مطالب
معرفی چند پروژه‌ی مهم Typescript
فلسفه‌ی بوجود آمدن زبان Typescript یکی از شنیدنی‌ترین‌ها در دنیای برنامه‌نویسی است. به یاد دارم روزهای اولی که با این زبان آشنا شدم (زمانی که حدوداً ورژن 0.6 منتشر شده بود)، افراد زیادی در مورد این زبان و اینکه آیا اصلاً به این زبان احتیاج داریم یا نه نظرات زیادی دادند. مثلاً Douglas Crockford در مورد این زبان بعد از تعریف و تمجیدهایی که از Anders Hejlsberg کرده گفته :
I think that JavaScript's loose typing is one of its best features and that type checking is way overrated. TypeScript adds sweetness, but at a price. It is not a price I am willing to pay. 

اما به مرور زمان این زبان توفیق بیشتری پیدا کرد تا اینکه امروز پروژه‌های بسیار جالبی با این زبان در حال توسعه هستند.

چرا باید در مورد Typescript بدانیم؟

زبان Typescript نقاط قوت بسیاری دارد، از جمله‌ی آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. این زبان یکی از مشکلات اصلی JavaScript را که نبودن Type Safety می‌باشد حل کرده‌است. اگر چه زبانی که type safe نباشد بسیاری اوقات مزیت است! زبان typescript در حقیقت یک زبان gradual typing است.
  2. از آنجایی که typescript یک super set از زبان JavaScript است، برنامه‌نویس در لحظه از مزایای زبان JavaScript هم بهره‌مند است. مهم‌تر از آن این است که در زبان typescript به اقیانوس کتابخانه‌های JavaScript دسترسی دارید. این امکان در بسیاری زبان‌های دیگر جایگزین JavaScript وجود ندارد. حتی بهتر از آن، می‌تواند با این کتابخانه‌ها به‌صورت type safe برنامه بنویسید. تصور کنید که وقتی با $ در JQuery کار می‌کنید بتوانید از امکان intellisense استفاده کنید.
  3. بازهم از آنجا که typescript یک super set از JavaScript است، typescript قرار نیست به اسمبلی کامپایل شود؛ بلکه به زبان شناخته شده‌ای به نام JavaScript تبدیل می‌شود. بنابراین حتی می‌توان از آن JavaScript نیز یاد گرفت.
  4. کار با زبان typescript برای کسانی که با java یا سی شارپ آشنا هستند، راحت است. امکاناتی مانند genericها نیز در typescript وجود دارد.
  5. نقشه‌ی راه typescript با EcmaScript هماهنگ است. بنابراین از یادگرفتن این زبان ضرر نمی‌کنید چون قابلیت‌های این زبان را به احتمال زیاد در نسخه‌ی بعدی EcmaScript خواهید دید.
  6. این زبان توسط شرکت مایکروسافت پشتیبانی می‌شود، اوپن سورس است و تجربه‌ی Anders Hejlsberg در زمینه‌ی طراحی زبان‌های برنامه‌نویسی پشتیبان آن!
  7. پروژه‌های جالبی که در ادامه به معرفی آنها می‌پردازیم، با این زبان در حال توسعه هستند.

در این مطلب تعدادی از این پروژه‌ها را که برای خودم جذاب هستند، به شما معرفی می‌کنم.

AngularJS 2

طبیعتاً مهم‌ترین اتفاقی که برای typescript در این روزهای اخیر افتاد این بود که تیم Angular اعلام کرد که نسخه‌ی ۲ این فریم‌ورک (که این روزها در حد JQuery در وب معروف شده و استفاده می‌شود) را با زبان Typescript توسعه می‌دهد و امکاناتی که قرار بود توسط زبان AtScript پیاده‌سازی شوند، به کمک Typescript توسعه پیدا می‌کنند. تیم Typescript هم بلافاصله اعلام کرد که در نسخه‌ی 1.5 که به‌زودی منتشر می‌شود بسیاری از امکانات AtScript قرار خواهد داشت. بنابراین می‌توانید منتظر قابلیتی شبیه به Attributeهای سی‌شارپ در typescript 1.5 باشید.
همانطور که می‌دانید AngularJS مهم‌ترین فریم‌ورک حال حاضر است که برای توسعه‌ی نرم‌افزارهای SPA وجود دارد. اعلام توسعه‌ی Angular 2 به‌وسیله‌ی Typescript مطمئناً خبر خوبی برای برنامه‌نویسان typescript خواهد بود، چون این اتفاق باعث بهبود سریع‌تر این زبان می‌شود.

Definitely Typed

اگرچه نمی‌توان این پروژه را در سطح دیگر پروژه‌هایی که در این مقاله معرفی می‌شود قرار داد، ولی اهمیت آن من را مجبور کرد که در این مقاله در موردش صحبت کنم. پروژه‌ی Definitely Typed در حقیقت استفاده از کتابخانه‌های دیگر JavaScript را در typescript ممکن می‌سازد. این پروژه برای پروژه‌های دیگری مانند JQuery، AngularJS، HighCharts، Underscore و هر چیزی که فکرش را بکنید Type Definition تعریف کرده. اگر هم کتابخانه‌ای که شما می‌خواستید در این پروژه نبود، دلیلش این است که اضافه کردن آن را به شما واگذار کرده‌اند! Type Definitionها در Typescript یکی از قابلیت‌های این زبان هستند برای اینکه بتوان با کتابخانه‌های JavaScript به‌صورت Type safe کار کرد.

shumway

حتماً از شنیدن اینکه این پروژه قرار است چه کاری انجام دهد شوکه خواهید شد! shumway که توسط موزیلا توسعه می‌یابد قرار است همان flash player باشد! البته این پروژه هنوز در مراحل اولیه‌ی توسعه است ولی اگر بخواهید می‌توانید دموی این پروژه را اینجا  ببینید.

Fayde

پروژه‌ی Fayde هم Silverlight را هدف گرفته است. البته مانند shumway موسسه‌ی معروفی از آن حمایت نمی‌کند.

Doppio

پروژه‌ی Doppio در حقیقت یک Java Virtual Machine است که روی Browser هم می‌تواند اجرا شود. از جمله کارهای جالبی که با این پروژه می‌توان کرد، کامپایل کردن کد جاوا، Disassemble کردن یک فایل class، اجرای یک فایل JAR و حتی ارتباط با JavaScript هستند.

TypeFramework

این پروژه برای افرادی خوب است که هم به NodeJS علاقمند هستند و هم به ASP.NET MVC. پروژه‌ی TypeFramework در حقیقت پیاده‌سازی مدل ASP.NET MVC در NodeJS است. Controllerها، Actionها، ActionResultها و حتی ActionFilterها با همان تعریف موجود در ASP.NET MVC در این فریم‌ورک وجود دارند.

MAYHEM

این پروژه یک فریم‌ورک کاملی برای طراحی و توسعه‌ی نرم‌افزارهای Enterprise است. در شرح این پروژه آمده است که بر خلاف اینکه همه‌ی فریم‌ورک‌ها روی حجم فایل، سرعت و... تمرکز دارند این پروژه بر درستی معماری تأکید دارد. احتمالاً استفاده از این فریم‌ورک برای پروژه‌های طولانی مدت و بزرگ مناسب است. اگرچه از طرف دیگر احتمالاً یاد گرفتن این فریم‌ورک هم کار سختی خواهد بود.

حرف آخر

حرف آخر اینکه به نظر می‌رسد Typescript زبانی است که ارزش وقت گذاشتن دارد و اگر خواستید Typescript را یاد بگیرید نگاه کردن به کدهای این پروژه‌ها حتماً کلاس درس پرباری خواهد بود. چه کسی می‌داند، شاید شما بخواهید در توسعه‌ی یکی از این پروژه‌ها مشارکت کنید!
نکته‌ی بعد از آخر هم اینکه اگر خواستید به‌طور جدی با این زبان برنامه‌نویسی کنید نگاهی به tslint و typedoc هم بیاندازید.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
- در مقدمه مطلب «ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular» در مورد محدودیت حجم‌های حالت‌های مختلف ذخیره سازی اطلاعات در سمت کلاینت، بیشتر توضیح داده شده‌است.
- روش پیاده سازی dynamic permission شما و قرار دادن اطلاعات آن در توکن، در این حالت بی‌مورد است. از این جهت که به نظر قصد ندارید از اطلاعات آن در سمت کلاینت استفاده کنید (محدود کردن دسترسی به صفحات یک برنامه‌ی SPA و نه یک برنامه‌ی MVC). توکن و هرچیزی که در آن است جهت کاربردهای سمت کلاینت بیشتر باید مورد استفاده قرارگیرند تا سمت سرور. این بحث JWT برای برنامه‌های Angular و کلا SPA (تک صفحه‌ای وب) بیشتر استفاده می‌شود (سمت سرور Web API خالص، سمت کاربر SPA خالص). اگر برنامه‌ی شما چنین چیزی نیست، از آن استفاده نکنید.
چون اطلاعات دسترسی به صفحات به نظر سایت MVC شما مطلقا کاربردی در سمت کلاینت ندارند، آن‌را به توکن اضافه نکنید. در عوض در متد CanUserAccess، قسمت user.HasClaim را با کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی جایگزین کنید.
- مثال سمت کلاینت بحث جاری در سری «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular» عمیق‌تر بررسی شده‌است و هدف از قسمت‌های مختلف توکن آن‌را جهت استفاده‌ی در سمت کلاینت (استفاده از نقش‌ها جهت دسترسی به صفحات برنامه‌ی سمت کلاینت Angular، استفاده از تاریخ انقضای توکن جهت بررسی اعتبار آن، استفاده از نام نمایشی قرار گرفته‌ی در توکن برای نمایش آن در سمت کلاینت و غیره)، بهتر درک خواهید کرد. در سمت سرور با داشتن Id شخص، مابقی را می‌توان از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و نیازی به سنگین کردن توکن نیست.
نظرات مطالب
پیاده سازی Basic Authentication در ASP.NET MVC
برنامه‌هایی که عملیات بانکی را انجام میدهند از کدام روش بهره میبرند ؟

هر بانک  میتونه متفاوت باشه ولی استفاده از روش توکن‌ها میتواند جز بهترین‌ها باشد. همانند لینکی که خودتان دادید ، بانک ‌ها به جز اطلاعات امنیتی که به شما میدهند فقط و فقط به کاربرانی پاسخ میدهند که شماره تماس و کد IEMI آن‌ها در بانک اطلاعاتی به همراه اطلاعات و کدهایی که بانک به شما میدهد هش شده باشند. حتی برای ورود شما از شما رمز عبور میگیرند که آن را به صورت هش شده و آفلاین روی گوشی ذخیره میکنند تا ورود شما برای دفعات بعدی از آن طریق باشد تا اگر گوشی دست نااهلی افتاد (دزدیده یا گم شد) مجبور به ورود آن باشد.
مسائل مربوط به وب هم بیشتر بانکها از طریق دستگاه‌های رمز OTP شروع به ساخت کدهای زمان دار میکنند.
- آیا این روش JWT هم با برنامه‌های موبایل قابل انجام هست ؟

بله، مهم این است که توکن را داشته باشید و به جای استفاده از Basic از Bearer استفاده کنید. نمونه ای از پیاده سازی آن در جاوا و اندروید

- اگر از https  استفاده شود امنیت روش Basic Authentication قابل قبول هست ؟

بله با استفاده از این روش میتوان این قسمت را از دید مخفی کرد ، مگر اینکه شخصی در شبکه با اختلال در سمت کلاینت همانند حملات HITM یا دیگر حملات مشابه دخالت کند. این روش بیشتر برای برنامه‌های موبایل مناسب‌تر است که هر درخواست توسط کدهای ما ایجاد و ارسال میشود. در غیر اینصورت در باقی موارد چندان امنیتی ندارد. به عنوان مثال احتمال کش شدن این نوع درخواست از طریق مرورگر بسیار بالاست که ممکن است به حملات CSRF دامن بزند. در حالت امنیتی بیشتر میتوان به Http Digest هم اشاره کرد که در این جا سادگی Basic را ندارد ولی تبادل کلید و هش کردن مقادیر از طریق آن ممکن است.
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
سلام مجدد؛ دو تا راهنمایی دیگه از دوستان می‌خواستم.
1- همانطور که عنوان شد برای راهکارهای single page app و راهکارهای صرفا WebApi بهتر است از روش jwt استفاده گردد. حالا اگر سیستم نرم افزاری ما ترکیبی باشه(ASS.NET MVC و WebApi و ...) آیا پیاده سازی و توسعه همین سیستم منطقی‌تر نیست؟
2- روال کاری که در ASP.NET Identity در اینجا و در مثال رسمی خود مایکروسافت هستش بصورت ثبت نام و فعال سازی احراز هویت دو مرحله ای بعد از ثبت نام و در کنترل پنل کاربر(User Profile) هستش. ولی اگه بخوایم راهکار ما بصورت ثبت نام کاربر(نام کاربری - رمز عبور - تلفن همراه و ...) باشه و پس از ثبت نام با ارسال کد فعال سازی به تلفن همراه یا ایمیل کاربر و وارد کردن این کد توسط کاربر در صفحه مخصوص خودش(Verify Code) باشه(سیستم احراز هویت برنامه هایی مثل تلگرام و ...) آیا تابع Register دوباره بازنویسی باید بشه(چه در MVC Controller چه در WebApi Controller) یا توابع جدیدی برای این کار تعریف بشه. البته خب فکر میکنم باید View Model‌های جدید تعریف بشه چون یه مقدار اون قسمت ViewModel‌های داخل پروژه(Register  و ...) برای بنده گنگ بود برای پیاده سازی این کار مثل FactorViewModel و  SendCodeViewModel.
ممنون میشم یه مقدار بنده رو راهنمایی کنید تو این مبحث یا اگه پیاده سازی و مثال خاصی با پیاده سازی در این زمینه می‌شناسید به بنده معرفی کنید.
مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
مدتی هست که مشغول مطالعه و یادگیری WPF از طریق مطالب سایت هستم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم مطلبی را حول محور اینترفیس ICommnad  گردآوری کنم و در اختیار کاربران سایت قرار دهم.

سرفصل‌های این مطلب :
• Command چیست
• اینترفیس ICommand چیست 
• چرا اینترفیس ICommand
• ایجاد UI مورد نیاز 
• چگونگی استفاده از ICommand 
• استفاده از INotifyPropertyChanged

Command چیست ؟
در برنامه نویسی WPF به هر کلاسی که اینترفیس ICommand را پیاده سازی کند، اصطلاحا Commnad گوییم. تفاوت کوچکی بین یک Event و Command وجود دارد. رخداد‌ها برای کنترل‌های UI ساخته و تخصیص داده می‌شوند؛ اما Command‌ها انتزاعی‌تر هستند و تمرکز آنها بر روی نحوه‌ی انجام کارها می‌باشد.
برای تعاملات در برنامه‌ها از Commandها و Event‌ها استفاده می‌کنیم. ما در WPF دو روش برای تعامل با UI داریم:
1- استفاده از Event‌ها و نوشتن کد‌های مورد نیاز در بخش CodeBehind (رعایت نکردن الگوی MVVM).
WPF تعداد زیادی RoutedEvent پیش ساخته (Built In) دارد که از آنها می‌توان در این روش استفاده کرد. 
2- استفاده از Command و درگیر کردن کدهای اجرایی نوشته شده در ViewModel با استفاده از Command ها.
در زمان استفاده از الگوی MVVM مجاز به نوشتن کد در بخش CodeBehind نیستیم. بنابراین از سیستم رخداد‌های طراحی شده‌ی در WPF که RoutedEvent می‌باشد، نمی‌توان استفاده کرد. به این خاطر که رخداد‌ها در ViewModel قابل دسترسی نمی‌باشد.

اینترفیس ICommand:
این اینترفیس سه عضو دارد که آن‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

نام عضو

توضیحات

Bool CanExecute(object parameter)

این تابع پارامتری از نوع object را دریافت می‌کند و یک مقدار bool را به خروجی تابع می‌فرستد. اگر مقدار خروجی متد، true  باشدcommand  اجرا خواهد شد و در غیر اینصورت اتفاقی رخ نخواهد داد. اغلب ازDelegate  ها به عنوان پارامتر این تابع استفاده می‌شود؛Delegate های پیش ساخته‌ای همچون Action,Predicate,Func

Event EventHandler CanExecuteChanged

این رویداد برای آگاه سازی UI که به Command متصل است، استفاده می‌شود .بر اساس خروجی تابع CanExecute، این رویداد اتفاق می‌افتد.

Void Execute(Object parameter)

این متد کار اصلی را در Command‌ها انجام می‌دهد. این متد تنها زمانی اجرا می‌شود که متدCanExecute  مقدار true را بازگرداند. این تابع پارامتری را از نوع object دریافت می‌کند، اما عموما ما یکDelegate  را به آن ارسال می‌کنیم. Delegate ارجاعی را به متدی، در خود نگاه می‌دارد که انتظار داریم در صورت اجرایcommand ، اجرا شود.


چرا اینترفیس ICommand :
هسته‌ی اصلی Command‌ها در WPF، اینترفیس ICommand می‌باشد. این اینترفیس به‌صورت گسترده‌ای در الگوی MVVM و Prism  استفاده شده است و استفاده‌ی از آن محدود به MVVM نمی‌باشد. تعداد زیادی Commnad بصورت پیش ساخته وجود دارند که این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌اند .کلاس پایه RoutedCommand اینترفیس ICommand را پیاده سازی کرده است و WPF فرمان‌های زیر را فراهم کرده است:
• MediaCommnads
• ApplicationCommnads
• NavigationCommands
• ComponentCommnads
• EditingCommnads
که همگی از کلاس RoutedCommand استفاده کرده‌اند.
در این مطلب به دنبال ایجاد برنامه‌ای هستیم که حاصل جمع مفدار دو Textbox را پس از فشردن کلید جمع در یک textblock نمایش دهد.

ساخت UI مورد نیاز :
گام اول : 
با اجرای ویژوال استودیو، برنامه‌ای را با نام ICommnadSample ایجاد کنید. ساختار پروژه به شکل زیر است:
همانطور که می‌بینید View و ViewModel و در نهایت Command‌ها در پوشه‌های مجزایی ساماندهی شده‌اند.

گام دوم:
ابتدا قالب گرافیکی را مشخص می‌کنیم. در پوشه‌ی Views یک UserControl را به نام CalculatorView.xaml ایجاد کرده و کد زیر را در آن نوشتیم:
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource calculatorVM}}" Background="#FFCCCC">
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition/>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition Height="44"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <Grid.ColumnDefinitions>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
        </Grid.ColumnDefinitions>

        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" FontSize="25"
               VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Center" Foreground="Blue" Content="ICommand Sample"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="First Input"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="Second Input"/>

        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20" 
                 HorizontalAlignment="Left" Height="30"  Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding FirstValue, Mode=TwoWay}"/>
        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20"
                 HorizontalAlignment="Left"  Height="30" Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding SecondValue, Mode=TwoWay}"/>

        <Rectangle Grid.Row="2" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" Fill="LightBlue"/>
        <Button Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="+"  Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50" Width="50" FontSize="30" Command="{Binding AddCommand}"/>
        
        <Label Grid.Row="3" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="25" Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50"  Content="Result : "/>
        <TextBlock Grid.Row="3" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="20" Margin="10,0,0,0" Background="BlanchedAlmond"
                   TextAlignment="Center"  HorizontalAlignment="Left" Height="36" Width="150" Text="{Binding Output}"/>
    </Grid>
برای استفاده از این UserControl در پنجره‌ی اصلی برنامه (فایل MainWindows.Xaml) به شکل زیر عمل می‌کنیم:
ابتدا فضای نام View را به فایل MainWindows.xaml اضافه می‌کنیم :
   xmlns:myview="clr-namespace:ICommnadSample.Views"
ایجاد تگ برای استفاده از View تولید شده در  Grid اصلی برنامه :
<Grid>
        <myview:CalculatorView/>
</Grid>

گام سوم :
همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترل‌هایی که در عملیات انقیاد داده‌ها (DataBinding) شرکت می‌کنند، از طریق خاصیت Binding و معرفی خصوصیت مورد نظر مشخص می‌شوند.
برای این منظور در پوشه‌ی ViewModels و به کلاس CalculatorViewModel سه خصوصیت به‌همراه فیلد خصوصی، به شکل زیر اضافه می‌کنیم:
private double firstValue; 
private double secondValue;
private double output;
public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }
            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {
            get { return output; }
            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }

چگونگی استفاده‌ی از اینترفیس ICommand :
برای ایجاد ارتباط بین Command ‌ها و UI می‌بایست اینترفیس ICommand توسط کلاس مورد نظر ما پیاده سازی شود. در ابتدا کلاسی با عنوان PlusCommnad  ایجاد و از اینترفیس مورد نظر ارث بری می‌کنیم.
هدف ما شبیه سازی رویداد کلیک دکمه‌ی موجود در صفحه با استفاده از Command می‌باشد.

گام چهارم:
پس از پیاده سازی اینترفیس لازم است تا کمی تغییر در بدنه متد‌ها ایجاد کنیم:
public class PlusCommand : ICommand
{
    private CalculatorViewModel calculatorViewModel;
    public PlusCommand(CalculatorViewModel vm)
    {
        calculatorViewModel = vm;
    }
    public bool CanExecute(object parameter)
    {
        return true;
    }
    public void Execute(object parameter)
    {
        calculatorViewModel.Add();
    }
    public event EventHandler CanExecuteChanged;
}
همانطور که می‌بینید در ابتدا فیلدی از جنس کلاس CalculatorViewModel ایجاد و از طریق سازنده‌ی کلاس آن را مقدار دهی کردیم (قصد داریم نمونه‌ای از ViewModel مورد نظر را به این کلاس ارسال کنیم).
در ادامه بصورت دستی (Hard Code) مقدار بازگردانده شده را برای تابع CanExecute به مقدار true  تغییر دادیم و متد تابع Execute را به شکلی تغییر دادیم تا تابع Add را در CalculatorViewModel، اجرا کند.

گام پنجم:
از کلاس PlusCommand در CalculatorViewModel، یک شیء ساخته و در سازنده‌ی CalculatorViewModel آن را مقدار دهی می‌کنیم: 
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

گام ششم:
در فایل CalculatorView ارجاعی را به فضای نام کلاس CalculatorViewModel ایجاد می‌کنیم :
   xmlns:vm="clr-namespace:ICommnadSample.ViewModels"
پس از اضافه کردن فضای نام، از تگ UserControl.Resource برای رجیستر کردن CalculatorViewModel با کلید calculatorVM جهت مشخص کردن منبع داده استفاده کردیم.
 <UserControl.Resources>
        <vm:CalculatorViewModel x:Key="calculatorVM" />
    </UserControl.Resources>

گام هفتم:
اضافه کردن تابع Add در CalculatorViewModel برای عملیات جمع :
public void Add()
{
   Output = firstValue + secondValue;
}

گام هشتم:
تعریف یک Command  برای عملیات جمع به نام AddCommand. این همان خصوصیتی است که باید بجای رویداد کلیک دکمه از طریق خاصیت Command موجود در کنترل و ویژگی Binding به کنترل متصل شود.
  public ICommand AddCommand {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

نحوه‌ی استفاده:
   Command="{Binding AddCommand}"
 
گام نهم :
برای تکمیل عملیات انقیاد داده‌ها، کلاسی به نام ViewModelBase تعریف شده است. این کلاس از اینترفیس INotifyPropertyChange ارث بری کرده و اعضای این کلاس را پیاده سازی کرده است.
  public class ViewModelBase:INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected virtual void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پیاده سازی این اینترفیس سبب می‌شود تا کلاس‌های ViewModel ایی که احتیاج به این اینترفیس برای عملیات انقیاد داده‌ها دارند، تنها با ارث بری، از این ظرفیت استفاده کنند و نیازی به پیاده سازی این اینترفیس در هر کلاس نباشد.

گام دهم:
ارث بری کلاس CalculatorViewModel از کلاس ViewModelBase:
   public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
در این مرحله هر کنترلی را که قصد داریم با تغییر منبع داده بروز شود و یا با تغییر وضعیتش منبع داده تغییر کند، اعلام می‌کنیم:
   OnPropertyChanged("FirstValue");
برای هر سه خصوصیت ViewModel کد زیر را در بلاک Set تکرار می‌کنیم (توجه شود که پارامتر ارسالی باید نام پراپرتی مورد نظر باشد)
کد کامل کلاس CalculatorViewModel به شکل زیر است:
public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
    {
        private double firstValue;
        private double secondValue;
        private double output;
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

        public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }

            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {

            get { return output; }

            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }


        public ICommand AddCommand
        {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

        internal void Add()
        {
            Output = firstValue + secondValue;
        }
    }


حال می‌توانید برنامه را اجرا و تست کنید:



برای درک بهتر عملیات انقیاد دادها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

مطالب دوره‌ها
تهیه کوئری بر روی ایندکس‌های Full Text Search
در دو قسمت قبل ابتدا سیستم FTS را نصب و فعال کردیم و سپس تعدادی رکورد را ثبت کرده، کاتالوگ‌های FTS، ایندکس‌ها و Stop words متناظری را ایجاد کردیم. در این قسمت قصد داریم از این اطلاعات ویژه، استفاده کرده و کوئری بگیریم. مواردی که بررسی خواهند شد اصطلاحا Predicates نام داشته و شامل توابع مخصوصی مانند Contains و Freetext می‌شوند.


با استفاده از Contains predicate چه اطلاعاتی را می‌توان جستجو کرد؟

متد Contains مخصوص FTS، قابلیت یافتن کلمات و عبارات، تطابق کامل با عبارت در حال جستجو و یا حتی جستجوهای فازی را دارد. همچنین حالات مختلف صرفی یا inflectional یک کلمه را نیز می‌تواند جستجو کند (مانند jump، jumps و jumped). البته این مورد وابسته است به زبانی که در حین ایجاد ایندکس مشخص می‌شود. امکان یافتن کلماتی نزدیک و مشابه به کلماتی دیگر نیز پیش بینی شده‌است. پیشوندها و پسوندها را نیز می‌توان جستجو کرد. امکان تعیین وزن و اهمیت کلمات در حال جستجو وجود دارند (برای مثال در این جستجوی خاص، کلمه‌ی ویژه اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارد). متد Contains امکان جستجوی Synonyms را نیز دارد. برای مثال یافتن رکوردهایی که معنایی مشابه need دارند اما دقیقا حاوی کلمه‌ی need نیستند.


بررسی ریز جزئیات توانمندی‌های Contains predicate

1) جستجوی کلمات ساده
 -- Simple term
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'data');
در این کوئری که بر روی جدول Documents قسمت قبل انجام می‌شود، به دنبال عین واژه‌ی در حال جستجو هستیم.
باید دقت داشت که این نوع کوئری‌ها، حساس به حروف کوچک و بزرگ نیستند.
همچنین عبارت وارد شده از نوع یونیکد است. به همین جهت برای جلوگیری از تغییر encoding رشته وارد شده (و تفسیر آن بر اساس Collation بانک اطلاعاتی)، یک N به ابتدای عبارت افزوده شده‌است.

2) جستجوی عبارات
 -- Simple term - phrase
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'"data warehouse"');
اگر نیاز به یافتن عین عبارتی که از چند کلمه تشکیل شده‌است می‌باشد، نیاز است آن‌را با "" محصور کرد.

3) استفاده از عملگرهای منطقی مانند OR و AND
 -- Simple terms with logical OR
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'data OR index');
در این کوئری نحوه‌ی استفاده از عملگر منطقی OR را مشاهده می‌کنید.
و یا نحوه‌ی بکارگیری AND NOT در کوئری ذیل مشخص شده‌است:
 -- Simple terms with logical AND NOT
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'data AND NOT mining');
در این کوئری به دنبال رکوردهایی هستیم که docexcerpt آن‌ها دارای کلمه‌ی data بوده، اما شامل mining نمی‌شوند.
به علاوه با استفاده از پرانتزها می‌توان تقدم و تاخر عملگرهای منطقی را بهتر مشخص کرد:
 -- Simple terms with mny logical operators, order defined with parentheses
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'data OR (fact AND warehouse)');

4) جستجوی پیشوندها
 -- Prefix
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'"add*"');
در کوئری فوق به دنبال رکوردهایی هستیم که docexcerpt آن‌ها با کلمه‌ی add شروع می‌شوند. در این حالت نیز استفاده از "" اجباری است. اگر از "" استفاده نشود، FTS به دنبال تطابق عینی با عبارت وارد شده خواهد گشت.

5) جستجوهای Proximity

Proximity در اینجا به معنای یافتن واژه‌هایی هستند که نزدیک (از لحاظ تعداد فاصله بر حسب کلمات) به واژه‌ای دیگر می‌باشند.
 -- Simple proximity
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'NEAR(problem, data)');
برای این منظور از واژه‌ی NEAR استفاده می‌شود؛ به همراه ذکر دو واژه‌ای که به دنبال آن‌ها هستیم. معنای کوئری فوق این است: رکوردهایی را پیدا کن که در آن در یک جایی از خلاصه سند، کلمه‌ی problem وجود دارد و در جایی دیگر از آن خلاصه‌ی سند، کلمه‌ی data.
همچنین می‌توان مشخص کرد که این نزدیک بودن دقیقا به چه معنایی است:
 -- Proximity with max distance 5 words
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'NEAR((problem, data),5)');

-- Proximity with max distance 1 word
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'NEAR((problem, data),1)');
در این کوئری‌ها اعداد 1 و 5، بیانگر فاصله‌ی بین دو کلمه‌‌ای هستند (فاصله بر اساس تعداد کلمه) که قرار است در نتایج جستجو حضور داشته باشند. مقدار پیش فرض آن Max است؛ یعنی در هر جایی از سند.
همچنین می‌توان مشخص کرد که ترتیب جستجو باید دقیقا بر اساس نحوه‌ی تعریف این کلمات در کوئری باشد:
 -- Proximity with max distance and order
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'NEAR((problem, data),5, TRUE)');
GO
پارامتر آخر یا flag، به صورت پیش فرض false است. به این معنا که ترتیب این دو کلمه در جستجو اهمیتی ندارند.

6) جستجوی بر روی بیش از یک فیلد
در قسمت قبل، FULLTEXT INDEX انتهای بحث را بر روی دو فیلد docexcerpt و doccontent تهیه کردیم. اگر نیاز باشد تا جستجوی انجام شده هر دو فیلد را شامل شود می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS((docexcerpt,doccontent), N'data');
در این حالت تنها کافی است دو فیلد را داخل یک پرانتز قرار داد.

یک نکته: اگر تعداد ستون‌های ایندکس شده زیاد است و نیاز داریم تا بر روی تمام آن‌ها FTS انجام شود، تنها کافی است پارامتر اول متد Contains را * وارد کنیم. * در اینجا به معنای تمام ستون‌هایی است که در حین تشکیل FULLTEXT INDEX ذکر شده‌اند.

7) جستجوهای صرفی یا inflectional
FTS بر اساس زبان انتخابی، در حین تشکیل ایندکس‌های خاص خودش، یک سری آنالیزهای دستوری را نیز بر روی واژه‌ها انجام می‌دهد. همچنین امکان تعریف زبان مورد استفاده در حین استفاده از متد Contains نیز وجود دارد.
 -- Inflectional forms

-- The next query does not return any rows
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'presentation');

-- The next query returns a row
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'FORMSOF(INFLECTIONAL, presentation)');
GO
در این مثال در کوئری اول به دنبال عین واژه‌ی وارد شده هستیم که با توجه به تنظیمات قسمت قبل و داده‌های موجود، خروجی را به همراه ندارد.
اکنون اگر کوئری دوم را که از FORMSOF جهت تعیین روش INFLECTIONAL استفاده کرده است، اجرا کنیم، به یک رکورد خواهیم رسید که در آن جمع واژه‌ی presentation وجود دارد.


8) جستجو برای یافتن متشابهات

برای نمونه اگر SQL Server 2012 بر روی سیستم شما نصب باشد، محل نصب واژه‌نامه‌های Synonyms یا واژه‌هایی همانند از لحاظ معنایی را در مسیر زیر می‌توانید مشاهده کنید:
 C:\...\MSSQL11.MSSQLSERVER\MSSQL\FTData
این‌ها یک سری فایل XML هستند با ساختار ذیل:
<XML ID="Microsoft Search Thesaurus">
    <thesaurus xmlns="x-schema:tsSchema.xml">
<diacritics_sensitive>0</diacritics_sensitive>
        <expansion>
            <sub>Internet Explorer</sub>
            <sub>IE</sub>
            <sub>IE5</sub>
        </expansion>
        <replacement>
            <pat>NT5</pat>
            <pat>W2K</pat>
            <sub>Windows 2000</sub>
        </replacement>
        <expansion>
            <sub>run</sub>
            <sub>jog</sub>
        </expansion>
        <expansion>
            <sub>need</sub>
            <sub>necessity</sub>
        </expansion>
    </thesaurus>
</XML>
در اینجا diacritics_sensitive به معنای حساسیت به لهجه است که به صورت پیش فرض برای تمام زبان‌ها خاموش است. سپس یک سری expansion و replacement را مشاهده می‌کنید.
فایل tsenu.xml به صورت پیش فرض برای زبان انگلیسی آمریکایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر محتویات آن‌را برای مثال با محتویات XML ایی فوق جایگزین کنید (در حین ذخیره باید دقت داشت که encoding فایل نیاز است Unicode باشد)، سپس باید SQL Server را از این تغییر نیز مطلع نمائیم:
 -- Load the US English file
EXEC sys.sp_fulltext_load_thesaurus_file 1033;
GO
 عدد 1033، عدد استاندارد زبان US EN است.
 البته اگر اینکار را انجام ندهیم، به صورت خودکار، اولین کوئری که از THESAURUS انگلیسی استفاده می‌کند، سبب بارگذاری آن خواهد شد.
 -- Synonyms

-- The next query does not return any rows
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'need');

-- The next query returns a row
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(docexcerpt, N'FORMSOF(THESAURUS, need)');
GO
در اولین مثال به دنبال عین واژه‌ی need در رکوردهای موجود هستیم که خروجی را بر نمی‌گرداند.
در ادامه اگر کوئری دوم را که از FORMSOF جهت تعیین روش THESAURUS استفاده کرده است، اجرا کنیم، به یک رکورد خواهیم رسید که در آن واژه‌ی necessity به کمک محتویات فایل tsenu.xml که پیشتر تهیه کردیم، بجای need وجود دارد.

9) جستجو بر روی خواص و متادیتای فایل‌ها
 -- Document properties
SELECT id, title, docexcerpt
FROM dbo.Documents
WHERE CONTAINS(PROPERTY(doccontent,N'Authors'), N'Test');
در اینجا نحوه‌ی جستجوی خواص فایل‌های docx ذخیره شده در قسمت قبل را مشاهده می‌کنید که شامل ذکر PROPERTY و ستون FTS مورد نظر است، به همراه نام خاصیت و عبارت جستجو.


کار با FREETEXT
 -- FREETEXT
SELECT *
FROM dbo.Documents
WHERE FREETEXT(docexcerpt, N'data presentation need');
FREETEXT عموما ردیف‌های بیشتری را نسبت به Contains بر می‌گرداند؛ چون جستجوی عمومی‌تری را انجام می‌دهد. در اینجا جستجو بر روی معنای عبارات انجام می‌شود و نه صرفا یافتن عباراتی دقیقا همانند عبارت در حال جستجو. در اینجا مباحث Synonyms و Inflectional ایی که پیشتر یاد شد، به صورت خودکار اعمال می‌شوند.
در کوئری فوق، کلیه رکوردهایی که با سه کلمه‌ی وارد شده (به صورت مجزا) به نحوی تطابق داشته باشند (تطابق کامل یا بر اساس تطابق‌های معنایی یا دستوری) باز گردانده خواهند شد. 
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 31 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
یک نکته‌ی تکمیلی: همیشه بهتر است در سمت کلاینت هم تاریخ انقضای JWT پیش از استفاده بررسی شود
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Security.Claims;
using System.Text.Json;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    public class JwtInfo
    {
        public IEnumerable<Claim> Claims { set; get; }

        public DateTime? ExpirationDateUtc { set; get; }

        public bool IsExpired { set; get; }

        public IEnumerable<string> Roles { set; get; }
    }

    /// <summary>
    /// From the Steve Sanderson’s Mission Control project:
    /// https://github.com/SteveSandersonMS/presentation-2019-06-NDCOslo/blob/master/demos/MissionControl/MissionControl.Client/Util/ServiceExtensions.cs
    /// </summary>
    public static class JwtParser
    {
        public static JwtInfo ParseClaimsFromJwt(string jwt)
        {
            var claims = new List<Claim>();
            var payload = jwt.Split('.')[1];

            var jsonBytes = getBase64WithoutPadding(payload);

            foreach (var keyValue in JsonSerializer.Deserialize<Dictionary<string, object>>(jsonBytes))
            {
                if (keyValue.Value is JsonElement element && element.ValueKind == JsonValueKind.Array)
                {
                    foreach (var itemValue in element.EnumerateArray())
                    {
                        claims.Add(new Claim(keyValue.Key, itemValue.ToString()));
                    }
                }
                else
                {
                    claims.Add(new Claim(keyValue.Key, keyValue.Value.ToString()));
                }
            }

            var roles = getRoles(claims);
            var expirationDateUtc = getDateUtc(claims, "exp");
            var isExpired = getIsExpired(expirationDateUtc);
            return new JwtInfo
            {
                Claims = claims,
                Roles = roles,
                ExpirationDateUtc = expirationDateUtc,
                IsExpired = isExpired
            };
        }

        private static IList<string> getRoles(IList<Claim> claims) =>
            claims.Where(c => c.Type == ClaimTypes.Role).Select(c => c.Value).ToList();

        private static byte[] getBase64WithoutPadding(string base64)
        {
            switch (base64.Length % 4)
            {
                case 2: base64 += "=="; break;
                case 3: base64 += "="; break;
            }
            return Convert.FromBase64String(base64);
        }

        private static bool getIsExpired(DateTime? expirationDateUtc) =>
            !expirationDateUtc.HasValue || !(expirationDateUtc.Value > DateTime.UtcNow);

        private static DateTime? getDateUtc(IList<Claim> claims, string type)
        {
            var exp = claims.SingleOrDefault(claim => claim.Type == type);
            if (exp == null)
            {
                return null;
            }

            var expValue = getTimeValue(exp.Value);
            if (expValue == null)
            {
                return null;
            }

            var dateTimeEpoch = new DateTime(1970, 1, 1, 0, 0, 0, 0, DateTimeKind.Utc);
            return dateTimeEpoch.AddSeconds(expValue.Value);
        }

        private static long? getTimeValue(string claimValue)
        {
            if (long.TryParse(claimValue, out long resultLong))
                return resultLong;

            if (float.TryParse(claimValue, out float resultFloat))
                return (long)resultFloat;

            if (double.TryParse(claimValue, out double resultDouble))
                return (long)resultDouble;

            return null;
        }
    }
}
نظرات مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
من 3تا جدول زیر رو در بانک ساختم :

و کلاسها به صورت زیر تعریف کردم:
 public class Tb1 
    {
        public Tb1()
        {
            ListTb2 = new List<Tb2>();
        }
        public int Id { get; set; }
        public string NameTb1 { get; set; }

        public virtual ICollection<Tb2> ListTb2 { get; set; }
    }
    public class Tb2 
    {
        public Tb2()
        {
            ListTb1 = new List<Tb1>();
        }
        public int Id { get; set; }
        public string NameTb2 { get; set; }

        public virtual ICollection<Tb1> ListTb1 { get; set; }
    }
و همینطور mapping :
    public class Tb1Map : EntityTypeConfiguration<Tb1>
    {
        public Tb1Map()
        {
            this.HasKey(x => x.Id);

            this.HasMany(x => x.ListTb2)
                .WithMany(xx => xx.ListTb1)
                .Map
                (
                    x =>
                        {
                            x.MapLeftKey("Tb1Id");
                            x.MapRightKey("Tb2Id");
                            x.ToTable("Tb1Tb2");
                        }
                );

        }
    }

    public class Tb2Map : EntityTypeConfiguration<Tb2>
    {
        public Tb2Map()
        {
            this.HasKey(x => x.Id);
        }
    }
موقعی که در برنامه به صورت زیر استفاده می‌کنم:
            var sv1 = new TableService<Tb1>(_uow);
            var sv2 = new TableService<Tb2>(_uow);

            var t1 = new Tb1 { NameTb1 = "T111" };
            sv1.Add(t1);
            //var res1= _uow.SaveChanges();
            
            var t2 = new Tb2 { NameTb2 = "T222" };
            sv2.Add(t2);
            //var res2 = _uow.SaveChanges();

            t1.ListTb2.Add(t2);
            var result = _uow.SaveChanges();
 هنگام SaveChanges این خطا رو می‌ده: 
An error occurred while saving entities that do not expose foreign key properties for their relationships. The EntityEntries property will return null because a single entity cannot be identified as the source of the exception. Handling of exceptions while saving can be made easier by exposing foreign key properties in your entity types. See the InnerException for details.
همراه با innerException زیر:
{"The INSERT statement conflicted with the FOREIGN KEY constraint \"FK_Tb1Tb2_Tb2\". The conflict occurred in database \"dbTest\", table \"dbo.Tb2\", column 'Id'.\r\nThe statement has been terminated."}
در واقع همینطور که مشخصه من می‌خوام اون جدول رابطه رو در codeFirst حذف کنم یجورایی و رابطه رو بین 2 جدول اصلی بیارم. کجای کارم اشتباهه؟ و راهکارش چیه؟
من با پروفایلر هم نگاه کردم همه چی تا آخر داره پیش می‌ره!
(آیا ForeignKey رو باید طور دیگه ای تعریف کنم؟) 
با تشکر
مطالب
Angular Interceptors
تا پیش از این به احتمال زیاد با Interceptor‌ها در IOC Container‌ها متفاوت آشنا شدید و برای AOP از آن‌ها استفاده کرده‌اید. در این جا نیز دقیقا همان مفهوم و هدف را دنبال خواهیم کرد؛ اضافه کردن و تزریق کدهای نوشته شده به منطق برنامه. کاربرد Interceptor‌ها در انگولار، زمانی است که قصد داشته باشیم یک سری تنظیمات عمومی  را برای درخواست‌های  http$ انجام دهیم. همچنین می‌توان انجام برخی مراحل مشترک، نظیر اعتبارسنجی یا مدیریت خطاها را نیز توسط Interceptor‌ها انجام دهیم.
سرویس http$ در Angular جهت ارتباط  و تبادل اطلاعات با دنیای Backend مورد استفاده قرار می‌گیرد. حالت هایی بنابر نیاز به وجود می‌آیند که بخواهیم ارسال اطلاعات به سرور و هم چنین پاسخ دریافتی را capture کنیم و قبل از این که داده‌ها در اختیار App قرار گیرد، آن را مورد بررسی قرار دهیم(برای مثال لاگ اطلاعات) یا حتی نوشتن یک HTTP error handling  جهت مدیریت خطاهای به وجود آمده حین ارتباط با سرور (برای مثال خطای 404).
حال با ذکر مثالی این موارد را بررسی می‌کنیم.  برای نوشتن یک Interceptor می‌توان با استفاده از سرویس factory این کار را به صورت زیر انجام داد.
module.factory('myInterceptor', ['$log', function($log) {
    $log.debug('data');

    var myInterceptor = {
        ....
        ....
        ....
    };

    return myInterceptor;
}]);
کد بالا یک Interceptor بسیار ساده است که وظیفه آن لاگ اطلاعات است. در انگولار چهار نوع Interceptor برای سرویس http$ داریم:
»request: قبل از هر فراخوانی سرویس‌های سمت سرور، ابتدا این Interceptor فراخوانی می‌شود و config سرویس http$ در اختیار آن قرار می‌گیرد. می‌توان این تنظیمات را با توجه به نیاز، تغییر داد و نمونه ساخته شده جدید را در اختیار سرویس http$ قرار دهیم.

»response: هر زمان که عملیات فراخوانی سرویس‌های سمت سرور به درستی انجام شود و همراه با آن پاسخی از سرور دریافت شود، این Interceptor قبل از فراخوانی تابع success سرویس http$، اجرا خواهد شد.

»requestError : از آنجا که سرویس http$ دارای مجموعه ای از Interceptor‌ها است و آن‌ها نیز یکی پس از دیگری حین انجام عملیات اجرا می‌شوند، اگر در Request Interceptor قبلی خطایی رخ دهد بلافاصله این Interceptor فراخوانی می‌شود.

»responseError: درست مانند حالت requestInterceptor است؛ فقط خطای مربوطه باید در تابع response باشد.

با توجه به توضیحات بالا کد قبلی را به صورت زیر تعمیم می‌دهیم.
module.factory('myInterceptor',['$q' , '$log', function($q , $log) {   
 $log.debug('data');  

 return {

request: function(config) {

return config || $q.when(config);
},

requestError: function(rejection) {

return $q.reject(rejection);
},

response: function(response) {

return response || $q.when(response);
},

responseError: function(rejection) {

return $q.reject(rejection);
}

}

}]);
برای رجیستر کردن Interceptor بالا به سرویس‌های http$ باید به صورت زیر عمل نمود.
angular.module('myApp')
.config(function($httpProvider) {
$httpProvider.interceptors.push('myInterceptor');
});
مطالب
آشنایی با Defensive programming

تصادف برای یک راننده حتی در صورت داشتن بیمه نامه‌ای معتبر، گران تمام خواهد شد (از لحاظ جانی/مادی/...). بنابراین صرف نظر از اینکه شرکت بیمه کننده چه میزان از خسارت راننده را جبران خواهد کرد، باید تا حد ممکن از تصادفات بر حذر بود (defensive driving).

در برنامه نویسی، استثناء‌ها (Exceptions) مانند تصادفات هستند و مدیریت استثناءها (exception handling)، همانند بیمه خودرو می‌باشند. هر چند مدیریت استثناء‌ها جهت بازگردان برنامه شما به ادامه مسیر مهم‌ هستند، اما جایگزین خوبی برای Defensive programming به شمار نمی‌روند. استثناء‌ها و مدیریت آن‌ها برای برنامه گران تمام می‌شوند (خصوصا از لحاظ میزان مصرف منابع سیستمی و سربارهای مربوطه). بنابراین در برنامه باید توجه خاصی را به این موضوع معطوف داشت که چه زمانی، چگونه و در کجا ممکن است استثنائی رخ دهد و علاج واقعه را پیش از وقوع آن نمود.

اصل اول Defensive programming : همیشه ورودی دریافتی را تعیین اعتبار کنید
به مثال زیر دقت بفرمائید:

public void LogEntry(string msg)
{
string path = GetPathToLog();
using (StreamWriter writer = File.AppendText(path))
{
writer.WriteLine(DateTime.Now.ToString(CultureInfo.InstalledUICulture));
writer.WriteLine("Entry: {0}", msg);
writer.WriteLine("--------------------");
}
}

قرار هست رخ‌دادهای برنامه را توسط این متد، لاگ کنیم. اکنون لحظه‌ای دقت نمائید که این تابع در چه مواقعی ممکن است دچار مشکل شود:
path می‌تواند یک رشته خالی باشد.
path می‌تواند نال باشد.
path می‌تواند حاوی کاراکترهای غیرمجازی باشد.
path می‌تواند فرمت نادرستی داشته باشد.
path می‌تواند به محلی ناصحیح اشاره نماید.
path می‌تواند اصلا وجود نداشته باشد.
فایل مورد نظر ممکن است readonly باشد.
برنامه ممکن است دسترسی لازم را برای نوشتن در مسیر ذکر شده، نداشته باشد.
فایل مورد نظر ممکن است توسط پروسه‌ای دیگر قفل شده باشد.
ممکن است در لحظه نوشتن یا خواندن بر روی فایل، هارد دیسک دچار مشکل گردد.
و ...

رخ دادن هر کدام از موارد ذکر شد منجر به بروز یک استثناء خواهد شد.

چگونه این وضعیت را بهبود بخشیم؟
فرض کنید متد GetPathToLog قرار است مسیر ذخیره سازی لاگ‌ها را از کاربر در یک برنامه ASP.Net دریافت کند. برای این منظور باید حداقل دو مورد را منظور کرد.

<asp:TextBox ID="txtPath" runat="server" MaxLength="248" />

<asp:RequiredFieldValidator ID="reqval_txtPath" runat="server" ControlToValidate="txtPath" ErrorMessage="Path is required." />

<asp:RegularExpressionValidator ID="regex_txtPath" runat="server" ControlToValidate="txtPath" ErrorMessage="Path is invalid." ValidationExpression='^([a-zA-Z]\:)(\\{1}|((\\{1})[^\\]([^/:*?<>”|]*(?<![ ])))+)$' />

برای تکست باکس ارائه شده، ابتدا یک RequiredFieldValidator در نظر گرفته شده تا مطمئن شویم که کاربر حتما مقداری را وارد خواهد کرد. اما این کافی نیست. سپس با استفاده از عبارات باقاعده و RegularExpressionValidator بررسی خواهیم کرد که آیا فرمت ورودی صحیح است یا خیر.

تا اینجا 4 مورد اول مشکلاتی که ممکن است رخ دهند (موارد ذکر شده فوق)، کنترل می‌شوند بدون اینکه احتمال رخ دادن این استثناءها در برنامه وجود داشته باشد. Defensive programming به این معنا است که طراحی برنامه باید به گونه‌ای باشد که در اثر استفاده‌ی غیر قابل پیش بینی از آن، در عملکرد برنامه اختلالی رخ ندهد.