مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


مطالب
SQL Indexing

دلیل استفاده از ایندکس چیست؟

این سوالی است که ممکن است هر توسعه دهنده‌ای به آن در ابتدا پاسخ دهد: «جهت بالابردن سرعت و کارآیی!» حال اگر بپرسیم چگونه؟ توضیحات چندان دقیقی ارائه نمی‌شود.

ایندکس چیست؟

ایندکس شیءای از دیتابیس است می‌تواند برروی یک یا چند ستون ایجاد شود (تا 16 ستون). هنگامیکه ایندکسی ایجاد می‌گردد، ساختار داده‌ای (BTree) جهت بهینه سازی عملیات مقایسه نیز ایجاد می‌شود. اس کیو ال سرور بدون داشتن ایندکس، برای دریافت اطلاعات درخواستی مجبور است کل ردیف‌های جدول را جستجو نماید. این کار مانند این است که شما بدون اطلاع از شماره صفحه (محل) عنوان درخواستی، به دنبال آن در صفحات یک کتاب باشید. حال اگر به ایندکس (فهرست) کتاب مراجعه کنید به سرعت و حداقل اتلاف وقت می‌توانید محل یا شماره صفحه‌ی عنوان مورد نظر را، بدون جستجوی کلیه‌ی صفحات کتاب، پیدا کنید و به آن مراجعه کنید. ایندکس جدول نیز اجازه می‌دهد بدون جستجوی کلیه رکوردها، رکورد مورد نظر را دریافت نمایید.
مثال:
SELECT [computer_id],[nic_device_id],[nic_vendor_id],[nic_desc]
FROM [eXpress].[dbo].[nics]

فرض کنید در جدول بالا ایندکس گذاری انجام نشده باشد و قصد داشته باشید رکوردهایی را دریافت نمایید که در آن‌ها computer_id>5100 باشد. اس کیو ال سرور مجبور است کلیه رکوردهای جدول را جهت اعمال شرط بررسی نماید.

حال، برروی ستون computer_id ایندکسی را اعمال می‌نماییم و شرط computer_id>5100 را مجدد بررسی می‌کنیم. اس کیو ال از محل رکوردهای با مقادیر بزرگتر از 5100 اطلاع دارد و از جستجوی کل جدول اجتناب می‌کند. چرا؟ بدلیل اینکه براساس این ستون مرتب شده است.

انواع ایندکس

دو نوع ایندکس اصلی وجود دارد: ایندکس خوشه‌ای و ایندکس غیرخوشه‌ای

ایندکس خوشه‌ای

نحوه‌ی ذخیره سازی فیزیکی رکوردها را تغییر می‌دهد. هنگامیکه یک ایندکس خوشه‌ای را ایجاد می‌کنید، بر روی یک ستون (یا ترکیبی از چند ستون)، اس کیو ال سرور رکوردها را براساس ستون/ها بصورت صعودی مرتب شده (مانند یک دیکشنری که کلیه کلمات بصورت الفبایی قرار گرفته‌اند) ذخیره می‌نماید.

بوسیله ایندکس زیر تمام رکوردها براساس ستون computer_id مرتب شده ذخیره می‌گردند.
CREATE CLUSTERED INDEX [IX_CLUSTERED_COMPUTER_ID] 
ON [dbo].[nics] ([computer_id] ASC)

همانطور که اشاره شد، رکوردها بصورت مرتب شده براساس ستون انتخاب شده‌ی در جدول نگهداری می‌شوند. اما این مرتب سازی توسط ساختار BTree به‌شرح زیر انجام خواهد شد. جدول زیر را در نظر داشته باشید:

فرض کنید بعد ایندکس گذاری ستون StudId جدول فوق، درخت BTree زیر ایجاد می‌گردد که این ساختار به‌صورت جداگانه‌ای بر روی دیسک ذخیره می‌گردد. در این درخت، مقدار گره سمت چپ ریشه از آن کمتر و مقدار گره سمت راست ریشه از آن بیشتر است (البته عکس این فرض نیز امکان پذیر است).

و سپس کوئری‌های زیر را صادر می‌کنید:

Select * from student where studid = 103;
Select * from student where studid = 107;
بدون ایندکس گذاری، کوئری اول، بعد از 3 عمل مقایسه و کوئری دوم بعد از 8 عمل مقایسه پیدا می‌شود.
با ایندکس گذاری، کوئری اول، بعد از اولین عمل مقایسه و کوئری دوم بعد از 3 عمل مقایسه پیدا می‌شود؛ به‌شرح زیر:
  1. مقایسه 107 با 103 و انتقال به گره سمت راست
  2. مقایسه 107 با 106 و انتقال به گره سمت راست
  3. مقایسه 107 با 107 و یافتن مقدار درخواستی و بازگشت رکورد

در صورتیکه تعداد رکوردها کم باشند، تفاوت کارآیی جداول دارای ایندکس و بدون ایندکس قابل لمس نخواهد بود. 

ایندکس غیرخوشه‌ای

این نوع ایندکس، تغییری در نحوه‌ی ذخیره سازی رکوردها انجام نمی‌دهند. ولی شیء دیگری را که شامل ستون/هایی که قرار است ایندکس شوند و اشاره‌گر به رکورد (RID) هستند، در جدول ایجاد می‌کند. برای مثالی از ایندکس غیرخوشه‌ای در دنیای واقعی، می‌توان به فهرست انتهای کتاب‌ها که شامل عناوین و شماره صفحه‌ی مربوطه می‌باشد، اشاره کرد.

نکته: RID به موقعیت فیزیکی رکورد اشاره خواهد کرد و شامل شناسه، شماره صفحه و تعداد رکوردهای در یک صفحه می‌باشد.

برای درک بهتر به سناریوی زیر دقت کنید:

کتابی داریم که شامل 1200 صفحه می‌باشد و فهرست مطالب آن شامل عناوین و شماره صفحات عناوین می‌باشد. حال اگر عنوان درخواستی A در صفحات 700، 300، 800 قرار داشته باشد، برای رفتن به این صفحات، مراحل زیر را برای هر یک طی خواهید کرد:

  1. یافتن شماره صفحه عنوان درخواستی با مراجعه به فهرست انتهای کتاب.
  2. در ادامه شما صفحه‌ای را در میانه‌ی کتاب، باز می‌کنید؛ چون عدد 700 مقداری از نصف 1200 برزگتر است.
  3. چند صفحه به جلو رفته، شماره صفحه 750 خواهد بود و هنوز به شرط مورد نظر نرسیده‌اید.
  4. پس مجددا چند صفحه به عقب بازگشته تا به صفحه‌ی مورد نظر، 700، برسید.

مراحل فوق برای یافتن عنوان A واقع شده‌ی در صفحه 700 انجام شد که همین مراحل نیز برای سایر صفحات می‌تواند انجام شود. در این مثال، صفحه فهرست مطالب کتاب،  به ایندکس غیرخوشه‌ای تعبیر خواهد شد.

این نوع ایندکس‌ها جهت ستون هایی مفید هستند که مقادیر آن تکرار خواهد شد؛ مانند جدولی با بیش از چند میلیون رکورد که دارای ستون نوع حساب است، ولی تعداد نوع حساب منحصر بفرد محدودی را خواهد داشت. فرض کنید مقادیر منحصر بفرد، ستون نوع حساب A، B، C باشد. زمانیکه برروی این ستون ایندکس گذاری غیرخوشه‌ای انجام می‌شود، فهرست ما دارای سه عنوان خواهد بود که هر عنوان به صفحات مربوط به همان عنوان اشاره خواهد کرد. به این ترتیب هنگامیکه برروی نوع حساب عملیات جستجو انجام شود، اس کیو ال می‌داند رکوردهای نوع حساب مثلا A در کدام صفحات قرار دارد و به‌سرعت رکوردهای متناظر را پیدا می‌نماید.

A: 300, 700, 800
B: 100, 110
C: 600, 1200

ایندکس غیرخوشه ای توسط دستور زیر ایجاد می‌گردد:

CREATE NONCLUSTERED INDEX [IX_NONCLUSTERED_COMPUTER_ID] 
ON [dbo].[nics] ([computer_id] ASC)

نکته: یک جدول می‌تواند بیش از یک ایندکس غیرخوشهای و فقط و فقط یک ایندکس خوشهای داشته باشد.

ارتباط ایندکس خوشه‌ای و غیر خوشه‌ای

اشاره‌گر به رکورد (RID) در یک جدول دارای ایندکس خوشه‌ای، کلید ایندکس خوشه‌ای خواهد بود.

مزایا و معایب ایندکس

مزایا:
جدولی بدون ایندکس خوشه‌ای، heap table شناخته می‌شود. یک جدول هیپ، داده‌ی مرتب شده نخواهد داشت و به منظور دریافت اطلاعات، اس کیو ال سرور مجبور است کل ردیف‌های جدول را بررسی نماید که این عملیات Scan نامیده می‌شود. ولی در صورت استفاده از ایندکس خوشه‌ای برروی یک ستون، اس کیو ال، جهت یافتن اطلاعات مورد جستجو با توجه به BTree عملیات جستجو را از ریشه شروع، از شاخه‌ها عبور کرده و به برگ که همان اطلاعات درخواستی است می‌رسد که این عملیات Seek نامیده می‌شود. عملیات Seek طبیعتا از Scan سریعتر است.
ایندکس غیرخوشه‌ای، شامل مجموعه‌ای از ستون‌ها و ارجاعاتی به رکوردها یا کلید ایندکس خوشه‌ای است (ارتباط بین ایندکس غیر خوشه‌ای با خوشه‌ای). به‌دلیل حجم کم این نوع ایندکس، می‌تواند ردیف‌ها یا کلیدهای ایندکس خوشه ای بیشتری در صفحه‌ی ایندکس وجود داشته باشد که باعث افزایش کارآیی I/O می‌گردد.

معایب:
ایندکس گذاری، در طی عملیات درج، ویرایش و حذف، باعث سربار می‌گردد. هنگامیکه تغییری بر روی رکوردهای جدول انجام می‌شود، سبب تغییراتی نیز بر روی ایندکس‌ها می‌گردد (هنگامیکه برگه‌ای از کتابی جدا شود، نیاز است شماره صفحات و فهرست انتهایی کتاب مجددا به‌روز گردد) که این تغییرات باعث ایجاد هزینه می‌شود. بنابراین خیلی اهمیت دارد که هنگام طراحی ایندکس گذاری به سربارها نیز توجه کنید. به‌عنوان مثال هنگامیکه توسط دستور Delete رکوردی را از جدولی حذف نمایید، نیاز است رکوردها مجددا مرتب شوند که این یک سربار است.
ایندکس گذاری ، سرباری بنام bookmark lookup دارد. bookmark lookup فرآیندی جهت یافتن سایر ستون‌هایی است که در ایندکس گذاری وجود ندارند و براساس RID هستند.
مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #3

Service Layer

نقش لایه‌ی سرویس این است که به عنوان یک مدخل ورودی به برنامه کاربردی عمل کند. در برخی مواقع این لایه را به عنوان لایه‌ی Facade نیز می‌شناسند. این لایه، داده‌ها را در قالب یک نوع داده ای قوی (Strongly Typed) به نام View Model، برای لایه‌ی Presentation فراهم می‌کند. کلاس View Model یک Strongly Typed محسوب می‌شود که نماهای خاصی از داده‌ها را که متفاوت از دید یا نمای تجاری آن است، بصورت بهینه ارائه می‌نماید. در مورد الگوی View Model در مباحث بعدی بیشتر صحبت خواهم کرد.

الگوی Facade یک Interface ساده را به منظور کنترل دسترسی به مجموعه ای از Interface‌ها و زیر سیستم‌های پیچیده ارائه می‌کند. در مباحث بعدی در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد.

کلاسی با نام ProductViewModel را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductViewModel
{
    Public int ProductId {get; set;}
    public string Name { get; set; }
    public string Rrp { get; set; }
    public string SellingPrice { get; set; }
    public string Discount { get; set; }
    public string Savings { get; set; }
}

برای اینکه کلاینت با لایه‌ی سرویس در تعامل باشد باید از الگوی Request/Response Message استفاده کنیم. بخش Request توسط کلاینت تغذیه می‌شود و پارامترهای مورد نیاز را فراهم می‌کند. کلاسی با نام ProductListRequest را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.Service
{
    public class ProductListRequest
    {
        public CustomerType CustomerType { get; set; }
    }
}

در شی Response نیز بررسی می‌کنیم که درخواست به درستی انجام شده باشد، داده‌های مورد نیاز را برای کلاینت فراهم می‌کنیم و همچنین در صورت عدم اجرای صحیح درخواست، پیام مناسب را به کلاینت ارسال می‌نماییم. کلاسی با نام ProductListResponse را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductListResponse
{
    public bool Success { get; set; }
    public string Message { get; set; }
    public IList<ProductViewModel> Products { get; set; }
}

به منظور تبدیل موجودیت Product به ProductViewModel، به دو متد نیاز داریم، یکی برای تبدیل یک Product و دیگری برای تبدیل لیستی از Product. شما می‌توانید این دو متد را به کلاس Product موجود در Domain Model اضافه نمایید، اما این متدها نیاز واقعی منطق تجاری نمی‌باشند. بنابراین بهترین انتخاب، استفاده از Extension Method‌ها می‌باشد که باید برای کلاس Product و در لایه‌ی سرویس ایجاد نمایید. کلاسی با نام ProductMapperExtensionMethods را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public static class ProductMapperExtensionMethods
{
    public static ProductViewModel ConvertToProductViewModel(this Model.Product product)
    {
        ProductViewModel productViewModel = new ProductViewModel();
        productViewModel.ProductId = product.Id;
        productViewModel.Name = product.Name;
        productViewModel.RRP = String.Format(“{0:C}”, product.Price.RRP);
        productViewModel.SellingPrice = String.Format(“{0:C}”, product.Price.SellingPrice);
        if (product.Price.Discount > 0)
            productViewModel.Discount = String.Format(“{0:C}”, product.Price.Discount);
        if (product.Price.Savings < 1 && product.Price.Savings > 0)
            productViewModel.Savings = product.Price.Savings.ToString(“#%”);
        return productViewModel;
    }
    public static IList<ProductViewModel> ConvertToProductListViewModel(
        this IList<Model.Product> products)
    {
        IList<ProductViewModel> productViewModels = new List<ProductViewModel>();
        foreach(Model.Product p in products)
        {
            productViewModels.Add(p.ConvertToProductViewModel());
        }
        return productViewModels;
    }
}

حال کلاس ProductService را جهت تعامل با کلاس سرویس موجود در Domain Model و به منظور برگرداندن لیستی از محصولات و تبدیل آن به لیستی از ProductViewModel، ایجاد می‌نماییم. کلاسی با نام ProductService را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Service اضافه کنید:

public class ProductService
{
    private Model.ProductService _productService;
    public ProductService(Model.ProductService ProductService)
    {
        _productService = ProductService;
    }
    public ProductListResponse GetAllProductsFor(
        ProductListRequest productListRequest)
    {
        ProductListResponse productListResponse = new ProductListResponse();
        try
        {
            IList<Model.Product> productEntities =
                _productService.GetAllProductsFor(productListRequest.CustomerType);
            productListResponse.Products = productEntities.ConvertToProductListViewModel();
            productListResponse.Success = true;
        }
        catch (Exception ex)
        {
            // Log the exception…
            productListResponse.Success = false;
            // Return a friendly error message
            productListResponse.Message = ex.Message;
        }
        return productListResponse;
    }
}

کلاس Service تمامی خطاها را دریافت نموده و پس از مدیریت خطا، پیغامی مناسب را به کلاینت ارسال می‌کند. همچنین این لایه محل مناسبی برای Log کردن خطاها می‌باشد. در اینجا کد نویسی لایه سرویس به پایان رسید و در ادامه به کدنویسی Data Layer می‌پردازیم.

Data Layer

برای ذخیره سازی محصولات، یک بانک اطلاعاتی با نام Shop01 ایجاد کنید که شامل جدولی به نام Product با ساختار زیر باشد:

برای اینکه کدهای بانک اطلاعاتی را سریعتر تولید کنیم از روش Linq to SQL در Data Layer استفاده می‌کنم. برای این منظور یک Data Context برای Linq to SQL به این لایه اضافه می‌کنیم. بر روی پروژه SoCPatterns.Layered.Repository کلیک راست نمایید و گزینه Add > New Item را انتخاب کنید. در پنجره ظاهر شده و از سمت چپ گزینه Data و سپس از سمت راست گزینه Linq to SQL Classes را انتخاب نموده و نام آن را Shop.dbml تعیین نمایید.

از طریق پنجره Server Explorer به پایگاه داده مورد نظر متصل شوید و با عمل Drag & Drop جدول Product را به بخش Design کشیده و رها نمایید.

اگر به یاد داشته باشید، در لایه Model برای برقراری ارتباط با پایگاه داده از یک Interface به نام IProductRepository استفاده نمودیم. حال باید این Interface را پیاده سازی نماییم. کلاسی با نام ProductRepository را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Repository اضافه کنید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.Repository
{
    public class ProductRepository : IProductRepository
    {
        public IList<Model.Product> FindAll()
        {
            var products = from p in new ShopDataContext().Products
                                select new Model.Product
                                {
                                    Id = p.ProductId,
                                    Name = p.ProductName,
                                    Price = new Model.Price(p.Rrp, p.SellingPrice)
                                };
            return products.ToList();
        }
    }
}

در متد FindAll، با استفاده از دستورات Linq to SQL، لیست تمامی محصولات را برگرداندیم. کدنویسی لایه‌ی Data هم به پایان رسید و در ادامه به کدنویسی لایه‌ی Presentation و UI می‌پردازیم.

Presentation Layer

به منظور جداسازی منطق نمایش (Presentation) از رابط کاربری (User Interface)، از الگوی Model View Presenter یا همان MVP استفاده می‌کنیم که در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری در مورد آن صحبت خواهم کرد. یک Interface با نام IProductListView را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Service;

public interface IProductListView
{
    void Display(IList<ProductViewModel> Products);
    Model.CustomerType CustomerType { get; }
    string ErrorMessage { set; }
}

این Interface توسط Web Form‌های ASP.NET و یا Win Form‌ها باید پیاده سازی شوند. کار با Interface‌ها موجب می‌شود تا تست View‌ها به راحتی انجام شوند. کلاسی با نام ProductListPresenter را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Presentation اضافه کنید:

using SoCPatterns.Layered.Service;

namespace SoCPatterns.Layered.Presentation
{
    public class ProductListPresenter
    {
        private IProductListView _productListView;
        private Service.ProductService _productService;
        public ProductListPresenter(IProductListView ProductListView,
            Service.ProductService ProductService)
        {
            _productService = ProductService;
            _productListView = ProductListView;
        }
        public void Display()
        {
            ProductListRequest productListRequest = new ProductListRequest();
            productListRequest.CustomerType = _productListView.CustomerType;
            ProductListResponse productResponse =
                _productService.GetAllProductsFor(productListRequest);
            if (productResponse.Success)
            {
                _productListView.Display(productResponse.Products);
            }
            else
            {
                _productListView.ErrorMessage = productResponse.Message;
            }
        }
    }
}

کلاس Presenter وظیفه‌ی واکشی داده ها، مدیریت رویدادها و بروزرسانی UI را دارد. در اینجا کدنویسی لایه‌ی Presentation به پایان رسیده است. از مزایای وجود لایه‌ی Presentation این است که تست نویسی مربوط به نمایش داده‌ها و تعامل بین کاربر و سیستم به سهولت انجام می‌شود بدون آنکه نگران دشواری Unit Test نویسی Web Form‌ها باشید. حال می‌توانید کد نویسی مربوط به UI را انجام دهید که در ادامه به کد نویسی در Win Forms و Web Forms خواهیم پرداخت. 

مطالب
بهبود SEO برنامه‌های Angular
یکی از موارد مهم بهینه سازی صفحات سایت برای موتورهای جستجو، افزودن عنوانی مناسب، به همراه توضیحات و واژه‌های کلیدی، twitter card ،Facebook Graph و امثال آن‌ها است. برای این منظور Angular به همراه سرویس‌هایی است که امکان افزودن این متاتگ‌ها را به صورت پویا مهیا می‌کنند.


آشنایی با امکانات بسته‌ی angular/platform-browser@

در ماژول angular/platform-browser@، دو سرویس Meta و Title، امکان تغییر پویای متاتگ‌های صفحه‌ی جاری را مهیا می‌کنند. برای نمونه فرض کنید قصد دارید یک چنین متاتگ‌هایی را به صفحه‌ی جاری اضافه کنید:
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
    <title>newTitle ...</title>
    <base href="/">
    <meta name="description" content="Angular meta service">
<meta name="author" content="DNT">
<meta name="keywords" content="Angular, Meta Service">
<meta name="twitter:card" content="summary">
<meta name="twitter:site" content="@my_site">
<meta name="twitter:title" content="Front-end Web Development">
<meta name="twitter:description" content="Learn frontend web development...">
<meta name="twitter:image" content="https://site/images/image.png">
<meta name="author" content="Other Author">
</head>
قدم اول انجام اینکار، تزریق سرویس‌های توکار Meta و Title به سازنده‌ی کامپوننت جاری است:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { Meta, Title } from "@angular/platform-browser";

@Component({
  selector: "app-seo-tests",
  templateUrl: "./seo-tests.component.html",
  styleUrls: ["./seo-tests.component.css"]
})
export class SeoTestsComponent implements OnInit {

  constructor(private metaService: Meta, private titleService: Title) {
  }
در ادامه متدهای مختلف این سرویس‌ها را بررسی خواهیم کرد:

افزودن یک یا چند متاتگ

متد addTag سرویس Meta، کار افزودن پویای یک متا تگ جدید را به همراه ویژگی‌های name و content آن، انجام می‌دهد. در ذیل چندین مثال از آن‌را مشاهده می‌کنید. در اینجا یا می‌توان از متد addTag استفاده کرد که تنها یک متاتگ را به صفحه اضافه می‌کند و یا از متد addTags کمک گرفت که می‌تواند آرایه‌ای از متاتگ‌ها را به صورت پویا به صفحه‌ی جاری اضافه کند:
    // addTag & addTags
    this.metaService.addTag({ name: "description", content: "How to optimize your Angular App for search engine and other crawlers." });
    this.metaService.addTag({ name: "author", content: "DNT" });
    this.metaService.addTag({ name: "keywords", content: "Angular, Meta Service" });
    // Or
    this.metaService.addTags([
      { name: "description", content: "How to optimize your Angular App for search engine and other crawlers." },
      { name: "author", content: "DNT" },
      { name: "keywords", content: "Angular, Meta Service" }
    ], false); // --> forceCreation = false

    this.metaService.addTag({ name: "twitter:card", content: "summary_large_image" });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:site", content: "@my_site" });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:title", content: "Front-end Web Development" });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:description", content: "Learn frontend web development..." });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:image", content: "https://site/images/image.png" });
    // Or
    this.metaService.addTags([
      { name: "twitter:card", content: "summary_large_image" },
      { name: "twitter:site", content: "@my_site" },
    ], false); // --> forceCreation = false
هر دو متد addTag و addTags دارای پارامتر boolean دومی به نام forceCreation نیز هستند. برای مثال اگر این پارامتر را به true تنظیم کنید، این متاتگ حتی اگر وجود هم داشته باشد، یکبار دیگر به صفحه اضافه خواهد شد.


دریافت محتوای متاتگ‌های موجود

با استفاده از متد getTag می‌توان یک متاتگ مشخص را به صورت HTMLMetaElement دریافت کرد:
    // getTag & getTags
    const viewport = this.metaService.getTag("name=viewport");
    if (viewport) {
      console.log(viewport.content); // width=device-width, initial-scale=1
    }
    const author = this.metaService.getTag("name=author");
    if (author) {
      console.log(author.content); // DNT
    }

    this.metaService.addTag({ name: "author", content: "DNT" });
    this.metaService.addTag({ name: "author", content: "Other Author" }, true);
    const authors = this.metaService.getTags("name=author");
    console.log(authors[0]); // <meta name="author" content="DNT">
    console.log(authors[1]); // <meta name="author" content="Other Author">
کار متد getTags بازگشت تمام متاتگ‌هایی با attribute-selector یکسان است. برای مثال در اینجا دوبار متاتگ author به صفحه اضافه شده‌است و خروجی getTags به همراه دو عنصر است.


به روز رسانی متاتگ‌های موجود

می‌توان از متد updateTag برای تغییر محتوای متاتگی موجود، استفاده کرد:
    // updateTag
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:card", content: "summary_large_image" });
    this.metaService.updateTag({ name: "twitter:card", content: "summary" }, `name='twitter:card'`);

    this.metaService.updateTag({ name: "description", content: "Angular meta service" });
در اینجا اگر پارامتر اختیاری دوم ذکر نشود، جستجوی یافتن عناصر، بر اساس name ذکر شده صورت می‌گیرد و سپس content آن‌ها به روز می‌شود.


حذف تگ‌های موجود

در اینجا می‌توان از دو متد removeTag که یک attribute-selector را دریافت می‌کند و یا removeTagElement که یک HTMLMetaElement را توسط متد getTag دریافت می‌کند، برای حذف کامل این تگ‌ها استفاده کرد:
    // removeTag & removeTagElement
    this.metaService.removeTag("charset");
    // Or
    const chartsetTag = this.metaService.getTag("charset");
    if (chartsetTag) {
      this.metaService.removeTagElement(chartsetTag);
    }


تنظیم عنوان صفحه‌ی جاری

سرویس توکار دیگری به نام Title امکان تغییر عنوان صفحه‌ی جاری را به صورت پویا میسر می‌کند:
    // Setting the browser page Title in an Angular app
    const currentTitle = this.titleService.getTitle();
    console.log(currentTitle);
    this.titleService.setTitle("newTitle ...");
متد getTitle، عنوان فعلی صفحه را باز می‌گرداند و متد setTitle، این عنوان را به روز رسانی می‌کند.


طراحی سرویسی برای افزودن پویای متاتگ‌ها به صفحات مختلف سایت

می‌توان شبیه به مطلب «نمایش Breadcrumbs در برنامه‌های Angular» به قسمت data مسیریابی، اطلاعات عنوان صفحه و همچنین  metaTags آن‌را اضافه کرد:
const routes: Routes = [
  {
    path: "seo", component: SeoTestsComponent,
    data: {
      title: "Page Title",
      metaTags: {
        description: "Page Description or some content here",
        keywords: "some, keywords, here, separated, by, a comma"
      }
    }
  }
];
سپس سرویسی را طراحی نمود که با پایان یافتن مسیریابی فعلی، این تنظیمات را به صورت خودکار انجام دهد و نیازی نباشد تا مدام به تمام کامپوننت‌ها، سرویس‌های Meta و Title را به صورت دستی اضافه کرد و این اطلاعات را تغییر داد.
به همین جهت سرویس SEO را در مسیر src\app\core\seo-service.ts به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Title, Meta } from "@angular/platform-browser";
import { Router, NavigationEnd, ActivatedRouteSnapshot } from "@angular/router";

@Injectable()
export class SeoService {

  constructor(private titleService: Title, private metaService: Meta, private router: Router) { }

  enableSeo() {
    this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .subscribe(() => {
        this.addMetaData(this.router.routerState.snapshot.root);
      });
  }

  private addMetaData(root: ActivatedRouteSnapshot): void {
    if (root.children && root.children.length) {
      this.addMetaData(root.children[0]);
    } else if (root.data) {
      this.setTitle(root.data);
      this.setMetaTags(root.data);
    }
  }

  private setMetaTags(routeData: { [name: string]: any; }) {
    const routeDataMetaTagsKey = "metaTags";
    const metaTags = routeData[routeDataMetaTagsKey];
    if (!metaTags) { return; }
    for (const tag in metaTags) {
      if (metaTags.hasOwnProperty(tag)) {
        const newTag = { name: tag, content: metaTags[tag] };
        console.log("new tag", newTag);
        this.metaService.addTag(newTag);
      }
    }
  }

  private setTitle(routeData: { [name: string]: any; }) {
    const routeDataTitleKey = "title";
    const title = routeData[routeDataTitleKey];
    if (title) {
      console.log("new title", title);
      this.titleService.setTitle(title);
    }
  }
}
توضیحات:
در اینجا در ابتدای کار مشترک رخ‌داد NavigationEnd سیستم مسیریابی خواهیم شد:
    this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .subscribe(() => {
        this.addMetaData(this.router.routerState.snapshot.root);
      });
هر زمانیکه رخ‌داد مرور صفحه‌ی جاری به پایان رسید، بر اساس مسیر ریشه‌ی آن، متد addMetaData فراخوانی می‌شود. این متد، یک متد بازگشتی است. از این جهت که مسیر جاری می‌تواند حاصل مرور یک مسیر والد و سپس چندین مسیر تو در توی فرزند و والد آن باشد.
سپس در این متد خاصیت data مسیرنهایی را خوانده و کلیدهای title و metaTags آن‌را استخراج می‌کنیم و سپس توسط متدهای this.titleService.setTitle و this.metaService.addTag، این عنوان و متاتگ‌های جدید را به صورت پویا به صفحه اضافه خواهیم کرد.

پس از تعریف این سرویس، برای معرفی آن به برنامه، ابتدا آن‌را به قسمت providers مربوط به CoreModule اضافه می‌کنیم:
import { SeoService } from "./seo-service";

@NgModule({
  providers: [
    SeoService
  ]
})
export class CoreModule {}
و در آخر به فایل app.component.ts مراجعه کرده و این سرویس را فعالسازی می‌کنیم:
import { SeoService } from "./core/seo-service";

export class AppComponent {
  constructor(private seoService: SeoService) {
    this.seoService.enableSeo();
  }
}
از این پس تمام مسیرهای برنامه به صورت خودکار تحت نظر قرار گرفته و درصورتیکه خاصیت data آن‌ها دارای کلیدهای title و metaTags باشند، به صورت خودکار پردازش خواهند شد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
مثالی از الگوی Delegate Dictionary
این الگو چیز جدیدی نیست و قبلا تو سری مطالب «مروری بر کاربردهای Action و Func» دربارش مطلب نوشته شده و...
البته با توجه به جدید بودن این الگو اسم واحدی براش مشخص نشده ولی تو این مطلب «الگوی Delegate Dictionary» معرفی شده که بنظرم از بقیه بهتره.
به طور خلاصه این الگو میگه اگه قراره براساس شرایط (ورودی) خاصی کار خاصی انجام بشه بجای استفاده از IF و Switch از DictionaryوFunc یا Action استفاده کنیم.

برای مثال فرض کنید مدلی به شکل زیر داریم
public class Person
{
    public int Id { get; set; }
    public Gender Gender { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
قراره براساس جنسیت(شرایط) شخص اعتبارسنجی متفاوتی(کار خاص) رو انجام بدیدم.مثلا در اینجا قراره چک کنیم اگه شخص مرد بود اسم زنونه انتخاب نکرده باشه و...
خب روش معمول به این شکل میتونه باشه
switch (person.Gender)
{
    case Gender.Male:
        if (IsMale(person.FirstName))
        {
            //Isvalid
        }
        break;
    case Gender.Female:
        if (IsFemale(person.FirstName))
        {
            //Isvalid
        }
        break;
}
خب این روش خوب جواب میده ولی باید در حد توان استفاده از IF و Switch رو کم کرد.مثلا تو همین مثال ما اصل Open/Closed رو نقض کردیم فکر کنید قرار باشه اعتبارسنجی دیگه ای از همین دست به این کد(کلاس) اضافه بشه باید تغیرش بدیم پس این کد(کلاس) برای تغییر بسته نیست.در اینجور موارد «الگوی Delegate Dictionary» به کار ما میاد.
ما میایم توابع مورد نظرمون رو داخل یک Dictionary ذخیره میکنیم.
var genderFuncs = new Dictionary<Gender, Func<string, bool>>
                {
                    {Gender.Male , (x) => IsMale(x)},
                    {Gender.Female , (x) => IsFemale(x)}
                };
فرض کنید پیاده سازی توابع به شکل زیر باشه
public static bool IsMale(string name)
{
    //check...
    return true;
}
public static bool IsFemale(string name)
{
    //check...
    if (name == "Farzad")
    {
        return false;    
    }
    return true;
}
نحوه استفاده
var dummyPerson = new List<Person>
                {
                    new Person
                        {Id = 1, Gender = Gender.Male, FirstName = "Mohammad", LastName = "Saheb"},
                    new Person
                        {Id = 2, Gender = Gender.Female, FirstName = "Farzad", LastName = "Mojidi"}
                };

foreach (var person in dummyPerson)
{
    bool isValid = genderFuncs[person.Gender].Invoke(person.FirstName);          
}
با همین روش میشه قسمت آخر مقاله ی خوب آقای کیاست رو هم Refactor کرد.
var query = context.Students.AsQueryable();
  if (searchByName)
  {
      query= query.FindStudentsByName(name);
  }
  if (orderByAge)
  {
      query = query.OrderByAge();
  }
  if (paging)
  {
     query =  query.SkipAndTake(skip, take);
  }
  return query.ToList();
توابع رو داخل یک دیکشنری ذخیره میکنیم
var searchTypeFuncs = new Dictionary<SearchType, Func<IQueryable<Student>, string, IQueryable<Student>>>
                    {
                        {SearchType.FirstName, (x, y) => x.FindStudentsByName(y)},
                        {SearchType.LastName, (x, y) => x.FindStudentsByLastName(y)}
                    };
نحوه استفاده
public static IList<Student> SearchStudents(IQueryable<Student> students, SearchType type, string keyword)
{
    var result = searchTypeFuncs[type].Invoke(students, keyword);
    return result.ToList();
}
نظرات اشتراک‌ها
فرم ساز JQuery
برای پیاده سازی آنچنان دانشی نیاز ندارد
اول مثال این صفحه‌ها را پیاده سازی کنید (بعد از کلیک بر روی دکمه ذخیره. پیش نمایش فرم را به شما نمایش میده)
json خروجی این المان را در جایی ذخیره کنید.
و در زمان نمایش فرم این مثال استفاده کنید(مثال از xml به JSON تغییر بدید) و دیتا ذخیره شده در قسمت قبل در این جا ست کنید.
زمانی هم که کاربر دکمه سابمیت(شما باید این دکمه را درست کنید به همراه تگ form) زد. شما مقدار Request در Action باید چک کنید آن هم به صورت داینامیک(با زدن حلقه For و...)
بعد خروجی حاصل برای کاربر ادمین به شکل
name="ابراهیم حمزه" - age="24"- و به همین ترتیب تا به آخر.
حداقل این روش برای فرم‌های ارتباط با ما جواب میدهد(در وردپرس هم پلاگین‌های بسیاری از این روش بهره میبرند و نتیجه را برای کاربر ادمین ایمیل میکنند- با همین فرمتی که من نمایش دادم.)
مطالب
React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1
برای کار با React، نیاز است با ES6 آشنایی داشته باشید که در این سایت، یک سری کامل بررسی مقدمات آن‌را پیشتر مرور کرده‌ایم. علاوه بر توصیه‌ی مطالعه‌ی این سری (اینکار الزامی است)، در این قسمت خلاصه‌ی بسیار سریع و کاربردی آن‌را که بیشتر در برنامه‌های مبتنی بر React مورد استفاده قرار می‌گیرند، با هم مرور خواهیم کرد. در قسمت‌های بعدی، اهمیت ذکر این خلاصه بیشتر مشخص می‌شود.

برای بررسی ویژگی‌های جاوا اسکریپت مدرن، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-02
> cd sample-02
> npm start
سپس تمام کدهای داخل index.js را نیز حذف می‌کنیم. اکنون تمام کدهای خالص جاوا اسکریپتی خود را داخل این فایل خواهیم نوشت.
به علاوه چون در این قسمت خروجی UI نخواهیم داشت، تمام خروجی را در کنسول developer tools مرورگر خود می‌توانید مشاهده کنید (فشردن دکمه‌ی F12).


var، let و const

در اکثر زبان‌های برنامه نویسی، متغیرها در محدوده‌ی دید قطعه کدی که تعریف شده‌اند (scope)، قابل دسترسی هستند. برای نمونه محتوای فایل index.js پروژه را به صورت زیر تغییر داده و با فرض اجرای دستور npm start، خروجی آن‌را می‌توان در کنسول مرورگر مشاهده کرد.
function sayHello() {
  for (var i = 0; i < 5; i++) {
    console.log(i);
  }
  console.log(i);
}

sayHello();
در این مثال متغیر i، مخصوص قطعه کد حلقه، تعریف شده‌است. بنابراین به ظاهر نباید خارج از این حلقه نیز قابل دسترسی باشد. اما خروجی آن به صورت زیر است:


در آخرین پیمایش حلقه، i مساوی 5 شده و از حلقه خارج می‌شود. اما چون در اینجا برای تعریف متغیر از واژه‌ی کلیدی var استفاده شده‌است، محدوده‌ی دید آن به کل تابعی که در آن تعریف شده‌است، بسط پیدا می‌کند. به همین جهت در این خروجی، عدد 5 را نیز مشاهده می‌کند که حاصل دسترسی به i، خارج از حلقه‌است.
برای یک دست سازی این رفتار با سایر زبان‌های برنامه نویسی، در ES6، واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام let تعریف شده‌است که میدان دید متغیر را به قطعه کدی که در آن تعریف شده‌است، محدود می‌کند. اکنون اگر در حلقه‌ی فوق بجای var از let استفاده شود، یک چنین خطایی در مرورگر ظاهر خواهد شد که عنوان می‌کند، i استفاده شده‌ی در خارج از حلقه، تعریف نشده‌است.
./src/index.js
  Line 14:15:  'i' is not defined  no-undef

Search for the keywords to learn more about each error.

علاوه بر let، واژه‌ی کلیدی جدید const نیز به ES6 اضافه شده‌است که از آن برای تعریف ثوابت استفاده می‌شود. constها نیز همانند let، میدان دید محدود شده‌ای به قطعه کد تعریف شده‌ی در آن دارند؛ اما قابلیت انتساب مجدد را ندارند:
 const x = 1;
x = 2; // Attempting to override 'x' which is a constant.
اگر یک چنین قطعه کدی را اجرا کنیم، خطای x is const را در مرورگر می‌توان مشاهده کرد.

به صورت خلاصه از این پس واژه‌ی کلیدی var را فراموش کنید. همیشه با const جهت تعریف متغیرها شروع کنید. اگر به خطا برخوردید و نیاز به انتساب مجدد وجود داشت، آن‌را به let تغییر دهید. بنابراین استفاده از const همیشه نسبت به let ارجحیت دارد.


اشیاء در جاوا اسکریپت

اشیاء در جاوا اسکریپت به صورت مجموعه‌ای از key/value‌ها تعریف می‌شوند:
const person = {
  name: "User 1",
  walk: function() {}, // method
  talk() {} // concise method
};
در اینجا امکان تعریف یک تابع نیز وجود دارد که چون درون یک شیء قرار می‌گیرد، اینبار «متد» نامیده می‌شود. همچنین در ES6 می‌توان این متدها را به صورت معمولی، مانند متد talk نیز تعریف کرد که به آن‌ها concise method می‌گویند. بنابراین نحوه‌ی تعریف فوق را به نحو زیر نیز می‌توان خلاصه کرد:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {},
  talk() {}
};
پس از تعریف این شیء، روش دسترسی به اجزای آن به صورت زیر است:
person.talk();
person.name = "User 3";
person["name"] = "User 2";
به دو مورد اول، روش dot notation می‌گویند که از همان ابتدا دقیقا مشخص است کدامیک از خواص و متدهای شیء تعریف شده، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
مورد آخر همان روش استفاده از key/valueها است که اساس اشیاء جاوا اسکریپتی را تشکیل می‌دهد. البته از این روش فقط زمانی استفاده کنید که قرار است یکسری کار پویا صورت گیرند (مقدار key به صورت متغیر دریافت شود) و از ابتدا مشخص نیست که کدام خاصیت یا متد قرار است تعریف و استفاده شود:
const targetMember = "name";
person[targetMember] = "User 2";


واژه‌ی کلیدی this در جاوا اسکریپت

از واژه‌ی کلیدی this، در قسمت‌های بعدی زیاد استفاده خواهیم کرد. به همین جهت نیاز است تفاوت‌های اساسی آن‌را با سایر زبان‌های برنامه نویسی بررسی کنیم.
همان شیء person را که پیشتر تعریف کردیم درنظر بگیرید. در متد walk آن، مقدار this را لاگ می‌کنیم:
const person = {
  name: "User 1",
  walk() {
    console.log(this);
  },
  talk() {}
};

person.walk();
خروجی این قطعه، به صورت زیر است:


شیء this در جاوا اسکریپت، همانند سایر زبان‌های برنامه نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا رفتار نمی‌کند. در سایر زبان‌های نامبرده شده، this همواره ارجاعی را به وهله‌ای از شیء جاری، باز می‌گرداند؛ دقیقا همانند تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید. در اینجا نیز this جاوا اسکریپتی لاگ شده، ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء person، بازگشت داده‌است. اما مشکل اینجا است که this در جاوا اسکریپت، همیشه به این صورت رفتار نمی‌کند!
برای نمونه در ادامه یک ثابت را به نام walk تعریف کرده و آن‌را به person.walk مقدار دهی می‌کنیم:
const walk = person.walk;
console.log(walk);
دقت داشته باشید که در اینجا از () استفاده نشده‌است (متد walk اجرا نشده‌است). یعنی صرفا «ارجاعی» از متد walk شیء person را به ثابت walk نسبت داده‌ایم. بنابراین اکنون ثابت walk نیز یک function است که حاصل console.log آن به صورت زیر است:


سؤال: اکنون اگر این function را با فراخوانی ()walk اجرا کنیم، چه خروجی را می‌توان مشاهده کرد؟


اینبار this لاگ شده، به شیء person اشاره نمی‌کند و شیء استاندارد window مرورگر را بازگشت داده‌است!
اگر یک function به صورت متدی از یک شیء فراخوانی شود، مقدار this همواره اشاره‌گری به وهله‌ای از آن شیء خواهد بود. اما اگر این تابع به صورت متکی به خود و به صورت یک function و نه متد یک شیء، فراخوانی شود، اینبار this، شیء سراسری جاوا اسکریپت یا همان شیء window را بازگشت می‌دهد.

یک نکته: اگر strict mode جاوا اسکریپت را در پروژه‌ی جاری فعال کنیم، بجای شیء window، مقدار undefined را در خروجی فوق شاهد خواهیم بود.


اتصال مجدد this به شیء اصلی در جاوا اسکریپت

تا اینجا دریافتیم که اگر یک function را به صورت متکی به خود و نه جزئی از یک شیء فراخوانی کنیم، شیء this در این حالت به شیء window سراسری مرورگر اشاره می‌کند و اگر strict mode فعال باشد، فقط undefined را بازگشت می‌هد. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم که چگونه می‌توان این مشکل را برطرف کرد؛ یعنی صرف‌نظر از نحوه‌ی فراخوانی متدها یا تابع‌ها، this همواره ارجاعی را به شیء person بازگشت دهد.
در جاوا اسکریپت، تابع‌ها نیز شیء هستند. برای مثال person.walk نوشته شده نیز یک شیء است. برای اثبات ساده‌ی آن فقط یک دات را پس از person.walk قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، شیء person.walk مانند تمام اشیاء دیگر جاوا اسکریپت، به همراه متد bind نیز هست. کار آن، انقیاد یک تابع، به یک شیء است. یعنی هرچیزی را که به عنوان آرگومان آن، به آن ارسال کنیم، به عنوان مقدار شیء this درنظر می‌گیرد:
const walk2 = person.walk.bind(person);
console.log(walk2);
walk2();
در اینجا متد bind، یک وهله‌ی جدید از person.walk را بازگشت می‌دهد که در آن شیء person را به عنوان شیء this، تنظیم کرده‌است. به همین جهت اینبار فراخوانی walk2 که به شیء person متصل شده‌است، به this صحیحی بجای window سراسری اشاره می‌کند. از این روش در برنامه‌های مبتنی بر React زیاد استفاده می‌شود.


Arrow functions

تابع زیر را درنظر بگیرید که به یک ثابت انتساب داده شده‌است:
const square = function(number) {
  return number * number;
};
در ES6، روش ساده‌تر و تمیزتری برای این نوع تعاریف، ذیل ویژگی جدید Arrow functions اضافه شده‌است. برای تبدیل قطعه کد فوق به یک arrow function، ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس بین پارامتر تابع و {}، یک علامت <= (که به آن fat arrow هم می‌گویند!) قرار می‌دهیم:
const square2 = (number) => {
  return number * number;
};
اگر مانند اینجا تنها یک تک پارامتر وجود داشته باشد، می‌توان پرانتزهای ذکر شده را نیز حذف کرد:
const square2 = number => {
  return number * number;
};
و اگر این متد پارامتری نداشت، از () استفاده می‌شود.
در ادامه اگر بدنه‌ی این تابع، فقط حاوی یک return بود، می‌توان آن‌را به صورت زیر نیز خلاصه کرد (در اینجا {} به همراه واژه‌ی کلیدی return حذف می‌شوند):
const square3 = number => number * number;
console.log(square3(5));
این یک سطر ساده شده، دقیقا معادل اولین const square ای است که نوشتیم. نحوه‌ی فراخوانی آن نیز مانند قبل است.

اکنون مثال مفید دیگری را در مورد Arrow functions بررسی می‌کنیم که بیشتر شبیه به عبارات LINQ در #C است:
const jobs = [
  { id: 1, isActive: true },
  { id: 2, isActive: true },
  { id: 3, isActive: true },
  { id: 4, isActive: true },
  { id: 5, isActive: false }
];
در اینجا آرایه‌ای از اشیاء job را مشاهده می‌کنید که مورد آخر آن، فعال نیست. اکنون می‌خواهیم لیست کارهای فعال را گزارشگیری کنیم:
var activeJobs = jobs.filter(function(job) {
  return job.isActive;
});
متد filter در جاوا اسکریپت، بر روی تک تک عناصر آرایه‌ی jobs حرکت می‌کند. سپس هر job را به پارامتر متد ارسالی آن که predicate نام دارد، جهت دریافت یک خروجی true و یا false، ارائه می‌دهد. اگر خروجی این متد true باشد، آن job انتخاب خواهد شد و در لیست نهایی گزارش، ظاهر می‌شود.
در ادامه می‌توان این تابع را توسط arrow functions به صورت ساده‌تر زیر نیز نوشت:
var activeJobs2 = jobs.filter(job => job.isActive);
ابتدا واژه‌ی کلیدی function را حذف می‌کنیم. سپس چون یک تک پارامتر را دریافت می‌کند، نیازی به ذکر پرانتزهای آن نیز نیست. در ادامه چون یک تک return را داریم، { return }  را با یک <= جایگزین خواهیم کرد. در اینجا نیازی به ذکر سمی‌کالن انتهای return هم نیست. نوشتن یک چنین کدی تمیزتر و خواندن آن، ساده‌تر است.


ارتباط بین arrow functions و شیء this

نکته‌ی مهمی را که باید در مورد arrow functions دانست این است که شیء this را rebind نمی‌کنند (rebind: مقدار دهی مجدد؛ ریست کردن).
در مثال زیر، ابتدا شیء user با متد talk که در آن شیء this، لاگ شده، ایجاد شده و سپس این متد فراخوانی گردیده‌است:
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    console.log(this);
  }
};
user.talk();
همانطور که انتظار می‌رود، this ای که در اینجا لاگ می‌شود، دقیقا ارجاعی را به وهله‌ی جاری شیء user دارد.
اکنون اگر متد لاگ کردن را داخل یک تایمر قرار دهیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
const user = {
  name: "User 1",
  talk() {
    setTimeout(function() {
      console.log(this);
    }, 1000);
  }
};
user.talk();
متد setTimeout، متدی را که به عنوان آرگومان اول آن دریافت کرده، پس از 1 ثانیه اجرا می‌کند.
در این حالت خروجی console.log، مجددا همان شیء سراسری window مرورگر است و دیگر به وهله‌ی جاری شیء user اشاره نمی‌کند. علت اینجا است که پارامتر اول متد setTimeout که یک callback function نام دارد، جزئی از هیچ شیءای نیست. بنابراین دیگر مانند فراخوانی متد ()user.talk در مثال قبلی کار نمی‌کند؛ چون متکی به خود است. هر زمان که یک متد متکی به خود غیر وابسته‌ی به یک شیء را اجرا کنیم، به صورت پیش‌فرض this آن، به شیء window مرورگر اشاره می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان درون یک callback function متکی به خود، به this همان شیء user جاری دسترسی یافت؟
یک روش حل این مساله، ذخیره this شیء user در یک متغیر و سپس ارسال آن به متد متکی به خود setTimeout است:
const user2 = {
  name: "User 2",
  talk() {
    var self = this;
    setTimeout(function() {
      console.log(self);
    }, 1000);
  }
};
user2.talk();
این روشی است که سال‌ها است وجود دارد؛ با ارائه‌ی arrow functions، دیگر نیازی به اینکار نیست و می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
const user3 = {
  name: "User 3",
  talk() {
    setTimeout(() => console.log(this), 1000);
  }
};
user3.talk();
در اینجا callback function را تبدیل به یک arrow function کرده‌ایم و چون arrow functions شیء this را rebind نمی‌کنند، یعنی شیء this را به ارث می‌برند. بنابراین console.log مثال فوق، دقیقا به this شیء user اشاره می‌کند و دوباره آن‌را مقدار دهی مجدد نمی‌کند و از همان نمونه‌ی موجود قطعه کد تعریف شده، استفاده خواهد کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-02.zip

در قسمت بعد نیز بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را ادامه خواهیم داد.
مطالب
بازسازی LocalDb
LocalDb یک نسخه‌ی کوچک شده از SQL Express 2012 است که نیازی به سرویس ندارد که سبب سهولت استفاده از آن را در پروژه‌های Visual Studio  فراهم می‌آورد و یک ویژگی بسیار خوب برای برنامه‌هایی است که نیاز به استفاده از کلیه‌ی امکانات مهیای SQL Server را ندارند. یکی دیگر از ویژگی‌های آن استفاده در محیط هایی است که اطمینانی از نصب بودن SQL Express در آن‌ها نداریم.
در حین توسعه‌ی نرم افزار ممکن است استفاده از LocalDb امکان پذیر نباشد و خللی در کارکرد آن ایجاد شده باشد و عملا استفاده از آن میسر نشود. اتفاقی که برای من روز گذشته رخ داد و مجبور شدم LocalDb را مجددا نصب نمایم ولی همچنان مشکل وجود داشت. بعد از جستجو به این لینک و این لینک رسیدم که جمع بندی آن بشرح زیر است:
ابتدا command  prompt را اجرا می‌نماییم (ترجیحا بصورت Administrator اجرا شود) سپس به محلی که Instanceهای LocalDb قرار دارد
 (localappdata\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\v11.0) رفته و دستور زیر را صادر می‌نماییم:
sqllocaldb create "v11.0"
در صورتیکه خطای زیر نمایش داده شد، مراحل بعد را انجام می‌دهیم.
Creation of LocalDB instance "v11.0" with version 11.0 failed because of the following error: 
LocalDB instance is corrupted. See the Windows Application event log for event details.
هنگامیکه خطای فوق نمایش داده شده، باید ابتدا LocalDb را حذف و مجددا آن را ساخت.
sqllocaldb delete "v11.0"
دستور فوق عملیات حذف را انجام می‌دهد.
و دستور زیر مجددا یک وهله‌ی نسخه 11.0 بنام"v11.0" را از LocalDb ایجاد می‌کند.
sqllocaldb create "v11.0"
تا اینجا کلیه‌ی اقدامات لازم جهت راه اندازی مجدد LocalDb انجام شد و هم اکنون می‌توانید از آن استفاده نمایید.
نظرات مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت پنجم - اعمال تجمعی - بخش دوم
یک نکته‌ی تکمیلی
کتابخانه‌ی « linq2db » از window functions پشتیبانی می‌کند. می‌توان این کتابخانه را توسط « linq2db.EntityFrameworkCore » با EF-Core یکی کرد. برای کار با آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را نصب کنید:
dotnet add package linq2db.EntityFrameworkCore
سپس در ابتدای برنامه یکبار آ‌ن‌را فعال کنید:
LinqToDB.EntityFrameworkCore.LinqToDBForEFTools.Initialize();
LinqToDB.Data.DataConnection.TurnTraceSwitchOn();
پس از آن به صورت زیر می‌توان از Window functions در کوئری‌های معمولی EF-Core استفاده کرد:
var runningTotalCountForEachYear = context.Bookings
             .Select(booking => new
             {
                 booking.StartTime.Year,
                 RunningTotalCount =
                     Sql.Ext.Count(booking.StartTime)
                             .Over()
                             .OrderBy(booking.StartTime.Year)
                             .ToValue()
             })
             .OrderBy(result => result.Year)
             .Distinct()
             .ToLinqToDB()
             .ToList();
با این خروجی SQL:
SELECT DISTINCT
    DatePart(year, [booking].[StartTime]),
    COUNT([booking].[StartTime]) OVER(ORDER BY DatePart(year, [booking].[StartTime]))
FROM
    [Bookings] [booking]
ORDER BY
    DatePart(year, [booking].[StartTime])