مطالب
راهبری در Silverlight به کمک الگوی MVVM

مقدمات راهبری (Navigation) در سیلورلایت را در اینجا می‌توانید مطالعه نمائید : +
مطلبی را که در فصل فوق نخواهید یافت در مورد نحوه‌ی بکارگیری الگوی MVVM جهت پیاده سازی Navigation در یک برنامه‌ی سیلورلایت است؛ علت آن هم به این بر می‌گردد که این فصل پیش از مباحث Binding مطرح شد.

صورت مساله:
یکی از اصول MVVM این است که در ViewModel‌ نباید ارجاعی از View وجود داشته باشد (ViewModel باید در بی‌خبری کامل از وجود اشیاء UI و ارجاع مستقیم به آن‌ها طراحی شود)، اما برای پیاده سازی مباحث Navigation نیاز است به نحوی به شیء Frame قرار داده شده در صفحه‌ی اصلی یا قالب اصلی برنامه دسترسی یافت تا بتوان درخواست رهنمون شدن به صفحات مختلف را صادر کرد. اکنون چکار باید کرد؟

راه حل:
یکی از راه حل‌های جالبی که برای این منظور وجود دارد استفاده از امکانات کلاس Messenger مجموعه‌ی MVVM Light toolkit است. از طریق ViewModel برنامه، آدرس صفحه‌ی مورد نظر را به صورت یک پیغام به View مورد نظر ارسال می‌کنیم و سپس View برنامه که به این پیغام‌ها گوش فرا می‌دهد، پس از دریافت آدرس مورد نظر، نسبت به فراخوانی تابع Navigate شیء Frame رابط کاربری برنامه اقدام خواهد کرد. به این صورت ViewModel برنامه به View خود جهت اعمال راهبری برنامه، گره نخواهد خورد.

روش پیاده سازی:
ابتدا ساختار پروژه را در نظر بگیرید (این شکل دگرگون شده‌ی Solution explorer مرتبط است با productivity tools نصب شده):



در پوشه‌ی Views ، دو صفحه اضافه شده‌اند که توسط user control ایی به نام menu لیست شده و راهبری خواهند شد. مونتاژ نهایی هم در MainPage.xaml صورت می‌گیرد.
کدهای XAML‌ مرتبط با منوی ساده برنامه به شرح زیر هستند (Menu.xaml) :

<UserControl x:Class="MvvmLight6.Views.Menu"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:vm="clr-namespace:MvvmLight6.ViewModels" mc:Ignorable="d"
FlowDirection="RightToLeft" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<vm:MenuViewModel x:Key="vmMenuViewModel" />
</UserControl.Resources>
<StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMenuViewModel}}">
<HyperlinkButton Content="صفحه یک" Margin="5"
Command="{Binding DoNavigate}"
CommandParameter="/Views/Page1.xaml"
/>
<HyperlinkButton Content="صفحه دو" Margin="5"
Command="{Binding DoNavigate}"
CommandParameter="/Views/Page2.xaml"
/>
</StackPanel>
</UserControl>

کدهای ViewModel مرتبط با این View که کار Command گردانی را انجام خواهد داد به شرح زیر است:
using GalaSoft.MvvmLight.Command;
using GalaSoft.MvvmLight.Messaging;

namespace MvvmLight6.ViewModels
{
public class MenuViewModel
{
public RelayCommand<string> DoNavigate { set; get; }

public MenuViewModel()
{
DoNavigate = new RelayCommand<string>(doNavigate);
}

private static void doNavigate(string url)
{
Messenger.Default.Send(url, "MyNavigationService");
}
}
}

تمام آیتم‌های منوی فوق یک روال را صدا خواهند زد : DoNavigate . تنها تفاوت آن‌ها در CommandParameter ارسالی به RelayCommand ما است که حاوی آدرس قرارگیری فایل‌های صفحات تعریف شده است. این آدرس‌ها با کمک امکانات کلاس Messenger مجموعه‌ی MVVM light toolkit به View اصلی برنامه ارسال می‌گردند.
کدهای XAML مرتبط با MainPage.xaml به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="MvvmLight6.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:sdk="clr-namespace:System.Windows.Controls;assembly=System.Windows.Controls.Navigation"
xmlns:usr="clr-namespace:MvvmLight6.Views"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Grid.ColumnDefinitions>
<ColumnDefinition Width="*" />
<ColumnDefinition Width="268" />
</Grid.ColumnDefinitions>
<usr:Menu Grid.Column="1" />
<sdk:Frame Margin="5"
Name="frame1"
HorizontalContentAlignment="Stretch"
VerticalContentAlignment="Stretch"
Grid.Column="0" />
</Grid>
</UserControl>

و کار دریافت پیغام‌ها (یا همان آدرس صفحات جهت انجام راهبری) و عکس العمل نشان دادن به آن‌ها توسط کدهای ذیل صورت خواهد گرفت:
using System;
using GalaSoft.MvvmLight.Messaging;

namespace MvvmLight6
{
public partial class MainPage
{
public MainPage()
{
registerMessenger();
InitializeComponent();
}

private void registerMessenger()
{
Messenger.Default.Register<string>(this, "MyNavigationService", doNavigate);
}

private void doNavigate(string uri)
{
frame1.Navigate(new Uri(uri, UriKind.Relative));
}
}
}

ابتدا یک Messenger در اینجا رجیستر می‌شود و سپس به ازای هر بار دریافت پیغامی با token مساوی MyNavigationService ، متد doNavigate فراخوانی خواهد گردید.
کدهای این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

اشتراک‌ها
ثبت نام مایکروسافت بیلد 2020 کاملا رایگانه

به صورت لایو و مجازی برگزار می‌شود در 19 و 20 ماه می‌مطابق با 30 و 31 اردیبهشت. برای ثبت نام می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

https://mybuild.microsoft.com/ 

امکان پرسش و پاسخ لایو هم با متخصصین فراهم شده است.

درصورتی که موفق به دیدن لایوها نشوید، رکورد شده آن‌ها نیز قابل مشاهده خواهد بود.

ثبت نام مایکروسافت بیلد 2020 کاملا رایگانه
مطالب
اهراز هویت با شبکه اجتماعی گوگل
در این مقاله نحوه‌ی ورود به یک سایت ASP.NET MVC را با حساب‌های کاربری سایت‌های اجتماعی، بررسی خواهیم کرد. در اینجا با ورود به سایت در وب فرم‌ها آشنا شدید. توضیحات مربوطه به OpenID هم در اینجا قرار دارد.

مقدمه:

شروع را با نصب ویژوال استودیوی نسخه رایگان 2013 برای وب و یا نسخه‌ی 2013 آغاز می‌کنیم. برای راهنمایی استفاده ازDropbox, GitHub, Linkedin, Instagram, buffer  salesforce  STEAM, Stack Exchange, Tripit, twitch, Twitter, Yahoo و بیشتر اینجا کلیک کنید.

توجه:

برای استفاده از Google OAuth 2 و دیباگ به صورت لوکال بدون اخطار SSL، شما می‌بایستی نسخه‌ی ویژوال استودیو 2013 آپدیت 3 و یا بالاتر را نصب کرده باشید.

ساخت اولین پروژه:

ویژوال استودیو را اجرا نماید. در سمت چپ بر روی آیکن Web کلیک کنید تا آیتم ASP.NET Web Application در دات نت 4.5.1 نمایش داده شود. یک نام را برای پروژه انتخاب نموده و OK را انتخاب نماید.
در دیالوگ بعدی آیتم MVC را انتخاب و اطمینان داشته باشید Individual User Accounts که با انتخاب Change Authentication به صورت دیالوگ برای شما نمایش داده می‌شود، انتخاب گردیده و در نهایت بر روی OK کلیک کنید.




فعال نمودن حساب کاربری گوگل و اعمال تنظیمات اولیه:

در این بخش در صورتیکه حساب کاربری گوگل ندارید، وارد سایت گوگل شده و یک حساب کاربری را ایجاد نماید. در غیر اینصورت اینجا کلیک کنید تا وارد بخش Google Developers Console شوید.
در بخش منو بر روی ایجاد پروژه کلیک کنید تا پروژه‌ای جدید ایجاد گردد.



در دیالوگ باز شده نام پروژه خودتان را وارد کنید و دکمه‌ی Create را زده تا عملیات ایجاد پروژه انجام شود. در صورتیکه با موفقیت پیش رفته باشید، این صفحه برای شما بارگزاری میگردد.


فعال سازی Google+API


در سمت چپ تصویر بالا آیتمی با نام APIs & auth خواهید دید که بعد از کلیک بر روی آن، زیر مجموعه‌ای برای این آیتم فعال میگردد که می‌بایستی بر روی APIs کلیک و در این قسمت به جستجوی آیتمی با نام Google+ API پرداخته و در نهایت این آیتم را برای پروژه فعال سازید.



ایجاد یک Client ID :

در بخش Credentials بر روی دکمه‌ی Create new Client ID کلیک نماید.


در دیالوگ باز شده از شما درخواست می‌شود تا نوع اپلیکشن را انتخاب کنید که در اینجا می‌بایستی آیتم اول (Web application ) را برای گام بعدی انتخاب کنید و با کلیک بر روی Configure consent screen به صفحه‌ی Consent screen هدایت خواهید شد. فیلد‌های مربوطه را به درستی پر کنید (این بخش به عنوان توضیحات مجوز ورود بین سایت شما و گوگل است).

 

  در نهایت بعد از کلیک بر روی Save به صفحه‌ی Client ID بازگشت داده خواهید شد که در این صفحه با این دیالوگ برخورد خواهید کرد.



پروژه‌ی  MVC خودتان را اجرا و لینک و پورت مربوطه را کپی کنید ( http://localhost:5063  ).

در Authorized JavaScript Origins لینک را کپی نماید و در بخش Authorized redirect URls لینک را مجدد کپی نماید. با این تفاوت که بعد از پورت signin-google  را هم قرار دهید. ( http://localhost:5063/signin-google  )

حال بر روی دکمه‌ی Create Client ID کلیک کنید.


پیکربندی فایل Startup.Auth :

فایل web.config را که در ریشه‌ی پروژه قرار دارد باز کنید. در داخل تگ appSettings کد زیر را کپی کنید. توجه شود بجای دو مقدار value، مقداری را که گوگل برای شما ثبت کرده است، وارد کنید.

  <appSettings>
    <!--Google-->
    <add key="GoogleClientId" value="555533955993-fgk9d4a9999ehvfpqrukjl7r0a4r5tus.apps.googleusercontent.com" />
    <add key="GoogleClientSecretId" value="QGEF4zY4GEwQNXe8ETwnVHfz" />
  </appSettings>

فایل Startup.Auth را باز کنید و دو پراپرتی و یک سازنده‌ی بدون ورودی را تعریف نماید. توضیحات بیشتر به صورت کامنت در کد زیر قرار گرفته است.

//فضا نام‌های استفاده شده در این کلاس
using System;
using System.Configuration;
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Microsoft.Owin.Security.Google;
using Owin;
using Login.Models;
//فضا نام جاری پروژه
namespace Login
{
    /// <summary>
    /// در ریشه سایت فایلی با نام استارت آپ که کلاسی هم نام این کلاس با یک تابع و یک ورودی از نوع اینترفیس  تعریف شده است
    ///که این دو کلاس به صورت پارشال مهروموم شده اند 
    /// </summary>
    public partial class Startup
    {
        /// <summary>
        /// این پراپرتی مقدار کلایت ای دی رو از وب دات کانفیگ در سازنده بدون ورودی در خودش ذخیره میکند
        /// </summary>
        public string GoogleClientId { get; set; }
        /// <summary>
        /// این پراپرتی مقدار کلایت  سیکرت ای دی رو از وب دات کانفیگ در سازنده بدون ورودی در خودش ذخیره میکند
        /// </summary>
        public string GoogleClientSecretId { get; set; }

        /// <summary>
        /// سازنده بدون ورودی
        /// به ازای هر بار نمونه سازی از کلاس، سازنده‌های بدون ورودی کلاس هر بار اجرا خواهند شد، توجه شود که می‌توان از 
        /// سازنده‌های استاتیک هم استفاده کرد، این سازنده فقط یک بار، در صورتی که از کلاس نمونه سازی شود ایجاد میگردد 
        /// </summary>
        public Startup()
        {
            //Get Client ID from Web.Config
            GoogleClientId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientId"];
            //Get Client Secret ID from Web.Config
            GoogleClientSecretId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientSecretId"];
        }

        ///// <summary>
        ///// سازنده استاتیک کلاس
        ///// </summary>
        //static Startup()
        //{
              //در صورتی که از این سازنده استفاده شود می‌بایست پراپرتی‌های تعریف شده در سطح کلاس به صورت استاتیک تعریف گردد تا 
              //بتوان در این سازنده سطح دسترسی گرفت
        //    GoogleClientId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientId"];
        //    GoogleClientSecretId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleClientSecretId"];
        //}
        // For more information on configuring authentication, please visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=301864
        public void ConfigureAuth(IAppBuilder app)
        {
            // Configure the db context, user manager and signin manager to use a single instance per request
            app.CreatePerOwinContext(ApplicationDbContext.Create);
            app.CreatePerOwinContext<ApplicationUserManager>(ApplicationUserManager.Create);
            app.CreatePerOwinContext<ApplicationSignInManager>(ApplicationSignInManager.Create);

            // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
            // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
            // Configure the sign in cookie
            app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
            {
                AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
                LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
                Provider = new CookieAuthenticationProvider
                {
                    // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                    // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.  
                    OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
                        validateInterval: TimeSpan.FromMinutes(30),
                        regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
                }
            });
            app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

            // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process.
            app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5));

            // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email.
            // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from.
            // This is similar to the RememberMe option when you log in.
            app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie);

            //Initialize UseGoogleAuthentication
            app.UseGoogleAuthentication(new GoogleOAuth2AuthenticationOptions()
            {
                ClientId = GoogleClientId,
                ClientSecret = GoogleClientSecretId
            });
        }
    }
}

حال پروژه را اجرا کرده و به صفحه‌ی ورود کاربر رجوع نمائید. همانگونه که در تصوبر زیر مشاهده می‌کنید، دکمه‌ای با مقدار نمایشی گوگل در سمت راست، در بخش Use another service to log in اضافه شده است که بعد از کلیک بر روی آن، به صفحه‌ی ‌هویت سنجی گوگل ریداریکت می‌شوید.



در اینجا از کاربر سوال پرسیده میشود که آیا به سایت پذیرنده اجازه داده شود که اطلاعات و ایمیل شما ارسال گردند که بعد از انتخاب دکمه‌ی Accept، لاگین انجام گرفته و اطلاعات ارسال می‌گردد.

توجه: رمز عبور شما به هیچ عنوان برای سایت پذیرنده ارسال نمی‌گردد.


لاگین با موفقیت انجام شد.


در مطلب بعدی سایر سایت‌های اجتماعی قرار خواهند گرفت.

پروژه‌ی مطلب جاری را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
مطالب
ساخت Attribute های دلخواه یا خصوصی سازی شده
در قسمت‌های مختلفی از منابع آموزشی این سایت از متادیتاها attributes استفاده شده و در برخی آموزش هایی چون EF و MVC حداقل یک قسمت کامل را به خود اختصاص داده‌اند. متادیتاها کلاس‌هایی هستند که به روشی سریع و کوتاه در بالای یک Type معرفی شده و ویژگی‌هایی را به آن اضافه می‌کنند. به عنوان مثال متادیتای زیر را ببینید. این متادیتا در بالای یک متد در یک کلاس تعریف شده است و این متد را منسوخ شده اعلام می‌کند و به برنامه نویس می‌گوید که در نسخه‌ی جاری کتابخانه، این متد که احتمال میرود در نسخه‌های پیشین کاربرد داشته است، الان کارآیی خوبی برای استفاده نداشته و بهتر است طبق مستندات آن کلاس، از یک متد جایگزین که برای آن فراهم شده است استفاده کند.
 public static class  MyAttributes
    {
        [Obsolete]
        public static void MyMethod1()
        {

        }

        public static void MyMetho2()
        {

        }
    }
همانطور که ملاحظه می‌کنید می‌توانید اخطار آن را مشاهده کنید:

البته توصیه می‌کنم از ابزارهایی چون Resharper در کارهایتان استفاده کنید، تا طعم کدنویسی را بهتر بچشید. نحوه‌ی نمایش آن در Resharper به مراتب واضح‌تر و گویاتر است:



 حال در این بین این سؤال پیش می‌آید که چگونه ما هم می‌توانیم متادیتاهایی را با سلیقه‌ی خود ایجاد کنیم.
برای تهیه‌ی یک متادیتا از کلاس system.attribute استفاده می‌کنیم:
public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
   
    }
در چنین حالتی شما یک متادیتا ساخته‌اید که می‌توان از آن به شکل زیر استفاده کرد:
[MyMaxLength]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }

ولی اگر بخواهید توسط این متادیتا اطلاعاتی را دریافت کنید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید. در اینجا من دوست دارم یک متادیتا به اسم MyMaxLength را ایجاد کرده تا جایگزین MaxLength دات نت کنم، تا طبق میل من رفتار کند.
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        private int max;
        public string ErrorText = "";

        public MyMaxLength(int max)
        {
            this.max = max;
            ErrorText = string.Format("max Length is {0} chars", max);
        }
    }

در کد بالا، یک متادیتا با یک پارامتر اجباری در سازنده تعریف شده است. این کلاس هم می‌تواند مثل سایر کلاس‌ها سازنده‌های مختلفی داشته باشد تا چندین شکل تعریف متادیتا داشته باشیم. متغیر ErrorText به عنوان یک پارامتر معرفی نشده، ولی از آن جا که public تعریف شده است می‌تواند مورد استفاده‌ی مستقیم قرار بگیرد و استفاده‌ی از آن نیز اختیاری است. نحوه‌ی معرفی این متادیتا نیز به صورت زیر است:
 [MyMaxLength(30)]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }

//or 
 [MyMaxLength(30,ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
    public class GetCustomProperties
    {
//...
     }
در حالت اول از آنجا که متغیر ErrorText اختیاری است، تعریف نشده‌است. پس در نتیجه با مقدار Max length is (x=max) chars پر خواهد شد ولی در حالت دوم برنامه نویس متن خطا را به خود کلاس واگذار نکرده است و آن را طبق میل خود تغییر داده است.


اجباری کردن Type
هر متادیتا می‌تواند مختص  یک نوع Type باشد که این نوع می‌تواند یک کلاس، متد، پراپرتی یا ساختار و ... باشد. نحوه‌ی محدود سازی آن توسط یک متادیتا مشخص می‌شود:
    [System.AttributeUsage(System.AttributeTargets.Class | System.AttributeTargets.Struct)]
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        private int max;
        public string ErrorText = "";

        public MyMaxLength(int max)
        {
            this.max = max;
            ErrorText = string.Format("max Length is {0} chars", max);
        }
    }
الان این کلاس توسط متادیتای AttributeUsage که پارامتر ورودی آن Enum است محدود به دو ساختار کلاس و Struct شده است. البته در ویژوال بیسیک با نام Structure معرفی شده است. اگر ساختار شمارشی AttributeTarget را مشاهده کنید، لیستی از نوع‌ها را چون All (همه موارد) ، دلیگیت، سازنده، متد و ... را مشاهده خواهید کرد و از آن جا که این متادیتای ما کاربردش در پراپرتی‌ها خلاصه می‌شود، از متادیتای زیر بر روی آن استفاده می‌کنیم:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]

  public class User
    {
        [MyMaxLength(30, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
        public string Name { get; set; }
}

یکی دیگر از ویژگی‌های AttributeUsage خصوصیتی به اسم AllowMultiple است که اجازه می‌دهد بیش از یک بار این متادیتا، بر روی یک نوع استفاده شود:
 [AttributeUsage(AttributeTargets.Property,AllowMultiple = true)]
    public  class  MyMaxLength:Attribute
    {
        //....
     }

که تعریف چندگانه آن به شکل زیر می‌شود:
[MyMaxLength(40, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 40 کاراکتر وارد نمایید")]
        [MyMaxLength(50, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 50 کاراکتر وارد نمایید")]
        [MyMaxLength(30, ErrorText = "شما اجازه ندارید بیش از 30 کاراکتر وارد نمایید")]
        public string Name { get; set; }
در این مثال ما فقط اجازه‌ی یکبار استفاده را خواهیم داد؛ پس مقدار این ویژگی را false قرار می‌دهم.

آخرین ویژگی که این متادیتا در دسترس ما قرار میدهد، استفاده از خصوصیت ارث بری است که به طور پیش فرض با True مقداردهی شده است. موقعی که شما یک متادیتا را به ویژگی ارث بری مزین کنید، در صورتی که آن کلاس که برایش متادیتا تعریف می‌کنید به عنوان والد مورد استفاده قرار بگیرد، فرزند آن هم به طور خودکار این متادیتا برایش منظور می‌گردد. به مثال‌های زیر دقت کنید:
دو عدد متادیتا تعریف شده که یکی از آن‌ها ارث بری در آن فعال شده و دیگری خیر.
public class MyAttribute : Attribute
{
    //...
}

[AttributeUsage(AttributeTargets.Method, Inherited = false)]
public class YourAttribute : Attribute
{
    //...
}

هر دو متادیتا بر سر یک متد در یک کلاسی که بعدا از آن ارث بری می‌شود تعریف شده اند.
public class MyClass
{
    [MyAttribute]
    [YourAttribute]
    public virtual void MyMethod()
    {
        //...
    }
}

در کد زیر کلاس بالا به عنوان والد معرفی شده و متد کلاس فرزند الان شامل متادیتایی به اسم MyAttribute است، ولی متادیتای YourAttribute بر روی آن تعریف نشده است.
public class YourClass : MyClass
{
    public override void MyMethod()
    {
        //...
    }

}

الان که با نحوه‌ی تعریف یکی از متادیتاها آشنا شدیم، این بحث پیش می‌آید که چگونه Type مورد نظر را تحت تاثیر این متادیتا قرار دهیم. الان چگونه میتوانم حداکثر متنی که یک پراپرتی می‌گیرد را کنترل کنم. در اینجا ما از مفهومی به نام Reflection  استفاده می‌کنیم. با استفاده از این مفهوم ما میتوانیم به تمامی قسمت‌های یک Type دسترسی داشته باشیم. متاسفانه دسترسی مستقیمی از داخل کلاس متادیتا به نوع مورد نظر نداریم. کد زیر تمامی پراپرتی‌های یک کلاس را چک میکند و سپس ویژگی‌های هر پراپرتی را دنبال کرده و در صورتیکه متادیتای مورد نظر به آن پراپرتی  ضمیمه شده باشد، حالا می‌توانید عملیات را انجام دهید. کد زیر میتواند در هر جایی نوشته شود. داخل کلاسی که که به آن متادیتا ضمیمه می‌کنید یا داخل تابع Main در اپلیکشین‌ها و هر جای دیگر. مقدار True که به متد GetCustomAttributes پاس می‌شود باعث می‌شود تا متادیتاهای ارث بری شده هم لحاظ گردند.
   Type type = typeof (User);

                foreach (PropertyInfo property in type.GetProperties())
                {
                    foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                    {
                        MyMaxLength max = attribute as MyMaxLength;
                        if (max != null)
                        {
                            string Max = max.ErrorText;
                            //انجام عملیات
                        }
                    }
                }
البته یک ترفند جهت دسترسی به کلاس‌ها از داخل کلاس متادیتا وجود دارد و آن هم این هست که نوع را از طریق پارامتر به سمت متادیتا ارسال کنید. هر چند این کار زیبایی ندارد ولی به هر حال روش خوبی برای کنترل از داخل کلاس متادیتا و هچنین منظم سازی و دسته بندی و کم کردن کد دارد.
[MyMaxLength(30, typeof(User))]
مطالب
بررسی مفاهیم Covariant و Contravariant در زبان سی‌شارپ
یکی از مفاهیمی که بنظر پیچیده می‌آمد و هر دفعه موقع مطالعه از آن فرار می‌کردم، همین بحث COVARIANCE و CONTRAVARIANCE بود. در اینجا قصد دارم به زبان ساده این مفاهیم را شرح دهم.

Covariance 
A را در نظر بگیرید که قابل تبدیل به B باشد. در اینصورت X، دارای پارامتر کواریانس است اگر <X<A قابل تبدیل به <X<B باشد. بدون ذکر مثال شاید این تعریف خیلی ملموس نباشد. پس بهتر است با ذکر مثال به تشریح مفاهیم بپردازیم.
نکته: در اینجا منظور از قابل تبدیل بودن، قابل تبدیل بودن به صورت ضمنی (implicit) می‌باشد. برای مثال A از B ارث بری داشته باشد و یا A، تایپ B را پیاده سازی کند (در صورتی که B یک اینترفیس باشد). تبدیلات عددی، Boxing و تبدیلات کاستوم مجاز نیستند.
برای نمونه نوع <IFoo<T پارامتر کوواریانس T دارد، اگر کد زیر معتبر باشد:
IFoo<string> s = ...;
IFoo<object> b = s;
از C# 4.0، اینترفیسها و delegateها مجاز به استفاده از پارامتر کوواریانس T هستند؛ اما در مورد کلاس‌ها اینطور نیست. آرایه‌ها نیز مجاز هستند که در ادامه تشریح خواهند شد (اگر A قابل تبدیل به B باشد در اینصورت []A قابل تبدیل به []B خواهد بود. هر چند ممکن است به run-time exception منجر گردد که ظاهرا این پشتیبانی آرایه‌ها از پارامترهای کوواریانس دلایل تاریخی دارد!).

Variance is not automatic
برای حصول اطمینان از static type safety، پارامترها به صورت پیش فرض variant نمی‌باشند:
class Animal {}
class Bear : Animal {}
class Camel : Animal {}
public class Stack<T>
{
   int position;
   T[] data = new T[100];
   public void Push (T obj) => data[position++] = obj;
   public T Pop() => data[--position];
}
کد زیر کامپایل نخواهد شد:
Stack<Bear> bears = new Stack<Bear>();
Stack<Animal> animals = bears; // Compile-time error 
دلیل اینکه کد فوق کامپایل نمی‌شود، در کد زیر آورده شده است:
animals.Push (new Camel()); // Trying to add Camel to bears
اگر کامپایل انجام می‌شد، کد بالا در زمان اجرا خطا صادر می‌کرد؛ چرا که نوع واقعی animals، در واقع <Stack<Bear بوده و نمی‌توان به آن، شیء ای از جنس Camel اضافه کرد. عدم پشتیبانی از کوواریانس، به هرحال مانع از امکان استفاده مجدد (re-usability) خواهد شد. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم متدی بنویسیم که وظیفه آن صادر کردن دستور شستن حیوانات موجود در پشته باشد:
public class ZooCleaner
{
  public static void Wash (Stack<Animal> animals) {...}
}
فراخوانی متد Wash با پارامتری از جنس <Stack<Bear در زمان کامپایل خطا خواهد داد (اعمال این محدودیت منطقی است. برای مثال ممکن است مثلا در بدنه متد Wash با استفاده از متد Pop کلاس Stack یک Animal برداشته شده و به Camel کست گردد که با توجه به نوع اصلی آن (Bear) خطای run-time صادر خواهد شد. اما به هرحال محدودیت ایجاد شده، جلوی خطاهایی که ممکن است در run-time اتفاق بیافتد را می‌گیرد). 
یک راه حل برای این موضوع، تعریف متد Wash به صورت جنریک و با constraint است:
class ZooCleaner
{
  public static void Wash<T> (Stack<T> animals) where T : Animal { ... }
}
با کد فوق می‌توان متد Wash را به صورت زیر فراخوانی نمود:
Stack<Bear> bears = new Stack<Bear>();
ZooCleaner.Wash(bears);
کامپایلر، ورژن جنریک متد Wash را کامپایل میکند. در این حالت میتوان با چک کردن نوع واقعی T و کست کردن به آن نوع، عملیات را بدون خطا انجام داد.
نکته: اگر reusable بودن مد نظر نبود، باید برای هر sub-type از Animal یک متد جداگانه Wash مینوشتیم (یکی برای Bear، یکی برای Camel،...).

راه حل دیگر این است که کلاس <Stack<T یک اینترفیس با پارامتر covariant پیاده سازی نماید که در ادامه به این مورد بازخواهیم گشت.

Arrays 
آرایه‌ها از covariance پشتیبانی می‌کنند. برای مثال:
Bear[] bears = new Bear[3];
Animal[] animals = bears; // OK
این مورد باعث ایجاد قابلیت استفاده مجدد می‌شود؛ به قیمت اینکه ممکن است چنین خطاهایی ایجاد شوند:
animals[0] = new Camel(); // Runtime error

Declaring a covariant type parameter  
از C# 4.0 و بالاتر، پارامترهای اینترفیسها و delegateها می‌توانند با استفاده از کلمه کلیدی out از covariance پشتیبانی کنند؛ یا به زبان ساده‌تر covariant گردند. در این صورت برخلاف آرایه‌ها از type safety اطمینان کامل خواهیم داشت.
برای نشان دادن این مورد، در کلاس <Stack<T اینترفیس زیر را پیاده سازی می‌کنیم:
public interface IPoppable<out T> { T Pop(); }
کلمه کلیدی out نشان می‌دهد که T فقط در موقعیت خروجی مورد استفاده واقع می‌گردد (برای مثال نوع برگشتی یک متد). این مورد سبب می‌شود تا پارامتر covariant باشد و کد زیر کامپایل گردد:
var bears = new Stack<Bear>();
bears.Push (new Bear());
// Bears implements IPoppable<Bear>. We can convert to IPoppable<Animal>:
IPoppable<Animal> animals = bears; // Legal
Animal a = animals.Pop();
در اینجا کامپایلر اجازه تبدیل bears را به animals می‌دهد. چرا که موردی که کامپایلر از آن جلوگیری می‌کرد (Push کردن Camel به Stack با اعضایی از جنس Bear) در اینجا نمی‌تواند رخ دهد. چرا که در اینجا پارامتر T فقط می‌تواند به عنوان خروجی استفاده گردد و امکان Push کردن وجود ندارد.

نکته: پارامترهای متدی که مزین به کلمه کلیدی out شده‌اند، واجد شرایط covariant بودن نمی‌باشند (به دلیل وجود محدودیتی در CLR).

با استفاده از کد زیر قابلیت استفاده مجددی که در ابتدا بحث کردیم فراهم می‌شود:
public class ZooCleaner
{
 public static void Wash (IPoppable<Animal> animals) { ... } //cast covariantly to solve the reusability problem 
}

نکته: Covariance (و contravariance) فقط در موارد تبدیل ارجاعی کار می‌کنند (نه تبدیل boxing). بنابراین اگر متدی داشته باشیم که دارای پارامتری از جنس IPoppa
<ble<object باشد، امکان فراخوانی آن متد با ورودی از جنس <IPoppable<string وجود دارد؛ اما پاس دادن متغیر از جنس <IPoppable<int امکانپذیر نمی‌باشد.

Contravariance   
در تعریف covaraince داشتیم:  A را در نظر بگیرید که قابل تبدیل به B باشد. در اینصورت X، دارای پارامتر کواریانس است اگر <X<A قابل تبدیل به <X<B باشد.  Contravariance 
زمانی است که تبدیل در جهت عکس صورت گیرد (تبدیل از <X<B به <X<A). این مورد فقط برای پارامترهای ورودی صحیح است و با کلمه کلیدی in تعیین می‌گردد. با استفاده از پیاده سازی اینترفیس:
public interface IPushable<in T> { void Push (T obj); }
می‌توانیم کد زیر را بنویسیم:
IPushable<Animal> animals = new Stack<Animal>();
IPushable<Bear> bears = animals; // Legal
bears.Push (new Bear());
هیچ عضوی از اینترفیس IPushable خروجی T را بر نمی‌گرداند و لذا با casting اشتباه، مواجه نخواهیم شد (برای نمونه از طریق این اینترفیس راهی برای Pop کردن نداریم).
توجه: کلاس <Stack<T هر دو اینترفیس <IPushable<T و <IPoppable<T را پیاده سازی کرده است (با وجود اینکه T هم out است و هم in). اما این مورد مشکلی ایجاد نمی‌کند. زیرا قبل از تبدیل، ارجاعی فقط به یکی از اینترفیسها صورت می‌گیرد (نه همزمان به هردو!). این مورد نشان می‌دهد که چرا class‌ها از پارامترهای variant پشتیبانی نمی‌کنند. 

برای مثال اینترفیس زیر را در نظر بگیرید:
public interface IComparer<in T>
{
// Returns a value indicating the relative ordering of a and b
  int Compare (T a, T b);
}
از آنجاییکه T در اینجا contravariant است می‌توان از <IComparer<object برای مقایسه دو string استفاده نمود:
var objectComparer = Comparer<object>.Default;
// objectComparer implements IComparer<object>
IComparer<string> stringComparer = objectComparer;
int result = stringComparer.Compare ("Hashem", "hashem");


برای مطالعه‌ی بیشتر
Covariant and Contravariant  
مطالب
Functional Programming - قسمت پنجم - وسواس استفاده از نوع های اولیه
در ادامه سری مقالات مرتبط با برنامه نویسی تابعی ، قصد دارم به استفاده کردن یا نکردن از نوع‌های داده اولیه (Primitive Types) را بررسی کنیم. پیشنهاد میکنم در صورتی که قسمت‌های قبلی را مطالعه نکرده اید ابتدا قسمت‌های قبل را بخوانید.

در طراحی مدل دامین، بیشتر مواقع از نوع‌های اولیه مانند int , string,… استفاده میکنیم و به عبارتی میتوانیم بگوییم در استفاده از این نوع داده وسواس داریم. قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
public class UserFactory
{
    public User CreateUser(string email) {
        return new User(email);
    }
}
کلاس UserFactory، یک متد به نام CreateUser دارد که یک رشته را به عنوان ورودی میگیرد و یک شیء از کلاس User را بر می‌گرداند. خوب مشکل این متد کجاست؟
اگر به خاطر داشته باشید، در قسمت‌های قبلی در مورد مفهومی به نام Honesty صحبت کردیم. به طور ساده باید بتوانیم از روی امضای تابع، کاری را که تابع انجام میدهد و خروجی آن را ببینیم. این تابع Honest نیست؛ شرایطی که string می‌تواند درست نباشد، خالی باشد، طول غیر مجاز داشته باشد و ... را نمیتوانیم از امضای تابع حدس بزنیم.

برای روشن‌تر شدن بحث، مثال بالا را همیشه در ذهن خود داشته باشید. در این مثال، در تابع Divide که عمل تقسیم را انجام می‌دهد، پارامتر y که یک عدد از نوع int است، میتواند مقدار صفر را داشته باشد و باعث یک exception شود.و از آنجائیکه نوع خروجی این متد هم int است، انتظار دریافت یک exception را نداریم. در مورد exception‌ها به طول مفصل در قسمت قبلی صحبت کردیم. در مثال بالا تصور کنید که بجای یک ایمیل، از چند ایمیل به عنوان ورودی می‌خواهید استفاده کنید. آیا منطق Validation را به ازای هر پارامتر ورودی باید تکرار کنید؟

به طور کلی استفاده‌ی نابجا و بیش از حد از نوع‌های داده‌ی اولیه، باعث می‌شود تا Honesty متد‌ها را از دست بدهیم و قاعده‌ی DRY را نقض کنیم.

صحبت در مورد استفاده کردن یا نکردن، جنبه‌های زیادی دارد و یکی از مواردی است که در معماری DDD تحت عنوان Value Object به آن پرداخته شده. هدف ما در این قسمت از مقاله، صرفا پرداختن به گوشه‌ای از این مورد هست. ولی شما میتوانید برای مطالعه بیشتر و اطلاعات تکمیلی کتاب Domain-Driven Design: Tackling Complexity in the Heart of Software نوشته Eric Evans را مطالعه کنید.


به جای نوع‌های اولیه از چی استفاده کنیم؟

جواب خیلی ساده‌است؛ شما نیاز دارید تا یک Type اختصاصی را ایجاد کنید. برای مثال بجای استفاده از نوع string برای یک ایمیل، می‌توانید یک کلاس را به عنوان Email ایجاد کنید که مشخصه‌ای به نام Value دارد. این کار به روش‌های مختلفی قابل انجام است؛ اما پیشنهاد من استفاده از این روش هست:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;

namespace ValueOf
{
    public class ValueOf<TValue, TThis> where TThis : ValueOf<TValue, TThis>, new()
    {
        private static readonly Func<TThis> Factory;

        /// <summary>
        /// WARNING - THIS FEATURE IS EXPERIMENTAL. I may change it to do
        /// validation in a different way.
        /// Right now, override this method, and throw any exceptions you need to.
        /// Access this.Value to check the value
        /// </summary>
        protected virtual void Validate()
        {
        }

        static ValueOf()
        {
            ConstructorInfo ctor = typeof(TThis)
                .GetTypeInfo()
                .DeclaredConstructors
                .First();

            var argsExp = new Expression[0];
            NewExpression newExp = Expression.New(ctor, argsExp);
            LambdaExpression lambda = Expression.Lambda(typeof(Func<TThis>), newExp);

            Factory = (Func<TThis>)lambda.Compile();
        }

        public TValue Value { get; protected set; }

        public static TThis From(TValue item)
        {
            TThis x = Factory();
            x.Value = item;
            x.Validate();

            return x;
        }

        protected virtual bool Equals(ValueOf<TValue, TThis> other)
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.Equals(Value, other.Value);
        }

        public override bool Equals(object obj)
        {
            if (obj is null)
                return false;

            if (ReferenceEquals(this, obj))
                return true;

            return obj.GetType() == GetType() && Equals((ValueOf<TValue, TThis>)obj);
        }

        public override int GetHashCode()
        {
            return EqualityComparer<TValue>.Default.GetHashCode(Value);
        }

        public static bool operator ==(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            if (a is null && b is null)
                return true;

            if (a is null || b is null)
                return false;

            return a.Equals(b);
        }

        public static bool operator !=(ValueOf<TValue, TThis> a, ValueOf<TValue, TThis> b)
        {
            return !(a == b);
        }

        public override string ToString()
        {
            return Value.ToString();
        }
    }
}
در این روش، یک کلاس را به عنوان Value Object ایجاد کرده‌ایم. این کلاس، نوع اولیه‌ای را که با آن سر و کار داریم، در بر خواهد گرفت و منطق مربوط به مقایسه، همچنین عملگرهای == و != را هم از طریق Equals و GetHashCode، پیاده سازی کرده. برای مثال جهت کلاس ایمیل می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:
public class EmailAddress : ValueOf<string, EmailAddress> { }
همچنین برای مقدار دهی این کلاس میتوانید به صورت زیر عمل کنید:
EmailAddress emailAddress = EmailAddress.From("foo@bar.com");
برای مثال‌های پیچیده‌تر مانند آدرس، که شامل آدرس، کد پستی و … می‌باشد، میتوانید با استفاده از امکان Tuple‌ها که از سی شارپ 7 به بعد معرفی شده، مانند مثال زیر عمل کنید:
public class Address : ValueOf<(string firstLine, string secondLine, Postcode postcode), Address> { }
و در نهایت برای نوشتن منطق مربوط به validation می‌توانید متد Validate را Override کنید و قاعده‌ی DRY را هم نقض نکنید.

روش معرفی شده‌ی در این مقاله، صرفا جهت آشنایی بیشتر شما و داشتن کدی تمیز‌تر از طریق مفاهیم برنامه نویسی تابعی خواهد بود. در دنیای واقعی، احتمالا مسائلی را برای ذخیره سازی این آبجکت‌ها و یا کار با کتابخانه‌هایی مانند Entity Framework خواهید داشت که به سادگی قابل حل است.

در صورتیکه مشکلی در پیاده سازی داشتید، می‌توانید مشکل خود را زیر همین مطلب و یا بر روی gist آن کامنت کنید.
مطالب
قابل ویرایش کننده‌ی فوق العاده x-editable ؛ قسمت اول
من در یکی از پروژه‌ها از Kendo UI Treeview استفاده کردم و قصد داشتم قابلیت تغییر نام را به گره‌ها بدهم. به همین جهت پس از جستجو به x-editable برخوردم. این کتابخانه‌ی جاواسکریپتی در ابتدا برای قالب‌های بوت استراپ طراحی شده بود که در حال حاضر اینگونه نیست و به راحتی در هر پروژه‌ای که فقط جی کوئری صدا زده شده باشد، قابل اجرا است و نسخه‌ی مخصوص Angular آن هم در این آدرس قرار دارد. همچنین این قابلیت اختیاری و پیش فرض را دارد که به طور خودکار اطلاعات تغییر یافته را به سمت url ایی که شما تعیین می‌کنید، ارسال کند. برای همین نیازی به استفاده جداگانه از jQuery Ajax برای ارسال اطلاعات نیست و البته در انتهای مقاله هم هنگام استفاده از درخت کندو به مشکلی برخوردم که آن را هم بررسی می‌کنیم.

وارد کردن کتابخانه ها
این کتابخانه شامل دو فایل css و JS می‌باشد که بسته به محیطی که در آن کار می‌کنید متفاوت هستند. در این صفحه شما می‌توانید برای 4 محیط Jquery ,JqueryUI , Bootstrap2 و Bootsrap3 بسته‌ی مخصوصش را یا به صورت دانلود فایل‌ها یا از طریق CDN دریافت نمایید. در اینجا هم یک دمو از قابلیت‌های آن قابل مشاهده است.

برای شروع، کتابخانه‌ی مورد نظر خود را دریافت و آن‌ها را به صفحه‌ی خود اضافه نمایید. در صورتیکه از Bootstrap استفاده می‌کنید، ابتدا فایل‌های زیر را اضافه کنید:
    <link href="//netdna.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.0.0/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet">
    <script src="http://code.jquery.com/jquery-2.0.3.min.js"></script> 
    <script src="//netdna.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.0.0/js/bootstrap.min.js"></script>
سپس فایل‌های x-editable را صدا بزنید.

اولین حالتیکه میتوانید با این کتابخانه کار کنید، استفاده از خاصیت *-data است. نمونه زیر را در نظر بگیرید:
  <a href="#" id="favsite" data-type="text" data-pk="1" data-url="@Url.Action(MVC.Categories.EditCategory())" 
data-title="Enter your favorite site">dotnettips.info</a>
به تعداد هر عنصری که نیاز است، اینکار را انجام دهید و به هر کدام یک id انتساب دهید. بعد از آن کد زیر را در قسمت script بنویسید:
 $(document).ready(function () {
        $('#favsite').editable();
    });
در صورتیکه قصد دارید خصوصیاتی از اشیاء را که برای همه‌ی عنصرهای معرفی شده یکسان است، معرفی کنید می‌توانید از کد زیر بهره ببرید:
 $(document).ready(function () {
        $.fn.editable.defaults.mode = 'inline';
        $('#favsite').editable();
    });
کد بالا حالت ویرایش تمام عناصر معرفی شده را به inline تغییر می‌دهد.

حالت بعدی که می‌توان استفاده کرد به شکل زیر است:
  <a href="#" id="favsite" >dotnettips.info</a>

  $.fn.editable.defaults.mode = 'inline';
    $(document).ready(function () {
        $('#favsite').editable({
            type: 'text',
            pk: 1,
            url: '@Url.Action(MVC.Categories.EditCategory())',
            title: 'Enter your favorite site'
        });
    });

خوبی این روش این است که می‌توان اطلاعات بیشتری چون رویدادها را به آن پاس داد. تا الان با نحوه‌ی انتساب آن به اشیاء آشنا شدیم. اجازه دهید تا با خصوصیات آن آشنا شویم.


 AjaxOptions
 همانطور که متوجه شدید به طور خودکار اطلاعات ویرایش شده، به سمت آدرس داده شده، به شیوه Post ارسال می‌گردند. در صورتیکه قصد دست بردن در نوع درخواست را دارید، می‌توانید از این ویژگی استفاده کنید:
    ajaxOptions: {
        type: 'put',
        dataType: 'json'
    }
 Anim
 این ویژگی که تنها در حالت inline پاسخ می‌دهد، می‌تواند زمان بسته شدن x-editable را تغییر دهد که به طور پیش فرض با false مقداردهی شده است. جهت تغییر زمان بسته شدن، کد زیر را وارد نمایید:
anim:'false'
//or
anim: {
                duration: 2000
            }
 autotext  در انتهای جدول آمده است.
 defaultValue 
 در صورتیکه عنصر مورد نظر محتوایی نداشته باشد و این خصوصیت را مقداردهی کنید، موقع ویرایش، این عبارت تعیین شده نمایش می‌یابد. در مثال بالا باید متن تگ a را حذف کرده تا نتیجه را ببینید: (البته فیلد value نباید مقداری داشته باشد)
defaultValue: 'default val'
//or
defaultValue: undefined
//or
defaultValue: null
در بقیه‌ی حالات، ویرایشگر خالی از متن خواهد بود و مقدار پیش فرض آن نال است.
 disabled  false کردن این ویژگی باعث غیرفعال شدن x-editable بر روی کنترل جاری میگردد.
 display 
خاصیت  display یا مقدار بولین false را دریافت می‌کند، یا نال، یا یک تابع callback را می‌توان به آن پاس داد. این خصوصت زمانی صدا زده می‌شود که اطلاعات به سمت آدرس سرور رفته و با موفقیت بازگشت داده می‌شوند (در صورتی که این ویژگی غیرفعال باشد، بلافاصه بعد از تایید کاربر، از اطلاعات وارد شده صدا زده می‌شود) و سپس متن جدید عنصر تغییر می‌یابد. حال اگر این خاصیت نال که مقدار پیش فرض آن است باشد، متن تغییر می‌یابد. ولی اگر false باشد، متن سابق باقی خواهد ماند و در صورتیکه تابعی به آن پاس داده باشید، طبق تابع شما عمل خواهد کرد.
پارامترهایی که تابع شما می‌تواند داشته باشد به شرح زیر است:
value : مقدار جدید
response : پاسخ سرور ( در صورتی که ارسال از طریق Ajax صورت گرفته باشد)

و در صورتیکه عنصر شما checlklist یا select باشد که حاوی منبعی از مقادیر هست، مقادیرشان در قالب یک آرایه با نام sourceData بازگشت خواهد خورد. برای دسترسی به آیتم‌های انتخابی هم از کد زیر استفاده می‌کنیم:
$.fn.editableutils.itemsByValue(value, sourceData)
 emptyclass  معرفی یک کلاس css برای موقعیکه عنصر خالی است.
 emptytext  در صورتی خالی بودن عنصر، این متن را برای عنصر نمایش بده.
 highlight   بعد از به روز رسانی متن عنصر، آن را با این رنگ highlight خواهد کرد و کد رنگی باید در مبنای هگز باشد. مقدار پیش فرض آن false است.
 mode
 دو حالت نمایشی دارد که پیش فرض آن popup است و با باز کردن یک پنجره، مقدار جدید را دریافت می‌کند. مورد بعدی inline است که به جای باز کردن پنجره، متن عنصر را به حالت ویرایش تغییر میدهد.
 name  نام فیلدی که مقدارش تغییر می‌کند.
 onblur زمانی که کاربر فوکوس را از ویرایشگر  می‌گیرد، ویرایشگر چه پاسخی باید به آن بدهد، باز بماند؟ ignore ، بسته شود؟ cancel و یا مقدار داده شده را تایید کند؟submit
 params
پارامترهای درخواست ایجکسی که کنترل در حالت پیش فرض ارسال می‌کند؛ شامل Pk که آن را با id رکورد پر می‌کنیم. name نام فیلدی که تغییر یافته است و value که مقدار جدید است. در صورتیکه دوست دارید اطلاعات اضافی‌تری نیز ارسال شوند، می‌توانید از این خاصیت استفاده کنید و پارامترها را در قالب Object به آن پاس کنید. ولی اگر بخواهید در کل همه‌ی پارامترها را رونویسی کنید باید یک تابع را به آن پاس کنید:

  params: function(params) {
        //در این حالت پارامترهای پیش فرض ارسال نشده 
و تنها پارامترهای معرفی شده در این تابع ارسال می‌شوند
        params.a = 1;
        return params;
    }

 pk  کلید اصلی رکورد شما در دیتابیس یا هان id است. در صورتی که از کلیدهای ترکیبی استفاده می‌کنید، نگران نباشید فکر آن را هم کرده اند.
//کلید عدد
pk:1,
//کلید رشته ای
pk:'dp123'
//کلید ترکیبی
pk:{id: 1, lang: 'en'}

//معرفی یک تابع به آن و بازگشت 
یکی از مقادیر بالا بعد از محاسبات pk:function() { }
 Placement  این ویژگی فقط به درد حالت Popup می‌خورد که پنجره را کجای عنصر نمایش دهد و شامل چهار مقدار left,right,top,bottom می‌شود.
 saveonchange  زمانی که مقدار جدید، برابر مقدار فعلی باشد و این خاصیت false باشد، هیچ تغییر‌ی رخ نخواهد داد. ولی اگر برابر true باشد ،مقدار جدید اسال و جایگزین مقدار فعلی خواهد شد. مقدار پیش فرض آن false است.
 selector
  با استفاده از این خصوصیت در عنصر انتخابی به دنبال عناصری که در selector تعیین شده می‌گردد و حالت ویرایش را روی آن‌ها فعال می‌کند.
در این حالت استفاده از خصوصیات emptytext و autotext در ابتدای امر ممکن نیست و بعد از اولین کلیک قابل استفاده هستند.
نکته بعدی اینکه شما باید کلاس‌های زیر را دستی اضافه کنید.
کلاس  editable-click برای همه کنترل‌ها وکلاس editable-empty به کنترل‌های بدون مقدار و برای مقداردهی کنترلهای بدون مقدار میتوان از خاصیت ''=data-value استفاده کرد.
    <div id="user">
      <!-- empty -->
      <a href="#" data-name="username" 
data-type="text" data-value="" 
title="Username">Empty</a>
      <!-- non-empty -->
      <a href="#" data-name="group" 
data-type="select" data-source="/groups"
 data-value="1" title="Group">Operator</a>
    </div>     
     
    <script>
    $('#user').editable({
        selector: 'a',
        url: '/post',
        pk: 1
    });
    </script>
 send  سه مقدار auto,always و never را دریافت می‌کند. موقعی که شما آن را روی auto تنظیم کنید؛ در صورتی مقادیر به سمت سرور ارسال می‌شوند که دو خاصیت url و pk تعریف شده باشند. در غیر این صورت ویرایش فقط در حالت محلی و روی سیستم کاربر رخ خواهد داد.
 showbuttons   در صورتیکه با false مقداردهی شود، تایید فرم به طور خودکار انجام می‌گیرد و اگر با یکی از مقادیر left یا Bottom پر شود، دکمه‌ها را در آن قسمت نشان می‌دهد.
 success
 اطلاعات به سمت سرور رفته و با موفقیت با کد 200 بازگشت داده شده‌اند. در مستندات نوشته است، هر کد وضعیتی غیر از 200 بازگشت داده شود، به سمت خاصیت error هدایت می‌شو.د ولی آن طور که من با httpresponsemessage تست کردم، چنین چیزی را مشاهده نکردم و مجددا success صدا زده شد. پس بهتر هست داده‌ای را که به سمت کنترل برگشت می‌دهید، خودتان کنترل کنید. به خصوص اگر انتقال اطلاعات صحیح باشد. ولی اگر در دیتابیس، تغییر با خطا روبرو گردد بهتر است نتیجه‌ی آن ارسال شده و از تغییر مقدار فعلی ممانعت به عمل آورید.
    success: function(response, newValue) {
        if(!response.success) return response.msg;
    }
 toggle  اگر قصد دارید که باز و بسته کردن ویرایشگر را بر عهده‌ی مثلا یک دکمه‌ی روی صفحه بگذارید، این خصوصیت به شما کمک می‌کند:
    $('#edit-button').click(function(e) {
        e.stopPropagation();
        $('#favsite').editable('toggle');
    });
به جای toggle نیز می‌توان از show و hide هم استفاده کرد. وجود عبارت e.stopPropagation جهت باز شدن صحیح ویرایشگر الزامی است.

 type نوع ویرایشی را که قرار است انجام گیرد، مشخص می‌کند. text برای متن، date برای تاریخ، textarea جهت متون طولانی‌تر نسبت به text و بسیاری از موارد دیگر
 unsavedclass  این کلاس موقعی اعمال می‌گردد که اطلاعاتی را ویرایش کرده‌اید، ولی اطلاعاتی به سمت سرور ارسال نشده است. مثلا pk مقداردهی نشده یا send=never قرار داید و یا اینکه به صورت محلی ذخیره می‌کنید و می‌خواهید در آخر همه‌ی اطلاعات را ارسال کنید.
این خاصیت به طور پیش فرض با کلاس editable-unsaved مقداردهی شده که می‌توانید با نال کردن، از شرش خلاص شوید.
 url
این خاصیت با آدرس سمت سرور پر می‌شود. ولی میتوان به آن یک تابع هم پاس کرد که این تابع جایگزین درخواست ایجکسی خودش خواهد شد و برای بازگشت دادن نتیجه‌ی این درخواست به سمت تابع‌های callback خودش می‌توانید یک deferred object را برگشت دهید:

 url: function(params) {
        var d = new $.Deferred;
        if(params.value === 'abc') {
//returning error via deferred object 

 return d.reject('error message'); 
        } else {
            //async saving data in js model
            someModel.asyncSaveMethod({
               ..., 
               success: function(){
                  d.resolve();
               }
            }); 
            return d.promise();
        }
    }

 validate
 مقدار پیش فرض آن نال است و می‌توان به آن یک تابع را جهت اعتبارسنجی سمت کلاینت پاس داد. به عنوان آرگومان، مقدار جدیدی را ارسال کرده و در آن به اعتبارسنجی می‌پردازید. در صورتی که مقدار، نامعتبر باشد، می‌توانید یک پیام خطا از نوع رشته‌ای را برگردانید.

در صورتی که از نسخه‌ی 1.5.1 به بعد استفاده می‌کنید، دریافت یک object با مقادیر زیر نیز ممکن شده است:
newValue: مقدار جدید و جایگزین مقدار غیر معتبر.
msg : پیام خطا.
به کدهای زیر در سه حالت نگاه کنید:
validate: function (value) {
                if ($.trim(value) == '') {
//در تمامی نسخه‌های یک پیام متنی باز میگردد
                    return 'This field is required';
//1.5.1
//یک مقدار جدید برگشت میدهد که بلافاصله آن را
// تایید میکند و متن عنصر به روز می‌شود
                    return { newValue: 'validated' };
//متن جدید ار ارسال کرده و پیام هشدار را نشان میدهد 
//ولی تایید نمی‌کند و منتظر تایید کاربر است
                    return { newValue: 'validated',
 msg: 'This field is required' }; } }

 value مقدار پیش فرضی که در ویرایشگر نشان می‌دهد و اگر مقداردهی نشود، از متن عنصر استفاده می‌کند.
 autotext  سه مقدار دارد auto (پیش فرض)،always و never.
موقعیکه عنصر شما متنی نداشته باشد و روی auto تنظیم شده باشد، مقدار value را به عنوان متن عنصر نمایش می‌دهد.
always کاری ندارد که عنصر شما متن دارد یا خالی است؛ مقدار value به آن انتساب داده خواهد شد.
never هیچگاه.

  در قسمت بعدی که قسمت پایانی است مطالب را ادامه می‌دهیم.
مطالب
استفاده از MembershipProvider و RoleProvider در windows Application
برای استفاده از  سیستم مدیریت کاربران و نقش‌های آنها به یک پیاده سازی از کلاس انتزاعی MembershipProvider نیاز داریم. SQL Membership Provider تو کار دات نت، انتخاب پیش فرض ماست ولی به دلیل طراحی در دات نت 2 و نیاز سنجی قدیمی اون و همچنین گره زدن برنامه با sql server  (استفاده از stored procedure و... ) انتخاب مناسبی نیست. پیشنهاد خود مایکروسافت استفاده از SimpleMembership است که این پیاده سازی قابلیت‌های بیشتری از MembershipProvider پایه رو دارد. این قابلیت‌های بیشتر با استفاده از کلاس انتزاعی ExtendedMembershipProvider که خود از از MembershipProvider مشتق شده است میسر شده است.
برای این آموزش ما از SimpleMembership  استفاده می‌کنیم اگر  شما دوست ندارید از SimpleMembership  استفاده کنید می‌تونید از Provider  های دیگه ای استفاده کنید و حتی می‌تونید یک پروایدر سفارشی برای خودتون بنویسید.
برای شروع یک پروژه ConsoleApplication  تعریف کنید و رفرنس‌های زیر رو اضافه کنید.
System.Web.dll 
System.Web.ApplicationServices.dll
 خاصیت  Copy Local دو کتابخانه زیر رو true  ست کنید.
C:\Program Files (x86)\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies\WebMatrix.Data.dll
C:\Program Files (x86)\Microsoft ASP.NET\ASP.NET Web Pages\v2.0\Assemblies\WebMatrix.WebData.dll
- در صورتیکه یک پروژه Asp.Net MVC 4 به همراه تمپلت Internet Application بسازید بصورت خودکار SimpleMembership  و رفرنس‌های آن به پروژه اضافه می‌شود.
 یک فایل App.config با محتویات زیر به پروژه اضافه کنید  و تنظیمات ConnectionString را مطابق با دیتابیس موجود در کامپیوتر خود تنظیم کنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>

  <connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" 
         connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=SimpleMembershipProviderDB;Integrated Security=True;"
         providerName="System.Data.SqlClient"/>
  </connectionStrings>
  
  <system.web>
    <roleManager enabled="true" defaultProvider="SimpleRoleProvider">
      <providers>
        <clear/>
        <add name="SimpleRoleProvider" type="WebMatrix.WebData.SimpleRoleProvider, WebMatrix.WebData"/>
      </providers>
    </roleManager>
    <membership defaultProvider="SimpleMembershipProvider">
      <providers>
        <clear/>
        <add name="SimpleMembershipProvider" type="WebMatrix.WebData.SimpleMembershipProvider, WebMatrix.WebData"/>
      </providers>
    </membership>

  </system.web>
</configuration>
محتویات فایل Program.cs :
using System; 
using System.Security.Principal; 
using System.Web.Security;
using WebMatrix.WebData;

namespace MemberShipConsoleApplication
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            WebSecurity.InitializeDatabaseConnection("DefaultConnection",
                "UserProfile", "UserId", "UserName", 
                autoCreateTables: true);

            AddUserAndRolSample();
            Login();
            if (System.Threading.Thread.CurrentPrincipal.Identity.IsAuthenticated)
                RunApp();

        }

        static void AddUserAndRolSample()
        {
            if (WebSecurity.UserExists("iman"))
                return;

            //  No implements in SimpleMembershipProvider :
            //     Membership.CreateUser("iman", "123");
            WebSecurity.CreateUserAndAccount("iman", "123");
            Roles.CreateRole("admin");
            Roles.CreateRole("User");
            Roles.AddUserToRole("iman", "admin");
        }

        static void Login()
        {
            for (int i = 0; i < 3; i++)
            {
                Console.Write("UserName: ");
                var userName = Console.ReadLine();
                Console.Write("Password: ");
                var password = Console.ReadLine();
                if (Membership.ValidateUser(userName, password))
                {

                    var user = Membership.GetUser(userName);
                    var identity = new GenericIdentity(user.UserName);
                    var principal = new RolePrincipal(identity);
                    System.Threading.Thread.CurrentPrincipal = principal;

                    Console.Clear();
                    return;
                }


                Console.WriteLine("User Name Or Password Not Valid.");
            }

        }
        static void RunApp()
        {
            Console.WriteLine("Welcome To MemberShip. User Name: {0}",
                System.Threading.Thread.CurrentPrincipal.Identity.Name);

            if (System.Threading.Thread.CurrentPrincipal.IsInRole("admin"))
                Console.WriteLine("Hello Admin User!");

            Console.Read();
        }
    }
}
در ابتدا با فراخوانی متد InitializeDatabaseConnection  تنظیمات اولیه simpleMembership را مقدار دهی می‌کنیم. این متد حتما باید یکبار اجرا شود.
InitializeDatabaseConnection(string connectionStringName, 
                             string userTableName, 
                             string userIdColumn, 
                             string userNameColumn, 
                             bool autoCreateTables)                            
ملاحظه می‌کنید پارامتر آخر متد مربوط به ساخت جداول مورد نیاز این پروایدر است. در صورتی که بخواهیم در پروژه از EntityFramework استفاده کنیم می‌تونیم موجودیت‌های معادل جدول‌های مورد نیاز SimpleMembership  رو در EF  بسازیم و در این متد AutoCreateTables رو False مقدار دهی کنیم. برای بدست آوردن موجودیت‌های معادل جدول‌های این پروایدر با ابزار Entity Framework Power Tools و روش مهندسی معکوس ، تمام موجودیت‌های یک دیتابیس ساخته شده رو استخراج می‌کنیم.
 - SimpleMembership  از تمام خانواده microsoft sql پشتبانی می‌کنه (SQL Server, SQL Azure, SQL Server CE, SQL Server Express,LocalD)   برای سایر دیتابیس‌ها به علت تفاوت در دستورات ساخت تیبل‌ها و ... مایکروسافت تضمینی نداده ولی اگر خودمون جدول‌های مورد نیاز SimpleMembership  رو ساخته باشیم احتمالا در سایر دیتابیس‌ها هم قابل استفاده است.
 در ادامه برنامه بالا یک کاربر و دو نقش تعریف کردیم و نقش admin  رو به کاربر نسبت دادیم. در متد login در صورت معتبر بودن کاربر  ، اون رو به ترد اصلی برنامه معرفی می‌کنیم. هر جا خواستیم می‌تونیم نقشهای کاربر رو چک کنیم و نکته آخر با اولین چک کردن نقش یک کاربر تمام نقش‌های اون در حافظه سیستم کش می‌شود و تنها مرتبه اول با دیتابیس ارتباط برقرار می‌کند.