نظرات مطالب
ساخت یک گزارش ساز به کمک iTextSharp و Open Office
معمولا درون پوشه bin\debug یا bin\release تشکیل می‌شود.
اما جهت اطمینان می‌تونید مسیر دهی کامل کنید:
string fileNameExisting = @"c:\Test.pdf";
string fileNameNew = @"c:\newform.pdf";

مطالب
بخش اول - آشنایی و شروع کار با Svelte
 

svelte




معرفی : 
Svelte یک رویکرد جدید برای ایجاد رابط کاربری است که به ما کمک میکند صفحاتی پویا به صورت SPA با کارآیی و کیفیت بالا و همچنین کمترین حجم کد تولید کنیم. تفاوت اصلی svelte با رقبای سنتی خود مانند vue - React - angular  این است که Svelte تنها یک فریم ورک نیست، بلکه درواقع یک کامپایلر است که همین موضوع سبب شده توجه زیادی را اخیرا به خود جلب کند. در فریم ورک‌های سنتی، تمام عملیات در browser انجام میشود یا بهتر است بگوییم در run-time؛ ولی svelte تمام این عملیات را زمان build شدن برنامه شما انجام میدهد و کد جاوا اسکریپتی بدون هیچ وابستگی به هیچ پکیجی تولید میکند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که برخلاف سایر فریم ورک‌ها، svelte از virtual DOM استفاده نمیکند! در بخش‌های بعد در مورد virtual DOM و معایب آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. 


مقایسه مختصر فریم ورک‌های معتبر :
مقایسه‌هایی که در ادامه قصد دارم به اشتراک بگذارم، بر مبنای سه بخش Performance - size - lines of code است که به صورت مختصر با هم بررسی خواهیم کرد و کاری با جزئیات این مقایسه نداریم؛ چرا که هدف از نشان دادن این مقایسه صرفا این است که شاید برای ما سوال شود چرا باید یا بهتر است به این فریم ورک اهمیت بدهیم. 

  • Performance : کارآیی - که در ارتباط با مدت زمان پاسخ گویی و قابل استفاده شدن برنامه میباشد. (مقایسه به درصد - هرچه بیشتر عملکرد بهتر)


در مقایسه اول، اکثر فریم ورک‌ها، امتیازی بالای 90 درصد دارند که در واقع نشان دهنده این است شما از هرکدام از این موارد استفاده کنید، چندان تفاوتی را احساس نخواهید کرد. 
با توجه به اینکه svelte به نسبت بقیه این فریم ورک‌ها که خیلی از آنها کاملا جا افتاده هستند، بسیار جدید است و جای بهبود دارد از نظر performance عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده است.

  • Size : اندازه - که نشان دهنده حجم نهایی فایل‌های تولید شده ( Css-Html-JavaScript ) فریم ورک است. این مقایسه اندازه فریم ورک و تمام وابستگی‌های آن است که به bundle نهایی برنامه اضافه شده است (هر چه اندازه فایل کمتر باشد بهتر است چراکه توسط کاربر نهایی زودتر دانلود میشود).


در مقایسه size یکی از دلایل محبوبیت این کامپایلر را مشاهده میکنید که تفاوت قابل توجهی نسبت به سایر فریم ورک‌ها دارد.


  • Lines of Code : تعداد خطوط کد - نشان دهنده این است که یک نویسنده بر اساس این فریم ورک‌ها چند سطر کد را باید برای تهیه‌ی یک برنامه‌ی جدید بنویسد.


نکته دیگری که باید اینجا بهش اشاره کنم، ساده بودن svelte است. این سادگی سبب میشود میزان کدنویسی برای ساخت یک برنامه به مراتب کمتر از فریم ورک‌های دیگر باشد. که در نتیجه بازدهی استفاده از آن را بالاتر خواهد برد.
برای کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه منبع این مقایسه میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.

نتیجه گیری : ( مزایا  -  معایب  )
درمورد مزایای استفاده از svelte میتوان به راحتی کارکردن با آن، حجم بسیار کم کدهای نهایی برنامه و عملکرد مناسب آن و همینطور استفاده نکردن از virtualDom اشاره کرد؛ چرا که برای اولین بار کدهای تولید شده به معنای واقعی واکنش گرا خواهند بود.
هرچند معایبی هم شاید داشته باشد که قبل از هر چیز بهتر است به آنها اشاره کنم. بزرگترین و شاید تنها ایرادی که من میتوانم از این فناوری بگیرم این است که خالق این تکنولوژی یک نفر است! angular توسط شرکت google توسعه داده میشود. react  توسط فیسبوک توسعه داده میشود. vue درست است که شرکت بزرگی آن را توسعه نمیدهد ولی نتیجه یک کار تیمی و چند صد نفر برنامه نویس مختلف است که به صورت open source به توسعه آن میپردازند. شاید این تنها نکته منفی باشد که اعتماد به این تکنولوژی را سخت کرده است.



دانلود و نصب : 
پیش نیاز :
قبل از هرچیز برای نصب Svelte به Node.Js نیاز داریم. قبل از شروع کار، از نصب بودن آن اطمینان حاصل نمایید.
ساخت اولین برنامه : 
npx degit sveltejs/template my-svelte-project
cd my-svelte-project
npm install
npm run dev
با استفاده از degit در ابتدا اقدام به دریافت sveltejs/template میکنیم که قالب ساده‌ای برای شروع کار با svelte میباشد. سپس به فولدری که فایل‌ها در آن قرار گرفته‌اند، رفته و وابستگی‌های قالب را نصب میکنیم. در انتها با دستور npm run dev پروژه ساده HelloWorld ما به صورت پیش فرض بر روی پورت 5000 localhost قابل مشاهده است.
البته با استفاده از اسکریپت dev، کدهای ما برای زمان برنامه نویسی بهینه شده‌اند و چندان برای پابلیش و استفاده مناسب نیستند؛ لذا برای تولید کدهای مناسب برای محصول نهایی میتوانیم از دستور npm run build استفاده کنیم.
در بخش بعد به بررسی ساختار فایل‌ها و کدهای ایجاد شده Svelte میپردازیم.
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت دهم - Lazy loading
می‌خواهیم زمان نمایش اولین قالب برنامه را به حداقل برسانیم تا تاثیر روانی بهتری را بر روی کاربرانی که برنامه را اجرا می‌کنند، بگذاریم. برای این منظور در Angular، از Lazy loading استفاده می‌شود. همچنین این فریم ورک به همراه قابلیت پیش بارگذاری ماژول‌ها نیز هست تا سایر مسیرهای درخواستی را نیز با سرعت هرچه تمام‌تر نمایش دهد.
زمانیکه کاربری برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب را در مرورگر باز می‌کند، ابتدا فایل index.html را در پاسخ دریافت خواهد کرد. این فایل تعاریف مداخل مورد نیاز برای رندر آن‌را مانند فایل‌های جاوا اسکریپت و CSS، به همراه دارد. سپس این فایل‌ها توسط مرورگر از سرور دریافت می‌شوند. در این حالت با پردازش این فایل‌ها، کامپوننت ریشه‌ی سایت بارگذاری می‌شود. پس از پایان آن، قالب این کامپوننت به کاربر نمایش داده خواهد شد. بنابر سرعت دریافت فایل‌ها توسط کاربر، این آغاز می‌تواند اندکی کند باشد. البته با رعایت نکات گفته‌ی شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه» می‌توان این حجم را توسط AoT و Tree-Shaking به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش داد. به علاوه با فعالسازی Lazy loading می‌توان قسمت‌های مختلف برنامه را تبدیل به یک سری Bundle کرد که در زمان درخواست، بارگذاری می‌شوند. به این ترتیب حجم فایل‌های ابتدایی که باید از سرور دریافت شوند بسیار کمتر شده و به علاوه با کاهش این حجم، مرورگر نیز باید میزان کمتری از کدها را در جهت نمایش اولین کامپوننت، پردازش و اجرا کند. در این حالت زمانیکه کاربری شروع به پیمایش مسیر یک ماژول خاص را می‌کند، آنگاه فایل‌های مرتبط با آن از سرور دریافت و در مرورگر پردازش می‌شوند. بنابراین اگر کاربری به قسمتی دسترسی ندارد، نیازی هم به دریافت فایل‌های آن نخواهد داشت؛ چون کار به فعالسازی مسیریابی آن ماژول نمی‌رسد.


آماده شدن جهت Lazy loading

پیش از Lazy loading یک قسمت از برنامه (که به آن async routing هم می‌گویند)، این قسمت باید دارای شرایطی باشد:
 - این قسمت از برنامه حتما باید در یک ماژول تعریف شده باشد. از این جهت که Lazy loading، لیست کامپوننت‌های قید شده‌ی در تعریف یک ماژول را بارگذاری می‌کند.
 - تمام مسیرهای این ماژول باید در ذیل یک مسیر والد، گروه بندی شده باشند. از این جهت که Lazy loading فقط بر روی مسیر ریشه‌ی والد تنظیم و بارگذاری می‌شود.
 - این ماژول نباید در هیچ ماژول دیگری import شده باشد. اگر این ماژول ارجاعی را در سایر ماژول‌ها داشته باشد، هیچ راهی بجز دریافت و کامپایل کامل آن توسط Angular وجود نخواهد داشت.


در مثال جاری این سری:
 - تمام ویژگی‌های قسمت مدیریت محصولات، داخل ماژول product.module.ts تعریف شده‌اند. بنابراین اولین شرط Lazy loading آن برقرار است.
 - در فایل product-routing.module.ts، کار گروه بندی مسیریابی‌ها ذیل یک والد مشخص انجام شده‌است (همان قسمت ششم این سری). بنابراین شرط دوم lazy loading این ماژول نیز پیشتر پیاده سازی شده‌است.
 - اما اگر به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کنیم، ارجاعی به این ماژول در قسمت imports آن وجود دارد. بنابراین باید این ارجاع را حذف کنیم. در غیراینصورت کار دریافت کامل آن به همراه سایر ماژول‌های برنامه، در همان ابتدای کار صورت خواهد گرفت.
بنابراین در فایل src\app\app.module.ts، ابتدا import فایل آن‌را از ابتدای ماژول حذف و سپس ارجاع به نام کلاس کامپوننت ProductModule را نیز حذف می‌کنیم. در این حالت اگر از طریق منوی سایت سعی در دسترسی به این مسیرها کنیم، خطای 404 را دریافت خواهیم کرد؛ چون اکنون برنامه اطلاعاتی را در مورد نحوه‌ی مسیریابی قسمت محصولات برنامه، ندارد.

 
Lazy loading یک ماژول

برای بارگذاری غیرهمزمان یک ماژول و یا همان Lazy loading، می‌توان از خاصیت loadChildren تنظیمات مسیریابی، استفاده کرد:
{
   path: 'products',
   loadChildren:'app/product/product.module#ProductModule'
},
مقدار خاصیت loadChildren به صورت ذکر مسیر ماژول مرتبط به همراه یک # و سپس ذکر نام کلاس ماژول آن انجام می‌شود. مسیری هم که در اینجا ذکر می‌شود بر اساس محل قرارگیری فایل index.html، مقدار دهی شود.
با این تنظیم، زمانیکه مسیر ریشه‌ی produtcs درخواست شد، کار بارگذاری ماژول آن صورت گرفته و تنظیمات مسیریابی آن به سیستم اضافه می‌شود. به علاوه کار فعالسازی و نمایش کامپوننت آن را نیز انجام خواهد داد.

به همین منظور فایل src\app\app-routing.module.ts را گشوده و تنظیم فوق را به آن اضافه می‌کنیم:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: 'products', loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule' },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
در این حالت اگر دستور ng serve -o را صادر کنید، خروجی آن اندکی متفاوت خواهد بود:
chunk    {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 165 kB {4} [initial]
chunk    {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 32.7 kB {3} [initial] [rendered]
chunk    {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 129 kB {4} [initial]
chunk    {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.72 MB [initial] [rendered]
chunk    {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry]
chunk    {5} 5.chunk.js, 5.chunk.js.map 51.1 kB {1} [rendered]
مورد {5} با فعالسازی lazy loading به لیست فایل‌های موجود اضافه شده‌است. این فایلی است که تنها درصورت درخواست مسیر نمایش لیست محصولات، توسط مرورگر دریافت خواهد شد و هیچ ارجاع مستقیمی به آن در فایل index.html تولیدی نهایی وجود ندارد.

به علاوه اگر در منوی سایت بر روی لینک نمایش لیست محصولات کلیک کنیم، هنوز خروجی نمایش داده نمی‌شود (هرچند خطای 404 را هم دریافت نمی‌کنیم). علت اینجا است که اگر به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کنیم، تعریف این مسیر ریشه، در این فایل نیز وجود دارد:
const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],
    children: [   ]
  }
];
بنابراین اکنون برای دسترسی به آن باید مسیر products/products را درخواست داد. به همین جهت، path و canActivate آن‌را حذف کرده و هر دو را به فایل src\app\app-routing.module.ts منتقل می‌کنیم:
import { AuthGuard } from './user/auth.guard';

const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    canActivate: [AuthGuard]
  },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

یک نکته: اکنون تنظیمات مسیریابی فایل src\app\product\product-routing.module.ts چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const routes: Routes = [
  {
    path: '',
    component: ProductListComponent
  },
  {
    path: ':id',
    component: ProductDetailComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  },
  {
    path: ':id/edit',
    component: ProductEditComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService },
    canDeactivate: [ProductEditGuard],
    children: [
      { path: '', redirectTo: 'info', pathMatch: 'full' },
      { path: 'info', component: ProductEditInfoComponent },
      { path: 'tags', component: ProductEditTagsComponent }
    ]
  }
];
تنظیمات مسیر والد به طور کامل حذف شده‌اند. به علاوه دیگر نیازی به ذکر خاصیت children آن نیست و تمام تنظیمات مسیریابی فرزندان، داخل [] اصلی قرار گرفته‌اند. همچنین دیگر نیازی به الحاق AuthGuard در ابتدای importهای این ماژول نیست؛ چون به فایل src\app\app-routing.module.ts منتقل شده‌است.

در این حالت اگر مسیر نمایش لیست محصولات را درخواست دهیم، مشاهده خواهیم کرد فایل 5.chunk.js که حاوی اطلاعات این ماژول است، به صورت مجزایی بارگذاری شده (lazy loading) و سپس با فعال شدن محافظ مسیر آن، صفحه‌ی لاگین نمایش داده می‌شود:


این بارگذاری با تاخیر و در صورت نیاز، به دو علت آغاز برنامه را سریعتر می‌کند:
الف) مرورگر اطلاعی از وجود فایل 5.chunk.js در ابتدای کار نداشته و آن‌را بارگذاری نمی‌کند (دریافت حجم کمتر، در آغاز نمایش برنامه).
ب) چون حجم کمتری از کدهای جاوا اسکریپت توسط مرورگر در آغاز کار دریافت می‌شود، کار پردازش و اجرای آن‌ها نیز بسیار سریعتر خواهد شد.


بررسی محافظ canLoad

تعدادی از محافظ‌های مسیرها را در قسمت قبل بررسی کردیم. هنگامیکه کامپوننت‌ها به صورت lazy loading فعالسازی شده و قالب آن‌ها نمایش داده می‌شوند، می‌توان از محافظ مسیر دیگری به نام canLoad نیز استفاده کرد و هدف از آن، بررسی منطقی، پیش از فعالسازی یک مسیر غیرهمزمان است. بنابراین اگر این محافظ false را برگرداند، حتی فایل‌های اسکریپت این ماژول، بارگذاری اولیه نیز نخواهد شد. به این ترتیب کسانیکه دسترسی به یک مسیر را نداشته باشند، فایل‌های اسکریپت متناظر با آن‌را نیز دریافت نخواهند کرد.

در مثال جاری، اگر به برگه‌ی network ابزار developer مرورگر دقت کنید، با درخواست نمایش مسیر لیست محصولات، ابتدا فایل js آن دریافت می‌شود که حاوی اطلاعات تمام کامپوننت‌ها و قالب‌های مرتبط با این مسیر است و سپس صفحه‌ی login نمایش داده خواهد شد. بنابراین اگر کاربر به این قسمت دسترسی نداشته باشد، فایل js آن بی‌جهت دریافت و بارگذاری شده‌است. برای بهبود این وضعیت می‌توان نمایش لاگین را پیش از بارگذاری فایل js این ماژول فعالسازی کرد و این مورد هدف اصلی محافظ canLoad است.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، می‌توان AuthGuard را طوری تنظیم کرد که علاوه بر پیاده سازی CanActivate، اینترفیس CanLoad را نیز پیاده سازی کند:
import { ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, CanActivate, Router, CanLoad, Route } from '@angular/router';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate, CanLoad {

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
    return this.checkLoggedIn(state.url);
  }

  canLoad(route: Route): boolean {
    return this.checkLoggedIn(route.path);
  }

 // … the same as before

}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد canLoad بر خلاف متد canActivate دسترسی به سرویس‌های اطلاعات مسیریابی و وضعیت مسیریابی را ندارد؛ از این جهت که هنوز در این مرحله، ماژول درخواستی حاوی تنظیمات مسیریابی، بارگذاری و فعالسازی نشده‌است.

مرحله‌ی بعد، تغییر فایل src\app\app-routing.module.ts و جایگزین کردن تعریف فعلی canActivate با canLoad است:
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    canLoad: [AuthGuard]
  },
پس از این تغییر، برنامه را مجدا اجرا کرده و صفحه را refresh کنید. سپس برگه‌ی network ابزار developers را نیز باز نگه دارید. اکنون بر روی لینک نمایش لیست محصولات کلیک کنید. مشاهده خواهید کرد که در این حالت صفحه‌ی لاگین، بدون بارگذاری ماژول Js ایی نمایش داده می‌شود. در ادامه اگر لاگین کنیم، آنگاه فایل js این ماژول توسط مرورگر دریافت شده و بارگذاری می‌شود.


پیش بارگذاری ماژول‌ها

با فعالسازی lazy loading، ماژول‌های مورد نیاز کاربر دیگر به همراه فایل‌های js ابتدایی برنامه که در فایل index.html ارجاع مستقیمی به آن‌ها دارند، ارائه نمی‌شوند و تنها در صورت درخواست مشاهده‌ی مسیری، کار بارگذاری آن‌ها توسط برنامه صورت خواهد گرفت. همین مساله می‌تواند در بار اول نمایش این ماژول‌ها تاخیر کوتاهی را سبب شود. به همین جهت قابلیت پیش بارگذاری ماژول‌ها نیز در سیستم مسیریاب Angular پیش بینی شده‌است. به این قابلیت preloading و یا eager lazy loading نیز می‌گویند. در این حالت برنامه در پشت صحنه، کار پیش واکشی ماژول‌ها را انجام می‌دهد و زمانیکه کاربری مسیری را درخواست می‌دهد، آْن مسیر را بدون درنگ مشاهده خواهد کرد.
بدیهی است این قابلیت نباید برای ماژول‌هایی که قرار است توسط کاربرانی خاص مشاهده شوند فعال شود و هدف آن دسترسی سریع به ماژول‌های پرکاربرد برنامه‌است.

در اینجا سه استراتژی پیش بارگذاری ماژول‌ها میسر است:
 - No preloading که حالت پیش فرض است.
 - Preload all سبب پیش بارگذاری تمام قسمت‌های lazy load برنامه می‌شود.
 - Custom که اجازه‌ی تعریف یک استراتژی سفارشی را می‌دهد.

برای مثال برای فعالسازی حالت Preload all، باید به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال کنیم:
import { Routes, RouterModule, PreloadAllModules } from '@angular/router';

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(
    routes,
    { enableTracing: true, preloadingStrategy: PreloadAllModules  /*, useHash: true*/ }
  )],
در اینجا نحوه‌ی تنظیم preloadingStrategy را به PreloadAllModules مشاهده می‌کنید. در این حالت پس از آغاز ابتدایی برنامه، مسیریاب بلافاصله تمام مسیرهای lazy load را در پشت صحنه بارگذاری می‌کند.

یک نکته: وجود محافظ canLoad، هر نوع استراتژی prealoading را غیرفعال می‌کند. اما prealoading با سایر انواع محافظ‌ها کار می‌کند.
بنابراین برای آزمایش تنظیم  preloadingStrategy: PreloadAllModules، تعریف canLoad را به canActivate تغییر دهید.


تعریف استراتژی‌های سفارشی پیش بارگذاری ماژول‌ها

اگر نیاز به یک استراتژی پیش بارگذاری بهتر از هیچ یا همه باشد، می‌توان یک استراتژی سفارشی را نیز تدارک دید و ایجاد آن سه مرحله‌ی ایجاد سرویس مرتبط، ثبت آن سرویس در ماژول و در آخر تنظیم مسیریابی را به همراه دارد.
برای این منظور ابتدا دستور ذیل را صادر کنید تا قالب ابتدایی سرویس SelectiveStrategy ایجاد شود:
 >ng g s SelectiveStrategy -m app.module
که سبب تولید و به روز رسانی فایل‌های ذیل در پوشه‌ی src\app خواهد شد (چون مرتبط است به کل برنامه):
 installing service
  create src\app\selective-strategy.service.spec.ts
  create src\app\selective-strategy.service.ts
  update src\app\app.module.ts
در این حالت لیست providers فایل app.module.ts نیز به صورت خودکار تکمیل می‌گردد.

سپس کدهای SelectiveStrategyService را به نحو ذیل تغییر دهید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Route, PreloadingStrategy } from '@angular/router';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/observable/of';

@Injectable()
export class SelectiveStrategyService implements PreloadingStrategy {

  preload(route: Route, load: Function): Observable<any> {
    if (route.data && route.data['preload']) {
      return load();
    }
    return Observable.of(null);
  }
}
- این سرویس ویژه باید اینترفیس PreloadingStrategy را پیاده سازی کند. سپس باید متد اجباری preload آن‌را افزود و تکمیل نمود.
- پارامتر اول این متد، اطلاعاتی را در مورد مسیر جاری در اختیار ما قرار می‌دهد و دومین پارامتر آن متدی است که کار preloading را انجام می‌دهد.
- در اینجا است که تصمیم می‌گیریم ماژولی را preload کنیم یا خیر. برای نمونه در اینجا از خاصیت data مسیریابی استفاده شده‌است. این خاصیت نیز به یک مقدار ثابت اشاره می‌کند (قسمت «ارسال اطلاعات ثابت به مسیرهای مختلف برنامه» قسمت چهارم). برای مثال نام دلخواه آن‌را preload گذاشته‌ایم و اگر مقدار آن به true تنظیم شده بود، آنگاه این مسیر preload خواهد شد. فراخوانی متد load در اینجا به معنای preloading این مسیر است. در غیراینصورت null را بازگشت می‌دهیم.


در ادامه نیاز است در فایل src\app\app-routing.module.ts، بجای معرفی PreloadAllModules، این استراتژی سفارشی خود را معرفی کرد:
import { SelectiveStrategyService } from './selective-strategy.service';

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(
    routes,
    { enableTracing: true, preloadingStrategy: SelectiveStrategyService
     /*, preloadingStrategy: PreloadAllModules*/  /*, useHash: true*/ }
  )],
و همچنین تعریف مسیریابی برنامه به این صورت تغییر می‌کند:
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    //canLoad: [AuthGuard] 
    canActivate: [AuthGuard],
    data: { preload: true }
  },
در اینجا نحوه‌ی مقدار دهی خاصیت data را به اطلاعات ثابت preload: true مشاهده می‌کنید. این اطلاعاتی است که در سرویس SelectiveStrategy سفارشی ما بررسی شده و بر اساس آن در مورد پیش بارگذاری این مسیر تصمیم‌گیری می‌شود.

برای آزمایش آن، برنامه را مجدا اجرا کرده و صفحه را refresh کنید. سپس برگه‌ی network ابزار developers را نیز باز نگه دارید. مشاهده خواهید کرد که علاوه بر فایل‌های js اصلی برنامه که در فایل index.html ارجاعی را دارند، فایل 5.chunk.js نیز پیش بارگذاری شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-09.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
یافتن لیست اسمبلی‌های ارجاعی

اگر برنامه‌ی شما برای مثال با SMO مربوط به اس کیوال سرور 2008 کامپایل شود، روی سروری با SQL Server 2005 کار نخواهد کرد و پیغام می‌دهد که نگارش 10 اسمبلی Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc یافت نشد.
یک راه حل آن، نصب Microsoft SQL Server 2008 Management Objects بر روی سرور است، یا راه حل دوم، پیدا کردن اسمبلی‌هایی که برنامه به آن‌ها ارجاع دارد و کپی کردن آن‌ها کنار فایل اجرایی برنامه در سرور. (درست کردن یک برنامه پرتابل دات نتی، یا نسبتا پرتابل!)
برای این منظور کلاس زیر تهیه شده است که مسیر فایل اجرایی یا dll یک پروژه را دریافت کرده و لیست تمام ارجاعات به آن‌را به صورت بازگشتی پیدا می‌کند. (البته در قسمت یافتن مسیر اسمبلی‌ها، اسمبلی‌های سیستمی که با خود دات نت فریم ورک نصب می‌شوند، حذف شده است)

using System.Collections.Generic;
using System.Reflection;
using System.IO;

namespace App
{
class CFindRef
{
#region Fields (2)

/// <summary>
/// لیستی جهت نگهداری نام اسمبلی‌ها
/// </summary>
private readonly List<string> _assemblies = new List<string>();
/// <summary>
/// لیستی جهت نگهداری مسیر اسمبلی‌ها
/// </summary>
private readonly List<string> _filePath = new List<string>();

#endregion Fields

#region Constructors (1)

/// <summary>
/// سازنده کلاس
/// </summary>
/// <param name="fileName">مسیر اولیه اسمبلی مورد نظر</param>
public CFindRef(string fileName)
{
ListReferences(fileName);
}

#endregion Constructors

#region Properties (2)

/// <summary>
/// لیست مسیر اسمبلی‌هایی که به آن‌ها ارجاعی وجود دارد منهای موارد سیستمی
/// </summary>
public List<string> ReferencedFiles
{
get
{
_filePath.Sort();
return _filePath;
}
}

/// <summary>
/// لیست کامل اسمبلی‌هایی که اسمبلی ما به آن‌ها وابسته است
/// </summary>
public List<string> ReferencedNames
{
get
{
_assemblies.Sort();
return _assemblies;
}
}

#endregion Properties

#region Methods (1)

// Private Methods (1)

/// <summary>
/// متدی بازگشتی جهت یافتن لیست ارجاعات
/// </summary>
/// <param name="path">مسیر یا نام اسمبلی</param>
private void ListReferences(string path)
{
//آیا تکراری است؟
if (_assemblies.Contains(path))
return;

Assembly asm;
// آیا فایل است یا نام کامل اسمبلی
if (File.Exists(path))
{
// load the assembly from a path
asm = Assembly.LoadFrom(path);
}
else
{
// سعی در بارگذاری اسمبلی
try
{
asm = Assembly.Load(path);
}
catch
{
asm = null; //جای بهبود دارد
}
}

if (asm == null) return;

// افزودن به لیست نام‌ها
_assemblies.Add(path);
string asmLocation = asm.Location;
//حذف موارد سیستمی از لیست مسیر فایل‌ها
if (asmLocation != null && !asmLocation.Contains("\\System.")
&& !asmLocation.Contains("\\mscorlib"))
_filePath.Add(asmLocation);

// پیدا کردن ارجاع‌ها
AssemblyName[] imports = asm.GetReferencedAssemblies();
// iterate
foreach (AssemblyName asmName in imports)
{
// فراخوانی بازگشتی جهت یافتن تمامی ارجاعات
ListReferences(asmName.FullName);
}
}

#endregion Methods
}
}

مثالی در مورد نحوه‌ی استفاده از آن:

CFindRef cfr = new CFindRef(@"C:\App\test.exe");
foreach (var asmRef in cfr.ReferencedFiles)
{
textBox1.Text += asmRef + Environment.NewLine;
//Application.DoEvents();
}
برای نمونه، برنامه‌ای که از SMO‌ مربوط به اس کیوال سرور 2008 استفاده می‌کند، این لیست ارجاعات را دارد:

C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.ConnectionInfo\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.ConnectionInfo.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.Dmf\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.Dmf.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.ServiceBrokerEnum\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.ServiceBrokerEnum.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.Smo\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.Smo.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.SqlClrProvider\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.SqlClrProvider.dll
C:\WINDOWS\assembly\GAC_MSIL\Microsoft.SqlServer.SqlEnum\10.0.0.0__89845dcd8080cc91\Microsoft.SqlServer.SqlEnum.dll
با کپی کردن همین فایل‌ها کنار فایل اجرایی برنامه‌ای که قرار است روی سروری با SQL Server 2005 کار کند، مشکل برطرف می‌شود و برنامه بدون مشکل کار خواهد کرد.

برنامه آماده هم در این زمینه موجود است، برای مثال CheckAsm
مشاهده سایت

نظرات مطالب
تفاوت انواع var و dynamic
کارکرد کلمه کلیدی var تحت عنوان Type Inference (استنتاج نوع) شناخته می‌شود. این اصطلاح به این معنی است که در زمان کامپایل نوع متغییر قابل تشخیص است و صرفا یک راهکار برای سادتر شدن کار برنامه نویس است، در عمل و از دید کامپایلر این همان تعریف متغییر معمولی (statically typed) است.

Type inference

از آنجایی که DLR بر روی CLR پیاده شده است dynamic در واقع خودش استاتیک است! اما قابلیت‌های دینامیک بودن را ارائه می‌کند.
statically typed dynamic

 
مطالب
روش صحیح کار با HttpClient در ASP.NET Core 2x
پیشتر مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» را مطالعه کرده بودید. پس از ارائه‌ی NET Core 2.1.، این مجموعه به همراه یک IHttpClientFactory نیز ارائه می‌شود که در اینجا قصد داریم این مورد و همچنین سایر موارد مشابه را بررسی کنیم.


صورت مساله

قصد داریم اطلاعاتی را با فرمت JSON، از یک API خارجی، توسط HttpClient دریافت و سپس آن‌را به یک DTO فرضی، به نام GitHubRepositoryDto نگاشت کنیم.


راه حل 1

در این روش از وهله سازی مستقیم HttpClient به همراه استفاده‌ی از یک عبارت using کمک گرفته شده‌است. همچنین چون عملیات async است، نتیجه‌ی آن‌را به کمک خاصیت Result دریافت کرده‌ایم که پس از آن، کل اطلاعات دریافتی را به صورت یک رشته، در اختیار خواهیم داشت:
public class GitHubClient
{
    public IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient{BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl)})
        {
            var result = httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).Result;
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مشکلات این راه حل:
- استفاده از خاصیت Result، هیچگاه ایده‌ی خوبی نبوده است و یک عملیات async را تبدیل به عملیاتی Blocking می‌کند که حتی می‌تواند سبب بروز dead-lock نیز شود.
- HttpClient نباید Dispose شود. علت آن‌را در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» مفصل بررسی کرده‌ایم.
- دریافت کل response یک API به صورت یک رشته‌ی بزرگ، یک Large object heap را به‌وجود می‌آورد که باز هم ایده‌ی خوبی نیست.


راه حل 2

اگر خاصیت Result راه حل 1 را حذف کنیم، به راه حل 2 خواهیم رسید:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) })
        {
            var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath);
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مزایا:
- اینبار از دسترسی asynchronous واقعی استفاده شده‌است.

معایب:
- ایجاد و تخریب یک HttpClient جدید به ازای هر فراخوانی.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 3

در این نگارش، HttpClient از طریق وهله سازی در سازنده‌ی کلاس دریافت شده و به این ترتیب امکان استفاده‌ی مجدد را پیدا می‌کند:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient()
    {
        _httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) };
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
طول عمر GitHubClient نیز Singleton معرفی می‌شود.
services.AddSingleton<GitHubClient>();
مزایا:
- دسترسی asynchronous واقعی به API مدنظر.
- استفاده‌ی مجدد از HttpClient

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.
- چون طول عمر GitHubClient از نوع Singleton است و برای همیشه از یک وهله‌ی سراسری استفاده می‌کند، از تغییرات DNS آگاه نخواهد شد.


راه حل 4

تا اینجا همانطور که ملاحظه کردید، به سادگی می‌توان HttpClient را به نحو نادرستی مورد استفاده قرار داد. ایجاد مجدد آن به علت عدم رها شدن بلافاصله‌ی سوکت‌های لایه‌ی زرین آن توسط سیستم عامل، مشکل حادی را به نام sockets exhaustion پدید می‌آورد. به همین جهت، این کلاس باید یکبار نمونه سازی شده و در طول عمر برنامه از همین تک وهله‌ی آن استفاده شود. یک روش اینکار تعریف آن به صورت اشیاء singleton و یا static است. مشکلی که این روش به همراه دارد، عدم باخبر شدن آن از تغییرات DNS است. برای رفع این مسایل، از NET Core 2.1. به بعد، خود مایکروسافت با ارائه‌ی یک IHttpClientFactory، روش استانداری را برای مدیریت وهله‌های HttpClient ارائه کرده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly IHttpClientFactory _httpClientFactory;
    public GitHubClient(IHttpClientFactory httpClientFactory)
    {
        _httpClientFactory = httpClientFactory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClientFactory));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var httpClient = _httpClientFactory.CreateClient("GitHub");
        var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت
services.AddHttpClient("GitHub", x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClient>();
در این روش، IHttpClientFactory به سازنده‌ی کلاس تزریق می‌شوند و از آن برای دسترسی به یک HttpClient جدید، هربار که این متد فراخوانی خواهد شد، استفاده می‌کنیم. بله ... در این حالت نیز یک HttpClient هربار ایجاد خواهد شد؛ اما چون از IHttpClientFactory استفاده می‌کنیم، مشکلی به شمار نمی‌رود. از این جهت که مطابق مستندات آن، هر HttpClient‌ای که به این نحو تولید می‌شود، یک HttpMessageHandler را در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌دهد که عملیات pooling و استفاده‌ی مجدد از آن‌ها، صورت می‌گیرد. یعنی IHttpClientFactory از HttpClient خود، به نحو بهینه‌ای استفاده‌ی مجدد می‌کند و در این حالت سیستم با مشکل کمبود منابع مواجه نخواهد شد و همچنین سربار ایجاد HttpClient‌های جدید نیز به حداقل می‌رسند.

مزیت‌ها:
- استفاده‌ی از یک IHttpClientFactory توکار

معایب:
- استفاده‌ی یک از کلاینت نامدار، بجای یک کلاینت مشخص شده‌ی بر اساس نوع آن.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.

روش ثبت services.AddHttpClient را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، یک روش ثبت نامدار است و بر اساس نام رشته‌ای GitHub کار می‌کند. همین نام در متد GetRepositories به صورت httpClientFactory.CreateClient("GitHub") برای دسترسی به یک HttpClient جدید استفاده شده‌است.


راه حل 5

در اینجا از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک کلاینت نامدار، استفاده شده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
برای ثبت یک کلاینت نوع‌دار، از متد AddHttpClient به همراه ذکر نوع کلاس کلاینت، استفاده می‌شود.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک نمونه‌ی نامدار

معایب:
- اینبار تمام استفاده کنندگان از IGitHubClient ما باید دارای طول عمر transient باشند (خصوصیت کلاینت‌های نوع‌دار است)؛ برخلاف راه حل‌های پیشین که می‌توانستند singleton تعریف شوند (یا امکان فراخوانی IGitHubClient از سرویس‌های singleton نیز وجود داشت).
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 6

اگر در جائی نیاز به استفاده و تزریق یک کلاینت نوع‌دار، در یک سرویس با طول عمر singleton را داشتید، روش آن به صورت زیر است:
public class GitHubClientFactory
{
    private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
    public GitHubClientFactory(IServiceProvider serviceProvider)
    {
        _serviceProvider = serviceProvider;
    }

    public GitHubClient Create()
    {
        return _serviceProvider.GetRequiredService<GitHubClient>();
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
در این روش، یک GitHubClientFactory را داریم که یک GitHubClient را باز می‌گرداند. نکته‌ی اصلی آن، کار با ServiceProvider، جهت دسترسی به GitHubClient است. مابقی آن یعنی تعریف GitHubClient، مانند روش 5 است.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- استفاده کننده‌ی از GitHubClientFactory، می‌توانند طول عمر singleton نیز داشته باشد

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 7

از اینجا به بعد، هدف ما بهینه سازی عملیات است و رفع مشکل کار با یک رشته‌ی بزرگ. برای این منظور بجای متد GetStringAsync، از متد SendAsync که امکان streaming را فراهم می‌کند، استفاده خواهیم کرد. به این ترتیب، بجای ارسال یک رشته‌ی بزرگ به متد Deserialize، امکان دسترسی به استریم response را توسط آن میسر کرده‌ایم.
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    private readonly JsonSerializer _jsonSerializer;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient, JsonSerializer jsonSerializer)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        _jsonSerializer = jsonSerializer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(jsonSerializer));
    }

    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var request = CreateRequest();
        var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
        using (var responseStream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
        {
            using (var streamReader = new StreamReader(responseStream))
            using (var jsonTextReader = new JsonTextReader(streamReader))
            {
                return _jsonSerializer.Deserialize<List<GitHubRepositoryDto>>(jsonTextReader);
            }
        }
    }

    private static HttpRequestMessage CreateRequest()
    {
        return new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, GitHubConstants.RepositoriesPath);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
services.AddSingleton<JsonSerializer>();
مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response

معایب:
- استفاده از ResponseContentRead


راه حل 8

در این روش بجای سطر ذیل در راه حل 7
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
از این سطر استفاده خواهیم کرد:
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
در حالت ResponseContentRead که حالت پیش‌فرض نیز هست، تمام هدرها و کل محتوای بازگشتی از سمت سرور باید خوانده شوند تا در اختیار مصرف کننده قرار گیرند، اما در حالت ResponseHeadersRead، فقط برای دریافت هدرها صبر خواهد شد و مابقی آن سریعا به صورت یک استریم در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.


مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response
- استفاده از ResponseHeadersRead

معایب:
- شاید بتوان از کتابخانه‌ی دیگری برای json deserialization استفاده کرد؟
مطالب
OpenCVSharp #6
نمایش ویدیو و اعمال فیلتر بر روی آن

در قسمت قبل با نحوه‌ی نمایش تصاویر OpenCV در برنامه‌های دات نتی آشنا شدیم. در این قسمت قصد داریم همان نکات را جهت پخش یک ویدیو توسط OpenCVSharp بسط دهیم.


روش‌های متفاوت پخش ویدیو و یا کار با یک Capture Device

OpenCV امکان کار با یک WebCam، دوربین و یا فیلم‌های آماده را دارد. برای این منظور کلاس CvCapture در OpenCVSharp پیش بینی شده‌است. در اینجا قصد داریم جهت سهولت پیگیری بحث، یک فایل avi را به عنوان منبع CvCapture معرفی کنیم:
using (var capture = new CvCapture(@"..\..\Videos\drop.avi"))
{
     var image = capture.QueryFrame();
}
روش کلی کار با CvCapture را در اینجا ملاحظه می‌کنید. متد QueryFrame هربار یک frame از ویدیو را بازگشت می‌دهد و می‌توان آن‌را در یک حلقه، تا زمانیکه image نال بازگشت داده نشده، ادامه داد. همچنین برای نمایش آن نیز می‌توان از یکی از روش‌های مطرح شده، مانند picture box استاندارد یا PictureBoxIpl (روش توصیه شده) استفاده کرد. اگر از PictureBoxIpl استفاده می‌کنید، متد pictureBoxIpl1.RefreshIplImage آن دقیقا برای یک چنین مواردی طراحی شده‌است تا سربار نمایش تصاویر را به حداقل برساند.
در اینجا اولین روشی که جهت به روز رسانی UI به نظر می‌رسد، استفاده از متد Application.DoEvents است تا UI فرصت داشته باشد، تعداد فریم‌های بالا را نمایش دهد و خود را به روز کند:
IplImage image;
while ((image = Capture.QueryFrame()) != null)
{
    _pictureBoxIpl1.RefreshIplImage(image);
 
    Thread.Sleep(interval);
    Application.DoEvents();
}
این روش هرچند کار می‌کند اما همانند روش استفاده از متد رخدادگردان Application Do Idle که صرفا در زمان بیکاری برنامه فراخوانی می‌شود، سبب خواهد شد تا تعدادی فریم را از دست دهید، همچنین با CPU Usage بالایی نیز مواجه شوید.
روش بعدی، استفاده از یک تایمر است که Interval آن بر اساس نرخ فریم‌های ویدیو تنظیم شده‌است:
timer = new Timer();
timer.Interval = (int)(1000 / Capture.Fps);
timer.Tick += Timer_Tick;
این روش بهتر است از روش DoEvents و به خوبی کار می‌کند؛ اما باز هم کار دریافت و همچنین پخش فریم‌ها، در ترد اصلی برنامه انجام خواهد شد.
روش بهتر از این، انتقال دریافت فریم‌ها به تردی جداگانه و پخش آن‌ها در ترد اصلی برنامه است؛ زیرا نمی‌توان GUI را از طریق یک ترد دیگر به روز رسانی کرد. برای این منظور می‌توان از BackgroundWorker دات نت کمک گرفت. رخ‌داد DoWork آن در تردی جداگانه و مجزای از ترد اصلی برنامه اجرا می‌شود، اما رخ‌داد ProgressChanged آن در ترد اصلی برنامه اجرا شده و امکان به روز رسانی UI را فراهم می‌کند.


استفاده از BackgroundWorker جهت پخش ویدیو به کمک OpenCVSharp


ابتدا دو دکمه‌ی Start و Stop را به فرم اضافه خواهیم کرد (شکل فوق).
سپس در زمان آغاز برنامه، یک PictureBoxIpl را به فرم جاری اضافه می‌کنیم:
private void FrmMain_Load(object sender, System.EventArgs e)
{
    _pictureBoxIpl1 = new PictureBoxIpl
    {
        AutoSize = true
    };
    flowLayoutPanel1.Controls.Add(_pictureBoxIpl1);
}
و یا همانطور که در قسمت پیشین نیز عنوان شد، می‌توانید این کنترل را به نوار ابزار VS.NET اضافه کرده و سپس به سادگی آن‌را روی فرم قرار دهید.

در دکمه‌ی Start، کار آغاز BackgroundWorker انجام خواهد شد:
private void BtnStart_Click(object sender, System.EventArgs e)
{
    if (_worker != null && _worker.IsBusy)
    {
        return;
    }
 
    _worker = new BackgroundWorker
    {
        WorkerReportsProgress = true,
        WorkerSupportsCancellation = true
    };
    _worker.DoWork += workerDoWork;
    _worker.ProgressChanged += workerProgressChanged;
    _worker.RunWorkerCompleted += workerRunWorkerCompleted;
    _worker.RunWorkerAsync();
 
    BtnStart.Enabled = false;
}
در اینجا یک سری خاصیت را مانند امکان لغو عملیات، جهت استفاده‌ی در دکمه‌ی Stop، به همراه تنظیم رخ‌دادگردان‌هایی جهت دریافت و نمایش فریم‌ها تعریف کرده‌ایم. کدهای این روال‌های رخدادگردان را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
private void workerDoWork(object sender, DoWorkEventArgs e)
{
    using (var capture = new CvCapture(@"..\..\Videos\drop.avi"))
    {
        var interval = (int)(1000 / capture.Fps);
 
        IplImage image;
        while ((image = capture.QueryFrame()) != null &&
                _worker != null && !_worker.CancellationPending)
        {
            _worker.ReportProgress(0, image);
            Thread.Sleep(interval);
        }
    }
}
 
private void workerProgressChanged(object sender, ProgressChangedEventArgs e)
{
    var image = e.UserState as IplImage;
    if (image == null) return;
 
    Cv.Not(image, image);
    _pictureBoxIpl1.RefreshIplImage(image);
}
 
private void workerRunWorkerCompleted(object sender, RunWorkerCompletedEventArgs e)
{
    _worker.Dispose();
    _worker = null;
    BtnStart.Enabled = true;
}
متد workerDoWork کار دریافت فریم‌ها را در یک ترد مجزای از ترد اصلی برنامه به عهده دارد. این فریم‌ها توسط متد ReportProgress به متد workerProgressChanged جهت نمایش نهایی ارسال خواهند شد. این متد در ترد اصلی برنامه اجرا می‌شود و در اینجا کار با UI، مشکلی را به همراه نخواهد داشت و برنامه کرش نمی‌کند. اگر در متد workerDoWork کار به روز رسانی UI را مستقیما انجام دهیم، چون ترد اجرایی آن، با ترد اصلی برنامه یکی نیست، برنامه بلافاصله کرش خواهد کرد.
متد workerRunWorkerCompleted در پایان کار نمایش ویدیو، به صورت خودکار فراخوانی شده و در اینجا می‌توانیم دکمه‌ی Start را مجددا فعال کنیم.
همچنین در حین نمایش ویدیو، با کلیک بر روی دکمه‌ی Stop، می‌توان درخواست لغو عملیات را صادر کرد:
private void BtnStop_Click(object sender, System.EventArgs e)
{
    if (_worker != null)
    {
        _worker.CancelAsync();
        _worker.Dispose();
    }
    BtnStart.Enabled = true;
}


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
فقط به خاطر یک نیم فاصله!
نسخه‌ی 64 بیتی ویندوز 7 را نصب کرده‌ام و اولین مشکل، نبود صفحه کلید مطابق استاندارد 2091 برای نسخه‌های 64 بیتی ویندوز است. پروژه وب فارسی دانشگاه صنعتی شریف، سال‌ها قبل فقط یک نسخه‌ی 32 بیتی از آن را تهیه کرده و نسخه‌های 64 بیتی موجود، مطابق استاندارد 9147 هستند و من به دلایل ذیل حاضر به استفاده از آن نیستم!
  1. در استاندارد 9147 ، جای ژ و پ مطابق صفحه کلیدی که در بازار ایران فروخته می‌شود نیست (و باید به همه پاسخگو باشید که چرا اینطوری است).
  2. ی و ک در آن اصلاح شده و دیگر عربی نیست که چقدر هم خوب، اما من تعداد زیادی برنامه و همچنین تعداد قابل توجهی فایل word دارم که مطابق استاندارد 2091 تهیه شده‌اند. مشکلات ی و ک فارسی و عربی را هم در اینجا ذکر کرده‌ام و به دنبال باگ‌های جدید در برنامه‌ها نمی‌گردم.
  3. با ی و ک فارسی اگر در گوگل جستجو کنید تعداد پاسخ‌های مرتبط یافت شده بسیار بسیار کمتر از حالتی خواهد بود که با ی و ک عربی جستجو کنید.
  4. در یک سازمان باید رویه‌ا‌ی واحد در این مورد برقرار باشد. یا همه باید از 2091 استفاده کنند و یا همه از 9147.

نسخه‌ی کامل استاندارد 9147 را از سایت آقای اخگری می‌توانید دریافت نمائید:

به همین دلایل خصوصا قسمت دوم (هر چند ممکن است با آن موافق نباشید)، نیاز به صفحه کلید مطابق استاندارد 2091 نسخه‌ی 64 بیتی داشتم.

برای تهیه صفحه کلید فارسی از برنامه Microsoft Keyboard Layout Creator استفاده می‌شود که نسخه‌ی 1.4 آن‌را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید. این نسخه قابلیت تولید فایل‌های dll مرتبط 64 بیتی را هم دارد:


یکی از قابلیت‌های این برنامه بارگذاری صفحه کلید فارسی جاری سیستم است:



صفحه کلید استاندارد 2091 پروژه وب فارسی را اگر با آن باز کرده و سپس از منوی Project گزینه‌ی Build DLL and setup package را انتخاب نمائید، با خطای زیر متوقف خواهید شد:
ERROR: 'VK_SPACE' in Shift State 'Shift' must be made up of white space character(s), but is defined as '‌' (U+200c) instead.
که دقیقا مربوطه به این سطر در تعاریف صفحه کلید است (صفحه کلید را می‌شود به صورت فایلی با پسوند klc هم save as کرد):
39 SPACE  0 0020 200c 0020 -1  // SPACE, ZERO WIDTH NON-JOINER, SPACE, <none>
مفاهیم این ستون‌ها هم به شرح زیر هستند:
0 //Column 4
1 //Column 5 : Shft
2 //Column 6 :       Ctrl
3 //Column 7 : Shft  Ctrl
یعنی جهت نمایش نیم فاصله حاصل از ترکیب shift space مطابق استاندارد تایپ ایران، بجای 0x0020 یا همان فاصله، از 0x200C استفاده شده است (مطابق استاندارد تایپ ایران باید نوشت "می‌روم" و نه "می روم". به نیم فاصله و فاصله دقت بفرمائید).
اما این برنامه‌ی محترم دقیقا همین مورد را غلط گرفته و فایل dll نهایی را تولید نمی‌کند (مطابق خطایی که ذکر شد).
برنامه‌ی Microsoft Keyboard Layout Creator هم با دات نت فریم ورک نوشته شده است. اگر کمی با reflector به آنالیز آن بپردازیم به کلاس Accept و متد زیر خواهیم رسید:
private bool VerifySpaceBarIntegrity(ShiftState ss, bool fMustBeDefined)
در این متد جایی که خطای ذکر شده صادر می‌شود، مربوط به چند سطر زیر است:
if (!Utilities.IsSpacing(ss.Characters))
{
    this.WriteErrorToLogFile("SpaceKeyNeedsWhiteSpaceCharacters", new string[] { "VK_" + Utilities.VkStringOfIvk(ss.VK), this.m_stStateLabel[ss.State], ss.Characters, Utilities.FromCharacterToUPlusForm(ss.Characters) });
    flag = false; /*اینجا باید اصلاح شود!*/
}
خوب! به نظر شما ایرادی دارد که این flag همیشه true باشد؟! برای همین منظور، فایل MSKLC.exe را پچ کرده‌ام که از آدرس زیر قابل دریافت است:

  دریافت پچ شده نگارش 1.4.6000.2 : MSKLC.Patched.7z  

با استفاده از این نسخه (ابتدا برنامه اصلی را نصب کرده و سپس فایل exe را جایگزین نمائید)، به راحتی می‌توان نسخه‌ی استاندارد و اصلی 2091 را بارگذاری و مجددا کامپایل کرد (بدون توقف کامپایل به خاطر فقط یک نیم فاصله‌ی غیرمعتبر از دیدگاه نویسندگان اصلی برنامه). به این صورت فایل‌های 64 بیتی لازم هم تولید می‌شوند ( ممکن است در حین کار با برنامه‌ی patch شده، نمایش خطای کار با نیم فاصله را مجددا دریافت کنید؛ اما مهم نیست . نمونه‌ی وصله شده، بدون مشکل حاصل را کامپایل می‌کند که در نمونه‌ی اصلی اینطور نیست. یعنی پس از overwrite کردن فایل exe موجود، با نمونه patch شده، برنامه کار کامپایل را کامل می‌کند) که حاصل نهایی را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید:


این فایل‌ها دقیقا بر مبنای همان فایل‌های پروژه وب فارسی استاندارد 2091 هستند؛ با این تفاوت که نسخه‌‌های غیر 32 بیتی هم در آن لحاظ شده‌اند.

نصب این dll‌ها هم از ویندوز ویستا به بعد داستان خودش را پیدا کرده؛ ابتدا باید take ownership شود، سپس می‌توان فایل اصلی را به سادگی جایگزین کرد و سپس reboot .
برای این منظور ابتدا به پوشه‌ی system32 ویندوز مراجعه کرده و فایل KBDFA.DLL را پیدا کنید.
در ادامه به پنجره خواص آن (کلیک راست و انتخاب properties) مراجعه و برگه‌ی Security آن‌را انتخاب کنید.
در این قسمت بر روی دکمه‌ی Advanced کلیک نمائید.
در صفحه‌ی باز شده به برگه‌ی Owner مراجعه کنید.
در این قسمت بر روی دکمه‌ی Edit کلیک نموده و کاربر خودتان را اضافه نمائید.
پس از طی این مرحله (یا همان take ownership) به برگه security مراجعه کرده و به کاربر خودتان دسترسی full control بدهید.
اکنون مجوز تغییر این فایل را بدون هیچ مشکلی خواهید یافت.
در پایان reboot را فراموش نکنید.

راه دوم:
یا برنامه نصاب حاصل از برنامه‌ی Microsoft Keyboard Layout Creator، مدخل جدیدی را به صفحه کلیدهای قابل انتخاب ویندوز در کنترل پنل اضافه می‌کند که نیازی به reboot ندارد.
مطالب
توضیح مثالی از SIMD برای نشان دادن عملکرد آن - SIMD Performance
پیشنیازها

SIMD یا ترجمه آن به فارسی به معنی «تک دستورالعمل و چند داده»، قابلیت آن‌را دارد تا بر روی مقادیر عددی به صورت موازی و با استفاده از پردازنده کار کند. اگر بتوانیم ساختار پروژه‌های خود را به طوری ایجاد کنیم تا بتوانیم از SIMD در پردازش‌های خود استفاده کنیم، سرعت انجام فعالیت‌ها، بسیار زیاد افزایش پیدا خواهند کرد؛ به خصوص این امر در حجم‌های پردازشی زیاد محسوس خواهد بود. البته مدیریت استفاده از منابع و پردازنده نباید فراموش شوند.
اطلاعات لازم از SIMD و نحوه عملکرد آن را می‌توانید در مقاله پیشنیاز بیابید. در این مقاله قصد داریم تا یک مثال ساده از کارآیی SIMD را مطرح کنیم. مثال زیر از مثال SimdSpike الگو برداری شده است و تغییراتی نیز جهت تکمیل شدن آن انجام شده است.
در این مثال می‌خواهیم نمونه کدهایی را با روش‌های معمول اجرا کنیم و زمان اجرای آن را با زمان اجرای همان مثال‌ها با روش SIMD، مقایسه کنیم. 
با استفاده از ویژوال استودیو 2015 آپدیت 3 یک پروژه کنسول با چارچوب دات نت 4.6.1 ایجاد کرده‌ایم. البته می‌توانید ازدیگر نسخه‌ها هم استفاده کنید به شرط آنکه دات نت 4.6x را نصب کرده باشید.

در صورتی که ویژوال استودیوی شما دارای این ورژن و آپدیت نبود، می‌توانید چارچوب دات نت 4.6.1 را جداگانه در سیستم خود نصب نمایید. توجه داشته باشید که برای استفاده از چارچوب دات نت در ویژوال استودیو باید نسخه‌های DevPack یا DeveloperPack را نصب نمایید (دریافت  دات نت 4.6.1 نسخه مخصوص استفاده در ویژال استودیو). 

در پروژه ایجاد شده فایلی به نام Program.cs و در آن کلاس Program وجود دارد. در این کلاس تابع شروع کننده برنامه یعنی Main وجود دارد و برنامه از این تابع شروع خواهد شد.

نمایی از فایل‌های پروژه

در تابع شروع کننده برنامه ابتدا وضعیت پشتیبانی از SIMD را چک می‌کنیم. این کار را همانطور که قبلا در مقاله پیشنیاز توضیح داده شده است با استفاده از خاصیت Vector.IsHardwareAccelerated بررسی می‌کنیم. اگر مقدار آن برابر با False باشد به معنای عدم پشتیبانی می‌باشد و با بررسی این موضوع در اول برنامه، در صورت عدم پشتیبانی از SIMD به اجرای ادامه‌ی برنامه خاتمه می‌دهیم.

پس از بررسی وضعیت پشتیبانی از SIMD ، تابعی را که در فایل Utilities.cs نوشته شده است، فراخوانی می‌کنیم. این تابع به بررسی وضعیت تعداد رجیسترهای SIMD و وضعیت انواع نوع‌های داده‌ای در SIMD می‌پردازد. اگر هر نوع داده‌ای از SIMD پشتیبانی کند (که بستگی به نوع پردازنده شما دارد) اندازه هر نوع داده‌ای را در SIMD چاپ می‌کند و در صورت عدم پشتیبانی هر نوع داده‌ای از SIMD مقدار «عدم پشتیبانی SIMD از آن نوع داده‌ای» چاپ خواهد شد. 

  تا به اینجای برنامه کد‌های تابع شروع کننده به صورت زیر خواهد بود. 
using System.Numerics;
using static System.Console;

namespace TestSIMD
{
    class Program
    {
        private const int ArraySize = 7680 * 4320;
        static void Main(string[] args)
        {
            // بررسی وضعیت پشتیبانی از SIMD
            if (!Vector.IsHardwareAccelerated)
            {
                WriteLine("Hardware acceleration not supported.");
                WriteLine();
                return; // عدم پشتیبانی و خاتمه برنامه
            }
            WriteLine("Hardware acceleration is supported"); // اعلام پشتیبانی از SIMD
            WriteLine();

            // بررسی وضعیت نوع‌های داده ای در مشخصات سخت افزاری SIMD
            Utilities.PrintHardwareSpecificSimdEffectiveness();

            //به منظور عدم خروج از برنامه و دیدن نتایج آزمایش
            WriteLine("Press any key to exit");
            ReadKey();
        }
    }
}
اجرای برنامه هم به صورت زیر به نمایش در خواهد آمد. 

در فایل Utilities.cs، توابع دیگری هم وجود دارند که کارآیی هر یک به صورت توضیح در بالای هر تابع نوشته شده است. این توابع برای تولید یک نوع داده‌ای تصادفی و ایجاد آرایه‌ای از نوع داده‌ای به صورت تصادفی به کار برده می‌شوند. می توانید در سورس برنامه این توضیحات را مشاهده کنید.
تا به اینجا تنها به بررسی پشتیبانی سخت افزاری از SIMD پرداختیم و همچنین توانستیم نوع‌های داده‌ای را که SIMD در سخت افزار ما پشتیبانی می‌کند، شناسایی کنیم و اندازه رجیستر‌های آنها را بیابیم.
حال به بررسی عملکرد توابع SIMD می‌پردازیم و با نوشتن چند تابع، زمان اجرای محاسباتی آنها را با نوشتن همان توابع در حالت معمولی و ساده مقایسه می‌کنیم.
 برای انجام مقایسه، زمان اجرای یک عملیات را در حالت معمول، با زمان اجرای همان عملیات در حالت SIMD بررسی می‌کنیم. هر عملیات را 3 مرتبه پشت سر هم اجرا می‌کنیم و زمان آنها را ثبت می‌کنیم تا تفاوت زمان اجرا را با تکرار عملیات نیز مشاهده کنیم. توابعی که آزمایشات را انجام می‌دهند و زمان اجرا را ثبت و نمایش می‌دهند، در فایل PerformanceTests.cs و در کلاس PerformanceTests قرار دارند و از توابع سه کلاس دیگر که عملیات در آن نوشته شده‌اند، استفاده می‌کنند.
  • فایل IntSimdProcessor.cs
    • در این فایل کلاسی به نام IntSimdProcessor قرار دارد که شامل 6 تابع می‌باشد و این تابع‌ها با نوع داده‌ای صحیح یا همان Integer کار می‌کنند. نام کلاس هم به همین خاطر نام گذاری شده است. 
    • این 6 تابع در کل 3 عملیات را شامل عملیات‌های زیر انجام می‌دهند. یکبار در حالت معمولی و یکبار با استفاده از توابع SIMD این کار را انجام می‌دهند:
      • پیدا کردن بزرگترین و کوچکترین عدد در آرایه
      • جمع عناصر دو آرایه با هم با استفاده از یک آرایه کمکی که نتیجه در آرایه کمکی ریخته می‌شود
      • جمع عناصر دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی که مجموع در آرایه اول ریخته می‌شود
    • در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم درباره‌ی فعالیت آن تابع ذکر شده است.
 
  • فایل FloatSimdProcessor.cs
    • در این فایل کلاسی با نام FloatSimdProcessor قرار دارد که همانطور که از نام کلاس پیداست، توابعی برای کار بر روی اعداد از نوع داده‌ای float در آن نوشته شده‌اند.
    • در این کلاس هم 6 تابع برای انجام 3 عملیات زیر نوشته شده است که به ازای هر عملیات دو تابع یکی در حالت معمولی و یکی در حالت SIMD نوشته شده است.
      • جمع دو آرایه با استفاده از یک آرایه کمکی - مجموع در آرایه کمکی ریخته می‌شود
      • جمع دو آرایه اول ورودی - مجموع در آرایه سوم ریخته می‌شود
      • جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی - مجموع در آرایه اول ریخته می‌شود
    • در آزمایشات نوشته شده در کلاس PerformanceTests  تنها از عملیات آخری استفاده شده است و از دو عملیات اول استفاده نشده است که در صورت تمایل می‌توانید از دیگر عملیات‌ها نیز استفاده کنید.
    • در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم درباره‌ی فعالیت آن تابع نیز ذکر شده است.
 
  • فایل UShortSimdProcessor.cs
    • در این فایل کلاسی با نام UShortSimdProcessor قرار دارد و همانطور که از نام کلاس پیداست، توابعی برای کار بر روی اعداد از نوع داده‌ای ushort یا همان اعداد صحیح کوچک بدون علامت نوشته شده‌اند.
    • در این کلاس 12 تابع برای انجام 6 عملیات زیر نوشته شده‌است که به ازای هر عملیات، دو تابع یکی در حالت معمولی و یکی در حالت SIMD نوشته شده است.
      • جمع دو آرایه اول ورودی که مجموع در آرایه سوم ریخته می‌شود
      • جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی که مجموع در آرایه اول ریخته می‌شود
      • بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت
      • جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی
      • جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی بدون بررسی سرریز (Overflow)
      • محاسبه میانگین و بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت
    • در بالای هر تابع در این فایل توضیحات لازم درباره‌ی فعالیت آن تابع ذکر شده است.
 
حال در کلاس PerformanceTests برای انجام آزمایشات و مقایسه زمان اجرا، 10 تابع وجود دارند که 10 عملیات مختلف را بر روی 3 نوع داده‌ای، اجرا می‌کنند. 3 عملیات از کلاس IntSimdProcessor و یک عملیات از کلاس FloatSimdProcessor و 6 عملیات از کلاس UShortSimdProcessor را مورد آزمایش قرار داده‌ایم که در مجموع شامل 10 آزمایش در 10 تابع مختلف شده است.
public static void TestIntArrayAdditionFunctions(int testSetSize) {
    WriteLine();
    Write("Testing int array addition, generating test data...");
    var intsOne = GetRandomIntArray(testSetSize); //تولید آرایه عددی به صورت تصادفی
    var intsTwo = GetRandomIntArray(testSetSize);
    WriteLine($" done, testing...");// پایان تولید آرایه‌ها و شروع پردازش
    var naiveTimesMs = new List<long>(); // تعریف لیستی برای ریختن زمان پاسخ دهی در حالت ساده و معمولی
    var hwTimesMs = new List<long>(); // تعریف لیستی برای ریختن زمان پاسخ دهی در حالت SIMD و سخت افزاری 
    for (var i = 0; i < 3; i++) { // ایجاد حلقه برای تکرار محاسبات برای اندازه گیری زمان در حالت تکراری
        stopwatch.Restart();//شروع ثبت زمان
        var result = IntSimdProcessor.NaiveSumFunc(intsOne, intsTwo);//اجرای تابع جمع دو آرایه
        var naiveTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;//ثبت زمان
        naiveTimesMs.Add(naiveTimeMs);//افزودن زمان ثبت شده به لیست زمان‌های ساده و معمول
        WriteLine($"Naive analysis took:                {naiveTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");

        stopwatch.Restart();//شروع ثبت زمان
        result = IntSimdProcessor.HWAcceleratedSumFunc(intsOne, intsTwo);//اجرای تابع جمع دو آرایه در حالت سخت افزاری
        var hwTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;//ثبت زمان
        hwTimesMs.Add(hwTimeMs);//افزودن زمان به لیست زمان‌های سخت افزاری
        WriteLine($"Hareware accelerated analysis took: {hwTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");
    }//پایان حلقه و چاپ نتایج
    WriteLine("Int array addition:");
    WriteLine($"Naive method average time:          {naiveTimesMs.Average():.##}");
    WriteLine($"HW accelerated method average time: {hwTimesMs.Average():.##}");
    WriteLine($"Hardware speedup:                   {naiveTimesMs.Average() / hwTimesMs.Average():P}%");
}
در بالا تکه کدی مربوط به تابع آزمایش اول از کلاس PerformanceTests قرار دارد و وظیفه دارد عملیات جمع دو آرایه را با استفاده از یک آرایه کمکی اعداد صحیح، هم در حالت معمولی و هم در حالت SIMD انجام دهد و زمان اجرای آنها را ثبت و نمایش دهد تا بتوانیم این زمان اجرا‌ها را با هم مقایسه کنیم.
ساختار و روند اجرای کلیه آزمایش‌ها و توابع در کلاس PerformanceTests با یکدیگر یکسان است و از یک stopwatch یا همان کرنومتر برای محاسبه زمان اجرا استفاده شده است.
هر کدام از این توابع یک عملیات را مورد بررسی قرار می‌دهند و هر عملیات را 3 مرتبه اجرا می‌کنند تا زمان تکرار اجرا نیز مورد مقایسه قرار گیرد.

نام تابع ذکر شده نشان دهنده آزمایش بر روی آرایه اعداد صحیح یا همان Integer می‌باشد که شامل یک پارامتر ورودی از نوع عدد صحیح می‌باشد. این پارامتر ورودی نشان دهنده اندازه هر آرایه‌ای می‌باشد که قرار است تولید شود.  

TestIntArrayAdditionFunctions(int testSetSize)

در قدم اول این تابع، باید آرایه‌ها را تولید کنیم که کد آن به صورت زیر است.

Write("Testing int array addition, generating test data...");
var intsOne = GetRandomIntArray(testSetSize);
var intsTwo = GetRandomIntArray(testSetSize);
WriteLine($" done, testing...");

ابتدا در خروجی چاپ می‌کنیم که در حال ایجاد داده‌های مربوط به آزمایش هستیم و سپس با استفاده از تابع GetRandomIntArray آرایه‌ای را ایجاد می‌کنیم و در متغیر‌های مربوطه می‌ریزیم. این تابع دارای یک پارامتر ورودی از نوع عدد صحیح است که آرایه‌ای را به طول پارامتر ورودی تولید می‌کند. این تابع در فایل Utilities.cs قرار دارد.

در پایان تولید آرایه‌ها، اتمام تولید و ایجاد آرایه‌ها را با چاپ در خروجی اعلام میکنیم.

سپس با معرفی دو لیست زیر می‌توانیم زمان‌های اجرا را در آنها بریزیم و در پایان، تابع میانگین این زمان‌ها را محاسبه و چاپ کنیم. لیست اول برای نگهداری زمان‌های اجرای عملیات در حالت معمولی و لیست دوم برای نگهداری زمانهای اجرای عملیات در حالت SIMD می‌باشد.

var naiveTimesMs = new List<long>();
var hwTimesMs = new List<long>();

سپس با ایجاد حلقه ای از 0 تا 3 که در کل 3 مرتبه اجرا می‌شود عملیات را تکرار و زمان آن را ثبت می‌کنیم. 

for (var i = 0; i < 3; i++)

درون حلقه یک عملیات را در دوحالت معمولی یا ساده و SIMD اجرا می‌کنیم. قبل از اجرای عملیات اول ابتدا stopwatch را ریست می‌کنیم. با این کار زمان صفر شده و شروع به اندازه گیری می‌کند. سپس عملیات مربوط به جمع دو آرایه را در حالت معمولی که در فایل IntSimdProcessor.cs قرار دارد، فراخوانی می‌کنیم. پس از اجرای این عملیات مقدار stopwatch را به میلی ثانیه در یک متغیر ذخیره میکنیم و این مقدار را به لیست زمان‌های اجرای معمولی اضافه می‌کنیم. در نهایت نتیجه زمان اجرا را در خروجی چاپ می‌کنیم. 

stopwatch.Restart();
var result = IntSimdProcessor.NaiveSumFunc(intsOne, intsTwo);
var naiveTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;
naiveTimesMs.Add(naiveTimeMs);
WriteLine($"Naive analysis took:                {naiveTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");

پس از اجرای عملیات در حالت ساده یا معمولی، حال نوبت همان عملیات در حالت SIMD می‌باشد. دوباره stopwatch را ریست می‌کنیم و عملیات در SIMD را اجرا کرده و بعد از آن مقدار stopwatch را درون متغیری میریزیم و آن را به لیست زمان‌های اجرای عملیات در SIMD اضافه می‌کنیم و در نهایت نتیجه زمان اجرا را در خروجی چاپ می‌کنیم. 

stopwatch.Restart();
result = IntSimdProcessor.HWAcceleratedSumFunc(intsOne, intsTwo);
var hwTimeMs = stopwatch.ElapsedMilliseconds;
hwTimesMs.Add(hwTimeMs);
WriteLine($"Hareware accelerated analysis took: {hwTimeMs}ms (last value = {result.Last()}).");

پس از اجرای حلقه، حال نوبت به نمایش نتیجه میانگین زمان‌ها در خروجی است. ابتدا میانگین زمان‌های اجرا در حالت ساده یا معمولی را که به میلی ثانیه است را در خروجی چاپ می‌کنیم. بعد از آن میانگین زمان‌های اجرا در حالت SIMD را در خروجی چاپ می‌کنیم و در آخر سرعت زمان اجرا در حالت SIMD را نسبت به حالت معمولی به درصد چاپ می‌کنیم. 

WriteLine($"Naive method average time:          {naiveTimesMs.Average():.##}");
WriteLine($"HW accelerated method average time: {hwTimesMs.Average():.##}");
WriteLine($"Hardware speedup:                   {naiveTimesMs.Average() / hwTimesMs.Average():P}%");

در این مقاله تنها به توضیحی در مورد این آزمایش اکتفا می‌کنیم. لازم به ذکر است که دیگر آزمایش‌ها نیز دقیقا ساختاری مشابه این آزمایش را دارند و تنها عملیات اجرا در آنها متفاوت است. در کلاس PerformanceTests توضیحات لازم مربوط به هر آزمایش و تابع داده شده است و می‌توانید با مراجعه به کد برنامه آنها را مورد بررسی قرار دهید.

برای اجرای تمامی آزمایش‌ها، کلیه توابع نوشته شده در کلاس PerformanceTests را در کلاس Program و در تابع Main که تابع شروع کننده برنامه می‌باشد، پس از بررسی وضعیت نوع‌های داده‌ای قرار می‌دهیم.

تصویر مربوط به اجرای کامل برنامه را می‌توانید مشاهده می‌کنید. 

این جدول بر اساس یک بار اجرای برنامه در سیستم من ترسیم شده است و اجرای برنامه در سیستم‌های مختلف خروجی‌های متفاوتی را دارد. لازم به ذکر است که اندازه آرایه‌ها بسیار بزرگ است و این نتایج با آرایه‌هایی به طول بیش از هزاران هزار عنصر می‌باشد.

زمان‌ها در جدول به میلی ثانیه می‌باشد.

ردیف

عملیات

دور اول

دور دوم

دور سوم

میانگین حالت ساده

میانگین حالت SIMD

درحالت ساده

درحالت SIMD

درحالت ساده

درحالت SIMD

درحالت ساده

درحالت SIMD

1

جمع دو آرایه با استفاده از یک آرایه کمکی در اعداد صحیح

157

131

128

131

128

138

137.67

133.33

2

جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد float

122

133

99

99

99

93

106.67

108.33

3

جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد صحیح

83

73

86

88

78

81

82.33

80.67

4

جمع دو آرایه اول ورودی - مجموع در آرایه سوم ریخته می‌شود - در اعداد صحیح کوچک بدون علامت

58

63

50

48

58

46

55.33

52.33

5

جمع دو آرایه بدون استفاده از آرایه کمکی در اعداد صحیح کوچک بدون علامت

55

40

53

36

53

46

53.67

40.67

6

بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح

91

36

91

39

90.67

38

90.66

38

7

بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در یک آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت

90

20

89

19

88

18

89

19

8

جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی

33

309

32

263

31

291

32

287.67

9

جمع عناصر آرایه ورودی و ذخیره مجموع آنها در یک متغیر کمکی بدون بررسی سرریز

30

13

29

13

30

12

29.67

12.67

10

محاسبه میانگین و بدست آوردن کمترین و بیشترین مقدار در آرایه اعداد صحیح کوچک بدون علامت

89

50

90

51

90

49

89.57

50



سورس کامل برنامه را که شامل تغییراتی در توابع برای بهبود و اضافه شدن کامنت برای فهم بیشتر کدها می‌باشد، در زیر می‌توانید دریافت کنید: 
   TestSIMD.zip