مطالب
استفاده از چندین Context در EF 6 Code first
در نگارش قبلی EF Code first به ازای یک پروژه تنها یک سیستم Migration قابل تعریف بود و این سیستم مهاجرت، تنها با یک DbContext کار می‌کرد. در نگارش ششم این کتابخانه، سیستم مهاجرت Code first آن از چندین DbContext، به ازای یک پروژه که به یک بانک اطلاعاتی اشاره می‌کنند، پشتیبانی می‌کند. مزیت اینکار اندکی بهبود در نگهداری تنها کلاس DbContext تعریف شده است. برای مثال می‌توان یک کلاس DbContext مخصوص قسمت ثبت نام را ایجاد کرد. یک کلاس DbContext مخصوص کلیه جداول مرتبط با مقالات را و همینطور الی آخر. نهایتا تمام این Contextها سبب ایجاد یک بانک اطلاعاتی واحد خواهند شد.
اگر در یک پروژه EF Code first چندین Context وجود داشته باشد و دستور enable-migrations را بدون پارامتری فراخوانی کنیم، پیغام خطای More than one context type was found in the assmbly xyz را دریافت خواهیم کرد.
الف) اما در EF 6 می‌توان با بکار بردن سوئیچ جدید ContextTypeName، به ازای هر Context، مهاجرت مرتبط با آن‌را تنظیم نمود:
 enable-migrations -ContextTypeName dbContextName1 -MigrationDirectory DataContexts\Name1Migrations
همچنین در اینجا نیز می‌توان با استفاده از سوئیچ MigrationDirectory، فایل‌های تولید شده را در پوشه‌های مجزایی ذخیره کرد.

ب) در مرحله بعد، نیاز به فراخوانی دستور add-migration است:
 add-migration -ConfigurationTypeName FullNameSpaceCtx1.Configuration "InitialCreate"
با اجرای دستور enable-migrations یک کلاس Configuration جهت DbContext مشخص شده، ایجاد می‌شود. سپس آدرس کامل این کلاس را به همراه ذکر دقیق فضای نام آن در اختیار دستور add-migration قرار می‌دهیم.
ذکر کامل فضای نام، از این جهت مهم است که کلاس Configuration به ازای Contextهای مختلف ایجاد شده، یک نام را خواهد داشت؛ اما در فضاهای نام متفاوتی قرار می‌گیرد.
با اجرای دستور add-migration، کدهای سی شارپ مورد نیاز جهت اعمال تغییرات بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند. در مرحله بعد، این کدها تبدیل به دستورات SQL متناظری شده و بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهند شد.
بدیهی است اگر دو Context در برنامه تعریف کرده باشید، دوبار باید دستور enable-migrations و دوبار دستور add-migration را با پارامترهای اشاره کننده به Conetxtهای مدنظر اجرا کرد.

ج) سپس برای اعمال این تغییرات، باید دستور update-database را اجرا کرد.
 update-database  -ConfigurationTypeName FullNameSpaceCtx1.Configuration
اینبار دستور update-database نیز بر اساس نام کامل کلاس Configuration مدنظر باید اجرا گردد و به ازای هر Context موجود، یکبار نیاز است اجرا گردد.
نهایتا اگر به بانک اطلاعاتی مراجعه کنید، تمام جداول و تعاریف را یکجا در همان بانک اطلاعاتی می‌توانید مشاهده نمائید.


داشتن چندین Context در برنامه و مدیریت تراکنش‌ها

در EF، هر DbContext معرف یک واحد کار است. یعنی تراکنش‌ها و چندین عمل متوالی مرتبط انجام شده، درون یک DbContext معنا پیدا می‌کنند. متد SaveChanges نیز بر همین اساس است که کلیه اعمال ردیابی شده در طی یک واحد کار را در طی یک تراکنش به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند. همچنین مباحثی مانند lazy loading نیز در طی یک Context مفهوم دارند. به علاوه دیگر امکان join نویسی بین دو Context وجود نخواهد داشت. باید اطلاعات را از یکی واکشی و سپس این اطلاعات درون حافظه‌ای را به دیگری ارسال کنید.

یک نکته
می‌توان یک DbSet را در چندین ‍Context تعریف کرد. یعنی اگر بحث join نویسی مطرح است، با تکرار تعریف DbSetها اینکار قابل انجام است اما این مساله اساس جداسازی Contextها را نیز زیر سؤال می‌برد.
 

داشتن چندین Context در برنامه و مدیریت رشته‌های اتصالی

در EF Code first روش‌های مختلفی برای تعریف رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی وجود دارند. اگر تغییر خاصی در کلاس مشتق شده از DbContext ایجاد نکنیم، نام کلید رشته اتصالی تعریف شده در فایل کانفیگ باید به نام کامل کلاس Context برنامه اشاره کند. اما با داشتن چندین Context به ازای یک دیتابیس می‌توان از روش ذیل استفاده کرد:

  public class Ctx1 : DbContext
    {
        public Ctx1()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
    }

  public class Ctx2 : DbContext
    {
        public Ctx2()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
    }

  <connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" connectionString="…." providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
در اینجا در سازنده کلاس‌های Context تعریف شده، نام کلید رشته اتصالی موجود در فایل کانفیگ برنامه ذکر شده است. به این ترتیب این دو Context به یک بانک اطلاعاتی اشاره خواهند کرد.


چه زمانی بهتر است از چندین Context در برنامه استفاده کرد؟
عموما در طراحی‌های سازمانی SQL Server، تمام جداول از schema مدیریتی به نام dbo استفاده نمی‌کنند. جداول فروش از schema خاص خود و جداول کاربران از schema دیگری استفاده خواهند کرد. با استفاده از چندین Context می‌توان به ازای هر کدام از schemaهای متفاوت موجود، «یک ناحیه ایزوله» را ایجاد و مدیریت کرد.
  public class Ctx2 : DbContext
    {
        public Ctx2()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }

         protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDefaultSchema("sales");
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }
در این حالت در EF 6 می‌توان DefaultSchema کلی یک Context را در متد بازنویسی شده OnModelCreating به نحو فوق تعریف و مدیریت کرد. در این مثال به صورت خودکار کلیه DbSetهای Ctx2 از schema ایی به نام sales استفاده می‌کنند.
مطالب
آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 2
ستون دیگر stream_id نام دارد که از نوع uniqueidentifier ROWGUIDCOL است. همان‌گونه که در یاد دارید، در FileStream نیز ناگزیر به تعریف چنین ستونی بودیم. بنابراین FileTable استثناء نیست و در این‌جا نیست چنین فیلدی توسط SQL Server تعریف می‌شود. اگر فایل‌ها و پوشه‌ها جابه‌جا نمی‌شدند می‌توانستید از هر دو ستون path_locator یا stream_id برای شناسایی یک رکورد از جدول بهره ببرید. ولی با جابه‌جایی یک فایل و یا به عبارت دیگر تغییر پدر آن در ساختار سلسله‌مراتبی، مقدار path_locator نیز تغییر می‌کند، پس ناگزیر به استفاده از این ستون برای ارجاع به یک ردیف در جدول هستیم.
هر ردیف از جدول نمایان‌گر یک فایل یا پوشه است، بنابراین به ستونی نیاز داریم که بتوانیم این موضوع را نشان دهیم. بر این پایه از ستون is_directory بهره می‌بریم که 1 بودن آن نشان‌دهنده‌ی این است که این ردیف از جدول به یک پوشه ارجاع دارد.
نام فایل یا پوشه در ستونی به نام name نگه‌داری می‌شود که رشته‌ای از نوع (nvarchar(255 است. افزون بر این ستون، ستون‌های دیگری نیز در این جدول وجود دارد که ویژگی‌های یک فایل مانند پنهان‏‌بودن، فقط‏‌خواندنی و ... توسط آن توسط آن به دست می‏آید. ستون پسین file_stream نام دارد که برای پوشه‌ها، محتوای آن Null است. علت آن این است که محتوای واقعی فایل در این ستون نگه‌داری می‌شود. در واقع یک (varbinary(max با ویژگی‌های fileStream است که محتوای باینری آن در سیستم فایل NTFS ذخیره می‌شود. مدیریت پشت صحنه‌ی این ستون برعهده‌ی SQL Server است.
افزون بر این 14 ستون، هر FileTable شامل سه ستون محاسباتی به شرح زیر است:

ستون parent_path_locator نتیجه‏‌ی فراخوانی تابع (GetAncestor(1 در ستون path_locator است که جهت به دست آوردن پوشه‏‌ی پدر یک فایل و پوشه استفاده می‏‌شود. ستون file_type که از مقدار رشته‏‌ای ستون name تجزیه شده است، پسوند فایل را برمی‏‌گرداند. و ستون cached_file_size اندازه‌ی بایت ذخیره‏‌شده ستون file_stream  را برمی‏‌گرداند. با این ساختار ثابت در اینجا، هر FileTable هر آن‏چه از File System نیاز دارید در یک پوشه‏ی اشتراکی به شما می‏‌دهد.

این یعنی نمایش بی‏‌واسطه FileTable به هر کاربر یا برنامه. به طوری که برای نمایش یا به‏‌روزرسانی جدول می‌توانید از روش استاندارد I/O مانند کشیدن و رهاکردن با Windows Explorer یا برنامه‏‌نویسی با  System.IO.FileStream  و API‌های ویندوز استفاده کنید. این‏‌چنین:

- ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل  -> افزودن یک ردیف به جدول

- افزودن یک ردیف به جدول -> ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل 

با کپی فایل‌ها در مسیر بالا، به صورت خودکار رکوردهای زیر در جدول PhotoTable در پایگاه‌داده‌ها افزوده می‌شود: 

به طور خلاصه پیش از این برای افزودن به FileStream دو راه کار پیش رو داشتید. یکی استفاده از T-SQL و دیگر sqlFileStream اکنون SQL Server 2012 راه کار سوم را پیشنهاد می‌کند. استفاده از File System در این روش FileStream  به طور خودکار پر می‌شود. 

پیش از ساخت یک FileTable بیان این نکته دارای اهمیت است که با کپی فایل‏‌ها و پوشه‏‌ها هیچ چیز جدیدی به NTFS افزوده نمی‌شود بلکه محتوای فایل به FileStream افزوده می‌شود و SQL Server با بررسی همزمان FileStream و FileTable نمایشی از ردیف‏‌های FileTable به صورت یک پوشه‏‌ی اشتراکی نشان می‌دهد. این نکته پاسخی به این پرسش خواهد بود که آیا با استفاده از FileTable حجم پایگاه‏‌داده‏‌ها دو برابر خواهد شد و در نتیجه دشواری‏‌ها و چالش‏‌های نگه‏داری و پشتیبانی را پیش رو خواهیم داشت!؟ که پاسخ "خیر" خواهد بود. 

ایجاد یک  FileTable

پیش از این در همین تارنما، روش فعال کردن FileStream در SQL Server  را آموزش دیده اید. اگر درست به خاطر داشته باشید، چیزی شبیه به دستورهای زیر بود:

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')

FileTable  به FileStream متکی است؛ بر این پایه پیش از ایجاد یک FileTable باید FileStream را روی پایگاه‌داده‌ها فعال کنیم. این کار با یک تعریف درست توسط بند FILEGROUP…CONTAINS FILESTREAM انجام می‌شود. 

برای ایجاد FileTable تنها کافی است که بند WITH FILESTREAM را به دستور CREATE DATABASE بیفزایید. (یا برای فعال‌کردن FileTable روی یک پایگاه‌داده‌ی ساخته شده بند SET FILESTREAM را در دستور ALTER DATABASE  بنویسید.) در این بند، از DIRECTORY_NAME برای نام‌گذاری یک پوشه برای پایگاه‌داده‌ها استفاده می‌کنیم. این پوشه در یک پوشه ریشه به نام SQL Server instance نمایش داده خواهد شد. بخش دوم بند NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL  است که دسترسی غیرتراکنشی را فعال می‌کند.  با این کار برای هر FileTable  در پایگاه داده یک زیرپوشه درون پوشه‌ای که به نام DIRECTORY_NAME  نام‌گذاری شده است؛ ساخته می‌شود. 

با توجه به آنچه گفته شد برای ایجاد یک پایگاه‌داده با امکان ساخت FileTable دستورهای زیر را اجرا کنید: 

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')
WITH FILESTREAM
(DIRECTORY_NAME='FilesLibrary',
NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL)
اکنون برای ساخت یک FileTable درون این پایگاه‌داده‌ها از دستور زیر استفاده کنید:
USE MyFileArchive
GO
CREATE TABLE PhotoTable AS FileTable
GO
توجه داشته باشید که چون ستون‌های FileTable از پیش تعریف شده است؛ ایجاد آن فقط با نوشتن دستور امکان پذیر است و مانند یک Table عادی از محیط کاربری SQL Server نمی‌توان بهره برد. 
در Object Explorer از گره‏‌ی Tables، گره‏‌ی FileTables را باز کنید و روی جدولی که هم‌‏اکنون ساختیم راست‏‌کلیک کنید. با انتخاب گزینه‏‌ی Explore FileTable Directory پنجره‏‌ی زیر بازمی‏‌شود:

دنباله دارد ...

نظرات مطالب
چگونگی گزارشگیری از Business Objects مانند List توسط StimulSoft
آیا میشه در یک فایل mrt از چندین Business Object استفاده کرد و هر کدام از آنها در چند صفحه متفاوت نمایش داده بشه و در C# چگونه اون صفحه را بهش بگیم بیاره مثله اکسل که در یک فایل از چند Sheet استفاده شده.
مطالب
غنی سازی کامپایلر C# 9.0 با افزونه‌ها
از زمانیکه کامپایلر #C، تحت عنوان Roslyn بازنویسی شد، قابلیت افزونه‌پذیری نیز پیدا کرد. برای مثال می‌توان آنالیز کننده‌ای را طراحی کرد که در پروسه‌ی کامپایل متداول کدهای  #C مورد استفاده قرار گرفته و خطاها و یا اخطارهایی را صادر کند که جزئی از پیام‌های استاندارد کامپایلر #C نیستند. در این مطلب نحوه‌ی معرفی آن‌ها را به پروژه‌های جدید NET 5.0.، بررسی می‌کنیم.


معرفی تعدادی آنالیز کننده‌ی کد که به عنوان افزونه‌ی کامپایلر #C قابل استفاده هستند

Microsoft.CodeAnalysis.NetAnalyzers
این افزونه جزئی از SDK دات نت 5 است و نیازی به نصب مجزا را ندارد. البته اگر می‌خواهید نگارش‌های جدیدتر آن‌را پیش از یکی شدن با SDKهای بعدی مورد آزمایش قرار دهید، می‌توان آن‌را به صورت صریحی نیز به کامپایلر معرفی کرد. این افزونه‌ی جایگزین FxCop است و پس از ارائه‌ی آن، FxCop را منسوخ شده اعلام کردند.

Meziantou.Analyzer
یکسری نکات بهبود کیفیت کدها که توسط Meziantou در طی سال‌های متمادی جمع آوری شده‌اند، تبدیل به افزونه‌ی فوق شده‌اند.

Microsoft.VisualStudio.Threading.Analyzers
این افزونه نکاتی را در مورد مشکلات Threading موجود در کدها، گوشزد می‌کند.

Microsoft.CodeAnalysis.BannedApiAnalyzers
با استفاده از این افزونه می‌توان استفاده‌ی از یکسری کدها را ممنوع کرد. برای مثال استفاده‌ی از System.DateTimeOffset.DateTime، در سراسر کدها ممنوع شده و استفاده‌ی از System.DateTimeOffset.UtcDateTime پیشنهاد شود.

AsyncFixer و Asyncify
این دو افزونه، مشکلات متداول در حین کار با کدهای async را گوشزد می‌کنند.

ClrHeapAllocationAnalyzer
این افزونه مکان‌هایی از کد را مشخص می‌کنند که در آن‌ها تخصیص حافظه صورت گرفته‌است. کاهش این مکان‌ها می‌تواند به بالا رفتن کارآیی برنامه کمک کنند.

SonarAnalyzer.CSharp
مجموعه‌ی معروف Sonar، که تعداد قابل ملاحظه‌ای بررسی کننده‌ی کد را به پروژه‌ی شما اضافه می‌کنند.


روش معرفی سراسری افزونه‌های فوق به تمام پروژه‌های یک Solution

می‌توان تنظیمات زیر را به یک تک پروژه اعمال کرد که برای اینکار نیاز است فایل csproj آن‌را ویرایش نمود و یا می‌توان یک تک فایل ویژه را به نام Directory.Build.props ایجاد کرد و آن‌را به صورت زیر تکمیل نمود. محل قرارگیری این فایل، در ریشه‌ی Solution و در کنار فایل sln می‌باشد.
<Project>
  <PropertyGroup>
    <AnalysisLevel>latest</AnalysisLevel>
    <AnalysisMode>AllEnabledByDefault</AnalysisMode>
    <CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors>true</CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors>
    <EnableNETAnalyzers>true</EnableNETAnalyzers>
    <EnforceCodeStyleInBuild>true</EnforceCodeStyleInBuild>
    <Nullable>enable</Nullable>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
    <RunAnalyzersDuringBuild>true</RunAnalyzersDuringBuild>
    <RunAnalyzersDuringLiveAnalysis>true</RunAnalyzersDuringLiveAnalysis>
    <!--
      CA2007: Consider calling ConfigureAwait on the awaited task
      MA0004: Use Task.ConfigureAwait(false) as the current SynchronizationContext is not needed
      CA1056: Change the type of property 'Url' from 'string' to 'System.Uri'
      CA1054: Change the type of parameter of the method to allow a Uri to be passed as a 'System.Uri' object
      CA1055: Change the return type of method from 'string' to 'System.Uri'
    -->
    <NoWarn>$(NoWarn);CA2007;CA1056;CA1054;CA1055;MA0004</NoWarn>
    <NoError>$(NoError);CA2007;CA1056;CA1054;CA1055;MA0004</NoError>
    <Deterministic>true</Deterministic>
    <Features>strict</Features>
    <ReportAnalyzer>true</ReportAnalyzer>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.NetAnalyzers" Version="5.0.1">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="Meziantou.Analyzer" Version="1.0.639">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="Microsoft.VisualStudio.Threading.Analyzers" Version="16.8.55">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.BannedApiAnalyzers" Version="3.3.2">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="AsyncFixer" Version="1.3.0">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="Asyncify" Version="0.9.7">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="ClrHeapAllocationAnalyzer" Version="3.0.0">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>

    <PackageReference Include="SonarAnalyzer.CSharp" Version="8.16.0.25740">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <AdditionalFiles Include="$(MSBuildThisFileDirectory)BannedSymbols.txt" Link="Properties/BannedSymbols.txt" />
  </ItemGroup>
</Project>
توضیحات:
- در تنظیمات فوق، مواردی مانند AnalysisLevel، در مطلب «کامپایلر C# 9.0، خطاها و اخطارهای بیشتری را نمایش می‌دهد» پیشتر بررسی شده‌اند.
- در اینجا Nullable به true تنظیم شده‌است. اگر قرار است یک پروژه‌ی جدید را شروع کنید، بهتر است این ویژگی را نیز فعال کنید. بسیاری از API‌های دات نت 5 جهت مشخص سازی خروجی نال و یا غیرنال آن‌ها، بازنویسی و تکمیل شده‌اند و بدون استفاده از این ویژگی، بسیاری از راهنمایی‌های ارزنده‌ی دات نت 5 را از دست خواهید داد. اساسا بدون فعالسازی این ویژگی، از قابلیت‌های #C مدرن استفاده نمی‌کنید.
- وجود این PackageReference ها، به معنای بالا رفتن حجم نهایی قابل ارائه‌ی پروژه نیست؛ چون به صورت PrivateAssets و analyzers تعریف شده‌اند و فقط در حین پروسه‌ی کامپایل، جهت ارائه‌ی راهنمایی‌های بیشتر، تاثیرگذار خواهند بود.
- این تنظیمات طوری چیده شده‌اند که تا حد ممکن «درد آور» باشند! برای اینکار CodeAnalysisTreatWarningsAsErrors و TreatWarningsAsErrors به true تظیم شده‌اند تا حتی اخطارها نیز به صورت خطای کامپایلر گزارش شوند؛ تا مجبور به رفع آن‌ها شویم.
- در اینجا فایل BannedSymbols.txt را نیز مشاهده می‌کنید که مرتبط است به BannedApiAnalyzers. می‌توان در کنار فایل Directory.Build.props، فایل جدید BannedSymbols.txt را با این محتوا ایجاد کرد:
# https://github.com/dotnet/roslyn-analyzers/blob/master/src/Microsoft.CodeAnalysis.BannedApiAnalyzers/BannedApiAnalyzers.Help.md
P:System.DateTime.Now;Use System.DateTime.UtcNow instead
P:System.DateTimeOffset.Now;Use System.DateTimeOffset.UtcNow instead
P:System.DateTimeOffset.DateTime;Use System.DateTimeOffset.UtcDateTime instead
در این حالت برای مثال، از استفاده‌ی از DateTime.Now منع شده و وادار به استفاده‌ی از DateTime.UtcNow می‌شوید.


روش کاهش تعداد خطاهای نمایش داده شده

اگر از فایل Directory.Build.props فوق استفاده کرده و یکبار دستور dotnet restore را جهت بازیابی وابستگی‌های آن اجرا کنید، با تعداد خطاهایی که در IDE خود مشاهده خواهید کرد، شگفت‌زده خواهید شد! به همین جهت برای کنترل آن‌ها می‌توان فایل جدید editorconfig. را به نحو زیر در کنار فایل Directory.Build.props ایجاد و تکمیل کرد:
[*.cs]

# MA0026 : Complete the task
dotnet_diagnostic.MA0026.severity = suggestion

# CA1308: In method 'urlToLower', replace the call to 'ToLowerInvariant' with 'ToUpperInvariant' (CA1308)
dotnet_diagnostic.CA1308.severity = suggestion

# CA1040: Avoid empty interfaces
dotnet_diagnostic.CA1040.severity = suggestion

# CA1829 Use the "Count" property instead of Enumerable.Count()
dotnet_diagnostic.CA1829.severity = suggestion

# Use 'Count' property here instead.
dotnet_diagnostic.S2971.severity = suggestion

# S1135 : Complete the task
dotnet_diagnostic.S1135.severity = suggestion

# S2479: Replace the control character at position 7 by its escape sequence
dotnet_diagnostic.S2479.severity = suggestion

# CA2007: Consider calling ConfigureAwait on the awaited task
dotnet_diagnostic.CA2007.severity = none

# MA0004: Use Task.ConfigureAwait(false) as the current SynchronizationContext is not needed
dotnet_diagnostic.MA0004.severity = none

# CA1056: Change the type of property 'Url' from 'string' to 'System.Uri'
dotnet_diagnostic.CA1056.severity = suggestion

# CA1054: Change the type of parameter of the method to allow a Uri to be passed as a 'System.Uri' object
dotnet_diagnostic.CA1054.severity = suggestion

# CA1055: Change the return type of method from 'string' to 'System.Uri'
dotnet_diagnostic.CA1055.severity = suggestion

# S4457: Split this method into two, one handling parameters check and the other handling the asynchronous code.
dotnet_diagnostic.S4457.severity = none

# AsyncFixer01: Unnecessary async/await usage
dotnet_diagnostic.AsyncFixer01.severity = suggestion

# AsyncFixer02: Long-running or blocking operations inside an async method
dotnet_diagnostic.AsyncFixer02.severity = error

# VSTHRD103: Call async methods when in an async method
dotnet_diagnostic.VSTHRD103.severity = error

# AsyncFixer03: Fire & forget async void methods
dotnet_diagnostic.AsyncFixer03.severity = error

# VSTHRD100: Avoid async void methods
dotnet_diagnostic.VSTHRD100.severity = error

# VSTHRD101: Avoid unsupported async delegates
dotnet_diagnostic.VSTHRD101.severity = error

# VSTHRD107: Await Task within using expression
dotnet_diagnostic.VSTHRD107.severity = error

# AsyncFixer04: Fire & forget async call inside a using block
dotnet_diagnostic.AsyncFixer04.severity = error

# VSTHRD110: Observe result of async calls
dotnet_diagnostic.VSTHRD110.severity = error

# VSTHRD002: Avoid problematic synchronous waits
dotnet_diagnostic.VSTHRD002.severity = suggestion

# MA0045: Do not use blocking call (make method async)
dotnet_diagnostic.MA0045.severity = suggestion

# AsyncifyInvocation: Use Task Async
dotnet_diagnostic.AsyncifyInvocation.severity = error

# AsyncifyVariable: Use Task Async
dotnet_diagnostic.AsyncifyVariable.severity = error

# VSTHRD111: Use ConfigureAwait(bool)
dotnet_diagnostic.VSTHRD111.severity = none

# MA0022: Return Task.FromResult instead of returning null
dotnet_diagnostic.MA0022.severity = error

# VSTHRD114: Avoid returning a null Task
dotnet_diagnostic.VSTHRD114.severity = error

# VSTHRD200: Use "Async" suffix for async methods
dotnet_diagnostic.VSTHRD200.severity = suggestion

# MA0040: Specify a cancellation token
dotnet_diagnostic.MA0032.severity = suggestion

# MA0040: Flow the cancellation token when available
dotnet_diagnostic.MA0040.severity = suggestion

# MA0079: Use a cancellation token using .WithCancellation()
dotnet_diagnostic.MA0079.severity = suggestion

# MA0080: Use a cancellation token using .WithCancellation()
dotnet_diagnostic.MA0080.severity = error

#AsyncFixer05: Downcasting from a nested task to an outer task.
dotnet_diagnostic.AsyncFixer05.severity = error

# ClrHeapAllocationAnalyzer ----------------------------------------------------
# HAA0301: Closure Allocation Source
dotnet_diagnostic.HAA0301.severity = suggestion

# HAA0601: Value type to reference type conversion causing boxing allocation
dotnet_diagnostic.HAA0601.severity = suggestion

# HAA0302: Display class allocation to capture closure
dotnet_diagnostic.HAA0302.severity = suggestion

# HAA0101: Array allocation for params parameter
dotnet_diagnostic.HAA0101.severity = suggestion

# HAA0603: Delegate allocation from a method group
dotnet_diagnostic.HAA0603.severity = suggestion

# HAA0602: Delegate on struct instance caused a boxing allocation
dotnet_diagnostic.HAA0602.severity = suggestion

# HAA0401: Possible allocation of reference type enumerator
dotnet_diagnostic.HAA0401.severity = silent

# HAA0303: Lambda or anonymous method in a generic method allocates a delegate instance
dotnet_diagnostic.HAA0303.severity = silent

# HAA0102: Non-overridden virtual method call on value type
dotnet_diagnostic.HAA0102.severity = silent

# HAA0502: Explicit new reference type allocation
dotnet_diagnostic.HAA0502.severity = none

# HAA0505: Initializer reference type allocation
dotnet_diagnostic.HAA0505.severity = silent
روش کار هم به صورت است که برای مثال در IDE خود (حتی با VSCode هم کار می‌کند)، خطای کامپایلر مثلا CA1308 را مشاهده می‌کنید که عنوان کرده‌است بجای ToLowerInvariant از ToUpperInvariant استفاده کنید. اگر با این پیشنهاد موافق نیستید (عین خطا را به صورت C# CA1308 در گوگل جستجو کنید؛ توضیحات مایکروسافت را در مورد آن خواهید یافت)، یک سطر شروع شده‌ی با dotnet_diagnostic و سپس ID خطا را به صورت زیر، به فایل editorconfig. یاد شده، اضافه کنید:
dotnet_diagnostic.CA1308.severity = suggestion
به این ترتیب هنوز هم این مورد را به صورت یک پیشنهاد مشاهده خواهید کرد، اما دیگر جزو خطاهای کامپایلر گزارش نمی‌شود. اگر خواستید که به طور کامل ندید گرفته شود، مقدار آن‌را بجای suggestion به none تغییر دهید.

یک نکته: در ویندوز نمی‌توانید یک فایل تنها پسوند دار را به صورت معمولی در windows explorer ایجاد کنید. نام این فایل را به صورت .editorconfig. با دو نقطه‌ی ابتدایی و انتهایی وارد کنید. خود ویندوز نقطه‌ی پایانی را حذف می‌کند.


روش صرفنظر کردن از یک خطا، تنها در یک قسمت از کد

فرض کنید نمی‌خواهید خطای CA1052 را تبدیل به یک suggestion سراسری کنید و فقط می‌خواهید که در قطعه‌ی خاصی از کدهای خود، آن‌را خاموش کنید. به همین جهت بجای اضافه کردن آن به فایل editorconfig.، باید از ویژگی SuppressMessage به صورت زیر استفاده نمائید:
[SuppressMessage("Microsoft.Usage", "CA1052:Type 'Program' is a static holder type but is neither static nor NotInheritable",
  Justification = "We need it for our integration tests this way.")]
[SuppressMessage("Microsoft.Usage", "RCS1102:Type 'Program' is a static holder type but is neither static nor NotInheritable",
  Justification = "We need it for our integration tests this way.")]
[SuppressMessage("Microsoft.Usage", "S1118:Type 'Program' is a static holder type but is neither static nor NotInheritable",
  Justification = "We need it for our integration tests this way.")]
public class Program { }
در اینجا پارامتر اول با Microsoft.Usage مقدار دهی می‌شود. پارامتر دوم آن باید حاوی ID خطا باشد. در صورت تمایل می‌توانید دلیل خاموش کردن این خطا را در قسمت Justification وارد کنید.
نظرات اشتراک‌ها
Datepicker برای Bootstrap
برای فارسی هم داره یا افزونه ای برای فارسی ؟
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت سوم - تکمیل مستندات یک API با کامنت‌ها
در قسمت قبل موفق شدیم بر اساس OpenAPI specification endpoint تنظیم شده، رابط کاربری خودکاری را توسط ابزار Swagger-UI تولید کنیم. در ادامه می‌خواهیم این مستندات تولید شده را غنی‌تر کرده و کیفیت آن‌را بهبود دهیم.


استفاده از XML Comments برای بهبود کیفیت مستندات API

نوشتن توضیحات XML ای برای متدها و پارامترها در پروژه‌های دات‌نتی، روشی استاندارد و شناخته شده‌است. برای نمونه در AuthorsController، می‌خواهیم توضیحاتی را به اکشن متد GetAuthor آن اضافه کنیم:
/// <summary>
/// Get an author by his/her id
/// </summary>
/// <param name="authorId">The id of the author you want to get</param>
/// <returns>An ActionResult of type Author</returns>
[HttpGet("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> GetAuthor(Guid authorId)
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این توضیحات XMLای هیچ تاثیری را بر روی OpenAPI specification تولیدی و در نهایت Swagger-UI تولید شده‌ی بر اساس آن، نخواهد داشت. برای رفع این مشکل، باید به فایل OpenAPISwaggerDoc.Web.csproj مراجعه نمود و تولید فایل XML متناظر با این توضیحات را فعال کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
    <AspNetCoreHostingModel>InProcess</AspNetCoreHostingModel>
    <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
  </PropertyGroup>
پس از تنظیم خاصیت GenerateDocumentationFile به true، با هر بار Build برنامه، فایل xml ای مطابق نام اسمبلی برنامه، در پوشه‌ی bin آن تشکیل خواهد شد؛ مانند فایل bin\Debug\netcoreapp2.2\OpenAPISwaggerDoc.Web.xml در این مثال.
اکنون نیاز است وجود این فایل را به تنظیمات SwaggerDoc در کلاس Startup برنامه، اعلام کنیم:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
                    // ... 
                   );

                var xmlCommentsFile = $"{Assembly.GetExecutingAssembly().GetName().Name}.xml";
                var xmlCommentsFullPath = Path.Combine(AppContext.BaseDirectory, xmlCommentsFile);
                setupAction.IncludeXmlComments(xmlCommentsFullPath);
            });
        }
در متد IncludeXmlComments، بجای ذکر صریح نام و مسیر فایل OpenAPISwaggerDoc.Web.xml، بر اساس نام اسمبلی جاری، نام فایل XML مستندات تعیین و مقدار دهی شده‌است.
پس از این تنظیمات اگر برنامه را اجرا کنیم، در Swagger-UI حاصل، این تغییرات قابل مشاهده هستند:




افزودن توضیحات به Response

تا اینجا توضیحات پارامترها و متدها را افزودیم؛ اما response از نوع 200 آن هنوز فاقد توضیحات است:


علت را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. قسمت responses در OpenAPI specification، اطلاعات خودش را از اسکیمای مدل‌های مرتبط دریافت می‌کند. بنابراین نیاز است کلاس DTO متناظر با Author را به نحو ذیل تکمیل کنیم:
using System;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Models
{
    /// <summary>
    /// An author with Id, FirstName and LastName fields
    /// </summary>
    public class Author
    {
        /// <summary>
        /// The id of the author
        /// </summary>
        public Guid Id { get; set; }

        /// <summary>
        /// The first name of the author
        /// </summary>
        public string FirstName { get; set; }

        /// <summary>
        /// The last name of the author
        /// </summary>
        public string LastName { get; set; }
    }
}
مشکل! در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی این توضیحات را در قسمت schemas مشاهده نخواهیم کرد. علت اینجا است که چون اسمبلی OpenAPISwaggerDoc.Models با اسمبلی OpenAPISwaggerDoc.Web یکی نیست و آن‌را از پروژه‌ی اصلی خارج کرده‌ایم، به همین جهت نیاز است ابتدا به فایل OpenAPISwaggerDoc.Models.csproj مراجعه و GenerateDocumentationFile آن‌را فعال کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
    <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
  </PropertyGroup>
</Project>
سپس باید فایل xml مستندات آن‌را به صورت مجزایی به تنظیمات ابتدایی برنامه معرفی نمود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSwaggerGen(setupAction =>
            {
                setupAction.SwaggerDoc(
  // ...
                   );
                var xmlFiles = Directory.GetFiles(AppContext.BaseDirectory, "*.xml", SearchOption.TopDirectoryOnly).ToList();
                xmlFiles.ForEach(xmlFile => setupAction.IncludeXmlComments(xmlFile));
            });
        }
با توجه به اینکه تمام فایل‌های xml تولید شده در آخر به پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp2.2 کپی می‌شوند، فقط کافی است حلقه‌ای را تشکیل داده و تمام آن‌ها را یکی یکی توسط متد IncludeXmlComments به تنظیمات AddSwaggerGen اضافه کرد.

در این حالت اگر مجددا برنامه را اجرا کنیم، خروجی ذیل را در قسمت schemas مشاهده خواهیم کرد:



بهبود مستندات به کمک Data Annotations

اگر به اکشن متد UpdateAuthor در کنترلر نویسندگان دقت کنیم، چنین امضایی را دارد:
[HttpPut("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(Guid authorId, AuthorForUpdate authorForUpdate)
جائیکه موجودیت Author را در پروژه‌ی OpenAPISwaggerDoc.Entities تعریف کرده‌ایم، نام و نام خانوادگی اجباری بوده و دارای حداکثر طول 150 حرف، هستند. قصد داریم همین ویژگی‌ها را به DTO دریافتی این متد، یعنی AuthorForUpdate نیز اعمال کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Models
{
    /// <summary>
    /// An author for update with FirstName and LastName fields
    /// </summary>
    public class AuthorForUpdate
    {
        /// <summary>
        /// The first name of the author
        /// </summary>
        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string FirstName { get; set; }

        /// <summary>
        /// The last name of the author
        /// </summary>
        [Required]
        [MaxLength(150)]
        public string LastName { get; set; }
    }
}
پس از افزودن ویژگی‌های Required و MaxLength به این DTO، خروجی Sawgger-UI به صورت زیر بهبود پیدا می‌کند:



بهبود مستندات متد HttpPatch با ارائه‌ی یک مثال

دو نگارش از اکشن متد UpdateAuthor در این مثال موجود هستند:
یکی HttpPut است
[HttpPut("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(Guid authorId, AuthorForUpdate authorForUpdate)
و دیگری HttpPatch:
[HttpPatch("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(
            Guid authorId,
            JsonPatchDocument<AuthorForUpdate> patchDocument)
این مورد آرام آرام در حال تبدیل شدن به یک استاندارد است؛ چون امکان Partial updates را فراهم می‌کند. به همین جهت نسبت به HttpPut، کارآیی بهتری را ارائه می‌دهد. اما چون پارامتر دریافتی آن از نوع ویژه‌ی JsonPatchDocument است و مثال پیش‌فرض مستندات آن، آنچنان مفهوم نیست:


بهتر است در این حالت مثالی را به استفاده کنندگان از آن ارائه دهیم تا در حین کار با آن، به مشکل برنخورند:
/// <summary>
/// Partially update an author
/// </summary>
/// <param name="authorId">The id of the author you want to get</param>
/// <param name="patchDocument">The set of operations to apply to the author</param>
/// <returns>An ActionResult of type Author</returns>
/// <remarks>
/// Sample request (this request updates the author's first name) \
/// PATCH /authors/id \
/// [ \
///     { \
///       "op": "replace", \
///       "path": "/firstname", \
///       "value": "new first name" \
///       } \
/// ] \
/// </remarks>
[HttpPatch("{authorId}")]
public async Task<ActionResult<Author>> UpdateAuthor(
    Guid authorId,
    JsonPatchDocument<AuthorForUpdate> patchDocument)
در اینجا در حین کامنت نویسی، می‌توان از المان remarks، برای نوشتن توضیحات اضافی مانند ارائه‌ی یک مثال، استفاده کرد که در آن op و path معادل‌های بهتری را نسبت به مستندات پیش‌فرض آن پیدا کرده‌‌اند. در اینجا برای ذکر خطوط جدید باید از \ استفاده کرد؛ وگرنه خروجی نهایی، در یک سطر نمایش داده می‌شود:



روش کنترل warningهای کامنت‌های تکمیل نشده

با فعالسازی GenerateDocumentationFile در فایل csproj برنامه، کامپایلر، بلافاصله برای تمام متدها و خواص عمومی که دارای کامنت نیستند، یک warning را صادر می‌کند. یک روش برطرف کردن این مشکل، افزودن کامنت به تمام قسمت‌های برنامه است. روش دیگر آن، تکمیل خواص کامپایلر، جهت مواجه شدن با عدم وجود کامنت‌ها در فایل csproj برنامه است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.2</TargetFramework>
    <AspNetCoreHostingModel>InProcess</AspNetCoreHostingModel>

    <GenerateDocumentationFile>true</GenerateDocumentationFile>
    <TreatWarningsAsErrors>false</TreatWarningsAsErrors>
    <WarningsAsErrors>NU1605;</WarningsAsErrors>
    <NoWarn>1701;1702;1591</NoWarn>
  </PropertyGroup>
توضیحات:
- اگر می‌خواهید خودتان را مجبور به کامنت نویسی کنید، می‌توانید نبود کامنت‌ها را تبدیل به error کنید. برای این منظور خاصیت TreatWarningsAsErrors را به true تنظیم کنید. در این حالت هر کامنت نوشته نشده، به صورت یک error توسط کامپایلر گوشزد شده و برنامه کامپایل نخواهد شد.
- اگر TreatWarningsAsErrors را خاموش کردید، هنوز هم می‌توانید یکسری از warningهای انتخابی را تبدیل به error کنید. برای مثال NU1605 ذکر شده‌ی در خاصیت WarningsAsErrors، مربوط به package downgrade detection warning است.
- اگر به warning نبود کامنت‌ها دقت کنیم به صورت عبارات warning CS1591: Missing XML comment for publicly visible type or member شروع می‌شود. یعنی  CS1591 مربوط به کامنت‌های نوشته نشده‌است. می‌توان برای صرفنظر کردن از آن، شماره‌ی این خطا را بدون CS، توسط خاصیت NoWarn ذکر کرد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-03.zip

در قسمت بعد، مشکل خروجی تولید response از نوع 200 را که در قسمت دوم به آن اشاره کردیم، بررسی خواهیم کرد.
مطالب
نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap
پس از آشنایی با طرحبندی صفحات و امکانات متداول Twitter Bootstrap، در این قسمت به کامپوننت‌ها و اجزای تعاملی آن مانند منوها، برگه‌ها و امثال آن خواهیم پرداخت.

منوهای پایین افتادنی (Dropdown menus) در Twitter Bootstrap

برای کار با منوها، حداقل نیازهایی که باید به صفحه اضافه شوند، فایل css مرتبط با Twitter Bootstrap، فایل اسکریپت‌های جی‌کوئری و فایل bootstrap.min.js است.
در ادامه، ساختار متداول یک منوی نمونه ایجاد شده را ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <div class="dropdown">
                    <a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">منوی پایین افتادنی 
                    <span  class="caret"></span></a>
                    <ul class="dropdown-menu">
                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                        <li><a href="http://www.site3.com">site3</a></li>
                        <li class="divider"></li>
                        <li class="dropdown-submenu"><a href="#">سایر موارد</a>
                            <ul class="dropdown-menu">
                                <li><a href="http://www.site4.com">site4</a></li>
                                <li><a href="http://www.site5.com">site5</a></li>
                            </ul>
                        </li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا به یک div، کلاس dropdown نسبت داده شده است؛ از این جهت که می‌توان این منو را به انواع و اقسام المان‌های صفحه نیز نسبت داد. به این ترتیب، منو از محل قرارگیری این المان باز خواهد شد. در ادامه روال متداول تعریف منو را در Bootstrap، ملاحظه می‌کنید. کلاس dropdown-toggle سبب خواهد شد تا با کلیک ماوس بر روی لینک، منو ظاهر شود. کلاس caret نیز سبب نمایش مثلث رو به پایین، جهت مشخص سازی وجود منو در این محل خاص، تعریف شده است.
المان‌های منو، توسط لیست‌ها تعریف می‌شوند. این لیست باید با کلاس dropdown-menu شروع شود. سپس هر عضو این لیست، یک آیتم منو را تشکیل خوهد داد. اگر نیاز به خط جدا کننده‌ای در این میان باشد، باید از کلاس divider استفاده کرد.
در اینجا همچنین امکان تعریف منوهای تو در تو نیز وجود دارد. برای اینکار تنها کافی است یک لیست دیگر را در این میان اضافه کرد. کلاس dropdown-submenu به عضو لیست دربرگیرنده زیر منو، اضافه می‌شود. زیر منو نیز دارای کلاس dropdown-menu خواهد بود.

چند نکته تکمیلی در مورد منوها:
- همانطور که در قسمت بررسی دکمه‌های Bootstrap نیز عنوان شد، برای تبدیل یک المان به دکمه فقط کافی است کلاس btn را به آن انتساب دهیم. در اینجا نیز می‌توان کلاس لینک منوی پایین افتادنی را به صورت btn btn-primary dropdown-toggle تعریف کرد تا ظاهر آن تبدیل به یک دکمه Bootstrap شود.
- در اولین div مثال فوق، کلاس dropdown ذکر شده است. می‌توان این کلاس را به dropup تغییر داد تا نحوه باز شدن منوی تعریف شده رو به بالا باشد؛ بجای رو به پایین.
- برای ساخت split button که تشکیل شده است از دو دکمه اصلی و دکمه کوچکی در کنار آن که یک زیرمنو را نمایش می‌دهد، باید به نحو زیر عمل کرد:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <div class="btn-group">
                    <a class="btn btn-primary" href="#">Split button</a> <a class="btn btn-primary dropdown-toggle"
                        data-toggle="dropdown" href="#"><span class="caret"></span></a>
                    <ul class="dropdown-menu">
                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>
تنها نکته‌ای که در اینجا نسبت به حالت قبل اضافه شده است، استفاده از کلاس btn-group است. این کلاس سبب می‌شود تا دکمه‌های تعریف شده در کنار هم به شکل یک toolbar مرتب شوند.



تعریف برگه‌ها در Twitter Bootstrap

برای تعریف منوهای راهبری سایت به شکل برگه، کار با استفاده از کلاس nav و تعریف یک لیست ساده شروع می‌شود:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <h2>
                Navigational menus
            </h2>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-tabs">
                    <li class="nav-header">nav nav-tabs</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-tabs nav-stacked">
                    <li class="nav-header">nav nav-tabs nav-stacked</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-pills">
                    <li class="nav-header">nav nav-pills</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-list">
                    <li class="nav-header">nav nav-list</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                    <li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">Menu
                        ...<span class="caret"></span></a>
                        <ul class="dropdown-menu">
                            <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                            <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                        </ul>
                    </li>
                </ul>
            </div>
        </div>
    </div>


- اضافه شدن کلاس nav، بولت‌های لیست را حذف و ویژگی تغییر رنگ زمینه هر یک از عناصر لیست را با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آن فعال می‌کند.
- برای اعمال اشکال مختلف به کلاس nav، می‌توان از سایر کلاس‌های مرتبط استفاده کرد. اگر از nav-tabs استفاده شود، این لیست عمودی تبدیل به یک لیست افقی خواهد شد. اگر کلاس active به یکی از آیتم‌های آن نسبت داده شود (بیانگر صفحه جاری)، این گزینه حالت انتخاب شده را پیدا می‌کند.
- در هر حالت، برای تبدیل چیدمان افقی به عمودی، از کلاس nav-stacked استفاده نمائید.
- کلاس nav-pills، برای نمایش عنصر فعال، از یک مستطیل با گوشه‌های گرد استفاده می‌کند.
- اگر می‌خواهید این گوشه‌ها گرد نباشند، از nav-list استفاده کنید.
- در هر کدام از حالت‌ها می‌توان از یک گزینه اختیاری با کلاس nav-header برای نمایش متنی خاکستری بالای منوی راهبری استفاده کرد.
- همانطور که در آخرین لیست اضافه شده در مثال فوق ملاحظه می‌کنید، امکان تعریف منوهای پایین افتادنی در اینجا نیز میسر است. در این حالت کلاس li تعریف شده باید dropdown تعریف شود. مابقی نکات آن مانند قبل است.


تعریف یک Tab به همراه محتوای برگه‌های آن در داخل یک صفحه

در حالت تعریف منوهای راهبری فوق، هر عنصر برگه‌های تعریف شده به یک صفحه جدید لینک شده بود. اگر نیاز باشد تا هر برگه، محتوایی داخل همان صفحه داشته باشد باید به نحو ذیل عمل کرد:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <div class="tabbable">
                    <ul class="nav nav-tabs">
                        <li class="active"><a data-toggle="tab" href="#tab1">Home</a></li>
                        <li><a data-toggle="tab" href="#tab2">About</a></li>
                    </ul>
                    <div class="tab-content">
                        <div class="tab-pane active" id="tab1">
                            data ... data ...
                        </div>
                        <div class="tab-pane" id="tab2">
                            data2 ... data2 ...
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا کار با کلاس tabbable شروع می‌شود. سپس از یک لیست با کلاس nav nav-tabs برای تعریف سرتیترهای برگه‌ها استفاده می‌کنیم.
اگر به مثال فوق دقت کنید، اینبار hrefهای تعریف شده به tab1 و tab2 اشاره می‌کنند. ایندو در حقیقت id محتوای متناظر هستند که در قسمت div ایی با کلاس tab-content به div هایی با id مساوی tab1 و tab2 انتساب داده شده‌اند.


شیوه دوم تعریف منوی راهبری سایت به کمک Twitter Bootstrap

اگر علاقمند باشید که منوی راهبری بالای سایت دارای یک حاشیه به همراه مسایل طراحی واکنش‌گرا باشد، می‌توان از کامپوننت navbar مجموعه Bootstrap استفاده کرد:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <nav class="navbar navbar-inverse">
                    <div class="navbar-inner">
                        <a href="/" class="brand">نام سایت در اینجا</a> 
                        <a class="btn btn-navbar" data-toggle="collapse" data-target=".nav-collapse">
                            <span class="icon-bar"></span>
                            <span class="icon-bar"></span>
                            <span class="icon-bar"></span>
                        </a>
                        <div class="nav-collapse collapse">
                            <ul class="nav">
                                <li><a href="/about">درباره</a></li>
                                <li><a href="/contact">تماس</a></li>
                                <li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">Menu
                                    ...<span class="caret"></span></a>
                                    <ul class="dropdown-menu">
                                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                                    </ul>
                                </li>
                            </ul>
                            <form class="navbar-search pull-right input-append" action="/search">
                            <input class="span2" type="search" />
                            <button class="btn" type="button">
                                جستجو</button>
                            </form>
                        </div>
                    </div>
                </nav>
            </div>
        </div>
    </div>


navbar نیز همانند بسیاری از کامپوننت‌های Bootstrap، بر اساس ul و liها کار می‌کند. در ابتدای کار، کلاس nav را به تگ ul انتساب می‌دهیم. این مورد با مباحث قسمت قبلی در مورد تدارک برگه‌ها، تفاوتی نمی‌کند. به این ترتیب بولت‌های لیست حذف شده و همچنین تغییر رنگ پس زمینه، با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آیتم‌ها را سبب می‌شود. سپس کل این ul و li ها، داخل تگ nav قرار می‌گیرند با کلاسی مساوی navbar. تا اینجا لیست عمودی تبدیل به یک لیست افقی می‌شود.
در ادامه برای اضافه کردن حاشیه‌ای به اطراف این منوی راهبری و تمایز آن از سایر قسمت‌های صفحه، یک div با کلاس navbar-inner را اضافه خواهیم کرد.
عموما مرسوم است که در منوی راهبری اصلی سایت، نام سایت یا متنی مشخص نیز در قسمتی از این منو ظاهر شود. برای انجام اینکار، کافی است یک لینک را با کلاس brand اضافه کنیم.
این موارد، اصول کلی تهیه یک منوی راهبری اصلی سایت را توسط Bootstrap بیان می‌کنند. در ادامه به چند نکته تکمیلی خواهیم پرداخت:
- اگر به تگ nav، کلاس navbar-static-top را اضافه کنیم، فاصله بین منو و اطراف صفحه را حذف می‌کند.
- اگر علاقمند هستیم که منوی بالای صفحه حتی با اسکرول به پایین محتوای نمایش داده شده، همواره نمایان باشد و بر روی محتوا قرار گیرد، می‌توان به تگ nav، کلاس navbar-fixed-top را اضافه کرد. یا اگر نیاز است این منو در پایین صفحه به صورت ثابت نمایش داده شود از navbar-fixed-bottom می‌شود استفاده کرد.
در این حالت خاص ممکن است منو، قسمتی از ابتدای محتوای صفحه را مخفی کند و این محتوا زیر منو واقع شود. برای بهبود آن باید margin-top مرتبط با body را مقدار دهی کنید (حدود 40px کافی است).
- استفاده از کلاس navbar-inverse (همانند مثال فوق)، سبب معکوس شدن رنگ زمینه منوی راهبری می‌شود.
- همچنین در اینجا نیز می‌توان یک dropdown-menu را به نحوی که ملاحظه می‌کنید، به منوی اصلی سایت افزود.
- امکان قرار دادن فرم‌های خاصی مانند فرم جستجو نیز در منوی راهبری وجود دارد. در این حالت از کلاس navbar-search مانند مثال فوق استفاده خواهد شد. کلاس pull-right این المان را به سمت راست صفحه (در اینجا به سمت چپ با توجه به RTL بودن قالب)، هدایت می‌کند و کلاس input-append سبب می‌شود تا دکمه و تکست باکس تعریف شده در یک سطر و کنار هم قرارگیرند تا ظاهر بهتری حاصل شود. در حالت کلی کلاس navbar-form نیز برای این نوع فرم‌ها درنظر گرفته شده است.
- اگر دقت کرده باشید، کل محتوای منو، به همراه فرم تعریف شده، در یک div با کلاس nav-collapse قرار گرفته است. هدف از اینکار ناپدید شدن خودکار قسمت‌های طولانی یا نچندان مهم، در حین مرور سایت با اندازه‌های مرورگر کوچکتر مانند مرورگرهای موبایل است. همچنین اگر بخواهیم در این حالت که قسمت‌هایی ناپدید شده‌اند، یک دکمه با سه سطر که بیانگر منویی مخفی است را نمایش دهیم می‌توان از کلاس btn-navbar استفاده کرد؛ که نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید. این دکمه بر اساس data-target مشخص شده، سبب مخفی یا ظاهر شدن قسمتی از صفحه می‌گردد.




تعیین موقعیت کاربر در صفحه به کمک breadcrumbs در Bootstrap

    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <ul class="breadcrumb">
                    <li><a href="/level1">سطح یک</a> <span class="divider">/</span></li>
                    <li><a href="/level2">سطح دو</a> <span class="divider">/</span></li>
                    <li class="active">سطح سه</li>
                </ul>
            </div>
        </div>
    </div>
عموما مرسوم است در یک سایت چند سطحی، موقعیت جاری کاربر، به نحوی به او اعلام شود. یکی از این روش‌ها استفاده از breadcrumbs است که نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید.
- در اینجا نیز برای تعریف breadcrumbs از ul و li استفاده شده است به همراه کلاس breadcrumb.
- برای ایجاد فاصله و نمایش یک خط جداکننده، از کلاس divider کمک گرفته شده است.
- صفحه جاری با کلاس active مشخص گردیده؛ بدون تعریف لینک.


تعریف قسمت صفحه بندی یک لیست یا گرید به کمک Bootstrap

<div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <div class="pagination pagination-centered pagination-large">
                    <ul>
                        <li class="disabled"><a href="#">Prev</a></li>
                        <li class="active"><a href="/page/1">1</a></li>
                        <li><a href="/page/2">2</a></li>
                        <li><a href="/page/3">3</a></li>
                        <li><a href="/page/4">4</a></li>
                        <li><a href="#">Next</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

برای نمایش زیباتر قسمت صفحه بندی یک لیست یا گرید می‌توان از یک سری ul و li مزین شده با کلاس pagination استفاده کرد. کلاس pagination-centered، آن‌را در وسط صفحه قرار خواهد داد (حالت‌های چپ و راست نیز وجود دارند). کلاس pagination-large، این قسمت را اندکی بزرگتر از معمول نمایش می‌دهد.
در اینجا کلاس disabled، سبب غیرفعال نمایش داده شدن لینک به یک صفحه و کلاس active، بیانگر نمایش صفحه جاری است.


نمایش برچسب‌ها و اعلانات با زمینه‌های مختلف به کمک Bootstrap

برای نمایش برچسب‌های کوتاه با زمینه‌ای متفاوت از کلاس label استفاده می‌شود. افزودن کلاس‌هایی مانند  label-success و امثال آن که در مثال ذیل ذکر شده‌اند، رنگ‌های متفاوتی را سبب خواهند شد. برای گرد کردن بیش از حد گوشه این برچسب‌ها از کلاس badge استفاده می‌شود.
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <section>
                    <ul class="unstyled">
                        <li><span class="label">پیش فرض</span></li>
                        <li><span class="label label-success">موفقیت آمیز</span></li>
                        <li><span class="label label-warning">اخطار</span></li>
                        <li><span class="label label-importatnt">مهم است</span></li>
                        <li><span class="label label-info">اطلاعات</span></li>
                        <li><span class="label label-inverse">رنگ معکوس</span></li>
                    </ul>
                </section>
                <section>
                    <ul class="unstyled">
                        <li><span class="badge">پیش فرض</span></li>
                        <li><span class="badge badge-success">موفقیت آمیز</span></li>
                        <li><span class="badge badge-warning">اخطار</span></li>
                        <li><span class="badge badge-importatnt">مهم است</span></li>
                        <li><span class="badge badge-info">اطلاعات</span></li>
                        <li><span class="badge badge-inverse">رنگ معکوس</span></li>
                    </ul>
                </section>
                <div>
                    <div class="alert">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-danger">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-info">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-success">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-error">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای نمایش اعلانی به کاربر می‌توان از کلاس alert استفاده کرد. افزودن کلاس‌هایی مانند alert-danger، رنگ‌های متفاوتی را ارائه خواهند داد و اگر علاقمندید که کاربر بتواند این اخطار را با کلیک بر روی دکمه ضربدر کنار آن حذف کند، از یک دکمه با کلاس close و data-dismiss مساوی alert استفاده کنید. این اطلاعات به صورت خودکار توسط اسکریپت‌های bootstrap پردازش می‌شوند.
مطالب
کش کردن اطلاعات غیر پویا در ASP.Net - قسمت اول

در مورد افزونه YSlow افزونه Firebug فایرفاکس پیشتر صحبت شد. این افزونه پس از آنالیز یک سایت، پیشنهاداتی را نیز جهت بهبود سرعت، ارائه می‌دهد.





همانطور که در شکل بالا مشخص است، عناصری مانند css و js ، قسمت expires اشان (تاریخ منقضی شدن کش آن‌ها در سمت کلاینت) خالی است و پیشنهاد داده که به هر کدام از این عناصر، هدر مخصوص مشخص سازی مدت زمان کش شدن در سمت کلاینت اضافه شود.
ASP.Net در مورد کش کردن اطلاعات صفحات پویا به اندازه‌ی کافی امکانات در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد اما در مورد اضافه کردن این هدر جهت یک فایل css غیر پویا شاید نتوان مطلب خاصی را یافت.
در IIS7 امکانات ویژه‌ای برای این منظور در نظر گرفته شده که نحوه استفاده از آن در ASP.Net به صورت زیر است:
فایل وب کانفیگ سایت را باز کرده و به قسمت system.webServer چند سطر زیر را اضافه کنید:

<staticContent>
<clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>

این مورد فقط مختص به IIS7 است و بر روی نگارش‌های پایین‌تر کار نمی‌کند.
با این کار، تاریخ منقضی شدن هر آنچه که توسط موتور ASP.net سرو نمی‌شود به سال 2020 تنظیم خواهد شد. (کلیه محتوای غیرپویای سایت، اعم از تصاویر، فایلهای css ، js و غیره)
پس از این تنظیم مجددا YSlow را اجرا کرده و Performance Grade ایی را که نمایش می‌دهد بررسی نمائید.

بدیهی است اگر یکی از فایل‌های css یا js شما تغییر کند، کلاینت، اطلاعات جدیدی را تا سال 2020 دریافت نمی‌کند. برای حل این مشکل یک کوئری استرینگ ساده به انتهای لینک مربوط به css‌ یا js‌ خود اضافه کنید تا URL جدید با URL قبلی آن یکسان نباشد (این کوئری استرینگ تاثیری روی محتوای ایستای ما ندارد). به این صورت این آدرس جدید، مجددا دریافت شده و تا سال 2020 کش خواهد شد.

نکته:
اعمال تنظیم فوق، در IIS7 ویندوز سرور 2008 مجاز است؛ اما در IIS7 ویندوز ویستا قفل شده است و قابل override نیست. برای تغییر آن، فایل زیر را پیدا کنید:
open %systemroot%\System32\inetsrv\config\applicationHost.config
و در آن سطر
<section name="staticContent" overrideModeDefault="Deny" />
را به صورت زیر تغییر دهید تا مجاز به اعمال تغییرات شوید:
<section name="staticContent" overrideModeDefault="Allow" />
در قسمت بعد در مورد نگارش‌های پایین‌تر IIS توضیح داده خواهد شد.


مآخذ:
YSlow: Add expires header to images in IIS 7
IIS7: How to set cache control for static content?

مطالب
تغییرات بوجود آمده در Mobile Features-MVC4
یکی دیگه از امکاناتی که به MVC4 اضافه شده و برام جالب بود پشتیبانی توکار از مرورگرهای موبایل و تبلت‌ها است به این صورت که اگر به عنوان مثال یک فایل  Layout.cshtml  داشته باشیم و یک فایل   Layout.Mobile.cshtml  بسازیم MVC به صورت خودکار در زمانی که کاربر به وسیله موبایل یا تبلت به سایت ما وارد میشود تشخیص داده و  Layout  مربوط به موبایل را که  Layout.Mobile.cshtml   اعمال میکند.
در این رابطه کتابخانه  JQuery  افزونه بسیار قوی را ارائه داده که به راحتی میتوان از آن در برنامه خود استفاده کرد.
این افزونه فقط شامل چند فایل عکس, جاوا اسکریپ یا CSS نیست بلکه با پشتیانی کامل از صفحات لمسی ,تبلت‌ها , Smart Phone‌ها ویژگی قدرتمندی را به برنامه نویس میدهد.
در ادامه قصد دارم شما را با یک صفحه ساده ساخته شده توسط این کتابخانه قذرتمند آشنا کنم.
ابتدا یک پروژه خالی MVC4 ایجاد کنید.(هدف ما بیشتر برای آشنایی با کتابخانه JQuery Mobile است پس میتوان از یک صفحه Html ساده نیز استفاده نمود).
سپس در  کنسول Nuget برای نصب JQuery Mobile عبارت زیر را تایپ کنید.

PM> Install-Package jquery.mobile

حال پس از نصب آن شاهد اضافه شدن  فایلهای  عکس, جاوا اسکریپ و CSS هستید.
نکته ای که باید توجه کرد این است که اگر از MVC4  استفاده میکنید این فایلها چون در پوشه Content ودر Root این پوشه ایجاد میشود امکان دارد ظاهر اصلی سایت را بهم بزند و شاید هم بعضی از فایلهای جاوا اسکریپت شما اجرا نشود و این به علت ویژگی Bundling است که کل فایل هایی که در Root فولدر Content , Script قرار دارد را Bundle  میکند وامکان تداخل در فایلهای CSS و جاوااسکریپت وجود دراد.که میتوان فایلهای مربوط به JQuery Mobile  را در فولدر‌های جداگانه نگهداری کرد.(بازهم میگم ممکن است)
نکته دیگر این است که شما زمانی که به وسیله تبلت یا مویایل خود سایت را مشاهده میکنید ممکن است سایت را خیلی ریز ببینبد که با اضافه کردن یک متا تگ به شکل زیر قابل حل است.
 <meta name="viewport" content="width=device-width">
حال یک صفحه HTML خالی را باز کرده و کدهای زیر را وارد کنید:
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width,initial-sclae=1" />
    <link href="Content/jquery.mobile-1.1.0.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.mobile-1.1.0.js" type="text/javascript"></script>

    <title></title>
</head>
<body>
    <div data-role="page">
        <div data-role="header" data-theme="b">
            <h1>this is a test
            </h1>
        </div>
        <div data-role="conent">
            <ul data-role="listview" data-filter="true" data-inset="true" data-theme="e">
                <li><a href="#">Water</a></li>
                <li><a href="#">Pepsi</a></li>
                <li><a href="#">Diet Pepsi</a></li>
                <li><a href="#">Beer</a></li>
                <a href="#" data-role="button" data-theme="b">Click ME</a>
            </ul>
        </div>
        <div data-role="footer" data-theme="b" data-position="fixed">
            <h1>footer
            </h1>
        </div>
    </div>
</body> 
توجه داشته باشید که ترتیب اضافه کردن script  ها به صفحه مهم است.
توضیح کد بالا:
 data-role="page"
مشخص کننده محدوده صفحه است. 
" data-role="header
مشخص کننده هدر صفحه است.
"data-theme="e
مشخص کننده تم  صفحه است.برای اطلاعات بیشتر در باره این تنظیم به این سایت JQueryMobile مراجع نمایید.
"data-role="listview
همانطور که از اسمش پیداست برای مشخص کردن listview است.وباقی کد نیز مشخص است.
 "data-filter="true
توسط ویژگی بالا یک فیلترینگ زیبا بر روی آیتم های listview خواهیم داشت.
" data-inset="true"
واگر مقدار true باشد لبه‌های  listview  به صورت گرد در خواهند آمد.

MVC Mobile app

در قسمت‌های بعدی توضیحات کاملتری ارائه خواهم داد.
در ضمن اگر قلت املاعی دارم به بزرگی خودتون ببخشید.;)