مطالب
Repository ها روی UnitOfWork ایده خوبی نیستند
در دنیای دات نت گرایشی برای تجزیه (abstract) کردن EF پشت الگوی Repository وجود دارد. این تمایل اساسا بد است و در ادامه سعی می‌کنم چرای آن را توضیح دهم.


پایه و اساس

عموما این باور وجود دارد که با استفاده از الگوی Repository می‌توانید (در مجموع) دسترسی به داده‌ها را از لایه دامنه (Domain) تفکیک کنید و "داده‌ها را بصورت سازگار و استوار عرضه کنید".

اگر به هر کدام از پیاده سازی‌های الگوی Repository در کنار (UnitOfWork (EF دقت کنید خواهید دید که تفکیک (decoupling) قابل ملاحظه ای وجود ندارد.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Data;
using ContosoUniversity.Models;

namespace ContosoUniversity.DAL
{
    public class StudentRepository : IStudentRepository, IDisposable
    {
        private SchoolContext context;

        public StudentRepository(SchoolContext context)
        {
            this.context = context;
        }

        public IEnumerable<Student> GetStudents()
        {
            return context.Students.ToList();
        }

        public Student GetStudentByID(int id)
        {
            return context.Students.Find(id);
        }

        //<snip>
        public void Save()
        {
            context.SaveChanges();
        }
    }
}

این کلاس بدون SchoolContext نمی‌تواند وجود داشته باشد، پس دقیقا چه چیزی را در اینجا decouple کردیم؟ هیچ چیز را!

در این قطعه کد - از MSDN - چیزی که داریم یک پیاده سازی مجدد از LINQ است که مشکل کلاسیک Repository API‌های بی انتها را بدست می‌دهد. منظور از Repository API‌های بی انتها، متدهای جالبی مانند GetStudentById, GetStudentByBirthday, GetStudentByOrderNumber و غیره است.

اما این مشکل اساسی نیست. مشکل اصلی روتین ()Save است. این متد یک دانش آموز (Student) را ذخیره می‌کند .. اینطور بنظر می‌رسد. دیگر چه چیزی را ذخیره می‌کند؟ آیا می‌توانید حدس بزنید؟ من که نمی‌توانم .. بیشتر در ادامه.


UnitOfWork تراکنشی است

یک UnitOfWork همانطور که از نامش بر می‌آید برای انجام کاری وجود دارد. این کار می‌تواند به سادگی واکشی اطلاعات و نمایش آنها، و یا به پیچیدگی پردازش یک سفارش جدید باشد. هنگامی که شما از EntityFramework استفاده می‌کنید و یک DbContext را وهله سازی می‌کنید، در واقع یک UnitOfWork می‌سازید.

در EF می‌توانید با فراخوانی ()SubmitChanges تمام تغییرات را فلاش کرده و بازنشانی کنید (flush and reset). این کار بیت‌های مقایسه change tracker را تغییر می‌دهد. افزودن رکوردهای جدید، بروز رسانی و حذف آنها. هر چیزی که تعیین کرده باشید. و تمام این دستورات در یک تراکنش یا Transaction انجام می‌شوند.


یک Repository مطلقا یک UnitOfWork نیست
هر متد در یک Repository قرار است فرمانی اتمی (Atomic) باشد - چه واکشی اطلاعات و چه ذخیره آنها. مثلا می‌توانید یک Repository داشته باشید با نام SalesRepository که اطلاعات کاتالوگ شما را واکشی می‌کند، و یا یک سفارش جدید را ثبت می‌کند. منظور از فرمان‌های اتمیک این است، که هر متد تنها یک دستور را باید اجرا کند. تراکنشی وجود ندارد و امکاناتی مانند ردیابی تغییرات و غیره هم جایی ندارند.

یکی دیگر از مشکلات استفاده از Repository‌ها این است که بزودی و به آسانی از کنترل خارج می‌شوند و نیاز به ارجاع دیگر مخازن پیدا می‌کنند. به دلیل اینکه مثلا نمی‌دانستید که SalesRepository نیاز به ارجاع ReportRepository داشته است (یا چیزی مانند این).

این مشکل به سرعت مشکل ساز می‌شود، و نیز به همین دلیل است که به UnitOfWork تمایل پیدا می‌کنیم.


بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید: <Repository<T

این الگو دیوانه وار است. این کار عملا انتزاعی از یک انتزاع دیگر است (abstraction of an abstraction). به قطعه کد زیر دقت کنید، که به دلیلی نامشخص بسیار هم محبوب است.

public class CustomerRepository : Repository < Customer > {
  public CustomerRepository(DbContext context){
    //a property on the base class
    this.DB = context;
  }

  //base class has Add/Save/Remove/Get/Fetch
}

در نگاه اول شاید بگویید مشکل این کلاس چیست؟ همه چیز را کپسوله می‌کند و کلاس پایه Repository هم به کانتکست دسترسی دارد. پس مشکل کجاست؟

مشکلات عدیده اند .. بگذارید نگاهی بیاندازیم.

آیا می‌دانید این DbContext از کجا آمده است؟
خیر، نمی‌دانید. این آبجکت به کلاس تزریق (Inject) می‌شود، و نمی‌دانید که چه متدی آن را باز کرده و به چه دلیلی. ایده اصلی پشت الگوی Repository استفاده مجدد از کد است. بدین منظور که مثلا برای عملیات CRUD از کلاسی پایه استفاده کنید تا برای هر موجودیت و فرمی نیاز به کدنویسی مجدد نباشد. برگ برنده این الگو نیز دقیقا همین است. مثلا اگر بخواهید از کدی در چند فرم مختلف استفاده کنید از این الگو استفاده میشد.

الگوی UnitOfWork همه چیز در نامش مشخص است. اگر قرار باشد آنرا بدین شکل تزریق کنید، نمی‌توانید بدانید که از کجا آمده است.


شناسه مشتری جدید را نیاز داشتم
کد بالا در CustomerRepository را در نظر بگیرید - که یک مشتری جدید را به دیتابیس اضافه می‌کند. اما CustomerID جدید چه می‌شود؟ مثلا به این شناسه نیاز دارید تا یک log بسازید. چه می‌کنید؟ گزینه‌های شما اینها هستند:

  • متد ()SubmitChanges را صدا بزنید تا تغییرات ثبت شوند و بتوانید به CustomerID جدید دسترسی پیدا کنید
  • CustomerRepository خود را باز کنید و متد پایه Add را بازنویسی (override) کنید. بدین منظور که پیش از بازگشت دادن، متد ()SubmitChanges را فراخوانی کند. این راه حلی است که MSDN به آن تشویق می‌کند، و بمبی ساعتی است که در انتظار انفجار است
  • تصمیم بگیرید که تمام متدهای Add/Remove/Save در مخازن شما باید ()SubmitChanges را فراخوانی کنند

مشکل را می‌بینید؟ مشکل در خود پیاده سازی است. در نظر بگیرید که چرا New Customer ID را نیاز دارید؟ احتمالا برای استفاده از آن در ثبت یک سفارش جدید، و یا ثبت یک ActivityLog.

اگر بخواهیم از StudentRepository بالا برای ایجاد دانش آموزان جدید پس از خرید آنها از فروشگاه کتاب مان استفاده کنیم چه؟ اگر DbContext خود را به مخزن تزریق کنید و دانش آموز جدید را ذخیره کنید .. اوه .. تمام تراکنش شما فلاش شده و از بین رفته!

حالا گزینه‌های شما اینها هستند: 1) از StudentRepository استفاده نکنید (از OrderRepository یا چیز دیگری استفاده کنید). و یا 2) فراخوانی ()SubmitChanges را حذف کنید و به باگ‌های متعددی اجازه ورود به کد تان را بدهید.

اگر تصمیم بگیرید که از StudentRepository استفاده نکنید، حالا کدهای تکراری (duplicate) خواهید داشت.

شاید بگویید که برای دستیابی به شناسه رکورد جدید نیازی به ()SubmitChanges نیست، چرا که خود EF این عملیات را در قالب یک تراکنش انجام می‌دهد!

دقیقا درست است، و نکته من نیز همین است. در ادامه به این قسمت باز خواهیم گشت.

متدهای Repositories قرار است اتمیک باشند

به هر حال تئوری اش که چنین است. چیزی که در Repository‌ها داریم حتی اصلا Repository هم نیست. بلکه یک abstraction برای عملیات CRUD است که هیچ کاری مربوط به منطق تجاری اپلیکیشن را هم انجام نمی‌دهد. مخازن قرار است روی دستورات مشخصی تمرکز کنند (مثلا ثبت یک رکورد یا واکشی لیستی از اطلاعات)، اما این مثال‌ها چنین نیستند.

همانطور که گفته شده استفاده از چنین رویکردهایی به سرعت مشکل ساز می‌شوند و با رشد اپلیکیشن شما نیز مشکلات عدیده ای برایتان بوجود می‌آروند.

خوب، راه حل چیست؟

برای جلوگیری از این abstraction‌های غیر منطقی دو راه وجود دارد. اولین راه استفاده از Command/Query Separation است که ممکن است در ابتدا کمی عجیب و بنظر برسند اما لازم نیست کاملا CQRS را دنبال کنید. تنها از سادگی انجام کاری که مورد نیاز است لذت ببرید، و نه بیشتر.

آبجکت‌های Command/Query

Jimmy Bogard مطلب خوبی در اینباره نوشته است و با تغییراتی جزئی برای بکارگیری Properties کدی مانند لیست زیر خواهیم داشت. مثلا برای مطالعه بیشتر درباره آبجکت‌های Command/Query به این لینک سری بزنید.

public class TransactOrderCommand {
  public Customer NewCustomer {get;set;}
  public Customer ExistingCustomer {get;set;}
  public List<Product> Cart {get;set;}
  //all the parameters we need, as properties...
  //...

  //our UnitOfWork
  StoreContext _context;
  public TransactOrderCommand(StoreContext context){
    //allow it to be injected - though that's only for testing
    _context = context;
  }

  public Order Execute(){
    //allow for mocking and passing in... otherwise new it up
    _context = _context ?? new StoreContext();

    //add products to a new order, assign the customer, etc
    //then...
    _context.SubmitChanges();

    return newOrder;
  }
}
همین کار را با یک آبجکت Query نیز می‌توانید انجام دهید. می‌توانید پست Jimmy را بیشتر مطالعه کنید، اما ایده اصلی این است که آبجکت‌های Query و Command برای دلیل مشخصی وجود دارند. می‌توانید آبجکت‌ها را در صورت نیاز تغییر دهید و یا mock کنید.


DataContext خود را در آغوش بگیرید

ایده ای که در ادامه خواهید دید را شخصا بسیار می‌پسندم (که توسط Ayende معرفی شد). چیزهایی که به آنها نیاز دارید را در قالب یک فیلتر wrap کنید و یا از یک کلاس کنترلر پایه استفاده کنید (با این فرض که از اپلیکیشن‌های وب استفاده می‌کنید).

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace Web.Controllers
{
  public class DataController : Controller
  {
    protected StoreContext _context;

    protected override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      //make sure your DB context is globally accessible
      MyApp.StoreDB = new StoreDB();
    }

    protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
    {
      MyApp.StoreDB.SubmitChanges();
    }
  }
}

این کار به شما اجازه می‌دهد که از DataContext خود در خلال یک درخواست واحد (request) استفاده کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که از این کلاس پایه ارث بری کنید. این بدین معنا است که هر درخواست به اپلیکیشن شما یک UnitOfWork خواهد بود. که بسیار هم منطقی و قابل قبول است. در برخی موارد هم شاید این فرض درست یا کارآمد نباشد، که در این هنگام می‌توانید از آبجکت‌های Command/Query استفاده کنید.


ایده‌های بعدی: چه چیزی بدست آوردیم؟

چیزهای متعددی بدست آوردیم.

  • تراکنش‌های روشن و صریح: دقیقا می‌دانیم که DbContext ما از کجا آمده و در هر مرحله روی چه UnitOfWork ای کار می‌کنیم. این امر هم الان، و هم در آینده بسیار مفید خواهد بود
  • انتزاع کمتر == شفافیت بیشتر: ما Repository‌ها را از دست دادیم، که دلیلی برای وجود داشتن نداشتند. به جز اینکه یک abstraction از abstraction دیگر باشند. رویکرد آبجکت‌های Command/Query تمیز‌تر است و دلیل وجود هرکدام و مسئولیت آنها نیز روشن‌تر است
  • شانس کمتر برای باگ ها: رویکردهای مبتنی بر Repository باعث می‌شوند که با تراکنش‌های ناموفق یا پاره ای (partially-executed) مواجه شویم که نهایتا به یکپارچگی و صحت داده‌ها صدمه می‌زند. لازم به ذکر نیست که خطایابی و رفع چنین مشکلاتی شدیدا زمان بر و دردسر ساز است

برای مطالعه بیشتر 

ایجاد Repositories بر روی UnitOfWork
به الگوی Repository در لایه DAL خود نه بگویید!
پیاده سازی generic repository یک ضد الگو است 
نگاهی به generic repositories
بدون معکوس سازی وابستگی‌ها، طراحی چند لایه شما ایراد دارد  

مطالب
مروری بر کدهای کلاس SqlHelper

قسمتی از یک پروژه به همراه کلاس SqlHelper آن در کامنت‌های مطلب «اهمیت Code review» توسط یکی از خوانندگان بلاگ جهت Code review مطرح شده که بهتر است در یک مطلب جدید و مجزا به آن پرداخته شود. قسمت مهم آن کلاس SqlHelper است و مابقی در اینجا ندید گرفته می‌شوند:

//It's only for code review purpose!  
using System.Data;
using System.Data.SqlClient;
using System.Web.Configuration;


public sealed class SqlHelper
{
private SqlHelper() { }


// Send Connection String
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string GetCntString()
{
return WebConfigurationManager.ConnectionStrings["db_ConnectionString"].ConnectionString;
}


// Connect to Data Base SqlServer
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
{
try
{
if (sqlCnt == null) sqlCnt = new SqlConnection();
sqlCnt.ConnectionString = cntString;
if (sqlCnt.State != ConnectionState.Open) sqlCnt.Open();
return sqlCnt;
}
catch (SqlException)
{
return null;
}
}


// Run ExecuteScalar Command
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string RunExecuteScalarCmd(ref SqlConnection sqlCnt, string strCmd, bool blnClose)
{
Connect2Db(ref sqlCnt, GetCntString());
using (sqlCnt)
{
using(SqlCommand sqlCmd = sqlCnt.CreateCommand())
{
sqlCmd.CommandText = strCmd;
object objResult = sqlCmd.ExecuteScalar();
if (blnClose) CloseCnt(ref sqlCnt, true);
return (objResult == null) ? string.Empty : objResult.ToString();
}
}
}

// Close SqlServer Connection
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static bool CloseCnt(ref SqlConnection sqlCnt, bool nullSqlCnt)
{
try
{
if (sqlCnt == null) return true;
if (sqlCnt.State == ConnectionState.Open)
{
sqlCnt.Close();
sqlCnt.Dispose();
}
if (nullSqlCnt) sqlCnt = null;
return true;
}
catch (SqlException)
{
return false;
}
}
}


مثالی از نحوه استفاده ارائه شده:

protected void BtnTest_Click(object sender, EventArgs e)
{
SqlConnection sqlCnt = new SqlConnection();
string strQuery = "SELECT COUNT(UnitPrice) AS PriceCount FROM [Order Details]";


// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن باز نگه داشته شود
string strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, false);



strQuery = "SELECT LastName + N'-' + FirstName AS FullName FROM Employees WHERE (EmployeeID = 9)";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن بسته شود
strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, true);
}


مروری بر این کد:

1) نحوه کامنت نوشتن
بین سی شارپ و زبان سی++ تفاوت وجود دارد. این نحوه کامنت نویسی بیشتر در سی++ متداول است. اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، مکان نما را به سطر قبل از یک متد منتقل کرده و سه بار پشت سر هم forward slash را تایپ کنید. به صورت خودکار ساختار خالی زیر تشکیل خواهد شد:
/// <summary>
///
/// </summary>
/// <param name="sqlCnt"></param>
/// <param name="cntString"></param>
/// <returns></returns>
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)

این روش مرسوم کامنت نویسی کدهای سی شارپ است. خصوصا اینکه ابزارهایی وجود دارند که به صورت خودکار از این نوع کامنت‌ها، فایل CHM‌ درست می‌کنند.

2) وجود سازنده private
احتمالا هدف این بوده که نه شخصی و نه حتی کامپایلر، وهله‌ای از این کلاس را ایجاد نکند. بنابراین بهتر است کلاسی را که تمام متدهای آن static است (که به این هم خواهیم رسید!) ، راسا static معرفی کنید. به این ترتیب نیازی به سازنده private نخواهد بود.

3) وجود try/catch
یک اصل کلی وجود دارد: اگر در حال طراحی یک کتابخانه پایه‌ای هستید، try/catch را در هیچ متدی از آن لحاظ نکنید. بله؛ درست خوندید! لطفا try/catch ننویسید! کرش کردن برنامه خوب است! لا‌یه‌های بالاتر برنامه که در حال استفاده از کدهای شما هستند متوجه خواهند شد که مشکلی رخ داده و این مشکل توسط کتابخانه مورد استفاده «خفه» نشده. برای مثال اگر هم اکنون SQL Server در دسترس نیست، لایه‌های بالاتر برنامه باید این مشکل را متوجه شوند. Exception اصلا چیز بدی نیست! کرش برنامه اصلا بد نیست!
فرض کنید که دچار بیماری شده‌اید. اگر مثلا تبی رخ ندهد، از کجا باید متوجه شد که نیاز به مراقبت پزشکی وجود دارد؟ اگر هیچ علامتی بروز داده نشود که تا الان نسل بشر منقرض شده بود!

4) وجود ref و out
دوستان گرامی! این ref و out فقط جهت سازگاری با زبان C در سی شارپ وجود دارد. لطفا تا حد ممکن از آن استفاده نکنید! مثلا استفاده از توابع API‌ ویندوز که با C نوشته شده‌اند.
یکی از مهم‌ترین کاربردهای pointers در زبان سی، دریافت بیش از یک خروجی از یک تابع است. برای مثال یک متد API ویندوز را فراخوانی می‌کنید؛ خروجی آن یک ساختار است که به کمک pointers به عنوان یکی از پارامترهای همان متد معرفی شده. این روش به وفور در طراحی ویندوز بکار رفته. ولی خوب در سی شارپ که از این نوع مشکلات وجود ندارد. یک کلاس ساده را طراحی کنید که چندین خاصیت دارد. هر کدام از این خاصیت‌ها می‌توانند نمایانگر یک خروجی باشند. خروجی متد را از نوع این کلاس تعریف کنید. یا برای مثال در دات نت 4، امکان دیگری به نام Tuples معرفی شده برای کسانی که سریع می‌خواهند چند خروجی از یک تابع دریافت کنند و نمی‌خواهند برای اینکار یک کلاس بنویسند.
ضمن اینکه برای مثال در متد Connect2Db، هم کانکشن یکبار به صورت ref معرفی شده و یکبار به صورت خروجی متد. اصلا نیازی به استفاده از ref در اینجا نبوده. حتی نیازی به خروجی کانکشن هم در این متد وجود نداشته. کلیه تغییرات شما در شیء کانکشنی که به عنوان پارامتر ارسال شده، در خارج از آن متد هم منعکس می‌شود (شبیه به همان بحث pointers در زبان سی). بنابراین وجود ref غیرضروری است؛ وجود خروجی متد هم به همین صورت.

5) استفاده از using در متد RunExecuteScalarCmd
استفاده از using خیلی خوب است؛ همیشه اینکار را انجام دهید!
اما اگر اینکار را انجام دادید، بدانید که شیء sqlCnt در پایان بدنه using ، توسط GC نابوده شده است. بنابراین اینجا bool blnClose دیگر چه کاربردی دارد؟! تصمیم شما دیگر اهمیتی نخواهد داشت؛ چون کار تخریبی پیشتر انجام شده.

6) متد CloseCnt
این متد زاید است؛ به دلیلی که در قسمت (5) عنوان شد. using های استفاده شده، کار را تمام کرده‌اند. بنابراین بستن اشیاء dispose شده معنا نخواهد داشت.

7) در مورد نحوه استفاده
اگر SqlHelper را در اینجا مثلا یک DAL ساده فرض کنیم (data access layer)، جای قسمت BLL (business logic layer) در اینجا خالی است. عموما هم چون توضیحات این موارد را خیلی بد ارائه داده‌اند، افراد از شنیدن اسم آن‌ها هم وحشت می‌کنند. BLL یعنی کمی دست به Refactoring بزنید و این پیاده سازی منطق تجاری ارائه شده در متد BtnTest_Click را به یک کلاس مجزا خارج از code behind پروژه منتقل کنید. Code behind فقط محل استفاده نهایی از آن باشد. همین! فعلا با همین مختصر شروع کنید.
مورد دیگری که در اینجا باز هم مشهود است، عدم استفاده از پارامتر در کوئری‌ها است. چون از پارامتر استفاده نکرده‌اید، SQL Server مجبور است برای حالت EmployeeID = 9 یکبار execution plan را محاسبه کند، برای کوئری بعدی مثلا EmployeeID = 19، اینکار را تکرار کند و الی آخر. این یعنی مصرف حافظه بالا و همچنین سرعت پایین انجام کوئری‌ها. بنابراین اینقدر در قید و بند باز نگه داشتن یک کانکشن نباشید؛ مشکل اصلی جای دیگری است!

8) برنامه وب و اطلاعات استاتیک!
این پروژه، یک پروژه ASP.NET است. دیدن تعاریف استاتیک در این نوع پروژه‌ها یک علامت خطر است! در این مورد قبلا مطلب نوشتم:
متغیرهای استاتیک و برنامه‌های ASP.NET


یک درخواست عمومی!
لطف کنید در پروژ‌های «جدید» خودتون این نوع کلاس‌های SqlHelper رو «دور بریزید». یاد گرفتن کار با یک ORM جدید اصلا سخت نیست. مثلا طراحی Entity framework مایکروسافت به حدی ساده است که هر شخصی با داشتن بهره هوشی در حد یک عنکبوت آبی یا حتی جلبک دریایی هم می‌تونه با اون کار کنه! فقط NHibernate هست که کمی مرد افکن است و گرنه مابقی به عمد ساده طراحی شده‌اند.
مزایای کار کردن با ORM ها این است:
- کوئری‌های حاصل از آن‌ها «پارامتری» است؛ که این دو مزیت عمده را به همراه دارد:
امنیت: مقاومت در برابر SQL Injection
سرعت و همچنین مصرف حافظه کمتر: با کوئری‌های پارامتری در SQL Server همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌شود.
- عدم نیاز به نوشتن DAL شخصی پر از باگ. چون ORM یعنی همان DAL که توسط یک سری حرفه‌ای طراحی شده.
- یک دست شدن کدها در یک تیم. چون همه بر اساس یک اینترفیس مشخص کار خواهند کرد.
- امکان استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی مانند LINQ و نوشتن کوئری‌های strongly typed تحت کنترل کامپایلر.
- پایین آوردن هزینه‌های آموزشی افراد در یک تیم. مثلا EF را می‌شود به عنوان یک پیشنیاز در نظر گرفت؛ عمومی است و همه گیر. کسی هم از شنیدن نام آن تعجب نخواهد کرد. کتاب(های) آموزشی هم در مورد آن زیاد هست.
و ...


مطالب دوره‌ها
نکته‌ای در مورد مدیریت طول عمر اشیاء در حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped در برنامه‌های دسکتاپ
اگر به فایل IocConfig.cs پروژه دقت کرده باشید، مدیریت طول عمر واحد کار به صورت معمولی و متداولی تعریف شده است:
 cfg.For<IUnitOfWork>().Use(() => new MyWpfFrameworkContext());
و در اینجا از حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped که در برنامه‌های وب نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده نشده است. چرا؟
 ThreadLocal - A single instance will be created for each requesting thread. Caches the instances with ThreadLocalStorage.
Hybrid - Uses HttpContext storage if it exists, otherwise uses ThreadLocal storage
تعاریف رسمی مرتبط با Thread local و حالت Hypbrid را در اینجا ملاحظه می‌کنید. در حالت Thread local از یک وهله در طی طول عمر یک ترد استفاده می‌شود. حالت Hybrid مشخص می‌کند که اگر برنامه وب بود، از HttpContext برای مدیریت این طول عمر استفاده کن و اگر برنامه دسکتاپ بود از ThreadLocal storage.
خوب، مشکل کجا است؟ در یک برنامه دسکتاپ اگر ترد جدیدی را ایجاد نکنیم، کل برنامه در طول مدتی که در حال اجرا است در یک ترد اصلی اجرا می‌شود. در نتیجه استفاده از حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped در برنامه‌های دسکتاپ، بسیار شبیه به حالت Singleton است. به این ترتیب با بسته شدن یک پنجره یا هدایت به صفحه‌ای دیگر، Context برنامه و EF رها نخواهند شد (چون تضمین شده است که یک وهله از این شیء در طول عمر ترد جاری وجود داشته باشد). نتیجه آن روبرو شدن با خطاهایی است که ردیابی و دیباگ بسیار مشکلی دارند. برای مثال چندی قبل در سایت مطرح شده بود که چرا در یک برنامه WinForms خطای زیر را دریافت می‌کنم:
 An object with the same key already exists in the ObjectStateManager
علت پس از چند سؤال جواب، به مدیریت طول عمر UOW مرتبط شد. چون از حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped استفاده شده بوده، در صفحه‌ای، شیءایی به Context اضافه شده. پس از مراجعه به صفحه‌ای دیگر، مجددا سعی در اضافه کردن همین شیء گردیده است (با این تصور که با بسته شدن صفحه قبلی، Context هم از بین رفته است). بلافاصله خطای ذکر شده، توسط EF گزارش گردیده است؛ چون هنوز Context باز است و از بین نرفته است.

در برنامه‌های وب چطور؟
در برنامه‌های وب، به ازای هر درخواست رسیده، یک ترد جدید ایجاد می‌شود. به همین جهت استفاده از حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped برای داشتن تنها یک Context در طول یک درخواست ضروری است.

نتیجه گیری
در برنامه‌های دسکتاپ خود اگر از ترد استفاده نمی‌کنید، از حالت HybridHttpOrThreadLocalScoped برای مدیریت طول عمر UOW استفاده نکنید.
نظرات مطالب
Value Types ارجاعی در C# 7.2
یک نکته‌ی تکمیلی: اضافه شدن پارامترهای از نوع ref readonly به C# 12

در انتهای نکته‌ی خروجی ref readonly عنوان شد که «در ابتدا قصد داشتند ref readonly را برای تعریف پارامترهای value type نیز بکار برند، اما این تصمیم با معرفی پارامترهای از نوع in جایگزین شد» اما ... مجددا به C# 12 اضافه شده‌است:
مثال زیر را درنظر بگیرید:
namespace CS8Tests;

public class RefReadonlySample
{
   public void Test()
   {
      var number = 5;
      Print(ref number);
      Console.WriteLine($"After Print -> Your number is {number}");
      
      // Output:
      // Print -> Your number is 5
      // After Print -> Your number is 6
   }
   
   private void Print(ref int number)
   {
      Console.WriteLine($"Print -> Your number is {number}");
      number++;
   }
}
در این مثال، ارجاعی از متغیر عددی number (که یک value type است) به کمک واژه‌ی کلیدی ref به متد Print ارسال شده و درون این متد، مقدار این متغیر تغییر کرده‌است که این تغییر به خارج از متد Print نیز منعکس می‌شود.
اگر بخواهیم از تغییرات پارامتر number در متد Print جلوگیری کنیم، می‌توان از واژه‌ی کلیدی in که در C# 7.2 ارائه شد، استفاده کرد:
 private void Print(in int number)
در این حالت در سطر ++number، به خطای زیر می‌رسیم:
error CS8331: Cannot assign to variable 'number' or use it as the right hand side of a ref assignment because it is a readonly variable

اکنون در C# 12 همین عمل را توسط واژه‌های کلیدی ref readonly نیز می‌توان پیاده سازی کرد:
private void Print(ref readonly int number)
خطایی را هم که گزارش می‌دهد، دقیقا همانند خطای ذکر شده‌ی واژه‌ی کلیدی in است.

سؤال: چرا این تغییر در C# 12 رخ داده‌است، زمانیکه واژه‌ی کلیدی in، دقیقا همین کار را انجام می‌داد؟
هدف، وضوح بیشتر API تولیدی و تاکید بر readonly بودن ارجاع دریافتی در این حالت و یکدستی قسمت‌های مختلف زبان است.
همچنین واقعیت این است که یک چنین قابلیت‌هایی، استفاده‌ی روزمره‌ای را در زبان #‍C ندارند و بیشتر هدف از وجود آن‌ها، استفاده از API کتابخانه‌های C++/C در زبان #C است. برای مثال بجای اینکه تمام ارجاعات فقط خواندنی آن‌ها را به پارامترهایی از نوع in تبدیل کنند (در کدهای قدیمی) که سبب بروز مشکلات عدم سازگاری می‌شود، اکنون می‌توانند به سادگی refهای قدیمی تعریف شده را ref readonly کنند؛ بدون اینکه استفاده کنندگان با مشکلی مواجه شوند.
نظرات مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت ششم - کار با منابع محافظت شده‌ی سمت سرور
یک نکته‌ی تکمیلی: بهبود کنترل نمایش و مخفی سازی قسمت‌های مختلف

یک روش «نمایش و یا مخفی کردن قسمت‌های مختلف صفحه بر اساس نقش‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم» را در مطلب جاری مطالعه کردید. روش دیگر اینکار، تهیه‌ی یک دایرکتیو و سپس اعمال آن به المان‌های مختلف صفحه است. به علاوه با توجه به اینکه Auth Service ما رخ‌داد خروج کاربر را نیز گزارش می‌کند، روش ارائه شده‌ی در اینجا نیاز به اندکی بهبود هم دارد:
  ngOnInit() {
    this.isAdmin = this.authService.isAuthUserInRole("Admin");
    this.isUser = this.authService.isAuthUserInRole("User");
  }
نتیجه‌ی این بررسی، حتی با خروج کاربر نیز تغییری نخواهد کرد و ثابت است. بنابراین بهتر است مشترک this.authService.authStatus شد و نسبت به رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط سرویس اعتبارسنجی، همانند کامپوننت هدر، واکنش نشان داد.
برای پیاده سازی آن و همچنین کپسوله سازی این عملیات تکراری، دایرکتیو جدیدی را در مسیر src\app\shared\directives\is-visible-for-auth-user.directive.ts ایجاد می‌کنیم:
import { Directive, ElementRef, Input, OnDestroy, OnInit } from "@angular/core";
import { Subscription } from "rxjs/Subscription";

import { AuthService } from "../../core/services/auth.service";

@Directive({
  selector: "[isVisibleForAuthUser]"
})
export class IsVisibleForAuthUserDirective implements OnInit, OnDestroy {

  private subscription: Subscription;

  @Input() isVisibleForRoles: string[];

  constructor(private elem: ElementRef, private authService: AuthService) { }

  ngOnDestroy(): void {
    this.subscription.unsubscribe();
  }

  ngOnInit(): void {
    this.subscription = this.authService.authStatus$.subscribe(status => this.changeVisibility(status));
    this.changeVisibility(this.authService.isAuthUserLoggedIn());
  }

  private changeVisibility(status: boolean) {
    const isInRoles = !this.isVisibleForRoles ? true : this.authService.isAuthUserInRoles(this.isVisibleForRoles);
    this.elem.nativeElement.style.display = isInRoles && status ? "" : "none";
  }
}
در اینجا علاوه بر بررسی isAuthUserLoggedIn و isAuthUserInRoles، نسبت به تغییرات this.authService.authStatus نیز واکنش نشان داده می‌شود.

سپس تعریف آن‌را به قسمت‌های declarations و exports مربوط به SharedModule اضافه می‌کنیم:
import { IsVisibleForAuthUserDirective } from "./directives/is-visible-for-auth-user.directive";

@NgModule({
  declarations: [
    IsVisibleForAuthUserDirective
  ],
  exports: [
    IsVisibleForAuthUserDirective
  ]
})
export class SharedModule {}

اکنون ماژول Dashboard برای استفاده‌ی از این امکانات تنها کافی است SharedModule را دریافت کند (یا هر ماژول دیگری نیز به همین ترتیب است):
import { SharedModule } from "../shared/shared.module";

@NgModule({
  imports: [
    SharedModule
  ]
})
export class DashboardModule { }

پس از آن برای مخفی سازی یک المان از دید کاربران وارد نشده‌ی به سیستم، فقط کافی است دایرکتیو isVisibleForAuthUser را به المان اعمال کنیم:
<div class="alert alert-info" isVisibleForAuthUser>
      Is-Visible-For-AuthUser
</div>
و یا اگر نیاز به اعمال نقش‌ها نیز وجود داشت می‌توان از خاصیت isVisibleForRoles آن استفاده کرد:
<div class="alert alert-success" isVisibleForAuthUser [isVisibleForRoles]="['Admin','User']">
      Is-Visible-For-Roles = ['Admin','User']
</div>

خلاصه‌ی این تغییرات به کدهای نهایی این سری اعمال شده‌اند.
مطالب
یافتن سرویس‌هایی که بیش از یکبار در برنامه‌های ASP.NET Core ثبت شد‌ه‌اند
ممکن است در حین توسعه‌ی یک برنامه، یکبار سرویس‌های مدنظر را توسط قابلیت اسکن کتابخانه‌هایی مانند Scrutor به برنامه اضافه کنید و یکبار هم به اشتباه تعدادی از آن‌ها را دستی ثبت کنید و یا ممکن است کتابخانه‌های ثالثی را که مورد استفاده قرار داده‌اید، دست آخر سبب ثبت بیش از اندازه‌ی سرویس‌های مشخصی شده‌اند. در ادامه روش گزارشگیری از این سرویس‌های تکراری ثبت شده را بررسی می‌کنیم.


یافتن سرویس‌هایی که به اشتباه بیش از یکبار ثبت شده‌اند

کلاس زیر متدهایی را برای جمع آوری و گزارش سرویس‌هایی که تکراری ثبت شده‌اند، ارائه می‌دهد:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Hosting;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace FindDuplicateServices.Utils
{
    public static class DuplicateServicesFinder
    {
        private static List<(Type ServiceType, int RegistrationTimes)> _duplicateServices;

        public static IHostBuilder CountDuplicateServices(this IHostBuilder hostBuilder)
        {
            hostBuilder.ConfigureServices(services =>
            {
                _duplicateServices = services.Where(
                        serviceDescriptor => !serviceDescriptor.ServiceType.Assembly.FullName.Contains("Microsoft"))
                                        .GroupBy(serviceDescriptor => serviceDescriptor.ServiceType)
                                        .Where(g => g.Count() > 1)
                                        .Select(g => (g.Key, g.Count()))
                                        .ToList();
            });
            return hostBuilder;
        }

        public static IHost ReportDuplicateServices(this IHost host)
        {
            var logger = host.Services.GetRequiredService<ILogger<Program>>();
            _duplicateServices.ForEach(item =>
                logger.LogWarning($"Service Type: `{item.ServiceType}` -> Registration times: {item.RegistrationTimes}"));
            return host;
        }

        public static void RemoveService(this IServiceCollection services, Type serviceType)
        {
            var serviceDescriptor = services.FirstOrDefault(descriptor => descriptor.ServiceType == serviceType);
            if (serviceDescriptor != null)
            {
                services.Remove(serviceDescriptor);
            }
        }
    }
}
متد الحاقی CountDuplicateServices که روش استفاده‌ی از آن را در فایل Program.cs نمونه‌ی زیر مشاهده می‌کنید، پس از ثبت تمام سرویس‌های برنامه فراخوانی می‌شود، لیست ServiceType‌های ثبت شده را استخراج کرده و تکراری‌ها را جمع آوری می‌کند.
سپس متد الحاقی ReportDuplicateServices که پس از متد Build در متد Main برنامه فراخوانی می‌شود، این سرویس‌ها را توسط لاگر جاری، نمایش می‌دهد:
using FindDuplicateServices.Utils;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace FindDuplicateServices
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            CreateHostBuilder(args).Build().ReportDuplicateServices().Run();
        }

        public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
            Host.CreateDefaultBuilder(args)
                .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
                {
                    webBuilder.UseStartup<Startup>();
                })
                .CountDuplicateServices();
    }
}

برای مثال اگر سرویس فرضی IWeatherForecastService دوبار ثبت شده باشد:
namespace FindDuplicateServices
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllers();
            services.AddScoped<IWeatherForecastService, WeatherForecastService>();
            services.AddScoped<IWeatherForecastService, WeatherForecastService>();
        }
با اجرای برنامه این خروجی را مشاهده خواهیم کرد:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: FindDuplicateServices.zip
مطالب
بازسازی کد: جایگزینی داده با شیء (Replace data with object)
بازسازی کد جایگزینی داده با شیء، معمولا در طراحی موجودیت‌های قابل ذخیره و بازیابی سیستم‌های اطلاعاتی مورد نیاز قرار می‌گیرید. این بازسازی کد معمولا زمانی مورد نیاز است که آیتم داده‌ای نیاز به اطلاعات بیشتر یا رفتاری خاص دارد. در این صورت باید آن آیتم داده‌ای را به شیء از کلاس یا ساختار (struct) تبدیل کرد. 
معمولا زمانیکه توسعه محصول انجام می‌گیرد، ممکن است آیتم‌های داده‌ای در ابتدا ساده دیده شوند و طراحی ساده‌ای برای آنها در نظر گرفته شود. به طور مثال در یک سیستم فرضی رسیدگی به تیکت، ممکن است با اقلام اطلاعاتی مانند آیتم‌های زیر روبرو باشیم:  
  •  شماره تلفن، به صورت رشته کاراکتری 
  • آدرس، به عنوان رشته کاراکتری 
  • نام مسئول رسیدگی به تیکت، به صورت رشته کاراکتری  
با توجه به مثال بالا، در طراحی اولیه AgentName، فیلدی از نوع رشته کاراکتری برای نگهداری نام مسئول رسیدگی به تیکت در نظر گرفته شده است (فرض می‌کنیم در این طراحی موضوعات مربوط به نرمال سازی پایگاه‌های داده را در نظر نگرفته‌ایم و تکرار شدن نام مسئول رسیدگی به تیکت اشکالی نداشته‌است). کلاس زیر نشان دهنده چنین طراحی‌ای است.  

اما بعد از سپری شدن مدتی از توسعه محصول ممکن است اقلام اطلاعاتی خاصی بر روی هر یک از آیتم‌های بالا نیاز شود. به طور مثال برای آدرس نیاز باشد اطلاعات استان و شهر جداگانه قابل ذخیره سازی و گزارش گیری باشند و یا در کنار نام مسئول رسیدگی به تیکت، شماره تلفن او نیز وجود داشته باشد.

در چنین شرایطی، یک اقدام ممکن، افزودن اقلام اطلاعاتی مورد نیاز در همان مکان آیتم قبلی است؛ به طور مثال اگر نام مسئول بر روی موجودیت تیکت باشد، شماره تلفن مسئول نیز در همان موجودیت تیکت اضافه شود.  

راه حل مناسب‌تر برای حل این نوع مشکلات ایجاد کلاس خاص آیتم اطلاعاتی و استفاده از شیء آن به‌جای مقدار مربوطه است. به طور مثال به طراحی زیر دقت نمایید.  در طراحی زیر کلاس دیگری به نام Agent ایجاد و در کلاس تیکت از آن استفاده کرده‌ایم.  

این بازسازی کد دو مزیت کلی دارد:  

  • راه را برای توسعه آینده آیتم‌های داده‌ای باز می‌کند
  • از تکرار آیتم‌های داده‌ای جلوگیری می‌کند (به طور مثال زمانیکه از پایگاه داده‌های رابطه‌ای جهت ذخیره سازی، استفاده شود)  
در مثال بالا علارغم اینکه قادر بودیم آیتم اطلاعاتی مسئول رسیدگی را به صورت ساختار (struct) تعریف کنیم، این آیتم اطلاعاتی را به صورت کلاس تعریف کردیم. تعریف به صورت کلاس امکان استفاده از رفرنس را به‌جای مقدار شیء، به ما خواهد داد. در اکثر بازسازی‌های کد، استفاده از کلاس‌ها مزیت‌های بیشتری نسبت به استفاده از ساختار دارد. برای مطالعه بیشتر در این مورد می‌توانید به اینجا مراجعه نمایید.  
مطالب
یافتن Contextهای Dispose نشده در Entity framework
این دو متد را در نظر بگیرید:
        private static void disposedContext()
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                Debug.WriteLine("Posts count: " + context.BlogPosts.Count());
            }
        }

        private static void nonDisposedContext()
        {
            var context = new MyContext();
            Debug.WriteLine("Posts count: " + context.BlogPosts.Count());
        }
در اولی با استفاده از using، شیء context به صورت خودکار dispose خواهد شد؛ اما در دومی از using استفاده نشده‌است.

سؤال: در یک برنامه‌ی بزرگ چطور می‌توان لیست Contextهای Dispose نشده را یافت؟

در EF 6 با تعریف یک IDbConnectionInterceptor سفارشی می‌توان به متدهای باز، بسته و dispose شدن یک Connection دسترسی یافت. اگر Context ایی dispose نشده باشد، اتصال آن نیز dispose نخواهد شد.
using System.Data;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity.Infrastructure.Interception;

namespace EFNonDisposedContext.Core
{
    public class DatabaseInterceptor : IDbConnectionInterceptor
    {
        public void Closed(DbConnection connection, DbConnectionInterceptionContext interceptionContext)
        {
            Connections.AddOrUpdate(connection, ConnectionStatus.Closed);
        }

        public void Disposed(DbConnection connection, DbConnectionInterceptionContext interceptionContext)
        {
            Connections.AddOrUpdate(connection, ConnectionStatus.Disposed);
        }

        public void Opened(DbConnection connection, DbConnectionInterceptionContext interceptionContext)
        {
            Connections.AddOrUpdate(connection, ConnectionStatus.Opened);
        }
      
        // the rest of the IDbConnectionInterceptor methods ...

    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، با پیاده سازی IDbConnectionInterceptor، به سه متد Closed، Opened و Disposed یک DbConnection می‌توان دسترسی یافت.

مشکل مهم! در زمان فراخوانی متد Disposed، دقیقا کدام DbConnection باز شده، رها شده‌است؟
پاسخ به این سؤال را در مطلب «ایجاد خواص الحاقی» می‌توانید مطالعه کنید. با استفاده از یک ConditionalWeakTable به هر کدام از اشیاء DbConnection یک Id را انتساب خواهیم داد و پس از آن به سادگی می‌توان وضعیت این Id را ردگیری کرد.
برای این منظور، لیستی از ConnectionInfo را تشکیل خواهیم داد:
    public enum ConnectionStatus
    {
        None,
        Opened,
        Closed,
        Disposed
    }

    public class ConnectionInfo
    {
        public string ConnectionId { set; get; }
        public string StackTrace { set; get; }
        public ConnectionStatus Status { set; get; }

        public override string ToString()
        {
            return string.Format("{0}:{1} [{2}]",ConnectionId, Status, StackTrace);
        }
    }
در اینجا ConnectionId را به کمک ConditionalWeakTable محاسبه می‌کنیم.
StackTrace توسط نکته‌ی مطلب «کدام سلسله متدها، متد جاری را فراخوانی کرده‌اند؟ » تهیه می‌شود.
Status نیز وضعیت جاری اتصال است که بر اساس متدهای فراخوانی شده در پیاده سازی IDbConnectionInterceptor مشخص می‌گردد.

در پایان کار برنامه فقط باید یک گزارش تهیه کنیم از لیست ConnectionInfoهایی که Status آن‌ها مساوی Disposed نیست. این موارد با توجه به مشخص بودن Stack trace هر کدام، دقیقا محل متدی را که در آن context مورد استفاده dispose نشده‌است، مشخص می‌کنند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
EFNonDisposedContext.zip
 
مطالب
تغییر فضای نام کلاس poco استفاده شده در wcf و از کار افتادن برنامه‌ی مشتری بدون دریافت پیام خطا
چند وقت پیش در پروژه‌ای یک سرویس WCF داشتم که اطلاعاتی را در قالب یک کلاس poco برگشت می‌داد. اخیرا بعد از اصلاحاتی در پروژه متوجه شدم که سرویس کار نمی‌کند. هیچ خطایی هم وجود نداشت. شروع به دیباگ کردم و متوجه شدم که سرویس برنامه اطلاعات را برگشت می‌دهد، اما برنامه‌ی مشتری تعداد اطلاعات دریافتی را صفر اعلام میکند و هیچ خطایی هم گزارش نمی‌شود.
چون اطلاعات در قالب باینری در قسمتی از کلاس poco برگشت می‌شد، ابتدا حدسم حجم فایل بود.
اطلاعات کلاس  poco:
public class OutgoingJob
    {
        public int Id;
        public string JobId;
        public string Subject;
        public string Reciver;
        public byte[][] Attachments;
    }
 تنظیمات سایز ارسال و دریافت رو به حداکثر رسوندم. هیچ فایده ای نداشت. برنامه‌ی مشتری به راحتی به سرویس وصل می‌شد و با سایر متدهایی که خروجی‌های تایپ‌های اصلی مثل bool و string را برمی گرداند کار می‌کرد. فقط با متدی که لیست poco داشت، تعداد لیست اطلاعات دریافتی 0 اعلام می‌شد.
متد WCF برای برگشت اطلاعات و لاگ کردن وقایع:
        public List<OutgoingJob> GetJobsList(int Count)
        {
            LogEvent("GetFaxsList Start...");

            List<OutgoingJob> OutgoingJobs = new List<OutgoingJob>();
           
           // business for fill list

            LogEvent("return job Count = " + OutgoingJobs.Count);
            return OutgoingJobs;
        }
 [TestMethod]
        public void TestMethod1()
        {
            jobService ser = new jobService();
            var listjob = ser.GetJobsList(5);
            Assert.AreNotEqual(0, listjob.Count);
        }
لاگ‌های متد WCF، تعداد را 1 اعلام می‌کند، اما تست، نتیجه را صفر برمی‌گرداند.
بعد از کلی کلنجار با تنظیمات binding و serviceBehaviors  متوجه شدم که اشکال کار یه نکته‌ی کوچک خیلی خیلی ساده است. 
من هیچ تغییری در کلاس‌ها نداده بودم، اما برای مدیریت بهتر پروژه، فضای نام کلاس‌ها را تغییر داده بودم و مسبب همه‌ی مشکلات و وقت کشی‌ها همین بود.
راه حل هم که ساده ست. هنگامی که فضای نام کلاس‌های برگشتی را تغییر می‌دهید، حتما باید update service reference  را در برنامه‌ی مشتری اجرا کنید تا اطلاعات سرویس بروز شود.

مشکل و راه حل خیلی ساده بود، ولی از من که خیلی وقت گرفت. امیدوارم وقت دوستان مثل من هدر نره
موفق باشید
مطالب
از متد DateTime.ToString بدون پارامتر استفاده نکنید!
در حین تهیه کتابخانه Silverlight DatePicker فارسی، گاها استفاده کنندگان گزارش می‌دادند که برنامه روی سیستم‌های مختلف کرش می‌کند یا تبدیل تاریخ درست انجام نمی‌شود. مشکل هم پس از بررسی طولانی به این ترتیب مشخص شد که استفاده از DateTime.ToString بدون ذکر پارامترهایی که در ادامه توضیح داده خواهند شد، اشتباه است.

متد ToString بر اساس تنظیمات محلی عمل می‌کند

خروجی فراخوانی ذیل
DateTime.Now.ToString()
در یک سیستم می‌تواند
01/11/2012 09:49:08 ق.ظ
و در سیستمی دیگر
11/1/2012 9:49:08 AM
باشد.
این مساله خصوصا برای ذخیره سازی و پردازش اطلاعات به صورت رشته بسیار مهم و مساله ساز است.
فرض کنید در یک شبکه با تنظیمات محلی متفاوت، کاربران اطلاعات تاریخ متفاوتی را به بانک اطلاعاتی ارسال کنند. پردازش صحیح این تاریخ‌ها تقریبا غیرممکن است. حالت اول روز 11 ماه یک را نمایش می‌دهد و حالت دوم روز 1 ماه 11. در حالیکه هر دو تاریخ در یک روز ثبت شده‌اند اما تنظیمات محلی کاربران متناظر یکسان نبوده است.
برای رفع این مشکل نیاز است ToString را مستقل از تنظیمات محلی کاربران کرد:
DateTime.Now.ToString(CultureInfo.InvariantCulture)
این مورد نکته‌ای است که اگر از FxCop برای آنالیز اسمبلی‌های برنامه خود استفاده کنید، حتما گوشزد خواهد شد. همچنین ReSharper نیز رعایت آن‌را در نگارش‌های اخیر خود گنجانده است.

مشکل دیگر مشابه در حین کار با Silverlight و WPF، استفاده و پردازش e.NewValue تغییرات خواص است. این مقدار به صورت object ارسال می‌شود و برای پردازش آن نباید e.NewValue.ToString فراخوانی شود. روش صحیح دریافت تاریخ از آن باید به صورت زیر باشد:
        public static DateTime? DateTimeTryParse(object data)
        {
            if (data == null)
                return null;

            if (data.GetType().Equals(typeof(DateTime)))
                return (DateTime)data;

            DateTime result;
            if (DateTime.TryParse((string)data, CultureInfo.InvariantCulture, DateTimeStyles.None, out result))
                return result;

            return null;
        }

دو نکته در اینجا قابل توجه است:
- در متد DateTime.TryParse بجای data.ToString، به string تبدیل شده است. متد DateTime.TryParse نیز حالت ویژه‌ای پیدا کرده و CultureInfo.InvariantCulture در آن قید شده است.
- همچنین چون نوع e.NewValue تغییرات دریافتی از نوع object می‌باشد، بهتر است ابتدا بررسی شود که آیا DateTime است یا خیر. سپس سایر بررسی‌ها صورت گیرد.