مطالب
درخت‌ها و گراف‌ها قسمت اول
در این مقاله یکی از ساختارهای داده را به نام ساختارهای درختی و گراف‌ها معرفی کردیم و در این مقاله قصد داریم این نوع ساختار را بیشتر بررسی نماییم. این ساختارها برای بسیاری از برنامه‌های مدرن و امروزی بسیار مهم هستند. هر کدام از این ساختارهای داده به حل یکی از مشکلات دنیای واقعی می‌پردازند. در این مقاله قصد داریم به مزایا و معایب هر کدام از این ساختار‌ها اشاره کنیم و اینکه کی و کجا بهتر است از کدام ساختار استفاده گردد. تمرکز ما بر درخت هایی دودویی، درخت‌های جست و جوی دو دویی و درخت‌های جست و جوی دو دویی متوازن خواهد بود. همچنین ما به تشریح گراف و انواع آن خواهیم پرداخت. اینکه چگونه آن را در حافظه نمایش دهیم و اینکه گراف‌ها در کجای زندگی واقعی ما یا فناوری‌های کامپیوتری استفاده می‌شوند.

ساختار درختی
در بسیاری از مواقع ما با گروهی از اشیاء یا داده‌هایی سر و کار داریم که هر کدام از آن‌ها به گروهی دیگر مرتبط هستند. در این حالت از ساختار خطی نمی‌توانیم برای توصیف این ارتباط استفاده کنیم. پس بهترین ساختار برای نشان دادن این ارتباط ساختار شاخه ای Branched Structure است.
یک ساختار درختی یا یک ساختار شاخه‌ای شامل المان‌هایی به اسم گره Node است. هر گره می‌تواند به یک یا چند گره دیگر متصل باشد و گاهی اوقات این اتصالات مشابه یک سلسه مراتب hierarchically می‌شوند.
درخت‌ها در برنامه نویسی جایگاه ویژه‌ای دارند به طوری که استفاده‌ی از آن‌ها در بسیاری از برنامه‌ها وجود دارد و بسیاری از مثال‌های واقعی پیرامون ما را پشتیبانی می‌کنند.
در نمودار زیر مثالی وجود دارد که در آن یک تیم نرم افزاری نمایش داده شده‌است. در اینجا هر یک از بخش‌ها وظایف و مسئولیت‌هایی را بر دوش خود دارند که این مسئولیت‌ها به صورت سلسله مراتبی در تصویر زیر نمایش داده شده‌اند.

ما در ساختار بالا متوجه می‌شویم که چه بخشی زیر مجموعه‌ی چه بخشی است و سمت بالاتر هر بخش چیست. برای مثال ما متوجه شدیم که مدیر توسعه دهندگان، "سرپرست تیم" است که خود نیز مادون "مدیر پروژه" است و این را نیز متوجه می‌شویم که مثلا توسعه دهنده‌ی شماره یک هیچ مادونی ندارد و مدیر پروژه در راس همه است و هیچ مدیر دیگری بالای سر او قرار ندارد.

اصطلاحات درخت
برای اینکه بیشتر متوجه روابط بین اشیا در این ساختار بشویم، به شکل زیر خوب دقت کنید:

در شکل بالا دایره‌هایی برای هر بخش از اطلاعت کشیده شده و ارتباط هر کدام از آن‌ها از طریق یک خط برقرار شده است. اعداد داخل هر دایره تکراری نیست و همه منحصر به فرد هستند. پس وقتی از اعداد اسم ببریم متوجه می‌شویم که در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم.

در شکل بالا به هر یک از دایره‌ها یک گره Node می‌گویند و به هر خط ارتباط دهنده بین گره‌ها لبه Edge گفته می‌شود. گره‌های 19 و 21 و 14 زیر گره‌های گره 7 محسوب می‌شوند. گره‌هایی که به صورت مستقیم به زیر گره‌های خودشان اشاره می‌کنند را گره‌های والد Parent می‌گویند و زیرگره‌های 7 را گره‌های فرزند ChildNodes. پس با این حساب می‌توانیم بگوییم گره‌های 1 و 12 و 31 را هم فرزند گره 19 هستند و گره 19 والد آن هاست. همچنین گره‌های یک والد را مثل 19 و 21 و 14 که والد مشترک دارند، گره‌های خواهر و برادر یا حتی همنژاد Sibling می‌گوییم. همچنین ارتباط بین گره 7 و گره‌های سطح دوم  و الی آخر یعنی 1 و 12 و 31 و 23 و 6 را که والد بودن آن به صورت غیر مستقیم است را جد یا ancestor می‌نامیم و نوه‌ها و نتیجه‌های آن‌ها را نسل descendants.

ریشه Root: به گره‌ای می‌گوییم که هیچ والدی ندارد و خودش در واقع اولین والد محسوب می‌شود؛ مثل گره 7.

برگ  Leaf: به گره‌هایی که هیچ فرزندی ندارند، برگ می‌گوییم. مثال گره‌های 1 و12 و 31 و 23 و 6

گره‌های داخلی Internal Nodes: گره هایی که نه برگ هستند و نه ریشه. یعنی حداقل یک فرزند دارند و خودشان یک گره فرزند محسوب می‌شوند؛ مثل گره‌های 19 و 14.

مسیر Path: راه رسیدن از یک گره به گره دیگر را مسیر می‌گویند. مثلا گره‌های 1 و 19 و 7 و 21 به ترتیب یک مسیر را تشکیل می‌دهند ولی گره‌های 1 و 19 و 23 از آن جا که هیچ جور اتصالی بین آن‌ها نیست، مسیری را تشکیل نمی‌دهند.

طول مسیر Length of Path: به تعداد لبه‌های یک مسیر، طول مسیر می‌گویند که می‌توان از تعداد گره‌ها -1 نیز آن را به دست آورد. برای نمونه : مسیر 1 و19 و 7 و 21 طول مسیرشان 3 هست.

عمق Depth: طول مسیر یک گره از ریشه تا آن گره را عمق درخت می‌گویند. عمق یک ریشه همیشه صفر است و برای مثال در درخت بالا، گره 19 در عمق یک است و برای گره 23 عمق آن 2 خواهد بود.

تعریف خود درخت Tree: درخت یک ساختار داده برگشتی recursive است که شامل گره‌ها و لبه‌ها، برای اتصال گره‌ها به یکدیگر است.

جملات زیر در مورد درخت صدق می‌کند:

  • هر گره می‌تواند فرزند نداشته باشد یا به هر تعداد که می‌خواهد فرزند داشته باشد.
  • هر گره یک والد دارد و تنها گره‌ای که والد ندارد، گره ریشه است (البته اگر درخت خالی باشد هیچ گره ای وجود ندارد).
  • همه گره‌ها از ریشه قابل دسترسی هستند و برای دسترسی به گره مورد نظر باید از ریشه تا آن گره، مسیری را طی کرد.
ار تفاع درخت Height: به حداکثر عمق یک درخت، ارتفاع درخت می‌گویند.
درجه گره Degree: به تعداد گره‌های فرزند یک گره، درجه آن گره می‌گویند. در درخت بالا درجه گره‌های 7 و 19 سه است. درجه گره 14 دو است و درجه برگ‌ها صفر است.
ضریب انشعاب Branching Factor: به حداکثر درجه یک گره در یک درخت، ضریب انشعاب آن درخت گویند.

پیاده سازی درخت

برای پیاده سازی یک درخت، از دو کلاس یکی جهت ساخت گره که حاوی اطلاعات است <TreeNode<T و دیگری جهت ایجاد درخت اصلی به همراه کلیه متدها و خاصیت هایش <Tree<T کمک می‌‌گیریم.

public class TreeNode<T>
{
    // شامل مقدار گره است
    private T value;
 
    // مشخص می‌کند که آیا گره والد دارد یا خیر
    private bool hasParent;
 
    // در صورت داشتن فرزند ، لیست فرزندان را شامل می‌شود
    private List<TreeNode<T>> children;
 
    /// <summary>سازنده کلاس </summary>
    /// <param name="value">مقدار گره</param>
    public TreeNode(T value)
    {
        if (value == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
        this.value = value;
        this.children = new List<TreeNode<T>>();
    }
 
    /// <summary>خاصیتی جهت مقداردهی گره</summary>
    public T Value
    {
        get
        {
            return this.value;
        }
        set
        {
            this.value = value;
        }
    }
 
    /// <summary>تعداد گره‌های فرزند را بر میگرداند</summary>
    public int ChildrenCount
    {
        get
        {
            return this.children.Count;
        }
    }
 
    /// <summary>به گره یک فرزند اضافه می‌کند</summary>
    /// <param name="child">آرگومان این متد یک گره است که قرار است به فرزندی گره فعلی در آید</param>
    public void AddChild(TreeNode<T> child)
    {
        if (child == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
 
        if (child.hasParent)
        {
            throw new ArgumentException(
                "The node already has a parent!");
        }
 
        child.hasParent = true;
        this.children.Add(child);
    }
 
    /// <summary>
    /// گره ای که اندیس آن داده شده است بازگردانده می‌شود
    /// </summary>
    /// <param name="index">اندیس گره</param>
    /// <returns>گره بازگشتی</returns>
    public TreeNode<T> GetChild(int index)
    {
        return this.children[index];
    }
}
 
/// <summary>این کلاس ساختار درخت را به کمک کلاس گره‌ها که در بالا تعریف کردیم میسازد</summary>
/// <typeparam name="T">نوع مقادیری که قرار است داخل درخت ذخیره شوند</typeparam>
public class Tree<T>
{
    // گره ریشه
    private TreeNode<T> root;
 
    /// <summary>سازنده کلاس</summary>
    /// <param name="value">مقدار گره اول که همان ریشه می‌شود</param>
    public Tree(T value)
    {
        if (value == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
 
        this.root = new TreeNode<T>(value);
    }
 
    /// <summary>سازنده دیگر برای کلاس درخت</summary>
    /// <param name="value">مقدار گره ریشه مثل سازنده اول</param>
    /// <param name="children">آرایه ای از گره‌ها که فرزند گره ریشه می‌شوند</param>
    public Tree(T value, params Tree<T>[] children)
        : this(value)
    {
        foreach (Tree<T> child in children)
        {
            this.root.AddChild(child.root);
        }
    }
 
    /// <summary>
    /// ریشه را بر میگرداند ، اگر ریشه ای نباشد نال بر میگرداند
    /// </summary>
    public TreeNode<T> Root
    {
        get
        {
            return this.root;
        }
    }
 
    /// <summary>پیمودن عرضی و نمایش درخت با الگوریتم دی اف اس </summary>
    /// <param name="root">ریشه (گره ابتدایی) درختی که قرار است پیمایش از آن شروع شود</param>
    /// <param name="spaces">یک کاراکتر جهت جداسازی مقادیر هر گره</param>
    private void PrintDFS(TreeNode<T> root, string spaces)
    {
        if (this.root == null)
        {
            return;
        }
 
        Console.WriteLine(spaces + root.Value);
 
        TreeNode<T> child = null;
        for (int i = 0; i < root.ChildrenCount; i++)
        {
            child = root.GetChild(i);
            PrintDFS(child, spaces + "   ");
        }
    }
 
    /// <summary>متد پیمایش درخت به صورت عمومی که تابع خصوصی که در بالا توضیح دادیم را صدا می‌زند</summary>
    public void TraverseDFS()
    {
        this.PrintDFS(this.root, string.Empty);
    }
}
 
/// <summary>
/// کد استفاده از ساختار درخت
/// </summary>
public static class TreeExample
{
    static void Main()
    {
        // Create the tree from the sample
        Tree<int> tree =
            new Tree<int>(7,
                new Tree<int>(19,
                    new Tree<int>(1),
                    new Tree<int>(12),
                    new Tree<int>(31)),
                new Tree<int>(21),
                new Tree<int>(14,
                    new Tree<int>(23),
                    new Tree<int>(6))
            );
 
        // پیمایش درخت با الگوریتم دی اف اس یا عمقی
        tree.TraverseDFS();
 
        // خروجی
        // 7
        //       19
        //        1
        //        12
        //        31
        //       21
        //       14
        //        23
        //        6
    }
}
کلاس TreeNode وظیفه‌ی ساخت گره را بر عهده دارد و با هر شیء‌ایی که از این کلاس می‌سازیم، یک گره ایجاد می‌کنیم که با خاصیت Children و متد AddChild آن می‌توانیم هر تعداد گره را که می‌خواهیم به فرزندی آن گره در آوریم که باز خود آن گره می‌تواند در خاصیت Children یک گره دیگر اضافه شود. به این ترتیب با ساخت هر گره و ایجاد رابطه از طریق خاصیت children هر گره درخت شکل می‌گیرد. سپس گره والد در ساختار کلاس درخت Tree قرار می‌گیرد و این کلاس شامل متدهایی است که می‌تواند روی درخت، عملیات پردازشی چون پیمایش درخت را انجام دهد.


پیمایش درخت به روش عمقی (DFS (Depth First Search

هدف از پیمایش درخت ملاقات یا بازبینی (تهیه لیستی از همه گره‌های یک درخت) تنها یکبار هر گره در درخت است. برای این کار الگوریتم‌های زیادی وجود دارند که ما در این مقاله تنها دو روش DFS و BFS را بررسی می‌کنیم.

روش DFS: هر گره‌ای که به تابع بالا بدهید، آن گره برای پیمایش، گره ریشه حساب خواهد شد و پیمایش از آن آغاز می‌گردد. در الگوریتم DFS روش پیمایش بدین گونه است که ما از گره ریشه آغاز کرده و گره ریشه را ملاقات می‌کنیم. سپس گره‌های فرزندش را به دست می‌آوریم و یکی از گره‌ها را انتخاب کرده و دوباره همین مورد را رویش انجام می‌دهیم تا نهایتا به یک برگ برسیم. وقتی که به برگی می‌رسیم یک مرحله به بالا برگشته و این کار را آنقدر تکرار می‌کنیم تا همه‌ی گره‌های آن ریشه یا درخت پیمایش شده باشند.

همین درخت را در نظر بگیرید:


 پیمایش درخت را از گره 7 آغاز می‌کنیم و آن را به عنوان ریشه در نظر می‌گیریم. حتی می‌توانیم پیمایش را از گره مثلا 19 آغاز کنیم و آن را برای پیمایش ریشه در نظر بگیریم ولی ما از همان 7 پیمایش را آغاز می‌کنیم:

ابتدا گره 7 ملاقات شده و آن را می‌نویسیم. سپس فرزندانش را بررسی می‌کنیم که سه فرزند دارد. یکی از فرزندان مثل گره 19 را انتخاب کرده و آن را ملاقات می‌کنیم (با هر بار ملاقات آن را چاپ می‌کنیم) سپس فرزندان آن را بررسی می‌کنیم و یکی از گره‌ها را انتخاب می‌کنیم و ملاقاتش می‌کنیم؛ برای مثال گره 1. از آن جا که گره یک، برگ است و فرزندی ندارد یک مرحله به سمت بالا برمی‌گردیم و برگ‌های 12 و 31 را هم ملاقات می‌کنیم. حالا همه‌ی فرزندان گره 19 را بررسی کردیم، بر می‌گردیم یک مرحله به سمت بالا و گره 21 را ملاقات می‌کنیم و از آنجا که گره 21 برگ است و فرزندی ندارد به بالا باز می‌گردیم و بعد گره 14 و فرزندانش 23 و 6 هم بررسی می‌شوند. پس ترتیب چاپ ما اینگونه می‌شود:

7-19-1-12-31-21-14-23-6


پیمایش درخت به روش (BFS (Breadth First Search 

در این روش (پیمایش سطحی) گره والد ملاقات شده و سپس همه گره‌های فرزندش ملاقات می‌شوند. بعد از آن یک گره انتخاب شده و همین پیمایش مجددا روی آن انجام می‌شود تا آن سطح کاملا پیمایش شده باشد. سپس به همین مرحله برگشته و فرزند بعدی را پیمایش می‌کنیم و الی آخر. نمونه‌ی این پیمایش روی درخت بالا به صورت زیر نمایش داده می‌شود:

7-19-21-14-1-12-31-23-6

اگر خوب دقت کنید می‌بینید که پیمایش سطحی است و هر سطح به ترتیب ملاقات می‌شود. به این الگوریتم، پیمایش موجی هم می‌گویند. دلیل آن هم این است که مثل سنگی می‌ماند که شما برای ایجاد موج روی دریاچه پرتاب می‌کنید.

برای این پیمایش از صف کمک گرفته می‌شود که مراحل زیر روی صف صورت می‌گیرد:

  • ریشه  وارد صف Q می‌شود.
  • دو مرحله زیر مرتبا تکرار می‌شوند:
  1. اولین گره صف به نام V را از Q در یافت می‌کنیم و آن را چاپ می‌کنیم.
  2. فرزندان گره V  را به صف اضافه می‌کنیم.
این نوع پیمایش، پیاده سازی راحتی دارد و همیشه نزدیک‌ترین گره‌ها به ریشه را می‌خواند و در هر مرحله گره‌هایی که می‌خواند از ریشه دورتر و دورتر می‌شوند.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هشتم - مدیریت انتقال اطلاعات Pre-Rendering سمت سرور، به جزایر تعاملی
این Prerendering است که امکان رندر یک کامپوننت تعاملی را در سمت سرور میسر می‌کند تا کاربر بتواند پیش از فعال شدن قابلیت‌های پیشرفته‌ی یک کامپوننت، یک حداقل خروجی را از آن مشاهده کند و همچنین وجود آن برای موتورهای جستجو و بهبود SEO بسیار مفید است. اما ... در این بین مشکلی رخ می‌دهد که نمونه‌ی آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم: آغاز آن دوبار صورت می‌گیرد؛ یکبار در سمت سرور برای تهیه‌ی یک خروجی SSR و یکبار هم پس از فعال شدن قابلیت‌های تعاملی آن در سمت کلاینت. این آغاز دوباره، برای هر دو حالت کامپوننت‌های تعاملی Blazor Server و Blazor WASM برقرار است. راه‌حل‌هایی از نحوه‌ی مواجه شدن با یک چنین مشکلی را در قسمت قبل بررسی کردیم. راه‌حل دیگری که در این بین ارائه شده و توسط خود مایکروسافت هم در مثال‌های آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده از سرویس PersistentComponentState است که جزئیات آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


بررسی نحوه‌ی عملکرد سرویس PersistentComponentState

سرویس PersistentComponentState، در دات‌نت 6، به Blazor اضافه شد و امکان جدیدی نیست. قسمتی از این مباحث جدید SSR که به‌نظر مختص به Blazor 8x هستند، پیشتر هم وجود داشتند؛ تحت عنوان pre-rendering. برای مثال فقط کافی بودن تا در برنامه‌های Blazor Server قبلی، فایل Host.cshtml_ را به صورت زیر ویرایش کرد تا pre-rendering فعال شود:
<component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
مشکلی که در این حالت بروز می‌کرد این بود که متد OnInitializedAsync یک کامپوننت، دوبار فراخوانی می‌شد؛ یکبار در زمان pre-rendering در سمت سرور، تا HTML استاتیکی برای ارائه‌ی به مرورگر کاربر تولید شود و بار دیگر در زمان فعال شدن اتصال SignalR کامپوننت و ارائه‌ی نهایی تعاملی آن. به همین جهت، کار سنگین آغازین یک کامپوننت، دوبار انجام می‌شد که تجربه‌ی کاربری ناخوشایندی را هم به همراه داشت. برای رفع این مشکل، tag helper ویژه‌ای را به نام persist-component-state تهیه کردند که به صورت زیر به فایل host.cshtml_ اضافه می‌شد:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="WebAssemblyPrerendered" /> 
    <persist-component-state />
</body>
این tag-helper فوق است که کار درج رمزنگاری شده‌ی اطلاعات کش شده‌ی pre-rendering سمت سرور را در انتهای فایل HTML صفحه انجام می‌دهد و برای نمونه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت زیر است:
@page "/"

@implements IDisposable
@inject PersistentComponentState applicationState
@inject IUserRepository userRepository

@foreach(var user in users)
{
    <ShowUserInformation user="@item"></ShowUserInformation>
}

@code {
    private const string cachingKey = "something_unique";
    private List<User> users = new();
    private PersistingComponentStateSubscription persistingSubscription;
    
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        persistingSubscription = applicationState.RegisterOnPersisting(PersistData);

        if (applicationState.TryTakeFromJson<List<User>>(cachingKey, out var restored))
        {
            users = restored;
        }
        else 
        {
            users = await userRepository.GetAllUsers();
        }
    }

    public void Dispose()
    {
        persistingSubscription.Dispose();
    }

    private Task PersistData()
    {
        applicationState.PersistAsJson(cachingKey, users);
        return Task.CompletedTask;
    }

}
توضیحات:
- ابتدا تزریق سرویس PersistentComponentState را مشاهده می‌کنید. این همان کامپوننتی است که کار کش کردن اطلاعات را مدیریت می‌کند.
- سپس فراخوانی متد RegisterOnPersisting انجام شده‌است. متدی که توسط آن ثبت می‌شود، در حین عملیات pre-rendering فراخوانی می‌شود تا اطلاعاتی را کش کند. نحوه‌ی این کش شدن را در ادامه‌ی مطلب بررسی می‌کنیم.
- سپس فراخوانی متد TryTakeFromJson رخ‌داده‌است. اگر این متد اطلاعاتی را برگرداند، یعنی pre-rendering سمت سرور پیشتر انجام شده و اطلاعاتی کش شده، برای دریافت در سمت کلاینت، وجود داشته و نیازی به مراجعه‌ی مجدد و دوباره، به بانک اطلاعاتی نیست.
- دراینجا یک قسمت Dispose را هم مشاهده می‌کنید تا اگر کاربر به صفحه‌ی دیگری مراجعه کرد، متد ثبت شده‌ی در اینجا، از لیست مواردی که باید در حین pre-rendering سریالایز شوند، حذف گردد.

اگر از این روش استفاده نشود، به علت دوبار فراخوانی شدن متد OnInitializedAsync یک کامپوننت به همراه pre-rendering، اطلاعاتی که در حین pre-rendering کامپوننت از بانک اطلاعاتی، برای تولید محتوای استاتیک صفحه در سمت سرور دریافت شده، با فعالسازی آتی تعاملی سمت کلاینت آن کامپوننت، از دست خواهد رفت و در این حالت کلاینت باید مجددا این اطلاعات را از بانک اطلاعاتی درخواست کند. بنابراین هدف از persist-component-state، حفظ داده‌ها در بین دو رندر است؛ رندر اولی که در سمت سرور انجام می‌شود و رندر دومی که متعاقبا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.

یک نکته: به یک چنین قابلیتی در فریم‌ورک‌های دیگر «hydration» هم گفته می‌شود که در اصل یک شیء دیکشنری است که مقدار شیء حالت را در سمت سرور دریافت کرده و آن‌را در زمان فعال شدن سمت کلاینت کامپوننت، برای استفاده‌ی مجدد مهیا می‌کند.


سؤال: اطلاعات سرویس PersistentComponentState کجا ذخیره می‌شوند؟

همانطور که در مثال فوق هم مشاهده کردید، سرویس PersistentComponentState، این state را به صورت JSON ذخیره می‌کند. اما ... این اطلاعات دقیقا کجا ذخیره می‌شوند؟
برای مشاهده‌ی آن‌ها، فقط کافی است به source صفحه مراجعه کنید تا با دو مقدار مخفی رمزنگاری شده‌ی زیر در انتهای HTML صفحه مواجه شوید!
<!--Blazor-Server-Component-State:CfDJXyz->
<!--Blazor-WebAssembly-Component-State:eyJVc2Xyz->
فرمت این اطلاعات، JsonSerializer.SerializeToUtf8Bytes رمزنگاری شده‌ی توسط IDataProtectionProvider است. این هم یک روش نگهداری اطلاعات، بجای استفاده از کش مرورگر است؛ بدون نیاز به استفاده از جاوااسکریپت و کار با local storage و امثال آن.

مایکروسافت از این نوع کارها پیشتر در ASP.NET Web forms توسط ViewStateها انجام داده‌است! البته ViewStateها جهت نگهداری اطلاعات وضعیت کلاینت، به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما این Component-Stateهای مخفی، فقط یکبار توسط قسمت کلاینت خوانده می‌شوند و هدف آن‌ها ارسال اطلاعاتی به سمت سرور نیست.

یک نکته: همانطور که عنوان شد، در نگارش‌های قبلی Blazor، از تگ‌هلپری به نام persist-component-state برای درج این اطلاعات در انتهای صفحه استفاده می‌کردند. استفاده از این تگ‌هلپر در Blazor 8x منسوخ شده و به صورت خودکار داده‌های تمام سرویس‌های PersistentComponentState فعالی که توسط PersistAsJson اطلاعاتی را ذخیره می‌کنند، جمع آوری و به صورت یکجا در انتهای صفحه به صورت رمزنگاری شده، درج می‌کنند.


روش خاموش کردن Pre-rendering

برای خاموش کردن pre-rendering نیاز است پارامتر هم‌نامی را به نحو زیر با false مقدار دهی کرد:
@rendermode renderMode

@code 
{
    private static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}


بازنویسی مثال قسمت قبل با استفاده از سرویس PersistentComponentState

در قسمت قبل هرچند روش مواجه شدن با مشکل دوبار فراخوانی شدن متد آغازین یک کامپوننت را در سمت سرور و کلاینت بررسی کردیم، اما ... در نهایت دوبار مراجعه به بانک اطلاعاتی انجام می‌شود؛ یکبار در زمان pre-rendering و با مراجعه‌ی مستقیم به یک سرویس سمت سرور و یکبار دیگر هم در زمان فراخوانی httpClient.GetFromJsonAsync در سمت کلاینت برای دریافت اطلاعات مورد نیاز از یک Web API Endpoint. اگر بخواهیم اطلاعات لیست محصولات دریافتی سمت سرور را به سمت کلاینت منتقل کنیم و مجددا آن‌را از بانک اطلاعاتی دریافت نکنیم، راه‌حل سوم آن، استفاده از سرویس PersistentComponentState است.

در کدهای زیر، بازنویسی کامپوننت محصولات مشابه را مشاهده می‌کنید که کمی پیچیده‌تر شده‌است. اینبار لیست محصولات مشابه، در همان بار اول رندر کامپوننت نمایش داده می‌شوند و نه پس از کلیک بر روی دکمه‌ای. به همین جهت باید کار مدیریت دوبار فراخوانی متد رویدادگردان OnInitializedAsync را به درستی انجام داد. متد OnInitializedAsync یکبار در حین پیش‌رندر سمت سرور اجرا می‌شود و بار دیگر زمانیکه وب‌اسمبلی جاری در مرورگر به صورت کامل دریافت شده و فعال می‌شود؛ یعنی برای بار دوم، کدهای اجرایی آن سمت کلاینت هستند.
در این مثال با استفاده از سرویس PersistentComponentState، اطلاعات دریافت شده‌ی در حین pre-rendering ابتدایی رخ‌داده‌ی در سمت سرور، در متد OnPersistingAsync، کش شده و در حین فعال شدن وب‌اسمبلی مرتبط در سمت کلاینت، با استفاده از متد PersistentState.TryTakeFromJson، از کش خوانده می‌شوند و دیگر دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد نخواهیم بود.

@implements IDisposable

@inject IProductStore ProductStore
@inject PersistentComponentState PersistentState

<h3>Related products</h3>

@if (_relatedProducts == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    <div class="mt-3">
        @foreach (var item in _relatedProducts)
        {
            <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                <div class="col-sm">
                    <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price)</h5>
                </div>
            </a>
        }
    </div>
}

@code{

    private const string StateCachingKey = "products";
    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private PersistingComponentStateSubscription _persistingSubscription;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        _persistingSubscription = PersistentState.RegisterOnPersisting(OnPersistingAsync, RenderMode.InteractiveWebAssembly);

        if (PersistentState.TryTakeFromJson<IList<Product>>(StateCachingKey, out var restored))
        {
            _relatedProducts = restored;
        }
        else
        {
            await Task.Delay(500); // Simulates asynchronous loading
            _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
        }
    }

    private Task OnPersistingAsync()
    {
        PersistentState.PersistAsJson(StateCachingKey, _relatedProducts);
        return Task.CompletedTask;
    }

    public void Dispose()
    {
        _persistingSubscription.Dispose();
    }

}
در این پیاده سازی هنوز هم از سرویس IProductStore استفاده می‌شود که دو نگارش سمت سرور و سمت کلاینت آن‌را در قسمت قبل تهیه کردیم. برای مثال باتوجه به اینکه کدهای فوق در حین pre-rendering در سمت سرور اجرا می‌شوند، به صورت خودکار از نگارش سمت سرور IProductStore استفاده خواهد شد.

نکته‌ی مهم: فعلا کدهای فوق فقط برای حالت بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت درست کار می‌کنند. یعنی اگر نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت پس از وقوع پیش‌رندر سمت سرور، در مرورگر دریافت و بارگذاری کامل شود؛ اما برای دفعات بعدی مراجعه‌ی به این صفحه با استفاده از enhanced navigation و راهبری بهبود یافته که در قسمت ششم این سری بررسی کردیم ... دیگر کار نمی‌کنند و در این حالت کش شدنی رخ نمی‌دهد که در نتیجه، شاهد دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم بود و اساسا استفاده‌ی از PersistentComponentState را زیر سؤال می‌برد؛ چون در حین راهبری بهبود یافته، از آن استفاده نمی‌شود (قسمت PersistentState.TryTakeFromJson آن، هیچگاه اطلاعاتی را از کش نمی‌خواند). اطلاعات بیشتر 
مطالب
ساخت فرم های generic در WPF و Windows Application
آیا می‌توان در یک پروژه های  Windows App یا WPF، یک فرم پایه به صورت generic تعریف کنیم و سایر فرم‌ها بتوانند از آن ارث ببرند؟ در این پست به تشریح و بررسی این مسئله  خواهیم پرداخت.
در پروژه هایی به صورت Smart UI کد نویسی شده اند و یا حتی قصد انجام پروژه با تکنولوژی‌های WPF یا Windows Application را دارید و نیاز دارید که فرم‌های خود را به صورت generic بسازید این مقاله به شما کمک خواهد کرد.
#Windows Application
یک پروژه از نوع Windows Application ایجاد می‌کنیم و یک فرم به نام FrmBase در آن خواهیم داشت. یک Label در فرم قرار دهید  و مقدار Text آن را فرم اصلی قرار دهید.
در فرم مربوطه، فرم را به صورت generic تعریف کنید. به صورت زیر:
public partial class FrmBase<T> : Form where T : class 
    {
        public FrmBase()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }

بعد باید همین تغییرات را در فایل FrmBase.designer.cs هم اعمال کنیم:
partial class FrmBase<T> where T : class 
    {
        /// <summary>
        /// Required designer variable.
        /// </summary>
        private System.ComponentModel.IContainer components = null;

        /// <summary>
        /// Clean up any resources being used.
        /// </summary>
        /// <param name="disposing">true if managed resources should be disposed; otherwise, false.</param>
        protected override void Dispose( bool disposing )
        {
            if ( disposing && ( components != null ) )
            {
                components.Dispose();
            }
            base.Dispose( disposing );
        }

        #region Windows Form Designer generated code

        /// <summary>
        /// Required method for Designer support - do not modify
        /// the contents of this method with the code editor.
        /// </summary>
        private void InitializeComponent()
        {
            this.label1 = new System.Windows.Forms.Label();
            this.SuspendLayout();
            // 
            // label1
            // 
            this.label1.AutoSize = true;
            this.label1.Location = new System.Drawing.Point(186, 22);
            this.label1.Name = "label1";
            this.label1.Size = new System.Drawing.Size(51, 13);
            this.label1.TabIndex = 0;
            this.label1.Text = "فرم اصلی";
            // 
            // FrmBase
            // 
            this.AutoScaleDimensions = new System.Drawing.SizeF(6F, 13F);
            this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
            this.ClientSize = new System.Drawing.Size(445, 262);
            this.Controls.Add(this.label1);
            this.Name = "FrmBase";
            this.Text = "Form1";
            this.ResumeLayout(false);
            this.PerformLayout();

        }

        #endregion

        private System.Windows.Forms.Label label1;
    }
یک فرم جدید بسازید و نام آن را FrmTest بگذارید. این فرم باید از FrmBase ارث ببرد. خب این کار را به صورت زیر انجام می‌دهیم:
public partial class FrmTest : FrmBase<String>
    {
        public FrmTest()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
پروژه را اجرا کنید. بدون هیچ گونه مشکلی برنامه اجرا می‌شود وفرم مربوطه را در حالت اجرا مشاهده خواهید کرد. اما اگر قصد باز کردن فرم FrmTest را در حالت design داشته باشید با خطای زیر مواجه خواهید شد:

با این که برنامه به راحتی اجرا می‌شود و خروجی آن قابل مشاهده است ولی امکان نمایش فرم در حالت design وجود ندارد. متاسفانه در Windows App‌ها برای تعریف فرم‌ها به صورت generic یا این مشکل روبرور هستیم. تنها راه موجود برای حل این مشکل استفاده از یک کلاس کمکی است. به صورت زیر:

    public partial class FrmTest : FrmTestHelp
    {
        public FrmTest()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }

    public class FrmTestHelp : FrmBase<String>
    {
    }
مشاهده می‌کنید که بعد از اعمال تغییرات بالا فرم FrmTest به راحتی Load می‌شود و در حالت designer هم می‌تونید از آن استفاده کنید.
#WPF
در پروژه‌های WPF ، راه حلی برای این مشکل در نظر گرفته شده است. در WPF، برای Window یا UserControl پایه نمی‌توان Designer داشت. ابتدا باید فرم پایه را به صورت زیر ایجاد کنیم:
public class WindowBase<T> : Window where T : class
{
}
در این مرحله یک Window بسازید که از WindowBase ارث ببرد:
public partial class MainWindow: WindowBase<String>
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
در WPF باید تعاریف موجود برای Xaml و Code Behind یکی باشد. در نتیجه باید تغییرات زیر را در فایل Xaml نیز اعمال کنید:
<local:WindowBase x:Class="GenericWindows.MainWindow" 
x:TypeArguments="sys:String" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:local="clr-namespace:GenericWindows" xmlns:sys="clr-namespace:System;assembly=mscorlib" Title="MainWindow" Height="350" Width="525"> <Grid> </Grid> </local:WindowBase>
همان طور که می‌بیینید در ابتدای فایل به جای Window از local:WindowBase استفاده شده است. این نشان دهنده این است که فرم پایه برای این Window از نوع WindowBase است. برای مشخص کردن نوع generic هم می‌تونید از x:TypeArguments استفاده کنید که در این جا نوع آن را String انتخاب کردم.
نظرات مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
برای مواردی که کلید اصلی Identity نباشه راه حلی هست ؟

کد
namespace TestKeys
{
    class Program
    {
        public class Bill
        {
            [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
            public string Id { get; set; }
            public decimal Amount { set; get; }
            [ForeignKey("AccountId")]
            public virtual Account Account { get; set; }
            public string AccountId { set; get; }
        }

        public class Account
        {
            [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
            public string Id { get; set; }
            public string Name { get; set; }
        }

        public class MyContext : DbContext
        {
            public DbSet<Bill> Bills { get; set; }
            public DbSet<Account> Accounts { get; set; }
        }


        public class BillFromWebsrv
        {
            public string Id { get; set; }
            public decimal Amount { set; get; }
            public DateTime DateTime { get; set; }

            public Account Account { get; set; }

        }



        static void Main(string[] args)
        {
            Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<MyContext>());
            using (var ctx = new MyContext())
            {

                foreach (var dummyBill in DummyBills())
                {
                    var bl = new Bill { Id = dummyBill.Id, Amount = dummyBill.Amount, Account = dummyBill.Account };

                    ctx.Bills.Add(bl);
                }
                ctx.SaveChanges();
            }


        }

        public static List<BillFromWebsrv> DummyBills()
        {
            return new List<BillFromWebsrv>
            {
                new BillFromWebsrv
                {
                    Id = "1",
                    Amount = 1231,
                    DateTime = DateTime.Now,
                    Account = new Account {Id = "1", Name = "ac1"}
                },
                new BillFromWebsrv
                {
                    Id = "2",
                    Amount = 1232,
                    DateTime = DateTime.Now,
                    Account = new Account {Id = "2", Name = "ac2"}
                },
                new BillFromWebsrv
                {
                    Id = "3",
                    Amount = 1233,
                    DateTime = DateTime.Now,
                    Account = new Account {Id = "2", Name = "ac2"}
                },
                new BillFromWebsrv
                {
                    Id = "4",
                    Amount = 1134,
                    DateTime = DateTime.Now,
                    Account = new Account {Id = "3", Name = "ac3"}
                }
            };
        }
    }
}

ارور
{"Violation of PRIMARY KEY constraint 'PK_dbo.Accounts'. Cannot insert duplicate key in object 'dbo.Accounts'. The duplicate key value is (2).\r\nThe statement has been terminated."} 
مطالب
متدهای کمکی مفید در پروژه های asp.net mvc
ابتدا در پروژه‌ی mvc خود یک پوشه با نامی دلخواه (مثلا MyHelpers) بسازید و سپس کلاسی با محتویات زیر را به آن اضافه کنید(نام کلاس به دلخواه Helpers گذاشته شده است) : 
public static class Helpers
{
       //در اینجا متدها ی کمکی قرار میگیرند
}
1- تبدیل تاریخ میلادی به شمسی با استفاده از کتابخانه ی Persia :
public static MvcHtmlString FarsiDate(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "ltr");
            tag.AddCssClass("farsi-date");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("W"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiDate(news.DateTimeCreated)
2- زمان فارسی : 
public static MvcHtmlString FarsiTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "ltr");
            tag.AddCssClass("farsi-time");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("R"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiTime(news.DateTimeCreated)
3- تاریخ و زمان فارسی : 
public static MvcHtmlString FarsiDateAndTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            return MvcHtmlString.Create(FarsiTime(html, dateTime).ToHtmlString() + "  ,  " + FarsiDate(html, dateTime).ToHtmlString());
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiDateAndTime(news.DateTimeCreated)
4- زمان گذشته : 
public static MvcHtmlString FarsiRemaining(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "rtl");
            tag.AddCssClass("farsi-remaining");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToRelativeDateString("TY"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiRemaining(news.DateTimeCreated)
 
5- خلاصه‌ی مطلب با استفاده از کتابخانه ی Html Agility Pack   (تعداد کلمات از کلمه‌ی اول یک متن به اندازه‌ی max )
public static string GetSummary(this HtmlHelper html, string text, int max)
        {
            string summaryHtml = string.Empty;
            // load our html document
            var htmlDoc = new HtmlDocument();
            htmlDoc.LoadHtml(text);
            int wordCount = 0;
            foreach (var element in htmlDoc.DocumentNode.ChildNodes)
            {
                // inner text will strip out all html, and give us plain text
                string elementText = element.InnerText;

                // we split by space to get all the words in this element
                string[] elementWords = elementText.Split(new char[] { ' ' });

                // and if we haven't used too many words ...
                if (wordCount <= max)
                {
                    // add the *outer* HTML (which will have proper 
                    // html formatting for this fragment) to the summary
                    summaryHtml += element.OuterHtml;
                    wordCount += elementWords.Count() + 1;
                }
                else
                {
                    break;
                }
            }
            return summaryHtml;
        }
مثال استفاده : 
@Html.Raw(Html.GetSummary(news.Content, 60))
6- گرفتن لیست Validation Error‌ها در ModelState : 
        public  static List<string> GetListOfErrors(this ModelStateDictionary modelState)
        {
            var list = modelState.ToList();
            var listErrors = new List<string>();
            foreach (var keyValuePair in list)
            {
                listErrors.AddRange(keyValuePair.Value.Errors.Select(error => error.ErrorMessage));
            }
            return listErrors;
        }
مثال استفاده (در کنترلر):
var listErrors = ModelState.GetListOfErrors();
از دوستان عزیز خواهشمندم متدهای کمکی مورد استفاده در پروژه‌های خود را در قسمت نظرات قرار دهند.
مطالب
آشنایی با Fluent Html Helpers در MVC
همان طور که قبلا نیز اشاره شد اینجا  به صورت خلاصه هدف FluentAPI  فراهم آوردن روشی است که بتوان متدها را زنجیر وار فراخوانی کرد و به این ترتیب خوانایی کد نوشته شده را بالا برد.
اما در این مقاله سعی شده تا کاربرد آن در یک برنامه MVC رو به صورت استفاده در helper‌ها شرح دهیم.  
در اینجا مثالی رو شرح میدهیم که در آن کنترل هایی از جنس input به صورت helper ساخته و برای فرستادن ویژگی‌های اچ تی ام ال ( HTML Attributes) آن از Fluent Html Helpers بهره میگیریم بدیهی است که از این Fluent  میتوان برای helperهای دیگر هم استفاده کرد.
در ابتدا یک نگاه کلی به کد ایجاد شده می‌اندازیم :
       @Html.RenderInput(
        Attributes.Configure()
            .AddType("text")
            .AddId("UserId")
            .AddName("UserId")
            .AddCssClass("TxtBoxCssClass")
    )
که باعث ساخته شدن یک کنترل تکست باکس با مشخصات زیر در صفحه می‌شود ، همان طور که مشاهده می‌کنیم تمام ویژگی‌ها برای کنترل ساخته شده اند.
<input class="TxtBoxCssClass" id="UserId" name="UserId" type="text">
در ادامه به سراغ پیاده سازی کلاس Attributes برای این مثال می‌رویم ، این کلاس باید از کلاس RouteValueDictionary ارث بری داشته باشد، این کلاس یک دیکشنری برای ما آماده می‌کند تا مقادیرمون رو در آن بریزیم در اینجا برای ویژگی‌ها و مقادیرشون. 
public class Attributes : RouteValueDictionary    {
        /// <summary>
        /// Configures this instance.
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public static Attributes Configure()
        {
            return new Attributes();
        }

        /// <summary>
        /// Adds the type.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddType(string value)
        {
            this.Add("type", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the name.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddName(string value)
        {
            this.Add("name", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the id.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddId(string value)
        {
            this.Add("id", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the value.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddValue(string value)
        {
            this.Add("value", value);
            return this;
        }

        /// <summary>
        /// Adds the CSS class.
        /// </summary>
        /// <param name="value">The value.</param>
        public Attributes AddCssClass(string value)
        {
            this.Add("class", value);
            return this;
        }
    }
متد استاتیک Configure همیشه به عنوان شروع کننده fluent  و  از اون برای ساختن یک وهله جدید از کلاس Attributes  استفاده میشه و بقیه متدها هم کار اضافه کردن مقادیر رو مثل یک دیکشنری انجام میدهند.
حالا به سراغ پیاده سازی helper extension مون میرویم 
        public static MvcHtmlString RenderInput(this HtmlHelper htmlHelper, Attributes attributes)
        {
            TagBuilder input = new TagBuilder("input");
            input.MergeAttributes(attributes);
            return new MvcHtmlString(input.ToString(TagRenderMode.SelfClosing));
        }
با استفاده از کلاس tagbuilder تگ input را ساخته و ویژگی‌های فرستاده شده به helper رو با اون ادغام می‌کنیم (با استفاده از MergeAttributes )
این یک مثال ساده بود از این کار امیدوارم مفید واقع شده باشد
مثال پروژه
مطالب
نحوه ایجاد فیلدهای محاسباتی در PdfReport
در گزارشات، گاهی از اوقات نیاز خواهد شد تا تعدادی ستون جدید را بر اساس مقادیر فیلدهای موجود در منبع داده گزارش، به صورت پویا محاسبه و تولید کنیم (ایجاد ستون‌هایی که در منبع داده وجود خارجی ندارند). در ادامه با نحوه انجام اینکار در PdfReport آشنا خواهیم شد.
در ابتدا کدهای کامل گزارش این قسمت را در ادامه ملاحظه خواهید کرد (در این کلاس از دو کلاس User و AppPath قسمت قبل نیز استفاده شده است):
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.CalculatedFields
{
    public class CalculatedFieldsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.RainyDayTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 var listOfRows = new List<User>();
                 for (int i = 0; i < 220; i++)
                 {
                     listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                 }
                 dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                 summary.PageSummarySettings("جمع صفحه");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.Width(1);
                     column.HeaderCell("ردیف", captionRotation: 90);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("شماره");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.Width(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.Width(3);
                     column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                     column.HeaderCell("موجودی");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.Width(2);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(5);
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel(footer: "Footer text", header: "&24&U&\"Arial,Regular Bold\" New rpt.", pageLayoutView: true);
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptCalculatedFieldsSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
- در این مثال از یک قلم سفارشی به نام Iranian Sans استفاده شده که در پوشه bin\fonts سورس به روز شده پروژه، قابل دریافت است.
- برخلاف قسمت قبل، از متد table.NumberOfDataRowsPerPage استفاده نشده است. به این ترتیب تعداد ردیف‌ها به صورت خودکار بر اساس اندازه صفحه محاسبه می‌شود.
- منبع داده تعریف شده توسط  dataSource.StronglyTypedList، بسیار مناسب است جهت کار با انواع و اقسام ORMها. تفاوتی نمی‌کند از چه ORM ایی استفاده می‌کنید؛ همینقدر که خروجی کار شما یک List باشد، در اینجا قابل استفاده خواهد بود. حتی نیازی هم به بانک اطلاعاتی نیست و در این مثال از یک منبع داده درون حافظه‌ای استفاده شده است.
- توضیحاتی در مورد ColumnsWidthsType :
برای تعیین عرض ستون‌ها، چهار حالت بر اساس مقادیر enum ایی به نام TableColumnWidthType میسر است:
الف) Relative : عرض نسبی. به این معنا که اگر سه ستون با عرض‌های 2, 1, 1 تعریف کنید، کل عرض صفحه به 4 قسمت تقسیم می‌شود. از این 4 قسمت، 2 قسمت به ستون اول و یک قسمت به ستون دوم و همچنین یک قسمت به ستون سوم اختصاص خواهد یافت.
ب) Absolute : در این حالت باید عرض ستون‌ها را دقیقا بر اساس user space units مشخص کنید.
ج) FitToContent : سعی خواهد کرد بر اساس طول محتوای یک سلول، عرض بهینه‌ای را محاسبه کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
د) EquallySized : به صورت خودکار عرض تمام ستون‌ها را یکسان محاسبه می‌کند. در این حالت نیازی به قید column.Width نیست.
- اولین فیلد محاسباتی که در PdfReport به صورت توکار و خودکار در اختیار شما است، فیلد شماره ردیف می‌باشد که به صورت زیر مشخص می‌شود:
 column.IsRowNumber(true);
بنابراین نیازی نیست تا منبع داده شما شامل یک ستون اضافی به نام ردیف باشد. PdfReport این مورد را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.
- سپس دو فیلد و ستون محاسباتی در گزارش فوق قابل مشاهده هستند:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF1");
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var name = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.Name);
                             var lastName = list.GetSafeStringValueOf<User>(x => x.LastName);
                             return name + " - " + lastName;
                         });
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                 });
برای اینکه یک فیلد پویا را به مجموعه فیلدهای مهیا شده توسط منبع داده اضافه کنیم، از متد CalculatedField با پارامتر اول مساوی true استفاده خواهیم کرد. سپس نیاز است نحوه محاسبه این فیلد را مشخص کنیم. امضای متد CalculatedField به صورت زیر است:
 public void CalculatedField(bool isCalculatedField, Func<IList<CellData>, object> calculatedFieldFormula)
به این معنا که توسط آرگومان دوم آن، لیست کلیه مقادیر ردیف جاری در اختیار شما قرار خواهد گرفت. در این بین فرصت خواهیم داشت بر این اساس، فیلد و مقدار جدیدی را تولید کرده و بازگشت دهیم؛ که نمونه‌ای از اینکار را در فیلد محاسبانی CF1 فوق مشاهده می‌کنید.
باید دقت داشت که نام خواص (column.PropertyName) باید منحصربفرد باشند و گرنه برنامه با یک استثناء متوقف خواهد شد. اگر ستون معرفی شده متناظر است با یک فیلد یا خاصیت منبع داده، باید PropertyName با رعایت کوچکی و بزرگی حروف، معادل فیلد متناظر باشد. اگر ستون تعریف شده یک فیلد محاسباتی است، تنها کافی است یک نام دلخواه غیرتکراری را ذکر کرد.
همچنین جهت سهولت کار، در فضای نام PdfRpt.Core.Helper، تعدادی متد برای کار با لیستی از CellDataها تدارک دیده شده‌اند؛ که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با استفاده از متدهای GetSafeStringValueOf ملاحظه می‌کنید.

- فیلد محاسباتی دیگری نیز در این گزارش قابل مشاهده است:
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("CF2");
                     column.HeaderCell("ف.م.");
                     column.Width(3);
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.CalculatedField(true,
                         list =>
                         {
                             if (list == null) return string.Empty;
                             var balance = list.GetValueOf<User>(x => x.Balance);
                             return (long)balance * 3;
                         });
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(6);
                 });
در اینجا در متد  column.CalculatedField، مقدار فیلد موجودی (Balance) ردیف جاری دریافت شده و سپس مقدار دلخواه جدیدی تولید و بازگشت داده شده است.
همچنین توسط متد column.AggregateFunction، مشخص کرده‌ایم که این ستون جدید نیاز به جمع پایین صفحه هم دارد. به علاوه توسط متد column.ColumnItemsTemplate، با مشخص سازی DisplayFormatFormula، پیش از نمایش اطلاعات فیلد جاری، مقدار آن‌را دریافت و فرمت کرده‌ایم؛ که در اینجا سه رقم جداکننده اعداد اضافه شده است.
ذکر متد template.TextBlock اختیاری است و حالت پیش فرض می‌باشد. قالب‌های دیگری نیز در اینجا تعریف شده‌اند که در مثال‌های قسمت‌های بعدی آن‌ها را بررسی خواهیم کرد (امکان نمایش تصویر، لینک، بارکد و غیره).

 
مطالب
مخفی کردن کوئری استرینگ‌ها در ASP.NET MVC توسط امکانات Routing
ابتدا مدل و منبع داده نمونه زیر را در نظر بگیرید:
using System.Collections.Generic;

namespace TestRouting.Models
{
    public class Issue
    {
        public int IssueId { set; get; }
        public int ProjectId { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }

    public static class IssuesDataSource
    {
        public static IList<Issue> CreateDataSource()
        {
            var results = new List<Issue>();
            for (int i = 0; i < 100; i++)
            {
                results.Add(new Issue { IssueId = i, ProjectId = i, Body = "Test...", Title = "Title " + i });
            }
            return results;
        }
    }
}
به همراه کنترلر زیر برای نمایش لیست اطلاعات و همچنین نمایش جزئیات یک issue انتخابی:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using TestRouting.Models;

namespace TestRouting.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            var issuesList = IssuesDataSource.CreateDataSource();
            return View(issuesList); //show the list
        }

        public ActionResult Details(int issueId, int projectId)
        {
            var issue = IssuesDataSource.CreateDataSource()
                                        .Where(x => x.IssueId == issueId && x.ProjectId == projectId)
                                        .FirstOrDefault();
            return View(issue);
        }
    }
}
و View زیر کار نمایش لیست بازخوردهای یک پروژه را انجام می‌دهد:
@model IEnumerable<TestRouting.Models.Issue>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Issues</h2>
<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
   
        <li>
            @Html.ActionLink(linkText: item.Title,
                     actionName: "Details",
                     controllerName: "Home",
                     routeValues: new { issueId = item.IssueId, projectId = item.ProjectId },
                     htmlAttributes: null)
        </li>
    }
</ul>
در این حالت اگر پروژه را اجرا کنیم، هر لینک نمایش داده شده، چنین فرمی را خواهد داشت:
 http://localhost:1036/Home/Details?issueId=0&projectId=0
سؤال: آیا می‌شود این لینک‌ها را کمی زیباتر و SEO Friendly‌تر کرد؟
برای مثال آن‌را به نحو زیر نمایش داد:
 http://localhost:1036/Home/Details/0/0
پاسخ: بلی. برای اینکار تنها کافی است از امکانات مسیریابی استفاده کنیم:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;

namespace TestRouting
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                name: "IssueDetails",
                url: "Details/{issueId}/{projectId}", //تطابق با یک چنین مسیرهایی
                defaults: new 
                          { 
                                controller = "Home", //کنترلری که این نوع مسیرها را پردازش خواهد کرد
                                action = "Details", // اکشن متدی که نهایتا پارامترها را دریافت می‌کند
                                issueId = UrlParameter.Optional, //این خواص نیاز است هم نام پارامترهای اکشن متد تعریف شوند
                                projectId = UrlParameter.Optional
                          }
            );

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
در اینجا یک route جدید به نام دلخواه IssueDetails پیش از route پیش فرض، تعریف شده است.
این route جدید با مسیرهایی مطابق پارامتر url آن تطابق خواهد یافت. پس از آن کوئری استرینگ متناظر با issueId را به پارامتر issueId اکشن متدی به نام Details و کنترلر Home ارسال خواهد کرد؛ به همین ترتیب در مورد projectId عمل خواهد شد.
ضمنا در url نهایی نمایش داده شده، دیگر اثری از کوئری استرینگ‌ها نبوده و برای نمونه در این حالت، اولین لینک نمایش داده شده شکل زیر را خواهد داشت:
 http://localhost:1036/Home/Details/0/0
 البته باید دقت داشت، یک چنین اصلاح خودکاری تنها در حالت استفاده از متد Html.ActionLink رخ می‌دهد و اگر Urlها را دستی ایجاد کنید، تغییری را مشاهده نخواهید کرد.
مطالب
Tuple در دات نت 4

نوع جدیدی در دات نت 4 به نام Tuple اضافه شده است که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ریاضیات، Tuple به معنای لیست مرتبی از اعضاء با تعداد مشخص است. Tuple در زبان‌های برنامه نویسی Dynamic مانند اف شارپ، Perl ، LISP و بسیاری موارد دیگر مطلب جدیدی نیست. در زبان‌های dynamic برنامه نویس‌ها می‌توانند متغیرها را بدون معرفی نوع آن‌ها تعریف کنند. اما در زبان‌های Static مانند سی شارپ، برنامه نویس‌ها موظفند نوع متغیرها را پیش از کامپایل آن‌ها معرفی کنند که هر چند کار کد نویسی را اندکی بیشتر می‌کند اما به این صورت شاهد خطاهای کمتری نیز خواهیم بود (البته سی شارپ 4 این مورد را با معرفی واژه‌ی کلیدی dynamic تغییر داده است).
برای مثال در اف شارپ داریم:
let data = (“John Doe”, 42)

که سبب ایجاد یک tuple که المان اول آن یک رشته و المان دوم آن یک عدد صحیح است می‌شود. اگر data را بخواهیم نمایش دهیم خروجی آن به صورت زیر خواهد بود:
printf “%A” data
// Output: (“John Doe”,42)

در دات نت 4 فضای نام جدیدی به نام System.Tuple معرفی شده است که در حقیقت ارائه دهنده‌ی نوعی جنریک می‌باشد که توانایی در برگیری انواع مختلفی را دارا است :
public class Tuple<T1>
up to:
public class Tuple<T1, T2, T3, T4, T5, T6, T7, TRest>

همانند آرایه‌ها، اندازه‌ی Tuples نیز پس از تعریف قابل تغییر نیستند (immutable). اما تفاوت مهم آن با یک آرایه در این است که اعضای آن می‌توانند نوع‌های کاملا متفاوتی داشته باشند. همچنین تفاوت مهم آن با یک ArrayList یا آرایه‌ای از نوع Object، مشخص بودن نوع هر یک از اعضاء آن است که type safety بیشتری را به همراه خواهد داشت و کامپایلر می‌تواند در حین کامپایل دقیقا مشخص نماید که اطلاعات دریافتی از نوع صحیحی هستند یا خیر.

یک مثال کامل از Tuples را در کلاس زیر ملاحظه خواهید نمود:

using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace TupleTest
{
class TupleCS4
{
#region Methods (4)

// Public Methods (4)

public static Tuple<string, string> GetFNameLName(string name)
{
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
throw new NullReferenceException("name is empty.");

var nameParts = name.Split(',');

if (nameParts.Length != 2)
throw new FormatException("name must contain ','");

return Tuple.Create(nameParts[0], nameParts[1]);
}

public static void PrintSelectedTuple()
{
var list = new List<Tuple<string, int>>
{
new Tuple<string, int>("A", 1),
new Tuple<string, int>("B", 2),
new Tuple<string, int>("C", 3)
};

var item = list.Where(x => x.Item2 == 2).SingleOrDefault();
if (item != null)
Console.WriteLine("Selected Item1: {0}, Item2: {1}",
item.Item1, item.Item2);
}

public static void PrintTuples()
{
var tuple1 = new Tuple<int>(12);
Console.WriteLine("tuple1 contains: item1:{0}", tuple1.Item1);

var tuple2 = Tuple.Create("Item1", 12);
Console.WriteLine("tuple2 contains: item1:{0}, item2:{1}",
tuple2.Item1, tuple2.Item2);

var tuple3 = Tuple.Create(new DateTime(2010, 5, 6), "Item2", 20);
Console.WriteLine("tuple3 contains: item1:{0}, item2:{1}, item3:{2}",
tuple3.Item1, tuple3.Item2, tuple3.Item3);
}

public static void Tuple8()
{
var tup =
new Tuple<int, int, int, int, int, int, int, Tuple<int, int>>
(1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, new Tuple<int, int>(8, 9));

Console.WriteLine("tup.Rest Item1: {0}, Item2: {1}",
tup.Rest.Item1,tup.Rest.Item2);
}

#endregion Methods
}
}

using System;

namespace TupleTest
{
class Program
{
static void Main()
{
var data = TupleCS4.GetFNameLName("Vahid, Nasiri");
Console.WriteLine("Data Item1:{0} & Item2:{1}",
data.Item1, data.Item2);

TupleCS4.PrintTuples();

TupleCS4.PrintSelectedTuple();

TupleCS4.Tuple8();

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

توضیحات :
- روش‌های متفاوت ایجاد Tuples را در متد PrintTuples می‌توانید ملاحظه نمائید. همچنین نحوه‌ی دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضاء نیز مشخص شده است.
- کاربرد مهم Tuples در متد GetFNameLName نمایش داده شده است؛ زمانیکه نیاز است تا چندین خروجی از یک تابع داشته باشیم. به این صورت دیگر نیازی به تعریف آرگومان‌هایی به همراه واژه کلیدی out نخواهد بود یا دیگر نیازی نیست تا یک شیء جدید را ایجاد کرده و خروجی را به آن نسبت دهیم. به همان سادگی زبان‌های dynamic در اینجا نیز می‌توان یک tuple را ایجاد و استفاده کرد.
- بدیهی است از Tuples در یک لیست جنریک و یا حالات دیگر نیز می‌توان استفاده کرد. مثالی از این دست را در متد PrintSelectedTuple ملاحظه خواهید نمود. ابتدا یک لیست جنریک از Tuple ایی با دو عضو تشکیل شده است. سپس با استفاده از امکانات LINQ ، عضوی که آیتم دوم آن مساوی 2 است یافت شده و سپس المان‌های آن نمایش داده می‌شود.
- نکته‌ی دیگری را که حین کار با Tuples می‌توان در نظر داشت این است که اعضای آن حداکثر شامل 8 عضو می‌توانند باشند که عضو آخر باید یک Tuple تعریف گردد و بدیهی است این Tuple‌ نیز می‌تواند شامل 8 عضو دیگر باشد و الی آخر که نمونه‌ای از آن را در متد Tuple8 می‌توان مشاهده کرد.