اشتراک‌ها
مشکل امنیتی رفع شده در Roxy FileManager

RoxyFileManager

Roxy FileManager یک فایل آپلود کارآمد بسیار کم حجم و رایگان می‌باشد که Php و Net. را پشتیبانی می‌کند اما مشکل امنیتی داشت که در نسخه 1.4.5 رفع گردیده و می‌توانید هم اکنون از سایت www.roxyfileman.com  آن دریافت کنید. 

اما این مشکل به چه صورت بود:
در داخل پوشه این ابزار فایل conf.json وجود دارد که اگر آن را با Notepad باز کنید تنظیمات پیش فرض این ابزار را مشاهده می‌کنید که در خط 28 موارد ممنوعه برای آپلود به عنوان FORBIDDEN_UPLOADS ذکر شده و از آپلود فایل‌های خطرناکی که در روش هک Shell Upload مورد استفاده قرار می‌گیرند جلوگیری می‌کند. تا اینجا همچی عالیه D:  ! 

اما در Roxy File Manager امکان دیگری وجود دارد و آن تغییر نام فایل‌های آپلود شده می‌باشد که پسوند و نوع فایل در این حالت بررسی نمی‌شود و شما به راحتی می‌توانید فایل Shell خودتان را در هنگام آپلود تغییر نام دهید مثلاً  فایل شما Shell.php بوده و شما با تغییر نام آن به Shell.phpJPG می‌توانید آن را آپلود کنید سپس در محیط ابزار آن را تغییر نام دهید و نیت خیر خواهانه خودتان را به انجام برسانید.

از این رو اگر از Roxy File Manager نسخه پایین‌تر از 1.4.5 استفاده می‌کنید حتماً بروز رسانی نمائید !.
نحوه استفاده از این ابزار را می‌توانید در این پست  افزونه مدیریت فایل‌های رایگان Roxy FileMan برای TinyMce و CkEditor  مشاهده نمائید.

مشکل امنیتی رفع شده در Roxy FileManager
مطالب
باگ Directory Traversal در سایت
من فایل‌های سایت جاری رو در مسیر استاندارد app_data ذخیره سازی می‌کنم. علت هم این است که این پوشه، جزو پوشه‌های محافظت شده‌ی ASP.NET است و کسی نمی‌تواند فایلی را مستقیما از آن دریافت و یا سبب اجرای آن با فراخوانی مسیر مرتبط در مرورگر شود.
این مساله تا به اینجا یک مزیت مهم را به همراه دارد: اگر شخصی مثلا فایل shell.aspx را در این پوشه ارسال کند، از طریق مرورگر قابل اجرا و دسترسی نخواهد بود و کسی نخواهد توانست به این طریق به سایت و سرور دسترسی پیدا کند.
برای ارائه این نوع فایل‌ها به کاربر، معمولا از روش خواندن محتوای آن‌ها و سپس flush این محتوا در مرورگر کاربر استفاده می‌شود. برای نمونه اگر به لینک‌های سایت دقت کرده باشید مثلا لینک‌های تصاویر آن به این شکل است:
http://site/file?name=image.png
Image.png نام فایلی است در یکی از پوشه‌های قرار گرفته شده در مسیر app_data.
File هم در اینجا کنترلر فایل است که نام فایل را دریافت کرده و سپس به کمک FilePathResult و return File آن‌را به کاربر ارائه خواهد داد.
تا اینجا همه چیز طبیعی به نظر می‌رسد. اما ... مورد ذیل چطور؟!


لاگ خطاهای فوق مرتبط است به سعی و خطای شب گذشته یکی از دوستان جهت دریافت فایل web.config برنامه!
متدهای Server.MapPath یا متد return File و امثال آن تمامی به کاراکتر ویژه ~ (اشاره‌گر به ریشه سایت) به خوبی پاسخ می‌دهند. به عبارتی اگر این بررسی امنیتی انجام نشده باشد که کاربر چه مسیری را درخواست می‌کند، محتوای کامل فایل web.config برنامه به سادگی قابل دریافت خواهد بود (به علاوه هر آنچه که در سرور موجود است).

چطور می‌شود با این نوع حملات مقابله کرد؟
دو کار الزامی ذیل حتما باید انجام شوند:
الف) با استفاده از متد Path.GetFileName نام فایل را از کاربر دریافت کنید. به این ترتیب تمام زواید وارد شده حذف گردیده و فقط نام فایل به متدهای مرتبط ارسال می‌شود.
ب) بررسی کنید مسیری که قرار است به کاربر ارائه شود به کجا ختم شده. آیا به c:\windows اشاره می‌کند یا مثلا به c:\myapp\app_data ؟
اگر به لاگ فوق دقت کرده باشید تا چند سطح بالاتر از ریشه سایت هم جستجو شده.


نتیجه گیری:
اگر در برنامه‌های وب خود (فرقی نمی‌کند مرتبط به چه فناوری است)، نام فایلی را از کاربر جهت ارائه محتوایی به او دریافت و از این نام فایل بدون هیچ نوع بررسی خاصی، مستقیما در برنامه استفاده می‌کنید، برنامه شما به مشکل امنیتی Directory Traversal مبتلا است.


پ.ن.
1- این باگ امنیتی در سایت وجود داشت که توسط یکی از دوستان در روزهای اول آن گزارش شد؛ ضمن تشکر!
2- از این نوع اسکن‌ها در لاگ‌های خطاهای سایت جاری زیاد است. برای مثال به دنبال فایل‌هایی مانند DynamicStyle.aspx و css.ashx یا theme.ashx می‌گردند. حدس من این است که در یکی از پرتال‌های معروف یا افزونه‌های این نوع پرتال‌ها فایل‌های یاد شده دارای باگ فوق هستند. فایل‌های ashx عموما برای flush یک فایل یا محتوا به درون مرورگر کاربر در برنامه‌های ASP.NET Web forms مورد استفاده قرار می‌گیرند.
 
مطالب دوره‌ها
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
پس از ایجاد یک Solution جدید توسط قالب WPF Framework، هشت پروژه به صورت خودکار اضافه خواهند شد:



1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب می‌کنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده می‌کنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را می‌توان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده می‌کند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایل‌ها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را می‌توانید مشاهده نمائید.

2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاس‌هایی قرار می‌گیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاس‌های کمکی در این پروژه Common قرار گرفته‌اند و قسمت‌های مختلف سیستم را تغذیه می‌کنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاس‌های عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونه‌ای از آن‌را برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs می‌توانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده می‌توانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاس‌های ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که می‌تواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده به آن‌ها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آن‌را ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا می‌کنند.
قسمت‌های دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از آن‌ها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه می‌کنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.

3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام می‌شود (و قسمت عمده‌ای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشت‌های اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاس‌های آن دارای کامنت‌های کافی جهت توضیح قسمت‌های مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شده‌است، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغام‌های لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده می‌شود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاس‌های Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی می‌شوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آن‌ها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدل‌ها، رها خواهد ساخت. عموما برنامه‌های دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گسترده‌ای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا می‌تواند کار توزیع آن‌را نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال می‌کند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارش‌های کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار می‌کنیم، سوئیچ به بانک‌های اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.


4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاس‌ها به کلاس پایه BaseEntity می‌باشد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس User پروژه می‌توانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام می‌دهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگی‌های خواص کلاس‌ها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاس‌های دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام می‌دهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه می‌کند. به این ترتیب به کلاس‌های دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی

نقش‌های سیستم در کلاس SystemRole تعریف می‌شوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
 [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
در اینجا AuthorizationType سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
    /// <summary>
    /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص می‌کند
    /// </summary>
    public enum AuthorizationType
    {
        /// <summary>
        /// همه می‌توانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند
        /// </summary>
        AllowAnonymous,

        /// <summary>
        /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت
        /// </summary>
        FreeForAuthenticatedUsers,

        /// <summary>
        /// بر اساس نام نقش‌هایی که مشخص می‌شوند تصمیم گیری خواهد شد
        /// </summary>
        ApplyRequiredRoles
    }
اگر حالت ApplyRequiredRoles را انتخاب کردید، در پارامتر اختیاری دوم ویژگی PageAuthorization نیاز است نام یک یا چند خاصیت کلاس SystemRole را قید کنید. بدیهی است کاربر متناظر نیز باید دارای این نقش‌ها باشد تا بتواند به این صفحه دسترسی پیدا کند، یا خیر.


5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
 [ImplementPropertyChanged] // AOP
public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- ویژگی ImplementPropertyChanged کار پیاده سازی INotifyPropertyChanged را به صورت خودکار سبب خواهد شد.
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب می‌شود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.


6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام می‌دهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاس‌های لایه سرویس و اینترفیس‌های متناظر با آن‌ها انجام می‌شود. البته پیش فرض‌های آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده‌های کلاس‌ها شناسایی شده و وهله سازی گردد.


7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاس‌های لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی می‌کنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه می‌کنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامه‌های دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم می‌شود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقش‌های او را در حافظه نگه داری کرد.


8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمون‌های واحد سیستم درنظر گرفته شده است.

 
مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #2
در قسمت اول، با Apache Cordova  آشنا شدیم. در این قست قصد دارم در مورد Phonegap, معایب و مزایای Cordova و روش نصب و راه اندازی آن را بر روی Visual Studio، خدمت شما ارائه دهم. 

توضیح مختصری در مورد  Adobe Phonegap
در حوالی سال 2009 ، phonegap به‌واسطه‌ی استارت آپی بنام Nitobi با هدف ایجاد یک راه حل سورس باز  برای  ساخت اپلیکیشن‌های بومی موبایل با تکنولوژی‌های تحت وب، تولید شد. شرکت Adobe در حوالی سال 2011 ، Notobi را به همرا حق مالکیت phonegap خریداری کرد و هسته‌ی سورس باز آن را با نام Cordova به شرکت Apache اهدا کرد. نسبت بین Cordova و phonegap مانند نسبت بین مرورگر Blink و کروم است. در واقع phonegap ترکیبی‌است از Cordova و یک سری امکانات اضافه‌ی شرکت Adobe. تفاوت اصلی بین Cordova و Phonegap مربوط است به ابزارهای Command-Line و سرویس Build فون گپ است که در مقالات بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
بیشتر : اینجا و اینجا

 مزایای استفاده از Cordova:
  • محیط برنامه نویسی قدرتمند
  • هسته اصلی  کد‌های همه اپلیکیشن‌ها  تولید شده شبیه به هم است
  • نیازی به یادگیری زبان‌های مربوط به هر پلتفرم را ندارید
  • کم هزینه و زمان کمتر
  • طراحی رابط گرافیکی سریع و منعطف به کمک HTML5 , CSS3 
  • برنامه نویسی آسان و سریع با javascript , Typescript
  • قابلیت اجرا بر روی چندین پلتفرم مختلف(Android,iOS,Widnows Phone )
  • قابلیت استفاده از فریم‌ورکهای تحت وب مانند Bootstrap , Angular JS, ...
  • قابلیت طراحی پلاگین برای ارتباط با سیستم عامل
  • مناسب برای برای برنامه‌های چت و استفاد از وب سرویس‌ها
  • مناسب برای ساخت بازیهای آنلاین و آفلاین با تکنولوژی‌های تحت وب
  • راحتی کار با آن برای برنامه نویسان تحت وب 

معایب  استفاده از Cordova  :
  • نداشتن ابزار گزارش خطاهای مناسب؛ درنتیجه برطرف کردن خطاها خسته کننده خواهد بود .
  • UI, UX اپلیکیشن‌ها باید به نحوی باشد که کاربر حس کند با نرم‌افزارهای بومی گوشی کار می‌کند.
  • کاهش سرعت اجرایی جزئی نسبت به سایر برنامه‌ها (به دلیل استفاده از WebView)
  • عدم دسترسی مستقیم به سیستم عامل و امکانات آن 

نصب اتوماتیک وابستگی ها
ابزارهایی که ما نیاز داریم:

لازم است تا Visual Studio 2013، با حداقل آپدیت 2 بر روی سیستم شما نصب باشد.

بعد از اتمام دانلود فایل، اقدام به نصب آن نمایید. در این حین، یک سری وابستگی‌های مربوط به خود را دانلود و نصب خواهد کرد. لیست وابستگی ها:
  • Node.js
  • Git CLI
  • Google Chrome
  • Apache Ant
  • Oracle Java JDK 7 (حتما نسخه x86 نصب شود)
  • Android SDK 
  • SQLLite For Windows Runtime
  • Apple iTunes
فایل نصاب، همه‌ی این وابستگی‌ها را به‌غیر از Android SDK، نصب می‌کند. 
در آخر هم سیستم خود را راستارت کنید.

نصب دستی وابستگی‌ها:
اگر به هر دلیلی در نصب خودکار این وابستگی‌ها  توسط نصاب با مشکل بر خورد کردید، می‌توانید تک تک آنها را دانلود کرده و نصب کنید. لینک‌های مورد نظر را هم به همین دلیل قرار دادم. 
  1. node.js را از لینک مقابل دانلود کنید:  اینجا  (پیشنهاد می‌کنیم نسخه‌ی x86 آن را نصب کنید)
  2. Google Chrome را نصب کنید
  3. Git Command Line Tools را نصب کنید و توجه کنید که در هنگام نصب، گزینه مربوط به افزودن Git را به مسیر  Command Prompt  شما، انتخاب کرده باشید.
  4. Apchage Ant را  دانلود  و در مسیری از سیستم خودتان قرار دهید. 
  5. Java JDK 7 x86 را از لینک مشخص شده دانلود کنید و سپس عملیات نصب را انجام دهید.
  6. Android SDK را از آدرس مشحص شده دانلود کنید. پکیچ‌های مورد نیاز، به این SDK افزوده شده است. بعد از دانلود آن را در مسیری از سیستم خود قرار دهید.
  7. Apple iTunes و  SQLite را دانلود و نصب کنید.
  8. اگر از ویندوز 7 استفاده می‌کنید ، WebSocket4Net را از لینک مقابل دانلود کنید ( اینجا ) و سپس  فایل net45\Release\WebSocket4Net.dll  در مسیر زیر کپی کنید:
%ProgramFiles(x86)%\Microsoft Visual Studio 12.0\Common7\IDE\CommonExtensions\Microsoft\WebClient\Diagnostics\ToolWindows 


ویژوال استودیو  پیکربندی‌های مربوط به نرم افزار‌های  thrid-party (سوم شخص/ثالث: نرم افزارهایی که برای دستکاری بر روی سیستم عامل، توسط شرکت‌هایی غیر از شرکت‌های تولید کننده سیستم عامل تولید می‌شوند) را که شما نصب کرده‌اید، تشخیص می‌دهد و مسیر‌های نصب آنها را درون متغیر‌های محیطی (environment variables)  به شکل زیر نگه می‌دارد:
ADT_HOME :به مسیر نصب اندروید اشاره می‌کند
ANT_HOME: به فولدری که Apache Ant در آن قرار دارد اشاره می‌کند
JAVA_HOME: به مسیر نصب جاوا اشاره می‌کند
GIT_HOME: به مسیر نصب GIT اشاره می‌کند.
دقت کنید باید نام‌های متغیر‌ها، دقیقا به همین نام‌ها باشند.
برای تنظیم این متغیر‌ها، به مسیر Control Panel\System and Security\System وارد شده و گزینه‌ی Advanced System Setting را انتخاب کنید. سپس در پنجره‌ی باز شده گزینه‌ی Environment Variables را انتخاب کنید و در قست system variables، این 4 متغیری که ذکر شد را ایجاد کنید. سپس نیاز است این مسیر‌ها را به system path اضافه کنید. برای این کار از همان قسمت system variables متغییر path را انتخاب کرده و گزینه‌ی ویرایش را بزنید و ابتدا محتویات آن را در یک فایل notepad کپی کنید و مسیر‌های زیر را به اول آن اضافه کنید :
%GIT_HOME%\cmd;C:\Program Files (x86)\nodejs\;%JAVA_HOME%\bin;%ANT_HOME%\bin;
%ANDROID_HOME%\tools;%ANDROID_HOME%\platform-tools; C:\ProgramData\Oracle\Java\javapath;
 دقت کنید که مسیر‌های ذکر شده فقط یکبار در کل فایل وجود داشته باشند و سپس کل محتوای فایل را کپی کرده و در قسمت مربوط به path پیست کنید و با کلیک بر روی دکمه‌های OK کار را به اتمام رسانید.












نکته تکمیلی
نیازمندی Apache Cordova CTP3.1   :
یکی از سیستم عامل‌های مقابل: Windows 7, Windows 8, Windows 8.1, or Windows Server 2012 R2. 
آپدیت 4 مربوط به ویژوال استدیو (دقت کنید قبل از نصب آپدیت 4 ویژوال استدیو باید نسخه قبلی  Cordova CTP  را حذف کنید(uninstall) )
امکان توسعه اپلیکیشن‌های windows phone , windows برای کاربران ویندوز 7 وجود ندارد .


در مقاله‌ی بعدی یک پروژه جدید خواهیم ساخت .
منبع مفید برای نصب و راه اندازی :اینجا
ادامه دارد...
مطالب
آشنایی با LibMan در پروژه‌های ASP.NET Core
مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت
پروژه‌های جدیدی که با استفاده از قالب پیش‌فرض ایجاد می‌شوند، شامل یک پوشه با نام lib، در شاخه‌ی wwwroot هستند که حاوی این فایل‌ها می‌باشند:


اینها به عنوان حداقل‌های ایجاد یک وب اپلیکیشن، برای قالب انتخاب شده در نظر گرفته شده‌اند. اما فرض کنید بعد از مدتی می‌خواهیم ورژن bootstrap استفاده شده در پروژه را ارتقاء دهیم؛ در این حالت چندین انتخاب داریم:

  • دانلود مستقیم فایل موردنیاز و جایگزین کردن آن با نسخه‌ی فعلی
  • حذف پوشه‌ی wwwroot/lib و نصب مجدد پوشه‌ها از طریق NPM یا Yarn
  • استفاده از bower و سفارشی‌سازی مسیر قرار گرفتن فایل‌ها توسط browerrc.

روش اول، به نسبت ساده‌تر است؛ اما مشکل اینجاست که همه چیز به صورت دستی انجام خواهد گرفت. یعنی برای نسخه‌های بعدی همین روال باید مجدداً انجام شود. در روش دوم نیز مشکل اینجاست که مسیر قرار گرفتن پکیج‌های پروژه، از این به بعد node_modules خواهند بود و نیاز به یک تنظیم اضافی در فایل Startup.cs و مطلع کردن ASP.NET Core برای serve کردن فایل‌های سمت کلاینت است همچنین نیاز خواهد بود که تمامی ارجاعات داخل فایل Layout.cshtmlـ نیز از lib به node_modules تغییر پیدا کنند. در نهایت روش آخر نیز به دلیل منسوخ شدن bower پیشنهاد نمی‌شود.

استفاده از LibMan 
LibMan یک قابلیت جدید است که از نسخه‌ی Visual Studio 2017 برای مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت اضافه شده است. این ابزار به صورت cross platform تهیه شده است؛ یعنی در خارج از Visual Studio نیز قابل استفاده می‌باشد. در واقع این ابزار را می‌توانیم به صورت Globally روی سیستم خود نصب کنیم و از طریق خط فرمان همانند NPM از آن استفاده کنیم.  

نصب و استفاده از LibMan
این ابزار ابتدا توسط Mads Kristensen با عنوان Client-Side Library Installer به صورت یک افزونه برای Visual Studio 2015 توسعه داده شد که در نهایت تیم ASP.NET این ابزار را  به صورت توکار به Visual Studio 2017 اضافه کرد. در نتیجه اگر از نسخه‌ی 2017 ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، برای استفاده از این ابزار نیاز به نصب پکیج خاصی نخواهید داشت. برای استفاده از این ابزار در سیستم‌عامل‌های به غیر از ویندوز نیز یک CLI تهیه شده است که از طریق خط فرمان قابل استفاده می‌باشد. برای نصب این ابزار کافی است ابتدا آن را به صورت سراسری نصب کنید:
dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli

قدم بعدی اضافه کردن فایلی با عنوان libman.json درون پروژه است. برای افزودن این فایل کافی است دستور زیر را در خطر فرمان وارد کنید:
libman init

با صدور فرمان فوق فایل مربوطه درون پروژه ایجاد می‌شود که در واقع یک فایل json ساده برای مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت است:
{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": []
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، می‌توانیم منبع دریافت پکیج‌‌ها را نیز تعیین کنیم که در حالت پیش‌فرض بر روی cdnjs تنظیم شده‌است و در واقع یک Content Delivery Network برای تعداد بیشماری پکیج سمت کلاینت است. درون آرایه‌ی libraries نیز می‌توانیم پکیج‌های موردنیاز خود را وارد کنیم. حتی برای هر پکیج هم می‌توانیم provider را override نمائیم. فرض کنید می‌خواهیم کتابخانه‌ی bootstrap را به پروژه اضافه کنیم. در اینحالت کافی است دستور زیر را برای نصب پکیج مربوطه صادر نمائیم:
libman install bootstrap@4.3.1 --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap

در نهایت فایل libman.json چنین ساختاری پیدا خواهد کرد:
{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": [
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "bootstrap@4.3.1",
      "destination": "wwwroot/lib/bootstrap"
    }
  ]
}

برای نصب مجدد پکیج هم می‌توانید از دستور libman restore استفاده کنید؛ در این حالت دقیقا مانند Nuget، پکیج‌ها از روی فایل libman.json از provider مربوطه دانلود و به پروژه اضافه خواهند شد. در ادامه لیست دستورات موجود را مشاهده می‌کنید:

مطالب
تفاوت‌های پروژه‌های ما و پروژه‌های اونا!

چندی قبل پروژه‌ای دولتی در زمینه‌ی غلط یابی متون فارسی منتشر شد؛ اما ... آنچنان بازتابی در بین سایت‌های ایرانی پیدا نکرد. حداکثر بازتاب آن مقاله‌ی روزنامه همشهری در این حد بود که "مایکروسافت که یکی برامون درست کرده بود! تو چرا بی خود زحمت کشیدی!". البته روزنامه‌ی همشهری هم مقصر نیست؛ چون به طور قطع نویسنده‌ی آن با توانایی‌های این برنامه در مقایسه با غلط یاب ساده مایکروسافت اطلاعات آنچنانی ندارد.
از سایت‌های ایرانی هم نباید انتظار داشت که برای محصولات ایرانی تبلیغ کنند! اگر به سایت‌های ایرانی فعال در زمینه‌ی IT دقت کنید بیشتر ذوق کردن‌های آن‌ها ناشی از کارهای شرکت خارجی است؛ مثلا:
- گوگل امروز در صفحه‌ی اولش یک عکس جدید گذاشته! (2000 تا سایت این رو پوشش می‌دن!)
- رئیس جدید مایکروسافت دیروز که می‌خواست بره سخنرانی دوبار جیغ کشید، سه بار دور سالن دوید گفت اینجا عجب شرکت باحالیه!
- استیوجابز خیلی مرد نازنینی است چون فقط یک دست شلوار لی و پولیور مشکی دارد که 10 سالش است همین فقط تنشه (هم... از شما چه پنهون وضع خود من هم بهتر از این نیست:) )
- فیس بوک امروز عکس‌های شما رو در پروفایلتون هم نمایش می‌ده!
وب سایت‌های لینوکسی ایرانی هم که یک چیزی توی این مایه‌ها هستند:
این مایکروسافت سه تا نقطه (!) باز یک سیستم عامل جدید بیرون داد، ولی اوبونتوی ما 5 ثانیه زودتر میاد بالا؛ به همین جهت هفته بعد قراره پس از طی مراحل نصب سیستم عامل که از امروز شروع میشه به همراه کلیه دوستانی که در این امر مهم دخیل هستند جشن بگیریم! زنده باد آزادی!

و ... سؤال اصلی اینجا است: چرا مدل توسعه‌‌ای که از آن صحبت شد نمی‌فروشه؟! چرا کسی برای آن تبلیغ نکرد؟ چرا آنچنان کسی ذوق زده نشد؟! چرا زود فراموش شد؟

خوب؛ حالا بد نیست نگاهی هم داشته باشیم به مدل توسعه‌ی "اونا"

یکی از این "اونا" مثلا می‌تونه تیم سیلورلایت مایکروسافت باشه. بیائیم ببینیم "اونا" چکار می‌کنند تا محصولاتشون بفروشه؛ ملت از شنیدن اخبار اون‌ها ذوق زده بشن؛ هزار‌تا سایت کارشون رو به رایگان تبلیغ کنند و ...
- "اونا" یا کلا هر تیم توسعه‌ای تشکیل شده از یک سری آدم! هر کدام از این‌ها یا در سایت MSDN یا به طور جداگانه وبلاگ دارند و کاری رو که به طور منظم انجام می‌دن، ارسال جزئیاتی اندک از پیشرفت‌های حاصل شده است. مثلا آقای TimHeuer هر از چندگاهی این کار رو می‌کنه. به این صورت دیگه روزنامه همشهری چاپ نیویورک نمیاد بنویسه، Adobe که یکی برامون درست کرده بود! تو چرا بی‌خود زحمت کشیدی! چون الان روزنامه‌ی نیویورک تایمز می‌دونه جزئیات کاری که انجام شده به مرور زمان چی بوده.
- "اونا" قسمتی رو در سایت MSDN دارند به نام Silverlight TV . یک نفر رو هم استخدام کردن به نام آقای جان پاپا! تا بیاد براشون با اعضای مختلف تیم مصاحبه کنه و یک سری از جزئیات رو بیشتر برای عموم مردم توضیح بده.
- "اونا" هر از چندگاهی سمینار برگزار می‌کنند: (+). میان پز می‌دن ما اینکار رو کردیم اونکار رو کردیم؛ دنیا، بدونید ما چقدر عالی هستیم!
- "اونا" یک bug tracking system دارند. یک features suggestion system دارند: (+) . مردم الان می‌دونند اگر باگی رو در سیستم پیدا کردند، کجا باید گزارش بدن. اگر نیاز به ویژگی جدیدی داشتند باید چکار کنند. صرفا با یک صفحه‌ی ثابت که لینک دریافت دو تا فایل رو گذاشته مواجه نیستند.
- "اونا" یک فوروم مخصوص هم برای Silverlight درست کردند تا استفاده کننده‌ها بیان ابتدایی‌ترین تا پیشرفته‌ترین سوالات خودشون رو مطرح کنند. نرفتند اون پشت قایم بشن! یا بگن این ایمیل ما است؛ دوست داشتید ایمیل بزنید ما هم وقت کردیم جواب می‌دیم!
- "اونا" مستندات و راهنمای بسیار کامل، قوی و قابل مرور تحت وب دارند: (+).
- "اونا" اگر کارشون را رایگان و سورس باز می‌خواهند ارائه دهند از یک سورس کنترل استفاده می‌کنند: (+).به رها کردن یک تکه سورس کد در ملاء عام کار سورس باز نمی‌گن! هر کاری آداب و اصول خودش رو داره। شما که نمیای بچه‌ت رو بذاری سر راه و بری؟! به این امید که خودش patch میشه، خودش به روز میشه، یکی پیدا میشه تا دستی به سرش بکشه!
البته این مورد جدیدا جهت پروژه غلط یاب یاد شده راه اندازی شده: (+) ولی فکر نمی‌کنم کسی متوجه شده باشه، چرا؟! چون اخبار رو این روزها علاقمندان از طریق فیدهای RSS دنبال می‌کنند؛ نه با مراجعه‌ی هر روزه به یک سایت. انتظار بی‌موردی است که استفاده‌ کنندگان هر روز به سایت ما سر بزنند تا ببینند چه خبره! به همین جهت RSS اختراع شده. همچنین پروژه اختصاصی فارسی و سورس کنترل انگلیسی هم همخوانی ندارند.
- "اونا" اکانت توئیتر دارند: (+). "اونا" اکانت فیس بوک دارند: (+). "اونا" از این امکانات برای گزارش دادن رخدادهای داخلی خودشون استفاده می‌کنند. یکی از ابزارهای مهم تبلیغاتی اون‌ها است. کلا رسانه‌ها رو در دنیای غرب به عصر قبل و بعد از توئیتر تقسیم بندی می‌کنند. پیش از توئیتر اخبار تهیه می‌شد و تبدیل به خوراک اطلاعاتی عموم می‌شد؛ الان اطلاعات موجود در توئیتر، جمع آوری، آنالیز و تحلیل می‌شود و سپس تبدیل به خوراک خبرگزاری‌ها می‌گردد.
- "اونا" برای ارائه دانلود‌هاشون دیتاسنتر اختصاصی دارند. جایی خوندم مساحت دیتاسنتر‌های فعلی گوگل در حد یکی از ایالت‌های آمریکا شده ...؛ تصورش رو بکنید که با یک وب سایت هاست شده در یک کشور ثالث، بخواهید یک نرم افزار 200 مگی را به هزاران نفر عرضه کنید. یا مشکل پنهای باند پیدا می‌کنید یا کند شدن سرور یا ...
- "اونا" اگر وقت کنند هر از چندگاهی برای تبلیغ و توسعه کارشون کتاب هم منتشر می‌کنند: (+)، تعدادی از این‌ها هم رایگان است.

و ... و ... بدون رعایت این موارد پروژه‌های خوب ارائه شده در اینترنت نمی‌فروشند! حتی شما دوست عزیز!

نظرات مطالب
EF Code First #10
- فضای نام System.Data.Entity مربوط به متد الحاقی جدید Include، در اسمبلی EntityFramework.dll وجود دارد. بنابراین برای استفاده از آن نیاز است اسمبلی EntityFramework.dll را هم به پروژه کتابخانه‌ای جدید خود، الحاق کنید.
- اگر مورد فوق برقرار است و Intellisense کار نمی‌کند، اما برنامه کامپایل می‌شود، احتمالا مشکل از ReSharper ایی است که دارید استفاده می‌کنید. VS.NET را با دستور خط فرمان ذیل، در حالت safe mode اجرا کنید:
"c:\__path to__\IDE\devenv.exe" /safemode /nosplash /log
در این حالت افزونه‌ها بارگذاری نمی‌شوند. اگر مشکلی نبود، یعنی باید ReSharper را به روز یا مجددا نصب کنید.
مطالب
پشتیبانی از SIMD در دات نت 4.6
SIMD مخفف «Single Instruction, Multiple Data» است و متشکل است از تعدادی instruction پردازنده‌ها که بجای مقادیر عددی، بر روی بردارها کار می‌کنند. به این ترتیب امکان کار موازی بر روی مقادیر عددی، در سطح CPU میسر می‌شود. برای نمونه به تصویر ذیل دقت کنید:


در اینجا قرار است تک تک عناصر آرایه‌ای از اعداد، با عدد 6 جمع شوند. روش متداول آن به این صورت است که حلقه‌ای تشکیل شده و سپس تک تک عناصر این آرایه دریافت و با عدد 6 جمع می‌شوند. اما در حالت استفاده‌ی از SIMD، هربار گروهی از عناصر این آرایه به صورت یک بردار درنظر گرفته می‌شوند (Multiple Data) و سپس با برداری حاوی مقدار 6 جمع می‌شوند (Single Instruction). اینبار این عملیات به صورت موازی، بر روی گروهی از اعداد انجام می‌شود و به همین دلیل نسبت به حالت کار بر روی یک المان از آرایه در هر مرحله، سرعت بیشتری دارد.


تفاوت چندریسمانی با SIMD چیست؟

شاید عنوان کنید که با وجود امکانات چندریسمانی چه نیازی به SIMD است؟ در حالت پردازش‌های چند ریسمانی، یک یا چند کار بر روی چندین هسته‌ی CPU به صورت موازی پردازش می‌شوند، اما SIMD امکان پردازش موازی را در یک هسته‌ی CPU میسر می‌کند.


آیا CPU من از SIMD پشتیبانی می‌کند؟

SIMD instruction sets شامل افزونه‌ها‌ی ذیل است:
• MMX - MultiMedia eXtensions
• SSE - Streaming SIMD Extensions
• SSE2 - Streaming SIMD Extensions 2
• SSE3 - Streaming SIMD Extensions 3
• SSSE3 - Supplemental Streaming SIMD Extensions 3
• SSE4.1 - Streaming SIMD Extensions 4.1
• SSE4.2 - Streaming SIMD Extensions 4.2
• AES-NI - Advanced Encryption Standard New Instructions
• AVX - Advanced Vector eXtensions
اگر CPU شما حداقل یکی از این قابلیت‌ها را داشته باشد، امکان استفاده‌ی از SIMD را دارید. برای مشخص سازی آن نیز می‌توانید از برنامه‌ی معروف CPU-Z استفاده کنید:


در این برنامه، در برگه‌ی CPU آن به قسمت instructions آن دقت کنید و موارد لیست شده‌ی در آن را با افزونه‌ها‌ی فوق مقایسه نمائید.


پشتیبانی از SIMD در دات نت

با ارائه‌ی دات نت 4.6 و RyuJIT جدید آن، امکان کار با دستورات SIMD در فضای نام System.Numerics.Vectors پیش بینی شده‌است. برای کار با آن باید بسته‌ی نیوگت زیر را نصب کنید:
 PM> Install-Package System.Numerics.Vectors
در ابتدای کار باید بررسی کنید که آیا سخت افزار شما از SIMD پشتیبانی می‌کند یا خیر. خاصیت Vector.IsHardwareAccelerated بیانگر این موضوع است. اما ... این خاصیت در حال دیباگ ممکن است مساوی false باشد. برای استفاده‌ی از SIMD ، طی این مراحل ضروری است:
الف) نصب دات نت 4.6.x (دریافت دات نت 4.6.1 مخصوص یکپارچه شدن با ویژوال استودیو)
ب) به خواص پروژه‌ی جاری مراجعه کرده و platform target را بر روی x64 قرار دهید. باید دقت داشت که RyuJIT جدید، برای سیستم‌های 64 بیتی طراحی شده‌است.
ج) RyuJIT، در حالت release و انتخاب گزینه‌ی optimize code (در همان برگه‌ی خواص پروژه) است که کدهای ویژه‌ی SIMD را تولید می‌کند.
د) نصب بسته‌ی نیوگت System.Numerics.Vectors

در کل اگر برنامه را داخل دیباگر VS.NET اجرا کنید، مقدار Vector.IsHardwareAccelerated مساوی false خواهد بود. به همین جهت برنامه را در حالت release و 64 بیتی کامپایل کرده و خارج از محیط VS.NET اجرا کنید.


بررسی فضای نام جدید System.Numerics.Vectors

پشتیبانی از SIMD در دات نت به این معنا نیست که هر نوع کدی توسط RyuJIT به صورت خودکار تبدیل به SIMD instruction sets خواهد شد. برای این منظور نیاز است از نوع‌های داده‌ای خاصی به همراه متدهای مرتبط با آن‌ها استفاده کرد.
سری اول این نوع‌های جدید برداری، به شرح زیر هستند:
var vector01 = new Vector2(x: 5F, y: 15F);
var vector11 = new Vector3(x: 5F, y: 15F, z: 25F);
var vector12 = new Vector3(x: 3F, y: 5F, z: 8F);
var vector13 = new Vector4(x: 3F, y: 5F, z: 8F, w:1F);
کلاس‌های وکتور 2، 3 و 4، بردارهایی از نوع float را با اندازه‌هایی ثابت تعریف می‌کنند و بر روی 128bit SIMD registers کار می‌کنند. بر روی این کلاس‌ها، با توجه به operators overloading صورت گرفته، امکان جمع، منها، ضرب و تقسیم نیز وجود دارد و یا می‌توان از متدهای متناظر موجود در کلاس‌های آن‌ها استفاده کرد. نمونه‌ای از این عملیات را در مثال‌های ذیل مشاهده می‌کنید:
var vector3 = vector11 - vector12; //استفاده از سربارگذاری عملگرها
var vector4 = Vector3.Subtract(vector12, vector11);//ویا استفاده از متدهای متناظر
 
vector3 = vector11 * vector12;
vector4 = Vector3.Multiply(vector11, vector12);
 
vector3 = vector11 / vector12;
vector4 = Vector3.Divide(vector11, vector12);
 
vector3 = vector11 + vector12;
vector4 = Vector3.Add(vector11, vector12);
 
var areEqual = (vector11 == vector12);
 
var areNotEqual = (vector11 != vector12);
 
var array = new float[3];
vector11.CopyTo(array);
در مثال آخر مطرح شده، روشی کپی و تبدیل یک بردار، به یک آرایه‌ی هم نوع آن، ارائه شده‌است.
علاوه بر اعمال متداول ریاضی، هر کدام از کلاس‌های Vector دارای متدهای اضافی ویژه‌ای مانند محاسبه‌ی حداقل، حداکثر، جذر و غیره نیز می‌باشند:
vector3 = Vector3.Max(vector11, vector12);
vector3 = Vector3.Min(vector11, vector12);
vector3 = Vector3.SquareRoot(vector11);
vector3 = Vector3.Abs(vector11);
var dotProduct = Vector3.Dot(vector11, vector12);
برای مثال متد Max در اینجا به MAXPS instruction مخصوص پردازشگر ترجمه می‌شود.

سری دوم بردارهای قابل تعریف، از نوع <Vector<T هستند. برای مثال CPUهایی که از SSE2 پشتیبانی می‌کنند، قابلیت کار با نوع‌های داده‌ای زیر را نیز دارا هستند:
Vector<double>.Length: 2
Vector<int>.Length: 4
Vector<long>.Length: 2
Vector<float>.Length: 4
برای نمونه همان مثال ابتدای بحث را در نظر بگیرید. نسخه‌ی متداول انجام افزودن مقداری به تک تک اعضای یک آرایه به صورت زیر است:
private static int[] simpleIncrement(int[] values, int inc)
{
    var results = new int[values.Length];
    for (var i = 0; i < results.Length; i++)
    {
        results[i] = values[i] + inc;
    }
    return results;
}
بازنویسی این متد برای کار با SIMD به صورت ذیل خواهد بود:
private static int[] simdIncrement(int[] values, int inc)
{
    var vector = new Vector<int>(values);
    var vectorAddResults = vector + new Vector<int>(inc);
 
    var results = new int[values.Length];
    vectorAddResults.CopyTo(results);
    return results;
}
در اینجا یک Vector از نوع int تعریف شده و سپس بجای تشکیل یک حلقه، فقط کافی است بردار دیگری را حاوی عدد مشخص شده، به آن اضافه کنیم. در پایان برای تبدیل این بردار به آرایه‌ای از نوع int (در صورت نیاز) می‌توان از متد Copy استفاده کرد.

در مثال ذیل، نحوه‌ی انتخاب Multiple data (گروهی از اعداد، بجای تک عدد) و سپس اعمال یک تک instruction را ملاحظه می‌کنید:
var valuesIn = new float[] { 4f, 16f, 36f, 64f, 9f, 81f, 49f, 25f, 100f, 121f, 144f, 16f, 36f, 4f, 9f, 81f };
var valuesOut = new float[valuesIn.Length];
for (var i = 0; i < valuesIn.Length; i += Vector<float>.Count)
{
    var vectorIn = new Vector<float>(valuesIn, i);
    
    var vectorOut = Vector.SquareRoot(vectorIn);
    vectorOut.CopyTo(valuesOut, i);
}
در مثال فوق قصد داریم جذر تک تک عناصر آرایه‌ای را محاسبه کرده و سپس در آرایه‌ی دومی ثبت کنیم. بجای روش متداول مراجعه‌ی به تک تک عناصر آرایه‌ی ورودی، اینبار با استفاده از کلاس بردار، به اندازه‌ی طول بردار float، اطلاعات را در vectorIn ذخیره کرده و سپس به صورت یکجا به تک متد SquareRoot ارسال می‌کنیم. این متد در سمت CPU به معادل SQRTPS instruction ترجمه می‌شود و تنها یک instruction است.

یک مثال تکمیلی
مطالب
ASP.NET MVC #13

اعتبار سنجی اطلاعات ورودی در فرم‌های ASP.NET MVC

زمانیکه شروع به دریافت اطلاعات از کاربران کردیم، نیاز خواهد بود تا اعتبار اطلاعات ورودی را نیز ارزیابی کنیم. در ASP.NET MVC، به کمک یک سری متادیتا، نحوه‌ی اعتبار سنجی، تعریف شده و سپس فریم ورک بر اساس این ویژگی‌ها، به صورت خودکار اعتبار اطلاعات انتساب داده شده به خواص یک مدل را در سمت کلاینت و همچنین در سمت سرور بررسی می‌نماید.
این ویژگی‌ها در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند که به صورت پیش فرض در هر پروژه جدید ASP.NET MVC لحاظ می‌شود.

یک مثال کاربردی

مدل زیر را به پوشه مدل‌های یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC اضافه کنید:

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer
{
public int Id { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
public string Name { set; get; }

[Display(Name = "Email address")]
[Required(ErrorMessage = "Email address is required.")]
[RegularExpression(@"\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*",
ErrorMessage = "Please enter a valid email address.")]
public string Email { set; get; }

[Range(0, 10)]
[Required(ErrorMessage = "Rating is required.")]
public double Rating { set; get; }

[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
public DateTime StartDate { set; get; }
}
}

سپس کنترلر جدید زیر را نیز به برنامه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication9.Models;

namespace MvcApplication9.Controllers
{
public class CustomerController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var customer = new Customer();
return View(customer);
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(Customer customer)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
//todo: save data
return Redirect("/");
}
return View(customer);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرده و مدل را Customer انتخاب کنید. همچنین قالب Scaffolding را نیز بر روی Create قرار دهید.

توضیحات تکمیلی

همانطور که در مدل برنامه ملاحظه می‌نمائید، به کمک یک سری متادیتا یا اصطلاحا data annotations، تعاریف اعتبار سنجی، به همراه عبارات خطایی که باید به کاربر نمایش داده شوند، مشخص شده است. ویژگی Required مشخص می‌کند که کاربر مجبور است این فیلد را تکمیل کند. به کمک ویژگی StringLength، حداکثر تعداد حروف قابل قبول مشخص می‌شود. با استفاده از ویژگی RegularExpression، مقدار وارد شده با الگوی عبارت باقاعده مشخص گردیده، مقایسه شده و در صورت عدم تطابق، پیغام خطایی به کاربر نمایش داده خواهد شد. به کمک ویژگی Range، بازه اطلاعات قابل قبول، مشخص می‌گردد.
ویژگی دیگری نیز به نام System.Web.Mvc.Compare مهیا است که برای مقایسه بین مقادیر دو خاصیت کاربرد دارد. برای مثال در یک فرم ثبت نام، عموما از کاربر درخواست می‌شود که کلمه عبورش را دوبار وارد کند. ویژگی Compare در یک چنین مثالی کاربرد خواهد داشت.
در مورد جزئیات کنترلر تعریف شده در قسمت 11 مفصل توضیح داده شد. برای مثال خاصیت this.ModelState.IsValid مشخص می‌کند که آیا کارmodel binding موفق بوده یا خیر و همچنین اعتبار سنجی‌های تعریف شده نیز در اینجا تاثیر داده می‌شوند. بنابراین بررسی آن پیش از ذخیره سازی اطلاعات ضروری است.
در حالت HttpGet صفحه ورود اطلاعات به کاربر نمایش داده خواهد شد و در حالت HttpPost، اطلاعات وارد شده دریافت می‌گردد. اگر دست آخر، ModelState معتبر نبود، همان اطلاعات نادرست وارد شده به کاربر مجددا نمایش داده خواهد شد تا فرم پاک نشود و بتواند آن‌ها را اصلاح کند.
برنامه را اجرا کنید. با مراجعه به مسیر http://localhost/customer/create، صفحه ورود اطلاعات کاربر نمایش داده خواهد شد. در اینجا برای مثال در قسمت ورود اطلاعات آدرس ایمیل، مقدار abc را وارد کنید. بلافاصله خطای اعتبار سنجی عدم اعتبار مقدار ورودی نمایش داده می‌شود. یعنی فریم ورک، اعتبار سنجی سمت کاربر را نیز به صورت خودکار مهیا کرده است.
اگر علاقمند باشید که صرفا جهت آزمایش، اعتبار سنجی سمت کاربر را غیرفعال کنید، به فایل web.config برنامه مراجعه کرده و تنظیم زیر را تغییر دهید:

<appSettings>
<add key="ClientValidationEnabled" value="true"/>

البته این تنظیم تاثیر سراسری دارد. اگر قصد داشته باشیم که این تنظیم را تنها به یک view خاص اعمال کنیم، می‌توان از متد زیر کمک گرفت:

@{ Html.EnableClientValidation(false); }

در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کرده و اطلاعات نادرستی را وارد کنیم، باز هم همان خطاهای تعریف شده، به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما اینبار یکبار رفت و برگشت اجباری به سرور صورت خواهد گرفت، زیرا اعتبار سنجی سمت کاربر (که درون مرورگر و توسط کدهای جاوا اسکریپتی اجرا می‌شود)، غیرفعال شده است. البته امکان غیرفعال کردن جاوا اسکریپت توسط کاربر نیز وجود دارد. به همین جهت بررسی خودکار سمت سرور، امنیت سیستم را بهبود خواهد بخشید.

نحوه تعریف عناصر مرتبط با اعتبار سنجی در Viewهای برنامه نیز به شکل زیر است:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.ValidationSummary(true)
<fieldset>
<legend>Customer</legend>

<div class="editor-label">
@Html.LabelFor(model => model.Name)
</div>
<div class="editor-field">
@Html.EditorFor(model => model.Name)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
</div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید به صورت پیش فرض از jQuery validator در سمت کلاینت استفاده شده است. فایل jquery.validate.unobtrusive متعلق به تیم ASP.NET MVC است و کار آن وفق دادن سیستم موجود، با jQuery validator می‌باشد (validation adapter). در نگارش‌های قبلی، از کتابخانه‌های اعتبار سنجی مایکروسافت استفاده شده بود، اما از نگارش سه به بعد، jQuery به عنوان کتابخانه برگزیده مطرح است.
Unobtrusive همچنین در اینجا به معنای مجزا سازی کدهای جاوا اسکریپتی، از سورس HTML صفحه و استفاده از ویژگی‌های data-* مرتبط با HTML5 برای معرفی اطلاعات مورد نیاز اعتبار سنجی است:
<input data-val="true" data-val-required="The Birthday field is required." id="Birthday" name="Birthday" type="text" value="" />

اگر خواستید این مساله را بررسی کنید، فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در آنجا مقدار UnobtrusiveJavaScriptEnabled را false کرده و بار دیگر برنامه را اجرا کنید. در این حالت کلیه کدهای اعتبار سنجی، به داخل سورس View رندر شده، تزریق می‌شوند و مجزا از آن نخواهند بود.
نحوه‌ی تعریف این اسکریپت‌ها نیز جالب توجه است. متد Url.Content، یک متد سمت سرور می‌باشد که در زمان اجرای برنامه، مسیر نسبی وارد شده را بر اساس ساختار سایت اصلاح می‌کند. حرف ~ بکارگرفته شده، در ASP.NET به معنای ریشه سایت است. بنابراین مسیر نسبی تعریف شده از ریشه سایت شروع و تفسیر می‌شود.
اگر از این متد استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد که مسیرهای نسبی را به شکل زیر تعریف کنیم:

<script src="../../Scripts/customvaildation.js" type="text/javascript"></script>

در این حالت بسته به محل قرارگیری صفحات و همچنین برنامه در سایت، ممکن است آدرس فوق صحیح باشد یا خیر. اما استفاده از متد Url.Content، کار مسیریابی نهایی را خودکار می‌کند.
البته اگر به فایل Views/Shared/_Layout.cshtml، مراجعه کنید، تعریف و الحاق کتابخانه اصلی jQuery در آنجا انجام شده است. بنابراین می‌توان این دو تعریف دیگر مرتبط با اعتبار سنجی را به آن فایل هم منتقل کرد تا همه‌جا در دسترس باشند.
توسط متد Html.ValidationSummary، خطاهای اعتبار سنجی مدل که به صورت دستی اضافه شده باشند نمایش داده می‌شود. این مورد در قسمت 11 توضیح داده شد (چون پارامتر آن true وارد شده، فقط خطاهای سطح مدل را نمایش می‌دهد).
متد Html.ValidationMessageFor، با توجه به متادیتای یک خاصیت و همچنین استثناهای صادر شده حین model binding خطایی را به کاربر نمایش خواهد داد.



اعتبار سنجی سفارشی

ویژگی‌های اعتبار سنجی از پیش تعریف شده، پر کاربردترین‌ها هستند؛ اما کافی نیستند. برای مثال در مدل فوق، StartDate نباید کمتر از سال 2000 وارد شود و همچنین در آینده هم نباید باشد. این موارد اعتبار سنجی سفارشی را چگونه باید با فریم ورک، یکپارچه کرد؟
حداقل دو روش برای حل این مساله وجود دارد:
الف) نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی
ب) پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject


تعریف یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی

using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute
{
public int MinYear { set; get; }

public override bool IsValid(object value)
{
if (value == null) return false;

var date = (DateTime)value;
if (date > DateTime.Now || date < new DateTime(MinYear, 1, 1))
return false;

return true;
}
}
}

برای نوشتن یک ویژگی اعتبار سنجی سفارشی، با ارث بری از کلاس ValidationAttribute شروع می‌کنیم. سپس باید متد IsValid آن‌را تحریف کنیم. اگر این متد false برگرداند به معنای شکست اعتبار سنجی می‌باشد.
در ادامه برای بکارگیری آن خواهیم داشت:
[Display(Name = "Start date")]
[Required(ErrorMessage = "Start date is required.")]
[MyDateValidator(MinYear = 2000,
ErrorMessage = "Please enter a valid date.")]
public DateTime StartDate { set; get; }

اکنون مجددا برنامه را اجرا نمائید. اگر تاریخ غیرمعتبری وارد شود، اعتبار سنجی سمت سرور رخ داده و سپس نتیجه به کاربر نمایش داده می‌شود.


اعتبار سنجی سفارشی به کمک پیاده سازی اینترفیس IValidatableObject

یک سؤال: اگر اعتبار سنجی ما پیچیده‌تر باشد چطور؟ مثلا نیاز باشد مقادیر دریافتی چندین خاصیت با هم مقایسه شده و سپس بر این اساس تصمیم گیری شود. برای حل این مشکل می‌توان از اینترفیس IValidatableObject کمک گرفت. در این حالت مدل تعریف شده باید اینترفیس یاد شده را پیاده سازی نماید. برای مثال:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using MvcApplication9.CustomValidators;

namespace MvcApplication9.Models
{
public class Customer : IValidatableObject
{
//... same as before

public IEnumerable<ValidationResult> Validate(ValidationContext validationContext)
{
var fields = new[] { "StartDate" };
if (StartDate > DateTime.Now || StartDate < new DateTime(2000, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Please enter a valid date.", fields);

if (Rating > 4 && StartDate < new DateTime(2003, 1, 1))
yield return new ValidationResult("Accepted date should be greater than 2003", fields);
}
}
}

در اینجا در متد Validate، فرصت خواهیم داشت تا به مقادیر کلیه خواص تعریف شده در مدل دسترسی پیدا کرده و بر این اساس اعتبار سنجی بهتری را انجام دهیم. اگر اطلاعات وارد شده مطابق منطق مورد نظر نباشند، کافی است توسط yield return new ValidationResult، یک پیغام را به همراه فیلدهایی که باید این پیغام را نمایش دهند، بازگردانیم.
به این نوع مدل‌ها، self validating models هم گفته می‌شود.


یک نکته:

از MVC3 به بعد، حین کار با ValidationAttribute، امکان تحریف متد IsValid به همراه پارامتری از نوع ValidationContext نیز وجود دارد. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات سایر خواص نیز دست یافت. البته در این حالت نیاز به استفاده از Reflection خواهد بود و پیاده سازی IValidatableObject، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد:

protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
{
var info = validationContext.ObjectType.GetProperty("Rating");
//...
return ValidationResult.Success;
}




فعال سازی سمت کلاینت اعتبار سنجی‌های سفارشی

اعتبار سنجی‌های سفارشی تولید شده تا به اینجا، تنها سمت سرور است که فعال می‌شوند. به عبارتی باید یکبار اطلاعات به سرور ارسال شده و در بازگشت، نتیجه عملیات به کاربر نمایش داده خواهد شد. اما ویژگی‌های توکاری مانند Required و Range و امثال آن، علاوه بر سمت سرور، سمت کاربر هم فعال هستند و اگر جاوا اسکریپت در مرورگر کاربر غیرفعال نشده باشد، نیازی به ارسال اطلاعات یک فرم به سرور جهت اعتبار سنجی اولیه، نخواهد بود.
در اینجا باید سه مرحله برای پیاده سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت طی شود:
الف) ویژگی سفارشی اعتبار سنجی تعریف شده باید اینترفیس IClientValidatable را پیاده سازی کند.
ب) سپس باید متد jQuery validation متناظر را پیاده سازی کرد.
ج) و همچنین مانند تیم ASP.NET MVC، باید unobtrusive adapter خود را نیز پیاده سازی کنیم. به این ترتیب متادیتای ASP.NET MVC به فرمتی که افزونه jQuery validator آن‌را درک می‌کند، وفق داده خواهد شد.

در ادامه، تکمیل کلاس سفارشی MyDateValidator را ادامه خواهیم داد:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication9.CustomValidators
{
public class MyDateValidator : ValidationAttribute, IClientValidatable
{
// ... same as before

public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(
ModelMetadata metadata,
ControllerContext context)
{
var rule = new ModelClientValidationRule
{
ValidationType = "mydatevalidator",
ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
};
yield return rule;
}
}
}

در اینجا نحوه پیاده سازی اینترفیس IClientValidatable را ملاحظه می‌نمائید. ValidationType، نام متدی خواهد بود که در سمت کلاینت، کار بررسی اعتبار داده‌ها را به عهده خواهد گرفت.
سپس برای مثال یک فایل جدید به نام customvaildation.js به پوشه اسکریپت‌های برنامه با محتوای زیر اضافه خواهیم کرد:

/// <reference path="jquery-1.5.1-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate-vsdoc.js" />
/// <reference path="jquery.validate.unobtrusive.js" />

jQuery.validator.addMethod("mydatevalidator",
function (value, element, param) {
return Date.parse(value) < new Date();
});

jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool("mydatevalidator");

توسط referenceهایی که مشاهده می‌کنید، intellisense جی‌کوئری در VS.NET فعال می‌شود.
سپس به کمک متد jQuery.validator.addMethod، همان مقدار ValidationType پیشین را معرفی و در ادامه بر اساس مقدار value دریافتی، تصمیم گیری خواهیم کرد. اگر خروجی false باشد، به معنای شکست اعتبار سنجی است.
همچنین توسط متد jQuery.validator.unobtrusive.adapters.addBool، این متد جدید را به مجموعه وفق دهنده‌ها اضافه می‌کنیم.
و در آخر این فایل جدید باید به View مورد نظر یا فایل master page سیستم اضافه شود:

<script src="@Url.Content("~/Scripts/customvaildation.js")" type="text/javascript"></script>




تغییر رنگ و ظاهر پیغام‌های اعتبار سنجی

اگر از رنگ پیش فرض قرمز پیغام‌های اعتبار سنجی خرسند نیستید، باید اندکی CSS سایت را ویرایش کرد که شامل اعمال تغییرات به موارد ذیل خواهد شد:

1. .field-validation-error
2. .field-validation-valid
3. .input-validation-error
4. .input-validation-valid
5. .validation-summary-errors
6. .validation-summary-valid




نحوه جدا سازی تعاریف متادیتا از کلاس‌های مدل برنامه

فرض کنید مدل‌های برنامه شما به کمک یک code generator تولید می‌شوند. در این حالت هرگونه ویژگی اضافی تعریف شده در این کلاس‌ها پس از تولید مجدد کدها از دست خواهند رفت. به همین منظور امکان تعریف مجزای متادیتاها نیز پیش بینی شده است:

[MetadataType(typeof(CustomerMetadata))]
public partial class Customer
{
class CustomerMetadata
{

}
}

public partial class Customer : IValidatableObject
{


حالت کلی روش انجام آن هم به شکلی است که ملاحظه می‌کنید. کلاس اصلی، به صورت partial معرفی خواهد شد. سپس کلاس partial دیگری نیز به همین نام که در برگیرنده یک کلاس داخلی دیگر برای تعاریف متادیتا است، به پروژه اضافه می‌گردد. به کمک ویژگی MetadataType، کلاسی که قرار است ویژگی‌های خواص از آن خوانده شود، معرفی می‌گردد. موارد عنوان شده، شکل کلی این پیاده سازی است. برای نمونه اگر با WCF RIA Services کار کرده باشید، از این روش زیاد استفاده می‌شود. کلاس خصوصی تو در توی تعریف شده صرفا وظیفه ارائه متادیتاهای تعریف شده را به فریم ورک خواهد داشت و هیچ کاربرد دیگری ندارد.
در ادامه کلیه خواص کلاس Customer به همراه متادیتای آن‌ها باید به کلاس CustomerMetadata منتقل شوند. اکنون می‌توان تمام متادیتای کلاس اصلی Customer را حذف کرد.



اعتبار سنجی از راه دور (remote validation)

فرض کنید شخصی مشغول به پر کردن فرم ثبت نام، در سایت شما است. پس از اینکه نام کاربری دلخواه خود را وارد کرد و مثلا به فیلد ورود کلمه عبور رسید، در همین حال و بدون ارسال کل صفحه به سرور، به او پیغام دهیم که نام کاربری وارد شده، هم اکنون توسط شخص دیگری در حال استفاده است. این مکانیزم از ASP.NET MVC3 به بعد تحت عنوان Remote validation در دسترس است و یک درخواست Ajaxایی خودکار را به سرور ارسال خواهد کرد و نتیجه نهایی را به کاربر نمایش می‌دهد؛ کارهایی که به سادگی توسط کدهای جاوا اسکریپتی قابل مدیریت نیستند و نیاز به تعامل با سرور، در این بین وجود دارد. پیاده سازی آن هم به نحو زیر است:
برای مثال خاصیت Name را در مدل برنامه به نحو زیر تغییر دهید:

[Required(ErrorMessage = "Name is required.")]
[StringLength(50)]
[System.Web.Mvc.Remote(action: "CheckUserNameAndEmail",
controller: "Customer",
AdditionalFields = "Email",
HttpMethod = "POST",
ErrorMessage = "Username is not available.")]
public string Name { set; get; }

سپس متد زیر را نیز به کنترلر Customer اضافه کنید:

[HttpPost]
[OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
public ActionResult CheckUserNameAndEmail(string name, string email)
{
if (name.ToLowerInvariant() == "vahid") return Json(false);
if (email.ToLowerInvariant() == "name@site.com") return Json(false);
//...
return Json(true);
}


توضیحات:
توسط ویژگی System.Web.Mvc.Remote، نام کنترلر و متدی که در آن قرار است به صورت خودکار توسط jQuery Ajax فراخوانی شود، مشخص خواهند شد. همچنین اگر نیاز بود فیلدهای دیگری نیز به این متد کنترلر ارسال شوند، می‌توان آن‌ها را توسط خاصیت AdditionalFields، مشخص کرد.
سپس در کدهای کنترلر مشخص شده، متدی با پارامترهای خاصیت مورد نظر و فیلدهای اضافی دیگر، تعریف می‌شود. در اینجا فرصت خواهیم داشت تا برای مثال پس از بررسی بانک اطلاعاتی، خروجی Json ایی را بازگردانیم. return Json false به معنای شکست اعتبار سنجی است.
توسط ویژگی OutputCache، از کش شدن نتیجه درخواست‌های Ajaxایی جلوگیری کرده‌ایم. همچنین نوع درخواست هم جهت امنیت بیشتر، به HttpPost محدود شده است.
تمام کاری که باید انجام شود همین مقدار است و مابقی مسایل مرتبط با اعمال و پیاده سازی آن خودکار است.


استفاده از مکانیزم اعتبار سنجی مبتنی برمتادیتا در خارج از ASP.Net MVC

مباحثی را که در این قسمت ملاحظه نمودید، منحصر به ASP.NET MVC نیستند. برای نمونه توسط متد الحاقی زیر نیز می‌توان یک مدل را مثلا در یک برنامه کنسول هم اعتبار سنجی کرد. بدیهی است در این حالت نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations، به برنامه اضافه کنیم و تمام عملیات هم دستی است و فریم ورک ویژه‌ای هم وجود ندارد تا یک سری از کارها را به صورت خودکار انجام دهد.

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication9.Helper
{
public static class ValidationHelper
{
public static bool TryValidateObject(this object instance)
{
return Validator.TryValidateObject(instance, new ValidationContext(instance, null, null), null);
}
}
}



مطالب
نحوه‌ی فعال سازی library caching زمانیکه یک Silverlight library را تولید کرده‌ایم

در مورد کاهش حجم فایل‌های XAP سیلورلایت زمانیکه از اسمبلی‌های کتابخانه‌های دیگر مانند Silverlight toolkit استفاده می‌شود، در این فصل بحث شده است و راه حل، استفاده از گزینه‌ی reduce XAP size by using application library caching است. به این صورت کاربران دیگر به ازای هر بار مشاهده‌ی سایت نیازی نخواهند داشت تا یک سری کتابخانه‌ی کمکی را که هیچ تغییری در آن‌ها حاصل نخواهد شد، دریافت کنند و اطلاعات آن‌ها از cache مرورگر خوانده می‌شود. این مورد با کتابخانه‌ها و ابزارهای کمکی تولید شده توسط مایکروسافت کار می‌کند. اما اگر خودتان یک Silverlight library را تولید کنید، چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و باز هم فایل اسمبلی کتابخانه‌ی شما درون فایل XAP اصلی برنامه قرار گرفته و خبری از caching مجزای آن نیست. چرا اینطور است؟ چکار باید کرد؟!
علت آن بر می‌گردد به نحوه‌ی پیاده سازی library caching در VS.NET و Silverlight . برای این منظور چند مرحله باید طی شود تا این قابلیت برای کتابخانه‌های ساخت خودمان نیز فعال گردد:
الف) به کتابخانه‌ی خود باید امضای دیجیتال اضافه کنید:
اینکار با استفاده از امکانات خود VS.NET بسیار ساده است. به خواص پروژه مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Signing را باز کرده و گزینه‌ی Sign the assembly را انتخاب کنید (شکل زیر). در قسمت choose a strong name key file ، گزینه‌ی new را انتخاب کرده و پس از وارد کردن یک نام دلخواه و گذر واژه‌ای، فایل pfx امضای دیجیتال اسمبلی شما تولید خواهد شد. اکنون تنها کافی است یکبار دیگر برنامه را کامپایل کنید.


ب) به یک فایل extMap.xml هم نیاز است:
هنگام پیاده سازی قابلیت library caching ، VS.NET به دنبال فایلی به نام AssemblyFileName.extmap.xml دقیقا در کنار فایل اسمبلی مورد نظر می‌گردد. ساختار عمومی این فایل XML به صورت زیر است:

<?xml version="1.0"?>
<manifest xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance"
xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema">
<assembly>
<name>SLHelper</name>
<version>1.0.0.0</version>
<publickeytoken>f265933def965412</publickeytoken>
<relpath>SLHelper.dll</relpath>
<extension downloadUri="SLHelper.zip" />
</assembly>
</manifest>

نام، شماره نگارش، مسیر قرارگیری فایل اسمبلی مورد نظر و همچنین نام نهایی آن حین جدا سازی آن از XAP برنامه باید مشخص گردد. گزینه‌ی publickeytoken مهم‌ترین تنظیم این فایل است و قسمت الف را به همین منظور نیاز داشتیم. این عدد را به سادگی با استفاده از برنامه‌ی reflector می‌توان بدست آورد (شکل زیر).



جهت ساده سازی قسمت (ب)، برنامه‌ی کمکی را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Utility: Extmap Maker

برای مطالعه بیشتر
Silverlight 3: Cached Assemblies and you can to