بازخوردهای دوره
صفحات مودال در بوت استرپ 3
اسکریپت‌هایی که تعریف کردید، تطابقی با اسکریپت‌های فایل layout پروژه پیوست شده در انتهای بحث ندارند. فایل‌هایی مانند jquery.validate.min.js و jquery.validate.unobtrusive.min.js که در فایل layout مثال بحث، ذکر شده‌اند در کار شما تعریف نشده.
مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم

در انتهای قسمت قبل، نحوه‌ی ایجاد یک جدول جدید با فیلدی از نوع فایل استریم بررسی شد، حال اگر جدولی از پیش وجود داشت، نحوه‌ی افزودن فیلد ویژه مورد نظر به آن، به صورت زیر است:

alter table tbl_files set(filestream_on ='default')

go
alter table tbl_files
add

[systemfile] varbinary(max) filestream null ,
FileId uniqueidentifier not null rowguidcol unique default (newid())
go

در ادامه جدول tblFiles قسمت قبل را در نظر بگیرید:

CREATE TABLE [tblFiles](
[FileId] [uniqueidentifier] ROWGUIDCOL NOT NULL,
[Title] [nvarchar](255) NOT NULL,
[SystemFile] [varbinary](max) FILESTREAM NULL,
UNIQUE NONCLUSTERED
(
[FileId] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY] FILESTREAM_ON [fsg1]

ALTER TABLE [dbo].[tblFiles] ADD DEFAULT (newid()) FOR [FileId]
GO

نحوه‌ی افزودن رکوردی جدید به جدول tblFiles :

INSERT INTO [tblFiles]
(
[Title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
'file-1',
CAST('data data data' AS VARBINARY(MAX))
)
در اینجا سعی کرده‌ایم یک رشته ساده را در فیلدی از نوع فایل استریم ذخیره کنیم که روش کار به صورت فوق است. از آنجائیکه مقدار پیش فرض FileId را هنگام تعریف جدول به NEWID تنظیم کرده‌ایم، نیازی به ذکر آن نیست و به صورت خودکار محاسبه و ذخیره خواهد شد.
اگر کنجکاو باشید که این فایل اکنون کجا ذخیره شده و نحوه‌ی مدیریت آن توسط اس کیوال سرور به چه صورتی است، فقط کافی است به مسیری که هنگام افزودن گروه فایل‌ها و فایل مربوطه در تنظیمات خواص دیتابیس در قسمت قبل مشخص کردیم، مراجعه کرد (شکل زیر).



بدیهی است افزودن یک رشته به این صورت کاربرد عملی ندارد و صرفا جهت یک مثال ارائه شد. در ادامه، نحوه‌ی ثبت محتویات یک فایل را در فیلدی از نوع فایل استریم و سپس خواندن اطلاعات آن‌را از طریق برنامه نویسی بررسی خواهیم کرد:

using System;
using System.IO;
using System.Data.SqlClient;
using System.Data;

namespace FileStreamTest
{
class CFS
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//ساخت عبارت افزودن پارامتری
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"INSERT INTO [tblFiles]([Title],[SystemFile]) VALUES(@title , @file)",
objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.Text;

//تعریف وضعیت پارامترها و مقدار دهی آن‌ها
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@title", title);
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@file", buffer);

//اجرای فرامین
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();
}

//پایان تراکنش
objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] data = null;

using (SqlConnection objConn = new SqlConnection())
{
//کوئری اس کیوال پارامتری جهت دریافت محتویات فایل
string cmdText = "SELECT SystemFile FROM tblFiles WHERE FileId=@id";
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(cmdText, objConn))
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objConn.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objConn.Open();

//تنظیم کردن وضعیت و مقدار پارامتر تعریف شده در کوئری
objCmd.Parameters.AddWithValue("@id", fileId);

//اجرای فرامین و دریافت فایل
using (SqlDataReader objread = objCmd.ExecuteReader())
{
if (objread != null)
if (objread.Read())
{
if (objread["SystemFile"] != DBNull.Value)
data = (byte[])objread["SystemFile"];
}
}
}
}

return data;
}
}
}

مثالی در مورد روش استفاده از کلاس فوق :

using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CFS.AddNewRecord(@"C:\filest05.PNG", "test1");

//آی دی رکورد ذخیره شده در دیتابیس برای مثال
byte[] data = CFS.GetDataFromDb("BB848D45-382C-4D95-BF4E-52C3509407D4");
if (data != null)
{
File.WriteAllBytes(@"C:\tst.PNG", data);
}
}
}
}
روش فوق با روش متداول افزودن یک فایل به دیتابیس اس کیوال سرور هیچ تفاوتی ندارد و این‌جا هم بدون مشکل کار می‌کند. اطلاعات نهایی به صورت فایل‌هایی بر روی سیستم که توسط اس کیوال سرور مدیریت خواهند شد و با جدول شما یکپارچه‌اند، ذخیره می‌شوند.

در روش دیگری که در اکثر مقالات مرتبط مورد استفاده است، از شیء SqlFileStream کمک گرفته شده و نحوه‌ی انجام آن نیز به صورت زیر می‌باشد.
در ابتدا دو رویه ذخیره شده زیر را ایجاد می‌کنیم:

CREATE PROCEDURE [AddFile](@Title NVARCHAR(255), @filepath VARCHAR(MAX) OUTPUT)
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

DECLARE @ID UNIQUEIDENTIFIER
SET @ID = NEWID()

INSERT INTO [tblFiles]
(
[FileId],
[title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
@ID,
@Title,
CAST('' AS VARBINARY(MAX))
)

SELECT @filepath = SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
GO

CREATE PROCEDURE [GetFilePath](@Id VARCHAR(50))
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

SELECT SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
در رویه ذخیره شده AddFile ، ابتدا رکوردی بر اساس عنوان دلخواه ورودی با یک فایل خالی ایجاد می‌شود. سپس مسیر سیستمی این فایل را در آرگومان خروجی filepath قرار می‌دهیم. SystemFile.PathName از اس کیوال سرور 2008 جهت فیلدهای فایل استریم به اس کیوال سرور اضافه شده است. از این مسیر در برنامه خود جهت نوشتن بایت‌های فایل مورد نظر در آن توسط شیء SqlFileStream استفاده خواهیم کرد.
رویه ذخیره شده GetFilePath نیز تنها مسیر سیستمی فایل استریم ذخیره شده را بر می‌گرداند.
به این ترتیب کدهای برنامه به صورت زیر تغییر خواهند کرد:

using System.Data.SqlClient;
using System.Data;
using System.Data.SqlTypes;
using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class CFSqlFileStream
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده افزودن فایل
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"AddFile", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن وضعیت و مقدار پارامتر عنوان
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@Title", SqlDbType.NVarChar, 255);
objSqlParam1.Value = title;

//مشخص ساختن پارامتر خروجی رویه ذخیره شده
SqlParameter objSqlParamOutput = new SqlParameter("@filepath", SqlDbType.VarChar, -1);
objSqlParamOutput.Direction = ParameterDirection.Output;

//افزودن پارامترها به شیء کامند
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParamOutput);

//اجرای رویه ذخیره شده
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();

//و سپس دریافت خروجی آن
string Path = objSqlCmd.Parameters["@filepath"].Value.ToString();

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای نوشتن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();
using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(Path, objContext, FileAccess.Write))
{
objSqlFileStream.Write(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] buffer = null;

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده دریافت مسیر فایل
using (SqlCommand objSqlCmd =
new SqlCommand("GetFilePath", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن پارامتر ورودی رویه ذخیره شده و مقدار دهی آن
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@ID", SqlDbType.VarChar, 50);
objSqlParam1.Value = fileId;
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);

//اجرای رویه ذخیره شده و دریافت مسیر سیستمی فایل استریم
string path = string.Empty;
using (SqlDataReader sdr = objSqlCmd.ExecuteReader())
{
sdr.Read();
path = sdr[0].ToString();
}

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای خواندن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();

using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(path, objContext, FileAccess.Read))
{
buffer = new byte[(int)objSqlFileStream.Length];
objSqlFileStream.Read(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}

return buffer;
}
}
}
در پایان برای تکمیل بحث می‌توان به مقاله‌ی مرجع زیر مراجعه کرد:
FILESTREAM Storage in SQL Server 2008

نظرات مطالب
MVVM و نمایش دیالوگ‌ها
خواستم تشکر کنم از شما که اندک ته مانده وب فارسی رو غنی می کنید. از سری MVVM هم تشکر می کنم.
نظرتون در مورد کتابچه 54 صفحه ای Advanced MVVM چی هست؟ می خواستم در اولین فرصت مطالعش کنم.
نظرات مطالب
نحوه صحیح تولید Url در ASP.NET MVC
سلام ؛ اگر درون یک صفحه یک جدول که دارای شماره صفحه هم هست بصورت partialView تعریف کرده باشیم و بخواهیم بصورت ajax با زدن دکمه شماره صفحه مورد نظر اطلاعات جدول که تغییر میکند شماره آن صفحه هم بصورت ajax به url اضافه شود برای این کار چه باید کرد؟ یعنی در واقع میخوام بدونم بصورت ajax چگونه میتوان با زدن دکمه شماره صفحه، آن شماره صفحه در انتهای url اضافه شود. و اگر url را در مرورگر کپی کنیم اطلاعات جدول هم مطابق شماره تغییر کند.
نظرات مطالب
تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی
- با easy hook میشه JIT Compiler دات نت رو هوک کرد. در اینجا فرصت خواهید داشت تا بدنه متد رو با کدهای IL بازنویسی کنید. در مورد JIT Hooking اگر اطلاعات بیشتری خواستید، اینجا
- CLR Injection: Runtime Method Replacer 
- .NET CLR Injection: Modify IL Code during Run-time 
- Hawkeye - The .Net Runtime Object Editor
- کار خود مایکروسافت است: Moles - Replace any .NET method with a delegate  البته مایکروسافت برای کارهای Native ویندوز هم یک کتابخانه به نام detours دارد. نسخه 32 بیتی آن عمومی است و با C سازگار است.
- Modifying IL at runtime 
- WPF Snoop
مطالب
Scaffolding در EF Core
ایجاد Model  از روی Database موجود در EF Core

در بسیاری اوقات ممکن است تیم تحلیل دیتابیس، از توسعه اپلیکیشن جدا شده باشد تا مراحل نرمال سازی و تست بهره وری اجرای کوئری‌ها، به‌صورت جداگانه‌ای از توسعه‌ی برنامه انجام شود؛ یا ممکن است دیتابیس یک برنامه‌ی از پیش موجود، برای نگهداری و مهندسی مجدد به شما سپرده شود. سناریو هر چه باشد، جهت سرعت بخشیدن به توسعه‌ی نرم افزار میتوان از Entity Framework Core جهت ایجاد فایل‌های Model  از روی دیتابیس موجود استفاده کرد.

در این مثال ، از دیتابیس SQL Server  و یک برنامه‌ی کنسول و همچنین از ابزار NET Core CLI. استفاده خواهیم کرد.
با استفاده از ابزار CLI  ابتدا یک فولدر خالی به نام EfCoreDbToModel  ایجاد میکنیم:
> mkdir EfCoreDbToModel
سپس وارد این فولدر شده:
> cd EfCoreDbToModel
و بعد از آن یک پروژه‌ی جدید کنسول را در این فولدر ایجاد مینماییم:
> dotnet new console
 پس از مشاهده پیام Restore Succeeded، بسته‌های زیر را به پروژه اضافه میکنیم:
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
بسته‌ی اول SQL Server Provider مناسب برای Entity Framework Core هست. بسته‌ی دوم مدیریت دستورات Entity Framework Core، از جمله دستورات Scaffold-DbContxet ،  Add-Migration  و Update-Database را بر عهده خواهد داشت. هر دو بسته‌ی فوق جهت ارتباط EF Core  با SQL Server  ضروری هستند و در نهایت جهت دسترسی به امکانات  ( Design-Time )  زمان طراحیِ  EF Core در SQL Server از جمله Scaffold کردن Model، به بسته‌ی سوم نیازمندیم.

در ادامه فایل csproj. را باز کرده و در صورتیکه خط زیر در آن موجود نیست، آن را به گره ItemGroup  اضافه کنید:
 < DotNetCliToolReference Include= " Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet " Version= " 2.0.0 " />
سپس بسته‌ها را Restore  نمایید:
> dotnet restore

اکنون با اجرای دستوری مثل دستور زیر، بررسی کنید که آیا دستورات Ef Core در دسترس هستند یا خیر:
> dotnet ef -h
در صورتیکه همه چیز مطابق انتظار کار کرده باشد، باید نتیجه‌ای مشابه تصویر زیر نمایش داده شود:


برای تولید فایل‌های Model، از دستور dbContext scaffold بصورت زیر استفاده میکنیم:
>dotnet ef dbcontext scaffold "Server=.;Database=Your_DB;Trusted_Connection=True;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Model
دستور فوق دارای دو آرگومان اصلی است:
  1- Connection String
  2- Provider که Entity Framework Core Provider مخصوص دیتابیس مدنظر شماست.

لیستی از دیتابیس‌های مورد پشتیبانی EF Core را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.

پس از اجرای دستور فوق، فولدر Model، شامل فایل‌های Entity و همچنین یک فایل دیگر که معرف DbContext است، ایجاد خواهند شد:


  گزینه‌ی o- دایرکتوری ایجاد فایل‌های مدل و DbContext را مشخص می‌کند. در صورتیکه از وارد کردن آن صرف نظر کنید، این فایل‌ها بصورت پیش فرض در مسیری قرار خواهند گرفت که فایل csproj. وجود دارد.
همانطور که ملاحظه میکنید نام کلاس DbContext از ترکیب نام دیتابیس بعلاوه‌ی کلمه “Context” خواهد بود. جهت تغییر نام این کلاس می‌توانید از گزینه‌ی "context "Your_Context_Title- استفاده نمائید. برای مثال:
> dotnet ef dbcontext scaffold "Server=.\;Database=Your_Db_name;Trusted_Connection=True;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Model -context "MyDbContext"

جهت کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ^ و ^.
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت اول - معرفی
مستندسازی یک API، مهم است. اگر این API عمومی باشد، نیاز به مستندات ویژه‌ی آن، امری بدیهی است و اگر عمومی نباشد، باز هم باید دارای مستندات باشد؛ از این جهت که سایر توسعه دهنده‌های یک تیم بتوانند به سادگی از آن استفاده کنند و همچنین نیازی نباشد تا یک سؤال مشخص را بارها پاسخ داد. به علاوه عدم وجود مستندات کافی در مورد یک API سبب خواهد شد تا سایر توسعه دهنده‌ها تصور کنند قابلیتی که مدنظرشان است هنوز پیاده سازی نشده‌است و خودشان شروع به توسعه‌ی آن کنند که سبب اتلاف وقت و هزینه خواهد شد. با استفاده از Swagger که «سوواَگِر» تلفظ می‌شود و یا OpenAI می‌توان این مشکل را برطرف کرد که ارائه دهنده‌ی توضیحی استاندارد از API شما می‌باشد. توسط آن می‌توان قابلیت‌های یک API را دریافت و یا نحوه‌ی تعامل با آن‌را از طریق HTTP، بررسی کرد. چون خروجی آن استاندارد است و مبتنی بر JSON و یا YAML می‌باشد، ابزارهایی نیز برای آن تهیه شده‌اند که برای نمونه می‌توانند بر مبنای آن، یک UI را طراحی و ارائه کنند. البته این ابزارهای ثالث صرفا محدود به تولید UI مستندات مبتنی بر OpenAPI نیستند، بلکه امکان تولید کد و یا آزمون‌های واحد نیز توسط آن‌ها وجود دارد.
به OpenAPI Specification عبارت Swagger Specification نیز گفته می‌شود؛ اما OpenAPI عبارتی است که باید ترجیح داده شود.


OpenAPI و Swagger

تا اینجا دریافتیم که استاندارد OpenAPI و یا Swagger، صرفا دو واژه برای انجام کاری مشابه هستند. اما در عمل Swagger تشکیل شده‌است از تعدادی ابزار سورس باز که برفراز استاندارد OpenAPI کار کرده و قابلیت‌هایی را ارائه می‌دهند؛ مانند Swagger Editor (برای تولید استاندارد)، Swagger UI (برای تولید UI مستندات)، Swagger CodeGen (برای تولید کدهای خودکار) و غیره. برای نمونه swagger-ui را می‌توانید در مخزن کد GitHub آن ملاحظه کنید.
البته این ابزارها به صورت عمومی تهیه شده‌اند. به همین جهت محصور کننده‌هایی نیز برای آن‌ها جهت یکپارچگی با ASP.NET Core، طراحی شده‌اند؛ مانند میان‌افزار Swashbuckle.AspNetCore. کار آن تولید OpenAPI Specification بر اساس ASP.NET Core 2x API شما می‌باشد که جزئیات انجام اینکار را به مرور بررسی خواهیم کرد. این کامپوننت به همراه یک swagger-ui جایگذاری شده (embedded) نیز می‌باشد که کار تهیه‌ی یک UI خودکار را بر اساس این استاندارد میسر می‌کند.
البته محصورکننده‌های متعددی برای ابزارهای Swagger، برای پروژه‌های ASP.NET Core وجود دارند که یکی دیگر از آن‌ها NSwag است. هرچند Swashbuckle.AspNetCore پرکاربردترین مورد تا به امروز بوده‌است.


ساختار نمونه برنامه‌ای که در این سری تکمیل خواهد شد


در اینجا ساختار برنامه‌ی ASP.NET Core 2.2x نمونه‌ی این سری را ملاحظه می‌کنید که هدف اصلی آن، ارائه‌ی دو کنترلر Web API برای کتاب‌ها و نویسنده‌های آن‌ها می‌باشد:


برای نمونه اگر برنامه را اجرا کنید، در مسیر https://localhost:5001/api/authors، لیست تمام نویسندگانی که به صورت اطلاعات آغازین برنامه، توسط OpenAPISwaggerDoc.DataLayer ثبت شده‌اند، قابل مشاهده‌است:


و یا کتاب‌های نویسنده‌ای خاص را در آدرسی مانند https://localhost:5001/api/authors/2902b665-1190-4c70-9915-b9c2d7680450/books می‌توان مشاهده کرد:



کدهای کامل آغازین این نمونه برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-01.zip و شامل این اجزا است:
- OpenAPISwaggerDoc.Entities: به همراه موجودیت‌های نویسنده و کتاب است.
- OpenAPISwaggerDoc.DataLayer: شامل DbContext برنامه است؛ به همراه تعدادی رکورد پیش‌فرض جهت آغاز بانک اطلاعاتی و چون DbContext را در یک پروژه‌ی مجزا قرار داده‌ایم، نیاز به IDesignTimeDbContextFactory نیز دارد که این مورد هم در این پروژه لحاظ شده‌است.
- OpenAPISwaggerDoc.Models: شامل DTOهای برنامه است. برای نگاشت این DTOها به موجودیت‌ها و برعکس، از AutoMapper استفاده شده‌است که کار این نگاشت‌ها و تعریف پروفایل متناظر با آن‌ها، در پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Profiles صورت می‌گیرد.
- OpenAPISwaggerDoc.Services: کار استفاده‌ی از لایه‌ی OpenAPISwaggerDoc.DataLayer را جهت دسترسی به بانک اطلاعاتی و کار با موجودیت‌های کتاب‌ها و نویسندگان، انجام می‌دهد. از این سرویس‌ها در دو کنترلر Web API برنامه، برای دریافت اطلاعات نویسندگان و کتاب‌های آن‌ها از بانک اطلاعاتی، استفاده می‌شود.
- OpenAPISwaggerDoc.Web: پروژه‌ی اصلی است که دو کنترلر Web API را هاست می‌کند و تنظیمات اولیه‌ی این سرویس‌ها را در کلاس Startup انجام داده و همچنین کار اعمال خودکار Migrations را نیز در کلاس Program (بالاترین سطح برنامه) تکمیل می‌کند. رشته‌ی اتصالی این برنامه، در فایل appsettings.json تعریف شده‌است و به یک بانک اطلاعاتی LocalDB اشاره می‌کند که پس از اجرای برنامه به صورت خودکار ساخته شده و مقدار دهی می‌شود.


در قسمت بعد، کار مستند سازی این API را شروع می‌کنیم.
مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت ششم - فارسی سازی پیام‌ها
هرچند ASP.NET Core Identity تمام پیام‌های خطایی را که ارائه می‌دهد از یک فایل resx دریافت می‌کند، اما این فایل در نگارش 1.1 آن حداقل قابلیت چندزبانی شدن را ندارد و اگر فایل resx فارسی آن‌را تهیه کنیم، توسط این فریم ورک استفاده نخواهد شد. در ادامه ابتدا نگاهی خواهیم داشت به زیرساخت استفاده شده‌ی در این فریم ورک برای بومی سازی پیام‌های داخلی آن و سپس نحوه‌ی فارسی کردن آن‌را بررسی می‌کنیم.


ASP.NET Core Identity 1.1 چگونه پیام‌های خطای خود را تامین می‌کند؟

نگارش 1.1 این فریم ورک به همراه یک فایل Resources.resx است که تمام پیام‌های خطاهای ارائه شده‌ی توسط متدهای مختلف آن‌را به همراه دارد. این فایل توسط کلاس IdentityErrorDescriber به نحو ذیل استفاده می‌شود:
    public class IdentityErrorDescriber
    {
        public virtual IdentityError DefaultError()
        {
            return new IdentityError
            {
                Code = nameof(DefaultError),
                Description = Resources.DefaultError
            };
        }
برای مثال برای نمایش یک پیام خطای عمومی، به کلاس Resources معادل فایل resx یاد شده مراجعه کرده و خاصیت DefaultError آن‌را ارائه می‌دهد و به همین نحو برای سایر خطاها و اخطارها.
سپس کلاس IdentityErrorDescriber به سیستم تزریق وابستگی‌های آن اضافه شده و هرجائیکه نیاز به نمایش پیامی را داشته، از آن استفاده می‌کند.
بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس Resources آن ثابت است و قابل تغییر نیست. به همین جهت اگر معادل فارسی این فایل را تهیه کنیم، توسط این فریم ورک به صورت خودکار استفاده نخواهد شد.


فارسی سازی IdentityErrorDescriber

بهترین راه فارسی سازی کلاس IdentityErrorDescriber، ارث بری از آن و بازنویسی متدهای virtual آن است که اینکار در کلاس CustomIdentityErrorDescriber انجام شده‌است:
    public class CustomIdentityErrorDescriber : IdentityErrorDescriber
    {
        public override IdentityError DefaultError()
        {
            return new IdentityError
            {
                Code = nameof(DefaultError),
                Description = "خطایی رخ داده‌است."
            };
        }
پس از بازنویسی کامل این کلاس، اکنون نوبت به جایگزینی آن با IdentityErrorDescriber پیش‌فرض است:
services.AddScoped<IdentityErrorDescriber, CustomIdentityErrorDescriber>();

services.AddIdentity<User, Role>(identityOptions =>
            {
            }).AddUserStore<ApplicationUserStore>()
               // the rest of the setting …
              .AddErrorDescriber<CustomIdentityErrorDescriber>()
               // the rest of the setting …
معرفی CustomIdentityErrorDescriber، در دو قسمت معرفی عمومی آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها و همچنین متد AddErrorDescriber زنجیره‌ی AddIdentity کلاس IdentityServicesRegistry انجام شده‌است.
به این ترتیب این فریم ورک هرزمانیکه نیاز به وهله‌ای از نوع IdentityErrorDescriber را داشته باشد، از وهله‌ی فارسی سازی شده‌ی ما استفاده می‌کند.


مشکل! هنوز پس از جایگزینی سرویس IdentityServicesRegistry اصلی، تعدادی از خطاها فارسی نیستند!

اگر به کلاس PasswordValidator آن مراجعه کنید، در سازنده‌ی کلاس یک چنین تعریفی را می‌توان مشاهده کرد:
    public class PasswordValidator<TUser> : IPasswordValidator<TUser> where TUser : class
    {
        public PasswordValidator(IdentityErrorDescriber errors = null)
        {
            Describer = errors ?? new IdentityErrorDescriber();
        }
یعنی اگر ما این کلاس PasswordValidator را سفارشی سازی کردیم و فراموش کردیم که سازنده‌ی آن‌را هم بازنویسی کنیم، پارامتر errors آن نال خواهد بود (چون از مقدار پیش‌فرض پارامترها استفاده کرده‌اند). یعنی از new IdentityErrorDescriber اصلی (بدون مراجعه‌ی به سیستم تزریق وابستگی‌ها و استفاده‌ی از نسخه‌ی سفارشی سازی شده‌ی ما) استفاده می‌کند. بنابراین در هر دو کلاس سفارشی سازی شده‌ی اعتبارسنجی کاربران و کلمات عبور آن‌ها، ذکر سازنده‌ی پیش‌فرض این کلاس‌ها و ذکر پارامتر IdentityErrorDescriber آن، اجباری است:
    public class CustomPasswordValidator : PasswordValidator<User>
    {
        private readonly IUsedPasswordsService _usedPasswordsService;
        private readonly ISet<string> _passwordsBanList;

        public CustomPasswordValidator(
            IdentityErrorDescriber errors,// How to use CustomIdentityErrorDescriber
            IOptionsSnapshot<SiteSettings> configurationRoot,
            IUsedPasswordsService usedPasswordsService) : base(errors)



    public class CustomUserValidator : UserValidator<User>
    {
        private readonly ISet<string> _emailsBanList;

        public CustomUserValidator(
            IdentityErrorDescriber errors,// How to use CustomIdentityErrorDescriber
            IOptionsSnapshot<SiteSettings> configurationRoot
            ) : base(errors)
به این ترتیب، زمانیکه این کلاس‌ها توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها وهله سازی می‌شوند، IdentityErrorDescriber آن دقیقا همان کلاس فارسی سازی شده‌ی ما خواهد بود و دیگر شرط ()errors ?? new IdentityErrorDescriber در کلاس پایه محقق نمی‌شود تا بازهم به همان تامین کننده‌ی پیش فرض خطاها مراجعه کند؛ چون  base(errors) آن با کلاس جدید ما مقدار دهی شده‌است.

یک نکته: اگر کلاس‌های زیر را سفارشی سازی کردید، تمامشان از حالت ()errors ?? new IdentityErrorDescriber در سازنده‌ی کلاس خود استفاده می‌کنند. بنابراین ذکر مجدد و بازنویسی سازنده‌ی آن‌ها را فراموش نکنید (در حد ذکر مجدد سازنده‌ی کلاس پایه کفایت می‌کند و مابقی آن توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها مدیریت خواهد شد):
- PasswordValidator
- RoleManager
- RoleStore
- UserStore
- UserValidator
- RoleValidator


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
بهبودهای Blazor 6x جهت تنظیم محتوای head صفحات

در اینجا پیشتر روشی را مبتنی بر جاوا اسکریپت جهت تنظیم عنوان صفحات مشاهده کردید. در Blazor 6x دیگر به این راه حل نیازی نیست.

کامپوننت جدید PageTitle 
@page "/counter"
<PageTitle>Counter</PageTitle>
با استفاده از این کامپوننت که آن‌را می‌توان در هر قسمتی، قرار داد، امکان به روز رسانی (حتی پویای) عنوان صفحه، وجود دارد. این کامپوننت در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Components.Web قرار دارد و اگر بیش از یک PageTitle در یک کامپوننت تعریف شود، آخرین مورد آن پردازش خواهد شد.

کامپوننت جدید HeadContent
@page "/counter"
<PageTitle>Counter</PageTitle>
<HeadContent>
  <meta name="description" content="Use this page to count things!" />
  <meta name="author" content="VahidN">
  <link rel="icon" href="favicon.ico" type="image/x-icon">
  <link rel="sitemap" type="application/xml" title="Sitemap" href="@(NavigationManager.BaseUri)sitemap.xml" />
  <link rel="alternate" type="application/rss+xml" href="@(NavigationManager.BaseUri)atom.xml">
  <link rel="canonical" href="@(NavigationManager.BaseUri)good-content" />
  <meta name="robots" content="index, follow" />
</HeadContent>
هدف از این کامپوننت جدید، تنظیم پویای محتوای تگ استاندارد head صفحه‌ی HTML نهایی است که در اینجا برای نمونه، چند تگ مخصوص SEO را به head اضافه می‌کند. همچنین باید دقت داشت که اگر بیش از یک HeadContent را تعریف کنیم، فقط آخرین مورد پردازش می‌شود.
یک نکته: در اینجا هم می‌توان تگ استاندارد title را اضافه کرد. اما باید دقت داشت که در این حالت، صرفا کار افزودن این تگ صورت می‌گیرد؛ بدون توجه به وجود کامپوننت PageTitle تعریف شده. یعنی بیش از یک title در تگ head درج می‌شود که یک HTML غیرمعتبر به حساب خواهد آمد.

کامپوننت جدید HeadOutlet
این کامپوننت، کار پردازش دو کامپوننت یاد شده را انجام می‌دهد و محل تعریف آن، در فایل Program.cs است که در قالب پروژه‌های جدید Blazor 6x، به صورت خودکار، درج و تنظیم شده‌است:
var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
builder.RootComponents.Add<App>("#app");
builder.RootComponents.Add<HeadOutlet>("head::after");
head::after در CSS استاندارد به معنای درج آن به عنوان آخرین فرزند گره انتخابی (head در اینجا) است.

مطالب دوره‌ها
طراحی روابط و ارجاعات در RavenDB
در قسمت‌های قبل، با پیش زمینه‌ی ذهنی طراحی مدل‌های RavenDB به همراه اصول مقدماتی کوئری نویسی آن آشنا شدیم. در این قسمت قصد داریم معادل‌های روابط موجود در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را در RavenDB و مطابق ذهنیت غیر رابطه‌ای آن، مدلسازی کنیم و مثال‌های بیشتری را بررسی نمائیم.

مدیریت روابط در RavenDB

یکی از اصول طراحی مدل‌ها در RavenDB، مستقل بودن اسناد یا documents است. به این ترتیب کلیه اطلاعاتی که یک سند نیاز دارد، داخل همان سند ذخیره می‌شوند (به این نوع شیء،  Root Aggregate هم گفته می‌شود). اما این اصل سبب نخواهد شد تا نتوان یا نباید ارتباطی را بین اسناد تعریف کرد. بنابراین سؤال مهم اینجا است که چه اطلاعات مرتبطی باید داخل یک سند ذخیره شوند و چه اطلاعاتی باید به سند دیگری ارجاع داده شوند. برای پاسخ به این سؤال سه روش ذیل را باید مدنظر داشت:

الف) Denormalized references
فرض کنید در دنیای رابطه‌ای دو جدول سفارش و مشتری را دارید. در این حالت، جدول سفارش تنها شماره آی دی اطلاعات مشتری را از جدول مشتری یا کاربران سیستم، در خود ذخیره خواهد کرد. به این ترتیب از تکرار اطلاعات مشتری در جدول سفارشات جلوگیری می‌گردد. اما اگر اطلاعات پرکاربرد مشتری را در داخل جدول سفارش قرار دهیم به آن denormalized reference گفته می‌شود.
ایجاد denormalized reference یکی از روش‌های مرسوم در دنیای NoSQL و RavenDB است؛ خصوصا جهت سهولت نمایش اطلاعات. به این ترتیب ارجاع به سندهای دیگر کمتر شده و ترافیک شبکه نیز کاهش می‌یابد. برای مثال در اینجا نام و آدرس مشتری را داخل سند ثبت شده قرار می‌دهیم و از سایر اطلاعات او (که اهمیت نمایشی ندارند) مانند کلمه عبور و امثال آن صرفنظر خواهیم کرد.
اینجا است که یک سری از سؤالات مطرح خواهند شد مانند : «اگر آدرس مشتری تغییر کرد، چطور؟»
بنابراین بهترین حالت استفاده از روش denormalized references محدود خواهد شد به موارد ذیل:
الف) قید اطلاعاتی که به ندرت تغییر می‌کنند. برای مثال نام یک شخص یا نام یک کشور، استان یا شهر.
ب) ثبت اطلاعات تکراری که در طول زمان تغییر می‌کنند، اما باید تاریخچه‌ی آن‌ها حفظ شوند. برای مثال اگر آدرس مشتری تغییر کرده است، واقعا اجناس سندهای قبلی او، صرفنظر از آدرس جدیدی که اعلام کرده است، به آدرس قبلی او ارسال شده‌اند و این تاریخچه باید در سیستم حفظ شوند.
ج) اطلاعاتی که ممکن است بعدها حذف شوند؛ اما نیاز است سابقه اسناد قبلی تخریب نشوند. برای مثال کارخانه‌ای را درنظر بگیرید که امسال یک سری چینی خاص را تولید می‌کند و می‌فروشد. سال بعد خط تولید خود را عوض کرده و سری اجناس دیگری را شروع به تولید و فروش خواهد کرد. در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای نمی‌توان اجناسی را که در جداول دیگر ارجاع دارند، به این سادگی‌ها حذف کرد. در اینجا باید از روش‌هایی مانند تعریف فیلد بیتی IsDeleted برای مخفی کردن ظاهری رکوردهای موجود کمک گرفت. اما در دنیای رابطه‌ای، اطلاعات مهم محصول را در سند اصلی ثبت کنید. بعد هر زمانیکه نیازی به محصول نبود، کلا تعریف آن‌را حذف نمائید.


ب) Includes
Includes در RavenDB برای پوشش مشکلات denormalization ارائه شده است. در اینجا بجای اینکه یک شیء کپی اطلاعات پرکاربرد شیء‌ایی دیگر را در خود ذخیره کند، تنها ارجاعی (یک Id رشته‌ای) از آن شیء را در سند مرتبط ذخیره خواهد کرد.
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}
 
public class Customer
{
    public string Name { get; set; }
    public string Address { get; set; }
    public short Age { get; set; }
    public string HashedPassword { get; set; }
}
برای نمونه در کلاس Order شاهد یک Id رشته‌ای ارجاع دهنده به کلاس Customer هستیم. هرگاه که نیاز به بارگذاری اطلاعات شیء Order به همراه کل اطلاعات مشتری او تنها در یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی باشد، می‌توان از متد الحاقی Include مختص RavenDB استفاده کرد:
var order = session.Include<Order>(x => x.CustomerId)
                   .Load("orders/1234");
 
// این کوئری از کش سشن خوانده می‌شود و کاری به سرور ندارد
var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
همانطور که مشاهده می‌کنید، با ذکر متد Include، اعلام کرده‌ایم که مایل هستیم تا اطلاعات سند مشتری متناظر را نیز داشته باشیم. در این حالت در Load بعدی که بر اساس Id مشتری انجام شده، دیگر رفت و برگشتی به سرور انجام نشده و اطلاعات مشتری از کش سشن جاری که پیشتر با فراخوانی Include مقدار دهی شده است، دریافت می‌گردد.
حتی می‌توان چند سند مرتبط را با هم بارگذاری کرد؛ با حداقل رفت و برگشت به سرور:
var orders = session.Include<Order>(x => x.CustomerId)
    .Load("orders/1234", "orders/4321");
 
foreach (var order in orders)
{
    // این کوئری‌ها سمت کلاینت هستند و به سرور ارسال نمی‌شوند
    var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
}
همچنین امکان استفاده از متد Include در LINQ API نیز پیش بینی شده است. برای این منظور باید از متد Customize استفاده کرد:
var orders = session.Query<Order>()
    .Customize(x => x.Include<Order>(o => o.CustomerId))
    .Where(x => x.TotalPrice > 100)
    .ToList();
 
foreach (var order in orders)
{
    // این کوئری‌ها سمت کلاینت اجرا می‌شوند
    var cust = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
}


Includeهای یک به چند

اکنون فرض کنید به کلاس سفارش، آرایه تامین کننده‌ها نیز افزوده شده است (رابطه یک به چند):
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public string[] SupplierIds { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}
بارگذاری یکباره روابط یک به چند نیز با Include میسر است:
var orders = session.Include<Order>(x => x.SupplierIds)
    .Load("orders/1234", "orders/4321");
 
foreach (var order in orders)
{
    foreach (var supplierId in order.SupplierIds)
    {
        // از کش سشن خوانده می‌شود
        var supp = session.Load<Supplier>(supplierId);
    }
}



Includeهای چند سطحی

در اینجا کلاس سفارشی را در نظر بگیرید که دارای خاصیت ارجاع دهنده نیز هست. این خاصیت به شکل یک کلاس تعریف شده است و نه به شکل  یک آی دی رشته‌ای:
public class Order
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public string[] SupplierIds { get; set; }
    public Referral Refferal { get; set; }
    public LineItem[] LineItems { get; set; }
    public double TotalPrice { get; set; }
}

public class Referral
{
    public string CustomerId { get; set; }
    public double CommissionPercentage { get; set; }
}
متد Include امکان ارجاع به خواص تو در تو را نیز دارد:
var order = session.Include<Order>(x => x.Refferal.CustomerId)
    .Load("orders/1234");
 
// از کش سشن خوانده می‌شود
var referrer = session.Load<Customer>(order.Refferal.CustomerId);
همچنین این متد با مجموعه‌ها نیز کار می‌کند. برای مثال اگر تعریف متد LineItem به صورت زیر باشد:
public class LineItem
{
    public string ProductId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public double Price { get; set; }
}
برای بارگذاری یکباره اسناد مرتبط می‌توان به روش ذیل عمل کرد:
var order = session.Include<Order>(x => x.LineItems.Select(li => li.ProductId))
    .Load("orders/1234");
 
foreach (var lineItem in order.LineItems)
{
    // از کش سمت کلاینت خوانده می‌شود
    var product = session.Load<Product>(lineItem.ProductId);
}

و به صورت خلاصه برای باگذاری اسناد مرتبط، دیگر از دو کوئری پشت سر هم ذیل استفاده نکنید:
var order = session.Load<Order>("orders/1");
var customer = session.Load<Customer>(order.CustomerId);
این دو کوئری یعنی دوبار رفت و برگشت به سرور. با استفاده از Include می‌توان تعداد رفت و برگشت‌ها و همچنین ترافیک شبکه را کاهش داد. به علاوه سرعت کار نیز افزایش خواهد یافت.


ج) تفاوت بین Reference و Relationship

برای درک اینکه آیا اطلاعات یک شیء مرتبط را بهتر است داخل شیء اصلی (Aggregate rooe) ذخیره کرد یا خیر، باید مفاهیم ارجاع و ارتباط را بررسی کنیم.
اگر به مثال سفارش و مشتری دقت کنیم، یک سفارش را بدون مشتری نیز می‌توان تکمیل کرد. برای مثال بسیاری از فروشگاه‌ها به همین نحو عمل می‌کنند و اگر شماره Id مشتری را به سندی اضافه می‌کنیم، صرفا جهت این است که بدانیم این سند متعلق به شخص دیگری نیست. بنابراین «ارجاعی» به کاربر در جدول سفارش می‌تواند وجود داشته باشد.
اکنون اقلام سفارش را درنظر بگیرید. هر آیتم سفارش تنها با بودن آن سفارش خاص است که معنا پیدا می‌کنند و نه بدون آن. این آیتم می‌تواند ارجاعی به محصول مرتبط داشته باشد. اینجا است که می‌گوییم اقلام سند با سفارش «در ارتباط» هستند؛ اما یک سند ارجاعی دارد به مشتری.
از این دو مفهوم برای تشخیص تشکیل Root Aggregate استفاده می‌شود. به این ترتیب تشخیص داده‌ایم اقلام سند، Root Aggregate را تشکیل می‌دهند؛ بنابراین ذخیره سازی تمام آن‌ها داخل یک سند RavenDB معنا پیدا می‌کند.


چند مثال برای درک بهتر نحوه طراحی اسناد در RavenDB

الف) Stackoverflow
صفحه نمایش یک سؤال و پاسخ‌های آن و همچنین رای‌های هر آیتم را درنظر بگیرید. در اینجا کاربران همزمانی ممکن است به یک سؤال رای بدهند، پاسخ‌هایی را ارائه دهند و یا کاربر اصلی، سؤال خویش را ویرایش کند. به این ترتیب با قرار دادن کلیه آیتم‌های این سند داخل آن، به مشکلات همزمانی برخواهیم خورد. برای مثال واقعا نمی‌خواهیم که به علت افزوده شدن یک پاسخ، کل سند قفل شود.
بنابراین ذخیره سازی سؤال در یک سند و ذخیره سازی لیست پاسخ‌ها در سندی دیگر، طراحی بهتری خواهد بود.

ب) سبد خرید و آیتم‌های آن
زمانیکه کاربری مشغول به خرید آنلاین از سایتی می‌شود، لیست اقلام انتخابی او یک سفارش را تشکیل داده و به تنهایی معنا پیدا نمی‌کنند. به همین جهت ذخیره سازی اقلام سفارش به صورت یک Root aggregate در اینجا مفهوم داشته و متداول است.

ج) یک بلاگ و کامنت‌های آن
در اینجا نیز کاربران، مجزای از مطلب اصلی ارسال شده ممکن است نظرات خود را ویرایش کنند یا اینکه بخواهیم نظرات را جداگانه لیست کنیم. بنابراین این دو (مطالب و نظرات) موضوعاتی جداگانه بوده و نیازی نیست به صورت یک Root aggregate تعریف شوند.

بنابراین در حین طراحی اسناد NoSQL باید به اعمال و «محدوده‌های تراکنشی» انجام شده دقت داشت تا اینکه صرفا عنوان شود این یک رابطه یک به چند یا چند به چند است.