مطالب
قسمت سوم : بررسی تعدادی از ویژگی های Telerik Reporting
در این بخش قصد داریم به طور خلاصه تعدادی از ویژگی‌های Telerik Reporting را جهت ساخت گزارشات مورد بررسی قرار دهیم.
ویژگی‌های مورد بحث شامل موارد زیر می‌باشند:
•  ویرایش TextBox‌ها در محیط Designer
•  Copy و Paste کردن Style‌ها از یک کنترل به کنترل دیگر
•  قالب بندی شرطی
•  پیمایش و تغییر اندازه گزارش و آیتم‌های آن
•  تغییر اندازه بخش‌های مختلف گزارش نظیر Page Header ، Detail و ...
•  افزودن TextBox Shape و PictureBox درون Designer گزارش
•  استفاده از پنجره Data Explorer
•  استفاده از پنجره Report Explorer
در ادامه به بررسی موارد ذکر شده جهت طراحی گزارش می‌پردازیم.
1.  جهت تغییر محتوای یک TextBox می‌توان روی آن دوبار کلیک نمود. پس از آن TextBox به حالت ویرایش می‌رود و می‌توان متن درون آن را به سادگی تغییر داد.این کار در محیط Designer انجام می‌شود و نیازی نیست برای تغییر محتوای TextBox به پنجره Properties بروید و متن آن را تغییر دهید.
2.  در محیط Designer به راحتی می‌توانید گزارش خود را Zoom نمایید.این کار توسط ComboBox مربوطه در پایین سمت چپ Designer انجام می‌شود.

3. اگر قرار باشد TextBox جدیدی به گزارش خود اضافه نمایید، کافی است آن را از بخش ToolBox به محیط گزارش بکشید و سپس به چینش آن بپردازید. 

4. در محیط طراح گزارش Telerik می‌توانید به راحتی یک قالب بندی و یا Style را از کنترلی به کنترل دیگر کپی نمایید و در وقت خود جهت طراحی گزارش صرفه جویی نمایید. برای انجام اینکار کافی است روی کنترلی که قرار است Style آن را کپی نمایید راست کلیک نموده و پس از آن از منوی ظاهر شده گزینه Copy Style را انتخاب نمایید. در ادامه می‌توانید کنترل و یا کنترل هایی که قرار است قالب بندی را به آنها اعمال کنید انتخاب نموده ، روی آنها راست کلیک نمایید و گزینه Paste Style را انتخاب کنید.با این کار Style ی که در مرحله قبل از کنترلی دیگر کپی کرده بودید به کنترل یا کنترل‌های انتخاب شده اعمال می‌شود.  

5. یکی دیگر از امکانات Telerik Reporting امکان قالب بندی شرطی (Conditional Formating) می‌باشد. یعنی Style یک کنترل توسط شرط‌ها تعیین می‌شود. برای مثال می‌توانیم بگوییم که اگر مقدار فروش بیشتر از مبلغ خاصی بود ، عدد نمایش داده شده با رنگ سبز نمایش داده شود و یا اینکه از فونت و یا اندازه دیگری جهت نمایش آن استفاده شود (به طور کلی با توجه به شرط‌های تعیین شده  نمایش آن کنترل با یک Style متفاوت صورت گیرد). در قسمت‌های آینده به بررسی کامل این قابلیت نیز خواهیم پرداخت.  

6. یکی از امکاناتی که در هنگام طراحی گزارش در اختیار ما قرار میگیرد پنجره Data Explorer می‌باشد. توسط این پنجره می‌توان فیلدهای یک منبع داده (DataSource) را مشاهده نمود و برای اینکه بتوان از آنها در محیط طراحی استفاده کرد بر روی محیط طراحی درگ نمود. DataSource‌ها انواع مختلفی دارند که در قسمت اول این آموزش به معرفی آنها پرداختیم و از نمونه Sql آن نیز جهت طراحی یک گزارش ساده استفاده کردیم. در ادامه نیز با این موارد بیشتر آشنا خواهید شد.در تصویر زیر نحوه‌ی درگ کردن یک فیلد تصویر را از پنجره Data Explorer مشاهده می‌نمایید.  

7. یکی دیگر از اجزای Reporting پنجره‌ی Report Explorer می‌باشد. توسط این پنجره می‌توان دسترسی سریعی به اجزای درون گزارش داشت. برای مثال می‌توان به راحتی یک بخش درون گزارش را انتخاب نمود و در پنجره‌ی Properties تغییراتی در آن اعمال نمود.  


ادامه دارد ...

مطالب
نحوه اضافه کردن Auto-Complete به جستجوی لوسین در ASP.NET MVC و Web forms
پیشنیازها:
چگونه با استفاده از لوسین مطالب را ایندکس کنیم؟
چگونه از افزونه jQuery Auto-Complete استفاده کنیم؟
نحوه استفاده صحیح از لوسین در ASP.NET


اگر به جستجوی سایت دقت کرده باشید، قابلیت ارائه پیشنهاداتی به کاربر توسط یک Auto-Complete به آن اضافه شده‌است. در مطلب جاری به بررسی این مورد به همراه دو مثال Web forms و MVC پرداخته خواهد شد.


قسمت عمده مطلب جاری با پیشنیازهای یاد شده فوق یکی است. در اینجا فقط به ذکر تفاوت‌ها بسنده خواهد شد.

الف) دریافت لوسین
از طریق NuGet آخرین نگارش را دریافت و به پروژه خود اضافه کنید. همچنین Lucene.NET Contrib را نیز به همین نحو دریافت نمائید.

ب) ایجاد ایندکس
کدهای این قسمت با مطلب برجسته سازی قسمت‌های جستجو شده، یکی است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using Lucene.Net.Analysis.Standard;
using Lucene.Net.Documents;
using Lucene.Net.Index;
using Lucene.Net.Store;
using LuceneSearch.Core.Model;
using LuceneSearch.Core.Utils;

namespace LuceneSearch.Core
{
    public static class CreateIndex
    {
        static readonly Lucene.Net.Util.Version _version = Lucene.Net.Util.Version.LUCENE_30;

        public static Document MapPostToDocument(Post post)
        {
            var postDocument = new Document();
            postDocument.Add(new Field("Id", post.Id.ToString(), Field.Store.YES, Field.Index.NOT_ANALYZED));
            var titleField = new Field("Title", post.Title, Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS);
            titleField.Boost = 3;
            postDocument.Add(titleField);
            postDocument.Add(new Field("Body", post.Body.RemoveHtmlTags(), Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS));
            return postDocument;
        }

        public static void CreateFullTextIndex(IEnumerable<Post> dataList, string path)
        {
            var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(path));
            var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
            using (var writer = new IndexWriter(directory, analyzer, create: true, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
            {
                foreach (var post in dataList)
                {
                    writer.AddDocument(MapPostToDocument(post));
                }

                writer.Optimize();
                writer.Commit();
                writer.Close();
                directory.Close();
            }
        }
    }
}
تنها تفاوت آن اضافه شدن titleField.Boost = 3 می‌باشد. توسط Boost به لوسین خواهیم گفت که اهمیت عبارات ذکر شده در عناوین مطالب، بیشتر است از اهمیت متون آن‌ها.


ج) تهیه قسمت منبع داده Auto-Complete

namespace LuceneSearch.Core.Model
{
    public class SearchResult
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
    }
}

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using Lucene.Net.Index;
using Lucene.Net.Search;
using Lucene.Net.Store;
using LuceneSearch.Core.Model;
using LuceneSearch.Core.Utils;

namespace LuceneSearch.Core
{
    public static class AutoComplete
    {
        private static IndexSearcher _searcher;

        /// <summary>
        /// Get terms starting with the given prefix
        /// </summary>
        /// <param name="prefix"></param>
        /// <param name="maxItems"></param>
        /// <returns></returns>
        public static IList<SearchResult> GetTermsScored(string indexPath, string prefix, int maxItems = 10)
        {
            if (_searcher == null)
                _searcher = new IndexSearcher(FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(indexPath)), true);

            var resultsList = new List<SearchResult>();
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(prefix))
                return resultsList;

            prefix = prefix.ApplyCorrectYeKe();

            var results = _searcher.Search(new PrefixQuery(new Term("Title", prefix)), null, maxItems);
            if (results.TotalHits == 0)
            {
                results = _searcher.Search(new PrefixQuery(new Term("Body", prefix)), null, maxItems);
            }

            foreach (var doc in results.ScoreDocs)
            {
                resultsList.Add(new SearchResult
                {
                    Title = _searcher.Doc(doc.Doc).Get("Title"),
                    Id = int.Parse(_searcher.Doc(doc.Doc).Get("Id"))
                });
            }

            return resultsList;
        }
    }
}
توضیحات:
برای نمایش Auto-Complete نیاز به منبع داده داریم که نحوه ایجاد آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا توسط جستجوی سریع لوسین و امکانات PrefixQuery آن، به تعدادی مشخص (maxItems)، رکوردهای یافت شده را بازگشت خواهیم داد. خروجی حاصل لیستی است از SearchResultها شامل عنوان مطلب و Id آن. عنوان را به کاربر نمایش خواهیم داد؛ از Id برای هدایت او به مطلبی مشخص استفاده خواهیم کرد.


د) نمایش Auto-Complete در ASP.NET MVC

using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using LuceneSearch.Core;
using System.Web;

namespace LuceneSearch.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        static string _indexPath = HttpRuntime.AppDomainAppPath + @"App_Data\idx";

        public ActionResult Index(int? id)
        {
            if (id.HasValue)
            {
                //todo: do something
            }
            return View(); //Show the page
        }

        public virtual ActionResult ScoredTerms(string q)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(q))
                return Content(string.Empty);

            var result = new StringBuilder();
            var items = AutoComplete.GetTermsScored(_indexPath, q);
            foreach (var item in items)
            {
                var postUrl = this.Url.Action(actionName: "Index", controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id }, protocol: "http");
                result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
            }

            return Content(result.ToString());
        }
    }
}

@{
    ViewBag.Title = "جستجو";
    var scoredTermsUrl = Url.Action(actionName: "ScoredTerms", controllerName: "Home");
    var bulletImage = Url.Content("~/Content/Images/bullet_shape.png");
}
<h2>
    جستجو</h2>

<div align="center">
    @Html.TextBox("term", "", htmlAttributes: new { dir = "ltr" })
    <br />
    جهت آزمایش lu را وارد نمائید
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        EnableSearchAutocomplete('@scoredTermsUrl', '@bulletImage');
    </script>
}

function EnableSearchAutocomplete(url, img) {
    var formatItem = function (row) {
        if (!row) return "";
        return "<img src='" + img + "' /> " + row[0];
    }

    $(document).ready(function () {
        $("#term").autocomplete(url, {
            dir: 'rtl', minChars: 2, delay: 5,
            mustMatch: false, max: 20, autoFill: false,
            matchContains: false, scroll: false, width: 300,
            formatItem: formatItem
        }).result(function (evt, row, formatted) {
            if (!row) return;
            window.location = row[1];
        });
    });
}
توضیحات:
- ابتدا ارجاعاتی را به jQuery، افزونه Auto-Complete و اسکریپت سفارشی تهیه شده، در فایل layout پروژه تعریف خواهیم کرد.
در اینجا سه قسمت را مشاهده می‌کنید: کدهای کنترلر، View متناظر و اسکریپتی که Auto-Complete را فعال خواهد ساخت.
- قسمت مهم کدهای کنترلر، دو سطر زیر هستند:
result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
return Content(result.ToString());
مطابق نیاز افزونه انتخاب شده در مثال جاری، فرمت خروجی مدنظر باید شامل سطرهایی حاوی متن قابل نمایش به همراه یک Id (یا در اینجا یک آدرس مشخص) باشد. البته ذکر این Id اختیاری بوده و در اینجا جهت تکمیل بحث ارائه شده است.
return Content هم سبب بازگشت این اطلاعات به افزونه خواهد شد.
- کدهای View متناظر بسیار ساده هستند. تنها نام TextBox تعریف شده مهم می‌باشد که در متد جاوا اسکریپتی EnableSearchAutocomplete استفاده شده است. به علاوه، نحوه مقدار دهی آدرس دسترسی به اکشن متد ScoredTerms نیز مهم می‌باشد.
- در متد EnableSearchAutocomplete نحوه فراخوانی افزونه autocomplete را ملاحظه می‌کنید.
جهت آن، به راست به چپ تنظیم شده است. با 2 کاراکتر ورودی فعال خواهد شد با وقفه‌ای کوتاه. نیازی نیست تا انتخاب کاربر از لیست ظاهر شده حتما با عبارت جستجو شده صد در صد یکی باشد. حداکثر 20 آیتم در لیست ظاهر خواهند شد. اسکرول بار لیست را حذف کرده‌ایم. عرض آن به 300 تنظیم شده است و نحوه فرمت دهی نمایشی آن‌را نیز ملاحظه می‌کنید. برای این منظور از متد formatItem استفاده شده است. آرایه row در اینجا در برگیرنده اعضای Title و Id ارسالی به افزونه است. اندیس صفر آن به عنوان دریافتی اشاره می‌کند.
همچنین نحوه نشان دادن عکس العمل به عنصر انتخابی را هم ملاحظه می‌کنید (در متد result مقدار دهی شده).  window.location را به عنصر دوم آرایه row هدایت خواهیم کرد. این عنصر دوم مطابق کدهای اکشن متد تهیه شده، به آدرس یک صفحه اشاره می‌کند.


ه) نمایش Auto-Complete در ASP.NET WebForms

قسمت عمده مطالب فوق با وب فرم‌ها نیز یکی است. خصوصا توضیحات مرتبط با متد EnableSearchAutocomplete ذکر شده.
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="LuceneSearch.WebForms.Default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>جستجو</title>
    <link href="Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Scripts/jquery-1.7.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.autocomplete.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/custom.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body dir="rtl">
    <h2>
        جستجو</h2>
    <form id="form1" runat="server">
    <div align="center">
        <asp:TextBox runat="server" dir="ltr" ID="term"></asp:TextBox>
        <br />
        جهت آزمایش lu را وارد نمائید
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        EnableSearchAutocomplete('Search.ashx', 'Content/Images/bullet_shape.png');
    </script>
</body>
</html>

using System.Text;
using System.Web;
using LuceneSearch.Core;

namespace LuceneSearch.WebForms
{
    public class Search : IHttpHandler
    {
        static string _indexPath = HttpRuntime.AppDomainAppPath + @"App_Data\idx";

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            string q = context.Request.QueryString["q"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(q))
            {
                context.Response.Write(string.Empty);
                context.Response.End();
            }

            var result = new StringBuilder();
            var items = AutoComplete.GetTermsScored(_indexPath, q);
            foreach (var item in items)
            {
                var postUrl = "Default.aspx?id=" + item.Id;
                result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
            }

            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(result.ToString());
            context.Response.End();
        }

        public bool IsReusable
        { get { return false; } }
    }
}

در اینجا بجای Controller از یک Generic handler استفاده شده است (Search.ashx).
result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
context.Response.Write(result.ToString());
در آن، عنوان مطالب یافت شده به همراه یک آدرس مشخص، تهیه و در Response نوشته خواهند شد.


کدهای کامل مثال فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
همچنین باید دقت داشت که پروژه MVC آن از نوع MVC4 است (VS2010) و فرض براین می‌باشد که IIS Express 7.5 را نیز پیشتر نصب کرده‌اید.
کلمه عبور فایل: dotnettips91
 
مطالب
بررسی مفهوم Event bubbling در جی کوئری و تاثیر آن بر کارآیی کدهای نوشته شده
Event bubbling یا جوشیدن رویدادها به مفهوم انتقال رویدادهای رخ داده در یک المنت به سمت المنت یا المنت‌های والد می‌باشد. برای مثال با کلیک بر روی یک المنت در صفحه، رویداد کلیک هم در همان المنت اجرا خواهد شد و هم در المنت‌های والد.
ساختار سند زیر را در نظر بگیرید:
<div id="parent">
    <div id="child1">
        <div id="child2">
            <div id="child3"></div>
        </div>
    </div>
</div>
حال اگر برای هرکدام از divهای موجود در سند، یک هندلر برای مدیریت رویداد کلیک نوشته شود و کاربر بر روی child3 کلیک کند، به ترتیب ابتدا رویداد مربوط به المنت child3 سپس child2 سپس child1 و در نهایت parent اجرا خواهد شد. یعنی با کلیک بر روی child3، تمامی هندلرهای کلیک اجرا خواهند شد. دلیل اینکار همان مفهوم Event bubbling است.
Event bubbling فقط مختص صفحات وب نیست؛ بلکه در تمامی سیستم عامل‌ها یکی از مفاهیم مدیریت رخدادها(Events) است. حتی در برنامه‌های مبتنی بر ویندوز فرم هم شما با این مفهوم برخورد کرده‌اید.
در صفحات وب، در نهایت رویدادها به شیء Window منتقل می‌شوند و در یک وب فرم، به From اصلی برنامه.
حال با این مقدمه به سراغ بهینه سازی کدهای نوشته شده‌ی خود می‌رویم. اگر از کتابخانه‌ی جی‌کوئری استفاده کرده باشید، حتما از رویدادهای مختلف ماوس و صفحه کلید بهره برده‌اید. تصور برنامه‌ای که از رویدادها استفاده نکند و باید با کاربر در تعامل باشد، غیرممکن است؛ زیرا این رویدادها هستند که درخواست‌های کاربر را به برنامه منتقل می‌کنند.
به قطعه کد زیر توجه کنید:
$('#parent').on('click', function (event) {

});

$('#child1').on('click', function (event) {

});

$('#child2').on('click', function (event) {

});
ما یک هندلر برای مدیریت رویداد کلیک المنت parent نوشته‌ایم؛ یکی برای المنت child1 و یکی دیگر برای child2. با استفاده از مفهوم جوشیدن رخدادها می‌توانیم هر سه هندلر را حذف و به یک هندلر تبدیل کنیم!
$(document).on('click', '#parent, #child1, #child2, #child3', function (event) {

});
شاید بپرسید مزیت اینکار چیست؟ نکته‌ی کلیدی در همینجاست. میزان حافظه‌ی مصرفی مدیریت یک رخداد، به مراتب کمتر از چندین رخداد است.
در واقع شما فقط یک هندلر را ثبت و تمامی کارهای لازم را به آن می‌سپارید. شدیدا توصیه می‌شود که در نوشتن کدهای خود از ایجاد هندلر بر روی هر عنصر خودداری کنید.
برای مثال اگر شما در صفحه‌ی مدیریت پست‌ها قرار دارید و برای ویرایش هر پست دکمه‌ای را تعیین کرده باشید به جای نوشتن کدی مانند زیر:
$('.post .edit').on('click', function (event) {

});
از نسخه‌ی بهینه شده‌ی آن استفاده کنید:
$(document).on('click', '.post .edit', function (event) {

});
تصور کنید شما در همین صفحه 50 پست را به کاربر نشان داده باشید و اگر از کد بالا استفاده کنید، به ازای هر 50 دکمه‌ی ویرایش، یک هندلر برای رویداد کلیک خواهید داشت. حالا اگر از کد پایین استفاده کنید، تنها یک هندلر برای 50 رویداد خواهید داشت.
همان صفحه‌ی مدیریت پست را در نظر بگیرید. 50 پست داریم. هر کدام یک دکمه‌ی ویرایش، حذف، امتیازات، کامنتها و کلی ابزار دیگر که همه با رویداد کلیک فعال می‌شوند. چیزی حدود به 300 رویداد را باید ثبت کنید!
این واقعا یک تراژدی بزرگ در مصرف حافظه محسوب می‌شود. پس بهینه‌تر است تا با نوشتن یک رویداد کلیک روی کل شیء سند، از ایجاد هندلرهای اضافی خودداری کنید.

در اینجا دو نکته قابل ذکر است:
1- چگونه از Event bubbling جلوگیری کنیم؟
برخی از اوقات لازم است تا در لایه‌های تو در تو، به ازای هر لایه، کد خاصی اجرا شود. یعنی با کلیک بر روی child3 نمی‌خواهیم رویداد مربوط به parent یا حتی child2 اجرا شوند. در این حالت باید از event.stopPropagation در بدنه‌ی هندلر استفاده کنیم.

2- چگونه می‌توان تشخیص داد که بر روی کدام لایه یا المنت کلیک شده است؟
شما با استفاده از event.event.target، به شیء هدف دسترسی خواهید داشت. برای مثال اگر قصد داشته باشیم که قسمتی از کدهای ما فقط بر روی یک المنت خاص اجرا شوند، می‌توانیم به شکل زیر آنها را تفکیک کنیم:
        var elemnt = $(event.target);
        if (elemnt.attr('id') === 'parent') {
            alert('this is parnet');
        }
        else if (elemnt.attr('id') === 'child2') {
            alert('this is child2');
        }
البته نوشتن شرط برای همه‌ی المنت‌ها در یک هندلر هم باعث طولانی شدن کدها و هم تولید کد اضافه خواهد شد. خوشبختانه جی کوئری، مدیریت و ثبت رخدادها را هوشمندانه انجام می‌دهد. به جای نوشتن شرط، به راحتی کدهای مربوط به هر المنت را در یک رجیستر کننده‌ی جدا بنویسید و در نهایت جی کوئری آن‌ها را برای شما به یک هندلر منتقل خواهد کرد:
$(document).ready(function () {

    $(document).on('click','#parent', function (event) {

    });

    $(document).on('click','#child1', function (event) {

    });

    $(document).on('click','#child2', function (event) {
        event.st
    });

});

یکی دیگر از مهمترین مزایای کدنویسی به شکل فوق اینست که حتی رویدادهای مربوط به اشیایی که به صورت پویا به سند اضافه می‌شوند، اجرا خواهند شد.
در صفحه‌ی اصلی همین سایت بر روی دکمه‌ی بارگزاری بیشتر کلیک کنید. پس از اضافه شدن پست‌ها سعی کنید به یک پست امتیاز دهید. اتفاقی نخواهد افتاد. زیرا برای عناصری که بصورت پویا به صفحه اضافه شده‌اند رویدادی ثبت نشده است، که اگر از کدهای فوق استفاده شود با کمترین هزینه به هدف دلخواه خود خواهیم رسید.
پس همیشه رویدادها را تا حد امکان بر روی عنصر ریشه تعریف کنید.
دیدن لینک زیر برای اجرای یک تست و درک بهتر مطلب خالی از لطف نخواهد بود:
http://jsperf.com/jquery-body-delegate-vs-document-delegate
نظرات مطالب
Vue.js - بحث Event Handling - آشنایی و شیوۀ استفاده از رویدادها - قسمت پنجم
یک نکته‌ی تکمیلی: نحوه‌ی انتخاب یک المنت در Vue.js

در Vue.js  چندین روش برای انتخاب یک المنت وجود دارند که در ادامه آن‌ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
 کد زیر را در نظر بگیرید، ما قصد داریم value موجود در input  را نمایش دهیم.

روش اول: با استفاده از جاوا اسکریپت
<!DOCTYPE html>

<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Vue.js گرفتن یک المنت در </title>
</head>

<body>
    <div id="main">
        <input type="text" name="fullName" id="fullName">
        <button @click='getFullNameValue()'>Show Me</button>
    </div>
    <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
    <script>
        new Vue({
            el: '#main',
            data() {
                return {

                }
            },
            methods: {
                getFullNameValue() {
                    let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    alert(fullNameValue);
                }
            }
        });
    </script>
</body>

</html>
با استفاده از دستور زیر در جاوا اسکریپت براحتی میتوانیم یک المنت را انتخاب کنیم و آن را به یک متغیر انتساب دهیم.
 let fullNameValue = document.querySelector('#fullName')

روش دوم: انتخاب یک المنت با جی کوئری (با سلکتور دلخواه)
getFullNameValue() {
                    //let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    let fullNameValue = $('#fullName');
                    alert(fullNameValue.val());
}

روش سوم: انتخاب یک المنت در حیطه نمونه سازی شده  Vue.js
getFullNameValue() {
                    //let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    //let fullNameValue = $('#fullName').val();
                    let fullNameValue = this.$el.querySelector('#fullName');
                    alert(fullNameValue.value );
}

روش چهارم: انتخاب یک المنت از طریق امکان ref  در  Vue.js
<!DOCTYPE html>

<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Vue.js گرفتن یک المنت در </title>
</head>

<body>
    <div id="main">
        <input type="text" name="fullName" id="fullName" ref="refFullName">
        <button @click='getFullNameValue()'>Show Me</button>
    </div>
    <script src="https://code.jquery.com/jquery-3.4.1.min.js"></script>
    <script src="https://cdn.jsdelivr.net/npm/vue"></script>
    <script>
        new Vue({
            el: '#main',
            data() {
                return {

                }
            },
            methods: {
                getFullNameValue() {
                    //let fullNameValue = document.querySelector('#fullName').value;
                    //let fullNameValue = $('#fullName').val();
                    //let fullNameValue = this.$el.querySelector('#fullName').value;
                    let fullNameValue = this.$refs.refFullName;
                    alert(fullNameValue.value);
                }
            }
        });
    </script>
</body>

</html>

نتیجه گیری:
از لحاظ performance  روش سوم و چهارم بهینه می‌باشند؛ زیرا فقط در حیطه نمونه سازی شده  Vue.js  مربوطه جستجوی المنت را انجام میدهند. درحالیکه در روش اول و دوم کل DOM  مورد بررسی قرار میگیرد. روش چهارم بخاطر سهولت نوشتاری بهتر از سایر موارد می‌باشد.
چند نکته در مورد کد فوق:
A) در ES6 نیازی به نوشتن کلمه کلیدی function برای تعریف یک متد نیست.
 getFullNameValue: function() {
                  ...
                }
و میتوان بصورتی که در مثال کد استفاده شده، آن را خلاصه نمود.
B)  در ورژن جدید  Vue.js  بجای استفاده از دایرکتیو  v-on  ( کد زیر ) برای تعریف یک رویداد میتوان از  @ استفاه نمود. در مثال مورد استفاده‌ی مقاله از @ استفاده شده است.
  <button v-on:click='getFullNameValue()'>Show Me</button>

مطالب
OpenCVSharp #9
تغییر اندازه، و چرخش تصاویر

در OpenCV با استفاده از مفهومی به نام affine transform، امکان تغییر اندازه و همچنین چرخش تصاویر میسر می‌شود. در اینجا، تصویر در یک ماتریس دو در سه ضرب می‌شود تا انتقالات یاد شده، انجام شوند.
private static void rotateImage(double angle, double scale, Mat src, Mat dst)
{
    var imageCenter = new Point2f(src.Cols / 2f, src.Rows / 2f);
    var rotationMat = Cv2.GetRotationMatrix2D(imageCenter, angle, scale);
    Cv2.WarpAffine(src, dst, rotationMat, src.Size());
}
متد فوق کار چرخش تصویر مبدا (src) را به تصویر مقصد (dst) انجام می‌دهد. این عملیات توسط متد WarpAffine مدیریت شده و مهم‌ترین پارامتر آن، پارامتر سوم آن است که ماتریس تعریف کننده‌ی انتقالات تعریف شده توسط متد GetRotationMatrix2D است. در اینجا مرکز مشخص شده، زاویه و مقیاس، نحوه‌ی چرخش را تعریف می‌کنند.
برای مشاهده‌ی بهتر تاثیر پارامترهای مختلف در اینجا، به مثال ذیل دقت کنید:
using OpenCvSharp;
using OpenCvSharp.CPlusPlus;
 
namespace OpenCVSharpSample09
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
            using (var dst = new Mat())
            {
                src.CopyTo(dst);
 
                using (var window = new Window("Resize/Rotate/Blur",
                                                image: dst, flags: WindowMode.AutoSize))
                {
                    var angle = 0.0;
                    var scale = 0.7;
 
                    var angleTrackbar = window.CreateTrackbar(
                        name: "Angle", value: 0, max: 180,
                        callback: pos =>
                        {
                            angle = pos;
                            rotateImage(angle, scale, src, dst);
                            window.Image = dst;
                        });
 
                    var scaleTrackbar = window.CreateTrackbar(
                        name: "Scale", value: 1, max: 10,
                        callback: pos =>
                        {
                            scale = pos / 10f;
                            rotateImage(angle, scale, src, dst);
                            window.Image = dst;
                        }); 
 
                    angleTrackbar.Callback.DynamicInvoke(0);
                    scaleTrackbar.Callback.DynamicInvoke(1);
 
                    Cv2.WaitKey();
                }
            }
        }
 
        private static void rotateImage(double angle, double scale, Mat src, Mat dst)
        {
            var imageCenter = new Point2f(src.Cols / 2f, src.Rows / 2f);
            var rotationMat = Cv2.GetRotationMatrix2D(imageCenter, angle, scale);
            Cv2.WarpAffine(src, dst, rotationMat, src.Size());
        }
    }
}
با این خروجی:


در این مثال، مانند مطلب قسمت قبل، ابتدا یک پنجره‌ی سازگار با C++ API ایجاد شده و سپس دو tracker به آن اضافه شده‌اند. این trackers کار دریافت ورودی اطلاعات را از کاربر به عهده دارند (دریافت مقادیر زاویه‌ی چرخش و مقیاس) و مقادیر دریافتی از آن‌ها، در نهایت به متد rotateImage ارسال می‌شوند. این متد کار چرخش و تغییر مقیاس تصویر اصلی را انجام داده و نتیجه را به تصویر dst کپی می‌کند. در آخر تصویر dst در پنجره به روز شده و نمایش داده می‌شود.


تغییر اندازه‌ی تصاویر

اگر صرفا قصد تغییر اندازه‌ی تصاویر را دارید (بدون چرخش آن‌ها)، متد ویژه‌ای به نام Resize برای این منظور تدارک دیده شده‌است:
var resizeTrackbar = window.CreateTrackbar(
    name: "Resize", value: 1, max: 100,
    callback: pos =>
    {
        Cv2.Resize(src, dst,
            new Size(src.Width + pos, src.Height + pos),
            interpolation: Interpolation.Cubic);
        window.Image = dst;
    });
در اینجا یک tracker دیگر به پنجره‌ی اصلی اضافه شده و توسط آن کار تعیین تغییر اندازه‌ی تصویر انجام می‌شود. نکته‌ی مهم این متد، امکان تعیین الگوریتم تغییر اندازه است که برای مثال در اینجا از Interpolation.Cubic استفاده شده‌است (احتمالا با این نام‌ها در برنامه‌های معروف کار با تصاویر، مانند فتوشاپ آشنایی دارید).

اگر می‌خواهید مقادیر پارامترهای چرخشی تصویر نیز در اینجا اعمال شوند، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
var resizeTrackbar = window.CreateTrackbar(
    name: "Resize", value: 1, max: 100,
    callback: pos =>
    {
        rotateImage(angle, scale, src, dst);
        Cv2.Resize(dst, dst,
            new Size(src.Width + pos, src.Height + pos),
            interpolation: Interpolation.Cubic);
        window.Image = dst;
    });
در این کد ابتدا تصویر اصلی چرخش یافته و سپس در متد Resize از این تصویر چرخش یافته، به عنوان src استفاده می‌شود (هر دو پارامتر متد Resize به dst تنظیم شده‌اند).



مات کردن تصاویر

در OpenCV با استفاده از متدهای GaussianBlur و یا medianBlur ، می‌توان تصاویر را  مات کرد که نمونه‌ای از آن‌را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
var blurTrackbar = window.CreateTrackbar(
   name: "Blur", value: 1, max: 100,
   callback: pos =>
   {
       if (pos % 2 == 0) pos++;
 
       rotateImage(angle, scale, src, dst);
       Cv2.GaussianBlur(dst, dst, new Size(pos, pos), sigmaX: 0);
       window.Image = dst;
   });
در اینجا ابتدا تصویر اصلی به متد چرخش تصویر ارسال شده و نتیجه‌ی آن در متد GaussianBlur استفاده خواهد شد. اندازه‌ی مشخص شده‌ی در این متد باید توسط اعداد فرد تعیین گردد. پارامتر sigmaX به معنای standard deviation در جهت x است و اگر صفر تعیین شود، برای محاسبه‌ی آن از پارامتر اندازه‌ی تعیین شده کمک گرفته خواهد شد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
اعمال SEO بر روی AngularJS
در این بخش قصد داریم سئو را بر روی یک برنامه‌ی نوشته شده با آنگلولار و Asp.net Mvc اعمال نماییم. انگولار جی‌اس، صفحات را با  استفاده از جاوااسکریپت رندر میکند، ولی اکثر کرالر‌ها نمیتوانند جاوااسکریپت را اجرا کنند و موقع اجرای صفحات سایت ما  فقط یک div خالی را میبینند.
کاری که سرویس Prerender یا فیلتر سفارشی AjaxCrawlable برای ما انجام میدهد، درخواست‌هایی را که از طرف کرالرها آمده‌است را شناسایی میکند و مانند یک مرورگر، با استفاده از phantomjs آنرا اجرا میکند و نتیجه‌ی کامل صفحات ما را به صورت اچ تی ام ال استاتیک برمی‌گرداند.
فانتوم جی اس، موتور اختصاصی برای شبیه سازی مرورگر مبتنی بر Webkit می‌باشد. فانتوم جی اس را میتوانید بر روی ویندوز، لینوکس و مک نصب نمایید. فانتوم جی اس یک Console در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد که می‌توان توسط آن، برنامه‌های جاوااسکریپت را اجرا نمود. همچنین فانتوم جی اس میتواند اسکرین شاتی را نیز از محتوای وب سایت ما فراهم نماید.
 برای اینکه صفحات انگولار جی اس،ایندکس شوند سه مرحله وجود دارند:
1- به کرالر اطلاع دهیم که رندر کردن سایت، توسط جاوااسکریپت انجام میگردد؛ با اضافه کردن متاتگ زیر در اچ تی ام ال سایت (البته در حالت استفاده HTML5 push state ) :
<meta name="fragment" content="!">
<base href="/">
2- بعد از اضافه کردن متاتگ بالا، کرالر درخواست‌های خود را به صورت زیر به سایت ما ارسال میکند:
http://www.example.com/?_escaped_fragment_=
ما در این مثال از  HTML5 push state  استفاده میکنیم. بنابراین لینکی مانند http://www.example.com/user/123 توسط کرالر به صورت زیر دیده میشود: 
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
3- اچ تی ام ال کاملا رندر شده توسط سایت ما به کرالر ارسال گردد.
برای رندر کردن  اچ تی ام ال صفحات، چندین روش وجود دارد:
روش اول: میتوانیم از سرویس‌های آماده‌ای همچون Prerender.io   استفاده کنیم که سرویسهایی را برای زبانهای مختلف ارائه کرده‌اند. باتوجه به توضیحات نمونه استفاده از آن در Asp.Net Mvc کافیست در سایت Prerender.io  ثبت نام کرده، Token را دریافت کنیم و در کانفیگ برنامه قرار دهیم و در کلاس PreStart قطعه کد زیر را قرار دهیم:
DynamicModuleUtility.RegisterModule(typeof(Prerender.io.PrerenderModule));
مثال استفاده از Prerender.io را میتوانید از این آدرس Simple_Demo_Prerender.zip دانلود نمایید.
 
یکی از ابزارهای مناسب تست کردن اینکه صفحات توسط کرالر ایندکس میشوند یا خیر، برنامه screamingfrog میباشد.
در پنل Ajax آن، صفحات ایندکس شده ما نمایش داده میشوند. لینکی مشابه زیر را در مرورگر اجرا کرده، با ViewPage Source کردن آن میتوانید نتیجه اچ تی ام ال کاملا رندر شده را مشاهده نمایید.
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
نسخه رایگان سرویس Prerender.io تا 250 صفحه را پوشش میدهد.

روش دوم: فیلتر سفارشی AjaxCrawlable. در اولین قدم نیاز به نصب فانتوم جی اس داریم:
<package id="PhantomJS" version="1.9.2" targetFramework="net452" />
<package id="phantomjs.exe" version="1.9.2.1" targetFramework="net452" />
فایل phantomjs.exe را از پوشه packages\PhantomJS.1.9.2\tools\phantomjs\phantomjs.exe یافته و در پوشه bin برنامه قرار دهید. با Attribute زیر هر درخواستی که توسط کرالر ارسال گردد به اکشن returnHTML منتقل میگردد.
برای اینکه خطای معروف A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client را دریافت نکنیم، کافیست قسمتهایی از آدرس را که شامل کاراکترهای خاصی مانند :// میباشند، از url حذف کنیم و در اکشن returnHtml قسمتهای حذف شده را  به url  اضافه نماییم.
کرالرها  با مشاهده تگ fragment، تمام لینکها را به همراه کوئری استرینگ _escaped_fragment_  میفرستند، که ما در سرور باید آنرا  با رشته خالی جایگزین نماییم.
 public class AjaxCrawlableAttribute : System.Web.Mvc.ActionFilterAttribute
    {
        private const string Fragment = "_escaped_fragment_";
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var request = filterContext.RequestContext.HttpContext.Request;
            var url = request.Url.ToString();
            if (request.QueryString[Fragment] != null && !url.Contains("HtmlSnapshot/returnHTML"))
            {
                url = url.Replace("?_escaped_fragment_=", string.Empty).Replace(request.Url.Scheme + "://", string.Empty);
                url = url.Split(':')[1];
                filterContext.Result = new RedirectToRouteResult(
                   new RouteValueDictionary { { "controller", "HtmlSnapshot" }, { "action", "returnHTML" }, { "url", url } });
            }
            return;
        }
    }
Route‌های پیشفرض را با کدهای زیر جایگزین میکنیم:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
             name: "HtmlSnapshot",
             url: "HtmlSnapshot/returnHTML/{*url}",
             defaults: new { controller = "HtmlSnapshot", action = "returnHTML", url = UrlParameter.Optional });

            routes.MapRoute(
            name: "SPA",
            url: "{*catchall}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index" })
        }
 اضافه کردن این فیلتر به فیلترهای Asp.net Mvc 
 public class FilterConfig
    {
        public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
        {
            filters.Add(new AjaxCrawlableAttribute());
        }
    }
ایجاد کنترلر HtmlSnapshot و متد returnHTML :
Url را به عنوان آرگومان به تابع page.open فایل جاوااسکریپتی فانتوم میدهیم و بعد از اجرای کامل، خروجی را درViewData قرار میدهیم 
public ActionResult returnHTML(string url)
        {
            var prefix = HttpContext.Request.Url.Scheme + "://" + HttpContext.Request.Url.Host+":";
            url = prefix+url;
            string appRoot = Path.GetDirectoryName(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory);
            var startInfo = new ProcessStartInfo
            {
                Arguments = string.Format("{0} {1}", Path.Combine(appRoot, "Scripts\\seo.js"), url),
                FileName = Path.Combine(appRoot, "bin\\phantomjs.exe"),
                UseShellExecute = false,
                CreateNoWindow = true,
                RedirectStandardOutput = true,
                RedirectStandardError = true,
                RedirectStandardInput = true,
                StandardOutputEncoding = System.Text.Encoding.UTF8
            };
            var p = new Process();
            p.StartInfo = startInfo;
            p.Start();
            string output1 = p.StandardOutput.ReadToEnd();
            p.WaitForExit();
            ViewData["result"] = output1.Replace("<!-- ngView:  -->", "").Replace("ng-view=\"\"", "");
            return View();
        }
در فایل renderHtml.cshtml
@{ 
    Layout = null;
}
@Html.Raw(ViewBag.result)
ایجاد فایل seo.js  در پوشه Scripts سایت :
در این بخش webpage  را ایجاد میکنیم و آدرس صفحه را از[system.args[1  دریافت کرده و عملیات کپچر کردن را آغاز میکنیم و بعد از تکمیل اطلاعات در سرور، کد زیر اجرا میشود:
console.log(page.content)

var page = require('webpage').create();
var system = require('system');

var lastReceived = new Date().getTime();
var requestCount = 0;
var responseCount = 0;
var requestIds = [];
var startTime = new Date().getTime();;
page.onResourceReceived = function (response) {
    if (requestIds.indexOf(response.id) !== -1) {
        lastReceived = new Date().getTime();
        responseCount++;
        requestIds[requestIds.indexOf(response.id)] = null;
    }
};
page.onResourceRequested = function (request) {
    if (requestIds.indexOf(request.id) === -1) {
        requestIds.push(request.id);
        requestCount++;
    }
};

function checkLoaded() {
    return page.evaluate(function () {
        return document.all["compositionComplete"];
    }) != null;
}
// Open the page
page.open(system.args[1], function () {

});

var checkComplete = function () {
    // We don't allow it to take longer than 5 seconds but
    // don't return until all requests are finished
    if ((new Date().getTime() - lastReceived > 300 && requestCount === responseCount) || new Date().getTime() - startTime > 10000 || checkLoaded()) {
        clearInterval(checkCompleteInterval);
        console.log(page.content);
        phantom.exit();
    }
}
// Let us check to see if the page is finished rendering
var checkCompleteInterval = setInterval(checkComplete, 300);
صفحه Layout.Cshtml
<!DOCTYPE html>
<html ng-app="appOne">
<head>
    <meta name="fragment" content="!">
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <meta charset="utf-8" />
    <link href="~/favicon.ico" rel="shortcut icon" type="image/x-icon" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <base href="/">
    @Styles.Render("~/Content/css")
    @Scripts.Render("~/bundles/modernizr")
    <script src="~/Scripts/angular/angular.js"></script>
    <script src="~/Scripts/angular/angular-route.js"></script>
    <script src="~/Scripts/angular/angular-animate.js"></script>
    <script>
        angular.module('appOne', ['ngRoute'], function ($routeProvider, $locationProvider) {
            $routeProvider.when('/one', {
                template: "<div>one</div>", controller: function ($scope) {
                }
            })
            .when('/two', {
                template: "<div>two</div>", controller: function ($scope) {
                }
            }).when('/', {
                template: "<div>home</div>", controller: function ($scope) {
                }
            });
            $locationProvider.html5Mode({
                enabled: true
            });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div id="body">
        <section ng-view></section>
        @RenderBody()
    </div>
    <div id="footer">
        <ul class='xoxo blogroll'>
            <li><a href="one">one</a></li>
            <li><a href="two">two</a></li>
        </ul>
    </div>
</body>
</html>

چند نکته تکمیلی:
* فانتوم جی اس قادر به اجرای لینکهای فارسی (utf-8) نمیباشد.
 * اگر خطای syntax error را دریافت کردید ممکن است پروژه شما در مسیری طولانی در روی هارد دیسک قرار داشته باشد.
نظرات مطالب
مبانی TypeScript؛ ماژول‌ها
نوع module رو در فایل tsconfig به amd تغییر دادم . حالا به جای خطاهای ذکر شده خطای زیر رو میگیرم در حالی که چشمی همه چیز درست به نظر میاد
r.js:392 Uncaught Error: Mismatched anonymous define() module: function (require, exports, testmd_1) {
    "use strict";
    window.onload = function () {
        var book = new testmd_1.Book();
        alert(book.GetbookNmae);
        document.getElementById("content").innerText = book.GetbookNmae;
    };
}

مطالب
استفاده از Flash Uploader در ASP.NET MVC
چندسال قبل یک کنترل آپلود فایل در برنامه‌های ASP.NET Web forms در سایت Code projects منتشر شد که من در چند پروژه از آن استفاده کردم.
در ادامه نحوه سازگار سازی این مجموعه را با ASP.NET MVC مرور خواهیم کرد:

الف) سورس‌های اصلی Flash کنترل ارسال فایل‌ها
اگر علاقمند به تغییر اطلاعاتی در فایل فلش نهایی هستید به پوشه OriginalFlashSource پروژه پیوست شده مراجعه کنید. در اینجا برای مثال یک سری از برچسب‌های آن فارسی شده‌اند و کامپایل مجدد.


ب) مزیت استفاده از Flash uploader
با استفاده از Flash uploader امکان انتخاب چندین فایل با هم وجود دارد. همچنین در صفحه دیالوگ انتخاب فایل‌ها دقیقا می‌توان پسوند فایل‌های مورد نظر را نیز تعیین کرد. این دو مورد در حالت ارسال معمولی فایل‌ها به سرور و استفاده از امکانات معمولی HTML وجود ندارند. به علاوه امکان نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها و همچنین حذف کلی لیست و حذف یک آیتم از لیست را هم درنظر بگیرید.



ج) معادل کنترل Web forms را در ASP.NET MVC به شکل زیر می‌توان تهیه کرد:

@helper AddFlashUploader(
                string uploadUrl,
                string queryParameters,
                string flashUrl,
                int totalUploadSizeLimit = 0,
                int uploadFileSizeLimit = 0,
                string fileTypes = "",
                string fileTypeDescription = "",
                string onUploadComplete = "")
    {      
        onUploadComplete = string.IsNullOrEmpty(onUploadComplete) ? "" : "completeFunction=" + onUploadComplete;
        queryParameters = Server.UrlEncode(queryParameters);        
        fileTypes = string.IsNullOrEmpty(fileTypes) ? "" : "&fileTypes=" + Server.UrlEncode(fileTypes);
        fileTypeDescription = string.IsNullOrEmpty(fileTypeDescription) ? "" : "&fileTypeDescription=" + Server.UrlEncode(fileTypeDescription);
        var totalUploadSizeLimitData = totalUploadSizeLimit > 0 ? "&totalUploadSize=" + totalUploadSizeLimit : "";
        var uploadFileSizeLimitData = uploadFileSizeLimit > 0 ? "&fileSizeLimit=" + uploadFileSizeLimit : "";
        var flashVars = onUploadComplete + fileTypes + fileTypeDescription + totalUploadSizeLimitData + uploadFileSizeLimitData + "&uploadPage=" + uploadUrl + "?" + queryParameters;
    <object classid="clsid:d27cdb6e-ae6d-11cf-96b8-444553540000" codebase="http://fpdownload.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=9,0,0,0"
        width="575" height="375" id="fileUpload" align="middle">
        <param name="allowScriptAccess" value="sameDomain" />
        <param name="movie" value="@flashUrl" />
        <param name="quality" value="high" />
        <param name="wmode" value="transparent">
        <param name=FlashVars value="@flashVars">
        <embed src="@flashUrl"
               FlashVars="@flashVars" 
               quality="high" 
               wmode="transparent" 
               width="575" 
               height="375" 
               name="fileUpload" 
               align="middle" 
               allowScriptAccess="sameDomain" 
               type="application/x-shockwave-flash" 
               pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
    </object>                        
}
این اطلاعات در فایلی به نام FlashUploadHelper.cshtml در پوشه App_Code قرار خواهند گرفت.


د) نحوه استفاده از HTML helper فوق:

@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var uploadUrl = Url.Action("Uploader", "Home");
    var flashUrl = Url.Content("~/Content/FlashUpload/FlashFileUpload.swf");
}
<h2>
    Flash Uploader</h2>
<div style="background: #E0EBEF;">
    @FlashUploadHelper.AddFlashUploader(
                uploadUrl: uploadUrl,
                queryParameters: "User=Vahid&Id=تست",
                flashUrl: flashUrl,
                fileTypeDescription: "Images",
                fileTypes: "*.gif; *.png; *.jpg; *.jpeg",
                uploadFileSizeLimit: 0,
                totalUploadSizeLimit: 0,
                onUploadComplete: "alert('انجام شد');")
</div>
با کدهای کنترلری معادل:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcFlashUpload.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult Uploader(string User, string Id, IEnumerable<HttpPostedFileBase> FileData)
        {
            var queryParameter1 = User;
            var queryParameter2 = Id;
            // ...

            foreach (var file in FileData)
            {
                if (file.ContentLength > 0)
                {
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/App_Data/Uploads"), fileName);
                    file.SaveAs(path);
                }
            }

            return Content(" ");
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا uploadUrl، مسیر اکشن متدی است که قرار است اطلاعات فایل‌ها را دریافت کند. queryParameters اختیاری است. اگر تعریف شود تعدادی کوئری استرینگ دلخواه را می‌تواند به متد Uploader ارسال کند. برای نمونه در اینجا User و Id ارسال شده‌اند یا هر نوع کوئری استرینگ دیگری که مدنظر است.
flashUrl مسیر فایل SWF را مشخص می‌کند. در اینجا فایل FlashFileUpload.swfدر پوشه Content/FlashUpload قرار گرفته است.
fileTypeDescription برچسبی است که نوع فایل‌های قابل انتخاب را به کاربر نمایش می‌دهد و fileTypes نوع‌های مجاز قابل ارسال را دقیقا مشخص می‌کند.
پارامترهای uploadFileSizeLimit و totalUploadSizeLimit در صورتیکه مساوی صفر وارد شوند، به معنای عدم محدودیت اندازه در فایل‌ها و جمع حجم ارسالی در هر بار است.
استفاده از پارامتر onUploadComplete اختیاری است. در اینجا می‌توان پس از پایان عملیات از طریق جاوا اسکریپت عملیاتی را انجام داد. برای مثال اگر خواستید کاربر را به صفحه خاصی هدایت کنید، window.locationرا مقدار دهی نمائید.
در متد Uploader کنترلر فوق، پارامترهای User و id اختیاری بوده و بر اساس queryParameters متد FlashUploadHelper.AddFlashUploader مشخص می‌شوند. اما نام FileData نباید تغییری کند؛ از این لحاظ که دقیقا همین نام در فایل فلش، مورد استفاده قرار گرفته است.
در اکشن متد دریافت فایل‌ها، لیستی از فایل‌های ارسالی به سرور دریافت شده و سپس بر این اساس می‌توان آن‌ها را در مکانی مشخص ذخیره نمود.


دریافت پروژه
MvcFlashUploader.zip
مطالب
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net

شاید بعضی از سایت‌ها را دیده باشید که در حین ثبت نام، پس از وارد کردن یک نام کاربری و سپس مشغول شدن به پر کردن فیلد کلمه‌ی عبور، در قسمت نام کاربری شروع به جستجو در مورد آزاد بودن نام کاربری درخواستی می‌کنند یا نمونه‌ای دیگر، فرم پرداخت الکترونیکی بانک سامان. پس از اینکه شماره قبض را وارد کردید، بلافاصله بدون ریفرش صفحه به شما پیغام می‌دهد که این شماره معتبر است یا خیر. امروز قصد داریم این قابلیت را با استفاده از کتابخانه‌ی Ajax مجموعه jQuery در ASP.Net پیاده سازی کنیم (بدون استفاده از ASP.Net Ajax مایکروسافت).
ابتدا سورس کامل را ملاحظه نمائید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="AjaxTest.aspx.cs" Inherits="testWebForms87.AjaxTest" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title>jQuery Ajax Text</title>

<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$("#<%= TextBox1.ClientID %>").blur(function(event) {
$.ajax({
type: "POST",
url: "AjaxTest.aspx/IsUserAvailable",
data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success: function(msg) {
$('#valid').html("<img src='ajaxImages/waiting.gif' alt='لطفا کمی تامل کنید'>");
var delay = function() {
AjaxSucceeded(msg);
};

setTimeout(delay, 2000); //remove this
},
error: AjaxFailed
});
});
});
function AjaxSucceeded(result) {
if (result.d == true)
$('#msg').html("<img src='ajaxImages/available.gif' alt='نام کاربری درخواستی موجود است'>");
else
$('#msg').html("<img src='ajaxImages/taken.gif' alt='متاسفانه نام کاربری مورد نظر پیشتر دریافت شده‌است'>");
}
function AjaxFailed(result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
user name:
<asp:TextBox ID="TextBox1" runat="server"></asp:TextBox>
<span id="msg"></span>
<br />
pass:
<asp:TextBox ID="TextBox2" TextMode="Password" runat="server"></asp:TextBox>
</div>
<!-- preload -->
<div style="display: none">
<img src="ajaxImages/available.gif" alt="available" />
<img src="ajaxImages/taken.gif" alt="taken" />
<img src="ajaxImages/waiting.gif" alt="waiting" />
</div>
</form>
</body>
</html>


using System;
using System.Web.Services;

namespace testWebForms87
{
public partial class AjaxTest : System.Web.UI.Page
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

[WebMethod]
public static bool IsUserAvailable(string username)
{
// این مورد را با خواندن اطلاعات از دیتابیس می‌شود تعویض کرد
return username != "test";
}
}
}

توضیحات:
همانطور که ملاحظه می‌کنید صفحه‌ی ASP.Net ما بسیار ساده است و از دو تکست باکس استاندارد تشکیل می‌شود، به همراه تصاویر مربوط به Ajax که یک سری تصاویر ساده چرخان معروف منتظر بمانید ، یافت شد یا موجود نیست می‌باشند. این تصاویر در یک div مخفی (display: none) در صفحه قرار گرفته‌اند و در هنگام بارگذاری صفحه، این‌ها نیز بارگذاری شده و حاضر و آماده خواهند بود. بنابراین هنگام استفاده از آن‌ها، کاربر تاخیری را مشاهده نخواهد کرد. همچنین یک span با id مساوی msg‌ را هم پس از تکست باکس اضافه کرده‌ایم تا تصاویر مربوط به رخدادهای Ajax را با استفاده از توانایی‌های jQuery به آن اضافه کنیم.

اسکریپت Ajax ما با دراختیار گرفتن روال رخداد گردان blur شیء textBox1 شروع می‌شود. همانطور که در مقالات پیشین سایت نیز ذکر شد، روش صحیح دریافت ID یک کنترل ASP.Net در کدهای سمت کلاینت جاوا اسکریپتی، بر اساس خاصیت ClientID آن است که در اولین سطر کدهای ما مشخص است (زیرا در ASP.Net نام و ID یک کنترل در هنگام رندر شدن به همراه ID کنترل‌های دربرگیرنده آن نیز خواهد بود، بنابراین بهتر است این مورد را داینامیک کرد).

کار بررسی موجود بودن نام کاربری (یا مثلا یک شماره قبض و امثال آن) توسط WebMethod ایی به نام IsUserAvailable در code behind صفحه انجام می‌شود که پیاده سازی آن‌را ملاحظه می‌کنید. بدیهی است در این مثال ساده، تنها نام کاربری از پیش رزرو شده، کلمه‌ی test است و در یک کد واقعی این مورد با مقایسه‌ی نام کاربری با اطلاعات موجود در دیتابیس باید صورت گیرد (و حملات تزریق اس کیوال را هم فراموش نکنید. برای رهایی از آن‌ها "حتما" باید از پارامترهای ADO.Net استفاده کرد و گرنه کد شما مستعد به این نوع حملات خواهد بود).

سؤال: چرا از web method استفاده شد و همچنین چرا این متد static است؟
زمانیکه یک متد با کلمه کلیدی static‌ مشخص می‌شود حالت state less پیدا می‌کند یعنی مستقل از وهله‌ی کلاس عمل می‌کند. در این حالت نیازی به ارسال ViewState نبوده (بنابراین در کوئری مورد نظر ما بسیار بهینه و سبک عمل می‌کنند) و همچنین نیازی به ایجاد یک وهله‌ای از کلاس صفحه‌ی ما نیز نخواهد بود. برای توضیحات بیشتر به این مقاله مراجعه نمائید. (به صورت خلاصه، دلیل اصلی، کارآیی بالا و بهینه بودن این روش در این مساله ویژه است و در ASP.Net Ajax مایکروسافت به صورت گسترده‌ای در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌گیرد)
استفاده از ویژگی WebMethod عملکرد صفحه‌ی ما را شبیه به یک وب سرویس خواهد کرد و امکان دسترسی به آن در متدهای استاندارد POST به صورت ارسال دیتا به آدرس WebService.asmx/WebMethodName‌ خواهد بود. یک مثال ساده و عملی

بررسی تابع Ajax بکار رفته:
این تابع هنگام فراخوانی رخداد blur تکست‌باکس ما (مطابق کد فوق) فراخوانی می‌شود. ساختار ساده‌ای دارد که به شرح زیر است:
type: "POST"
نحوه‌ی ارسال داده را به متد وب سرویس ما مشخص می‌کند.

url: "AjaxTest.aspx/IsUserAvailable"
اطلاعات پست شده، به صفحه‌ی AjaxTest.aspx و وب متد IsUserAvailable ارسال خواهد شد

data: "{'username': '" + $('#<%= TextBox1.ClientID %>').val() + "'}",
داده‌ای که به آرگومان username ما ارسال می‌شود، همان مقدار تایپ شده در TextBox1 است (که باز هم دریافت ID آن به صورت داینامیک صورت گرفته تا مشکل زا نشود)

contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
در این دو سطر از نوع داده‌ی json استفاده شده است که فرمت بسیار سبک و بهینه‌ای برای تبادل اطلاعات در وب به‌شمار می‌آید و توسط کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی به سادگی پردازش شده و تبدیل به اشیاء مورد نظر خواهند شد. برای مثال اگر خروجی یک وب سرویس در حالت xml به صورت زیر باشد:

<xx yy="nn"></xx>
معادل json آن به شرح زیر است:
{ "xx": {"yy":"nn"} }
success: function(msg)
Success ، پس از موفقیت آمیز بودن عملیات ajax در jQuery فراخوانی می‌شود
error: AjaxFailed
و اگر در این بین خطایی رخ داده باشد، قسمت error فراخوانی می‌شود.

در این مثال برای نمایش بهتر عملیات، یک وقفه‌ی 2 ثانیه‌ای توسط setTimeout ایجاد شده و بدیهی است در یک مثال واقعی باید آن‌را حذف نمود.

نکته: با استفاده از افزونه‌ی فایرباگ فایرفاکس، می‌توان جزئیات این عملیات را بهتر مشاهده نمود:





مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش دوم
در ادامه قسمت قبلی قصد داریم دو کنترل دیگر را نیز بایند کنیم؛ ولی از آنجا که مقادیر آن‌ها رشته‌ای یا عددی نیست و مقداری متفاوت هست، از مبحثی به نام ValueConverter استفاده خواهیم کرد.
Value Converter چیست؟


موقعی که شما قصد بایند کردن دو نوع داده متفاوت را به هم دارید، نیاز به یک کد واسط پیدا می‌کنید تا این کد واسط مقادیر شما را از مبدا دریافت کرده و تبدیل به نوعی کند که مقصد بتواند از آن استفاده کند یا بلعکس. ValueConverter نام کلاسی است که از یک اینترفیس به نام IValueConverter ارث بری کرده است و شامل دو متد تبدیل نوع از مبدا به مقصد Convert و دیگری از مقصد به مبدا  ConvertBack می‌شود که خیلی کمتر پیاده سازی می‌شود.
پیاده سازی یک کلاس مبدل سه مرحله دارد:
  • مرحله اول :ساخت کلاس ValueConverter
  • مرحله دوم : تعریف آن به عنوان یک منبع یا ریسورس
  • مرحله سوم : استفاده از آن در عملیات بایند کردن Binding

در مرحله اول، نحوه پیاده سازی کلاس ValueConverter به شکل زیر است:
public class BoolToVisibilityConverter : IValueConverter
{
    public object Convert(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from bool to visibility
    }
 
    public object ConvertBack(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from visibility to bool
    }
}

در متد تبدیل باید مقداری را که کنترل نیاز دارد، بر اساس مقادیر کلاس، ایجاد و بازگشت دهید.

در مرحله‌ی دوم نحوه تعریف مبدل ما در پنجره XAML به صورت زیر می‌باشد:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:نامی دلخواه="clr-namespace:فضای نامی که کلاس مبدل در آن قرار دارد"
        >

    <Window.Resources>
        <نام دلخواهی که در بالا تعریف کرده اید: ClassNameنام کلاس  x:Key="کلید این آیتم در ریسورس"/>
    </Window.Resources>

کلمه‌های کلیدی xmlns که مخفف XML NameSpace هستند جهت تعریف دسترسی به فضاهای نام طراحی شده‌اند و طبق تعریف مایکروسافت همان مفهوم تگ‌های تعریف فضای نام در XML را دارند که توسط مایکروسافت توسعه یافته‌اند. این تعریف‌ها در تگ ریشه (در اینجا window) تعریف می‌شوند. دو فضای نام اولی که به طور پیش فرض در همه جای پروژه قرار دارند، اشاره به فریم ورک WPF دارند. کلمه‌ی کلیدی x در خط شماره سه، نام دلخواهی است که دسترسی ما را به خصوصیات یا تعاریف XAML موجود در sdk باز می‌کند؛ مثلا استفاده از خصوصیاتی چون x:key یا x:class را به همراه دارد.
پس الان باید خط چهارم برای ما روشن باشد؛ فضای نام جدیدی را در برنامه خودمان ایجاد کرده‌ایم که این تگ به آن اشاره می‌کند و نام دلخواهی هم برای اشاره به این فضای نام برایش در نظر گرفته‌ایم. هر موقع در برنامه این نام دلخواه تعیین شده قرار گیرد، یعنی اشاره به این فضای نام که در قسمت Window.resource خط هشتم تعریف شده است.
در خط هشتم، یک ریسورس (منبع) را به برنامه معرفی کرده‌ایم:
ریسورس‌ها برای ذخیره سازی داده‌ها در سطح یک کنترل، سطح محلی در یک پنجره، یا سطح عمومی در کل پروژه به کار می‌روند. محدودیتی در ذخیره داده‌ها وجود ندارد و هر چقدر که دوست دارید می‌توانید داده به آن پاس کنید. این داده‌ها می‌توانند یک سری اطلاعات ذخیره شده در یک ساختار ساده تا یک ساختار سلسه مراتبی از کنترل‌ها باشند. ریسورس‌ها به شما این اجازه را می‌دهند تا داده‌ها را در یک مکان ذخیره کرده و آن‌ها را در یک یا چندجا مورد استفاده قرار دهید.

از آن جا که مباحث ریسورس‌ها را در یک مقاله‌ی جداگانه بررسی می‌کنیم، فقط به ذکر نکات بالا جهت کد فعلی بسنده خواهیم کرد و ادامه‌ی آن را در یک مقاله دیگر مورد بررسی قرار می‌دهیم.
هر ریسورس دارای یک نام یا یک کلید است که با خصوصیت x:key تعریف می‌شود.
ریسورس بالا یک کلاس را که در فضای نام دلخواهی قرار دارد، تعریف می‌کند و یک کلید هم به آن انتساب می‌دهد.
مرحله‌ی سوم معرفی ریسورس به عملیات Binding است:
{Binding نام پراپرتی کلاس, Converter={StaticResource کلید آیتم مربوطه در ریسورس}, ConverterParameter=پارامتری که به کلاس مبدل پاس می‌شود}

بخش اول دقیقا همان چیزی است که در قسمت قبلی یاد گرفتیم. معرفی پراپرتی که باید عمل بایند به آن صورت گیرد. قسمت بعدی معرفی مبدل است و از آن جا که تابع مبدل ما در یک منبع است، اینگونه می‌نویسیم: {} را باز کرده و ابتدا کلمه StaticResource فاصله و سپس کلید ریسورس که تابع را از ریسورس فراخوانی کند و قسمت بعدی هم پاس کردن یک پارامتر به تابع مبدل است.

حال که با اصول نوشتار آشنا شدیم کار را آغاز می‌کنیم.
قصد داریم یک مبدل برای فیلد جنیست درست کنیم. از آنجا که این فیلد Boolean است و خصوصیت IsChecked یک RadioButton هم Boolean است، می‌توان یک ارتباط مستقیم را ایجاد کرد. ولی مشکل در اینجا هست که True برای مذکر است و false برای مؤنث. در نتیجه تنها Radiobutton مربوطه به جنس مذکر به این حالت پاسخ می‌دهد و از آنجا که  برای جنس مونث  false در نظر گرفته شده است، انتخاب آن هم false خواهد بود. پس باید در مبدل، مقداری که کنترل می‌خواهد را شناسایی کرده و اگر مقدار با آن برابر بود، True را بازگردانیم. مقداری که هر کنترل درخواست می‌کند را از طریق پارامتر به تابع مبدل ارسال می‌کنیم. radiobutton مذکر، مقدار True را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند و radiobutton مونث هم مقدار false را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند. اگر تابع مبدل را ببینید، این مقدار‌ها با پارامترها همخوانی دارند، True در غیر این صورت false بر میگرداند.

مرحله اول تعریف کلاس ValueConveter:
using System;
using System.Globalization;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class GenderConverter: IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            bool bparam;

            bool test = bool.TryParse(parameter.ToString(), out bparam);
            if (test)
            {
                return ((bool)value).Equals(bparam);
            }
            return DependencyProperty.UnsetValue;
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در کد بالا پارامتر ارسالی را دریافت می‌کنیم و اگر برابر با Null باشد، مقداری برگشتی را عدم ذکر شدن خصوصیت وابسته اعلام می‌کنیم. در نتیجه انگار این خصوصیت مقداردهی نشده است. اگر مخالف Null باشد، کار ادامه پیدا می‌کند. در نهایت مقایسه‌ای بین پارامتر و مقدار پراپرتی (value) صورت گرفته و نتیجه‌ی مقایسه را برگشت می‌دهیم.

برای تعریف این مبدل در محیط XAML به صورت زیر اقدام می‌کنیم:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:valueConverters="clr-namespace:test.ValueConverters"
        Title="MainWindow" Height="511.851" Width="525">

    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
    </Window.Resources>
</window>
 کلمه valueConveter به فضای نام test.valueConverters اشاره می‌کند که در قسمت ریسورس، از کلاس GenderConverter آن استفاده می‌کنیم و کلیدی که برای این ریسورس در نظر گرفتیم را GenderConverter تعریف کردیم (هم نامی کلید ریسورس و نام کلاس مبدل اتفاقی است و ارتباطی با یکدیگر ندارند).

نکته: در صورتی که بعد از تعریف ریسورس با خطای زیر روبرو شدید و محیط طراحی Design را از دست دادید یکبار پروژه را بیلد کنید تا مشکل حل شود.
The name "GenderConverter" does not exist in the namespace "clr-namespace:test.ValueConverters".


اکنون در عملیات بایندینگ دو کنترل اینگونه می‌نویسیم:
     <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=True}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
                <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=False}" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0"  >Female</RadioButton>
حال برنامه را اجرا کرده و نتیجه را ببینید. برای تست بهتر می‌توانید جنسیت فرد را در منبع داده تغییر دهید. همچنین از آنجا که این مقدار برای جنس مذکر نیازی به بررسی و تبدیل ندارد می‌توانید عملیات بایند را عادی بنویسید:
<RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
این کد می‌تواند برای تمامی وضعیت‌های دو مقداری چون جنسیت و وضعیت تاهل و ... هم به کار برود. ولی حالا سناریویی را تصور کنید که که مقادیر از دو تا بیشتر شود؛ مثل وضعیت تحصیلی ، دسترسی‌ها و غیره که این‌ها نیاز به داده‌های شمارشی چون Enum‌ها دارند. روند کار دقیقا مانند بالاست:
هر کنترل مقداری از یک enum را میپذیرد که میتواند آن مقدار را با استفاده از پارامتر، به تابع مبدل ارسال کند و سپس تابع چک می‌کند که آیا چنین مقداری در enum مدنظر یافت می‌شود یا خیر؛ این کد الان کار می‌کندو واقعا هم کد درستی است و هیچ مشکلی هم ندارد. ولی برای یک لحظه تصور کنید پنجره شما شامل چهار خصوصیت enum دار است. یعنی الان باید 4 تابع مبدل بنویسید. پس باید کد را بازنویسی کنیم تا به هر enum که مدنظر است پاسخ دهد؛ به این ترتیب تنها یک تابع مبدل می‌نویسیم.

جهت یادآوری نگاهی به کلاس برنامه می‌اندازیم:
public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
فعلا IList را از پراپرتی FieldOfWork بر میداریم تا این سناریو باشد که تنها یک Enum قابل انتخاب است:
public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }
بعدا حالت قبلی را بررسی میکنیم.

کد کلاس مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            object paramvalue = Enum.Parse(value.GetType(), ParameterString);
            return paramvalue.Equals(value);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در مرحله اول مثل کد قبلی بررسی می‌شود که آیا پارامتری ارسال شده است یا خیر. در مرحله دوم بررسی می‌شود که نوع داده مقدار پراپرتی چیست یعنی چه Enum ایی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر در Enum مقداری که در پارامتر به آن ذکر شده است وجود نداشته باشد، بهتر هست که کار در همین جا به پایان برسد؛ زیرا که یک پارامتر اشتباهی ارسال شده است و چنین مقداری در Enum وجود ندارد. در غیر اینصورت کار ادامه می‌یابد و پارامتر را به enum تبدیل کرده و با مقدار مقایسه می‌کنیم. اگر برابر باشند نتیجه true را باز میگردانیم.

کد قسمت ریسورس را با کلاس جدید به روز می‌کنیم:
    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
    </Window.Resources>
کد چک باکس‌ها هم به شکل زیر تغییر می‌یابد:
    <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>
کلاس GetPerson که منبع داده ما را فراهم می‌کند هم به شکل زیر است:
  public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender =true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = test.FieldOfWork.Actor,
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }

برنامه را اجرا کنید تا نتیجه کار را ببینید. باید چک باکس Actor تیک خورده باشد. میتوانید منبع داده را تغییر داده تا نتیجه کار را ببینید.

بگذارید فیلد FieldOfWork را به حالت قبلی یعنی IList برگردانیم. در بسیاری از اوقات ما چند گزینه از یک Enum را انتخاب می‌کنیم، مثل داشتن چند سطح دسترسی یا چند سمت کاری و ...

کلاس را به همراه کد GetPerson به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
    public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }

        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName = "man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = new FieldOfWork[] { test.FieldOfWork.Actor, test.FieldOfWork.Producer },
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }
}

دو Enum بازیگر و تهیه کننده را انتخاب کرده‌ایم، پس در زمان اجرا باید این دو گزینه انتخاب شوند.
کد مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumList : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

         var enumlist= (IList) value;         

            if(enumlist==null && enumlist.Count<1)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(enumlist[0].GetType(), ParameterString) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;


            /*
              foreach (var item  in enumlist)
            {
                object paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString);
                bool result = item.Equals(paramvalue);
                if (result)
                    return true;
            }
            return false;
             */
            return (from object item in enumlist let paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString) select item.Equals(paramvalue)).Any(result => result);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
مقدار پراپرتی را به نوع IList تبدیل می‌کنید و اگر لیست معتبر بود، برنامه را ادامه می‌دهیم؛ در غیر اینصورت تابع خاتمه می‌یابد. بعد از اینکه صحت وجود لیست اعلام شد، بررسی میکنیم آیا Enum چنین مقداری که پارامتر ذکر کرده است را دارد یا یک پارامتر اشتباهی است.
در حلقه‌ای که به شکل توضیح درآمده، همه آیتم‌های مربوطه در لیست را بررسی کرده و اگر آیتمی برابر پارامتر باشد، True بر میگرداند و در صورتی که حلقه به اتمام برسد و آیتم پیدا نشود، مقدار False را برمی‌گرداند. این حلقه از آن جهت به شکل توضیح درآمده است که کد Linq آن در زیر نوشته شده است.

تعریف کلاس بالا در ریسورس:
   <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
        <valueConverters:EnumList x:Key="EnumList"></valueConverters:EnumList>
    </Window.Resources>
و تغییر کلید ریسورس در خطوط چک باکس ها، باقی موارد همانند قبل ثابت هستند:
     <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>

نتیجه‌ی کار باید به شکل زیر باشد:
فیلد جنسیت و زمینه کاری از تابع مبدل به دست آمده است.

  بدیهی است خروجی‌های بالا برای کنترل هایی است که مقدار Boolean را می‌پذیرند و برای سایر کنترل‌ها باید با کمی تغییر در کد و نوع برگشتی که تحویل خروجی متد مبدل می‌شود، دهید.

دانلود فایل‌های این قسمت