مطالب
INPC استاندارد با بهره گیری از صفت CallerMemberName
یکی از Attribute‌های بسیار کاربردی که در سی شارپ 5 اضافه شد CallerMemberNameAttribute بود. این صفت به یک متد اجازه میدهد که از فراخواننده‌ی خود مطلع شود. این صفت را می‌توان بر روی یک پارامتر انتخابی که مقدار پیش‌فرضی دارد اعمال نمود.

استفاده از این صفت هم بسیار ساده است:

private void A ( [CallerMemberName] string callerName = "") 
{
  Console.WriteLine("Caller is " + callerName);
}

private static void B()
{
        // let's call A
        A();
}
در کد فوق، متد A به راحتی می‌تواند بفهمد چه کسی آن را فراخوانی کرده است. از جمله کاربردهای این صفت در ردیابی و خطایابی است.

ولی یک استفاده‌ی بسیار کاربردی از این صفت، در پیاده سازی رابط INotifyPropertyChanged می‌باشد.

معمولا هنگام پیاده سازی INotifyPropertyChanged کدی شبیه به این را می‌نویسیم:

    public class PersonViewModel : INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string propertyName)
        {
            if (PropertyChanged != null)
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }

        private string name;
        public string Name
        {
            get { return name; }
            set
            {
                this.name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
    }

یعنی در Setter معمولا نام ویژگی ای را که تغییر کرده است، به متد OnPropertyChanged می‌فرستیم تا اطلاع رسانی‌های لازم انجام پذیرد. تا اینجای کار همه چیز خوب و آرام است. اما به محضی که کد شما کمی طولانی شود و شما به دلایلی نیاز به Refactor کردن کد و احیانا تغییر نام ویژگی‌ها را پیدا کنید، آن موقع مسائل جدیدی بروز پیدا می‌کند.

برای مثال فرض کنید پس از نوشتن کلاس PersonViewModel تصمیم می‌گیرد نام ویژگی Name را به FirstName تغییر دهید؛ چرا که می‌خواهید اجزای نام یک شخص را به صورت مجزا نگهداری و پردازش کنید. پس احتمالا با زدن کلید F2 روی فیلد name آن را به firstName و ویژگی Name را به FirstName تغییر نام می‌دهید. همانند کد زیر:

private string firstName;
public string FirstName
{
            get { return firstName; }
            set
            {
                this.firstName = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
}

برنامه را کامپایل کرده و در کمال تعجب می‌بینید که بخشی از برنامه درست رفتار نمی‌کند و تغییراتی که در نام کوچک شخص توسط کاربر ایجاد می‌شود به درستی بروزرسانی نمی‌شوند. علت ساده است: ما کد را به صورت اتوماتیک Refactor کرده ایم و گزینه‌ی Include String را در حین Refactor، در حالت پیشفرض غیرفعال رها کرده‌ایم. پس جای تعجبی ندارد که در هر جای کد که رشته‌ای به نام "Name" با ماهیت نام شخص داشته ایم، دست نخورده باقی مانده است. در واقع در کد تغییر یافته، هنگام تغییر FirstName، ما به سیستم گزارش می‌کنیم که ویژگی Name (که اصلا وجود ندارد) تغییر یافته است و این یعنی خطا.

حال احتمال بروز این خطا را در ViewModel هایی با ده‌ها ویژگی و ترکیب‌های مختلف در نظر بگیرید. پس کاملا محتمل است و برای خیلی از دوستان این اتفاق رخ داده است.

و اما راه حل چیست؟ به کارگیری صفت CallerMemberName

بهتر است که یک کلاس انتزاعی برای تمام ViewModel‌های خود داشته باشیم و پیاده سازی جدید INPC را در درون آن قرار دهیم تا براحتی VM‌های ما از آن مشتق شوند:

public abstract class ViewModelBase : INotifyPropertyChanged
{
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = "")
        {
            OnPropertyChangedExplicit(propertyName);
        }

        protected void OnPropertyChanged<TProperty>(Expression<Func<TProperty>> projection)
        {
            var memberExpression = (MemberExpression)projection.Body;
            OnPropertyChangedExplicit(memberExpression.Member.Name);
        }

        void OnPropertyChangedExplicit(string propertyName)
        {
            this.CheckPropertyName(propertyName);

            PropertyChangedEventHandler handler = this.PropertyChanged;

            if (handler != null)
            {
                var e = new PropertyChangedEventArgs(propertyName);
                handler(this, e);
            }
        }

        #region Check property name

        [Conditional("DEBUG")]
        [DebuggerStepThrough]
        public void CheckPropertyName(string propertyName)
        {
            if (TypeDescriptor.GetProperties(this)[propertyName] == null)
                throw new Exception(String.Format("Could not find property \"{0}\"", propertyName));
        }

        #endregion // Check property name
}

در این کلاس، ما پارامتر propertyName را از متد OnPropertyChanged، توسط صفت CallerMemberName حاشیه نویسی کرده‌ایم. این کار باعث می‌شود در Setter‌های ویژگی‌ها، به راحتی بدون نوشتن نام ویژگی، عملیات اطلاع رسانی تغییرات را انجام دهیم. بدین صورت که کافیست متد OnPropertyChanged بدون هیچ آرگومانی در Setter فراخوانی شود و صفت CallerMemberName به صورت اتوماتیک نام ویژگی ای که فراخوانی از درون آن انجام شده است را درون پارامتر propertyName قرار می‌دهد.

پس کلاس PersonViewModel را به صورت زیر می‌توانیم اصلاح و تکمیل کنیم:

public class PersonViewModel : ViewModelBase
{
        private string firstName;
        public string FirstName
        {
            get { return firstName; }
            set
            {
                this.firstName = value;

                OnPropertyChanged();
                OnPropertyChanged(() => this.FullName);
            }
        }

        private string lastName;
        public string LastName
        {
            get { return lastName; }
            set
            {
                this.lastName = value;

                OnPropertyChanged();
                OnPropertyChanged(() => this.FullName);
            }
        }

        public string FullName
        {
            get { return string.Format("{0} {1}", FirstName, LastName); }
        }
}
همانطور که می‌بینید متد OnPropertyChanged بدون آرگومان فراخوانی میشود. اکنون اگر شما اقدام به Refactor کردن کد خود بکنید دیگر نگرانی از بابت تغییر نکردن رشته‌ها و کامنت‌ها نخواهید داشت و مطمئن هستید، نام ویژگی هر چیزی که باشد، به صورت خودکار به متد ارسال خواهد شد.

کلاس ViewModelBase یک پیاده سازی دیگر از OnPropetyChanged هم دارد که به شما اجازه می‌دهد با استفاده دستورات لامبدا، OnPropertyChanged را برای هر یک از اعضای دلخواه کلاس نیز فراخوانی کنید. همانطور که در مثال فوق می‌بینید، تغییرات نام خانوادگی در نام کامل شخص نیز اثرگذار است. در نتیجه به وسیله‌ی یک Func به راحتی بیان می‌کنیم که FullName هم تغییر کرده است و اطلاع رسانی برای آن نیز باید صورت پذیرد.

برای استفاده از صفت CallerMemberName باید دات نت هدف خود را 4.5 یا 4.6 قرار دهید.

ارجاع:
Raise INPC witout string name
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت چهارم –آشنایی با AdventureWorksDW2008R2 و آشنایی با محیط BIMS

در این قسمت تلاش می‌کنم در خصوص محیط BIMS (Business Intelligence Management Studio)  و همچنین AdventureWorksDW2008R2 توضیحاتی را ارائه کنم. در ابتدا در خصوص طراحی انجام شده در Data Warehouse  مربوط به پایگاه داده‌ی Adventure Works 2008 توضیحاتی ارایه می‌گردد.

شاید بهترین کار در خصوص آشنایی با یک پایگاه داده نگاه کردن به دیاگرام کلی آن پایگاه داده باشد. بنابر این در ابتدا می‌بایست یک دیاگرام از پایگاه داده‌ی AdventureWorksDW2008R2 بسازیم (این کار را در SQL Server Management Studio انجام می‌دهیم) . قبل از ساخت دیاگرام می‌بایست کاربر Sa را به عنوان Owner پایگاه داده معرفی کنیم.

برای این منظور ابتدا Properties پایگاه داده‌ی AdventureWorksDW2008R2  را گرفته و به قسمت Files رفته و با انتخاب دکمه‌ی ... در مقابل Owner و جستجوی کاربر Sa ، اقدام به مشخص کردن مالک پایگاه داده می‌کنیم. و سپس دکمه‌ی Ok را می‌زنیم.  

مطابق شکل زیر 


سپس یک دیاگرام کلی از پایگاه داده تولید می‌کنیم. مانند شکل زیر 


با یک نگاه اجمالی مشخص می‌گردد که نام تمامی جداول پایگاه داده‌ی DW یا با کلمه‌ی Dim یا با کلمه‌ی Fact شروع شده‌اند. 

همان طور که در مقاله‌ی شماره‌ی یک نیز عنوان شد، چندین روش طراحی DW وجود دارد :

1. ستاره ای

2. دانه برفی

3. کهکشانی

دقت داشته باشید که جداول Fact دارای فیلد‌های عددی نیز می‌باشد که توسط مراحل ETL پر شده‌اند و جداول Dimension دارای ابعادی هستند که به شاخص‌های موجود در یک جدول Fact معنا می‌دهند. به عبارت دیگر شاخص میزان فروش اینترنتی، یک Measure می‌باشد. اما با ارایه دو دایمنشن، به یک واکشی، عملا ما یک Measure داریم که بر اساس آن دو بعد، ماهیت پیدا کرده است. به عنوان مثال میزان فروش اینترنتی بر اساس سال و ماه و روز و براساس کشور خریدار مشخص می‌شود.

یکی از روش‌های تهیه‌ی DW این می‌باشد که کاربران خبره در هر سیستم، مشخص نمایند چه گزارشاتی مورد نظر آنها می‌باشد. سپس توسط تیم پشتیبانی آن سیستم‌ها، جداول Fact,Dimension  مورد نیاز برای حصول گزارش مربوطه تهیه گردد.

شاید ذکر این نکته جالب باشد که برای توسعه‌ی یک پایگاه داده‌ی Multidimensional توسط Solution ‌های ماکروسافت نیازی به آشنایی با یک محیط کار ( IDE ) جدید نمی‌باشد. همان طور هم که در مقاله‌ی قبلی اشاره شد، برای Deploy کردن یک پایگاه داده‌ی چند بعدی ( Multidimensional ) از خود محیط   Visual Studio .Net استفاده می‌شود. بنابر این آن دسته از برنامه نویسانی که با این محیط آشنا می‌باشند به راحتی می‌توانند به توسعه‌ی پایگاه داده‌ی چند بعدی بپردازند.

لازم به ذکر می‌باشد که اساسا هدف من از شروع این سری مقالات ، آموزش MDX Query ‌ها می‌باشد و نه آموزش BIMS ، با این وجود در این قسمت و در قسمت بعدی، توضیحات مقدماتی کار با BIMS ارایه می‌گردد و همچنین در فرصت مناسب در خصوص BIMS یک مجموعه مقاله‌ی جامع ارایه خواهم کرد.

در ابتدا اجزا BIMS را برای شما توضیح می‌دهم و سپس در خصوص ساخت هر کدام از آنها و ترتیب ساخت آنها توضیحاتی ارایه خواهم داد.

مسیر باز کردن برنامه‌ی  SQL Server Business Intelligence Development Studio = BIDS در زیر آمده است:

C:\ProgramData\Microsoft\Windows\Start Menu\Programs\Microsoft SQL Server 2012\ SQL Server Data Tools

دقت داشته باشید که در صورت استفاده از نسخه‌ی Sql Server 2008 می‌بایست مسیر زیر را جستجو نمایید:

C:\ProgramData\Microsoft\Windows\Start Menu\Programs\Microsoft SQL Server 2008 R2

با نگاه کردن به محیط BIMS  می توانید پنجره‌ی Solution Explorer  را مشاهده کنید .(در صورت عدم مشاهده، می‌توانید این پنجره را از منوی View باز کنید)



در پنجره‌ی Solution Explorer ابتدا نام Solution و در زیر آن، نام پروژه را خواهیم دید (نام پروژه و نام پایگاه داده‌ی چند بعدی، مشابه یکدیگر می‌باشند) و در زیر نام پروژه، موارد زیر را می‌بینیم:

1. Data Source

2. Data Source View

3. Cubes

4. Dimensiones

5. ….

Data Source  : عملا برقرار کننده‌ی پروژه با Data Warehouse می‌باشد. دقت داشته باشید که امکان تهیه یک پایگاه داده‌ی چند بعدی از چندین DW وجود دارد و حتا نوع DW ‌ها می‌تواند متفاوت باشد (به عبارت دیگر ما می‌توانیم چندین DW در RDBMS ‌های متفاوت داشته باشیم و همه‌ی آنها را در یک Multidimensional Database تجمیع کنیم). برای انجام چنین کاری باید چندین Data Source  تعریف کنیم. 


Data Source View : هر Data Source می‌تواند دارای چندین تقسیم بندی با مفاهیم Business ی باشد. برای هر کدام از این دسته بندی‌ها می‌توانیم یک یا چند Data Source View  ایجاد کنیم . به عبارت دیگر ایجاد Data Source View ‌ها سبب خلاصه شدن تعداد جداول Fact , Dimension براساس یک بیزینس خاص می‌باشد و در ادامه راحت‌تر می‌توانیم Cube ‌ها را تولید کنیم. 


نکته: جداول Fact , Dimension در ساختار D ata Warehouse ساخته می‌شوند.

Cubes : محل تعریف Cube ‌ها در این قسمت می‌باشد. در سری آموزش SSAS در خصوص نحوه‌ی ساخت Cube ‌ها شرح کاملی ارایه خواهم کرد. 


Dimensions : با توجه به این که در روال ساخت Cube ما مشخص می‌کنیم چه Dimension هایی داریم، یک سری از Dimension ‌ها به صورت پیش فرض در این قسمت قرار می‌گیرند و البته در صورت تغییر در Data Source View   می‌توانیم یک Dimension را به صورت دستی در این قسمت ایجاد نماییم و سپس آن را به Cube مورد نظر اضافه نماییم. 


دقت داشته باشید که برای ساخت یک پروژه می‌بایست بعد از ساخت Data Warehouse در برنامه‌ی BIMS اقدام به ساخت یک Data Source کنیم و سپس با توجه به Business‌های موجود در سیستم‌های OLTP اقدام به ساخت Data Source View‌های مناسب کرده و در نهایت اقدام به ساخت Cube کنیم. بعد از انجام تنظیمات مختلف در Cube مانند ساخت Hierarchy , KPI و ... نیاز می‌باشد که پروژه را Deploy کنیم تا پایگاه داده‌ی چند بعدی (MDB) ساخته شود. 

در قسمت بعدی نحوه‌ی ساخت یک پروژه در SSAS و چگونگی باز کردن یک پایگاه داده را بررسی خواهیم کرد. 

مطالب
اصول طراحی شی گرا SOLID - #بخش چهارم اصل ISP

اصل 4) I – ISP– Interface Segregation principle
مقایسه با دنیای واقعی:

بیایید فکر کنیم شما یک کامپیوتر دسکتاپ جدید خریداری کرده اید.شما یک زوج پورت USP، چند پورت سریال، یک پورت VGA و ...  را پیدا میکنید. اگر شما بدنه‌ی کیس خود را باز کنید، تعدادی اسلات بر روی مادربرد خود که برای اتصال قطعات مختلف با یکدیگر هستند را مشاهده خواهید کرد که عمدتا مهندسان سخت افزار در زمان منتاژ از آنها استفاده میکنند.
این اسلات‌ها تا زمانی که بدنه کیس را باز نکنید قابل مشاهده نخواهند بود. به طور خلاصه تنها رابطه‌های مورد نیازی که برای شما ساخته شده اند، قابل مشاهده خواهند بود.
و فرض کنید شما به یک توپ فوتبال نیاز دارید. به یک فروشگاه وسایل ورزشی میروید و فروشنده شروع به نشان دادن انواع توپ ها، کفش ها،لباس  و گرم کن‌های ورزشی،لباس شنا و کاراته ،زانوبند و ... کرده است. در نهایت ممکن است شما چیزی را خریداری کنید که اصلا مورد نیازتان نبوده است یا حتی ممکن است فراموش کنیم که ما چرا اینجا هستیم.!
ارائه مشکل:
ما میخواهیم یک سیستم مدیریت گزارشات را توسعه بدهیم. اولین کاری که انجام می‌دهیم ایجاد یک لایه منطقی که توسط سه UI مختلف دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
1- EmployeeUI : نمایش گزارش‌های مربوط با کارمند وارد شده‌ی جاری در سایت.
2- ManagerUI  : نمایش گزارش‌های مربوط به خود و تیمی که به او تعلق دارد.
3- AdminUI : نمایش گزارش‌های مربوط به کارمندان، مربوط به تیم و مربوط به شرکت مانند گزارش سود و زیان و ...
public interface IReportBAL
{
    void GeneratePFReport();
    void GenerateESICReport();

    void GenerateResourcePerformanceReport();
    void GenerateProjectSchedule();

    void GenerateProfitReport();
}
public class ReportBAL : IReportBAL
{    
    public void GeneratePFReport()
    {/*...............*/}

    public void GenerateESICReport()
    {/*...............*/}

    public void GenerateResourcePerformanceReport()
    {/*...............*/}

    public void GenerateProjectSchedule()
    {/*...............*/}

    public void GenerateProfitReport()
    {/*...............*/}
}
public class EmployeeUI
{
    public void DisplayUI()
    {
        IReportBAL objBal = new ReportBAL();
        objBal.GenerateESICReport();
        objBal.GeneratePFReport();
    }
}
public class ManagerUI
{
    public void DisplayUI()
    {
        IReportBAL objBal = new ReportBAL();
        objBal.GenerateESICReport();
        objBal.GeneratePFReport();
        objBal.GenerateResourcePerformanceReport ();
        objBal.GenerateProjectSchedule ();
    }
}
public class AdminUI
{
    public void DisplayUI()
    {
        IReportBAL objBal = new ReportBAL();
        objBal.GenerateESICReport();
        objBal.GeneratePFReport();
        objBal.GenerateResourcePerformanceReport();
        objBal.GenerateProjectSchedule();
        objBal.GenerateProfitReport();
    }
}
حال زمانی که توسعه دهنده در هر UI عبارت objBal را تایپ کند، در لیست بازشوی آن (intellisense )  به صورت زیر نمایش داده خواهد شد : 

اما مشکل چیست؟ مشکل این است شخصی که روی لایه‌ی EmployeeUI کار میکند به تمام متدها‌ها به خوبی دسترسی دارد و این متدهای غیرضروری ممکن است باعث سردرگمی او شود.
این مشکل به این دلیل اتفاق می‌افتد که وقتی کلاسی یک واسط را پیاده سازی می‌کند، باید همه متدهای آن را نیز پیاده سازی کند. حالا اگر خیلی از این متدها توسط این کلاس استفاده نشود، می‌گوییم که این کلاس از مشکل واسط چاق رنج می‌برد.
اصل ISP  میگوید : " کلاینت‌ها نباید وابسته به متدهایی باشند که آنها را پیاده سازی نمی‌کنند. "
برای رسیدن به این امر در مثال بالا باید آن واسط را به واسط‌های کوچکتر تقسیم کرد. این تقسیم بندی باید بر اساس استفاده کنندگان از واسط‌ها صورت گیرد.
ویرایش مثال بالا با در نظر گرفتن اصل ISP  :
public interface IEmployeeReportBAL
{
    void GeneratePFReport();
    void GenerateESICReport();
}
public interface IManagerReportBAL : IEmployeeReportBAL
{
    void GenerateResourcePerformanceReport();
    void GenerateProjectSchedule();
}
public interface IAdminReportBAL : IManagerReportBAL
{
    void GenerateProfitReport();
}
public class ReportBAL : IAdminReportBAL 
{    
    public void GeneratePFReport()
    {/*...............*/}

    public void GenerateESICReport()
    {/*...............*/}

    public void GenerateResourcePerformanceReport()
    {/*...............*/}

    public void GenerateProjectSchedule()
    {/*...............*/}

    public void GenerateProfitReport()
    {/*...............*/}
}
وضعیت نمایش :
public class EmployeeUI
{
    public void DisplayUI()
    {
        IEmployeeReportBAL objBal = new ReportBAL();
        objBal.GenerateESICReport();
        objBal.GeneratePFReport();
    }
}
  



public class ManagerUI
{
    public void DisplayUI()
    {
        IManagerReportBAL  objBal = new ReportBAL();
        objBal.GenerateESICReport();
        objBal.GeneratePFReport();
        objBal.GenerateResourcePerformanceReport ();
        objBal.GenerateProjectSchedule ();
    }
}
 




public class AdminUI
{
    public void DisplayUI()
    {
        IAdminReportBAL  objBal = new ReportBAL();
        objBal.GenerateESICReport();
        objBal.GeneratePFReport();
        objBal.GenerateResourcePerformanceReport();
        objBal.GenerateProjectSchedule();
        objBal.GenerateProfitReport();
    }
}





  DIP   : در قسمت بعدی آخرین اصل را بررسی خواهیم کرد  
مطالب
آموزش QUnit #1
مقدمه:
تست و آزمایش کد برنامه‌ها و وب سایت‌هایمان، بهترین راه کاهش خطا و مشکلات آنها بعد از انتشار است. از جمله روش‌های موجود، تست واحد است که ویژوال استادیو نیز از آن برای پروژه‌های دات نت پشتیبانی می‌کند. با افزایش روز افزون کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی و جی کوئری، نیاز به تست کد‌های جاواسکریپتی نیز بیشتر به نظر می‌رسد و بهتر است تست واحد و آزمایش شوند. اما برخلاف کدهای #C و ASP.NET تست کد‌های جاوا اسکریپت، مخصوصا زمانی که به دستکاری عناصر DOM می‌پردازیم و یا رویداد‌های درون صفحه وب را با استفاده از جی کوئری می‌نویسیم، حتی اگر در فایل جداگانه‌ای نوشته شود، این بدان معنی نیست که آماده تست واحد است و ممکن است امکان نوشتن تست وجود نداشته باشد.
بنابراین چه چیزی یک تست واحد است؟ در بهترین حالت توابعی که مقداری را برمی گردادنند، بهترین حالت برای تست واحد است. اما در بیشتر موارد شما نیاز دارید تا تاثیر کد را بر روی عناصر صفحه نیز مشاهد نمایید.
ساخت تست واحد
برای تست پذیری بهتر، توابع جاوا اسکریپت و هر کد دیگری، آن را می‌بایست طوری بنویسید که مقادیر تاثیر گذار در اجرای تابع به عنوان ورودی تابع در نظر گرفته شده باشند و همیشه نتیجه به عنوان خروجی تابع برگردانده شود؛ قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
 function prettyDate(time){
    var date = new Date(time || ""),
      diff = (((new Date()).getTime() - date.getTime()) / 1000),
      day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
    if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
      return;
 
    return day_diff == 0 && (
        diff < 60 && "just now" ||
        diff < 120 && "1 minute ago" ||
        diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
          " minutes ago" ||
        diff < 7200 && "1 hour ago" ||
        diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
          " hours ago") ||
      day_diff == 1 && "Yesterday" ||
      day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
      day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
        " weeks ago";
  }
تابع pertyDate اختلاف زمان حال را نسبت به زمان ورودی، بصورت یک رشته برمی گرداند. اما در اینجا مقدار زمان حال، در خط سوم، در خود تابع ایجاد شده است و در صورتی که بخواهیم برای چندین مقدار آن را تست کنیم زمان حال متفاوتی در نظر گرفته می‌شود و حداکثر، زمان 31 روز قبل را نمایش داده و در بقیه تاریخ ها undefined را بر می‌گرداند. برای تست واحد، چند تغییر می‌دهیم.
بهینه سازی، مرحله اول:
پارامتری به عنوان مقدار زمان جاری برای تابع در نظر می‌گیریم و تابع را جدا کرده و در یک فایل جداگانه قرار می‌دهیم. فایل prettydate.js بصورت زیر خواهد شد.
function prettyDate(now, time){
  var date = new Date(time || ""),
    diff = (((new Date(now)).getTime() - date.getTime()) / 1000),
    day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
  if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
    return;
 
  return day_diff == 0 && (
      diff < 60 && "just now" ||
      diff < 120 && "1 minute ago" ||
      diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
        " minutes ago" ||
      diff < 7200 && "1 hour ago" ||
      diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
        " hours ago") ||
    day_diff == 1 && "Yesterday" ||
    day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
    day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
      " weeks ago";
}
حال یک تابع برای تست داریم، چند تست واحد واقعی می‌نویسیم
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>Refactored date examples</title>
  <script src="prettydate.js"></script>
  <script>
  function test(then, expected) {
    results.total++;
    var result = prettyDate("2013/01/28 22:25:00", then);
    if (result !== expected) {
      results.bad++;
      console.log("Expected " + expected +
        ", but was " + result);
    }
  }
  var results = {
    total: 0,
    bad: 0
  };
  test("2013/01/28 22:24:30", "just now");
  test("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago");
  test("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago");
  test("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday");
  test("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago");
  test("2012/01/26 22:23:30", undefined);
  console.log("Of " + results.total + " tests, " +
    results.bad + " failed, " +
    (results.total - results.bad) + " passed.");
  </script>
</head>
<body>
 
</body>
</html>
در کد بالا یک تابع بدون استفاده از Qunit برای تست واحد نوشته ایم که با آن تابع prettyDate را تست می‌کند. تابع test مقدار زمان حال و رشته خروجی را گرفته  و آن را با تابع اصلی تست می‌کند در آخر تعداد تست ها، تست‌های شکست خورده و تست  های پاس شده گزارش داده می‌شود.
خروجی می‌تواند مانند زیر باشد:

Of 6 tests, 0 failed, 6 passed.
Expected 2 day ago, but was 2 days ago. 
f 6 tests, 1 failed, 5 passed.

مطالب
انتخاب پویای فیلد ها در LINQ

LINQ یک DLS  بر مبنای .NET  می باشد که برای پرس و جو در منابع داده ای مانند پایگاه‌های داده ، فایل‌های XML و یا لیستی از اشیاء درون حافظه کاربرد دارد.

یکی از بزرگترین مزیت‌های آن Syntax  آسان و خوانا آن می‌باشد.

LINQ  از 2 نوع نمادگذاری پشتیبانی می‌کند:

  • Inline LINQ یا query expressions : 
var result = 
    from product in dbContext.Products
    where product.Category.Name == "Toys"
    where product.Price >= 2.50
    select product.Name;
  • Fluent Syntax : 
var result = dbContext.Products
    .Where(p => p.Category.Name == "Toys" && p.Price >= 250)
    .Select(p => p.Name);

در پرس و چو‌های بالا فیلد‌های مورد نیاز در قسمت Select در زمان Compile شناخته شده هستند . اما گاهی ممکن است فیلد‌های مورد نیاز در زمان اجرا مشخص شوند.

به عنوان مثال یک گزارش ساز پویا که کاربر مشخص می‌کند چه ستون هایی در خروجی نمایش داده شوند یا یک جستجوی پیشرفته که ستون‌های خروجی به اختیار کاربر در زمان اجرا مشخص می‌شوند. 

این مدل را در نظر داشته باشید :

    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Field1 { get; set; }
        public string Field2 { get; set; }
        public string Field3 { get; set; }


        public static IEnumerable<Student> GetStudentSource()
        {
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = i,
                                     Name = "Name " + i,
                                     Field1 = "Field1 " + i,
                                     Field2 = "Field2 " + i,
                                     Field3 = "Field3 " + i
                                 };
            }
        }
    }

ستون‌های کلاس Student  را در رابط کاربری برنامه جهت انتخاب به کاربر نمایش می‌دهیم. سپس کاربر یک یا چند ستون را انتخاب می‌کند که قسمت Select  کوئری برنامه باید  بر اساس فیلد‌های مورد نظر کاربر مشخص شود.

یکی از روش هایی که می‌توان از آن بهره برد استفاده از کتاب خانه Dynamic LINQ معرفی شده در اینجا می باشد.

این کتابخانه جهت سهولت در نصب به کمک NuGet در این آدرس قرار دارد.

فرض بر این است که فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر با "," از یکدیگر جدا شده اند. 

    public class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            System.Console.WriteLine("Specify the desired fields : ");
            string fields = System.Console.ReadLine();
            IEnumerable<Student> students = Student.GetStudentSource();
            IQueryable output = students.AsQueryable().Select(string.Format("new({0})", fields));
            foreach (object item in output)
            {
                System.Console.WriteLine(item);
            }
          
            System.Console.ReadKey();
        }
  
    }

همانطور که در عکس ذیل مشاهده می‌کنید پس از اجرای برنامه ، فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر از منبع داده‌ی دریافت شده و در خروجی نمایش داده شده اند.

این روش مزایا و معایب خودش را دارد ، به عنوان مثال خروجی یک لیست از شیء Student  نیست یا این Select  فقط برای روی یک شیء IQueryable  قابل انجام است.

روش دیگری که می‌توان از آن بهره جست استفاده از یک متد کمکی جهت تولید پویای عبارت Lambda  ورودی Select  می باشد :  

    public  class SelectBuilder <T>
    {
        public static Func<T, T> CreateNewStatement(string fields)
        {
            // input parameter "o"
            var xParameter = Expression.Parameter(typeof(T), "o");


            // new statement "new T()"
            var xNew = Expression.New(typeof(T));

            // create initializers
            var bindings = fields.Split(',').Select(o => o.Trim())
                .Select(o =>
                {

                    // property "Field1"
                    var property = typeof(T).GetProperty(o);

                    // original value "o.Field1"
                    var xOriginal = Expression.Property(xParameter, property);

                    // set value "Field1 = o.Field1"
                    return Expression.Bind(property, xOriginal);
                }
            ).ToList();

            // initialization "new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var xInit = Expression.MemberInit(xNew, bindings);

            // expression "o => new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var lambda = Expression.Lambda<Func<T, T>>(xInit, xParameter);

            // compile to Func<T, T>
            return lambda.Compile();
        }
    }
برای استفاده از متد CreateNewStatement باید اینگونه عمل کرد :  
       IEnumerable<Student> result = students.Select(SelectBuilder<Student>.CreateNewStatement("Field1, Field2")).ToList();

            foreach (Student student in result)
            {
                System.Console.WriteLine(student.Field1);
            }
خروجی یک لیست از Student  می باشد.
 نحوه‌ی کارکرد CreateNewStatement :

ابتدا فیلد‌های انتخابی کاربر که با "," جدا شده اند به ورودی پاس داده می‌شود سپس یک statement  خالی ایجاد می‌شود

o=>new Student()
فیلد‌های ورودی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و به کمک Reflection پراپرتی معادل فیلد رشته ای در کلاس Student پیدا می‌شود :  
var property = typeof(T).GetProperty(o);
سپس عبارت Select و تولید شیء جدید بر اساس فیلد‌های ورودی تولید می‌شود و برای استفاده Compile  به Func می‌شود. در نهایت Func  تولید شده به Select پاس داده می‌شود و لیستی از Student  بر مبنای فیلد‌های انتخابی تولید می‌شود. 

دریافت مثال : DynamicSelect.zip 
مطالب
نمایش تقویم ماهیانه شمسی توسط PdfReport
در نگارش 1.6، قالب سلول جدیدی به نام MonthCalendar اضافه شده است که امکان نمایش تقویم ماهیانه شمسی و میلادی را فراهم می‌کند. در ادامه نحوه استفاده از آن‌را بررسی خواهیم کرد. کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید: (^)
فرض کنید اطلاعات حضور و غیاب کارمندان را به نحو زیر در اختیار دارید:
namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class UserWorkedHours
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public int DayNumber { set; get; }
        public int Month { set; get; }
        public int Year { set; get; }
        public string Description { set; get; }
    }
}
و برای نمونه منبع داده فرضی ما نیز به صورت زیر است (تعدادی روز، به همراه ساعات کارکرد):
        private static List<UserWorkedHours> createUsersWorkedHours()
        {
            var usersWorkedHours = new List<UserWorkedHours>();
            for (int i = 1; i < 11; i++)
            {
                for (int j = 1; j < 28; j++)
                {
                    usersWorkedHours.Add(new UserWorkedHours
                    {
                        Id = i,
                        Name = "کارمند " + i,
                        Year = 1391, // سال و ماه بر اساس نوع تقویم انتخابی مشخص می‌شود
                        Month = i,
                        DayNumber = j,
                        Description = i % 2 == 0 ? "05:00" : "08:00"
                    });
                }
            }
            return usersWorkedHours;
        }
در این منبع داده فرضی، متن Description ذیل شماره روز، در تقویم ماهیانه نمایش داده خواهد شد.
سلولی که قرار است قالب MonthCalendar را نمایش دهد نیاز به شیء‌ایی از نوع PdfRpt.Calendar.CalendarData دارد که به نحو زیر تعریف شده است:
using System.Collections.Generic;

namespace PdfRpt.Calendar
{
    public class CalendarData
    {
        public int Month { set; get; }
        public int Year { set; get; }
        public IList<DayInfo> MonthDaysInfo { set; get; }
    }
}

namespace PdfRpt.Calendar
{
    public class DayInfo
    {
        public int DayNumber { set; get; }
        public int Month { set; get; }
        public int Year { set; get; }

        public string Description { set; get; }
        public bool ShowDescriptionInFooter { set; get; }
    }
}
این ساختار بر اساس اطلاعات یک ماه و روزهای آن است. متن Description در صورت false بودن ShowDescriptionInFooter ذیل شماره روز نمایش داده خواهد شد، در غیراینصورت در پایان ماه به شکل یک سطر جدید نمایش داده می‌شود. در اینجا روزهای ماه و سال بر اساس نوع تقویم معنا خواهند شد.

اکنون نیاز است تا اطلاعات منبع داده خود را به CalendarData نگاشت کنیم تا بتوان از آن در قالب سلول جدید MonthCalendar استفاده کرد. انجام اینکار با استفاده از امکانات LINQ به نحو زیر است:
        public static IList<UserMonthCalendar> CreateDataSource()
        {
            var usersWorkedHours = createUsersWorkedHours();
            // Mapping a list of normal Users WorkedHours to a list of Users + CalendarData
            return usersWorkedHours
                        .GroupBy(x => new
                        {
                            Id = x.Id,
                            Name = x.Name
                        })
                        .Select(
                                 x => new UserMonthCalendar
                                 {
                                     Id = x.Key.Id,
                                     Name = x.Key.Name,
                                     // Calendar's cell data type should be PdfRpt.Calendar.CalendarData
                                     MonthCalendarData = new CalendarData
                                     {
                                         Year = x.First().Year,
                                         Month = x.First().Month,
                                         MonthDaysInfo = x.ToList().Select(y => new DayInfo
                                         {
                                             Description = y.Description,
                                             ShowDescriptionInFooter = false,
                                             DayNumber = y.DayNumber
                                         }).ToList()
                                     }
                                 }).ToList();
        }
UserMonthCalendar، شامل ستون‌هایی است که قرار است در گزارش ما ظاهر شوند:
using PdfRpt.Calendar;

namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class UserMonthCalendar
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        // Calendar's cell data type should be CalendarData
        public CalendarData MonthCalendarData { set; get; }
    }
}
ستون اول، شماره شخص، ستون دوم شامل نام شخص و ستون سوم، شامل اطلاعات یک ماه شخص است.
برای نمایش این اطلاعات توسط PdfReport، دو ستون اول یاد شده نکته خاصی ندارند، اما نحوه تعریف ستون تقویم ماهیانه آن به صورت زیر خواهد بود:
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    // Calendar's cell data type should be PdfRpt.Calendar.CalendarData
                    column.PropertyName<UserMonthCalendar>(x => x.MonthCalendarData);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("تقویم ماهیانه");
                    column.ColumnItemsTemplate(itemsTemplate =>
                    {
                        itemsTemplate.MonthCalendar(new CalendarAttributes
                        {
                            CalendarType = CalendarType.PersianCalendar,
                            UseLongDayNamesOfWeek = true,
                            Padding = 3,
                            DescriptionHorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Center,
                            SplitRows = true,
                            CellsCustomizer = info =>
                            {
                                if (info.Year == 1391 && info.Month == 1 && info.DayNumber == 1)
                                {
                                    info.NumberCell.BackgroundColor = new BaseColor(System.Drawing.Color.LimeGreen);
                                    var phrase = info.NumberCell.Phrase;
                                    foreach (var chunk in phrase.Chunks)
                                        chunk.Font.Color = new BaseColor(System.Drawing.Color.Yellow);
                                }
                            }
                        });
                    });
                });
توسط CalendarAttributes می‌توان یک سری از خواص تقویم نمایش داده شده را تغییر داد. برای مثال CalendarType مشخص می‌کند که نوع تقویم شمسی است یا میلادی؛ UseLongDayNamesOfWeek برای نمایش نام روزها به صورت کامل «شنبه» یا «ش» (نام کوتاه شده آن) بکار می‌رود. SplitRows مشخص می‌کند که اگر تقویم در یک صفحه جا نشد، به صفحه بعد منتقل شود یا تا جایی که ممکن است در صفحه جاری اطلاعات آن نمایش داده شده و سپس مابقی را در صفحه بعد ترسیم کند (مقدار true آن). به علاوه توسط CellsCustomizer می‌توان فرمت کردن شرطی اطلاعات را انجام داد. برای مثال در اینجا اگر روز مورد نظر، روز اول سال 91 باشد، رنگ زمینه سلول و رنگ متن عدد آن تغییر خواهد کرد.
 

مطالب
MVVM و نمایش دیالوگ‌ها

بسیاری از برنامه‌های دسکتاپ نیاز به نمایش پنجره‌های دیالوگ استاندارد ویندوز مانند OpenFileDialog و SaveFileDialog را دارند و سؤال اینجا است که چگونه اینگونه موارد را باید از طریق پیاده سازی صحیح الگوی MVVM مدیریت کرد؛ از آنجائیکه خیلی راحت در فایل ViewModel می‌توان نوشت new OpenFileDialog و الی آخر. این مورد هم یکی از دلایل اصلی استفاده از الگوی MVVM را زیر سؤال می‌برد : این ViewModel دیگر قابل تست نخواهد بود. همیشه شرایط آزمون‌های واحد را به این صورت در نظر بگیرید:
سروری وجود دارد در جایی که به آن دسترسی نداریم. روی این سرور با اتوماسیونی که راه انداخته‌ایم، آخر هر روز آزمون‌های واحد موجود به صورت خودکار انجام شده و یک گزارش تهیه می‌شود (مثلا یک نوع continuous integration سرور). بنابراین کسی دسترسی به سرور نخواهد داشت تا این OpenFileDialog ظاهر شده را مدیریت کرده، فایلی را انتخاب و به برنامه آزمون واحد معرفی کند. به صورت خلاصه ظاهر شدن هر نوع دیالوگی حین انجام آزمون‌های واحد «مسخره» است!
یکی از روش‌های حل این نوع مسایل، استفاده از dependency injection یا تزریق وابستگی‌ها است و در ادامه خواهیم دید که چگونه WPF‌ بدون نیاز به هیچ نوع فریم ورک تزریق وابستگی خارجی، از این مفهوم پشتیبانی می‌کند.

مروری مقدماتی بر تزریق وابستگی‌ها
امکان نوشتن آزمون واحد برای new OpenFileDialog وجود ندارد؟ اشکالی نداره، یک Interface بر اساس نیاز نهایی برنامه درست کنید (نیاز نهایی برنامه از این ماجرا فقط یک رشته LoadPath است و بس) سپس در ViewModel با این اینترفیس کار کنید؛ چون به این ترتیب امکان «تقلید» آن فراهم می‌شود.

یک مثال عملی:
ViewModel نیاز دارد تا مسیر فایلی را از کاربر بپرسد. این مساله را با کمک dependency injection در ادامه حل خواهیم کرد.
ابتدا سورس کامل این مثال:

ViewModel برنامه (تعریف شده در پوشه ViewModels برنامه):

namespace WpfFileDialogMvvm.ViewModels
{
public interface IFilePathContract
{
string GetFilePath();
}

public class MainWindowViewModel
{
IFilePathContract _filePathContract;
public MainWindowViewModel(IFilePathContract filePathContract)
{
_filePathContract = filePathContract;
}

//...

private void load()
{
string loadFilePath = _filePathContract.GetFilePath();
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(loadFilePath))
{
// Do something
}
}
}
}

دو نمونه از پیاده سازی اینترفیس IFilePathContract تعریف شده (در پوشه Dialogs برنامه):

using Microsoft.Win32;
using WpfFileDialogMvvm.ViewModels;

namespace WpfFileDialogMvvm.Dialogs
{
public class OpenFileDialogProvider : IFilePathContract
{
public string GetFilePath()
{
var ofd = new OpenFileDialog
{
Filter = "XML files (*.xml)|*.xml"
};
string filePath = null;
bool? dialogResult = ofd.ShowDialog();
if (dialogResult.HasValue && dialogResult.Value)
{
filePath = ofd.FileName;
}
return filePath;
}
}

public class FakeOpenFileDialogProvider : IFilePathContract
{
public string GetFilePath()
{
return @"c:\path\data.xml";
}
}
}

و View برنامه:

<Window x:Class="WpfFileDialogMvvm.MainWindow"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:vm="clr-namespace:WpfFileDialogMvvm.ViewModels"
xmlns:dialogs="clr-namespace:WpfFileDialogMvvm.Dialogs"
Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
<Window.Resources>
<ObjectDataProvider x:Key="mainWindowViewModel"
ObjectType="{x:Type vm:MainWindowViewModel}">
<ObjectDataProvider.ConstructorParameters>
<dialogs:OpenFileDialogProvider/>
</ObjectDataProvider.ConstructorParameters>
</ObjectDataProvider>
</Window.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource mainWindowViewModel}}">

</Grid>
</Window>

توضیحات:
ما در ViewModel نیاز داریم تا مسیر نهایی فایل را دریافت کنیم و این عملیات نیاز به فراخوانی متد ShowDialog ایی را دارد که امکان نوشتن آزمون واحد خودکار را از ViewModel ما سلب خواهد کرد. بنابراین بر اساس نیاز برنامه یک اینترفیس عمومی به نام IFilePathContract را طراحی می‌کنیم. در حالت کلی کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی می‌کند، قرار است مسیری را برگرداند. اما به کمک استفاده از اینترفیس، به صورت ضمنی اعلام می‌کنیم که «برای ما مهم نیست که چگونه». می‌خواهد OpenFileDialogProvider ذکر شده باشد، یا نمونه تقلیدی مانند FakeOpenFileDialogProvider. از نمونه واقعی OpenFileDialogProvider در برنامه اصلی استفاده خواهیم کرد، از نمونه تقلیدی FakeOpenFileDialogProvider در آزمون واحد و نکته مهم هم اینجا است که ViewModel ما چون بر اساس اینترفیس IFilePathContract پیاده سازی شده، با هر دو DialogProvider یاد شده می‌تواند کار کند.
مرحله آخر نوبت به وهله سازی نمونه واقعی، در View برنامه است. یا می‌توان در Code behind مرتبط با View نوشت:

namespace WpfFileDialogMvvm
{
public partial class MainWindow
{
public MainWindow()
{
InitializeComponent();
this.DataContext = new MainWindowViewModel(new OpenFileDialogProvider());
}
}
}

و یا از روش ObjectDataProvider توکار WPF هم می‌شود استفاده کرد؛ که مثال آن‌را در کدهای XAML مرتبط با View ذکر شده می‌توانید مشاهده کنید. ابتدا دو فضای نام vm و dialog تعریف شده (با توجه به اینکه مثلا در این مثال، دو پوشه ViewModels و Dialogs وجود دارند). سپس کار تزریق وابستگی‌ها به سازنده کلاس MainWindowViewModel،‌ از طریق ObjectDataProvider.ConstructorParameters انجام می‌شود:

<ObjectDataProvider x:Key="mainWindowViewModel" 
ObjectType="{x:Type vm:MainWindowViewModel}">
<ObjectDataProvider.ConstructorParameters>
<dialogs:OpenFileDialogProvider/>
</ObjectDataProvider.ConstructorParameters>
</ObjectDataProvider>

مطالب
اگر نصب سرویس پک اس کیوال سرور Fail شد ...

همانطور که مطلع هستید سرویس پک سه SQL Server چند روزی است که منتشر شده. این به روز رسانی بر روی یک سرور بدون مشکل نصب شد؛ در سرور دیگر به علت داشتن یک سری برنامه امنیتی مزاحم (که مثلا دسترسی به رجیستری را مونیتور و سد می‌کنند) با شکست مواجه و در آخر پیغام Fail نمایش داده شد. مجددا آنرا اجرا کردم، سریع تمام مراحل را تمام کرد باز هم Fail را نمایش داد.
خوب؛ گفتم احتمالا مشکلی نیست. سعی کردم به سرور وصل شوم ... پیغام «این سرور دسترسی از راه دور را نمی‌پذیرد» و از این حرف‌های متداول ظاهر شد. به لاگ موجود در Event log ویندوز که مراجعه کردم پیغام خطای زیر نمایان بود:

Script level upgrade for database 'master' failed because upgrade step 'sqlagent100_msdb_upgrade.sql' encountered error 5597, state 1, severity 16. This is a serious error condition which might interfere with regular operation and the database will be taken offline. If the error happened during upgrade of the 'master' database, it will prevent the entire SQL Server instance from starting. Examine the previous errorlog entries for errors, take the appropriate corrective actions and re-start the database so that the script upgrade steps run to completion.

اوه! اوه! اوه! در این لحظه‌ی عرفانی، دیتابیس master نابود شده! نمی‌شود وصل شد. سروری که داشت تا مدتی قبل بدون هیچ مشکلی کار می‌کرد، الان دیگر حتی نمی‌شود به آن وصل شد. به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کردم (services.msc)، سعی کردم سرویس اس کیوال را که از کار افتاده دستی اجرا کنم، پیغام زیر مجددا در event log ظاهر شد:

FILESTREAM feature could not be initialized. The Windows Administrator must enable FILESTREAM on the instance using Configuration Manager before enabling through sp_configure.

قابلیت FILESTREAM را نمی‌تواند آغاز کند. پس از مدتی جستجو مشخص شد که این مورد را می‌شود در رجیستری ویندوز غیرفعال کرد؛ به صورت زیر:

1) Open up Registry Editor
2) Go To HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Microsoft SQL Server\MSSQL10.MSSQLServer\MSSQLSERVER\FileStream
3) Edit the value "EnableLevel" and set it to 0
4) Restart SQL Server.

پس از انجام اینکار، سرویس اس کیوال استارت شد (از طریق کنسول سرویس‌های ویندوز). در ادامه، امکان اتصال به آن نبود (حتی با اکانت sa):

Login failed for user 'sa'. Reason: Server is in script upgrade mode. Only administrator can connect at this time. (Microsoft SQL Server, Error: 18401)


باز هم پس از مدتی جستجو معلوم گردید که «کمی باید صبر کرد». آن پیغام اول کار مبتنی بر تخریب دیتابیس master هم بی‌مورد است. پس از fail شدن نصب سرویس پک، هنوز برنامه نصاب آن در پشت صحنه مشغول به کار است. این مورد به وضوح در task manager ویندوز مشخص است. سرور به مدت 15 دقیقه به حال خود رها شد. پس از آن بدون مشکل اتصال برقرار گردید و همه چیز مجددا شروع به کار کرد.

بنابراین اگر در حین نصب سرویس پک SQL Server مشکلی پیش آمد، نگران نباشید. باید به نصاب آن زمان داد (برنامه mscorsw.exe در پشت صحنه مشغول به کار است). برنامه نصاب آن هم هیچ نوع خطای مفهومی را گزارش نمی‌دهد. تمام مراحل، بجای نمایش در برنامه تمام صفحه نصاب آن، در event log ویندوز ثبت می‌شود. این برنامه تمام صفحه فقط کارش نمایش یک progress bar است!


اگر ... هیچکدام از این موارد جواب نداد، امکان بازسازی دیتابیس master نیز وجود دارد: [^ , ^]
ولی دست نگه دارید و سریع اقدام نکنید. ابتدا به task manager مراجعه کنید. آیا برنامه mscorsw.exe در حال اجرا است؟ اگر بله، یعنی هنوز کار نصب تمام نشده. حداقل یک ربع باید صبر کنید.

بازخوردهای پروژه‌ها
عدم نمایش سطر آخر رکورد در pdf
سلام..مشکلی که دارم اینه که خروجی pdf من سطر آخررکودهای خروجی  رو توی فایل pdf بر نمیگردونه.چک کردم dt من مشکلی نداره..میخواستم راهنمایی کنید..

کد‌های من :
public IPdfReportData CreatePdfReport(DataTable dt,string OrganName,string DateFrom,string DateEnd,string FilePath)
        {
            FileStream fo = new FileStream(FilePath, FileMode.Create);
            fo.Close();
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "AjansDaneshjo", Application = "PdfRpt", Keywords = "Report", Subject = "Test Rpt", Title = "Report" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Application.StartupPath+"\\BNAZANIN.ttf", Application.StartupPath + "\\BNAZNNBD.ttf");
                fonts.Size(13);
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(PersianDate.ToPersianDateTime(DateTime.Now, "/", false, false));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.CustomHeader(new MasterDetailsHeaders { PdfRptFont = header.PdfFont ,DateFrom=DateFrom,DateTo= DateEnd,ProjTitle=ProjTitle });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(50);
                table.GroupsPreferences(new GroupsPreferences
                {
                    GroupType = GroupType.HideGroupingColumns,
                    RepeatHeaderRowPerGroup = true,
                    ShowOneGroupPerPage = true,
                    SpacingBeforeAllGroupsSummary = 5f
                });
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                dataSource.DataTable(dt);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings(" جمع کل ");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("ردیف");
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Name_Family");
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("در اختیار");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });

                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("DateAjans");
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("تاریخ");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : PersianDate.ToPersianDateTime((DateTime)obj,"/",false,false) );
                    });
                });

                
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Receipt_number");
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره قبض");

                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Price");
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(5);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("مبلغ");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0} ریال", obj));
                    });
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Organ_Name");
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(5);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("نام سازمان");
                    column.Group(true,
                    (val1, val2) =>
                    {
                        return val1.ToString() == val2.ToString();
                    });
                    
                });


                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Destination");
                    column.CellsHorizontalAlignment(PdfRpt.Core.Contracts.HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("مقصد");

                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(fo.Name/*string.Format("{0}\\RptCalculatedFieldsSample-{1}.pdf", Application.StartupPath, Guid.NewGuid().ToString("N")))*/));
        }

کلاس MasterDetailsHeaders  :
public  class MasterDetailsHeaders : IPageHeader
    {
        public IPdfFont PdfRptFont { set; get; }
        public string DateFrom;
        public string DateTo;
        public string ProjTitle;
        public PdfGrid RenderingGroupHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<CellData> newGroupInfo, IList<SummaryCellData> summaryData)
        {
           
            var table = new PdfGrid(numColumns: 1) { WidthPercentage = 100 };
            var organName = newGroupInfo.GetSafeStringValueOf("Organ_Name");
            table.AddSimpleRow(
                (cellData, cellProperties) =>
                {
                    cellData.Value = " گزارش " + organName + " از تاریخ " + DateFrom + " الی " + DateTo;
                    cellProperties.PdfFont = PdfRptFont;
                    cellProperties.PdfFontStyle = DocumentFontStyle.Bold;
                    cellProperties.HorizontalAlignment = HorizontalAlignment.Center;
                    cellProperties.RunDirection = PdfRunDirection.RightToLeft;
                });
            return table.AddBorderToTable(borderColor: BaseColor.LIGHT_GRAY, spacingBefore: 5f);
        }
      public  PdfGrid RenderingReportHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<SummaryCellData> summaryData)
        {
            return null;
        }

مطالب دوره‌ها
استفاده از XQuery - قسمت اول
XQuery زبانی است که در ترکیب با T-SQL، جهت کار با نوع داده‌ای XML در SQL Server مورد استفاده قرار می‌گیرد. XQuery یک زبان declarative است. عموما زبان‌های برنامه نویسی یا declarative هست و یا imperative. در زبان‌های imperative مانند سی‌شارپ، در هر بار، یک سطر به پردازشگر برای توضیح اعمالی که باید انجام شوند، معرفی خواهد شد. در زبان‌های declarative، توسط زبانی سطح بالا، به پردازشگر عنوان می‌کنیم که قرار است جواب چه چیزی باشد. در این حالت پردازشگر سعی می‌کند تا بهینه‌ترین روش را برای یافتن پاسخ بیابد. SQL و XQuery، هر دو جزو زبان‌های declarative هستند.
XQuery پیاده سازی شده در SQL Server با استانداردهای XQuery 1.0 و XPath 2.0 سازگار است. XQuery برای کار با نودهای مختلف یک سند XML، از XPath استفاده می‌کند. همچنین باید دقت داشت که این زبان به بزرگی و کوچکی حروف حساس است. در آن تمام واژه‌های کلیدی lowercase هستند و تمام متغیرها با علامت $ شروع می‌شوند.


ورودی و خروجی در XQuery

استاندارد XQuery از یک سری توابع ورودی مانند doc برای کار با یک سند و collection برای پردازش چندین سند کمک می‌گیرد. SQL Server از هیچکدام از این توابع پشتیبانی نمی‌کند. در اینجا از XQuery، به کمک متدهای نوع داده‌ای XML استفاده خواهد شد. این متدها شامل موارد ذیل هستند:
- query : یک xml را به عنوان ورودی گرفته و نهایتا یک خروجی XML دیگر را بر می‌گرداند.
- exist : خروجی bit دارد؛ true یا false.
- value : یک خروجی SQL Type را ارائه می‌دهد.
- nodes : خروجی جدولی دارد.
- modify : برای تغییر اطلاعات بکار می‌رود.

این موارد را در طی مثال‌هایی بررسی خواهیم کرد. بنابراین در ادامه نیاز است یک سند XML را که در طی مثال‌های این قسمت مورد استفاده قرار خواهد گرفت، به شرح ذیل مدنظر داشته باشیم:
DECLARE @data XML 

SET @data = 
'<people>
 <person>
  <name>
<givenName>name1</givenName>
<familyName>lname1</familyName>
  </name>
  <age>33</age>
  <height>short</height>
 </person>
 <person>
  <name>
<givenName>name2</givenName>
<familyName>lname2</familyName>
  </name>
  <age>40</age>
  <height>short</height>
 </person>
 <person>
  <name>
<givenName>name3</givenName>
<familyName>lname3</familyName>
  </name>
  <age>30</age>
  <height>medium</height>
 </person>
</people>'
در اینجا people در ریشه سند قرار گرفته و سپس سه شخص به مجموعه نودهای آن اضافه شده‌اند.
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، اگر اطلاعات شما در یک فایل XML قرار دارند، نحوه‌ی خواندن آن به شکل یک فیلد XML با کمک openrowset مطابق دستورات زیر خواهد بود:
 declare @data xml
set @data = (select * from openrowset(bulk 'c:\path\data.xml', single_blob) as x)


بررسی متد query

متد query یک XQuery متنی را دریافت کرده، آن‌را بر روی XML ورودی اجرا نموده و سپس یک خروجی XML دیگر را ارائه خواهد داد.
اگر به کتاب‌های استاندارد XQuery مراجعه کنید، به یک چنین کوئری‌هایی خواهید رسید:
  for $p in doc("data.xml")/people/person
 where $p/age > 30
 return $p/name/givenName/text()
همانطور که عنوان شد، متد doc در SQL Server پیاده سازی نشده‌است. بجای آن حداقل از دو روشی که برای مقدار دهی متغیر data عنوان شد، می‌توان استفاده کرد. پس از آن معادل کوئری فوق در SQL Server به نحو ذیل توسط متد query نوشته می‌شود:
 SELECT @data.query('
 for $p in /people/person
 where $p/age > 30
 return $p/name/givenName/text()
 ')
این کوئری givenName تمام اشخاص بالای 30 سال را از سند XML مطرح شده در ابتدای بحث، استخراج می‌کند. خروجی آن نیز یک XML  است و اگر آن‌را در SQL Server managment studio اجرا کنید، یک خط آبی زیر نتیجه‌ی آن کشیده می‌شود که بیانگر لینکی است، به محتوای XML حاصل.



بررسی متد value

در ادامه متد value را بررسی خواهیم کرد. در اینجا قصد داریم مقدار سن اولین شخص را نمایش دهیم:
 SELECT @data.value('/people/person/age', 'int')
پارامتر اول متد value یک XQuery است و پارامتر دوم آن، نوع داده‌ای که قرار است بازگشت داده شود. در اینجا اگر اطلاعاتی یافت نشود، نال بازگشت داده خواهد شد.
اگر کوئری فوق را اجرا کنیم با خطای ذیل مواجه خواهیم شد:
 XQuery [value()]: 'value()' requires a singleton (or empty sequence), found operand of type 'xdt:untypedAtomic *'
در اینجا چون از XML Schema استفاده نشده، به untyped Atomic اشاره شده‌است و * پس از آن به zero to many اشاره دارد که برخلاف خروجی zero to one متد value است. این متد، صفر یا حداکثر یک مقدار را باید بازگشت دهد.
برای رفع این مشکل و اشاره به اولین شخص، می‌توان از روش ذیل استفاده کرد:
 SELECT @data.value('(/people/person/age)[1]', 'int')



تولید schema برای سند XML بحث جاری

با استفاده از برنامه Infer.exe مایکروسافت به سادگی می‌توان برای یک سند XML، فایل Schema ایجاد کرد. این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. پس از آن، اگر فرض کنیم اطلاعات سند XML مثال فوق در فایلی به نام people.xml ذخیره شده‌است، می‌توان schema آن‌را توسط دستور ذیل تولید کرد:
 Infer.exe people.xml -o schema.xsd
people.xml و people.xsd

که نهایتا چنین شکلی را خواهد داشت:
<xs:schema attributeFormDefault="unqualified" elementFormDefault="qualified" xmlns:xs="http://www.w3.org/2001/XMLSchema">
  <xs:element name="people">
    <xs:complexType>
      <xs:sequence>
        <xs:element maxOccurs="unbounded" name="person">
          <xs:complexType>
            <xs:sequence>
              <xs:element name="name">
                <xs:complexType>
                  <xs:sequence>
                    <xs:element name="givenName" type="xs:string" />
                    <xs:element name="familyName" type="xs:string" />
                  </xs:sequence>
                </xs:complexType>
              </xs:element>
              <xs:element name="age" type="xs:unsignedByte" />
              <xs:element name="height" type="xs:string" />
            </xs:sequence>
          </xs:complexType>
        </xs:element>
      </xs:sequence>
    </xs:complexType>
  </xs:element>
</xs:schema>
البته این فایل تولید شده به صورت خودکار، نوع age را unsignedByte تشخیص داده است که در صورت نیاز می‌توان آن‌را به int تبدیل کرد. ولی در کل خروجی آن بسیار با کیفیت و نزدیک به واقعیت است.
این خروجی را که اکنون به صورت یک فایل xsd، در کنار فایل xml معرفی شده به آن می‌توان یافت، با استفاده از openrowset قابل بارگذاری است:
 declare @schema xml
set @schema = (select * from openrowset(bulk 'c:\path\schema_1.xsd', single_blob) as x)
و یا حتی می‌توان یک متغیر از نوع XML را تعریف و سپس محتوای آن را به صورت رشته‌ای در همانجا مقدار دهی کرد.
سپس از این متغیر برای تعریف یک اسکیما کالکشن جدید استفاده خواهیم کرد:
 CREATE XML SCHEMA COLLECTION poeple_xsd AS @schema
در ادامه می‌توان متغیر data را که جهت مقدار دهی سند XML در ابتدای بحث تعریف کردیم، به صورت strongly typed تعریف کنیم:
 DECLARE @data XML(poeple_xsd)
SET @data = 'مانند قبل با همان محتوایی که در ابتدای بحث عنوان شد'
اینبار اگر کوئری ذیل را برای یافتن سن اولین شخص اجرا کنیم:
 SELECT @data.value('/people/person[1]/age', 'int')
خطای واضح‌تری را دریافت خواهیم کرد:
 XQuery [value()]: 'value()' requires a singleton (or empty sequence), found operand of type 'xs:unsignedByte *'
در اینجا xs:unsignedByte بجای xdt:untypedAtomic پیشین گزارش شده‌است.
مشکل کوئری نوشته در اینجا این است که زمانیکه نوع XML تعریف می‌شود، پیش فرض آن content است. یعنی در این حالت چندین root elemnt مجاز هستند. بنابراین person 1 درخواستی، می‌تواند چندین خروجی داشته باشد که در متد value مجاز نیست. این متد، پیش از اجرای کوئری، توسط parser تعیین اعتبار می‌شود و الزاما نیازی نیست تا حتما اجرا شده و سپس مشخص شود که چندین خروجی حاصل آن است.
 اینبار تنها کاری که باید برای رفع مشکل گزارش شده انجام شود، تغییر content پیش فرض به document است:
 DECLARE @data XML(document poeple_xsd)
تغییر دیگری نیاز نیست. حتی نیاز نیست از پرانتزها برای مشخص کردن اولین age استفاده کنیم. چون به کمک schema دقیقا مشخص شده‌است که این سند، چه ساختاری دارد و همانند مثال ابتدای بحث، دیگر یک untyped xml نیست.



sequences در XQuery

Sequences بسیار شبیه به آرایه‌ای از آیتم‌ها هستند و منظور مجموعه‌ای از نودها یا مقادیر آن‌ها است. برای مثال به ورودی کوئری‌های XQuery به شکل توالی از یک سند و به خروجی آن‌ها همانند توالی صفر تا چند نود نگاه کنید.
 DECLARE @x XML
SET @x=''
SELECT @x.query(
'
1,2
(: 1,2 :)
')
در مثال فوق یک توالی اصطلاحا دو atomic value را ایجاد کرده‌ایم. این آیتم‌ها با کاما از یکدیگر جدا می‌شوند. همچنین x، پیش از بکارگیری مقدار دهی شده‌است تا null نباشد. عبارتی که بین (: :) قرار می‌گیرد، یک کامنت تفسیر خواهد شد.

همچنین باید دقت داشت که این توالی خطی تفسیر می‌شود.
 DECLARE @x XML
SET @x=''
SELECT @x.query(
'
for $x in (1,2,3)
for $y in (4,5)
return ($x,$y)
')
در اینجا یک جوین کارتزین نوشته شده است، که در آن یک x با یک y جوین خواهد شد. شاید تصور کنید که خروجی آن مجموعه‌ای است با سه عضو که هر عضو آن با دو عضو دیگر جوین می‌شود. اما اگر کوئری فوق را اجرا کنید، یک خروجی خطی را مشاهده خواهید کرد.

به علاوه در SQL Server امکان تعریف Heterogeneous sequences وجود ندارد؛ به عبارتی توالی بین مقادیر و نودها مجاز نیست. برای مثال اگر کوئری زیر را اجرا کنید:
 DECLARE @x XML
SET @x=''
SELECT @x.query(
'
1, <node/>
')
با خطای ذیل مواجه خواهید شد:
 XQuery [query()]: Heterogeneous sequences are not allowed: found 'xs:integer' and 'element(node,xdt:untyped)'