نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
با تشکر از مطلب مفید شما من از wrapper mvc مجموعه kendo استفاده میکنم 
توی مطالب شما در مورد استفاده از  Kendo.DynamicLinq    صحبت شد خواستم بدونم آیا وقتی از wrapper هم استفاده میکنیم استفاده از این پکیج لازم هست؟
@(Html.Kendo().Grid(Model)
      .Name("gridKendo")
      .Columns(columns =>
      {
          columns.Bound(c => c.Name).Width(50);
          columns.Bound(c => c.Family).Width(100);
          columns.Bound(c => c.Tel);
      })
      .Pageable(pager => pager
          .Input(true)
          .Numeric(true)
          .Info(true)
          .PreviousNext(true)
          .Refresh(true)
          .PageSizes(true)
      )
      )

چون من با استفاده از telerik profiler وقتی درخواست رو بررسی مکنم توی دستور sql چنین دستوری رو در انتها مشاهده میکنم:
صفحه اول:
SELECT *
FROM (
    SELECT
    FROM table a
)
WHERE ROWNUM <= :TAKE

صفحات بعد:
SELECT *
FROM (
    SELECT
        a.*,
        ROWNUM OA_ROWNUM
    FROM (
        FROM table a
    ) a
    WHERE ROWNUM <= :TAKE
)
WHERE OA_ROWNUM > :SKIP
پایگاه داده اوراکل است.
نظرات مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت هشتم - کوئری‌های بازگشتی
با سلام
همینکار و انجام دادم 
var memberHierarchyCte =
                    _dbContext.CreateLinqToDbContext().GetCte<MemberHierarchyCTE>(memberHierarchy =>
                    {
                        return
                            (
                                from navbar in _dbContext.Navbars
                                select new MemberHierarchyCTE
                                {
                                    ChildId = navbar.Id,
                                    ParentId = navbar.ParentId,
                                    Title = navbar.Title
                                }
                            )
                            .Concat
                            (
                                from nav in _dbContext.Navbars
                                from hierarchy in memberHierarchy
                                            .InnerJoin(hierarchy => nav.Id == hierarchy.ParentId)
                                select new MemberHierarchyCTE
                                {
                                    ChildId = hierarchy.ChildId,
                                    ParentId = nav.ParentId,
                                    Title = nav.Title
                                }
                            );
                    });
البته خطایی ندارم اما خروجی Result View به شکل زیره :


مطالب
SQL Antipattern #1
در این سلسله نوشتار قصد دارم ترجمه و خلاصه چندین فصل از کتاب ارزشمند ( SQL Antipatterns: Avoiding the Pitfalls of Database Programming (Pragmatic Programmers که حاصل تلاش گروه IT موسسه هدایت فرهیختگان جوان می‌باشد، را ارائه نمایم.

بخش اول : Jaywalking  


در این بخش در حال توسعه ویژگی نرم افزاری هستیم که در آن هرکاربر به عنوان یک کاربر اصلی برای یک محصول تخصیص داده می‌شود. در طراحی اصلی ما فقط اجازه میدهیم یک کاربر متعلق به هر محصول باشد، اما امکان چنین تقاضایی وجود دارد که چند کاربر نیز به یک محصول اختصاص داده شوند.

در این صورت، اگر پایگاه داده را به نحوی تغییر دهیم که شناسه‌ی حساب کاربران را در لیستی که با کاما از یکدیگر جدا شده‌اند ذخیره نماییم، خیلی ساده‌تر به نظر می‌رسد نسبت به اینکه بصورت جداگانه آنها را ثبت نماییم.

برنامه نویسان معمولا برای جلوگیری از ایجاد جدول واسطی [1] که رابطه‌های چند به چند زیادی دارد از یک لیست که با کاما داده‌هایش از هم جدا شده‌اند، استفاده می‌کنند. بدین جهت اسم این بخش jaywalking ,antipatten می‌باشد، زیرا jaywalking نیز عملیاتی است که از تقاطع جلوگیری می‌کند.

1.1  هدف:  ذخیره کردن چندین صفت  

طراحی کردن جدولی که ستون آن فقط یک مقدار دارد، بسیار ساده و آسان می‌باشد. شما می‌توانید نوع داده‌ایی که متعلق به ستون می‌باشد را انتخاب نمایید. مثلا از نوع (int,date…)

چگونه می‌توانیم مجموعه‌ایی از مقادیری که به یکدیگر مرتبط هستند را در یک ستون ذخیره نماییم ؟

در مثال ردیابی خطای پایگاه داده‌، ما یک محصول را به یک کاربر، با استفاده از ستونی که نوع آن integer است، مرتبط می‌نماییم. هر کاربر ممکن است محصولاتی داشته باشد و هر محصول به یک contact اشاره کند. بنابراین یک ارتباط چند به یک بین محصولات و کاربر برقرار است. برعکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی امکان دارد هر محصول متعلق به چندین کاربر باشد و یک ارتباط یک به چند ایجاد شود. در زیر جدول محصولات را به صورت عادی آورده شده است: 

CREATE TABLE Products (
product_id SERIAL PRIMARY KEY,
product_name VARCHAR(1000),
account_id BIGINT UNSIGNED,
-- . . .
FOREIGN KEY (account_id) REFERENCES Accounts(account_id)
);

INSERT INTO Products (product_id, product_name, account_id)
VALUES (DEFAULT, 'Visual TurboBuilder' , 12);

2.1 Antipattern : قالب بندی لیست هایی که با کاما از یکدیگر جدا شده اند 
برای اینکه تغییرات در پایگاه داده را به حداقل برسانید، می‌توانید نوع شناسه‌ی کاربر را از نوع varchar قرار دهید. در این صورت می‌توانید چندین شناسه‌ی کاربر که با کاما از یکدیگر جدا شده‌اند را در یک ستون ذخیره نمایید. پس در جدول محصولات، شناسه‌ی کاربران را از نوع varchar قرار می‌دهیم.  
CREATE TABLE Products (
product_id SERIAL PRIMARY KEY,
product_name VARCHAR(1000),
account_id VARCHAR(100), -- comma-separated list
-- . . .
);

INSERT INTO Products (product_id, product_name, account_id)
VALUES (DEFAULT, 'Visual TurboBuilder' , '12,34' );

 اکنون مشکلات کارایی و جامعیت داده‌ها را در این راه حل پیشنهادی بررسی می‌نماییم . 

بدست آوردن محصولاتی برای یک کاربر خاص

بدلیل اینکه تمامی شناسه‌ی کاربران که بصورت کلید خارجی جدول Products می‌باشند به صورت رشته در یک فیلد ذخیره شده‌اند و حالت ایندکس بودن آنها از دست رفته است، بدست آوردن محصولاتی برای یک کاربر خاص سخت می‌باشد. به عنوان مثال بدست آوردن محصولاتی که کاربری با شناسه‌ی 12 خریداری نموده به‌صورت زیر می‌باشد: 

SELECT * FROM Products WHERE account_id REGEXP '[[:<:]]12[[:>:]]' ;
بدست آوردن کاربرانی که یک محصول خاص خریداری نموده اند
 Join کردن account_id با Accounts table  یعنی جدول مرجع نا‌مناسب و غیر معمول می‌باشد. مساله مهمی که وجود دارد این است که زمانیکه بدین صورت شناسه‌ی کاربران را ذخیره می‌نماییم، ایندکس بودن آنها از بین می‌رود. کد زیر کاربرانی که محصولی با شناسه‌ی 123 خریداری کرده‌اند را محاسبه می‌کند.
SELECT * FROM Products AS p JOIN Accounts AS a
ON p.account_id REGEXP '[[:<:]]' || a.account_id || '[[:>:]]'
WHERE p.product_id = 123;

  ایجاد توابع تجمیعی [2]
مبنای چنین توابعی از قبیل sum(), count(), avg() بدین صورت می‌باشد که بر روی گروهی از سطرها اعمال می‌شوند. با این حال با کمک ترفندهایی می‌توان برخی از این توابع را تولید نماییم هر چند برای همه آن‌ها این مساله صادق نمی‌باشد. اگر بخواهیم تعداد کاربران برای هر محصول را بدست بیاوریم ابتدا باید طول لیست شناسه‌ی کاربران را محاسبه کنیم، سپس کاما را از این لیست حذف کرده و طول جدید را از طول قبلی کم کرده و با یک جمع کنیم. نمونه کد آن در زیر آورده شده است:   
SELECT product_id, LENGTH(account_id) - LENGTH(REPLACE(account_id, ',' , '' )) + 1
AS contacts_per_product
FROM Products;

ویرایش کاربرانی که یک محصول خاص خریداری نموده‌اند
ما به راحتی می‌توانیم یک شناسه‌ی جدید را به انتهای این رشته اضافه نماییم؛ فقط مرتب بودن آن را بهم میریزیم. در نمونه اسکریپت زیر گفته شده که در جدول محصولات برای محصولی با شناسه‌ی 123 بعد از کاما یک کاربر با شناسه‌ی 56 درج شود:
UPDATE Products
SET account_id = account_id || ',' || 56
WHERE product_id = 123;
برای حذف یک کاربر از لیست کافیست دو دستور sql را اجرا کرد: اولی برای fetch کردن شناسه‌ی کاربر از لیست و بعدی برای ذخیره کردن لیست ویرایش شده. بطور مثال تمامی افرادی که محصولی با شناسه‌ی 123 را خریداری کرده‌اند، از جدول محصولات انتخاب می‌کنیم. برای حذف کاربری با شناسه‌ی 34 از لیست کاربران، بر حسب کاما مقادیر لیست را در آرایه می‌ریزیم، شناسه‌ی مورد نظر را جستجو می‌کنیم و آن را حذف می‌کنیم. دوباره مقادیر درون آرایه را بصورت رشته درمیاوریم و جدول محصولات را با لیست جدید کاربران برای محصولی با شناسه‌ی 123 بروز‌رسانی می‌کنیم.
<?php
$stmt = $pdo->query(
"SELECT account_id FROM Products WHERE product_id = 123");
$row = $stmt->fetch();
$contact_list = $row['account_id' ];


// change list in PHP code
$value_to_remove = "34";
$contact_list = split(",", $contact_list);
$key_to_remove = array_search($value_to_remove, $contact_list);
unset($contact_list[$key_to_remove]);
$contact_list = join(",", $contact_list);
$stmt = $pdo->prepare(
"UPDATE Products SET account_id = ?
WHERE product_id = 123");
$stmt->execute(array($contact_list));

 اعتبارسنجی شناسه‌ی  محصولات 
به دلیل آنکه نوع فیلد account_id،varchar  می‌باشد احتمال این وجود دارد داده‌ای نامعتبر وارد نماییم چون پایگاه داده‌ها هیچ عکس العملی یا خطایی را نشان نمی‌دهد، فقط از لحاظ معنایی دچار مشکل می‌شویم. در نمونه زیر banana یک داده‌ی غیر معتبر می‌باشد و ارتباطی با شناسه‌ی کاربران ندارد. 
INSERT INTO Products (product_id, product_name, account_id)
VALUES (DEFAULT, 'Visual TurboBuilder' , '12,34,banana' );

انتخاب کردن کاراکتر جداکننده 
نکته قابل توجه این است که کاراکتری که بعنوان جد‌اکننده در نظر می‌گیریم باید در هیچکدام از داده‌های ورودی ما امکان بودنش وجود نداشته باشد .

محدودیت طول لیست 
در زمان طراحی جدول، برای هر یک از فیلد‌ها باید حداکثر طولی را قرار دهیم. به عنوان نمونه ما اگر (varchar(30 در نظر بگیریم بسته به تعداد کاراکتر‌هایی که داده‌های ورودی ما دارند می‌توانیم جدول را پر‌نماییم. اسکریپت زیر شناسه‌ی کاربرانی که محصولی با شناسه‌ی 123 را خریده‌اند، ویرایش می‌کند. با این تفاوت که با توجه به محدودیت لیست، در نمونه‌ی اولی شناسه‌ی کاربران دو کاراکتری بوده و 10داده بعنوان ورودی پذیرفته است در حالیکه در نمونه‌ی دوم بخاطر اینکه شناسه‌ی کاربران شش کاراکتری می‌باشد فقط 4 شناسه می‌توانیم وارد نماییم.
UPDATE Products SET account_id = '10,14,18,22,26,30,34,38,42,46'
WHERE product_id = 123;  
UPDATE Products SET account_id = '101418,222630,343842,467790'
WHERE product_id = 123;

3.1 موارد تشخیص این Antipattern:
سؤالات زیر نشان می‌دهند که Jaywalking antipattern  مورد استفاده قرار گرفته است:
• حداکثر پذیرش این لیست برای داده ورودی چه میزان است؟
• چه کاراکتری هرگز در داده‌های ورودی این لیست ظاهر نمی‌شود؟
4.1  مواردی که استفاده از این Antipattern مجاز است:
دی نرمال کردن کارایی را افزایش می‌دهد. ذخیره کردن شناسه‌ها در یک لیست که با کاما از یکدیگر جدا شده‌اند نمونه بارزی از دی نرمال کردن می‌باشد. ما زمانی می‌توانیم از این مدل استفاده نماییم که به جدا کردن شناسه‌ها از هم نیاز نداشته باشیم. به همین ترتیب، اگر در برنامه، شما یک لیست را از یک منبع دیگر با این فرمت دریافت نمایید، به سادگی آن را در پایگاه داده خود به همان فرمت بصورت کامل می‌توانید ذخیره و بازیابی نمایید و احتیاجی به مقادیر جداگانه ندارید. درهنگام استفاده از پایگاه داده‌های دی‌نرمال دقت کنید. برای شروع از پایگاه داده نرمال استفاده کنید زیرا به کدهای برنامه شما امکان انعطاف بیشتری می‌دهد و کمک می‌کند تا پایگاه داده‌ها تمامیت داده‌(Data integrity) را حفظ کند.
5.1  راه حل: استفاده کردن از جدول واسط
در این روش شناسه‌ی کاربران را در جدول جداگانهایی که هر کدام از آنها یک سطر را به خود اختصاص داده اند، ذخیره می‌نماییم.
CREATE TABLE Contacts ( product_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
account_id BIGINT UNSIGNED NOT NULL,
PRIMARY KEY (product_id, account_id),
FOREIGN KEY (product_id) REFERENCES Products(product_id),
FOREIGN KEY (account_id) REFERENCES Accounts(account_id)
);

جدول Contacts یک جدول رابطه ایی بین جداول Products,Accounts

جدول Contacts یک جدول رابطه ایی بین جداول Products,Accounts 


 بدست آوردن محصولات برای کاربران و موارد مربوط به آن 

ما براحتی می‌توانیم تمامی محصولاتی که مختص به یک کاربر هستند را بدست آوریم. در این شیوه خاصیت ایندکس بودن شناسه‌ی کاربران حفظ می‌شود به همین دلیل queryهای آن برای خواندن و بهینه کردن راحت‌تر می‌باشند. در این روش به کاراکتری برای جدا کردن ورودی‌ها از یکدیگر نیاز نداریم چون هر کدام از آنها در یک سطر جداگانه ثبت می‌شوند. برای ویرایش کردن کاربرانی که یک محصول را خریداری نموده اند، کافیست یک سطر از جدول واسط را اضافه یا حذف نماییم. درنمونه کد زیر، ابتدا در جدول Contacts کاربری با شناسه‌ی 34 که محصولی با شناسه‌ی 456 را خریداری کرده، درج شده است و در خط بعد عملیات حذف با شرط آنکه شناسه‌ی کاربر و محصول به ترتیب 34،456 باشد روی جدول Contacts اعمال شده است.

INSERT INTO Contacts (product_id, account_id) VALUES (456, 34);

DELETE FROM Contacts WHERE product_id = 456 AND account_id = 34;

ایجاد توابع تجمیعی

به عنوان نمونه در مثال زیر براحتی ما می‌توانیم تعداد محصولات در هر حساب کاربری را بدست آوریم:

SELECT account_id, COUNT(*) AS products_per_account
FROM Contacts
GROUP BY account_id;

اعتبارسنجی شناسه  محصولات 

از آنجاییکه مقادیری که در جدول قرار دارند کلید خارجی می‌باشند میتوان صحت اعتبار آنها را بررسی نمود. بعنوان مثال Contacts.account_id به Account.account_id  اشاره می‌کند. در ضمن برای هر فیلد نوع آن را می‌توان مشخص کرد تا فقط همان نوع داده را بپذیرد.

محدودیت طول لیست 

نسبت به روش قبلی تقریبا در این حالت محدودیتی برای تعداد کاراکتر‌های ورودی نداریم.


مزیت‌های دیگر استفاده از جدول واسط

کارایی روش دوم بهتر از حالت قبلی می‌باشد چون ایندکس بودن شناسه‌ها حفظ شده است. همچنین براحتی میتوانیم فیلدی را به این جدول اضافه نماییم مثلا (time, date… ) 

  


[1] Intersection Table  
[2] Aggregate  
مطالب
یک نکته از ASP.NET 4.5 GridView
تا قبل از ASP.NET 4.5 ، هنگام کار با GridView رسم بر این بوده که به خاصیت DataSource ، یک منبع داده (مانند SqlDataSource و ...) را  Bind کرده و متد DataBind را صدا نموده و نتیجه نمایش داده می‌شد.
اما با استفاده از ویژگی‌های جدید اضافه شده(هر چند با تأخیر نسبت به Grid‌های پیشرفته دیگر ) کار با این کنترل راحت‌تر و خواناتر شده است. یکی از این ویژگی‌ها را با هم بررسی می‌کنیم:
با استفاده از ویژگی SelectMethod میتوان متدی را به GridView معرفی کرد که وظیفه منبع داده را انجام داده و هنگام Bind فراخوانی شده و گرید را پر کند:
مثال:
    <asp:GridView ID="gvCities"
                runat="server"
                AutoGenerateColumns="False"
                ItemType="WebApplication3.City"
                SelectMethod="GetAllCities">
                <Columns>
                    <asp:TemplateField HeaderText="نام">
                        <ItemTemplate><%#: Item.Name %></ItemTemplate>
                    </asp:TemplateField>
                </Columns>
     </asp:GridView>
نکته مهم در این کد ItemType است. با استفاده از این خاصیت به جای اینکه مانند قبل نام فیلدهایی که قرار است در گرید نمایش  داده شود را بصورت string معرفی کنیم (مثلا در اینجا ("Eval("Name ، اگر نام فیلد را غلط بنویسیم هنگام کامپایل خطایی صادر نمی‌شود)، آنرا بصورت  Strongly Type نوشته و از اشتباه جلوگیری می‌کنیم.( + )
کد متد:
 public IQueryable<City> GetAllCities()
        {
            var context = new EFContext();
            var q = from c in context.City
                    orderby c.Name
                    select c;
            return q;
        }
و سپس دستور زیر  را فراخوانی می‌کنیم:
 gvCities.DataBind();
اگر بخواهیم در گرید Paging داشته باشیم بصورت زیر عمل می‌کنیم:
   <asp:GridView ID="gvCities" 
                runat="server" 
                AutoGenerateColumns="False"
                AllowPaging="True" 
                PageSize="10" 
                ItemType="WebApplication3.City" 
                SelectMethod="GetAllCities">
                 <Columns>
                    <asp:TemplateField HeaderText="نام">
                        <ItemTemplate><%#: Item.Name %></ItemTemplate>
                    </asp:TemplateField>
                </Columns>
  </asp:GridView>
که در اینجا دو خصوصیت AllowPaging و PageSize را مقدار دهی کرده ایم. این خصوصیت‌ها اجازه صفحه بندی را به گرید می‌دهند.حال برای اینکه متد نیز برای صفحه بندی آماده شود باید سه آرگومان به آن اضافه کنیم:(نام پارامترها باید دقیقا موارد زیر باشد)
1- startRowIndex: نقطه شروع صفحه بندی را مشخص می‌کند.
2- maximumRows: تعداد سطرهایی که گرید باید نمایش دهد را مشخص می‌کند.
3- totalRowCount: این پارامتر  باید در تابع مقدار دهی شود (مانند مثال) تا مشخص شود نتیجه Query چند رکورد است و در نهایت گرید تعداد صفحات را بر این اساس نمایش می‌دهد.

 و برای اینکه صفحه بندی را در Query هم لحاظ کنیم از دو تا بع Skip و Take استفاده شده است.
 public IQueryable<City> GetAllCities(int startRowIndex, int maximumRows, out int totalRowCount)
 {
        var context = new EFContext();
        var q = from c in context.City
                    select c;

        totalRowCount = q.Count();

        return q.OrderBy(x=>x.Name).Skip(startRowIndex).Take(maximumRows);
 }

نکته مهم در این متد  IQueryable  بودن آن است که باعث واکشی داده‌ها بصورت صفحه به صفحه میشود.
دستورات SQL تولید شده در پروفایلر:

همانطور که مشاهده می‌کنید دو دستور SQL  تولید شده ، یکی برای بازگرداندن تعداد رکوردها و یکی هم برای واکشی داده‌ها به اندازه تعداد رکوردهای مجاز در هر صفحه.


مطالب
آموزش MDX Query - قسمت دهم – ادامه کار برروی ساختار های سلسله مراتبی و کار با تابع Cousin و ایجاد Range

در این قسمت در خصوص توابع مرتبط با ساختار سلسله مراتبی صحبت خواهد شد.

Select
{
  [Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006],
  cousin(
[Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006],
[Date].[Calendar].[Calendar Year].[CY 2007]
)
} on columns,
[Measures].[Reseller Sales Amount] on rows
From [Adventure Works]

تابع عمو زاده به این صورت کار می‌ کند که دو پارامتر می گیرد . پارامتر اول سطح فعلی را مشخص می کند . پارامتر دوم سطح بالاتر از سطح اول را مشخص می کند در ساختار سلسله مراتبی و خروجی برابر است با سطحی برابر سطح پارامتر اول در زیر مجموعه ی پارامتر دوم و هم تراز پارامتر اول .

خروجی به صورت زیر می‌باشد:

خوب حالا به ساختار زیر دقت کنید (ساختار سلسله مراتبی Date  )

همانطور که مشخص می‌باشد تاریخ‌ها از 2005 تا 2008 و سال 2010 می‌باشند و فصول عبارتند از دو فصل پایانی سال 2005 و تمامی فصول سال 2006 و 2007 و سه فصل اول سال 2008 و فصل چهارم سال 2010 . حال دوباره به کوئری نوشته شده دقت کنید. در کوئری بالا فصل همسطح فصل اول  سال 2006 در سال 2007 مورد واکشی قرار گرفته است که همان فصل اول در سال 2007 می‌باشد.

حال به بررس کوئری زیر خواهیم پرداخت:

Select
{
  [Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006],
  cousin(
[Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006],
[Date].[Calendar].[Calendar Semester].[H2 CY 2006]
)
} on columns,
[Measures].[Reseller Sales Amount] on rows
From [Adventure Works]

در این کوئری ما ابتدا ستون فصل اول سال 2006 را بر می گردانیم . سپس در تابع پسر عمو در نیم فصل دوم سال 2006 به دنبال هم سطح فصل اول 2006 می گردیم .

نمودار درختی زیر توضیح کاملی به ما خواهد داد:

حال برای ادامه‌ی مطلب کار بر روی ساختار‌های سلسله مراتبی، ابتدا باید در خصوص نحوه‌ی ایجاد Range توضیحاتی ارایه گردد. دو کوئری زیر را در نظر گرفته و خروجی آنها را با هم مقایسه نمایید

Select
{
  [Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006],
  [Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q2 CY 2006],
  [Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q3 CY 2006]
} on columns,
[Measures].[Reseller Sales Amount] on rows
From [Adventure Works]

و

Select
[Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006]:
[Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q3 CY 2006]
on columns,
[Measures].[Reseller Sales Amount] on rows
From [Adventure Works]

خروجی‌ها به صورت زیر می‌باشد :

و

مشخص می‌باشد که از علامت <:> برای ایجاد یک محدوده و جلوگیری از تولید کد‌های بلند و طولانی استفاده می‌شود.

حال کوئری زیر را اجرا کنید:

Select
[Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006]
:
cousin(
[Date].[Calendar].[Calendar Quarter].[Q1 CY 2006],
[Date].[Calendar].[Calendar Semester].[H2 CY 2006]
    ) on columns,
[Measures].[Reseller Sales Amount] on rows
From [Adventure Works]

در این کوئری در ابتدا تابع پسر عمو اجرا می گردد، سپس تابع رنج اجرا می گردد و در نتیجه، فاصله ی بین  Q1 CY 2006 تا Q3 CY 2006 را بدست می‌آورد.

 نمودار درختی زیر توضیح کاملی به ما خواهد داد :

خروجی به صورت زیر می‌باشد

در قسمت‌های بعدی دیگر توابع MDX Query‌ها را بررسی میکنیم.

نظرات مطالب
ایجاد سیستم وضعیت آب و هوا مانند گوگل (بخش اول)
یه راه دیگه هم استفاده از Yahoo Query Language هست،  می تونید با کوئری زیر اطلاعات آب و هوای شهر مورد نظر رو در قالب JSON دریافت کنید
select * from weather.forecast where woeid in (select woeid from geo.placefinder where text="CityName")
مطالب
پشتیبانی از حذف و به‌روز رسانی دسته‌ای رکوردها در EF 7.0
همواره حذف و به روز رسانی تعداد زیادی رکورد توسط EF، بسیار غیربهینه و کند بوده‌است؛ از این جهت که یکی از روش‌های انجام اینکار، کوئری گرفتن از رکوردهای مدنظر جهت حذف، سپس بارگذاری آن‌ها در حافظه و در آخر حذف یکی یکی آن‌ها بوده‌است:
using var dbContext = new MyDbContext();
var objectToDelete = await dbContext.Objects.FirstAsync(o => o.Id == id);
dbContext.Objects.Remove(objectToDelete);
await dbContext.SaveChangesAsync();
در اینجا در ابتدا، شیء‌ای که قرار است حذف شود، از بانک اطلاعاتی کوئری گرفته می‌شود تا وارد سیستم Change Tracking شود. سپس از این سیستم ردیابی اطلاعات درون حافظه‌ای، حذف خواهد شد و در نهایت این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند. بنابراین در این مثال ساده، حداقل دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی وجود خواهد داشت.
البته راه دومی نیز برای انجام اینکار وجود دارد:
using var dbContext = new MyDbContext();
var objectToDelete = new MyObject { Id = id };
dbContext.Objects.Remove(objectToDelete);
await dbContext.SaveChangesAsync();
در این مثال، رفت و برگشت ابتدایی، حذف شده‌است و با فرض معلوم بودن کلید اصلی رکورد مدنظر، آن‌را وارد سیستم Change Tracking کرده و درنهایت آن‌را حذف می‌کنیم. کار متد Remove در اینجا، علامتگذاری این شیء دارای Id، به صورت EntityState.Deleted است.

اکنون می‌توان در EF 7.0، روش سومی را نیز به این لیست اضافه کرد که فقط یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را سبب می‌شود:
await dbContext.Objects.Where(x => x.Id == id).ExecuteDeleteAsync();


معرفی متدهای حذف و به‌روز رسانی دسته‌ای رکوردها در EF 7.0

EF 7.0 به همراه دو متد جدید ExecuteUpdate و ExecuteDelete (و همچنین نگارش‌های async آن‌ها) است که کار به‌روز رسانی و یا حذف دسته‌ای رکوردها را بدون دخالت سیستم Change tacking میسر می‌کنند. مزیت مهم این روش، عدم نیاز به کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی جهت بارگذاری رکوردهای مدنظر در حافظه و سپس حذف یکی یکی آن‌ها است. فقط باید دقت داشت که چون این روش خارج از سیستم Change tracking صورت می‌گیرد، نتیجه‌ی حاصل، دیگر با اطلاعات درون حافظه‌ای سمت کلاینت، هماهنگ نخواهد بود و کار به روز رسانی دستی آن‌ها به‌عهده‌ی شماست.


بررسی نحوه‌ی عملکرد ExecuteUpdate و ExecuteDelete با یک مثال

فرض کنید مدل‌های موجودیت‌های برنامه شامل کلاس‌های زیر هستند:
public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public required string FirstName { get; set; }
    public required string LastName { get; set; }
    public virtual List<Book> Books { get; set; } = new();
    public virtual Address? Address { get; set; }
}

public class Book
{
    public int Id { get; set; }
    public required string Type { get; set; }
    public required string Name { get; set; }

    public virtual User User { get; set; } = default!;
    public int UserId { get; set; }
}

public class Address
{
    public int Id { get; set; }
    public required string Street { get; set; }
    
    public virtual User User { get; set; } = default!;
    public int UserId { get; set; }
}
که در اینجا یک کاربر می‌تواند دارای یک آدرس و چندین کتاب تعریف شده باشد؛ با این Context ابتدایی:
public class ApplicationDbContext : DbContext
{
    public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    {
    }

    public DbSet<User> Users { get; set; } = default!;

    public DbSet<Book> Books { get; set; } = default!;

    public DbSet<Address> Addresses { get; set; } = default!;
}

مثال 1: حذف دسته‌ای تعدادی کتاب
context.Books.Where(book => book.Name.Contains("1")).ExecuteDelete();
در اینجا نحوه‌ی استفاده از متد ExecuteDelete را مشاهده می‌کنید که به انتهای LINQ Query، اضافه شده‌است. در این مثال، تمام کتاب‌هایی که در نامشان حرف 1 وجود دارد، حذف می‌شوند. این کوئری، به صورت زیر بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود:
DELETE FROM [b]
FROM [Books] AS [b]
WHERE [b].[Name] LIKE N'%1%'
مهم‌ترین مزیت این روش، عدم نیاز به بارگذاری و یا ساخت درون حافظه‌ای لیست کتاب‌هایی است که قرار است حذف شوند. کل این عملیات در یک رفت و برگشت ساده و سریع انجام می‌شود.

یک نکته: متد ExecuteDelete، تعداد رکوردهای حذف شده را نیز بازگشت می‌دهد.


مثال 2: حذف کاربران و تمام رکوردهای وابسته به آن

فرض کنید می‌خواهیم تعدادی از کاربران را از بانک اطلاعاتی حذف کنیم:
context.Users.Where(user => user.Id <= 500).ExecuteDelete();
اگر این کوئری را با تنظیمات فعلی اجرا کنیم، با خطای زیر متوقف خواهیم شد:
DELETE FROM [u]
FROM [Users] AS [u]
WHERE [u].[Id] <= 500

The DELETE statement conflicted with the REFERENCE constraint "FK_Books_Users_UserId".
The conflict occurred in database "EF7BulkOperations", table "dbo.Books", column 'UserId'.
عنوان می‌کند که یک کاربر، دارای تعدادی کتاب و آدرسی از پیش ثبت شده‌است و نمی‌توان آن‌را بدون حذف وابستگی‌های آن، حذف کرد. اگر کاربری را حذف کنیم، کلید‌های خارجی ذکر شده‌ی در جداولی که این کلید خارجی را به همراه دارند، غیرمعتبر می‌شوند (و این کلید خارجی تعریف شده، نال پذیر هم نیست). برای رفع این مشکل، یا باید ابتدا در طی دستوراتی جداگانه، وابستگی‌های ممکن را حذف کنیم و یا می‌توان تنظیم cascade delete را به نحو زیر به تعریف جداول مرتبط اضافه کرد تا صدور یک دستور delete، به صورت خودکار سبب حذف وابستگی‌های مرتبط نیز شود:
public class ApplicationDbContext : DbContext
{
    public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    {
    }

    public DbSet<User> Users { get; set; } = default!;

    public DbSet<Book> Books { get; set; } = default!;

    public DbSet<Address> Addresses { get; set; } = default!;

    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
        base.OnModelCreating(modelBuilder);

        modelBuilder
            .Entity<User>()
            .HasMany(user => user.Books)
            .WithOne(book => book.User)
            .OnDelete(DeleteBehavior.Cascade);

        modelBuilder
            .Entity<User>()
            .HasOne(user => user.Address)
            .WithOne(address => address.User)
            .HasForeignKey<Address>(address => address.UserId)
            .OnDelete(DeleteBehavior.Cascade);
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به متد OnModelCreating تنظیم cascade delete وابستگی‌های جدول کاربران اضافه شده‌است. پس از این تنظیم، دستور مثال دوم، بدون مشکل اجرا شده و حذف یک کاربر، سبب حذف خودکار کتاب‌ها و آدرس او نیز می‌شود.


مثال 3: به‌روز رسانی دسته‌ای از کاربران

فرض کنید می‌خواهیم LastName تعدادی کاربر مشخص را به مقدار جدید Updated، تغییر دهیم:
context.Users.Where(user => user.Id <= 400)
   .ExecuteUpdate(p => p.SetProperty(user => user.LastName,  user => "Updated"));
برای اینکار، پس از مشخص شدن شرط کوئری در قسمت Where، کار به روز رسانی توسط متد ExecuteUpdate و سپس متد SetProperty صورت می‌گیرد. در اینجا در ابتدا مشخص می‌کنیم که کدام خاصیت قرار است به روز رسانی شود و پارامتر دوم آن، مقدار جدید را مشخص می‌کند. این کوئری به نحو زیر به بانک اطلاعاتی اعمال خواهد شد:
UPDATE [u]
SET [u].[LastName] = N'Updated'
FROM [Users] AS [u]
WHERE [u].[Id] <= 400
در اینجا می‌توان در پارامتر دوم متد SetProperty، از مقدار فعلی سایر خواص نیز استفاده کرد:
context.Users.Where(user => user.Id <= 300)
  .ExecuteUpdate(p => p.SetProperty(user => user.LastName,
      user => "Updated" + user.LastName));
که خروجی زیر را تولید می‌کند:
UPDATE [u]
SET [u].[LastName] = N'Updated' + [u].[LastName]
FROM [Users] AS [u]
WHERE [u].[Id] <= 300
همچنین می‌توان چندین متد SetProperty را نیز به صورت زنجیروار، جهت به روز رسانی چندین خاصیت و فیلد، ذکر کرد:
context.Users.Where(user => user.Id <= 800)
   .ExecuteUpdate(p => p.SetProperty(user => user.LastName,
        user => "Updated" + user.LastName)
             .SetProperty(user => user.FirstName,
                 user => "Updated" + user.FirstName));
با این خروجی نهایی:
UPDATE [u]
SET [u].[FirstName] = N'Updated' + [u].[FirstName],
[u].[LastName] = N'Updated' + [u].[LastName]
FROM [Users] AS [u]
WHERE [u].[Id] <= 800
متد ExecuteUpdate، تعداد رکوردهای به‌روز رسانی شده را نیز بازگشت می‌دهد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  EF7BulkOperations.zip
مطالب
استفاده از Full text search توسط Entity Framework
پیشنیاز مطلب:
پشتیبانی از Full Text Search در SQL Server

Full Text Search یا به اختصار FTS یکی از قابلیت‌های SQL Server جهت جستجوی پیشرفته در متون میباشد. این قابلیت تا کنون در EF 6.1.1 ایجاد نشده است.
در ادامه پیاده سازی از FTS در EF را مشاهده مینمایید.
جهت ایجاد قابلیت FTS از متد Contains در Linq استفاده شده است.
ابتدا متد‌های الحاقی جهت اعمال دستورات FREETEXT و CONTAINS اضافه میشود.سپس دستورات تولیدی EF را قبل از اجرا بر روی بانک اطلاعاتی توسط امکان Command Interception به دستورات FTS تغییر میدهیم.
همانطور که میدانید دستور Contains در Linq توسط EF به دستور LIKE تبدیل میشود. به جهت اینکه ممکن است بخواهیم از دستور LIKE نیز استفاده کنیم یک پیشوند به مقادیری که میخواهیم به دستورات FTS تبدیل شوند اضافه مینماییم.
جهت استفاده از Fts در EF کلاس‌های زیر را ایجاد نمایید.
 
کلاس FullTextPrefixes :
/// <summary>
    /// 
    /// </summary>
    public static class FullTextPrefixes
    {
        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        public const string ContainsPrefix = "-CONTAINS-";

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        public const string FreetextPrefix = "-FREETEXT-";

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="searchTerm"></param>
        /// <returns></returns>
        public static string Contains(string searchTerm)
        {
            return string.Format("({0}{1})", ContainsPrefix, searchTerm);
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="searchTerm"></param>
        /// <returns></returns>
        public static string Freetext(string searchTerm)
        {
            return string.Format("({0}{1})", FreetextPrefix, searchTerm);
        }

    }

کلاس جاری جهت علامت گذاری دستورات FTS میباشد و توسط متد‌های الحاقی و کلاس FtsInterceptor استفاده میگردد.

کلاس FullTextSearchExtensions :
public static class FullTextSearchExtensions
    {

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <typeparam name="TEntity"></typeparam>
        /// <param name="source"></param>
        /// <param name="expression"></param>
        /// <param name="searchTerm"></param>
        /// <returns></returns>
        public static IQueryable<TEntity> FreeTextSearch<TEntity>(this IQueryable<TEntity> source, Expression<Func<TEntity, object>> expression, string searchTerm) where TEntity : class
        {
            return FreeTextSearchImp(source, expression, FullTextPrefixes.Freetext(searchTerm));
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <typeparam name="TEntity"></typeparam>
        /// <param name="source"></param>
        /// <param name="expression"></param>
        /// <param name="searchTerm"></param>
        /// <returns></returns>
        public static IQueryable<TEntity> ContainsSearch<TEntity>(this IQueryable<TEntity> source, Expression<Func<TEntity, object>> expression, string searchTerm) where TEntity : class
        {
            return FreeTextSearchImp(source, expression, FullTextPrefixes.Contains(searchTerm));
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <typeparam name="TEntity"></typeparam>
        /// <param name="source"></param>
        /// <param name="expression"></param>
        /// <param name="searchTerm"></param>
        /// <returns></returns>
        private static IQueryable<TEntity> FreeTextSearchImp<TEntity>(this IQueryable<TEntity> source, Expression<Func<TEntity, object>> expression, string searchTerm)
        {
            if (String.IsNullOrEmpty(searchTerm))
            {
                return source;
            }

            // The below represents the following lamda:
            // source.Where(x => x.[property].Contains(searchTerm))

            //Create expression to represent x.[property].Contains(searchTerm)
            //var searchTermExpression = Expression.Constant(searchTerm);
            var searchTermExpression = Expression.Property(Expression.Constant(new { Value = searchTerm }), "Value");
            var checkContainsExpression = Expression.Call(expression.Body, typeof(string).GetMethod("Contains"), searchTermExpression);

            //Join not null and contains expressions

            var methodCallExpression = Expression.Call(typeof(Queryable),
                                                       "Where",
                                                       new[] { source.ElementType },
                                                       source.Expression,
                                                       Expression.Lambda<Func<TEntity, bool>>(checkContainsExpression, expression.Parameters));

            return source.Provider.CreateQuery<TEntity>(methodCallExpression);
        }

در این کلاس متدهای الحاقی جهت اعمال قابلیت Fts ایجاد شده است.
متد FreeTextSearch جهت استفاده از دستور FREETEXT  استفاده میشود.در این متد پیشوند -FREETEXT- جهت علامت گذاری این دستور به ابتدای مقدار جستجو اضافه میشود. این متد دارای دو پارامتر میباشد ، اولی ستونی که میخواهیم بر روی آن جستجوی FTS انجام دهیم و دومی عبارت جستجو.
متد ContainsSearch جهت استفاده از دستور CONTAINS استفاده میشود.در این متد پیشوند -CONTAINS- جهت علامت گذاری این دستور به ابتدای مقدار جستجو اضافه میشود. این متد دارای دو پارامتر میباشد ، اولی ستونی که میخواهیم بر روی آن جستجوی FTS انجام دهیم و دومی عبارت جستجو. 
متد FreeTextSearchImp جهت ایجاد دستور Contains در Linq میباشد.
 
کلاس FtsInterceptor :
 public class FtsInterceptor : IDbCommandInterceptor
    {

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        /// <param name="interceptionContext"></param>
        public void NonQueryExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        /// <param name="interceptionContext"></param>
        public void NonQueryExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        /// <param name="interceptionContext"></param>
        public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
            RewriteFullTextQuery(command);
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        /// <param name="interceptionContext"></param>
        public void ReaderExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        /// <param name="interceptionContext"></param>
        public void ScalarExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
            RewriteFullTextQuery(command);
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        /// <param name="interceptionContext"></param>
        public void ScalarExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
        }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="cmd"></param>
        public static void RewriteFullTextQuery(DbCommand cmd)
        {
            var text = cmd.CommandText;
            for (var i = 0; i < cmd.Parameters.Count; i++)
            {
                var parameter = cmd.Parameters[i];
                if (
                    !parameter.DbType.In(DbType.String, DbType.AnsiString, DbType.StringFixedLength,
                        DbType.AnsiStringFixedLength)) continue;
                if (parameter.Value == DBNull.Value)
                    continue;
                var value = (string)parameter.Value;
                if (value.IndexOf(FullTextPrefixes.ContainsPrefix, StringComparison.Ordinal) >= 0)
                {
                    parameter.Size = 4096;
                    parameter.DbType = DbType.AnsiStringFixedLength;
                    value = value.Replace(FullTextPrefixes.ContainsPrefix, ""); // remove prefix we added n linq query
                    value = value.Substring(1, value.Length - 2); // remove %% escaping by linq translator from string.Contains to sql LIKE
                    parameter.Value = value;
                    cmd.CommandText = Regex.Replace(text,
                        string.Format(
                            @"\[(\w*)\].\[(\w*)\]\s*LIKE\s*@{0}\s?(?:ESCAPE N?'~')", parameter.ParameterName),
                        string.Format(@"CONTAINS([$1].[$2], @{0})", parameter.ParameterName));
                    if (text == cmd.CommandText)
                        throw new Exception("FTS was not replaced on: " + text);
                    text = cmd.CommandText;
                }
                else if (value.IndexOf(FullTextPrefixes.FreetextPrefix, StringComparison.Ordinal) >= 0)
                {
                    parameter.Size = 4096;
                    parameter.DbType = DbType.AnsiStringFixedLength;
                    value = value.Replace(FullTextPrefixes.FreetextPrefix, ""); // remove prefix we added n linq query
                    value = value.Substring(1, value.Length - 2); // remove %% escaping by linq translator from string.Contains to sql LIKE
                    parameter.Value = value;
                    cmd.CommandText = Regex.Replace(text,
                        string.Format(
                            @"\[(\w*)\].\[(\w*)\]\s*LIKE\s*@{0}\s?(?:ESCAPE N?'~')", parameter.ParameterName),
                        string.Format(@"FREETEXT([$1].[$2], @{0})", parameter.ParameterName));
                    if (text == cmd.CommandText)
                        throw new Exception("FTS was not replaced on: " + text);
                    text = cmd.CommandText;
                }
            }
        }

    }

در این کلاس دستوراتی را که توسط متد‌های الحاقی جهت امکان Fts علامت گذاری شده بودند را یافته و دستور LIKE را با دستورات  CONTAINSو FREETEXT جایگزین میکنیم.

در ادامه برنامه ای جهت استفاده از این امکان به همراه دستورات تولیدی آنرا مشاهده مینمایید.
public class Note
    {
        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        public int Id { get; set; }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        public string NoteText { get; set; }
    }

  public class FtsSampleContext : DbContext
    {
        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        public DbSet<Note> Notes { get; set; }

        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="modelBuilder"></param>
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Configurations.Add(new NoteMap());
        }
    }

/// <summary>
    /// 
    /// </summary>
    class Program
    {
        /// <summary>
        /// 
        /// </summary>
        /// <param name="args"></param>
        static void Main(string[] args)
        {
            DbInterception.Add(new FtsInterceptor());
            const string searchTerm = "john";
            using (var db = new FtsSampleContext())
            {
                var result1 = db.Notes.FreeTextSearch(a => a.NoteText, searchTerm).ToList();
                //SQL Server Profiler result ===>>>
                //exec sp_executesql N'SELECT 
                //    [Extent1].[Id] AS [Id], 
                //    [Extent1].[NoteText] AS [NoteText]
                //    FROM [dbo].[Notes] AS [Extent1]
                //    WHERE FREETEXT([Extent1].[NoteText], @p__linq__0)',N'@p__linq__0 
                //char(4096)',@p__linq__0='(john)'
                var result2 = db.Notes.ContainsSearch(a => a.NoteText, searchTerm).ToList();
                //SQL Server Profiler result ===>>>
                //exec sp_executesql N'SELECT 
                //    [Extent1].[Id] AS [Id], 
                //    [Extent1].[NoteText] AS [NoteText]
                //    FROM [dbo].[Notes] AS [Extent1]
                //    WHERE CONTAINS([Extent1].[NoteText], @p__linq__0)',N'@p__linq__0 
                //char(4096)',@p__linq__0='(john)'
            }
            Console.ReadKey();
        }
    }

ابتدا کلاس FtsInterceptor را به EF معرفی مینماییم. سپس از دو متد الحاقی مذکور استفاده مینماییم. خروجی هر دو متد توسط SQL Server Profiler در زیر هر متد مشاهده مینمایید.
تمامی کدها و مثال مربوطه در آدرس https://effts.codeplex.com قرار گرفته است.
منبع:
Full Text Search in Entity Framework 6
مطالب
ویژگی Batching در EF Core
در EF 6.x به ازای هر عبارت insert/update/delete یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد. به همین جهت کارآیی تعداد بالای ثبت، به روز رسانی و حذف رکوردها توسط آن پایین است. برای رفع این مشکل ویژگی Batching به EF Core اضافه شده‌است که توسط آن اینبار دسته‌ای از عبارات را به صورت یکجا و در طی یک رفت و برگشت، به سمت بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند. به این ترتیب کارآیی و سرعت insert/update/delete آن به شدت افزایش خواهد یافت.


نحوه‌ی فعالسازی Batching در EF Core

Batching به صورت پیش فرض در EF Core بدون نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری فعال است. اما اگر خواستید برای مثال، حالت پیش فرض EF 6.x را توسط آن شبیه سازی کنید، می‌توانید مقدار MaxBatchSize را به عدد 1 تنظیم نمائید (تا غیرفعال شود):
optionsBuilder.UseSqlServer(
   @"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Batching;Trusted_Connection=True;",
   options => options.MaxBatchSize(1)
);

مقدار پیش فرض MaxBatchSize را در کلاس SqlServerModificationCommandBatch می‌توانید مشاهده کنید:
public class SqlServerModificationCommandBatch : AffectedCountModificationCommandBatch
    {
        private const int DefaultNetworkPacketSizeBytes = 4096;
        private const int MaxScriptLength = 65536 * DefaultNetworkPacketSizeBytes / 2;
        private const int MaxParameterCount = 2100;
        private const int MaxRowCount = 1000;
در اینجا MaxRowCount همان MaxBatchSize پیش فرض است که به عدد 1000 تنظیم شده‌است. بنابراین اگر تنظیم options => options.MaxBatchSize(1) را ذکر نکنید، به معنای ارسال 1000 تایی دستورات insert/update/delete در طی یک درخواست به سمت سرور است.


آیا محدودیتی هم در مورد عملیات Batching وجود دارد؟

SQL Server به ازای هر batch تنها 2100 پارامتر را پشتیبانی می‌کند. در این حالت EF Core به صورت خودکار یک چنین کوئری‌های حجیمی را به چند Batch جهت تنظیم این محدودیت تقسیم خواهد کرد و در نهایت برنامه به مشکلی بر نمی‌خورد.


یک آزمایش: Batching پیش فرض به چه صورتی کار می‌کند و چه اثری را دارد؟

کدهای کامل این آزمایش را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Batching.zip
در اینجا کلاس Blog را به همراه Context متناظر با آن مشاهده می‌کنید:
    public class Blog
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Url { get; set; }
    }

    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(
                @"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Batching;Trusted_Connection=True;"/*,
                options => options.MaxBatchSize(2)*/
                );
            optionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging();
        }
    }
در ابتدا MaxBatchSize را تنظیم نخواهیم کرد. یعنی از همان عدد 1000 پیش فرض استفاده می‌شود. تنظیم EnableSensitiveDataLogging نیز سبب می‌شود تا لاگ نهایی تهیه شده جهت نمایش، پرمحتواتر شود.
در این حالت اگر به روز رسانی‌ها (2 مورد) و ثبت‌های ذیل (6 مورد) را انجام دهیم:
            using (var db = new BloggingContext())
            {
                db.GetService<ILoggerFactory>().AddProvider(new MyLoggerProvider());

                // Modify some existing blogs
                var existing = db.Blogs.ToArray();
                existing[0].Url = "http://sample.com/blogs/dogs";
                existing[1].Url = "http://sample.com/blogs/cats";

                // Insert some new blogs
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Horse Blog", Url = "http://sample.com/blogs/horses" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Snake Blog", Url = "http://sample.com/blogs/snakes" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Fish Blog", Url = "http://sample.com/blogs/fish" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Koala Blog", Url = "http://sample.com/blogs/koalas" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Parrot Blog", Url = "http://sample.com/blogs/parrots" });
                db.Blogs.Add(new Blog { Name = "The Kangaroo Blog", Url = "http://sample.com/blogs/kangaroos" });

                db.SaveChanges();
            }
یک چنین خروجی SQL ایی تولید می‌شود:
Executed DbCommand (41ms) [Parameters=[@p1='57', @p0='http://sample.com/blogs/dogs' (Size = 4000), @p3='58', @p2='http://sample.com/blogs/cats' (Size = 4000), @p4='The Horse Blog' (Size = 4000), @p5='http://sample.com/blogs/horses' (Size = 4000), @p6='The Snake Blog' (Size = 4000), @p7='http://sample.com/blogs/snakes' (Size = 4000), @p8='The Fish Blog' (Size = 4000), @p9='http://sample.com/blogs/fish' (Size = 4000), @p10='The Koala Blog' (Size = 4000), @p11='http://sample.com/blogs/koalas' (Size = 4000), @p12='The Parrot Blog' (Size = 4000), @p13='http://sample.com/blogs/parrots' (Size = 4000), @p14='The Kangaroo Blog' (Size = 4000), @p15='http://sample.com/blogs/kangaroos' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p0
WHERE [BlogId] = @p1;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p2
WHERE [BlogId] = @p3;
SELECT @@ROWCOUNT;

DECLARE @inserted2 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p4, @p5, 0),
(@p6, @p7, 1),
(@p8, @p9, 2),
(@p10, @p11, 3),
(@p12, @p13, 4),
(@p14, @p15, 5)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted2;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted2 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];
در این دستورات موارد ذیل قابل توجه هستند:
- فقط یکبار Executed DbCommand مشاهده می‌شود.
- کل دستورات update و insert در طی یک درخواست و یک تراکنش به سمت بانک اطلاعاتی ارسال شده‌اند.
- ثبت دسته‌ای توسط merge using انجام شده‌است.
- در آخر نیز طبق معمول کار EF، شماره Idهای رکوردهای ثبت شده به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.

در ادامه MaxBatchSize را به عدد 2 تنظیم می‌کنیم:
protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
{
   optionsBuilder.UseSqlServer(
     @"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Batching;Trusted_Connection=True;",
     options => options.MaxBatchSize(2)
    );
    optionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging();
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:
Executed DbCommand (17ms) [Parameters=[@p1='65', @p0='http://sample.com/blogs/dogs' (Size = 4000), @p3='66', @p2='http://sample.com/blogs/cats' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p0
WHERE [BlogId] = @p1;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Blogs] SET [Url] = @p2
WHERE [BlogId] = @p3;
SELECT @@ROWCOUNT;

Executed DbCommand (18ms) [Parameters=[@p0='The Horse Blog' (Size = 4000), @p1='http://sample.com/blogs/horses' (Size = 4000), @p2='The Snake Blog' (Size = 4000), @p3='http://sample.com/blogs/snakes' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
DECLARE @inserted0 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p0, @p1, 0),
(@p2, @p3, 1)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted0;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted0 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];

Executed DbCommand (34ms) [Parameters=[@p0='The Fish Blog' (Size = 4000), @p1='http://sample.com/blogs/fish' (Size = 4000), @p2='The Koala Blog' (Size = 4000), @p3='http://sample.com/blogs/koalas' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
DECLARE @inserted0 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p0, @p1, 0),
(@p2, @p3, 1)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted0;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted0 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];

Executed DbCommand (15ms) [Parameters=[@p0='The Parrot Blog' (Size = 4000), @p1='http://sample.com/blogs/parrots' (Size = 4000), @p2='The Kangaroo Blog' (Size = 4000), @p3='http://sample.com/blogs/kangaroos' (Size = 4000)], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
DECLARE @inserted0 TABLE ([BlogId] int, [_Position] [int]);
MERGE [Blogs] USING (
VALUES (@p0, @p1, 0),
(@p2, @p3, 1)) AS i ([Name], [Url], _Position) ON 1=0
WHEN NOT MATCHED THEN
INSERT ([Name], [Url])
VALUES (i.[Name], i.[Url])
OUTPUT INSERTED.[BlogId], i._Position
INTO @inserted0;

SELECT [t].[BlogId] FROM [Blogs] t
INNER JOIN @inserted0 i ON ([t].[BlogId] = [i].[BlogId])
ORDER BY [i].[_Position];
در این دستورات موارد ذیل قابل توجه هستند:
- اینبار تعداد 4 دستور Executed DbCommand مشاهده می‌شود ( برای انجام 2 به روز رسانی و 6 ثبت).
- هر batch بر اساس تنظیم MaxBatchSize به 2 دستور T-SQL محدود شده‌است که البته در انتها در حالت‌های insert، یک select هم برای بازگشت Idها به سمت کلاینت وجود دارد.
بنابراین اینبار بجای یکبار رفت و برگشت حالت قبل (استفاده از مقدار پیش فرض 1000 برای MaxBatchSize)، 4 بار رفت و برگشت به سمت بانک اطلاعاتی صورت گرفته‌است.

زمان کل انجام عملیات در حالت اول 41 میلی ثانیه و در حالت دوم 84 میلی ثانیه است که سرعت آن 51 درصد نسبت به حالت اول کاهش یافته‌است.
مطالب
انتخاب نوع داده‌ی مناسب مخصوص ذخیره سازی مقادیر پولی در SQL Server
درحال حاضر، باتوجه به خرده نداشتن مقادیر پولی در ایران، عموما از نوع‌های int و bigint برای ذخیره سازی این مقادیر استفاده می‌شود؛ اما در آینده با احتمال حذف تعدادی از صفرها، نیاز به ثبت خرده‌ها هم ضروری خواهد بود و در اینجا این سؤال مهم مطرح می‌شود که نوع داده‌ای مناسب برای انجام اینکار چیست؟ برای نمونه در SQL Server، نوع‌های داده‌ای decimal، money، smallmoney و امثال آن وجود دارند که در این مطلب، تفاوت‌های مهم آن‌ها و روش صحیح انتخاب نوع داده‌ای مناسب مخصوص اینکار را بررسی خواهیم کرد.


مشکل مهم نوع داده‌ای int جهت ذخیره سازی مقادیر پولی

فرض کنید جدول ساده‌ای را با دو فیلد Id و Price دارید که نوع مبلغ آن‌را با توجه به عدم داشتن خرده در واحد پولی، int انتخاب کرده‌اید:
CREATE TABLE [Test1](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Price] [int] NOT NULL,
 CONSTRAINT [PK_Test1] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[Id] ASC
));
اگر در این جدول فقط 7 رکورد زیر را ثبت کنیم:
 Insert into Test1 values (1000000000),(1000000000),(1000000000),(1000000000),(1000000000),(1000000000),(1000000000)
به نظر شما خروجی کوئری ساده‌ی زیر که جهت نمایش جمع مبالغ وارد شده تهیه شده، چیست؟
select sum(price) from Test1
خروجی آن فقط استثنای زیر است!
Arithmetic overflow error converting expression to data type int.
عنوان می‌کند که جمع آن از بازه‌ی اعداد صحیح خارج شده‌است و در سیستمی که نوع مبالغ آن‌را int انتخاب کرده‌اید، دیر یا زود به این مشکل خواهید رسید. فقط کافی است کاربران، یکسالی با آن برنامه کار کنند!
برای حل این مشکل می‌توان به صورت موقت، نوع داده‌ای را به bigint تبدیل کرد و مجددا جمع رکوردها را محاسبه کرد:
select sum(cast(price as bigint)) from Test1
یک روش دیگر مواجه شدن با این مساله، عدم انتخاب نوع int برای فیلد Price، از ابتدای کار است.


از نوع داده‌ای float برای ذخیره سازی مقادیر پولی استفاده نکنید!

هیچگاه نباید از نوع داده‌ی float برای ذخیره سازی مقادیر پولی استفاده کرد؛ از این جهت که این نوع اعداد، به صورت تقریبی از یک مقدار decimal و به صورت باینری در SQL Server ذخیره می‌شوند. به همین جهت به محض ذخیره شدن، با عددی غیر دقیق مواجه خواهیم بود. همچنین مقایسه‌ی دقیق این نوع اعداد هم مشکلات خاصی را به همراه دارد.
DECLARE @f AS FLOAT = '29545428.0211111';
SELECT CAST(@f AS NUMERIC(28, 14)) AS value;



SQL Server چگونه مقادیر پولی money و small money را ذخیره می‌کند؟

SQL Server برای کار با مقادیر پولی، دو نوع MONEY و SMALLMONEY را ارائه می‌دهد که شبیه به نوع‌های BIGINT و INT، نیاز به 8 و 4 بایت برای ذخیره سازی دارند. در عمل نوع MONEY شبیه به نوع DECIMAL(19,4) و نوع SMALLMONEY همانند DECIMAL(10,4) رفتار می‌کند. یعنی نوع MONEY می‌تواند تا 15 رقم دسیمال پیش از ممیز و 4 رقم اعشار را ذخیره کند و نوع SMALLMONEY تنها می‌تواند 6 رقم دسیمال و 4 رقم اعشاری را ذخیره کند.
اما ... هرچند نوع داده‌ی MONEY و DECIMAL(19,4) به ظاهر یکی هستند، اما به نحو متفاوتی بر روی دیسک سخت ذخیره می‌شوند. برای نمونه فرض کنید که قصد داریم عدد 4,513.19 را یکبار به صورت MONEY و بار دیگر به صورت SMALLMONEY ذخیره کنیم که در نهایت به جدول زیر می‌رسیم:


همانطور که مشاهده می‌کنید، نوع‌های MONEY و SMALLMONEY، دقیقا همانند BIGINT هشت بایتی و INT، چهار بایتی ذخیره می‌شوند و عملا در پشت صحنه‌ی SQL Server، اعداد صحیح هستند. اما نوع DECIMAL(19,4) که هرچند شبیه به MONEY عمل می‌کند، 9 بایتی است.


الگوریتم انتخاب نوع داده‌ی مناسب ذخیره سازی مقادیر پولی

در فلوچارت زیر که از کتاب «Donald Knuth’s "The Art of Computer Programming – Volume 1".» انتخاب شده، روش مواجه شدن با انواع و اقسام نوع‌های داده‌ای عددی را به خوبی مشخص می‌کند که آیا عدد در حال ذخیره شدن، خرده دارد یا خیر؟ آیا از 922,337,203,685,477.5807 کوچکتر است یا خیر و امثال آن که در تصمیم‌گیری نهایی مؤثر هستند:


اعدادی را که در این نمودار مشاهده می‌کنید، در جدول زیر بهتر توضیح داده شده‌اند. به عبارتی چه تفاوتی بین نوع Money و Decimal(19,4) مشابه وجود دارد:



تفاوت مهم نوع Money و Decimal(19,4)، در دقت آن‌ها است

 تا اینجا به نظر آنچنان تفاوتی بین نوع Money و Decimal(19,4) وجود ندارد و نوع money اتفاقا یک بایت را کمتر اشغال می‌کند و کوچکتر است. اما تفاوت اصلی را با مثال زیر بهتر می‌توان توضیح داد:
CREATE TABLE MoneyTest (
 Mon1 money,
 Mon2 AS Mon1*Mon1,
 Mon3 AS Mon1*Mon1*Mon1,
 Dec1 decimal(19,4),
 Dec2 AS Dec1*Dec1,
 Dec3 AS Dec1*Dec1*Dec1,
 MonDec AS Mon1*Dec1,
 DecMon AS Dec1*Mon1);
در اینجا جدولی تهیه شده که دو ستون اصلی Mon1 و Dec1 را دارد و مابقی ستون‌های آن، محاسباتی هستند:


همانطور که مشاهده می‌کنید، با ضرب دو عدد دسیمال، مقادیر پیش و پس از ممیز، یعنی precision و scale تغییر کرده‌اند، اما در مورد money چنین چیزی رخ نداده و ثابت است. برای مثال زمانیکه با یک عدد DECIMAL(4,2) کار می‌کنیم، اگر آن‌را ضربدر همین عدد کنیم، به یک عدد DECIMAL(8,4) خواهیم رسید که البته حداکثر precision ممکن آن در SQL Server عدد 38 است، اما یک چنین تغییری در حین ضرب اعداد از نوع money رخ نمی‌دهد.

موضوع دقت را با مثال زیر بهتر می‌توان بررسی کرد:
CREATE TABLE [MoneyTest](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
decimalMoney decimal(19,4),
moneyMoney money
 CONSTRAINT [PK_MoneyTest] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[Id] ASC
));
فرض کنید جدولی را داریم با دو فیلد از نوع Money و مشابه آن یعنی decimal(19,4) به صورت فوق. اگر رکوردهای زیر را به آن اضافه کنیم:
INSERT INTO MoneyTest
VALUES
(12321423442.3456,12321423442.3456),
(1111111.1919,1111111.1919)
و سپس سعی کنیم که جمع اعداد وارد شده را محاسبه کنیم:
SELECT * FROM MoneyTest

SELECT SUM(decimalMoney) AS [sumDecimal],
   SUM(moneyMoney) AS [sumMoney]
FROM MoneyTest
به نتیجه‌ی زیر می‌رسیم:


همانطور که مشخص است در حین محاسباتی مانند جمع و منها و محاسبه‌ی sum، تفاوتی بین این نوع‌ها نیست. اما اگر سعی در تقسیم آن‌ها کنیم:
DECLARE @moneyPer money,
  @decimalPer decimal(19,4)
SET @moneyPer = (SELECT moneyMoney FROM MoneyTest WHERE id = 2)/((SELECT moneyMoney FROM MoneyTest WHERE id = 1))
SET @decimalPer = (SELECT decimalMoney FROM MoneyTest WHERE id = 2)/((SELECT decimalMoney FROM MoneyTest WHERE id = 1))
SELECT @moneyPer AS[moneyPer], @decimalPer AS [decimalPer];
به خروجی زیر می‌رسیم:


نتیجه‌ی واقعی 0,00009 است که پس از گرد شدن، به 0.0001 مقدار دسیمال می‌رسیم، اما این دقت در نوع money از دست رفته‌است.

نکته‌ی مهمی که در اینجا قابل مشاهد‌ه‌است، محدود نبودن نتیجه‌ی حاصل، به دقت اعشارها در عدد decimal تعریف شده و scale تعریف شده‌ی اولیه‌ی آن است. نمونه‌ی دیگر آن‌را در مثال زیر می‌توانید مشاهده کنید که هرچند عدد دسیمال تعریف شده، فقط 2 رقم اعشاری دارد، اما در حین تقسیم، از این مساله صرفنظر شده و خروجی آن محدود به 2 رقم اعشار نیست؛ برخلاف نوع money که حداکثر 4 رقم ثابت اعشاری را بیشتر نمی‌تواند داشته باشد:
DECLARE @M MONEY = 1234, @D DECIMAL(6,2) = 1234
SELECT @M/$1000000 AS [MONEY] ,
 @D/$1000000 AS [DECIMAL]



نتیجه‌گیری

برای ذخیره سازی مقادیر پولی در SQL Server، اگر سیستم شما OLTP-like است و با اعدادی مانند 1000.24 کار می‌کنید و حداکثر می‌خواهید جمع و منهای آن‌‌ها را محاسبه کنید، انتخاب نوع  MONEY و یا  SMALLMONEY بسیار مناسب است؛ اما اگر سیستم شما OLAP-like است و در آن اعمال ضرب و تقسیم زیاد رخ می‌دهد، فقط از نوع Decimal استفاده کنید.


DECLARE @dOne DECIMAL(19,4) = 1,
  @dThree DECIMAL(19,4) = 3,
  @mOne MONEY = 1,
  @mThree MONEY = 3

SELECT (@dOne/@dThree) * @dThree AS DecimalResult,
  (@mOne/@mThree) * @mThree AS MoneyResult