نظرات مطالب
Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها
Application Service‌ها هر آنچه برای انجام یک Use-case نیاز است را در دل خود دارند به عنوان مثال:
        [HttpPost, AjaxOnly, ValidateAntiForgeryToken, ValidateModelState]
        public virtual async Task<ActionResult> Create([Bind(Prefix = "Model")]MeetingCreateModel model)
        {
            await _service.CreateAsync(model).ConfigureAwait(false);

            return InformationNotification("Messages.Save.Success");
        }
صحبت شما کاملا درست است ولی زمانی که به عنوان مثال بخشی از منطق تجاری اصلی در بالاترین لایه هم قرار می‌گرفت.
فرض کنید، برای ثبت یک جلسه نیاز است این اعتبارسنجی انجام شود که مدعوین انتخاب شده از حیث جایگاه خود در ساختار سازمانی امکان انتخاب شدن به عنوان مدعو توسط کاربر جاری را داشتند یا خیر؛ مکان این اعتبارسنجی قطعا لایه سرویس می‌باشد. چه بسا در این اعتبارسنجی کوئری‌های مختلفی اجرا شود که خروجی Null هم داشته باشند و مشکلی هم ندارد و من هم روی این خروجی‌ها بررسی شرطی انجام می‌دهم ولی اینها همه در دل متد CreateAsync قرار دارند یا برای آنها Validator مناسب در نظر گرفته شده است. صحبت این است که این متد اگر خود یک استثنا صادر نکند، باید یک OperationResult بازگشت دهد و نهایتا این خطاها به ModelState اضافه شوند برای نمایش به کاربر نهایی. من استثنا صادر می‌کنم و آن را گرفته و هم می‌توانم به خطاهای ModelState اضافه کنم یا به عنوان پاسخ یک درخواست Ajax ای استفاده کنم.
Action‌های لایه Presentation مورد نظر من هیچ کاری انجام نمی‌دهند؛ برای مثال اگر قرار است یکسری برچسب به یک مطلب اضافه شود این قضیه که کدام یک قبلا بودن یا جدید هستند و از این قبیل کارها در دل متد مثلا Create مرتبط با مطلب یا ویرایش آنها صورت می‌گیرد و در واقع در پیاده سازی آنها همان بررسی Null بودن یا این چنین بررسی‌ها انجام خواهد گرفت قطعا.
صحبت نهایی اینکه Application Service‌های مورد نظر من هر آنچه نیاز است را برای انجام یک use-case انجام خواهند داد و واقعا به عنوان مدخل ورودی سیستم عمل می‌کنند. حال مدخل ورودی سیستم مورد نظر شما شاید همان بالاترین لایه یا خارجی‌ترین آن باشد که در آن صورت قضیه متفاوت می‌باشد.
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
باسلام و عرض ارادت
من به مشکل زیر برخورد کردم

و به شکل زیر پیاده سازی CheckArgumentIsNull را در ApplicationDbContext انجام دادم:

public interface IUnitOfWork : IDisposable
    {
        DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;

        int SaveChanges(bool acceptAllChangesOnSuccess);
        int SaveChanges();
        Task<int> SaveChangesAsync(bool acceptAllChangesOnSuccess, CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken());
        Task<int> SaveChangesAsync(CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken());
        void CheckArgumentIsNull(string v);
void CheckArgumentIsNull(string arg)
        {
            if (arg == null)
                throw new ArgumentNullException(nameof(arg));
        }

آیا کاری که کردم درست است؟

مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 5 - آشنایی با کلاس ServiceDescriptor
در بخش پنجم از سری نوشتار «تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core»، می‌خواهیم به شرح کلاس ServiceDescriptor بپردازیم. اگر تعریف اینترفیس IServiceCollection را مشاهده کنیم، می‌بینیم که IServicecollection در واقع لیستی از اشیائی از نوع ServiceDescriptor را نگهداری می‌کند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public interface IServiceCollection : 
       ICollection<ServiceDescriptor>, IEnumerable<ServiceDescriptor>,
       IEnumerable, IList<ServiceDescriptor>
    {
    }
}

ServiceProvider و مؤلفه‌های درونی آن، از یک مجموعه از ServiceDescriptor‌ها برای برنامه‌ی شما بر اساس سرویس‌های ثبت شده‌ی توسط IServiceCollection استفاده می‌کنند. ServiceDescriptor حاوی اطلاعاتی در مورد سرویس‌های ثبت شده‌است. اگر به کد منبع این کلاس برویم، می‌بینیم پنج Property اصلی دارد که با استفاده از آن‌ها اطلاعات یک سرویس ثبت و نگهداری می‌شوند. با استفاده از این  اطلاعات در هنگام اجرا ، DI Container به واکشی و ساخت نمونه‌هایی از سرویس درخواستی اقدام می‌کند:

public Type ImplementationType { get; }
public object ImplementationInstance { get; }
public Func<IServiceProvider, object> ImplementationFactory { get; }
public ServiceLifetime Lifetime { get; }
public Type ServiceType { get; }

هر کدام از این Property ‌ها کاربرد خاص خود را دارند:

  • · ServiceType : نوع سرویسی را که می‌خواهیم ثبت شود، مشخص می‌کنیم ( مثلا اینترفیس IMessageService ) .  
  • · ImplementionType : نوع پیاده سازی سرویس مورد نظرمان را مشخص می‌کند ( مثلا کلاس MessageService ).  
  • · LifeTime : طول حیات سرویس را مشخص می‌کند. DI Container بر اساس این ویژگی، اقدام به ساخت و از بین بردن نمونه‌هایی از سرویس می‌کند.  
  • · ImplementionInstance : نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس است.  
  • · ImplementionFactory : یک Delegate است که چگونگی ساخته شدن یک نمونه از پیاده سازی سرویس را در خود نگه می‌دارد. این Delegate یک IServiceProvider را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و یک object را بازگشت می‌دهد.

به صورت عادی، در سناریوهای معمول ثبت سرویس‌ها درون IServiceCollection، نیازی به استفاده از ServiceDescriptor نیست؛ ولی اگر بخواهیم سرویس‌ها را به روش‌های پیشرفته‌تری ثبت کنیم، مجبوریم که به صورت مستقیم با این کلاس کار کنیم.

 

می توانیم یک ServiceDesciriptor را به روش‌های زیر تعریف کنیم:

var serviceDescriptor1 = new ServiceDescriptor(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor2 = ServiceDescriptor.Describe(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor3 = ServiceDescriptor.Singleton(typeof(IMessageServiceB), typeof(MessageServiceBB));

var serviceDescriptor4 = ServiceDescriptor.Singleton<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
در بالا روش‌های تعریف یک ServiceDescriptor را می‌بینید. اولین متد و تعریف پارامترها در سازنده‌ها، روش پایه است؛ ولی برای راحتی کار، توسعه دهندگان تعدادی متد static نیز تعریف کرده‌اند که خروجی آنها یک نمونه از ServiceDescriptor است.

همانطور که دیدیم، IServiceCollection در واقع لیست و مجموعه‌ای از اشیاء است که از نمونه‌های جنریک IServiceCollection ، IList ، IEnumerable و Ienumberabl ارث بری می‌کند؛ بنابراین می‌توان از متدهای تعریف شده‌ی در این اینترفیس‌ها برای IServiceCollection نیز استفاده کرد. حالا ما برای اضافه کردن این سرویس‌های جدید، بدین طریق عمل می‌کنیم:

Services.Add(serviceDescriptor1);

استفاده از متدهای TryAdd() 

به کد زیر نگاه کنید :

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
همانطور که می‌بینید، در اینجا یک اینترفیس را دوبار ثبت کردیم. در این حالت موقع واکشی سرویس، DI Container آخرین نمونه‌ی ثبت شده‌ی برای اینترفیس را واکشی کرده و نمونه سازی می‌کند و به کلاس‌ها تزریق می‌کند. این یکی از مواردی است که ترتیب ثبت کردن سرویس‌های مهم است.

برای جلوگیری از این خطا می‌توانیم از متدهای TryAddSingleton() ، TryAddScoped() و TryAddTransient() استفاده کنیم. این متدها درون فضای نام Microsoft.Extionsion.DependencyInjection.Extension قرار دارند.

عملکرد کلی این متدها درست مثل متد‌های Add() است؛ با این تفاوت که این متد ابتدا IServiceCollection را جستجو می‌کند و اگر برای type مورد نظر سرویسی ثبت نشده بود، آن را ثبت می‌کند:

services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();

جایگذاری یک سرویس با نمونه‌ای دیگر

گاهی اوقات می‌خواهیم یک پیاده سازی دیگر را بجای پیاده سازی فعلی، در DI Container ثبت کنیم. در این حالت از متد Replace() بر روی IServiceCollection برای این کار استفاده می‌کنیم. این متد فقط یک ServiceDescriptor را به عنوان پارامتر ورودی می‌گیرد:

services.Replace(serviceDescriptor3);
ناگفته نماند که متد Replace() فقط اولین سرویس را با نمونه‌ی مورد نظر ما جایگذاری می‌کند. اگر می‌خواهید تمام نمونه سرویس‌های ثبت شده را برای یک نوع حذف کنید، می‌توانید از متد RemoveAll() استفاده کنید:
services.RemoveAll<IMessageServiceB>();

معمولا در پروژه‌های معمول خودمان نیازی به استفاده از Replace() و RemoveAll() نداریم؛ مگر اینکه بخواهیم پیاده سازی اختصاصی خودمان را برای سرویس‌های درونی فریم ورک یا کتابخانه‌های شخص ثالث، بجای پیاده سازی پیش فرض، ثبت و استفاده کنیم.  

 

AddEnumerable()

فرض کنید دارید برنامه‌ی نوبت دهی یک کلینیک را می‌نویسید و به صورت پیش فرض از شما خواسته‌اند که هنگام صدور نوبت، این قوانین را بررسی کنید:

  •   هر شخص در هفته نتواند بیش از 2 نوبت برای یک تخصص بگیرد.
  •   اگر شخص در ماه بیش از 3 نوبت رزرو شده داشته باشد ولی مراجعه نکرده باشد، تا پایان ماه، امکان رزرو نوبت را نداشته باشد .
  •   تعداد نوبت‌های ثبت شده‌ی برای پزشک در آن روز نباید بیش از تعدادی باشد که پزشک پذیرش می‌کند.
  •   و ...

یک روش معمول برای پیاده سازی این قابلیت، ساخت سرویسی برای ثبت نوبت است که درون آن متدی برای بررسی کردن قوانین ثبت نام وجود دارد. خب، ما این کار را انجام می‌دهیم. تست‌های واحد و تست‌های جامع را هم می‌نویسیم و بعد برنامه را انتشار می‌دهیم و همه چیز خوب است؛ تا اینکه مالک محصول یک نیازمندی جدید را می‌خواهد که در آن ما باید قانون زیر را در هنگام ثبت نوبت بررسی کنیم:

  •   نوبت‌های ثبت شده برای یک شخص نباید دارای تداخل باشند.

در این حالت ما باید دوباره سرویس Register را باز کنیم و به متد بررسی کردن قوانین برویم و دوباره کدهایی را برای بررسی کردن قانون جدید بنویسیم و احتمالا کد ما به این صورت خواهد شد:

public class RegisterAppointmentService : RegisterAppointmentService
{
  public Task<Result> RegisterAsync(
    PatientInfoDTO patientIfno , DateTimeOffset requestedDateTime ,
    PhysicianId phusicianId )
  {
      CheckRegisterantionRule(patientInfo);
      // code here
  }

  private Task CheckRegisterationRule(PatientInfoDTO patientInfo)
  {
       CheckRule1(patientInfo);
       CheckRule2(patientInfo);
       CheckRule3(patientInfo);
  }
}  

در این حالت باید به ازای هر قانون جدید، به متد CheckRegisterationRule برویم و به ازای هر قانون، یک متد private جدید را بسازیم. مشکل این روش این است که در این حالت ما مجبوریم با هر کم و زیاد شدن قانون، این کلاس را باز کنیم و آن را تغییر دهیم و با هر تغییر دوباره، تست‌های واحد آن را دوباره نویسی کنیم. در یک کلام در کد بالا اصول Separation of Concern و  Open/Closed Principle را رعایت نمی‌شود.

یک راهکار این است که یک سرویس جداگانه را برای بررسی کردن قوانین بنویسیم و آن را به سرویس ثبت نوبت تزریق کنیم:

public class ICheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
     public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
     {
                CheckRule1(patientInfo);
                CheckRule2(patientInfo);
                CheckRule3(patientInfo);
      }
}

public class RegisterAppointmentService : IRegisterAppointmentService
{
  private ICheckRegisterationRuleForAppointmentService  _ruleChecker;
 
  public RegisterAppointmentService (RegisterAppointmentService  ruleChecker)
  {
          _ruleChecker = ruleChecker;  
  }

  public Task<Result> RegisterAsync(
     PatientInfoDTO patientIfno , 
     DateTimeOffset requestedDateTime , 
     PhysicianId phusicianId )
  {
             _ruleChecker.CheckRegisterantionRule(patientInfo);
                // code here
  }
}

با این کار وظیفه‌ی چک کردن قوانین و وظیفه‌ی ثبت و ذخیره سازی قوانین را از یکدیگر جدا کردیم؛ ولی همچنان در سرویس بررسی کردن قوانین، اصل Open/Closed رعایت نشده‌است. خب راه حل چیست !؟

یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از الگوی قوانین یا Rule Pattern است. برای اجرای این الگو، می‌توانیم با تعریف یک اینترفیس کلی برای بررسی کردن قانون، به ازای هر قانون یک پیاده سازی اختصاصی را داشته باشیم:


interface IAppointmentRegisterationRule
{
  Task CheckRule(PatientInfo patientIfno);
}

public class AppointmentRegisterationRule1 : IAppointmentRegisterationRule
{
      public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
      {
          Console.WriteLine("Rule 1 is checked");
          return Task.CompletedTask;
      }
}

public class AppointmentRegisterationRule2 : IAppointmentRegisterationRule
{
     public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
     {
Console.WriteLine("Rule 2 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule3 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 3 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule4 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 4 is checked"); return Task.CompletedTask; } }
حالا که ما قوانین خودمان را تعریف کردیم، به روش زیر می‌توانیم آن‌ها را درون سازنده ثبت کنیم:
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule1>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule2>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule3>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule4>();
حالا می‌توانیم درون سازنده‌ی سرویس مورد نظرمان، لیستی از سرویس‌های ثبت شده‌ی برای یک نوع خاص را به با استفاده از اینترفیس جنریک IEnumerable<T> دریافت کنیم که در اینجا T، برابر نوع سرویس مورد نظرمان است:
public class CheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
       private IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> _rules ;

       public CheckRegisterationRuleForAppointmentService(IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> rules)
       {
           _rules = rules;
       }

      public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
      {
          foreach(var rule in rules)
          {
                rule.CheckRule(patientInfo);
          }
      }
}
با این تغییرات، هر زمانیکه خواستیم می‌توانیم با استفاده از DI Container، قوانین جدیدی را اضافه یا کم کنیم و با این کار، اصل Open/Closed را نیز رعایت کرده‌ایم.

 کد بالا به نظر کامل می‌آید ولی مشکلی دارد! اگر در DI Container برای IAppointmentRegisterationRule یک قانون را دو یا چند بار ثبت کنیم، در هر بار بررسی کردن قوانین، آن را به همان تعداد بررسی می‌کند و اگر این فرآیند منابع زیادی را به کار می‌گیرد، می‌تواند عملکرد برنامه‌ی ما را به هم بریزد.  برای جلوگیری از این مشکل، از متد TryAddEnumerabl() استفاده می‌کنیم که لیستی از ServiceDescriptor ‌ها را می‌گیرد و هر serviceDescriptor را فقط یکبار ثبت می‌کند:

services.TryAddEnumerable(new[] {
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule1)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule2)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule3)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule4)),
});

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #13
سلام آقای نصیری خسته نباشید
من الان واسه ثبت کاربر توی دیتابیس یه کلاس دارم به اسم CustomProfile که تمامی خصوصیت‌های یک کاربر رو توی یه شیئ از این کلاس میریزم و بعد توی کدهای لایه مدل، این شیئ رو توسط کلاس Membership و ProfileBase خود دات نت توی پایگاه داده میریزیم. الان منظور شما اینه که من باید برای ویرایش یک کلاس CustomProfile دیگه با همون مشخصات بسازم و متد اعتبار سنجی برای Username اون رو یه متد دیگه قرار بدم ؟ ببینید کدهای من اینه:
public class CustomProfile
    {
        [Required(ErrorMessage="*")]
        [StringLength(50)]
        [System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserName",
                                       controller: "User",
                                       HttpMethod = "POST",
                                       ErrorMessage = "این نام کاربری وجود دارد")]
        public string Username{ get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string Password{ get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string FirstName{ get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string LastName{ get; set; }
        
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        [StringLength(10, ErrorMessage = "کدملی باید 10 رقم باشد")]
        public string NationalCode { get; set; }
        [Required(ErrorMessage = "*")]
        public string Address { get; set; }

        [RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
                           ErrorMessage = "آدرس ایمیل معتبر نیست")]
        [System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckEmail",
                                       controller: "User",
                                       AdditionalFields = "Username",
                                       HttpMethod = "POST",
                                       ErrorMessage = "این ایمیل وجود دارد")]
        public string Email{ get; set; }

        [StringLength(11, ErrorMessage = "تلفن باید 11 رقم باشد")]
        public string PhoneNo{ get; set; }

        [StringLength(11, ErrorMessage = "موبایل باید 11 رقم باشد")]
        public string MobileNo{ get; set; }
        
        
        public string[] Roles{ get; set; }
        
        public string LastActivityDate{ get; set; }
        public string LastLoginDate { get; set; }
        public string CreationDate { get; set; }
        public bool IsLockedOut{ get; set; }
    }
این کد کلاسم بود. من توی View هام اومدم و این کلاس را به عنوان ViewModel خودم قرار دادم. و وقتی فرم Create و یا Edit رو Submit میکنم متد اعتبار سنجی من وارد عمل میشه
اینم کدViewها:
@model Sama.Models.CustomProfile
@{
    ViewBag.Title = "Create";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    
}
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "User"))
    {
        @Html.ValidationSummary(true)
     
        <fieldset>
            <legend>کاربر جدید</legend>
            <div>
                <table>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Username, "نام کاربری")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.Username)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Username)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Password, "کلمه عبور")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.PasswordFor(model => model.Password)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Password)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.FirstName, "نام")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.FirstName)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FirstName)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.LastName, "نام خانوادگی")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.LastName)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.LastName)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.NationalCode, "کد ملی")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.NationalCode)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.NationalCode)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Email, "ایمیل")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.Email)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Email)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.PhoneNo, "تلفن")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.PhoneNo)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneNo)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.MobileNo, "موبایل")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.EditorFor(model => model.MobileNo)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.MobileNo)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.LabelFor(model => model.Address, "آدرس")
                            </div>
                        </td>
                        <td>
                            <div>
                                @Html.TextAreaFor(model => model.Address, 5, 30, null)
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Address)
                            </div>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                            نقش‌ها </td>
                        <td>
                            @Helper.CheckBoxList("Roles", (List<SelectListItem>)ViewBag.Roles)
                        </td>
                    </tr>
                    <tr>
                        <td>
                        </td>
                        <td>
                            <input type="submit" value="ذخیره" class="btn btn-primary" />
                        </td>
                    </tr>
                </table>
            </div>
        </fieldset>
    
    }
این View برای Create بود و برای Edit هم مشابه همینه
حالا اگر من درست متوجه شده باشم باید برای Edit ، از یک ViewModel دیگه مثلا CustomProfileEdit استفاده کنم و اونجا متد اعتبار سنجی دیگه ای تعریف کنم. منظور شما همین بود ؟
مطالب
تبدیل بلوک‌های یونیکد در زیرنویس برای نمایش در تلویزیون‌ها و پلیرها
مقدمه
موقعی که سینمای ناطق کار خود را آغاز کرد، بسیاری از مردم از آن استقبال کردند و بسیاری از سینماگران که این استقبال را دیدند، رفته رفته به سمت سینمای ناطق کشیده شدند. ولی در این بین یک مشکلی ایجاد شده بود؛ اینکه ناشنوایان دیگر مانند قدیم یعنی دوران صامت نمی‌توانستند فیلم‌ها را تماشا کنند، پس نیاز بود این مشکل به نحوی رفع شود. از اینجا بود که ایده‌ی زیرنویس شکل گرفت و این مشکل را رفع نمود. بعدها فیلم‌ها انتقال دهنده‌ی فرهنگ و پیوند دهنده‌ی مردم با فرهنگ‌های مختلف شدند ولی تفاوت در زبان باعث می‌شد که این امر به خوبی صورت نگیرد. به همین علت زیرنویس، وظیفه‌ی دیگری را هم پیدا کرد و آن رساندن پیام فیلم با زبان خود مخاطب بود. امروزه تهیه‌ی زیرنویس‌ها توسط بسیاری از افراد که با زبان انگلیسی (آشنایی با یک زبان میانی برای ترجمه زیرنویس) آشنایی دارند رواج پیدا کرده و روزانه نزدیک به صد زیرنویس یا گاها بیشتر با زبان‌های مختلف بر روی اینترنت قرار می‌گیرند. بزرگترین سایتی که در حال حاضر با شهرت جهانی در این زمینه فعالیت دارد سایت  subscene.com  است.

آشنایی با انواع زیرنویس‌ها
زیرنویس‌ها فرمت‌های مختلفی دارند مانند srt,sub idx,smi و ... ولی در حال حاضر معروف‌ترین و معتبرترین فرمت در بین همه‌ی فرمت‌ها Subrip  با پسوند SRT می‌باشد که قالب متنی به صورت زیر دارد:
203
00:16:38,731 --> 00:16:41,325
<i>Happy Christmas, your arse
I pray God it's our last</i>
که باعث میشود حجم بسیار کمی در حد چند کیلوبایت داشته باشد.

بررسی مشکل ما با زیرنویس در تلویزیون‌ها
یکی از مشکلاتی که ما در اجرای زیرنویس‌ها بر روی تلویزیون‌ها داریم این است که حروف فارسی را به خوبی نمی‌شناسند و در هنگام نمایش با مشکل مواجه می‌شوند که البته در اکثر مواقع با تبدیل زیرنویس از ANSI به Unicode یا UTF-8 مشکل حل می‌شود. ولی در بعضی مواقع تلویزیون یا پلیرها از پشتیبانی زبان فارسی سرباز می‌زنند و زیرنویس را به شکل زیر نمایش می‌دهند.
سلام = م ا ل س
به این جهت ما از یک برنامه به اسم srttouni استفاده می‌کنیم که با استفاده یک روش جایگزینی و معکوس سازی، مشکل ما را حل می‌کند. ولی باز هم این برنامه مشکلاتی دارد و از آنجا که برنامه نویس این برنامه که واقعا کمال تشکر را از ایشان، دارم مشخص نیست، مجبور شدم به جای گزارش، خودم این مشکلات را حل کنم. 
مشکلات این برنامه :
  • عدم حذف تگ‌ها ، گاها برنامه نویس‌ها از تگ هایی چون Bold,italic,underline,color استفاده می‌کنند که معدود برنامه‌هایی آن را پشتیبانی کرده و تلویزیون و پلیرها هم که اصلا پشتیبانی نمی‌کنند و باعث میشود که متن روی تلویزیون مثل کد html ظاهر شود
  • بعضی جملات دوبار روی صفحه ظاهر می‌شوند.
  • تنها یک فایل را در هر زمان تبدیل می‌کند. مثلا اگر یک سریال چند قسمته داشته باشید، برای هر قسمت باید زیرنویس را انتخاب کرده و تبدیل کنید، در صورتی که میتوان دستور داد تمام زیرنویس‌های داخل دایرکتوری را تبدیل کرد یا چند زیرنویس را برای این منظور انتخاب کرد.

نحوه‌ی خواندن زیرنویس با کدنویسی
با تشکر از دوست عزیز ما در این صفحه می‌توان گفت یک کد تقریبا خوب و جامعی را برای خواندن این قالب داریم. بار دیگر نگاهی به قالب یک دیالوگ در زیرنویس می‌اندازیم و آن را بررسی می‌کنیم:
203
00:16:38,731 --> 00:16:41,325
<i>Happy Christmas, your arse
I pray God it's our last</i>
اولین خط شامل شماره‌ی خط است که از یک آغاز می‌گردد تا به تعداد دیالوگ‌ها، خط دوم، زمان آغاز و پایان دیالوگ مورد نظر است، موقعی که دیالوگ روی صفحه ظاهر میشود تا موقعی که دیالوگ از روی صفحه محو شود که به ترتیب بر اساس ساعت:دقیقه:ثانیه و میلی ثانیه می‌باشد. خطوط بعدی هم متن دیالوگ است است و بعد از پایان متن دیالوگ یک خط خالی زیر آن قرار می‌گیرد تا نشان دهد این دیالوگ به پایان رسیده است. اگر همین خط خالی حذف گردد برنامه‌هایی چون Media player classic خطهای زیری را جز متن دیالوگ قبلی به حساب می‌آورند و شماره خط و زمان بندی دیالوگ بعدی به عنوان متن روی صفحه ظاهر می‌گردند و بعضی player‌ها هم قاطی کرده و کلا زیرنویس را نمی‌خوانند یا اون خط رو نشون نمیدن مثل Kmplayer و هر کدام رفتار خاص خودشان را بروز می‌دهند.
کد زیر در کلاس SubRipServices وظیفه‌ی خواندن محتوای فایل srt را بر اساس عبارتی که دادیم دارد:
private readonly static Regex regex_srt = new Regex(@"(?<sequence>\d+)\r\n(?<start>\d{2}\:\d{2}\:\d{2},\d{3}) --\> " +
            @"(?<end>\d{2}\:\d{2}\:\d{2},\d{3})\r\n(?<text>[\s\S]*?)\r\n\r\n", RegexOptions.Compiled);

 public string ToUnicode(string lines)
        {

        string subtitle= regex_srt.Replace(lines,delegate(Match m)
             {
                 string text = m.Groups["text"].Value;
                 //1.remove tags
                 text = CleanScriptTags(text);

                 //2.replace letters
                 PersianReshape reshaper = new PersianReshape();
                 text = reshaper.reshape(text);
                 string[] splitedlines = text.Split(new string[] { Environment.NewLine }, StringSplitOptions.None);
                 text = "";
                 foreach (string line in splitedlines)
                 {
                     //3.reverse tags
                     text += ReverseText(reshaper.reshape(line))+Environment.NewLine ;
                 }
                 return
                     string.Format("{0}\r\n{1} --> {2}\r\n", m.Groups["sequence"], m.Groups["start"].Value,
                         m.Groups["end"]) + text + Environment.NewLine+Environment.NewLine ;
             }
            );

            return subtitle;
        }
در اولین خط ما یک Regular Expersion یا یک عبارت با قاعده تعریف کردیم که در اینجا میتوانید با خصوصیات آن آشنا شوید. ما برای این کلاس یک الگو ایجاد کردیم و بر حسب این الگو، متن یک زیرنویس را خواهد گشت و خطوطی را که با این تعریف جور در می‌آیند و معتبر هستند، برای ما باز می‌گرداند.
عبارتهایی که به صورت <name>? تعریف شده‌اند در واقع یک نامگذاری برای هر قسمت از الگوی ما هستند تا بعدا این امکان برای ما فراهم شود که خطوط برگشتی را تجزیه کنیم که مثلا فقط قسمت متن را دریافت کنیم، یا فقط قسمت زمان شروع یا پایان را دریافت کنیم و ...
متد tounicode یک آرگومان متنی دارد (lines) که شامل محتویات فایل  زیرنویس است. متد Replace در شی regex_srt با هر بار پیدا کردن یک متن بر اساس الگو در رشته lines دلیگیتی را فرا می‌خواند که در اولین پارامتر آن که از نوع matchEvaluator است، شامل اطلاعات متنی است که بر اساس الگو، یافت شده است. خروجی آن از نوع string می‌باشد که با متن پیدا شده بر اساس الگو جابجا خواهد کرد و در نهایت بعد از چندین بار اجرا شدن، کل متن‌های تعویض شده، به داخل متغیر subtitle ارسال خواهند شد.
کاری که ما در اینجا می‌کنیم این است که هر دیالوگ داخل زیرنویس را بر اساس الگو، یافته و متن آن را تغییر داده و متن جدید را جایگزین متن قبلی می‌کنیم. اگر زیرنویس ما 800 دیالوگ داشته باشد این دلیگیت 800 مرتبه اجرا خواهد شد.
از آنجا که ما تنها می‌خواهیم متن زیرنویس را تغییر دهیم، در اولین خط فرامین این دلیگیت تعریف شده، متن مورد نظر را بر اساس همان گروه‌هایی که تعریف کرده‌ایم دریافت می‌کنیم و در متغیر text قرار می‌دهیم:
m.Groups["text"].Value
در مرحله‌ی بعدی ما اولین مشکلمان (حذف تگ‌ها)  را با تابعی به اسم CleanScriptTags برطرف میکنیم که کد آن به شرح زیر است:
 private static readonly Regex regex_tags = new Regex("<.*?>", RegexOptions.Compiled);
 private  string CleanScriptTags(string html)
        {
            return regex_tags.Replace(html, string.Empty);
        }
کد بالا از یک regular Expression دیگر جهت پیدا کردن تگ‌ها استفاده می‌کند و به جای آن‌ها عبارت "" را جایگزین می‌کند. این کد قبلا در سایت جاری در این صفحه توضیح داده شده است. خروجی این تابع را مجددا در text قرار می‌دهیم و به مرحله‌ی دوم، یعنی تعویض کاراکترها می‌رویم:
 PersianReshape reshaper = new PersianReshape();
                 text = reshaper.reshape(text);
                 string[] splitedlines = text.Split(new string[] { Environment.NewLine }, StringSplitOptions.None);
                 text = "";
                 foreach (string line in splitedlines)
                 {
                     //3.reverse tags
                     text += ReverseText(reshaper.reshape(line))+Environment.NewLine ;
                 }
برای اینکه دقیقا متوجه شویم قرار است چکاری انجام شود بیاید دو گروه یا بلوک مختلف در یونیکد را بررسی کنیم. هر بلوک کد در یونیکد شامل محدوده‌ای از کد پوینت هاست که نامی منحصرفرد برای خود دارد و هیچ کدام از کدپوینت‌ها در هر بلوک یا گروه، اشتراکی با بقیه‌ی بلوک‌ها ندارد. سایت codetable از آن دست سایت‌هایی است که اطلاعات خوبی در مورد کدهای یونیکد دارد. در قسمت Unicode Groups دو گروه برای زبان عربی وجود دارند که در جدول این گروه، هر سطر آن یکی از کدها را به صورت دسیمال، هگزا دسیمال و نام و نماد آن، نمایش می‌دهد.
^  ,   ^   Arabic Presentation Forms-A 
^^  Arabic Presentation Forms-B 
بلوک اول طبق گفته‌ی ویکی پدیا دسته‌ی متنوعی از حروف مورد نیاز برای زبان فارسی، اردو، پاکستانی و تعدادی از زبان‌های آسیای مرکزی است.
بلوک دوم شامل نمادها و نشانه‌های زبان عربی است و در حال حاضر برای کد کردن استفاده نمی‌شوند و دلیل حضور آن برای سازگاری با سیستم‌های قدیمی است.
اگر خوب به مشکلی که در بالا برای زیرنویس‌ها اشاره کردیم دقت کنید، گفتیم حروف از هم جدا نشان داده می‌شوند و اگر به بلوک دوم در لینک‌های داده شده نگاه کنید می‌بینید که حروف متصل را داراست. یعنی برای حرف س 4 حرف یا کدپوینت داراست : سـ برای کلماتی مثل سبد، ـس برای کلماتی مثل شانس، ـسـ برای کلماتی مثل بسیار، ولی خود س برای کلمات غیر متصل مثل ناس، البته بعضی حروف یک یا دو حالت می‌طلبند مثل د، ر که فقط دو حالت ـد و د ، ـر و ر را دارند یا مثل آ که یک حالت دارد.
من قبلا یک کلاس به نام lettersTable ایجاد کرده بودم (و دیگر نوشتن آن را ادامه ندادم) که برای هر حرف، یک آیتم در شی‌ءایی از نوع dictionary ساخته بودم و هر کدپوینت بلوک اول را در آن کلید و کد متقابلش را در بلوک دوم، به صورت مقدار ذخیره کرده بودم (گفتیم که هر نماد در بلوک اول، برابر با 4 نماد در بلوک دوم است؛ ولی ما در دیکشنری تنها مقدار اول را ذخیره می‌کنیم. زیرا کد بقیه نمادها دقیقا پشت سر یکدیگر قرار گرفته‌اند که می‌توان با یک جمع ساده از عدد 0 تا 3، به مقدار هر کدام از نمادها رسید. البته ناگفته نماند بعضی نمادها 2 عدد بودند که این هم باید بررسی شود). برای همین هر کاراکتر را با کاراکتر قبل و بعد می‌گرفتم و بررسی می‌کردم و از یک جدول دیکشنری دیگر هم به اسم specialchars هم استفاده کردم تا آن کاراکترهایی که تنها دو نماد یا یک نماد را دارند، بررسی کنم و این کاراکترها همان کاراکترهایی بودند که اگر قبل یک حرف هم بیایند، حرف بعدی به آن‌ها نمی‌چسبد. برای درک بهتر، این عبارت مثال زیر را  برای حرف س در نظر بگیرید:
مستطیل = چون بین هر دو طرف س حر وجود دارد قطعا باید شکل س به صورت ـسـ انتخاب شود ، حالا مثال زیر را در نظر بگیرید:
دست = دـست که اشتباه است و باید باشد دست یعنی شکل سـ باید صدا زده شود، پس این مورد هم باید لحاظ شود.
نمونه‌ای از کد این کلاس:
Dictionary<int ,int>  letters=new Dictionary<int, int>();

   //0=0x0 ,1=1x0 ,2=0x1 ,3=1x1
        private void FillPrimaryTable()
        {
            //آ
            letters.Add(1570, 65153);
            //ا
            letters.Add(1575, 65166);
            //أ
            letters.Add(1571, 65155);
            //ب
            letters.Add(1576, 65167);
            //ت
            letters.Add(1578, 65173);
            //ث
            letters.Add(1579, 65177);
            //ج
            letters.Add(1580, 65181);
.....
}

Dictionary<int,byte> specialchars=new Dictionary<int, byte>();

  private void SetSpecialChars()
        {
            //آ
            specialchars.Add(1570, 0);
            //ا
            specialchars.Add(1575, 0);
            //د2
            specialchars.Add(1583, 1);
            //ذ2
            specialchars.Add(1584, 1);
            //ر2
            specialchars.Add(1585, 1);
            //ز2
            specialchars.Add(1586, 1);
            //ژ
            specialchars.Add(1688, 1);
            //و2
            specialchars.Add(1608, 1);
            //أ
            specialchars.Add(1571, 1);

        }
کلاس بالا تنها برای ذخیره‌ی کدپوینت‌ها بود، ولی یک کلاس دیگر هم به اسم lettersCrawler نوشته بودم که متد آن وظیفه‌ی تبدیل را به عهده داشت.

در آن متد هر بار یک حرف را انتخاب می‌کرد و حرف قبلی و بعدی آن را ارسال می‌کرد تا تابع CalculateIncrease آن را محاسبه کرده و کاراکتر نهایی را باز گرداند و به متغیر finalText اضافه می‌کرد. ولی در حین نوشتن، زمانی را به یاد آوردم که اندروید به تازگی آمده بود و هنوز در آن زمان از زبان فارسی پشتیبانی نمی‌کرد و حروف برنامه‌هایی که می‌نوشتیم به صورت جدا از هم بود و همین مشکل را داشت که ما این مشکل را با استفاده از یک کلاس جاوا که دوست عزیزی آن را در اینجا به اشتراک گذاشته بود، حل می‌کردیم. پس به این صورت بود که از ادامه‌ی نوشتن کلاس انصراف دادم و از یک کلاس دقیق‌تر و آماده استفاده کردم.
در واقع این کلاس همین کار بالا را با روشی بهتر انجام می‌دهد. همه‌ی نمادها به طور دقیق‌تری کنترل می‌شوند حتی تنوین‌ها و دیگر علائم، همه نمادها با کدهای متناظر در یک آرایه ذخیره شده‌اند که ما در بالا از نوع Dictionary استفاده کرده بودیم.
تنها کاری که نیاز بود، باید این کد به سی شارپ تبدیل میشد و از آنجایی که این دو زبان خیلی شبیه به هم هستند، حدود ده دقیقه‌ای برای ویرایش کد وقت برد که می‌توانید کلاس نهایی را از اینجا دریافت کنید.
پس خط زیر در متد ToUnicode کار تبدیل اصلی را صورت می‌دهد:
  PersianReshape reshaper = new PersianReshape();
                 text = reshaper.reshape(text);
بنابراین مرحله‌ی دوم انجام شد. این تبدیل در بسیاری از سیستم‌ها همانند اندروید کافی است؛ ولی ما گفتیم که تلویزیون یا پلیر به غیر از جدا جدا نشان دادن حروف، آن‌ها را معکوس هم نشان می‌دهند. پس باید در مرحله‌ی بعد آن‌ها را معکوس کنیم که اینکار با خط زیر و صدا زدن تابع ReverseText انجام میگیرد
 //3.reverse tags
                 text = ReverseText(text);
از آنجا که یک دیالوگ ممکن است چند خطی باشد، این معکوس سازی برای ما دردسر می‌شد و ترتیب خطوط هم معکوس می‌شد. پس ما با استفاده از کد زیر هر یک خط را شکسته و هر کدام را جداگانه معکوس می‌کنیم و سپس به یکدیگر می‌چسبانیم:
string[] splitedlines = text.Split(new string[] { Environment.NewLine }, StringSplitOptions.None);
                 text = "";
                 foreach (string line in splitedlines)
                 {
                     //3.reverse tags
                     text += ReverseText(reshaper.reshape(line))+Environment.NewLine ;
                 }
همه‌ی ما معکوس سازی یک رشته را بلدیم، یکی از روش‌ها این است که رشته را خانه به خانه از آخر به اول با یک for بخوانیم یا اینکه رشته را به آرایه‌ای از کارکاکترها، تبدیل کنیم و سپس با Array.Reverse آن را معکوس کرده و خانه به خانه به سمت جلو بخوانیم و خیلی از روش‌های دیگر. ولی این معکوس سازی‌ها برای ما یک عیب هم دارد و این هست که این معکوس سازی روی نمادهایی چون . یا ! و  غیره که در ابتدا و انتهای رشته آمده‌اند و حروف انگلیسی، نباید اتفاق بیفتند. پس می‌بینیم که تابع معکوس سازی هم باز باید ویژه‌تر باشد. ابتدا قسمت‌های ابتدا و انتها را جدا کرده و از آن حذف می‌کنیم. سپس رشته را معکوس می‌کنیم. ولی ممکن هست و احتمال دارد که بین حروف فارسی هم حروف انگلیسی یا اعداد به کار رود که آن‌ها هم معکوس می‌شوند. برای همین بعد از معکوس سازی یکبار هم باید آن‌ها را با یک عبارت با قاعده یافته و سپس هر کدام را جداگانه معکوس کرده و سپس مثل روش بالا Replace کنیم و رشته‌های جدا شده را به ابتدا و انتهای آن، سر جای قبلیشان می‌چسبانیم.
این دو تابع برای معکوس کردن عادی یک رشته به کار می‌روند:
    private string Reverse(string text)
        {
            return Reverse(text,0,text.Length);
        }

        private string Reverse(string text,int start,int end)
        {
            if (end < start)
                return text;
            string reverseText = "";

            for (int i = end-1; i >=start; i--)
            {
                reverseText += text[i];
            }
            return reverseText;
        }
ولی این تابع ReverseText جمعی از عملیات معکوس سازی ویژه‌ی ماست؛ مرحله اول، مرحله دریافت و ذخیره‌ی حروف خاص در ابتدای رشته به اسم پیشوند prefix است:
  private string ReverseText(string text)
        {
            char[] chararray = text.ToCharArray();
            string reverseText = "";
            bool prefixcomp = false;
            bool postfixcomp = false;
            string prefix = "";
            string postfix = "";

            #region get prefix symbols
            for (int i = 0; i < chararray.Length; i++)
            {
                if (!prefixcomp)
                {
                    char ch =(char) chararray.GetValue(i) ;
                    if (ch< 130)
                    {
                        prefix += chararray.GetValue(i);
                    }
                    else
                    {
                        prefixcomp = true;
                        break;
                    }
                }
            }
            #endregion
}
مرحله‌ی دوم هم دریافت و ذخیره‌ی حروف خاص در انتهای رشته به اسم پسوند postfix است که به این تابع اضافه می‌کنیم:
 #region get postfix symbols
            for (int i = chararray.Length - 1; i >-1 ; i--)
            {
                if (!postfixcomp && prefix.Length!=text.Length)
                {
                    char ch = (char)chararray.GetValue(i);
                    if (ch < 130)
                    {
                        postfix += chararray.GetValue(i);
                    }
                    else
                    {
                        postfixcomp = true;
                        break;
                    }
                }
            }
            #endregion
مرحله‌ی سوم عملیات معکوس سازی روی رشته است و سپس با استفاده از یک Regular Expression حروف انگلیسی و اعداد بین حروف فارسی را یافته و یک معکوس سازی هم روی آن‌ها انجام می‌دهیم تا به حالت اولشان برگردند. کل عملیات معکوس سازی در اینجا به پایان می‌رسد:
  #region reverse text

            reverseText = Reverse(text, prefix.Length, text.Length-postfix.Length);

        
            reverseText = unTagetdLettersRegex.Replace(reverseText, delegate(Match m)
            {
                return Reverse(m.Value);
            });
            #endregion
تعریف عبارت با قاعده‌ی بالا به اسم unTargetedLetters:
private static readonly Regex unTagetdLettersRegex = new Regex(@"[A-Za-z0-9]+", RegexOptions.Compiled);
آخر سر هم رشته را به‌علاوه پیشوند و پسوند جدا شده بر می‌گردانیم:
return prefix+ reverseText+postfix;
کد کامل تابع بدین شکل در می‌آید:
private static readonly Regex unTagetdLettersRegex = new Regex(@"[A-Za-z0-9]+", RegexOptions.Compiled);
private string ReverseText(string text)
        {
            char[] chararray = text.ToCharArray();
            string reverseText = "";
            bool prefixcomp = false;
            bool postfixcomp = false;
            string prefix = "";
            string postfix = "";

            #region get prefix symbols
            for (int i = 0; i < chararray.Length; i++)
            {
                if (!prefixcomp)
                {
                    char ch =(char) chararray.GetValue(i) ;
                    if (ch< 130)
                    {
                        prefix += chararray.GetValue(i);
                    }
                    else
                    {
                        prefixcomp = true;
                        break;
                    }
                }
            }
            #endregion

            #region get postfix symbols
            for (int i = chararray.Length - 1; i >-1 ; i--)
            {
                if (!postfixcomp && prefix.Length!=text.Length)
                {
                    char ch = (char)chararray.GetValue(i);
                    if (ch < 130)
                    {
                        postfix += chararray.GetValue(i);
                    }
                    else
                    {
                        postfixcomp = true;
                        break;
                    }
                }
            }
            #endregion

            #region reverse text

            reverseText = Reverse(text, prefix.Length, text.Length-postfix.Length);

        
            reverseText = unTagetdLettersRegex.Replace(reverseText, delegate(Match m)
            {
                return Reverse(m.Value);
            });
            #endregion

          

            return prefix+ reverseText+postfix;
        }
در نهایت، خط آخر دلیگت همه چیز را طبق فرمت یک دیالوگ srt چینش کرده و بر می‌گردانیم.
return
                     string.Format("{0}\r\n{1} --> {2}\r\n", m.Groups["sequence"], m.Groups["start"].Value,
                         m.Groups["end"]) + text + Environment.NewLine+Environment.NewLine ;
رشته subtitle را به صورت srt ذخیره کرده و انکودینگ را هم Unicode انتخاب کنید و تمام.

نمایی از برنامه‌ی نهایی


اجرای زیرنویس تبدیل شده روی کامپیوتر


روی پلیر یا تلویزیون



  نکته‌ی نهایی: هنگام تست زیرنویس روی فیلم متوجه شدم پلیر خطوط بلند را که در صفحه‌ی نمایش جا نمی‌شود، می‌شکند و به دو خط تقسیم می‌کند. ولی نکته‌ی خنده دار اینجا بود که خط اول را پایین می‌اندازد و خط دوم را بالا. برای همین این تکه کد را نوشتم و به طور جداگانه در گیت هاب هم قرار داده‌ام.
 
این تکه کد را هم بعد از
//1.remove tags
                 text = CleanScriptTags(text);
 به برنامه اضافه می‌کنیم:
  text =StringUtils.ConvertToMultiLine(text);
از این پس خطوط به طولی بین 30 کاراکتر تا چهل کاراکتر  شکسته خواهند شد و مشکل خطوط بلند هم نخواهیم داشت.
کد متد ConvertToMultiline:
namespace Utils
{
    public static class StringUtils
    {
        public static string ConvertToMultiLine(String text, int min = 30, int max = 40)
        {
            if (text.Trim() == "")
                return text;

            string[] words = text.Split(new string[] { " " }, StringSplitOptions.None);

            string text1 = "";
            string text2 = "";
            foreach (string w in words)
            {
                if (text1.Length < min)
                {
                    if (text1.Length == 0)
                    {
                        text1 = w;
                        continue;
                    }

                    if (w.Length + text1.Length <= max)
                        text1 += " " + w;
                }
                else
                    text2 += w + " ";

            }
            text1 = text1.Trim();
            text2 = text2.Trim();
            if (text2.Length > 0)
            {
                text1 += Environment.NewLine + ConvertToMultiLine(text2, min, max);
            }
            return text1;
        }
      
    }
}
آرگومان‌های min و max که به طور پیش فرض 30 و 40 هستند، سعی می‌کنند که هر خط را در نهایت به طور حدودی بین 30 تا 40 کاراکتر نگه دارند.
نکته پایانی : خوشحال میشم دوستان در این پروژه مشارکت داشته باشند و اگر جایی نیاز به اصلاح، بهبود یا ایجاد امکانی جدید دارد  کمک حال باشند و سعی کنند تا آنجا که می‌شود برنامه را روی net frame work 2. نگه دارند و بالاتر نبرند. چون استفاده کننده‌های این برنامه کاربران عادی و گاها با دانش پایین هستند و خیلی از آن‌ها هنوز از ویندوز xp استفاده می‌کنند تا در اجرای برنامه خیلی دچار مشکل نشده و راحت برای بسیاری از آن‌ها اجرا شود.

برنامه مورد نظر را به طور کامل می‌توانید از اینجا  یا اینجا به صورت فایل نهایی و هم سورس دریافت کنید. 
نظرات مطالب
C# 6 - String Interpolation
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان تعریف عبارات string interpolation چند سطری در C# 11

در C# 11، متن درون {} یک عبارت string interpolation، می‌تواند در طی چند سطر نیز تعریف شود و متن بین {} به صورت یک عبارت #C تفسیر می‌شود. در اینجا هر عبارت معتبر #C ای را می‌توان بکار برد. در این حالت تعریف عبارات LINQ و pattern matching switch expressions ساده‌تر می‌شوند. برای مثال:
namespace CS11Tests;

public static class NewLinesStringInterpolations
{
    public static void Test()
    {
        var month = 8;
        var season = $"The season is {month switch
        {
            >= 1 and <= 3 => "spring",
            >= 4 and <= 6 => "summer",
            >= 7 and <= 9 => "autumn",
            10 or 11 or 12 => "winter",
            _ => "Wrong month number",
        }}.";
        Console.WriteLine(season);

        int[] numbers = { 1, 2, 3, 4, 5, 6 };
        var message = $"The reversed even values of {nameof(numbers)} are {string.Join(", ",
            numbers.Where(n => n % 2 == 0).Reverse())}.";
        Console.WriteLine(message);
    }
}
مطالب
ASP.NET MVC #24

مروری بر نمونه سؤالات ASP.NET MVC امتحانات مایکروسافت در چند سال اخیر

در قسمت آخر سری ASP.NET MVC بد نیست مروری داشته باشیم بر نمونه سؤالات امتحانات مایکروسافت؛ امتحانات 70-515 و 70-519 که در آن‌ها تعدادی از سؤالات به ASP.NET MVC اختصاص دارند. در این سؤالات امکان انتخاب بیش از یک گزینه نیز وجود دارد.


1) شما در حال توسعه یک برنامه‌ی ASP.NET MVC ‌هستید. باید درخواست Ajax ایی از صفحه‌ای صادر شده و خروجی زیر را از اکشن متدی دریافت کند:
["Adventure Works","Contoso"] 

کدام نوع خروجی اکشن متد زیر را برای اینکار مناسب می‌دانید؟
a) AjaxHelper 
b) XDocument
c) JsonResult
d) DataContractJsonSerializer



2) شما در حال طراحی یک برنامه ASP.NET MVC ‌هستید. محتوای یک View باید بر اساس نیازمندی‌های زیر تشکیل شود:
الف) ارائه محتوای رندر شده user controls/partial views به مرورگر
ب) کار انتخاب user controls/partial views مناسب در اکشن متد کنترلر باید انجام شود
استفاده از کدام روش زیر را توصیه می‌کنید؟
a) Use the Html.RenderPartial extension method
b) Use the Html.RenderAction extension method
c) Use the PartialViewResult class
d) Use the ContentResult class


3) در حین طراحی یک برنامه ASP.NET MVC، نیاز است منطق مدیریت استثناهای رخ داده و همچنین ثبت وقایع مرتبط را در یک مکان یا کلاس مرکزی مدیریت کنید. کدام روش زیر را پیشنهاد می‌دهید؟
a) استفاده از try/catch در تمام متدها
b) تحریف متد OnException در کنترلرها
c) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError سفارشی شده
d) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError پیش فرض


4) شما در حال توزیع برنامه‌ی ASP.NET MVC خود جهت اجرا بر روی IIS 6.x هستید. چه ملاحظاتی را باید مدنظر داشته باشید تا برنامه به درستی کار کند؟
a) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_isapi.dll هدایت کند.
b) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_wp.exe هدایت کند.
c) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpHandler خاص هدایت کند.
d) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpModule خاص هدایت کند.


5) شما در حال توسعه برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates آن، فایلی به نام score.cshtml به عنوان یک templated helper نمایش سفارشی اعداد صحیح تعریف شده است. مدل برنامه هم مطابق تعاریف زیر است:
public class Player
{
public String Name { get; set; }
public int LastScore { get; set; }
public int HighScore { get; set; }
}

در اینجا اگر نیاز باشد تا فایل score.cshtml یاد شده به صورت خودکار به خاصیت LastScore در حین فراخوانی متد HtmlHelper.DisplayForModel اعمال شود، چه روشی را پیشنهاد می‌دهید؟
a) فایل score.cshtml باید به LastScore.cshtml تغییر نام یابد.
b) فایل یاد شده باید از پوشه Views/Shared/DisplayTemplates به پوشه Views/Player/DisplayTemplates منتقل شود.
c) باید از ویژگی UIHint به همراه مقدار score جهت مزین سازی خاصیت LastScore استفاده کرد.
[UIHint("Score")]
d) باید از ویژگی زیر برای مزین سازی خاصیت مورد نظر استفاده کرد:
[Display(Name="LastScore", ShortName="Score")]


6) شما در حال طراحی برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در آن متد Edit کنترلری باید تنها توسط کاربران اعتبارسنجی شده قابل دسترسی باشد. استفاده از کدام دو گزینه زیر را برای این منظور توصیه می‌کنید؟
a) [Authorize(Users = "")]
b) [Authorize(Roles = "")]
c) [Authorize(Users = "*")]
d) [Authorize(Roles = "*")]

7) قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
<span id="ref">
<a name=Reference>Check out</a>
the FAQ on
<a href="http://www.contoso.com">
Contoso</a>'s web site for more information:
<a href="http://www.contoso.com/faq">FAQ</a>.
</span>
<a href="http://www.contoso.com/home">Home</a>

قصد داریم به کمک jQuery در span ایی با id مساوی ref، متن تمام لینک‌ها را ضخیم کنیم. کدام گزینه زیر را پیشنهاد می‌دهید؟

a) $("#ref").filter("a[href]").bold();
b) $("ref").filter("a").css("bold");
c) $("a").css({fontWeight:"bold"});
d) $("#ref a[href]").css({fontWeight:"bold"});


نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
نمونه ای از نحوه پیاده سازی ROW_NUMBER در EF:
using System;
using System.Linq;
 
public class Test
{
public static void Main()
{
var beatles = (new[]
            {
                new {id = 1, inst = "guitar", name = "john"},
                new {id = 2, inst = "guitar", name = "george"},
                new {id = 3, inst = "guitar", name = "paul"},
                new {id = 4, inst = "drums", name = "ringo"},
                new {id = 5, inst = "drums", name = "pete"}
            });
 
            var result = beatles
                .GroupBy(g => g.inst)
                .Select(c => c.OrderBy(o => o.id).Select((v, i) => new { i, v }).ToList())
                .SelectMany(c => c)
                .Select(c => new { c.v.id, c.v.inst, c.v.name, rn = c.i + 1 })
                .ToList();
 
            Console.WriteLine("id | inst \t| name  \t| rn");
            foreach (var row in result)
            {
                Console.WriteLine($"{row.id}  | {row.inst}\t| {row.name}  \t| {row.rn}");
            }     
}
}
با این خروجی:
id | inst | name  | rn
1  | guitar| john  | 1
2  | guitar| george  | 2
3  | guitar| paul  | 3
4  | drums| ringo  | 1
5  | drums| pete  | 2
مطالب
آزمایش Web APIs توسط افزونه Rest Client
اگر تجربه‌ی نوشتن Web API را داشته باشید، قطعا نیاز به ابزارها و یا کتابخانه‌هایی را برای تست API‌ها داشته‌اید، تا بتوانید از صحت عملکرد آنها مطمئن شوید. از جمله روش‌ها و یا ابزارهایی که میتوانید برای تست و بررسی API‌ها استفاده کنید، می‌توان به postman (دوره آشنایی با postman ) ، سواگر  و stress اشاره کرد که پیشتر در سایت جاری مقالات مفیدی درباره‌ی آن‌ها نوشته شده‌است که می‌توانید برای آشنایی به آنها مراجعه کنید.

در این مقاله قصد داریم یک افزونه را معرفی نماییم که بر روی Visual Studio Code نصب می‌شود و این امکان را به ما می‌دهد تا بتوانیم API‌ها را فراخوانی و تست کنیم که در ادامه به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
با توجه به اینکه این افزونه مختص VS Code می‌باشد، باید ابتدا vs code را نصب نمایید.
در قسمت افزونه‌ها در بخش جستجو، عبارت Rest client را وارد نمایید و منتظر بمانید تا نتایج، نمایش داده شوند و سپس آن را نصب نمایید.

در زمان انتشار این مقاله، بیش از یک میلیون بار دانلود شده‌است.

قبل از اینکه بتوانیم با نحوه‌ی کار این افزونه آشنا شویم، نیاز داریم API هایی باشند تا بتوانیم آن‌ها را فراخوانی کنیم. هرچند سایت‌هایی نیز هستند که چنین امکانی را فراهم کرده‌اند و میتوانیم API‌های آنها را فراخوانی کنیم. در این مقاله، چند API  ساده را با ASP.NET Core پیاده سازی میکنیم و سپس اقدام به فراخوانی هر کدام از آنها خواهیم کرد.
با توجه به اینکه این مقاله در مورد Web API و آموزش آن نیست، از توضیح کدهای زیر خودداری می‌شود.
 public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public int Age { get; set; }
    }
 شبیه سازی یک Repository
 public class PeopleRepository
    {
        private List<Person> _people;
        public PeopleRepository()
        {
            _people = new List<Person> {
            new Person{ Id=1,Age=28,Name="Uthman"},
            new Person{ Id=2,Age=27,Name="Vahid"},
            new Person{ Id=3,Age=26,Name="Hadi"},
            new Person{ Id=4,Age=25,Name="Saman"},
            new Person{ Id=5,Age=20,Name="Sirwan"},
            };
        }

        public List<Person> GetAll()
        {
            return _people;
        }

    }

و چند API  برای کار با کلاس Person :
[Route("api/people")]
    public class PeopleController : Controller
    {
        PeopleRepository _repository;
        public PeopleController()
        {
            _repository = new PeopleRepository();
        }

        [HttpGet("")]
        public IActionResult Get()
        {
            return Ok(_repository.GetAll());
        }

        [HttpGet("{id:int}")]
        public IActionResult Get(int id)
        {
            return Ok(_repository.GetAll().FirstOrDefault(p => p.Id == id));
        }

        [HttpPost]
        public IActionResult Post([FromBody]Person person)
        {
            return Ok(person);
        }

        [HttpPut("{id:int}")]
        public IActionResult Put(int id,[FromBody] Person person)
        {
            if (id != person.Id)
                return BadRequest();
            return Ok(person);
        }

        [HttpDelete("{id:int}")]
        public IActionResult Delete(int id)
        {
            return Ok();
        }

        [HttpPost("avatar")]
        public IActionResult Post(IFormFile file)
        {
            return Ok();
        }
    }
تا به اینجا صرفا چند API را تهیه کرده‌ایم که در ادامه میخواهیم هر کدام از آنها را با افزونه‌ی Rest Client فراخوانی کنیم و با نحوه‌ی عملکرد آن‌ها آشنا شویم.

 مراحل انجام کار
 ابتدا نیاز هست یک فایل را ایجاد نماییم؛ با پسوند http و یا اینکه میتوانید یک فایل متنی را ایجاد نمایید و زبان آن را بر روی HTTP تنظیم نمایید.

اجرای درخواست GET برای نمایش لیست افراد
GET http://localhost:59416/api/people
با نوشتن یک خط فوق میتوانیم API مربوط به لیست افراد را فراخوانی کنیم.

برای فراخونی دستور فوق دو راه پیش رو است:
1- بعد از نوشتن آدرس هر API، یک دکمه بالای آدرس ظاهر می‌شود، تحت عنوان Send Request که با کلیک بر روی این دکمه، درخواست ارسال خواهد شد.
2- انتخاب آدرس فوق و فشردن کلید‌های ctrl+alt+r یا بجای فشردن این کلید‌ها میتوانید در Command  Palette،دستور Send Request را جستجو کنید و انتخاب نمایید:


بعد از اجرا به یکی از روش‌های فوق، در یک پنجره‌ی جدید در سمت راست، نتیجه‌ی درخواست ظاهر میشود که در بخش بالا توضیحاتی در مورد درخواست و در بخش پایین، خروجی آن قابل مشاهده می‌باشد


تا به اینجا توانستیم فقط با نوشتن آدرس API مورد نظر، آن را فراخوانی کنیم.

برای ارسال پارامترهایی در هدر درخواست فقط کافیست دقیقا در خط پایین آدرس، به صورت field-name:field-value، هر پارامتری را که میخواهید، به همراه درخواست ارسال کنید. برای نمونه برای API لیست افراد که در بالا تست کردیم، میتوانیم هدر را به صورت زیر تنظیم نماییم :

GET http://localhost:59416/api/people
Content-Type: application/json


اجرای درخواست GET برای دریافت یک شخص خاص

GET http://localhost:59416/api/people/1

خروجی آن به صورت زیر می‌باشد


درخواست POST برای درج کاربر جدید:

POST http://localhost:59416/api/people
content-type: application/json

{
    "id": 10,
    "name": "ali",
    "age":37
}

بعد از هدرهای درخواست، یک خط خالی ایجاد کنید و پایین‌تر از خط خالی، میتوانید مقادیر body درخواست را وارد نمایید.


درخواست PUT برای آپدیت یک شخص :

PUT http://localhost:59416/api/people/3
content-type: application/json

{
    "id": 3,
    "name": "ali",
    "age":37
}

درخواست DELETE برای حذف شخص:

DELETE http://localhost:59416/api/people/3
content-type: application/application/json


ارسال توکن اعتبارسنجی :

در صورتی که یک API نیاز به اعتبار سنجی دارد و باید توکن را به همراه درخواستی ارسال نمایید، می‌توانید در هدر درخواست، همانند زیر، توکن را ارسال نمایید

GET http://localhost:59416/api/people
content-type: application/json
Authorization: Bearer token


آپلود فایل:

یکی از API هایی که در مثال ابتدای مقاله داشتیم، مربوط به آپلود فایل آواتار هست که از ورودی، یک IFormFile را به عنوان ورودی دریافت میکند. برای آپلود فایل به کمک افزونه Rest Client میتوانیم به صورت زیر فایل را ارسال نماییم 

POST http://localhost:59416/api/people/avatar
Content-Type: multipart/form-data; boundary=----MyBoundary

------MyBoundary
Content-Disposition: form-data; name="file";filename="Studio"
content-type: image/png

< C:\Users\rahimi\Downloads\Studio.png

------MyBoundary--

قبل از آدرس فایل، وجود  > ضروری می‌باشد. 


فعال سازی دکمه Send Request به ازای هر آدرس:

اگر در یک فایل، چند آدرس را همانند عکس زیر داشته باشید، فقط یک دکمه‌ی Send Request وجود خواهد داشت که کلیک بر روی آن منجر به فراخوانی اولین url می‌شود.

برای داشتن یک دکمه Send Request به ازای هر API، باید بین هر کدام از API ها، حداقل سه تا # قرار دهید.

### Get All People
GET http://localhost:59416/api/people
content-type: application/json

### Get Person
GET http://localhost:59416/api/people/1


### Create 
POST http://localhost:59416/api/people
content-type: application/json

{
    "id": 10,
    "name": "ali",
    "age":37
}

### Edit person
PUT http://localhost:59416/api/people/3
content-type: application/json

{
    "id": 3,
    "name": "ali",
    "age":37
}

### Delete person
DELETE http://localhost:59416/api/people/3
content-type: application/application/json


### Upload Avatar
POST http://localhost:59416/api/people/avatar 
Content-Type: multipart/form-data; boundary=----MyBoundary

------MyBoundary
Content-Disposition: form-data; name="file";filename="Studio"
content-type: image/png

< C:\Users\rahimi\Downloads\Studio.png

------MyBoundary--

افزونه‌ی Rest Client، فراتر از توضیحات این مقاله می‌باشد. در صورت علاقه و برای مطالعه بیشتر در مورد آن، می‌توانید به لینک صفحه افزونه مراجعه نمایید.