اشتراکها
اشتراکها
کتابخانه Pointy
اشتراکها
NET Core 2.1.2. منتشر شد
.NET Core 2.1.2 comprises:
- .NET Core Runtime 2.1.2 (release notes)
- .NET Core SDK 2.1.302
| SDK Installer | SDK Binaries | Runtime Installer | Runtime Binaries | ASPNET Core Runtime |
---|---|---|---|---|---|
Windows | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | |
macOS | 64-bit | 64-bit | 64-bit | 64-bit | |
Linux (for glibc based OS) | See installations steps below | 64-bit | - | 64-bit | 64-bit |
Linux ARM (for musl based OS, such as Alpine) | - | 64-bit | - | 64-bit | 64-bit |
Linux ARM | - | 32-bit / 64-bit | - | 32-bit / 64-bit | 32-bit |
RHEL6 | - | 64-bit | - | 64-bit | |
اشتراکها
NET Core 2.1.1. منتشر شد
.NET Core 2.1.1 comprises:
- .NET Core Runtime 2.1.1
- .NET Core SDK 2.1.301
| SDK Installer | SDK Binaries | Runtime Installer | Runtime Binaries | ASPNET Core Runtime |
---|---|---|---|---|---|
Windows | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | - |
macOS | 64-bit | 64-bit | 64-bit | 64-bit | - |
Linux * | See installations steps below | 64-bit | - | 64-bit | - |
RHEL6 | - | 64-bit | - | 64-bit | - |
Linux ARM (glibc) | - | 32-bit / 64-bit | - | 32-bit / 64-bit | 32-bit |
Linux ARM (musl) | - | 64-bit | 64-bit | 64-bit | 64-bit |
مطالب
Blazor 5x - قسمت 19 - کار با فرمها - بخش 7 - نکات ویژهی کار با EF-Core در برنامههای Blazor Server
تا قسمت قبل، روشی را که برای کار با EF-Core درنظر گرفتیم، روش متداول کار با آن، در برنامههای ASP.NET Core Web API بود؛ یعنی این روش با برنامههای مبتنی بر Blazor WASM که از دو قسمت مجزای Web API سمت سرور و Web Assembly سمت کلاینت تشکیل شدهاند، به خوبی جواب میدهد؛ اما ... با Blazor Server یکپارچه که تمام قسمتهای مدیریتی آن سمت سرور رخ میدهند، خیر! در این مطلب، دلایل این موضوع را به همراه ارائه راهحلی، بررسی خواهیم کرد.
طول عمر سرویسها، در برنامههای Blazor Server متفاوت هستند
هنگامیکه با یک ASP.NET Core Web API متداول کار میکنیم، درخواستهای HTTP رسیده، از میانافزارهای موجود رد شده و پردازش میشوند. اما هنگامیکه با Blazor Server کار میکنیم، به علت وجود یک اتصال دائم SignalR که عموما از نوع Web socket است، دیگر درخواست HTTP وجود ندارد. تمام رفت و برگشتهای برنامه به سرور و پاسخهای دریافتی، از طریق Web socket منتقل میشوند و نه درخواستها و پاسخهای متداول HTTP.
این روش پردازشی، اولین تاثیری را که بر روی رفتار یک برنامه میگذارد، تغییر طول عمر سرویسهای آن است. برای مثال در برنامههای Web API، طول عمر درخواستها، از نوع Scoped هستند و با شروع پردازش یک درخواست، سرویسهای مورد نیاز وهله سازی شده و در پایان درخواست، رها میشوند.
این مساله در حین کار با EF-Core نیز بسیار مهم است؛ از این جهت که در برنامههای Web API نیز EF-Core و DbContext آن، به صورت سرویسهایی با طول عمر Scoped تعریف میشوند. برای مثال زمانیکه یک چنین تعریفی را در برنامه داریم:
امضای واقعی متد AddDbContext مورد استفادهی فوق، به صورت زیر است:
همانطور که مشاهده میکنید، طول عمرهای پیشفرض تعریف شدهی در اینجا، از نوع Scoped هستند. یعنی زمانیکه سرویسهای ApplicationDbContext را از طریق سیستم تزریق وابستگیهای برنامه دریافت میکنیم، در ابتدای یک درخواست Web API، به صورت خودکار وهله سازی شده و در پایان درخواست رها میشوند. به این ترتیب به ازای هر درخواست رسیده، وهلهی متفاوتی از DbContex را دریافت میکنیم که با وهلهی استفاده شدهی در درخواست قبلی، یکی نیست.
اما زمانیکه مانند یک برنامهی مبتنی بر Blazor Server، دیگر HTTP Requests متداولی را نداریم، چطور؟ در این حالت زمانیکه یک اتصال SignalR برقرار شد، وهلهای از DbContext که در اختیار برنامهی Blazor Server قرار میگیرد، تا زمانیکه کاربر این اتصال را به نحوی قطع نکرده (مانند بستن کامل مرورگر و یا ریفرش صفحه)، ثابت باقی خواهد ماند. یعنی به ازای هر اتصال SignalR، طول عمر ServiceLifetime.Scoped پیشفرض تعریف شده، همانند یک وهلهی با طول عمر Singleton عمل میکند. در این حالت تمام صفحات و کامپوننتهای یک برنامهی Blazor Server، از یک تک وهلهی مشخص DbContext که در ابتدای کار دریافت کردهاند، کار میکنند و از آنجائیکه DbContext به صورت thread-safe کار نمیکند، این تک وهله مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد که یک نمونه از آنرا در عمل، در پایان قسمت قبل مشاهده کردید:
«اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر میرسیم و یا حتی اگر کاربر شروع کند به کلیک کردن سریع در قسمتهای مختلف برنامه، باز هم این خطا مشاهده میشود:
عنوان میکند که متد OnConfirmDeleteRoomClicked، بر روی ترد دیگری نسبت به ترد اولیهای که DbContext بر روی آن ایجاد شده، در حال اجرا است و چون DbContext برای یک چنین سناریوهایی، thread-safe نیست، اجازهی استفادهی از آنرا نمیدهد.»
هر درخواست Web API نیز بر روی یک ترد جداگانه اجرا میشود؛ اما چون ابتدا و انتهای درخواستها مشخص است، طول عمر Scoped، در ابتدای درخواست شروع شده و در پایان آن رها سازی میشود. به همین جهت استثنائی را که در اینجا مشاهده میکنید، در برنامههای Web API شاید هیچگاه مشاهده نشود.
معرفی DbContextFactory در EF Core 5x
همواره باید طول عمر DbContext را تا جای ممکن، کوتاه نگه داشت. مشکل فعلی ما، Singleton رفتار کردن DbContextها (داشتن طول عمر طولانی) در برنامههای Blazor Server هستند. یک چنین رفتاری را شاید در برنامههای دسکتاپ هم پیشتر مشاهده کرده باشید. برای مثال در برنامههای دسکتاپ WPF، تا زمانیکه یک فرم باز است، Context ایجاد شدهی در آن هم برقرار است و Dispose نمیشود. در یک چنین حالتهایی، عموما Context را در زمان نیاز، ایجاد کرده و پس از پایان آن کار کوتاه، Context را رها میکنند. به همین جهت نیاز به DbContext Factory ای وجود دارد که بتواند یک چنین پیاده سازیهایی را میسر کند و خوشبختانه از زمان EF Core 5x، یک چنین امکانی خصوصا برای برنامههای Blazor Server تحت عنوان DbContextFactory ارائه شدهاست که به عنوان راه حل استاندارد دسترسی به DbContext در اینگونه برنامهها مورد استفاده قرار میگیرد.
برای کار با DbContextFactory، اینبار در فایل BlazorServer.App\Startup.cs، بجای استفاده از services.AddDbContext، از متد AddDbContextFactory استفاده میشود:
سپس باید دقت داشت که روش استفادهی از آن، نسبت به کار مستقیم با ApplicationDbContext، کاملا متفاوت است. هدف از DbContextFactory، ساخت دستی Context در زمان نیاز و سپس Dispose صریح آن است. بنابراین طول عمر Context دریافت شدهی توسط آن باید توسط برنامه نویس مدیریت شود و به صورت خودکار توسط IoC Container برنامه مدیریت نخواهد شد. در این حالت دو روش استفادهی از آن در کامپوننتهای برنامههای Blazor Server، پیشنهاد میشود.
روش اول کار با DbContextFactory در کامپوننتهای Blazor Server : وهله سازی از نو، به ازای هر متد
در این روش پس از ثبت AddDbContextFactory در فایل Startup برنامه مانند مثال فوق، ابتدا سرویس IDbContextFactory که به ApplicationDbContext اشاره میکند به ابتدای کامپوننت تزریق میشود:
سپس در هر جائی که نیاز به وهلهای از ApplicationDbContext است، آنرا به صورت دستی وهله سازی کرده و همانجا هم Dispose میکنیم:
در اینجا یکی متدهای یک کامپوننت فرضی را مشاهده میکند که از DbFactory تزریق شده استفاده کرد و سپس با استفاده از متد ()CreateDbContext، وهلهی جدیدی از ApplicationDbContext را ایجاد میکند. همچنین در همان سطر، وجود عبارت using نیز مشاهده میشود. یعنی در پایان کار این متد، context ایجاد شده حتما Dispose شده و طول عمر کوتاهی خواهد داشت.
روش دوم کار با DbContextFactory در کامپوننتهای Blazor Server : یکبار وهله سازی Context به ازای هر کامپوننت
در این روش میتوان طول عمر Context را معادل طول عمر کامپوننت تعریف کرد که مزیت استفادهی از Change tracking موجود در EF-Core را به همراه خواهد داشت. در این حالت کامپوننتهای Blazor Server، شبیه به فرمهای برنامههای دسکتاپ عمل میکنند:
- در اینجا همانند روش اول، کار با تزریق IDbContextFactory شروع میشود
- اما بجای اینکه به ازای هر متد، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext صورت گیرد، یکبار در آغاز کار کامپوننت و در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، کار وهله سازی Context کامپوننت انجام شده و از این تک Context در تمام متدهای کامپوننت استفاده خواهد شد.
- در این حالت کار Dispose خودکار این Context به متد Dispose نهایی کل کامپوننت واگذار شدهاست. برای اینکه این متد فراخوانی شود، نیاز است در ابتدای تعاریف کامپوننت، از دایرکتیو implements IDisposable@ استفاده کرد.
سؤال: اگر سرویسی از ApplicationDbContext تزریق شدهی در سازندهی خود استفاده میکند، چکار باید کرد؟
برای نمونه سرویسهای از پیش تعریف شدهی ASP.NET Core Identity، در سازندهی خود از ApplicationDbContext استفاده میکنند و نه از IDbContextFactory. در این حالت برای تامین ApplicationDbContextهای تزریق شده، فقط کافی است از روش زیر استفاده کنیم:
در این حالت به ازای هر Scope تعریف شدهی در برنامه، جهت دسترسی به ApplicationDbContext از طریق سیستم تزریق وابستگیها، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext به صورت خودکار انجام خواهد شد.
سؤال: روش پیاده سازی سرویسهای یک برنامه Blazor Server به چه صورتی باید تغییر کند؟
تا اینجا روشهایی که برای استفاده از IDbContextFactory معرفی شدند (که روشهای رسمی و توصیه شدهی اینکار نیز هستند)، فرض را بر این گذاشتهاند که ما قرار است تمام منطق تجاری کار با بانک اطلاعاتی را داخل همان متدهای کامپوننتها انجام دهیم (این روش برنامه نویسی، بسیار مورد علاقهی مایکروسافت است و در تمام مثالهای رسمی آن به صورت ضمنی توصیه میشود!). اما اگر همانند مثالی که تاکنون در این سری بررسی کردیم، نخواهیم اینکار را انجام دهیم و علاقمند باشیم تا این منطق تجاری را به سرویسهای مجزایی، با مسئولیتهای مشخصی انتقال دهیم، روش استفادهی از IDbContextFactory چگونه خواهد بود؟
در این حالت از ترکیب روش دوم مطرح شدهی استفاده از IDbContextFactory که به همراه مزیت دسترسی کامل به Change Tracking توکار EF-Core و پیاده سازی الگوی واحد کار است و وهله سازی خودکار ApplicationDbContext که معرفی شد، استفاده خواهیم کرد؛ به این صورت:
الف) تمام سرویسهای EF-Core یک برنامهی Blazor Server باید اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کنند.
این مورد برای سرویسهای پروژههای Web API، ضروری نیست؛ چون طول عمر Context آنها توسط خود IoC Container مدیریت میشود؛ اما در برنامههای Blazor Server، مطابق توضیحاتی که ارائه شد، خودمان باید این طول عمر را مدیریت کنیم.
بنابراین به پروژهی سرویسهای برنامه مراجعه کرده و هر سرویسی که ApplicationDbContext تزریق شدهای را در سازندهی خود میپذیرد، یافته و تعریف اینترفیس آنرا به صورت زیر تغییر میدهیم:
سپس باید اینترفیسهای IDisposable را پیاده سازی کرد که روش مورد پذیرش code analyzerها در این زمینه، رعایت الگوی زیر، دقیقا به همین شکل است و باید از دو متد تشکیل شود:
این الگو را به همین شکل برای سرویس HotelRoomImageService نیز پیاده سازی میکنیم.
ب) Dispose دستی تمام سرویسها، در کامپوننتهای مرتبط
در ادامه تمام کامپوننتهایی را که از سرویسهای فوق استفاده میکنند یافته و ابتدا دایرکتیو implements IDisposable@ را به ابتدای آنها اضافه میکنیم. سپس متد Dispose آنها را جهت فراخوانی متد Dispose سرویسهای فوق، تکمیل خواهیم کرد:
بنابراین ابتدا به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال میکنیم:
و همچنین به کامپوننت BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor مراجعه کرده و آنرا به صورت زیر جهت Dispose دستی سرویسها، تکمیل میکنیم:
مشکل! اینبار خطای dispose شدن context را دریافت میکنیم!
هم برنامههای Blazor WASM و هم برنامههای Blazor Server از مفهوم طول عمرهای تنظیم شدهی سرویسها پشتیبانی نمیکنند! در هر دوی اینها اگر سرویسی را با طول عمر Scoped تنظیم کردیم، رفتار آن همانند سرویسهای Singleton خواهد بود. تنها زمانی رفتارهای Scoped و یا Transient پشتیبانی میشوند که درخواست HTTP ای رخ داده باشد که این مورد خارج است از طول عمر یک برنامهی Blazor WASM و همچنین اتصال SignalR برنامههای Blazor Server. فقط قسمتهایی از برنامهی Blazor Server که با مدل قبلی Razor pages طراحی شدهاند، چون سبب شروع یک درخواست HTTP معمولی میشوند، همانند برنامههای متداول ASP.NET Core رفتار میکنند و در این حالت طول عمرهای غیر Singleton مفهوم پیدا میکنند.
مشکلی که در اینجا رخ داده این است که سرویسهایی را داریم با طول عمر به ظاهر Scoped که یکی از وابستگیهای آنها را به صورت دستی Dispose کردهایم. چون طول عمر Scoped در اینجا وجود ندارد و طول عمرها در اصل Singleton هستند، هربار که سرویس مدنظر مجددا درخواست شود، همان وهلهی ابتدایی که اکنون یکی از وابستگیهای آن Dispose شده، در اختیار برنامه قرار میگیرد.
پس از این تغییرات، اولین باری که برنامه را اجرا میکنیم، لیست اتاقها به خوبی نمایش داده میشوند و مشکلی نیست. بعد در همین حال و در همین صفحه، اگر بر روی دکمهی افزودن یک اتاق جدید کلیک کنیم، اتفاقی که رخ میدهد، فراخوانی متد Dispose کامپوننت لیست اتاقها است (بر روی آن یک break-point قرار دهید). بنابراین متد Dispose یک کامپوننت، با هدایت به یک مسیر دیگر، به صورت خودکار فراخوانی میشود. در این حالت Context برنامه Dispose شده و در کامپوننت ثبت یک اتاق جدید دیگر، در دسترس نخواهد بود؛ چون IHotelRoomService مورد استفاده مجددا وهله سازی نمیشود و از همان وهلهای که بار اول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
بنابراین سؤال اینجا است که چگونه میتوان سیستم تزریق وابستگیها را وادار کرد تا تمام سرویسهای تزریق شدهی به سازندههای سرویسهای HotelRoomService و HotelRoomImageService را مجددا وهله سازی کند و سعی نکند از همان وهلههای قبلی استفاده کند؟
پاسخ: یک روش این است که IHotelRoomImageService را خودمان به ازای هر کامپوننت به صورت دستی در روال رویدادگردان OnInitializedAsync وهله سازی کرده و DbFactory.CreateDbContext جدیدی را مستقیما به سازندهی آن ارسال کنیم. در این حالت مطمئن خواهیم شد که این وهله، جای دیگری به اشتراک گذاشته نمیشود:
هرچند این روش کار میکند، اما در زمان استفاده از IoC Containerها قرار نیست کار انجام newها را خودمان به صورت دستی انجام دهیم و بهتر است مدیریت این مساله به آنها واگذار شود.
وادار کردن Blazor Server به وهله سازی مجدد سرویسهای کامپوننتها
بنابراین مشکل ما Singleton رفتار کردن سرویسها، در برنامههای Blazor است. برای مثال در برنامههای Blazor Server، تا زمانیکه اتصال SignalR برنامه برقرار است (مرورگر بسته نشده، برگهی جاری بسته نشده و یا کاربر صفحه را ریفرش نکرده)، هیچ سرویسی دوباره وهله سازی نمیشود.
برای رفع این مشکل، امکان Scoped رفتار کردن سرویسهای یک کامپوننت نیز در نظر گرفته شدهاند. برای نمونه کدهای کامپوننت HotelRoomList.razor را به صورت زیر تغییر میدهیم:
با استفاده از دایرکتیو جدید inherits OwningComponentBase@ میتوان میدان دید یک سرویس را به طول عمر کامپوننت جاری محدود کرد. هربار که این کامپوننت نمایش داده میشود، وهله سازی شده و هربار که به کامپوننت دیگری هدایت میشویم، به صورت خودکار سرویس مورد استفاده را Dispose میکند. بنابراین در اینجا دیگر نیازی به ذکر دایرکتیو implements IDisposable@ نیست.
چند نکته:
- فقط یکبار به ازای هر کامپوننت میتوان از دایرکتیو inherits استفاده کرد.
- زمانیکه طول عمر سرویسی را توسط OwningComponentBase مدیریت میکنیم، در حقیقت یک کلاس پایه را برای آن کامپوننت درنظر گرفتهایم که به همراه یک خاصیت عمومی ویژه، به نام Service و از نوع سرویس مدنظر ما است. در این حالت یا میتوان از خاصیت Service به صورت مستقیم استفاده کرد و یا میتوان به صورت زیر، همان کدهای قبلی را داشت و هربار که نیازی به HotelRoomService بود، آنرا به خاصیت عمومی Service هدایت کرد:
- اگر نیاز به بیش از یک سرویس وجود داشت، چون نمیتوان بیش از یک inherits را تعریف کرد، میتوان از نمونهی غیرجنریک OwningComponentBase استفاده کرد:
در این حالت کلاس پایهی OwningComponentBase، به همراه خاصیت جدید ScopedServices است که با فراخوانی متد GetRequiredService در روال رویدادگردان OnInitialized بر روی آن، سبب وهله سازی Scoped سرویس مدنظر خواهد شد. نمونهی جنریک آن، تمام این موارد را در پشت صحنه انجام میدهد و کار کردن با آن سادهتر و خلاصهتر است.
خلاصهی بحث جاری در مورد روش مدیریت DbContext برنامههای Blazor Server:
- بجای services.AddDbContext متداول، باید از AddDbContextFactory استفاده کرد:
- تمام سرویسهایی که از ApplicationDbContext استفاده میکنند، باید به همراه پیاده سازی Dispose آن نیز باشند؛ چون Scope یک سرویس، معادل طول عمر اتصال SignalR برنامه است و مدام وهله سازی نمیشود. در این حالت باید وهله سازی و Dispose آنرا دستی مدیریت کرد.
- کامپوننتهای برنامه، سرویسهایی را که باید Scoped عمل کنند، دیگر نباید از طریق تزریق مستقیم آنها دریافت کنند؛ چون در این حالت همواره به همان وهلهای که در ابتدای کار ایجاد شده، میرسیم:
این دریافت باید با استفاده از کلاس پایه OwningComponentBase صورت گیرد:
تا عملیات فراخوانی خودکار ScopedServices.GetRequiredService (دریافت وهلهی جدید Scoped) و همچنین Dispose خودکار آنها را به ازای هر کامپوننت مجزا، مدیریت کند.
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-19.zip
طول عمر سرویسها، در برنامههای Blazor Server متفاوت هستند
هنگامیکه با یک ASP.NET Core Web API متداول کار میکنیم، درخواستهای HTTP رسیده، از میانافزارهای موجود رد شده و پردازش میشوند. اما هنگامیکه با Blazor Server کار میکنیم، به علت وجود یک اتصال دائم SignalR که عموما از نوع Web socket است، دیگر درخواست HTTP وجود ندارد. تمام رفت و برگشتهای برنامه به سرور و پاسخهای دریافتی، از طریق Web socket منتقل میشوند و نه درخواستها و پاسخهای متداول HTTP.
این روش پردازشی، اولین تاثیری را که بر روی رفتار یک برنامه میگذارد، تغییر طول عمر سرویسهای آن است. برای مثال در برنامههای Web API، طول عمر درخواستها، از نوع Scoped هستند و با شروع پردازش یک درخواست، سرویسهای مورد نیاز وهله سازی شده و در پایان درخواست، رها میشوند.
این مساله در حین کار با EF-Core نیز بسیار مهم است؛ از این جهت که در برنامههای Web API نیز EF-Core و DbContext آن، به صورت سرویسهایی با طول عمر Scoped تعریف میشوند. برای مثال زمانیکه یک چنین تعریفی را در برنامه داریم:
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
public static IServiceCollection AddDbContext<TContext>( [NotNullAttribute] this IServiceCollection serviceCollection, [CanBeNullAttribute] Action<DbContextOptionsBuilder> optionsAction = null, ServiceLifetime contextLifetime = ServiceLifetime.Scoped, ServiceLifetime optionsLifetime = ServiceLifetime.Scoped) where TContext : DbContext;
اما زمانیکه مانند یک برنامهی مبتنی بر Blazor Server، دیگر HTTP Requests متداولی را نداریم، چطور؟ در این حالت زمانیکه یک اتصال SignalR برقرار شد، وهلهای از DbContext که در اختیار برنامهی Blazor Server قرار میگیرد، تا زمانیکه کاربر این اتصال را به نحوی قطع نکرده (مانند بستن کامل مرورگر و یا ریفرش صفحه)، ثابت باقی خواهد ماند. یعنی به ازای هر اتصال SignalR، طول عمر ServiceLifetime.Scoped پیشفرض تعریف شده، همانند یک وهلهی با طول عمر Singleton عمل میکند. در این حالت تمام صفحات و کامپوننتهای یک برنامهی Blazor Server، از یک تک وهلهی مشخص DbContext که در ابتدای کار دریافت کردهاند، کار میکنند و از آنجائیکه DbContext به صورت thread-safe کار نمیکند، این تک وهله مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد که یک نمونه از آنرا در عمل، در پایان قسمت قبل مشاهده کردید:
«اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر میرسیم و یا حتی اگر کاربر شروع کند به کلیک کردن سریع در قسمتهای مختلف برنامه، باز هم این خطا مشاهده میشود:
An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'. System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed. This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext. For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
هر درخواست Web API نیز بر روی یک ترد جداگانه اجرا میشود؛ اما چون ابتدا و انتهای درخواستها مشخص است، طول عمر Scoped، در ابتدای درخواست شروع شده و در پایان آن رها سازی میشود. به همین جهت استثنائی را که در اینجا مشاهده میکنید، در برنامههای Web API شاید هیچگاه مشاهده نشود.
معرفی DbContextFactory در EF Core 5x
همواره باید طول عمر DbContext را تا جای ممکن، کوتاه نگه داشت. مشکل فعلی ما، Singleton رفتار کردن DbContextها (داشتن طول عمر طولانی) در برنامههای Blazor Server هستند. یک چنین رفتاری را شاید در برنامههای دسکتاپ هم پیشتر مشاهده کرده باشید. برای مثال در برنامههای دسکتاپ WPF، تا زمانیکه یک فرم باز است، Context ایجاد شدهی در آن هم برقرار است و Dispose نمیشود. در یک چنین حالتهایی، عموما Context را در زمان نیاز، ایجاد کرده و پس از پایان آن کار کوتاه، Context را رها میکنند. به همین جهت نیاز به DbContext Factory ای وجود دارد که بتواند یک چنین پیاده سازیهایی را میسر کند و خوشبختانه از زمان EF Core 5x، یک چنین امکانی خصوصا برای برنامههای Blazor Server تحت عنوان DbContextFactory ارائه شدهاست که به عنوان راه حل استاندارد دسترسی به DbContext در اینگونه برنامهها مورد استفاده قرار میگیرد.
برای کار با DbContextFactory، اینبار در فایل BlazorServer.App\Startup.cs، بجای استفاده از services.AddDbContext، از متد AddDbContextFactory استفاده میشود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"); //services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString)); services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
روش اول کار با DbContextFactory در کامپوننتهای Blazor Server : وهله سازی از نو، به ازای هر متد
در این روش پس از ثبت AddDbContextFactory در فایل Startup برنامه مانند مثال فوق، ابتدا سرویس IDbContextFactory که به ApplicationDbContext اشاره میکند به ابتدای کامپوننت تزریق میشود:
@inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory
private async Task DeleteImageAsync() { using var context = DbFactory.CreateDbContext(); var image = await context.HotelRoomImages.FindAsync(1); // ... }
روش دوم کار با DbContextFactory در کامپوننتهای Blazor Server : یکبار وهله سازی Context به ازای هر کامپوننت
در این روش میتوان طول عمر Context را معادل طول عمر کامپوننت تعریف کرد که مزیت استفادهی از Change tracking موجود در EF-Core را به همراه خواهد داشت. در این حالت کامپوننتهای Blazor Server، شبیه به فرمهای برنامههای دسکتاپ عمل میکنند:
@implements IDisposable @inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory @code { private ApplicationDbContext Context; protected override async Task OnInitializedAsync() { Context = DbFactory.CreateDbContext(); await base.OnInitializedAsync(); } private async Task DeleteImageAsync() { var image = await Context.HotelRoomImages.FindAsync(1); // ... } public void Dispose() { Context.Dispose(); } }
- اما بجای اینکه به ازای هر متد، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext صورت گیرد، یکبار در آغاز کار کامپوننت و در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، کار وهله سازی Context کامپوننت انجام شده و از این تک Context در تمام متدهای کامپوننت استفاده خواهد شد.
- در این حالت کار Dispose خودکار این Context به متد Dispose نهایی کل کامپوننت واگذار شدهاست. برای اینکه این متد فراخوانی شود، نیاز است در ابتدای تعاریف کامپوننت، از دایرکتیو implements IDisposable@ استفاده کرد.
سؤال: اگر سرویسی از ApplicationDbContext تزریق شدهی در سازندهی خود استفاده میکند، چکار باید کرد؟
برای نمونه سرویسهای از پیش تعریف شدهی ASP.NET Core Identity، در سازندهی خود از ApplicationDbContext استفاده میکنند و نه از IDbContextFactory. در این حالت برای تامین ApplicationDbContextهای تزریق شده، فقط کافی است از روش زیر استفاده کنیم:
services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider => serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
سؤال: روش پیاده سازی سرویسهای یک برنامه Blazor Server به چه صورتی باید تغییر کند؟
تا اینجا روشهایی که برای استفاده از IDbContextFactory معرفی شدند (که روشهای رسمی و توصیه شدهی اینکار نیز هستند)، فرض را بر این گذاشتهاند که ما قرار است تمام منطق تجاری کار با بانک اطلاعاتی را داخل همان متدهای کامپوننتها انجام دهیم (این روش برنامه نویسی، بسیار مورد علاقهی مایکروسافت است و در تمام مثالهای رسمی آن به صورت ضمنی توصیه میشود!). اما اگر همانند مثالی که تاکنون در این سری بررسی کردیم، نخواهیم اینکار را انجام دهیم و علاقمند باشیم تا این منطق تجاری را به سرویسهای مجزایی، با مسئولیتهای مشخصی انتقال دهیم، روش استفادهی از IDbContextFactory چگونه خواهد بود؟
در این حالت از ترکیب روش دوم مطرح شدهی استفاده از IDbContextFactory که به همراه مزیت دسترسی کامل به Change Tracking توکار EF-Core و پیاده سازی الگوی واحد کار است و وهله سازی خودکار ApplicationDbContext که معرفی شد، استفاده خواهیم کرد؛ به این صورت:
الف) تمام سرویسهای EF-Core یک برنامهی Blazor Server باید اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کنند.
این مورد برای سرویسهای پروژههای Web API، ضروری نیست؛ چون طول عمر Context آنها توسط خود IoC Container مدیریت میشود؛ اما در برنامههای Blazor Server، مطابق توضیحاتی که ارائه شد، خودمان باید این طول عمر را مدیریت کنیم.
بنابراین به پروژهی سرویسهای برنامه مراجعه کرده و هر سرویسی که ApplicationDbContext تزریق شدهای را در سازندهی خود میپذیرد، یافته و تعریف اینترفیس آنرا به صورت زیر تغییر میدهیم:
public interface IHotelRoomService : IDisposable { // ... } public interface IHotelRoomImageService : IDisposable { // ... }
public class HotelRoomService : IHotelRoomService { private bool _isDisposed; // ... public void Dispose() { Dispose(disposing: true); GC.SuppressFinalize(this); } protected virtual void Dispose(bool disposing) { if (!_isDisposed) { try { if (disposing) { _dbContext.Dispose(); } } finally { _isDisposed = true; } } } }
ب) Dispose دستی تمام سرویسها، در کامپوننتهای مرتبط
در ادامه تمام کامپوننتهایی را که از سرویسهای فوق استفاده میکنند یافته و ابتدا دایرکتیو implements IDisposable@ را به ابتدای آنها اضافه میکنیم. سپس متد Dispose آنها را جهت فراخوانی متد Dispose سرویسهای فوق، تکمیل خواهیم کرد:
بنابراین ابتدا به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال میکنیم:
@page "/hotel-room/create" @page "/hotel-room/edit/{Id:int}" @implements IDisposable // ... @code { // ... public void Dispose() { HotelRoomImageService.Dispose(); HotelRoomService.Dispose(); } }
@page "/hotel-room" @implements IDisposable // ... @code { // ... public void Dispose() { HotelRoomService.Dispose(); } }
مشکل! اینبار خطای dispose شدن context را دریافت میکنیم!
System.ObjectDisposedException: Cannot access a disposed context instance. A common cause of this error is disposing a context instance that was resolved from dependency injection and then later trying to use the same context instance elsewhere in your application. This may occur if you are calling 'Dispose' on the context instance, or wrapping it in a using statement. If you are using dependency injection, you should let the dependency injection container take care of disposing context instances. Object name: 'ApplicationDbContext'.
مشکلی که در اینجا رخ داده این است که سرویسهایی را داریم با طول عمر به ظاهر Scoped که یکی از وابستگیهای آنها را به صورت دستی Dispose کردهایم. چون طول عمر Scoped در اینجا وجود ندارد و طول عمرها در اصل Singleton هستند، هربار که سرویس مدنظر مجددا درخواست شود، همان وهلهی ابتدایی که اکنون یکی از وابستگیهای آن Dispose شده، در اختیار برنامه قرار میگیرد.
پس از این تغییرات، اولین باری که برنامه را اجرا میکنیم، لیست اتاقها به خوبی نمایش داده میشوند و مشکلی نیست. بعد در همین حال و در همین صفحه، اگر بر روی دکمهی افزودن یک اتاق جدید کلیک کنیم، اتفاقی که رخ میدهد، فراخوانی متد Dispose کامپوننت لیست اتاقها است (بر روی آن یک break-point قرار دهید). بنابراین متد Dispose یک کامپوننت، با هدایت به یک مسیر دیگر، به صورت خودکار فراخوانی میشود. در این حالت Context برنامه Dispose شده و در کامپوننت ثبت یک اتاق جدید دیگر، در دسترس نخواهد بود؛ چون IHotelRoomService مورد استفاده مجددا وهله سازی نمیشود و از همان وهلهای که بار اول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
بنابراین سؤال اینجا است که چگونه میتوان سیستم تزریق وابستگیها را وادار کرد تا تمام سرویسهای تزریق شدهی به سازندههای سرویسهای HotelRoomService و HotelRoomImageService را مجددا وهله سازی کند و سعی نکند از همان وهلههای قبلی استفاده کند؟
پاسخ: یک روش این است که IHotelRoomImageService را خودمان به ازای هر کامپوننت به صورت دستی در روال رویدادگردان OnInitializedAsync وهله سازی کرده و DbFactory.CreateDbContext جدیدی را مستقیما به سازندهی آن ارسال کنیم. در این حالت مطمئن خواهیم شد که این وهله، جای دیگری به اشتراک گذاشته نمیشود:
@code { private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService; protected override async Task OnInitializedAsync() { HotelRoomImageService = new HotelRoomImageService(DbFactory.CreateDbContext(), mapper); await base.OnInitializedAsync(); } private async Task DeleteImageAsync() { await HotelRoomImageService.DeleteAsync(1); // ... } public void Dispose() { HotelRoomImageService.Dispose(); } }
وادار کردن Blazor Server به وهله سازی مجدد سرویسهای کامپوننتها
بنابراین مشکل ما Singleton رفتار کردن سرویسها، در برنامههای Blazor است. برای مثال در برنامههای Blazor Server، تا زمانیکه اتصال SignalR برنامه برقرار است (مرورگر بسته نشده، برگهی جاری بسته نشده و یا کاربر صفحه را ریفرش نکرده)، هیچ سرویسی دوباره وهله سازی نمیشود.
برای رفع این مشکل، امکان Scoped رفتار کردن سرویسهای یک کامپوننت نیز در نظر گرفته شدهاند. برای نمونه کدهای کامپوننت HotelRoomList.razor را به صورت زیر تغییر میدهیم:
@page "/hotel-room" @*@implements IDisposable*@ @*@inject IHotelRoomService HotelRoomService*@ @inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
چند نکته:
- فقط یکبار به ازای هر کامپوننت میتوان از دایرکتیو inherits استفاده کرد.
- زمانیکه طول عمر سرویسی را توسط OwningComponentBase مدیریت میکنیم، در حقیقت یک کلاس پایه را برای آن کامپوننت درنظر گرفتهایم که به همراه یک خاصیت عمومی ویژه، به نام Service و از نوع سرویس مدنظر ما است. در این حالت یا میتوان از خاصیت Service به صورت مستقیم استفاده کرد و یا میتوان به صورت زیر، همان کدهای قبلی را داشت و هربار که نیازی به HotelRoomService بود، آنرا به خاصیت عمومی Service هدایت کرد:
@code { private IHotelRoomService HotelRoomService => Service;
@page "/preferences" @using Microsoft.Extensions.DependencyInjection @inherits OwningComponentBase @code { private IHotelRoomService HotelRoomService { get; set; } private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService { get; set; } protected override void OnInitialized() { HotelRoomService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomService>(); HotelRoomImageService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomImageService>(); } }
خلاصهی بحث جاری در مورد روش مدیریت DbContext برنامههای Blazor Server:
- بجای services.AddDbContext متداول، باید از AddDbContextFactory استفاده کرد:
services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString)); services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider => serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
- کامپوننتهای برنامه، سرویسهایی را که باید Scoped عمل کنند، دیگر نباید از طریق تزریق مستقیم آنها دریافت کنند؛ چون در این حالت همواره به همان وهلهای که در ابتدای کار ایجاد شده، میرسیم:
@inject IHotelRoomService HotelRoomService
@inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-19.zip
مطالب
EF Code First #5
در قسمت قبل خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را در کلاس Configuration به true تنظیم کردیم. به این ترتیب، عملیات ساده شده، اما یک سری از قابلیتهای ردیابی تغییرات را از دست خواهیم داد و این عملیات، صرفا یک عملیات رو به جلو خواهد بود.
اگر AutomaticMigrationsEnabled را مجددا به false تنظیم کنیم و هربار به کمک دستوارت Add-Migration و Update-Database تغییرات مدلها را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائیم، علاوه بر تشکیل تاریخچه این تغییرات در برنامه، امکان بازگشت به عقب و لغو تغییرات صورت گرفته نیز مهیا میگردد.
هدف قرار دادن مرحلهای خاص یا لغو آن
به همان پروژه قسمت قبل مراجعه نمائید. در کلاس Configuration آن، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را به false تنظیم کنید. سپس یک خاصیت جدید را به کلاس Project اضافه نموده و برنامه را اجرا نمائید. بلافاصله خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:
Unable to update database to match the current model because there are pending changes and
automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based migration
or enable automatic migration. Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true
to enable automatic migration.
EF تشخیص داده است که کلاس مدل برنامه، با بانک اطلاعاتی تطابق ندارد و همچنین ویژگی مهاجرت خودکار نیز فعال نیست. بنابراین اعمال code-based migration را توصیه کرده است.
برای این منظور به کنسول پاورشل NuGet مراجعه نمائید (منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه Library package manager آن و سپس انتخاب گزینه package manager console). در ادامه فرمان add-m را نوشته و دکمه tab را فشار دهید. یک منوی Auto Complete ظاهر خواهد شد که از آن میتوان فرمان add-migration را انتخاب نمود. در اینجا یک نام را هم نیاز است وارد کرد؛ برای مثال:
Add-Migration AddSomeProp2ToProject
به این ترتیب کلاس زیر را به صورت خودکار تولید خواهد کرد:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;
public partial class AddSomeProp2ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp", c => c.String());
AddColumn("Projects", "SomeProp2", c => c.String());
}
public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp2");
DropColumn("Projects", "SomeProp");
}
}
}
مدلهای برنامه را با بانک اطلاعاتی تطابق داده و دریافته است که هنوز دو خاصیت در اینجا به بانک اطلاعاتی اضافه نشدهاند.
از متد Up برای اعمال تغییرات و از متد Down برای بازگشت به قبل استفاده میگردد. نام فایل این کلاس هم طبق معمول چیزی است شبیه به timeStamp_AddSomeProp2ToProject.cs .
در ادامه نیاز است این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال شوند. به همین منظور دستور زیر را در کنسول پاورشل وارد نمائید:
Update-Database -Verbose
پارامتر Verbose آن سبب خواهد شد تا جزئیات عملیات به صورت مفصل گزارش داده شود که شامل دستورات ALTER TABLE نیز هست:
Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Applying explicit migrations: [201205061835024_AddSomeProp2ToProject].
Applying explicit migration: 201205061835024_AddSomeProp2ToProject.
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp] [nvarchar](max)
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp2] [nvarchar](max)
[Inserting migration history record]
اکنون مجددا یک خاصیت دیگر را مثلا به نام public string SomeProp3، به کلاس Project اضافه نمائید.
سپس همین روال باید مجددا تکرار شود. دستورات زیر را در کنسول پاورشل NuGet اجرا نمائید:
Add-Migration AddSomeProp3ToProject
Update-Database -Verbose
اینبار نیز یک کلاس جدید به نام AddSomeProp3ToProject به پروژه اضافه خواهد شد و سپس بر اساس آن، امکان به روز رسانی بانک اطلاعاتی میسر میگردد.
در ادامه برای مثال به این نتیجه رسیدهایم که نیازی به خاصیت public string SomeProp3 اضافه شده، نبوده است. روش متداول، باز هم مانند سابق است. ابتدا خاصیت را از کلاس Project حذف خواهیم کرد و سپس دو دستور Add-Migration و Update-Database را اجرا خواهیم نمود.
اما با توجه به اینکه مهاجرت خودکار را غیرفعال کردهایم و هربار با فراخوانی دستور Add-Migration یک کلاس جدید، با متدهای Up و Down به پروژه، جهت نگهداری سوابق عملیات اضافه میشوند، میتوان دستور Update-Database را جهت فراخوانی متد Down صرفا یک مرحله موجود نیز فراخوانی نمود.
نکته:
اگر علاقمند باشید که راهنمای مفصل پارامترهای دستور Update-Database را مشاهده کنید، تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائید:
get-help update-database -detailed
به عنوان نمونه اگر در حین فراخوانی دستور Update-Database احتمال از دست رفتن اطلاعات باشد، عملیات متوقف میشود. برای وادار کردن پروسه به انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی میتوان از پارامتر Force در اینجا استفاده کرد.
در ادامه برای اینکه دستور Update-Database تنها یک مرحله مشخص را که سابقه آن در برنامه موجود است، هدف قرار دهد، باید از پارامتر TargetMigration به همراه نام کلاس مرتبط استفاده کرد:
Update-Database -TargetMigration:"AddSomeProp2ToProject" -Verbose
اگر دقت کرده باشید در اینجا AddSomeProp2ToProject بجای AddSomeProp3ToProject بکارگرفته شده است. اگر یک مرحله قبل را هدف قرار دهیم، متد Down را اجرا خواهد کرد:
Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Reverting migrations: [201205061845485_AddSomeProp3ToProject].
Reverting explicit migration: 201205061845485_AddSomeProp3ToProject.
DECLARE @var0 nvarchar(128)
SELECT @var0 = name
FROM sys.default_constraints
WHERE parent_object_id = object_id(N'Projects')
AND col_name(parent_object_id, parent_column_id) = 'SomeProp3';
IF @var0 IS NOT NULL
EXECUTE('ALTER TABLE [Projects] DROP CONSTRAINT ' + @var0)
ALTER TABLE [Projects] DROP COLUMN [SomeProp3]
[Deleting migration history record]
همانطور که ملاحظه میکنید در اینجا عملیات حذف ستون SomeProp3 انجام شده است. البته این خاصیت به صورت خودکار از کدهای برنامه (کلاس Project در این مثال) حذف نمیشود و فرض بر این است که پیشتر اینکار را انجام دادهاید.
سفارشی سازی کلاسهای مهاجرت
تمام کلاسهای خودکار مهاجرت تولید شده توسط پاورشل، از کلاس DbMigration ارث بری میکنند. در این کلاس امکانات قابل توجهی مانند AddColumn، AddForeignKey، AddPrimaryKey، AlterColumn، CreateIndex و امثال آن وجود دارند که در تمام کلاسهای مشتق شده از آن، قابل استفاده هستند. حتی متد Sql نیز در آن پیش بینی شده است که در صورت نیاز به اجرای دستوارت خام SQL، میتوان از آن استفاده کرد.
برای مثال فرض کنید مجددا همان خاصیت public string SomeProp3 را به کلاس Project اضافه کردهایم. اما اینبار نیاز است حین تشکیل این فیلد در بانک اطلاعاتی، یک مقدار پیش فرض نیز برای آن درنظر گرفته شود که در صورت نال بودن مقدار خاصیت آن در برنامه، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی گردد:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;
public partial class AddSomeProp3ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp3", c => c.String(defaultValue: "some data"));
Sql("Update Projects set SomeProp3=N'some data'");
}
public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp3");
}
}
}
متد String در اینجا چنین امضایی دارد:
public ColumnModel String(bool? nullable = null, int? maxLength = null, bool? fixedLength = null,
bool? isMaxLength = null, bool? unicode = null, string defaultValue = null, string defaultValueSql = null,
string name = null, string storeType = null)
که برای نمونه در اینجا پارامتر defaultValue آنرا در کلاس AddSomeProp3ToProject مقدار دهی کردهایم.
برای اعمال این تغییرات تنها کافی است دستور Update-Database -Verbose اجرا گردد. اینبار خروجی SQL اجرا شده آن به نحو زیر است که شامل مقدار پیش فرض نیز شده است:
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp3] [nvarchar](max) DEFAULT 'some data'
تعیین مقدار پیش فرض، زمانیکه یک فیلد not null تعریف شدهاست نیز میتواند مفید باشد. همچنین در اینجا امکان اجرای دستورات مستقیم SQL نیز وجود دارد که نمونهای از آنرا در متد Up فوق مشاهده میکنید.
افزودن رکوردهای پیش فرض در حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی
در قسمتهای قبل با متد Seed که به همراه آغاز کنندههای بانک اطلاعاتی EF ارائه شدهاند، جهت افزودن رکوردهای اولیه و پیش فرض به بانک اطلاعاتی آشنا شدید. در اینجا نیز با تحریف متد Seed در کلاس Configuration، چنین امری میسر است:
namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity.Migrations;
internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = false;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}
protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
context.Users.AddOrUpdate(
a => a.Name,
new Models.User { Name = "Vahid", AddDate = DateTime.Now },
new Models.User { Name = "Test", AddDate = DateTime.Now });
}
}
}
متد AddOrUpdate در EF 4.3 اضافه شده است. این متد ابتدا بررسی میکند که آیا رکورد مورد نظر در بانک اطلاعاتی وجود دارد یا خیر. اگر خیر، آنرا اضافه خواهد کرد در غیراینصورت، نمونه موجود را به روز رسانی میکند. اولین پارامتر آن، identifierExpression نام دارد. توسط آن مشخص میشود که بر اساس چه خاصیتی باید در مورد update یا add تصمیمگیری شود. دراینجا اگر نیاز به ذکر بیش از یک خاصیت وجود داشت، از anonymously type object میتوان کمک گرفت new { p.Name, p.LastName } .
تولید اسکریپت به روز رسانی بانک اطلاعاتی
بهترین کار و امنترین روش حین انجام این نوع به روز رسانیها، تهیه اسکریپت SQL فرامینی است که باید بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شوند. سپس میتوان این دستورات و اسکریپت نهایی را دستی هم اجرا کرد (که روش متداولتری است در محیط کاری).
برای اینکار تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائیم:
Update-Database -Verbose -Script
پس از اجرای این دستور، یک فایل اسکریپت با پسوند sql تولید شده و بلافاصله در ویژوال استودیو جهت مرور نیز گشوده خواهد شد. برای نمونه محتوای آن برای افزودن خاصیت جدید SomeProp5 به صورت زیر است:
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp5] [nvarchar](max)
INSERT INTO [__MigrationHistory] ([MigrationId], [CreatedOn], [Model], [ProductVersion]) VALUES
('201205060852004_AutomaticMigration', '2012-05-06T08:52:00.937Z', 0x1F8B0800000............ '4.3.1')
همانطور که ملاحظه میکنید، در یک مرحله، جدول پروژهها را به روز خواهد کرد و در مرحله بعد، سابقه آنرا در جدول __MigrationHistory ثبت میکند.
یک نکته:
اگر دستور فوق را بر روی برنامهای که با بانک اطلاعاتی هماهنگ است اجرا کنیم، خروجی را مشاهده نخواهیم کرد. برای این منظور میتوان مرحله خاصی را توسط پارامتر SourceMigration هدف گیری کرد:
Update-Database -Verbose -Script -SourceMigration:"stepName"
استفاده از DB Migrations در عمل
البته این یک روش پیشنهادی و امن است:
الف) در ابتدای اجرا برنامه، پارامتر ورودی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer را به نال تنظیم کنید تا برنامه تغییری را بر روی بانک اطلاعاتی اعمال نکند.
ب) توسط دستور enable-migrations، فایلهای اولیه DB Migration را ایجاد کنید. پیش فرضهای آن را نیز تغییر ندهید.
ج) هر بار که کلاسهای مدل برنامه تغییر کردند و پس از آن نیاز به به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی وجود داشت دو دستور زیر را اجرا کنید:
Add-Migration AddSomePropToProject
Update-Database -Verbose -Script
به این ترتیب سابقه تغییرات در برنامه نگهداری شده و همچنین بدون اجرای دستورات بر روی بانک اطلاعاتی، اسکریپت نهایی اعمال تغییرات تولید میگردد.
د) اسکریپت تولید شده را بررسی کرده و پس از تائید و افزودن به سورس کنترل، به صورت دستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید (مثلا توسط management studio).
یکی از روشهایی که امروزه مورد استقبال برنامه نویسان اندروید و جاوا قرار گرفتهاست، استفاده از یک سیستم DSL به نام Gradle (+) است. ابتدا در سیستمهای Apache Ant (+) و Maven (+) مورد استفاده قرار میگرفت، ولی با جمع کردن نقاط ضعف آن دو سیستم، و رفع عیوب آنها و افزودن مزیتهای جدید، Gradle ایجاد شد. یکی از استفادههایی که به شدت مورد استفادهی برنامه نویسان اندروید قرار میگیرد، استفاده از یک سیستم توزیع برای کلاسهای اندرویدی است. اگر امروزه به خیلی از سورسهای قرار گرفته بر روی گیت هاب، نگاه کنید، به غیر از روش افزودن آن سورس به پروژه به عنوان ماژول، روش دیگری نیز وجود دارد که آن، استفاده از سیستم توزیع Gradle است. استفاده از این روش محبوبیت زیادی دارد و بسیار هم راحتتر است از افزودن یک سورس به پروژه.
برای افزودن یک ماژول به پروژه از طریق گریدل، به صورت زیر اقدام میکنیم:
هر ماژول شامل یک فایل به نام build.gradle است که تنظیمات سطح آن ماژول را به عهده دارد و پروژه نیز یک build.gradle دارد که تنظیمات آن در سطح پروژه صورت میگیرد. برای اقزودن سورس در سطح یک ماژول لازم است که تعدادی خط کد را که معرف و آدرس آن سورس را دارد، به فایل build.gradle اضافه کنیم. به عنوان مثال برای سورس Active Android را که یک ORM عالی در سطح اندروید به شمار میآید، به ماژولمان اضافه میکنیم:
برای افزودن یک ماژول به پروژه از طریق گریدل، به صورت زیر اقدام میکنیم:
هر ماژول شامل یک فایل به نام build.gradle است که تنظیمات سطح آن ماژول را به عهده دارد و پروژه نیز یک build.gradle دارد که تنظیمات آن در سطح پروژه صورت میگیرد. برای اقزودن سورس در سطح یک ماژول لازم است که تعدادی خط کد را که معرف و آدرس آن سورس را دارد، به فایل build.gradle اضافه کنیم. به عنوان مثال برای سورس Active Android را که یک ORM عالی در سطح اندروید به شمار میآید، به ماژولمان اضافه میکنیم:
dependencies { compile 'com.michaelpardo:activeandroid:3.1.0-SNAPSHOT' }
سوال : اندروید استودیو، کتابخانههای اندرویدی را از کجا دانلود میکند؟
Apache Maven یک سیستم آزاد است که برای توزیع کتابخانهها مورد استفاده قرار میگیرد. سرورهای این سیستم شامل یک مخزن maven هستند که کتابخانهها در آن قرار میگیرند و شناسهی دسترسی به آن کتابخانه از طریق همان شناسهای است که شما در build.gradle تعریف میکنید. به طور عادی دو سرور استاندارد برای اینکار وجود دارند که یکی از آنها jcenter و دیگری mavenCnteral است. البته سرورهای دیگری نیز وجود دارند، یا اینکه حتی خودتان هم میتوانید میزبانی را به عهده بگیرید و یا بعضی از شرکتها برای خود مخزنی جداگانه دارند.
JCenter
این سرور که یک مخزن maven است، توسط Bintray میزبانی میشود که میتوانید آن را در این آدرس بیابید. برای اینکه شناسههای gradle مربوط به این سرور در اندروید استودیو دانلود شود، نیاز است خط زیر را به build.gradle سطح پروژه اضافه کنید:
allprojects { repositories { jcenter() } }
MavenCentral
این مخزن توسط Sonatype.org میزبانی میشود که کل مخزن آن را میتوانید در این آدرس بیابید. برای دسترسی به مخازن این سرور نیاز است خطوط زیر را به gradle سطح پروژه اضافه کنید:
allprojects { repositories { mavenCentral() } }
موقعی که شما شناسهی گریدل را اضافه میکنید، حتما باید دقت کنید مخزن آن کجا قرار گرفته است؟ آیا در یکی از آدرسهای بالاست یا حتی میتواند در هر دو آدرس بالا قرار گرفته باشد؛ یا مخزنی غیر از مخازن بالاست.
به عنوان مثال Twitter's Fabric.io خودش کتابخانهی خودش را میزبانی میکند و مخزن آن در این آدرس https://maven.fabric.io/public قرار گرفته است و برای افزودن این کتابخانه به پروژه نیاز است مسیر زیر طی شود:
به عنوان مثال Twitter's Fabric.io خودش کتابخانهی خودش را میزبانی میکند و مخزن آن در این آدرس https://maven.fabric.io/public قرار گرفته است و برای افزودن این کتابخانه به پروژه نیاز است مسیر زیر طی شود:
//project build.gradle repositories { maven { url 'https://maven.fabric.io/public' } } //module build.gradle dependencies { compile 'com.crashlytics.sdk.android:crashlytics:2.2.4@aar' }
سوال : کدامیک از مخازن بالا را انتخاب کنیم؟
اینکه کدامیک را انتخاب کنیم مساله ای است که به خودتان مرتبط است و هر دو برای یک هدف ایجاد شدهاند و آن میزبانی کتابخانههای جاوا و اندرویدی است. بسیاری از توسعه دهندگان از هر دو استفاده میکنند؛ ولی بعضیها هم تنها یکی از آن دو را بر میگزینند. اندروید استودیو در نسخههای اولیهی خود به طور پیش فرض mavencenteral را صدا میزد و به طور پیش فرض در buil.gradle پروژه، آن را معرفی کرده بود. ولی مساله ای که در این بین بود، این بود که این مخزن چندان به مذاق توسعه دهندگان خوش نمیآمد و کمی کار با آن دشوار و سخت بود. لذا تیم اندروید بنا به دلایلی مثل آن و موارد امنیتی و ... و اینکه توسعه دهندگان بیرونی بیشتر از jcenter استفاده میکردند، آن هم به سمت jcenter رفتند که در ورژنهای فعلی اندروید استودیو میتوانید ببینید که کتابخانهی پیش فرض تغییر یافته است و ()jcenter به جای ()mavencentral صدا زده میشود.
دلایل مهاجرت از mavencentral به jcenter:
- سیستم jcenter از طریق یک CDN عمل میکند که در این صورت میتواند تجربهی خوبی از سرعت بهتر را برای توسعه دهندگان به همراه داشته باشد.
- کتابخانههای jcenter بسیار بیشتر از mavencentral هستند؛ تا جایی که میتوان گفت اکثر کتابخانههایی که روی mavencenteral پیدا میشوند، روی jcenter هم هست و jcenter بزرگترین مخزن به شمار میآید.
- آپلود کتابخانه بر روی jcenter بسیار راحتتر است و نیاز به کار پیچیدهای ندارد.
بررسی قسمتهای یک شناسه Gradle
هر شناسه شامل سه قسمت میشود:
GROUP_ID:ARTIFACT_ID:VERSION
کتابخانههای زیر، از یک خانواده هستند که به راحتی میتوانید آنها را از هم تشخیص دهید:
dependencies { compile 'com.squareup:otto:1.3.7' compile 'com.squareup.picasso:picasso:2.5.2' compile 'com.squareup.okhttp:okhttp:2.4.0' compile 'com.squareup.retrofit:retrofit:1.9.0' }
شناخت فایلهای AAR
همانطور که میدانید فرمت فایلهای بایت کدی جاوا JAR میباشد که هم توسط جاوا و هم اندروید پشتیبانی میشود. ولی در صورتیکه کلاس شما یک پروژهی اندرویدی باشد، نمیتوانید آن را در قالب یک فایل JAR منتشر کنید. چرا که که کلاس اندرویدی میتواند شامل فایل مانیفست، منابع و ... باشد که در فایل JAR جایی برای آنها مهیا نشده است. به همین علت فایلهای نوع AAR برای اینکار مهیا شدهاند که این فایل در واقع یک فایل زیپ است که محتویات مورد نظر داخل آن قرار گرفته است و یکی از آن فایل Classes.jar برای کدهاست و مابقی آن به شرح زیر است:
- /AndroidManifest.xml (الزامی) - /classes.jar (الزامی ) - /res/ (الزامی ) - /R.txt (الزامی ) - /assets/ (اختیاری) - /libs/*.jar (اختیاری ) - /jni/<abi>/*.so (اختیاری ) - /proguard.txt (اختیاری ) - /lint.jar (اختیاری )
در مقالهی بعدی کار را با jcenter آغاز میکنیم.
در بخش قبل با تعدادی از UI Component های vutify آشنا شدیم. در ادامه به بررسی و یادگیری تعدادی دیگر از این UI Componentها میپردازیم.
در این مثال کاربر ابتدا فقط یک صفحه حاوی یک دکمه را مشاهده مینماید که پس از کلیک بر روی دکمه، یک dialog box برای او ظاهر میشود. همانطور که گفته شد این dialog box میتواند حاوی اطلاعات مختلفی باشد.
این کامپوننت یک کامپوننت همه کاره است. cardها میتوانند حاوی محتوا و اقداماتی در مورد یک موضوع واحد باشند. card ها ممکن است حاوی یک عکس، متن و یک لینک در مورد یک موضوع باشند.
هر card دارای این سه جزء یا کامپوننت اساسی است: v-card-title , v-card-text , v-card-action که به ترتیب حاوی عنوان card ، متن card و عملیاتی که انجام میدهد میباشد.
عناصر تشکیل دهنده یک card میتوانند به صورت زیر باشند:
قطعه کد زیر یک نمونه ساده از ایجاد یک card را به ما نشان میدهد.
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <v-layout> <v-flex xs12 sm6 offset-sm3> <v-card> <v-img height="200px" src="https://cdn.vuetifyjs.com/images/cards/docks.jpg"> <v-container fill-height fluid> <v-layout fill-height> <v-flex xs12 align-end flexbox> <span>Top 10 Australian beaches</span> </v-flex> </v-layout> </v-container> </v-img> <v-card-title> <div> <span>Number 10</span><br> <span>Whitehaven Beach</span><br> <span>Whitsunday Island, Whitsunday Islands</span> </div> </v-card-title> <v-card-actions> <v-btn flat color="orange">Share</v-btn> <v-btn flat color="orange">Explore</v-btn> </v-card-actions> </v-card> </v-flex> </v-layout> </v-app> </div>
از این کامپوننت جهت ساخت اسلایدر میتوان استفاده کرد . اسلایدرها معمولا میتوانند حاوی عکس و یا متن و یا ترکیبی از هر دو باشند. این کامپوننت دقیقا مشابه carousel در bootstrap عمل میکند .
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <v-carousel> <v-carousel-item v-for="(color, i) in colors" :key="color"> <v-sheet :color="color" height="100%" tile> <v-layout align-center fill-height justify-center> <div>Slide {{ i + 1 }}</div> </v-layout> </v-sheet> </v-carousel-item> </v-carousel> </v-app> </div>
از این کامپوننت برای انتقال اطلاعات به صورت قطعههای کوچک استفاده میشود. chipها دارای چهار نوع اولیه میباشند. منظم، با آیکون، با پرتره و قابل تعویض.
در پایین با یک مثال، این چهار نوع اولیه نمایش داده شدهاند.
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <v-container fluid> <v-layout row wrap> <v-flex md6 sm12> <div> <v-chip close>Example Chip</v-chip> </div> <div> <v-chip>Example Chip</v-chip> </div> </v-flex> <v-flex md6 sm12 xs12> <div> <v-chip close> <v-avatar> <img src="https://randomuser.me/api/portraits/men/35.jpg" alt="trevor"> </v-avatar> Trevor Hansen </v-chip> </div> <div> <v-chip> <v-avatar>A</v-avatar> ANZ Bank </v-chip> </div> </v-flex> </v-layout> </v-container> </v-app> </div>
این کامپوننت برای نشان دادن اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد و به ما این اجازه را میدهد که بتوانیم چگونگی نمایش اطلاعات را سازماندهی کنیم. این امکانات عبارتند از مرتب سازی، جستجو، صفحه بندی و انتخاب اطلاعات. جهت نمایش این اطلاعات میتوان از card ها و یا جداول استفاده نمود.
در مثال پایین جهت نمایش اطلاعات از card ها استفاده شدهاست:
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <v-container fluid grid-list-md> <v-data-iterator :items="items" :rows-per-page-items="rowsPerPageItems" :pagination.sync="pagination" content-tag="v-layout" row wrap> <template v-slot:item="props"> <v-card> <v-card-title><h4>{{ props.item.name }}</h4></v-card-title> <v-divider></v-divider> <v-list dense> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Calories:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.calories }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Fat:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.fat }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Carbs:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.carbs }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Protein:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.protein }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Sodium:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.sodium }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Calcium:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.calcium }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> <v-list-tile> <v-list-tile-content>Iron:</v-list-tile-content> <v-list-tile-content>{{ props.item.iron }}</v-list-tile-content> </v-list-tile> </v-list> </v-card> </v-flex> </template> </v-data-iterator> </v-container> </v-app> </div>
new Vue({ el: '#app', data () { return { headers: [ { text: 'Dessert (100g serving)', align: 'left', sortable: false, value: 'name' }, { text: 'Calories', value: 'calories' }, { text: 'Fat (g)', value: 'fat' }, { text: 'Carbs (g)', value: 'carbs' }, { text: 'Protein (g)', value: 'protein' }, { text: 'Iron (%)', value: 'iron' } ], desserts: [ { name: 'Ice cream sandwich', calories: 237, fat: 9.0, carbs: 37, protein: 4.3, iron: '1%' } ] } } })
این کامپوننت جهت نمایش اطلاعات، به صورت یک جدول مورد استفاده قرار میگیرد. امکاناتی که برای این جداول میتوان در نظر گرفت عبارتند از مرتب سازی عناصر جدول، جستجوی عناصر جدول، صفحه بندی جدول در صورتیکه اطلاعات موجود، بیش از یک صفحه باشند؛ ویرایش خطی، راهنماییهای سربرگ و انتخاب ردیفهای جدول. جداول استاندارد حاوی اطلاعات، بدون هیچ گونه قابلیت اضافی هستند.
برای کار با این کامپوننت میتوان از تنظیمات بسیار زیادی استفاده کرد که سعی شده در مثال پایین تعدادی از این تنظیمات استفاده شود.
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <v-data-table :headers="headers" :items="desserts"> <template v-slot:items="props"> <td>{{ props.item.name }}</td> <td>{{ props.item.calories }}</td> <td>{{ props.item.fat }}</td> <td>{{ props.item.carbs }}</td> <td>{{ props.item.protein }}</td> <td>{{ props.item.iron }}</td> </template> </v-data-table> </v-app> </div>
new Vue({ el: '#app', data () { return { headers: [ { text: 'Dessert (100g serving)', align: 'left', sortable: false, value: 'name' }, { text: 'Calories', value: 'calories' }, { text: 'Fat (g)', value: 'fat' }, { text: 'Carbs (g)', value: 'carbs' }, { text: 'Protein (g)', value: 'protein' }, { text: 'Iron (%)', value: 'iron' } ], desserts: [ { name: 'Frozen Yogurt', calories: 159, fat: 6.0, carbs: 24, protein: 4.0, iron: '1%' }, { name: 'Ice cream sandwich', calories: 237, fat: 9.0, carbs: 37, protein: 4.3, iron: '1%' }, { name: 'Eclair', calories: 262, fat: 16.0, carbs: 23, protein: 6.0, iron: '7%' }, { name: 'Cupcake', calories: 305, fat: 3.7, carbs: 67, protein: 4.3, iron: '8%' }, { name: 'Gingerbread', calories: 356, fat: 16.0, carbs: 49, protein: 3.9, iron: '16%' } ] } } })
این کامپوننت به کاربران در مورد یک کار یا موضوع خاص اطلاع میدهد و ممکن است حاوی اطلاعات بحرانی، تصمیم گیرنده، یا شامل چندین وظیفه باشد.
این کامپوننت حاوی دو بخش میباشد، یکی برای فعال کردن dialog و دیگری جهت نمایش محتوای آن (به طور پیش فرض). معمولا از این کامپوننت جهت نمایش خطاهایی که روند اجرای برنامه را متوقف میکنند و اطلاعاتی که نیاز به یک کار خاص، تصمیم گیری یا تایید کاربر دارند مانند سیاستهای حفظ حریم خصوصی استفاده میشود.
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <div> <v-dialog v-model="dialog" width="500"> <template v-slot:activator="{ on }"> <v-btn color="red lighten-2" dark v-on="on"> Click Me </v-btn> </template> <v-card> <v-card-title primary-title> Privacy Policy </v-card-title> <v-card-text> Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua. Ut enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat. Duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate velit esse cillum dolore eu fugiat nulla pariatur. Excepteur sint occaecat cupidatat non proident, sunt in culpa qui officia deserunt mollit anim id est laborum. </v-card-text> <v-divider></v-divider> <v-card-actions> <v-spacer></v-spacer> <v-btn color="primary" flat @click="dialog = false"> I accept </v-btn> </v-card-actions> </v-card> </v-dialog> </div> </v-app> </div>
این کامپوننت برای کاهش فضای عمودی برای زمانیکه مقدار زیادی اطلاعات وجود دارد میتواند مفید باشد.
لازم به ذکر است که به طور پیش فرض در یک زمان تنها یک پنل عمودی میتواند باز باشد.
<div id="app"> <v-app id="inspire"> <v-expansion-panel> <v-expansion-panel-content v-for="(item,i) in 5" :key="i"> <template v-slot:header> <div>Item</div> </template> <v-card> <v-card-text>Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua. Ut enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.</v-card-text> </v-card> </v-expansion-panel-content> </v-expansion-panel> </v-app> </div>
اشتراکها
NET Core 2.1-Preview2. منتشر شد
.NET Core 2.1-Preview2 comprises:
- .NET Core Runtime 2.1.0-preview2-26406-04
- .NET Core SDK 2.1.300-preview2-008530
| SDK Installer | SDK Binaries | Runtime Installer | Runtime Binaries |
---|---|---|---|---|
Windows | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit | 32-bit / 64-bit |
macOS | 64-bit | 64-bit | 64-bit | 64-bit |
Linux * | See installations steps below | 64-bit | - | 64-bit |
اشتراکها