id = object_id(N'Projects')
AND col_name(parent_object_id, parent_column_id) = 'SomeProp3';
IF @var0 IS NOT NULL
EXECUTE('ALTER TABLE [Projects] DROP CONSTRAINT ' + @var0)
ALTER TABLE [Projects] DROP COLUMN [SomeProp3]
[Deleting migration history record]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا عملیات حذف ستون SomeProp3 انجام شده است. البته این خاصیت به صورت خودکار از کدهای برنامه (کلاس Project در این مثال) حذف نمی‌شود و فرض بر این است که پیشتر اینکار را انجام داده‌اید.


سفارشی سازی کلاس‌های مهاجرت

تمام کلاس‌های خودکار مهاجرت تولید شده توسط پاورشل، از کلاس DbMigration ارث بری می‌کنند. در این کلاس امکانات قابل توجهی مانند AddColumn، AddForeignKey، AddPrimaryKey، AlterColumn، CreateIndex و امثال آن وجود دارند که در تمام کلاس‌های مشتق شده از آن، قابل استفاده هستند. حتی متد Sql نیز در آن پیش بینی شده است که در صورت نیاز به اجرای دستوارت خام SQL، می‌توان از آن استفاده کرد.
برای مثال فرض کنید مجددا همان خاصیت public string SomeProp3 را به کلاس Project اضافه کرد‌ه‌ایم. اما اینبار نیاز است حین تشکیل این فیلد در بانک اطلاعاتی، یک مقدار پیش فرض نیز برای آن درنظر گرفته شود که در صورت نال بودن مقدار خاصیت آن در برنامه، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی گردد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp3ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp3", c => c.String(defaultValue: "some data"));
Sql("Update Projects set SomeProp3=N'some data'");
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp3");
}
}
}

متد String در اینجا چنین امضایی دارد:

public ColumnModel String(bool? nullable = null, int? maxLength = null, bool? fixedLength = null, 
bool? isMaxLength = null, bool? unicode = null, string defaultValue = null, string defaultValueSql = null,
string name = null, string storeType = null)

که برای نمونه در اینجا پارامتر defaultValue آن‌را در کلاس AddSomeProp3ToProject مقدار دهی کرده‌ایم.
برای اعمال این تغییرات تنها کافی است دستور Update-Database -Verbose اجرا گردد. اینبار خروجی SQL اجرا شده آن به نحو زیر است که شامل مقدار پیش فرض نیز شده است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp3] [nvarchar](max) DEFAULT 'some data'

تعیین مقدار پیش فرض، زمانیکه یک فیلد not null تعریف شده‌است نیز می‌تواند مفید باشد. همچنین در اینجا امکان اجرای دستورات مستقیم SQL نیز وجود دارد که نمونه‌ای از آن‌را در متد Up فوق مشاهده می‌کنید.


افزودن رکوردهای پیش فرض در حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی

در قسمت‌های قبل با متد Seed که به همراه آغاز کننده‌های بانک اطلاعاتی EF ارائه شده‌اند، جهت افزودن رکوردهای اولیه و پیش فرض به بانک اطلاعاتی آشنا شدید. در اینجا نیز با تحریف متد Seed در کلاس Configuration،‌ چنین امری میسر است:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity.Migrations;

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = false;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
context.Users.AddOrUpdate(
a => a.Name,
new Models.User { Name = "Vahid", AddDate = DateTime.Now },
new Models.User { Name = "Test", AddDate = DateTime.Now });
}
}
}

متد AddOrUpdate در EF 4.3 اضافه شده است. این متد ابتدا بررسی می‌کند که آیا رکورد مورد نظر در بانک اطلاعاتی وجود دارد یا خیر. اگر خیر، آن‌را اضافه خواهد کرد در غیراینصورت، نمونه موجود را به روز رسانی می‌کند. اولین پارامتر آن، identifierExpression نام دارد. توسط آن مشخص می‌شود که بر اساس چه خاصیتی باید در مورد update یا add تصمیم‌گیری شود. دراینجا اگر نیاز به ذکر بیش از یک خاصیت وجود داشت، از anonymously type object می‌توان کمک گرفت new { p.Name, p.LastName } .


تولید اسکریپت به روز رسانی بانک اطلاعاتی

بهترین کار و امن‌ترین روش حین انجام این نوع به روز رسانی‌ها، تهیه اسکریپت SQL فرامینی است که باید بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شوند. سپس می‌توان این دستورات و اسکریپت نهایی را دستی هم اجرا کرد (که روش متداول‌تری است در محیط کاری).
برای اینکار تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائیم:
Update-Database -Verbose -Script

پس از اجرای این دستور، یک فایل اسکریپت با پسوند sql تولید شده و بلافاصله در ویژوال استودیو جهت مرور نیز گشوده خواهد شد. برای نمونه محتوای آن برای افزودن خاصیت جدید SomeProp5 به صورت زیر است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp5] [nvarchar](max)
INSERT INTO [__MigrationHistory] ([MigrationId], [CreatedOn], [Model], [ProductVersion]) VALUES
('201205060852004_AutomaticMigration', '2012-05-06T08:52:00.937Z', 0x1F8B0800000............ '4.3.1')

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در یک مرحله، جدول پروژه‌ها را به روز خواهد کرد و در مرحله بعد، سابقه آن‌را در جدول __MigrationHistory ثبت می‌کند.

یک نکته:
اگر دستور فوق را بر روی برنامه‌ای که با بانک اطلاعاتی هماهنگ است اجرا کنیم، خروجی را مشاهده نخواهیم کرد. برای این منظور می‌توان مرحله خاصی را توسط پارامتر SourceMigration هدف گیری کرد:

Update-Database -Verbose -Script -SourceMigration:"stepName"




استفاده از DB Migrations در عمل

البته این یک روش پیشنهادی و امن است:
الف) در ابتدای اجرا برنامه، پارامتر ورودی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer را به نال تنظیم کنید تا برنامه تغییری را بر روی بانک اطلاعاتی اعمال نکند.
ب) توسط دستور enable-migrations،‌ فایل‌های اولیه DB Migration را ایجاد کنید. پیش فرض‌های آن را نیز تغییر ندهید.
ج) هر بار که کلاس‌های مدل‌ برنامه تغییر کردند و پس از آن نیاز به به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی وجود داشت دو دستور زیر را اجرا کنید:
Add-Migration AddSomePropToProject
Update-Database -Verbose -Script

به این ترتیب سابقه تغییرات در برنامه نگهداری شده و همچنین بدون اجرای دستورات بر روی بانک اطلاعاتی، اسکریپت نهایی اعمال تغییرات تولید می‌گردد.
د) اسکریپت تولید شده را بررسی کرده و پس از تائید و افزودن به سورس کنترل، به صورت دستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید (مثلا توسط management studio).


مطالب
رسم گراف

کتابخانه‌های زیادی برای رسم گراف وجود دارند منجمله mxGraph که برای استفاده غیرتجاری رایگان و سورس باز است. mxGraph نگارش‌های PHP ، Java‌ و JavaScript ایی نیز دارد که به همراه بسته مربوطه ارائه می‌شوند.
پس از دریافت آن، در فولدری به نام dotnet می‌توانید سورس کتابخانه مربوط به دات نت فریم ورک آن‌را دریافت کنید.
فایل پروژه‌ی VS.Net را در آن فولدر نخواهید یافت. حتی آن‌را کامپایل هم نکرده‌اند. (احتمالا به این دلیل که کسی نپرسد این پروژه با چه محصولی تولید شده و آیا لایسنس استفاده از آن را دارید یا خیر. این هم یک روش است ...)
برای کامپایل آن، یک پروژه library جدید را در VS.Net آغاز کرده و پوشه‌های موجود در پوشه‌ی dotnet را به آن افزوده و سپس آن‌را کامپایل کنید تا فایل mxGraph.dll تولید شود.

یک مثال ساده از نحوه‌ی استفاده‌ی آن به صورت زیر است که فایل test.png را تولید خواهد کرد.
using System;
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;
using com.mxgraph;
using System.Drawing.Imaging;

void Test1()
{
// Creates graph with model
mxGraph graph = new mxGraph();
Object parent = graph.GetDefaultParent();

// Adds cells into the graph
graph.Model.BeginUpdate();
try
{
Object v1 = graph.InsertVertex(parent, null, "سلام", 20, 20, 80, 30, "strokeColor=#FFCF8A;fillColor=#FFCF8A;gradientColor=white;fontBold=true;fontFamily=tahoma;rounded=true;shadow=true;shape=ellipse");
Object v2 = graph.InsertVertex(parent, null, "!دنیای ظالم", 200, 150, 80, 30, "rounded=true;shadow=true;fontFamily=tahoma");
Object e1 = graph.InsertEdge(parent, null, "e1", v1, v2, "fontFamily=tahoma");
}
finally
{
graph.Model.EndUpdate();
}

mxCellRenderer.CreateImage(graph, null, 1,
Color.White, true, null).Save("test.png", ImageFormat.Png);
}




و یا اگر قصد داشته باشید که از آن در ASP.Net استفاده کنید، یک generic handler را به پروژه خود افزوده (مثلا ImageHandler.ashx) و کد آن‌را برای مثال به صورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Web;
using com.mxgraph;
using System.Drawing;
using System.Web.Services;
using System.IO;
using System.Drawing.Imaging;

namespace test
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
public class ImageHandler : IHttpHandler
{
public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
// Creates graph with model
mxGraph graph = new mxGraph();
Object parent = graph.GetDefaultParent();

// Adds cells into the graph
graph.Model.BeginUpdate();
try
{
Object v1 = graph.InsertVertex(parent, null, "سلام", 20, 20, 80, 30, "strokeColor=#FFCF8A;fillColor=#FFCF8A;gradientColor=white;fontBold=true;fontFamily=tahoma;rounded=true;shadow=true;shape=ellipse");
Object v2 = graph.InsertVertex(parent, null, "!دنیای ظالم", 200, 150, 80, 30, "rounded=true;shadow=true;fontFamily=tahoma");
Object e1 = graph.InsertEdge(parent, null, "e1", v1, v2, "fontFamily=tahoma");
}
finally
{
graph.Model.EndUpdate();
}

Image image = mxCellRenderer.CreateImage(graph, null, 1, Color.White, true, null);

// Render BitMap Stream Back To Client
MemoryStream memStream = new MemoryStream();
image.Save(memStream, ImageFormat.Png);

memStream.WriteTo(context.Response.OutputStream);
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}

}
اکنون نحوه استفاده از این handler در یک صفحه وب به صورت زیر است:
<img src="ImageHandler.ashx" />

مطالب
کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular
نگارش AspNetCore.SignalR 1.0.0-alpha1-final چند روزی هست که منتشر شده‌است. در این مطلب قصد داریم یک برنامه‌ی وب ASP.NET Core 2.0 را به همراه یک Hub ایجاد کرده و سپس این Hub را در یک کلاینت Angular (2+) مورد استفاده قرار دهیم.


پیشنیازها

برای دنبال کردن این مثال فرض بر این است که NET Core 2.0 SDK. و همچنین Angular CLI را نیز پیشتر نصب کرده‌اید. مابقی بحث توسط خط فرمان و ابزارهای dotnet cli و angular cli ادامه داده خواهند شد و الزامی به نصب هیچگونه IDE نیست و این مثال تنها توسط VSCode پیگیری شده‌است.


تدارک ساختار ابتدایی مثال جاری


ساخت برنامه‌ی وب، توسط dotnet cli
ابتدا یک پوشه‌ی جدید را به نام SignalRCore2Sample ایجاد می‌کنیم. سپس داخل این پوشه، پوشه‌ی دیگری را به نام SignalRCore2WebApp ایجاد خواهیم کرد (تصویر فوق). از طریق خط فرمان به این پوشه وارد شده (در ویندوز، در نوار آدرس، دستور cmd.exe را تایپ و enter کنید) و سپس فرمان ذیل را صادر می‌کنیم:
 dotnet new mvc
این دستور، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Core 2.0 را تولید خواهد کرد.

ساخت برنامه‌ی کلاینت، توسط angular cli
سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی SignalRCore2Sample بازگشته و دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
 ng new SignalRCore2Client
این دستور، یک برنامه‌ی Angular را در پوشه‌ی SignalRCore2Client تولید می‌کند (تصویر فوق).

اکنون که در پوشه‌ی ریشه‌ی SignalRCore2Sample قرار داریم، اگر در خط فرمان، دستور . code را صادر کنیم، VSCode هر دو پوشه‌ی وب و client را با هم در اختیار ما قرار می‌دهد:


تکمیل پیشنیازهای برنامه‌ی وب

پس از ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core و کلاینت Angular، اکنون نیاز است وابستگی جدید AspNetCore.SignalR را به آن معرفی کنیم. به همین جهت به فایل SignalRCore2WebApp.csproj مراجعه کرده و تغییرات ذیل را به آن اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SignalR" Version="1.0.0-alpha1-final" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Tools" Version="2.0.0" />
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="2.0.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا ابتدا بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.SignalR اضافه شده‌است. همچنین Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز اضافه کرده‌ایم تا بتوان از مزیت build تدریجی پروژه، به ازای هر تغییر صورت گرفته، استفاده کنیم.
پس از این تغییرات، دستور ذیل را در خط فرمان صادر می‌کنیم تا وابستگی‌های پروژه نصب شوند:
 dotnet restore
البته اگر افزونه‌ی #C مخصوص VSCode را نصب کرده باشید، تغییرات فایل csproj را دنبال کرده و پیام restore را نیز ظاهر می‌کند؛ تا همین دستور فوق را به صورت خودکار اجرا کند.
یک نکته: نگارش فعلی افزونه‌ی #C مخصوص VSCode، با تغییر فایل csproj و restore وابستگی‌های آن نیاز دارد یکبار آن‌را بسته و سپس مجددا اجرا کنید، تا اطلاعات intellisense خود را به روز رسانی کند. بنابراین اگر VSCode بلافاصله کلاس‌های مرتبط با بسته‌های جدید را تشخیص نمی‌دهد، علت صرفا این موضوع است.

پس از بازیابی وابستگی‌ها، به ریشه‌ی پروژه‌ی برنامه‌ی وب وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet watch run
این دستور، پروژه را build کرده و سپس بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد. همچنین به ازای هر تغییری در فایل‌های کدهای برنامه، به صورت خودکار برنامه را build کرده و مجددا ارائه می‌دهد.


تکمیل برنامه‌ی وب جهت ارسال پیام‌هایی به کلاینت‌های متصل به آن

پس از افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، بازیابی و build برنامه، اکنون نوبت به تعریف یک Hub است، تا از طریق آن بتوان پیام‌هایی را به کلاینت‌های متصل ارسال کرد. به همین جهت یک پوشه‌ی جدید را به نام Hubs به پروژه‌ی وب افزوده و سپس کلاس جدید MessageHub را به صورت ذیل به آن اضافه می‌کنیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.SignalR;

namespace SignalRCore2WebApp.Hubs
{
    public class MessageHub : Hub
    {
        public Task Send(string message)
        {
            return Clients.All.InvokeAsync("Send", message);
        }
    }
}
این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق می‌شود. سپس در متد Send آن می‌توان پیام‌هایی را به کلاینت‌های متصل به برنامه ارسال کرد.

پس از تعریف این Hub، نیاز است به کلاس Startup مراجعه کرده و دو تغییر ذیل را اعمال کنیم:
الف) ثبت و معرفی سرویس SignalR
ابتدا باید SignalR را فعالسازی کرد. به همین جهت نیاز است سرویس‌های آن‌را به صورت یکجا توسط متد الحاقی AddSignalR در متد ConfigureServices به نحو ذیل معرفی کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddSignalR();
   services.AddMvc();
}

ب) ثبت مسیریابی دسترسی به Hub
پس از تعریف Hub، مرحله‌ی بعدی، مشخص سازی نحوه‌ی دسترسی به آن است. به همین جهت در متد Configure، به نحو ذیل Hub را معرفی کرده و سپس یک path را برای آن مشخص می‌کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseSignalR(routes =>
   {
      routes.MapHub<MessageHub>(path: "message");
    });
یعنی اکنون این Hub در آدرس ذیل قابل دسترسی است:
  http://localhost:5000/message
این آدرسی است که در کلاینت Angular، از آن برای اتصال به هاب، استفاده خواهیم کرد.


انتشار پیام‌هایی به تمام کاربران متصل به برنامه

آدرس فوق به تنهایی کار خاصی را انجام نمی‌دهد. از آن جهت اتصال کلاینت‌های برنامه استفاده می‌شود و این کلاینت‌ها پیام‌های رسیده‌ی از طرف برنامه را از این آدرس دریافت خواهند کرد. بنابراین مرحله‌ی بعد، ارسال تعدادی پیام به سمت کلاینت‌ها است. برای این منظور به HomeController برنامه‌ی وب مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.SignalR;
using SignalRCore2WebApp.Hubs;

namespace SignalRCore2WebApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IHubContext<MessageHub> _messageHubContext;
        public HomeController(IHubContext<MessageHub> messageHubContext)
        {
            _messageHubContext = messageHubContext;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return View(); // show the view
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> Index(string message)
        {
            await _messageHubContext.Clients.All.InvokeAsync("Send", message);
            return View();
        }
    }
}
برای دسترسی به Hubهای تعریف شده می‌توان از سیستم تزریق وابستگی‌ها استفاده کرد. برای این منظور تنها کافی است Hub مدنظر را به عنوان آرگومان جنریک IHubContext تعریف کرد. سپس از طریق آن می‌توان به این context‌، در قسمت‌های مختلف برنامه دسترسی یافت و برای مثال پیام‌هایی را به کاربران ارائه داد.
در این مثال ابتدا View ذیل نمایش داده می‌شود:
@{
    ViewData["Title"] = "Home Page";
}

<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="Home"
      role="form">
  <div class="form-group">
     <label label-for="message">Message: </label>
     <input id="message" name="message" class="form-control"/>
  </div>
  <button class="btn btn-primary" type="submit">Send</button>
</form>
کار آن فرستادن یک پیام به متد Index است. سپس این متد، به کمک context تزریق شده‌ی Hub پیام‌ها، این پیام را به تمام کلاینت‌های متصل ارسال می‌کند.


تکمیل برنامه‌ی کلاینت Angular جهت نمایش پیام‌های رسیده‌ی از طرف سرور

تا اینجا ساختار ابتدایی برنامه‌ی Angular را توسط Angular CLI ایجاد کردیم. اکنون نیاز است وابستگی سمت کلاینت SignalR Core را نصب کنیم. به همین جهت از طریق خط فرمان به پوشه‌ی SignalRCore2Client وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 npm install @aspnet/signalr-client --save
پرچم save آن سبب خواهد شد تا این وابستگی علاوه بر نصب، در فایل package.json نیز درج شود.
کلاینت رسمی signalr، هم جاوا اسکریپتی است و هم تایپ‌اسکریپتی. به همین جهت به سادگی توسط یک برنامه‌ی تایپ اسکریپتی Angular قابل استفاده است. کلاس‌های آن‌را در مسیر node_modules\@aspnet\signalr-client\dist\src می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدا، فایل app.component.ts را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { HubConnection } from "@aspnet/signalr-client";

@Component({
  selector: "app-root",
  templateUrl: "./app.component.html",
  styleUrls: ["./app.component.css"]
})
export class AppComponent implements OnInit {
  hubPath = "http://localhost:5000/message";
  messages: string[] = [];

  ngOnInit(): void {
    const connection = new HubConnection(this.hubPath);
    connection.on("send", data => {
      this.messages.push(data);
    });
    connection.start().then(() => {
      // connection.invoke("send", "Hello");
      console.log("connected.");
    });
  }
}
در اینجا در ابتدا، کلاس HubConnection از ماژول aspnet/signalr-client@ دریافت شده‌است. سپس بر این اساس در ngOnInit، یک وهله از آن که به مسیر Hub تعریف شده‌ی برنامه اشاره می‌کند، ایجاد خواهد شد. هر زمانیکه پیامی از سمت سرور دریافت گردید، این پیام را به لیست messages، که یک آرایه است اضافه می‌کنیم. در آخر برای راه اندازی این اتصال، متد start آ‌ن‌را فراخوانی خواهیم کرد. در اینجا می‌توان یک متد سمت سرور را فراخوانی کرد و یا برقراری اتصال را در کنسول developers مرورگر نمایش داد.
آرایه‌ی messages را به نحو ذیل توسط یک حلقه در قالب این کامپوننت نمایش خواهیم داد:
<div>
  <h1>
    The messages from the server:
  </h1>
  <ul>
    <li *ngFor="let message of messages">
      {{message}}
    </li>
  </ul>
</div>
پس از آن به ریشه‌ی پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و دستور ذیل را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی Angular ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده شود:
  ng serve -o
در این حالت برنامه در آدرس  http://localhost:4200/ قابل دسترسی خواهد بود.


همانطور که مشاهده می‌کنید، پیام خطای ذیل را صادر کرده‌است:
 Failed to load http://localhost:5000/message: Response to preflight request doesn't pass access control check: No 'Access-Control-Allow-Origin' header is present on the requested resource. Origin 'http://localhost:4200' is therefore not allowed access.
علت اینجا است که برنامه‌ی Angular بر روی پورت 4200 کار می‌کند و برنامه‌ی وب ما بر روی پورت 5000 تنظیم شده‌است. به همین جهت نیاز است CORS را در برنامه‌ی وب تنظیم کرد تا امکان یک چنین دسترسی صادر شود.
برای این منظور به فایل آغازین برنامه‌ی وب مراجعه کرده و سرویس‌های AddCors را به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSignalR();
    services.AddCors(options =>
            {
                options.AddPolicy("CorsPolicy",
                    builder => builder
                        .AllowAnyOrigin()
                        .AllowAnyMethod()
                        .AllowAnyHeader()
                        .AllowCredentials());
            });
    services.AddMvc();
}
پس از آن در متد Configure، این سیاست دسترسی باید مورد استفاده قرار گیرد؛ و گرنه این تنظیمات کار نخواهد کرد. محل قرارگیری آن نیز باید پیش از سایر تنظیمات باشد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseCors(policyName: "CorsPolicy");
اکنون اگر مجددا برنامه‌ی Angular را Refresh کنیم، در console توسعه دهندگان مرورگر، مشاهده خواهیم کرد که اتصال برقرار شده‌است:


در آخر برای آزمایش برنامه، به آدرس http://localhost:5000 یا همان برنامه‌ی وب، مراجعه کرده و پیامی را ارسال کنید. بلافاصله مشاهده خواهید کرد که این پیام توسط کلاینت Angular دریافت شده و نمایش داده می‌شود:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SignalRCore2Sample.zip
برای اجرا آن، ابتدا به پوشه‌ی SignalRCore2WebApp مراجعه کرده و دو فایل bat آن‌را به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگی‌ها‌ی برنامه را بازیابی می‌کند و دومی برنامه را بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد.
سپس به پوشه‌ی SignalRCore2Client مراجعه کرده و در آنجا نیز دو فایل bat ابتدایی آن‌را به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگی‌های برنامه‌ی Angular را بازیابی می‌کند و دومی برنامه‌ی Angular را بر روی پورت 4200 اجرا خواهد کرد.
مطالب
رمزگشایی عنوان یک ایمیل فارسی دریافت شده

گوگل اجازه‌ی فعال کردن POP3 را روی اکانت‌ها GMail می‌دهد. فرض کنید با استفاده از یکی از کلاینت‌های POP3 دات نت می‌خواهیم ایمیل‌ها را با برنامه نویسی دریافت کنیم (و مثلا از Outlook استفاده نکنیم). اکنون به نظر شما عنوان دریافت شده زیر چه معنایی دارد؟
=?UTF-8?B?QW5hbHl0aWNzIHZhaGlkbmFzaXJpLmJsb2dzcG90LmNvbSAyMDA4MTIyNiAo2KLZhdin?= =?UTF-8?B?2LEg2LPYp9mK2Kop?=

برای درک اتفاق رخ داده باید به RFC ‌های مربوطه مراجعه کرد (RFC-2822 و RFC-2047). مطابق استانداردهای ذکر شده، هدر ارسالی یک ایمیل همواره باید از حروف اسکی تشکیل شود. حال اگر عنوان ایمیل که جزئی از هدر را تشکیل می‌دهد از حروف غیر اسکی تشکیل شد، حتما باید یک لایه encoding روی آن‌ها صورت گیرد. دو حالت تعریف شده در این‌جا مطابق استاندارد میسر است:
الف) Quoted Printable : در این حالت عنوان با =?utf-8?Q شروع می‌شود.
ب) Base64 : در این روش عنوان با =?utf-8?B شروع خواهد شد.

روش متداول، روش ب است که نسبت به روش الف فشرده‌تر می‌باشد. در این حالت برای درک معنای قسمت‌های مختلف رشته دریافت شده باید به الگوی زیر مراجعه کرد:
=?charset?encoding?EncodedText?=
در این‌جا charset بیانگر نحوه encoding متن اصلی است که بر روی آن الگوریتم base64 اعمال شده.
در رشته طولانی فوق که در ابتدای مقاله به آن اشاره شده، عنوان به دو قسمت تجزیه شده. یا به عبارتی دوبار الگوی فوق در آن تکرار شده است که باید EncodedText های آن‌ها را یافت و سپس آن‌ها را با توجه به charset مربوطه از حالت base64 به یک رشته معمولی تبدیل نمود.

//using System.Text;
public static string Base64ToString(string charset, string encodedString)
{
//تبدیل بیس 64 به آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = Convert.FromBase64String(encodedString);
//تبدیل آرایه‌ای از بایت‌ها به رشته با توجه به انکدینگ مربوطه
return Encoding.GetEncoding(charset).GetString(buffer);
}
اکنون عنوان صحیح ایمیل فوق به صورت زیر قابل دریافت خواهد بود:

string subject = Base64ToString("utf-8", "QW5hbHl0aWNzIHZhaGlkbmFzaXJpLmJsb2dzcG90LmNvbSAyMDA4MTIyNiAo2KLZhdin2LEg2LPYp9mK2Kop");

نظرات اشتراک‌ها
اسکریپت‌هایی برای سبک‌تر کردن ویندوز 10
مصرف اینترنت ویندوز 10 بالا است. یک قسمت آن مرتبط به ارسال اطلاعات روزانه به مایکروسافت به نام telemetry است که جزئیات روش استفاده از برنامه‌ها را ارسال می‌کند. قسمت دیگر آن به windows update مربوط است. اسکریپت‌های پیوستی هر دو را غیرفعال می‌کنند. به این صورت روزی حداقل 500 مگابایت در مصرف اینترنت صرفه جویی خواهد شد.
برای استفاده از آن باید ابتدا دو فایل reg. را با دوبار کلیک به سیستم اضافه کنید. سپس روی هر کدام از فایل‌های ps1. کلیک راست کرده و گزینه‌ی run as admin را انتخاب کنید. 
مطالب
اعمال SEO بر روی AngularJS
در این بخش قصد داریم سئو را بر روی یک برنامه‌ی نوشته شده با آنگلولار و Asp.net Mvc اعمال نماییم. انگولار جی‌اس، صفحات را با  استفاده از جاوااسکریپت رندر میکند، ولی اکثر کرالر‌ها نمیتوانند جاوااسکریپت را اجرا کنند و موقع اجرای صفحات سایت ما  فقط یک div خالی را میبینند.
کاری که سرویس Prerender یا فیلتر سفارشی AjaxCrawlable برای ما انجام میدهد، درخواست‌هایی را که از طرف کرالرها آمده‌است را شناسایی میکند و مانند یک مرورگر، با استفاده از phantomjs آنرا اجرا میکند و نتیجه‌ی کامل صفحات ما را به صورت اچ تی ام ال استاتیک برمی‌گرداند.
فانتوم جی اس، موتور اختصاصی برای شبیه سازی مرورگر مبتنی بر Webkit می‌باشد. فانتوم جی اس را میتوانید بر روی ویندوز، لینوکس و مک نصب نمایید. فانتوم جی اس یک Console در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد که می‌توان توسط آن، برنامه‌های جاوااسکریپت را اجرا نمود. همچنین فانتوم جی اس میتواند اسکرین شاتی را نیز از محتوای وب سایت ما فراهم نماید.
 برای اینکه صفحات انگولار جی اس،ایندکس شوند سه مرحله وجود دارند:
1- به کرالر اطلاع دهیم که رندر کردن سایت، توسط جاوااسکریپت انجام میگردد؛ با اضافه کردن متاتگ زیر در اچ تی ام ال سایت (البته در حالت استفاده HTML5 push state ) :
<meta name="fragment" content="!">
<base href="/">
2- بعد از اضافه کردن متاتگ بالا، کرالر درخواست‌های خود را به صورت زیر به سایت ما ارسال میکند:
http://www.example.com/?_escaped_fragment_=
ما در این مثال از  HTML5 push state  استفاده میکنیم. بنابراین لینکی مانند http://www.example.com/user/123 توسط کرالر به صورت زیر دیده میشود: 
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
3- اچ تی ام ال کاملا رندر شده توسط سایت ما به کرالر ارسال گردد.
برای رندر کردن  اچ تی ام ال صفحات، چندین روش وجود دارد:
روش اول: میتوانیم از سرویس‌های آماده‌ای همچون Prerender.io   استفاده کنیم که سرویسهایی را برای زبانهای مختلف ارائه کرده‌اند. باتوجه به توضیحات نمونه استفاده از آن در Asp.Net Mvc کافیست در سایت Prerender.io  ثبت نام کرده، Token را دریافت کنیم و در کانفیگ برنامه قرار دهیم و در کلاس PreStart قطعه کد زیر را قرار دهیم:
DynamicModuleUtility.RegisterModule(typeof(Prerender.io.PrerenderModule));
مثال استفاده از Prerender.io را میتوانید از این آدرس Simple_Demo_Prerender.zip دانلود نمایید.
 
یکی از ابزارهای مناسب تست کردن اینکه صفحات توسط کرالر ایندکس میشوند یا خیر، برنامه screamingfrog میباشد.
در پنل Ajax آن، صفحات ایندکس شده ما نمایش داده میشوند. لینکی مشابه زیر را در مرورگر اجرا کرده، با ViewPage Source کردن آن میتوانید نتیجه اچ تی ام ال کاملا رندر شده را مشاهده نمایید.
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
نسخه رایگان سرویس Prerender.io تا 250 صفحه را پوشش میدهد.

روش دوم: فیلتر سفارشی AjaxCrawlable. در اولین قدم نیاز به نصب فانتوم جی اس داریم:
<package id="PhantomJS" version="1.9.2" targetFramework="net452" />
<package id="phantomjs.exe" version="1.9.2.1" targetFramework="net452" />
فایل phantomjs.exe را از پوشه packages\PhantomJS.1.9.2\tools\phantomjs\phantomjs.exe یافته و در پوشه bin برنامه قرار دهید. با Attribute زیر هر درخواستی که توسط کرالر ارسال گردد به اکشن returnHTML منتقل میگردد.
برای اینکه خطای معروف A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client را دریافت نکنیم، کافیست قسمتهایی از آدرس را که شامل کاراکترهای خاصی مانند :// میباشند، از url حذف کنیم و در اکشن returnHtml قسمتهای حذف شده را  به url  اضافه نماییم.
کرالرها  با مشاهده تگ fragment، تمام لینکها را به همراه کوئری استرینگ _escaped_fragment_  میفرستند، که ما در سرور باید آنرا  با رشته خالی جایگزین نماییم.
 public class AjaxCrawlableAttribute : System.Web.Mvc.ActionFilterAttribute
    {
        private const string Fragment = "_escaped_fragment_";
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var request = filterContext.RequestContext.HttpContext.Request;
            var url = request.Url.ToString();
            if (request.QueryString[Fragment] != null && !url.Contains("HtmlSnapshot/returnHTML"))
            {
                url = url.Replace("?_escaped_fragment_=", string.Empty).Replace(request.Url.Scheme + "://", string.Empty);
                url = url.Split(':')[1];
                filterContext.Result = new RedirectToRouteResult(
                   new RouteValueDictionary { { "controller", "HtmlSnapshot" }, { "action", "returnHTML" }, { "url", url } });
            }
            return;
        }
    }
Route‌های پیشفرض را با کدهای زیر جایگزین میکنیم:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
             name: "HtmlSnapshot",
             url: "HtmlSnapshot/returnHTML/{*url}",
             defaults: new { controller = "HtmlSnapshot", action = "returnHTML", url = UrlParameter.Optional });

            routes.MapRoute(
            name: "SPA",
            url: "{*catchall}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index" })
        }
 اضافه کردن این فیلتر به فیلترهای Asp.net Mvc 
 public class FilterConfig
    {
        public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
        {
            filters.Add(new AjaxCrawlableAttribute());
        }
    }
ایجاد کنترلر HtmlSnapshot و متد returnHTML :
Url را به عنوان آرگومان به تابع page.open فایل جاوااسکریپتی فانتوم میدهیم و بعد از اجرای کامل، خروجی را درViewData قرار میدهیم 
public ActionResult returnHTML(string url)
        {
            var prefix = HttpContext.Request.Url.Scheme + "://" + HttpContext.Request.Url.Host+":";
            url = prefix+url;
            string appRoot = Path.GetDirectoryName(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory);
            var startInfo = new ProcessStartInfo
            {
                Arguments = string.Format("{0} {1}", Path.Combine(appRoot, "Scripts\\seo.js"), url),
                FileName = Path.Combine(appRoot, "bin\\phantomjs.exe"),
                UseShellExecute = false,
                CreateNoWindow = true,
                RedirectStandardOutput = true,
                RedirectStandardError = true,
                RedirectStandardInput = true,
                StandardOutputEncoding = System.Text.Encoding.UTF8
            };
            var p = new Process();
            p.StartInfo = startInfo;
            p.Start();
            string output1 = p.StandardOutput.ReadToEnd();
            p.WaitForExit();
            ViewData["result"] = output1.Replace("<!-- ngView:  -->", "").Replace("ng-view=\"\"", "");
            return View();
        }
در فایل renderHtml.cshtml
@{ 
    Layout = null;
}
@Html.Raw(ViewBag.result)
ایجاد فایل seo.js  در پوشه Scripts سایت :
در این بخش webpage  را ایجاد میکنیم و آدرس صفحه را از[system.args[1  دریافت کرده و عملیات کپچر کردن را آغاز میکنیم و بعد از تکمیل اطلاعات در سرور، کد زیر اجرا میشود:
console.log(page.content)

var page = require('webpage').create();
var system = require('system');

var lastReceived = new Date().getTime();
var requestCount = 0;
var responseCount = 0;
var requestIds = [];
var startTime = new Date().getTime();;
page.onResourceReceived = function (response) {
    if (requestIds.indexOf(response.id) !== -1) {
        lastReceived = new Date().getTime();
        responseCount++;
        requestIds[requestIds.indexOf(response.id)] = null;
    }
};
page.onResourceRequested = function (request) {
    if (requestIds.indexOf(request.id) === -1) {
        requestIds.push(request.id);
        requestCount++;
    }
};

function checkLoaded() {
    return page.evaluate(function () {
        return document.all["compositionComplete"];
    }) != null;
}
// Open the page
page.open(system.args[1], function () {

});

var checkComplete = function () {
    // We don't allow it to take longer than 5 seconds but
    // don't return until all requests are finished
    if ((new Date().getTime() - lastReceived > 300 && requestCount === responseCount) || new Date().getTime() - startTime > 10000 || checkLoaded()) {
        clearInterval(checkCompleteInterval);
        console.log(page.content);
        phantom.exit();
    }
}
// Let us check to see if the page is finished rendering
var checkCompleteInterval = setInterval(checkComplete, 300);
صفحه Layout.Cshtml
<!DOCTYPE html>
<html ng-app="appOne">
<head>
    <meta name="fragment" content="!">
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <meta charset="utf-8" />
    <link href="~/favicon.ico" rel="shortcut icon" type="image/x-icon" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <base href="/">
    @Styles.Render("~/Content/css")
    @Scripts.Render("~/bundles/modernizr")
    <script src="~/Scripts/angular/angular.js"></script>
    <script src="~/Scripts/angular/angular-route.js"></script>
    <script src="~/Scripts/angular/angular-animate.js"></script>
    <script>
        angular.module('appOne', ['ngRoute'], function ($routeProvider, $locationProvider) {
            $routeProvider.when('/one', {
                template: "<div>one</div>", controller: function ($scope) {
                }
            })
            .when('/two', {
                template: "<div>two</div>", controller: function ($scope) {
                }
            }).when('/', {
                template: "<div>home</div>", controller: function ($scope) {
                }
            });
            $locationProvider.html5Mode({
                enabled: true
            });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div id="body">
        <section ng-view></section>
        @RenderBody()
    </div>
    <div id="footer">
        <ul class='xoxo blogroll'>
            <li><a href="one">one</a></li>
            <li><a href="two">two</a></li>
        </ul>
    </div>
</body>
</html>

چند نکته تکمیلی:
* فانتوم جی اس قادر به اجرای لینکهای فارسی (utf-8) نمیباشد.
 * اگر خطای syntax error را دریافت کردید ممکن است پروژه شما در مسیری طولانی در روی هارد دیسک قرار داشته باشد.