مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت هشتم - کوئری‌های بازگشتی
جدول اعضای این مجموعه، خود ارجاع دهنده طراحی شده‌است:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
       // ...

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

       // ...
    }
}
در اینجا RecommendedBy، یک کلید خارجی نال پذیر است که به Id همین جدول اشاره می‌کند. دو خاصیت دیگر تعریف شده، مکمل این خاصیت عددی، جهت سهولت کوئری نویسی‌های EF-Core هستند که در قسمت‌های قبل نیز تعدادی کوئری را در این زمینه مشاهده کردید؛ مانند:
- تولید لیست کاربرانی که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند.
- تولید لیست کاربران، به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها.
- تولید لیست کاربران به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها، بدون استفاده از جوین.
- هر کاربر چه تعداد کاربر دیگری را توصیه کرده‌است؟

در این قسمت تعدادی مثال بازگشتی را می‌خواهیم بررسی کنیم.


مثال 1: رنجیره‌ی توصیه کنندگان کاربر با ID مساوی 27 را محاسبه کنید.

می‌خواهیم بدانیم چه کسی کاربر 27 را توصیه کرده و همچنین این کاربر نیز توسط چه شخص دیگری توصیه شده و به همین ترتیب تا بالاترین سطح ممکن.

روش معمول انجام این نوع کوئری‌ها استفاده از «WITH Hierachy» است. اما اگر بخواهیم بدون SQL نویسی مستقیم اینکار را انجام دهیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
var id = 27;
var entity27WithAllOfItsParents =
                        context.Members
                            .Where(member => member.MemId == id
                                            || member.Children.Any(m => member.MemId == m.RecommendedBy))
                            .ToList() //It's a MUST - get all children from the database
                            .FirstOrDefault(x => x.MemId == id);// then get the root of the tree


این کوئری ابتدا تمام رکوردهای جدول کاربران را لیست می‌کند. سپس خاصیت Recommender هر کدام را تا n سطح مقدار دهی می‌کند (خود EF-Core اینکار را انجام می‌دهد). تمام این اتفاقات تا قسمت ToList آن رخ می‌دهند. پس از آن یک FirstOrDefault سمت کاربر را هم داریم (LINQ to Objects). هدف از آن، بازگشت تنها ریشه‌ی مرتبط با ID=27 است و تمام Recommenderهای متصل به آن. این موارد را در تصویر ذیل بهتر می‌توانید مشاهده کنید:


لیست تمام کاربران وجود دارند. سپس سیزدهمین مورد آن، همان کاربر 27 است که توسط کاربر 20 توصیه شده. کاربر 20 توسط کاربر 5 توصیه شده و کاربر 5 توسط کاربر 1 و پس از آن خاصیت Recommender نال است که به معنای پایان پیمودن این زنجیره‌است.
بنابراین مرحله‌ی بعدی پس از یافتن ریشه‌ی کاربر 27، پیمودن خاصیت‌های Recommender به صورت بازگشتی است؛ کاری شبیه به متد FindParents زیر:
namespace EFCorePgExercises.Exercises.RecursiveQueries
{
    public static class RecursiveUtils
    {
        public static void FindParents(Member member, List<dynamic> actualResult)
        {
            if (member == null || member.Recommender == null)
            {
                return;
            }

            var item = member.Recommender;
            actualResult.Add(new { Recommender = item.MemId, item.FirstName, item.Surname });

            if (item.Recommender != null)
            {
                FindParents(item, actualResult);
            }
        }
    }
}
که به صورت زیر می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:
var actualResult = new List<dynamic>();
RecursiveUtils.FindParents(entity27WithAllOfItsParents, actualResult);


مثال 2: زنجیره‌ی توصیه شده‌های توسط کاربر با ID مساوی 1 را محاسبه کنید.

می‌خواهیم بدانیم کاربر 1، چه کسی را توصیه کرده و این کاربر نیز چه کاربر دیگری را توصیه کرده و به همین ترتیب تا پایین‌ترین سطح ممکن.
var id = 1;
var entity1WithAllOfItsDescendants =
                        context.Members
                            .Include(member => member.Children)
                            .Where(member => member.MemId == id
                                            || member.Children.Any(m => member.MemId == m.RecommendedBy))
                            .ToList() //It's a MUST - get all children from the database
                            .FirstOrDefault(x => x.MemId == id);// then get the root of the tree
این کوئری نیز شبیه به کوئری مثال قبلی است؛ با یک تفاوت. در اینجا Include(member => member.Children) هم ذکر شده‌است. هدف این است که EF-Core، خاصیت Children را تا n سطح ممکن به صورت خودکار مقدار دهی کند و این مورد دقیقا هدف اصلی مثال جاری است.
وجود Include، سبب تولید یک چنین کوئری می‌شود که در آن جدول کاربران با خودش جوین شده‌است:
SELECT   [m].[MemId],
         [m].[Address],
         [m].[FirstName],
         [m].[JoinDate],
         [m].[RecommendedBy],
         [m].[Surname],
         [m].[Telephone],
         [m].[ZipCode],
         [m0].[MemId],
         [m0].[Address],
         [m0].[FirstName],
         [m0].[JoinDate],
         [m0].[RecommendedBy],
         [m0].[Surname],
         [m0].[Telephone],
         [m0].[ZipCode]
FROM     [Members] AS [m]
         LEFT OUTER JOIN
         [Members] AS [m0]
         ON [m].[MemId] = [m0].[RecommendedBy]
WHERE    ([m].[MemId] = 1)
         OR EXISTS (SELECT 1
                    FROM   [Members] AS [m1]
                    WHERE  ([m].[MemId] = [m1].[RecommendedBy])
                           AND ([m].[MemId] = [m1].[RecommendedBy]))
ORDER BY [m].[MemId], [m0].[MemId];
پس از آن باید خاصیت member.Children را تا هر سطح ممکن به صورت بازگشتی پیمود تا به جواب اصلی این مثال رسید:
namespace EFCorePgExercises.Exercises.RecursiveQueries
{
    public static class RecursiveUtils
    {
        public static void FindChildren(Member member, List<dynamic> actualResult)
        {
            if (member == null)
            {
                return;
            }

            foreach (var item in member.Children)
            {
                actualResult.Add(new { item.MemId, item.FirstName, item.Surname });
                if (item.Children != null)
                {
                    FindChildren(item, actualResult);
                }
            }
        }
    }
}
که به صورت زیر می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:
var actualResult = new List<dynamic>();
RecursiveUtils.FindChildren(entity1WithAllOfItsDescendants, actualResult);


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
پیاده سازی ServiceLocator با استفاده از Microsoft Unity
در این پست قصد دارم روش استفاه از ServiceLoctor رو به وسیله یک مثال ساده بهتون نمایش بدم. Microsoft Unity روش توصیه شده Microsoft برای پیاده سازی Dependecy Injecttion و ServiceLocator Pattern است. یک ServiceLocator در واقع وظیفه تهیه Instance‌های مختلف از کلاس‌ها رو برای پیاده سازی Dependency Injection بر عهده داره.
برای شروع یک پروژه از نوع Console Application ایجاد کنید و یک ارجاع به Assembly‌های زیر رو در برنامه قرار بدید.
  • Microsoft.Practices.ServiceLocation 
  • Microsoft.Practices.Unity 
  • Microsoft.Practices.EnterpriseLibrary.Common 

اگر Assembly‌های بالا رو در اختیار ندارید می‌تونید اون‌ها رو از اینجا دانلود کنید. Microsoft Enterprise Library   یک کتابخانه تهیه شده توسط شرکت Microsoft است که شامل موارد زیر است و بعد از نصب می‌تونید در قسمت‌های مختلف برنامه از اون‌ها استفاده کنید.

  • Enterprise Library Caching Application Block : یک CacheManager قدرتمند در اختیار ما قرار می‌ده که می‌تونید از اون برای کش کردن داده‌ها استفاده کنید.

  • Enterprise Library Exception Handling Application Block : یک کتابخانه مناسب  و راحت برای پیاده سازی یک Exception Handler در برنامه‌ها است.

  • Enterprise Library Loggin Application Block  : برای تهیه یک Log Manager در برنامه استفاده می‌شود.

  • Enterprise Library Validation Application Block  : برای اجرای Validation برای Entity‌ها با استفاده از Attribute می‌تونید از این قسمت استفاده کنید.

  • Enterprise Library  DataAccess Application Block :  یک کتابخانه قدرتمند برای ایجاد یک DataAccess Layer است با Performance بسیار بالا.
  • Enterprise Library Shared Library: برای استفاده از تمام موارد بالا در پروژه باید این Dll رو هم به پروژه Reference بدید. چون برای همشون مشترک است.

برای اجرای مثال ابتدا کلاس زیر رو به عنوان مدل وارد کنید.

public class Book
    {
        public string Title { get; set; }

        public string ISBN { get; set; }
    }

حالا باید Repository مربوطه رو تهیه کنید. ایتدا یک Interface به صورت زیر ایجاد کنید.
 public interface IBookRepository
    {
        List<Book> GetBooks();
    }
سپس کلاسی ایجاد کنید که این Interface رو پیاده سازی کنه.
public class BookRepository : IBookRepository
    {
        public List<Book> GetBooks()
        {
            List<Book> listOfBooks = new List<Book>();

            listOfBooks.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Title="Book1" , ISBN="123"},
                new Book(){Title="Book2" , ISBN="456"},
                new Book(){Title="Book3" , ISBN="789"},
                new Book(){Title="Book4" , ISBN="321"},
                new Book(){Title="Book5" , ISBN="654"},
            } );

            return listOfBooks;
        }
    }
کلاس BookRepository یک لیست از Book رو ایجاد میکنه و اونو برگشت می‌ده.
در مرحله بعد باید Service مربوطه برای استفاده از این Repository ایجاد کنید. ولی باید Repository رو به Constructor این کلاس Service پاس بدید. اما برای انجام این کار باید از ServiceLocator استفاده کنیم.
public class BookService
    {
        public BookService()
            : this( ServiceLocator.Current.GetInstance<IBookRepository>() )
        {
        }

        public BookService( IBookRepository bookRepository )
        {
            this.BookRepository = bookRepository;
        }

        public IBookRepository BookRepository
        {
            get;
            private set;
        }

        public void PrintAllBooks()
        {
            Console.WriteLine( "List Of All Books" );

            BookRepository.GetBooks().ForEach( ( Book item ) =>
            {
                Console.WriteLine( item.Title );
            } );
        }
    }
همان طور که می‌بینید این کلاس دو تا Constructor داره که در حالت اول باید یک IBookRepository رو به کلاس پاس داد و در حالت دوم ServiceLocator این کلاس رو برای استفاده دز اختیار سرویس قرار میده.
متد Print هم تمام کتاب‌های مربوطه رو برامون چاپ می‌کنه.
در مرحله آخر باید ServiceLocator رو تنظیم کنید. برای این کار کد‌های زیر رو در کلاس Program قرار بدید.
 class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            IUnityContainer unityContainer = new UnityContainer();

            unityContainer.RegisterType<IBookRepository, BookRepository>();

            ServiceLocator.SetLocatorProvider( () => new UnityServiceLocator( unityContainer ) );

            BookService service = new BookService();

            service.PrintAllBooks();

            Console.ReadLine();
        }
    }
در این کلاس ابتدا یک UnityContainer ایجاد کردم و اینترفیس IBookRepository رو به کلاس BookRepository؛ Register کردم تا هر جا که به IBookRepository نیاز داشتم یک Instance از کلاس BookRepository ایجاد بشه. در خط بعدی ServiceLocator برنامه رو ست کردم و برای این کار از کلاس UnityServiceLocator استفاده کردم .
بعد از اجرای برنامه خروجی زیر قابل مشاهده است.



مطالب
آشنایی با انواع Control ID ها در ASP.Net

اگر مطلب تبدیل پلاگین‌های جی‌کوئری به کنترل‌های ASP.Net را مطالعه کرده باشید، در مورد ClientID بحث شد. با مراجعه به اصول HTML‌ درخواهیم یافت که هر کنترل یا شیء مربوطه می‌تواند شامل ID و name باشد. عموما در کدهای جاوا اسکریپتی برای دسترسی به یک شیء در صفحه از ID آن شیء به صورت document.getElementById استفاده شده و از name برای پردازش‌های سمت سرور استفاده می‌شود. برای مثال اگر به دوران ASP کلاسیک برگردیم، از شیء Request برای دریافت مقادیر ارسال شده به سرور با استفاده از name شیء مورد نظر استفاده می‌شد/می‌شود.
در حالت فرم‌های معمولی ، ID و name عموما یکسان هستند. اما اگر از master page ها استفاده شود یا از یک user control برای ترکیب چندین کنترل کمک گرفته شود، دیگر ID و name در فرم رندر شده نهایی ASP.Net یکسان نخواهند بود. برای مثال:
<input name="ctl00$ContentPlaceHolder1$txtID" type="text" id="ctl00_ContentPlaceHolder1_txtID" />

اگر به سورس دات نت فریم ورک مراجعه کنیم علت وجود _ بجای $ را در مقدار id می‌توان مشاهده کرد:

public virtual string ClientID
{
get
{
this.EnsureID();
string uniqueID = this.UniqueID;
if ((uniqueID != null) && (uniqueID.IndexOf(this.IdSeparator) >= 0))
{
return uniqueID.Replace(this.IdSeparator, '_');
}
return uniqueID;
}

}

و جهت تولید name به صورت زیر عمل می‌شود (یک الگوریتم بازگشتی است):
<Container>$<Container>$<Container>$<Container>$...$<ID>

زمانیکه یک کنترل توسط ASP.Net رندر می‌شود، خاصیت UniqueID معادل name آن و ClientID معادل ID آن کنترل در سمت کلاینت خواهد بود. اگر از IE استفاده کنید به هر نحوی سعی در پردازش اسکریپت شما خواهد کرد و document.getElementById بالاخره جواب خواهد داد. اما اگر از سایر مرورگرها استفاده کنید، در صورتیکه بجای ID از name استفاده شده باشد، اسکریپت شما با پیغامی مبنی بر یافت نشدن شیء مورد نظر متوقف خواهد شد (چون مقدار این‌دو همانطور که ملاحظه کردید الزاما یکسان نخواهد بود).
این نکته در طراحی کنترل‌های ASP.Net که از کدهای جاوا اسکریپتی استفاده می‌کنند بسیار مهم است. در تست اول و با یک صفحه ساده کنترل شما خوب کار خواهد کرد. اما اگر همین کنترل را بر روی یک صفحه مشتق شده از یک master page قرار دهید، دیگر ID آن یافت نشده و کدهای جاوا اسکریپتی شما کار نخواهند کرد. به همین جهت اگر قرار است قسمت جاوا اسکریپتی کنترل شما توسط کنترل به صورت خودکار ایجاد شود و در این کد ارجاعی به شیء جاری وجود دارد، این شیء جاری با استفاده از ClientID آن در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود و نه با استفاده از ID سمت سرور و یا UniqueID آن.

نظرات مطالب
آشنایی با مفاهیم نوع داده Enum و توسعه آن - قسمت دوم
وقتی کلاس Description در   فضای نام  System.ComponentModel وجود داره دلیلی نداره  کلاس مشابه ای تعریف کنیم.
بخاطر اینکه مصرف کننده محض نباشیم یک متد الحاقی به نام ()GetEnumList اضافه کردم که لیست اعضای یک Enum  رو برای استفاده در کمبو باکس و ... بر می‌گرودنه :
ابتدا کلاس زیر به کلاس ExtensionMethodCls اضافه می‌کنیم :
 public class EnumObject
        {
            public Enum ValueMember { get; set; }
            public int intValueMember
            {
                get { return int.Parse(ValueMember.ToString("D")); }
            }
            public string stringValueMember
            {
                get { return ValueMember.ToString(""); }
            }
            public string DisplayMember
            {
                get { return ValueMember.GetDescription(); }
            }
        }
و متد الحاقی زیر رو برای گرفتن لیست تعریف می‌کنیم:
      public static List<EnumObject> GetEnumList(this Enum enu)
        {
            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enu.GetType().GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }
نحوه استفاده  :
          comboBox1.DataSource = Grade.VeryGood.GetEnumList();
          comboBox1.DisplayMember = "DisplayMember";
          comboBox1.ValueMember = "ValueMember";
همون طوری که در کد بالا می‌بینید برای گرفتن لیست مجبور شدیم یکی از اعضای enum  رو انتخاب کنیم (Grade.VeryGood.GetEnumList()) شاید انتخاب یکی از اعضا و بعد درخواست لیست اعضا رو کردن کار قشنگی نباشه به همین دلیل متد زیر رو تعریف کردیم :
        public static List<EnumObject> EnumToList<T>()
        {
            Type enumType = typeof(T);
            if (enumType.BaseType != typeof(Enum))
                throw new ArgumentException("T must be of type System.Enum");

            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enumType.GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }
نحوه استفاده :
    comboBox1.DataSource =ExtensionMethodCls.EnumToList<Grade>();
          comboBox1.DisplayMember = "DisplayMember";
          comboBox1.ValueMember = "ValueMember";
کد کامل :
 public static class ExtensionMethodCls
    {
        public class EnumObject
        {
            public Enum ValueMember { get; set; }
            public int intValueMember
            {
                get { return int.Parse(ValueMember.ToString("D")); }
            }
            public string stringValueMember
            {
                get { return ValueMember.ToString(""); }
            }
            public string DisplayMember
            {
                get { return ValueMember.GetDescription(); }
            }
        }
 
    

        public static List<EnumObject> EnumToList<T>()
        {
            Type enumType = typeof(T);
            if (enumType.BaseType != typeof(Enum))
                throw new ArgumentException("T must be of type System.Enum");

            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enumType.GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }

        public static List<EnumObject> GetEnumList(this Enum enu)
        {
            List<EnumObject> li = new List<EnumObject>();
            foreach (var item in enu.GetType().GetEnumValues())
            {
                li.Add(new EnumObject { ValueMember = (Enum)item });
            }
            return li;
        }

        public static string GetDescription(this Enum enu)
        {

            Type type = enu.GetType();

            MemberInfo[] memInfo = type.GetMember(enu.ToString());

            if (memInfo != null && memInfo.Length > 0)
            {

                object[] attrs = memInfo[0].GetCustomAttributes(typeof(DescriptionAttribute), false);

                if (attrs != null && attrs.Length > 0)
                    return ((DescriptionAttribute)attrs[0]).Description;
            }

            return enu.ToString();

        }
    }
مطالب دوره‌ها
تغییر ترتیب آیتم‌های یک لیست به کمک افزونه jquery.sortable در ASP.NET MVC
در این مطلب قصد داریم ترتیب عناصر نمایش داده شده توسط یک لیست را به کمک افزونه بسیار سبک وزن jquery.sortable تغییر داده و نتایج را در سمت سرور مدیریت کنیم. این افزونه بر اساس امکانات کشیدن و رها ساختن HTML5 کار می‌کند و با مرورگرهای IE8 به بعد سازگار است.

مدل‌های برنامه

using System.Collections.Generic;

namespace jQueryMvcSample05.Models
{
    public class Survey
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }

        public virtual ICollection<SurveyItem> SurveyItems { set; get; }
    }
}

namespace jQueryMvcSample05.Models
{
    public class SurveyItem
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public int Order { set; get; }

        //[ForeignKey("SurveyId")]
        public virtual Survey Survey { set; get; }
        public int SurveyId { set; get; }
    }
}
به کمک این ساختار قصد داریم اطلاعات یک سیستم نظر سنجی را نمایش دهیم.
تعدادی نظر سنجی به همراه گزینه‌های آن‌ها تعریف خواهند شد (یک رابطه one-to-many است). سپس توسط افزونه sortable می‌خواهیم ترتیب قرارگیری گزینه‌های آن‌را مشخص کنیم یا تغییر دهیم.


منبع داده فرضی برنامه


using System.Collections.Generic;
using jQueryMvcSample05.Models;

namespace jQueryMvcSample05.DataSource
{
    /// <summary>
    /// یک منبع داده فرضی جهت دموی ساده‌تر برنامه
    /// </summary>
    public static class SurveysDataSource
    {
        private static IList<Survey> _surveysCache;
        static SurveysDataSource()
        {
            _surveysCache = createSurveys();
        }

        public static IList<Survey> SystemSurveys
        {
            get { return _surveysCache; }
        }

        private static IList<Survey> createSurveys()
        {
            var results = new List<Survey>();
            for (int i = 1; i < 6; i++)
            {
                results.Add(new Survey
                {
                    Id = i,
                    Title = "نظر سنجی " + i,
                    SurveyItems = new List<SurveyItem>
                    {
                       new SurveyItem{ Id = 1, SurveyId = i, Title = "گزینه 1", Order = 1 },
                       new SurveyItem{ Id = 2, SurveyId = i, Title = "گزینه 2", Order = 2 },
                       new SurveyItem{ Id = 3, SurveyId = i, Title = "گزینه 3", Order = 3 },
                       new SurveyItem{ Id = 4, SurveyId = i, Title = "گزینه 4", Order = 4 }
                    }
                });
            }
            return results;
        }
    }
}
در اینجا نیز از یک منبع داده فرضی تشکیل شده در حافظه جهت سهولت دموی برنامه استفاده خواهد شد.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample05.DataSource;
using jQueryMvcSample05.Security;

namespace jQueryMvcSample05.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            var surveysList = SurveysDataSource.SystemSurveys;
            return View(surveysList);
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)
        {
            if (items == null || items.Length == 0 || surveyId == null)
                return Content("nok");

            updateSurvey(surveyId, items);

            return Content("ok");
        }

        /// <summary>
        /// این متد جهت آشنایی با پروسه به روز رسانی ترتیب گزینه‌ها در اینجا قرار گرفته است
        /// بدیهی است محل قرارگیری آن باید در لایه سرویس برنامه اصلی باشد
        /// </summary>
        private static void updateSurvey(int? surveyId, string[] items)
        {
            var itemIds = new List<int>();
            foreach (var item in items)
            {
                itemIds.Add(int.Parse(item.Replace("item-row-", string.Empty)));
            }

            var survey = SurveysDataSource.SystemSurveys.FirstOrDefault(x => x.Id == surveyId.Value);
            if (survey == null)
                return;

            int order = 0;
            foreach (var itemId in itemIds)
            {
                order++;
                var surveyItem = survey.SurveyItems.FirstOrDefault(x => x.Id == itemId);
                if (surveyItem == null) continue;
                surveyItem.Order = order;
            }

            //todo: call save changes ....
        }
    }
}

و کدهای View متناظر

@model IList<jQueryMvcSample05.Models.Survey>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var sortUrl = Url.Action(actionName: "SortItems", controllerName: "Home");
}
<h2>
    نظر سنجی‌ها</h2>
@foreach (var survey in Model)
{
    <fieldset>
        <legend>@survey.Title</legend>
        <div id="sortable-@survey.Id">
            @foreach (var surveyItem in survey.SurveyItems.OrderBy(x => x.Order))
            {            
                <div id="item-row-@surveyItem.Id">
                    <span class="handles">::</span>
                    @surveyItem.Title
                </div>
            }
        </div>
    </fieldset>
}
<div>
    لطفا برای تغییر ترتیب آیتم‌های تعریف شده، از امکان کشیدن و رها کردن تعریف شده بر
    روی آیکون‌های :: در کنار هر آیتم استفاده نمائید.
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $('div[id^="sortable"]').sortable({ handle: 'span' }).bind('sortupdate', function (e, ui) {
                var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id');
                var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', '');
                var items = [];
                $('#' + sortableItemId + ' div').each(function () {
                    items.push($(this).attr('id'));
                });
                //alert(items.join('&'));                
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: "@sortUrl",
                    data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        } else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                            alert('خطایی رخ داده است');
                        }
                        else {
                            alert('انجام شد');
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
توضیحات

در اینجا نیاز بود تا ابتدا کدهای کنترلر و View ارائه شوند، تا بتوان در مورد ارتباطات بین آن‌ها بهتر بحث کرد.
در ابتدای نمایش صفحه Home، رکوردهای نظرسنجی‌ها از منبع داده دریافت شده و به View ارسال می‌شوند. در View برنامه یک حلقه تشکیل گردیده و این موارد رندر خواهند شد.
هر نظر سنجی با یک div بیرونی که با id مساوی sortable شروع می‌شود، آغاز گردیده و گزینه‌های آن نظر سنجی نیز توسط divهایی با id مساوی item-row شروع خواهند گردید. هر کدام از این idها حاوی id رکوردهای متناظر هستند. از این id‌ها در کدهای برنامه جهت یافتن یک نظر سنجی یا یک ردیف مشخص برای به روز رسانی ترتیب آن‌ها استفاده خواهیم کرد.
ادامه کار، به تنظیمات و اعمال افزونه sortable مرتبط می‌شود. توسط تنظیم ذیل به jQuery اعلام خواهیم کرد، هرجایی یک div با id شروع شده با sortable یافتی، افزونه sortable را به آن متصل کن:
 $('div[id^="sortable"]').sortable
در ادامه در ناحیه و  div ایی که عمل کشیدن و رها شدن رخ داده، id این div را بدست آورده و سپس کلیه row-itemهای آن را در آرایه‌ای به نام items قرار می‌دهیم:
 var sortableItemId = $(ui.item).parent().attr('id');
var surveyId = sortableItemId.replace('sortable-', '');
var items = [];
$('#' + sortableItemId + ' div').each(function () {
  items.push($(this).attr('id'));
});
اکنون که به id یک نظر سنجی و همچنین idهای ردیف‌های مرتب شده حاصل دسترسی داریم، آن‌ها را توسط jQuery Ajax به کنترلر برنامه ارسال می‌کنیم:
 data: JSON.stringify({ items: items, surveyId: surveyId })
امضای اکشن متد SortItems نیز دقیقا بر همین مبنا تنظیم شده است:
 public ActionResult SortItems(int? surveyId, string[] items)

اطلاعاتی که در اینجا دریافت می‌شوند در متد updateSurvey مورد استفاده قرار خواهند گرفت. بر اساس surveyId دریافتی، نظرسنجی مرتبط را یافته و سپس به گزینه‌های آن دست خواهیم یافت. اکنون نوبت به پردازش آرایه items دریافت شده است. این آرایه بر اساس انتخاب کاربر مرتب شده است.


دریافت کدها و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample05.zip
 
مطالب
آشنایی با OWIN و بررسی نقش آن در ASP.NET Core
در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به قسمت‌های کلیدی OWIN و همچنین پروژه‌ی Katana بیندازیم و در نهایت نیز نقش OWIN را در ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.



OWIN چیست؟

همانطور که می‌دانید OWIN یک specification است که استانداری را بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن‌ها تعریف کرده است. در واقع OWIN یکسری لایه‌ی انتزاعی را جهت ایجاد اپلیکیشن‌هایی که نحوه‌ی میزبانی آنها اهمیتی ندارد، تعریف خواهد کرد. به صورت خلاصه توسط این لایه‌ی انتزاعی می‌توانیم وابستگی بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن را حذف کنیم. در این specification منظور از وب‌سرور یک delegate و همچنین یک دیکشنری است. در واقع هدف این است که وقتی درخواستی به این وب‌سرور ارسال شد، درخواست به قسمت‌های کوچکی تقسیم‌بندی شده و درون این دیکشنری قرار خواهند گرفت (این دیکشنری حاوی کلیدهای از پیش‌تعریف شده‌ای است که توسط OWIN تعریف شده‌اند). سپس این دیکشنری از طریق یک application function به درون pipeline ارسال خواهد شد و از یکسری middleware عبور خواهد کرد. در اینحالت می‌توانیم کنترلی را بر روی درخواست‌های وارده و صادره داشته باشیم. ایده‌ی middleware خیلی شبیه به HTTP moduleها در IIS است؛ اما تفاوت آن این است که middlewareها وابستگی‌ایی به IIS ندارند و همچنین مبتنی بر رویداد نیستند. هر middleware بعد از انجام تغییرات بر روی درخواست، تا زمان رسیدن دیکشنری به آخرین middleware، آن را به middleware بعدی ارسال خواهد کرد. در این حین می‌توانیم به response streams اطلاعاتی را append کنیم. وقتی دیکشنری از تمامی middlewareها عبور کرد، سرور مطلع خواهد شد و نتیجه را به کلاینت ارسال می‌کند.


استاندارد OWIN تعدادی کلید را درون یک دیکشنری تعریف کرده است که بعد از ورود به هر middleware مقداردهی خواهند شد. این کلیدها را می‌توانیم در دو دسته‌ی Request و Response بررسی کنیم.

کلیدهای مربوط به Request

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.RequestBody"

یک Stream همراه با request body. اگر body برای request وجود نداشته باشد، Stream.Null به عنوان placeholder قابل استفاده است.

بله

"owin.RequestHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای درخواست.

بله

"owin.RequestMethod"

رشته‌ایی حاوی نوع فعل متد HTTP مربوط به درخواست (مانند GET and POST )

بله

"owin.RequestPath"

path درخواست شده به صورت string

بله

"owin.RequestPathBase"

قسمتی از path درخواست به صورت string

بله

"owin.RequestProtocol"

نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )

بله

"owin.RequestQueryString"

رشته‌ای حاوی query string ؛ بدون علامت ? (مانند foo=bar&baz=quux )

بله

"owin.RequestScheme"

رشته‌ایی حاوی URL scheme استفاده شده در درخواست (مانند HTTP or HTTPS )



کلیدهای مربوط به Response

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.ResponseBody"

یک Stream جهت نوشتن response body در خروجی

بله

"owin.ResponseHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای response

خیر

"owin.ResponseStatusCode"

یک عدد صحیح حاوی کد وضعیت HTTP response ؛ حالت پیش‌فرض 200 است.

خیر

"owin.ResponseReasonPhrase"

یک رشته حاوی reason phrase مربوط به status code ؛ اگر خالی باشد در نتیجه سرور بهتر است آن را مقداردهی کند.

خیر

"owin.ResponseProtocol"

یک رشته حاوی نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )؛ اگر خالی باشد؛ “owin.RequestProtocol” به عنوان مقدار پیش‌فرض در نظر گرفته خواهد شد.


Katana
پروژه‌ی Katana یک پیاده‌سازی از استاندارد OWIN است که توسط مایکروسافت ایجاد شده است. مایکروسافت علاوه بر پیاده‌سازی OWIN، یکسری قابلیت دیگر را نیز به آن اضافه کرده است. برای شروع کار با Katana یک پروژه خالی از نوع ASP.NET Web Application را ایجاد کنید. در ادامه لازم است پکیج Microsoft.Owin.Host.SystemWeb را نیز نصب کنیم. همراه با نصب این پکیج، دو وابستگی دیگر نیز نصب خواهند شد؛ زیرا پیاده‌سازی OWIN درون پکیج Microsoft.Owin قرار دارد:
<package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net461" />
در ادامه نیاز به یک نقطه‌ی شروع برای اپلیکیشن‌مان داریم. طبق convention باید یک فایل را با نام Startup.cs با محتویات زیر ایجاد کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {

        } 
    }
}
توسط IAppBuilder می‌توانیم middlewareها را به pipeline اضافه کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.Use(async (ctx, next) =>
            {
                await ctx.Response.WriteAsync("Hello");
            });
        } 
    }
توسط متد Use، یک middleware را به صورت inline تعریف کرده‌ایم. متد Use یک delegate را از ورودی دریافت خواهد کرد و امضای آن به اینصورت است:
Func<IOwinContext, Func<Task>, Task> handler

IOwinContext در واقع یک wrapper برای environment dictionaryایی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم. در مثال قبل، از پراپرتی Response، جهت ارسال خروجی به کلاینت استفاده شده است. این پراپرتی در واقع معادل کلید owin.ResponseBody درون دیکشنری است. اما در اینجا به صورت strongly-typed و ساده به آن دسترسی داریم؛ هر چند که امکان کار با دیکشنری خام نیز وجود دارد. به عنوان مثال معادل مثال قبل بدون استفاده از پراپرتی Response، اینچنین خواهد بود:
app.Use(async (ctx, next) =>
{
   var response = ctx.Environment["owin.ResponseBody"] as Stream;
   using (var writer = new StreamWriter(response))
   {
      await writer.WriteAsync("Hello");
   }
});
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، با وارد کردن هر آدرسی، پیام Hello درون مرورگر برایتان نمایش داده خواهد شد:


به هر تعداد middleware که خواستید می‌توانید به pipeline اضافه کنید؛ اما باید دقت داشته باشید که ترتیب قرار دادن آنها اهمیت دارد.

Self-hosting OWIN
در مثال قبلی، اپلیکیشن توسط IIS Express اجرا می‌شد. برای میزبانی درون یک کنسول اپلیکیشن، ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ایجاد کرده و پکیج Microsoft.Owin.SelfHost را نصب کنید. سپس کلاس Startup موردنظرتان را ایجاد کرده و در نهایت درون متد Main، کار راه‌اندازی سرور را انجام خواهیم داد:
using System;
using Microsoft.Owin.Hosting;

namespace SimpleOwinConsoleApp
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApp.Start<Startup>("http://localhost:12345"))
            {
                Console.WriteLine("Listening to port 12345");
                Console.WriteLine("Press Enter to end...");
                Console.ReadLine();
            }
        }
    }
}

OWIN در ASP.NET Core
ASP.NET Core دارای مفهومی با عنوان pipeline است. این pipeline خیلی شبیه به OWIN است اما OWIN نیست؛ بلکه عملکرد آن شبیه به OWIN است. به عنوان مثال اینبار به جای دیکشنری، شیء HttpContext را داریم. در ادامه یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web Application از نوع Empty را شروع خواهیم کرد. اگر دقت کنید اینبار برای کلاس Startup باید دو متد را پیاده‌سازی کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace SimpleOwinCoreApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}

متد Configure: همانطور که در ابتدای مطلب مشاهده کردید این متد قبلاً در پروژه‌های مبتنی بر کاتانا Configuration نام داشت؛ همچنین به جای IAppBuilder اینبار IApplicationBuilder را داریم. مزیت ASP.NET Core این است که در هر جایی از اپلیکیشن می‌توانیم از سیستم DI توکار آن استفاده کنیم؛ در نتیجه علاوه بر IApplicationBuilder وابستگی‌های دیگری مانند IHostingEnvironment و ILoggerFactory را نیز می‌توانیم تزریق کنیم.
متد ConfigureServices: در اینجا می‌توانیم سرویس‌های موردنیاز درون اپلیکیشن را برای IoC ریجستر کنیم.
در کد فوق استفاده از متد Use به معنای آخرین نقطه در pipeline است. یعنی جایی که response برگردانده خواهد شد و چیزی بعد از آن اجرا نخواهد شد؛ در واقع ارجاعی به middleware بعدی وجود ندارد.

ایجاد یک Middleware جدید
تا اینجا تمامی کدها را به صورت inline نوشتیم. اما اگر بخواهیم middlewareمان قابلیت استفاده‌ی مجدد داشته باشد می‌توانیم تعاریف آن را به یک کلاس با ساختار زیر منتقل نمائیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinCoreApp.Middlewares
{
    public class SimpleMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public SimpleMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext ctx)
        {
            // قبل از فراخوانی میان‌افزار بعدی

            await ctx.Response.WriteAsync("Hello DNT!");

            await _next(ctx);

            // بعد از فراخوانی میان‌افزار بعدی
        }
    }
}

درون متد Invoke بعد از پردازش درخواست باید متد middleware بعدی را همراه با context جاری فراخوانی کنیم. در نتیجه قبل و بعد از فراخوانی middleware بعدی فرصت این را خواهیم داشت تا درخواست را پردازش کنیم. در نهایت برای استفاده از middleware فوق می‌توانیم از متد الحاقی UseMiddleware استفاده کنیم:
app.UseMiddleware<SimpleMiddleware>();

استفاده از middlewareهای مبتنی بر Katana در ASP.NET Core
middlewareهایی را که برای Katana نوشته‌اید، درون یک اپلیکیشن ASP.NET Core نیز قابل استفاده هستند. برای اینکار با مراجعه به فایل project.json می‌توانید پکیج زیر را نصب کنید:
"Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0"
سپس درون متد Configure می‌توانید Owin را به pipeline اضافه کرده و middleware خود را ریجستر کنید:
app.UseOwin(pipeline =>
{
pipeline(next => new MyKatanaBasedMiddleware(next).Invoke)
});

مثال تکمیلی:
در ادامه می‌خواهیم ماژول مطرح شده در این مطلب  را به صورت یک middleware با قابلیت پذیرفتن تنظیمات، نوشته و سپس درون pipeline استفاده کنیم. برای شروع یک کلاس با نام IpBlockerMiddleware با محتویات زیر ایجاد خواهیم کرد:
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        private readonly IpBlockerOptions _options;

        public IpBlockerMiddleware(RequestDelegate next, IpBlockerOptions options)
        {
            _next = next;
            _options = options;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext context)
        {
            var ipAddress = context.Request.Host.Host;
            if (IsBlockedIpAddress(ipAddress))
            {
                context.Response.StatusCode = 403;
                await context.Response.WriteAsync("Forbidden : The server understood the request, but It is refusing to fulfill it.");
                return;
            }
            await _next.Invoke(context);
        }

        private bool IsBlockedIpAddress(string ipAddress)
        {
            return _options.Ips.Any(ip => ip == ipAddress);
        }
    }
}
در کدهای فوق لیست Ipها از پراپرتی Ips درون کلاس IpBlockerOptions دریافت خواهد شد:
using System.Collections.Generic;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerOptions
    {
        public IpBlockerOptions()
        {
            Ips = new[] { "192.168.1.1" };
        }
        public IList<string> Ips { get; set; }
    }
}
همچنین برای استفاده راحت‌تر از middleware، یک متد الحاقی را برای آن ایجاد کرده‌ایم و سپس پراپرتی Ips را توسط اینترفیس IConfigurationRoot دریافت کرده‌ایم:
using System.Linq;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public static class IpBlockerExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseIpBlocker(this IApplicationBuilder builder, IConfigurationRoot configuration, IpBlockerOptions options = null)
        {
            return builder.UseMiddleware<IpBlockerMiddleware>(options ?? new IpBlockerOptions
            {
                Ips = configuration.GetSection("block_list").GetChildren().Select(p => p.Value).ToArray()
            });
        }
    }
}
قبلاً در رابطه با فایل‌های کانفیگ مطلبی را مطالعه کرده‌اید؛ در نتیجه نیازی به توضیح اضافه‌تری ندارد. تنها کاری که در اینجا انجام شده است، دریافت محتویات کلید block_list از فایل کانفیگ است. 
محتویات فایل blockedIps.json:
{
  "block_list": [
    "192.168.1.1",
    "localhost",
    "127.0.0.1",
    "172.16.132.151"
  ]
}

برای خواندن فایل فوق در برنامه نیز خواهیم داشت:
public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

public Startup(IHostingEnvironment env)
{
var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("blockedIps.json");
Configuration = builder.Build();
}
در نهایت برای استفاده از middleware فوق خواهیم داشت:
app.UseIpBlocker(Configuration);
اکنون هر درخواستی که با آدرس‌های تعیین شده درون فایل blockedIps.json وارد pipeline شود، امکان استفاده‌ی از سایت را نخواهد داشت.

کدهای این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
مطالب
ایجاد Helper سفارشی جهت نمایش ویدئو در ASP.NET MVC
معرفی HTML Helpers
در صورتی که در مورد Helper‌ها در ASP.NET MVC اطلاعات بیشتری نیاز دارید پیشنهاد می‌کنم ابتدا این مطلب + را مطالعه کنید.
 
ایجاد یک HTML Helper سفارشی برای نمایش ویدئو‌های سایت آپارات
قبل از ایجاد هر Helper ی باید با خروجی نهایی آن آشنا بود. پس از بررسی خروجی نهایی کافیست بخش هایی از آن را Optional کنیم تا در زمان استفاده از آن، نسبت به مقادیر این دسته از پارامترها تصمیم گیری کنیم.
سایت آپارات نمونه‌ی فارسی سایت YouTube است و امکان اشتراک گذاری فایل‌های ویدئویی را برای کاربران مهیا کرده است. در این سایت در صفحه نمایش هر ویدئو، بخشی با عنوان "دریافت کد ویدئو" وجود دارد. با کمی بررسی در کدهای نهایی ایجاد شده توسط دستورات ذکر شده در این بخش، کد نهایی برای نمایش یک ویدئو به صورت زیر خواهد بود:

<embed height="400" width="500" 
flashvars="config=http://www.aparat.com//video/video/config/videohash/BA9Md/watchtype/embed" 
allowfullscreen="true" 
quality="high" name="aparattv_BA9Md" id="aparattv_BA9Md" 
src="http://host10.aparat.com/public/player/aparattv" type="application/x-shockwave-flash">
برای تولید پویای این کد Helper زیر می‌تواند مفید باشد:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1
{
    public static class AparatPlayerHelper
    {
        public static MvcHtmlString AparatPlayer(this HtmlHelper helper, string mediafile, int height, int width)
        {
            var player = @"<embed height=""{0}"" width=""{1}"" flashvars=""config=http://www.aparat.com//video/video/config/videohash/{2}/watchtype/embed"" 
                                allowfullscreen=""true"" 
                                quality=""high"" 
                                name=""aparattv_{2}"" id=""aparattv_{2}"""" src=""http://host10.aparat.com/public/player/aparattv"" 
                                type=""application/x-shockwave-flash"">";

            player = string.Format(player, height, width, mediafile);
            return new MvcHtmlString(player);
        }
    }
}
نحوه استفاده از این Helper:
@Html.AparatPlayer("BA9Md", 400, 500)
اگر به آدرس صفحات در سایت آپارات دقت کنید URL جاری به یک عبارت چند حرقی ختم می‌شود که از این عبارت به عنوان مقدار پارامتر mediafile و شناسه منحصر بفرد فایل ویدئو استفاده شده است.
ایجاد Helper سفارشی جهت نمایش ویدئو‌های YouTube:
با توجه به توضیحات فوق یک Helper سفارشی برای نمایش ویدئو‌های YouTube بصورت زیر است:
using System;
using System.Drawing;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1
{

    public static class YouTubePlayerHelper
    {
        public static MvcHtmlString YouTubePlayer(this HtmlHelper helper, string playerId, string mediaFile, YouTubePlayerOption youtubePlayerOption)
        {

            const string baseURL = "http://www.youtube.com/v/";

            // YouTube Embedded Code
            var player = @"<div id=""YouTubePlayer_{7}""width:{1}px; height:{2}px;"">
                                 <object width=""{1}"" height=""{2}"">
                                 <param name=""movie"" value=""{6}{0}&fs=1&border={3}&color1={4}&color2={5}""></param>
                                 <param name=""allowFullScreen"" value=""true""></param>
                                 <embed src=""{6}{0}&fs=1&border={3}&color1={4}&color2={5}""
                                 type = ""application/x-shockwave-flash""
                                 width=""{1}"" height=""{2}"" allowfullscreen=""true""></embed>
                                 </object>
                             </div>";

            // Replace All The Value
            player = String.Format(player, mediaFile, youtubePlayerOption.Width, youtubePlayerOption.Height, (youtubePlayerOption.Border ? "1" : "0"), ConvertColorToHexa.ConvertColorToHexaString(youtubePlayerOption.PrimaryColor), ConvertColorToHexa.ConvertColorToHexaString(youtubePlayerOption.SecondaryColor), baseURL, playerId);

            //Retrun Embedded Code
            return new MvcHtmlString(player);
        }
    }

    public class YouTubePlayerOption
    {
        int _width = 425;
        int _height = 355;
        Color _color1 = Color.Black;
        Color _color2 = Color.Aqua;

        public YouTubePlayerOption()
        {
            Border = false;
        }

        public int Width { get { return _width; } set { _width = value; } }
        public int Height { get { return _height; } set { _height = value; } }
        public Color PrimaryColor { get { return _color1; } set { _color1 = value; } }
        public Color SecondaryColor { get { return _color2; } set { _color2 = value; } }
        public bool Border { get; set; }
    }

    public class ConvertColorToHexa
    {
        private static readonly char[] HexDigits =
            {
                '0', '1', '2', '3', '4', '5', '6', '7',
                '8', '9', 'A', 'B', 'C', 'D', 'E', 'F'
            };

        public static string ConvertColorToHexaString(Color color)
        {
            var bytes = new byte[3];
            bytes[0] = color.R;
            bytes[1] = color.G;
            bytes[2] = color.B;
            var chars = new char[bytes.Length * 2];
            for (int i = 0; i < bytes.Length; i++)
            {
                int b = bytes[i];
                chars[i * 2] = HexDigits[b >> 4];
                chars[i * 2 + 1] = HexDigits[b & 0xF];
            }
            return new string(chars);
        }


    }        

}
نحوه استفاده:
@Html.YouTubePlayer("Casablanca", "iLdqKUkkM6w", new YouTubePlayerOption()
                                {
                                    Border = true
                                })
در اینجا جهت مقداردهی پارمتر‌های پخش کننده ویدئو، از کلاس YouTubePlayerOption استفاده شده است.
نظرات مطالب
امکان تعریف ساده‌تر کلاس‌های Immutable در C# 9.0 با معرفی نوع جدید record
بهبودهای جزئی کار با رکوردها در C# 10.0

الف) در C# 10.0 می‌توان از واژه‌ی کلیدی اختیاری class هم در کنار واژه‌ی کلیدی record، استفاده کرد. هر دو سطر ذیل در C# 10.0 به یک معنا هستند:
public record class Test(string Name, string Surname);
public record Test(string Name, string Surname);

ب) امکان تعریف structها به صورت رکورد در C# 10.0
علت امکان ذکر واژه‌ی کلیدی class را در اینجا می‌توان دریافت. structها از نوع value type هستند و اکنون در C# 10.0 می‌توان struct‌ها را هم به صورت record تعریف کرد:
record struct Test(string Name, string Surname)
بنابراین ذکر اختیاری واژه‌ی class، صرفا تاکیدی بر reference type بودن record‌ها در حالت پیش‌فرض آن‌ها است.
البته در اینجا یک تفاوت مهم نیز با recordهای کلاسی وجود دارد؛ در حالت رکوردهای از نوع struct، خواص تعریف شده‌ی توسط آن‌ها، به صورت پیش‌فرض mutable هستند:
string Name { get; set; }
string Surname { get; set; }
یعنی بجای set، از init استفاده نشده‌است (برخلاف record‌های کلاسی).
اگر خواستیم خواص آن‌ها نیز immutable شوند، فقط کافی است یک واژه‌ی کلیدی readonly را به تعریف آن‌ها اضافه کنیم:
readonly record struct Test(string Name, string Surname);
به این ترتیب اینبار خواص تعریف شده‌ی توسط رکورد، init دار می‌شوند:
string Name { get; init; }
string Surname { get; init; }

ج) امکان ارث‌بری ToString
همانطور که در مطلب فوق نیز عنوان شده‌است، رکوردها به همراه یک متد ToString از پیش تهیه شده‌ی توسط کامپایلر هستند. در C# 9.0، اشیاء ارث‌بری شده‌ی از رکوردها، قابلیت ارث‌بری نمونه‌ی بازنویسی شده‌ی این متد را ندارند (یعنی هر رکورد، یک ToString خاص خودش را پیدا می‌کند؛ حتی اگر ارث‌بری شده باشد). در C# 10.0 می‌توان متد ToString پایه را به صورت sealed تعریف کرد:
public record TestRec(string name, string surname)
{
    public sealed override string ToString()
    {
        return $"{name} {surname}";
    }
}
این مورد سبب می‌شود تا کامپایلر به اشیاء ارث‌بری شده نیز امکان دسترسی به ToString کلاس پایه را بدهد و به ازای هر نمونه‌ی ارث‌بری شده، یک ToString خاص آن‌را به صورت خودکار تولید نکند.
مطالب
نحوه کار Expression و ایجاد یک DynamicFilter
ساختار Expression‌ها شبیه به ساختار یک درخت است. به عنوان مثال زمانیکه شما یک فیلتر ساده را مانند دستور زیر اجرا میکنید:
Expression<Func<string, bool>> f = s => s.Length < 5;
Expression ایجاد شده از فیلتر شما به صورت زیر میباشد:

منبع : کتاب C# 8 in a Nutshell 

ParameterCollection به پارامترهای استفاده شده در فیلتر اشاره دارد که در فیلتر بالا فقط s استفاده شده‌است و از نوع string است.

BinaryExpression شامل سه قسمت مهم Left , Right و NodeType میباشد. برای فیلتر بالا، مقدار پراپرتی Left برابر s.Length می‌باشد و پراپرتی Right شامل مقدار 5 و مقدار NodeType هم برابر LessThan میباشد. یعنی فیلتر بالا به یک درخت تبدیل شده که نود اصلی آن LessThan است و دو مقدار Left و Right را باهم مقایسه میکند. اما اگر یک شرط دیگر را به فیلتر بالا اعمال کنیم، ساختار Expression کمی تغییر میکند. برای مثال: 

Expression<Func<string, bool>> filter = s => s.Length > 5 && s.Length < 45;

Expression ایجاد شده برای این فیلتر شامل همان ساختار قبلی است؛ اما با این تغییر که هر کدام از پراپرتی‌های Right و Left، خود یک BinaryExpression شده‌اند و مقدار NodeType اصلی از LessThan به AndAlso تغییر پیدا کرده‌است. Expression ایجاد شده از فیلتر بالا ( filter.Body ) به این صورت است که پراپرتی Left آن برابر است با یک BinaryExpression که مقدار NodeType آن برابر است با GreaterThan و پراپرتی Left آن شامل s.Length میباشد و پراپرتی Right آن برابر 5 میباشد. همچنین پراپرتی Right مربوط به filter.Body برابر یک ExpressionBinary است که مقدار NodeType آن برابر است با LessThan و پراپرتی Left آن برابر s.Length است و پراپرتی Right آن برابر 45 میباشد.

filter.Body شبیه به تصویر زیر میباشد :

اگر بخواهیم خودمان یک Expression tree را ایجاد کنیم، باید از پایین‌ترین نود آن شروع کنیم. یعنی ابتدا باید پراپرتی Left و Right را ایجاد کنیم و سپس این دو پراپرتی را با هم مقایسه کنیم (NodeType). در کد زیر Expression مربوط به فیلتر بالا را نوشته‌ایم:

ParameterExpression parameterExpression = Expression.Parameter(typeof(string));
MemberExpression memberExpression = Expression.Property(parameterExpression, "Length");

ConstantExpression greaterThanConstantExpression = Expression.Constant(5);
BinaryExpression greaterThanComparison = Expression.GreaterThan(memberExpression, greaterThanConstantExpression);
var greaterThan = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(greaterThanComparison, parameterExpression);

ConstantExpression lessThanConstantExpression = Expression.Constant(45);
BinaryExpression lessThanComparsion = Expression.LessThan(memberExpression, lessThanConstantExpression);
var lessThan = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(lessThanComparsion, parameterExpression);

var param = Expression.Parameter(typeof(string), "x");
var body = Expression.AndAlso(
            Expression.Invoke(greaterThan, param),
            Expression.Invoke(lessThan, param)
        );
Expression<Func<string, bool>> filter = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(body, param);

ParameterExpression : نوع پارامتری را که میخواهیم روی آن شرط را روی آن اعمال کنیم، مشخص کرده‌ایم.

MemberExpression  : پراپرتی Length را معرفی کرده‌ایم که قرار است شرطی بر روی این پراپرتی اعمال شود.

ConstantExpression   : مقدار ثابتی که پراپرتی MemeberExpression قرار است با آن مقایسه شود.

BinaryExpression   : نود تایپ را مشخص کرده‌ایم که برابر است با GreaterThan.

سپس Expression مربوط به هرکدام را در greaterThan و lessThan ایجاد کرده‌ایم و این دو را باهم And کرده و در متغییر body قرار داده‌ایم و در نهایت filter را با دستور Expression.Lambda ایجاد کرده‌ایم که برابر است با :

Expression<Func<string, bool>> filter = s => s.Length > 5 && s.Length < 45;


ساخت یک داینامیک فیلتر

در ادامه میخواهیم یک داینامیک فیلتر را ایجاد کنیم که به طور مثال برنامه نویس از سمت فرانت‌اند بتواند فیلتر‌های ساده‌ای را اعمال کند. برای این کار یک کلاس برای فیلتر ایجاد میکنیم :

public class DynamicModel
{
    public string Name { get; set; }
    public string Comparison { get; set; }
    public object Data { get; set; }
}

پراپرتی Data مقداری است که باید با آن مقایسه انجام شود.

Comparison نوع عملیات را مشخص میکند مانند : Equal, LessThan, GreaterThan و... .

پراپرتی Name نام پراپرتی است که باید شرط روی آن اعمال شود.

کلاس ثابت ها:

public static class ComparisonConstant
{
    public const string LessThan = "LesThan";
    public const string LessThanEqual = "LesThanEqual";
    public const string GreaterThan = "GreaterThan";
    public const string GreaterThanEqual = "GreaterThanEqual";
    public const string Equal = "Equal";
    public const string NotEqual = "NotEqual";
}

ساخت اکستنشن متد:

public static IQueryable<TModel> DynamicFilter<TModel>(this IQueryable<TModel> iqueryable, IEnumerable<DynamicModel> dynamicModel)
{
    return iqueryable.Where(Filter<TModel>(dynamicModel));
}  
public static Expression<Func<TModel, bool>> Filter<TModel>(IEnumerable<DynamicModel> dynamicModel)
{
    Expression<Func<TModel, bool>> result = a => true;
    foreach (var item in dynamicModel)
    {
        ParameterExpression parameterExpression = Expression.Parameter(typeof(TModel));
        MemberExpression memberExpression = Expression.Property(parameterExpression, item.Name);
        ConstantExpression constantExpression = Expression.Constant(item.Data);
        BinaryExpression comparison = GetBinaryExpression(item.Comparison, memberExpression, constantExpression);
        var expression = Expression.Lambda<Func<TModel, bool>>(comparison, parameterExpression);
        var param = Expression.Parameter(typeof(TModel), "x");
        var body = Expression.AndAlso(
                    Expression.Invoke(result, param),
                    Expression.Invoke(expression, param)
                );
        result = Expression.Lambda<Func<TModel, bool>>(body, param);
    }
    return result;
}

ورودی این مدل، لیستی از DynamicModel میباشد که به ازای هر کدام از آیتم‌ها، یک BinaryExpression ایجاد میکند و آن را با result تعریف شده And میکند. یعنی تمامی آیتم‌های ارسال شده باهم And میشوند.

متد GetBinaryExpression بر اساس مقدار فیلد Comparison که از سمت فرانت ارسال میشود، کار میکند:

private static BinaryExpression GetBinaryExpression(string comparison, MemberExpression memberExpression, ConstantExpression constantExpression)
{
    switch (comparison)
    {
        case ComparisonConstant.Equal:
            return Expression.Equal(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.LessThan:
            return Expression.LessThan(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.GreaterThan:
            return Expression.GreaterThan(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.NotEqual:
            return Expression.NotEqual(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.GreaterThanEqual:
            return Expression.GreaterThanOrEqual(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.LessThanEqual:
            return Expression.LessThanOrEqual(memberExpression, constantExpression);
        default:
            return null;
    }
}

 کلاس Category را در نظر بگیرید که شامل دو پراپرتی Title و Id میباشد و میخواهیم از این داینامیک فیلتر، برای فیلتر کردن دیتاها استفاده کنیم از سمت فرانت‌اند. اگر از سمت فرانت‌اند چنین دیتایی ارسال شود:

[
   {
      "Name":"Title",
      "Comparison":"Equal",
      "Data":"Hi"
   },
   {
      "Name":"Id",
      "Comparison":"LesThanEqual",
      "Data": 100
   }
]

تمامی رکوردهایی که مقدار پراپرتی Title آنها برابر Hi باشد و Id آن کوچکتر مساوی 100 باشد، از دیتابیس خوانده میشود.

var categories = _dbContext.Categories
                         .DynamicFilter(filter)//filter => IEnumerable<DynamicModel>
                         .ToList();

گیت هاب داینامیک فیلتر 

مطالب
مفاهیم برنامه نویسی ـ مروری بر پروپرتی‌ها
در مطلب پیشین کلاسی را برای حل بخشی از یک مسئله بزرگ تهیه کردیم. اگر فراموش کردید پیشنهاد می‌کنم یک بار دیگر آن مطلب را مطالعه کنید. بد نیست بار دیگر نگاهی به آن بیاندازیم.
public class Rectangle
{
    public double Width;
    public double Height;
 
    public double Area()
    {
        return Width*Height;
    }
 
    public double Perimeter()
    {
        return 2*(Width + Height);
    }
}
کلاس خوبی است اما همان طور که در بخش قبل مطرح شد این کلاس می‌تواند بهتر هم باشد. در این کلاس برای نگهداری حالت اشیائی که از روی آن ایجاد خواهند شد از متغیرهایی با سطح دسترسی عمومی استفاده شده است. این متغیرهای عمومی فیلد نامیده می‌شوند. مشکل این است که با این تعریف، اشیاء نمی‌توانند هیچ اعتراضی به مقادیر غیر معتبری که ممکن است به آن‌ها اختصاص داده شود، داشته باشند. به عبارت دیگر هیچ کنترلی بر روی مقادیر فیلدها وجود ندارد. مثلاً ممکن است یک مقدار منفی به فیلد طول اختصاص یابد. حال آنکه طول منفی معنایی ندارد.

تذکر: ممکن است این سوال پیش بیاید که خوب ما کلاس را نوشته ایم و خودمان می‌دانیم چه مقادیری برای فیلدهای آن مناسب است. اما مسئله اینجاست که اولاً ممکن است کلاس تهیه شده توسط برنامه نویس دیگری مورد استفاده قرار گیرد. یا حتی پس از مدتی فراموش کنیم چه مقادیری برای کلاسی که مدتی قبل تهیه کردیم مناسب است. و از همه مهمتر این است که کلاس‌ها و اشیاء به عنوان ابزاری برای حل مسائل هستند و ممکن است مقادیری که به فیلدها اختصاص می‌یابد در زمان نوشتن برنامه مشخص نباشد و در زمان اجرای برنامه توسط کاربر یا کدهای بخش‌های دیگر برنامه تعیین گردد.
به طور کلی هر چه کنترل و نظارت بیشتری بر روی مقادیر انتسابی به اشیاء داشته باشیم برنامه بهتر کار می‌کند و کمتر دچار خطاهای مهلک و بدتر از آن خطاهای منطقی می‌گردد. بنابراین باید ساز و کار این نظارت را در کلاس تعریف نماییم.
برای کلاس‌ها یک نوع عضو دیگر هم می‌توان تعریف کرد که دارای این ساز و کار نظارتی است. این عضو Property نام دارد و یک مکانیسم انعطاف پذیر برای خواندن، نوشتن یا حتی محاسبه مقدار یک فیلد خصوصی فراهم می‌نماید.
تا اینجا باید به این نتیجه رسیده باشید که تعریف یک متغیر با سطح دسترسی عمومی در کلاس روش پسندیده و قابل توصیه ای نیست. بنابراین متغیرها را در سطح کلاس به صورت خصوصی تعریف می‌کنیم و از طریق تعریف Property امکان استفاده از آن‌ها در بیرون کلاس را ایجاد می‌کنیم.
حال به چگونگی تعریف Property‌‌ها دقت کنید.
public class Rectangle
{
    private double _width = 0;
    private double _height = 0;
 
    public double Width
    {
        get { return _width; }
        set { if (value > 0) { _width = value; } }
    }
 
    public double Height
    {
        get { return _height; }
        set { if (value > 0) { _height = value; } }
    }
 
    public double Area()
    {
        return _width * _height;
    }
 
    public double Perimeter()
    {
        return 2*(_width + _height);
    }
}
به تغییرات ایجاد شده در تعریف کلاس دقت کنید. ابتدا سطح دسترسی دو متغیر خصوصی شده است یعنی فقط اعضای داخل کلاس به آن دسترسی دارند و از بیرون قابل استفاده نیست. نام متغیرهای پیش گفته بر اساس اصول صحیح نامگذاری فیلدهای خصوصی تغییر داده شده است. ببینید اگر اصول نامگذاری را رعایت کنید چقدر زیباست. هر جای برنامه که چشمتان به width_ بخورد فوراً متوجه می‌شوید یک فیلد خصوصی است و نیازی نیست به محل تعریف آن مراجعه کنید. از طرفی یک مقدار پیش فرض برای این دو فیلد در نظر گرفته شده است که در صورتی که مقدار مناسبی برای آن‌ها تعیین نشد مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
دو قسمت اضافه شده دیگر تعریف دو Property مورد نظر است. یکی عرض و دیگری ارتفاع. خط اول تعریف پروپرتی تفاوتی با تعریف فیلد عمومی ندارد. اما همان طور که می‌بینید هر فیلد دارای یک بدنه است که با {} مشخص می‌شود. در این بدنه ساز و کار نظارتی تعریف می‌شود.
نحوه دسترسی به پروپرتی‌ها مشابه فیلدهای عمومی است. اما پروپرتی‌ها در حقیقت متدهای ویژه ای به نام اکسسور (Accessor) هستند که از طرفی سادگی استفاده از متغیرها را به ارمغان می‌آورند و از طرف دیگر دربردارنده امنیت و انعطاف پذیری متدها هستند. یعنی در عین حال که روشی عمومی برای داد و ستد مقادیر ارایه می‌دهند، کد پیاده سازی یا وارسی اطلاعات را مخفی نموده و استفاده کننده کلاس را با آن درگیر نمی‌کنند. قطعه کد زیر چگونگی استفاده از پروپرتی را نشان می‌دهد.
Rectangle rectangle = new Rectangle();
rectangle.Width = 10;
Console.WriteLine(rectangle.Width);
به خوبی مشخص است برای کد استفاده کننده از شیء که آن‌را کد مشتری می‌نامیم نحوه دسترسی به پروپرتی یا فیلد تفاورتی ندارد. در اینجا خط دوم که مقداری را به یک پروپرتی منتسب کرده سبب فراخوانی اکسسور set می‌گردد. همچنین مقدار منتسب شده یعنی ۱۰ در داخل بدنه اکسسور از طریق کلمه کلیدی value قابل دسترسی و ارزیابی است. در خط سوم که لازم است مقدار پروپرتی برای چاپ بازیابی یا خوانده شود منجر به فراخوانی اکسسور get می‌گردد.
تذکر: به دو اکسسور get و set مانند دو متد معمولی نگاه کنید از این نظر که می‌توانید در بدنه آن‌ها اعمال دلخواه دیگری بجز ذخیره و بازیابی اطلاعات پروپرتی را نیز انجام دهید.

چند نکته:
  • اکسسور get هنگام بازگشت یا خواندن مقدار پروپرتی اجرا می‌شود و اکسسور set زمان انتساب یک مقدار جدید به پروپرتی فراخوانی می‌شود. جالب آنکه در صورت لزوم این دو اکسسور می‌توانند دارای سطوح دسترسی متفاوتی باشند.
  • داخل اکسسور set کلمه کلیدی value مقدار منتسب شده را در اختیار قرار می‌دهد تا در صورت لزوم بتوان بر روی آن پردازش لازم را انجام داد.
  • یک پروپرتی می‌تواند فاقد اکسسور set باشد که در این صورت یک پروپرتی فقط خواندنی ایجاد می‌گردد. همچنین می‌تواند فقط شامل اکسسور set باشد که در این صورت فقط امکان انتساب مقادر به آن وجود دارد و امکان دریافت یا خواندن مقدار آن میسر نیست. چنین پروپرتی ای فقط نوشتنی خواهد بود.
  • در بدنه اکسسور set الزامی به انتساب مقدار منتسب توسط کد مشتری نیست. در صورت صلاحدید می‌توانید به جای آن هر مقدار دیگری را در نظر بگیرید یا عملیات مورد نظر خود را انجام دهید.
  • در بدنه اکسسور get هم هر مقداری را می‌توانید بازگشت دهید. یعنی الزامی وجود ندارد حتماً مقدار فیلد خصوصی متناظر با پروپرتی را بازگشت دهید. حتی الزامی به تعریف فیلد خصوصی برای هر پروپرتی ندارید. به طور مثال ممکن است مقدار بازگشتی اکسسور get حاصل محاسبه و ... باشد.

اکنون مثال دیگری را در نظر بگیرید. فرض کنید در یک پروژه فروشگاهی در حال تهیه کلاسی برای مدیریت محصولات هستید. قصد داریم یک پروپرتی ایجاد کنیم تا نام محصول را نگهداری کند و در حال حاضر هیچ محدودیتی برای نام یک محصول در نظر نداریم. کد زیر را ببینید.
public class Product
{
    private string _name;
    public string Name
    {
        get { return _name; }
        set { _name = value; }
    }
}
همانطور که می‌بینید در بدنه اکسسورهای پروپرتی Name هیچ عملیات نظارتی ای در نظر گرفته نشده است. آیا بهتر نبود بیهوده پروپرتی تعریف نکنیم و خیلی ساده از یک فیلد عمومی که همین کار را انجام می‌دهد استفاده کنیم؟ خیر. بهتر نبود. مهمترین دلیلی که فعلاً کافی است تا شما را قانع کند تعریف پروپرتی روش پسندیده‌تری از فیلد عمومی است را بررسی می‌کنیم.
فرض کنید پس از مدتی متوجه شدید اگر نام بسیار طولانی ای برای محصول درج شود ظاهر برنامه شما دچار مشکل می‌شود. پس باید بر روی این مورد نظارت داشته باشید. دیدیم که برای رسیدن به این هدف باید فیلد عمومی را فراموش و به جای آن پروپرتی تعریف کنیم. اما مسئله اینست که تبدیل یک فیلد عمومی به پروپرتی میتواند سبب بروز ناسازگاری‌هایی در بخش‌های دیگر برنامه که از این کلاس و آن فیلد استفاده می‌کنند شود. پس بهتر آن است که از ابتدا پروپرتی تعریف کنیم هر چند نیازی به عملیات نظارتی خاصی نداریم. در این حالت اگر نیاز به پردازش بیشتر پیدا شد به راحتی می‌توانیم کد مورد نظر را در اکسسورهای موجود اضافه کنیم بدون آنکه نیازی به تغییر بخش‌های دیگر باشد.
و یک خبر خوب! از سی شارپ ۳ به بعد ویژگی جدیدی در اختیار ما قرار گرفته است که می‌توان پروپرتی‌هایی مانند مثال بالا را که نیازی به عملیات نظارتی ندارند، ساده‌تر و خواناتر تعریف نمود. این ویژگی جدید پروپرتی اتوماتیک یا Auto-Implemented Property نام دارد. مانند نمونه زیر.
public class Product
{
    public string Name { get; set; }
}
این کد مشابه کد پیشین است با این تفاوت که خود کامپایلر یک متغیر خصوصی و بی نام را ایجاد می‌نماید که فقط داخل اکسسورهای پروپرتی قابل دسترسی است.
البته استفاده از پروپرتی برتری دیگری هم دارد. و آن کنترل سطح دسترسی اکسسورها است.  مثال زیر را ببینید.
public class Student
{
    public DateTime Birthdate { get; set; }
 
    public double Age { get; private set; }
}
کلاس دانشجو یک پروپرتی به نام تاریخ تولد دارد که قابل خواندن و نوشتن توسط کد مشتری (کد استفاده کننده از کلاس یا اشیاء آن) است. و یک پروپرتی دیگر به نام سن دارد که توسط کد مشتری تنها قابل خواندن است. و تنها توسط سایر اعضای داخل همین کلاس قابل نوشتن است. چون اکسسور set آن به صورت خصوصی تعریف شده است. به این ترتیب بخش دیگری از کلاس سن دانشجو را بر اساس تاریخ تولد او محسابه می‌کند و در پروپرتی Age قرار می‌دهد و کد مشتری می‌تواند آن‌را مورد استفاده قرار دهد اما حق دستکاری آن‌را ندارد. به همین ترتیب در صورت نیاز اکسسور get را می‌توان خصوصی کرد تا پروپرتی از دید کد مشتری فقط نوشتنی باشد. اما حتماً می‌توانید حدس بزنید که نمی‌توان هر دو اکسسور را خصوصی کرد. چرا؟
تذکر: در هنگام تعریف یک فیلد می‌توان از کلمه کلیدی readonly استفاده کرد تا یک فیلد فقط خواندنی ایجاد گردد. اما در اینصورت فیلد تعریف شده حتی داخل کلاس هم فقط خواندنی است و فقط در هنگام تعریف یا در متد سازنده کلاس امکان مقدار دهی به آن وجود دارد. در بخش‌های بعدی مفهوم سازنده کلاس مورد بررسی خواهد گرفت.