مطالب
تبدیل تعدادی تصویر به یک فایل PDF

صورت مساله:
تعدادی تصویر داریم، می‌خواهیم این‌ها را تبدیل به فایل PDF کنیم به این شرط که هر تصویر در یک صفحه مجزا قرار داده شود.
در ادامه برای این منظور از کتابخانه‌ی iTextSharp استفاده خواهیم کرد.

iTextSharp چیست؟
iTextSharp کتابخانه‌ی سورس باز و معروفی جهت تولید فایل‌های PDF ، توسط برنامه‌های مبتنی بر دات نت است. آن را از آدرس زیر می‌توان دریافت کرد:


کتابخانه iTextSharp نیز جزو کتابخانه‌هایی است که از جاوا به دات نت تبدیل شده‌اند. نام کتابخانه اصلی iText است و اگر کمی جستجو کنید می‌توانید کتاب 617 صفحه‌ای iText in Action از انتشارات MANNING را در این مورد نیز بیابید. هر چند این کتاب برای برنامه نویس‌های جاوا نوشته شده اما نام کلاس‌ها و متدها در iTextSharp تفاوتی با iText اصلی ندارند و مطالب آن برای برنامه نویس‌‌های دات نت هم قابل استفاده است.

مجوز استفاده از iTextSharp کدام است؟
مجوز این کتابخانه GNU Affero General Public License است. به این معنا که شما موظفید، تغییری در قسمت تهیه کننده خواص فایل PDF تولیدی که به صورت خودکار به نام کتابخانه تنظیم می‌شود، ندهید. اگر می‌خواهید این قسمت را تغییر دهید باید هزینه کنید. همچنین با توجه به اینکه این مجوز، GPL است یعنی زمانیکه از آن استفاده کردید باید کار خود را به صورت سورس باز ارائه دهید؛ درست خوندید! بله! مثل مجوز استفاده از نگارش عمومی و رایگان MySQL و اگر نمی‌خواهید اینکار را انجام دهید، در اینجا تاکید شده که باید کتابخانه را خریداری کنید.

نحوه استفاده از کتابخانه iTextSharp
در ابتدا کد تبدیل تصاویر به فایل PDF را در ذیل مشاهده خواهید کرد. فرض بر این است که ارجاعی را به اسمبلی itextsharp.dll اضافه کرده‌اید:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class ImageToPdf
{
public iTextSharp.text.Rectangle PdfPageSize { set; get; }
public ImageFormat ImageCompressionFormat { set; get; }
public bool FitImagesToPage { set; get; }

public void ExportToPdf(IList<string> imageFilesPath, string outPdfPath)
{
using (var pdfDoc = new Document(PdfPageSize))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream(outPdfPath, FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

foreach (var file in imageFilesPath)
{
var pngImg = iTextSharp.text.Image.GetInstance(file);

if (FitImagesToPage)
{
pngImg.ScaleAbsolute(pdfDoc.PageSize.Width, pdfDoc.PageSize.Height);
}
pngImg.SetAbsolutePosition(0, 0);

//add to page
pdfDoc.Add(pngImg);
//start a new page
pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}
}
توضیحات:
استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp همیشه شامل 5 مرحله است. ابتدا شیء Document ایجاد می‌شود. سپس وهله‌ای از PdfWriter ساخته شده و Document جهت نوشتن در آن گشوده خواهد شد. در طی یک سری مرحله محتویات مورد نظر به Document اضافه شده و نهایتا این شیء بسته خواهد شد. البته در اینجا چون کلاس Document اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده، بهترین روش استفاده از آن بکارگیری واژه کلیدی using جهت مدیریت منابع آن است. به این ترتیب کامپایلر به صورت خودکار قطعه try/finally مرتبط را جهت پاکسازی منابع، تشکیل خواهد داد.
اندازه صفحات توسط سازنده‌ی شیء Document مشخص خواهند شد. این شیء از نوع iTextSharp.text.Rectangle است؛ اما مقدار دهی آن توسط کلاس iTextSharp.text.PageSize صورت می‌گیرد که انواع و اقسام اندازه صفحات استاندارد در آن تعریف شده‌اند.
متد iTextSharp.text.Image.GetInstance که در این مثال جهت دریافت اطلاعات تصاویر مورد استفاده قرار گرفت، 15 overload دارد که از آدرس مستقیم یک فایل تا استریم مربوطه تا Uri یک آدرس وب را نیز می‌پذیرد و از این لحاظ بسیار غنی است.

مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس فوق:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
new ImageToPdf
{
FitImagesToPage = true,
ImageCompressionFormat = ImageFormat.Jpeg,
PdfPageSize = iTextSharp.text.PageSize.A4
}.ExportToPdf(
imageFilesPath: new List<string>
{
@"D:\3.jpg",
@"D:\4.jpg"
},
outPdfPath: @"D:\tst.pdf"
);
}
}
}

مطالب
نمایش تعداد کل صفحات در iTextSharp

در مورد نحوه‌ی نمایش شماره صفحه جاری در مثلا header یک گزارش PDF تهیه شده به کمک writer.PageNumber و ارث بری از کلاس PdfPageEventHelper،‌ در پایان مطلب فارسی نویسی در iTextSharp توضیح داده شد. این مورد جزو ضروریات یک گزارش خوب است، اما عموما نیاز است تا تعداد کل صفحات هم نمایش داده شود. مثلا صفحه n از 100 جایی در تمام صفحات درج شود و ... هیچ خاصیتی به نام TotalNumberOfPages را در این کتابخانه نمی‌توان یافت. علت هم این است که تعداد واقعی کل صفحات فقط در حین بسته شدن شیء Document مشخص می‌شود و نه در هنگام تهیه صفحات. بنابراین نکته تهیه و نمایش تعداد صفحات، در iTextSharp به صورت خلاصه به شرح زیر است:
الف) باید در همان کلاسی که از PdfPageEventHelper به ارث رسیده است، متد OnCloseDocument را تحریف (override) کرد. در اینجا به خاصیت writer.PageNumber دسترسی داریم و writer.PageNumber - 1 مساوی است با تعداد کل صفحات.
ب) در مرحله بعد نیاز است تا این عدد را به نحوی به تمام صفحات تولید شده اضافه کنیم. این کار هم ساده است و مبتنی است بر بکارگیری یک PdfTemplate :
  • در متد تحریف شده‌ی OnOpenDocument ، یک قالب PDF ساده را تولید می‌کنیم (مثلا یک مستطیل کوچک خالی).
  • سپس در متد OnEndPage ، این قالب را به انتهای تمام صفحات در حال تولید اضافه خواهیم کرد.
  • زمانیکه متد OnCloseDocument فراخوانده شد، عدد تعداد کل صفحات را در این قالب که به تمام صفحات اضافه شده، درج خواهیم کرد. به این ترتیب این عدد به صورت خودکار در تمام صفحات نمایش داده خواهد شد.

پیاده سازی این توضیحات را در ادامه ملاحظه خواهید کرد:
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class PdfWriterPageEvents : PdfPageEventHelper
{
PdfContentByte _pdfContentByte;
// عدد نهایی تعداد کل صفحات را در این قالب قرار خواهیم داد
PdfTemplate _template;
BaseFont _baseFont;

public override void OnOpenDocument(PdfWriter writer, Document document)
{
_baseFont = BaseFont.CreateFont(BaseFont.HELVETICA, BaseFont.CP1252, BaseFont.NOT_EMBEDDED);
_pdfContentByte = writer.DirectContent;
_template = _pdfContentByte.CreateTemplate(50, 50);
}

public override void OnEndPage(PdfWriter writer, Document document)
{
base.OnEndPage(writer, document);
String text = writer.PageNumber + "/";
float len = _baseFont.GetWidthPoint(text, 8);
Rectangle pageSize = document.PageSize;
_pdfContentByte.SetRGBColorFill(100, 100, 100);
_pdfContentByte.BeginText();
_pdfContentByte.SetFontAndSize(_baseFont, 8);
_pdfContentByte.SetTextMatrix(pageSize.GetLeft(40), pageSize.GetBottom(30));
_pdfContentByte.ShowText(text);
_pdfContentByte.EndText();
//در پایان هر صفحه یک جای خالی را مخصوص تعداد کل صفحات رزرو خواهیم کرد
_pdfContentByte.AddTemplate(_template, pageSize.GetLeft(40) + len, pageSize.GetBottom(30));
}
public override void OnCloseDocument(PdfWriter writer, Document document)
{
base.OnCloseDocument(writer, document);
_template.BeginText();
_template.SetFontAndSize(_baseFont, 8);
_template.SetTextMatrix(0, 0);
//درج تعداد کل صفحات در تمام قالب‌های اضافه شده
_template.ShowText((writer.PageNumber - 1).ToString());
_template.EndText();
}
}

public class AddTotalNoPages
{
public static void CreateTestPdf()
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("tpn.pdf", FileMode.Create));
pdfWriter.PageEvent = new PdfWriterPageEvents();
pdfDoc.Open();


pdfDoc.Add(new Phrase("Page1"));
pdfDoc.NewPage();
pdfDoc.Add(new Phrase("Page2"));
pdfDoc.NewPage();
pdfDoc.Add(new Phrase("Page3"));
}
}
}
}

مطالب
نحوه‌ی صحیح فراخوانی SQL Aggregate Functions حین استفاده از LINQ

SQL Aggregate Functions که مد نظر شما هستند مانند Min ، Max ، Sum و امثال آن. بحث LINQ هم زمانیکه از الگوی Repository استفاده شود مستقل از نوع ORM مورد نظر خواهد شد؛ بنابراین در اینجا مقصود از LINQ می‌تواند LINQ to SQL ، LINQ to Entities ، LINQ to NHibernate و کلا هر نوع ORM دیگری با پشتیبانی از LINQ باشد.
صورت مساله هم این است: آیا نوشتن عبارت LINQ ایی به شکل زیر صحیح است؟
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>t.Amount);
پاسخ: خیر!
توضیحات:
عبارت LINQ فوق در نهایت به شکل زیر ترجمه خواهد شد:
-- Region Parameters
-- @p0: DateTime [2010/10/13 12:00:00 ق.ظ]
-- EndRegion
SELECT SUM([t0].[Amount]) AS [value]
FROM [Transactions] AS [t0]
WHERE [t0].[TransactionDate] > @p0
و اتفاقا در این سیستم پس از تاریخ 2010/10/13 هیچ تراکنشی ثبت نشده است؛ بنابراین خروجی این کوئری null خواهد بود و نه صفر. همینجا است که یکی از استثناهای زیر صادر شده و ادامه‌ی برنامه با مشکل مواجه خواهد شد:
- System.InvalidOperationException: The cast to value type 'decimal' failed because the materialized value is null.
- InvalidOperationException: The null value cannot be assigned to a member with type decimal which is a non-nullable value type.

مشکل هم از اینجا ناشی می‌شود که متغییری از نوع deciaml یا int و امثال آن، مقدار دریافتی نال را نمی‌پذیرند. برای رفع این مشکل باید عبارت LINQ فوق به صورت زیر بازنویسی شود (و اهمیتی هم ندارد که Sum است یا Max یا Avg و غیره؛ در مورد بکارگیری تمام SQL Aggregate Functions در یک عبارت LINQ ، این مورد باید لحاظ گردد):
decimal amount = respository.Transactions
.Where(t=>t.TransactionDate>new DateTime(2010,10,13))
.Sum(t=>(decimal?)t.Amount)??0;

دقیقا به همین علت است که در دات نت، nullable types تعریف شده‌اند. امکان ذخیره سازی null‌ در یک متغیر برای مثال از نوع decimal وجود ندارد اما نوع decimal? (و یا Nullable<decimal> به بیانی دیگر) این قابلیت را دارد.
شاید بگوئید که در اینجا با تغییر تعریف متغیر به decimal? amount مشکل حل می‌شود، اما خیر. تعریف extension method مربوط به sum به صورت زیر است:

public static TResult Sum<TSource>(
this IQueryable<TSource> source,
Expression<Func<TSource, TResult>> selector)

در این تعریف به TResult دقت نمائید؛ هم بیانگر نوع خروجی نهایی متد و هم مشخص سازنده‌ی نوع پارامتری است که خروجی Lambda Expression را تشکیل می‌دهد. به این معنا که سی شارپ، TResult را از lambda expression دریافت کرده و خروجی Sum را بر همان مبنا و نوع تشکیل می‌دهد. بنابراین برای دریافت خروجی nullable باید TResult ایی nullable را همانند مثال فوق ایجاد کنیم.

خلاصه بحث:
اگر در کدهای LINQ خود که با بانک اطلاعاتی سر و کار دارند از معادل‌های SQL Aggregate Functions استفاده کرده‌اید، آن‌ها را یافته و نکته‌ی nullable TResult فوق را به آن‌ها اعمال کنید؛ در غیر اینصورت منتظر باشید تا روزی برنامه شما به سادگی کرش کند.


مطالب
کش کردن اطلاعات غیر پویا در ASP.Net - قسمت دوم

قسمت قبل به IIS7‌ اختصاص داشت که شاید برای خیلی‌ها کاربرد نداشته باشد خصوصا اینکه برنامه نویس‌ها ترجیح می‌دهند به روش‌هایی روی بیاورند که کمتر نیاز به دخالت مدیر سرور داشته باشد؛ یا زمانیکه سایت شما بر روی یک هاست اینترنتی قرار گرفته است عملا شاید دسترسی خاصی به تنظیمات IIS نداشته باشید (مگر اینکه یک هاست اختصاصی را تهیه کنید).
برای IIS6 و ماقبل از آن و حتی بعد از آن!، حداقل دو روش برای کش کردن اطلاعات استاتیک وجود دارد:

الف) استفاده از web resources معرفی شده در ASP.Net 2.0 به بعد
در مورد نحوه‌ی تعریف و بکارگیری web resources می‌توان به مقاله "تبدیل پلاگین‌های jQuery‌ به کنترل‌های ASP.Net" رجوع کرد.


همانطور که در شکل فوق نیز ملاحظه می‌کنید، هدر مربوط به مدت زمان منقضی شدن کش سمت کلاینت یک web resource توسط موتور ASP.Net به صورت خودکار به سال 2010 تنظیم شده است و این مقدار خالی نیست.

ب) افزودن این هدر به صورت دستی

برای این منظور باید در نحوه‌ی ارائه فایل‌های استاتیک دخالت کنیم و این‌کار را با استفاده از یک generic handler می‌توان انجام داد.


کد این generic handler می‌تواند به صورت زیر باشد:

using System;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Services;
using System.Reflection;

namespace test1
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
public class cache : IHttpHandler
{

private static void cacheIt(TimeSpan duration)
{
HttpCachePolicy cache = HttpContext.Current.Response.Cache;

FieldInfo maxAgeField = cache.GetType().GetField("_maxAge", BindingFlags.Instance | BindingFlags.NonPublic);
maxAgeField.SetValue(cache, duration);

cache.SetCacheability(HttpCacheability.Public);
cache.SetExpires(DateTime.Now.Add(duration));
cache.SetMaxAge(duration);
cache.AppendCacheExtension("must-revalidate, proxy-revalidate");
}

public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string file = context.Request.QueryString["file"];
if (string.IsNullOrEmpty(file))
{
return;
}

string contetType = context.Request.QueryString["contetType"];
if (string.IsNullOrEmpty(contetType))
{
return;
}

context.Response.Write(File.ReadAllText(context.Server.MapPath(file)));

//Set the content type
context.Response.ContentType = contetType;

// Cache the resource for 30 Days
cacheIt(TimeSpan.FromDays(30));
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}
توضیحات:
این generic handler دو کوئری استرینگ را دریافت می‌کند؛ file جهت دریافت نام فایل و contetType جهت مشخص سازی نوع محتوایی که باید سرو شود؛ مثلا جاوا اسکریپت یا استایل شیت و امثال آن. سپس زمانیکه محتوا را Response.Write می‌کند، هدر مربوط به کش شدن آن‌را نیز به 30 روز تنظیم می‌نماید.
تابع مربوط به کش کردن اطلاعات از مقاله ASP.NET Ajax Under-the-hood Secrets استخراج شد.

روش استفاده در مورد فایل‌های CSS
بجای تعریف یک فایل CSS در صفحه، به صورت استاندارد، اکنون تعریف متداول را به صورت زیر اصلاح کنید:

<link type="text/css" href="cache.ashx?v=1&file=site.css&contetType=text/css" rel="Stylesheet" />
هر زمانیکه که فایل site.css درخواست می‌شود، باید از فیلتر ما عبور کند و سپس ارائه گردد. در این حین، هدر مربوط به مدت زمان کش شدن سمت کلاینت به آن اضافه می‌شود. از کوئری استرینگ مربوط v هم جهت به روز رسانی‌های بعدی استفاده می‌شود تا اگر تغییری را اعمال کردیم، کلاینت حتما با توجه به آدرس جدید، محتویات جدید را یکبار دیگر دریافت کند. (مرورگر آدرس‌های مشابه را در صورتیکه هدر مربوط به کش شدن آن‌ها تنظیم شده باشد، از کش خواهد خواند و کاری به آخرین تغییرات شما در سرور ندارد)

روش استفاده در مورد فایل‌های JS
<script type="text/javascript" src="cache.ashx?v=1&file=js/jquery-1.3.2.min.js&contetType=application/x-javascript"></script>
اکنون اگر سایت را مجددا با افزونه YSlow بررسی کنیم، می‌توان این هدر جدید را مشاهده کرد:



مطالب
ASP.NET MVC #18

اعتبار سنجی کاربران در ASP.NET MVC

دو مکانیزم اعتبارسنجی کاربران به صورت توکار در ASP.NET MVC در دسترس هستند: Forms authentication و Windows authentication.
در حالت Forms authentication، برنامه موظف به نمایش فرم لاگین به کاربر‌ها و سپس بررسی اطلاعات وارده توسط آن‌ها است. برخلاف آن، Windows authentication حالت یکپارچه با اعتبار سنجی ویندوز است. برای مثال زمانیکه کاربری به یک دومین ویندوزی وارد می‌شود، از همان اطلاعات ورود او به شبکه داخلی، به صورت خودکار و یکپارچه جهت استفاده از برنامه کمک گرفته خواهد شد و بیشترین کاربرد آن در برنامه‌های نوشته شده برای اینترانت‌های داخلی شرکت‌ها است. به این ترتیب کاربران یک بار به دومین وارد شده و سپس برای استفاده از برنامه‌های مختلف ASP.NET، نیازی به ارائه نام کاربری و کلمه عبور نخواهند داشت. Forms authentication بیشتر برای برنامه‌هایی که از طریق اینترنت به صورت عمومی و از طریق انواع و اقسام سیستم عامل‌ها قابل دسترسی هستند، توصیه می‌شود (و البته منعی هم برای استفاده در حالت اینترانت ندارد).
ضمنا باید به معنای این دو کلمه هم دقت داشت: هدف از Authentication این است که مشخص گردد هم اکنون چه کاربری به سایت وارد شده است. Authorization، سطح دسترسی کاربر وارد شده به سیستم و اعمالی را که مجاز است انجام دهد، مشخص می‌کند.


فیلتر Authorize در ASP.NET MVC

یکی دیگر از فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC به نام Authorize، کار محدود ساختن دسترسی به متدهای کنترلرها را انجام می‌دهد. زمانیکه اکشن متدی به این فیلتر یا ویژگی مزین می‌شود، به این معنا است که کاربران اعتبارسنجی نشده، امکان دسترسی به آن‌را نخواهند داشت. فیلتر Authorize همواره قبل از تمامی فیلترهای تعریف شده دیگر اجرا می‌شود.
فیلتر Authorize با پیاده سازی اینترفیس System.Web.Mvc.IAuthorizationFilter توسط کلاس System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute در دسترس می‌باشد. این کلاس علاوه بر پیاده سازی اینترفیس یاد شده، دارای دو خاصیت مهم زیر نیز می‌باشد:

public string Roles { get; set; } // comma-separated list of role names
public string Users { get; set; } // comma-separated list of usernames

زمانیکه فیلتر Authorize به تنهایی بکارگرفته می‌شود، هر کاربر اعتبار سنجی شده‌ای در سیستم قادر خواهد بود به اکشن متد مورد نظر دسترسی پیدا کند. اما اگر همانند مثال زیر، از خواص Roles و یا Users نیز استفاده گردد، تنها کاربران اعتبار سنجی شده مشخصی قادر به دسترسی به یک کنترلر یا متدی در آن خواهند شد:

[Authorize(Roles="Admins")]
public class AdminController : Controller
{
  [Authorize(Users="Vahid")]
  public ActionResult DoSomethingSecure()
   {
  }
}

در این مثال، تنها کاربرانی با نقش Admins قادر به دسترسی به کنترلر جاری Admin خواهند بود. همچنین در بین این کاربران ویژه، تنها کاربری به نام Vahid قادر است متد DoSomethingSecure را فراخوانی و اجرا کند.

اکنون سؤال اینجا است که فیلتر Authorize چگونه از دو مکانیزم اعتبار سنجی یاد شده استفاده می‌کند؟ برای پاسخ به این سؤال، فایل web.config برنامه را باز نموده و به قسمت authentication آن دقت کنید:

<authentication mode="Forms">
<forms loginUrl="~/Account/LogOn" timeout="2880" />
</authentication>

به صورت پیش فرض، برنامه‌های ایجاد شده توسط VS.NET جهت استفاده از حالت Forms یا همان Forms authentication تنظیم شده‌اند. در اینجا کلیه کاربران اعتبار سنجی نشده، به کنترلری به نام Account و متد LogOn در آن هدایت می‌شوند.
برای تغییر آن به حالت اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز، فقط کافی است مقدار mode را به Windows تغییر داد و تنظیمات forms آن‌را نیز حذف کرد.


یک نکته: اعمال تنظیمات اعتبار سنجی اجباری به تمام صفحات سایت
تنظیم زیر نیز در فایل وب کانفیگ برنامه، همان کار افزودن ویژگی Authorize را انجام می‌دهد با این تفاوت که تمام صفحات سایت را به صورت خودکار تحت پوشش قرار خواهد داد (البته منهای loginUrl ایی که در تنظیمات فوق مشاهده نمودید):

<authorization>
<deny users="?" />
</authorization>

در این حالت دسترسی به تمام آدرس‌های سایت تحت تاثیر قرار می‌گیرند، منجمله دسترسی به تصاویر و فایل‌های CSS و غیره. برای اینکه این موارد را برای مثال در حین نمایش صفحه لاگین نیز نمایش دهیم، باید تنظیم زیر را پیش از تگ system.web به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<!-- we don't want to stop anyone seeing the css and images -->
<location path="Content">
<system.web>
<authorization>
<allow users="*" />
</authorization>
</system.web>
</location>

در اینجا پوشه Content از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج می‌شود و تمام کاربران به آن دسترسی خواهند داشت.
به علاوه امکان امن ساختن تنها قسمتی از سایت نیز میسر است؛ برای مثال:

<location path="secure">
  <system.web>
    <authorization>
      <allow roles="Administrators" />
      <deny users="*" />
    </authorization>
  </system.web>
</location>

در اینجا مسیری به نام secure، نیاز به اعتبارسنجی اجباری دارد. به علاوه تنها کاربرانی در نقش Administrators به آن دسترسی خواهند داشت.


نکته: به تنظیمات انجام شده در فایل Web.Config دقت داشته باشید
همانطور که می‌شود دسترسی به یک مسیر را توسط تگ location بازگذاشت، امکان بستن آن هم فراهم است (بجای allow از deny استفاده شود). همچنین در ASP.NET MVC به سادگی می‌توان تنظیمات مسیریابی را در فایل global.asax.cs تغییر داد. برای مثال اینبار مسیر دسترسی به صفحات امن سایت، Admin خواهد بود نه Secure. در این حالت چون از فیلتر Authorize استفاده نشده و همچنین فایل web.config نیز تغییر نکرده، این صفحات بدون محافظت رها خواهند شد.
بنابراین اگر از تگ location برای امن سازی قسمتی از سایت استفاده می‌کنید، حتما باید پس از تغییرات مسیریابی، فایل web.config را هم به روز کرد تا به مسیر جدید اشاره کند.
به همین جهت در ASP.NET MVC بهتر است که صریحا از فیلتر Authorize بر روی کنترلرها (جهت اعمال به تمام متدهای آن) یا بر روی متدهای خاصی از کنترلرها استفاده کرد.
امکان تعریف AuthorizeAttribute در فایل global.asax.cs و متد RegisterGlobalFilters آن به صورت سراسری نیز وجود دارد. اما در این حالت حتی صفحه لاگین سایت هم دیگر در دسترس نخواهد بود. برای رفع این مشکل در ASP.NET MVC 4 فیلتر دیگری به نام AllowAnonymousAttribute معرفی شده است تا بتوان قسمت‌هایی از سایت را مانند صفحه لاگین، از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج کرد تا حداقل کاربر بتواند نام کاربری و کلمه عبور خودش را وارد نماید:

[System.Web.Mvc.AllowAnonymous]
public ActionResult Login()
{
return View();
}

بنابراین در ASP.NET MVC 4.0، فیلتر AuthorizeAttribute را سراسری تعریف کنید. سپس در کنترلر لاگین برنامه از فیلتر AllowAnonymous استفاده نمائید.
البته نوشتن فیلتر سفارشی AllowAnonymousAttribute در ASP.NET MVC 3.0 نیز میسر است. برای مثال:

public class LogonAuthorize : AuthorizeAttribute {
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext) {
if (!(filterContext.Controller is AccountController))
base.OnAuthorization(filterContext);
}
}

در این فیلتر سفارشی، اگر کنترلر جاری از نوع AccountController باشد، از سیستم اعتبار سنجی اجباری خارج خواهد شد. مابقی کنترلرها همانند سابق پردازش می‌شوند. به این معنا که اکنون می‌توان LogonAuthorize را به صورت یک فیلتر سراسری در فایل global.asax.cs معرفی کرد تا به تمام کنترلرها، منهای کنترلر Account اعمال شود.



مثالی جهت بررسی حالت Windows Authentication

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر جدید را به نام Home نیز به آن اضافه کنید. در ادامه متد Index آن‌را با ویژگی Authorize، مزین نمائید. همچنین بر روی نام این متد کلیک راست کرده و یک View خالی را برای آن ایجاد کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[Authorize]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

محتوای View متناظر با متد Index را هم به شکل زیر تغییر دهید تا نام کاربر وارد شده به سیستم را نمایش دهد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
Current user: @User.Identity.Name

به علاوه در فایل Web.config برنامه، حالت اعتبار سنجی را به ویندوز تغییر دهید:

<authentication mode="Windows" />

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید و وب سرور آزمایشی انتخابی هم IIS Express باشد، پیغام HTTP Error 401.0 - Unauthorized نمایش داده می‌شود. علت هم اینجا است که Windows Authentication به صورت پیش فرض در این وب سرور غیرفعال است. برای فعال سازی آن به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز نمائید. تگ windowsAuthentication را یافته و ویژگی enabled آن‌را که false است به true تنظیم نمائید. اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کنیم، در محل نمایش User.Identity.Name، نام کاربر وارد شده به سیستم نمایش داده خواهد شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا همه چیز یکپارچه است و حتی نیازی نیست صفحه لاگین خاصی را به کاربر نمایش داد. همینقدر که کاربر توانسته به سیستم ویندوزی وارد شود، بر این اساس هم می‌تواند از برنامه‌های وب موجود در شبکه استفاده کند.



بررسی حالت Forms Authentication

برای کار با Forms Authentication نیاز به محلی برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران است. اکثر مقالات را که مطالعه کنید شما را به مباحث membership مطرح شده در زمان ASP.NET 2.0 ارجاع می‌دهند. این روش در ASP.NET MVC هم کار می‌کند؛ اما الزامی به استفاده از آن نیست.

برای بررسی حالت اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها، یک برنامه خالی ASP.NET MVC جدید را آغاز کنید. یک کنترلر Home ساده را نیز به آن اضافه نمائید.
سپس نیاز است نکته «تنظیمات اعتبار سنجی اجباری تمام صفحات سایت» را به فایل وب کانفیگ برنامه اعمال نمائید تا نیازی نباشد فیلتر Authorize را در همه جا معرفی کرد. سپس نحوه معرفی پیش فرض Forms authentication تعریف شده در فایل web.config نیز نیاز به اندکی اصلاح دارد:

<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403MyApp"
cookieless="UseCookies"
loginUrl="~/Account/LogOn"
defaultUrl="~/Home"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200"/>
</authentication>

در اینجا استفاده از کوکی‌ها اجباری شده است. loginUrl به کنترلر و متد لاگین برنامه اشاره می‌کند. defaultUrl مسیری است که کاربر پس از لاگین به صورت خودکار به آن هدایت خواهد شد. همچنین نکته‌ی مهم دیگری را که باید رعایت کرد، name ایی است که در این فایل config عنوان می‌‌کنید. اگر بر روی یک وب سرور، چندین برنامه وب ASP.Net را در حال اجرا دارید، باید برای هر کدام از این‌ها نامی جداگانه و منحصربفرد انتخاب کنید، در غیراینصورت تداخل رخ داده و گزینه مرا به خاطر بسپار شما کار نخواهد کرد.
کار slidingExpiration که در اینجا تنظیم شده است نیز به صورت زیر می‌باشد:
اگر لاگین موفقیت آمیزی ساعت 5 عصر صورت گیرد و timeout شما به عدد 10 تنظیم شده باشد، این لاگین به صورت خودکار در 5:10‌ منقضی خواهد شد. اما اگر در این حین در ساعت 5:05 ، کاربر، یکی از صفحات سایت شما را مرور کند، زمان منقضی شدن کوکی ذکر شده به 5:15 تنظیم خواهد شد(مفهوم تنظیم slidingExpiration). لازم به ذکر است که اگر کاربر پیش از نصف زمان منقضی شدن کوکی (مثلا در 5:04)، یکی از صفحات را مرور کند، تغییری در این زمان نهایی منقضی شدن رخ نخواهد داد.
اگر timeout ذکر نشود، زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) مساوی زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر که پیش فرض آن 30 دقیقه است، خواهد بود.

سپس یک مدل را به نام Account به پوشه مدل‌های برنامه با محتوای زیر اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication15.Models
{
public class Account
{
[Required(ErrorMessage = "Username is required to login.")]
[StringLength(20)]
public string Username { get; set; }

[Required(ErrorMessage = "Password is required to login.")]
[DataType(DataType.Password)]
public string Password { get; set; }

public bool RememberMe { get; set; }
}
}

همچنین مطابق تنظیمات اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های فایل وب کانفیگ، نیاز به یک AccountController نیز هست:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
return View();
}
}
}

در اینجا در حالت HttpGet فرم لاگین نمایش داده خواهد شد. بنابراین بر روی این متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را هم بر روی کلاس Account قرار دهید. قالب scaffolding را هم Create انتخاب کنید. به این ترتیب فرم لاگین برنامه ساخته خواهد شد.
اگر به متد HttpPost فوق دقت کرده باشید، علاوه بر دریافت وهله‌ای از شیء Account، یک رشته را به نام returnUrl نیز تعریف کرده است. علت هم اینجا است که سیستم Forms authentication، صفحه بازگشت را به صورت خودکار به شکل یک کوئری استرینگ به انتهای Url جاری اضافه می‌کند. مثلا:

http://localhost/Account/LogOn?ReturnUrl=something

بنابراین اگر یکی از پارامترهای متد تعریف شده به نام returnUrl باشد، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد.

تا اینجا زمانیکه برنامه را اجرا کنیم، ابتدا بر اساس تعاریف مسیریابی پیش فرض برنامه، آدرس کنترلر Home و متد Index آن فراخوانی می‌گردد. اما چون در وب کانفیگ برنامه authorization را فعال کرده‌ایم، برنامه به صورت خودکار به آدرس مشخص شده در loginUrl قسمت تعاریف اعتبارسنجی مبتنی بر فرم‌ها هدایت خواهد شد. یعنی آدرس کنترلر Account و متد LogOn آن درخواست می‌گردد. در این حالت صفحه لاگین نمایان خواهد شد.

مرحله بعد، اعتبار سنجی اطلاعات وارد شده کاربر است. بنابراین نیاز است کنترلر Account را به نحو زیر بازنویسی کرد:

using System.Web.Mvc;
using System.Web.Security;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn(string returnUrl)
{
if (User.Identity.IsAuthenticated) //remember me
{
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
return Redirect(FormsAuthentication.DefaultUrl);
}

return View(); // show the login page
}

[HttpGet]
public void LogOut()
{
FormsAuthentication.SignOut();
}

private bool shouldRedirect(string returnUrl)
{
// it's a security check
return !string.IsNullOrWhiteSpace(returnUrl) &&
Url.IsLocalUrl(returnUrl) &&
returnUrl.Length > 1 &&
returnUrl.StartsWith("/") &&
!returnUrl.StartsWith("//") &&
!returnUrl.StartsWith("/\\");
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
if (loginInfo.Username == "Vahid" && loginInfo.Password == "123")
{
FormsAuthentication.SetAuthCookie(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
FormsAuthentication.RedirectFromLoginPage(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
}
}
this.ModelState.AddModelError("", "The user name or password provided is incorrect.");
ViewBag.Error = "Login faild! Make sure you have entered the right user name and password!";
return View(loginInfo);
}
}
}

در اینجا با توجه به گزینه «مرا به خاطر بسپار»، اگر کاربری پیشتر لاگین کرده و کوکی خودکار حاصل از اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های او نیز معتبر باشد، مقدار User.Identity.IsAuthenticated مساوی true خواهد بود. بنابراین نیاز است در متد LogOn از نوع HttpGet به این مساله دقت داشت و کاربر اعتبار سنجی شده را به صفحه پیش‌فرض تعیین شده در فایل web.config برنامه یا returnUrl هدایت کرد.
در متد LogOn از نوع HttpPost، کار اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سرور انجام می‌شود. در اینجا فرصت خواهد بود تا اطلاعات دریافتی، با بانک اطلاعاتی مقایسه شوند. اگر اطلاعات مطابقت داشتند، ابتدا کوکی خودکار FormsAuthentication تنظیم شده و سپس به کمک متد RedirectFromLoginPage کاربر را به صفحه پیش فرض سیستم هدایت می‌کنیم. یا اگر returnUrl ایی وجود داشت، آن‌را پردازش خواهیم کرد.
برای پیاده سازی خروج از سیستم هم تنها کافی است متد FormsAuthentication.SignOut فراخوانی شود تا تمام اطلاعات سشن و کوکی‌های مرتبط، به صورت خودکار حذف گردند.

تا اینجا فیلتر Authorize بدون پارامتر و همچنین در حالت مشخص سازی صریح کاربران به نحو زیر را پوشش دادیم:

[Authorize(Users="Vahid")]

اما هنوز حالت استفاده از Roles در فیلتر Authorize باقی مانده است. برای فعال سازی خودکار بررسی نقش‌های کاربران نیاز است یک Role provider سفارشی را با پیاده سازی کلاس RoleProvider، طراحی کنیم. برای مثال:

using System;
using System.Web.Security;

namespace MvcApplication15.Helper
{
public class CustomRoleProvider : RoleProvider
{
public override bool IsUserInRole(string username, string roleName)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali" && roleName.ToLowerInvariant() == "User")
return true;
// blabla ...
return false;
}

public override string[] GetRolesForUser(string username)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali")
{
return new[] { "User", "Helpdesk" };
}

if(username.ToLowerInvariant()=="vahid")
{
return new [] { "Admin" };
}

return new string[] { };
}

public override void AddUsersToRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string ApplicationName
{
get
{
throw new NotImplementedException();
}
set
{
throw new NotImplementedException();
}
}

public override void CreateRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool DeleteRole(string roleName, bool throwOnPopulatedRole)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] FindUsersInRole(string roleName, string usernameToMatch)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetAllRoles()
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetUsersInRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override void RemoveUsersFromRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool RoleExists(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا حداقل دو متد IsUserInRole و GetRolesForUser باید پیاده سازی شوند و مابقی اختیاری هستند.
بدیهی است در یک برنامه واقعی این اطلاعات باید از یک بانک اطلاعاتی خوانده شوند؛ برای نمونه به ازای هر کاربر تعدادی نقش وجود دارد. به ازای هر نقش نیز تعدادی کاربر تعریف شده است (یک رابطه many-to-many باید تعریف شود).
در مرحله بعد باید این Role provider سفارشی را در فایل وب کانفیگ برنامه در قسمت system.web آن تعریف و ثبت کنیم:

<roleManager>
<providers>
<clear />
<add name="CustomRoleProvider" type="MvcApplication15.Helper.CustomRoleProvider"/>
</providers>
</roleManager>


همین مقدار برای راه اندازی بررسی نقش‌ها در ASP.NET MVC کفایت می‌کند. اکنون امکان تعریف نقش‌ها، حین بکارگیری فیلتر Authorize میسر است:

[Authorize(Roles = "Admin")]
public class HomeController : Controller



مطالب
فارسی کردن گرید تلریک در برنامه های ویندوزی

در پروژه‌های ویندوزی یکی از بیشترین ابزار کاربردی گریدویو  تلریک Telerik GridView میباشد و اینکه تمامی امکانات گرید مانند گروه بندی ، فیلترینگ و ... همه فارسی باشند خیلی برای پروژه خوب است.
منم در یکی از پروژه‌ها نیاز به فارسی کردن این ابزار پرکاربرد ویندوزی داشتم و توانستم این مورد را حل کنم . نحوه فارسی کردن این ابزار به شرح ذیل میباشد:

1- یک پروژه جدید ویندوزی در visual studio  ایجاد میکنیم

2- اضافه کردن یک radGridView به فرم و خاصیت Dock آن را به حالت Fill و خاصیت RightToLeft را Yes قرار میدهیم :

3- حال برای اینکه یک سری اطلاعاتی داخل این گرید نمایش بدهیم یک کلاس در همان فرم درست میکنیم مشابه کد ذیل :
   public List<MyCustomData> GetData() {

            List<MyCustomData> myList = new List<MyCustomData>();
            for (int i = 1; i < 11; i++)
            {
                myList.Add(new MyCustomData() {
                     ID = i,
                     Name = "Name Family " + i.ToString(),
                      Age = 29
                });
            }

            return myList;
        }

       public class MyCustomData
        {
            public int ID { get; set; }
            public string Name { get; set; }
            public int Age { get; set; }
            public bool Sex { get; set; }
            
        }

4 - حال برای اینکه این اطلاعات را در گرید نمایش دهیم کد زیر را در بخش Load_Form1 مینویسیم :
 private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            radGridView1.DataSource = GetData();
        }
5 - در این صورت اگر برنامه را اجرا کنیم بدین صورت در گرید نمایش داده میشود که هیچ کدام از موارد فارسی نیستند:
 
6 - برای اینکه این موارد فارسی شوند نیاز به یک کلاس یا Provider داریم که این عمل ترجمه را انجام دهد که حتی در سایت خود تلریک در بخش مربوطه نیز ارائه شده است. بنده این کلاس را کپی کرده و تمامی ترجمه‌های آنها را نیز نوشتم ( اگر در ترجمه ایرادی بود به بزرگی خودتان بخشیده و تصحیح نمائید . ) که کد آن را در زیر میتوانید در اختیار داشته باشید:
class PersianRadGridLocalizationProvider : RadGridLocalizationProvider
    {
        public override string GetLocalizedString(string id)
        {
            switch (id)
            {
                case RadGridStringId.FilterFunctionBetween: return "بین"; //Between  
                case RadGridStringId.FilterOperatorBetween: return "بین";
                case RadGridStringId.FilterFunctionContains: return "حاوی";
                case RadGridStringId.FilterOperatorContains: return "حاوی";
                case RadGridStringId.FilterFunctionDoesNotContain: return "شامل نشود"; //Does not contain
                case RadGridStringId.FilterOperatorDoesNotContain: return "شامل نشود";
                case RadGridStringId.FilterFunctionEndsWith: return "پایان پذیرد با"; //Ends with 
                case RadGridStringId.FilterOperatorEndsWith: return "پایان پذیرد با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionEqualTo: return "برابر با"; //Equals     
                case RadGridStringId.FilterOperatorEqualTo: return "برابر با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionGreaterThan: return "بزرگتر از"; //Greater than
                case RadGridStringId.FilterOperatorGreaterThan: return "بزرگتر از";
                case RadGridStringId.FilterFunctionGreaterThanOrEqualTo: return "بزرگتر یا مساوی با"; //Greater than or equal to 
                case RadGridStringId.FilterOperatorGreaterThanOrEqualTo: return "بزرگتر یا مساوی با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionIsEmpty: return "خالی باشد"; //Is empty
                case RadGridStringId.FilterOperatorIsEmpty: return "خالی باشد";
                case RadGridStringId.FilterFunctionIsNull: return "تهی باشد"; //Is null
                case RadGridStringId.FilterOperatorIsNull: return "تهی باشد";
                case RadGridStringId.FilterFunctionLessThan: return "کمتر از"; //Less than 
                case RadGridStringId.FilterOperatorLessThan: return "کمتر از";
                case RadGridStringId.FilterFunctionLessThanOrEqualTo: return "کمتر یا مساوی با"; //Less than or equal to
                case RadGridStringId.FilterOperatorLessThanOrEqualTo: return "کمتر یا مساوی با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionNoFilter: return "بدون شرط"; //No filter 
                case RadGridStringId.FilterOperatorNoFilter: return "بدون شرط";
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotBetween: return "نباشد بین"; //Not between
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotBetween: return "نباشد بین"; //Operator
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotEqualTo: return "برابر نباشد با"; //Not equal to 
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotEqualTo: return "برابر نباشد با";
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotIsEmpty: return "خالی نباشد"; //Is not empty          
                case RadGridStringId.FilterFunctionNotIsNull: return "خالی نباشد"; //Is not null         
                case RadGridStringId.FilterFunctionStartsWith: return "شروع شود با"; //Starts with          
                case RadGridStringId.FilterFunctionCustom: return "شرط دلخواه"; //Custom          
                case RadGridStringId.CustomFilterMenuItem: return "شرط دلخواه منو"; //Custom         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogCaption: return "انتخاب شرط دلخواه"; //RadGridView Custom Filter Dialog         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogLabel: return ":نشان دادن سطرهایی که"; //Show rows where:         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogRbAnd: return "و"; //And         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogRbOr: return "یا"; //Or          
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogBtnOk: return "تایید"; //OK         
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogBtnCancel: return "انصراف"; //Cancel 
                case RadGridStringId.AddNewRowString: return "برای افزودن سطر جدید اینجا کلیک کنید";
                case RadGridStringId.ClearValueMenuItem: return "پاک کردن مقدار سلول";
                case RadGridStringId.DeleteRowMenuItem: return "حذف سطر"; //Delete Row          
                case RadGridStringId.SortAscendingMenuItem: return "مرتب سازی صعودی"; //Sort Ascending         
                case RadGridStringId.SortDescendingMenuItem: return "مرتب سازی نزولی"; //Sort Descending         
                case RadGridStringId.ClearSortingMenuItem: return "حذف مرتب سازی"; //Clear Sorting         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingMenuItem: return "قالب بندی مشروط"; //Conditional Formatting         
                case RadGridStringId.GroupByThisColumnMenuItem: return "گروهبندی بر حسب این ستون"; //Group by this column         
                case RadGridStringId.UngroupThisColumn: return "حذف این ستون از گروهبندی "; //Ungroup this column         
                case RadGridStringId.ColumnChooserMenuItem: return "انتخابگر ستون"; //Column Chooser         
                case RadGridStringId.HideMenuItem: return "مخفی کردن ستون"; //Hide         
                case RadGridStringId.UnpinMenuItem: return "حالت پیش فرض"; //Unpin         
                case RadGridStringId.PinMenuItem: return "حالت ستون"; //Pin       
                case RadGridStringId.PinAtLeftMenuItem: return "چسپیدن به سمت چپ";
                case RadGridStringId.PinAtRightMenuItem: return "چسپیدن به سمت راست";
                case RadGridStringId.PinAtTopMenuItem: return "چسپیدن به بالا";
                case RadGridStringId.PinAtBottomMenuItem: return "چسپیدن به پایین";
                case RadGridStringId.BestFitMenuItem: return "اندازه بهینه ستون"; //Best Fit         
                case RadGridStringId.PasteMenuItem: return "چسپاندن"; //Paste         
                case RadGridStringId.EditMenuItem: return "ویرایش"; //Edit         
                case RadGridStringId.CopyMenuItem: return "کپی"; //Copy         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingCaption: return "قالب بندی مشروط"; //Custom Formatting Condition Editor   
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblColumn: return "قالب بندی سلولهایی با شرط:"; //Column:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblName: return "نام شرط:"; //Name:          
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblType: return "مقدار سلول:"; //Type:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblValue1: return "مقدار اول:"; //Value 1:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingLblValue2: return "مقدار دوم:"; //Value 2:         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingGrpConditions: return "شرایط"; //Conditions         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingGrpProperties: return "مشخصات"; //Properties         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingChkApplyToRow: return "اعمال این شرط به کل سطر"; //Apply to row         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnAdd: return "افزودن شرایط"; //Add         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnRemove: return "حذف شرایط انتخابی"; //Remove         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnOK: return "تایید"; //OK         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnCancel: return "انصراف"; //Cancel         
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingBtnApply: return "اعمال قالب بندی"; //Apply         
                case RadGridStringId.ColumnChooserFormCaption: return "انتخاب ستون ها"; //Column Chooser         
                case RadGridStringId.ColumnChooserFormMessage: return "برای حذف یکی از ستونها، آن ستون را به اینجا بکشید";//"Drag a column header from the grid here to remove it from the current view.";
                case RadGridStringId.CompositeFilterFormErrorCaption: return "خطا";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingChooseOne: return "[یکی را انتخاب کنید]";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingContains: return "[حاوی [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingDoesNotContain: return "حاوی [مقدار اول] نباشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingEndsWith: return "با [مقدار اول] پایان یابد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingEqualsTo: return "[برابر با [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsBetween: return "بین [مقدار اول] و [مقدار دوم] باشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsGreaterThan: return "[بزرگتر از [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsGreaterThanOrEqual: return "[بزرگتر یا مساوی با [مقدار اول";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsLessThan: return "کوچکتر از [مقدار اول]";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsLessThanOrEqual: return "کوچکتر یا مساوی با [مقدار اول]";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsNotBetween: return "بین [مقدار اول] و [مقدار دوم] نباشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingIsNotEqualTo: return "برابر با [مقدار اول] نباشد";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingRuleAppliesOn: return "اعمال شرایط روی:";
                case RadGridStringId.ConditionalFormattingStartsWith: return "با [مقدار اول] شروع می‌شود";
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogCheckBoxNot: return "با این شرایط نباشد";
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogFalse: return "False";
                case RadGridStringId.CustomFilterDialogTrue: return "True";
                case RadGridStringId.FilterCompositeNotOperator: return "نباشد";
                case RadGridStringId.FilterLogicalOperatorAnd: return "و";
                case RadGridStringId.FilterLogicalOperatorOr: return "یا";
                case RadGridStringId.FilterMenuAvailableFilters: return "فیلتر شده";
                case RadGridStringId.FilterMenuButtonCancel: return "انصراف";
                case RadGridStringId.FilterMenuButtonOK: return "تایید";
                case RadGridStringId.FilterMenuClearFilters: return "پاک کردن فیلتر";
                case RadGridStringId.FilterMenuSearchBoxText: return "جستجو...";
                case RadGridStringId.FilterMenuSelectionAll: return "همه";
                //case RadGridStringId.FilterMenuSelectionAllSearched: return "نتیجه همه جستجو";
                case RadGridStringId.FilterMenuSelectionNotNull: return "خالی نباشد";
                case RadGridStringId.FilterMenuSelectionNull: return "خالی باشد";
                case RadGridStringId.FilterOperatorCustom: return "دلخواه";
                case RadGridStringId.FilterOperatorIsLike: return "مانند";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsContainedIn: return "نباشد در";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsEmpty: return "خالی نباشد";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsLike: return "نباشد شبیه";
                case RadGridStringId.FilterOperatorNotIsNull: return "خالی نباشد";
                case RadGridStringId.FilterOperatorStartsWith: return "شروع شود با";
                case RadGridStringId.GroupingPanelDefaultMessage: return "برای گروهبندی ستونها، ستونی را به اینجا بکشید";
                case RadGridStringId.GroupingPanelHeader: return ":گروهبندی بر حسب";
                case RadGridStringId.NoDataText: return "داده ای برای نمایش وجود ندارد";
                case RadGridStringId.UnpinRowMenuItem: return "حالت پیش فرض";
                default:
                    return base.GetLocalizedString(id);
            }
        }
    }

7 - حال اگر برنامه را اجرا کنید باز موارد انگلیسی گرید تلریک فارسی نمی‌شوند و باید در کلاس Program.cs پروژه این یک خط کد را هم اضافه نمائید.
//using Telerik.WinControls.UI.Localization;

 RadGridLocalizationProvider.CurrentProvider = new PersianRadGridLocalizationProvider();

8 - حال اگر برنامه را اجرا نمایید تمامی موارد را فارسی مشاهده خواهید نمود ( شکل ذیل )

لطفا ما را از نظرات سازنده خود بی نصیب نفرمائید. با تشکر


مطالب
قرار دادن نمودارهای MS Chart در گزارشات PdfReport
در حالت کلی، هر شیءایی را که بتوان تبدیل به تصویر کرد، قابلیت قرارگیری در یک فایل PDF را هم خواهد داشت. از این نمونه می‌توان به اشیاء MSChart اشاره کرد که از دات نت 4 جزئی از کتابخانه‌های اصلی دات نت شده‌اند و البته برای دات نت سه و نیم نیز به صورت جداگانه قابل دریافت است.
در ادامه مثالی را بررسی خواهیم کرد که بر اساس ردیف‌های گزارش آن، یک نمودار، به انتهای گزارش اضافه خواهد شد.
کدهای کامل این مثال را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.ChartImage
{
    public class ChartImagePdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            var chart = new MSChartHelper
                {
                    AxisXTitle = "User",
                    AxisYTitle = "Balance",
                    ChartTitle = "Users Balance",
                    AxisTitleFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12f),
                    LabelStyleFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 10f),
                    ChartTitleFont = new System.Drawing.Font("Arial", 16f, System.Drawing.FontStyle.Bold),
                    LegendsFont = new System.Drawing.Font("Tahoma", 12f)
                };

            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(string.Format("{0}\\fonts\\irsans.ttf", AppPath.ApplicationPath),
                            string.Format("{0}\\fonts\\verdana.ttf", Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot")));
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (var i = 0; i < 7; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = (i * 50) + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
                 events.DocumentOpened(args =>
                 {
                     chart.ChartInit(width: (int)args.PdfWriter.PageSize.Width - 100, height: 250);
                 });
                 events.RowAdded(args =>
                 {
                     if (args.RowType == RowType.DataTableRow)
                     {
                         var name = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Name);
                         if (name == null) return;

                         var balance = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                         if (balance == null) return;

                         chart.AddXY(name, balance);
                     }
                 });
                 events.DocumentClosing(args =>
                 {
                     chart.AddChartToPage(args.PdfDoc);
                     chart.FreeResources();
                 });
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptChartSample.pdf"));
        }
    }
}
برای تهیه این گزارش و افزودن نمودار به آن، از کلاس کمکی ذیل استفاده شده است:
using System.Drawing;
using System.IO;
//It's part of the .NET 4.0+ now.
using System.Windows.Forms.DataVisualization.Charting;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Helper;

namespace PdfReportSamples.ChartImage
{
    public class MSChartHelper
    {
        // MS Chart learning tutorials:
        // http://weblogs.asp.net/scottgu/archive/2010/02/07/built-in-charting-controls-vs-2010-and-net-4-series.aspx
        Chart _chart;

        public System.Drawing.Font AxisTitleFont { set; get; }

        public string AxisXTitle { set; get; }

        public string AxisYTitle { set; get; }

        public string ChartTitle { set; get; }

        public System.Drawing.Font ChartTitleFont { set; get; }

        public System.Drawing.Font LabelStyleFont { set; get; }

        public System.Drawing.Font LegendsFont { set; get; }

        public void AddChartToPage(Document pdfDoc,
                                   int scalePercent = 100,
                                   float spacingBefore = 20,
                                   float spacingAfter = 10,
                                   float widthPercentage = 80)
        {
            using (var chartimage = new MemoryStream())
            {
                _chart.SaveImage(chartimage, ChartImageFormat.Bmp); //BMP gives the best compression result

                var iTextSharpImage = PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromByteArray(chartimage.GetBuffer());
                iTextSharpImage.ScalePercent(scalePercent);
                iTextSharpImage.Alignment = Element.ALIGN_CENTER;

                var table = new PdfPTable(1)
                {
                    WidthPercentage = widthPercentage,
                    SpacingBefore = spacingBefore,
                    SpacingAfter = spacingAfter
                };
                table.AddCell(iTextSharpImage);

                pdfDoc.Add(table);
            }
        }

        public void AddXY(object xValue, params object[] yValue)
        {
            _chart.Series[0].Points.AddXY(xValue, yValue);
        }

        public void ChartInit(int width, int height)
        {
            _chart = new Chart
            {
                Width = width,
                Height = height,
                AntiAliasing = AntiAliasingStyles.All,
                TextAntiAliasingQuality = TextAntiAliasingQuality.High,
                Palette = ChartColorPalette.BrightPastel,
                BackColor = ColorTranslator.FromHtml("#F3DFC1"),
                BackGradientStyle = GradientStyle.TopBottom
            };

            setBorder();
            setTitles();
            setChartAreas();
            setLegends();
            setSeries();
        }

        public void FreeResources()
        {
            if (_chart != null && !_chart.IsDisposed)
                _chart.Dispose();
        }        

        private void setBorder()
        {
            _chart.BorderSkin.SkinStyle = BorderSkinStyle.Emboss;
            _chart.BorderlineWidth = 2;
            _chart.BorderlineColor = Color.FromArgb(181, 64, 1);
            _chart.BorderlineDashStyle = ChartDashStyle.Solid;
        }

        private void setChartAreas()
        {
            _chart.ChartAreas.Add("ChartArea1");
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.Title = AxisXTitle;
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.Title = AxisYTitle;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.TitleFont = AxisTitleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.TitleFont = AxisTitleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LabelStyle.Font = LabelStyleFont;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LabelStyle.Angle = -90;
            _chart.ChartAreas[0].BackColor = Color.White;
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisX.MajorGrid.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
            _chart.ChartAreas[0].AxisY.MajorGrid.LineColor = Color.FromArgb(64, 64, 64);
        }

        private void setLegends()
        {
            _chart.Legends.Add("Default");
            _chart.Legends[0].LegendStyle = LegendStyle.Row;
            _chart.Legends[0].IsTextAutoFit = false;
            _chart.Legends[0].DockedToChartArea = "ChartArea1";
            _chart.Legends[0].Docking = Docking.Bottom;
            _chart.Legends[0].IsDockedInsideChartArea = false;
            _chart.Legends[0].BackColor = Color.Transparent;
            _chart.Legends[0].Font = LegendsFont;
        }

        private void setSeries()
        {
            _chart.Series.Add("");
            _chart.Series[0].ChartType = SeriesChartType.Column;
            _chart.Series[0].Palette = ChartColorPalette.EarthTones;
            _chart.Series[0].IsValueShownAsLabel = true;
            _chart.Series[0].IsVisibleInLegend = false;
        }

        private void setTitles()
        {
            _chart.Titles.Add(ChartTitle);
            _chart.Titles[0].Font = ChartTitleFont;
            _chart.Titles[0].TextStyle = TextStyle.Shadow;
            _chart.Titles[0].ShadowOffset = 3;
            _chart.Titles[0].ShadowColor = Color.FromArgb(32, 0, 0);
            _chart.Titles[0].Alignment = ContentAlignment.TopCenter;
            _chart.Titles[0].ForeColor = Color.FromArgb(26, 59, 105);
        }
    }
}

توضیحات:
- استفاده از MSChart در اینجا از این جهت مناسب است که فراگیری کار کردن با آن عمومی بوده و در پروژه‌های وب و ویندوز کاربرد دارد و احتمالا هم اکنون با نحوه کارکردن با آن آشنا هستید، زیرا از سال 2010 به دات نت اضافه شده است.
- در این بین تنها متد جدید و مهم کلاس MSChartHelper، متد AddChartToPage آن است. به کمک متد chart.SaveImage می‌توان تصویر نهایی معادل یک نمودار را در حافظه ذخیره کرد. سپس با استفاده از متد PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromByteArray، این تصویر موجود در حافظه را به معادل قابل استفاده آن در iTextSharp تبدیل کرده و به صفحه اضافه خواهیم کرد.
- در کدهای اصلی تولید گزارش، مقدار دهی کلاس کمکی MSChartHelper در قسمت رخدادهای قابل استفاده PdfReport در متد MainTableEvents آن انجام شده است:
در روال رویدادگردان DocumentOpened، بر اساس عرض واقعی صفحه، عرض نمودار را مشخص می‌کنیم:
                 events.DocumentOpened(args =>
                 {
                     chart.ChartInit(width: (int)args.PdfWriter.PageSize.Width - 100, height: 250);

                 });
سپس در روال رویدادگردان RowAdded، فرصت خواهیم داشت به اطلاعات در حال افزوده شدن به گزارش دسترسی داشته باشیم. این اطلاعات را به متد افزودن XY نمودار ارسال خواهیم کرد:
                 events.RowAdded(args =>
                 {
                     if (args.RowType == RowType.DataTableRow)
                     {
                         var name = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Name);
                         if (name == null) return;

                         var balance = args.TableRowData.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                         if (balance == null) return;

                         chart.AddXY(name, balance);
                     }
                 });
و در آخر، پیش از بسته شدن فایل PDF تولیدی (DocumentClosing)، نمودار نهایی را به صفحه اضافه کرده و منابع مرتبط با آن‌را آزاد خواهیم کرد:
                 events.DocumentClosing(args =>
                 {
                     chart.AddChartToPage(args.PdfDoc);
                     chart.FreeResources();
                 });
بنابراین اگر این سؤال عمومی وجود دارد که آیا می‌توان در این بین، به ابتدا و انتهای گزارش اشیایی را افزود، روش کلی آن‌را در روال‌های فوق ملاحظه می‌کنید. توسط args.PdfDoc و args.PdfWriter می‌توان به زیرساخت iTextSharp دسترسی یافت.
 

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت هفتم- امن سازی Web API
تا اینجا بجای قرار دادن مستقیم قسمت مدیریت هویت کاربران، داخل یک یا چند برنامه‌ی مختلف، این دغدغه‌ی مشترک (common concern) بین برنامه‌ها را به یک برنامه‌ی کاملا مجزای دیگری به نام Identity provider و یا به اختصار IDP منتقل و همچنین دسترسی به کلاینت MVC برنامه‌ی گالری تصاویر را نیز توسط آن امن سازی کردیم. اما هنوز یک قسمت باقی مانده‌است: برنامه‌ی کلاینت MVC، منابع خودش را از یک برنامه‌ی Web API دیگر دریافت می‌کند و هرچند دسترسی به برنامه‌ی MVC امن شده‌است، اما دسترسی به منابع برنامه‌ی Web API آن کاملا آزاد و بدون محدودیت است. بنابراین امن سازی Web API را توسط IDP، در این قسمت پیگیری می‌کنیم. پیش از مطالعه‌ی این قسمت نیاز است مطلب «آشنایی با JSON Web Token» را مطالعه کرده و با ساختار ابتدایی یک JWT آشنا باشید.


بررسی Hybrid Flow جهت امن سازی Web API

این Flow را پیشتر نیز مرور کرده بودیم. تفاوت آن با قسمت‌های قبل، در استفاده از توکن دومی است به نام access token که به همراه identity token از طرف IDP صادر می‌شود و تا این قسمت از آن بجز در قسمت «دریافت اطلاعات بیشتری از کاربران از طریق UserInfo Endpoint» استفاده نکرده بودیم.


در اینجا، ابتدا برنامه‌ی وب، یک درخواست اعتبارسنجی را به سمت IDP ارسال می‌کند که response type آن از نوع code id_token است (یا همان مشخصه‌ی Hybrid Flow) و همچنین تعدادی scope نیز جهت دریافت claims متناظر با آن‌ها در این درخواست ذکر شده‌اند. در سمت IDP، کاربر با ارائه‌ی مشخصات خود، اعتبارسنجی شده و پس از آن IDP صفحه‌ی اجازه‌ی دسترسی به اطلاعات کاربر (صفحه‌ی consent) را ارائه می‌دهد. پس از آن IDP اطلاعات code و id_token را به سمت برنامه‌ی وب ارسال می‌کند. در ادامه کلاینت وب، توکن هویت رسیده را اعتبارسنجی می‌کند. پس از موفقیت آمیز بودن این عملیات، اکنون کلاینت درخواست دریافت یک access token را از IDP ارائه می‌دهد. اینکار در پشت صحنه و بدون دخالت کاربر صورت می‌گیرد که به آن استفاده‌ی از back channel هم گفته می‌شود. یک چنین درخواستی به token endpoint، شامل اطلاعات code و مشخصات دقیق کلاینت جاری است. به عبارتی نوعی اعتبارسنجی هویت برنامه‌ی کلاینت نیز می‌باشد. در پاسخ، دو توکن جدید را دریافت می‌کنیم: identity token و access token. در اینجا access token توسط خاصیت at_hash موجود در id_token به آن لینک می‌شود. سپس هر دو توکن اعتبارسنجی می‌شوند. در این مرحله، میان‌افزار اعتبارسنجی، هویت کاربر را از identity token استخراج می‌کند. به این ترتیب امکان وارد شدن به برنامه‌ی کلاینت میسر می‌شود. در اینجا همچنین access token ای نیز صادر شده‌است.
اکنون علاقمند به کار با Web API برنامه‌ی کلاینت MVC خود هستیم. برای این منظور access token که اکنون در برنامه‌ی MVC Client در دسترس است، به صورت یک Bearer token به هدر ویژه‌ای با کلید Authorization اضافه می‌شود و به همراه هر درخواست، به سمت API ارسال خواهد شد. در سمت Web API این access token رسیده، اعتبارسنجی می‌شود و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، دسترسی به منابع Web API صادر خواهد شد.


امن سازی دسترسی به Web API

تنظیمات برنامه‌ی IDP
برای امن سازی دسترسی به Web API از کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs در سطح IDP شروع می‌کنیم. در اینجا باید یک scope جدید مخصوص دسترسی به منابع Web API را تعریف کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
            };
        }
هدف آن داشتن access token ای است که در قسمت Audience آن، نام این ApiResource، درج شده باشد؛ پیش از اینکه دسترسی به API را پیدا کند. برای تعریف آن، متد جدید GetApiResources را به صورت فوق به کلاس Config اضافه می‌کنیم.
پس از آن در قسمت تعریف کلاینت، مجوز درخواست این scope جدید imagegalleryapi را نیز صادر می‌کنیم:
AllowedScopes =
{
  IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
  IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile,
  IdentityServerConstants.StandardScopes.Address,
  "roles",
  "imagegalleryapi"
},
اکنون باید متد جدید GetApiResources را به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Startup.cs معرفی کنیم که توسط متد AddInMemoryApiResources به صورت زیر قابل انجام است:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();

            services.AddIdentityServer()
             .AddDeveloperSigningCredential()
             .AddTestUsers(Config.GetUsers())
             .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
             .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
             .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
        }

تنظیمات برنامه‌ی MVC Client
اکنون نوبت انجام تنظیمات برنامه‌ی MVC Client در فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs است. در اینجا در متد AddOpenIdConnect، درخواست scope جدید imagegalleryapi را صادر می‌کنیم:
options.Scope.Add("imagegalleryapi");

تنظیمات برنامه‌ی Web API
اکنون می‌خواهیم مطمئن شویم که Web API، به access token ای که قسمت Audience آن درست مقدار دهی شده‌است، دسترسی خواهد داشت.
برای این منظور به پوشه‌ی پروژه‌ی Web API در مسیر src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و دستور زیر را صادر کنید تا بسته‌ی نیوگت AccessTokenValidation نصب شود:
dotnet add package IdentityServer4.AccessTokenValidation
اکنون کلاس startup در سطح Web API را در فایل src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp\Startup.cs به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
using IdentityServer4.AccessTokenValidation;

namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: IdentityServerAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
               .AddIdentityServerAuthentication(options =>
               {
                   options.Authority = Configuration["IDPBaseAddress"];
                   options.ApiName = "imagegalleryapi";
               });
متد AddAuthentication یک defaultScheme را تعریف می‌کند که در بسته‌ی IdentityServer4.AccessTokenValidation قرار دارد و این scheme در اصل دارای مقدار Bearer است.
سپس متد AddIdentityServerAuthentication فراخوانی شده‌است که به آدرس IDP اشاره می‌کند که مقدار آن‌را در فایل appsettings.json قرار داده‌ایم. از این آدرس برای بارگذاری متادیتای IDP استفاده می‌شود. کار دیگر این میان‌افزار، اعتبارسنجی access token رسیده‌ی به آن است. مقدار خاصیت ApiName آن، به نام API resource تعریف شده‌ی در سمت IDP اشاره می‌کند. هدف این است که بررسی شود آیا خاصیت aud موجود در access token رسیده به مقدار imagegalleryapi تنظیم شده‌است یا خیر؟

پس از تنظیم این میان‌افزار، اکنون نوبت به افزودن آن به ASP.NET Core request pipeline است:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            app.UseAuthentication();
محل فراخوانی UseAuthentication باید پیش از فراخوانی app.UseMvc باشد تا پس از اعتبارسنجی درخواست، به میان‌افزار MVC منتقل شود.

اکنون می‌توانیم اجبار به Authorization را در تمام اکشن متدهای این Web API در فایل ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs فعالسازی کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {


ارسال Access Token به همراه هر درخواست به سمت Web API

تا اینجا اگر مراحل اجرای برنامه‌ها را طی کنید، مشاهده خواهید کرد که برنامه‌ی MVC Client دیگر کار نمی‌کند و نمی‌تواند از فیلتر Authorize فوق رد شود. علت اینجا است که در حال حاضر، تمامی درخواست‌های رسیده‌ی به Web API، فاقد Access token هستند. بنابراین اعتبارسنجی آن‌ها با شکست مواجه می‌شود.
برای رفع این مشکل، سرویس ImageGalleryHttpClient را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم تا در صورت وجود Access token، آن‌را به صورت خودکار به هدرهای ارسالی توسط HttpClient اضافه کند:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.Configuration;
using Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect;

namespace ImageGallery.MvcClient.Services
{
    public interface IImageGalleryHttpClient
    {
        Task<HttpClient> GetHttpClientAsync();
    }

    /// <summary>
    /// A typed HttpClient.
    /// </summary>
    public class ImageGalleryHttpClient : IImageGalleryHttpClient
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public ImageGalleryHttpClient(
            HttpClient httpClient,
            IConfiguration configuration,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _httpClient = httpClient;
            _configuration = configuration;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }

        public async Task<HttpClient> GetHttpClientAsync()
        {
            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
            var accessToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                _httpClient.SetBearerToken(accessToken);
            }

            _httpClient.BaseAddress = new Uri(_configuration["WebApiBaseAddress"]);
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

            return _httpClient;
        }
    }
}
اسمبلی این سرویس برای اینکه به درستی کامپایل شود، نیاز به این وابستگی‌ها نیز دارد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Http" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Authentication.Abstractions" Version="2.1.1.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect" Version="5.2.0.0" />
    <PackageReference Include="IdentityModel" Version="3.9.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا با استفاده از سرویس IHttpContextAccessor، به HttpContext جاری درخواست دسترسی یافته و سپس توسط متد GetTokenAsync، توکن دسترسی آن‌را استخراج می‌کنیم. سپس این توکن را در صورت وجود، توسط متد SetBearerToken به عنوان هدر Authorization از نوع Bearer، به سمت Web API ارسال خواهیم کرد.
البته پس از این تغییرات نیاز است به کنترلر گالری مراجعه و از متد جدید GetHttpClientAsync بجای خاصیت HttpClient قبلی استفاده کرد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از لاگین، دسترسی به Web API امن شده، برقرار شده و برنامه بدون مشکل کار می‌کند.


بررسی محتوای Access Token

اگر بر روی سطر if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken)) در سرویس ImageGalleryHttpClient یک break-point را قرار دهیم و محتویات Access Token را در حافظه ذخیره کنیم، می‌توانیم با مراجعه‌ی به سایت jwt.io، محتویات آن‌را بررسی نمائیم:


که در حقیقت این محتوا را به همراه دارد:
{
  "nbf": 1536394771,
  "exp": 1536398371,
  "iss": "https://localhost:6001",
  "aud": [
    "https://localhost:6001/resources",
    "imagegalleryapi"
  ],
  "client_id": "imagegalleryclient",
  "sub": "d860efca-22d9-47fd-8249-791ba61b07c7",
  "auth_time": 1536394763,
  "idp": "local",  
  "role": "PayingUser",
  "scope": [
    "openid",
    "profile",
    "address",
    "roles",
    "imagegalleryapi"
  ],
  "amr": [
    "pwd"
  ]
}
در اینجا در لیست scope، مقدار imagegalleryapi وجود دارد. همچنین در قسمت audience و یا aud نیز ذکر شده‌است. بنابراین یک چنین توکنی قابلیت دسترسی به Web API تنظیم شده‌ی ما را دارد.
همچنین اگر دقت کنید، Id کاربر جاری در خاصیت sub آن قرار دارد.


مدیریت صفحه‌ی عدم دسترسی به Web API

با اضافه شدن scope جدید دسترسی به API در سمت IDP، این مورد در صفحه‌ی دریافت رضایت کاربر نیز ظاهر می‌شود:


در این حالت اگر کاربر این گزینه را انتخاب نکند، پس از هدایت به برنامه‌ی کلاینت، در سطر response.EnsureSuccessStatusCode استثنای زیر ظاهر خواهد شد:
An unhandled exception occurred while processing the request.
HttpRequestException: Response status code does not indicate success: 401 (Unauthorized).
 System.Net.Http.HttpResponseMessage.EnsureSuccessStatusCode()
برای اینکه این صفحه‌ی نمایش استثناء را با صفحه‌ی عدم دسترسی جایگزین کنیم، می‌توان پس از دریافت response از سمت Web API، به StatusCode مساوی Unauthorized = 401 به صورت زیر عکس‌العمل نشان داد:
        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            var httpClient = await _imageGalleryHttpClient.GetHttpClientAsync();
            var response = await httpClient.GetAsync("api/images");

            if (response.StatusCode == System.Net.HttpStatusCode.Unauthorized ||
                response.StatusCode == System.Net.HttpStatusCode.Forbidden)
            {
                return RedirectToAction("AccessDenied", "Authorization");
            }
            response.EnsureSuccessStatusCode();


فیلتر کردن تصاویر نمایش داده شده بر اساس هویت کاربر وارد شده‌ی به سیستم

تا اینجا هرچند دسترسی به API امن شده‌است، اما هنوز کاربر وارد شده‌ی به سیستم می‌تواند تصاویر سایر کاربران را نیز مشاهده کند. بنابراین قدم بعدی امن سازی API، عکس العمل نشان دادن به هویت کاربر جاری سیستم است.
برای این منظور به کنترلر ImageGallery.WebApi.WebApp\Controllers\ImagesController.cs سمت API مراجعه کرده و Id کاربر جاری را از لیست Claims او استخراج می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet()]
        public async Task<IActionResult> GetImages()
        {
            var ownerId = this.User.Claims.FirstOrDefault(claim => claim.Type == "sub").Value;
اگر به قسمت «بررسی محتوای Access Token» مطلب جاری دقت کنید، مقدار Id کاربر در خاصیت sub این Access token قرار گرفته‌است که روش دسترسی به آن‌را در ابتدای اکشن متد GetImages فوق ملاحظه می‌کنید.
مرحله‌ی بعد، مراجعه به ImageGallery.WebApi.Services\ImagesService.cs و تغییر متد GetImagesAsync است تا صرفا بر اساس ownerId دریافت شده کار کند:
namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class ImagesService : IImagesService
    {
        public Task<List<Image>> GetImagesAsync(string ownerId)
        {
            return _images.Where(image => image.OwnerId == ownerId).OrderBy(image => image.Title).ToListAsync();
        }
پس از این تغییرات، اکشن متد GetImages سمت API چنین پیاده سازی را پیدا می‌کند که در آن بر اساس Id شخص وارد شده‌ی به سیستم، صرفا لیست تصاویر مرتبط با او بازگشت داده خواهد شد و نه لیست تصاویر تمام کاربران سیستم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpGet()]
        public async Task<IActionResult> GetImages()
        {
            var ownerId = this.User.Claims.FirstOrDefault(claim => claim.Type == "sub").Value;
            var imagesFromRepo = await _imagesService.GetImagesAsync(ownerId);
            var imagesToReturn = _mapper.Map<IEnumerable<ImageModel>>(imagesFromRepo);
            return Ok(imagesToReturn);
        }
اکنون اگر از برنامه‌ی کلاینت خارج شده و مجددا به آن وارد شویم، تنها لیست تصاویر مرتبط با کاربر وارد شده، نمایش داده می‌شوند.

هنوز یک مشکل دیگر باقی است: سایر اکشن متدهای این کنترلر Web API همچنان محدود به کاربر جاری نشده‌اند. یک روش آن تغییر دستی تمام کدهای آن است. در این حالت متد IsImageOwnerAsync زیر، جهت بررسی اینکه آیا رکورد درخواستی متعلق به کاربر جاری است یا خیر، به سرویس تصاویر اضافه می‌شود:
namespace ImageGallery.WebApi.Services
{
    public class ImagesService : IImagesService
    {
        public Task<bool> IsImageOwnerAsync(Guid id, string ownerId)
        {
            return _images.AnyAsync(i => i.Id == id && i.OwnerId == ownerId);
        }
و سپس در تمام اکشن متدهای دیگر، در ابتدای آن‌ها باید این بررسی را انجام دهیم و در صورت شکست آن return Unauthorized را بازگشت دهیم.
اما روش بهتر انجام این عملیات را که در قسمت بعدی بررسی می‌کنیم، بر اساس بستن دسترسی ورود به اکشن متدها بر اساس Authorization policy است. در این حالت اگر کاربری مجوز انجام عملیاتی را نداشت، اصلا وارد کدهای یک اکشن متد نخواهد شد.


ارسال سایر User Claims مانند نقش‌ها به همراه یک Access Token

برای تکمیل قسمت ارسال تصاویر می‌خواهیم تنها کاربران نقش خاصی قادر به انجام اینکار باشند. اما اگر به محتوای access token ارسالی به سمت Web API دقت کرده باشید، حاوی Identity claims نیست. البته می‌توان مستقیما در برنامه‌ی Web API با UserInfo Endpoint، برای دریافت اطلاعات بیشتر، کار کرد که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید، اما مشکل آن زیاد شدن تعداد رفت و برگشت‌های به سمت IDP است. همچنین باید درنظر داشت که فراخوانی مستقیم UserInfo Endpoint جهت برنامه‌ی MVC client که درخواست دریافت access token را از IDP می‌دهد، متداول است و نه برنامه‌ی Web API.
برای رفع این مشکل باید در حین تعریف ApiResource، لیست claim مورد نیاز را هم ذکر کرد:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
            };
        }
در اینجا ذکر claimTypes است که سبب خواهد شد نقش کاربر جاری به توکن دسترسی اضافه شود.

سپس کار با اکشن متد CreateImage در سمت API را به نقش PayingUser محدود می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/images")]
    [Authorize]
    public class ImagesController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public async Task<IActionResult> CreateImage([FromBody] ImageForCreationModel imageForCreation)
        {
همچنین در این اکشن متد، پیش از فراخوانی متد AddImageAsync نیاز است مشخص کنیم OwnerId این تصویر کیست تا رکورد بانک اطلاعاتی تصویر آپلود شده، دقیقا به اکانت متناظری در سمت IDP مرتبط شود:
var ownerId = User.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == "sub").Value;
imageEntity.OwnerId = ownerId;
// add and save.
await _imagesService.AddImageAsync(imageEntity);

نکته‌ی مهم: در اینجا نباید این OwnerId را از سمت برنامه‌ی کلاینت MVC به سمت برنامه‌ی Web API ارسال کرد. برنامه‌ی Web API باید این اطلاعات را از access token اعتبارسنجی شده‌ی رسیده استخراج و استفاده کند؛ از این جهت که دستکاری اطلاعات اعتبارسنجی نشده‌ی ارسالی به سمت Web API ساده‌است؛ اما access tokenها دارای امضای دیجیتال هستند.

در سمت کلاینت نیز در فایل ImageGallery.MvcClient.WebApp\Views\Shared\_Layout.cshtml نمایش لینک افزودن تصویر را نیز محدود به PayingUser می‌کنیم:
@if(User.IsInRole("PayingUser"))
{
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
  <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="OrderFrame">Order a framed picture</a></li>
}
علاوه بر آن، در کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs نیاز است فیلتر Authorize زیر نیز به اکشن متد نمایش صفحه‌ی AddImage اضافه شود تا فراخوانی مستقیم آدرس آن در مرورگر، توسط سایر کاربران میسر نباشد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        [Authorize(Roles = "PayingUser")]
        public IActionResult AddImage()
        {
            return View();
        }
این مورد را باید به متد AddImage در حالت دریافت اطلاعات از کاربر نیز افزود تا اگر شخصی مستقیما با این قسمت کار کرد، حتما سطح دسترسی او بررسی شود:
[HttpPost]
[Authorize(Roles = "PayingUser")]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> AddImage(AddImageViewModel addImageViewModel)

برای آزمایش این قسمت یکبار از برنامه خارج شده و سپس با اکانت User 1 که PayingUser است به سیستم وارد شوید. در ادامه از منوی بالای سایت، گزینه‌ی Add an image را انتخاب کرده و تصویری را آپلود کنید. پس از آن، این تصویر آپلود شده را در لیست تصاویر صفحه‌ی اول سایت، مشاهده خواهید کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت نهم - مسیریابی
یک برنامه، از صفحات و Viewهای مختلفی تشکیل می‌شود و Routing یا مسیریابی، امکان ناوبری بین این Viewها را میسر می‌کند. یک برنامه‌ی AngularJS 2.0، یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب است. به این معنا که تمام Viewهای برنامه، در یک صفحه نمایش داده می‌شوند؛ که معمولا همان index.html سایت است. هدف از سیستم مسیریابی، مدیریت نحوه‌ی نمایش و قرارگیری این Viewها، درون تک صفحه‌ی برنامه است.


برپایی تنظیمات اولیه‌ی سیستم مسیریابی در AngularJS 2.0

برای کار با سیستم مسیریابی AngularJS 2.0، ابتدا باید اسکریپت‌های آن به صفحه اضافه شوند. در ادامه المان پایه‌ای تعریف شده و سپس باید سرویس پروایدر مسیریابی را رجیستر کرد. جزئیات این موارد را در ادامه بررسی می‌کنیم:

الف) سرویس مسیریابی، جزئی از angular2/core نیست. به همین جهت مدخل اسکریپت متناظر با آن باید به صفحه‌ی اصلی سایت اضافه شود که این مورد، در قسمت اول بررسی پیشنیازهای نصب AngularJS 2.0 صورت گرفته‌است:
 <!-- Required for routing -->
<script src="~/node_modules/angular2/bundles/router.dev.js"></script>
این تعریف در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml (و یا index.html) پروژه‌ی جاری موجود است.

ب) افزودن المان base به ابتدای صفحه:
 <!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
بلافاصله پس از تگ head، المان base اضافه می‌شود. این المان به سیستم مسیریابی اعلام می‌کند که چگونه آدرس‌های خود را تشکیل دهد. به صورت پیش فرض، AngularJS 2.0 از آدرس‌هایی با فرمت HTML5 استفاده می‌کند. در این حالت دیگر نیازی به ذکر # برای مشخص سازی مسیریابی‌های محلی نیست.
از آنجائیکه فایل index.html در ریشه‌ی سایت قرار گرفته‌است، مقدار آغازین href آن به / تنظیم شده‌است.

ج) شبیه به حالت ثبت پروایدر HTTP در قسمت قبل، برای ثبت پروایدر مسیریابی نیز به فایل App\app.component.ts مراجعه می‌کنیم:
//same as before ...
import { ROUTER_PROVIDERS } from 'angular2/router';
 
//same as before ... 

@Component({
//same as before …
    providers: [
        ProductService,
        HTTP_PROVIDERS,
        ROUTER_PROVIDERS
    ]
})
//same as before ...
در اینجا سرویس ROUTER_PROVIDERS به خاصیت providers اضافه شده‌است و همچنین import متناظر با آن نیز به ابتدای صفحه اضافه گردیده‌است.
علت ختم شدن نام این سرویس‌ها به PROVIDERS این است که این تعاریف، امکان استفاده‌ی از چندین سرویس زیر مجموعه‌ی آن‌ها را فراهم می‌کنند و صرفا یک سرویس نیستند.


ساخت کامپوننت نمایش جزئیات محصولات

در ادامه می‌خواهیم جزئیات هر محصول را با کلیک بر روی نام آن در لیست محصولات، در آدرسی دیگر به صورتی مجزا مشاهده کنیم. به همین منظور به پوشه‌ی products برنامه مراجعه کرده و دو فایل جدید product-detail.component.ts و product-detail.component.html را ایجاد کنید؛ با این محتوا:
الف) محتوای فایل product-detail.component.html
<div class='panel panel-primary'>
    <div class='panel-heading'>
        {{pageTitle}}
    </div>
</div>
ب) محتوای فایل product-detail.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';

@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
})
export class ProductDetailComponent  {
    pageTitle: string = 'Product Detail'; 
}
در اینجا یک کامپوننت جدید را ایجاد کرده‌ایم که در قالب آن، مقدار خاصیت pageTitle با روش interpolation در آن درج شده‌است. کلاس ProductDetailComponent، قالب خود را از طریق مقدار دهی آدرس آن در خاصیت templateUrl متادیتای خود، پیدا می‌کند.
اگر دقت کنید، این کامپوننت ویژه دارای خاصیت selector نیست. ذکر selector تنها زمانی اجباری است که بخواهیم این کامپوننت را داخل کامپوننتی دیگر قرار دهیم. در اینجا قصد داریم این کامپوننت را به صورت یک View جدید، توسط سیستم مسیریابی نمایش دهیم و نه به صورت جزئی از یک کامپوننت دیگر.


افزودن تنظیمات مسیریابی به برنامه

مسیریابی در AngularJS 2.0، مبتنی بر کامپوننت‌ها است. به همین جهت، ابتدای کار مسیریابی، مشخص سازی تعدادی از کامپوننت‌ها هستند که قرار است به عنوان مقصد سیستم راهبری (navigation) مورد استفاده قرار گیرند و به ازای هر کدام، یک مسیریابی و Route جدید را تعریف می‌کنیم. تعریف هر Route جدید شامل انتساب نامی به آن، تعیین مسیر مدنظر و مشخص سازی کامپوننت مرتبط است:
 { path: '/products', name: 'Products', component: ProductListComponent },
برای مثال جهت تعریف Route کامپوننت لیست محصولات، نام آن‌را Products، مسیر آن‌را products/ و در آخر کامپوننت آن‌را به نام کلاس متناظر با آن، تنظیم می‌کنیم.
این تنظیمات به عنوان یک متادیتای جدید دیگر به کلاس AppComponent، در فایل app.component.ts اضافه می‌شوند:
//same as before …
import { ROUTER_PROVIDERS, RouteConfig } from 'angular2/router';
 
//same as before …
 
@Component({
    //same as before …
})
@RouteConfig([
    { path: '/welcome', name: 'Welcome', component: WelcomeComponent, useAsDefault: true },
    { path: '/products', name: 'Products', component: ProductListComponent }
])
export class AppComponent {
    pageTitle: string = "DNT AngularJS 2.0 APP";
}
در اینجا decorator جدیدی به نام RouteConfig به کلاس AppComponent اضافه شده‌است و همچنین importهای متناظری نیز در ابتدای این فایل تعریف شده‌اند.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، یک کلاس می‌تواند بیش از یک decorator داشته باشد.
()RouteConfig@ را به کامپوننتی الصاق می‌کنیم که قصد میزبانی مسیریابی را دارد (Host component). این مزین کننده، آرایه‌ای از اشیاء را قبول می‌کند و هر شیء آن دارای خواصی مانند مسیر، نام و کامپوننت است. باید دقت داشت که نام هر مسیریابی تعریف شده باید pascal case باشد. در غیراینصورت مسیریاب ممکن است این نام را با path اشتباه کند.  
همچنین امکان تعریف خاصیت دیگری به نام useAsDefault نیز در اینجا میسر است. از آن جهت تعریف مسیریابی پیش فرض سیستم، در اولین بار نمایش آن، استفاده می‌شود.

در اینجا نام کامپوننت، رشته‌ای ذکر نمی‌شود و دقیقا اشاره دارد به نام کلاس متناظر. بنابراین هر نام کلاسی که در اینجا اضافه می‌شود، باید به همراه import ماژول آن نیز در ابتدای فایل جاری باشد. به همین جهت اگر تنظیمات فوق را اضافه کنید، ذیل کلمه‌ی WelcomeComponent یک خط قرمز مبتنی بر عدم تعریف آن کشیده می‌شود. برای تعریف آن، پوشه‌ی جدیدی را به ریشه‌ی سایت به نام home اضافه کنید و به آن دو فایل ذیل را اضافه نمائید:
الف) محتوای فایل welcome.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';
 
@Component({
    templateUrl: 'app/home/welcome.component.html'
})
export class WelcomeComponent {
    public pageTitle: string = "Welcome";
}
ب) محتوای فایل welcome.component.html
<div class="panel panel-primary">
    <div class="panel-heading">
        {{pageTitle}}
    </div>
    <div class="panel-body">
        <h3 class="text-center">Default page</h3>
    </div>
</div>
کار این کامپوننت، نمایش صفحه‌ی آغازین برنامه است؛ بر اساس تنظیم useAsDefault: true مسیریابی‌های تعریف شده‌.
پس از تعریف این کامپوننت، اکنون باید import ماژول آن‌را به ابتدای فایل app.component.ts اضافه کنیم، تا مشکل عدم شناسایی نام کلاس WelcomeComponent برطرف شود:
 import { WelcomeComponent } from './home/welcome.component';


فعال سازی مسیریابی‌های تعریف شده

روش‌های مختلفی برای دسترسی به اجزای یک برنامه وجود دارند؛ برای مثال کلیک بر روی یک لینک، دکمه و یا تصویر و سپس فعال سازی مسیریابی متناظر با آن. همچنین کاربر می‌تواند آدرس صفحه‌ای را مستقیما در نوار آدرس‌های مرورگر وارد کند. به علاوه امکان کلیک بر روی دکمه‌های back و forward مرورگر نیز همواره وجود دارند. تنظیمات مسیریابی‌های انجام شده، دو مورد آخر را به صورت خودکار مدیریت می‌کنند. در اینجا تنها باید مدیریت اولین حالت ذکر شده را با اتصال مسیریابی‌ها به اعمال کاربران، انجام داد.
به همین جهت منویی را به بالای صفحه‌ی برنامه اضافه می‌کنیم. برای این منظور، فایل app.component.ts را گشوده و خاصیت template کامپوننت AppComponent را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
@Component({
    //same as before …
    template: `
     <div>
        <nav class='navbar navbar-default'>
            <div class='container-fluid'>
                <a class='navbar-brand'>{{pageTitle}}</a>
                <ul class='nav navbar-nav'>
                    <li><a [routerLink]="['Welcome']">Home</a></li>
                    <li><a [routerLink]="['Products']">Product List</a></li>
                </ul>
            </div>
        </nav>
        <div class='container'>
            <router-outlet></router-outlet>
        </div>
     </div>
    `,
    //same as before …
})
در اینجا یک navigation bar بوت استرپ 3، جهت تعریف منوی بالای صفحه اضافه شده‌است.
سپس جهت تعریف لینک‌های هر آیتم، از یک دایرکتیو توکار AngularJS 2.0 به نام routerLink استفاده می‌کنیم. هر routerLink به یکی از آیتم‌های تنظیم شده‌ی در RouteConfig بایند می‌شود. بنابراین نام‌هایی که در اینجا قید شده‌اند، دقیقا نام‌هایی هستند که در خاصیت name هر کدام از اشیاء تشکیل دهنده‌ی RouteConfig، تعریف و مقدار دهی گردید‌ه‌اند.
اکنون اگر کاربر بر روی یکی از لینک‌های Home و یا Product List کلیک کند، مسیریابی متناظر با آن فعال می‌شود (بر اساس این نام، در لیست عناصر RouteConfig جستجویی صورت گرفته و عنصر معادلی بازگشت داده می‌شود) و سپس View آن کامپوننت نمایش داده خواهد شد.
تا اینجا دایرکتیو جدید routerLink به قالب کامپوننت اضافه شد‌ه‌است؛ اما AngularJS 2.0 نمی‌داند که باید آن‌را از کجا دریافت کند. به همین جهت ابتدا import آن‌را (ROUTER_DIRECTIVES) به ابتدای ماژول جاری اضافه خواهیم کرد:
 import { ROUTER_PROVIDERS, RouteConfig, ROUTER_DIRECTIVES } from 'angular2/router';
و سپس خاصیت دایرکتیوهای کامپوننت ریشه‌ی سایت را نیز با آن مقدار دهی خواهیم کرد:
 directives: [ROUTER_DIRECTIVES],
علت جمع بود نام این دایرکتیو این است که routerLink استفاده شده، یکی از اعضای مجموعه‌ی دایرکتیوهای مسیریابی توکار AngularJS 2.0 است.

تا اینجا اگر دقت کرده باشید، کامپوننت نمایش لیست محصولات را از کامپوننت ریشه‌ی سایت حذف کرده‌ایم و بجای آن منوی بالای سایت را نمایش می‌دهیم که توسط آن می‌توان به صفحه‌ی آغازین و یا صفحه‌ی نمایش لیست محصولات، رسید. به همین جهت خاصیت directives دیگر شامل ذکر کلاس کامپوننت لیست محصولات نیست.

در انتهای قالب کامپوننت ریشه‌ی سایت، یک دایرکتیو جدید به نام router-outlet نیز تعریف شده‌است. وقتی یک کامپوننت فعال می‌شود، نیاز است View مرتبط با آن نیز نمایش داده شود. دایرکتیو router-outlet محل نمایش این View را مشخص می‌کند.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، به این شکل خواهیم رسید:


اگر دقت کنید، آدرس بالای صفحه، در اولین بار نمایش آن به http://localhost:2222/welcome تنظیم شده و این مقدار دهی بر اساس خاصیت useAsDefault تنظیمات مسیریابی سایت انجام شده‌است (نمایش welcome به عنوان صفحه‌ی اصلی و پیش فرض).
همچنین با کلیک بر روی لینک لیست محصولات، کامپوننت آن فعال شده و نمایش داده می‌شود. محل قرارگیری این کامپوننت‌ها، دقیقا در محل قرارگیری دایرکتیو router-outlet است.


ارسال پارامترها به سیستم مسیریابی

در ابتدا بحث، مقدمات کامپوننت نمایش جزئیات یک محصول انتخابی را تهیه کردیم. برای فعال سازی این کامپوننت و مسیریابی آن، نیاز است بتوان پارامتری را به سیستم مسیریابی ارسال کرد. برای مثال با انتخاب آدرس product/5، جزئیات محصول با ID مساوی 5 نمایش داده شود.
برای این منظور:
الف) اولین قدم، تعریف مسیریابی آن است. به همین جهت به فایل app.component.ts مراجعه و دو تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
//same as before …

import { ProductDetailComponent } from './products/product-detail.component';
 
@Component({
    //same as before …
})
@RouteConfig([
    //same as before …
    { path: '/product/:id', name: 'ProductDetail', component: ProductDetailComponent }
])
//same as before …
ابتدا مسیریابی جدیدی به نام ProductDetail اضافه شده‌است و سپس ماژول دربرگیرنده‌ی کلاس کامپوننت آن نیز import شده‌است.
تفاوت این مسیریابی با نمونه‌های قبلی در تعریف id:/ است. پس از ذکر :/، نام یک متغیر عنوان می‌شود و اگر نیاز به چندین متغیر بود، همین الگو را تکرار خواهیم کرد.

ب) سپس نحوه‌ی فعال سازی این مسیریابی را توسط تعریف لینکی جدید، معرفی می‌کنیم. بنابراین فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سپس بجای نمایش عنوان محصول:
 <td>{{ product.productName }}</td>
لینک به جزئیات آن‌را نمایش می‌دهیم:
<td>
    <a [routerLink]="['ProductDetail', {id: product.productId}]">
        {{product.productName}}
    </a>
</td>
نحوه‌ی تعریف این لینک، با لینک‌هایی که در منوی بالای سایت اضافه کردیم، یکی است؛ با این تفاوت که اکنون پارامتر دومی را به قسمت یافتن نام این Route، جهت مشخص سازی روش مقدار دهی متغیر id، تعریف کرده‌ایم. در اینجا id هر لینک از productId بایند شده تامین می‌شود.
اکنون که از دایرکتیو جدید routerLink در این قالب استفاده شده‌است، نیاز است تعریف دایرکتیو آن‌را به متادیتای کلاس کامپوننت لیست محصولات نیز اضافه کنیم تا AngularJS 2.0 بداند آن‌را از کجا باید تامین کند:
import { Component, OnInit } from 'angular2/core';
import { ROUTER_DIRECTIVES } from 'angular2/router';
//same as before …
 
@Component({
    //same as before …
    directives: [StarComponent, ROUTER_DIRECTIVES]
})

در ادامه اگر برنامه را اجرا کنید، عنوان‌های محصولات، به آدرس نمایش جزئیات آن‌ها لینک شده‌اند:


ج) در آخر زمانیکه View نمایش جزئیات محصول فعال می‌شود، نیاز است این id را از url جاری دریافت کند. به همین جهت فایل product-detail.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
import { RouteParams } from 'angular2/router';
 
@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
})
export class ProductDetailComponent {
    pageTitle: string = 'Product Detail';
 
    constructor(private _routeParams: RouteParams) {
        let id = +this._routeParams.get('id');
        this.pageTitle += `: ${id}`;
    } 
}
با نحوه‌ی تزریق وابستگی‌ها در قسمت هفتم آشنا شدیم. در اینجا سرویس توکار RouteParams به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌‌است. با استفاده از آن می‌توان به id ارسالی از طریق url دسترسی یافت. در اینجا پارامتری که به متد get ارسال می‌شود، باید با نام پارامتری که در تنظیمات آغازین مسیریابی سیستم تعریف گردید، تطابق داشته باشد.
در این حالت، id دریافتی، به متغیر pageTitle اضافه شده و در قالب مربوطه به صورت خودکار نمایش داده می‌شود.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، با کلیک بر روی عناوین آن‌ها به صورت زیر نمایش داده می‌شود:



افزودن دکمه‌ی back با کدنویسی

اکنون برای بازگشت مجدد به لیست محصولات، می‌توان از دکمه‌ی back مرورگر استفاده کرد، اما امکان طراحی این دکمه در قالب‌ها نیز پیش بینی شده‌است.
برای این منظور قالب product-detail.component.html را به نحو ذیل بازنویسی می‌کنیم:
<div class='panel panel-primary'>
    <div class='panel-heading'>
        {{pageTitle}}
    </div>
    <div class='panel-footer'>
        <a class='btn btn-default' (click)='onBack()' style='width:80px'>
            <i class='glyphicon glyphicon-chevron-left'></i> Back
        </a>
    </div>    
</div>
در اینجا دکمه‌ی بازگشت به صفحه‌ی قبلی اضافه شده‌است که به متد onBack در کلاس مرتبط با این قالب، متصل است.

سپس کدهای product-detail.component.ts را به صورت ذیل تکمیل خواهیم کرد:
import { Component } from 'angular2/core';
import { RouteParams, Router } from 'angular2/router';
 
@Component({
    templateUrl: 'app/products/product-detail.component.html'
})
export class ProductDetailComponent {
    pageTitle: string = 'Product Detail';
 
    constructor(private _routeParams: RouteParams, private _router: Router) {
        let id = +this._routeParams.get('id');
        this.pageTitle += `: ${id}`;
    }
 
    onBack(): void {
        this._router.navigate(['Products']);
    }
}
در اینجا سرویس جدیدی به نام Router در سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است. این سرویس امکان فراخوانی متدهایی مانند navigate را جهت حرکت به مسیریابی مشخصی، میسر می‌کند. پارامتری که به این متد ارسال می‌شود، دقیقا معادل همان پارامتری است که به دایرکتیو routerLink ارسال می‌گردد و در اینجا صرفا نام یک مسیریابی مشخص شده‌است؛ بدون ذکر پارامتری.


رفع تداخل مسیریابی‌های ASP.NET MVC با مسیریابی‌های AngularJS 2.0

در طی بحث جاری عنوان شد که اگر کاربر مسیر http://localhost:2222/product/2 را جایی ثبت کرده یا bookmark کند، پس از فراخوانی مستقیم آن در نوار آدرس‌های مرورگر، بلافاصله به این آدرس هدایت خواهد شد. این مورد صحیح است اگر از index.html بجای بکارگیری ASP.NET MVC، جهت هاست برنامه استفاده شود. اگر چنین آدرسی را در یک برنامه‌ی ASP.NET MVC فراخوانی کنیم، ابتدا به دنبال کنترلری به نام product می‌گردد (ابتدا وارد موتور ASP.NET MVC می‌شود) و چون این کنترلر در سمت سرور تعریف نشده‌است، پیام 404 و یا یافت نشد را مشاهده خواهید کرد و فرصت به اجرای برنامه‌ی AngularJS نخواهد رسید.
برای حل این مشکل نیاز است یک route جدید را به نام catch all، در انتهای مسیریابی‌های فعلی اضافه کنید؛ تا سایر درخواست‌های رسیده را به صفحه‌ی نمایش برنامه‌ی AngularJS هدایت کند:
public class RouteConfig
{
    public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
    {
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
        routes.MapRoute(
            name: "Default",
            url: "{controller}/{action}/{id}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
            constraints: new { controller = "Home" } // for catch all to work, Home|About|SomeName
        );
 
        // Route override to work with Angularjs and HTML5 routing
        routes.MapRoute(
            name: "NotFound",
            url: "{*catchall}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
        );
    }
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part9.zip


خلاصه‌ی بحث

حین ایجاد کامپوننت‌ها باید به نحوه‌ی نمایش آن‌ها نیز فکر کرد. اگر کامپوننتی قرار است داخل یک کامپوننت دیگر نمایش یابد، باید دارای selector باشد. یک چنین کامپوننتی نیاز به تعریف مسیریابی ندارد. برای کامپوننت‌هایی که به عنوان یک View مستقل طراحی می‌شوند و قرار است در یک صفحه‌ی مجزا نمایش داده شوند، نیازی به تعریف selector نیست؛ اما باید برای آن‌ها مسیریابی‌های ویژه‌ای را تعریف کرد. همچنین نیاز است مدیریت اعمال کاربران را جهت فعال سازی آن‌ها نیز مدنظر داشت. برای استفاده از امکانات مسیریابی توکار AngularJS 2.0 نیاز است اسکریپت آن‌را به صفحه‌ی اصلی اضافه کرد. سپس باید المان base را جهت نحوه‌ی تشکیل آدرس‌های مسیریابی، به صفحه اضافه کرد. در ادامه کار ثبت ROUTER_PROVIDERS در بالاترین سطح سلسه مراتب کامپوننت‌های سایت انجام می‌شود. با استفاده از RouteConfig کار تنظیمات ابتدایی مسیریابی صورت خواهد گرفت. این decorator به کامپوننتی که قرار است کار میزبانی مسیریابی را انجام دهد، متصل می‌شود. پس از تعریف مسیریابی‌ها با ذکر یک نام منحصربفرد، مسیری که باید توسط کاربر وارد شود و نام کامپوننت مدنظر، با استفاده از دایرکتیو routerLink کار تعریف این آدرس‌ها، در رابط کاربری برنامه انجام می‌شود. این دایرکتیو جدید، جزئی از مجموعه‌ی ROUTER_DIRECTIVES است که باید به لیست دایرکتیوهای کامپوننت ریشه‌های سایت و هر کامپوننتی که از routeLink استفاده می‌کند، اضافه شود. برای بایند این دایرکتیو به مسیریابی‌های تعریف شده، سمت راست این اتصال باید به آرایه‌ای از مقادیر مقدار دهی شود که اولین عنصر آن، نام یکی از عناصر مسیریابی تعریف شده‌ی در RouteConfig است. از دومین عنصر آن برای مقدار دهی پارامترهای ارسالی به سیستم مسیریابی استفاده می‌شود. کار دایرکتیو router-outlet، مشخص سازی محل نمایش یک View است که عموما در قالب میزبان مسیریابی قرار می‌گیرد. برای تعیین پارامترهای مسیریابی، از الگوی paramName:/ استفاده می‌شود. برای دسترسی به این مقادیر در یک کامپوننت، می‌توان از سرویس RouteParams استفاده کرد. برای فعال سازی یک مسیریابی با کدنویسی، از سرویس Router و متد navigate آن کمک می‌گیریم.
مطالب
ASP.NET MVC #12

تولید خودکار فرم‌های ورود و نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC بر اساس اطلاعات مدل‌ها

در الگوی MVC، قسمت M یا مدل آن یک سری ویژگی‌های خاص خودش را دارد:
شما را وادار نمی‌کند که مدل را به نحو خاصی طراحی کنید. شما را مجبور نمی‌کند که کلاس‌های مدل را برای نمونه همانند کلاس‌های کنترلرها، از کلاس خاصی به ارث ببرید. یا حتی در مورد نحوه‌ی دسترسی به داده‌ها نیز، نظری ندارد. به عبارتی برنامه نویس است که می‌تواند بر اساس امکانات مهیای در کل اکوسیستم دات نت، در این مورد آزادانه تصمیم گیری کند.
بر همین اساس ASP.NET MVC یک سری قرارداد را برای سهولت اعتبار سنجی یا تولید بهتر رابط کاربری بر اساس اطلاعات مدل‌ها، فراهم آورده است. این قراردادها هم چیزی نیستند جز یک سری metadata که نحوه‌ی دربرگیری اطلاعات را در مدل‌ها توضیح می‌دهند. برای دسترسی به آن‌ها پروژه جاری باید ارجاعی را به اسمبلی‌های System.ComponentModel.DataAnnotations.dll و System.Web.Mvc.dll داشته باشد (که VS.NET به صورت خودکار در ابتدای ایجاد پروژه اینکار را انجام می‌دهد).

یک مثال کاربردی

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در پوشه مدل‌های آن، مدل اولیه‌ای را با محتوای زیر ایجاد نمائید:

using System;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public decimal Salary { set; get; }
public string Address { set; get; }
public bool IsMale { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

سپس یک کنترلر جدید را هم به نام EmployeeController با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication8.Models;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class EmployeeController : Controller
{
public ActionResult Create()
{
var employee = new Employee { AddDate = DateTime.Now };
return View(employee);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و یک View ساده را برای آن ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به صورت زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication8.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Create";
}

<h2>Create An Employee</h2>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "Employee"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Save" />
}

اکنون اگر پروژه را اجرا کرده و مسیر http://localhost/employee/create را وارد نمائید، یک صفحه ورود اطلاعات تولید شده به صورت خودکار را مشاهده خواهید کرد. متد Html.EditorForModel بر اساس اطلاعات خواص عمومی مدل، یک فرم خودکار را تشکیل می‌دهد.
البته فرم تولیدی به این شکل شاید آنچنان مطلوب نباشد، از این جهت که برای مثال Id را هم لحاظ کرده، در صورتیکه قرار است این Id توسط بانک اطلاعاتی انتساب داده شود و نیازی نیست تا کاربر آن‌را وارد نماید. یا مثلا برچسب AddDate نباید به این شکل صرفا بر اساس نام خاصیت متناظر با آن تولید شود و مواردی از این دست. به عبارتی نیاز به سفارشی سازی کار این فرم ساز توکار ASP.NET MVC وجود دارد که ادامه بحث جاری را تشکیل خواهد داد.



سفارشی سازی فرم ساز توکار ASP.NET MVC با کمک Metadata خواص

برای اینکه بتوان نحوه نمایش فرم خودکار تولید شده را سفارشی کرد، می‌توان از یک سری attribute و data annotations توکار دات نت و ASP.NET MVC استفاده کرد و نهایتا این metadata توسط فریم ورک، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برای مثال:

using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
//[ScaffoldColumn(false)]

[HiddenInput(DisplayValue=false)]
public int Id { set; get; }

public string Name { set; get; }

[DisplayName("Annual Salary ($)")]
public decimal Salary { set; get; }

public string Address { set; get; }

[DisplayName("Is Male?")]
public bool IsMale { set; get; }

[DisplayName("Start Date")]
[DataType(DataType.Date)]
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی HiddenInput از نمایش عمومی خاصیت Id جلوگیری خواهیم کرد یا توسط ویژگی DisplayName، برچسب دلخواه خود را به عناصر فرم تشکیل شده، انتساب خواهیم داد. اگر نیاز باشد تا خاصیتی کلا از رابط کاربری حذف شود می‌توان از ویژگی ScaffoldColumn با مقدار false استفاده کرد. یا توسط DataType، مشخص کرده‌ایم که نوع ورودی فقط قرار است Date باشد و نیازی به قسمت Time آن نداریم.
DataType شامل نوع‌های از پیش تعریف شده دیگری نیز هست. برای مثال اگر نیاز به نمایش TextArea بود از مقدار MultilineText، ‌استفاده کنید:

[DataType(DataType.MultilineText)]

یا برای نمایش PasswordBox از مقدار Password می‌توان کمک گرفت. اگر نیاز دارید تا آدرس ایمیلی به شکل یک لینک mailto نمایش داده شود از مقدار EmailAddress استفاده کنید. به کمک مقدار Url، متن خروجی به صورت خودکار تبدیل به یک آدرس قابل کلیک خواهد شد.
اکنون اگر پروژه را مجددا کامپایل کنیم و به آدرس ایجاد یک کارمند جدید مراجعه نمائیم، با رابط کاربری بهتری مواجه خواهیم شد.



سفارشی سازی ظاهر فرم ساز توکار ASP.NET MVC

در ادامه اگر بخواهیم ظاهر این فرم را اندکی سفارشی‌تر کنیم، بهتر است به سورس صفحه تولیدی در مرورگر مراجعه کنیم. در اینجا یک سری عناصر HTML محصور شده با div را خواهیم یافت. هر کدام از این‌ها هم با classهای css خاص خود تعریف شده‌اند. بنابراین اگر علاقمند باشیم که رنگ و قلم و غیره این موارد تغییر دهیم، تنها کافی است فایل css برنامه را ویرایش کنیم و نیازی به دستکاری مستقیم کدهای برنامه نیست.



انتساب قالب‌های سفارشی به خواص یک شیء

تا اینجا در مورد نحوه سفارشی سازی رنگ، قلم، برچسب و نوع داده‌های هر کدام از عناصر نهایی نمایش داده شده، توضیحاتی را ملاحظه نمودید.
در فرم تولیدی نهایی، خاصیت bool تعریف شده به صورت خودکار به یک checkbox تبدیل شده است. چقدر خوب می‌شد اگر امکان تبدیل آن مثلا به RadioButton انتخاب مرد یا زن بودن کارمند ثبت شده در سیستم وجود داشت. برای اصلاح یا تغییر این مورد، باز هم می‌توان از متادیتای خواص، جهت تعریف قالبی خاص برای هر کدام از خواص مدل استفاده کرد.
به پوشه Views/Shared مراجعه کرده و یک پوشه جدید به نام EditorTemplates را ایجاد نمائید. بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه «Create as a partial view» را انتخاب نمائید و نام آن‌را هم مثلا GenderOptions وارد کنید. همچنین گزینه «Create a strongly typed view» را نیز انتخاب کنید. مقدار Model class را مساوی bool وارد نمائید. فعلا یک hello داخل این صفحه جدید وارد کرده و سپس خاصیت IsMale را به نحو زیر تغییر دهید:

[DisplayName("Gender")]
[UIHint("GenderOptions")]
public bool IsMale { set; get; }

توسط ویژگی UIHint، می‌توان یک خاصیت را به یک partial view متصل کرد. در اینجا خاصیت IsMale به partial view ایی به نام GenderOptions متصل شده است. اکنون اگر برنامه را کامپایل و اجرا کرده و آدرس ایجاد یک کارمند جدید را ملاحظه کنید، بجای Checkbox باید یک hello نمایش داده شود.
محتویات این Partial view هم نهایتا به شکل زیر خواهند بود:

@model bool
<p>@Html.RadioButton("", false, !Model) Female</p>
<p>@Html.RadioButton("", true, Model) Male</p>

در اینجا Model که از نوع bool تعریف شده، به خاصیت IsMale اشاره خواهد کرد. دو RadioButton هم برای انتخاب بین حالت زن و مرد تعریف شده‌اند.

یا یک مثال جالب دیگر در این زمینه می‌تواند تبدیل enum به یک Dropdownlist باشد. در این حالت partial view ما شکل زیر را خواهد یافت:

@model Enum
@Html.DropDownListFor(m => m, Enum.GetValues(Model.GetType())
.Cast<Enum>()
.Select(m => {
string enumVal = Enum.GetName(Model.GetType(), m);
return new SelectListItem() {
Selected = (Model.ToString() == enumVal),
Text = enumVal,
Value = enumVal
};
}))

و برای استفاده از آن، از ویژگی زیر می‌توان کمک گرفت (مزین کردن خاصیتی از نوع یک enum دلخواه، جهت تبدیل خودکار آن به یک دراپ داون لیست):

[UIHint("Enum")]


سایر متدهای کمکی تولید و نمایش خودکار اطلاعات از روی اطلاعات مدل‌های برنامه

متدهای دیگری نیز در رده‌ی Templated helpers قرار می‌گیرند. اگر از متد Html.EditorFor استفاده کنیم، از تمام این اطلاعات متادیتای تعریف شده نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که در قسمت قبل (قسمت 11) نیز توضیح داده شد، صفحه استاندارد Add view در VS.NET به همراه یک سری قالب تولید فرم‌های Create و Edit هم هست که دقیقا کد نهایی تولیدی را بر اساس همین متد تولید می‌کند.
استفاده از Html.EditorFor انعطاف پذیری بیشتری را به همراه دارد. برای مثال اگر یک طراح وب، طرح ویژه‌ای را در مورد ظاهر فرم‌های سایت به شما ارائه دهد، بهتر است از این روش استفاده کنید. اما خروجی نهایی Html.EditorForModel به کمک تعدادی متادیتا و اندکی دستکاری CSS، از دیدگاه یک برنامه نویس بی نقص است!
به علاوه، متد Html.DisplayForModel نیز مهیا است. بجای اینکه کار تولید رابط کاربری اطلاعات نمایش جزئیات یک شیء را انجام دهید، اجازه دهید تا متد Html.DisplayForModel اینکار را انجام دهد. سفارشی سازی آن نیز همانند قبل است و بر اساس متادیتای خواص انجام می‌شود. در این حالت، مسیر پیش فرض جستجوی قالب‌های UIHint آن، Views/Shared/DisplayTemplates می‌باشد. همچنین Html.DisplayFor نیز جهت کار با یک خاصیت مدل تدارک دیده شده است. البته باید درنظر داشت که استفاده از پوشه Views/Shared اجباری نیست. برای مثال اگر از پوشه Views/Home/DisplayTemplates استفاده کنیم، قالب‌های سفارشی تهیه شده تنها جهت Viewهای کنترلر home قابل استفاده خواهند بود.
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که جهت سفارشی سازی نحوه نمایش خودکار اطلاعات می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، DisplayFormat است. برای مثال اگر مقدار خاصیت در حال نمایش نال بود، می‌توان مقدار دیگری را نمایش داد:

[DisplayFormat(NullDisplayText = "-")]

یا اگر علاقمند بودیم که فرمت اطلاعات در حال نمایش را تغییر دهیم، به نحو زیر می‌توان عمل کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}")]

مقدار DataFormatString در پشت صحنه در متد string.Format مورد استفاده قرار می‌گیرد.
و اگر بخواهیم که این ویژگی در حالت تولید فرم ویرایش نیز درنظر گرفته شود، می‌توان خاصیت ApplyFormatInEditMode را نیز مقدار دهی کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}", ApplyFormatInEditMode = true)]



بازنویسی قالب‌های پیش فرض تولید فرم یا نمایش اطلاعات خودکار ASP.NET MVC

یکی دیگر از قرارداهای بکارگرفته شده در حین استفاده از قالب‌های سفارشی، استفاده از نام اشیاء می‌باشد. مثلا در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates، اگر یک Partial view به نام String.cshtml وجود داشته باشد، از این پس نحوه رندر کلیه خواص رشته‌ای تمام مدل‌ها، بر اساس محتوای فایل String.cshtml مشخص می‌شود؛ به همین ترتیب در مورد datetime و سایر انواع مهیا.
برای مثال اگر خواستید تمام تاریخ‌های میلادی دریافتی از بانک اطلاعاتی را شمسی نمایش دهید، فقط کافی است یک فایل datetime.cshtml سفارشی را تولید کنید که Model آن تاریخ میلادی دریافتی است و نهایتا کار این Partial view، رندر تاریخ تبدیل شده به همراه تگ‌های سفارشی مورد نظر می‌باشد. در این حالت نیازی به ذکر ویژگی UIHint نیز نخواهد بود و همه چیز خودکار است.
به همین ترتیب اگر نام مدل ما Employee باشد و فایل Partial view ایی به نام Employee.cshtml در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates قرار گیرد، متد Html.DisplayForModel به صورت پیش فرض از محتوای این فایل جهت رندر اطلاعات نمایش جزئیات شیء Employee استفاده خواهد کرد.
داخل Partial viewهای سفارشی تعریف شده به کمک خاصیت ViewData.TemplateInfo.FormattedModelValue مقدار نهایی فرمت شده قابل استفاده را فراهم می‌کند. این مورد هم از این جهت حائز اهمیت است که نیازی نباشد تا ویژگی DisplayFormat را به صورت دستی پردازش کنیم. همچنین اطلاعات ViewData.ModelMetadata نیز دراینجا قابل دسترسی هستند.



سؤال: Partial View چیست؟

همانطور که از نام Partial view بر‌می‌آید، هدف آن رندر کردن قسمتی از صفحه است به همراه استفاده مجدد از کدهای تولید رابط کاربری در چندین و چند View؛ چیزی شبیه به User controls در ASP.NET Web forms البته با این تفاوت که Page life cycle و Code behind و سایر موارد مشابه آن در اینجا حذف شده‌اند. همچنین از Partial viewها برای به روز رسانی قسمتی از صفحه حین فراخوانی‌های Ajaxایی نیز استفاده می‌شود. مهم‌ترین کاربرد Partial views علاوه بر استفاده مجدد از کدها، خلوت کردن Viewهای شلوغ است جهت ساده‌تر سازی نگهداری آن‌ها در طول زمان (یک نوع Refactoring فایل‌های View محسوب می‌شوند).
پسوند این فایل‌ها نیز بسته به موتور View مورد استفاده تعیین می‌شود. برای مثال حین استفاده از Razor، پسوند Partial views همان cshtml یا vbhtml می‌باشد. یا اگر از web forms view engine استفاده شود، پسوند آن‌ها ascx است (همانند User controls در وب فرم‌ها).
البته چون در حالت استفاده از موتور Razor، پسوند View و Partial viewها یکی است، مرسوم شده است که نام Partial viewها را با یک underline شروع کنیم تا بتوان بین این دو تمایز قائل شد.
اگر این فایل‌ها را در پوشه Views/Shared تعریف کنیم، در تمام Viewها قابل استفاده خواهند بود. اما اگر مثلا در پوشه Views/Home آن‌هارا قرار دهیم، تنها در Viewهای متعلق به کنترلر Home، قابل بکارگیری می‌باشند.
Partial views را نیز می‌توان strongly typed تعریف کرد و به این ترتیب با مشخص سازی دقیق نوع model آن، علاوه بر بهره‌مندی از Intellisense خودکار، رندر آن‌را نیز تحت کنترل کامپایلر قرار داد.
مقدار Model در یک View بر اساس اطلاعات مدلی که به آن ارسال شده است تعیین می‌گردد. اما در یک Partial view که جزئی از یک View را نهایتا تشکیل خواهد داد، بر اساس مقدار ارسالی از طریق View معین می‌گردد.

یک مثال
در ادامه قصد داریم کد حلقه نمایش لیستی از عناصر تولید شده توسط VS.NET را به یک Partial view منتقل و Refactor کنیم.
ابتدا یک منبع داده فرضی زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Id = 1, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-3), Name = "Emp-01", Salary = 3000},
new Employee { Id = 2, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-2), Name = "Emp-02", Salary = 2000},
new Employee { Id = 3, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-1), Name = "Emp-03", Salary = 1000}
};
}
}
}

سپس از آن در یک کنترلر برای بازگشت لیستی از کارکنان استفاده خواهیم کرد:

public ActionResult EmployeeList()
{
var list = new Employees().CreateEmployees();
return View(list);
}

View متناظر با این متد را هم با کلیک راست بر روی متد، انتخاب گزینه Add view و سپس ایجاد یک strongly typed view از نوع کلاس Employee، ایجاد خواهیم کرد.
در ادامه قصد داریم بدنه حلقه زیر را refactor کنیم و آن‌را به یک Parial view منتقل نمائیم تا View ما اندکی خلوت‌تر و مفهوم‌تر شود:

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id })
</td>
</tr>
}

سپس بر روی پوشه Views/Employee کلیک راست کرده و گزینه Add|View را انتخاب کنید. در اینجا نام _EmployeeItem را وارد کرده و همچنین گزینه Create as a partial view و create a strongly typed view را نیز انتخاب کنید. نوع مدل هم Employee خواهد بود. به این ترتیب فایل زیر تشکیل خواهد شد:
\Views\Employee\_EmployeeItem.cshtml

ابتدای نام فایل‌را با underline شروع کرده‌ایم تا بتوان بین Viewها و Partial views تفاوت قائل شد. همچنین این Partial view چون داخل پوشه Employee تعریف شده، فقط در Viewهای کنترلر Employee در دسترس خواهد بود.
در ادامه کل بدنه حلقه فوق را cut کرده و در این فایل جدید paste نمائید. مرحله اول refactoring یک view به همین نحو آغاز می‌شود. البته در این حالت قادر به استفاده از Partial view نخواهیم بود چون اطلاعاتی که به این فایل ارسال می‌گردد و مدلی که در دسترس آن است از نوع Employee است و نه لیستی از کارمندان. به همین جهت باید item را با Model جایگزین کرد:

@model MvcApplication8.Models.Employee

<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id = Model.Id })
</td>
</tr>


سپس برای استفاده از این Partial view در صفحه نمایش لیست کارمندان خواهیم داشت:

@foreach (var item in Model) {
@Html.Partial("_EmployeeItem", item)
}

متد Html.Partial، اطلاعات یک Partial view را پردازش و تبدیل به یک رشته کرده و در اختیار Razor قرار می‌دهد تا در صفحه نمایش داده شود. پارامتر اول آن نام Partial view مورد نظر است (نیازی به ذکر پسوند فایل نیست) و پارامتر دوم، اطلاعاتی است که به آن ارسال خواهد شد.
متد دیگری هم وجود دارد به نام Html.RenderPartial. کار این متد نوشتن مستقیم در Response است، برخلاف Html.Partial که فقط یک رشته را بر می‌گرداند.



نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه

Html.Partial بر اساس اطلاعات مدل ارسالی از یک کنترلر، کار رندر قسمتی از آن‌را در یک View خاص عهده دار خواهد شد. اما اگر بخواهیم مثلا در یک صفحه یک قسمت را به نمایش آخرین اخبار و یک قسمت را به نمایش آخرین وضعیت آب و هوا اختصاص دهیم، از روش دیگری به نام RenderAction می‌توان کمک گرفت. در اینجا هم دو متد Html.Action و Html.RenderAction وجود دارند. اولی یک رشته را بر می‌گرداند و دومی اطلاعات را مستقیما در Response درج می‌کند.

یک مثال:
کنترلر جدیدی را به نام MenuController به پروژه اضافه کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class MenuController : Controller
{
[ChildActionOnly]
public ActionResult ShowMenu(string options)
{
return PartialView(viewName: "_ShowMenu", model: options);
}
}
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا قصد داریم یک partial view که نامش با underline شروع می‌شود را اضافه کنیم. مثلا با محتوای زیر ( با توجه به اینکه مدل ارسالی از نوع رشته‌ای است):

@model string

<ul>
<li>
@Model
</li>
</ul>

حین فراخوانی متد Html.Action، یک متد در یک کنترلر فراخوانی خواهد شد (که شامل ارائه درخواست و طی سیکل کامل پردازشی آن کنترلر نیز خواهد بود). سپس آن متد با بازگشت دادن یک PartialView، اطلاعات پردازش شده یک partial view را به فراخوان بازگشت می‌دهد. اگر نامی ذکر نشود، همان نام متد در نظر گرفته خواهد شد. البته از آنجائیکه در این مثال در ابتدای نام Partial view یک underline قرار دادیم، نیاز خواهد بود تا این نام صریحا ذکر گردد (چون دیگر هم نام متد یا ActionName آن نیست). ویژگی ChildActionOnly سبب می‌شود تا این متد ویژه تنها از طریق فراخوانی Html.Action در دسترس باشد.
برای استفاده از آن هم در Viewایی دیگر خواهیم داشت:

@Html.Action(actionName: "ShowMenu", controllerName: "Menu", 
routeValues: new { options = "some data..." })

در اینجا هم پارامتر ارسالی به کمک anonymously typed objects مشخص و مقدار دهی شده است.


سؤال مهم: چه تفاوتی بین RenderPartial و RenderAction وجود دارد؟ به نظر هر دو یک کار را انجام می‌دهند، هر دو مقداری HTML را پس از پرداش به صفحه تزریق می‌کنند.
پاسخ: اگر View والد، دارای کلیه اطلاعات لازم جهت نمایش اطلاعات Partial view است، از RenderPartial استفاده کنید. به این ترتیب برخلاف حالت RenderAction درخواست جدیدی به ASP.NET Pipeline صادر نشده و کارآیی نهایی بهتر خواهد بود. صرفا یک الحاق ساده به صفحه انجام خواهد شد.
اما اگر برای رندر کردن این قسمت از صفحه که قرار است اضافه شود، نیاز به دریافت اطلاعات دیگری خارج از اطلاعات مهیا می‌باشد، از روش RenderAction استفاده کنید. برای مثال اگر در صفحه جاری قرار است لیست پروژه‌ها نمایش داده شود و در کنار صفحه مثلا منوی خاصی باید قرار گیرد، اطلاعات این منو در View جاری فراهم نیست (و همچنین مرتبط به آن هم نیست). بنابراین از روش RenderAction برای حل این مساله می‌توان کمک گرفت.
به صورت خلاصه برای نمایش اطلاعات تکراری در صفحات مختلف سایت در حالتیکه این اطلاعات از قسمت‌های دیگر صفحه ایزوله است (مثلا نمایش چند ویجت مختلف در صفحه)، روش RenderAction ارجحیت دارد.


یک نکته
فراخوانی متدهای RenderAction و RenderPartial در حین کار با Razor باید به شکل فراخوانی یک متد داخل {} باشند:

@{ Html.RenderAction("About"); }
And not @Html.RenderAction("About")

علت این است که @ به تنهایی به معنای نوشتن در Response است. متد RenderAction هم خروجی ندارد و مستقیما در Response اطلاعات خودش را درج می‌کند. بنابراین این دو با هم همخوانی ندارند و باید به شکل یک متد معمولی با آن رفتار کرد.
اگر حجم اطلاعاتی که قرار است در صفحه درج شود بالا است، متدهای RenderAction و RenderPartial نسبت به Html.Action و Html.Partial کارآیی بهتری دارند؛ چون یک مرحله تبدیل کل اطلاعات به رشته و سپس درج نتیجه در Response، در آن‌ها حذف شده است.