مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 2 - ماهیت انواع داده‌ای و حوزه دسترسی به متغیرها

مقادیر پایه (Primitive Values) و ارجاعی (Reference Values)

در جاوا اسکریپت، متغیرها شامل داده‌هایی از نوع پایه و یا ارجاعی می‌باشند. مقادیر String ، Number ، Boolean ، Null و Undefined به عنوان مقادیر پایه محسوب می‌گردند. در این نوع متغیرها تغییرات، مستقیما بر روی مقدار ذخیره شده در متغیر اعمال می‌شوند. اشیاء نیز که از مجموعه‌ای از مقادیر پایه ساخته شده‌اند، مقادیر ارجاعی نامیده می‌شوند. در این نوع مقادیر، شما به اشاره‌گری از شیء دسترسی دارید. بنابراین تغییرات مستقیما بر روی داده‌های ذخیره شده اعمال نمی‌شوند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

var num1 = 10;
var num2 = num1;
alert("Num1=" + num1 + ", Num2=" + num2);

num2 = 20;
alert("Num1=" + num1 + ", Num2=" + num2);

num1 = 30;
alert("Num1=" + num1 + ", Num2=" + num2);

خروجی :

"Num1=10, Num2=10"

"Num1=10, Num2=20"

"Num1=30, Num2=20"


همانطور که از خروجی مثال فوق پیداست، در انتساب num1 به num2 ، مقدار num1 در num2 کپی شده‌است. بنابراین تغییراتی که بر روی num1 یا num2 صورت می‌گیرد، مستقیما بر روی مقدار ذخیره شده در هر یک از این متغیرها تاثیر می‌گذارد. رفتار مقادیر پایه همیشه به همین صورت می‌باشد.

var obj1 = new Object();
obj1.num = 10;
var obj2 = obj1;
alert("Obj1.Num=" + obj1.num + ", Obj2.Num=" + obj2.num);

obj2.num = 20;
alert("Obj1.Num=" + obj1.num + ", Obj2.Num=" + obj2.num);

obj1.num = 30;
alert("Obj1.Num=" + obj1.num + ", Obj2.Num=" + obj2.num);

خروجی :

"Obj1.Num=10, Obj2.Num=10"

"Obj1.Num=20, Obj2.Num=20"

"Obj1.Num=30, Obj2.Num=30"


با استفاده از نوع ارجاعی Object می‌توانیم اشیاء جدیدی را ایجاد کنیم و ویژگی‌هایی را به صورت پویا به آن‌ها اختصاص دهیم. همانطور که قبلا گفته شد، اشیاء از نوع ارجاعی می‌باشند و حاوی اشاره‌گری به مقادیر ذخیره شده می‌باشند. بنابراین انتساب obj1 به obj2 به معنای انتساب اشاره‌گر obj1 به obj2 می‌باشد. به عبارتی دیگر obj2 به همانجایی اشاره می‌کند که obj1 نیز اشاره می‌نماید. پس هر تغییری که بر روی ویژگی‌های obj1 رخ دهد، obj2 نیز تاثیرات آن را می‌بیند و بالعکس. همانطور که در خروجی مشاهده می‌نمایید، در مرحله‌ی اول obj1 به obj2 نسبت داده شد، پس مقدار ویژگی num برای هر دو آنها یکسان میباشد. در مرحله‌ی دوم، مقدار ویژگی num را در obj2 تغییر دادیم؛ ولی مقدار این ویژگی، در obj1 نیز تغییر نمود. در مرحله‌ی سوم نیز همان اتفاقات مرحله‌ی دوم تکرار شد.

با توجه به مثالهای فوق قطعا به تفاوت‌های مقادیر پایه و ارجاعی پی بردید. همچنین در یک نمونه‌ی کوچک و ساده نیز، یکی از روش‌های ایجاد شیء را که استفاده از نوع ارجاعی Object می‌باشد، مشاهده نمودید. این دانسته‌ها مقدمه ای بر شروع برنامه نویسی شیء گرا می‌باشند. ولی قبل از شروع برنامه نویسی شیء گرا در جاوا اسکریپت، به بررسی نکات و تکنیک‌های دیگری می‌پردازیم.

توجه:

به انواع پایه، انواع داده‌ای مقداری یا اولیه نیز گفته می‌شود.


فراخوانی با مقدار (Call by Value)

در این نوع فراخوانی، آرگومان‌ها از نوع مقادیر پایه هستند. بنابراین هر تغییری که بر روی آرگومان‌ها در تابع رخ دهد، هیچ تاثیری بر روی آرگومان‌های ارسالی در زمان فراخوانی تابع ندارند. به مثال زیر توجه کنید:

function primitive(a, b) {
a += 100;
b += 200;
alert("a=" + a + ", b=" + b);
}

var x = 300, y = 400;
primitive(x, y);
alert("x=" + x + ", y=" + y);

خروجی :

"a=400, b=600"

"x=300, y=400"


x و y دو متغیر پایه می‌باشند، بنابراین تابع فوق به صورت مقداری فراخوانی شده‌است. یعنی مقدار آرگومان‌های x و y در آرگومان‌های a و b کپی می‌شوند. پس هر تغییری که بر روی a و b رخ دهد، هیچ تاثیری بر روی x و y ندارد. همچنین با توجه به توضیحی که در مورد مقادیر پایه داده شد، تغییرات مستقیما بر روی داده‌ی ذخیره شده در متغیر اعمال میشود. بنابراین تغییراتی که در تابع فوق بر روی a و b رخ داد، مستقیما مقادیر a و b را تغییر داده‌است وهیچ ارتباطی به x و y ندارد. البته توجه داشته باشید که حتی اگر نام آرگومان‌های تابع با آرگومان‌های ارسالی یکسان بود و یا حتی اگر تابع مقداری را به عنوان خروجی بر می‌گرداند، هیچ تفاوتی را در خروجی برنامه فوق مشاهده نمی‌کردید.


فراخوانی با ارجاع (Call by Reference)

در این نوع فراخوانی، آرگومان‌ها از نوع مقادیر ارجاعی هستند. بنابراین هر تغییری که بر روی آرگومان‌ها در تابع رخ دهد، بر روی آرگومان‌های ارسالی در زمان فراخوانی تابع نیز تاثیر می‌گذارند. به مثال زیر توجه کنید:

function reference(obj) {
obj.a += 100;
obj.b += 200;
alert("obj.a=" + obj.a + ", obj.b=" + obj.b);
}

var calc = new Object();
calc.a = 300;
calc.b = 400;

reference(calc);
alert("calc.a=" + calc.a + ", calc.b=" + calc.b);

خروجی :

"obj.a=400, obj.b=600"

"calc.a=400, calc.b=600"


calc یک مقدار ارجاعی است که به عنوان آرگومان ورودی به تابع ارسال می‌شود و اشاره‌گر خود را به obj اختصاص می‌دهد. بنابراین obj به همان آدرسی اشاره می‌کند که calc اشاره می‌نماید. پس هر تغییری که بر روی obj رخ دهد، calc نیز تاثیرات آن را مشاهده می‌نماید. همانطور که در خروجی نیز مشاهده می‌نمایید، تغییرات صورت گرفته در تابع به calc نیز منعکس شده است.


حوزه دسترسی به متغیرها (Variable Scope)

متغیر‌های محلی (Local Variables)

در اکثر زبان‌های برنامه نویسی، متغیرهایی که در یک بلاک کد تعریف می‌شوند، به صورت محلی و فقط در همان بلاک کد قابل دسترسی  می‌باشند. به این متغیرها، متغیرهای محلی می‌گویند که با خاتمه‌ی اجرای بلاک کد، از بین خواهند رفت و دیگر قابل دسترسی نمی‌باشند. اما در جاوا اسکریپت حوزه‌ی اجرایی متغیرها کمی متفاوت می‌باشد. به مثال زیر توجه کنید:

for (var i = 1; i <= 5; i++) {
var sqr = i * i;
alert(sqr);
}

alert(i);
alert(sqr);

خروجی :

1
4
9
16
25
6   // alert(i) out of for
25   // alert(sqr) out of for


متغیرهای i و sqr داخل حلقه‌ی for تعریف شده‌اند و منطقا نباید خارج از این حلقه قابل دسترسی باشند. ولی با توجه به خروجی فوق، مشاهده نمودید که متغیرهای i و sqr، نه تنها خارج از این حلقه قابل شناسایی می‌باشند، بلکه آخرین مقدار خود را نیز حفظ نموده‌اند. در جاوا اسکریپت، یک متغیر محلی زمانی مفهوم پیدا می‌کند که در داخل یک تابع تعریف شود. به مثال زیر توجه کنید:

function sqr(num) {
var sum = num * num;
return sum;
}

var n = 4;
alert(sqr(n));
alert(num); // Error: num is not defined
alert(sum); // Error: sum is not defined

خروجی :

16

Error: num is not defined

Error: sum is not defined

همانطور که مشاهده می‌کنید، متغیرهای num و sum به صورت محلی در تابع فوق تعریف شده‌اند؛ بنابراین خارج از تابع قابل دسترسی نمی‌باشند و موجب بروز خطا می‌گردند.


متغیرهای عمومی (Global Variables)

در جاوا اسکریپت، متغیرهایی که خارج از تابع تعریف می‌گردند، به شیء window نسبت داده می‌شوند و عمومی می‌باشند. به عبارتی دیگر این متغیرها به عنوان یک ویژگی از شیء window تعریف می‌شوند و در تمامی توابع و بلاک‌های کد قابل دسترسی می‌باشند. به مثال زیر توجه کنید:

var color = "Red";

function setColor() {
color = "Blue";
}

alert(color);
setColor();
alert(color);

خروجی :

"Red"

"Blue"


در مثال فوق، متغیر color به صورت عمومی تعریف شده‌است. بنابراین در کل برنامه قابل دسترسی می‌باشد. در alert اول مقدار فعلی متغیر color یعنی “Red” نمایش می‌یابد. سپس با فراخوانی تابع، مقدار این متغیر تغییر می‌کند. در alert دوم مقدار تغییر یافته‌ی متغیر color نمایش خواهد یافت. حال به مثال زیر توجه کنید:

var color = "Red";

function getColor() {
var color = "Blue";
return color;
}

alert(color);
alert(getColor());
alert(color);

خروجی :

"Red"

"Blue"

"Red"


در مثال فوق، ابتدا یک متغیر color به صورت عمومی یا Global تعریف شده است. در تابع getColor نیز یک متغیر color به صورت local یا محلی تعریف شده است. زمانی که در alert تابع getColor فراخوانی می‌شود، متغیر color مقداردهی می‌گردد. این مقداردهی برای متغیر محلی صورت گرفته است و هیچ ربطی به متغیر color که به صورت عمومی تعریف شده است ندارد.

جهت تعریف متغیر در جاوا اسکریپت، از کلمه‌ی کلیدی var استفاده می‌شود. اما تعریف متغیر در جاوا اسکریپت اجباری نمی‌باشد و می‌توان یک متغیر را مقداردهی نمود بدون آنکه تعریف شده باشد. در صورتی که متغیر با var اعلان نشود، آن متغیر به شیء window نسبت داده می‌شود و ماهیت عمومی پیدا می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(a, b) {
c = a + b;
}

sum(20, 30);
alert(c);

خروجی :

50


همانطور که مشاهده می‌کنید، متغیر c بدون تعریف شدن مورد استفاده قرار گرفته است. با اینکه به صورت محلی مقداردهی گردیده است، ولی چون توسط var اعلان نشده است، به شیء window نسبت داده شده و ماهیت عمومی پیدا کرده است. 

مطالب
برنامه نویسی پیشرفته JavaScript - قسمت 1 - توابع

در این مجموعه مقالات، به بررسی و آموزش برنامه نویسی شیء گرا در جاوا اسکریپت می‌پردازیم. در طول آموزش، فرض را بر این قرار دادیم که شما به عنوان خواننده‌ی این مقاله، با مبانی جاوا اسکریپت آشنا می‌باشید و حداقل چند قطعه کد مفید را با جاوا اسکریپت نوشته‌اید. همچنین کمی هم با مباحث شیء گرایی آشنا می‌باشید.

روال آموزش در این مجموعه به گونه است که در ابتدا به معرفی مباحث پیش نیاز جهت ورود به دنیای شیء گرایی در جاوا اسکریپت، پرداخته خواهد شد. سپس مباحث شیء گرایی را آغاز خواهیم نمود و تمامی نکات ریز و درشت آن را بررسی خواهیم کرد. پس از پایان این مقالات قادر خواهید بود تا تمامی کتابخانه‌ها و Framework‌های جاوا اسکریپتی را مطالعه نموده و به راحتی تکنیک‌های کد نویسی آن را درک کنید. همچنین خود شما نیز برای نوشتن یک کتابخانه یا Framework جاوا اسکریپتی استاندارد و حرفه‌ای، دست به کار شوید و یک کتابخانه سودمند را ارائه نمایید.

با چند مثال ساده و بصورت تقریبا مبتدی مسائل پایه را تشریح نموده و آرام آرام مباحث حرفه ای را آغاز خواهیم کرد. قرار است در پایان این آموزش‌ها به بررسی الگوهای موجود در جاوا اسکریپت نیز بپردازم که مجموعه مقالات مربوط به الگوها را در قالب مجموعه مقالاتی مجزا ارائه می‌نمایم.

در تهیه‌ی این مجموعه مقالات از منابع زیر استفاده شده است:

1.  Pro JavaScript Techniques  (John Resig ، خالق JQuery  – فصول 2 و 3)

2.  Professional JavaScript for Web Developers (Third Edition)  (Nicholas C. Zakas  – فصول 3، 4، 5، 6 و 7)

3.  Object-Oriented JavaScript  (Stoyan Stefanov  – فصول 3، 4، 5، 6 و 8)

4.  و تجربه‌ی ناچیز اینجانب


توابع  (Functions)

همیشه در برنامه، مجموعه دستوراتی وجود دارند که عمل خاصی را انجام می‌دهند و به دفعات نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. جهت جلوگیری از تکرار این دستورات، افزایش خوانایی و کاهش پیچیدگی برنامه، این دستورات را در بسته‌ای به نام تابع قرار می‌دهیم تا در زمان نیاز، آن را فراخوانی یا اجرا نماییم. جهت تعریف تابع در جاوا اسکریپت به صورت زیر عمل می‌نماییم:

function <functionName> ([arg0, arg1, …, argN]) {
<statements>
}

به عنوان مثال:

function sayHello(name, message) {
   alert("Hello " + name + ", " + message);
}

این تابع شامل دو آرگومان ورودی است که می‌تواند به صورت زیر فراخوانی شود:

sayHello("Meysam", "welcome to site");

خروجی این تابع  “Hello Meysam, welcome to site”  می باشد که به صورت یک پنجره‌ی پیغام، نمایش می‌یابد. تابع فوق هیچ مقداری را به عنوان خروجی به برنامه‌ی اصلی یا محل فراخوانی خود بر نمی‌گرداند. اگر بخواهیم توسط تابع مقداری را برگردانیم می‌توانیم از دستور return  برای این منظور استفاده نماییم. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(num1, num2) {
   return num1 + num2;
}

تابع  sum  دو عدد را به عنوان آرگومان ورودی دریافت نموده و حاصل جمع آن‌ها را توسط دستور  return  به عنوان خروجی بر می‌گرداند. تابع فوق را می‌توان به صورت زیر فراخوانی نمود:

alert(sum(10, 20));

خروجی :

30

اینک به بررسی چند نکته در مورد دستور return می‌پردازیم. دستور return  فقط می‌تواند یک مقدار را برگرداند و نمی‌توان، چند مقدار را مقابل این دستور نوشت. همچنین روال اجرای تابع با رسیدن به دستور return  خاتمه می‌یابد و دستورات بعد از آن اجرا نخواهند شد. به مثال زیر توجه کنید:

function sum(num1, num2) {
   return num1 + num2;
   alert("Hello");
}

در مثال فوق دستور  alert به هیچ عنوان اجرا نخواهد شد؛ زیرا تابع با رسیدن به دستور return خاتمه می‌یابد. یک تابع می‌تواند شامل بیش از یک دستور return باشد.

function diff(num1,num2) {
   if (num1 > num2)
     return num1 - num2;
   else
     return num2 - num1;
}

تابع فوق اختلاف دو عدد را بدست می‌آورد و اگر عدد اول بزرگتر باشد، عدد دوم را از عدد اول تفریق می‌کند؛ در غیر اینصورت عدد اول را از عدد دوم تفریق می‌کند و به عنوان خروجی بر می‌گرداند.  نکته‌ی دیگری که لازم است بدانید این است که دستور  return  می تواند هیچ مقداری را بر نگرداند و به تنهایی بکار گرفته شود. در این صورت دقیقا بعد از دستور  return  سمی کالن  (;)  قرار می‌دهیم.

function checkNumber(num) {
   if (isNaN(num)) {
     alert("Not a number");
     return;
   }
   alert(num+" is a number");
}

تابع فوق یک ورودی را دریافت می‌نماید و در صورتی که آرگومان ورودی عدد نباشد پیغام  “Not a number”  را نمایش می‌دهد و از تابع خارج می‌شود. در صورتی که آرگومان ورودی یک عدد باشد، پیغام دوم را نمایش می‌دهد.

توجه:

یک تابع بهتر است همیشه یک مقداری را به عنوان خروجی برگرداند و یا کلا هیچ مقداری را بر نگرداند. نوشتن توابعی که در برخی شرایط مقداری را به عنوان خروجی بر میگردانند و در برخی شرایط مقداری را برنمی گردانند موجب ایجاد پیچیدگی در اشکال زدایی می‌گردند. نوشتن تابعی به صورت زیر کمی گیج کننده و نامتعارف می‌باشد:

function sum(num1, num2) {
   if (isNaN(num1) || isNaN(num2))
     return; // بهتر است حداقل مقدار 0 برگردانده شود
   return num1 + num2;
}


کار با آرگومان ها

رفتار آرگومان‌ها در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی کاملا متفاوت می‌باشد. در جاوا اسکریپت تعداد و نوع آرگومانهای ارسالی بررسی نمی‌شوند و خطایی هم رخ نخواهد داد. به عنوان مثال اگر تابعی با 3 آرگومان ورودی دارید، می‌توانید با 0 تا 3 آرگومان ورودی، آن تابع را فراخوانی نمایید. زیرا آرگومان‌ها در سیستم داخلی جاوا اسکریپت به صورت یک آرایه ارسال می‌گردند و تابع توجه نمی‌کند که کدام آرگومانها به این آرایه ارسال شده‌اند.

با توجه به قابلیتی که در مورد آرگومانها ذکر شد و به دلیل عدم مدیریت نوع و تعداد آرگومان‌های ارسالی، مطمئنا جهت جلوگیری از بروز خطا در توابع، باید تعداد و نوع آرگومان‌های ارسالی بررسی و مدیریت شوند. همچنین در هر تابع، آرایه‌ای به نام arguments  به صورت توکار تعبیه شده است که مدیریت آرگومان‌ها را تسهیل می‌بخشد. به مثال زیر توجه کنید:

function sayHello() {
   alert("Hello " + arguments[0] + ", " + arguments[1]);
}

sayHello("Meysam", "welcome to site");

خروجی :

"Hello Meysam, welcome to site"

تابع فوق هیچ آرگومان ورودی ندارد ولی با دو آرگومان ورودی فراخوانی شده است. در داخل تابع توسط آرایه arguments  به آرگومانهای ارسالی دسترسی پیدا کردیم. حال به مثال زیر توجه کنید:

function sum() {
   var s = 0;
   for (var i = 0; i < arguments.length; i++)
     s += arguments[i];
   return s;
}

alert(sum());
alert(sum(10, 20, 30, 40, 50));
alert(sum(10));

خروجی :

0

150

10

در تابع فوق هیچ آرگومان ورودی وجود ندارد ولی این تابع را با 0، 5 و 1 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم. این تابع مجموع چند عدد را محاسبه و بر می‌گرداند و می‌تواند به تعداد نامحدودی عدد دریافت نماید. البته بهتر است نوع آرگومانهای ارسالی نیز بررسی شوند تا خطایی در محاسبات رخ ندهد. همچنین بجای حلقه for  از حلقه for…in  استفاده خواهم کرد.

function sum() {
   var s = 0;
   for (var i in arguments) {
     if (isNaN(arguments[i]))
       continue;
    s += arguments[i];
   }
   return s;
}

alert(sum());
alert(sum(10, 20, "a", 40, 50));
alert(sum(10));

خروجی :

0

120

10

اگر دقت کرده باشید در فراخوانی دوم، رشته  “a”  به تابع ارسال شده است و چون آرگومانهای نامعتبر را مدیریت نموده‌ایم، خطایی در خروجی رخ نمی‌دهد. به مثال زیر نیز توجه نمایید:

function sum(a,b,c) {
   return a + b + c;
}

alert(sum(10, 20, 30));
alert(sum(10, 20));
alert(sum());

خروجی :

60

NaN

NaN

تابع فوق دارای 3 آرگومان ورودی می‌باشد؛ ولی ما این تابع را با 2 و 0 آرگومان ورودی فراخوانی نمودیم که خروجی نامناسبی را تولید نموده است. برای رفع این مشکل و معتبر سازی آرگومان‌های ارسالی می‌توانیم به صورت زیر عمل نماییم:

function sum(a, b, c) {
   if (isNaN(a)) a = 0;
   if (isNaN(b)) b = 0;
   if (isNaN(c)) c = 0;
   return a + b + c;
}

alert(sum(10, 20, 30));
alert(sum(10, 20));
alert(sum());

خروجی :

60

30

0

در تابع، قبل از انجام عمل محاسبه، بررسی کردیم که آرگومانهای ارسالی مقدار دهی شده باشند. در صورت عدم مقداردهی و یا مقداردهی نامناسب، آرگومان ارسالی را با صفر مقداردهی می‌نماید. اگر آرگومان مورد نظر به تابع ارسال نشود، مقدار پیش فرض آن undefined می‌باشد.

با توجه به مسائل مطرح شده در مورد توابع، این روش استفاده و کاربرد توابع، جزء معایب توابع در جاوا اسکریپت محسوب نمی‌شود. این تکنیک استفاده از توابع، موجب افزایش انعطاف پذیری توابع و آزادی عمل برنامه نویس می‌گردد که لذت بیشتری را به برنامه نویسی می‌دهد.

توجه:

به آرگومانهایی که در تابع دارای نام می‌باشند و یا به عبارتی، آرگومانهایی که نام آنها در تابع ذکر می‌شود، Named Arguments  یا آرگومانهای نامی (اسمی و یا نامدار) می‌گویند. مثل آرگومان های a ، b  وc  در تابع sum


عدم پشتیبانی از سربارگذاری یا  Overloading

در زبان‌های برنامه نویسی شیء گرا، امکان تعریف توابع هم نام وجود دارد؛ به شرطی که امضای این توابع با هم متفاوت باشند. منظور از امضاء، تعداد و نوع آرگومان‌های ورودی می‌باشد. از آنجاییکه در سیستم داخلی جاوا اسکریپت، آرگومانها بصورت یک آرایه ارسال می‌شوند، بنابراین امضاء برای توابع مفهومی ندارد؛ پس نمی‌توانیم توابع هم نام یا overloading داشته باشیم.

اگر دو تابع هم نام داشته باشیم، تابعی که دیرتر تعریف می‌شود، جایگزین تابع قبلی می‌گردد. به مثال زیر توجه کنید:

function calc(num1,num2) {
   return num1 + num2;
}

function calc(num1,num2) {
   return num1 - num2;
}

alert(calc(200,100));

خروجی :

100

همانطور که در مثال فوق مشاهده می‌نمایید، تابع دوم فراخوانی شده‌است و حاصل تفریق به عنوان خروجی نمایش یافته است. 

مطالب
ایجاد صفحات راهنما برای ASP.NET Web API
وقتی یک Web API می‌سازید بهتر است صفحات راهنمایی هم برای آن در نظر بگیرید، تا توسعه دهندگان بدانند چگونه باید سرویس شما را فراخوانی و استفاده کنند. گرچه می‌توانید مستندات را بصورت دستی ایجاد کنید، اما بهتر است تا جایی که ممکن است آنها را بصورت خودکار تولید نمایید.

بدین منظور فریم ورک ASP.NET Web API کتابخانه ای برای تولید خودکار صفحات راهنما در زمان اجرا (run-time) فراهم کرده است.


ایجاد صفحات راهنمای API

برای شروع ابتدا ابزار ASP.NET and Web Tools 2012.2 Update را نصب کنید. اگر از ویژوال استودیو 2013 استفاده می‌کنید این ابزار بصورت خودکار نصب شده است. این ابزار صفحات راهنما را به قالب پروژه‌های ASP.NET Web API اضافه می‌کند.

یک پروژه جدید از نوع ASP.NET MVC Application بسازید و قالب Web API را برای آن انتخاب کنید. این قالب پروژه کنترلری بنام ValuesController را بصورت خودکار برای شما ایجاد می‌کند. همچنین صفحات راهنمای API هم برای شما ساخته می‌شوند. تمام کد مربوط به صفحات راهنما در قسمت Areas قرار دارند.

اگر اپلیکیشن را اجرا کنید خواهید دید که صفحه اصلی لینکی به صفحه راهنمای API دارد. از صفحه اصلی، مسیر تقریبی Help/ خواهد بود.

این لینک شما را به یک صفحه خلاصه (summary) هدایت می‌کند.

نمای این صفحه در مسیر Areas/HelpPage/Views/Help/Index.cshtml قرار دارد. می‌توانید این نما را ویرایش کنید و مثلا قالب، عنوان، استایل‌ها و دیگر موارد را تغییر دهید.

بخش اصلی این صفحه متشکل از جدولی است که API‌‌ها را بر اساس کنترلر طبقه بندی می‌کند. مقادیر این جدول بصورت خودکار و توسط اینترفیس IApiExplorer تولید می‌شوند. در ادامه مقاله بیشتر درباره این اینترفیس صحبت خواهیم کرد. اگر کنترلر جدیدی به API خود اضافه کنید، این جدول بصورت خودکار در زمان اجرا بروز رسانی خواهد شد.

ستون "API" متد HTTP و آدرس نسبی را لیست می‌کند. ستون "Documentation" مستندات هر API را نمایش می‌دهد. مقادیر این ستون در ابتدا تنها placeholder-text است. در ادامه مقاله خواهید دید چگونه می‌توان از توضیحات XML برای تولید مستندات استفاده کرد.

هر API لینکی به یک صفحه جزئیات دارد، که در آن اطلاعات بیشتری درباره آن قابل مشاهده است. معمولا مثالی از بدنه‌های درخواست و پاسخ هم ارائه می‌شود.


افزودن صفحات راهنما به پروژه ای قدیمی

می توانید با استفاده از NuGet Package Manager صفحات راهنمای خود را به پروژه‌های قدیمی هم اضافه کنید. این گزینه مخصوصا هنگامی مفید است که با پروژه ای کار می‌کنید که قالب آن Web API نیست.

از منوی Tools گزینه‌های Library Package Manager, Package Manager Console را انتخاب کنید. در پنجره Package Manager Console فرمان زیر را وارد کنید.

Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.HelpPage
این پکیج اسمبلی‌های لازم برای صفحات راهنما را به پروژه اضافه می‌کند و نماهای MVC را در مسیر Areas/HelpPage می‌سازد. اضافه کردن لینکی به صفحات راهنما باید بصورت دستی انجام شود. برای اضافه کردن این لینک به یک نمای Razor از کدی مانند لیست زیر استفاده کنید.

@Html.ActionLink("API", "Index", "Help", new { area = "" }, null)

همانطور که مشاهده می‌کنید مسیر نسبی صفحات راهنما "Help/" می‌باشد. همچنین اطمینان حاصل کنید که ناحیه‌ها (Areas) بدرستی رجیستر می‌شوند. فایل Global.asax را باز کنید و کد زیر را در صورتی که وجود ندارد اضافه کنید.
protected void Application_Start()
{
    // Add this code, if not present.
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();

    // ...
}

افزودن مستندات API

بصورت پیش فرض صفحات راهنما از placeholder-text برای مستندات استفاده می‌کنند. می‌توانید برای ساختن مستندات از توضیحات XML استفاده کنید. برای فعال سازی این قابلیت فایل Areas/HelpPage/App_Start/HelpPageConfig.cs را باز کنید و خط زیر را از حالت کامنت درآورید:

config.SetDocumentationProvider(new XmlDocumentationProvider(
    HttpContext.Current.Server.MapPath("~/App_Data/XmlDocument.xml")));
حال روی نام پروژه کلیک راست کنید و Properties را انتخاب کنید. در پنجره باز شده قسمت Build را کلیک کنید.

زیر قسمت Output گزینه XML documentation file را تیک بزنید و در فیلد روبروی آن مقدار "App_Data/XmlDocument.xml" را وارد کنید.

حال کنترلر ValuesController را از مسیر Controllers/ValuesController.cs/ باز کنید و یک سری توضیحات XML به متدهای آن اضافه کنید. بعنوان مثال:

/// <summary>
/// Gets some very important data from the server.
/// </summary>
public IEnumerable<string> Get()
{
    return new string[] { "value1", "value2" };
}

/// <summary>
/// Looks up some data by ID.
/// </summary>
/// <param name="id">The ID of the data.</param>
public string Get(int id)
{
    return "value";
}

اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید و به صفحات راهنما بروید. حالا مستندات API شما باید تولید شده و نمایش داده شوند.

صفحات راهنما مستندات شما را در زمان اجرا از توضیحات XML استخراج می‌کنند. دقت کنید که هنگام توزیع اپلیکیشن، فایل XML را هم منتشر کنید.


توضیحات تکمیلی

صفحات راهنما توسط کلاس ApiExplorer تولید می‌شوند، که جزئی از فریم ورک ASP.NET Web API است. به ازای هر API این کلاس یک ApiDescription دارد که توضیحات لازم را در بر می‌گیرد. در اینجا منظور از "API" ترکیبی از متدهای HTTP و مسیرهای نسبی است. بعنوان مثال لیست زیر تعدادی API را نمایش می‌دهد:

  • GET /api/products
  • {GET /api/products/{id
  • POST /api/products

اگر اکشن‌های کنترلر از متدهای متعددی پشتیبانی کنند، ApiExplorer هر متد را بعنوان یک API مجزا در نظر خواهد گرفت. برای مخفی کردن یک API از ApiExplorer کافی است خاصیت ApiExplorerSettings را به اکشن مورد نظر اضافه کنید و مقدار خاصیت IgnoreApi آن را به true تنظیم نمایید.

[ApiExplorerSettings(IgnoreApi=true)]
public HttpResponseMessage Get(int id) {  }

همچنین می‌توانید این خاصیت را به کنترلر‌ها اضافه کنید تا تمام کنترلر از ApiExplorer مخفی شود.

کلاس ApiExplorer متن مستندات را توسط اینترفیس IDocumentationProvider دریافت می‌کند. کد مربوطه در مسیر Areas/HelpPage/XmlDocumentation.cs/ قرار دارد. همانطور که گفته شد مقادیر مورد نظر از توضیحات XML استخراج می‌شوند. نکته جالب آنکه می‌توانید با پیاده سازی این اینترفیس مستندات خود را از منبع دیگری استخراج کنید. برای اینکار باید متد الحاقی SetDocumentationProvider را هم فراخوانی کنید، که در HelpPageConfigurationExtensions تعریف شده است.

کلاس ApiExplorer بصورت خودکار اینترفیس IDocumentationProvider را فراخوانی می‌کند تا مستندات API‌ها را دریافت کند. سپس مقادیر دریافت شده را در خاصیت Documentation ذخیره می‌کند. این خاصیت روی آبجکت‌های ApiDescription و ApiParameterDescription تعریف شده است.


مطالعه بیشتر

مطالب دوره‌ها
کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3
در مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» به نکات مرتبط با کار با فرم‌ها در بوت استرپ 2 پرداخته شد. همچنین مطالبی مانند «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» برای خودکار سازی تولید فرم‌های بوت استرپ 2 در برنامه‌های ASP.NET MVC و نکات «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» نیز بررسی شدند. در بوت استرپ 3، بسیاری از این نکات تغییر کرده‌اند و نیاز است با نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3 و کلا نحوه کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3 بیشتر آشنا شد.


نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3

تمام این تغییرات در بوت استرپ 3، جهت پیاده سازی ایده mobile-first بودن آن است. برای مثال فرم‌های افقی بوت استرپ 3 با کوچک شدن اندازه صفحه، به صورت خودکار واکنش نشان داده و تبدیل به فرم‌های معمولی که اجزای آن به صورت یک stack عمودی قرار گرفته‌اند، می‌شوند.
اکنون اگر فرم‌هایی را دارید که در برنامه‌های پیشین خود از بوت استرپ 2 استفاده کرده‌اند، نیاز است تغییرات ذیل را به آن‌ها اعمال کنید تا با سیستم جدید بوت استرپ 3 سازگار شوند:

- کلاس control-group را به کلاس form-group تبدیل کنید.
- form-search حذف شده است. آن‌را با form-inline جایگزین کنید.
- دیگر نیازی به استفاده از input-block-level نیست؛ از آنجائیکه به صورت پیش فرض کلیه inputها دارای عرض 100 درصد هستند.
- help-inline حذف شده است. آن‌را با help-block جایگزین کنید.
- عرض ستون‌ها را در فرم‌های افقی، برچسب‌ها و کنترل‌ها مشخص کنید.
- کلاس controls حذف شده است.
- کلاس form-control را به inputها و selectها اضافه کنید.
- checkboxها و radioها باید در یک div محصور شوند.
- کلاس‌های radio.inline و checkbox.inline باید با inline جایگزین شوند.
- کلاس‌های input-small به input-sm و input-large به input-lg تبدیل شده‌اند.
- کلاس‌های input-prepend با input-group و input-append با input-group جایگزین شده‌اند.
- کلاس alert-error حذف شده‌است. بجای آن می‌شود از alert-warning استفاده کرد.
- کلاس alert-block را با alert جایگزین کنید.


ایجاد اولین فرم افقی با بوت استرپ 3

فرض کنید که قصد داریم یک چنین فرم افقی را توسط امکانات بوت استرپ 3 ایجاد کنیم:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کوچک شدن اندازه صفحه، این فرم نیز تغییر شکل می‌دهد:



کدهای کامل این فرم را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            فرم‌های بوت استرپ 3</h4>
        <div class="row">
            <article class="registrationform">
                <h2>
                    فرم ثبت نام</h2>               
                <form class="registration form-horizontal" action="#">
                <fieldset id="personalinfo">
                    <legend>اطلاعات شخصی</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myname">
                            نام</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="myname" 
                                   id="myname" autofocus placeholder="نام و نام خانوادگی"
                                   required>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="companyname">
                            نام شرکت</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="companybname" id="companyname" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myemail">
                            ایمیل</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="email" name="myemail" id="myemail" 
                                   required autocomplete="off" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <!-- personal info -->
                <fieldset id="otherinfo">
                    <legend>سایر اطلاعات</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            نوع درخواست</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="question" />
                                سؤال
                            </label>
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="comment" />
                                انتقاد
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            خبرنامه</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="checkbox">
                                <input type="checkbox" id="subscribe" name="subscribe" checked value="yes" />
                               آیا مایل به دریافت ایمیل‌های خبرنامه ما هستید؟
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="reference">
                            چطور از وجود سایت ما آگاه شدید؟</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <select name="reference" id="reference">
                                <option>لطفا انتخاب کنید...</option>
                                <option value="friend">از طریق یک دوست</option>
                                <option value="facebook">Facebook</option>
                                <option value="twitter">Twitter</option>
                            </select>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <button class="btn" type="submit">
                    ارسال</button>
                </form>
            </article>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->
توضیحات:

- باید درنظر داشت که اگر هیچگونه فرمتی را به فرم‌های بوت استرپ 3 اعمال نکنیم، به صورت پیش فرض فرمت دهی شده و تبدیل به فرم‌های عمودی شکیلی می‌شوند که شاید از دیدگاه خیلی‌ها مناسب بوده و نیاز به تغییرات خاصی نداشته باشند.
- برای تبدیل این فرم عمودی پیش فرض، به فرم‌های افقی دو ستونه، نیاز است یک سری کلاس بوت استرپ 3 را به المان‌های آن اضافه کنیم. برای این منظور ابتدا کلاس form-horizontal را به تگ فرم اضافه می‌کنیم.
- هر سطر فرم، در یک المان section با کلاس row قرار خواهد گرفت.
- اکنون هر سطر، از یک برچسب به همراه یک یا چند المان تشکیل خواهد شد. در هر سطر، کنترل‌ها در یک div با کلاس controls قرار می‌گیرند.
- برای اینکه برچسب‌های هر ردیف با کنترل‌ها و المان‌های آن ردیف، تراز شوند، تنها کافی است به آن‌ها کلاس control-label را اضافه کنیم.
در ادامه تمام این مراحل را باید به ازای هر سطر فرم تکرار کنیم.

- زمانیکه به radio buttons یا check boxes می‌رسیم، باید به چند نکته دقت داشت:
الف) حین کار با radio buttons، علاوه بر برچسب آن سطر که با label مشخص می‌شود، هر radio button نیز باید داخل یک label با کلاس radio محصور شود.
ب) تمام radio buttons یک سطر نیز باید در یک div ایی با کلاس controls محصور شوند.
این نکته در مورد check boxes نیز صادق است.

با رعایت همین چند نکته ساده می‌توان به یک طراحی دو ستونی خودکار واکنشگرا رسید.



اصلاح قالب ایجاد فرم‌های خودکار ASP.NET MVC بر اساس بوت استرپ 3

مطلب «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» جهت بوت استرپ 2 تهیه شده بود. فایل نهایی ویرایش شده آن‌را با توجه به توضیحات مطلب جاری برای بوت استرپ 3 از پیوست انتهای بحث دریافت کنید و برای استفاده از آن فقط کافی است آن‌را در مسیر CodeTemplates\AddView\CSHTML\CreateBootstrap3Form.tt ریشه پروژه جاری خود کپی و به پروژه اضافه کنید تا در صفحه دیالوگ Add view ظاهر شود (خاصیت custom tool آن‌را هم خالی کنید).


در مورد اعتبارسنجی‌های فرم‌ها چطور؟

اصلاح مطالبی مانند «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» جهت کار با فرم‌های بوت استرپ 3 بسیار ساده است. از این جهت که در کدهای آن فقط باید نام کلاس‌های CSS قدیمی به جدید ویرایش شوند. مابقی کدها یکسان است. مثلا نام کلاس control-group شده است form-group (همان توضیحات ابتدای بحث جاری). کلاس‌های error شده‌اند has-error و success شده است has-success.



فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample05.zip  
مطالب
آموزش فریم ورک Vuetify قسمت دوم - UI Components بخش اول

 کاربران امروزه با عناصری که به نحوی خاص درون صفحه عمل می‌کنند، آشنا شده‌اند. بنابراین انتخاب مناسب برای اتخاذ این عناصر زمانی مناسب است که به تکمیل کارآیی و رضایت کاربر کمک کند.

یک کامپوننت در واقع از دو بخش تشکیل شده‌است:

1 - اول اینکه چگونه به نظر می‌رسد ( UI ).

2 – دوم اینکه چگونه کار میکند ( UX ).

این عناصر رابط ( component ) شامل :

Input Controls : check boxes, radio buttons, drop down lists, list boxes, buttons, toggles, text fields, date field

Navigational Components : breadcrumb, slider, search field, pagination, slider, tags, icons

Informational Components : tool tips, icons, progress bar, notifications, message boxes, modal windows

Containers : accordion 

اما باید توجه داشت که فقط به این موارد محدود نمی‌شوند.

در این قسمت به طور مختصر با این دست از کامپوننت‌ها ( UI Component ) آشنا می‌شویم. 


کامپوننت v-alert 

کامپوننت V-Alert برای انتقال اطلاعات مهم به کاربر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کامپوننت چهار نوع اطلاعات را به کاربر گوشزد می‌کند که شامل موفقیت‌ها، اطلاعات، هشدارها و خطاها می‌باشد.

هشدارها می‌توانند یک رنگ خاص را داشته باشند که به طور پیش فرض نمایش داده نمی‌شوند. 

در مثال پایین، کامپوننت v-alert شامل دو مقدار است که برای آن تنظیم شده‌است. مقدار (value) که شامل یک مقدار Boolean است و مقدار (type) که مشخص کننده نوع هشدار است (موفقیت ، اطلاعات ، هشدار و خطا).

در قطعه کد پایین، این چهار نوع اطلاعات قابل نمایش به کاربر مشخص شده‌اند:

<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <div>
      <v-alert :value="true" type="success">
        This is a success alert.
      </v-alert>
  
      <v-alert :value="true" type="info">
        This is a info alert.
      </v-alert>
  
      <v-alert :value="true" type="warning">
        This is a warning alert.
      </v-alert>
  
      <v-alert :value="true" type="error">
        This is a error alert.
      </v-alert>
    </div>
  </v-app>
</div>



برای کامپوننت V-Alert می‌توان properties‌های مختلفی را مشخص نمود که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

Color : به وسیله این property می‌توان رنگ پیغام را مشخص نمود. هم به وسیله نام رنگ میتوان رنگ مورد نظر را مشخص کرد و هم به وسیله‌ی کد RGB این کار را انجام داد. dismissible : این تنظیم مشخص می‌کند که پیغام، قابلیت بسته شدن را دارد یا خیر که حاوی یک مقدار Boolean است.

icon : مشخص کننده یک نماد خاص است که درون جعبه پیغام قرار می‌گیرد.

type :  مشخص کننده نوع پیام است که پیشتر در مورد آن توضیح داده شد. 


کامپوننت v-avatar 

کامپوننت v-avatar برای تغییر اندازه تصاویر مورد استفاده قرار می‌گیرد که معمولا جهت نمایش عکس پروفایل استفاده می‌شود.

طریقه استفاده :

avatar، دارای یک اندازه‌ی پویا است که می‌تواند برای هر وضعیتی تغییر کند.

برای این کامپوننت سه properties قابل تنظیم است:

color : به وسیله این property می‌توان رنگ دلخواهی را برای آواتار مشخص نمود. هم به وسیله نام رنگ می‌توان رنگ مورد نظر را مشخص کرد و هم به وسیله کد RGB این کار را صورت داد.

size : به طور پیش‌فرض برای avatar، سایز 48 تنظیم شده‌است که می‌توان این میزان را کم و یا زیاد کرد.

tile : همانند border radius در css عمل می‌کند. با تنظیم این گزینه میتوانیم یک آواتار گرد داشته باشیم.


کامپوننت v-badge

به وسیله این کامپوننت می‌توان نمادهایی را برای نمایش اطلاعاتی به کاربر یا جلب توجه کاربر به یک عنصر خاص، ایجاد نمود.

این کامپوننت نیز properties خاص خود را دارد که از جمله آن می‌توان به color , left , mode , overlab  و غیره اشاره کرد.

قطعه کد پایین نشان دهنده چگونگی عملکرد این کامپوننت است:

<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <div>
      <v-badge color="purple" left overlap>
        <template v-slot:badge>
          <v-icon dark small>
            done
          </v-icon>
        </template>
        <v-icon color="grey lighten-1" large>
          account_circle
        </v-icon>
      </v-badge>
        <v-badge overlap color="orange">
        <template v-slot:badge>
          <v-icon dark small>
            notifications
          </v-icon>
        </template>
        <v-icon large color="grey darken-1">
          account_box
        </v-icon>
      </v-badge>
    </div>
  </v-app>
</div>

نتیجه قطعه کد بالا بدین ترتیب است:


کامپوننت v-bottom-nav 

این کامپوننت را می‌توان جایگزین sidebar‌ها نمود. این کامپوننت در درجه اول در موبایل مورد استفاده قرار میگیرد که می‌تواند شامل متن و یا آیکن باشد. 

به وسیله این کامپوننت امکان انتقال از یک بخش از صفحه به بخشی دیگر امکان پذیر می‌شود. 

این کامپوننت نیز properties خاص خود را دارد که از جمله آن می‌توان به active-sync (برای نشان دادن فعال یا غیر فعال بودن گزینه انتخاب شده)، fixed ( برای مشخص کردن موقعیت کامپوننت در صفحه) و موارد دیگر اشاره کرد.

تقسیم بندی اجزاء این کامپوننت به شرح زیر است:

1 - محل قرار گیری کامپوننت

2- آیکن غیر فعال

3- برچسب غیر فعال

4 - آیکن فعال

5- برچسب فعال

قطعه کد پایین نشان دهنده چگونگی یک bottom navbar است:

<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-card height="200px" flat>
      <div>
        Active: {{ bottomNav }}   // 
      </div>
      <v-bottom-nav :active.sync="bottomNav" :value="true" absolute color="transparent">
        <v-btn color="teal" flat value="recent">
          <span>Recent</span>
          <v-icon>history</v-icon>
        </v-btn>
  
        <v-btn color="teal" flat value="favorites">
          <span>Favorites</span>
          <v-icon>favorite</v-icon>
        </v-btn>
  
        <v-btn color="teal" flat value="nearby">
          <span>Nearby</span>
          <v-icon>place</v-icon>
        </v-btn>
      </v-bottom-nav>
    </v-card>
  </v-app>
</div>



کامپوننت v-btn  

این کامپوننت برای ایجاد یک دکمه چه به صورت متن و یا آیکن مورد استفاده قرار میگیرد. دکمه‌ها به کاربران این امکان را می‌دهند تا اقداماتی را انجام دهند و انتخاب‌های خود را تنها با یک کلیک انجام دهند.

از دکمه‌ها ممکن است در جاهای مختلف صفحه به خصوص در دیالوگ باکس‌ها، فرمها و ابزارها مورد استفاده قرار گیرد. 

کامپوننت v-btn نیز مانند سایر کامپوننت‌ها تنظیمات خاص خود را دارد که از جمله آن می‌توان به کوچکی و بزرگی دکمه، فعال یا غیر فعال بودن دکمه، نوع متن یا آیکن بودن دکمه اشاره نمود. 

حالت‌های مختلفی از دکمه‌ها وجود دارند که میتوانند به بهتر شدن UI برنامه ما کمک کنند. برای مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

button drop-down variants : دکمه‌های کرکره‌ای که معمولا برای نظم و کم جا بودن در صفحه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

icons : آیکن‌ها می‌توانند برای محتوای اصلی یک دکمه مورد استفاده قرار بگیرند تا ظاهر زیباتری را به دکمه ما بدهند.

floating : این دکمه‌ها حالت آیکن را دارند؛ با این تفاوت که آیکن مورد نظر، درون یک محتوا قرار می‌گیرد.

loaders : به وسیله این دکمه‌ها می‌توان کاربر را متوجه انجام یک پردازش نمود. به صورت پیشفرض بعد از فشردن این نوع دکمه‌ها محتوای دکمه فشرده شده تغییر ظاهر داده و به شکل یک دایره در حال چرخش در می‌آید. البته می‌توان این پیشفرض را به حالت‌های دیگری نیز تغییر داد.

round : این نوع دکمه‌ها دقیقا کارآیی دکمه‌های معمولی را دارند؛ با این تفاوت که این دکمه‌ها دارای لبه‌هایی گرد هستند.

یک نمونه از ایجاد انواع دکمه‌ها در زیر آمده است:

<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <div>
      <v-btn color="success">Success</v-btn>
      <v-btn color="error">Error</v-btn>
      <v-btn color="warning">Warning</v-btn>
      <v-btn color="info">Info</v-btn>
    </div>
  </v-app>
</div>




کامپوننت v-calendar

یکی از کامپوننت‌هایی که به تازگی به vuetify اضافه شده است، کامپوننت تقویم یا v-calendar است. از این کامپوننت برای نمایش تاریخ، روز، هفته، ماه و سال استفاده می‌شود. یک تقویم دارای یک نوع و یک مقدار است که تعیین می‌کند چه نوع تقویمی، در طول چه مدت زمانی نمایش داده شود.

حالت‌های مختلفی برای نمایش تقویم در صفحه وجود دارد که برای مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

events : به وسیله این گزینه میتوان برای هر روز یک رخداد خاص را مشخص نمود که به وسیله کلیک بر روی آن، اطلاعات آن رخداد نمایش داده شود.

weekly : می‌توان یک تقویم هفتگی را ایجاد نمود و رخدادهای هفتگی را برای آن تنظیم کرد.

نمونه ایجاد یک تقویم در پایین آمده است:

<div id="app">
  <v-app id="inspire">
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs12>
        <v-sheet height="500">
          <v-calendar ref="calendar" v-model="start" :type="type" :end="end" color="primary">
          </v-calendar>
        </v-sheet>
      </v-flex>
  
      <v-flex sm4 xs12>
        <v-btn @click="$refs.calendar.prev()">
          <v-icon dark left>
            keyboard_arrow_left
          </v-icon>
          Prev
        </v-btn>
      </v-flex>
      <v-flex sm4 xs12>
        <v-select v-model="type" :items="typeOptions" label="Type">
        </v-select>
      </v-flex>
      <v-flex sm4 xs12>
        <v-btn @click="$refs.calendar.next()">
          Next
          <v-icon right dark>
            keyboard_arrow_right
          </v-icon>
        </v-btn>
      </v-flex>
    </v-layout>
  </v-app>
</div>
js قطعه کد
new Vue({
  el: '#app',
  data: () => ({
    type: 'month', //مشخص کننده نوع تقویم که در اینجا تقویم به صورت ماهانه است
    start: '2019-01-01',
    end: '2019-01-06',
    typeOptions: [
      { text: 'Day', value: 'day' },
      { text: '4 Day', value: '4day' },
      { text: 'Week', value: 'week' },
      { text: 'Month', value: 'month' },
      { text: 'Custom Daily', value: 'custom-daily' },
      { text: 'Custom Weekly', value: 'custom-weekly' }
    ]
  })
})





مطالب
آموزش Knockout.Js #2
در پست قبلی با مفاهیم و ویژگی‌های کلی KO آشنا شدید. KO از الگوی طراحی MVVM استفاده می‌کند. از آن جا که یکی از پیش نیاز‌های KO آشنایی اولیه با مفاهیم View و Model است نیاز به توضیح در این موارد نیست اما اگر به هر دلیلی با این مفاهیم آشنایی ندارید می‌توانید از اینجا شروع کنید. اما درباره ViewModel که کمی مفهوم متفاوتی دارد، این نکته قابل ذکر است که KO از ViewModel برای ارتباط مستقیم بین View و Model استفاده می‌کند، چیزی شبیه به منطق MVC با این تفاوت که ViewModel به جای Controller قرار خواهد گرفت.

ابتدا باید به شرح برخی مفاهیم در KO بپردازم:
»Observable(قابل مشاهده کردن تغییرات)
KO از Observable برای ردیابی و مشاهده تغییرات خواص ViewModel استفاده می‌کند. در واقع Observable دقیقا شبیه به متغیر‌ها در JavaScript عمل می‌کنند با این تفاوت که به KO اجازه می‌دهند که تغییرات این خواص را پیگیری کند و این تغییرات را به بخش‌های مرتبط View اعمال نماید. اما سوال این است که KO چگونه متوجه می‌شود که این تغییرات بر کدام قسمت در View تاثیر خواهند داشت؟ جواب این سوال در مفهوم Binding است.
»Binding
برای اتصال بخش‌های مختلف View به Observable‌ها باید از binding(مقید سازی) استفاده کنیم. بدون عملیات binding، امکان اعمال تغییرات Observable‌ها بر روی عناصر HTML امکان پذیر نیست.
برای مثال در شکل زیر یکی از خواص ViewModel را به View متناظر مقید شده است.

با کمی دقت در شکل بالا این نکته به دست می‌آید که می‌توان در یک ViewModel، فقط خواص مورد نظر را به عناصر Html مقید کرد.

دانلود فایل‌های مورد نیاز

فایل‌های مورد نیاز برای KO رو می‌توانید از اینجا دانلود نمایید و به پروژه اضافه کنید. به صورت پیش فرض فایل‌های مورد نیاز KO، در پروژه‌های MVC 4 وجود دارد و نیاز به دانلود آن‌ها نیست و شما باید فقط مراحل BundleConfig را انجام دهید.

تعریف ViewModel

برای تعریف ViewModel و پیاده سازی مراحل Observable و binding باید به صورت زیر عمل نمایید:

<html lang='en'>
<head>
<title>Hello, Knockout.js</title>
<meta charset='utf-8' />
<link rel='stylesheet' href='style.css' />
</head>
<body>
<h1>Hello, Knockout.js</h1>
<script type='text/javascript' src='knockout-2.1.0.js'>   
      <script type='text/javascript'>
             var personViewModel = {
                  firstName: "Masoud",
                  lastName: "Pakdel"
                };
                 ko.applyBindings(personViewModel);
       </script>
</script>
</body>
</html>
مشاهده می‌کنید که ابتدا یک ViewModel به نام person ایجاد کردم همراه با دو خاصیت به نام‌های firstName و lastName. تابع applyBinding برای KO بدین معنی است که این آبجکت به عنوان یک ViewModel در این صفحه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اما برای مشاهده تغییرات باید یک عنصر HTML را یه این ViewModel مقید(bind) کنیم.

مقید سازی عناصر HTML

برای مقید سازی عناصر HTML به ViewModel‌ها باید از data-bind attribute استفاده نماییم. برای مثال:
<p><span data-bind='text: firstName'></span>'s Shopping Cart</p>
اگر به data-bind در تگ span بالا توجه کنید خواهید دید که مقدار text در این تگ را به خاصیت firstName در viewModel این صفحه bind شده است. تا اینجا KO می‌داند که چه عنصر از DOM به کدام خاصیت از ViewModel مقید شده است اما هنوز دستور ردیابی تغییرات(Observable) را برای KO تعیین نکردیم.

چگونه خواص را Observable کنیم
در پروژه‌های WPF، فقط در صورتی تغییرات خواص یک کلاس ردیابی می‌شوند که اولا کلاس اینترفیس INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کرده باشد ثانیا، در متد set این خواص، متد OnPropertyChanged(البته این متد می‌تواند هر نام دیگری نیز داشته باشد) صدا زده شده باشد. نکته مهم و اساسی در KO نیز همین است که برای اینکه KO بتواند تغییرات هر خاصیت را مشاهده کند حتما خواص مورد نظر  باید Observable  شوند. برای این کار کافیست به صورت عمل کنید:
var personViewModel = {
  firstName: ko.observable("Masoud"),
  lastName: ko.observable("Pakdel")
};
مزیت اصلی برای اینکه حتما خواص مورد نظرتان  Observable شوند این است که، در صورتی که مایل نباشید تغییرات یک خاصیت  بر روی View اعمال شود کافیست از دستور بالا استفاده نکنید. درست مثل اینکه هرگز مقدار آن تغییر نکرده است.

پیاده سازی متد‌های get و set
همان طور که متوجه شدید، Observable‌ها متغیر نیستند بلکه تابع هستند در نتیجه برای دستیابی به مقدار یک observable کافیست آن را بدون پارامتر ورودی صدا بزنیم و برای تغییر در مقدار آن باید همان تابع را با مقدار جدید صدا بزنیم. برای مثال:
personViewModel.firstName() // Get
personViewModel.firstName("Masoud") // Set
البته این نکته را هم متذکر شوم که در ViewModel‌های خود می‌توانید توابع سفارشی مورد نیاز را بنویسید و از آن‌ها در جای مناسب استفاده نماید(شبیه به مفاهیم Command‌ها در WPF)
مقید سازی تعاملی
اگر با WPF آشنایی دارید می‌دانید که در این گونه پروژه‌ها می‌توان رویداد‌های مورد نظر را به Command‌های خاص در ViewModel مقید کرد. در KO نیز این امر به آسانی امکان پذیر است که به آن Interactive Bindings می‌گویند. فقط کافیست در data-bind attribute  از نام رویداد استفاده نماییم. مثال:
ایتدا بک ViewModel به صورت زیر خواهیم داشت:
function PersonViewModel() {
   this.firstName = ko.observable("Masoud");
   this.lastName = ko.observable("Pakdel");
   this.clickMe= function() {
    alert("this is test!");
  };
};
تنها نکته قابل ذکر تعریف تابع سفارشی به نام clickMe است که به نوعی معادل Command مورد نظر ما در WPF است.  در عنصر HTML مورد نظر که در این جا button است باید data-binding به صورت زیر باشد:
<button data-bind='click: clickMe'>Click Me...</button>
در نتیجه بعد از کلیک بر روی button بالا تابع مورد نظر در viewModel اجرا خواهد شد.
پس به صورت خلاصه:
  • ابتدا ViewModel مورد نظر را ایجاد نمایید؛
  • سپس با استفاده از data-bind عملیات مقید سازی بین View و ViewModel را انجام دهید
  • در نهایت با استفاده از Obsevable تغییرات خواص مورد نظر را ردیابی نمایید.

ادامه دارد...

 
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش ششم

#Execute VB code via C

می توان از طریق #C، ماکروهای Visual Basic مورد استفاده‌ی در Office را تولید کرد.
static void AddChartButton( Workbook workBook,
                            Worksheet xlWorkSheetNew,
                            Range currentRange,  int macroId,
                            int startRow, int endRow,
                            int startCol, int endCol,
                            string buttonImagePath )
{
    var cell = currentRange.Next;
    var width = cell.Width;
    var height = 24;
    var left = cell.Left;
    var top = System.Math.Max( cell.Top + cell.Height - height, 0 );
    var button = xlWorkSheetNew.Shapes.AddPicture( buttonImagePath,
                                                    MsoTriState.msoFalse,
                                                    MsoTriState.msoCTrue,
                                                    left, top, width, height );
    var module = workBook.VBProject.VBComponents.Add( vbext_ComponentType.vbext_ct_StdModule );
    module.CodeModule.AddFromString( GetMacro( macroId,
                                                startRow, endRow,
                                                startCol, endCol ) );
    button.OnAction = "Macro" + macroId;
}

static string GetMacro( int macroId,
                        int startRow,  int endRow,
                        int startCol, int endCol )
{
    var sb = new StringBuilder();
    var range = "ActiveSheet.Range(Cells(" + startRow + "," + startCol + "), Cells(" + endRow + "," + endCol + ")).Select";
    sb.AppendLine( "Sub Macro" + macroId + "()" );
    sb.AppendLine( "On Error Resume Next" );
    sb.AppendLine( range );
    sb.AppendLine( "ActiveSheet.Shapes.AddChart.Select" );
    sb.AppendLine( "ActiveChart.ChartType = xlColumn" );
    sb.AppendLine( "ActiveChart.SetSourceData Source:=" + range );
    sb.AppendLine( "On Error GoTo 0" );
    sb.AppendLine( "End Sub" );
    return sb.ToString();
}

و برای استفاده از آن می‌توان مانند مثال زیر عمل کرد:

var excelApp = new Microsoft.Office.Interop.Excel.Application();
var fileName = @"C:\Users\Vahid\Desktop\VBA.xlsm";
var workBook = excelApp.Workbooks.Open( fileName );
var sheet = workBook.Sheets[1];

AddChartButton( workBook,
                sheet,
                sheet.Range["B1"],
                1231,
                1,
                10,
                1,
                2,
                @"C:\Users\Vahid\Desktop\BarChart.png");

excelApp.DisplayAlerts = false;
workBook.Close( true,
                fileName );

خروجی مثال بالا


نکته: در صورتیکه بعد از اجرای برنامه، خطای " programmatic access to visual basic project is not trusted"  رخ داد از این طریق می‌توانید مشکل را حل کنید.

File -> Options -> Trust Center -> Trust Center Settings -> Macro Settings -> Trust Access to the VBA Project object model


volatile

کلمه کلیدی volatile نشان می‌دهد که یک فیلد ممکن است توسط چندین thread به صورت همزمان تغییر کند. فیلدهایی که به عنوان volatile تعریف می‌شوند، شامل بهینه سازی کامپایلر برای دسترسی از طریق تنها یک thread قرار نمی‌گیرند و بروزرسانی مقدار فعلی این فیلد را در تمامی زمان‌ها، تضمین می‌کند.
class Program
{
    volatile bool _shouldPartyContinue = true;

    static void Main()
    {
        var firstDimension = new Program();
        var secondDimension = new Thread( firstDimension.StartPartyInAnotherDimension );
        secondDimension.Start( firstDimension );
        Thread.Sleep( 5000 );
        firstDimension._shouldPartyContinue = false;
        Console.WriteLine( "Party Finish" );
    }

    void StartPartyInAnotherDimension( object input )
    {
        var currentDimensionInput = (Program)input;
        Console.WriteLine( "let the party begin" );
        while ( currentDimensionInput._shouldPartyContinue ) {}
        Console.WriteLine( "Party ends: (" );
    }
}
نکته: اگر متغیر shouldPartyContinue به وسیله volatile علامت گذاری نشده بود، برنامه در حالت Release (که گزینه Optimize code تیک داشته باشد) هیچگاه به پایان نمی‌رسید.

::global

وقتی که یک عضو توسط موجودیت دیگری با همان نام مخفی شده باشد، با استفاده از کلمه کلیدی ::global (فضای نام سراسری) قابلیت دسترسی به آن امکان پذیر می‌شود.
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        Console.WriteLine( Number );  // Error
        global::System.Console.WriteLine( "Console: " + Console ); //OK
    }

    public class System { }

    // Define a constant called ‘Console’ to cause more problems.
    const int Console = 7;
    const int Number = 67;
}
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، به دلیل وجود ثابت Console و کلاس System امکان دسترسی به متد WriteLine وجود ندارد، برای در دسترس قرار گرفتن آن باید از ::global استفاده کرد.

DebuggerDisplayAttribute

با استفاده از  DebuggerDisplayAttribute  می‌توانید نحوه نمایش یک فیلد یا یک کلاس را در پنجره متغیر دیباگر مشخص کنید.
[DebuggerDisplay( "{DebuggerDisplay}" )]
public class DebuggerDisplayTest
{
    public string FirstName { get; set; }

    public string LastName { get; set; }

    public int Age { get; set; }

    [DebuggerBrowsable( DebuggerBrowsableState.Never )]
    string DebuggerDisplay => $"{FirstName} {LastName} {Age} years old";
}
و بعد از استفاده‌ی از آن، خروجی زیر بدست می‌آید:

همچنین شما می‌توانید عبارات مختلفی را به صورت مستقیم در این attribute استفاده کنید.
[DebuggerDisplay( "Age {Age > 0 ? Age : 25}" )]
public class DebuggerDisplayTest
{
 //...
}
اگر مقدار پروپرتی Age بیشتر از 0 باشد، مقدار Age و در غیراینصورت 25 نشان داده می‌شود.
مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش دوم
در قسمت قبل با نحوه پیاده سازی مسیریابی در AngularJs آشنا شدیم و در این پست میخواهیم نحوه تعریف و ارسال پارامترها به سیستم مسیریاب را فرا بگیریم.
فرض کنید که میخواهیم در لیست سفارشات قسمتی داشته باشیم برای مشاهده‌ی جزئیات هر سفارش. پس در صفحه نمایش جزئیات کالا نیاز به کد محصول برای واکشی آن داریم. در Angular زمانی که داریم مسیر‌ها را تعریف میکنیم این امکان را هم داریم که پارامترهایی را هم برای هر مسیر مشخص کنیم. برای این کار فایل app.js مثال قبل را باز کنید و مسیر ذیل را به آن اضافه کنید :
when('/showOrderDetails/:orderId', {
     templateUrl: 'templates/show_order.html',
     controller: 'ShowOrderController'
});
در بالا ما پارامتری به نام orderId وارد کرده ایم که میتوانیم توسط routeParams$ در کنترلر به آن دست پیدا کنیم :
myFirstRoute .controller('ShowOrderController', function($scope, $routeParams) {
    $scope.order_id = $routeParams.orderId;
});
فراموش نکنید که باید پارامتر routeParams$ را به کنترلر خود تزریق کنید.
محتوای فایل index.html را نیز به صورت زیر تغییر دهید :
<body ng-app="myFirstRoute" style="
 
    <div>
<div>
<div>
<table dir="rtl">
<thead>
  <tr>
<th>#</th><th>˜کد</th><th>نام محصول</th><th></th>
  </tr>
</thead>
<tbody>
  <tr>
<td>1</td><td>1234</td><td>15" Samsung Laptop</td>
<td><a href="#showOrderDetails/1234">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
  <tr>
<td>2</td><td>5412</td><td>2TB Seagate Hard drive</td>
<td><a href="#showOrderDetails/5412">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
  <tr>
<td>3</td><td>9874</td><td>D-link router</td>
<td><a href="#showOrderDetails/9874">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
</tbody>
  </table>
 
<div ng-view></div>
</div>
</div>
    </div>

<script src="js/bootstrap.js"></script>
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
</body>
نکته‌ی مهم در کد بالا قرار دادن کد کالا بعد از مسیر است،  مانند : showOrderDetails/5412 #  
و محتویات فایل templates/show_order.html :
<h2>سفارش شماره #{{order_id}}</h2>
 
محل قرار گیری جزئیات سفارش شماره : <b>#{{order_id}}</b>.
برنامه را اجرا کنید تا نتیجه را ببینید.

بارگزاری View‌های محلی توسط تگ <script> :
در بعضی موارد لزومی ندارد که اطلاعات View را از یک فایل دیگر بخوانید و یا حتی اینقدر View شما کوچک است که تمایل دارید آن را به همراه فایل اصلی index.html حمل کنید به جای اینکه آن را در یک فایل جدا نگهداری کنید.
دایرکتیوی به نام ng-template وجود دارد که این امکان را به ما میدهد تا بتوانیم View template‌های کوچکمان را در داخل فایل اصلی قرار دهیم. با استفاده از تگ <script> به شکل زیر میشود این کار را انجام داد :
<script type="text/ng-template" id="add_order.html">
    <h2> ثبت سفارش </h2>
    {{message}}
</script>
برای درک بهتر مثالی را تهیه میکنیم .
فایل app.js مثال قبل را باز کنید و مسیر‌های زیر را نیز به آن اضافه کنید :
when('/AddNewOrder', {
    templateUrl: 'add_order.html',
    controller: 'AddOrderController'
}).
when('/ShowOrders', {
    templateUrl: 'show_orders.html',
    controller: 'ShowOrdersController'
});
سپس دو کنترلر زیر را نیز به آن اضافه کنید :
myFirstRoute.controller('AddOrderController', function($scope) {
$scope.message = 'صفحه نمایش ثبت سفارش جدید';
});


myFirstRoute.controller('ShowOrdersController', function($scope) {
$scope.message = 'صفحه نمایش لیست سفارشات';
});
فایلی به نام index2.html برای صفحه اصلی برنامه با محتوای زیر تعریف کنید :
<body ng-app="myFirstRoute" style="
 
    <div>
        <div>
        <div>
           <ul>
            <li><a href="#AddNewOrder"> ثبت سفارش جدید </a></li>
            <li><a href="#ShowOrders"> نمایش شفارشات </a></li>
            </ul>
        </div>
        <div>
            <div ng-view></div>
        </div>
        </div>
    </div>
    
    <script type="text/ng-template" id="add_order.html">
 
        <h2> ثبت سفارش </h2>
        {{message}}
 
    </script>
 
    <script type="text/ng-template" id="show_orders.html">
 
        <h2> نمایش سفارشات </h2>
        {{message}}
 
    </script>

<script src="js/bootstrap.js"></script>
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
</body>
همانطور که مشاهده میکنید در کد بالا از 2 تگ اسکریپت برای قرار دادن محتوای View استفاده کرده ایم که خاصیت type آن برابر با text/ng-template و خاصیت id آن نام View template است و دیگر فایل مجزایی برای View‌ها ایجاد نکردیم. Angular به صورت خودکار محتوای داخل تگ‌های Script را به محض فراخوانی آدرس‌های موجود در ویژگی id هر تگ به وسیله‌ی سیستم مسیر یابی، در داخل دایرکتیو ng-view قرار میدهد.
پروژه را اجرا کنید تا نتیجه را مشاهده کنید.

افزودن داده‌های سفارشی به سیستم مسیریابی : 

بیشتر اوقات ممکن است نیاز داشته باشید تا داده‌های خاصی را در مسیر‌های معینی ارسال کنید. برای مثال ممکن است شما بخواهید از یک کنترلر در مسیرهای مختلف استفاده کنید و برای هر مسیر یک داده‌ی خاص را نیز ارسال میکنید. به مثال زیر توجه کنید :
when('/AddNewOrder', {
    templateUrl: 'templates/add_order.html',
    controller: 'CommonController',
    foodata: 'addorder'
}).
when('/ShowOrders', {
    templateUrl: 'templates/show_orders.html',
    controller: 'CommonController',
    foodata: 'showorders'
});
 
sampleApp.controller('CommonController', function($scope, $route) {
    //access the foodata property using $route.current
    var foo = $route.current.foodata;
     
    alert(foo);
     
});
در هر دو مسیر از کنترلر CommonController استفاده کرده ایم با این تفاوت که در مسیر اول یعنی AddNewOrder/ یک خاصیت با نام foodata با مقدار addorder تعریف شده است و در مسیر دوم با مقدار showorder.
ما میتوانیم با تزریق route$ به کنترلرمان، توسط دستور :
$route.current.foodata
مقدار موجود در آن را بخوانیم.
نظرات مطالب
jQuery Ajax و نحوه صحیح ارسال مقادیر به یک وب سرویس
من کد زیر رو ارسال می‌کنم ولی مشکلی که وجود داره این هست که نه پارمترها ارسال میشه و نه درخواست آژاکسی هست.صفحه رو واقعا هدایت میکنه به آدرس مورد نظر.
//new group
    $("#NewGroup").on('click', function () {
        var catName = 'new';// $("#appendNodeText").val();
        $.ajax({
            dataType: "json",
            type: "POST",
            url: "@Url.Action(MVC.Categories.NewCategory())",
            data: { name: catName }

        }).done(function (data) {
            alert(data);
        });
    });
مطالب دوره‌ها
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
پس از ایجاد یک Solution جدید توسط قالب WPF Framework، هشت پروژه به صورت خودکار اضافه خواهند شد:



1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب می‌کنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده می‌کنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را می‌توان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده می‌کند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایل‌ها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را می‌توانید مشاهده نمائید.

2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاس‌هایی قرار می‌گیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاس‌های کمکی در این پروژه Common قرار گرفته‌اند و قسمت‌های مختلف سیستم را تغذیه می‌کنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاس‌های عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونه‌ای از آن‌را برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs می‌توانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده می‌توانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاس‌های ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که می‌تواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده به آن‌ها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آن‌را ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا می‌کنند.
قسمت‌های دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از آن‌ها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه می‌کنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.

3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام می‌شود (و قسمت عمده‌ای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشت‌های اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاس‌های آن دارای کامنت‌های کافی جهت توضیح قسمت‌های مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شده‌است، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغام‌های لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده می‌شود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاس‌های Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی می‌شوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آن‌ها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدل‌ها، رها خواهد ساخت. عموما برنامه‌های دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گسترده‌ای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا می‌تواند کار توزیع آن‌را نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال می‌کند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارش‌های کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار می‌کنیم، سوئیچ به بانک‌های اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.


4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاس‌ها به کلاس پایه BaseEntity می‌باشد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس User پروژه می‌توانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام می‌دهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگی‌های خواص کلاس‌ها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاس‌های دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام می‌دهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه می‌کند. به این ترتیب به کلاس‌های دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی

نقش‌های سیستم در کلاس SystemRole تعریف می‌شوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
 [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
در اینجا AuthorizationType سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
    /// <summary>
    /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص می‌کند
    /// </summary>
    public enum AuthorizationType
    {
        /// <summary>
        /// همه می‌توانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند
        /// </summary>
        AllowAnonymous,

        /// <summary>
        /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت
        /// </summary>
        FreeForAuthenticatedUsers,

        /// <summary>
        /// بر اساس نام نقش‌هایی که مشخص می‌شوند تصمیم گیری خواهد شد
        /// </summary>
        ApplyRequiredRoles
    }
اگر حالت ApplyRequiredRoles را انتخاب کردید، در پارامتر اختیاری دوم ویژگی PageAuthorization نیاز است نام یک یا چند خاصیت کلاس SystemRole را قید کنید. بدیهی است کاربر متناظر نیز باید دارای این نقش‌ها باشد تا بتواند به این صفحه دسترسی پیدا کند، یا خیر.


5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
 [ImplementPropertyChanged] // AOP
public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- ویژگی ImplementPropertyChanged کار پیاده سازی INotifyPropertyChanged را به صورت خودکار سبب خواهد شد.
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب می‌شود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.


6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام می‌دهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاس‌های لایه سرویس و اینترفیس‌های متناظر با آن‌ها انجام می‌شود. البته پیش فرض‌های آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده‌های کلاس‌ها شناسایی شده و وهله سازی گردد.


7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاس‌های لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی می‌کنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه می‌کنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامه‌های دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم می‌شود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقش‌های او را در حافظه نگه داری کرد.


8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمون‌های واحد سیستم درنظر گرفته شده است.