ساختار درختی
اصطلاحات درخت
در شکل بالا دایرههایی برای هر بخش از اطلاعت کشیده شده و ارتباط هر کدام از آنها از طریق یک خط برقرار شده است. اعداد داخل هر دایره تکراری نیست و همه منحصر به فرد هستند. پس وقتی از اعداد اسم ببریم متوجه میشویم که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم.
در شکل بالا به هر یک از دایرهها یک گره Node میگویند و به هر خط ارتباط دهنده بین گرهها لبه Edge گفته میشود. گرههای 19 و 21 و 14 زیر گرههای گره 7 محسوب میشوند. گرههایی که به صورت مستقیم به زیر گرههای خودشان اشاره میکنند را گرههای والد Parent میگویند و زیرگرههای 7 را گرههای فرزند ChildNodes. پس با این حساب میتوانیم بگوییم گرههای 1 و 12 و 31 را هم فرزند گره 19 هستند و گره 19 والد آن هاست. همچنین گرههای یک والد را مثل 19 و 21 و 14 که والد مشترک دارند، گرههای خواهر و برادر یا حتی همنژاد Sibling میگوییم. همچنین ارتباط بین گره 7 و گرههای سطح دوم و الی آخر یعنی 1 و 12 و 31 و 23 و 6 را که والد بودن آن به صورت غیر مستقیم است را جد یا ancestor مینامیم و نوهها و نتیجههای آنها را نسل descendants.
ریشه Root: به گرهای میگوییم که هیچ والدی ندارد و خودش در واقع اولین والد محسوب میشود؛ مثل گره 7.
برگ Leaf: به گرههایی که هیچ فرزندی ندارند، برگ میگوییم. مثال گرههای 1 و12 و 31 و 23 و 6
گرههای داخلی Internal Nodes: گره هایی که نه برگ هستند و نه ریشه. یعنی حداقل یک فرزند دارند و خودشان یک گره فرزند محسوب میشوند؛ مثل گرههای 19 و 14.
مسیر Path: راه رسیدن از یک گره به گره دیگر را مسیر میگویند. مثلا گرههای 1 و 19 و 7 و 21 به ترتیب یک مسیر را تشکیل میدهند ولی گرههای 1 و 19 و 23 از آن جا که هیچ جور اتصالی بین آنها نیست، مسیری را تشکیل نمیدهند.
طول مسیر Length of Path: به تعداد لبههای یک مسیر، طول مسیر میگویند که میتوان از تعداد گرهها -1 نیز آن را به دست آورد. برای نمونه : مسیر 1 و19 و 7 و 21 طول مسیرشان 3 هست.
عمق Depth: طول مسیر یک گره از ریشه تا آن گره را عمق درخت میگویند. عمق یک ریشه همیشه صفر است و برای مثال در درخت بالا، گره 19 در عمق یک است و برای گره 23 عمق آن 2 خواهد بود.
تعریف خود درخت Tree: درخت یک ساختار داده برگشتی recursive است که شامل گرهها و لبهها، برای اتصال گرهها به یکدیگر است.
جملات زیر در مورد درخت صدق میکند:
- هر گره میتواند فرزند نداشته باشد یا به هر تعداد که میخواهد فرزند داشته باشد.
- هر گره یک والد دارد و تنها گرهای که والد ندارد، گره ریشه است (البته اگر درخت خالی باشد هیچ گره ای وجود ندارد).
- همه گرهها از ریشه قابل دسترسی هستند و برای دسترسی به گره مورد نظر باید از ریشه تا آن گره، مسیری را طی کرد.
برای پیاده سازی یک درخت، از دو کلاس یکی جهت ساخت گره که حاوی اطلاعات است <TreeNode<T و دیگری جهت ایجاد درخت اصلی به همراه کلیه متدها و خاصیت هایش <Tree<T کمک میگیریم.
public class TreeNode<T> { // شامل مقدار گره است private T value; // مشخص میکند که آیا گره والد دارد یا خیر private bool hasParent; // در صورت داشتن فرزند ، لیست فرزندان را شامل میشود private List<TreeNode<T>> children; /// <summary>سازنده کلاس </summary> /// <param name="value">مقدار گره</param> public TreeNode(T value) { if (value == null) { throw new ArgumentNullException( "Cannot insert null value!"); } this.value = value; this.children = new List<TreeNode<T>>(); } /// <summary>خاصیتی جهت مقداردهی گره</summary> public T Value { get { return this.value; } set { this.value = value; } } /// <summary>تعداد گرههای فرزند را بر میگرداند</summary> public int ChildrenCount { get { return this.children.Count; } } /// <summary>به گره یک فرزند اضافه میکند</summary> /// <param name="child">آرگومان این متد یک گره است که قرار است به فرزندی گره فعلی در آید</param> public void AddChild(TreeNode<T> child) { if (child == null) { throw new ArgumentNullException( "Cannot insert null value!"); } if (child.hasParent) { throw new ArgumentException( "The node already has a parent!"); } child.hasParent = true; this.children.Add(child); } /// <summary> /// گره ای که اندیس آن داده شده است بازگردانده میشود /// </summary> /// <param name="index">اندیس گره</param> /// <returns>گره بازگشتی</returns> public TreeNode<T> GetChild(int index) { return this.children[index]; } } /// <summary>این کلاس ساختار درخت را به کمک کلاس گرهها که در بالا تعریف کردیم میسازد</summary> /// <typeparam name="T">نوع مقادیری که قرار است داخل درخت ذخیره شوند</typeparam> public class Tree<T> { // گره ریشه private TreeNode<T> root; /// <summary>سازنده کلاس</summary> /// <param name="value">مقدار گره اول که همان ریشه میشود</param> public Tree(T value) { if (value == null) { throw new ArgumentNullException( "Cannot insert null value!"); } this.root = new TreeNode<T>(value); } /// <summary>سازنده دیگر برای کلاس درخت</summary> /// <param name="value">مقدار گره ریشه مثل سازنده اول</param> /// <param name="children">آرایه ای از گرهها که فرزند گره ریشه میشوند</param> public Tree(T value, params Tree<T>[] children) : this(value) { foreach (Tree<T> child in children) { this.root.AddChild(child.root); } } /// <summary> /// ریشه را بر میگرداند ، اگر ریشه ای نباشد نال بر میگرداند /// </summary> public TreeNode<T> Root { get { return this.root; } } /// <summary>پیمودن عرضی و نمایش درخت با الگوریتم دی اف اس </summary> /// <param name="root">ریشه (گره ابتدایی) درختی که قرار است پیمایش از آن شروع شود</param> /// <param name="spaces">یک کاراکتر جهت جداسازی مقادیر هر گره</param> private void PrintDFS(TreeNode<T> root, string spaces) { if (this.root == null) { return; } Console.WriteLine(spaces + root.Value); TreeNode<T> child = null; for (int i = 0; i < root.ChildrenCount; i++) { child = root.GetChild(i); PrintDFS(child, spaces + " "); } } /// <summary>متد پیمایش درخت به صورت عمومی که تابع خصوصی که در بالا توضیح دادیم را صدا میزند</summary> public void TraverseDFS() { this.PrintDFS(this.root, string.Empty); } } /// <summary> /// کد استفاده از ساختار درخت /// </summary> public static class TreeExample { static void Main() { // Create the tree from the sample Tree<int> tree = new Tree<int>(7, new Tree<int>(19, new Tree<int>(1), new Tree<int>(12), new Tree<int>(31)), new Tree<int>(21), new Tree<int>(14, new Tree<int>(23), new Tree<int>(6)) ); // پیمایش درخت با الگوریتم دی اف اس یا عمقی tree.TraverseDFS(); // خروجی // 7 // 19 // 1 // 12 // 31 // 21 // 14 // 23 // 6 } }
پیمایش درخت به روش عمقی (DFS (Depth First Search
هدف از پیمایش درخت ملاقات یا بازبینی (تهیه لیستی از همه گرههای یک درخت) تنها یکبار هر گره در درخت است. برای این کار الگوریتمهای زیادی وجود دارند که ما در این مقاله تنها دو روش DFS و BFS را بررسی میکنیم.
روش DFS: هر گرهای که به تابع بالا بدهید، آن گره برای پیمایش، گره ریشه حساب خواهد شد و پیمایش از آن آغاز میگردد. در الگوریتم DFS روش پیمایش بدین گونه است که ما از گره ریشه آغاز کرده و گره ریشه را ملاقات میکنیم. سپس گرههای فرزندش را به دست میآوریم و یکی از گرهها را انتخاب کرده و دوباره همین مورد را رویش انجام میدهیم تا نهایتا به یک برگ برسیم. وقتی که به برگی میرسیم یک مرحله به بالا برگشته و این کار را آنقدر تکرار میکنیم تا همهی گرههای آن ریشه یا درخت پیمایش شده باشند.
همین درخت را در نظر بگیرید:
پیمایش درخت را از گره 7 آغاز میکنیم و آن را به عنوان ریشه در نظر میگیریم. حتی میتوانیم پیمایش را از گره مثلا 19 آغاز کنیم و آن را برای پیمایش ریشه در نظر بگیریم ولی ما از همان 7 پیمایش را آغاز میکنیم:
ابتدا گره 7 ملاقات شده و آن را مینویسیم. سپس فرزندانش را بررسی میکنیم که سه فرزند دارد. یکی از فرزندان مثل گره 19 را انتخاب کرده و آن را ملاقات میکنیم (با هر بار ملاقات آن را چاپ میکنیم) سپس فرزندان آن را بررسی میکنیم و یکی از گرهها را انتخاب میکنیم و ملاقاتش میکنیم؛ برای مثال گره 1. از آن جا که گره یک، برگ است و فرزندی ندارد یک مرحله به سمت بالا برمیگردیم و برگهای 12 و 31 را هم ملاقات میکنیم. حالا همهی فرزندان گره 19 را بررسی کردیم، بر میگردیم یک مرحله به سمت بالا و گره 21 را ملاقات میکنیم و از آنجا که گره 21 برگ است و فرزندی ندارد به بالا باز میگردیم و بعد گره 14 و فرزندانش 23 و 6 هم بررسی میشوند. پس ترتیب چاپ ما اینگونه میشود:
7-19-1-12-31-21-14-23-6
پیمایش درخت به روش (BFS (Breadth First Search
در این روش (پیمایش سطحی) گره والد ملاقات شده و سپس همه گرههای فرزندش ملاقات میشوند. بعد از آن یک گره انتخاب شده و همین پیمایش مجددا روی آن انجام میشود تا آن سطح کاملا پیمایش شده باشد. سپس به همین مرحله برگشته و فرزند بعدی را پیمایش میکنیم و الی آخر. نمونهی این پیمایش روی درخت بالا به صورت زیر نمایش داده میشود:
7-19-21-14-1-12-31-23-6
اگر خوب دقت کنید میبینید که پیمایش سطحی است و هر سطح به ترتیب ملاقات میشود. به این الگوریتم، پیمایش موجی هم میگویند. دلیل آن هم این است که مثل سنگی میماند که شما برای ایجاد موج روی دریاچه پرتاب میکنید.
برای این پیمایش از صف کمک گرفته میشود که مراحل زیر روی صف صورت میگیرد:
- ریشه وارد صف Q میشود.
- دو مرحله زیر مرتبا تکرار میشوند:
- اولین گره صف به نام V را از Q در یافت میکنیم و آن را چاپ میکنیم.
- فرزندان گره V را به صف اضافه میکنیم.
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هشتم - مدیریت انتقال اطلاعات Pre-Rendering سمت سرور، به جزایر تعاملی
بررسی نحوهی عملکرد سرویس PersistentComponentState
سرویس PersistentComponentState، در داتنت 6، به Blazor اضافه شد و امکان جدیدی نیست. قسمتی از این مباحث جدید SSR که بهنظر مختص به Blazor 8x هستند، پیشتر هم وجود داشتند؛ تحت عنوان pre-rendering. برای مثال فقط کافی بودن تا در برنامههای Blazor Server قبلی، فایل Host.cshtml_ را به صورت زیر ویرایش کرد تا pre-rendering فعال شود:
<component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
<body> <component type="typeof(App)" render-mode="WebAssemblyPrerendered" /> <persist-component-state /> </body>
@page "/" @implements IDisposable @inject PersistentComponentState applicationState @inject IUserRepository userRepository @foreach(var user in users) { <ShowUserInformation user="@item"></ShowUserInformation> } @code { private const string cachingKey = "something_unique"; private List<User> users = new(); private PersistingComponentStateSubscription persistingSubscription; protected override async Task OnInitializedAsync() { persistingSubscription = applicationState.RegisterOnPersisting(PersistData); if (applicationState.TryTakeFromJson<List<User>>(cachingKey, out var restored)) { users = restored; } else { users = await userRepository.GetAllUsers(); } } public void Dispose() { persistingSubscription.Dispose(); } private Task PersistData() { applicationState.PersistAsJson(cachingKey, users); return Task.CompletedTask; } }
- ابتدا تزریق سرویس PersistentComponentState را مشاهده میکنید. این همان کامپوننتی است که کار کش کردن اطلاعات را مدیریت میکند.
- سپس فراخوانی متد RegisterOnPersisting انجام شدهاست. متدی که توسط آن ثبت میشود، در حین عملیات pre-rendering فراخوانی میشود تا اطلاعاتی را کش کند. نحوهی این کش شدن را در ادامهی مطلب بررسی میکنیم.
- سپس فراخوانی متد TryTakeFromJson رخدادهاست. اگر این متد اطلاعاتی را برگرداند، یعنی pre-rendering سمت سرور پیشتر انجام شده و اطلاعاتی کش شده، برای دریافت در سمت کلاینت، وجود داشته و نیازی به مراجعهی مجدد و دوباره، به بانک اطلاعاتی نیست.
- دراینجا یک قسمت Dispose را هم مشاهده میکنید تا اگر کاربر به صفحهی دیگری مراجعه کرد، متد ثبت شدهی در اینجا، از لیست مواردی که باید در حین pre-rendering سریالایز شوند، حذف گردد.
اگر از این روش استفاده نشود، به علت دوبار فراخوانی شدن متد OnInitializedAsync یک کامپوننت به همراه pre-rendering، اطلاعاتی که در حین pre-rendering کامپوننت از بانک اطلاعاتی، برای تولید محتوای استاتیک صفحه در سمت سرور دریافت شده، با فعالسازی آتی تعاملی سمت کلاینت آن کامپوننت، از دست خواهد رفت و در این حالت کلاینت باید مجددا این اطلاعات را از بانک اطلاعاتی درخواست کند. بنابراین هدف از persist-component-state، حفظ دادهها در بین دو رندر است؛ رندر اولی که در سمت سرور انجام میشود و رندر دومی که متعاقبا در سمت کلاینت رخ میدهد.
یک نکته: به یک چنین قابلیتی در فریمورکهای دیگر «hydration» هم گفته میشود که در اصل یک شیء دیکشنری است که مقدار شیء حالت را در سمت سرور دریافت کرده و آنرا در زمان فعال شدن سمت کلاینت کامپوننت، برای استفادهی مجدد مهیا میکند.
سؤال: اطلاعات سرویس PersistentComponentState کجا ذخیره میشوند؟
همانطور که در مثال فوق هم مشاهده کردید، سرویس PersistentComponentState، این state را به صورت JSON ذخیره میکند. اما ... این اطلاعات دقیقا کجا ذخیره میشوند؟
برای مشاهدهی آنها، فقط کافی است به source صفحه مراجعه کنید تا با دو مقدار مخفی رمزنگاری شدهی زیر در انتهای HTML صفحه مواجه شوید!
<!--Blazor-Server-Component-State:CfDJXyz-> <!--Blazor-WebAssembly-Component-State:eyJVc2Xyz->
مایکروسافت از این نوع کارها پیشتر در ASP.NET Web forms توسط ViewStateها انجام دادهاست! البته ViewStateها جهت نگهداری اطلاعات وضعیت کلاینت، به سمت سرور ارسال میشوند؛ اما این Component-Stateهای مخفی، فقط یکبار توسط قسمت کلاینت خوانده میشوند و هدف آنها ارسال اطلاعاتی به سمت سرور نیست.
یک نکته: همانطور که عنوان شد، در نگارشهای قبلی Blazor، از تگهلپری به نام persist-component-state برای درج این اطلاعات در انتهای صفحه استفاده میکردند. استفاده از این تگهلپر در Blazor 8x منسوخ شده و به صورت خودکار دادههای تمام سرویسهای PersistentComponentState فعالی که توسط PersistAsJson اطلاعاتی را ذخیره میکنند، جمع آوری و به صورت یکجا در انتهای صفحه به صورت رمزنگاری شده، درج میکنند.
روش خاموش کردن Pre-rendering
برای خاموش کردن pre-rendering نیاز است پارامتر همنامی را به نحو زیر با false مقدار دهی کرد:
@rendermode renderMode @code { private static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false); }
بازنویسی مثال قسمت قبل با استفاده از سرویس PersistentComponentState
در قسمت قبل هرچند روش مواجه شدن با مشکل دوبار فراخوانی شدن متد آغازین یک کامپوننت را در سمت سرور و کلاینت بررسی کردیم، اما ... در نهایت دوبار مراجعه به بانک اطلاعاتی انجام میشود؛ یکبار در زمان pre-rendering و با مراجعهی مستقیم به یک سرویس سمت سرور و یکبار دیگر هم در زمان فراخوانی httpClient.GetFromJsonAsync در سمت کلاینت برای دریافت اطلاعات مورد نیاز از یک Web API Endpoint. اگر بخواهیم اطلاعات لیست محصولات دریافتی سمت سرور را به سمت کلاینت منتقل کنیم و مجددا آنرا از بانک اطلاعاتی دریافت نکنیم، راهحل سوم آن، استفاده از سرویس PersistentComponentState است.
در کدهای زیر، بازنویسی کامپوننت محصولات مشابه را مشاهده میکنید که کمی پیچیدهتر شدهاست. اینبار لیست محصولات مشابه، در همان بار اول رندر کامپوننت نمایش داده میشوند و نه پس از کلیک بر روی دکمهای. به همین جهت باید کار مدیریت دوبار فراخوانی متد رویدادگردان OnInitializedAsync را به درستی انجام داد. متد OnInitializedAsync یکبار در حین پیشرندر سمت سرور اجرا میشود و بار دیگر زمانیکه وباسمبلی جاری در مرورگر به صورت کامل دریافت شده و فعال میشود؛ یعنی برای بار دوم، کدهای اجرایی آن سمت کلاینت هستند.
در این مثال با استفاده از سرویس PersistentComponentState، اطلاعات دریافت شدهی در حین pre-rendering ابتدایی رخدادهی در سمت سرور، در متد OnPersistingAsync، کش شده و در حین فعال شدن وباسمبلی مرتبط در سمت کلاینت، با استفاده از متد PersistentState.TryTakeFromJson، از کش خوانده میشوند و دیگر دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد نخواهیم بود.
@implements IDisposable @inject IProductStore ProductStore @inject PersistentComponentState PersistentState <h3>Related products</h3> @if (_relatedProducts == null) { <p>Loading...</p> } else { <div class="mt-3"> @foreach (var item in _relatedProducts) { <a href="/ProductDetails/@item.Id"> <div class="col-sm"> <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price)</h5> </div> </a> } </div> } @code{ private const string StateCachingKey = "products"; private IList<Product>? _relatedProducts; private PersistingComponentStateSubscription _persistingSubscription; [Parameter] public int ProductId { get; set; } protected override async Task OnInitializedAsync() { _persistingSubscription = PersistentState.RegisterOnPersisting(OnPersistingAsync, RenderMode.InteractiveWebAssembly); if (PersistentState.TryTakeFromJson<IList<Product>>(StateCachingKey, out var restored)) { _relatedProducts = restored; } else { await Task.Delay(500); // Simulates asynchronous loading _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId); } } private Task OnPersistingAsync() { PersistentState.PersistAsJson(StateCachingKey, _relatedProducts); return Task.CompletedTask; } public void Dispose() { _persistingSubscription.Dispose(); } }
نکتهی مهم: فعلا کدهای فوق فقط برای حالت بارگذاری اولیهی کامپوننت درست کار میکنند. یعنی اگر نگارش وباسمبلی کامپوننت پس از وقوع پیشرندر سمت سرور، در مرورگر دریافت و بارگذاری کامل شود؛ اما برای دفعات بعدی مراجعهی به این صفحه با استفاده از enhanced navigation و راهبری بهبود یافته که در قسمت ششم این سری بررسی کردیم ... دیگر کار نمیکنند و در این حالت کش شدنی رخ نمیدهد که در نتیجه، شاهد دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم بود و اساسا استفادهی از PersistentComponentState را زیر سؤال میبرد؛ چون در حین راهبری بهبود یافته، از آن استفاده نمیشود (قسمت PersistentState.TryTakeFromJson آن، هیچگاه اطلاعاتی را از کش نمیخواند). اطلاعات بیشتر
در پروژه هایی به صورت Smart UI کد نویسی شده اند و یا حتی قصد انجام پروژه با تکنولوژیهای WPF یا Windows Application را دارید و نیاز دارید که فرمهای خود را به صورت generic بسازید این مقاله به شما کمک خواهد کرد.
#Windows Application
یک پروژه از نوع Windows Application ایجاد میکنیم و یک فرم به نام FrmBase در آن خواهیم داشت. یک Label در فرم قرار دهید و مقدار Text آن را فرم اصلی قرار دهید.
در فرم مربوطه، فرم را به صورت generic تعریف کنید. به صورت زیر:
public partial class FrmBase<T> : Form where T : class { public FrmBase() { InitializeComponent(); } }
بعد باید همین تغییرات را در فایل FrmBase.designer.cs هم اعمال کنیم:
partial class FrmBase<T> where T : class { /// <summary> /// Required designer variable. /// </summary> private System.ComponentModel.IContainer components = null; /// <summary> /// Clean up any resources being used. /// </summary> /// <param name="disposing">true if managed resources should be disposed; otherwise, false.</param> protected override void Dispose( bool disposing ) { if ( disposing && ( components != null ) ) { components.Dispose(); } base.Dispose( disposing ); } #region Windows Form Designer generated code /// <summary> /// Required method for Designer support - do not modify /// the contents of this method with the code editor. /// </summary> private void InitializeComponent() { this.label1 = new System.Windows.Forms.Label(); this.SuspendLayout(); // // label1 // this.label1.AutoSize = true; this.label1.Location = new System.Drawing.Point(186, 22); this.label1.Name = "label1"; this.label1.Size = new System.Drawing.Size(51, 13); this.label1.TabIndex = 0; this.label1.Text = "فرم اصلی"; // // FrmBase // this.AutoScaleDimensions = new System.Drawing.SizeF(6F, 13F); this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font; this.ClientSize = new System.Drawing.Size(445, 262); this.Controls.Add(this.label1); this.Name = "FrmBase"; this.Text = "Form1"; this.ResumeLayout(false); this.PerformLayout(); } #endregion private System.Windows.Forms.Label label1; }
public partial class FrmTest : FrmBase<String> { public FrmTest() { InitializeComponent(); } }
با این که برنامه به راحتی اجرا میشود و خروجی آن قابل مشاهده است ولی امکان نمایش فرم در حالت design وجود ندارد. متاسفانه در Windows Appها برای تعریف فرمها به صورت generic یا این مشکل روبرور هستیم. تنها راه موجود برای حل این مشکل استفاده از یک کلاس کمکی است. به صورت زیر:
public partial class FrmTest : FrmTestHelp { public FrmTest() { InitializeComponent(); } } public class FrmTestHelp : FrmBase<String> { }
#WPF
در پروژههای WPF ، راه حلی برای این مشکل در نظر گرفته شده است. در WPF، برای Window یا UserControl پایه نمیتوان Designer داشت. ابتدا باید فرم پایه را به صورت زیر ایجاد کنیم:
public class WindowBase<T> : Window where T : class { }
public partial class MainWindow: WindowBase<String> { public MainWindow() { InitializeComponent(); } }
<local:WindowBase x:Class="GenericWindows.MainWindow"
x:TypeArguments="sys:String" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:local="clr-namespace:GenericWindows" xmlns:sys="clr-namespace:System;assembly=mscorlib" Title="MainWindow" Height="350" Width="525"> <Grid> </Grid> </local:WindowBase>
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
کد
namespace TestKeys { class Program { public class Bill { [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)] public string Id { get; set; } public decimal Amount { set; get; } [ForeignKey("AccountId")] public virtual Account Account { get; set; } public string AccountId { set; get; } } public class Account { [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)] public string Id { get; set; } public string Name { get; set; } } public class MyContext : DbContext { public DbSet<Bill> Bills { get; set; } public DbSet<Account> Accounts { get; set; } } public class BillFromWebsrv { public string Id { get; set; } public decimal Amount { set; get; } public DateTime DateTime { get; set; } public Account Account { get; set; } } static void Main(string[] args) { Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<MyContext>()); using (var ctx = new MyContext()) { foreach (var dummyBill in DummyBills()) { var bl = new Bill { Id = dummyBill.Id, Amount = dummyBill.Amount, Account = dummyBill.Account }; ctx.Bills.Add(bl); } ctx.SaveChanges(); } } public static List<BillFromWebsrv> DummyBills() { return new List<BillFromWebsrv> { new BillFromWebsrv { Id = "1", Amount = 1231, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "1", Name = "ac1"} }, new BillFromWebsrv { Id = "2", Amount = 1232, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "2", Name = "ac2"} }, new BillFromWebsrv { Id = "3", Amount = 1233, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "2", Name = "ac2"} }, new BillFromWebsrv { Id = "4", Amount = 1134, DateTime = DateTime.Now, Account = new Account {Id = "3", Name = "ac3"} } }; } } }
ارور
public static class Helpers { //در اینجا متدها ی کمکی قرار میگیرند }
public static MvcHtmlString FarsiDate(this HtmlHelper html, DateTime dateTime) { var tag = new TagBuilder("span"); tag.MergeAttribute("dir", "ltr"); tag.AddCssClass("farsi-date"); tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("W")); return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal)); }
@Html.FarsiDate(news.DateTimeCreated)
public static MvcHtmlString FarsiTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime) { var tag = new TagBuilder("span"); tag.MergeAttribute("dir", "ltr"); tag.AddCssClass("farsi-time"); tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("R")); return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal)); }
@Html.FarsiTime(news.DateTimeCreated)
public static MvcHtmlString FarsiDateAndTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime) { return MvcHtmlString.Create(FarsiTime(html, dateTime).ToHtmlString() + " , " + FarsiDate(html, dateTime).ToHtmlString()); }
@Html.FarsiDateAndTime(news.DateTimeCreated)
public static MvcHtmlString FarsiRemaining(this HtmlHelper html, DateTime dateTime) { var tag = new TagBuilder("span"); tag.MergeAttribute("dir", "rtl"); tag.AddCssClass("farsi-remaining"); tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToRelativeDateString("TY")); return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal)); }
@Html.FarsiRemaining(news.DateTimeCreated)
public static string GetSummary(this HtmlHelper html, string text, int max) { string summaryHtml = string.Empty; // load our html document var htmlDoc = new HtmlDocument(); htmlDoc.LoadHtml(text); int wordCount = 0; foreach (var element in htmlDoc.DocumentNode.ChildNodes) { // inner text will strip out all html, and give us plain text string elementText = element.InnerText; // we split by space to get all the words in this element string[] elementWords = elementText.Split(new char[] { ' ' }); // and if we haven't used too many words ... if (wordCount <= max) { // add the *outer* HTML (which will have proper // html formatting for this fragment) to the summary summaryHtml += element.OuterHtml; wordCount += elementWords.Count() + 1; } else { break; } } return summaryHtml; }
@Html.Raw(Html.GetSummary(news.Content, 60))
public static List<string> GetListOfErrors(this ModelStateDictionary modelState) { var list = modelState.ToList(); var listErrors = new List<string>(); foreach (var keyValuePair in list) { listErrors.AddRange(keyValuePair.Value.Errors.Select(error => error.ErrorMessage)); } return listErrors; }
var listErrors = ModelState.GetListOfErrors();
@Html.RenderInput( Attributes.Configure() .AddType("text") .AddId("UserId") .AddName("UserId") .AddCssClass("TxtBoxCssClass") )
<input class="TxtBoxCssClass" id="UserId" name="UserId" type="text">
public class Attributes : RouteValueDictionary { /// <summary> /// Configures this instance. /// </summary> /// <returns></returns> public static Attributes Configure() { return new Attributes(); } /// <summary> /// Adds the type. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddType(string value) { this.Add("type", value); return this; } /// <summary> /// Adds the name. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddName(string value) { this.Add("name", value); return this; } /// <summary> /// Adds the id. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddId(string value) { this.Add("id", value); return this; } /// <summary> /// Adds the value. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddValue(string value) { this.Add("value", value); return this; } /// <summary> /// Adds the CSS class. /// </summary> /// <param name="value">The value.</param> public Attributes AddCssClass(string value) { this.Add("class", value); return this; } }
public static MvcHtmlString RenderInput(this HtmlHelper htmlHelper, Attributes attributes) { TagBuilder input = new TagBuilder("input"); input.MergeAttributes(attributes); return new MvcHtmlString(input.ToString(TagRenderMode.SelfClosing)); }
در ابتدا کدهای کامل گزارش این قسمت را در ادامه ملاحظه خواهید کرد (در این کلاس از دو کلاس User و AppPath قسمت قبل نیز استفاده شده است):
using System; using System.Collections.Generic; using PdfReportSamples.Models; using PdfRpt.Core.Contracts; using PdfRpt.Core.Helper; using PdfRpt.FluentInterface; namespace PdfReportSamples.CalculatedFields { public class CalculatedFieldsPdfReport { public IPdfReportData CreatePdfReport() { return new PdfReport().DocumentPreferences(doc => { doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft); doc.Orientation(PageOrientation.Portrait); doc.PageSize(PdfPageSize.A4); doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" }); }) .DefaultFonts(fonts => { fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf", Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf"); }) .PagesFooter(footer => { footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy")); }) .PagesHeader(header => { header.DefaultHeader(defaultHeader => { defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png"); defaultHeader.Message("گزارش جدید ما"); }); }) .MainTableTemplate(template => { template.BasicTemplate(BasicTemplate.RainyDayTemplate); }) .MainTablePreferences(table => { table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative); }) .MainTableDataSource(dataSource => { var listOfRows = new List<User>(); for (int i = 0; i < 220; i++) { listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 }); } dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows); }) .MainTableEvents(events => { events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد."); }) .MainTableSummarySettings(summary => { summary.OverallSummarySettings("جمع"); summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل"); summary.PageSummarySettings("جمع صفحه"); }) .MainTableColumns(columns => { columns.AddColumn(column => { column.PropertyName("rowNo"); column.IsRowNumber(true); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(0); column.Width(1); column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.Id); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(1); column.Width(2); column.HeaderCell("شماره"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.Name); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(2); column.Width(2); column.HeaderCell("نام"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.LastName); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(3); column.Width(3); column.HeaderCell("نام خانوادگی"); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName("CF1"); column.CalculatedField(true, list => { if (list == null) return string.Empty; var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name); var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName); return name + " - " + lastName; }); column.HeaderCell("ف.م."); column.Width(3); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(4); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName<User>(x => x.Balance); column.HeaderCell("موجودی"); column.ColumnItemsTemplate(template => { template.TextBlock(); template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.Width(2); column.AggregateFunction(aggregateFunction => { aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum); aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(5); }); columns.AddColumn(column => { column.PropertyName("CF2"); column.HeaderCell("ف.م."); column.Width(3); column.AggregateFunction(aggregateFunction => { aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum); aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.ColumnItemsTemplate(template => { template.TextBlock(); template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.CalculatedField(true, list => { if (list == null) return string.Empty; var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance); return (long)balance * 3; }); column.IsVisible(true); column.Order(6); }); }) .Export(export => { export.ToExcel(footer: "Footer text", header: "&24&U&\"Arial,Regular Bold\" New rpt.", pageLayoutView: true); export.ToXml(); }) .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptCalculatedFieldsSample.pdf")); } } }
توضیحات:
- در این مثال از یک قلم سفارشی به نام Iranian Sans استفاده شده که در پوشه bin\fonts سورس به روز شده پروژه، قابل دریافت است.
- برخلاف قسمت قبل، از متد table.NumberOfDataRowsPerPage استفاده نشده است. به این ترتیب تعداد ردیفها به صورت خودکار بر اساس اندازه صفحه محاسبه میشود.
- منبع داده تعریف شده توسط dataSource.StronglyTypedList، بسیار مناسب است جهت کار با انواع و اقسام ORMها. تفاوتی نمیکند از چه ORM ایی استفاده میکنید؛ همینقدر که خروجی کار شما یک List باشد، در اینجا قابل استفاده خواهد بود. حتی نیازی هم به بانک اطلاعاتی نیست و در این مثال از یک منبع داده درون حافظهای استفاده شده است.
- توضیحاتی در مورد ColumnsWidthsType :
برای تعیین عرض ستونها، چهار حالت بر اساس مقادیر enum ایی به نام TableColumnWidthType میسر است:
الف) Relative : عرض نسبی. به این معنا که اگر سه ستون با عرضهای 2, 1, 1 تعریف کنید، کل عرض صفحه به 4 قسمت تقسیم میشود. از این 4 قسمت، 2 قسمت به ستون اول و یک قسمت به ستون دوم و همچنین یک قسمت به ستون سوم اختصاص خواهد یافت.
ب) Absolute : در این حالت باید عرض ستونها را دقیقا بر اساس user space units مشخص کنید.
ج) FitToContent : سعی خواهد کرد بر اساس طول محتوای یک سلول، عرض بهینهای را محاسبه کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
د) EquallySized : به صورت خودکار عرض تمام ستونها را یکسان محاسبه میکند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
- اولین فیلد محاسباتی که در PdfReport به صورت توکار و خودکار در اختیار شما است، فیلد شماره ردیف میباشد که به صورت زیر مشخص میشود:
column.IsRowNumber(true);
- سپس دو فیلد و ستون محاسباتی در گزارش فوق قابل مشاهده هستند:
columns.AddColumn(column => { column.PropertyName("CF1"); column.CalculatedField(true, list => { if (list == null) return string.Empty; var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name); var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName); return name + " - " + lastName; }); column.HeaderCell("ف.م."); column.Width(3); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.IsVisible(true); column.Order(4); });
public void CalculatedField(bool isCalculatedField, Func<IList<CellData>, object> calculatedFieldFormula)
باید دقت داشت که نام خواص (column.PropertyName) باید منحصربفرد باشند و گرنه برنامه با یک استثناء متوقف خواهد شد. اگر ستون معرفی شده متناظر است با یک فیلد یا خاصیت منبع داده، باید PropertyName با رعایت کوچکی و بزرگی حروف، معادل فیلد متناظر باشد. اگر ستون تعریف شده یک فیلد محاسباتی است، تنها کافی است یک نام دلخواه غیرتکراری را ذکر کرد.
همچنین جهت سهولت کار، در فضای نام PdfRpt.Core.Helper، تعدادی متد برای کار با لیستی از CellDataها تدارک دیده شدهاند؛ که نمونهای از آنرا در اینجا با استفاده از متدهای GetSafeStringValueOf ملاحظه میکنید.
- فیلد محاسباتی دیگری نیز در این گزارش قابل مشاهده است:
columns.AddColumn(column => { column.PropertyName("CF2"); column.HeaderCell("ف.م."); column.Width(3); column.AggregateFunction(aggregateFunction => { aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum); aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center); column.ColumnItemsTemplate(template => { template.TextBlock(); template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)); }); column.CalculatedField(true, list => { if (list == null) return string.Empty; var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance); return (long)balance * 3; }); column.IsVisible(true); column.Order(6); });
همچنین توسط متد column.AggregateFunction، مشخص کردهایم که این ستون جدید نیاز به جمع پایین صفحه هم دارد. به علاوه توسط متد column.ColumnItemsTemplate، با مشخص سازی DisplayFormatFormula، پیش از نمایش اطلاعات فیلد جاری، مقدار آنرا دریافت و فرمت کردهایم؛ که در اینجا سه رقم جداکننده اعداد اضافه شده است.
ذکر متد template.TextBlock اختیاری است و حالت پیش فرض میباشد. قالبهای دیگری نیز در اینجا تعریف شدهاند که در مثالهای قسمتهای بعدی آنها را بررسی خواهیم کرد (امکان نمایش تصویر، لینک، بارکد و غیره).
using System.Collections.Generic; namespace TestRouting.Models { public class Issue { public int IssueId { set; get; } public int ProjectId { set; get; } public string Title { set; get; } public string Body { set; get; } } public static class IssuesDataSource { public static IList<Issue> CreateDataSource() { var results = new List<Issue>(); for (int i = 0; i < 100; i++) { results.Add(new Issue { IssueId = i, ProjectId = i, Body = "Test...", Title = "Title " + i }); } return results; } } }
using System.Linq; using System.Web.Mvc; using TestRouting.Models; namespace TestRouting.Controllers { public class HomeController : Controller { public ActionResult Index() { var issuesList = IssuesDataSource.CreateDataSource(); return View(issuesList); //show the list } public ActionResult Details(int issueId, int projectId) { var issue = IssuesDataSource.CreateDataSource() .Where(x => x.IssueId == issueId && x.ProjectId == projectId) .FirstOrDefault(); return View(issue); } } }
@model IEnumerable<TestRouting.Models.Issue> @{ ViewBag.Title = "Index"; } <h2> Issues</h2> <ul> @foreach (var item in Model) { <li> @Html.ActionLink(linkText: item.Title, actionName: "Details", controllerName: "Home", routeValues: new { issueId = item.IssueId, projectId = item.ProjectId }, htmlAttributes: null) </li> } </ul>
http://localhost:1036/Home/Details?issueId=0&projectId=0
برای مثال آنرا به نحو زیر نمایش داد:
http://localhost:1036/Home/Details/0/0
using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; namespace TestRouting { public class RouteConfig { public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes) { routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}"); routes.MapRoute( name: "IssueDetails", url: "Details/{issueId}/{projectId}", //تطابق با یک چنین مسیرهایی defaults: new { controller = "Home", //کنترلری که این نوع مسیرها را پردازش خواهد کرد action = "Details", // اکشن متدی که نهایتا پارامترها را دریافت میکند issueId = UrlParameter.Optional, //این خواص نیاز است هم نام پارامترهای اکشن متد تعریف شوند projectId = UrlParameter.Optional } ); routes.MapRoute( name: "Default", url: "{controller}/{action}/{id}", defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } ); } } }
این route جدید با مسیرهایی مطابق پارامتر url آن تطابق خواهد یافت. پس از آن کوئری استرینگ متناظر با issueId را به پارامتر issueId اکشن متدی به نام Details و کنترلر Home ارسال خواهد کرد؛ به همین ترتیب در مورد projectId عمل خواهد شد.
ضمنا در url نهایی نمایش داده شده، دیگر اثری از کوئری استرینگها نبوده و برای نمونه در این حالت، اولین لینک نمایش داده شده شکل زیر را خواهد داشت:
http://localhost:1036/Home/Details/0/0
Tuple در دات نت 4
نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبانهای برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبانهای dynamic برنامه نویسها میتوانند متغیرها را بدون معرفی نوع آنها تعریف کنند. اما در زبانهای Static مانند سی شارپ، برنامه نویسها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آنها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر میکند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژهی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)
که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است میشود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)
در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهندهی نوعی جنریک میباشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>
همانند آرایهها، اندازهی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن میتوانند نوعهای کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایهای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر میتواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.
یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:
using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;
namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)
// Public Methods (4)
public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");
var nameParts = name.Split(',');
if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");
return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}
public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};
var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}
public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);
var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);
var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}
public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));
Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}
#endregion Methods
}
}
using System;
namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);
TupleCS4.PrintTuples();
TupleCS4.PrintSelectedTuple();
TupleCS4.Tuple8();
Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
توضیحات :
- روشهای متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples میتوانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوهی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومانهایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبانهای dynamic در اینجا نیز میتوان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز میتوان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المانهای آن نمایش داده میشود.
- نکتهی دیگری را که حین کار با Tuples میتوان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو میتوانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple نیز میتواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونهای از آن را در متد Tuple8 میتوان مشاهده کرد.