مطالب
کوئری های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL
در قسمت قبل یادگرفتیم که چگونه GraphQL را با ASP.NET Core یکپارچه کنیم و اولین GraphQL query را ایجاد و داده‌ها را از سرور بازیابی کردیم. البته ما به این query ‌های ساده بسنده نخواهیم کرد. در این قسمت می‌خواهیم یاد بگیریم که چگونه query ‌های پیشرفته‌ی GraphQL را بنویسیم و در زمان انجام این کار، نمایش دهیم که چگونه خطا‌ها را  مدیریت کنیم و علاوه بر این با queries, aliases, arguments, fragments نیز کار خواهیم کرد.

Creating Complex Types for GraphQL Queries 
اگر نگاهی به owners و query (در پایان قسمت قبل)  بیندازیم، متوجه خواهیم شد که یک لیست از خصوصیات مدل Owner که در OwnerType معرفی شده‌اند، نسبت به کوئری برگشت داده می‌شود. OwnerType شامل فیلد‌های Id , Name  و Address می‌باشد. یک Owner می‌تواند چندین account مرتبط با خود را داشته باشد. هدف این است که در owners ،query لیست account ‌های مربوط به هر owner را بازگشت دهیم. 
قبل از اضافه کردن فیلد Accounts در کلاس OwnerType نیاز است کلاس AccountType را ایجاد کنیم. در ادامه یک کلاس را به نام AccountType در پوشه GraphQLTypes ایجاد می‌کنیم. 
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the account object.");
        Field(x => x.Description).Description("Description property from the account object.");
        Field(x => x.OwnerId, type: typeof(IdGraphType)).Description("OwnerId property from the account object.");
    }
}

 همانطور که مشخص است، خصوصیت Type را از کلاس Account، معرفی نکرده‌ایم (در ادامه اینکار را انجام خواهیم داد). در ادامه، واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
public interface IAccountRepository
{
    IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId);
}

public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
       _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId) => _context.Accounts
        .Where(a => a.OwnerId.Equals(ownerId))
        .ToList();
}

اکنون می‌توان لیست account‌ها را به نتیجه owners ، query اضافه کنیم. پس کلاس OwnerType را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository)
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context => repository.GetAllAccountsPerOwner(context.Source.Id)
        );
    }
}

چیز خاصی در اینجا وجود ندارد که ما تا کنون ندیده باشیم. به همان روش که یک فیلد را در کلاس AppQuery  ایجاد کردیم، یک فیلد را با نام  accounts در کلاس OwnerType ایجاد می‌کنیم. همچنین متد GetAllAccountsPerOwner نیاز به پارامتر id را دارد و این پارامتر را از طریق context.Source.Id فراهم می‌کنیم. زیرا context شامل خصوصیت Source است که در این حالت مشخص نوع Owner می‌باشد.

اکنون پروژه را اجرا کنید و به آدرس زیر بروید:
https://localhost:5001/ui/playground
سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید که نتیجه آن علاوه بر owner‌ها، لیست account ‌های مربوط به هر owner هم می‌باشد:  
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      ownerId
    }
  }
}

Adding Enumerations in GraphQL Queries 
در کلاس AccountType  فیلد Type را اضافه نکرده‌ایم و این کار را عمدا انجام داده‌ایم. اکنون زمان انجام این کار می‌باشد. برای اضافه کردن گونه شمارشی به کلاس AccountType نیاز است تا در ابتدا یک کلاس تعریف شود که نسبت به type ‌های معمول در GraphQL متفاوت است. یک کلاس را به نام AccountTypeEnumType  در پوشه GraphQLTypes  ایجاد کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:  
public class AccountTypeEnumType : EnumerationGraphType<TypeOfAccount>
{
    public AccountTypeEnumType()
    {
        Name = "Type";
        Description = "Enumeration for the account type object.";
    }
}

کلاس AccountTypeEnumType باید از نوع جنریک کلاس EnumerationGraphType ارث بری کند و پارامتر جنریک آن، یک گونه شمارشی را دریافت می‌کند (که در قسمت قبل آن را ایجاد کردیم؛ TypeOfAccount).  همچنین مقدار خصوصیت Name نیز باید همان نام خصوصیت گونه شمارشی در کلاس Account باشد (نام آن در کلاس Account مساوی Type می‌باشد). سپس گونه شمارشی را در کلاس AccountType به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        ...
        Field<AccountTypeEnumType>("Type", "Enumeration for the account type object.");
    }
}

اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید:
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
}
که نتیجه آن اضافه شدن type  به هر account می‌باشد:


Implementing a Cache in the GraphQL Queries with Data Loader  
دیدم که query، نتیجه دلخواهی را برای ما بازگشت می‌دهد؛ اما این query هنوز به اندازه کافی بهینه نشده‌است. مشکل چیست؟
query  ایجاد شده به حالتی کار می‌کند که در ابتدا همه owner ‌ها را بازیابی می‌کند. سپس به ازای هر owner، یک Sql Query  را به سمت بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند تا Account ‌های مربوط به آن Owner را بازگشت دهد که می‌توان log  آن را در Terminal مربوط به VS Code مشاهده کرد.
 


البته زمانیکه چند موجودیت owner را داشته باشیم، این مورد یک مشکل نمی‌باشد؛ ولی وقتی تعداد موجودیت‌ها زیاد باشد چطور؟
 owners ، query را می‌توان با استفاده از DataLoader که توسط GraphQL فراهم شده‌است، بهینه سازی کرد. جهت انجام اینکار در ابتدا واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IAccountRepository
{
    ...
    Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds);
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    ...
    public async Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds)
    {
        var accounts = await _context.Accounts.Where(a => ownerIds.Contains(a.OwnerId)).ToListAsync();
        return accounts.ToLookup(x => x.OwnerId);
    }
}

 نیاز است که یک متد داشته باشیم که <<Task<ILookup<TKey, T  را برگشت می‌دهد؛ زیرا DataLoader نیازمند یک متد با نوع برگشتی که در امضایش عنوان شده است می‌باشد .
در ادامه کلاس OwnerType را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository, IDataLoaderContextAccessor dataLoader)
    {
       ...
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context =>
            {
                var loader = dataLoader.Context.GetOrAddCollectionBatchLoader<Guid, Account>("GetAccountsByOwnerIds", repository.GetAccountsByOwnerIds);
                return loader.LoadAsync(context.Source.Id);
            });
    }
}

در کلاس OwnerType، واسط IDataLoaderContextAccessor را در سازنده کلاس تزریق می‌کنیم و سپس متد Context.GetOrAddCollectionBatchLoader را فراخوانی می‌کنیم که در پارامتر اول آن، یک کلید و در پارامتر دوم آن، متد GetAccountsByOwnerIds را از IAccountRepository معرفی می‌کنیم.
سپس باید DataLoader را در متد ConfigureServices موجود در کلاس Startup ثبت کنیم. در ادامه services.AddGraphQL را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped)
        .AddDataLoader(); 
اکنون پروژه را با دستور زیر اجرا کنید و سپس query قبلی را در UI.Playground اجرا کنید.
 اگر log  موجود در Terminal مربوط به  VS Code را مشاهده کنید، متوجه خواهید شد که در این حالت یک query برای تمام owner ‌ها و یک query برای تمام account ‌ها داریم.


Using Arguments in Queries and Handling Errors 
تا کنون ما  یک query را اجرا می‌کردیم که نتیجه آن بازیابی تمام owner ‌ها به همراه تمام account ‌های مربوط به هر owner بود. اکنون می‌خواهیم  براساس id، یک owner  مشخص را بازیابی کنیم. برای انجام این کار نیاز است که یک آرگومان را در query شامل کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس OwnerRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id);
}

public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id) => _context.Owners.SingleOrDefault(o => o.Id.Equals(id));
}
سپس کلاس AppQuery  را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        ...

        Field<OwnerType>(
            "owner",
            arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
            resolve: context =>
            {
                var id = context.GetArgument<Guid>("ownerId");
                return repository.GetById(id);
            }
        );
    }
}
در اینجا یک فیلد را ایجاد کرده‌ایم که مقدار برگشتی آن یک OwnerType می‌باشد. نام query را owner تعیین می‌کنیم و از بخش arguments، برای ایجاد کردن آرگومان‌های این query استفاده می‌کنیم. آرگومان این query نمی‌تواند NULL باشد و باید از نوع IdGraphType و با نام ownerId باشد و در نهایت بخش resolve است که کاملا گویا می‌باشد. 
اگر پارامتر id، از نوع Guid نباشد، بهتر است که یک پیام را به سمت کلاینت برگشت دهیم. جهت انجام این کار یک اصلاح کوچک در بخش resolve انجام میدهیم:  
Field<OwnerType>(
    "owner",
    arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
    resolve: context =>
    {
        Guid id;
        if (!Guid.TryParse(context.GetArgument<string>("ownerId"), out id))
        {
            context.Errors.Add(new ExecutionError("Wrong value for guid"));
            return null;
        }
 
         return repository.GetById(id);
     }
);

 اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس یک query جدید را در  UI.Playground به صورت زیر ارسال  کنید: 
{
  owner(ownerId:"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
که نتیجه آن بازیابی یک owner  با ( Id=6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83 ) می‌باشد.

نکته: 
در صورتیکه قصد داشته باشیم علاوه بر id، یک name را هم ارسال کنیم، در بخش resolve به صورت زیر آن را دریافت می‌کنیم: 
 string name = context.GetArgument<string>("name");
و در زمان ارسال query:
{
  owner(ownerId:"53270061-3ba1-4aa6-b937-1f6bc57d04d2", name:"ANDY") {
   ...
  }
}


Aliases, Fragments, Named Queries, Variables, Directives 
می توانیم برای query ‌های ارسال شده از سمت کلاینت با معرفی aliases، یک سری تغییرات را داشته باشیم. وقتی‌که می‌خواهیم نام نتیجه دریافتی یا هر فیلدی را در نتیجه دریافتی تغییر دهیم، بسیار کاربردی می‌باشند. اگر یک query داشته باشیم که یک آرگومان را دارد و بخواهیم دو تا از این query داشته باشیم، برای ایجاد تفاوت بین query ‌ها می‌توان از aliases  استفاده کرد. 
جهت استفاده باید نام مورد نظر را در ابتدای query یا فیلد قرار دهیم:
{
  first:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  },
  second:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  }
}
اینبار در خروجی بجای ownerId ، id و بجای ownerName ، name و ... را مشاهده خواهید کرد.


همانطور که از مثال بالا مشخص است، دو query با فیلد‌های یکسانی را داریم. اگر بجای 2  query یکسان (مانند مثال بالا) ولی با آرگومان‌های متفاوت، اینبار 10 query یکسان با آرگومان‌های متفاوتی را داشته باشیم، در این حالت خواندن query ‌ها مقداری سخت می‌باشد. در این صورت می‌توان این مشکل را با استفاده از fragment‌ها برطرف کرد. Fragment‌‌ها این اجازه را به ما می‌دهند تا فیلد‌ها را با استفاده از کاما ( ، ) از یکدیگر جدا و تبدیل به یک بخش مجزا کنیم و سپس استفاده مجدد از آن بخش را در تمام query ‌ها داشته باشیم. Syntax آن به حالت زیر می‌باشد: 
fragment SampleName on Type{
  ...
}
تعریف یک fragment به نام ownerFields  و استفاده از آن : 
{
  first:owners{
    ...ownerFields
  },
  second:owners{
    ...ownerFields
  },
  ...
}


fragment ownerFields on OwnerType{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
}

برای ایجاد کردن یک named query، مجبور هستیم از کلمه کلیدی query در آغاز کل query استفاده کنیم؛ به همراه نام query، که بعد از کلمه کلیدی query قرار میگیرد. اگر نیاز داشته باشیم می‌توان آرگومان‌ها را به query ارسال کرد.
نکته مهمی که در رابطه با named query ‌ها وجود دارد این است که اگر یک query آرگومان داشته باشد نیاز است از پنجره QUERY VARIABLES برای تخصیص مقدار به آن آرگومان استفاده کنیم. 
query OwnerQuery($ownerId:ID!)
{
  owner(ownerId:$ownerId){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type
    }
  }
}
و سپس در قسمت QUERY VARIABLES 
{
  "ownerId":"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"
}
اکنون اجرا کنید و خروجی را مشاهده کنید .

در نهایت می‌توان بعضی فیلد‌ها را از نتیجه دریافتی با استفاده از directive‌ها در query حذف یا اضافه کرد. دو directive وجود دارد که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد (include  و skip). 


در قسمت بعد در رابطه با GraphQL Mutations صحبت خواهیم کرد.  
کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .  ASPCoreGraphQL_2.zip  
مطالب
شروع کار با GraphQL در ASP.NET Core
در این مقاله هدف این است که GraphQL را در ASP.NET Core راه اندازی کنیم. از یک کتابخانه ثالث برای آسان‌تر کردن یکپارچگی استفاده می‌کنیم و همچنین با جزئیات، توضیح خواهیم داد که چگونه می‌توان از element‌های مربوط به GraphQL مثل (Type ،Query و Schema) برای کامل کردن فرآیند یکپارچگی در ASP.NET Core استفاده کنیم.

GraphQL  و تفاوت‌های آن با REST
GraphQl یک query language می‌باشد که query‌ها را با استفاده از type system‌‌‌هایی که ما برای داده‌ها تعریف می‌کنیم، اجرا می‌کند. GraphQL  به هیچ زبان یا پایگاه داده مشخصی گره نخورده است. 

  •  GraphQL نیازمند رفت و برگشت‌های کمتری به server، به منظور بازیابی داده‌ها برای template یا view است. همراه با REST ما مجبور هستیم که چندیدن endpoint مثلا  (... api/students, api/courses, api/instructors ) را برای گرفتن همه داده‌های که برای template یا view نیاز داریم ملاقات کنیم؛ ولی این شرایط در GraphQL برقرار نیست. با GraphQL ما تنها یک query را ایجاد می‌کنیم که چندین تابع (resolver) را در سمت سرور فراخوانی می‌کند و همه داده‌ها را از منابع مختلفی، در یک درخواست برگشت می‌دهد. 

  • همراه با REST، همانطور که Application ما رشد می‌کند، تعداد endpoint‌ها هم زیاد می‌شوند که این نیازمند زمان بیشتری برای نگهداری می‌باشد. اما با GraphQL ما تنها یک endpoint  داریم؛ همین! 
  • با استفاده از GraphQL، ما هرگز به مشکل گرفتن داده‌هایی کم یا زیاد از منبع روبرو نخواهیم شد. به این خاطر است که ما query‌ها را با فیلد‌هایی که چیز‌هایی را که نیاز داریم، نشان می‌دهند، تعریف می‌کنیم. در این صورت ما همیشه چیز‌هایی را که درخواست داده‌ایم، دریافت می‌کنیم.

بنابراین اگر یک query شبیه زیر را ارسال کنیم :
query OwnersQuery {
  owners {
    name
    account {
      type
    }
  } 
}
صد درصد مطمئن هستیم که خروجی زیر برگشت داده می‌شود:
{
  "data": {
    "owners": [
     {
      "name": "John Doe",
      "accounts": [
        {
          "type": "Cash"
        },
        {
          "type": "Savings"
        }
      ]
     }
    ]
  }
}

همراه با REST  این شرایط برقرار نمی‌باشد. بعضی از مواقع ما چیزی بیشتر یا کمتر از آنچه که نیاز داریم دریافت می‌کنیم؛ که این بستگی به اینکه چگونه action‌ها در یک endpoint مشخص، پیاده سازی شده‌اند، دارد.  

شروع کار 
یک پروژه جدید را با استفاده از دستور زیر ایجاد می‌کنیم: 
dotnet new api -n ASPCoreGraphQL
سپس ساختار زیر را ایجاد می‌کنیم :


پوشه Contracts شامل واسط‌های مورد نیاز برای repository logic می‌باشد:

namespace ASPCoreGraphQL.Contracts
{
    public interface IOwnerRepository
    {
    }
}
namespace ASPCoreGraphQL.Contracts
{
    public interface IAccountRepository
    {
    }
}


در پوشه Models، کلاس‌های مدل را نگه داری می‌کنیم؛ به همراه یک کلاس context و کلاس‌های configuration:
public class Owner
{
    [Key]
    public Guid Id { get; set; }
    [Required(ErrorMessage = "Name is required")]
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
 
    public ICollection<Account> Accounts { get; set; }
}

public class Account
{
    [Key]
    public Guid Id { get; set; }
    [Required(ErrorMessage = "Type is required")]
    public TypeOfAccount Type { get; set; }
    public string Description { get; set; }
 
    [ForeignKey("OwnerId")]
    public Guid OwnerId { get; set; }
    public Owner Owner { get; set; }
}

public enum TypeOfAccount
{
    Cash,
    Savings,
    Expense,
    Income
}
    public class ApplicationContext : DbContext
    {
        public ApplicationContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {

        }

        public DbSet<Owner> Owners { get; set; }
        public DbSet<Account> Accounts { get; set; }
    }

در پوشه Repository، کلاس‌های مرتبط با منطق بازیابی داده‌ها را داریم:
public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public OwnerRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
}
repository logic، یک راه اندازی ابتدایی بدون هیچ لایه اضافه‌تری است.

کلاس context و کلاس‌های repository، در فایل Startup.cs ثبت می‌شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationContext>(opt =>
         opt.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"))); 
 
    services.AddScoped<IOwnerRepository, OwnerRepository>();
    services.AddScoped<IAccountRepository, AccountRepository>();
 
    services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2)
        .AddJsonOptions(options => options.SerializerSettings.ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore);
}


Integration of GraphQL in ASP.NET Core 
برای کار کردن با GraphQL در ابتدا نیاز است که کتابخانه GraphQL را نصب کنیم. به همین منظور در ترمینال مربوط به VS Code، دستور زیر را وارد می‌کنیم: 
dotnet add package GraphQL
و همچنین کتابخانه‌ی زیر که به ما کمک می‌کند تا GraphQL.NET را به عنوان یک وابستگی دریافت کنیم:
dotnet add package GraphQL.Server.Transports.AspNetCore
و در نهایت نصب کتابخانه زیر که کمک می‌کند query‌های GraphQL را به سرور ارسال کنیم:
dotnet add package GraphQL.Server.Ui.Playground

(Creating GraphQL Specific Objects (Type, Query, Schema

کار را با ایجاد کردن یک پوشه جدید به نام GraphQL و سپس در آن ایجاد یک پوشه دیگر به نام GraphQLSchema، شروع می‌کنیم. در پوشه GraphQLSchema، یک کلاس را به نام AppSchema، ایجاد می‌کنیم.
کلاس AppSchema باید از کلاس Schema ارث بری کند تا در فضای نام GraphQL.Types قرار گیرد. در سازنده این کلاس، IDependencyResolver را تزریق می‌کنیم که قرار است به ما کمک کند تا اشیاء Query ،Mutation یا Subscription را resolve کنیم:
public class AppSchema : Schema
{
    public AppSchema(IDependencyResolver resolver)
        :base(resolver)
    {
 
    }
}
چیزی که مهم است بدانیم این است که خصوصیات schema، مثل Query ،Mutation و Subscription، واسط IObjectGraphType را پیاده سازی می‌کنند تا اشیائی را که قرار است resolve کنیم، همین type را پیاده سازی کرده باشند. در ضمن GraphQL API نمی‌تواند مدل را به عنوان نتیجه به صورت مستقیم بازگشت دهد.
فعلا این کلاس را در همین حالت می‌گذاریم و سپس یک پوشه را به نام GraphQLTypes در پوشه GraphQL ایجاد می‌کنیم. در پوشه GraphQLTypes یک کلاس را به نام OwnerType ایجاد می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
    }
}
از کلاس OwnerType به عنوان یک جایگزین برای مدل Owner درون یک GraphQL API استفاده می‌کنیم. این کلاس از نوع جنریک ObjectGraphType ارث بری می‌کند. با متد Field، فیلد‌هایی را که بیانگر خصوصیات مدل Owner می‌باشند، مشخص می‌کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس  OwnerRepository را به حالت زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    IEnumerable<Owner> GetAll();
}


public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public OwnerRepository(ApplicationContext context)
    {
        _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Owner> GetAll() => _context.Owners.ToList();
}

در ادامه یک پوشه دیگر را به نام GraphQLQueries در پوشه‌ی GraphQL ایجاد و سپس در آن یک کلاس را به نام AppQuery ایجاد و آن را به حالت زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        Field<ListGraphType<OwnerType>>(
           "owners",
           resolve: context => repository.GetAll()
       );
    }
}

توضیحات AppQuery
همانطور که می‌بینیم این کلاس از ObjectGraphType ارث بری می‌کند. در سازنده کلاس، IOwnerRepository را تزریق می‌کنیم و یک فیلد را به منظور برگشت دادن نتیجه برای یک Query مشخص، ایجاد می‌کنیم. در این کلاس، از نوع جنریک متد Field، استفاده کرده‌ایم که تعدادی type را به عنوان یک پارامتر جنریک پذیرش می‌کند که این بیانگر GraphQL.NET برای type ‌های معمول در NET. می‌باشد. علاوه بر ListGraphType،  نوع‌هایی مثل IntGraphType  و StringGraphType و ... وجود دارند (لیست کامل).
پارامتر owners نام فیلد می‌باشد (query مربوط به کلاینت باید با این نام مطابقت داشته باشد) و پارامتر دوم نتیجه می‌باشد.
بعد از انجام این مقدمات، اکنون کلاس AppSchema  را باز می‌کنیم و به حالت زیر آن را ویرایش می‌کنیم:
public class AppSchema : Schema
{
    public AppSchema(IDependencyResolver resolver)
        :base(resolver)
    {
        Query = resolver.Resolve<AppQuery>();
    }
}

Libraries and Schema Registration 
 در کلاس Startup نیاز است کتابخانه‌های نصب شده و هم چنین  کلاس schema ایجاد شده را ثبت کنیم. این کار را با ویرایش کردن متد ConfigureServices  و Configure  انجام میدهیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    ...
 
    services.AddScoped<IDependencyResolver>(s => new FuncDependencyResolver(s.GetRequiredService));
    services.AddScoped<AppSchema>();
 
    services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped);

   ...
}
در متد ConfigureServices، در ابتدا DependencyResolver و سپس کلاس schema را ثبت می‌کنیم. علاوه بر آن، GraphQL را با متد AddGraphQL ثبت می‌کنیم. سپس همه تایپ‌های GraphQL را با متد AddGraphTypes ثبت می‌کنیم. بدون این متد (AddGraphTypes)، ما مجبور بودیم که همه type ‌ها و query ‌ها را به صورت دستی در APIامان ثبت کنیم.
در نهایت در متد schema  Configure را به خط لوله درخواست‌ها (request’s pipeline) اضافه می‌کنیم و هم چنین ابزار Playground UI:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   ...
    app.UseGraphQL<AppSchema>();
    app.UseGraphQLPlayground(options: new GraphQLPlaygroundOptions());
    app.UseMvc();
}

برای آزمایش GraphQL API امان، از ابزار GraphQL.UI.Playground استفاده می‌کنیم. در ابتدا پروژه را با دستور زیر اجرا می‌کنیم:
dotnet run
و سپس در مرورگر به این آدرس می‌رویم: 
https://localhost:5001/ui/playground
اکنون یک query را با نام owners ارسال می‌کنیم (این نام باید با نام query که در AppQuery در نظر گرفتیم، مطابقت داشته باشد). سپس نتیجه لازم را دریافت می‌کنیم. همانطور که مشاهده می‌کنیم، همه چیز بر اساس انتظاری که می‌رفت کار می‌کند. 



در قسمت بعد درابطه با  کوئری‌های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL  صحبت خواهیم کرد. 

کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .ASPCoreGraphQL.zip
مطالب
کامپوننت‌های متداول طرحبندی صفحات در بوت استرپ 4
بوت استرپ، به همراه کامپوننت‌هایی برای پیاده سازی اعمال متداول طرحبندی صفحات است؛ مانند jumbotron ،media ،table و card.


کامپوننت jumbotron

از Jumbotron برای نمایش متنی مشخص در بالای یک صفحه، استفاده می‌شود. دو روش استفاده‌ی از آن در بوت استرپ 4 وجود دارند:
- داخل container:
    <div class="container">
        <header class="jumbotron mt-4">
            <div class="display-2 mb-4">Our Mission</div>
            <p class="lead">Wisdom Pet Medicine strives to blend the best in
                traditional and alternative medicine in the diagnosis and
                treatment of companion animals including dogs, cats, birds,
                reptiles, rodents, and fish. We apply the wisdom garnered in
                the centuries old tradition of veterinary medicine, to find the
                safest treatments and cures.</p>
        </header>
با این خروجی:


در اینجا با اعمال کلاس jumbotron، متن header، داخل یک قاب با گوشه‌های گرد قرار می‌گیرد و مشخص‌تر نمایش داده خواهد شد. همچنین با mt-4، فاصله‌ای را بین آن و بالای صفحه ایجاد کرده‌ایم.

- خارج از container:
    <header class="jumbotron jumbotron-fluid">
        <div class="container">
            <div class="display-2 mb-4">Our Mission</div>
            <p class="lead">Wisdom Pet Medicine strives to blend the best in
                traditional and alternative medicine in the diagnosis and
                treatment of companion animals including dogs, cats, birds,
                reptiles, rodents, and fish. We apply the wisdom garnered in
                the centuries old tradition of veterinary medicine, to find the
                safest treatments and cures.</p>
        </div>
    </header>
با این خروجی:


اگر می‌خواهیم این قاب، تمام عرض صفحه را پر کند و همچمنین لبه‌های گرد آن نیز حذف شوند، می‌توان از کلاس jumbotron-fluid استفاده کرد و آن‌را خارج از container قرار داد. سپس برای اینکه متن داخل آن با container زیر آن تراز شود، می‌توان یک container را در اینجا داخل jumbotron تعریف کرد.


کنترل ظاهر جداول، در بوت استرپ 4

بوت استرپ 4 به همراه تعدادی کلاس ویژه است که برای بهبود ظاهر المان استاندارد جدول، ارائه شده‌اند. آن‌ها را در طی مثال‌هایی بررسی خواهیم کرد.


برای رسیدن به چنین تصویری، تغییرات زیر را بر روی یک جدول استاندارد HTML اعمال کرده‌ایم:
<table class="table table-striped table-hover table-bordered table-responsive">
  <thead class="thead-light">
- کلاس table، کلاس پایه اعمال شیوه‌نامه‌های بوت استرپ 4 به المان جدول است که سبب خواهد شد آیتم‌های آن با فاصله‌ی بهتری نسبت به یکدیگر ظاهر شوند. با استفاده از کلاس table-dark می‌توان یک قالب مشکی را به جدول اعمال کرد.
- کلاس table-striped سبب می‌شود تا ردیف‌ها، یک در میان با رنگی متمایز نمایش داده شوند.
- با افزودن table-hover، رنگ ردیف‌های جدول با عبور اشاره‌گر ماوس از روی آن‌ها تغییر می‌کند.
- کلاس table-bordered کار نمایش قاب جدول را انجام می‌دهد.
- کلاس table-responsive سبب می‌شود تا در اندازه‌های کوچک صفحه، یک اسکرول بار افقی برای نمایش آیتم‌های جدول ظاهر شود و یا می‌توان از کلاس table-sm نیز استفاده کرد تا padding تعریف شده‌ی در جدول، کاهش یابند. این کلاس، قابلیت پذیرش break-pointها را نیز دارد؛ مانند table-responsive-md.
- کلاس‌های thead-light و یا thead-dark که بر روی تگ thead قرار می‌گیرند، رنگ پس زمینه‌ی هدر جدول را مشخص می‌کنند.
- برای تغییر رنگ پس زمینه و متن یک ردیف می‌توان از کلاس‌های bg-color و text-color استفاده کرد:
<tr class="bg-danger text-light">
- برای تغییر رنگ سلول‌های جدول از کلاس‌های table-color استفاده می‌کنیم:
<td class="table-success">$100.00 </td>
فرمول‌های رنگ‌های قابل اعمال به ردیف‌ها، سلول‌ها و متون جداول بوت استرپ 4 را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:



کامپوننت جدید card در بوت استرپ 4

پنل‌های بوت استرپ 3 حذف و بجای آن کامپوننت جدیدی به نام card در نگارش 4 آن ارائه شده‌است که با افزودن کلاس آن به یک div، بلافاصله قابی با گوشه‌های گرد به آن اضافه می‌شود.


        <section class="card mb-5" id="drwinthrop">
            <div class="card-body">
                <img class="card-img img-fluid" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="Doctor Winthrop Photo">
                <h2 class="card-title">Dr. Stanley Winthrop</h2>
                <h5 class="card-subtitle">Behaviorist</h5>
                <p class="card-text">Dr. Winthrop is the guardian of Missy, a
                    three-year old Llaso mix, who he adopted at the shelter.
                    Dr. Winthrop is passionate about spay and neuter and pet
                    adoption, and works tireless hours outside the clinic,
                    performing free spay and neuter surgeries for the shelter.</p>
                <a class="card-link" href="#">About Me</a>
                <a class="card-link" href="#">My Pets</a>
                <a class="card-link" href="#">Client Slideshow</a>
            </div>
        </section>
- برای اینکه عناصر داخل card با فاصله‌ی مناسبی از لبه‌های آن قرار گیرند و همچنین شیوه‌نامه‌های قسمت‌های مختلف آن به درستی اعمال شوند، نیاز است محتوای section ای که با کلاس card مشخص شده (تعیین container)، داخل یک div با کلاس card-body قرار گیرد. در اینجا امکان تعریف card-header و card-footer نیز وجود دارد.
- سپس یک card می‌تواند دارای تصویری واکنشگرا باشد که عرض card را پوشش می‌دهد. این تصویر با کلاس card-img مشخص می‌شود.
در اینجا امکان تعریف card-img-top و card-img-bottom نیز وجود دارند. این موارد تصویر card را در بالا و یا پایین آن، بدون padding، نمایش می‌دهند. اگر می‌خواهید متنی را بر روی این تصویر نمایش دهید، از کلاس card-img-overlay استفاده کنید. در این حالت‌ها باید تصویر را خارج از card-body قرار دهید.
- عنوان و زیرعنوان یک card، توسط کلاس‌های card-title و card-subtitle تعیین می‌شوند.
- متن داخل آن‌را با کلاس card-text مشخص می‌کنیم.
- لینک‌های ذیل آن نیز توسط کلاس card-link در طی یک ردیف نمایش داده می‌شوند.

امکان تعیین رنگ پس زمینه، حاشیه و متن یک card نیز وجود دارند:
<section class="card mb-5 bg-primary text-light border-warning" id="drchase">
با این خروجی:


و فرمول کلی رنگ‌های آن نیز به صورت زیر می‌باشد:


می‌توان برای یک card، هدر و فوتر نیز تعریف کرد:
        <section class="card mb-5" id="drsanders">
            <div class="card-header">
                <h2 class="card-title">Dr. Kenneth Sanders</h2>
                <h5 class="card-subtitle">Nutritionist</h5>
            </div>
            <div class="card-body">
                <img class="card-img img-fluid" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="Doctor Sanders Photo">
                <p class="card-text">Leroy walked into Dr. Sanders front door
                    when she was moving into a new house. After searching for
                    weeks for Leroy's guardians, she decided to make Leroy a
                    part of her pet family, and now has three cats.</p>
            </div>
            <div class="card-footer">
                <a class="card-link" href="#">About Me</a>
                <a class="card-link" href="#">My Pets</a>
                <a class="card-link" href="#">Client Slideshow</a>
            </div>
        </section>
در اینجا همان card قبلی را مشاهده می‌کنید که عناوین آن به card-header و لینک‌های ذیل آن به card-footer منتقل شده‌اند:


برای تعریف یک list-group در داخل یک card، به صورت زیر عمل می‌کنیم:
        <section class="card mb-5" id="drwong">
            <div class="card-body">
                <img class="card-img img-fluid" src="images/testimonial-mcphersons.jpg"
                    alt="Doctor Wong Photo">
                <h2 class="card-title">Dr. Olivia Wong</h2>
                <h5 class="card-subtitle">Preventive Care</h5>
                <p class="card-text">Dr. Wong is a cancer survivor who was
                    fortunate enough to get to spend time with a therapy dog
                    during her recovery. She became passionate about therapy
                    animals, and has started her own foundation to train and
                    provide education to patients in recovery. Now she gets her
                    own dose of daily therapy from her husky, Lilla.</p>
            </div>
            <div class="list-group list-group-flush">
                <a class="list-group-item" href="#">About Me</a>
                <a class="list-group-item" href="#">My Pets</a>
                <a class="list-group-item" href="#">
                    Client Slideshow
                </a>
            </div>
        </section>
ابتدا list-group را به خارج از card-body منتقل می‌کنیم. سپس برای حذف حاشیه‌ی آن و همچنین گوشه‌های گرد آن، جهت یکی شدن با قاب card، کلاس list-group-flush را به آن اضافه می‌کنیم:



تعیین نحوه‌ی چیدمان cards در بوت استرپ 4

اگر چندین card در یک صفحه تعریف شده‌اند، برای تعیین نحوه‌ی قرارگیری آن‌ها در کنار یکدیگر می‌توان یا از سیستم طرحبندی متداول بوت استرپ استفاده کرده و یا امکان تعریف گروهی از آن‌ها نیز وجود دارد. برای اینکار کافی است یک div با کلاس card-group را تعریف و سپس تمام cards را داخل آن قرار دهیم:
    <div class="container">
        <div class="card-group">
که سبب خواهد شد تمام cards در کنار یکدیگر بدون فاصله‌ای نمایش داده شوند. اگر بجای آن از کلاس card-deck استفاده شود، فاصله‌ای بین cards قرار می‌گیرد.


اگر از کلاس card-columns استفاده کنیم، تمام cards را به صورت خودکار در ستون‌ها و ردیف‌ها، قرار می‌دهد که بعضی از آن‌ها بلندتر و بعضی دیگر کوتاه‌تر هستند (نوعی نمایش کاشی‌کاری شده‌است):


ولی در کل اگر نیاز به کنترل بیشتری دارید، از همان روش متداول تعریف ردیف‌ها و ستون‌های سیستم طرحبندی بوت استرپ استفاده کنید.


المان media در بوت استرپ 4

برای نمایش متداول متن و تصویر که قرار است تصویر، در یک ستون و متن، در ستونی دیگر باشد، بوت استرپ 4 به همراه کلاس media است که بر اساس Flexbox بازنویسی شده‌است.
<body>
    <div class="container">
        <section class="media mb-5" id="drwinthrop">
            <img class="d-flex align-self-center img-fluid rounded mr-3" style="width:30%"
                src="images/testimonial-mcphersons.jpg" alt="Doctor Winthrop Photo">
            <div class="media-body">
                <h2>Dr. Stanley Winthrop</h2>
                <h5>Behaviorist</h5>
                <p>Dr. Winthrop is the guardian of Missy,
                    a three-year old Llaso mix, who he adopted at the
                    shelter. Dr. Winthrop is passionate about spay and neuter
                    and pet adoption, and works tireless hours outside the
                    clinic, performing free spay and neuter surgeries for the
                    shelter.</p>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی:


ابتدا توسط کلاس media یک container را تعریف می‌کنیم. سپس تصویر، یک ستون و media-body ستون دیگر را تشکیل می‌دهد.
با استفاده از d-flex، المان تصویر را به یک Flexbox container تبدیل کرده و با استفاده از کلاس align-self-center، آن‌را در میانه‌ی ستون قرار می‌دهیم. همچنین در اینجا توسط mr-3، فاصله‌ی آن‌را با متن ستون کناری تنظیم کرده‌ایم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_09.zip
مطالب
SignalR
چند وقتی هست که در کنار بدنه اصلی دات‌نت فریم‌ورک چندین کتابخونه به صورت متن‌باز در حال توسعه هستند. این مورد در ASP.NET بیشتر فعاله و مثلا دو کتابخونه SignalR و WebApi توسط خود مایکروسافت توسعه داده میشه.
SignalR همونطور که در سایت بسیار خلاصه و مفید یک صفحه‌ای! خودش توضیح داده شده (^) یک کتابخونه برای توسعه برنامه‌های وب «زمان واقعی»! (real-time web) است:
Async library for .NET to help build real-time, multi-user interactive web applications.
برنامه‌های زمان واقعی به صورت خلاصه و ساده به‌صورت زیر تعریف میشن (^):
The real-time web is a set of technologies and practices that enable users to receive information as soon as it is published by its authors, rather than requiring that they or their software check a source periodically for updates.
یعنی کاربر سیستم ما بدون نیاز به ارسال درخواستی صریح! برای دریافت آخرین اطلاعات به روز شده در سرور، در برنامه کلاینتش از این تغییرات آگاه بشه. مثلا برنامه‌هایی که برای نمایش نمودارهای آماری داده‌ها استفاده میشه (بورس، قیمت ارز و طلا و ...) و یا مهمترین مثالش میتونه برنامه «چت» باشه. متاسفانه پروتوکل HTTP مورد استفاده در وب محدودیت‌هایی برای پیاده‌سازی این گونه برنامه‌ها داره. روش‌های گوناگونی برای پیاده‌سازی برنامه‌های زمان واقعی در وب وجود داره که کتابخونه SignalR فعلا از موارد زیر استفاده میکنه:
  1. تکنولوژی جدید WebSocket (^) که خوشبختانه پشتیبانی کاملی از اون در دات نت 4.5 (چهار نقطه پنج! نه چهار و نیم!) وجود داره. اما تمام مرورگرها و تمام وب سرورها از این تکنولوژی پشتیبانی نمیکنند و تنها برخی نسخه‌های جدید قابلیت استفاده از آخرین ورژن WebSocket رو دارند که میشه به کروم 16 به بالا و فایرفاکس 11 به بالا و اینترنت اکسپلورر 10 اشاره کرد (برای استفاده از این تکنولوژی در ویندوز نیاز به IIS 8.0 است که متاسفانه فقط در ویندوز 8.0 موجوده):
    Chrome 16, Firefox 11 and Internet Explorer 10 are currently the only browsers supporting the latest specification (RFC 6455).
  2.  یه روش دیگه Server-sent Events نام داره که داده‌های جدید رو به فرم رویدادهای DOM به سمت کلاینت میفرسته(^).
  3. روش دیگه‎‌ای که موجوده به Forever Frame معروفه که در این روش یک iframe مخفی درون کد html مسئول تبادل داده‌هاست. این iframe مخفی به‌صورت یک بلاک Chunked (^) به سمت کلاینت فرستاده میشه. این iframe که مسئول رندر داده‌های جدید در سمت کلاینت هست ارتباط خودش رو با سرور تا ابد! (برای همین بهش forever میگن) حفظ میکنه. هر وقت رویدادی سمت سرور رخ میده با استفاده از این روش داده‌ها به‌صورت تگ‌های script به این فریم مخفی فرستاده می‌شوند و چون مرورگرها محتوای html رو به صورت افزایشی (incrementally) رندر میکنن بنابراین این اسکریپتها به‌ترتیب زمان دریافت اجرا می‌شوند. (البته ظاهرا عبارت forever frame در صنعت عکاسی! معروف‌تره بنابراین در جستجو در زمینه این روش ممکنه کمی مشکل داشته باشین) (^).
  4. روش آخر که در کتابخونه SignalR ازش استفاده میشه long-polling نام داره. در روش polling معمولی پس از ارسال درخواست توسط کلاینت، سرور بلافاصله نتیجه حاصله رو به سمت کلاینت میفرسته و ارتباط قطع میشه. بنابراین برای داده‌های جدید درخواست جدیدی باید به سمت سرور فرستاده بشه که تکرار این روش باعث افزایش شدید بار بر روی سرور و کاهش کارآمدی اون می‌شه. اما در روش long-polling پس از برقراری ارتباط کلاینت با سرور این ارتباط تا مدت زمان معینی (که توسط یه مقدار تایم اوت مشخص میشه و مقدار پیش‌فرضش 2 دقیقه است) برقرار میمونه. بنابراین کلاینت میتونه بدون ایجاد مشکلی در کارایی، داده‌های جدید رو از سرور دریافت کنه. به این روش در برنامه‌نویسی وب اصطلاحا برنامه‌نویسی کامت (Comet Programming) میگن (^ ^).
(البته روش‌های دیگری هم برای پیاده‌سازی برنامه‌های زمان اجرا وجود داره مثل کتابخونه node.js که جستجوی بیشتر به خوانندگان واگذار میشه)
SignalR برای برقراری ارتباط ابتدا بررسی میکنه که آیا هر دو سمت سرور و کلاینت قابلیت پشتیبانی از WebSocket رو دارند. در غیراینصورت سراغ روش Server-sent Events میره. اگر باز هم موفق نشد سعی به برقراری ارتباط با روش forever frame میکنه و اگر باز هم موفق نشد در آخر سراغ long-polling میره.
با استفاده از SignalR شما میتونین از سرور، متدهایی رو در سمت کلاینت فراخونی کنین. یعنی درواقع با استفاده از کدهای سی شارپ میشه متدهای جاوااسکریپت سمت کلاینت رو صدا زد!
بطور خلاصه در این کتابخونه دو کلاس پایه وجود داره:
  1. کلاس سطح پایین PersistentConnection
  2. کلاس سطح بالای Hub
علت این نامگذاری به این دلیله که کلاس سطح پایین پیاده‌سازی پیچیده‌تر و تنظیمات بیشتری نیاز داره اما امکانات بیشتری هم در اختیار برنامه‌نویس قرار می‌ده.
خوب پس از این مقدمه نسبتا طولانی برای دیدن یک مثال ساده میتونین با استفاده از نوگت (Nuget) مثال زیر رو نصب و اجرا کنین (اگه تا حالا از نوگت استفاده نکردین قویا پیشنهاد میکنم که کار رو با دریافتش از اینجا آغاز کنین) :
PM> Install-Package SignalR.Sample
پس از کامل شدن نصب این مثال اون رو اجرا کنین. این یک مثال فرضی ساده از برنامه نمایش ارزش آنلاین سهام برخی شرکتهاست. میتونین این برنامه رو همزمان در چند مرورگر اجرا کنین و نتیجه رو مشاهده کنین.
حالا میریم سراغ یک مثال ساده. میخوایم یک برنامه چت ساده بنویسیم. ابتدا یک برنامه وب اپلیکیشن خالی رو ایجاد کرده و با استفاده از دستور زیر در خط فرمان نوگت، کتابخونه SignalR رو نصب کنین:
PM> Install-Package SignalR
پس از کامل شدن نصب این کتابخونه، ریفرنس‌های زیر به برنامه اضافه میشن:
Microsoft.Web.Infrastructure
Newtonsoft.Json
SignalR
SignalR.Hosting.AspNet
SignalR.Hosting.Common
برای کسب اطلاعات مختصر و مفید از تمام اجزای این کتابخونه به اینجا مراجعه کنین.
همچنین اسکریپت‌های زیر به پوشه Scripts اضافه میشن (این نسخه‌ها مربوط به زمان نگارش این مطلب است):
jquery-1.6.4.js
jquery.signalR-0.5.1.js
بعد یک کلاس با نام SimpleChat به برنامه اضافه و محتوای زیر رو در اون وارد کنین:
using SignalR.Hubs;
namespace SimpleChatWithSignalR
{
  public class SimpleChat : Hub
  {
    public void SendMessage(string message)
    {
      Clients.reciveMessage(message);
    }
  }
} 
دقت کنین که این کلاس از کلاس Hub مشتق شده و همچنین خاصیت Clients از نوع dynamic است. (در مورد جزئیات این کتابخونه در قسمت‌های بعدی توضیحات مفصل‌تری داده میشه)
سپس یک فرم به برنامه اضافه کرده و محتوای زیر رو در اون اضافه کنین:
<input type="text" id="msg" />
<input type="button" value="Send" id="send" /><br />
<textarea id='messages' readonly="true" style="height: 200px; width: 200px;"></textarea>
<script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/jquery.signalR-0.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
  var chat = $.connection.simpleChat;
  chat.reciveMessage = function (msg) {
   $('#messages').val($('#messages').val() + "-" + msg + "\r\n"); 
  };
  $.connection.hub.start();
  $('#send').click(function () {
    chat.sendMessage($('#msg').val());
  });
</script>
همونطور که میبینین برنامه چت ما آماده شد! حالا برنامه رو اجرا کنین و با استفاده از دو مرورگر مختلف نتیجه رو مشاهده کنین.
نکته کلیدی کار SignalR در خط زیر نهفته است:
<script src="signalr/hubs" type="text/javascript"></script>
اگر محتوای آدرس فوق رو دریافت کنین می‌بینین که موتور این کتابخانه تمامی متدهای موردنیاز در سمت کلاینت رو با استفاده از کدهای جاوااسکریپت تولید کرده. البته در این کد تولیدی از نامگذاری camel Casing استفاده میشه، بنابراین متد SendMessage در سمت سرور به‌صورت sendMessage در سمت کلاینت در دسترسه.
امیدوارم تا اینجا تونسته باشم علاقه شما به استفاده از این کتابخونه رو جلب کرده باشم. در قسمت‌های بعد موارد پیشرفته‌تر این کتابخونه معرفی میشه.
اگه علاقه‌مند باشین میتونین از این ویکی اطلاعات بیشتری بدست بیارین.


به روز رسانی
در دوره‌ای به نام SignalR در سایت، به روز شده‌ای این مباحث را می‌توانید مطالعه کنید.
مسیرراه‌ها
ASP.NET Web API
نظرات مطالب
متد جدید Chunk در دات نت 6
یک مثال تکمیلی: پیاده سازی صفحه بندی با Chunk

فرض کنید ساختار یک مقاله به این صورت تعریف شده‌است:
public class Article
{
    public int Id { set; get; }

    public string Title { set; get; }

    public string Content { set; get; }

    public int AuthorId { set; get; }
}
و لیست مقالات ما به صورت زیر است:
List<Article> articles = new()
{
    new Article { Id = 1, Title = "Best title one", Content = "Amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 2, Title = "Another title", Content = "More amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 3, Title = "Unicorns", Content = "Even more amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 4, Title = "Best title one", Content = "Amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 5, Title = "Another title", Content = "More amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 6, Title = "Unicorns", Content = "Even more amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 7, Title = "Best title one", Content = "Amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 8, Title = "Another title", Content = "More amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 9, Title = "Unicorns", Content = "Even more amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 10, Title = "Best title one", Content = "Amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 11, Title = "Another title", Content = "More amazing content", AuthorId = 1 },
    new Article { Id = 12, Title = "Unicorns", Content = "Even more amazing content", AuthorId = 1 },
};
اگر بخواهیم مقالات را به صورت صفحه بندی شده نمایش دهیم و هر صفحه هم فقط 5 مقاله داشته باشد، با استفاده از روش متداول استفاده‌ی از Skip و Take به قطعه کد زیر می‌رسیم:
var pageNumber = 1;
var itemsPerPage = 5;
IEnumerable<Article> pageArticles = articles.Skip((pageNumber - 1) * itemsPerPage).Take(itemsPerPage);
Console.WriteLine($"Articles of page: {pageNumber}");
foreach (var article in pageArticles)
{
    Console.WriteLine($" Id: {article.Id}, Title:{article.Title}, Content:{article.Content}, AuthorId:{article.AuthorId}");
}
که روش عملکرد آن در تصویر زیر مشخص شده‌است:

که هر بار از تعدادی رکورد صرفنظر شده و تعدادی برداشته و نمایش داده می‌شوند. اما در حالت استفاده از متد Chunk، هر صفحه، یک عنصر از لیست آرایه‌‌های صفحات 5 تایی است:

pageNumber = 1;
itemsPerPage = 5;
IEnumerable<Article[]> allPagesArticles = articles.Chunk(itemsPerPage);
Console.WriteLine($"Articles of page: {pageNumber}");
foreach (var article in allPagesArticles.ElementAt(pageNumber - 1))
{
    Console.WriteLine($" Id: {article.Id}, Title:{article.Title}, Content:{article.Content}, AuthorId:{article.AuthorId}");
}


نظرات مطالب
چگونگی گزارشگیری از Business Objects مانند List توسط StimulSoft
برای عدم نمایش یک صفحه از کد زیر استفاده کنید:
mainReport.Pages[0].Enabled = false;
mainReport.Pages["PageName"].Enabled = false;
ولی این کار شیوه درستی نیست.
بهتر است برای هر گزارش یک فایل mrt درست کنید و در هنگام گزارش‌گیری با توجه به نوع گزارش، فایل mrt مورد نظر را لود کرده و اطلاعات مورد نیاز را به آن ارسال کنید.
در مثال بالا می‌توانید دو فایل ProductsReport.mrt و CustomersReport.mrt تولید کنید و در هر کدام BusinessObject مورد استفاده خود گزارش را تولید کنید و با توجه به شرط خود فایل مورد نظر را لود  کنید:
var mrtName = "";
object businessObject = new object();
if (cusomerReportCondition)
{
    mrtName = "CustomersReport.mrt";
    businessObject = getCustomerReportData();
}
else if (productsReportCondition)
{
    mrtName = "ProductsReport.mrt";
    businessObject = getProductsReportData();
}
//else if ...

mainReport.Load(mrtName);
mainReport.RegBusinessObject("businessObjectName", businessObject);
به عنوان یک Best Practice بهتر است برای جمع آوری اطلاعات هر گزارش، یک فایل cs جداگانه تهیه کنید به طور مثال ProductsReport.cs و CustomersReport.cs؛ و تمام فایل‌های cs گزارش خود را به یک پروژه‌ی دیگر مانند ProjectName.Reports انتقال دهید.
نظرات مطالب
EF Code First #11
از وقتی کە شروع به یاد گرفتن ASP.NET MVC کردم از کتاب Pro ASP.NET MVC 3 Framework گرفتە تا آموزشهای خود سایت asp.net و در بسیاری از وبلاگها همه استفادە از repository رو به عنوان best pratice توصیه کردن. استفاده از Interface + EF + DI و mock در unit test به نظر خوب میاد. حالا این سئوال برام پیش اومده آیا از اشکال از تیم EF هست که در پیاده سازی DbContext از الگوی Unit of Work استفاده کرده و یک لایه Abstraction روی اون کشیده و یا ایراد از بی اطلاعی کسانی هست الگوی Repository و EF Code First رو با هم به کار میبرن. این موضوع برای من مثل این میمونه کە یک اینترفیس رو با پیادسازی اجزاش به آدم بدن و بعد خودت دوباره بیای اجزاش رو پیاده سازی کنی و خبر نداشته که ‌‌قبلا پیاده سازی شدن. من که گیج شدم.
پروژه‌ها
فروشگاه اینترنتی شهر طلایی من

از این سیستم میتوان برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی استفاده کرد ؛ در توسعه آن از Asp.net MVC 5 و EF Code first به صورت N-Tier استفاده شده است. چند ماه پیش برای یک هایپر مارکت در ارومیه این پروژه را کار میکردیم با دوستم آقای محمد شریفی ولی مشتری اواسط کار منصرف شد و ما هم دیگه دلسرد شدیم و به دلیل شروع کلاس‌های دانشگاه از ادامه کار منصرف شدیم . پروژه کامل نشده ولی تا اونجایی که وقت یاری میداد از اکثر Best practice‌‌های موجود در سایت بهره بردم . هدف بنده و دوستم ادامه و تکمیل پروژه بود و الان هدف بنده از به اشتراک گذاری این پروژه، ادامه و تکمیل آن به کمک دوستان است. 

لازم است اشاره کنم که پروژه IRIS  دید خیلی خوبی به بنده داد .  

نام کاربری :09146208938 
کلمه عبور :09146208938 
دمو :شهر طلایی من    
برای راه اندازی از این مقاله  استفاده کنید.  

پاسخ به پرسش‌ها
چطور باید برای یک پروژه دفترچه مشخصات فنی تهیه کرد؟

استاندارد خیر. ولی best practice هایی وجود داره.

و خیلی خیلی بستگی به سایزسازمان و تیم، ساختار تیم و روش توسعه، و عمق مستنداتی که تولید می‌کنید داره، مثال: گاهی یک تیم بزرگ تصمیم می‌گیره از ابزار wiki موجود در Gitlab, GitHub, Azure DevOps استفاده کنه (همون‌جایی که سورس کد قرار داره، ولی در بخش ویکی) یا در کانفلوئنس (اگر داشته باشن)

گاهی در فایل README.md در root پروژه به شکل قراردادی مشخصات ذکر می‌شه.

گاهی فایل‌های markdown در پوشه docs در سورس‌کد

گاهی شما نیاز به معرفی REST API دارید که OpenAPI Spec کمک می‌کنه

گاهی دیاگرام هم نیاز دارید برای یک سیستم بزرگ‌تر

گاهی فقط وابستگی‌ها مثل پکیج‌ها براتون مهمه، که فایل .packages.props کمک میاد

تجربه شخصی من، نسبت به هر تیم و شرکتی متناسب با همون تصمیم گرفتم (از فایل README.MD تا مدخل در ویکی که بعد از مدتی به چندصد صفحه تبدیل شده که چندین نفر به تدریج کاملش کردند)