مطالب
بازسازی کد: جابجایی متد (Move method)
معمولا زمانیکه متدی از امکانات کلاس دیگری غیر از کلاسی که در آن تعریف شده است استفاده می‌کند، نیاز به چنین بازسازی کدی داریم. روش کلی این بازسازی کد، انتقال متد به کلاسی است که بیشترین تعلق را به آن دارد! 
جابجایی متد یکی از موارد پر تکرار و مهم در امر بازسازی کد است. این بازسازی در مراحل انجام دیگر بازسازی‌های کد، مانند شکستن کلاس نیز استفاده می‌شود. با این روش ساده می‌توان کلاس‌هایی با مسئولیت‌های محدود و مشخص را توسعه داد.  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. تمامی امکانات کلاس مبدا را که متد مورد نظر از آنها استفاده می‌کند، بررسی نمایید که آیا آنها نیز نیاز به انتقال دارند یا خیر. 
  2. کلاس‌های پدر و فرزند کلاس مبدا را برای یافتن تعاریف دیگری از متد مورد نظر بررسی نمایید. اگر تعاریف دیگری وجود داشتند به راحتی نمی‌توان متد را جابجا کرد. در این صورت اگر قصد جابجایی داشتید، باید به فکر جابجایی رابطه چند ریختی موجود نیز باشید. 
  3. متد را در کلاس مقصد ایجاد نمایید. 
  4. بدنه متد را به متد مقصد منتقل نمایید و تمامی امکانات استفاده شده در آن را طوری تغییر دهید که در کلاس جدید کار کند. اگر متد، نیاز به اشاره‌ای به کلاس مبدا داشت، باید تعیین نمایید که به چه صورت این اشاره انجام شود. اگر مکانیزم مدیریت خطایی (exception handling) در متد مبدا پیاده سازی شده بود، تعیین کنید که آیا متد مبدا نیز کماکان امر مدیریت خطا را انجام خواهد داد، یا به متد مقصد انتقال خواهد یافت. 
  5. کد کلاس مقصد را کامپایل و تست نمایید. 
  6. اگر متد مبدا را به عنوان فراخوان متد مقصد نگه داشتید، باید تصمیم بگیرید که کلاس مقصد در آن متد به چه صورت استفاده خواهد شد. 
  7. فراخوانی متد مقصد را به بدنه متد مبدا اضافه کنید. 
  8. کد را کامپایل و تست نمایید.
  9. در مورد سرنوشت متد مبدا تصمیم گیری نمایید که آیا نیازی به وجود آن هست یا خیر. در صورتیکه از متد مبدا در مکان‌های زیادی استفاده شده یا متد در کتابخانه یا فریم ورکی است که کنترلی بر روی استفاده کنندگان آن وجود ندارد، احتمالا باقی ماندن متد به عنوان صرفا فراخوان، ایده خوبی باشد. 
  10. اگر متد مبدا را حذف کردید تمامی استفاده از آن را باید به متد مقصد تغییر دهید. توجه داشته باشید ممکن است سناریو ساختن کلاس جدید با کلاس قدیمی متفاوت باشد. 
  11. مجددا کد را کامپایل و تست نمایید.  

مثال: فرض کنید نرم افزاری برای مدیریت رویدادها و شرکت کنندگان آن‌ها تهیه کرده‌ایم. در این نرم افزار، کلاسی با نام Event وجود دارد و کلاسی نیز با نام Person که نام آنها کاملا نمایانگر استفاده آنها است.
بخشی از بدنه این کلاس‌ها به صورت زیر است:  
public class Event 
{ 
    public List<Person> Participants { get; internal set; } 
} 
public class Person 
{ 
    public int Id { get; private set; } 
    public void Participate(Event ev) 
    { 
        var isParticipatedAlready = ev.Participants.Any(ff => ff.Id == Id); 
        if (isParticipatedAlready) 
            return; 
        ev.Participants.Add(this); 
    } 
}
در کد مربوط به کلاس Person، شاهد متدی هستیم که عمل ثبت‌نام فرد را در یک رویداد انجام می‌دهد. اما با دقت به این متد مشاهده می‌کنیم که بدنه این متد بیشتر از اعضای کلاس Event استفاده می‌کند. حتی این استفاده باعث شده است که خصوصیت Participants از کلاس Event به صورت public تعریف شود که خود مشکل دیگری در این طراحی است.
در چنین شرایطی، بازسازی کد جابجایی متد می‌تواند در راستای انتقال مسئولیت‌های مناسب هر کلاس به بدنه آن و بهبود طراحی کمک کند. بعد از بازسازی کد شاهد چنین طراحی‌ای هستیم:  
public class Event 
{ 
    protected List<Person> Participants { get; set; } 
    public void Participate(Person person) 
    { 
        var isParticipatedAlready = Participants.Any(ff => ff.Id == person.Id); 
        if (isParticipatedAlready) 
            return; 
        Participants.Add(person); 
    } 
} 
public class Person 
{ 
    public int Id { get; private set; } 
}
بازسازی‌ای که انجام شد، دو تاثیر را بر روی طراحی این کلاس‌ها داشته است:
   اول: جایگذاری بهتر و منطقی‌تر مسئولیت‌های یک کلاس 
   دوم: کپسوله سازی آسان‌تر کلاس ها 

بازسازی کد جابجایی متد، سنگ بنای بیشتر بازسازی‌های مورد نیاز در فعالیت‌های روزمره تولید یا نگهداری نرم افزار است. علارغم این که این بازسازی ساده به نظر می‌رسد، در مجموعه کدهای پیچیده، انجام این بازسازی ممکن است امری طاقت فرسا شود.  
مطالب
طرح پیشنهادی برای بارگذاری پویای ماژول‌های JS
آقای Domenic Denicola در نسخه‌های بعدی، طرح پیشنهادی را مطرح کرده است که مربوط به بارگذاری داینامیک ماژول‌های JS می‌باشد. البته کتابخانه‌ها و روش‌هایی در حال حاضر برای این کار وجود دارند. با هم مثال‌هایی از این قابلیت را بررسی میکنیم. 

در نسخه جدید Javascript قابلیتی برای import کردن ماژول‌ها وجود دارد؛ ولی این قابلیت کاملا استاتیک می‌باشد. کد زیر را مشاهده کنید:
import someModule from './dir/someModule.js';
خوب سوالی که مطرح می‌شود این است که چه نیازی به بارگذاری داینامیک ماژول‌ها داریم؟               
جواب این سوال خیلی مشخص است. در import معمولی و استاتیک JS، ما تمام ماژول‌های مورد نیاز در پروژه را فراخوانی میکنیم. اما شاید خیلی از این ماژول‌ها در طول اجرای پروژه مورد نیاز نباشند و بر حسب رفتارهای کاربر نیاز به این ماژول‌ها داشته باشیم. در این صورت هست که بارگذاری داینامیک ماژول‌ها مطرح می‌شود. این قابلیت در جاوا اسکریپت به صورت built-in وجود ندارد. ولی با کتابخانه‌هایی مانند RequireJS این قابلیت قابل استفاده هست. این Proposal توسط آقای Domenic Denicola مطرح شده است.                  
 کد زیر مثال ساده از این قابلیت می‌باشد:
import('./dir/someModule.js')
    .then(someModule => someModule.foo());
                   
 یا یک مثال عملیاتی؛ فرض کنید با کلیک بر روی دکمه‌ای می‌خواهیم یک Dialog را باز کنیم که منطق و قوائد مخصوص به خود را دارد و به صورت یک ماژول جداگانه نوشته شده‌است. کد زیر را مشاهده کنید:
 button.addEventListener('click', event => {
        import('./dialogBox.js')
        .then(dialogBox => {
            dialogBox.open();
        })
        .catch(error => {
            /* Error handling */
        })
    });
                 
 این قابلیت هم وجود دارد که دو ماژول را که در یک فایل نوشته شده‌اند نیز به صورت جداگانه استفاده کنید.
import('./myModule.js')
    .then(({export1, export2}) => {
        export1.run();
        export2.fire();
    });
             
 شما حتی می‌توانید چند ماژول را باهم بارگذاری کنید و بعد از پایان بارگذاری همه ماژول‌ها، یک عمل خاصی را انجام دهید. کد زیر را مشاهده کنید:
Promise.all([
        import('./module1.js'),
        import('./module2.js'),
        import('./module3.js'),
    ])
    .then(([module1, module2, module3]) => {
        // code 
    });
این موضوع را به کمک Promise با متد all انجام دادیم.                

 حتی شما می‌توانید با قابلیت async و await نیز کدهای تمیزتر و با قابلیت خوانایی بالاتری را بنویسید. مثال زیر را مشاهده کنید:
async function main() {
        const myModule = await import('./myModule.js');
    
        myModule.getInfo();

        const {export1, export2} = await import('./myModule.js');      
        
        export1.run();
        
        export2.fire()
    }
    main();
                    
 خوب خوشبختانه طرافداران NodeJS ماژول مربوط به این قابلیت را قبل از ارائه این قابلیت جدید در JS به صورت Packages در NPM فراهم کرده‌اند. لینک زیر را مشاهده کنید:
                       
 و Developer‌های که از Webpack در پروژه‌های خود استفاده میکنند می‌توانند از ماژول زیر استفاده کنند که توسط تیم Airbnb تهیه شده است:
                   
 و Developer‌هایی که از نسخه ۲ Webpack استفاده میکنند، می‌توانند بحث Code Splitting را در راهنمای زیر مشاهده کنند:
                      

البته آقای Jake Archibald کد جالبی را برای این قابلیت پیشنهاد داده‌است که ترکیبی از import استاتیک ES6 می‌باشد:

function importModule (url) {
  return new Promise((resolve, reject) => {
    const script = document.createElement("script");
    const tempGlobal = "__tempModuleLoadingVariable" + Math.random().toString(32).substring(2);
    script.type = "module";
    script.textContent = `import * as m from "${url}"; window.${tempGlobal} = m;`;

    script.onload = () => {
      resolve(window[tempGlobal]);
      delete window[tempGlobal];
      script.remove();
    };

    script.onerror = () => {
      reject(new Error("Failed to load module script with URL " + url));
      delete window[tempGlobal];
      script.remove();
    };

    document.documentElement.appendChild(script);
  });
}               
مطالب
فلسفه وجودی بخش finally در try catch چیست؟
حتما شما هم متوجه شدید که وقتی رخداد یک استثناء را با استفاده از try و catch کنترل می‌کنیم، هر چیزی که بعد از بسته شدن تگ catch بنویسیم، در هر صورت اجرا می‌شود.

 try {
     int i=0;
     string s = "hello";
     i = Convert.ToInt32(s);
} catch (Exception ex)
{
     Console.WriteLine("Error");
}
Console.WriteLine("I am here!");

پس فلسفه استفاده از بخش finally چیست؟
در قسمت finally منابع تخصیص داده شده در try را آزاد می‌کنیم. کد موجود در این قسمت به هر روی اجرا می‌شود چه استثناء رخ دهد چه ندهد. البته اگر استثناء رخ داده شده در لیست استثناء هایی که برای آنها catch انجام دادیم نباشد، قسمت finally هم عمل نخواهد کرد مگر اینکه از catch به صورت سراسری استفاده کنیم.
اما مهمترین مزیتی که finally ایجاد می‌کند در این است که حتی اگر در قسمت try با استفاده از دستوراتی مثل return یا break یا continue از ادامه کد منصرف شویم و مثلا مقداری برگردانیم، چه خطا رخ دهد یا ندهد کد موجود در finally اجرا می‌شود در حالی که کد نوشته شده بعد از try catch finally فقط در صورتی اجرا می‌شود که به طور منطقی اجرای برنامه به آن نقطه برسد. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهم. اگر کد زیر را اجرا کنیم:
  public static int GetMyInt()
 {
     try {
          for (int i=10;i>=0;i--)
             Console.WriteLine(10/i);
         return 1;
     } catch
     {
         Console.WriteLine("Error!");
     }
     finally {
         Console.WriteLine("ok");
     }
     Console.WriteLine("can you reach here?");  
     return -1;  
 }

برنامه خطای تقسیم بر صفر می‌دهد اما با توجه به کدی که نوشتیم، عدد -1 به خروجی خواهد رفت. در عین حال عبارت ok و can you reach here در خروجی چاپ شده است. اما حال اگر مشکل تقسیم بر صفر را حل کنیم، آیا باز هم عبارت can you reach here در خروجی چاپ خواهد شد؟
 
public static int GetMyInt()
 {
     try {
          for (int i=10;i>=1;i--)
             Console.WriteLine(10/i);
         return 1;
     } catch
     {
         Console.WriteLine("Error!");
     }
     finally {
         Console.WriteLine("ok");
     }
     Console.WriteLine("can you reach here?");  
     return -1;  
 }

مشاهده می‌کنید که مقدار 1 برگردانده می‌شود و عبارت can you reach here در خروجی چاپ نمی‌شود ولی همچنان عبارت ok که در finally ذکر شده در خروجی چاپ می‌شود. یک مثال خوب استفاده از چنین وضعیتی، زمانی است که شما یک ارتباط با بانک اطلاعاتی باز می‌کنید، و نتیجه یک عملیات را با دستور return به کاربر بر می‌گردانید. مسئله این است که در این وضعیت چگونه ارتباط با دیتابیس بسته شده و منابع آزاد می‌گردند؟ اگر در حین عملیات بانک اطلاعاتی، خطایی رخ دهد یا ندهد، و شما دستور آزاد سازی منابع و بستن ارتباط را در داخل قسمت finally نوشته باشید، وقتی دستور return فراخوانی می‌شود، ابتدا منابع آزاد و سپس مقدار به خروجی بر می‌گردد.
public int GetUserId(string nickname)
{
     SqlConnection connection = new SqlConnection(...);
     SqlCommand command = connection.CreateCommand();
     command.CommandText = "select id from users where nickname like @nickname";
     command.Parameters.Add(new SqlParameter("@nickname", nickname));
      try {
         connection.Open();
          return Convert.ToInt32(command.ExecuteScalar());
      } 
      catch(SqlException exception)
      {
      // some exception handling
         return -1;
      } finally {
          if (connection.State == ConnectionState.Open)
         connection.Close();
      }
      // if all things works, you can not reach here
}


مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت اول
DataTables پلاگینی برای کتابخانه jQuery است. این پلاگین امکانات پیشرفته ای برای یک جدول html که حاوی داده‌ها است اضافه می‌کند، و همچنین عملیات صفحه بندی، جستجو، مرتب سازی داده‌ها را در سمت کاربر انجام می‌دهد.

به طور خلاصه می‌توانید امکانات متعدد این پلاگین را در زیر مشاهده کنید:
  • صفحه بندی داده‌ها با تعداد رکوردهای قابل تغییر در هر صفحه (variable length pagination)
  • فیلتر کردن داده‌های بایند شده به جدول (on-the-fly filtering)
  • مرتب سازی داده‌ها بر اساس ستون‌های مختلف با قابلیت تشخیص نوع داده ستون (Multi-column sorting with data type detection)
  • تغییر اندازه ستون‌ها به صورت هوشمند (Smart handling of column widths)
  • نمایش داده‌ها در جدول از اکثر data source‌ها (DOM، یک آرایه جاوا اسکریپتی، یک فایل، یا با استفاده از پردازش سمت سروری (سی شارپ، php و غیره) )
  • قابلیت جهانی شدن یا منطبق شدن با زبان‌های مختلف دنیا (Fully Internationalisable)
  • قابلیت تعویض theme آن با استفاده از jQuery UI ThemeRoller
  • وجود داشتن 2900 آزمون واحد برای آن (backed by a suite of 2900 unit test)
  • وجود داشتن پلاگین‌های متعدد برای آن
  • و رایگان بودن آن
در این مقاله شما را به طور مقدماتی با این پلاگین آشنا خواهم کرد.
برای استفاده از این پلاگین ابتدا به اینجا مراجعه کرده و آنرا به همراه مثالهای آن که در یک فایل فشرده هستند را دانلود کنید. بعد از دانلود و خارج کردن فایل دانلودی از حالت فشرده، وارد پوشه examples از آن که بشوید می‌توانید مثالهای متعدد در رابطه با این پلاگین را مشاهده نمائید.

  مثال‌های این پلاگین یکی از بهترین منابع یادگیری آن هستند. در این سری از مقالات هم از روی همین مثالها پیش میرویم. برای این کار، بعد از مراجعه به پوشه examples فایل index.html را باز کنید و مثال اول را (Zero Configuration) کلیک کنید.
 

نتیجه حاصل از اجرای مثال Zero Configuration چیزی شبیه تصویر زیر است: 
تصویر را شماره گزاری کرده ام تا بتوانم راحت‌تر آنرا برایتان تشریح کنم.
  1. داده‌های درون جدول (10 تای اول) که در قسمت tbody جدول قرار دارند
  2. قسمت thead جدول
  3. قسمت tfoot جدول
  4. اندازه صفحه (page size)
  5. کادر جستجو که در کلیه ستون‌های جدول جستجویی را انجام می‌دهد و داده‌ها بر اساس آن فیلتر می‌شوند.
  6. قابلیت مرتب سازی رکوردها بر اساس یک ستون خاص به صورت صعودی یا نزولی
  7. اطلاعات مربوط به رکوردهای جاری و تعداد کل رکوردها
  8. قابلیت تغییر صفحه با دکمه‌های previous و next

تشریح مثال Zero Configuration :

برای استفاده از این پلاگین، باید ارجاعی به کتابخانه jquery و نیز فایل jquery.dataTables.js  وجود داشته باشد. این دو فایل در زیر پوشه media/js قرار گرفته اند.
<script type="text/javascript" language="javascript" src="../../media/js/jquery.js"></script>
<script type="text/javascript" language="javascript" src="../../media/js/jquery.dataTables.js"></script>
و همچنین css‌های مربوطه به این پلاگین بدین صورت معرفی شده اند:
<style type="text/css" title="currentStyle">
    @import "../../media/css/demo_page.css";
    @import "../../media/css/demo_table.css";
</style>
در این مثال که ساده‌ترین مثال مربوط به این پلاگین است داده‌ها به صورت دستی در جدول قرار گرفته اند و روش‌های دیگر را به قسمت‌های بعد موکول می‌کنیم. اگر به source این مثال مراجعه کنید (از روی فایل اصلی و نه از طریق مرورگر) مشاهده می‌کنید که یک جدول html با id برابر با example وجود دارد که حاوی 57 سطر است (در قسمت tbody) که حاوی داده‌های جدول هستند. اما با مراجعه به source مثال از طریق مرورگر مشاهده می‌کنید تعداد این سطرها 10 تا هست و این بدین معنیه که پلاگین فقط تعداد رکوردهای مورد نیاز رو در قسمت tbody قرار می‌ده و از بقیه فاکتور می‌گیره و هر بار که کاربر به صفحه رو با دکمه‌های Previous و Next تغییر می‌ده این پلاگین قسمت tbody رو تغییر میده

این نکته هم جا نمونه که برای اعمال شدن پلاگین DataTables به یک جدول که به طور مثال id جدول example هست، به صورت زیر عمل می‌کنیم:
$(document).ready(function() {
    $('#example').dataTable();
} );


مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت اول - معرفی و ایجاد ساختار برنامه
قصد داریم در طی یک سری مطلب، یک کلاینت Angular 5.x را برای مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» تهیه کنیم. البته این سری، مستقل از قسمت سمت سرور آن تهیه خواهد شد و صرفا در حد دریافت توکن از سرور و یا ارسال مشخصات کاربر جهت لاگین، نیاز بیشتری به قسمت سمت سرور آن ندارد و تاکید آن بر روی مباحث سمت کلاینت Angular است. بنابراین اینکه چگونه این توکن را تولید می‌کنید، در اینجا اهمیتی ندارد و کلیات آن با تمام روش‌های پیاده سازی سمت سرور (حتی مطلب «پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x») سازگار است.
این سری شامل بررسی موارد ذیل خواهد بود:
  1. قسمت اول - معرفی و ایجاد ساختار برنامه
  2. قسمت دوم - سرویس اعتبارسنجی
  3. قسمت سوم - ورود به سیستم
  4. قسمت چهارم - به روز رسانی خودکار توکن‌ها
  5. قسمت پنجم - محافظت از مسیرها
  6. قسمت ششم - کار با منابع محافظت شده‌ی سمت سرور 


پیشنیازها
- آشنایی با Angular CLI
- آشنایی با مسیریابی‌ها در Angular
- آشنایی با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها


همچنین اگر پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید، قسمت «به روز رسانی Angular CLI» ذکر شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت اول - نصب و راه اندازی» را نیز اعمال کنید. در این سری از angular/cli: 1.6.0@ استفاده شده‌است.


ایجاد ساختار اولیه و مسیریابی‌های آغازین مثال این سری

در ادامه، یک پروژه‌ی جدید مبتنی بر Angular CLI را به نام ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
> ng new ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient --routing

به علاوه، قصد استفاده‌ی از بوت استرپ را نیز داریم. به همین جهت ابتدا به ریشه‌ی پروژه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر کنید، تا بوت استرپ نصب شود و پرچم save آن سبب به روز رسانی فایل package.json نیز گردد:
> npm install bootstrap --save
پس از آن نیاز است به فایل angular-cli.json. مراجعه کرده و شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را تعریف کنیم:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
به این ترتیب، به صورت خودکار این شیوه نامه به همراه توزیع برنامه حضور خواهد داشت و نیازی به تعریف مستقیم آن در فایل index.html نیست.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، دو کامپوننت جدید خوش‌آمدگویی و همچنین یافتن نشدن مسیرها را به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g c welcome
>ng g c PageNotFound
که سبب ایجاد کامپوننت‌های src\app\welcome\welcome.component.ts و src\app\page-not-found\page-not-found.component.ts خواهند شد؛ به همراه به روز رسانی خودکار فایل src\app\app.module.ts جهت تکمیل قسمت declarations آن:
@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent,
    WelcomeComponent,
    PageNotFoundComponent
  ],
سپس فایل src\app\app-routing.module.ts را به نحو ذیل تکمیل نمائید:
import { PageNotFoundComponent } from './page-not-found/page-not-found.component';
import { WelcomeComponent } from './welcome/welcome.component';
import { NgModule } from '@angular/core';
import { Routes, RouterModule } from '@angular/router';
const routes: Routes = [
  { path: 'welcome', component: WelcomeComponent },
  { path: '', redirectTo: 'welcome', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(routes)],
  exports: [RouterModule]
})
export class AppRoutingModule { }
در اینجا زمانیکه کاربر ریشه‌ی سایت را درخواست می‌کند، به کامپوننت welcome هدایت خواهد شد.
همچنین مدیریت مسیریابی آدرس‌های ناموجود در سایت نیز با تعریف ** صورت گرفته‌است.


ایجاد ماژول Authentication و تعریف کامپوننت لاگین

کامپوننت‌های احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران را در ماژولی به نام Authentication قرار خواهیم داد. بنابراین ماژول جدید آن‌را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن ایجاد می‌کنیم:
>ng g m Authentication -m app.module --routing
با این خروجی
  create src/app/authentication/authentication-routing.module.ts (257 bytes)
  create src/app/authentication/authentication.module.ts (311 bytes)
  update src/app/app.module.ts (696 bytes)
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، فایل app.module.ts را نیز به صورت خودکار به روز رسانی کرده‌است:
import { EmployeeRoutingModule } from './employee/employee-routing.module';
@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    AppRoutingModule,
    AuthenticationModule
  ]
در اینجا AuthenticationModule را به انتهای لیست imports افزوده‌است که نیاز به اندکی تغییر دارد و باید آن‌را پیش از AppRoutingModule تعریف کرد. علت این است که AppRoutingModule، دارای تعریف مسیریابی ** یا catch all است که آن‌را جهت مدیریت مسیرهای یافت نشده به برنامه افزوده‌ایم. بنابراین اگر ابتدا AppRoutingModule تعریف شود و سپس AuthenticationModule، هیچگاه فرصت به پردازش مسیریابی‌های ماژول اعتبارسنجی نمی‌رسد؛ چون مسیر ** پیشتر برنده شده‌است.
بنابراین فایل app.module.ts چنین تعاریفی را پیدا می‌کند:
import { EmployeeModule } from './employee/employee.module';
@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    AuthenticationModule,
    AppRoutingModule 
  ]

در ادامه کامپوننت جدید لاگین را به این ماژول اضافه می‌کنیم:
>ng g c Authentication/Login
با این خروجی
  create src/app/Authentication/login/login.component.html (24 bytes)
  create src/app/Authentication/login/login.component.ts (265 bytes)
  create src/app/Authentication/login/login.component.css (0 bytes)
  update src/app/Authentication/authentication.module.ts (383 bytes)
اگر به سطر آخر آن دقت کنید، کار به روز رسانی فایل ماژول authentication، جهت درج این کامپوننت جدید، در قسمت declarations فایل authentication.module.ts نیز به صورت خودکار انجام شده‌است:
import { LoginComponent } from "./login/login.component";

@NgModule({
  declarations: [LoginComponent]
})

در ادامه می‌خواهیم قالب این کامپوننت را در منوی اصلی سایت قابل دسترسی کنیم. به همین جهت به فایل src/app/authentication/authentication-routing.module.ts مراجعه کرده و مسیریابی این کامپوننت را تعریف می‌کنیم:
import { LoginComponent } from "./login/login.component";

const routes: Routes = [
  { path: "login", component: LoginComponent }
];
ابتدا کامپوننت لاگین import شده و سپس آرایه‌ی Routes، مسیری را به این کامپوننت تعریف کرده‌است.


ایجاد ماژول‌های Core و Shared

در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» در مورد اهمیت ایجاد ماژول‌های Core و Shared بحث شد. در اینجا نیز این دو ماژول را ایجاد خواهیم کرد.
فایل src\app\core\core.module.ts، جهت به اشتراک گذاری سرویس‌های singleton سراسری برنامه، یک چنین ساختاری را پیدا می‌کند:
import { NgModule, SkipSelf, Optional, } from "@angular/core";
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { RouterModule } from "@angular/router";

// import RxJs needed operators only once
import "./services/rxjs-operators";

import { BrowserStorageService } from "./browser-storage.service";

@NgModule({
  imports: [CommonModule, RouterModule],
  exports: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
  ],
  declarations: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
  ],
  providers: [
    // global singleton services of the whole app will be listed here.
    BrowserStorageService
  ]
})
export class CoreModule {
  constructor( @Optional() @SkipSelf() core: CoreModule) {
    if (core) {
      throw new Error("CoreModule should be imported ONLY in AppModule.");
    }
  }
}
در اینجا از BrowserStorageService مطلب «ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular» استفاده شده‌است تا در سراسر برنامه در دسترس باشد. از آن در جهت ذخیره سازی توکن دریافتی از سرور در مرورگر کاربر، استفاده خواهیم کرد.
همچنین سطر "import "./services/rxjs-operators نیز از مطلب «روش‌هایی برای مدیریت بهتر عملگرهای RxJS در برنامه‌های Angular» کمک می‌گیرد تا مدام نیاز به import عملگرهای rxjs نباشد.

و ساختار فایل src\app\shared\shared.module.ts جهت به اشتراک گذاری کامپوننت‌های مشترک بین تمام ماژول‌ها، به صورت ذیل است:
import { NgModule, ModuleWithProviders } from "@angular/core";
import { CommonModule } from "@angular/common";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule
  ],
  entryComponents: [
    // All components about to be loaded "dynamically" need to be declared in the entryComponents section.
  ],
  declarations: [
    // common and shared components/directives/pipes between more than one module and components will be listed here.
  ],
  exports: [
    // common and shared components/directives/pipes between more than one module and components will be listed here.
    CommonModule
  ]
  /* No providers here! Since they’ll be already provided in AppModule. */
})
export class SharedModule {
  static forRoot(): ModuleWithProviders {
    // Forcing the whole app to use the returned providers from the AppModule only.
    return {
      ngModule: SharedModule,
      providers: [ /* All of your services here. It will hold the services needed by `itself`. */]
    };
  }
}

و در آخر تعاریف این دو ماژول جدید به فایل src\app\app.module.ts اضافه خواهند شد:
import { FormsModule } from "@angular/forms";
import { HttpClientModule } from "@angular/common/http";

import { CoreModule } from "./core/core.module";
import { SharedModule } from "./shared/shared.module";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    CoreModule,
    SharedModule.forRoot(),
    AuthenticationModule,
    AppRoutingModule
  ]
})
export class AppModule { }
در اینجا «FormsModule» و «HttpClientModule جدید» اضافه شده از Angular 4.3 را نیز import کرده‌ایم.


افزودن کامپوننت Header

در ادامه می‌خواهیم لینکی را به این مسیریابی جدید در نوار راهبری بالای سایت اضافه کنیم. همچنین قصد نداریم فایل app.component.html را با تعاریف آن شلوغ کنیم. به همین جهت یک کامپوننت هدر جدید را برای این منظور اضافه می‌کنیم:
> ng g c Header
با این خروجی:
  create src/app/header/header.component.html (25 bytes)
  create src/app/header/header.component.ts (269 bytes)
  create src/app/header/header.component.css (0 bytes)
  update src/app/app.module.ts (1069 bytes)
سپس به فایل src\app\header\header.component.html مراجعه کرده و آن‌را به صورت ذیل تغییر می‌دهیم:
<nav>
  <div>
    <div>
      <a [routerLink]="['/']">{{title}}</a>
    </div>
    <ul>
      <li role="menuitem" routerLinkActive="active" [routerLinkActiveOptions]="{ exact: true }">
        <a [routerLink]="['/welcome']">Home</a>
      </li>
      <li role="menuitem" routerLinkActive="active">
        <a queryParamsHandling="merge" [routerLink]="['/login']">Login</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
که title آن نیز به صورت ذیل تامین می‌شود:
export class HeaderComponent implements OnInit {
    title = "Angular.Jwt.Core";

در آخر به فایل app.component.html مراجعه کرده و selector این کامپوننت را در آن درج می‌کنیم:
<app-header></app-header>
<div>
  <router-outlet></router-outlet>
</div>
زمانیکه یک کامپوننت فعالسازی می‌شود، قالب آن در router-outlet نمایش داده خواهد شد. app-header نیز کار نمایش nav-bar را انجام می‌دهد.

تا اینجا اگر دستور ng serve -o را صادر کنیم (کار build درون حافظه‌ای، جهت محیط توسعه و نمایش خودکار برنامه در مرورگر)، چنین خروجی در مرورگر نمایان خواهد شد (البته می‌توان پنجره‌ی کنسول ng serve را باز نگه داشت تا کار watch را به صورت خودکار انجام دهد؛ این روش سریعتر و به همراه build تدریجی است):



انتقال کامپوننت‌هایی که در app.component.ts استفاده می‌شوند به CoreModule

 با توجه به مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها»، کامپوننت‌هایی که در app.component.ts مورد استفاده قرار می‌گیرند، باید به Core Module منتقل شوند و قسمت declarations فایل app.module.ts از آن‌ها خالی گردد. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\app\core\component را ایجاد کرده و سپس پوشه‌ی src\app\header را به آنجا منتقل می‌کنیم (با تمام فایل‌های درون آن).
پس از آن، تعریف HeaderComponent را از قسمت declarations مربوط به AppModule حذف کرده و آن‌را به دو قسمت exports و declarations مربوط به CoreModule منتقل می‌کنیم:
import { HeaderComponent } from "./component/header/header.component";

@NgModule({
  exports: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    HeaderComponent
  ],
  declarations: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    HeaderComponent
  ]
})
export class CoreModule {


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت هجدهم
در این قسمت می‌خواهیم با Rest Api ارتباط برقرار کنیم. به جای نوشتن سمت سرور، از یک سرور آماده استفاده می‌کنیم که مثال اول آن، LIST USERS است و لیست کاربران را نمایش می‌دهد. توضیحات این قسمت به فراخوانی سرویس‌های Rest ارتباط دارد، با پروتکل HTTP و دیتای JSON. البته فراخوانی سرویس‌های SOAP نیز ساده است که در این آموزش به آنها نمی‌پردازیم.
برای این کار از HttpClient استفاده می‌کنیم. استفاده کردن از WebClient و WebRequest اشتباه محض هست و این دو را کلا فراموش کنید. مطمئن باشید هر کدی که با آن دو در اینترنت پیدا می‌کنید، با HttpClient هم قابلیت پیاده سازی را دارند و مطمئن باشید که اگر از آن دو کلاس استفاده کنید، حتما به دردسر بدی میافتید. در زمان استفاده از HttpClient هم در نظر بگیرید که نباید مدام HttpClient را new و dispose کنید. این کار اشتباه است و یک HTTP client برای شما کافی است. ساختن HTTP client نکات  بسیاری دارد که در همین سایت به آنها پرداخته شده‌است. در Xamarin دغدغه‌های استفاده از Network Stack هر سیستم عامل نیز به لیست مواردی که باید به آنها دقت کنید اضافه می‌شوند. می‌توانید درگیر تمامی این موارد شوید، یا برای سادگی بیشتر، ضمن نصب پکیج Bit.CSharpClient.Rest که کدهای آن نیز در GitHub قرار داده شده‌اند، صرفا HTTP Client را بگیرید و به هر جایی که دوست دارید Request بزنید. لزومی به اینکه در سمت سرور از Bit استفاده کرده باشید تا بتوانید از Bit.CSharpClient.Rest استفاده کنید نیست.

خب، پس Package مربوطه را نصب و در App.xaml.cs کدهای زیر را استفاده کنید:
//قرار دهید containerBuilder.RegisterRequiredServices(); این دو را بعد از
containerBuilder.RegisterHttpClient();
containerBuilder.RegisterIdentityClient();
در View Model ای که قصد استفاده از Http Client را دارید، یک Property از جنس Http Client تعریف کنید و برای خواندن اطلاعات مثال، کد زیر را بزنید:
توضیحات این کد در ادامه آمده است.
public virtual HttpClient HttpClient { get; set; } 

async Task CallUsersListApiUsingHttpClient()
{
    HttpRequestMessage request = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, "https://reqres.in/api/users");
    // Use request.Headers to set jwt token, ...
    // Use request.Content to send body. You can use StringContent, StreamContent, etc.
    HttpResponseMessage response = await HttpClient.SendAsync(request);
    response.EnsureSuccessStatusCode();
    using (StreamReader streamReader = new StreamReader(await response.Content.ReadAsStreamAsync()))
    using (JsonReader jsonReader = new JsonTextReader(streamReader))
    {
        List<UserDto> users = (await JToken.LoadAsync(jsonReader))["data"].ToObject<List<UserDto>>();
    }
}
برای درک بهتر این کد، بعد از Clone/Pull کردن آخرین وضعیت پروژه XamApp به سراغ کلاس RestSamplesViewModel بروید. فراخوانی https://reqres.in/api/users چنین JSON ای را بر می‌گرداند: 
{
    "page": 2,
    "per_page": 3,
    "total": 12,
    "total_pages": 4,
    "data": [
        {
            "id": 4,
            "first_name": "Eve",
            "last_name": "Holt",
            "avatar": "https://s3.amazonaws.com/uifaces/faces/twitter/marcoramires/128.jpg"
        },
        {
            "id": 5,
            "first_name": "Charles",
            "last_name": "Morris",
            "avatar": "https://s3.amazonaws.com/uifaces/faces/twitter/stephenmoon/128.jpg"
        }
    ]
}

قسمت‌های مختلف این JSON برای ما اهمیتی ندارند و تنها قسمت data آن که اطلاعات user‌ها را شامل می‌شود، برای ما اهمیت دارند. صد البته که هر سروری، دیتای JSON را با ساختاری که دوست داشته باشد بر می‌گرداند. در کدی که نوشته‌ایم، ابتدا یک HttpRequestMessage را ساخته‌ایم. این HttpRequestMessage از نوع Get و به آدرس https://reqres.in/api/users است. می‌توان روی HttpRequestMessage هم هدرهای مختلفی را تنظیم نمود و هم می‌توان به آن Content داد.
سپس آن را با HttpClient.SendAsync ارسال می‌کنیم و با فراخوانی EnsureSuccessStatusCode مطمئن می‌شویم که خطا نداده‌است. برای خواندن Response با بالاترین Performance ممکن، ابتدا از StreamReader برای خواندن Stream دریافتی استفاده می‌کنیم. با توجه به JSON بودن Response دریافتی، از JsonTextReader و JToken استفاده می‌کنیم (این مورد هیچ ربطی به JWT یا Json Web Token ندارد!). بعد از Load کردن آن، قسمت ["data"] را به لیستی از کلاس UserDto تبدیل می‌کنیم. Dto مخفف Data Transfer Object است و دیتایی است که ما یا ارسال می‌کنیم یا در همین سناریو مثال، از سرور دریافت می‌کنیم. کد کلاس UserDto:
public class UserDto
{
    [JsonProperty("id")]
    public int Id { get; set; }
    [JsonProperty("first_name")]
    public string FirstName { get; set; }
    [JsonProperty("last_name")]
    public string LastName { get; set; }
    [JsonProperty("avatar")]
    public string Avatar { get; set; }
}
البته Http Client فقط برای ارسال یا دریافت JSON نیست. می‌توان با آن فایل و Xml و ... نیز ارسال و دریافت نمود. در این قسمت مهم نبود که سرور شما با چه تکنولوژی ای توسعه داده شده‌است. صرف بودن سرور روی پروتکل Http کافی است. واضح است که شما دارید از HttpClient استفاده می‌کنید. در صورتیکه سرور TCP باشد، شما در CSharp می‌توانید از TcpClient و Socket استفاده کنید. اگر سمت سرور شما Wcf یا OData یا Graphql باشد نیز کلاینت‌های خودشان را در CSharp دارید و می‌توانید در پروژه‌تان از تمامی آنها استفاده کنید که آموزش همه این موارد از حوصله این قسمت خارج است؛ اما در صورتیکه سمت سرور شما نیز با Bit توسعه داده شده باشد، می‌توانید با روش‌های خیلی بهتری به سرور خود وصل شوید که این موضوع قسمت‌های بعدی آموزش است.
مطالب
بهینه‌سازی سایت برای شبکه‌های اجتماعی
چند سالی ست که شبکه‌های اجتماعی رشد چشمگیری در دنیای مجازی داشته‌اند و به حرف اول و پیشتاز آن بدل شده‌اند. این شبکه‌ها در همه‌ی زمینه‌ها از معرفی و فروش محصولات گرفته تا معرفی سایت و وبلاگ و ... بکار گرفته می‌شوند و لذا مقوله‌ی بهینه سازی یک وب سایت برای این شبکه‌های اجتماعی امری ناگزیر است. مباحث سئو که پیرامون بهینه سازی یک وب سایت برای موتورهای جستجو می‌باشند، امروزه با پدیده‌ی جدید دیگری آمیخته شده‌اند و به تعاریف قدیمی و معمول، گزینه‌هایی افزوده شده است. از این‌رو شناخت و بکارگیری روش‌های بهینه، برای این مباحث ضروری می‌باشند.
همانطور که می‌دانید هنگامیگه در ادیتور ارسال مطلب یکی از شبکه‌های اجتماعی (فیسبوک ، توییتر ، گوگل پلاس و ...) آدرس سایتی را وارد میکنید، بلافاصله لینک پردازش شده و پیش نمایشی از آن وبسایت در ادیتور نمایش داده می‌شود. برخی پیش نمایش‌ها حاوی عکس، عنوان لینک و خیلی منظم هستند و برخی دیگر فقط نام و عنوان سایت را در برمی‌گیرند.
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:

تصویر فوق مربوط به لینک یک سایت خبری در ادیتور فیسبوک می‌باشد. همانطور که می‌بینید عنوان خبر، عکس و توضیح مختصری در مورد خبر، با نظم و ترتیبی خاص نمایش داده شده است.

حال به تصویر زیر که مربوط به لینکی از همین سایت می‌باشد دقت کنید:


همانطور که می‌بینید، تنها لینکی ساده، بدون هیچ پیش نمایشی از وب سایت نشان داده شده است.
دلیل این اتفاق وجود یا عدم وجود متاتگ‌هایی که Social Media Metadata نامیده می‌شوند می‌باشند. چنانچه وب سایتی بوسیله‌ی این متاتگ‌ها برای شبکه‌های اجتماعی بهینه سازی شده باشد، با قرار دادن هر لینکی در ادیتور شبکه‌های اجتماعی، پیش نمایشی خوب از آن مطلب به نمایش گذاشته می‌شود. اهمیت این متاتگ‌ها در سایت‌های خبری، فروشگاه‌ها، سایت‌های آموزشی و ... بسیار بالا می‌باشد تا از مزایای جذب کاربر توسط شبکه‌های اجتماعی بهره‌مند شوند. با این مقدمه می‌رویم به سراغ معرفی و چگونگی بکارگیری این متاتگ ها.

بخش اول: متاتگ‌های موردنیاز برای لینک‌های حاوی مقالات:

ابتدا تگ html خود را به شکل زیر تغییر دهید:
<html itemscope itemtype="http://schema.org/Article">
برای شناخت و اهمیت بکارگیری خصوصیت itemscope میتوانید اینجا را ببینید. این خصوصیت زوج‌های کلید/مقداری را تعریف می‌کند که جزئی از سند می‌باشند. در ادامه itemtype به تشریح یک زوج کلید/مقدار می‌پردازد که به مرورگر می‌گوید کدام آیتم‌ها برای یک مقاله بهینه شده‌اند.
<title>عنوان صفحه ، حداکثر 60 تا 70 کارکتر باشد</title>
<meta name="description" content="شرح صفحه ، حداکثر 150 کارکتر باشد" /> 

<!-- Schema.org markup for Google+ -->
<meta itemprop="name" content="نام یا عنوان صفحه">
<meta itemprop="description" content="شرح صفحه">
<meta itemprop="image" content="نشانی اینترنتی عکسی که در پیشنمایش نشان داده میشود"> 

<!-- Twitter Card data -->
<meta name="twitter:card" content="summary_large_image">
<meta name="twitter:site" content="کپی رایت نام  سایت">
<meta name="twitter:title" content="نام یا عنوان صفحه">
<meta name="twitter:description" content="شرح صفحه">
<meta name="twitter:creator" content="نویسنده">
<!-- Picture size at least  280x150px -->عکس پیشنمایش با ابعاد حداقل   
<meta name="twitter:image:src" content="نشانی اینترنتی عکس مطلب"> 

<!-- Open Graph data -->
<meta property="og:title" content="عنوان صفحه" />
<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:url" content="نشانی سایت" />
<meta property="og:image" content="نشانی عکس مطلب" />
<meta property="og:description" content="شرح مطلب" />
<meta property="og:site_name" content="نام سایت" />
<meta property="article:published_time" content="تاریخ انتشار" />
<meta property="article:modified_time" content="تاریخ بروزرسانی" />
<meta property="article:section" content="نام بخش محتوی متن مقاله" />
<meta property="article:tag" content="نام تگ محتوی متن مقاله" />
<meta property="fb:admins" content="شناسه عددی کاربری شما در فیسبوک" />

بخش دوم: متاتگ‌های موردنیاز برای لینک‌های حاوی محصولات:
ابتدا تگ html خود را به شکل زیر تغییر دهید:
<html itemscope itemtype="http://schema.org/Product">
و در نهایت متاتگ‌های زیر را به صفحه خود اضافه کنید:
<title>عنوان صفحه</title>
<meta name="description" content="شرح صفحه" />

<!-- Schema.org markup for Google+ -->
<meta itemprop="name" content="عنوان صفحه">
<meta itemprop="description" content="Tشرح صفحه">
<meta itemprop="image" content="نشانی عکس محصول یا کالا">

<!-- Twitter Card data -->
<meta name="twitter:card" content="product">
<meta name="twitter:site" content="کپی رایت سایت">
<meta name="twitter:title" content="عنوان صفحه">
<meta name="twitter:description" content="شرح محصول یا کالا">
<meta name="twitter:creator" content="نویسنده">
<meta name="twitter:image" content="نشانی عکس محصول یا کالا">
<meta name="twitter:data1" content="قیمت محصول یا کالا">
<meta name="twitter:label1" content="Price">
<meta name="twitter:data2" content="رنگ کالا یا محصحول">
<meta name="twitter:label2" content="Color">

<!-- Open Graph data -->
<meta property="og:title" content="عنوان صفحه" />
<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:url" content="نشانی سایت" />
<meta property="og:image" content="عکس محصول یا کالا" />
<meta property="og:description" content="شرح مصحول" />
<meta property="og:site_name" content="نام سایت" />
<meta property="og:price:amount" content="قیمت محصول یا کالا" />
<meta property="og:price:currency" content="واحد ارزی قیمت" />

در پایان
برای مشاهده لیست کاملی از اسکیما اینجا را ببینید.
og مخفف Open Graph Protocol می‌باشد که می‌توانید مطالب کاملی را در مورد آن اینجا بخوانید.
و برای آشنایی بیشتر با TwitterCard هم این لینک را مشاهده کنید.
مطالب
استفاده از قالب مخصوص Redux Toolkit جهت ایجاد پروژه‌های React/Redux
استفاده از Redux درون پروژه‌های React، به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ یعنی محدودیتی از لحاظ نحوه چیدمان فایل‌ها، تغییر state و نحوه‌ی dispatch کردن action وجود ندارد. به عبارتی این آزادی عمل را خواهیم داشت تا خودمان سیم‌کشی پروژه را انجام دهیم؛ ولی مشکل اصلی اینجاست که نمی‌توانیم مطمئن شویم روشی که پروژه را با آن ستاپ کرده‌ایم آیا به عنوان یک best-practice محسوب می‌شود یا خیر. در نهایت خروجی را که خواهیم داشت، حجم انبوهی از کدهای boilerplate و پکیج‌های زیادی است که در حین توسعه‌ی پروژه، به همراه Redux اضافه شده‌اند. همچنین در نهایت یک store پیچیده را خواهیم داشت که مدیریت آن به مراتب سخت خواهد شد. یک مشکل دیگر این است که روال گفته شده را باید به ازای هر پروژه‌ی جدید تکرار کنیم. برای حل این مشکل، یکی از maintainerهای اصلی تیم ریداکس، یک پروژه را تحت عنوان Redux Toolkit، مدتها قبل برای حل مشکلات عنوان شده شروع کرده است و این پکیج، جدیداً به قالب رسمی create-react-app اضافه شده است. که در واقع یک روش استاندارد و به اصطلاح opinionated برای ایجاد پروژه‌های ریداکسی می‌باشد و شامل تمامی وابستگی‌های موردنیاز برای کار با Redux از قبیل redux-thunk و همچنین Redux DevTools است. 

 ایجاد یک برنامه‌ی خالی React با قالب redux
در ادامه برای بررسی این قالب جدید، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد خواهیم کرد:
> npx create-react-app redux-template --template redux
> cd redux-template
> yarn start


بررسی ساختار پروژه‌ی ایجاد شده
ساختار پروژه‌ی ایجاد شده به صورت زیر است:


این ساختار خیلی شبیه به قالب پیش‌فرض create-react-app می‌باشد. همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده میکنید، پروژه‌ی ایجاد شده‌ی با قالب redux (تصویر سمت چپ)، یک فایل با نام store و همچنین یک دایرکتوری را به نام features دارد. اگر به فایل store.js مراجعه کنید، خواهید دید که تنظیمات اولیه‌ی ایجاد store را در قالب یک مثال Counter ایجاد کرده‌است:
import { configureStore } from '@reduxjs/toolkit';
import counterReducer from './features/counter/counterSlice';

export default configureStore({
  reducer: {
    counter: counterReducer,
  },
});
در کد فوق، نحوه‌ی ایجاد store، نسبت به حالت معمول، خیلی تمیزتر است. نکته‌ی جالب این است که به همراه کد فوق، Redux DevTools و همچنین redux-thunk هم از قبل تنظیم شده‌اند و در نتیجه، نیازی به تنظیم و نصب آنها نیست. تغییر مهم دیگر، پوشه‌ی features می‌باشد که یک روش رایج برای گروه‌بندی کامپوننت‌ها، همراه با فایل‌های وابسته‌ی آن‌ها است. درون این پوشه، یک پوشه جدید را تحت عنوان counter داریم که حاوی فایل‌های زیر می‌باشد: 
Counter
Counter.module.css
counterSlice.js
Counter.js، کامپوننتی است که در نهایت درون صفحه رندر خواهد شد. درون این فایل با استفاده از Redux Hooks کار اتصال به store و همچنین dispatch کردن اکشن‌ها انجام گرفته است:
import React, { useState } from 'react';
import { useSelector, useDispatch } from 'react-redux';
import {
  decrement,
  increment,
  incrementByAmount,
  selectCount,
} from './counterSlice';
import styles from './Counter.module.css';

export function Counter() {
  const count = useSelector(selectCount);
  const dispatch = useDispatch();
  const [incrementAmount, setIncrementAmount] = useState(2);

  return (
    <div>
      <div className={styles.row}>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Increment value"
          onClick={() => dispatch(increment())}
        >
          +
        </button>
        <span className={styles.value}>{count}</span>
        <button
          className={styles.button}
          aria-label="Decrement value"
          onClick={() => dispatch(decrement())}
        >
          -
        </button>
      </div>
      <div className={styles.row}>
        <input
          className={styles.textbox}
          value={incrementAmount}
          onChange={e => setIncrementAmount(e.target.value)}
        />
        <button
          className={styles.button}
          onClick={() =>
            dispatch(
              incrementByAmount({ amount: Number(incrementAmount) || 0 })
            )
          }
        >
          Add Amount
        </button>
      </div>
    </div>
  );
}

فایل Counter.module.css نیز در واقع استایل‌های مربوط به کامپوننت فوق میباشد که به صورت CSS module اضافه شده‌است. در نهایت فایل counterSlice.js را داریم که  کار همان reducer سابق را برایمان انجام خواهد داد؛ اما اینبار با یک ساختار جدید و تحت عنوان slice. اگر به فایل عنوان شده مراجعه کنید، کدهای زیر را خواهید دید:
import { createSlice } from '@reduxjs/toolkit';

export const slice = createSlice({
  name: 'counter',
  initialState: {
    value: 0,
  },
  reducers: {
    increment: state => {
      // Redux Toolkit allows us to 'mutate' the state. It doesn't actually
      // mutate the state because it uses the immer library, which detects
      // changes to a "draft state" and produces a brand new immutable state
      // based off those changes
      state.value += 1;
    },
    decrement: state => {
      state.value -= 1;
    },
    incrementByAmount: (state, action) => {
      state.value += action.payload.amount;
    },
  },
});

export const selectCount = state => state.counter.value;
export const { increment, decrement, incrementByAmount } = slice.actions;

export default slice.reducer;
در این قالب جدید، ترکیب این قطعات هستند که شیء اصلی یا در واقع همان state کلی پروژه را تشکیل خواهند داد. همانطور که مشاهده میکنید، برای ایجاد یک قطعه جدید، از تابع createSlice استفاده شده است. این تابع، تعدادی پارامتر را از ورودی دریافت می‌کند:
  • name: برای هر بخش از state، می‌توانیم یک نام را تعیین کنیم و این همان عنوانی خواهد بود که می‌توانید توسط Redux DevTools مشاهده کنید.
  • initialValue: در اینجا می‌توانیم مقادیر اولیه‌ای را برای این بخش از state، تعیین کنیم که در مثال فوق، value به مقدار صفر تنظیم شده‌است.
  • reducers: این قسمت محل تعریف actionهایی هستند که قرار است state را تغییر دهند. نکته جالب توجه این است که state در هر کدام از متدهای فوق، به ظاهر mutate شده است؛ اما همانطور که به صورت کامنت نیز نوشته‌است، در پشت صحنه از کتابخانه‌ای با عنوان immer استفاده می‌کند که در عمل بجای تغییر state اصلی، یک کپی از state جدید را جایگزین state قبلی خواهد کرد.
توسط selectCount نیز کار انتخاب مقدار موردنظر از state انجام شده‌است که معادل همان mapPropsToState است و در اینجا امکان دسترسی به state ذخیره شده در مخزن redux فراهم شده است. همچنین در خطوط پایانی فایل نیز اکشن‌ها برای دسترسی ساده‌تر به درون کامپوننت، به صورت Object Destructuring به بیرون export شده‌اند. در نهایت reducer نهایی را از slice ایجاد شده استخراج کرده‌ایم. این پراپرتی برای ایجاد store مورداستفاده قرار می‌گیرد.

چرا قالب Redux Toolkit از immer برای تغییر state استفاده میکند؟
همانطور که در این قسمت از سری Redux توضیح داده شد، اعمال تغییرات بر روی آرایه‌ها و اشیاء، باعث ایجاد ناخالصی خواهد شد؛ بنابراین به جای تغییر شیء اصلی، باید توسط یکی از روش‌های Object.assign و یا spread operator، یک clone از state اصلی را ایجاد کرده و آن را به عنوان state نهایی لحاظ کنیم. اما در حین کار با اشیاء nested، انجام اینکار سخت خواهد شد و همچنین خوانایی کد را نیز کاهش می‌دهد:
return {
    ...state,
    models: state.models.map(c =>
        c.model === action.payload.model
          ? {
              ...c,
              on: action.payload.toggle
            }
          : c
      )
  };
اما با کمک immer می‌توانیم به صورت مستقیم state را تغییر دهیم:
state.models.forEach(item => {
    if (item.model === action.payload.model) {
      item.on = action.payload.toggle;
    }
 });
کاری که immer انجام می‌دهد، تغییر یک شیء، به صورت مستقیم نیست؛ در واقع یک draftState را ایجاد خواهد کرد که در عمل یک proxy برای state فعلی می‌باشد. یعنی با mutate کردن state، یک شیء جدید را در نهایت clone خواهد کرد و به عنوان state نهایی برمی‌گرداند.
مطالب
معرفی ASP.NET Identity

سیستم ASP.NET Membership بهمراه ASP.NET 2.0 در سال 2005 معرفی شد، و از آن زمان تا بحال تغییرات زیادی در چگونگی مدیریت احزار هویت و اختیارات کاربران توسط اپلیکیشن‌های وب بوجود آمده است. ASP.NET Identity نگاهی تازه است به آنچه که سیستم Membership هنگام تولید اپلیکیشن‌های مدرن برای وب، موبایل و تبلت باید باشد.

پیش زمینه: سیستم عضویت در ASP.NET


ASP.NET Membership

ASP.NET Membership طراحی شده بود تا نیازهای سیستم عضویت وب سایت‌ها را تامین کند، نیازهایی که در سال 2005 رایج بود و شامل مواردی مانند مدل احراز هویت فرم، و یک پایگاه داده SQL Server برای ذخیره اطلاعات کاربران و پروفایل هایشان می‌شد. امروزه گزینه‌های بسیار بیشتری برای ذخیره داده‌های وب اپلیکیشن‌ها وجود دارد، و اکثر توسعه دهندگان می‌خواهند از اطلاعات شبکه‌های اجتماعی نیز برای احراز هویت و تعیین سطوح دسترسی کاربرانشان استفاده کنند. محدودیت‌های طراحی سیستم ASP.NET Membership گذر از این تحول را دشوار می‌کند:
  • الگوی پایگاه داده آن برای SQL Server طراحی شده است، و قادر به تغییرش هم نیستید. می‌توانید اطلاعات پروفایل را اضافه کنید، اما تمام داده‌ها در یک جدول دیگر ذخیره می‌شوند، که دسترسی به آنها نیز مشکل‌تر است، تنها راه دسترسی Profile Provider API خواهد بود.
  • سیستم تامین کننده (Provider System) امکان تغییر منبع داده‌ها را به شما می‌دهد، مثلا می‌توانید از بانک‌های اطلاعاتی MySQL یا Oracle استفاده کنید. اما تمام سیستم بر اساس پیش فرض هایی طراحی شده است که تنها برای بانک‌های اطلاعاتی relational درست هستند. می‌توانید تامین کننده (Provider) ای بنویسید که داده‌های سیستم عضویت را در منبعی به غیر از دیتابیس‌های relational ذخیره می‌کند؛ مثلا Windows Azure Storage Tables. اما در این صورت باید مقادیر زیادی کد بنویسید. مقادیر زیادی هم  System.NotImplementedException باید بنویسید، برای متد هایی که به دیتابیس‌های NoSQL مربوط نیستند.
  • از آنجایی که سیستم ورود/خروج سایت بر اساس مدل Forms Authentication کار می‌کند، سیستم عضویت نمی‌تواند از OWIN استفاده کند. OWIN شامل کامپوننت هایی برای احراز هویت است که شامل سرویس‌های خارجی هم می‌شود (مانند Microsoft Accounts, Facebook, Google, Twitter). همچنین امکان ورود به سیستم توسط حساب‌های کاربری سازمانی (Organizational Accounts) نیز وجود دارد مانند Active Directory و Windows Azure Active Directory. این کتابخانه از OAuth 2.0، JWT و CORS نیز پشتیبانی می‌کند.

ASP.NET Simple Membership

ASP.NET simple membership به عنوان یک سیستم عضویت، برای فریم ورک Web Pages توسعه داده شد. این سیستم با WebMatrix و Visual Studio 2010 SP1 انتشار یافت. هدف از توسعه این سیستم، آسان کردن پروسه افزودن سیستم عضویت به یک اپلیکیشن Web Pages بود.
این سیستم پروسه کلی کار را آسان‌تر کرد، اما هنوز مشکلات ASP.NET Membership را نیز داشت. محدودیت هایی نیز وجود دارند:
  • ذخیره داده‌های سیستم عضویت در بانک‌های اطلاعاتی non-relational مشکل است.
  • نمی توانید از آن در کنار OWIN استفاده کنید.
  • با فراهم کننده‌های موجود ASP.NET Membership بخوبی کار نمی‌کند. توسعه پذیر هم نیست.

ASP.NET Universal Providers   

ASP.NET Universal Providers برای ذخیره سازی اطلاعات سیستم عضویت در Windows Azure SQL Database توسعه پیدا کردند. با SQL Server Compact هم بخوبی کار می‌کنند. این تامین کننده‌ها بر اساس Entity Framework Code First ساخته شده بودند و بدین معنا بود که داده‌های سیستم عضویت را می‌توان در هر منبع داده ای که توسط EF پشتیبانی می‌شود ذخیره کرد. با انتشار این تامین کننده‌ها الگوی دیتابیس سیستم عضویت نیز بسیار سبک‌تر و بهتر شد. اما این سیستم بر پایه زیر ساخت ASP.NET Membership نوشته شده است، بنابراین محدودیت‌های پیشین مانند محدودیت‌های SqlMembershipProvider هنوز وجود دارند. به بیان دیگر، این سیستم‌ها همچنان برای بانک‌های اطلاعاتی relational طراحی شده اند، پس سفارشی سازی اطلاعات کاربران و پروفایل‌ها هنوز مشکل است. در آخر آنکه این تامین کننده‌ها هنوز از مدل احراز هویت فرم استفاده می‌کنند.


ASP.NET Identity

همانطور که داستان سیستم عضویت ASP.NET طی سالیان تغییر و رشد کرده است، تیم ASP.NET نیز آموخته‌های زیادی از بازخورد‌های مشتریان شان بدست آورده اند.
این پیش فرض که کاربران شما توسط یک نام کاربری و کلمه عبور که در اپلیکیشن خودتان هم ثبت شده است به سایت وارد خواهند شد، دیگر معتبر نیست. دنیای وب اجتماعی شده است. کاربران از طریق وب سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی متعددی با یکدیگر در تماس هستند، خیلی از اوقت بصورت زنده! شبکه هایی مانند Facebook و Twitter.
همانطور که توسعه نرم افزار‌های تحت وب رشد کرده است، الگو‌ها و مدل‌های پیاده سازی نیز تغییر و رشد کرده اند. امکان Unit Testing روی کد اپلیکیشن‌ها، یکی از مهم‌ترین دلواپسی‌های توسعه دهندگان شده است. در سال 2008 تیم ASP.NET فریم ورک جدیدی را بر اساس الگوی (Model-View-Controller (MVC اضافه کردند. هدف آن کمک به توسعه دهندگان، برای تولید برنامه‌های ASP.NET با قابلیت Unit Testing بهتر بود. توسعه دهندگانی که می‌خواستند کد اپلیکیشن‌های خود را Unit Test کنند، همین امکان را برای سیستم عضویت نیز می‌خواستند.

با در نظر گرفتن تغییراتی که در توسعه اپلیکیشن‌های وب بوجود آمده ASP.NET Identity با اهداف زیر متولد شد:
  • یک سیستم هویت واحد (One ASP.NET Identity system)
    • سیستم ASP.NET Identity می‌تواند در تمام فریم ورک‌های مشتق از ASP.NET استفاده شود. مانند ASP.NET MVC, Web Forms, Web Pages, Web API و SignalR 
    • از این سیستم می‌توانید در تولید اپلیکیشن‌های وب، موبایل، استور (Store) و یا اپلیکیشن‌های ترکیبی استفاده کنید. 
  • سادگی تزریق داده‌های پروفایل درباره کاربران
    • روی الگوی دیتابیس برای اطلاعات کاربران و پروفایل‌ها کنترل کامل دارید. مثلا می‌توانید به سادگی یک فیلد، برای تاریخ تولد در نظر بگیرید که کاربران هنگام ثبت نام در سایت باید آن را وارد کنند.
  • کنترل ذخیره سازی/واکشی اطلاعات 
    • بصورت پیش فرض ASP.NET Identity تمام اطلاعات کاربران را در یک دیتابیس ذخیره می‌کند. تمام مکانیزم‌های دسترسی به داده‌ها توسط EF Code First کار می‌کنند.
    • از آنجا که روی الگوی دیتابیس، کنترل کامل دارید، تغییر نام جداول و یا نوع داده فیلد‌های کلیدی و غیره ساده است.
    • استفاده از مکانیزم‌های دیگر برای مدیریت داده‌های آن ساده است، مانند SharePoint, Windows Azure Storage Table و دیتابیس‌های NoSQL.
  • تست پذیری
    • ASP.NET Identity تست پذیری اپلیکیشن وب شما را بیشتر می‌کند. می‌توانید برای تمام قسمت هایی که از ASP.NET Identity استفاده می‌کنند تست بنویسید.
  • تامین کننده نقش (Role Provider)
    • تامین کننده ای وجود دارد که به شما امکان محدود کردن سطوح دسترسی بر اساس نقوش را می‌دهد. بسادگی می‌توانید نقش‌های جدید مانند "Admin" بسازید و بخش‌های مختلف اپلیکیشن خود را محدود کنید.
  • Claims Based
    • ASP.NET Identity از امکان احراز هویت بر اساس Claims نیز پشتیبانی می‌کند. در این مدل، هویت کاربر بر اساس دسته ای از اختیارات او شناسایی می‌شود. با استفاده از این روش توسعه دهندگان برای تعریف هویت کاربران، آزادی عمل بیشتری نسبت به مدل Roles دارند. مدل نقش‌ها تنها یک مقدار منطقی (bool) است؛ یا عضو یک نقش هستید یا خیر، در حالیکه با استفاده از روش Claims می‌توانید اطلاعات بسیار ریز و دقیقی از هویت کاربر در دست داشته باشید.
  • تامین کنندگان اجتماعی
    • به راحتی می‌توانید از تامین کنندگان دیگری مانند Microsoft, Facebook, Twitter, Google و غیره استفاده کنید و اطلاعات مربوط به کاربران را در اپلیکیشن خود ذخیره کنید.
  • Windows Azure Active Directory
    • برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
  • یکپارچگی با OWIN
    • ASP.NET Identity بر اساس OWIN توسعه پیدا کرده است، بنابراین از هر میزبانی که از OWIN پشتیبانی می‌کند می‌توانید استفاده کنید. همچنین هیچ وابستگی ای به System.Web وجود ندارد. ASP.NET Identity یک فریم ورک کامل و مستقل برای OWIN است و می‌تواند در هر اپلیکیشنی که روی OWIN میزبانی شده استفاده شود.
    • ASP.NET Identity از OWIN برای ورود/خروج کاربران در سایت استفاده می‌کند. این بدین معنا است که بجای استفاده از Forms Authentication برای تولید یک کوکی، از OWIN CookieAuthentication استفاده می‌شود.
  • پکیج NuGet
    • ASP.NET Identity در قالب یک بسته NuGet توزیع می‌شود. این بسته در قالب پروژه‌های ASP.NET MVC, Web Forms و Web API که با Visual Studio 2013 منتشر شدند گنجانده شده است.
    • توزیع این فریم ورک در قالب یک بسته NuGet این امکان را به تیم ASP.NET می‌دهد تا امکانات جدیدی توسعه دهند، باگ‌ها را برطرف کنند و نتیجه را بصورت چابک به توسعه دهندگان عرضه کنند.

شروع کار با ASP.NET Identity

ASP.NET Identity در قالب پروژه‌های ASP.NET MVC, Web Forms, Web API و SPA که بهمراه Visual Studio 2013 منتشر شده اند استفاده می‌شود. در ادامه به اختصار خواهیم دید که چگونه ASP.NET Identity کار می‌کند.
  1. یک پروژه جدید ASP.NET MVC با تنظیمات Individual User Accounts بسازید.

  2. پروژه ایجاد شده شامل سه بسته می‌شود که مربوط به ASP.NET Identity هستند: 

  • Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework این بسته شامل پیاده سازی ASP.NET Identity با Entity Framework می‌شود، که تمام داده‌های مربوطه را در یک دیتابیس SQL Server ذخیره می‌کند.
  • Microsoft.AspNet.Identity.Core این بسته محتوی تمام interface‌‌های ASP.NET Identity است. با استفاده از این بسته می‌توانید پیاده سازی دیگری از ASP.NET Identity بسازید که منبع داده متفاوتی را هدف قرار می‌دهد. مثلا Windows Azure Storage Table و دیتابیس‌های NoSQL.
  • Microsoft.AspNet.Identity.OWIN این بسته امکان استفاده از احراز هویت OWIN را در اپلیکیشن‌های ASP.NET فراهم می‌کند. هنگام تولید کوکی‌ها از OWIN Cookie Authentication استفاده خواهد شد.
اپلیکیشن را اجرا کرده و روی لینک Register کلیک کنید تا یک حساب کاربری جدید ایجاد کنید.

هنگامیکه بر روی دکمه‌ی Register کلیک شود، کنترلر Account، اکشن متد Register را فراخوانی می‌کند تا حساب کاربری جدیدی با استفاده از ASP.NET Identity API ساخته شود.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            await SignInAsync(user, isPersistent: false);
            return RedirectToAction("Index", "Home");
        }
        else
        {
            AddErrors(result);
        }
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}

اگر حساب کاربری با موفقیت ایجاد شود، کاربر توسط فراخوانی متد SignInAsync به سایت وارد می‌شود.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            await SignInAsync(user, isPersistent: false);
            return RedirectToAction("Index", "Home");
        }
        else
        {
            AddErrors(result);
        }
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
private async Task SignInAsync(ApplicationUser user, bool isPersistent)
{
    AuthenticationManager.SignOut(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

    var identity = await UserManager.CreateIdentityAsync(
       user, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);

    AuthenticationManager.SignIn(
       new AuthenticationProperties() { 
          IsPersistent = isPersistent 
       }, identity);
}

از آنجا که ASP.NET Identity و OWIN Cookie Authentication هر دو Claims-based هستند، فریم ورک، انتظار آبجکتی از نوع ClaimsIdentity را خواهد داشت. این آبجکت تمامی اطلاعات لازم برای تشخیص هویت کاربر را در بر دارد. مثلا اینکه کاربر مورد نظر به چه نقش هایی تعلق دارد؟ و اطلاعاتی از این قبیل. در این مرحله می‌توانید Claim‌‌های بیشتری را به کاربر بیافزایید.

کلیک کردن روی لینک Log off در سایت، اکشن متد LogOff در کنترلر Account را اجرا می‌کند.

// POST: /Account/LogOff
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult LogOff()
{
    AuthenticationManager.SignOut();
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

همانطور که مشاهده می‌کنید برای ورود/خروج کاربران از AuthenticationManager استفاده می‌شود که متعلق به OWIN است. متد SignOut همتای متد FormsAuthentication.SignOut است.


کامپوننت‌های ASP.NET Identity

تصویر زیر اجزای تشکیل دهنده ASP.NET Identity را نمایش می‌دهد. بسته هایی که با رنگ سبز نشان داده شده اند سیستم کلی ASP.NET Identity را می‌سازند. مابقی بسته‌ها وابستگی هایی هستند که برای استفاده از ASP.NET Identity در اپلیکیشن‌های ASP.NET لازم اند.

دو پکیج دیگر نیز وجود دارند که به آنها اشاره نشد:

  • Microsoft.Security.Owin.Cookies این بسته امکان استفاده از مدل احراز هویت مبتنی بر کوکی (Cookie-based Authentication) را فراهم می‌کند. مدلی مانند سیستم ASP.NET Forms Authentication.
  • EntityFramework که نیازی به معرفی ندارد.


مهاجرت از Membership به ASP.NET Identity

تیم ASP.NET و مایکروسافت هنوز راهنمایی رسمی، برای این مقوله ارائه نکرده اند. گرچه پست‌های وبلاگ‌ها و منابع مختلفی وجود دارند که از جنبه‌های مختلفی به این مقوله پرداخته اند. امیدواریم تا در آینده نزدیک مایکروسافت راهنمایی‌های لازم را منتشر کند، ممکن است ابزار و افزونه هایی نیز توسعه پیدا کنند. اما در یک نگاه کلی می‌توان گفت مهاجرت بین این دو فریم ورک زیاد ساده نیست. تفاوت‌های فنی و ساختاری زیادی وجود دارند، مثلا الگوی دیتابیس‌ها برای ذخیره اطلاعات کاربران، مبتنی بودن بر فریم ورک OWIN و غیره. اگر قصد اجرای پروژه جدیدی را دارید پیشنهاد می‌کنم از فریم ورک جدید مایکروسافت ASP.NET Identity استفاده کنید.


قدم‌های بعدی

در این مقاله خواهید دید چگونه اطلاعات پروفایل را اضافه کنید و چطور از ASP.NET Identity برای احراز هویت کاربران توسط Facebook و Google استفاده کنید.
پروژه نمونه ASP.NET Identity می‌تواند مفید باشد. در این پروژه نحوه کارکردن با کاربران و نقش‌ها و همچنین نیازهای مدیریتی رایج نمایش داده شده. 
مطالب
Static Reflection

قابلیت Dynamic reflection یا به اختصار همان reflection متداول، از اولین نگارش‌های دات نت فریم در دسترس است و امکان دسترسی به اطلاعات مرتبط با کلاس‌ها، متدها، خواص و غیره را در زمان اجرا مهیا می‌سازد. تابحال به کمک این قابلیت، امکان تهیه‌ی ابزارهای پیشرفته‌ی زیر مهیا شده است:
انواع و اقسام
- فریم ورک‌های آزمون واحد
- code generators
- ORMs
- ابزارهای آنالیز کد
و ...


برای مثال فرض کنید که می‌خواهید برای یک کلاس به صورت خودکار، متدهای آزمون واحد تهیه کنید (تهیه یک code generator ساده). اولین نیاز این برنامه، دسترسی به امضای متدها به همراه نام آرگومان‌ها و نوع آن‌ها است. برای حل این مساله باید برای مثال یک parser زبان سی شارپ یا اگر بخواهید کامل‌تر کار کنید، به ازای تمام زبان‌های قابل استفاده در دات نت فریم ورک باید parser تهیه کنید که ... کار ساده‌ای نیست. اما با وجود reflection به سادگی می‌توان به این نوع اطلاعات دسترسی پیدا کرد و نکته‌ی مهم آن هم این است که مستقل است از نوع زبان مورد استفاده. به همین جهت است که این نوع ابزارها را در فریم ورک‌هایی که فاقد امکانات reflection هستند، کمتر می‌توان یافت. برای مثال کیفیت کتابخانه‌های آزمون واحد CPP در مقایسه با آنچه که در دات نت مهیا هستند، اصلا قابل مقایسه نیستند. برای نمونه به یکی از معظم‌ترین فریم ورک‌های آزمون واحد CPP که توسط گوگل تهیه شده مراجعه کنید : (+)
قابلیت Reflection ، مطلب جدیدی نیست و برای مثال زبان جاوا هم سال‌ها است که از آن‌ پشتیبانی می‌کند. اما نگارش سوم دات نت فریم ورک با معرفی lambda expressions ، LINQ و Expressions در یک سطح بالاتر از این Dynamic reflection متداول قرار گرفت.

تعریف Static Reflection :
استفاده از امکانات Reflection API بدون بکارگیری رشته‌ها، به کمک قابلیت اجرای به تعویق افتاده‌ی LINQ، جهت دسترسی به متادیتای المان‌های کد، مانند خواص، متدها و غیره.
برای مثال کد زیر را در نظر بگیرید:
//dynamic reflection
PropertyInfo property = typeof (MyClass).GetProperty("Name");
MethodInfo method = typeof (MyClass).GetMethod("SomeMethod");
این کد، یک نمونه از دسترسی به متادیتای خواص یا متدها را به کمک Reflection متداول نمایش می‌دهد. مهم‌ترین ایراد آن استفاده از رشته‌ها است که تحت نظر کامپایلر نیستند و تنها زمان اجرا است که مشخص می‌شود آیا MyClass واقعا خاصیتی به نام Name داشته است یا خیر.
چقدر خوب می‌شد اگر این قابلیت بجای dynamic بودن (مشخص شدن در زمان اجرا)، استاتیک می‌بود و در زمان کامپایل قابل بررسی می‌شد. این امکان به کمک lambda expressions و expression trees دات نت سه بعد، میسر شده است. کلیدهای اصلی Static Reflection کلاس‌های Func و Expression هستند. با استفاده از کلاس Func می‌توان lambda expression ایی را تعریف کرد که مقداری را بر می‌گرداند و توسط کلاس Expression می‌توان به محتوای یک delegate دسترسی یافت. ترکیب این دو، قدرت دستیابی به اطلاعاتی مانند PropertyInfo را در زمان طراحی کلاس‌ها، می‌دهد؛ با توجه به اینکه:
- کاملا توسط intellisense موجود در VS.NET پشتیبانی می‌شود.
- با استفاده از ابزارهای refactoring قابل کنترل است.
- از همه مهم‌تر، دیگری خبری از رشته‌ها نبوده و همه چیز تحت کنترل کامپایلر قرار می‌گیرد.

و شاید هیچ قابلیتی به اندازه‌ی Static Reflection در این چندسال اخیر بر روی اکوسیستم دات نت فریم ورک تاثیرگذار نبوده باشد. این روزها کمتر کتابخانه یا فریم ورکی را می‌توانید پیدا کنید که از Static Reflection استفاده نکند. سرآغاز استفاده گسترده از آن به Fluent NHibernate بر می‌گردد؛ سپس در انواع و اقسام mocking frameworks‌ ، ORMs و غیره استفاده شد و مدتی است که در ASP.NET MVC نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد (برای مثال TextBoxFor معروف آن):
public string TextBoxFor<T>(Expression<Func<T,object>> expression);
به این ترتیب حین استفاده از آن دیگری نیازی نخواهد بود تا نام خاصیت مدل مورد نظر را به صورت رشته وارد کرد:
<%= this.TextBoxFor(model => model.FirstName); %>

یک مثال ساده از تعریف و بکارگیری Static Reflection :
public PropertyInfo GetProperty<T>(Expression<Func<T, object>> expression)
{
var memberExpression = expression.Body as MemberExpression;

if (memberExpression == null)
throw new InvalidOperationException("Not a member access.");

return memberExpression.Member as PropertyInfo;
}
همانطور که عنوان شد کلیدهای اصلی بهر‌ه‌گیری از امکانات Static reflection ، استفاده از کلاس‌های Expression و Func هستند که در آرگومان متد فوق بکارگرفته شده‌اند و در حقیقت یک expression of a delegate است که به آن Lambdas as Data نیز گفته می‌شود. این delegate پارامتری از نوع T را دریافت کرده و سپس مقداری از نوع object را بر می‌گرداند. اما زمانیکه از کلاس Expression در اینجا استفاده می‌شود، این Func دیگر اجرا نخواهد شد، بلکه از آن به عنوان قطعه‌ کدی که اطلاعاتش قرار است استخراج شود (Lambdas as Data) استفاده می‌شود.
برای نمونه Fluent NHibernate‌ در پشت صحنه متد Map ، به کمک متدی شبیه به GetProperty فوق، a => a.Address1 را به رشته متناظر خاصیت Address1 تبدیل کرده و جهت تعریف نگاشت‌ها مورد استفاده قرار می‌دهد:
public class AddressMap : DomainMap<Address>
{
public AddressMap()
{
Map(a => a.Address1);
}
}

جهت اطلاع؛ قابلیت استفاده از «کد به عنوان اطلاعات» هم مفهوم جدیدی نیست و برای مثال زبان Lisp چند دهه است که آن‌را ارائه داده است!

برای مطالعه بیشتر: