مطالب
الگوی استراتژی - Strategy Pattern
الگوی استراتژی (Strategy)  اجازه می­دهد که یک الگوریتم در یک کلاس بسته بندی شود و در زمان اجرا برای تغییر رفتار یک شیئ تعویض شود.
برای مثال فرض کنید که ما در حال طراحی یک برنامه مسیریابی برای یک شبکه هستیم. همانطوریکه می‌دانیم برای مسیر یابی الگوریتم‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و معایبی هستند. و با توجه به وضعیت موجود شبکه یا عملی که قرار است انجام پذیرد باید الگوریتمی را که دارای بالاترین کارائی است انتخاب کنیم. همچنین این برنامه باید امکانی را به کاربر بدهد که کارائی الگوریتم‌های مختلف را در یک شبکه فرضی بررسی کنید. حالا طراحی پیشنهادی شما برای این مسئله چست؟

دوباره فرض کنید که در مثال بالا در بعضی از الگوریتم‌ها نیاز داریم که گره‌های شبکه را بر اساس فاصله‌ی آنها از گره مبداء مرتب کنیم. دوباره برای مرتب سازی الگوریتم‌های مختلف وجود دارد و هر کدام در شرایط خاص، کارائی بهتری نسبت به الگوریتم‌های دیگر دارد. مسئله دقیقا شبیه مسئله بالا است و این مسله می‌توانند دارای طراحی شبیه مسله بالا باشد. پس اگر ما بتوانیم یک طراحی خوب برای این مسئله ارائه دهیم می‌توانیم این طراحی را برای مسائل مشابه به کار ببریم.

هر کدام از ما می‌توانیم نسبت به درک خود از مسئله و سلیقه کاری، طراح‌های مختلفی برای این مسئله ارائه دهیم. اما یک طراحی که می‌تواند یک جواب خوب و عالی باشد، الگوی استراتژی است که توانسته است بارها و بارها به این مسئله پاسخ بدهد.

الگوی استراتژی گزینه مناسبی برای مسائلی است که می‌توانند از چندین الگوریتم مختلف به مقصود خود برسند.

نمودار UML الگوی استراتژی به صورت زیر است : 


اجازه بدهید، شیوه کار این الگو را با مثال مربوط به مرتب سازی بررسی کنیم. فرض کنید که ما تصمیم گرفتیم که از سه الگویتم زیر برای مرتب سازی استفاده کنیم.

1 - الگوریتم مرتب سازی Shell Sort
2 - الگوریتم مرتب سازی Quick Sort
3 - الگوریتم مرتب سازی Merge Sort

ما برای مرتب سازی در این برنامه دارای سه استراتژی هستیم. که هر کدام را به عنوان یک کلاس جداگانه در نظر می‌گیریم (همان کلاس‌های ConcreteStrategy ). برای اینکه کلاس Client بتواند به سادگی یک از استراتژی‌ها را انتخاب کنید بهتر است که تمام کلاس‌های استراتزی دارای اینترفیس مشترک باشند. برای این کار می‌توانیم یک کلاس abstract تعریف کنیم و ویژگیهای مشترک کلاس‌های استراتژی را در آن قرار دهیم و کلاس‌های استراتژی آنها را به ارث ببرند(همان کلاس Strategy ) و پیاده سازی کنند.


در زیل کلاس Abstract که کل کلاس‌های استراتژی از آن ارث می‌برند را مشاهده می‌کنید :

abstract class SortStrategy
{
        public abstract void Sort(ArrayList list);
}
کلاس مربوط به QuickSort
class QuickSort : SortStrategy
{
        public override void Sort(ArrayList list)
        {
          // الگوریتم مربوطه   
        }
}

کلاس مربوط به ShellSort

class ShellSort : SortStrategy
{
        public override void Sort(ArrayList list)
        {
          // الگوریتم مربوطه
        }
}
کلاس مربوط به MergeSort
 class MergeSort : SortStrategy
{
        public override void Sort(ArrayList list)
        {
          // الگوریتم مربوطه
        }
}
و در آخر کلاس Context که یکی از استراتژی‌ها را برای مرتب کردن به کار می‌برد :
 class SortedList
{
        private ArrayList list = new ArrayList();
        private SortStrategy sortstrategy;

        public void SetSortStrategy(SortStrategy sortstrategy)
        {
            this.sortstrategy = sortstrategy;
        }
        public void Add(string name)
        {
            list.Add(name);
        }
        public void Sort()
        {
            sortstrategy.Sort(list);
        }
}
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
خطایی که عنوان کردید فقط در صورتی رخ می‌دهد که ParentId ذکر شده، Nullable نباشد که البته در کدهایی که عنوان کردید، چنین چیزی نیست. به همین جهت بر اساس این تنظیمات، نمونه مثال EFCoreSelfReferencing.zip ایجاد شد و بدون مشکل کار می‌کند.
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
در قسمت‌های قبلی این سری، به ترتیب ابتدا در مورد مبحث تزریق وابستگی‌ها صبحت کردیم، بعد اولین سرویس‌مان را در ASP.NET Core ثبت و واکشی کردیم. در بخش سوم، تنظیمات را درون سامانه، ثبت و استفاده کردیم و حالا در این بخش می‌خواهیم به مبحث طول حیات سرویس‌ها بپردازیم.
همانطور که گفتیم، وظیفه‌ی DI Container، ایجاد یک نمونه از سرویس درخواست شده، تزریق آن به کلاس درخواست دهنده و در انتها از بین بردن یا Dispose شیء ایجاد شده از سرویس ثبت شده‌است. بنابراین ما باید در هنگام ثبت سرویس، بر اساس تحلیل و نیاز برنامه‌ی خودمان، طول عمر سرویس/Service Life Time را مشخص کنیم.

بصورت کلی در Microsoft Dependency Injection Container و اکثر DI Container‌های دیگر، 3 نوع کلی چرخه‌ی حیات وجود دارند که به ترتیب پایداری و طول عمر شیء ایجاد شده، در زیر آورده شده‌اند:
  •  Singleton
  •  Scoped
  •  Transient

Singleton (یگانه)

فقط و فقط یک شیء از سرویس ثبت شده با این طول عمر، در اولین درخواست ایجاد می‌شود و سپس در کل طول حیات برنامه، از همین شیء ایجاد شده، استفاده می‌گردد.  به همین دلیل به آن «یگانه» یا Singleton می‌گویند. هر زمانیکه این سرویس در خواست داده می‌شود، DI Container، همان یک شیء را در اختیار درخواست دهنده قرار می‌دهد و این شیء، هیچگاه از بین نمی‌رود.  به بیان دیگر، DI Container هیچگاه این شیء را از بین نمی‌برد. شیء ساخته شده از سرویس ثبت شده‌ی با حالت Singleton، بین تمامی استفاده کنندگان، به صورت اشتراکی استفاده می‌شود. این طول عمر تقریبا مشابه‌ی اشیاء ساخته شده توسط Singleton Pattern عمل می‌کند.
با توجه به مطالب گفته شده، ویژگی‌های سرویس‌های Singleton به شرح زیر هستند:
  •   در اولین درخواست به سرویس، یک نمونه از آن ساخته می‌شود و تا پایان برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود.
  •   در سایر درخواست‌ها، همان یک نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس، ارائه داده می‌شود. 
  •   به علت موجود بودن در حافظه، معمولا دسترسی به آن‌ها و عملکرد آن‌ها سریعتر است.
  •   بار کاری بر روی Garbage Collector فریمورک را کاهش می‌دهند.

بنابراین در هنگام تعریف کردن یک سرویس به صورت Singleton باید نکات زیر را مد نظر قرار بدهید:
  • باید سرویس مورد نظر Thread Safe باشد .
  •  نباید استفاده کننده‌ی از این سرویس، امکان تغییر State آن را داشته باشد.
  •  اگر ساخت شیء‌ای از یک سرویس، هزینه‌ی زیادی را داشته باشد ، احتمالا Singleton کردن آن می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد.
  •  شیء ساخته شده‌ی از این سرویس، تا زمان اجرای برنامه، بخشی از حافظه‌ی برنامه را اشغال می‌کند. پس باید حجم اشغالی در حافظه را نیز مد نظر قرار داد.
  •  تعداد دفعات استفاده را در برابر مصرف حافظه در نظر بگیرید.
معمولا سرویس‌هایی مثل تنظیمات برنامه، از این نوع تعریف می‌شوند.

برای ثبت یک سرویس به صورت Singleton می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام ()AddSingleton، با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. علاوه بر این، در هنگام استفاده از Option Pattern، متد Configure، خودش سرویس مورد نظر را به صورت Singleton ثبت می‌کند.

خب، به روش زیر سرویس GuidProvider را بعنوان یک Singleton  تعریف می‌کنیم:
services.AddSingleton(services => new GuidProvider());
 اکنون این سرویس را درون اکشن Index  و کنترلر HomeController تزریق می‌کنیم:
        public HomeController(ILogger<HomeController> logger,
            IMessageServiceA messageService,
            LiteDbConfig liteDbConfig,
            GuidProvider guidHelper)
        {
            _logger = logger;
            _messageService = messageService;
            _messageService = new MessageServiceAA();
            _guidHelper = guidHelper;
        }

حالا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌بینید که با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index ، همچنان Id، برابر با یک رشته‌ی یکسان است. حتی اگر تب دیگری را در مرورگر باز کنیم و دوباره به این صفحه برویم، می‌بینیم که Id برابر همان رشته‌ی قبلی است و دلیل این موضوع، ثبت سرویس Guid Service به صورت Singleton است.


Scoped ( محدود شده )

به ازای هر درخواست (در اینجا معمولا درخواست‌های Http مد نظر است) یک نمونه از این سرویس ساخته می‌شود و در طول حیات این درخواست، DI Container به هر کلاسی که به این سرویس نیاز دارد، همان یک نمونه را برگشت می‌دهد و این نمونه در کل طول اجرای این درخواست، بین تمامی سرویس گیرندگان، یکسان است. هر زمانی، درخواست به پایان برسد، نمونه‌ی ساخته شده از سرویس، Disposed می‌گردد و GC می‌تواند آن را از بین ببرد.

معمولا سرویس‌های اتصال به پایگاه داده‌ها و کار بر روی آنها که شامل خواندن، نوشتن، ویرایش، حذف می‌شوند را با طول حیات Scoped ، درون DI Container ثبت می‌کنند . EF Core به صورت پیش فرض ، Db Context را به صورت Scoped ثبت می‌کند.

سرویس‌های Scoped در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت Scoped ، توجه داشته باشید.

تمام Middleware ‌های ASP.NET Core هم فقط همان نمونه‌ی ایجاد شده از سرویس Scoped را در طی اجرای یک درخواست خاص، می‌گیرند.

هر سرویسی که به سرویس‌های Scoped نیاز دارد، یا باید به صورت Transient و یا باید به صورت Scoped ثبت شود، تا مانع از این شویم که شیء ساخته شده، فراتر از طول حیات موردنظرمان، در حافظه بماند و از آن استفاده شود .

برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام AddScoped() با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. در اینجا از نسخه‌ای که دو پارامتر جنریک را می‌گیرد، برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped استفاده می‌کنیم:

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();

می توانیم سرویس GuidProvider را  به جای Signleton ، به صورت Scoped ثبت کنیم: 

services.AddScoped(services => new GuidProvider());
حال اگر برنامه را اجرا کنیم، می بینید که این بار با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index، مقدار  Id برابر با یک رشته‌ی جدید است.  

 

Transient (گذرا)

به ازای هر درخواست دهنده‌ی جدید، یک نمونه‌ی جدید از سرویس، توسط DI Container ساخته می‌شود و در اختیار آن قرار می‌گیرد.

سرویس‌هایی را به این صورت ثبت کنید که:

  •   نیاز به Thread Safe بودن داشته باشند.
  • نمی توانید طول عمر سرویس را حدس بزنید.

سرویس‌های Transient ، کارآیی پائین‌تری دارند و سربار عملکردی زیادی بر روی Garbage Collector می گذارند؛ ولی به علت اینکه به ازای هر واکشی، یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته می‌شود و State بین این اشیاء به اشتراک گذاشته نمی‌شود، امنیت بیشتری دارند و درک و خطایابی آنها ساده‌تر است.

برای ثبت سرویس‌های Transient از متد توسعه‌ای AddTransient() استفاده می‌کنیم. سربارهای این متد مانند سربارهای متدهای AddSingleton() و AddScoped() است:

services.AddTransient<IMessageServiceC, MessageServiceCA>();

 

وابستگی‌های محصور شده

یک سرویس نباید وابسته‌ی به سرویسی باشد که طول حیاتی کمتر از طول حیات خودش را دارد.

برای مثال اگر درون سرویسی با طول حیات Singleton، از یک سرویس با طول حیات Transient استفاده کنیم، اینکار باعث می‌شود که یک نمونه از سرویس Transient در طول حیات برنامه، همیشه درون حافظه بماند و این ممکن است باعث خطاهای عجیبی در هنگام اجرا شود که معمولا خطایابی و رفع آن‌ها مشکل است.


اثرات جانبی وابستگی‌های محصور شده:

  • به اشتراک گذاری تصادفی وضعیت یک شیء بین Thread ‌ها درون سرویس‌هایی که Thread Safe نیستند.
  • اشیاء، بیش از زمان پیش بینی شده‌ی برایشان، درون حافظه باقی می‌مانند.


سرویس‌های Transient می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  •   Transient
  •   Scoped
  •   Singleton

 

سرویس‌های Scoped می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  • Transient
  •   Scoped


سرویس‌های Singleton می‌توانند به سرویس هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

Singleton  


می‌توانید از جدول زیر به عنوان راهنمای خلاصه شده‌ی برای استفاده‌ی امن از سرویس‌ها درون یکدیگر بهره ببرید:


Scope Validation 

این قابلیت که به صورت پیش فرض در حالت توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core فعال است، در زمان شروع برنامه و در Startup ، بررسی می‌کند که سرویس‌ها، وابستگی به سرویس‌هایی با طول حیاتی مناسب، داشته باشند.

بازخوردهای پروژه‌ها
ایجاد دیتابیس
سلام
با تشکر از پروژه خوبتون
بنده طبق مقاله پروژه را اجرا نمودم
لطفا راهنمایی بفرمایید دیتا بیس را چگونه ایجاد نمایم
دیتا بیس در فایل ضمیمه وجود نداشت؟

با پیغام خطای زیر روبرو میشوم
Operation could destabilize the runtime  
بازخوردهای دوره
مثال - نمایش بلادرنگ میزان مصرف CPU و حافظه سرور بر روی کلیه کلاینت‌های متصل توسط SignalR
سلام. به نظرتون راهی وجود داره که با استفاده از متد PerformanceCounter  به مصرف منابع یک سرور ویندوزی ریموت دسترسی پیدا کنم؟ یک جورایی میخام loadbalncer رو از طریق کد پیاده سازی کنم و مسله اصلی این هست که پروژه براساس mvc5 هست و نه Core.
نظرات مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
در مورد خطا، اگر فایل گزارش و دیتای آن موجود باشد شاید بتوان بررسی کرد.
در مورد متد SynchronizeBusinessObjects  و یا  Synchronize - برای RegData - هم برای ایجاد ساختار دیتای ارسالی به گزارش در قسمت Dictionary استفاده می‌شود و اجباری به استفاده از آن نیست. می‌توان بر اساس پارامتر maxLevel  تعداد لایه‌های نمایش را مقداردهی کرد.
در مثال بالا به صورت زیر نتایج خروجی آن را با هم مقایسه کنید:
report.RegBusinessObject("CustomerServiceReport", data);

report.Save(StiNetCoreHelper.MapPath(this, "Reports/CustomerServiceReportNoSync.mrt"));

report.Dictionary.SynchronizeBusinessObjects();
report.Save(StiNetCoreHelper.MapPath(this, "Reports/CustomerServiceReportSync.mrt"));

report.Dictionary.SynchronizeBusinessObjects(0);
report.Save(StiNetCoreHelper.MapPath(this, "Reports/CustomerServiceReportSync0.mrt"));

report.Dictionary.SynchronizeBusinessObjects(1);
report.Save(StiNetCoreHelper.MapPath(this, "Reports/CustomerServiceReportSync1.mrt"));

report.Dictionary.SynchronizeBusinessObjects(2);
report.Save(StiNetCoreHelper.MapPath(this, "Reports/CustomerServiceReportSync2.mrt"));

NoSync

Sync

 Sync0

Sync1

Sync2


مطالب
ایجاد یک راهنما برای کنترل تعداد کاراکترهای نوشته شده در یک خط
در زمان توسعه‌ی یک برنامه، شاید به تعداد کاراکترهایی که در یک خط نوشته‌ایم زیاد توجه نکنیم و در زمان مرور کدها با سایر اعضای تیم و مرج کردن باید به صورت مرتب صفحه را به صورت افقی اسکرول کنیم تا تمامی کدهای نوشته شده را بخوانیم. اما اگر از یک راهنما برای مشخص کردن حداکثر کاراکترهای نوشته شده استفاده کنیم، میتواند در زمان مرور و مرج کردن کمک زیادی به ما کند.
در ویژوال استودیو به صورت پیشفرض این امکان وجود ندارد که برای کدهای خود، حداکثر تعداد کاراکتر در یک خط را مشخص کنید؛ اما با استفاده از افزونه‌ی  Editor Guidelines میتوانید برای خود حداکثر کاراکترهای نوشته شده را مشخص کنید و در زمان توسعه برای شما مشخص می‌کند که باید در کدام قسمت، به خط بعدی بروید و مشکل اسکرول کردن به صورت افقی را در زمان مرور و مرج کردن برنچ‌ها نداشته باشید. برای اینکار ابتدا باید افزونه را از قسمت Extensions نصب نمایید. 

در ادامه باید بر روی Solution یک فایل جدید را به نام editorconfig. ایجاد کنید و تنظیمات مربوط به حداکثر کاراکترهای یک خط را وارد نمایید.

[*.{cs}]
guidelines = 80

در تنظیمات بالا مشخص شده‌است که در فایل‌هایی با پسوند cs. که همان فایلهای سی‌شارپ هستند، در کاراکتر 80، یک راهنما ایجاد شود تا زمانیکه توسعه دهنده به کاراکتر 80 رسید، متوجه شود باید در خط بعد ادامه کدهای خود را بنویسد. به صورت پیشفرض رنگ راهنمای ایجاد شده قرمز می‌باشد و برای تغییر رنگ آن باید در مسیر زیر

Tools > Options > Environment > Font and Colors > Guideline

 مقدار رنگ قرمز را به رنگ مورد نظر خود تغییر دهید. سپس اگر یک فایل با پسوند cs را باز کنید، در کاراکتر 80، نقطه چین ایجاد شده به صورت عمودی را مشاهده می‌کنید که برای راهنمایی شما ایجاد شده است تا کدهای شما بیشتر از 80 کاراکتر در یک خط نشود.

منابع مرتبط:

نظرات مطالب
طراحی یک ماژول IpBlocker در ASP.NET MVC
درستش همین حالت فعلی هست. چون درخواست تصاویر و یا اسکریپت‌ها و CSSها هم درخواست واقعی به سرور هستند و باید در محاسبات AntiDos لحاظ شوند. عدد 20 هم کم است. عدد را روی 500 یا 1000 قرار دهید. کسانیکه شروع می‌کنند به حمله، خیلی سریع این 1000 تا را رد می‌کنند؛ در چند ثانیه فقط. هدف ماژول AntiDos این نوع حملات است و نه تداخل با کار عادی کاربران و یا حتی موتورهای جستجو را هم باید مدنظر داشته باشید.
نظرات مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت اول

یک جدول طراحی کنید به نام mass mail که در آن یک Content به علاوه فیلد IsDone وجود داره. مدیر سیستم متن خودش رو به صورت معمول در این جدول ثبت کنه. در وظیفه‌ی پس زمینه، رکوردهایی را که IsDone آن‌ها false است یکی یکی یافته و پردازش کنید. بعد از اتمام کار، IsDone هر رکورد را true کنید.

مزیت این روش اینه که دو ترد کاملا مجزای رابط کاربری و ترد وظیفه‌ی پس زمینه، هیچ تداخل و تماسی با هم نخواهند داشت تا سبب کرش برنامه شوند.

نظرات مطالب
اثر وجود سشن بر پردازش موازی در ASP.NET
سؤال شما خارج از بحث پردازش موازی است. سشن به صورت پیش فرض در حافظه سرور ذخیره می‌شود بنابراین حد و حدود آن مشخص است. البته سشن را در ASP.NET می‌شود در SQL Server هم ذخیره کرد. کمی کندتر از حافظه است اما مشکل مقیاس پذیری آنچنانی نداره.