نظرات مطالب
آشنایی با ذخیره سازی در حافظه
سلام و خدا قوت
آیا این درسته؟
در سیستم‌های 32 بیتی Pagedpool توانایی 128 گیگ فضای آدرس دهی مجازی و در سیستم‌های 64 بیتی توانایی 128 گیگ فضای آدرس دهی مجازی
مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت چهارم - اجرای برنامه‌های خط فرمان درون Containerها
یکی از مزایای مهم کار با Docker، امکان اجرای برنامه‌ای، بدون اینکه بدانیم چگونه باید آن‌را نصب کرد، می‌باشد. در اینجا فقط کافی است دستور docker run را صادر کنیم و ... آن برنامه اجرا می‌شود. در این قسمت سعی خواهیم کرد تعدادی برنامه‌ی خط فرمان را توسط Docker اجرا کنیم تا بتوانیم با جزئیات بیشتری از آن آشنا شویم.


داخل یک Image چیست؟

در قسمت قبل دریافتیم که یک Image، از کل User Space مورد نیاز جهت اجرای یک برنامه تشکیل می‌شود. در ادامه می‌خواهیم بررسی کنیم، این ادعا تا چه حد صحت دارد و یک Image‌، واقعا از چه اجزائی تشکیل می‌شود.
با استفاده از دستور docker images می‌توان لیست imageهای دریافت شده را به همراه tagهای مرتبط با هر کدام، مشاهده کرد. سپس با استفاده از دستور docker save می‌توان image ای خاص را export کرد؛ برای مثال:
docker save microsoft/iis:nanoserver -o iis.tar
این دستور، image مربوط به iis با tag ای به نام nanoserver را در فایل c:\Users\Vahid\iis.tar ذخیره می‌کند.
البته ویندوز در حالت استاندارد آن، قابلیت کار با فایل‌های tar را ندارد. هرچند می‌توان از نرم افزارهای ثالثی مانند win-rar و یا 7zip برای انجام اینکار استفاده کرد، اما تمام Linux Containers، به همراه ابزار کمکی tar، برای استخراج محتوای این نوع فایل‌ها نیز هستند. بنابراین نیاز است از حالت Windows Containers به Linux Containers سوئیچ کرد. برای اینکار فقط کافی بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست نمود و گزینه‌ی Switch to Linux Containers را انتخاب کرد. اکنون اگر دستور docker images را صادر کنیم، تنها لیست imageهای لینوکسی از پیش دریافت شده را می‌توان مشاهده کرد.
در ادامه، image یکی از سبک‌ترین توزیع‌های لینوکسی را به نام alpine، دریافت می‌کنیم که فقط 5 مگابایت حجم دارد؛ چون آنچنان فایلی در user space آن وجود ندارد. به همین جهت برای دریافت آن، دستور docker pull alpine را صادر می‌کنیم. اکنون اگر دستور docker images را صادر کنیم، این image جدید در لیست خروجی آن قابل مشاهده‌است.
سپس چون می‌خواهیم یک shell را در داخل این container اجرا کنیم (مانند اجرای کنسول PowerShell قسمت قبل)، نیاز است دستور docker run آن‌را با سوئیچ it اجرا کنیم:
docker run -it alpine sh
در اینجا sh، همان shell داخل این کانتینر است. پس از اجرای این دستور، به command prompt آن منتقل می‌شویم. برای نمونه در اینجا دستور ps را صادر کنید تا بتوانید لیست پروسه‌های در حال اجرای آن‌را مشاهده کنید و یا دستور tar را صادر کنید؛ مشاهده خواهید کرد که این ابزار در داخل این توزیع لینوکسی وجود دارد.
اکنون می‌خواهیم به فایل iis.tar ای که export کردیم از اینجا دسترسی پیدا کنیم. این فایل نیز بر روی فایل سیستم ویندوز 10 تولید شده‌است. به همین جهت نیاز است بتوان به این فایل خارج از container جاری دسترسی پیدا کرد.


روش به اشتراک گذاری فایل سیستم میزبان با کانتینرها

برای اینکه از داخل یک container به فایلی در خارج از آن دسترسی پیدا کنیم، باید درایو آن فایل خارجی را اصطلاحا mount کرد؛ دقیقا مانند اتصال یک USB Stick به سیستم و اضافه شدن آن به صورت یک درایو جدید. در Docker، اینکار توسط مفهومی به نام Volumes انجام می‌شود. برای این منظور بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز کلیک راست کرده و گزینه‌ی Settings را انتخاب کنید. البته این تصویر را در حالت کار با Linux Containers مشاهده می‌کنید:


در اینجا درایو C را انتخاب و Apply کنید و سپس نام کاربری و کلمه‌ی عبور ویندوز خود را وارد نمائید، تا مجوز دسترسی به این درایو، به این Container داده شود.
سپس دستور زیر را اجرا کنید:
docker run --rm -v c:/Users:/data alpine ls /data
در این دستور:
- سوئیچ rm به این معنا است که Container، پس از پایان کار، به طور کامل حذف می‌شود.
- کار mount، با سوئیچ v که به معنای volume mount است، انجام می‌شود.
- عبارت c:/Users:/data به این معنا است که پوشه‌ی C:\users ویندوز را به مسیر data/ داخل container لینوکسی نگاشت کن. به همین جهت بین این دو قسمت یک : وجود دارد و مسیرهای لینوکسی فاقد نام درایو خاصی هستند.
در این دستور می‌توان پوشه‌ای خاص مانند c:/Users/Vahid:/data و یا فایلی خاص را مانند c:/Users/Vahid/iis.tar:/data نیز نگاشت کرد. مزیت آن کاهش سطح دسترسی Container به فایل‌های سیستم میزبان است.
- این دستور با اجرای دستور ls، محتوای پوشه‌ی C:\users را لیست می‌کند.


کار با فایل‌های سیستم میزبان از داخل یک Container

در ادامه دستور فوق را به صورت زیر اجرا می‌کنیم که در آن فایل iis.tar میزبان، در داخل container در مسیر data/ آن قابل دسترسی شده‌است و همچنین بجای ls، دستور sh صادر شده‌است تا به shell آن دسترسی پیدا کنیم. به همین جهت نیاز به سوئیچ it نیز وجود دارد:
docker run --rm -it -v c:/Users/vahid/iis.tar:/data alpine sh
اکنون که به shell دسترسی پیدا کرده‌ایم، از ابزار tar برای چاپ محتویات داخل فایل iis.tar استفاده می‌کنیم:
tar -tf /data/iis.tar


در اینجا حداقل هفت پوشه را مشاهده می‌کنید که داخل هر کدام فایلی به نام layer.tar قرار دارد؛ لایه‌هایی که این image را ایجاد می‌کنند.
پس از این، اگر دستور استخراج این فایل‌ها را صادر کنیم (t برای نمایش لیست محتویات است و x برای استخراج آن‌ها):
mkdir /data/extract
tar -xf /data/iis.tar -C /data/extract
این فایل‌ها در پوشه‌ی /data/extract/ استخراج خواهند شد.


انتقال فایل‌ها از Container به سیستم میزبان

البته نکته‌ی مهم اینجا است که این پوشه‌ی /data/extract/ صرفا داخل دیسک مجازی این container ایجاد شده‌است و در سمت ویندوز قابل دسترسی و مشاهده نیست.
برای رفع این مشکل، اینبار دستور tar -xf را به صورت زیر اجرا می‌کنیم:
 docker run --rm -it -v c:/Users/vahid/:/data alpine tar -xf /data/iis.tar -C /data/iis
در این دستور بجای صرفا نگاشت تک فایل c:/Users/vahid/iis.tar میزبان، کل پوشه‌ی c:/Users/vahid میزبان، به مسیر /data/ کانتینر نگاشت شده‌است. در ادامه پس از ذکر نام image، اصل فرمان را مستقیما صادر کرده‌ایم. درست مانند اینکه یک فرمان لینوکسی را مستقیما داخل ویندوز صادر کرده باشیم؛ بدون اینکه نیازی باشد به shell آن توزیع لینوکسی مراجعه کنیم. در این حالت اگر در مسیر c:/users/vahid، پوشه‌ی جدید iis را ایجاد کنیم (در سمت میزبان ویندوزی) و سپس دستور فوق را اجرا کنیم، این فایل‌ها در پوشه‌ی c:\users\vahid\iis نیز ظاهر می‌شوند و دقیقا مانند این است که پوشه‌ی /data/ کانتینر، با میزبان ویندوزی به اشتراک گذاشته شده‌است.
در اینجا اگر دستور tar را بر روی این لایه‌ها اجرا کنیم، در نهایت به یک چنین خروجی‌هایی خواهیم رسید:



که بسیار شبیه به درایو C یک سیستم ویندوزی است. بنابراین این لایه، همان OS Apps & Libs را به همراه دارد که در قسمت قبل با آن آشنا شدیم.


یک مثال دیگر: اجرای ffmpeg توسط docker

اگر خاطرتان باشد بحث docker را در قسمت اول با معرفی ffmpeg و سخت بودن اجرای آن آغاز کردیم. در ادامه می‌خواهیم image آن‌را دریافت و سپس با تبدیل آن به یک container، کار تبدیل فرمت‌های ویدیویی را انجام دهیم:
 docker run --rm --volume ${pwd}:/output jrottenberg/ffmpeg -i http://site.com/file.mp4 /output/file.gif
در این دستور:
- سوئیچ rm کار حذف container ایجاد شده را پس از اتمام کار آن انجام می‌دهد.
- سپس مسیرجاری (پوشه‌ی جاری در سیستم میزبان که دستور فوق را اجرا می‌کند) به مسیر output/ کانتینر نگاشت شده‌است.
- در ادامه مخزن dockerhub ای که ffmpeg قرار است از آن دریافت و اجرا شود، مشخص شده‌است.
- در آخر پارامترهای کار با ffmpeg برای دریافت یک فایل mp4 آنلاین و تبدیل آن به یک فایل animated gif محلی، ذکر شده‌اند. این فایل در مسیر output کانتینر ایجاد می‌شود که در نهایت با میزبان، به اشتراک گذاشته خواهد شد.
- خروجی نهایی تولید شده را در سیستم میزبان در همان پوشه‌ای که دستور فوق را صادر کرده‌اید، مشاهده خواهید کرد.
مطالب
بدست آوردن اندازه ViewState‌ یک صفحه ASP.Net

یکی از روش‌های معمولی که برای بدست آوردن اندازه ViewState یک صفحه در ASP.Net بکار می‌رود، نمایش صفحه، مراجعه به سورس آن و سپس ذخیره مقدار فیلد مخفی ViewState به صورت یک فایل متنی و مراجعه به اندازه آن فایل است!
راه بهتری هم وجود دارد که به شرح زیر است:
زمانیکه قرار است ViewState به صفحه اضافه شود، روال رخداد گردان SavePageStateToPersistenceMedium اجرا خواهد شد. نحوه تحریف آن برای بدست آوردن اندازه ViewState به صورت زیر است (چند سطر زیر را به وب فرم خود اضافه کنید):

using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Web.UI;

protected override void SavePageStateToPersistenceMedium(object state)
{
if (Debugger.IsAttached)
{
using (MemoryStream stream = new MemoryStream())
{
LosFormatter formatter = new LosFormatter();
formatter.Serialize(stream, state);
int size = stream.Capacity / 1024;
if (size > 32)
{
throw new Exception("لطفا به وضعیت ویوو استیت این صفحه رسیدگی نمائید");
}
}
}
base.SavePageStateToPersistenceMedium(state);
}

در اینجا اگر در حال دیباگ برنامه باشید و همچنین حجم ViewState از 32 کیلوبایت بیشتر شد، استثنایی جهت گوشزد گردن این مطلب به شما، تولید می‌شود.
اگر علاقمند بودید که این روال را به تمامی صفحات اضافه کنید می‌شود یک کلاس جدید ایجاد کرد و این کلاس را از کلاس استاندارد Page به ارث برد ( برای نمونه public class MyPage : Page ) . سپس همان چند سطر فوق را به آن اضافه نمائید.
اکنون تغییری که در کدها باید صورت گیرد به صورت زیر است، برای مثال تبدیل:

public partial class WebForm4 : System.Web.UI.Page

به :

public partial class WebForm4 : MyPage


مطالب
استفاده از IIS Express 7.5 در VS.NET

استفاده از IIS در VS.NET و پروژه‌های ASP.NET داستان خودش را دارد. در نگارش‌های 2002 و 2003 آن، تنها وب سرور قابل استفاده جهت کار با VS.NET همان IIS اصلی بود. مهم‌ترین مشکل این روش، نیاز به داشتن دسترسی مدیریتی بر روی سیستم بود (که در بعضی از شرکت‌ها، این مورد برای عموم کاربران ممنوع است) به همراه نصب جداگانه‌ و تنظیمات مخصوص IIS ، صرفا جهت آزمایش یک برنامه‌ی ساده؛ همچنین با توجه به اینکه IIS جزو کامپوننت‌ها ویندوز بوده و هر نگارشی، IIS خاص خودش را دار است، این مورد هم مشکلات ویژه‌ای را به همراه دارد (برای مثال IIS5 ویندوز XP را با IIS7 ویندوز سرور 2008 در نظر بگیرید؛ یکی برای توسعه یکی جهت محیط کاری). این روش در VS.Net 2005 کنار گذاشته شد و از وب سرور توکاری به نام Cassini یا ASP.NET Development Server استفاده گردید. به این صورت دیگر نیازی به نصب مجزای IIS کامل جهت آزمایش‌ برنامه‌های ASP.NET نبود و همچنین نیاز به داشتن دسترسی مدیریتی الزامی نیز منتفی گردید. این روش هنوز هم تا نگارش 2010 ویژوال استودیو مرسوم است؛ اما ... اما کسانی که با Cassini کار کرده باشند می‌دانند که یک سری از رفتار‌های آن با IIS واقعی تطابق ندارد و اگر برنامه‌ی ASP.NET شما با Cassini خوب نمایش داده می‌شود الزامی ندارد که با IIS واقعی هم به همان نحو رفتار کند، برای نمونه رفتار مسیریابی آدرس‌های نسبی در IIS واقعی و Cassini یکی نیست. علاوه بر آن IIS های 7 و 7.5 هم امکانات و ویژگی‌های خاص خود را دارند که Cassini آن‌ها را پوشش نمی‌دهد؛ به علاوه این دو فقط در ویندوزهای جدید مانند ویندوز سرور 2008 یا ویندوز 7 قابل دسترسی هستند. به همین جهت اخیرا یک نسخه‌ی سبک و express از IIS 7.5 به صورت جداگانه برای برنامه نویس‌ها فقط جهت آزمودن برنامه‌های خود تهیه شده‌ است و البته هدفگیری اصلی آن پروژه‌ی WebMatrix است؛ به همراه ویژگی‌های جدید IIS7 مانند امکان آزمودن تنظیمات ویژه IIS7 در وب کانفیگ برنامه، پشتیبانی کامل از SSL ، Url Rewrite و سایر ماژول‌های IIS7، عدم نیاز به دسترسی مدیریتی برای اجرای آن، امکان اجرای آن بر روی پورت‌های مختلف بدون تداخل با وب سرور(های) موجود بر روی سیستم و همچنین برخلاف IIS7 اصلی، بر روی ویندوز XP نیز قابل اجرا است. حجم نگارش IIS Express 7.5 تنها 3.9 مگابایت است:


سرویس پک یک ویژوال استودیوی 2010 (که در زمان نگارش این مطلب نسخه‌ی بتای آن ارائه شده)، یک گزینه‌ی جدید را به منوی کلیک راست بر روی نام پروژه در VS.NET به نام Use IIS Express ، اضافه کرده است تا به سادگی بتوان از این امکان جدید استفاده کرد (یا به عبارتی با IIS Express یکپارچه است و نیاز به تنظیم خاصی ندارد).
در سایر حالات (و نسخه‌هایی که این یکپارچگی وجود ندارد و نخواهد داشت) به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
روش اول:
دستور زیر را در خط فرمان وارد نمائید:
"C:\Program Files\IIS Express\iisexpress.exe" /path:D:\Prog\1389\MySite\ /port:4326 /clr:v4.0
به این صورت وب سروری جهت ارائه‌ی سایتی با مسیر ذکر شده بر روی پورت 4326 (http://localhost:4326/) بر اساس دات نت 4 تشکیل خواهد شد (برای نمونه جهت دات نت سه و نیم مقدار v3.5 را وارد نمائید).

روش دوم (که در حقیقت همان روش اول با ارائه‌ی پشت صحنه‌ی موقت آن است):
الف) ابتدا به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز کنید. سپس گره مربوط به site را یافته (حدود سطر 153) و گزینه‌ی serverAutoStart را حذف کنید:
<site name="WebSite1" id="1">
<application path="/">
<virtualDirectory path="/" physicalPath="%IIS_SITES_HOME%\WebSite1" />
</application>
<bindings>
<binding protocol="http" bindingInformation=":8080:localhost" />
</bindings>
</site>
ب) سپس تنظیمات سایت مورد نظر خود را به صورت دستی به این فایل اضافه کنید. برای مثال:
<site name="WebSite2" id="2">
<application path="/" applicationPool="Clr4IntegratedAppPool">
<virtualDirectory path="/" physicalPath="D:\Prog\1389\MyTestSite\" />
</application>
<bindings>
<binding protocol="http" bindingInformation=":1389:localhost" />
</bindings>
</site>
توضیحات:
Name در اینجا نامی دلخواه است که وارد خواهید نمود.
Id شماره سایتی است که ثبت خواهد شد.
applicationPool در اینجا بسیار مهم است. اگر سایت شما مبتنی بر دات نت 4 است، Clr4IntegratedAppPool را وارد نمائید و اگر غیر از این است، Clr2IntegratedAppPool باید تنظیم شود.
physicalPath همان مسیر پروژه شما است.
در قسمت bindingInformation هم می‌توان شماره پورت مورد نظر را وارد کرد.

اکنون فایل applicationhost.config را ذخیره کرده و ببندید.
سپس دستور زیر را در خط فرمان ویندوز وارد نمائید:
"C:\Program Files\IIS Express\iisexpress.exe" /site:WebSite2
که در اینجا WebSite2 همان مدخل جدیدی است که به فایل applicationhost.config اضافه شده است. به این صورت آدرس http://localhost:1389/ جهت دسترسی به سایت شما آماده استفاده خواهد بود.

تنظیمات دیباگر VS.NET :
تا اینجا تنها موفق شده‌ایم که این وب سرور آزمایشی را راه اندازی کنیم. اما نکته‌ی مهم امکان دیباگ کردن برنامه توسط آن‌را از دست داده‌ایم. برای این منظور در VS.NET به خواص پروژه، برگه‌ی Web آن مراجعه کنید. در قسمت Servers گزینه‌ی use custom web server را انتخاب کرده و آدرسی را که در یکی از دو روش فوق ساخته‌اید وارد نمایید. برای مثال http://localhost:4326/
همچنین باید دقت داشت که در همین قسمت هیچکدام از debuggers ذیل گزینه‌ی use custom web server نباید تیک خورده باشند (چون VS.NET دقیقا نمی‌داند که باید به کدام پروسه در ویندوز attach شود).
اکنون برنامه را در حالت دیباگ در VS.NET آغاز کنید (بدیهی است فرض بر این است که iisexpress.exe با تنظیمات ذکر شده باید در حال اجرا باشد).
و ... حداقل مزیت آن بسیار سریع‌تر بودن این روش نسبت به Cassini یا ASP.NET Development Server است.
تا اینجا فقط VS.NET به صورت خودکار مرورگر را باز کرده و سایت نمایش داده می‌شود؛ اما اگر در قسمتی از کدهای خود breakpoint قرار دهیم کار نمی‌کند. برای این منظور باید در حین اجرای برنامه، از منوی debug ، گزینه‌ی attach to process را انتخاب کرده و به iisexpress متصل شوید.

نظرات اشتراک‌ها
Visual Studio 2012 نسخه Final عرضه شد
ویندوز 32 بیتی نمیتونه از حداکثر حافظه‌ی شما استفاده کنه.مثلا اگر RAM شما 4 باشه، در ویندوز 32 بیتی یک پروسه بیشتر از 2 گیگ نمیتونه استفاده کنه. البته این برای من اثبات شده.
مطالب
آغاز کار با الکترون
در مقاله «آشنایی با الکترون» با نحوه نصب و راه اندازی آن آشنا شدیم. در این مقاله با تعدادی اصطلاح، آشنا شده و یک برنامه ساده را برای نوشتن و خواندن فایل‌ها، می‌نویسیم.
فرآیندها (Processes) در الکترون به دو بخش تقسیم می‌شوند:

یک. فرآیند اصلی (Main Process) که همان فایل جاوااسکریپتی است و توسط main، در فایل package.json مشخص شده‌است .فرآیند اصلی تنها فرآیندی است که قابلیت دسترسی به امکانات گرافیکی سیستم عامل را از قبیل نوتیفیکشن ها، دیالوگ‌ها ،Tray و ... دارد. فرآیند اصلی می‌تواند با استفاده از شیء BrowserWindow که در قسمت قبلی کاربرد آن را مشاهده کردیم، render process را ایجاد کند. با هر بار ایجاد یک نمونه از این شیء، یک Render Process ایجاد می‌شود.

دو. فرآیند رندر (Render Process): از آنجا که الکترون از کرومیوم استفاده می‌کند و کرومیوم شامل معماری چند پردازشی است، هر صفحه‌ی وب می‌تواند پردازش خود را داشته باشد که به آن Render Process می‌گویند. به طور معمول در مرورگرها، صفحات وب در محیطی به نام SandBox اجرا می‌شوندکه اجازه دسترسی به منابع بومی را ندارند. ولی از آنجا که الکترون می‌تواند از Node.js استفاده کند، قابلیت دسترسی به تعاملات سطح پایین سیستم عامل را نیز داراست.

در فرآیند اصلی، پنجره‌ها توسط BrowserWindow ایجاد می‌شوند و هر پنجره‌ای که صفحه وبی را برای خودش باز می‌کند، شامل Render Process خودش است و هر پنجره‌ای که کارش خاتمه یابد، فرآیند مربوط به خودش به اتمام می‌رسد. فرآیند اصلی، همه صفحات وب به همراه Render Process مربوط به خودشان را مدیریت می‌کند و هر فرآیند رندر، از دیگری مجزا و محافظت شده است و تنها تمرکزش بر روی صفحه وبی است که متعلق به خودش است.


در ابتدا قصد داریم یک منو برای برنامه‌ی خود درست کنیم. برای ساخت منو، راه‌های متفاوتی وجود دارند که فعلا ما راه استفاده از template را بر می‌گزینیم که به صورت یک آرایه نوشته می‌شود. کدهای زیر را در فایل index.js یا هر اسمی که برای آن انتخاب کرده‌اید بنویسید:
const electron = require('electron');
const {app,dialog,BrowserWindow,Menu,shell} = electron;

let win;

app.on('ready', function () {
  win = new BrowserWindow({width: 800, height: 600});
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);

var app_menu=[
  {
    label:'پرونده',
    submenu:[
      {
        label:'باز کردن',
        accelerator:'CmdOrCtrl+O',
        click:()=>{
        }
      },
      {
        label:'ذخیره',
        accelerator:'CmdOrCtrl+S',
        click:()=>{
        }
      }
    ]
  },
  {
    label:'سیستم',
    submenu:[
        {
        label:'درباره ما',
        click:()=>
        {
                   shell.openExternal('https://www.dntips.ir');
        }
      },
      {
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        click:()=>
        {
          win=null;
          app.quit();
        }
      }
    ]
  }
];
تا به اینجای کار، بیشتر کدها برای شما آشناست و فقط تغییرات اندکی در آن‌ها ایجاد شده‌است. مثلا شیء app و سایر اشیاء به طور خلاصه‌تری نوشته شده‌اند. در اینجا دو شیء menu و dialogو shell برای شما جدید هستند. بعد از آن ما یک آرایه را برای منو تدارک دیده‌ایم که نحوه ساخت آن و تعاریفی مثل عنوان، کلید میانبر یا ترکیبی و نحوه انتساب رویدادها را می‌بینید.
 
در خطوط بعدی، یک کار اضافه‌تر را جهت آشنایی بیشتر انجام می‌دهیم. قصد داریم اگر سیستم عامل مکینتاش بود، نام برنامه هم در ابتدای نوار منو نمایش داده شود. به همین جهت در ادامه خطوط زیر را اضافه می‌کنیم:
  if(process.platform=="darwin")
  {
    const app_name=app.getName();
    app_menu.unshift({
      label:app_name
    })
  }
با استفاده از process.platform در node.js می‌توانیم نوع پلتفرم جاری را دریافت کنیم. مقادیر زیر، مقادیری هستند که بازگردانده می‌شوند:

ویندوز
win32 حتی اگر 64 بیتی باشد.
 لینوکس  linux
 مک  darwin
 فری بی اس دی
 freebsd
سولاریس
 sunos
سپس نام برنامه را از شیء app دریافت می‌کنیم و با استفاده از متد unshift، مقادیر داده شده را به ابتدای آرایه اضافه می‌کنیم.

دستو shell در بالا به شما اجازه می‌دهد با محیط دسکتاپ، یکپارچگی خود را حفظ کنید و دستوراتی از قبیل باز کردن url، باز کردن یک مسیر دایرکتوری، باز کردن یک فایل، انتقال فایل به سطل آشغال یا بازیافت و صدای بوق سیستم (بیپ) را به شما می‌دهد. مستندات این شیء را در اینجا مطالعه فرمایید.

دستور app.quit همانطور که از نامش پیداست، باعث خاتمه برنامه می‌شود. ولی یک نکته در اینجا وجود دارد که الزامی به نوشتن کدی برای اینکار نیست. می‌توانید زیرمنوی بالا را به شکل زیر هم بنویسید:
{
        label:'خروج',
        accelerator:'CmdOrCtrl+X',
        role:'close'
 }
خصوصیت role شامل چندین نوع اکشن مانند minimize,close,undo,redo و... می‌باشد که لیست کاملتر آن در اینجا قرار دارد. اگر خصوصیت کلیک و role را همزمان استفاده کنید، خصوصیت role نادیده گرفته خواهد شد.

در انتها با اجرای دو دستور زیر، منو ساخته می‌شود:
  var menu=Menu.buildFromTemplate(app_menu);
  Menu.setApplicationMenu(menu);
در خط اول، منو توسط قالبی که با آرایه‌ها ایجاد کردیم ساخته می‌شود و در خط دوم، منو به برنامه ست می‌شود.
حال قصد داریم برای زیرمنوی «باز کردن فایل» یک دیالوگ open درخواست کنیم. برای این کار از شیء dialog استفاده می‌کنیم. پس خطوط زیر را به رویداد کلیک این زیرمنو اضافه می‌کنیم:
 dialog.showOpenDialog({
             title:'باز کردن فایل متنی',
              properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
             ,filters:[
             {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
             {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
              ]
           },
             (filename)=>{
               if(filename===undefined)
                  return;
               dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
            });
این متد سه پارامتر دارد که اولین و آخرین پارامتر آن اختیاری می‌باشد. اولین پارامتر آن شیء پنجره است. دومین پارامتر آن، تنظیم یک سری خصوصیات که شامل (پسوند‌های قابل قبول، عنوان، مسیر پیش فرض، قابلیت انتخاب چندگانه، قابلیت باز کردن دایرکتوری و...) می‌شود که لیست کامل آن را می‌توانید در این صفحه ببینید. سومین پارامتر هم که در کد بالا ذکر شده است، callback می‌باشد که خروجی آن، مسیر فایل مورد نظر است و اگر انتخاب چندگانه باشد، آرایه‌ای با نام فایل‌هاست، که همگی آن‌ها به همراه مسیرشان می‌باشند. در صورتیکه کاربر از دیالوگ انصراف بدهد، پارامتر دریافتی با خروجی undefined همراه است.  آخرین دیالوگ هم نمایش یک پیام ساده است که نام فایل جاری را بر میگرداند. اگر خصوصیت buttons را با آرایه خالی مقداردهی کنید، دکمه Ok نمایش داده می‌شود و اگر هم مقداردهی نکنید با خطا روبرو خواهید شد.
برای قسمت ذخیره هم کد زیر را می‌نویسیم:
    dialog.showSaveDialog({
            title:'باز کردن فایل متنی',
             properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
            ,filters:[
            {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
             ]
          },
            (filename)=>{
              if(filename===undefined)
                 return;

           });

حال بهتر است این دیالوگ‌های جاری را هدفمند کنیم و بتوانیم فایل‌های متنی را به کاربر نمایش دهیم، یا آن‌ها را ذخیره کنیم. به همین علت فایل html زیر را نوشته و طبق دستوری که در مقاله «آشنایی با الکترون» فرا گرفتیم، آن را نمایش می‌دهیم:
<!DOCTYPE html>
<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
  </head>
  <body>
    Fie Content:<br/>
    <textarea id="TextFile" cols="100" rows="50"></textarea>
 
  </body>
</html>
برای تشکیل ساختار HTML می‌توانید عبارت HTML را تایپ نمایید تا بعد از زدن Enter، ساختار آن به طور خودکار تشکیل شود. سپس محتوا را مثل بالا به شکل دلخواه تغییر می‌دهیم.

کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که فایل متنی را باز کرده و محتوای آن را در کادر متنی نشان دهیم و موقع ذخیره نیز محتوای نوشته شده در کادر متنی را در فایلی ذخیره کنیم. از آنجا که main Process به المان‌های DOM یا Render Process دسترسی ندارد، باید از طریقی، ارتباط آن را برقرار کنیم. یکی از راه‌های برقراری این ارتباط، IPC است. IPC در واقع یک فرستنده و یک شنونده است که هر کدام در یک سمت قرار گرفته اند. فرستنده پیام را تحت یک عنوان ارسال می‌کند و شنونده منتظر دریافت پیامی تحت همان عنوان میماند و پیام دریافتی را پاسخ می‌دهد. در این مقاله، ما فقط قسمتی از این نوع ارتباطات را بررسی میکنیم.

در نتیجه محتوای callback کدهای دیالوگ open و save را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
Open
 dialog.showOpenDialog({
                 title:'باز کردن فایل متنی',
                  properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                 ,filters:[
                 {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']},
                 {name:'جهت تست' , extensions:['doc','docx']}
                  ]
               },
                 (filename)=>{
                   if(filename===undefined)
                      return;

                      win.webContents.send('openFile',filename);
                  // dialog.showMessageBox({title:'پیام اطلاعاتی',type:"info",buttons:['تایید'],message:`the name of file is [${filename}]`});
                });
Save
  dialog.showSaveDialog({
                title:'باز کردن فایل متنی',
                 properties: [ 'openFile']//[ 'openFile', 'openDirectory', 'multiSelections' ]
                ,filters:[
                {name:'فایل‌های نوشتاری' , extensions:['txt','text']}
                 ]
              },
                (filename)=>{
                  if(filename===undefined)
                     return;
                       win.webContents.send('saveFile',filename);
               });
دستور win.webContents.send یک پیام را به صورت Async به سمت RenderProcess مربوطه ارسال میکند. پارامتر اول، عنوان IPC است و پارامتر دوم، پیام IPC است.
برای ایجاد شنونده هم کد زیر را به فایل index.html اضافه می‌کنیم:
  <script>
    const {ipcRenderer} = require('electron');
    var fs=require('fs');

    ipcRenderer.on('openFile', (event, arg) => {
      var content=  fs.readFileSync(String(arg),'utf8');
      document.getElementById("TextFile").value=content;
    });

    ipcRenderer.on('saveFile', (event, arg) =>{
      var content=document.getElementById("TextFile").value;
      fs.writeFileSync(String(arg),content,'utf8');
      alert('ذخیره شد');
    });
    </script>

در اینجا شونده‌هایی را از نوع ipcRenderer ایجاد می‌کنیم و با استفاده از متد on، به پیام‌هایی تحت عنوان‌های مشخص شده گوش فرا می‌دهیم. پیام‌های ارسالی را که حاوی آدرس فایل می‌باشند، به شیءای که از نوع fs می‌باشد، می‌دهند و آن‌ها را می‌خوانند یا می‌نویسند. خواندن و نوشتن فایل، به صورت همزمان صورت میگیرد. ولی اگر دوست دارید که به صورت غیر همزمان پیامی را بخوانید یا بنویسید، باید عبارت Sync را از نام متدها حذف کنید و یک callback را به عنوان پارامتر دوم قرار دهید و محتوای آن را از طریق نوشتن یک پارامتر در سازنده دریافت کنید.

فایل‌های پروژه
 

مطالب
شایعاتی در مورد نسخه‌ی بعدی ASP.NET Webforms

مدتی قبل مطلبی تحت عنوان "What’s coming in the next version of ASP.NET Webforms" منتشر شد (که نویسنده آن دقیقا مشخص نیست این اطلاعات را از کجا آورده و همچنین تکذیبیه‌ای هم جایی در مورد آن صادر نشد ...)؛ بنابراین خلاصه‌ای از آن‌را با هم مرور خواهیم کرد:

اخیرا تمام توجه تیم ASP.NET معطوف نسخه‌ی MVC آن شده است؛ هر چند هنوز تعداد قابل توجهی از پروژه‌های ASP.NET بر اساس Webforms تهیه شده‌اند یا می‌شوند. همچنین برخلاف مطالب منتشره در انجمن‌ها یا بلاگ‌های مرتبط، تیم ASP.NET ، نگارش Webforms را فراموش نکرده و حتی نگارش 4 آن نیز تعدادی از قابلیت‌های MVC مانند URL Routing، حجم کمتر ViewState و کنترل بیشتر بر روی HTML نهایی را به همراه داشته است.
به روز رسانی‌های متوالی MVC (که اکنون به نگارش 3 رسیده است)، شاید این تصور را پیش آورده باشد که دیگر Webforms مرده است! اما مهترین دلیل به روز رسانی‌های دیر هنگام نسخه‌ی Webforms ، یکی بودن اسمبلی‌های آن با مجموعه‌ی اصلی دات نت فریم ورک است (برخلاف نسخه‌ی MVC که به صورت افزونه‌ای برای این مجموعه ارائه شده است).

نسخه‌ی بعدی Webforms (حداقل) شامل تازه‌ها و پیشرفت‌های زیر خواهد بود:

MVC ModelBinders
در نسخه‌ی MVC مفهومی به نام Model binders وجود دارد. کار آن مقدار دهی مدل برنامه به صورت خودکار بر اساس اطلاعات وارد شده توسط کاربر در رابط کاربری برنامه است. برای مثال در Webforms داریم employee.Name = txtName.Text . به این معنا که مقدر Text یک جعبه‌ی متنی به نام txtName را به خاصیت Name شیء employee نسبت بده. اینکار (انقیاد اطلاعات رابط کاربر به مدل برنامه) با وجود Model binders در نسخه‌ی MVC به صورت خودکار انجام می‌شود. این مورد دو مزیت عمده را به همراه خواهد داشت: الف) سادگی و حجم کمتر کد ب) امکان تهیه ساده‌تر unit test جهت قسمت‌های مختلف برنامه (چون دیگر به txtName گره نخواهد خورد).
امکانات Model binders ، گفته شده (مطابق مرجع فوق!) که قرار است جزئی از نگارش بعدی Webforms باشد ... (امیدوارم!)

بهبودهای حاصل شده در اعتبار سنجی
نسخه‌ی بعدی Webforms شامل پیشرفت‌های اعتبارسنجی نسخه‌ی MVC نیز خواهد بود. به این معنا که امکان کنارگذاشتن کنترل‌های اعتبار سنجی Webforms و استفاده یکپارچه از امکانات jQuery فراهم خواهد شد (به این صورت دیگر شما محدود به یک سری کنترل از پیش تعیین شده نخواهید بود و امکان دسترسی به کوهی از افزونه‌های اعتبار سنجی jQuery را خواهید داشت).


CSS Sprites
CSS Sprites که در نگارش بعدی Webforms پشتیبانی خواهد شد (+)، تکنیکی است جهت کاهش تعداد رفت و برگشت‌های به سرور با ارائه‌ی یک فایل حاوی تمام تصاویر قرار گرفته شده در یک شبکه یا گرید. به این صورت بجای دها یا صدها رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر یک صفحه، تنها یک رفت و برگشت انجام خواهد شد.

مطالب
MVC Scaffolding #2
از آنجائیکه اصل کار با MVC Scaffolding از طریق خط فرمان پاورشل انجام می‌شود، بنابراین بهتر است در ادامه با گزینه‌ها و سوئیچ‌های مرتبط با آن بیشتر آشنا شویم.
دو نوع پارامتر حین کار با MVC Scaffolding مهیا هستند:

الف) سوئیچ‌ها
مانند پارامترهای boolean عمل کرده و شامل موارد ذیل می‌باشند. تمام این پارامترها به صورت پیش فرض دارای مقدار false بوده و ذکر هرکدام در دستور نهایی سبب true شدن مقدار آن‌ها می‌گردد:
Repository: برای تولید کدها بر اساس الگوی مخزن
Force: برای بازنویسی فایل‌های موجود.
ReferenceScriptLibraries: ارجاعاتی را به اسکریپت‌های موجود در پوشه Scripts، اضافه می‌کند.
NoChildItems: در این حالت فقط کلاس کنترلر تولید می‌شود و از سایر ملحقات مانند تولید Viewها، DbContext و غیره صرفنظر خواهد شد.

ب) رشته‌ها
این نوع پارامترها، رشته‌ای را به عنوان ورودی خود دریافت می‌کنند و شامل موارد ذیل هستند:
ControllerName: جهت مشخص سازی نام کنترلر مورد نظر
ModelType: برای ذکر صریح کلاس مورد استفاده در تشکیل کنترلر بکار می‌رود. اگر ذکر نشود، از نام کنترلر حدس زده خواهد شد.
DbContext: نام کلاس DbContext تولیدی را مشخص می‌کند. اگر ذکر نشود از نامی مانند ProjectNameContex استفاده خواهد کرد.
Project: پیش فرض آن پروژه جاری است یا اینکه می‌توان پروژه دیگری را برای قرار دادن فایل‌های تولیدی مشخص کرد. (برای مثال هربار یک سری کد مقدماتی را در یک پروژه جانبی تولید کرد و سپس موارد مورد نیاز را از آن به پروژه اصلی افزود)
CodeLanguage: می‌تواند cs یا vb باشد. پیش فرض آن زبان جاری پروژه است.
Area: اگر می‌خواهید کدهای تولیدی در یک ASP.NET MVC area مشخص قرار گیرند، نام Area مشخصی را در اینجا ذکر کنید.
Layout: در حالت پیش فرض از فایل layout اصلی استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز است از layout دیگری استفاده شود، مسیر نسبی کامل آن‌را در اینجا قید نمائید.

یک نکته:
نیازی به حفظ کردن هیچکدام از موارد فوق نیست. برای مثال در خط فرمان پاورشل، دستور Scaffold را نوشته و پس از یک فاصله، دکمه Tab را فشار دهید. لیست پارامترهای قابل اجرای در این حالت ظاهر خواهند شد. اگر در اینجا برای نمونه Controller انتخاب شود، مجددا با ورود یک فاصله و خط تیره و سپس فشردن دکمه Tab، لیست پارامترهای مجاز و همراه با سوئیچ کنترلر ظاهر می‌گردند.


MVC Scaffolding و مدیریت روابط بین کلاس‌ها

مثال قسمت قبلی بسیار ساده و شامل یک کلاس بود. اگر آن‌را کمی پیچیده‌تر کرده و برای مثال روابط one-to-many و many-to-many را اضافه کنیم چطور؟
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace MvcApplication1.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("Due Date")]
        public DateTime? DueDate { set; get; }

        [ForeignKey("StatusId")]
        public virtual Status Status { set; get; } // one-to-many
        public int StatusId { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string Description { set; get; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<Task> Tasks { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Status
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }
    }
}
کلاس Task تعریف شده اینبار دارای رابطه many-to-many با برچسب‌های مرتبط با آن است. همچنین یک رابطه one-to-many با کلاس وضعیت هر Task نیز تعریف شده است. به علاوه نکته تعریف «کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first» نیز در اینجا لحاظ گردیده است.
در ادامه دستور تولید کنترلر‌های Task، Tag و Status ساخته شده با الگوی مخزن را در خط فرمان پاورشل ویژوال استودیو صادر می‌کنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
PM> Scaffold Controller -ModelType Tag -ControllerName TagsController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
PM> Scaffold Controller -ModelType Status -ControllerName StatusController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
اگر به کارهایی که در اینجا انجام می‌شود دقت کنیم، می‌توان صرفه جویی زمانی قابل توجهی را شاهد بود؛ خصوصا در برنامه‌هایی که از ده‌ها فرم ورود اطلاعات تشکیل شده‌اند. فرض کنید قصد استفاده از ابزار فوق را نداشته باشیم. باید به ازای هر عملیات CRUD دو متد را ایجاد کنیم. یکی برای نمایش و دیگری برای ثبت. بعد بر روی هر متد کلیک راست کرده و Viewهای متناظری را ایجاد کنیم. سپس مجددا یک سری پیاده سازی «مقدماتی» تکراری را به ازای هر متد جهت ثبت یا ذخیره اطلاعات تدارک ببینیم. اما در اینجا پس از طراحی کلاس‌های برنامه، با یک دستور، حجم قابل توجهی از کدهای «مقدماتی» که بعدها مطابق نیاز ما سفارشی سازی و غنی‌تر خواهند شد، تولید می‌گردند.

چند نکته:
- با توجه به اینکه مدل‌ها تغییر کرده‌اند، نیاز است بانک اطلاعاتی متناظر نیز به روز گردد. مطالب مرتبط با آن‌را در مباحث Migrations می‌توانید مطالعه نمائید.
- View تولیدی رابطه many-to-many را پشتیبانی نمی‌کند. این مورد را باید دستی اضافه و طراحی کنید: (^ و ^)
- رابطه one-to-many به خوبی با View متناظری دارای یک drop down list تولید خواهد شد. در اینجا لیست تولیدی به صورت خودکار با مقادیر خاصیت Name کلاس Status پر می‌شود. اگر این نام دقیقا Name نباشد نیاز است توسط ویژگی به نام DisplayColumn که بر روی نام کلاس قرار می‌گیرد، مشخص کنید از کدام خاصیت باید استفاده شود.
@Html.DropDownListFor(model => model.StatusId,
((IEnumerable<Status>)ViewBag.PossibleStatus).Select(option => new SelectListItem {
  Text = (option == null ? "None" : option.Name),
  Value = option.Id.ToString(),
  Selected = (Model != null) && (option.Id == Model.StatusId)
}), "Choose...")
@Html.ValidationMessageFor(model => model.StatusId)


تولید آزمون‌های واحد به کمک MVC Scaffolding

MVC Scaffolding امکان تولید خودکار کلاس‌ها و متدهای آزمون واحد را نیز دارد. برای این منظور دستور زیر را در خط فرمان پاورشل وارد نمائید:
 PM> Scaffold MvcScaffolding.ActionWithUnitTest -Controller TasksController -Action ArchiveTask -ViewModel Task
دستوری که در اینجا صادر شده است نسبت به حالت‌های کلی قبلی، اندکی اختصاصی‌تر است. این دستور بر روی کنترلری به نام TasksController، جهت ایجاد اکشن متدی به نام ArchiveTask با استفاده از کلاس ViewModel ایی به نام Task اجرا می‌شود. حاصل آن ایجاد اکشن متد یاد شده به همراه کلاس TasksControllerTest است؛ البته اگر حین ایجاد پروژه جدید در ابتدای کار، گزینه ایجاد پروژه آزمون‌های واحد را نیز انتخاب کرده باشید. نام پروژه پیش فرضی که جستجوی می‌شود YourMvcProjectName.Test/Tests است.
 نکته مهم آن، عدم حذف یا بازنویسی کامل کنترلر یاد شده است. کاری هم که در تولید متد آزمون واحد متناظر انجام می‌شود، تولید بدنه متد آزمون واحد به همراه تولید کدهای اولیه الگوی Arrange/Act/Assert است. پر کردن جزئیات بیشتر آن با برنامه نویس است.
و یا به صورت خلاصه‌تر:
 PM> Scaffold UnitTest Tasks Delete
در اینجا متد آزمون واحد کنترلر Tasks و اکشن متد Delete آن، تولید می‌شود.

کار مقدماتی با MVC Scaffolding و امکانات مهیای در آن همینجا به پایان می‌رسد. در قسمت‌های بعد به سفارشی سازی این مجموعه خواهیم پرداخت.
مطالب
اتصال و کار با SQL Server توسط VSCode
نگارش‌های بعدی SQL Server چندسکویی بوده و هم اکنون نگارش‌های آزمایشی آن برای لینوکس در دسترس هستند. به همین جهت مایکروسافت افزونه‌ی چندسکویی را برای VSCode به منظور اتصال و کار با SQL Server تدارک دیده‌است که آن‌را می‌توان یک نمونه‌ی سبک وزن Management Studio آن دانست.




دریافت و نصب افزونه‌ی SQL Server مخصوص VSCode

برای افزودن این افزونه، ابتدا در برگه‌ی Extensions، عبارت mssql را جستجو کرده و سپس آن‌را نصب کنید:


پس از نصب آن، مرحله‌ی بعد، ایجاد یک فایل خالی با پسوند sql است.


انجام اینکار ضروری است و شبیه به حالت نصب افزونه‌ی #C می‌باشد. به این ترتیب وابستگی‌های اصلی آن دریافت، نصب و فعال خواهند شد. این ابزارها نیز سورس باز بوده و موتور SQL Formatter، اجرای SQL و Intellisense آن‌را فراهم می‌کند و چون مبتنی بر NET Core. تهیه شده‌است، چندسکویی است.

تا اینجا مزیتی را که به دست خواهیم آورد Syntax highlighting و Intellisense جهت درج واژه‌های کلیدی عبارات SQL است:

و یا اگر بر روی فایل sql جاری کلیک راست کنیم، گزینه‌ی Format Document آن سبب می‌شود تا کدهای SQL نوشته شده، با فرمتی استاندارد، مرتب و یک‌دست شوند:


بنابراین اگر علاقمندید تا فایل‌ها و عبارات SQL خود را فرمت کنید، این افزونه‌ی سبک وزن چندسکویی، یک چنین قابلیت توکاری را به همراه دارد.
همچنین اگر علاقمندید به یک کتابخانه‌ی سورس باز چندسکویی SQL Formatter و SQL Parser دات نتی دسترسی داشته باشید، کدهای Microsoft/sqltoolsservice در دسترس هستند.


اتصال به SQL Server و کار با آن

پس از نصب مقدماتی افزونه‌ی mssql، دکمه‌های ctrl+shift+p (و یا F1) را فشرده و عبارت sql را جستجو کنید:


در اینجا سایر قابلیت‌های این افزونه‌ی نصب شده را می‌توان مشاهده کرد. در لیست ظاهر شده، گزینه‌ی Connect را انتخاب کنید. بلافاصله گزینه‌ی انتخاب پروفایل ظاهر می‌شود. چون هنوز پروفایلی را تعریف نکرده‌ایم، گزینه‌ی Create connection profile را انتخاب خواهیم کرد:


در ادامه باید نام سرور را وارد کرد. یا می‌توانید نام سرور کامل SQL خود را وارد کنید و یا اگر با LocalDB کار می‌کنید نیز امکان اتصال به آن با تایپlocaldb\MSSQLLocalDB  وجود دارد:


سپس نام بانک اطلاعاتی را که می‌خواهیم به آن متصل شویم ذکر می‌کنیم:


در مرحله‌ی بعد، باید نوع اعتبارسنجی اتصال مشخص شود:


چون در ویندوز هستیم، می‌توان گزینه‌ی Integrated را نیز انتخاب کرد (یا همان Windows Authentication).

در آخر، جهت تکمیل کار و دخیره‌ی این اطلاعات وارد شده، می‌توان نام پروفایل دلخواهی را وارد کرد:


اکنون کار اتصال به این بانک اطلاعاتی انجام شده و اگر به status bar دقت کنید، نمایش می‌دهد که در حال به روز رسانی اطلاعات intellisense است.


برای نمونه اینبار دیگر intellisense ظاهر شده منحصر به درج واژه‌های کلیدی SQL نیست. بلکه شامل تمام اشیاء بانک اطلاعاتی که به آن متصل شده‌ایم نیز می‌باشد:


در ادامه برای اجرا این کوئری می‌توان دکمه‌های Ctrl+Shift+E را فشرد و یا ctrl+shift+p (و یا F1) را فشرده و در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی execute query را انتخاب کنید (این گزینه بر روی منوی کلیک راست ظاهر شده‌ی بر روی فایل sql جاری نیز قرار دارد):





نگاهی به محل ذخیره سازی اطلاعات اتصال به بانک اطلاعاتی

پروفایلی را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، در منوی File->Preferences->Settings قابل مشاهده است:
// Place your settings in this file to overwrite the default settings
{
    "workbench.colorTheme": "Default Light+",
    "files.autoSave": "afterDelay",
    "typescript.check.tscVersion": false,
    "terminal.integrated.shell.windows": "cmd.exe",
    "workbench.iconTheme": "material-icon-theme",
    "vsicons.dontShowNewVersionMessage": true,
    "mssql.connections": [
        {
            "server": "(localdb)\\MSSQLLocalDB",
            "database": "TestASPNETCoreIdentityDb",
            "authenticationType": "Integrated",
            "profileName": "testLocalDB",
            "password": ""
        }
    ]
}
همانطور که مشخص است، کلید mssql.connections یک آرایه است و در اینجا می‌توان چندین پروفایل مختلف را تعریف و استفاده کرد.
برای مثال پروفایلی را که تعریف کردیم، در دفعات بعدی انتخاب گزینه‌ی Connect، به صورت ذیل ظاهر می‌شود:



تهیه‌ی خروجی از کوئری اجرا شده

اگر به نوار ابزار سمت راست نتیجه‌ی کوئری اجرا شده دقت کنید، سه دکمه‌ی تهیه‌ی خروجی با فرمت‌های csv، json و اکسل نیز در اینجا قرار داده شده‌است:


برای مثال اگر گزینه‌ی json آن‌را انتخاب کنید، بلافاصله نام فایلی را پرسیده و سپس این نتیجه را با فرمت JSON نمایش می‌دهد:


ضمن اینکه حتی می‌توان سطرها و سلول‌های خاصی را نیز از این خروجی انتخاب کرد و سپس با کلیک بر روی آن‌ها، تنها از این انتخاب، یک خروجی ویژه را تهیه نمود:



مشاهده‌ی ساختار اشیاء

اگر بر روی هر کدام از اجزای یک کوئری SQL متصل به بانک اطلاعاتی، کلیک راست کنیم، گزینه‌ی Go to definition نیز ظاهر می‌شود:


با انتخاب آن، بلافاصله عبارت کامل CREATE TABLE [dbo].[AppRoles] ظاهر می‌شود که در اینجا می‌توان ساختار این جدول را به صورت یک عبارت SQL مشاهده کرد.



تغییر تنظیمات افزونه‌ی MSSql

در منوی File->Preferences->Settings با جستجوی mssql می‌توان تنظیمات پیش فرض این افزونه را یافت. برای مثال اگر می‌خواهید تا SQL Formatter آن به صورت خودکار تمام واژه‌های کلیدی را با حروف بزرگ نمایش دهد، گزینه‌ی mssql.format.keywordCasing را انتخاب کنید. در کنار آن آیکن قلم ویرایش ظاهر می‌شود. با کلیک بر روی آن، منوی انتخاب uppercase را خواهیم داشت:


پس از این تغییر، اکنون بر روی صفحه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Format Document را انتخاب کنید. در این حالت علاوه بر تغییر فرمت سند SQL جاری، تمام واژه‌های کلیدی آن نیز uppercase خواهند شد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 34 - توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS
زمانیکه صحبت از توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS است، عموما تنظیمات مرتبط با برنامه‌های Blazor Server و یا Hosted Blazor Apps که همان ترکیب WASM+Web API هستند، مطرح است؛ در غیراینصورت اگر برنامه‌ای صرفا از فایل‌های Blazor WASM تشکیل شده باشد، توزیع آن حتی بر روی صفحات static مربوط به GitHub هم میسر است و وابستگی خاصی به سروری ندارند. بنابراین در اینجا بیشتر هدف تنظیمات IIS مرتبط با قسمت ASP.NET Core این برنامه‌ها است و این مورد را پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بررسی کرده‌ایم و نکته‌ی اضافه‌تری را به همراه ندارد.


مروری بر نحوه‌ی توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS

1- پیش از هر کاری باید مطابق نگارش ASP.NET Core در حال استفاده (که به عنوان هاست Blazor Server و یا ارائه دهنده‌ی قسمت Web API برنامه‌ی سمت کلاینت WASM مطرح است)، بسته‌ی NET Core hosting bundle. را نصب کرد که عموما تحت عنوان «Hosting Bundle Installer» قابل دریافت است.
نکته‌ی مهم: همانند تمام نگارش‌های دات نت، در اینجا نیز باید Hosting Bundle را پس از نصب IIS، بر روی سیستم نصب کرد. اگر این ترتیب تغییر کند، یکبار دیگر نصاب آن‌را اجرا کرده و گزینه‌ی ترمیم نصب را انتخاب کنید تا یکپارچگی آن با IIS صورت گیرد.

2- نیاز است برنامه‌ی خود را اصطلاحا publish کرد تا به همراه فایل‌های نهایی قابل کپی باشد که در پوشه‌ای توسط IIS هاست خواهند شد. برای اینکار اگر از نگارش کامل ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، فقط کافی است بر روی پروژه‌ی مدنظر کلیک راست کرده و از منوی باز شده، گزینه‌ی publish را انتخاب کنید و مراحل آن‌را طی نمائید و یا این مراحل را می‌توان توسط دستور خط فرمان زیر نیز خلاصه کرد که وابستگی خاصی، به IDE ویژه‌ای ندارد و چند سکویی است:
dotnet publish -o "c:\dir1\dir2" -c Release
این دستور، کار Build و توزیع پروژه را در پوشه‌ای که مشخص شده انجام می‌دهد. همچنین برای حالت build، نوع release را انتخاب می‌کند که به همراه بهینه سازی‌های بسیاری به همراه کاهش حجم نهایی فایل‌ها نیز هست.
و یا اگر فقط دستور dotnet publish -c Release را در ریشه‌ی پروژه اجرا کنیم، خروجی نهایی را در پوشه‌ی bin\Release\net5.0\publish می‌توان مشاهده کرد که به همراه یک web.config مخصوص برنامه‌های blazor هم هست و در آن mime typeهای متناظری، به همراه URL rewriting مناسب برنامه‌های تک صفحه‌ای وب از پیش تنظیم شده‌است. بنابراین در اینجا نصب ماژول URL rewrite بر روی IIS نیز الزامی است.

3- در اینجا نیز همانند تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core، باید application pool منتسب به برنامه را ویرایش کرده و NET Clr Version. آن‌را بر روی No Managed Code قرار داد.


روش فعالسازی توزیع مبتنی بر فشرده سازی Brotli در IIS

در حین عملیات publish استاندارد، به صورت پیش‌فرض از تمام فایل‌ها، سه نسخه‌ی اصلی، gz شده (gzip) و یا br شده (فشرده سازی Brotli که فایل‌های کم حجم‌تری را نسبت به gz ارائه می‌دهد) نیز تهیه می‌شوند که بسته به نوع مرورگر و پشتیبانی آن از روش‌های مختلف فشرده سازی، یکی از آن‌ها در اختیار کلاینت قرار خواهد گرفت که به این صورت کاربران، تجربه‌ی دریافت کم حجم‌تر و سریعتری را خواهند داشت.


باید دقت داشت Web.config ای که به همراه دستور dotnet publish ایجاد می‌شود، روش توزیع پیش‌فرض فایل‌های br. تولیدی را ندارد. برای اینکار نیاز است تنظیمات این فایل web.config توصیه شده‌ی توسط تیم Blazor را به web.config خود اضافه کرد تا در نهایت حجم دریافتی از سرور به شدت کاهش یابد.

یک نکته: اگر می‌خواهید فایل web.config سفارشی خودتان را داشته باشید، نمونه‌ای از آن‌را در ریشه‌ی پروژه قرار داده و سپس فایل csproj را به نحو زیر ویرایش کنید تا از آن در حین publish استفاده کند:
<PropertyGroup>
    <PublishIISAssets>true</PublishIISAssets>
</PropertyGroup>


در حین publish برنامه‌های Blazor WASM کار IL trimming نیز انجام می‌شود

برای کاهش حجم نهایی برنامه‌های Blazor WASM، در حین publish در حالت release، کار IL Trimming نیز به صورت خودکار انجام می‌شود تا کدهای IL ای که در برنامه نقش نداشته‌اند و مستقیما در جائی استفاده نشده‌اند، به صورت خودکار حذف شوند و به این ترتیب حجم ارائه‌ی نهایی به شدت کاهش یابد.
فقط باید دقت داشت که در این حالت اگر عملیات پویایی مانند reflection در کدهای شما صورت می‌گیرد، به علت نداشتن ارجاع استاتیکی به منابع مورد استفاده، در زمان اجرا با مشکل مواجه خواهد شد. اگر می‌خواهید اخطارهایی را در این زمینه مشاهده کنید، گزینه‌ی زیر را به فایل csproj اضافه نمائید:
<SuppressTrimAnalysisWarnings>false</SuppressTrimAnalysisWarnings>


حذف مباحث بومی سازی در صورت عدم نیاز


اگر در برنامه‌ی خود از مباحث time-zones استفاده نمی‌کنید، می‌توانید با غیرفعال کردن آن در فایل csproj، حداقل 100 کیلوبایت از حجم برنامه‌ی نهایی را کاهش دهید:
<BlazorEnableTimeZoneSupport>false</BlazorEnableTimeZoneSupport>
و یا اگر نمی‌خواهید خروجی‌های تاریخ و یا مقادیر، بر اساس فرهنگ بومی کاربر تطابق پیدا کنند، می‌توانید invariant culture را فعال کنید:
<InvariantGlobalization>true</InvariantGlobalization>