مطالب
تغییرات مهم مقایسه‌‌ی رشته‌ها در NET 5.0.
با توجه به ماهیت چندسکویی NET 5.، در اکثر سیستم‌های ویندوزی، سرویس بومی سازی، بر اساس استاندارد NLS کار می‌کند، اما در سیستم‌های لینوکسی و مبتنی بر یونیکس، این استاندارد از نوع ICU است (و وجود و تنظیم آن‌ها خارج از NET. و توسط سیستم عامل مدیریت می‌شود). جهت یک‌دست سازی این دو نوع سیستم بومی سازی در دات نت، از نگارش 5 آن به بعد، استاندارد ICU که به صورت گسترده‌تری مورد پذیرش قرار گرفته‌است، استاندارد بومی سازی پیش‌فرض دات نت درنظر گرفته می‌شود؛ مگر اینکه سیستم عاملی آن‌را پشتیبانی نکند.


کدام نگارش از ویندوز، از ICU پشتیبانی می‌کند؟

تمام ویندوزهای پس از Windows 10 May 2019 Update، به همراه icu.dll، به عنوان جزء استاندارد سیستم عامل هستند. بنابراین دات نت 5 و نگارش‌های پس از آن، در این سیستم عامل‌ها، از سرویس بومی سازی ICU استفاده خواهند کرد؛ اما اگر از نگارش‌های پیشین ویندوز استفاده می‌کنید، به اجبار به سیستم NLS سوئیچ خواهد شد.


تاثیر ICU بر برنامه‌های دات نت 5 به بعد

قطعه کد زیر را درنظر بگیرید:
string s = "Hello\r\nworld!";
int idx = s.IndexOf("\n");
Console.WriteLine(idx);
در نگارش‌های پیش از 5 دات نت، خروجی کدهای فوق، عدد 6 است؛ اما ... اما ... (!) از زمان دات نت 5 به بعد، خروجی آن «منهای یک» است! البته به شرطی که آخرین به روز رسانی ویندوز 10 را نصب کرده باشید؛ یعنی حداقل  Windows 10 May 2019 Update را داشته باشید.


حالت «پیش‌فرض» جستجو و مقایسه‌ی رشته‌ها در دات نت 5 به بعد، یک مقایسه‌ی مبتنی بر «دستورات زبانی» بر اساس فرهنگ تنظیم شده‌ی در Thread جاری برنامه‌است (یا همان System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture).


چرا متدهای کار بر روی رشته‌ها در دات نت 5 به بعد، نسبت به نگارش‌های قبلی متفاوت عمل می‌کنند؟

زمانیکه متدی مانند IndexOf فراخوانی می‌شود، هدف عمده‌ی برنامه‌نویس‌ها، یک جستجوی Ordinal است (یعنی مقایسه‌ی کاراکتر به کاراکتر؛ بدون درنظر گرفتن نکات زبانی و بومی)؛ اما فراموش می‌کنند که این متدها دارای پارامتر دومی هم هستند که از نوع StringComparison است و سال‌ها است که توصیه می‌شود این پارامتر را هم به صورت صریحی مقدار دهی کنید تا هدف خود را از نوع جستجو دقیقا مشخص نمائید. از زمان دات نت 5 به بعد، اگر این پارامتر را مشخص نکنید، جستجوی صورت گرفته یک رفتار culture-specific را خواهد داشت و نه Ordinal.  از این لحاظ مقایسه‌ی رشته‌ها توسط استانداردهای ICU و NLS، بر اساس پیاده سازی‌های مختلف زبان‌شناسی، خروجی‌های یکسانی را ارائه نمی‌دهند و به همین جهت است که اینبار خروجی منهای یک را دریافت می‌کنیم.

یک نکته: خروجی قطعه کد فوق در سیستم‌های لینوکسی که از .NET Core 2x - 3x. هم استفاده می‌کنند، دقیقا منهای یک است؛ چون پیش‌فرض بومی سازی آن‌ها نیز ICU است.


چگونه می‌توان به همان حالت پیشین مقایسه‌ی رشته‌ها در NET. بازگشت؟

مایکروسافت بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis.FxCopAnalyzers را جهت گوشزد کردن نکته‌ی ذکر صریح StringComparison، به روز رسانی کرده‌است. بنابراین بهتر است تا آن‌را به پروژه‌ی خود اضافه کنید. در این حالت اخطارهای مناسبی را جهت یافتن قسمت‌های مشکل‌دار برنامه‌ی خود دریافت می‌کنید. برای مثال برای اینکه در قطعه کد فوق به همان پاسخ متداول 6 برسیم، تنها کافی‌است پارامتر دوم StringComparison را ذکر کنیم:
int idx = s.IndexOf("\n", StringComparison.Ordinal);

و یا حتی می‌توانید فایل csproj پروژه‌ی خود را ویرایش کرده و یک سطر زیر را به آن اضافه کنید:
<ItemGroup>
   <RuntimeHostConfigurationOption Include="System.Globalization.UseNls" Value="true" />
</ItemGroup>
در این حالت کل برنامه‌ی شما بدون هیچ تغییری مانند قبل کار کرده و از سیستم NLS استفاده می‌شود.



کدام متدهای کار با رشته‌ها در دات نت 5، تحت تاثیر این تغییرات قرار گرفته‌اند؟

اگر از متدهای زیر در برنامه‌های خود استفاده می‌کنید، نکته‌ی ذکر پارامتر StringComparison.Ordinal را فراموش نکنید:
System.String.Compare
System.String.EndsWith
System.String.IndexOf
System.String.StartsWith
System.String.ToLower
System.String.ToLowerInvariant
System.String.ToUpper
System.String.ToUpperInvariant
System.Globalization.TextInfo (most members)
System.Globalization.CompareInfo (most members)
System.Array.Sort (when sorting arrays of strings)
System.Collections.Generic.List<T>.Sort() (when the list elements are strings)
System.Collections.Generic.SortedDictionary<TKey,TValue> (when the keys are strings)
System.Collections.Generic.SortedList<TKey,TValue> (when the keys are strings)
System.Collections.Generic.SortedSet<T> (when the set contains strings)


سؤال: اگر متدی پارامتر دوم StringComparison را نداشت چطور؟
اگر به ماخذ «Behavior changes when comparing strings on .NET 5» مراجعه کنید، در انتهای آن جدولی را ارائه داده که دو سطر اول آن، به صورت زیر است:
API                Default behavior       Remarks
string.Compare     CurrentCulture
در این جدول، هر متدی که رفتار پیش‌فرض آن از نوع CurrentCulture است، تحت تاثیر قرار گرفته‌است و متدی مانند string.Contains که رفتار پیش‌فرض آن Ordinal است، از این تغییرات مصون است و نیازی به تغییری ندارد.


برای مطالعه‌ی بیشتر:
Behavior changes when comparing strings on .NET 5+
.NET globalization and ICU.
Globalization breaking changes
بحث و گفتگویی در این مورد
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت نهم
در قسمت قبلی  ما یک هندلر ایجاد کردیم و درخواست‌هایی را که برای فایل jpg و به صورت GET ارسال میشد، هندل می‌کردیم و تگی را در گوشه‌ی تصویر درج و آن را در خروجی نمایش میدادیم. در این مقاله قصد داریم که کمی هندلر مورد نظر را توسعه دهیم و برای آن یک UI یا یک رابط کاربری ایجاد نماییم. برای توسعه دادن ماژولها و هندلر‌ها ما یک dll نوشته و باید آن را در GAC که مخفف عبارت Global Assembly Cache ریجستر کنیم.


جهت اینکار یک پروژه از نوع class library ایجاد کنید. فایل class1.cs را که به طور پیش فرض ایجاد می‌شود، حذف کنید و رفرنس‌های Microsoft.Web.Management.dll و Microsoft.Web.Administration.dll را از مسیر زیر اضافه کنید:
\Windows\system32\inetsrv
اولین رفرنس شامل کلاس‌هایی است که جهت ساخت ماژول‌ها برای کنسول IIS مورد نیاز است و دومی هم برای خواندن پیکربندی‌های نوشته شده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای طراحی UI  بر پایه winform باید رفرنس‌های System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll را از سری اسمبلی‌های دات نت نیز اضافه کنیم و در مرحله‌ی بعدی جهت ایجاد امضاء یا strong name (^  و  ^  ) به خاطر ثبت در GAC پروژه را انتخاب و وارد Properties پروژه شوید. در تب signing گزینه sign the assembly را تیک زده و در لیست باز شده گزینه new را انتخاب نمایید و نام  imageCopyrightUI را به آن نسبت داده و گزینه تعیین کلمه عبور را غیرفعال کنید و تایید و تمام. الان باید یک فایل snk مخفف strong name key ایجاد شده باشد تا بعدا با استفاده از این کلید dll ایجاد شده را در GAC ریجستر کنیم.

در مرحله بعدی در تب Build Events کد زیر را در بخش Post-build event command line اضافه کنید. این کد باعث می‌شود بعد از هر بار کامپایل پروژه، به طور خودکار در GAC ثبت شود:

call "%VS80COMNTOOLS%\vsvars32.bat" > NULL 
gacutil.exe /if "$(TargetPath)"

نکته:در صورتی که از VS2005 استفاده می‌کنید در تب Debug در قسمت Start External Program مسیر زیر را قرار بدهید. اینکار برای تست و دیباگینگ پروژه به شما کمک خواهد کرد. این تنظیم شامل نسخه‌های اکسپرس نمی‌شود.
 \windows\system32\inetsrv\inetmgr.exe

بعد از پایان اینکار پروژه را Rebuild کنید. با اینکار dll در GAC ثبت می‌شود. استفاده از سوییچ‌های if به طور همزمان در درستور gacutil به معنی این هست که اگر اولین بار است نصب می‌شود، پس با سوییچ i نصب کن. ولی اگر قبلا نصب شده است نسخه جدید را به هر صورتی هست جایگزین قبلی کن یا همان reinstall کن.
 
ساخت یک Module Provider
رابط‌های کاربری IIS همانند هسته و کل سیستمش، ماژولار و قابل خصوصی سازی است. رابط کاربری، مجموعه‌ای از ماژول هایی است که میتوان آن‌ها را حذف یا جایگزین کرد. تگ ورودی یا معرفی برای هر UI یک module provider است. خیلی خودمانی، تگ ماژول پروایدر به معرفی یک UI در IIS می‌پردازد. لیستی از module provider‌ها را می‌توان در فایل زیر در تگ بخش <modules> پیدا کرد.
%windir%\system32\inetsrv\Administration.config

در اولین گام یک کلاس را به اسم imageCopyrightUIModuleProvider.cs ایجاد کرده و سپس آن‌را به کد زیر، تغییر می‌دهیم. کد زیر با استفاده از ModuleDefinition  یک نام به تگ Module Provider داده و کلاس imageCopyrightUI را که بعدا تعریف می‌کنیم، به عنوان مدخل entry رابط کاربری معرفی کرده:

using System;
using System.Security;
using Microsoft.Web.Management.Server;
    
namespace IIS7Demos           
{
    class imageCopyrightUIProvider : ModuleProvider
    {
        public override Type ServiceType              
        {
            get { return null; }
        }

        public override ModuleDefinition GetModuleDefinition(IManagementContext context)
        {
            return new ModuleDefinition(Name, typeof(imageCopyrightUI).AssemblyQualifiedName);
        }

        public override bool SupportsScope(ManagementScope scope)
        {
            return true;
        }
    }            
}

با ارث بری از کلاس module provider، سه متد بازنویسی می‌شوند که یکی از آن ها SupportsScope هست که میدان عمل پروایدر را مشخص می‌کند، مانند اینکه این پرواید در چه میدانی باید کار کند که می‌تواند سه گزینه‌ی server,site,application باشد. در کد زیر مثلا میدان عمل application انتخاب شده است ولی در کد بالا با برگشت مستقیم true، همه‌ی میدان را جهت پشتیبانی از این پروایدر اعلام کردیم.

 public override bool SupportsScope(ManagementScope scope)
        {
            return (scope == ManagementScope.Application) ;
        }

حالا که پروایدر (معرف رابط کاربری به IIS) تامین شده، نیاز است قلب کار یعنی ماژول معرفی گردد. اصلی‌ترین متدی که باید از اینترفیس ماژول پیاده سازی شود متد initialize است. این متد جایی است که تمام عملیات در آن رخ می‌دهد. در کلاس زیر imageCopyrightUI ما به معرفی مدخل entry رابط کاربری می‌پردازیم. در سازنده‌های این متد، پارامترهای نام، صفحه رابط کاربری وتوضیحی در مورد آن است. تصویر کوچک و بزرگ جهت آیکن سازی (در صورت عدم تعریف آیکن، چرخ دنده نمایش داده می‌شود) و توصیف‌های بلندتر را نیز شامل می‌شود.

 internal class imageCopyrightUI : Module
    {
        protected override void Initialize(IServiceProvider serviceProvider, ModuleInfo moduleInfo)
        {            
            base.Initialize(serviceProvider, moduleInfo);
            IControlPanel controlPanel = (IControlPanel)GetService(typeof(IControlPanel));
            ModulePageInfo modulePageInfo = new ModulePageInfo(this, typeof(imageCopyrightUIPage), "Image Copyright", "Image Copyright",Resource1.Visual_Studio_2012,Resource1.Visual_Studio_2012);
            controlPanel.RegisterPage(modulePageInfo);
        }
    }

شیء ControlPanel مکانی است که قرار است آیکن ماژول نمایش داده شود. شکل زیر به خوبی نام همه قسمت‌ها را بر اساس نام کلاس و اینترفیس آن‌ها دسته بندی کرده است:

پس با تعریف این کلاس جدید ما روی صفحه‌ی کنترل پنل IIS، یک آیکن ساخته و صفحه‌ی رابط کاربری را به نام imageCopyrightUIPage، در آن ریجستر می‌کنیم. این کلاس را پایینتر شرح داده‌ایم. ولی قبل از آن اجازه بدهید تا انواع کلاس هایی را که برای ساخت صفحه کاربرد دارند، بررسی نماییم. در این مثال ما با استفاده از پایه‌ای‌ترین کلاس، ساده‌ترین نوع صفحه ممکن را خواهیم ساخت. 4 کلاس برای ساخت یک صفحه وجود دارند که بسته به سناریوی کاری، شما یکی را انتخاب می‌کنید.

 ModulePage   شامل اساسی‌ترین متدها و سورس‌ها شده و هیچگونه رابط کاری ویژه‌ای را در اختیار شما قرار نمی‌دهد. تنها یک صفحه‌ی خام به شما می‌دهد که می‌توانید از آن استفاده کرده یا حتی با ارث بری از آن، کلاس‌های جدیدتری را برای ساخت صفحات مختلف و ویژه‌تر بسازید. در حال حاضر که هیچ کدام از ویژگی‌های IIS فعلی از این کلاس برای ساخت رابط کاربری استفاده نکرده‌اند.
 ModuleDialogPage   یک صفحه شبیه به دیالوگ را ایجاد می‌کند و شامل دکمه‌های Apply و Cancel میشود به همراه یک سری متدهای اضافی‌تر که اجازه‌ی override کردن آنها را دارید. همچنین یک سری از کارهایی چون refresh  و از این دست عملیات خودکار را نیز انجام میدهد. از نمونه رابط‌هایی که از این صفحات استفاده می‌کنند میتوان  machine key و management service را اسم برد.
 ModulePropertiesPage   این صفحه یک رابط کاربری را شبیه پنجره property که در ویژوال استادیو وجود دارد، در دسترس شما قرار میدهد. تمام عناصر آن در یک حالت گرید grid لیست می‌شوند. از نمونه‌های موجود میتوان به CGI,ASP.Net Compilation اشاره کرد.
 ModuleListPage   این کلاس برای مواقعی کاربرد دارد که شما قرار است لیستی از آیتم‌ها را نشان دهید. در این صفحه شما یک ListView دارید که میتوانید عملیات جست و جو، گروه بندی و نحوه‌ی نمایش لیست را روی آن اعمال کنید.
در این مثال ما از اولین کلاس نامبرده که پایه‌ی همه کلاس هاست استفاده می‌کنیم. کد زیر را در کلاسی به اسم imageCopyrightUIPage  می‌نویسیم:
    public sealed class imageCopyrightUIPage : ModulePage
    {
        public string message;
        public bool featureenabled;
        public string color;

        ComboBox _colCombo = new ComboBox();
        TextBox _msgTB = new TextBox();
        CheckBox _enabledCB = new CheckBox();

        public imageCopyrightUIPage()
        {
            this.Initialize();
        }


        void Initialize()
        {
            Label crlabel = new Label();
            crlabel.Left = 50;
            crlabel.Top = 100;
            crlabel.AutoSize = true;
            crlabel.Text = "Enable Image Copyright:";
            _enabledCB.Text = "";
            _enabledCB.Left = 200;
            _enabledCB.Top = 100;
            _enabledCB.AutoSize = true;

            Label msglabel = new Label();
            msglabel.Left = 150;
            msglabel.Top = 130;
            msglabel.AutoSize = true;
            msglabel.Text = "Message:";
            _msgTB.Left = 200;
            _msgTB.Top = 130;
            _msgTB.Width = 200;
            _msgTB.Height = 50;

            Label collabel = new Label();
            collabel.Left = 160;
            collabel.Top = 160;
            collabel.AutoSize = true;
            collabel.Text = "Color:";
            _colCombo.Left = 200;
            _colCombo.Top = 160;
            _colCombo.Width = 50;
            _colCombo.Height = 90;
            _colCombo.Items.Add((object)"Yellow");
            _colCombo.Items.Add((object)"Blue");
            _colCombo.Items.Add((object)"Red");
            _colCombo.Items.Add((object)"White");

            Button apply = new Button();
            apply.Text = "Apply";
            apply.Click += new EventHandler(this.applyClick);
            apply.Left = 200;
            apply.AutoSize = true;
            apply.Top = 250;

            Controls.Add(crlabel);
            Controls.Add(_enabledCB);
            Controls.Add(collabel);
            Controls.Add(_colCombo);
            Controls.Add(msglabel);
            Controls.Add(_msgTB);
            Controls.Add(apply);
        }

        public void ReadConfig()
        {
            try
            {
                ServerManager mgr;
                ConfigurationSection section;
                mgr = new ServerManager();
                Configuration config =
                mgr.GetWebConfiguration(
                       Connection.ConfigurationPath.SiteName,
                       Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath +
                       Connection.ConfigurationPath.FolderPath);

                section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
                color = (string)section.GetAttribute("color").Value;
                message = (string)section.GetAttribute("message").Value;
                featureenabled = (bool)section.GetAttribute("enabled").Value;

            }

            catch
            { }

        }
      
        void UpdateUI()
        {
            _enabledCB.Checked = featureenabled;
            int n = _colCombo.FindString(color, 0);
            _colCombo.SelectedIndex = n;
            _msgTB.Text = message;
        }


        protected override void OnActivated(bool initialActivation)
        {
            base.OnActivated(initialActivation);
            if (initialActivation)
            {
                ReadConfig();
                UpdateUI();
            }
        }



        private void applyClick(Object sender, EventArgs e)
        {
            try
            {
                UpdateVariables();
                ServerManager mgr;
                ConfigurationSection section;
                mgr = new ServerManager();
                Configuration config =
                mgr.GetWebConfiguration
                (
                       Connection.ConfigurationPath.SiteName,
                       Connection.ConfigurationPath.ApplicationPath +
                       Connection.ConfigurationPath.FolderPath
                );

                section = config.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
                section.GetAttribute("color").Value = (object)color;
                section.GetAttribute("message").Value = (object)message;
                section.GetAttribute("enabled").Value = (object)featureenabled;

                mgr.CommitChanges();

            }

            catch
            { }

        }

        public void UpdateVariables()
        {
            featureenabled = _enabledCB.Checked;
            color = _colCombo.Text;
            message = _msgTB.Text;
        }
    }
اولین چیزی که در کلاس بالا صدا زده می‌شود، سازنده‌ی کلاس هست که ما در آن یک تابع تعریف کردیم به اسم initialize که به آماده سازی اینترفیس یا رابط کاربری می‌پردازد و کنترل‌ها را روی صفحه می‌چیند. این سه کنترل، یکی Combox برای تعیین رنگ، یک Checkbox برای فعال بودن ماژول و دیگری هم یک textbox جهت نوشتن متن است. مابقی هم که سه label برای نامگذاری اشیاست. بعد از اینکه کنترل‌ها روی صفحه درج شدند، لازم است که تنظیمات پیش فرض یا قبلی روی کنترل‌ها نمایش یابند که اینکار را به وسیله تابع readConfig انجام می‌دهیم و تنظیمات خوانده شده را در متغیر‌های عمومی قرار داده و با استفاده از تابع UpdateUI این اطلاعات را روی کنترل‌ها ست می‌کنیم و به این ترتیب UI به روز می‌شود. این دو تابع را به ترتیب پشت سر هم در یک متد به اسم OnActivated  که override کرده‌ایم صدا میزنیم. در واقع این متد یک جورایی همانند رویداد Load می‌باشد؛ اگر true برگرداند اولین فعال سازی رابط کاربری بعد از باز شدن IIS است و در غیر این صورت false بر میگرداند.

در صورتی که کاربر مقادیر را تغییر دهد و روی گزینه apply کلیک کند تابع applyClick اجرا شده و ابتدا به تابع UpdateVariables ارجاع داده میشود که در آن مقادیر خوانده شده و در متغیرهای Global قرار می‌گیرند و سپس با استفاده از دو شیء از نوع serverManger و ConfigSection جایگذاری یا ذخیره می‌شوند.
استفاده از دو کلاس Servermanager و Configsection در دو قسمت خواندن و نوشتن مقادیر به کار رفته‌اند. کلاس servermanager به ما اجازه دسترسی به تنظیمات IIS و قابلیت‌های آن را میدهد. در تابع ReadConfig مسیر وب سایتی را که در لیست IIS انتخاب شده است، دریافت کرده و به وب کانفیگ آن وب سایت رجوع نموده و تگ imageCopyright آن را که در تگ system.webserver قرار گرفته است، میخواند (در صورتی که این تگ در آن وب کانفیگ موجود نباشد، خواندن و سپس ذخیره مجدد آن روی تگ داخل فایل applicationHost.config اتفاق میفتد که نتیجتا برای همه‌ی وب سایت هایی که این تگ را ندارند یا مقدارهای پیش فرض آن را تغییر نداده‌اند رخ میدهد) عملیات نوشتن هم مشابه خواندن است. تنها باید خط زیر را در آخر برای اعمال تغییرات نوشت؛ مثل EF با گزینه Context.SaveChanges:
mgr.CommitChanges();
وقت آن است که رابط کاربری را به IIS اضافه کنیم: پروژه را Rebuild کنید. بعد از آن با خطوطی که قبلا در Post-Build Command نوشتیم باید dll ما در GAC ریجستر شود. برای همین آدرس زیر را در cmd تایپ کنید:
%vs110comntools%\vsvars32.bat
عبارت اول که مسیر ویژوال استودیوی  شماست و عدد 110 یعنی نسخه‌ی 11. هر نسخه‌ای را که استفاده میکنید، یک صفر جلویش بگذارید و جایگزین عدد بالا کنید. مثلا نسخه 8 می‌شود 80 و فایل بچ بالا هم دستورات visual studio را برای شما آزاد می‌کند.
سپس دستور زیر را وارد کنید:
GACUTIL /l ClassLibrary1
کلمه classLibrary1 نام پروژه‌ی ما بود که در GAC ریجستر شده است. با سوییچ l تمامی اطلاعات اسمبلی‌هایی که در GAC ریجستر شده‌اند، نمایش می‌یابند. ولی اگر اسم آن اسمبلی را جلویش بنویسید، فقط اطلاعات آن اسمبلی نمایش میابد. با اجرای خط فوق میتوانیم کلید عمومی public key اسمبلی خود را بدانیم که در شکل زیر مشخص شده است:

پس اگر کلید را دریافت کرده‌اید، خط زیر را به فایل administration.config در تگ <ModuleProviders> اضافه کنید:
<add name="imageCopyrightUI" type="ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider,   ClassLibrary1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=d0b3b3b2aa8ea14b"/>
عبارت ClassLibrary1.imageCopyrightUIProvider به کلاس imageCopyrightUIProvider اشاره می‌کند که در این کلاس UI معرفی می‌شود. مابقی عبارت هم کاملا مشخص است و در لینک‌های بالا در مورد Strong name توضیح داده شده اند. 
فایل administration.config  در مسیر زیر قرار دارد:
%windir%\system32\inetsrv\config\administration.config
حالا تنها کاری که نیاز است، باز کردن IIS است. به بخش وب سایت‌ها رفته و اپلیکیشنی که قبلا با نام mypictures را ایجاد کرده بودیم، انتخاب کنید. در سمت راست، آخر لیست، بخش others باید ماژول ما دیده شود. بازش کنید و تنظمیات آن را تغییر دهید و حالا یک تصویر را از اپلیکیشن mypictures، روی مرورگر درخواست کنید تا تغییرات را روی تگ مشاهده کنید:

 
حالا دیگر باید ماژول نویسی برای IIS را فراگرفته باشیم. این ماژول‌ها می‌توانند از یک مورد ساده تا یک کلاس مهم و امنیتی باشند که روی سرور شما برای همه یا بعضی از وب سایت‌ها در حال اجرا هستند و در صورت لزوم و اجازه شما، برنامه نویس‌ها میتوانند مثل همه‌ی تگ‌های موجود در وب کانفیگ سایتی را که  مینویسند، تگ ماژول شما و  تنظیمات آن را با استفاده از attribute یا خصوصیت‌های تعریف شده، بر اساس سلایق و نیازهایشان تغییر دهند و روی سرور شما آپلود کنند. الان شما یک سرور خصوصی سازی شده دارید.
از آنجا که این مقاله طولانی شده است، باقی موارد ویرایشی روی این UI را در مقاله بعدی بررسی خواهیم کرد. 
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 8 - Rust-Based CS Masterclass
مدیریت حافظه، نقش مهمی را در برنامه نویسی ایفا می‌کند و بر عملکرد و کارآیی یک برنامه تاثیر می‌گذارد. این مقاله، مروری را بر سه نوع حافظه‌ی اصلی ارائه می‌کند:  static memory, stack memory, heap . درک تفاوت بین این انواع حافظه‌ها می‌تواند به شما در بهینه سازی کد و جلوگیری از مشکلات احتمالی، کمک کند.


Static Memory

حافظه‌ی static برای ذخیره‌ی باینری‌های برنامه، متغیرهای استاتیک و حروف رشته‌ای (در Rust) استفاده می‌شود. اندازه‌ی حافظه استاتیک ثابت است و در زمان کامپایل مشخص می‌شود. حافظه‌ی استاتیک طول عمری برابر با عمر برنامه دارد و مقادیر آن از شروع، تا پایان برنامه، باقی می‌ماند. پاکسازی حافظه‌ی استاتیک به صورت خودکار انجام می‌شود و با پایان برنامه انجام می‌شود.

مواردی که در حافظه استاتیک قرار میگیرند :
  • Program Binary
  • Static variables
  • String Literals (in Rust)

Size :
  Fixed ( محاسبه در زمان کامپایل )
Lifetime : برابر با طول عمر برنامه
پاکسازی : به صورت خودکار ؛ زمانی که برنامه متوقف میشود .


  Stack Memory

حافظه‌ی پشته، مسئول نگهداری آرگومان‌های تابع و متغیرهای محلی است. پشته، شامل stack frames است که برای هر فراخوانی تابع در زنجیره‌ای از فراخوانی‌های تابع، ایجاد می‌شوند (به عنوان مثال، A B را فرا می‌خواند، B C را فرا می‌خواند). حافظه‌ی پشته به اندازه‌ی مشخصی در زمان کامپایل نیاز دارد؛ به این معنا که آرگومان‌ها و متغیرهای درون  stack frames باید اندازه‌های از پیش تعیین شده‌ای داشته باشند. اندازه‌ی پشته، پویا است؛ اما دارای حد بالایی ثابتی است که در هنگام راه اندازی برنامه تعریف شده‌است. حافظه‌ی پشته، دارای طول عمری برابر با طول عمر عملکرد است و هنگامیکه عملکرد، نتیجه‌ای را بر می‌گرداند، پاکسازی آن خودکار است.  

بیایید نگاهی به یک مثال ساده در Rust بیندازیم تا حافظه‌ی پشته را بهتر درک کنیم:
fn add(x: i32, y: i32) -> i32 {
    let sum = x + y;
    sum
}

fn main() {
    let a = 5;
    let b = 3;
    let result = add(a, b);
    println!("The sum is: {}", result);
}
در این برنامه‌ی Rust، دو عملکرد add و main را داریم. هنگامیکه برنامه شروع به اجرا می‌کند، یک stack frames برای تابع اصلی در حافظه‌ی پشته ایجاد می‌شود. این  stack frames شامل متغیرهای محلی a، b و فراخوانی تابع برای add(a, b) است.
هنگامیکه تابع add فراخوانی می‌شود، یک stack frames دیگر در بالای stack frames main موجود ایجاد می‌شود. این stack frames جدید حاوی متغیرهای محلی x، y و sum است. مقادیر a و b به عنوان آرگومان به تابع add ارسال می‌شوند و به ترتیب در x و y ذخیره می‌شوند. پس از محاسبه‌ی مجموع، تابع add، مقداری را بر می‌گرداند و  stack frames آن به طور خودکار از حافظه‌ی پشته حذف می‌شود.
سپس تابع main، مقدار برگشتی را از تابع add دریافت می‌کند و به نتیجه‌ی متغیر اختصاص می‌یابد. از ماکروی println! برای چاپ نتیجه استفاده می‌شود. پس از اتمام اجرای برنامه و بازگشت تابع اصلی، stack frames آن نیز از حافظه‌ی پشته حذف می‌شود و حافظه به‌طور خودکار پاک می‌شود.
در این مثال، می‌توانید ببینید که چگونه از stack frames برای ذخیره‌ی آرگومان‌های تابع و متغیرهای محلی در Rust استفاده می‌شود. اندازه‌ی این متغیرها در زمان کامپایل مشخص می‌شود و طول عمر حافظه‌ی پشته، برابر با طول عمر تابع است. هنگامیکه تابع برمی‌گردد، فرآیند پاکسازی آن خودکار است و قاب پشته‌ی مربوطه را حذف می‌کند.


Heap Memory

حافظه‌ی Heap، مقادیری را ذخیره می‌کند که باید فراتر از طول عمر یک تابع مانند مقادیر بزرگ و مقادیر قابل دسترسی توسط رشته‌های متعدد، زنده بمانند. از آنجائیکه هر رشته دارای پشته‌ی مخصوص به خود است، همه‌ی آنها یک پشته‌ی مشترک دارند. حافظه‌ی Heap می‌تواند مقادیری با اندازه‌ی ناشناخته را در زمان کامپایل، در خود جای دهد؛ مانند رشته‌های ورودی کاربر. اندازه‌ی پشته نیز پویا است؛ با حد بالایی ثابت که در زمان راه اندازی برنامه تعیین می‌شود. حافظه‌ی Heap طول عمری دارد که توسط برنامه نویس تعیین می‌شود و برنامه نویس تصمیم می‌گیرد که چه زمانی باید حافظه تخصیص داده شود. پاکسازی حافظه‌ی هیپ به صورت دستی است و نیاز به مداخله‌ی برنامه نویس دارد.
در این مثال ساده، روش استفاده از حافظه‌ی پشته نشان داده می‌شود:
use std::rc::Rc;

#[derive(Debug)]
struct LargeData {
    data: Vec<i32>,
}

impl LargeData {
    fn new(size: usize) -> LargeData {
        LargeData {
            data: vec![0; size],
        }
    }
}

fn main() {
    let large_data = Rc::new(LargeData::new(1_000_000));
    let shared_data1 = Rc::clone(&large_data);
    let shared_data2 = Rc::clone(&large_data);

    println!("{:?}", shared_data1);
    println!("{:?}", shared_data2);
}
در این برنامه‌ی Rust، یک ساختار LargeData را تعریف می‌کنیم که حاوی <Vec<i32 است. این روش جدید، یک شیء LargeData را به اندازه‌ی مشخصی مقداردهی اولیه می‌کند. در تابع main، یک شیء LargeData را با اندازه (1,000,000 عنصر) ایجاد می‌کنیم و با استفاده از Rc::new روی پشته ذخیره می‌کنیم. Rc یک اشاره‌گر شمارش مرجع است که به چندین متغیر اجازه می‌دهد تا مالکیت داده‌های تخصیص داده شده را به اشتراک بگذارند (در ادامه‌ی دوره توضیح داده خواهد شد).  
سپس دو متغیر دیگر را به نام‌های shared_data1 و shared_data2 ایجاد می‌کنیم که با استفاده از Rc::clone، یک شیء LargeData تخصیص‌یافته‌ی مشابه را به اشتراک می‌گذارند. این نشان می‌دهد که چگونه حافظه‌ی پشته را می‌توان در بین متغیرهای متعددی به اشتراک گذاشت؛ حتی فراتر از طول عمر تابع اصلی که داده را ایجاد کرده است.
در این مثال، پاکسازی حافظه‌ی پشته به طور خودکار توسط مکانیزم شمارش مرجع Rust مدیریت می‌شود (در ادامه‌ی دوره توضیح داده خواهد شد). هنگامیکه تعداد مرجع نشانگر Rc به صفر می‌رسد (یعنی وقتی همه‌ی متغیرهایی که داده‌ها را به اشتراک می‌گذارند از محدوده خارج می‌شوند)، حافظه‌ی تخصیص داده شده، روی پشته تخصیص داده می‌شود.
این مثال نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از حافظه‌ی پشته برای ذخیره‌ی ساختارهای داده یا مقادیر بزرگی استفاده کرد که باید بیشتر از طول عمر یک تابع باشند و چگونه می‌توان حافظه‌ی پشته را بین چندین متغیر به اشتراک گذاشت.
مطالب
نحوه شبیه سازی سرعت‌های اتصال پایین جهت آزمایش یک وب سایت

اکثر توسعه دهندگان وب، پیش از انتشار کار خود بر روی اینترنت، سایت خود را در یک محیط محلی آزمایش می‌کنند. بدیهی است سرعت بارگذاری سایت در این حالت از هر سرعت اتصال اینترنتی بالاتر می‌باشد و برای مثال یک توسعه دهنده، امکان تجربه‌ی وضعیت یک کاربر دایال آپ را پیش از انتشار سایت خود نخواهد یافت.
برای حل این مشکل، دو افزونه، برای فایرفاکس و IE تهیه شده‌اند که امکان تنظیم میزان پهنای باند دریافتی مرورگر وب را میسر می‌سازند. به این صورت می‌توان وضعیت‌های اتصالی مختلف را به سادگی و پیش از انتشار کار بر روی اینترنت، آزمود:






همانطور که در تصویر ملاحظه می‌کنید، توسط این افزونه می‌توان تنظیمات برگه settings را بر روی یک سری IP‌ و یا سایت و یا به سادگی بر روی کلیه ارتباط‌هایی که به localhost ختم می‌شوند،‌ اعمال کرد.


مطالب
Scaffolding در EF Core
ایجاد Model  از روی Database موجود در EF Core

در بسیاری اوقات ممکن است تیم تحلیل دیتابیس، از توسعه اپلیکیشن جدا شده باشد تا مراحل نرمال سازی و تست بهره وری اجرای کوئری‌ها، به‌صورت جداگانه‌ای از توسعه‌ی برنامه انجام شود؛ یا ممکن است دیتابیس یک برنامه‌ی از پیش موجود، برای نگهداری و مهندسی مجدد به شما سپرده شود. سناریو هر چه باشد، جهت سرعت بخشیدن به توسعه‌ی نرم افزار میتوان از Entity Framework Core جهت ایجاد فایل‌های Model  از روی دیتابیس موجود استفاده کرد.

در این مثال ، از دیتابیس SQL Server  و یک برنامه‌ی کنسول و همچنین از ابزار NET Core CLI. استفاده خواهیم کرد.
با استفاده از ابزار CLI  ابتدا یک فولدر خالی به نام EfCoreDbToModel  ایجاد میکنیم:
> mkdir EfCoreDbToModel
سپس وارد این فولدر شده:
> cd EfCoreDbToModel
و بعد از آن یک پروژه‌ی جدید کنسول را در این فولدر ایجاد مینماییم:
> dotnet new console
 پس از مشاهده پیام Restore Succeeded، بسته‌های زیر را به پروژه اضافه میکنیم:
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
بسته‌ی اول SQL Server Provider مناسب برای Entity Framework Core هست. بسته‌ی دوم مدیریت دستورات Entity Framework Core، از جمله دستورات Scaffold-DbContxet ،  Add-Migration  و Update-Database را بر عهده خواهد داشت. هر دو بسته‌ی فوق جهت ارتباط EF Core  با SQL Server  ضروری هستند و در نهایت جهت دسترسی به امکانات  ( Design-Time )  زمان طراحیِ  EF Core در SQL Server از جمله Scaffold کردن Model، به بسته‌ی سوم نیازمندیم.

در ادامه فایل csproj. را باز کرده و در صورتیکه خط زیر در آن موجود نیست، آن را به گره ItemGroup  اضافه کنید:
 < DotNetCliToolReference Include= " Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet " Version= " 2.0.0 " />
سپس بسته‌ها را Restore  نمایید:
> dotnet restore

اکنون با اجرای دستوری مثل دستور زیر، بررسی کنید که آیا دستورات Ef Core در دسترس هستند یا خیر:
> dotnet ef -h
در صورتیکه همه چیز مطابق انتظار کار کرده باشد، باید نتیجه‌ای مشابه تصویر زیر نمایش داده شود:


برای تولید فایل‌های Model، از دستور dbContext scaffold بصورت زیر استفاده میکنیم:
>dotnet ef dbcontext scaffold "Server=.;Database=Your_DB;Trusted_Connection=True;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Model
دستور فوق دارای دو آرگومان اصلی است:
  1- Connection String
  2- Provider که Entity Framework Core Provider مخصوص دیتابیس مدنظر شماست.

لیستی از دیتابیس‌های مورد پشتیبانی EF Core را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.

پس از اجرای دستور فوق، فولدر Model، شامل فایل‌های Entity و همچنین یک فایل دیگر که معرف DbContext است، ایجاد خواهند شد:


  گزینه‌ی o- دایرکتوری ایجاد فایل‌های مدل و DbContext را مشخص می‌کند. در صورتیکه از وارد کردن آن صرف نظر کنید، این فایل‌ها بصورت پیش فرض در مسیری قرار خواهند گرفت که فایل csproj. وجود دارد.
همانطور که ملاحظه میکنید نام کلاس DbContext از ترکیب نام دیتابیس بعلاوه‌ی کلمه “Context” خواهد بود. جهت تغییر نام این کلاس می‌توانید از گزینه‌ی "context "Your_Context_Title- استفاده نمائید. برای مثال:
> dotnet ef dbcontext scaffold "Server=.\;Database=Your_Db_name;Trusted_Connection=True;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Model -context "MyDbContext"

جهت کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ^ و ^.
بازخوردهای دوره
پیاده سازی دکمه «بیشتر» یا «اسکرول نامحدود» به کمک jQuery در ASP.NET MVC
سلام و سپاس

همه‌ی بخش‌ها به درستی کار می‌کنید و من هم طبق نیاز خودم یک سفارشی سازی هم کردم ولی الان با یک مشکل رو به رو شدم خوشحال میشم یک راهنمایی به من کنید.
سایتی که من دارم آماده می‌کنم چند زبانه هستش. و من با ارور 403 مشکل دارم.
تنظیمات این بخش بدین گونه هست :

 var defaults = {
            moreInfoDiv: '#MoreInfoDiv',
            progressDiv: '#Progress',
            loadInfoUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            errorHandler: null,
            completeHandler: null,
            noMoreInfoHandler: null
        };

قسمت loginUrl زمانی استفاده میشه که با خطای 403 رو به رو بشیم :
if (xhr.status == 403) {
                            window.location = options.loginUrl;
                        }

الان وقتی سایت چند زبانه باشه چطور میتونیم کاربر رو به مسیر درست هدایت کنیم ؟
من از کوکی‌ها استفاده نمیکنم و از rout متوجه میشم که زبان جاری چه زبانی است. البته می‌شود که url رو چک کنم و متوجه بشم زبان جاری چی هستش ولی من میخوام توسط ویژگی AjaxOnly آدرس login رو به کلاینت ارسال کنم یعنی اینجا :
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method, Inherited = true, AllowMultiple = true)]
    public sealed class Mcv5AuthorizeAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        #region Ctor

        public Mcv5AuthorizeAttribute(params string[] permissions)
            : base()
        {
            Roles = string.Join(",", permissions);
        }

        #endregion

        #region HandleUnauthorizedRequest
        protected override void HandleUnauthorizedRequest(AuthorizationContext filterContext)
        {
            if (filterContext.HttpContext.Request.IsAuthenticated)
            {
                filterContext.Result = new HttpStatusCodeResult(403);

                // throw new UnauthorizedAccessException(); //to avoid multiple redirects
            }
            else
            {
                HandleAjaxRequest(filterContext);
                base.HandleUnauthorizedRequest(filterContext);
            }
        }
        #endregion

        #region Private
        private static void HandleAjaxRequest(ControllerContext filterContext)
        {
            var ctx = filterContext.HttpContext;
            if (!ctx.Request.IsAjaxRequest())
                return;

            ctx.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden; //برای درخواست‌های اجکسی اعتبار سنجی نشده
            ctx.Response.End();
        }
        #endregion
    }



از اینجا میشه اینکارو کرد ؟ اگر نمیشه لطفا یک راهی به من نشان بدید. ممنونم
مطالب
ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular
تمام برنامه‌های وب، از داده‌ها استفاده می‌کنند و امکان ذخیره سازی، به اشتراک گذاری و بازیابی آن‌ها حتی زمانیکه اتصال به شبکه برقرار نیست، بسیار حائز اهمیت است. به همین جهت مرورگرهای امروزی نیز به همراه قابلیت‌هایی هستند تا این امر را ساده‌تر کنند. این محل ذخیره سازی، درون مرورگر کاربر بوده و دسترسی به آن نیز بسیار سریع است. همچنین امکان دسترسی به آن در حالت آفلاین و بدون اتصال به شبکه نیز میسر است. البته باید دقت داشت که بسته به نوع ذخیره سازی اطلاعات محلی انتخاب شده، حداکثر 10 مگابایت بیشتر در اختیار برنامه قرار نمی‌گیرد. همچنین دسترسی این اطلاعات وابسته‌است به ماشین و وسیله‌ی مورد استفاده. برای مثال اگر کاربر از طریق سیستم و ماشین دیگری برنامه را مرور کند، دیگر دسترسی به اطلاعات محلی قبلی خود نخواهد داشت و یا اگر کاربر کش مرورگر را خالی کند، این اطلاعات نیز حذف می‌شوند.


حالت‌های مختلف ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر کاربر

Web Storage و یا Client-side storage در دو حالت کلی session storage و local storage قابل دسترسی است:
الف) session storage
در این حالت اطلاعات ذخیره شده‌ی در session storage، پس از بسته شدن مرورگر، به صورت خودکار حذف خواهند شد.

ب) local storage
اطلاعات ذخیره شده‌ی در local storage پس از بسته شدن مرورگر نیز باقی مانده و قابل دسترسی و بازیابی مجدد هستند. تاریخ انقضای آن‌ها صرفا بر اساس خالی شدن دستی کش مرورگر توسط کاربر و یا حذف دستی اطلاعات آن توسط کدهای برنامه تعیین می‌شود.

هر دو حالت فوق به صورت ایزوله ارائه می‌شوند؛ با محدودیت حجم 10 مگابایت (جمع حجم نهایی هر دو حالت با هم، محدود به 10 مگابایت است). به این معنا که برنامه‌های هر دومین، تنها به محل ذخیره سازی خاص همان دومین دسترسی خواهند داشت.
همچنین API دسترسی به آن‌ها synchronous است و کار کردن با آن‌ها ساده‌است.

البته Client-side storage به دو مورد فوق خلاصه نمی‌شود و شامل File Storage ،WebSQL ،IndexedDB و کوکی‌های مرورگر نیز هست.
- File Storage هنوز مراحل آزمایشی خودش را طی می‌کند و مناسب برنامه‌های دنیای واقعی نیست.
- WebSQL قرار بود بر اساس بانک اطلاعاتی معروف SQLite ارائه شود؛ اما W3C در سال 2010 این استاندارد را منسوخ شده اعلام کرد و با IndexedDB جایگزین شد. دسترسی به آن async است و می‌تواند موضوع بحثی مجزا باشد.
- کوکی‌های مرورگرها نیز یکی دیگر از روش‌های ذخیره سازی اطلاعات در مرورگرها هستند و تنها به ذخیره سازی حداکثر 4096 بایت اطلاعات محدود هستند. کوکی‌ها نیز همانند local storage پس از بسته شدن مرورگر باقی می‌مانند؛ اما برخلاف آن، دارای تاریخ انقضاء و همچنین قابلیت ارسال بین دومین‌ها را نیز دارا می‌باشند. اگر تاریخ انقضای یک کوکی تعیین نشود، همانند session storage، در پایان کار مرورگر و بسته شدن آن، حذف خواهد شد.


تهیه یک سرویس Angular برای کار با Web Storage

جهت کپسوله سازی نحوه‌ی کار با session storage و local storage می‌توان سرویسی را برای این‌کار تهیه کرد:
import { Injectable } from "@angular/core";

@Injectable()
export class BrowserStorageService {

  getSession(key: string): any {
    const data = window.sessionStorage.getItem(key);
    return JSON.parse(data);
  }

  setSession(key: string, value: any): void {
    const data = value === undefined ? null : JSON.stringify(value);
    window.sessionStorage.setItem(key, data);
  }

  removeSession(key: string): void {
    window.sessionStorage.removeItem(key);
  }

  removeAllSessions(): void {
    for (const key in window.sessionStorage) {
      if (window.sessionStorage.hasOwnProperty(key)) {
        this.removeSession(key);
      }
    }
  }

  getLocal(key: string): any {
    const data = window.localStorage.getItem(key);
    return JSON.parse(data);
  }

  setLocal(key: string, value: any): void {
    const data = value === undefined ? null : JSON.stringify(value);
    window.localStorage.setItem(key, data);
  }

  removeLocal(key: string): void {
    window.localStorage.removeItem(key);
  }

  removeAllLocals(): void {
    for (const key in window.localStorage) {
      if (window.localStorage.hasOwnProperty(key)) {
        this.removeLocal(key);
      }
    }
  }
}
دسترسی به local storage از طریق شیء window.localStorage انجام می‌شود و کار با آن در برنامه‌های Angular، نیاز به وابستگی خاص دیگری ندارد. این مورد برای کار با session storage از طریق شیء window.sessionStorage صورت می‌گیرد. هر دو حالت، دارای متدهای setItem برای ذخیره سازی اطلاعات، getItem برای دریافت اطلاعات، بر اساس کلیدی مشخص و removeItem برای حذف اطلاعات کلیدی معلوم، هستند.
در حالت setItem اطلاعاتی را که مرورگرها ذخیره می‌کنند باید رشته‌ای باشد. به همین جهت توسط متد JSON.stringify می‌توان یک شیء را تبدیل به رشته کرد و ذخیره نمود و در حالت getItem توسط متد JSON.parse، می‌توان این رشته را مجددا به همان شیء پیشین خود تبدیل کرد و بازگشت داد.


محل صحیح تعریف BrowserStorageService

همانطور که در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» بررسی شد، محل صحیح تعریف این سرویس سراسری مشترک در بین کامپوننت‌ها و ماژول‌های برنامه، در CoreModule و پوشه‌ی src\app\core\browser-storage.service.ts است:
import { BrowserStorageService } from "./browser-storage.service";
import { NgModule } from "@angular/core";
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { RouterModule } from "@angular/router";

@NgModule({
  imports: [CommonModule, RouterModule],
  exports: [], // components that are used in app.component.ts will be listed here.
  declarations: [], // components that are used in app.component.ts will be listed here.
  providers: [BrowserStorageService] // singleton services of the whole app will be listed here.
})
export class CoreModule { };

و CoreModule نیز به AppModule اضافه می‌شود:
import { CoreModule } from "./core/core.module";

@NgModule({
  imports:      [
//...
    CoreModule,
//...
    RouterModule.forRoot(appRoutes)
  ],
//...
})
export class AppModule { }

بنابراین یکی دیگر از روش‌های به اشتراک گذاری اطلاعات در بین قسمت‌های مختلف برنامه، ذخیره سازی آن‌ها در session/local storage و سپس بازیابی آن‌ها بر اساس کلیدهای مشخص آن‌ها است.


مثالی از نحوه‌ی کاربرد BrowserStorageService

برای آزمایش سرویس تهیه شده، از کامپوننت و قالب ذیل استفاده خواهیم کرد. در اینجا سرویس BrowserStorageService به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس دو حالت session storage و local storage مورد بررسی قرار گرفته‌اند:
import { BrowserStorageService } from "./../../core/browser-storage.service";
import { Component, OnInit } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-browser-storage-sample-test",
  templateUrl: "./browser-storage-sample-test.component.html",
  styleUrls: ["./browser-storage-sample-test.component.css"]
})
export class BrowserStorageSampleTestComponent implements OnInit {

  fromSessionStorage = "";
  fromLocalStorage = ""

  sessionStorageKey = "sessionStorageKey1";
  localStorageKey = "localStorageKey1"

  constructor(private browserStorage: BrowserStorageService) { }

  ngOnInit() {
  }

  sessionStorageSetItem() {
    this.browserStorage.setSession(this.sessionStorageKey, "Val1");
  }

  sessionStorageGetItem() {
    this.fromSessionStorage = this.browserStorage.getSession(this.sessionStorageKey);
  }

  localStorageSetItem() {
    this.browserStorage.setLocal(this.localStorageKey, { key1: "val1", key2: 2 });
  }

  localStorageGetItem() {
    this.fromLocalStorage = JSON.stringify(this.browserStorage.getLocal(this.localStorageKey));
  }
}
به همراه قالب:
<h1>Browser storage sample</h1>
<div class="panel">
  <button class="btn btn-primary" (click)="sessionStorageSetItem()" type="button">sessionStorage -> Set Item</button>
  <button class="btn btn-success" (click)="sessionStorageGetItem()" type="button">sessionStorage -> Get Item</button>
  <div class="alert alert-info" *ngIf="fromSessionStorage">
    {{fromSessionStorage}}
  </div>
</div>

<div class="panel">
  <button class="btn btn-warning" (click)="localStorageSetItem()" type="button">localStorage -> Set Item</button>
  <button class="btn btn-success" (click)="localStorageGetItem()" type="button">localStorage -> Get Item</button>
  <div class="alert alert-info" *ngIf="fromLocalStorage">
    {{fromLocalStorage}}
  </div>
</div>

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


و اگر به برگه‌ی Application کنسول ابزارهای توسعه دهنده‌های مرورگرها نیز مراجعه کنیم، این مقادیر ثبت شده را در دو حالت استفاده‌ی از session storage و local storage، می‌توان مشاهده کرد:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
Tuple در دات نت 4

نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبان‌های برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبان‌های dynamic برنامه نویس‌ها می‌توانند متغیرها را بدون معرفی نوع آن‌ها تعریف کنند. اما در زبان‌های Static مانند سی شارپ، برنامه نویس‌ها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آن‌ها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر می‌کند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژه‌ی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)

که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است می‌شود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)

در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهنده‌ی نوعی جنریک می‌باشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>

همانند آرایه‌ها، اندازه‌ی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن می‌توانند نوع‌های کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایه‌ای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر می‌تواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.

یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:

using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)

// Public Methods (4)

public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");

var nameParts = name.Split(',');

if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");

return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}

public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};

var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}

public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);

var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);

var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}

public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));

Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}

#endregion Methods
}
}

using System;

namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);

TupleCS4.PrintTuples();

TupleCS4.PrintSelectedTuple();

TupleCS4.Tuple8();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

توضیحات :
- روش‌های متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples می‌توانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوه‌ی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومان‌هایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبان‌های dynamic در اینجا نیز می‌توان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز می‌توان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المان‌های آن نمایش داده می‌شود.
- نکته‌ی دیگری را که حین کار با Tuples می‌توان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو می‌توانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple‌ نیز می‌تواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونه‌ای از آن را در متد Tuple8 می‌توان مشاهده کرد.

مطالب
ASP.NET MVC #18

اعتبار سنجی کاربران در ASP.NET MVC

دو مکانیزم اعتبارسنجی کاربران به صورت توکار در ASP.NET MVC در دسترس هستند: Forms authentication و Windows authentication.
در حالت Forms authentication، برنامه موظف به نمایش فرم لاگین به کاربر‌ها و سپس بررسی اطلاعات وارده توسط آن‌ها است. برخلاف آن، Windows authentication حالت یکپارچه با اعتبار سنجی ویندوز است. برای مثال زمانیکه کاربری به یک دومین ویندوزی وارد می‌شود، از همان اطلاعات ورود او به شبکه داخلی، به صورت خودکار و یکپارچه جهت استفاده از برنامه کمک گرفته خواهد شد و بیشترین کاربرد آن در برنامه‌های نوشته شده برای اینترانت‌های داخلی شرکت‌ها است. به این ترتیب کاربران یک بار به دومین وارد شده و سپس برای استفاده از برنامه‌های مختلف ASP.NET، نیازی به ارائه نام کاربری و کلمه عبور نخواهند داشت. Forms authentication بیشتر برای برنامه‌هایی که از طریق اینترنت به صورت عمومی و از طریق انواع و اقسام سیستم عامل‌ها قابل دسترسی هستند، توصیه می‌شود (و البته منعی هم برای استفاده در حالت اینترانت ندارد).
ضمنا باید به معنای این دو کلمه هم دقت داشت: هدف از Authentication این است که مشخص گردد هم اکنون چه کاربری به سایت وارد شده است. Authorization، سطح دسترسی کاربر وارد شده به سیستم و اعمالی را که مجاز است انجام دهد، مشخص می‌کند.


فیلتر Authorize در ASP.NET MVC

یکی دیگر از فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC به نام Authorize، کار محدود ساختن دسترسی به متدهای کنترلرها را انجام می‌دهد. زمانیکه اکشن متدی به این فیلتر یا ویژگی مزین می‌شود، به این معنا است که کاربران اعتبارسنجی نشده، امکان دسترسی به آن‌را نخواهند داشت. فیلتر Authorize همواره قبل از تمامی فیلترهای تعریف شده دیگر اجرا می‌شود.
فیلتر Authorize با پیاده سازی اینترفیس System.Web.Mvc.IAuthorizationFilter توسط کلاس System.Web.Mvc.AuthorizeAttribute در دسترس می‌باشد. این کلاس علاوه بر پیاده سازی اینترفیس یاد شده، دارای دو خاصیت مهم زیر نیز می‌باشد:

public string Roles { get; set; } // comma-separated list of role names
public string Users { get; set; } // comma-separated list of usernames

زمانیکه فیلتر Authorize به تنهایی بکارگرفته می‌شود، هر کاربر اعتبار سنجی شده‌ای در سیستم قادر خواهد بود به اکشن متد مورد نظر دسترسی پیدا کند. اما اگر همانند مثال زیر، از خواص Roles و یا Users نیز استفاده گردد، تنها کاربران اعتبار سنجی شده مشخصی قادر به دسترسی به یک کنترلر یا متدی در آن خواهند شد:

[Authorize(Roles="Admins")]
public class AdminController : Controller
{
  [Authorize(Users="Vahid")]
  public ActionResult DoSomethingSecure()
   {
  }
}

در این مثال، تنها کاربرانی با نقش Admins قادر به دسترسی به کنترلر جاری Admin خواهند بود. همچنین در بین این کاربران ویژه، تنها کاربری به نام Vahid قادر است متد DoSomethingSecure را فراخوانی و اجرا کند.

اکنون سؤال اینجا است که فیلتر Authorize چگونه از دو مکانیزم اعتبار سنجی یاد شده استفاده می‌کند؟ برای پاسخ به این سؤال، فایل web.config برنامه را باز نموده و به قسمت authentication آن دقت کنید:

<authentication mode="Forms">
<forms loginUrl="~/Account/LogOn" timeout="2880" />
</authentication>

به صورت پیش فرض، برنامه‌های ایجاد شده توسط VS.NET جهت استفاده از حالت Forms یا همان Forms authentication تنظیم شده‌اند. در اینجا کلیه کاربران اعتبار سنجی نشده، به کنترلری به نام Account و متد LogOn در آن هدایت می‌شوند.
برای تغییر آن به حالت اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز، فقط کافی است مقدار mode را به Windows تغییر داد و تنظیمات forms آن‌را نیز حذف کرد.


یک نکته: اعمال تنظیمات اعتبار سنجی اجباری به تمام صفحات سایت
تنظیم زیر نیز در فایل وب کانفیگ برنامه، همان کار افزودن ویژگی Authorize را انجام می‌دهد با این تفاوت که تمام صفحات سایت را به صورت خودکار تحت پوشش قرار خواهد داد (البته منهای loginUrl ایی که در تنظیمات فوق مشاهده نمودید):

<authorization>
<deny users="?" />
</authorization>

در این حالت دسترسی به تمام آدرس‌های سایت تحت تاثیر قرار می‌گیرند، منجمله دسترسی به تصاویر و فایل‌های CSS و غیره. برای اینکه این موارد را برای مثال در حین نمایش صفحه لاگین نیز نمایش دهیم، باید تنظیم زیر را پیش از تگ system.web به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<!-- we don't want to stop anyone seeing the css and images -->
<location path="Content">
<system.web>
<authorization>
<allow users="*" />
</authorization>
</system.web>
</location>

در اینجا پوشه Content از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج می‌شود و تمام کاربران به آن دسترسی خواهند داشت.
به علاوه امکان امن ساختن تنها قسمتی از سایت نیز میسر است؛ برای مثال:

<location path="secure">
  <system.web>
    <authorization>
      <allow roles="Administrators" />
      <deny users="*" />
    </authorization>
  </system.web>
</location>

در اینجا مسیری به نام secure، نیاز به اعتبارسنجی اجباری دارد. به علاوه تنها کاربرانی در نقش Administrators به آن دسترسی خواهند داشت.


نکته: به تنظیمات انجام شده در فایل Web.Config دقت داشته باشید
همانطور که می‌شود دسترسی به یک مسیر را توسط تگ location بازگذاشت، امکان بستن آن هم فراهم است (بجای allow از deny استفاده شود). همچنین در ASP.NET MVC به سادگی می‌توان تنظیمات مسیریابی را در فایل global.asax.cs تغییر داد. برای مثال اینبار مسیر دسترسی به صفحات امن سایت، Admin خواهد بود نه Secure. در این حالت چون از فیلتر Authorize استفاده نشده و همچنین فایل web.config نیز تغییر نکرده، این صفحات بدون محافظت رها خواهند شد.
بنابراین اگر از تگ location برای امن سازی قسمتی از سایت استفاده می‌کنید، حتما باید پس از تغییرات مسیریابی، فایل web.config را هم به روز کرد تا به مسیر جدید اشاره کند.
به همین جهت در ASP.NET MVC بهتر است که صریحا از فیلتر Authorize بر روی کنترلرها (جهت اعمال به تمام متدهای آن) یا بر روی متدهای خاصی از کنترلرها استفاده کرد.
امکان تعریف AuthorizeAttribute در فایل global.asax.cs و متد RegisterGlobalFilters آن به صورت سراسری نیز وجود دارد. اما در این حالت حتی صفحه لاگین سایت هم دیگر در دسترس نخواهد بود. برای رفع این مشکل در ASP.NET MVC 4 فیلتر دیگری به نام AllowAnonymousAttribute معرفی شده است تا بتوان قسمت‌هایی از سایت را مانند صفحه لاگین، از سیستم اعتبارسنجی اجباری خارج کرد تا حداقل کاربر بتواند نام کاربری و کلمه عبور خودش را وارد نماید:

[System.Web.Mvc.AllowAnonymous]
public ActionResult Login()
{
return View();
}

بنابراین در ASP.NET MVC 4.0، فیلتر AuthorizeAttribute را سراسری تعریف کنید. سپس در کنترلر لاگین برنامه از فیلتر AllowAnonymous استفاده نمائید.
البته نوشتن فیلتر سفارشی AllowAnonymousAttribute در ASP.NET MVC 3.0 نیز میسر است. برای مثال:

public class LogonAuthorize : AuthorizeAttribute {
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext) {
if (!(filterContext.Controller is AccountController))
base.OnAuthorization(filterContext);
}
}

در این فیلتر سفارشی، اگر کنترلر جاری از نوع AccountController باشد، از سیستم اعتبار سنجی اجباری خارج خواهد شد. مابقی کنترلرها همانند سابق پردازش می‌شوند. به این معنا که اکنون می‌توان LogonAuthorize را به صورت یک فیلتر سراسری در فایل global.asax.cs معرفی کرد تا به تمام کنترلرها، منهای کنترلر Account اعمال شود.



مثالی جهت بررسی حالت Windows Authentication

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر جدید را به نام Home نیز به آن اضافه کنید. در ادامه متد Index آن‌را با ویژگی Authorize، مزین نمائید. همچنین بر روی نام این متد کلیک راست کرده و یک View خالی را برای آن ایجاد کنید:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[Authorize]
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

محتوای View متناظر با متد Index را هم به شکل زیر تغییر دهید تا نام کاربر وارد شده به سیستم را نمایش دهد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>
Current user: @User.Identity.Name

به علاوه در فایل Web.config برنامه، حالت اعتبار سنجی را به ویندوز تغییر دهید:

<authentication mode="Windows" />

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید و وب سرور آزمایشی انتخابی هم IIS Express باشد، پیغام HTTP Error 401.0 - Unauthorized نمایش داده می‌شود. علت هم اینجا است که Windows Authentication به صورت پیش فرض در این وب سرور غیرفعال است. برای فعال سازی آن به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز نمائید. تگ windowsAuthentication را یافته و ویژگی enabled آن‌را که false است به true تنظیم نمائید. اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کنیم، در محل نمایش User.Identity.Name، نام کاربر وارد شده به سیستم نمایش داده خواهد شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا همه چیز یکپارچه است و حتی نیازی نیست صفحه لاگین خاصی را به کاربر نمایش داد. همینقدر که کاربر توانسته به سیستم ویندوزی وارد شود، بر این اساس هم می‌تواند از برنامه‌های وب موجود در شبکه استفاده کند.



بررسی حالت Forms Authentication

برای کار با Forms Authentication نیاز به محلی برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران است. اکثر مقالات را که مطالعه کنید شما را به مباحث membership مطرح شده در زمان ASP.NET 2.0 ارجاع می‌دهند. این روش در ASP.NET MVC هم کار می‌کند؛ اما الزامی به استفاده از آن نیست.

برای بررسی حالت اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌ها، یک برنامه خالی ASP.NET MVC جدید را آغاز کنید. یک کنترلر Home ساده را نیز به آن اضافه نمائید.
سپس نیاز است نکته «تنظیمات اعتبار سنجی اجباری تمام صفحات سایت» را به فایل وب کانفیگ برنامه اعمال نمائید تا نیازی نباشد فیلتر Authorize را در همه جا معرفی کرد. سپس نحوه معرفی پیش فرض Forms authentication تعریف شده در فایل web.config نیز نیاز به اندکی اصلاح دارد:

<authentication mode="Forms">
<!--one month ticket-->
<forms name=".403MyApp"
cookieless="UseCookies"
loginUrl="~/Account/LogOn"
defaultUrl="~/Home"
slidingExpiration="true"
protection="All"
path="/"
timeout="43200"/>
</authentication>

در اینجا استفاده از کوکی‌ها اجباری شده است. loginUrl به کنترلر و متد لاگین برنامه اشاره می‌کند. defaultUrl مسیری است که کاربر پس از لاگین به صورت خودکار به آن هدایت خواهد شد. همچنین نکته‌ی مهم دیگری را که باید رعایت کرد، name ایی است که در این فایل config عنوان می‌‌کنید. اگر بر روی یک وب سرور، چندین برنامه وب ASP.Net را در حال اجرا دارید، باید برای هر کدام از این‌ها نامی جداگانه و منحصربفرد انتخاب کنید، در غیراینصورت تداخل رخ داده و گزینه مرا به خاطر بسپار شما کار نخواهد کرد.
کار slidingExpiration که در اینجا تنظیم شده است نیز به صورت زیر می‌باشد:
اگر لاگین موفقیت آمیزی ساعت 5 عصر صورت گیرد و timeout شما به عدد 10 تنظیم شده باشد، این لاگین به صورت خودکار در 5:10‌ منقضی خواهد شد. اما اگر در این حین در ساعت 5:05 ، کاربر، یکی از صفحات سایت شما را مرور کند، زمان منقضی شدن کوکی ذکر شده به 5:15 تنظیم خواهد شد(مفهوم تنظیم slidingExpiration). لازم به ذکر است که اگر کاربر پیش از نصف زمان منقضی شدن کوکی (مثلا در 5:04)، یکی از صفحات را مرور کند، تغییری در این زمان نهایی منقضی شدن رخ نخواهد داد.
اگر timeout ذکر نشود، زمان منقضی شدن کوکی ماندگار (persistent) مساوی زمان جاری + زمان منقضی شدن سشن کاربر که پیش فرض آن 30 دقیقه است، خواهد بود.

سپس یک مدل را به نام Account به پوشه مدل‌های برنامه با محتوای زیر اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication15.Models
{
public class Account
{
[Required(ErrorMessage = "Username is required to login.")]
[StringLength(20)]
public string Username { get; set; }

[Required(ErrorMessage = "Password is required to login.")]
[DataType(DataType.Password)]
public string Password { get; set; }

public bool RememberMe { get; set; }
}
}

همچنین مطابق تنظیمات اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های فایل وب کانفیگ، نیاز به یک AccountController نیز هست:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
return View();
}
}
}

در اینجا در حالت HttpGet فرم لاگین نمایش داده خواهد شد. بنابراین بر روی این متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را هم بر روی کلاس Account قرار دهید. قالب scaffolding را هم Create انتخاب کنید. به این ترتیب فرم لاگین برنامه ساخته خواهد شد.
اگر به متد HttpPost فوق دقت کرده باشید، علاوه بر دریافت وهله‌ای از شیء Account، یک رشته را به نام returnUrl نیز تعریف کرده است. علت هم اینجا است که سیستم Forms authentication، صفحه بازگشت را به صورت خودکار به شکل یک کوئری استرینگ به انتهای Url جاری اضافه می‌کند. مثلا:

http://localhost/Account/LogOn?ReturnUrl=something

بنابراین اگر یکی از پارامترهای متد تعریف شده به نام returnUrl باشد، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد.

تا اینجا زمانیکه برنامه را اجرا کنیم، ابتدا بر اساس تعاریف مسیریابی پیش فرض برنامه، آدرس کنترلر Home و متد Index آن فراخوانی می‌گردد. اما چون در وب کانفیگ برنامه authorization را فعال کرده‌ایم، برنامه به صورت خودکار به آدرس مشخص شده در loginUrl قسمت تعاریف اعتبارسنجی مبتنی بر فرم‌ها هدایت خواهد شد. یعنی آدرس کنترلر Account و متد LogOn آن درخواست می‌گردد. در این حالت صفحه لاگین نمایان خواهد شد.

مرحله بعد، اعتبار سنجی اطلاعات وارد شده کاربر است. بنابراین نیاز است کنترلر Account را به نحو زیر بازنویسی کرد:

using System.Web.Mvc;
using System.Web.Security;
using MvcApplication15.Models;

namespace MvcApplication15.Controllers
{
public class AccountController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult LogOn(string returnUrl)
{
if (User.Identity.IsAuthenticated) //remember me
{
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
return Redirect(FormsAuthentication.DefaultUrl);
}

return View(); // show the login page
}

[HttpGet]
public void LogOut()
{
FormsAuthentication.SignOut();
}

private bool shouldRedirect(string returnUrl)
{
// it's a security check
return !string.IsNullOrWhiteSpace(returnUrl) &&
Url.IsLocalUrl(returnUrl) &&
returnUrl.Length > 1 &&
returnUrl.StartsWith("/") &&
!returnUrl.StartsWith("//") &&
!returnUrl.StartsWith("/\\");
}

[HttpPost]
public ActionResult LogOn(Account loginInfo, string returnUrl)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
if (loginInfo.Username == "Vahid" && loginInfo.Password == "123")
{
FormsAuthentication.SetAuthCookie(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
if (shouldRedirect(returnUrl))
{
return Redirect(returnUrl);
}
FormsAuthentication.RedirectFromLoginPage(loginInfo.Username, loginInfo.RememberMe);
}
}
this.ModelState.AddModelError("", "The user name or password provided is incorrect.");
ViewBag.Error = "Login faild! Make sure you have entered the right user name and password!";
return View(loginInfo);
}
}
}

در اینجا با توجه به گزینه «مرا به خاطر بسپار»، اگر کاربری پیشتر لاگین کرده و کوکی خودکار حاصل از اعتبار سنجی مبتنی بر فرم‌های او نیز معتبر باشد، مقدار User.Identity.IsAuthenticated مساوی true خواهد بود. بنابراین نیاز است در متد LogOn از نوع HttpGet به این مساله دقت داشت و کاربر اعتبار سنجی شده را به صفحه پیش‌فرض تعیین شده در فایل web.config برنامه یا returnUrl هدایت کرد.
در متد LogOn از نوع HttpPost، کار اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سرور انجام می‌شود. در اینجا فرصت خواهد بود تا اطلاعات دریافتی، با بانک اطلاعاتی مقایسه شوند. اگر اطلاعات مطابقت داشتند، ابتدا کوکی خودکار FormsAuthentication تنظیم شده و سپس به کمک متد RedirectFromLoginPage کاربر را به صفحه پیش فرض سیستم هدایت می‌کنیم. یا اگر returnUrl ایی وجود داشت، آن‌را پردازش خواهیم کرد.
برای پیاده سازی خروج از سیستم هم تنها کافی است متد FormsAuthentication.SignOut فراخوانی شود تا تمام اطلاعات سشن و کوکی‌های مرتبط، به صورت خودکار حذف گردند.

تا اینجا فیلتر Authorize بدون پارامتر و همچنین در حالت مشخص سازی صریح کاربران به نحو زیر را پوشش دادیم:

[Authorize(Users="Vahid")]

اما هنوز حالت استفاده از Roles در فیلتر Authorize باقی مانده است. برای فعال سازی خودکار بررسی نقش‌های کاربران نیاز است یک Role provider سفارشی را با پیاده سازی کلاس RoleProvider، طراحی کنیم. برای مثال:

using System;
using System.Web.Security;

namespace MvcApplication15.Helper
{
public class CustomRoleProvider : RoleProvider
{
public override bool IsUserInRole(string username, string roleName)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali" && roleName.ToLowerInvariant() == "User")
return true;
// blabla ...
return false;
}

public override string[] GetRolesForUser(string username)
{
if (username.ToLowerInvariant() == "ali")
{
return new[] { "User", "Helpdesk" };
}

if(username.ToLowerInvariant()=="vahid")
{
return new [] { "Admin" };
}

return new string[] { };
}

public override void AddUsersToRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string ApplicationName
{
get
{
throw new NotImplementedException();
}
set
{
throw new NotImplementedException();
}
}

public override void CreateRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool DeleteRole(string roleName, bool throwOnPopulatedRole)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] FindUsersInRole(string roleName, string usernameToMatch)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetAllRoles()
{
throw new NotImplementedException();
}

public override string[] GetUsersInRole(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override void RemoveUsersFromRoles(string[] usernames, string[] roleNames)
{
throw new NotImplementedException();
}

public override bool RoleExists(string roleName)
{
throw new NotImplementedException();
}
}
}

در اینجا حداقل دو متد IsUserInRole و GetRolesForUser باید پیاده سازی شوند و مابقی اختیاری هستند.
بدیهی است در یک برنامه واقعی این اطلاعات باید از یک بانک اطلاعاتی خوانده شوند؛ برای نمونه به ازای هر کاربر تعدادی نقش وجود دارد. به ازای هر نقش نیز تعدادی کاربر تعریف شده است (یک رابطه many-to-many باید تعریف شود).
در مرحله بعد باید این Role provider سفارشی را در فایل وب کانفیگ برنامه در قسمت system.web آن تعریف و ثبت کنیم:

<roleManager>
<providers>
<clear />
<add name="CustomRoleProvider" type="MvcApplication15.Helper.CustomRoleProvider"/>
</providers>
</roleManager>


همین مقدار برای راه اندازی بررسی نقش‌ها در ASP.NET MVC کفایت می‌کند. اکنون امکان تعریف نقش‌ها، حین بکارگیری فیلتر Authorize میسر است:

[Authorize(Roles = "Admin")]
public class HomeController : Controller



مطالب
ASP.NET MVC #17

فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه تعدادی فیلتر امنیتی توکار است که در این قسمت به بررسی آ‌ن‌ها خواهیم پرداخت.


بررسی اعتبار درخواست (Request Validation) در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC امکان ارسال اطلاعاتی را که دارای تگ‌های HTML باشند، نمی‌دهد. این قابلیت به صورت پیش فرض فعال است و جلوی ارسال انواع و اقسام اطلاعاتی که ممکن است سبب بروز حملات XSS Cross site scripting attacks شود را می‌گیرد. نمونه‌ای از خطای نمایش داده:

A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client (Html="<a>"). 

بنابراین تصمیم گرفته شده صحیح است؛ اما ممکن است در قسمتی از سایت نیاز باشد تا کاربران از یک ویرایشگر متنی پیشرفته استفاده کنند. خروجی این نوع ویرایشگرها هم HTML است. در این حالت می‌توان صرفا برای متدی خاص امکانات Request Validation را به کمک ویژگی ValidateInput غیرفعال کرد:

[HttpPost]
[ValidateInput(false)]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

از ASP.NET MVC 3.0 به بعد راه حل بهتری به کمک ویژگی AllowHtml معرفی شده است. غیرفعال کردن ValidateInput ‌ایی که معرفی شد، بر روی تمام خواص شیء BlogPost اعمال می‌شود. اما اگر فقط بخواهیم که مثلا خاصیت Text آن از مکانیزم بررسی اعتبار درخواست خارج شود، بهتر است دیگر از ویژگی ValidateInput استفاده نشده و به نحو زیر عمل گردد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.Models
{
public class BlogPost
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }

[AllowHtml]
public string Text { set; get; }
}
}

در اینجا فقط خاصیت Text مجاز به دریافت محتوای HTML ایی خواهد بود. اما خاصیت Title چنین مجوزی را ندارد. همچنین دیگر نیازی به استفاده از ویژگی ValidateInput غیرفعال شده نیز نخواهد بود.
به علاوه همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، خروجی Razor به صورت پیش فرض Html encoded است مگر اینکه صریحا آن‌را تبدیل به HTML کنیم (مثلا استفاده از متد Html.Raw). به عبارتی خروجی Razor در حالت پیش فرض در مقابل حملات XSS مقاوم است مگر اینکه آگاهانه بخواهیم آن‌را غیرفعال کنیم.

مطلب تکمیلی
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!



فیلتر RequireHttps

به کمک ویژگی یا فیلتر RequireHttps، تمام درخواست‌های رسیده به یک متد خاص باید از طریق HTTPS انجام شوند و حتی اگر شخصی سعی به استفاده از پروتکل HTTP معمولی کند، به صورت خودکار به HTTPS هدایت خواهد شد:

[RequireHttps]
public ActionResult LogOn()
{
}


فیلتر ValidateAntiForgeryToken

نوع دیگری از حملات که باید در برنامه‌های وب به آن‌ها دقت داشت به نام CSRF یا Cross site request forgery معروف هستند.
برای مثال فرض کنید کاربری قبل از اینکه بتواند در سایت شما کار خاصی را انجام دهد، نیاز به اعتبار سنجی داشته باشد. پس از لاگین شخص و ایجاد کوکی و سشن معتبر، همین شخص به سایت دیگری مراجعه می‌کند که در آن مهاجمی بر اساس وضعیت جاری اعتبار سنجی او مثلا لینک حذف کاربری یا افزودن اطلاعات جدیدی را به برنامه ارائه می‌دهد. چون سشن شخص و کوکی مرتبط به سایت اول هنوز معتبر هستند و شخص سایت را نبسته است، «احتمال» اجرا شدن درخواست مهاجم بالا است (خصوصا اگر از مرورگرهای قدیمی استفاده کند).
بنابراین نیاز است بررسی شود آیا درخواست رسیده واقعا از طریق فرم‌های برنامه ما صادر شده است یا اینکه شخصی از طریق سایت دیگری اقدام به جعل درخواست‌ها کرده است.
برای مقابله با این نوع خطاها ابتدا باید داخل فرم‌های برنامه از متد Html.AntiForgeryToken استفاده کرد. کار این متد ایجاد یک فیلد مخفی با مقداری منحصربفرد بر اساس اطلاعات سشن جاری کاربر است، به علاوه ارسال یک کوکی خودکار تا بتوان از تطابق اطلاعات اطمینان حاصل کرد:

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.AntiForgeryToken()

در مرحله بعد باید فیلتر ValidateAntiForgeryToken جهت بررسی مقدار token دریافتی به متد ثبت اطلاعات اضافه شود:

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

در اینجا مقدار دریافتی از فیلد مخفی فرم :

<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />

با مقدار موجود در کوکی سایت بررسی و تطابق داده خواهند شد. اگر این مقادیر تطابق نداشته باشند، یک استثنا صادر شده و از پردازش اطلاعات رسیده جلوگیری می‌شود.
علاوه بر این‌ها بهتر است حین استفاده از متد و فیلتر یاد شده، از یک salt مجزا نیز به ازای هر فرم، استفاده شود:

[ValidateAntiForgeryToken(Salt="1234")]

@Html.AntiForgeryToken(salt:"1234")

به این ترتیب tokenهای تولید شده در فرم‌های مختلف سایت یکسان نخواهند بود.
به علاوه باید دقت داشت که ValidateAntiForgeryToken فقط با فعال بودن کوکی‌ها در مرورگر کاربر کار می‌کند و اگر کاربری پذیرش کوکی‌ها را غیرفعال کرده باشد، قادر به ارسال اطلاعاتی به برنامه نخواهد بود. همچنین این فیلتر تنها در حالت HttpPost قابل استفاده است. این مورد هم در قسمت‌های قبل تاکید گردید که برای مثال بهتر است بجای داشتن لینک delete در برنامه که با HttpGet ساده کار می‌کند،‌ آن‌را تبدیل به HttpPost نمود تا میزان امنیت برنامه بهبود یابد. از HttpGet فقط برای گزارشگیری و خواندن اطلاعات از برنامه استفاده کنید و نه ثبت اطلاعات.
بنابراین استفاده از AntiForgeryToken را به چک لیست اجباری تولید تمام فرم‌های برنامه اضافه نمائید.

مطلب مشابه
Anti CSRF module for ASP.NET



فیلتر سفارشی بررسی Referrer

یکی دیگر از روش‌های مقابله با CSRF، بررسی اطلاعات هدر درخواست ارسالی است. اگر اطلاعات Referrer آن با دومین جاری تطابق نداشت، به معنای مشکل دار بودن درخواست رسیده است. فیلتر سفارشی زیر می‌تواند نمونه‌ای باشد جهت نمایش نحوه بررسی UrlReferrer درخواست رسیده:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.CustomFilter
{
public class CheckReferrerAttribute : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
if (filterContext.HttpContext != null)
{
if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer == null)
throw new System.Web.HttpException("Invalid submission");

if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer.Host != "mysite.com")
throw new System.Web.HttpException("This form wasn't submitted from this site!");
}

base.OnAuthorization(filterContext);
}
}
}

و برای استفاده از آن:
[HttpPost]
[CheckReferrer]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult DeleteTask(int id)


نکته‌ای امنیتی در مورد آپلود فایل‌ها در ASP.NET

هر جایی که کاربر بتواند فایلی را به سرور شما آپلود کند، مشکلات امنیتی هم از همانجا شروع خواهند شد. مثلا در متد Upload قسمت 11 این سری، منعی در آپلود انواع فایل‌ها نیست و کاربر می‌تواند انواع و اقسام شل‌ها را جهت تحت کنترل گرفتن سایت و سرور آپلود و اجرا کند. راه حل چیست؟
از همان روش امنیتی مورد استفاده توسط تیم ASP.NET MVC استفاده می‌کنیم. فایل web.config قرار گرفته در پوشه Views را باز کنید (نه فایل وب کانفیگ ریشه اصلی سایت‌را). چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:
برای IIS6 :

<system.web>
<httpHandlers>
<add path="*" verb="*" type="System.Web.HttpNotFoundHandler"/>
</httpHandlers>
</system.web>
برای IIS7 :
<system.webServer>
<handlers>
<remove name="BlockViewHandler"/>
<add name="BlockViewHandler" path="*" verb="*" preCondition="integratedMode" type="System.Web.HttpNotFoundHandler" />
</handlers>
</system.webServer>


تنظیم فوق، موتور اجرایی ASP.NET را در این پوشه خاص از کار می‌اندازد. به عبارتی اگر شخصی مسیر یک فایل aspx یا cshtml یا هر فایل قرار گرفته در پوشه Views را مستقیما در مرورگر خود وارد کند، با پیغام HttpNotFound مواجه خواهد شد.
این روش هم با ASP.NET Web forms سازگار است و هم با ASP.NET MVC؛ چون مرتبط است به موتور اجرایی ASP.NET که هر دوی این فریم ورک‌ها برفراز آن معنا پیدا می‌کنند.
بنابراین در پوشه فایل‌های آپلودی به سرور خود یک web.config را با محتوای فوق ایجاد کنید (و فقط باید مواظب باشید که این فایل حین آپلود فایل‌های جدید، overwrite نشود. مهم!). به این ترتیب این مسیر دیگر از طریق مرورگر قابل دسترسی نخواهد بود (با هر محتوایی). سپس برای ارائه فایل‌های آپلودی به کاربران از روش زیر استفاده کنید:

public ActionResult Download()
{
return File(Server.MapPath("~/Myfiles/test.txt"), "text/plain");
}

مزیت مهم روش ذکر شده این است که کاربران مجاز به آپلود هر نوع فایلی خواهند بود و نیازی نیست لیست سیاه تهیه کنید که مثلا فایل‌هایی با پسوند‌های خاص آپلود نشوند (که در این بین ممکن است لیست سیاه شما کامل نباشد ...).




علاوه بر تمام فیلترهای امنیتی که تاکنون بررسی شدند،‌ فیلتر دیگری نیز به نام Authorize وجود دارد که در قسمت‌های بعدی بررسی خواهد شد.