نظرات مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
ممنون از جوابتون اما مشکل من همینجاست که اصلاً به هیچ خصوصیتی ندادم
  <input type="submit" value="Save" />
اینو گذاشتم اما چون توی
 @Ajax.beginform(...)
هست و توی
 <div id="pjaxContainer">
  @RenderBody()
</div>
که توی layout  هست داره بصورت pjax عمل میکنه.
نظرات مطالب
بهبود SEO در ASP.NET MVC
- روش دوم اجبار به www با استفاده از ماژول rewrite در IISهای جدید
<system.webServer>
  <rewrite>
    <rules>
      <rule name="Enforce WWW" stopProcessing="true">
           <match url=".*" />
           <conditions>
                  <add input="{CACHE_URL}" pattern="^(.+)://(?!www)(.*)" />
          </conditions>
          <action type="Redirect" url="{C:1}://www.{C:2}" redirectType="Permanent" />
       </rule>      
    </rules>
  </rewrite>
</system.webServer>
- روش دوم تولید Urlهای lower case
<system.webServer>
  <rewrite>
    <rules>
     <rule name="SEO - Lower case" stopProcessing="false">
       <match url="(.*)" ignoreCase="false" />
       <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="false">
  <add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
  <add input="{R:1}" pattern="[A-Z]" ignoreCase="false" />
       </conditions>
       <action type="Rewrite" url="_{ToLower:{R:1}}" />
    </rule>
    </rules>
  </rewrite>
</system.webServer>
ماخذ: IIS Server through the eyes of an SEO 
خلاصه آن:
<!-- SEO rules (from: http://www.seomoz.org/blog/what-every-seo-should-know-about-iis#chaining) -->
<!-- SEO | Section 1 | Whitelist -->
<rule name="Whitelist - Resources" stopProcessing="true">
  <match url="^(?:css/|scripts/|images/|install/|config/|umbraco/|umbraco_client/|base/|webresource\.axd|scriptresource\.axd|__browserLink|[^/]*/arterySignalR/.*)" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="false" />
  <action type="None" />
</rule>
<!-- SEO | Section 2 | Rewrites (chaining) -->
<rule name="SEO - Remove default.aspx" stopProcessing="false">
  <match url="(.*?)/?default\.aspx$" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="false">
<add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
  </conditions>
  <action type="Rewrite" url="_{R:1}" />
</rule>
<rule name="SEO - Remove trailing slash" stopProcessing="false">
  <match url="(.+)/$" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="false">
<add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
<add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsDirectory" negate="true" />
<add input="{REQUEST_FILENAME}" matchType="IsFile" negate="true" />
  </conditions>
  <action type="Rewrite" url="_{R:1}" />
</rule>
<rule name="SEO - Lower case" stopProcessing="false">
  <match url="(.*)" ignoreCase="false" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="false">
<add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
<add input="{R:1}" pattern="[A-Z]" ignoreCase="false" />
  </conditions>
  <action type="Rewrite" url="_{ToLower:{R:1}}" />
</rule>
<!-- SEO | Section 3 | Redirecting -->
<rule name="SEO - HTTP canonical redirect" stopProcessing="true">
  <match url="^(_*)(.*)" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="true">
<add input="{HTTP_HOST}" pattern="^www\.(.*)" />
<add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
<add input="{SERVER_PORT}" pattern="80" />
  </conditions>
  <action type="Redirect" url="http://{C:1}/{R:2}" />
</rule>
<rule name="SEO - HTTPS canonical redirect" stopProcessing="true">
  <match url="^(_*)(.*)" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="true">
<add input="{HTTP_HOST}" pattern="^www\.(.*)" />
<add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
<add input="{SERVER_PORT}" pattern="443" />
  </conditions>
  <action type="Redirect" url="http://{C:1}/{R:2}" />
</rule>
<rule name="SEO - Non-canonical redirect" stopProcessing="true">
  <match url="^(_+)(.*)" />
  <conditions logicalGrouping="MatchAll" trackAllCaptures="false">
<add input="{HTTP_METHOD}" pattern="GET" />
  </conditions>
  <action type="Redirect" url="{R:2}" />
</rule>
<!-- // SEO rules -->
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #17
در متن فوق عنوان شد که این فیلتر «یک فیلد مخفی را به فرم» اضافه می‌کند:
<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />
این فیلد مخفی اگر داخل فرم باشد، توسط درخواست‌های Ajax نیز ارسال خواهد شد. (مابقی آن خودکار است و نیاز به تنظیم خاصی ندارد)
مطالب
MVVM و فراخوانی متدهای اشیاء View از طریق ViewModel

ما در ViewModel دسترسی مستقیمی به هیچ یک از اشیاء موجود در View نداریم (و درستش هم همین است). الان فرض کنید که می‌خواهیم از طریق ViewModel یک View را ببندیم؛ مثلا متد Close آن پنجره را فراخوانی کنیم. به عبارتی در حالت کلی می‌خواهیم یکی از متدهای تعریف شده یکی از عناصر بصری موجود در View را از طریق ViewModel فراخوانی نمائیم.
برای حل این مساله از فایل‌های همان SDK‌ مرتبط با Expression blend استفاده خواهیم کرد.

ابتدا ارجاعاتی را به اسمبلی‌های System.Windows.Interactivity.dll و Microsoft.Expression.Interactions.dll اضافه می‌کنیم.
سپس دو فضای نام مرتبط هم باید اضافه شوند:

  xmlns:i="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactivity"  
  xmlns:ei="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactions"

یک مثال عملی:
قصد داریم از طریق ViewModel ، پنجره‌ای را ببندیم. کدهای XAML این مثال را در ادامه مشاهده خواهید کرد:

<Window x:Class="WpfCallMethodActionSample.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:i="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactivity"
xmlns:ei="http://schemas.microsoft.com/expression/2010/interactions"
xmlns:vm="clr-namespace:WpfCallMethodActionSample.ViewModels"
Name="ThisWindow"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Window.Resources>
<vm:MainWindowViewModel x:Key="vmMainWindowViewModel" />
</Window.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainWindowViewModel}}">

<Button Content="Save &amp; Close" VerticalAlignment="Top" Margin="5">
<i:Interaction.Triggers>
<!--فراخوانی متدی در ویوو مدل-->
<i:EventTrigger EventName="Click">
<ei:CallMethodAction
TargetObject="{Binding}"
MethodName="SaveButtonClicked" />
</i:EventTrigger>

<!--فراخوانی متدی در شیء جاری از طریق ویوو مدل-->
<i:EventTrigger SourceObject="{Binding}" EventName="CloseMainWindow">
<ei:CallMethodAction
TargetObject="{Binding ElementName=ThisWindow}"
MethodName="Close"/>
</i:EventTrigger>
</i:Interaction.Triggers>
</Button>
</Grid>
</Window>

همچنین ViewModel تعریف شده نیز همین چند سطر زیر است:

using System;

namespace WpfCallMethodActionSample.ViewModels
{
public class MainWindowViewModel
{
public void SaveButtonClicked()
{
close();
}

public event EventHandler CloseMainWindow;
private void close()
{
if (CloseMainWindow != null) CloseMainWindow(this, EventArgs.Empty);
}
}
}

توضیحات:
اگر به ViewModel دقت کنید خبری از DelegateCommand در آن نیست. بله، به کمک ترکیبی از EventTrigger و CallMethodAction می‌توان جایگزینی را جهت DelegateCommand معرفی شده در قسمت‌های قبل این سری مباحث MVVM ارائه داد.
EventTrigger در اینجا به این معنا است که اگر EventName ذکر شده رخ داد، آنگاه این اعمال را انجام بده. مثلا در اینجا CallMethodAction را فراخوانی کن.
CallMethodAction در اسمبلی Microsoft.Expression.Interactions.dll تعریف شده است و تنها متدی از نوع void و بدون پارامتر را می‌تواند به صورت خودکار فراخوانی کند (محدودیت مهم آن است).
اینکه این متد کجا قرار دارد، توسط TargetObject آن مشخص می‌شود. اگر TargetObject را مساوی Binding قرار دادیم، یعنی به دنبال متدی که در DataContext گرید وجود دارد بگرد. به عبارتی به صورت خودکار به SaveButtonClicked تعریف شده در ViewModel ما متصل خواهد شد و آن‌را فراخوانی می‌کند.

تا اینجا رخداد Click دکمه تعریف شده را به متد SaveButtonClicked موجود در ViewModel سیم کشی کردیم.

در مرحله بعد می‌خواهیم از طریق ViewModel ، متدی را در View فراخوانی کنیم. نکته آن هم پیشتر ذکر شد؛ TargetObject صحیحی را باید انتخاب کرد. در اینجا برای پنجره جاری نام ThisWindow تعریف شده است و از طریق تعریف:

TargetObject="{Binding ElementName=ThisWindow}"

به CallMethodAction خواهیم گفت که قرار است متد Close را در شیء ThisWindow فراخوانی کنی.
همچنین نحوه تعریف EventTrigger ما هم در اینجا برعکس شده است:

<i:EventTrigger SourceObject="{Binding}"  EventName="CloseMainWindow">

قبلا به دنبال مثلا رخداد Click یک دکمه بودیم، اکنون با توجه به SourceObject تعریف شده، در ViewModel به دنبال این رخداد که برای نمونه در اینجا CloseMainWindow نام گرفته خواهیم گشت.

بنابراین View اینبار به رخداد CloseMainWindow تعریف شده در ViewModel سیم کشی خواهد شد. اکنون اگر این رخداد در ViewModel فراخوانی شود، CallMethodAction متناظر فعال شده و متد Close پنجره را فراخوانی می‌کند.

مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت پنجم
در مطالب قبلی در مورد ماژولار بودن IIS زیاد صحبت کردیم، ولی اجازه بدهید این مورد را به صورت کاربردی‌تر و موشکافانه‌تر بررسی کنیم. برای اینکه به مشکلی در طول این سری از مطالب برنخورید، IIS را به صورت کامل یعنی full feature نصب نمایید. از بخش control panel>programs & features>Turn Windows features on or off اقدام نمایید و هرچه زیر مجموعه Internet information service هست را برگزینید. در صورتی که از نسخه‌های ویندوز سرور 2008 استفاده می‌کنید از طریق server manager>roles>web server اقدام نمایید.
برای نصب یک ماژول باید دو مرحله را انجام داد:
  1. نصب ماژول
  2. فعال سازی ماژول
نکته ای که در مورد ماژول‌های native وجود دارد این هست که این ماژول‌ها دسترسی بدون محدودیتی به منابع سروری دارند و از این رو حتما باید این نکته را دقت کنید که ماژول native شما از یک منبع مورد اعتماد دریافت شده باشد.

نصب یک native module
برای نصب می‌توانید یکی از سه راه زیر را استفاده کنید:
  1. ویرایش دستی فایل کانفیگ و از نسخه IIS7.5 به بعد هم می‌توانید از configuration editor هم استفاده کنید.
  2. استفاده از محیط گرافیکی IIS
  3. استفاده از خط فرمان با دستور Appcmd
مزیت روش دستی این هست که شما دقیقا می‌دانید در پشت صحنه چه اتفاقی می‌افتد و نتیجه هر کدام از این سه روش، اضافه شدن یک مدخل ورودی به تگ <globalmodules> است. برای اعمال تغییرات، مسیر زیر را بروید:
%windir%\system32\inetsrv\config\applicationhost.config
کسی که نیاز به دسترسی به این مسیر و انجام تغییرات دارد باید در بالاترین سطح مدیریتی سرور باشد.
اگر فایل را باز کنید و تگ globalmodule را پیدا کنید متوجه می‌شوید که تمامی ماژول‌ها در این قسمت معرفی شده‌اند و برای خود یک مدخل ورودی یا همان تگ add را دارند که در آن مسیر فایل dll هم ذکر شده است:
<globalModules> 
 
 <addname="DefaultDocumentModule"image="%windir%\system32\inetsrv\defdoc.dll"/> 
 
 <addname="DirectoryListingModule"image="%windir%\system32\inetsrv\dirlist.dll"/> 

<add name="StaticFileModule"image="%windir%\system32\inetsrv\static.dll"/>
...

 </globalModules>

برای حذف یا جایگزینی یک ماژول به راحتی می‌توانید مدخل ورودی یک ماژول را به صورت دستی حذف نمایید و برای جایگزینی هم بعد از حذف، ماژول خود را معرفی کنید. ولی توجه داشته باشید که این حذف به معنی حذف این ماژول از تمامی اپلیکیشن‌های موجود بر روی IIS هست و سپس اضافه کردن یک ماژول به این بخش. همچنین اگر قصد شما فقط حذف یک ماژول از روی یکی از اپلیکشن‌ها باشد باید از طریق فایل کانفیگ سایت از مسیر تگ‌های <system.webserver><modules> و با استفاده از تگ‌های add و remove به معرفی یک ماژول مختص این اپلیکیشن و یا حذف یک ماژول خاص اقدام نمایید.

PreConditions
این ویژگی می‌تواند در خط معرفی ماژول، مورد استفاده قرار بگیرد. اگر به فایل نگاه کنید می‌بینید که در بعضی خطوط این ویژگی ذکر شده است. تعریف این ویژگی به هسته IIS می‌گوید که این ماژول در چه مواردی و به چه شیوه ای باید به کار گرفته شود.
 <add name="ManagedEngine64" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness64" /> 
 
 <add name="ManagedEngine" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness32" /> 
 
<add name="ManagedEngineV4.0_32bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness32" /> 
 
<add name="ManagedEngineV4.0_64bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness64" />

مقادیری که precondition میتواند بگیر شامل موارد زیر هستند:
bitness
این گزینه به دو صورت bitness32 و bitness64 یافت می‌شود. امروزه پردازنده‌های 64 بیتی بسیار متداول شده اند و بسیاری از تولید کنندگان دارند به سمت عرضه ابزارهای 64 بیتی رو می‌آورند و به زودی عرضه‌های 32 بیتی را متوقف می‌کنند و به سمت سیستم عامل‌های 64 بیت سوییچ خواند کرد ولی باز هم هنوز برنامه‌های 32 بیتی زیادی هستند که مورد استفاده قرار می‌گیرند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. برای همین ویندوزهای 64 بیتی مایکروسافت در کنار محیط 64 بیتی‌شان از یک محیط 32 بیت به اسم WOW64 استفاده می‌کنند. در این حالت این امتیاز به شما داده می‌شود که از پروسه‌های کارگر 32 بیتی در کنار پروسه‌های کارگر 64 بیتی استفاده کنید و PreCondition به bitness32 یا bitness64 تنظیم می‌شود تا از صحت بارگزاری dll در یک محیط درست مطمئن شود. در صورتی که این خصوصیت ذکر نشود یک هندلر 32 بیتی و 64 بیتی و یک module map اجرا می‌شود.

Runtime version
اگر ماژول خاصی برای اجرا به ورژن خاصی از net framwork. نیاز دارد، این ویژگی ذکر می‌شود. در صورتی که ماژولی قصد اجرای بر روی فریم ورک اشتباهی داشته باشد سبب خطا خواهد شد.

Mana gedHandler 
با معرفی IIS7 ما با یک مدل توسعه پذیر روبرو شدیم و می‌توانستیم ماژول‌ها و هندلرهای خود را بنویسیم و مستقیما در Pipeline قرار دهیم ولی سوییچ کردن بین دو بخش کدهای مدیریت شده و native یک عمل سنگین برای سیستم به شمار می‌آید و به منظور کاهش این بار گزینه managedhandler قرار داده شده است تا تعیین کند مواقعی که درخواست نیازی به این ماژول ندارد، این ماژول اجرا نگردد. به عنوان مثال فایل‌های ایستا چون jpg یا html و... شامل این ماژول نخواهند شد. واضح‌ترین مثال در این زمینه Forms Authentication می‌باشد و موقعی اجرا می‌شوند که درخواست فایل‌های aspx شده باشد و اگر یک فایل html را درخواست کنید این ماژول امنیتی روی آن اثری ندارد و عملیات شناسایی هویت روی آن اجرا نمی‌شود و اگر می‌خواهید روی همه فایل‌ها، این عملیات شناسایی انجام شود باید خصوصیت "precondition="managedhandler حذف شود.
در صورتی که تگ module را به صورت زیر بنویسید تمامی ماژول‌ها برای تمامی درخواست‌ها اجرا خواهد شد، صرف نظر از اینکه آیا ماژولی به صورت "precondition="managedmodule مقداردهی شده است یا خیر.
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true"/>
 
The Mode Precondition 
تا به الان گفتیم که چگونه میتوانیم یک ماژول و یا هندلر مدیریت شده‌ای را به Pipeline اضافه کنیم؛ ولی IIS7 به بالا نیاز دارد که تا پروسه‌های کارگر را به روشی خاص به این منظور اجرا کند و فریم ورک دات نت را برای اجرای آن‌ها بارگزاری کند. همچنین به اجرای ماژولی به اسم webengine.dll برای مدیریت  ماژولهای مدیریت شده نیازمند است و خود IIS در مورد کدهای مدیریت شده چیزی متوجه نمی‌شود. پس ما برای اینکه IIS را متوجه این موضوع نمائیم، باید Integrated mode را به آن معرفی کنیم.
در نسخه‌های قبلی IIS یک روش قدیمی برای کدهای مدیریت شده وجود داشت که از طریق اینترفیسی به نام ISAPI صورت می‌گرفت. در این حالت ASPNET_ISAPI.DLL مسئول این کار بود و اگر هنوز هم میخواهید از این dll در نسخه‌های جدیدتر IIS کمک بگیرید باید به جای معرفی classic mode ، integration mode را معرفی کنید.
با برابر کردن precondtion به مقدار "intgretedmode" هندلر یا ماژول شما در یک پول با خصوصیت integrated بارگزاری خواهد شد و اگر مقدار آن "classicmode" باشد در یک پول بدون خاصیت integrated بارگزاری می‌شود.
تفاوت بین دو روش کلاسیک و مجتمع integrated بر سر این هست که در روش جدید، ماژول شما به عنوان یک پلاگین برای IIS دیده نمی‌شود و کد شما را جزئی از کامپوننت‌های خود به شمار می‌آورد. به صورت واضح‌تر در حالت کلاسیک موقعی که درخواستی وارد pipeline میشد ابتدا از کامپوننت‌ها و ماژول‌های داخلی خود IIS عبور داده میشد و بعد فایل ASPNET_ISAPI.DLL جهت پردازش کدهای مدیریت شده صدا زده میشد و با توجه به کدهای شما، بعضی مراحل تکرار میشد؛ مثلا اگر کد شما در مورد Authentication بود و بعد از گذر از مراحل auth داخل خود IIS و بقیه موارد دوباره نوبت کد شما و گذر از مراحل authentication بود. یعنی وجود دو pipeline؛ ولی در حالت مجتمع این دوبار انجام وظیفه از بین رفته است چرا که کدهای شما به طور مستقیم در pipeline قرار دارند و آن‌ها را جزئی از خود می‌داند، نه یک پلاگین که افزون بر فعالیت خودشان، اجرای کدهای شما رو هم بر دوش بکشند.
شکل زیر نمونه ای از حالت کلاسیک را نشان می‌دهد که در آن دو بار عمل auth دارد انجام میگیرد.
 



شکل زیر هم نمونه ای حالت مجتمع هست:

 
در کل امروزه دیگر استفاده از روش کلاسیک راهکار درستی نیست و این ویژگی تنها به عنوان یک سازگاری با نمونه کارهای قدیمی است.
تگ‌هایی که از خصوصت precondition استفاده می‌کنند به شرح زیر هستند:
  • ISAPI filters 
  • globalModules 
  • handlers 
  • modules 

در مورد بقیه تگ‌ها در آینده بیشتر بحث می‌کنیم. بهتر هست مطلب را با توضیح precondition جهت ممانعت از طولانی و طومار شدن در اینجا ببندیم و در قسمت آینده دیگر روش‌های نصب ماژولمان را دنبال کنیم.
مطالب
استفاده از افزونه Typeahead مجموعه Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
با تعدادی از کامپوننت‌های Bootstrap در مطلب «نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap» آشنا شدید. یکی دیگر از این افزونه‌ها، Typeahead نام دارد که در حقیقت نوعی Autocomplete text box است. در ادامه قصد داریم نحوه استفاده از آن‌را در ASP.NET MVC بررسی کنیم.

استفاده‌ی استاتیک از افزونه Typeahead

منظور از استفاده‌ی استاتیک، مشخص بودن آرایه عناصر و هچنین درج آن به صورت html encoded در صفحه است. برای این منظور، کنترلر برنامه چنین شکلی را خواهد داشت:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var array = new[]
                {
                     "Afghanistan",
                     "Albania",
                     "Algeria",
                     "American Samoa",
                     "Andorra",
                     "Angola",
                     "Anguilla",
                     "Antarctica",
                     "Antigua and/or Barbuda"
                };
            ViewBag.JsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(array);
            return View();
        }
    }
}
در اینجا یک آرایه با تعداد عناصر مشخص، تبدیل به رشته JSON معادل آن شده و توسط ViewBag.JsonString به View ارسال می‌شود.
View متناظر با آن به نحو ذیل با مشخص سازی نوع data-provide (تا به کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی همراه bootstrap اعلام کند از چه افزونه‌ای در اینجا قرار است استفاده شود)، منبع داده data-source و حداکثر تعداد آیتم ظاهر شونده data-items، می‌تواند طراحی شود:
@{
    ViewBag.Title = "Index";    
}
<h2>
    Typeahead</h2>
@Html.TextBox("search", null, htmlAttributes:
                              new
                              {
                                  autocomplete = "off",
                                  data_provide = "typeahead",
                                  data_items = 8,
                                  data_source = @ViewBag.JsonString
                              })

به این ترتیب، یک چنین خروجی در صفحه درج می‌شود:
<input autocomplete="off" data-items="8" data-provide="typeahead" 
data-source="[&quot;Afghanistan&quot;,&quot;Albania&quot;,&quot;Algeria&quot;,&quot;American Samoa&quot;,&quot;Andorra&quot;,&quot;Angola&quot;,&quot;Anguilla&quot;,&quot;Antarctica&quot;,&quot;Antigua and/or Barbuda&quot;]" 
id="search" name="search" type="text" value="" />
همانطور که ملاحظه می‌کنید دقیقا data-source تهیه شده مطابق نیاز خاص این افزونه، html encoded است. به علاوه هر جایی در htmlAttributes صفحه از under line استفاده شده، در این سمت به صورت خودکار به - ترجمه گردیده است.
اگر هم بخواهیم برای آن یک Html Helper درست کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
        public static MvcHtmlString TypeaheadFor<TModel, TValue>(
                this HtmlHelper<TModel> htmlHelper,
                Expression<Func<TModel, TValue>> expression,
                IEnumerable<string> source,
                int items = 8)
        {
            var jsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(source);
            return htmlHelper.TextBoxFor(
                expression,
                new
                {
                    autocomplete = "off",
                    data_provide = "typeahead",
                    data_items = items,
                    data_source = jsonString
                }
            );
        }


استفاده پویا و Ajax ایی از افزونه Typeahead

اگر بخواهیم data-source را به صورت پویا، هربار از بانک اطلاعاتی دریافت و ارائه دهیم، نیاز به کمی اسکریپت نویسی خواهد بود:
using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public JsonResult GetNames(string term)
        {
            var array = new[]
                {
                     "Afghanistan",
                     "Albania",
                     "Algeria",
                     "American Samoa",
                     "Andorra",
                     "Angola",
                     "Anguilla",
                     "Antarctica",
                     "Antigua and/or Barbuda"
                };

            var results = array.Where(n =>
                n.StartsWith(term, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));

            return Json(results.ToArray(), JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
    }
}
در این حالت، کدهای اکشن متدی که یک عبارت، یا قسمتی از آن را از طریق پارامتر term دریافت و خروجی JSON مناسبی را ارائه می‌کند، همانند متد GetNames فوق خواهد بود.
سپس در تعاریف View، قسمت data-source مرتبط با TextBox حذف و از طریق فراخوانی مستقیم کدهای افزونه typeahead مقدار دهی می‌گردد:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var url = Url.Action("GetNames", "Home");
}
<h2>
    Typeahead</h2>
@Html.TextBox("search", null, htmlAttributes:
                              new
                              {
                                  autocomplete = "off",
                                  data_provide = "typeahead",
                                  data_items = 8
                              })
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
            $(function () {
                $('#search').typeahead({
                    source: function (term, process) {
                        return $.getJSON('@url', { term: term }, function (data) { return process(data); });
                    }
                });
            });
    </script>
}
در اینجا توسط متد getJSON کتابخانه jQuery، مقدار عبارت وارد شده در TextBox جستجو، به آدرس اکشن متد GetNames ارسال و سپس حاصل به source افزونه typeahead انتساب داده می‌شود.
مطالب
آموزش Knockout.Js #1
اگر از برنامه نویس‌های پروژه‌های WPF درباره ویژگی‌های مهم الگوی MVVM بپرسید به احتمال زیاد اولین مطلبی که عنوان می‌شود این است که هنگام کار با الگوی MVVM در WPF باید از مباحث data-binding استفاده شود. به صورت خلاصه، data-binding مکانیزمی است که عناصر موجود در Xaml را به آبجکت‌های موجود در ViewModel یا سایر عناصر Xaml مقید می‌کند به طوری که با تغییر مقدار در آبجکت‌های ViewModel، عناصر View نیز خود را به روز می‌کنند یا با تغییر در مقادیر عناصر Xaml، آبجکت‌های متناظر در ViewModel نیز تغییر خواهند کرد(در صورت تنظیم Mode = TwoWay).
Knockout.Js  چیست؟
در یک جمله Knockout.Js یک فریم ورک جاوا اسکریپ است که امکان پیاده سازی الگوی MVVM و مکانیزم data-binding را در پروژه‌های تحت وب به راحتی میسر می‌کند. به عبارت دیگر عناصر DOM را به data-model و آبجکت‌های data-model را به عناصر DOM مقید می‌کند، به طوری که با هر تغییر در مقدار یا وضعیت این عناصر یا آبجکت ها، تغییرات به موارد مقید شده نیز اعمال می‌گردد. به تصاویر زیر دقت کنید!
به روز رسانی data-model بدون استفاده از KO

به روز رسانی data-model با استفاده از KO

ویژگی‌های مهم KO
»ارائه یک راه حل بسیار ساده و واضح برای اتصال بخش‌های مختلف UI به data-model
»به روز رسانی خودکار عناصر و بخش‌های مختلف UI بر اساس تغییرات صورت گرفته در data-model
»به صورت کامل با کتابخانه و توابع javascript پیاده سازی شده است.
»حجم بسیار کم(سیزده کیلو بایت) بعد از فشرده سازی
»سازگار با تمام مروگرهای جدید(... ,IE 6+, Firefox 2+, Chrome, Safari )
»امکان استفاده راحت بدون اعمال تغییرات اساسی در معماری پروژه هایی که در فاز توسعه هستند و بخشی از مسیر توسعه را طی کرده اند
»و...
آیا KO برای تکمیل JQuery در نظر گرفته شده است یا جایگزین؟
در اینکه JQuery بسیار محبوب است و در اکثر پروژه‌های تحت وب مورد استفاده است شکی وجود ندارد ولی این بدان معنی نیست که با توجه به وجود JQuery و محبوبیت آن دیگر نیازی به KO احساس نمی‌شود. به عنوان یک مثال ساده : فرض کنید در یک قسمت از پروژه قصد داریم یک لیست از داده‌ها را نمایش دهیم. در پایین لیست تعداد آیتم‌های موجود در لیست مورد نظر نمایش داده میشود. یک دکمه Add داریم که امکان اضافه شدن آیتم جدید را در اختیار ما قرار می‌دهد. بعد از اضافه شدن یک مقدار، باید عددی که تعداد آیتم‌های لیست را نمایش می‌دهد به روز کنیم. خب اگر قصد داشته باشیم این کار را با JQuery انجام دهیم راه حل‌های زیر پیش رو است :
» به دست آوردن تعداد tr‌های جدول موجود؛
»به دست آوردن تعداد div‌های موجود با استفاده از یک کلاس مشخص css؛
» یا حتی به دست آوردن تعداد آیتم‌های نمایشی در  span  هایی مشخص.
و البته سایر راه حل ها...
حال فرض کنید دکمه‌های دیگر نظیر Delete نیز مد نظر باشد که مراحل بالا تکرار خواهند شد. اما با استفاده از KO به راحتی می‌توانیم تعداد آیتم‌های موجود در یک آرایه را به یک عنصر مشخص bind کنیم به طور با هر تغییر در این مقدار، عنصر مورد نظر نیز به روز می‌شود یا به بیانی دیگر همواره تغییرات observe خواهند شد. برای مثال:
 Number of items :<span data-bind="text: myList().count"></span>
در نتیجه برای کار با KO وابستگی مستقیم به استفاده از JQeury وجود ندارد ولی این امکان هست که بتوانیم هم از JQuery و هم از KO در کنار هم به راحتی استفاده کنیم و از قدرت‌های هر دو فریم ورک بهره ببریم و البته KO جایگزینی برای JQuery نخواهد بود.
در پست بعد، شروع به کار با KO آموزش داده خواهد شد.
ادامه دارد...

 
مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک
همانطور که در قسمت قبل، با معرفی مقدماتی Middlewareها عنوان شد، تمام قابلیت‌های یک برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند؛ مگر آنکه Middlewareهای مخصوص آن‌ها را به صورت دستی و با آگاهی کامل، به کلاس آغازین برنامه اضافه کنید. در این قسمت قصد داریم تعداد دیگری از این Middlewareهای توکار را مورد بررسی قرار دهیم.


فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک در برنامه‌های ASP.NET Core 1.0

در مورد پوشه‌ی جدید wwwroot در «قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution» مطالبی عنوان شدند. جهت یادآوری:
اگر فایل Program.cs را بررسی کنید، یک چنین تعاریفی را مشاهده خواهید کرد:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        var host = new WebHostBuilder()
            .UseKestrel()
            .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
            .UseIISIntegration()
            .UseStartup<Startup>()
            .Build();
 
        host.Run();
    }
}
در کدهای فوق، سطر UseContentRoot، پوشه‌ی خاصی را به نام content root معرفی می‌کند که در اینجا به همان پوشه‌ی اصلی برنامه اشاره می‌کند و پوشه‌ی wwwroot از مسیر content root/wwwroot خوانده می‌شود که جهت ارائه‌ی تمام فایل‌های عمومی برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد (مانند تصاویر، فایل‌های JS ،CSS و امثال آن). هدف این است که کدهای سمت سرور برنامه (قرار گرفته در content root) از کدهای عمومی آن (قرار گرفته در پوشه‌ی ویژه‌ی content root/wwwroot) جدا شده و به این ترتیب احتمال نشتی اطلاعات سمت سرور به حداقل برسد.

یک مثال: زمانیکه فایل استاتیک images/banner3.svg در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرد، با آدرس http://localhost:9189/images/banner3.svg توسط عموم قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته‌ی امنیتی مهم
در برنامه‌های ASP.NET Core، هنوز فایل web.config را نیز مشاهده می‌کنید. این فایل تنها کاربردی که در اینجا دارد، تنظیم ماژول AspNetCoreModule برای IIS است تا IIS static file handler آن، راسا اقدام به توزیع فایل‌های یک برنامه‌ی ASP.NET Core نکند. بنابراین توزیع این فایل را بر روی سرورهای IIS فراموش نکنید. همچنین بهتر است در ویندوزهای سرور، به قسمت Modules feature مراجعه کرده و StaticFileModule را از لیست ویژگی‌های موجود حذف کرد.


نصب Middleware مخصوص پردازش فایل‌های استاتیک

در قسمت قبل با نحوه‌ی نصب و فعال سازی middleware مخصوص WelcomePage آشنا شدیم. روال کار در اینجا نیز دقیقا به همان صورت است:
الف) نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.StaticFiles
برای اینکار می‌توان بر روی گره‌ی references کلیک راست کرده و سپس از منوی ظاهر شده،‌گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کرد. سپس ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و در اینجا نام Microsoft.AspNetCore.StaticFiles را جستجو کرده و سپس نصب کنید.


انجام این کارها معادل افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json است و سپس ذخیره‌ی آن که کار بازیابی بسته‌ها را به صورت خودکار آغاز می‌کند:
 "dependencies": {
   // same as before
    "Microsoft.AspNetCore.StaticFiles": "1.0.0"
},
ب) معرفی Middleware پردازش فایل‌های استاتیک
برای اینکار به فایل Startup.cs مراجعه کرده و سطر UseStaticFiles را به متد Configure اضافه کنید (به UseWelcomePage هم دیگر نیازی نداریم):
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }
 
    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseStaticFiles();
        //app.UseWelcomePage();
 
        app.Run(async context =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
        });
    }
}

یک مثال: بر روی پوشه‌ی wwwroot کلیک راست کرده و گزینه‌ی add->new item را انتخاب کنید. سپس یک HTML page جدید را به نام index.html به این پوشه اضافه کنید.
با این محتوا:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>Hello World</title>
</head>
<body>
    Hello World!
</body>
</html>
در این حالت برنامه را اجرا کنید. خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:


که این خروجی دقیقا خروجی app.Run برنامه است و نه محتوای فایل index.html ایی که اضافه کردیم.
در ادامه اگر مسیر کامل این فایل را (http://localhost:7742/index.html) درخواست دهیم، آنگاه می‌توان خروجی این فایل استاتیک را مشاهده کرد:


این رفتار اندکی متفاوت است نسبت به نگارش‌های قبلی ASP.NET که فایل index.html را به عنوان فایل پیش فرض، درنظر می‌گرفت و محتوای آن‌را نمایش می‌داد. منظور از فایل پیش فرض، فایلی است که با درخواست ریشه‌ی یک مسیر، به کاربر ارائه داده می‌شود و index.html یکی از آن‌ها است.
برای رفع این مشکل، نیاز است Middleware مخصوص آن‌را به نام Default Files نیز به برنامه معرفی کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseDefaultFiles();
   app.UseStaticFiles();
در این حالت است که با درخواست ریشه‌ی سایت، فایل پیش فرض آن نمایش داده خواهد شد:


فعال سازی Default Files، سبب جستجوی یکی از 4 فایل ذیل به صورت پیش فرض می‌شود (اگر تنها ریشه‌ی پوشه‌ای درخواست شود):
default.htm
default.html
index.htm
index.html

اگر خواستید فایل سفارشی خاص دیگری را معرفی کنید، نیاز است پارامتر DefaultFilesOptions آن‌را مقدار دهی نمائید:
 // Serve my app-specific default file, if present.
DefaultFilesOptions options = new DefaultFilesOptions();
options.DefaultFileNames.Clear();
options.DefaultFileNames.Add("mydefault.html");
app.UseDefaultFiles(options);


ترتیب معرفی Middlewares مهم است

در قسمت قبل، در حین معرفی تفاوت‌های Middlewareها با HTTP Modules، عنوان شد که اینبار برنامه نویس می‌تواند بر روی ترتیب اجرای Middlewareها کنترل کاملی داشته باشد و این ترتیب معادل است با ترتیب معرفی آن‌ها در متد Configure، به نحوی که مشاهده می‌کنید. برای آزمایش این مطلب، متد معرفی middleware فایل‌های پیش فرض را پس از متد معرفی فایل‌های استاتیک قرار دهید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
  app.UseStaticFiles();
  app.UseDefaultFiles();
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، به این خروجی خواهید رسید:


بله. اینبار تعریف فایل‌های پیش فرض، هیچ تاثیری نداشته و درخواست ریشه‌ی سایت، بدون ذکر صریح نام فایلی، مجددا به app.Run ختم شده‌است.


توزیع فایل‌های استاتیک خارج از wwwroot

همانطور که در ابتدای بحث عنوان شد، با فعال سازی UseStaticFiles به صورت پیش فرض مسیر content root/wwwroot در معرض دید دنیای خارج قرار می‌گیرد و توسط وب سرور قابل توزیع خواهد شد:
○ wwwroot
   § css
   § images
   § ...
○ MyStaticFiles
   § test.png
اما اگر قصد داشته باشیم تا تصویر test.png موجود در پوشه‌ی MyStaticFiles خارج از wwwroot را نیز عمومی کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان از پارامتر StaticFileOptions متد UseStaticFiles به نحو ذیل جهت معرفی پوشه‌ی MyStaticFiles استفاده کرد:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
    RequestPath = new PathString("/StaticFiles")
});
در این حالت، مسیر دسترسی عمومی به این فایل، به صورت  http://<app>/StaticFiles/test.png خواهد بود (بر مبنای RequestPath تنظیم شده).


فعال سازی مشاهده‌ی مرور فایل‌های استاتیک بر روی سرور


فرض کنید پوشه‌ی تصاویر را به پوشه‌ی عمومی wwwroot اضافه کرده‌ایم. برای فعال سازی مرور محتوای این پوشه می‌توان از Middleware دیگری به نام DirectoryBrowser استفاده کرد:
app.UseDirectoryBrowser(new DirectoryBrowserOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
    RequestPath = new PathString("/MyImages")
});
بعد از انجام اینکار به خطای ذیل خواهید رسید:
 Unable to resolve service for type 'System.Text.Encodings.Web.HtmlEncoder' while attempting to activate 'Microsoft.AspNetCore.StaticFiles.DirectoryBrowserMiddleware'.
برای رفع آن، سرویس آن نیز باید به متد ConfigureServices اضافه شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDirectoryBrowser();
}
در این حالت پس از اجرای برنامه، اگر مسیر http://localhost:7742/myimages را درخواست دهید (MyImages از RequestPath تنظیم شده، گرفته می‌شود)، به تصویر ذیل خواهید رسید:


مشکل! در این حالت که DirectoryBrowser را فعال کرده‌ایم، اگر بر روی لینک فایل تصویر نمایش داده شده کلیک کنیم، باز پیام Hello DNT یا اجرای app.Run را شاهد خواهیم بود.
به این دلیل که UseStaticFiles پیش فرض، مسیر درخواستی MyImages را که بر روی file system وجود ندارد، نمی‌شناسد. برای رفع این مشکل تنها کافی است مسیریابی این Request Path خاص را نیز فعال کنیم:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
    RequestPath = new PathString("/MyImages")
});


بررسی خلاصه‌ی تنظیماتی که به فایل آغازین برنامه اضافه شدند

تا اینجا اگر توضیحات را قدم به قدم دنبال و اجرا کرده باشید، یک چنین تنظیماتی را خواهید داشت:
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.FileProviders;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDirectoryBrowser();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseDefaultFiles();
 
            app.UseStaticFiles(); // For the wwwroot folder
 
            // For the files outside of the wwwroot
            app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
                RequestPath = new PathString("/StaticFiles")
            });
 
            // For DirectoryBrowser
            app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
                RequestPath = new PathString("/MyImages")
            });
 
            app.UseDirectoryBrowser(new DirectoryBrowserOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
                RequestPath = new PathString("/MyImages")
            });
 
            //app.UseWelcomePage();
 
            app.Run(async context =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
            });
        }
    }
}
services.AddDirectoryBrowser برای فعال سازی مرور پوشه‌ها اضافه شده‌است.
UseDefaultFiles کار فعال سازی شناسایی فایل‌های پیش فرضی مانند index.html را در صورت ذکر نام ریشه‌ی یک پوشه، انجام می‌دهد.
اولین UseStaticFiles تعریف شده، تمام مسیرهای فیزیکی ذیل wwwroot را عمومی می‌کند.
دومین UseStaticFiles تعریف شده، پوشه‌ی MyStaticFiles واقع در خارج از wwwroot را عمومی می‌کند.
سومین UseStaticFiles تعریف شده، پوشه‌ی فیزیکی wwwroot\images را به مسیر درخواست‌های MyImages نگاشت می‌کند (http://localhost:7742/myimages) تا توسط DirectoryBrowser تعریف شده، قابل استفاده شود.
در آخر هم DirectoryBrowser تعریف شده‌است.


یک نکته‌ی امنیتی مهم
یک چنین قابلیتی (مرور فایل‌های درون یک پوشه) به صورت پیش فرض بر روی تمام IIS‌ها به دلایل امنیتی غیرفعال است. به همین جهت بهتر است Middleware فوق را هیچگاه استفاده نکنید و به این قسمت صرفا از دیدگاه اطلاعات عمومی نگاه کنید.


ساده سازی تعاریف توزیع فایل‌های استاتیک

Middleware دیگری به نام FileServer کار تعریف توزیع فایل‌های استاتیک را ساده می‌کند. اگر آن‌را تعریف کنید:
 app.UseFileServer();
اینکار به معنای تعریف یکباره‌ی UseStaticFiles و UseDefaultFiles، با ترتیب صحیح آن‌ها است.
اگر خواستید DirectoryBrowsing آن‌را نیز فعال کنید، پارامتر ورودی آن‌را به true مقدار دهی کنید (که به صورت پیش فرض غیرفعال است):
 app.UseFileServer(enableDirectoryBrowsing: true);
همچنین در اینجا می‌توانید مسیر پوشه‌ی MyStaticFiles خارج از wwwroot را نیز با مقدار دهی پارامتر FileServerOptions آن، مشخص کنید:
app.UseFileServer(new FileServerOptions
    {
        FileProvider = new PhysicalFileProvider(
            Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
        RequestPath = new PathString("/StaticFiles"),
        EnableDirectoryBrowsing = false
    });


توزیع فایل‌های ناشناخته

اگر به سورس ASP.NET Core 1.0 دقت کنید، کلاسی را به نام FileExtensionContentTypeProvider خواهید یافت. این‌ها پسوندها و mime typeهای متناظری هستند که توسط ASP.NET Core شناخته شده و توزیع می‌شوند. برای مثال اگر فایلی را به نام test.xyz به پوشه‌ی wwwroot اضافه کنید، درخواست آن توسط کاربر، به Hello DNT ختم می‌شود؛ چون در این کلاس پایه، پسوند xyz تعریف نشده‌است.
برای رفع این مشکل و تکمیل این لیست می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 // Set up custom content types -associating file extension to MIME type
var provider = new FileExtensionContentTypeProvider();
provider.Mappings[".xyz"] = "text/html";
 
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ContentTypeProvider = provider
}) ; // For the wwwroot folder
در اینجا ابتدا همان کلاس پایه FileExtensionContentTypeProvider را نمونه سازی می‌کنیم و سپس به دیکشنری آن، پسوند و mime type ویژه‌ی خود را اضافه می‌کنیم. سپس این provider را می‌توان به خاصیت ContentTypeProvider پارامتر StaticFileOptions آن نسبت داد. اکنون این فایل با پسوند xyz، قابل شناسایی می‌شود:


و یا اگر خواستید کمی تمیزتر کار کنید، بهتر است از کلاس پایه FileExtensionContentTypeProvider ارث بری کرده و سپس در سازنده‌ی این کلاس، خاصیت Mappings را ویرایش نمود:
public class XyzContentTypeProvider : FileExtensionContentTypeProvider
{
    public XyzContentTypeProvider()
    {
        this.Mappings.Add(".xyz", "text/html");
    }
}
و برای استفاده‌ی از آن خواهیم داشت:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ContentTypeProvider = new XyzContentTypeProvider()
}) ; // For the wwwroot folder

روش دیگر مدیریت این مساله، تنظیم مقدار خاصیت ServeUnknownFileTypes به true است:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ServeUnknownFileTypes = true,
    DefaultContentType = "image/png"
});
در اینجا هر پسوند شناخته نشده‌ای با mime type تصویر png، توزیع خواهد شد. البته از لحاظ امنیتی توصیه شده‌است که چنین کاری را انجام ندهید و از این تنظیم عمومی نیز صرفنظر کنید.
مطالب
ایجاد یک HtmlHelper سفارشی با پشتیبانی از UnobtrusiveValidationAttributes
همانطور که می‌دانید، در MVC برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت از کتابخانه‌ی jquery استفاده می‌شود. مایکروسافت از طریق jquery.validate.unobtrusive و گسترش کتابخانه‌ی jquery.validate توانسته منطق خود را برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت پیاده سازی کند. 
برای این منظور MVC به کنترلهایی که باید اعتبارسنجی شوند، خصوصیاتی را از طریق Data Attribute اضافه می‌کند. برای مثال اگر در مدل خود فیلد ایمیل را به شکل زیر امضاء کرده باشید:
[Display(Name = "رایانامه")]
[Required(AllowEmptyStrings = false, ErrorMessage = "رایانامه خود را وارد کنید.")]
[RegularExpression("\\w+([-+.']\\w+)*@\\w+([-.]\\w+)*\\.\\w+([-.]\\w+)*", ErrorMessage = "نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد.")]
[ExistField(Action = "EmailExist", Namespace = "Parsnet.Controllers", Controller = "Account", ErrorMessage = "این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است.")]
        public string Email { get; set; }
و در View مورد نظر از Htmlhlper مربوطه به شکل زیر استفاده کرده باشید:
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control en", placeholder = @Html.DisplayNameFor(m => m.Email) })
در نهایت، Html خروجی در سمت کلاینت به شکل زیر خواهد بود:
<input data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید." id="Email" name="Email" placeholder="رایانامه" value="" type="text">
و در اینجا کتابخانه‌ی اعتبارسنجی MVC با استفاده از همین خصوصیات *-data، اطلاعات مورد نیاز را جهت نمایش، اعتبارسنجی، تنظیم و بکارگیری، مورد استفاده قرار می‌دهد.
در یکی از پروژه‌هایی که در حال کار کردن بر روی آن هستم لازم شد تا این اطلاعات اعتبارسنجی به یک تگ span اعمال شوند. سناریوی مورد نظر به این صورت است که در بخش پروفایل کاربر، کاربر می‌تواند اطلاعات خود را بصورت inline ویرایش کنید. برای اینکار از کتابخانه X-editable استفاده کردم که از این لینک قابل دریافت است.
ابتدا اطلاعات موردنیاز در یک تگ span نمایش داده می‌شوند و در ادامه کاربر پس از کلیک بر روی آیکن ویرایش، امکان تغییر آن فیلد را دارد. برای اعتبارسنجی داده‌ها لازم بود تا تمامی اطلاعات مورد نیاز اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به شکلی در اختیار داشته باشم و به ذهنم رسید تا با ایجاد یک Helper سفارشی، خصوصیات موردنظر را به تگ span اعمال کنم و سپس در سمت کلاینت از آن استفاده کنم. در واقع با اینکار با استفاده از همان کلاس مدل و این Helper سفارشی، از وارد کردن دستی داده‌ها و خصوصیات اجتناب کنم. (تصور کنید چیزی حدود 30 فیلد که هرکدام حداقل 4 خصوصیت دارند)
با نگاهی به سورس MVC دیدم پیاده سازی این قابلیت چندان سخت نیست و به راحتی با ایجاد یک Helper سفارشی، منطق خود را پیاده سازی و اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به راحتی اعمال کردم.
برای ایجاد این Helper سفارشی ابتدا یک کلاس استاتیک ایجاد کنید و با استفاده از extension Method‌ها یک helper جدید را ایجاد کنید:
namespace Parsnet
{
     public static MvcHtmlString SpanFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression, object htmlAttributes)
        {
            
            var sb = new StringBuilder();

            var span = new TagBuilder("span");

            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
            var value = "";

            if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }

            span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));

            var fieldName = fullName.Split('.')[1];
            span.MergeAttribute("data-name", fieldName, true);
            span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));

            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.StartTag));
            sb.Append(value);
            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.EndTag));

            return new MvcHtmlString(sb.ToString());
        }
    }
}
ما در این helper سفارشی از عبارت‌های لامبدا استفاده می‌کنیم و با استفاده از این عبارات، فیلد مورد نظر مدل خود را به helper معرفی می‌کنیم. آرگومان htmlAttributes در متد helper نیز برای دریافت خصوصیات اضافی helper است؛ خصوصیاتی مانند class، id, style و غیره.
با استفاده از کلاس TagBuilder تگ مورد نظر خود را ایجاد می‌کنیم. در اینجا من تگ span را ایجاد کرده‌ام که شما می‌توانید هر تگ دلخواه دیگری را نیز ایجاد کنید. اولین مرحله، استخراج اطلاعات موردنیاز از metadata مدل است که در خط زیر با پردازش عبارت لامبدا اینکار صورت می‌گیرد:
var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
سپس نام فیلد مورد نظر را از مدل استخراج می‌کنیم:
var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
کدهای فوق نام فیلد جاری (در اینجا Email) را از MetaData برای ما استخراج می‌کند. متغیر value برای نگهداری مقدار این فیلد از مدل است. مرحله بعد استخراج مقدار فیلد و انتساب آن به متغیر value است.
در سناریوی من کاربر می‌تواند زمینه‌ی فعالیت خود را انتخاب کند که به صورت IdentityRole پیاده سازی شده است. من در اینجا چک می‌کنیم که اگر نوع داده‌ای این فیلد List<IdentityProvider.IdentityRole> بود زمینه فعالیت کاربر را از طریق "،" از هم جدا کرده و به صورت یک رشته تبدیل می‌کنم. در غیر اینصورت همان مقدار عادی فیلد را بکار می‌گیرم.
if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }
سپس خصوصیات سفارشی خود را که بصورت attribute‌های HTML هستند، در خط زیر به تگ سفارشی اعمال می‌شوند:
span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));
مهمترین مرحله که در واقع هدف اصلی من بود، استخراج خصوصیت‌های *-data برای اعتبارسجی است که در خط زیر اینکار صورت گرفته است:
 span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));
نحوه‌ی استفاده از این helper سفارشی هم خیلی ساده است:
@Html.SpanFor(m => m.Profile.Email, new { @class = "editor", data_type = "text" })
و در نهایت HTML خروجی به شکل زیر است:
<span class="editor" data-name="Email" data-type="text" data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید.">alireza_s_84@yahoo.com</span>
دیدن شکل‌های زیر خالی از لطف نیستند:

و پس از ویرایش:


البته برای درک بهتر این موضوع سعی خواهم کرد تا با یک مثال عملی کامل، نحوه‌ی پیاده سازی را در همینجا قرار دهم.