نظرات مطالب
الگویی برای مدیریت دسترسی همزمان به ConcurrentDictionary
یک فیلتر رو به صورت زیر نوشتم و در آن از این دیکشنری استفاده کردم وقتی به صورت parallel اجرا می‌کنم متد AddOrUpdate  کلیدهایی که تکراری باشند را به جای اینکه مقدار آن را ویرایش کند یک کلید دیگر با همون مقدار اضافه می‌کند لطفا راهنمایی کنید مشکل کار از کجاست؟ 
 public class LockFilter : ActionFilterAttribute
    {
        static ConcurrentDictionary<StringBuilder, int> _properties;
        static LockFilter()
        {
            _properties = new ConcurrentDictionary<StringBuilder, int>();
        }

        public  int Duration { get; set; }
        public string VaryByParam { get; set; }

        public override async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
        {
            var actionArguments = context.ActionArguments.Values.Single();
            var properties = VaryByParam.Split(",").ToList();

            StringBuilder key = new StringBuilder();
            foreach (var actionArgument in actionArguments.GetType().GetProperties())
            {
                if (!properties.Any(t => t.Trim().ToLower() == actionArgument.Name.ToLower()))
                    continue;
                var value = actionArguments.GetType().GetProperty(actionArgument.Name).GetValue(actionArguments, null).ToString();
                key.Append(value);
            }

            _properties.AddOrUpdate(key, 1, (x, y) => y + 1);

            // rest of code 
        }
    }

نظرات مطالب
مدیریت اسپم‌ها در SignalR
بسیار مفید و کاربردی. البته یک نکته در استفاده از این راه وجود دارد که در هنگام پیاده سازی بهتر هست لحاظ شود:
- بسته به سیستمی که در آن استفاده میشود نیاز است "تعداد درخواست‌ها در زمان مورد نظر"، تغییر کند (به این دلیل که بعضی از درخواست‌های مهم در سیستمی که غیر از چت، همزمان از عملیات دیگری نیز استفاده میکند مختل میشود) یا متغیری برای متمایز کردن درخواست‌ها در کلاس ActivityInfo ایجاد شود. از قطعه کد زیر میتوان به نام تابعی که از سمت کلاینت صدا زده شده است دسترسی داشت:
var methodName = context.MethodDescriptor.Name;
برای دوستانی که از سی شارپ استفاده میکنند کدهای درج شده در پست به شکل زیر است:
public class ActivityInfo
    {
        public ActivityInfo(string connectionId)
        {
            ConnectionId = connectionId;
            Time = DateTime.Now;
        }
        public string ConnectionId { get; set; }

        public DateTime Time { get; set; }
    }
   
    public class SpamDetectionPiplelineModule : HubPipelineModule
    {
        public static HashSet<ActivityInfo> SpamDetection = new HashSet<ActivityInfo>();
        private readonly object _spamDetectionLock = new object();
        public bool IsSpam(string connectionId)
        {
            lock (_spamDetectionLock)
            {
                //Remove all old info before 3 seconds ago
                SpamDetection.RemoveWhere(q => q.Time < DateTime.Now.AddSeconds(-3));

                SpamDetection.Add(new ActivityInfo(connectionId));

                //Check activities from 3 seconds ago
                if (SpamDetection.Count(q => q.ConnectionId == connectionId) > 3)
                {
                    return true;
                }
                return false;
            }
        }
        protected override bool OnBeforeIncoming(IHubIncomingInvokerContext context)
        {
            if (IsSpam(context.Hub.Context.ConnectionId))
            {
                return false;
            }
            return base.OnBeforeIncoming(context);
        }
    }

نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت هشتم- تعریف سطوح دسترسی پیچیده
آیا امکان این وجود داره تا نقش کاربری خاصی که به کاربر اختصاص پیدا میکنه دارای تاریخ انقضا باشه؟ به عنوان مثال افزودن یک کاربر به نقش "کاربر طلایی" برای یک ماه.
آیا پیاده سازی از طریق زیر صحیح هست؟
public class AppUserRole : IdentityUserRole<int>
    {
        public virtual AppUser User { get; set; }
        public virtual AppRole Role { get; set; }
        public DateTimeOffset? ExpirationDate { get; set; }
    }
با توجه به اینکه این کلاس برای ارتباط many to many در .net core 2 استفاده میشه.
مطالب
Bind کردن Enum به ItemsSource در XAML
شاید تا به حال در یک برنامه سازمانی نیاز به Bind کردن یک Enum به کنترل‌های XAML به چشمتان خورده باشد ، روشی که من برای این کار استفاده می‌کنم توسط یک Markup Extension به صورت زیر است :
public class ByteEnumerationExtention : MarkupExtension
    {
        public ByteEnumerationExtention(Type enumType)
        {
            this.enumType = enumType;
        }

        private Type enumType;

        public Type EnumType
        {
            get { return enumType; }
            private set
            {
                enumType = value;
            }
        }

        public override object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            return (from x in Enum.GetValues(EnumType).OfType<Enum>()
                    select new EnumerationMember
                    {
                        Value = GetValue(x),
                        Description = GetDescription(x)
                    }).ToArray();
        }

        private byte? GetValue(object enumValue)
        {
            return Convert.ToByte(enumValue.GetType().GetField("value__").GetValue(enumValue));
        }

        public object GetObjectValue(object enumValue)
        {
            return enumValue.GetType().GetField("value__").GetValue(enumValue);
        }

        public string GetDescription(object enumValue)
        {
            var descAttrib = EnumType.GetField(enumValue.ToString())
                .GetCustomAttributes(typeof(DescriptionAttribute), false)
                .FirstOrDefault() as DescriptionAttribute;
            return descAttrib != null ? descAttrib.Description : enumValue.ToString();
        }
    }

    public class EnumerationMember
    {
        public string Description { get; set; }

        public byte? Value { get; set; }
    }
XAML :
<ComboBox ItemsSource="{Binding Source={ Extensions:ByteEnumerationExtention {x:Type type:MyEnum} }}"  DisplayMemberPath="Description"
 SelectedValuePath="Value" SelectedValue="{Binding SelectedItemInViewModel}"/>
Enum :
public enum MyEnum : short
    {
        [Description("گزینه 1")]
        Item1 = 1,

        [Description("گزینه 2")]
        Item1 = 2,

        [Description("گزینه 3")]
        Item1 = 3,

        [Description("گزینه 4")]
        Item1 = 4,

        [Description("گزینه 5")]
        Item1 = 5,
.
.
.
    }
SelectedItem در ViewModel :
        short? selectedItemInViewModel;
        public short? SelectedItemInViewModel
        {
            get
            {
                return selectedItemInViewModel;
            }
            set
            {
                selectedItemInViewModel = value; 
                 RaisePropertyChanged("SelectedItemInViewModel");
               //do calculations if needed
            }
        }

مطالب
آموزش WAF (بررسی ساختار همراه با پیاده سازی یک مثال)
در این پست با مفاهیم اولیه این کتابخانه آشنا شدید. برای بررسی و پیاده سازی مثال، ابتدا یک Blank Solution را ایجاد نمایید. فرض کنید قصد پیاده سازی یک پروژه بزرگ ماژولار را داریم. برای این کار لازم است مراحل زیر را برای طراحی ساختار مناسب پروژه دنبال نمایید.
نکته: آشنایی اولیه با مفاهیم MEF از ملزومات این بخش است.
»ابتدا یک Class Library به نام Views ایجاد نمایید و اینترفیس زیر را به صورت زیر در آن تعریف نمایید. این اینترفیس رابط بین کنترلر و View از طریق ViewModel خواهد بود.
 public interface IBookView : IView
    {
        void Show();
        void Close();
    }
اینترفیس IView در مسیر System.Waf.Applications قرار دارد. در نتیجه از طریق nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
Install-Package WAF
»حال در Solution ساخته شده  یک پروژه از نوع WPF Application به نام Shell ایجاد کنید. با استفاده از نیوگت، Waf Package را نصب نمایید؛ سپس ارجاعی از اسمبلی Views را به آن ایجاد کنید. output type اسمبلی Shell را به نوع ClassLibrary تغییر داده، همچنین فایل‌های موجود در آن را حذف نمایید. یک فایل Xaml جدید را به نام BookShell ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
<Window x:Class="Shell.BookShell"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="Book View" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <DataGrid ItemsSource="{Binding Books}" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,10,0,0" VerticalAlignment="Top" Width="400" Height="200">
            <DataGrid.Columns>
                <DataGridTextColumn Header="Code" Binding="{Binding Code}" Width="100"></DataGridTextColumn>
                <DataGridTextColumn Header="Title" Binding="{Binding Title}" Width="300"></DataGridTextColumn>
            </DataGrid.Columns>
        </DataGrid>

    </Grid>
</Window>
این فرم فقط شامل یک دیتاگرید برای نمایش اطلاعات کتاب‌هاست. دیتای آن از طریق ViewModel تامین خواهد شد، در نتیجه ItemsSource آن به خاصیتی به نام Books بایند شده است. حال ارجاعی به اسمبلی System.ComponentModel.Composition دهید. سپس در Code behind این فرم کد‌های زیر را کپی کنید:
[Export(typeof(IBookView))]
    [PartCreationPolicy(CreationPolicy.NonShared)]
    public partial class BookShell : Window, IBookView
    {
        public BookShell()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
کاملا واضح است که این فرم اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است. از آنجاکه کلاس Window به صورت پیش فرض دارای متد‌های Show و Close است در نتیجه نیازی به پیاده سازی مجدد متدهای IBookView نیست. دستور Export باعث می‌شود که این کلاس به عنوان وابستگی به Composition Container اضافه شود تا در جای مناسب بتوان از آن وهله سازی کرد. نکته‌ی مهم این است که به دلیل آنکه این کلاس، اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است در نتیجه نوع Export این کلاس حتما باید به صورت صریح از نوع IBookView باشد.

»یک Class Library به نام Models بسازید و بعد از ایجاد آن، کلاس زیر را به عنوان مدل Book در آن کپی کنید:
 public class Book
    {
        public int Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }
    }
»یک  Class Library دیگر به نام ViewModels ایجاد کنید و همانند مراحل قبلی، Package مربوط به WAF را نصب کنید. سپس کلاسی به نام BookViewModel ایجاد نمایید و کدهای زیر را در آن کپی کنید (ارجاع به اسمبلی‌های Views و Models را فراموش نکنید):
[Export]
    [Export(typeof(ViewModel<IBookView>))]
    public class BookViewModel : ViewModel<IBookView>
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookViewModel(IBookView view)
            : base(view)
        {
        }
       
        public ObservableCollection<Book> Books { get; set; }
        
    }
ViewModel مورد نظر از کلاس ViewModel of T ارث برده است. نوع این کلاس معادل نوع View مورد نظر ماست که در اینجا مقصود IBookView است. این کلاس شامل خاصیتی به نام ViewCore است که امکان فراخوانی متد‌ها و خاصیت‌های View را فراهم می‌نماید. وظیفه اصلی کلاس پایه ViewModel، وهله سازی از View سپس ست کردن خاصیت DataContext در View مورد نظر به نمونه وهله سازی شده از ViewModel است. در نتیجه عملیات مقید سازی در Shell به درستی انجام خواهدشد.
به دلیل اینکه سازنده پیش فرض در  این کلاس وجود ندارد حتما باید از ImportingConstructor استفاده نماییم تا CompositionContainer در هنگام عملیات وهله سازی Exception صادر نکند.

»بخش بعدی ساخت یک Class Library دیگر به نام Controllers است. در این Library نیز بعد از ارجاع به اسمبلی‌های زیر کتابخانه WAF را نصب نمایید. 
  • Views
  • Models
  • ViewModels
  • System.ComponentModel.Composition
کلاسی به نام BookController بسازید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
[Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);

            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }
    }
نکته مهم این کلاس این است که BookViewModel به عنوان وابستگی این کنترلر تعریف شده است. در نتیجه در هنگام وهله سازی از این کنترلر Container مورد نظر یک وهله از BookViewModel را در اختیار آن قرار خواهد داد. در متد Run نیز ابتدا مقدار Book که به ItemsSource دیتا گرید در BookShell مقید شده است مقدار خواهد گرفت. سپس با فراخوانی متد Show از اینترفیس IBookView، متد Show در BookShell فراخوانی خواهد شد که نتیجه آن نمایش فرم مورد نظر است.

طراحی Bootstrapper

در پروژه‌های ماژولار  Bootstrapper از ملزومات جدانشدنی این گونه پروژه هاست. برای این کار ابتدا یک WPF Application دیگر به نام Bootstrapper ایجاد نماید. سپس ارجاعی به اسمبلی‌های زیر را در آن قرار دهید:
»Controllers
»Views
»ViewModels
»Shell
»System.ComponentModel.Composition
»نصب بسته WAF با استفاده از nuget

حال یک کلاس به نام  AppBootstrapper ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class AppBootstrapper
    {
        public CompositionContainer Container
        {
            get;
            private set;
        }

        public AggregateCatalog Catalog
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            Catalog = new AggregateCatalog();
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(Assembly.GetExecutingAssembly()));
            
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Shell.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "ViewModels.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Controllers.dll")));

            Container = new CompositionContainer(Catalog);

            var batch = new CompositionBatch();
            batch.AddExportedValue(Container);
            Container.Compose(batch);

            var bookController = Container.GetExportedValue<BookController>();
            bookController.Run();


        }
    }
اگر با MEF آشنا باشید کد‌های بالا نیز برای شما مفهوم مشخصی دارند. در متد Run این کلاس ابتدا Catalog ساخته می‌شود. سپس با اسکن اسمبلی‌های مورد نظر تمام Export‌ها و Import‌های لازم واکشی شده و به Conrtainer مورد نظر رجیستر می‌شوند. در انتها نیز با وهله سازی از BookController و فراخوانی متد Run آن خروجی زیر نمایان خواهد شد.

نکته بخش Startup  را از فایل App.Xaml خذف نمایید و در متد Startup این فایل کد زیر را کپی کنید:

public partial class App : Application
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            new Bootstrapper.AppBootstrapper().Run();
        }
    }
در پایان، ساختار پروژه به صورت زیر خواهد شد:

نکته: می‌توان بخش اسکن اسمبلی‌ها را توسط یک DirecotryCatalog به صورت زیر خلاصه کرد:
Catalog.Catalogs.Add(new DirectoryCatalog(Environment.CurrentDirectory));
در این صورت تمام اسمبلی‌های موجود در این مسیر اسکن خواهند شد.
نکته: می‌توان به جای جداسازی فیزیکی لایه‌ها آن‌ها را از طریق Directory‌ها به صورت منطقی در قالب یک اسمبلی نیز مدیریت کرد.
نکته: بهتر است به جای رفرنس مستقیم اسمبلی‌ها به Bootstrapper با استفاده از Pre post build در قسمت  Build Event، اسمبلی‌های مورد نظر را در یک مسیر Build کپی نمایید که روش آن به تفصیل در این پست و این پست شرح داده شده است.
دانلود سورس پروژه
مطالب
الگوی استخر اشیاء Object Pool Pattern
الگوی استخر اشیاء، جزو الگوهای تکوینی است و کار آن جلوگیری از ایجاد اشیاء تکراری و محافظت از به هدر رفتن حافظه است. نحوه کار این الگو بدین شکل است که وقتی کاربر درخواست نمونه‌ای از یک شیء را می‌دهد، بعد از اتمام کار، شیء نابود نمی‌شود؛ بلکه به استخر بازگشت داده می‌شود تا در درخواست‌های آینده، مجددا مورد استفاده قرار گیرد. این کار موجب عدم هدر رفتن حافظه و همچنین بالا رفتن کارآیی برنامه می‌گردد. این الگو به خصوص برای اشیایی که مدت کوتاهی مورد استفاده قرار میگیرند و آماده سازی آن‌ها هزینه بر است بسیار کارآمد می‌باشد. از آنجا که هزینه‌ی ساخت و نابود سازی در حد بالایی قرار دارد و آن شیء به طور مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد، زمان زیادی صرفه جویی می‌شود.

در این الگو ابتدا شیء از استخر درخواست می‌شود. اگر قبلا ایجاد شده باشد، مجددا مورد استفاده قرار می‌گیرد. در غیر این صورت نمونه جدیدی ایجاد می‌شود و وقتی که کار آن پایان یافت به استخر بازگشت داده شده و نگهداری می‌شود، تا زمانی که مجددا درخواست استفاده از آن برسد.
 یکی از نکات مهم و کلیدی این است که وقتی کار شیء مربوطه تمام شد، باید اطلاعات شیء قبلی و داده‌های آن نیز پاکسازی شوند؛ در غیر این صورت احتمال آسیب و خطا در برنامه بالا می‌رود و این الگو را به یک ضد الگو تبدیل خواهد کرد.
نمونه‌ای از پیاده سازی این الگو را در دات نت، می‌توانید در data provider‌های مخصوص SQL Server نیز ببینید. از آنجا که ایجاد اتصال به دیتابیس، هزینه بر بوده و دستورات در کوتاه‌ترین زمان ممکن اجرا می‌شوند، این کانکشن‌ها یا اتصالات بعد از بسته شدن از بین نمی‌روند، بلکه در استخر مانده تا زمانیکه مجددا نمونه مشابهی از آن‌ها درخواست شود تا دوباره مورد استفاده قرار بگیرند تا از هزینه اولیه برای ایجاد آن‌ها پرهیز شود. استفاده از این الگو در برنامه نویسی با سوکت ها، تردها و کار با اشیاء گرافیکی بزرگ مثل فونت‌ها و تصاویر Bitmap کمک شایانی می‌کند. ولی در عوض برای اشیای ساده می‌تواند کارآیی را به شدت کاهش دهد.

الگوی بالا را در سی شارپ بررسی می‌کنیم:
ابتدا کلاس PooledObject را به عنوان یک شیء بزرگ و پر استفاده ایجاد می‌کنیم:
 public class PooledObject
    {
        DateTime _createdAt = DateTime.Now;

        public DateTime CreatedAt
        {
            get { return _createdAt; }
        }

        public string TempData { get; set; }

        public void DoSomething(string name)
        {
            Console.WriteLine($"{name} : {TempData} is written on {CreatedAt}");
        }
    }
tempdata ویژگی است که باید برای هر شیء، مجزا باشد. پس باید دقت داشت برای استفاده‌های بعدی نیاز است پاک سازی شود.
بعد از آن کلاس پول را پیاده سازی می‌کنیم:
public static class Pool
{
    private static List<PooledObject> _available = new List<PooledObject>();
    private static List<PooledObject> _inUse = new List<PooledObject>();
 
    public static PooledObject GetObject()
    {
        lock(_available)
        {
            if (_available.Count != 0)
            {
                PooledObject po = _available[0];
                _inUse.Add(po);
                _available.RemoveAt(0);
                return po;
            }
            else
            {
                PooledObject po = new PooledObject();
                _inUse.Add(po);
                return po;
            }
        }
    }
 
    public static void ReleaseObject(PooledObject po)
    {
        CleanUp(po);
 
        lock (_available)
        {
            _available.Add(po);
            _inUse.Remove(po);
        }
    }
 
    private static void CleanUp(PooledObject po)
    {
        po.TempData = null;
    }
}
در کلاس بالا، کاربر با متد GetObject، درخواست شی‌ءایی را می‌کند و متد نگاه می‌کند که اگر لیست موجودی، پر باشد، اولین نمونه‌ی در دسترس را ارسال می‌کند. ولی در صورتیکه نمونه‌ای از آن نباشد، یک نمونه‌ی جدید را ایجاد کرده و آن را در لیست مورد استفاده‌ها قرار می‌دهد و به کاربر باز می‌گرداند.
متد Release Object وظیفه‌ی بازگرداندن شیء را به استخر، دارد که از لیست در حال استفاده‌ها آن را حذف کرده و به لیست موجودی اضافه می‌کند. متد Cleanup در این بین وظیفه ریست کردن شیء را دارد تا مشکلی که در بالا بیان کردیم رخ ندهد.
کد زیر را اجرا می‌کنیم:
            var obj1 = Pool.GetObject();
            obj1.DoSomething("obj1");

            Thread.Sleep(2000);
            var obj2 = Pool.GetObject();
            obj2.DoSomething("obj2");
            Pool.ReleaseObject(obj1);

            Thread.Sleep(2000);
            var obj3 = Pool.GetObject();
            obj3.DoSomething("obj3");
نتیجه به شکل زیر است:
obj1 :  is written on 4/21/2016 11:25:26 AM
obj2 :  is written on 4/21/2016 11:25:28 AM
obj3 :  is written on 4/21/2016 11:25:26 AM
ابتدا شیء obj1 ایجاد می‌شود و سپس obj2 و بعد از آن obj1 به لیست موجودی‌ها بازگشته و برای obj3 همان شیء را بازگشت می‌هد که برای obj1 ساخته بود. توقف تردها در این مثال برای مشاهده‌ی بهتر زمان است.
نظرات مطالب
EF Code First #10
بله مرسی اینا رو و چنجای دیگه رو هم خوندم مطالب رو اما مشکلم رو نتونستم براش راه حل اصولی پیدا کنم متاسفانه
مشکل اینه که من در runtime در بعضی شرایط وقتی entity خودم رو (چون بصورت ارث بری کار شده یک entity پایه هست که فقط یک Id داره)  می خوام (مثلا) cast کنم به یک entity دیگه (که می‌دونم نوعش دقیقا چیه) ، type اون،  DynamicProxy هست بجای اینکه از نوع مورد نظر من که انتظارشو دارم باشه (گرچه underlyingType اون همون نوعی هست که مد نظر بنده می‌باشد) اما مشکل بدتره زمانی که من نمی‌دونم دقیقا کِی نوع این entity از جنس DynamicProxy‌های ef هست و کی از جنس مورد نظر خودم (احتمالا پشت صحنه ef وقتی که entity بنده درگیر سیستم changetracking می‌شه ef براش همچین wrapper ای می‌سازه تا کارای خودشو بکنه ولی کاش این dynamicProxy رو هم مثل خیلی چیزای دیگه تو این DbContextApi می‌بردن پشت صحنه تا زندگیمونو بکنیم:( )
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم
مثلا من کلاس پایه‌ی زیر رو دارم برای تمام موجودیت هام:
public class MyBaseEntity
{
  public int Id {get;set;}
}
و یک کلاس معمولی (که در واقع جدولی در بانک هست مثلا:
public class Student : MyBaseEntity
{
  public string Name {get;set;}
 //...
}
حالا من  یک کلاس جنریک دارم مثل زیر (که صرفا جهت ساده سازی سناریوی مورد اشاره اینجوری نوشتمش و وجود خارجی نداره) :
public class SomeGenericWorker <TEntity> where TEntity : BaseEntity
{
 //...

  public void DoSth(TEntity entity)
{
  if (entity is Student)
{
  // ...
}

}
 
}
مشخصه که من تو تابع DoSth می‌خوام چیکار کنم. حالا مشکل اینه که در بعضی جاها این روال درسته (یعنی type موجودیت entity ، واقعا Student هست) اما بعضی شرایط type موجودیت هام از جنس DynamicProxies.Student_23323123124546454576646 هستن و باید underlyingType شون رو بگیرم اونوقت می‌تونم با نوع مد نظر خودم کار کنم.
در برنامه ای که نوشتم همه چی درست کار می‌کنه و برنامه داره کارشو می‌کنه و فعلا برای مشکل بالا که عرض کردم من راه حل درستی پیدا نکردم و خیلی دست و پا شکسته کار کردم جاهایی که اون مسئله وجود داره واسه همین دنبال جواب درست می‌گردم کماکان..
در ضمن با disable کردن امکان DynamicProxy در Config مربوط به DbContext خودم، از مزایای خوبی مثل ChangeTracking , LazyLoading بی بهره می‌شم و اصلا جالب نیست. پس باید این گزینه true باشه. اما می‌خوام که type واقعی یک entity رو هر لحظه سرراست بتونم بگیرم 
مطالب دوره‌ها
ایجاد یک کلاس جدید پویا و وهله‌ای از آن در زمان اجرا توسط Reflection.Emit
توانایی‌های Reflection.Emit صرفا به ایجاد متدهایی کاملا جدید و پویا در زمان اجرا محدود نمی‌شود. برای نمونه کلاس ذیل را درنظر بگیرید:
    public class Person
    {
        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
        }

        public Person(string name)
        {
            _name = name;
        }
    }
در ادامه قصد داریم معادل این کلاس را به همراه وهله‌ای از آن، به صورتی کاملا پویا در زمان اجرا ایجاد کرده (تصور کنید این کلاس در برنامه وجود خارجی نداشته و تنها جهت درک بهتر کدهای IL ادامه بحث، معرفی گردیده است) و سپس مقداری را به سازنده آن ارسال کنیم.
کدهای کامل و توضیحات این typeBuilder را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Reflection;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            //اسمبلی محل قرارگیری کدهای پویای نهایی در اینجا تعیین می‌شود
            //حالت دسترسی به آن اجرایی درنظر گرفته شده، امکان تعیین حالت‌های دیگری مانند ذخیره سازی نیز وجود دارد
            var assemblyBuilder = AppDomain.CurrentDomain.DefineDynamicAssembly(
                                      name: new AssemblyName("Demo"), access: AssemblyBuilderAccess.Run);

            // اکنون داخل این اسمبلی یک ماژول جدید را برای قرار دادن کلاس جدید خود تعریف می‌کنیم
            var moduleBuilder = assemblyBuilder.DefineDynamicModule(name: "PersonModule");

            // کار ساخت نوع و کلاس جدید شخص عمومی از اینجا شروع می‌شود
            var typeBuilder = moduleBuilder.DefineType(name: "Person", attr: TypeAttributes.Public);

            // افزودن فیلد خصوصی نام تعریف شده در سطح کلاس شخص
            var nameField = typeBuilder.DefineField(fieldName: "_name",
                                                    type: typeof(string),
                                                    attributes: FieldAttributes.Private);

            // تعریف سازنده عمومی کلاس شخص که دارای یک آرگومان رشته‌ای است
            var ctor = typeBuilder.DefineConstructor(
                                    attributes: MethodAttributes.Public,
                                    callingConvention: CallingConventions.Standard,
                                    parameterTypes: new[] { typeof(string) });
            // تعریف بدنه سازنده کلاس شخص
            // در اینجا فیلد خصوصی تعریف شده در سطح کلاس باید مقدار دهی شود
            var ctorIL = ctor.GetILGenerator();
            // نکته‌ای در مورد سازنده‌ها
            ctorIL.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // اندیس صفر در سازنده کلاس به وهله‌ای از کلاس جاری اشاره می‌کند
            ctorIL.Emit(OpCodes.Ldarg_1); // بارگذاری آرگومان سازنده و قرار دادن آن روی پشته
            // مقدار دهی فیلد خصوصی نام که به وهله‌ای از کلاس جاری و مقدار آرگومان دریافتی نیاز دارد
            ctorIL.Emit(OpCodes.Stfld, nameField);
            ctorIL.Emit(OpCodes.Ret); // پایان کار سازنده

            // تعریف خاصیت رشته‌ای نام در کلاس شخص
            var nameProperty = typeBuilder.DefineProperty(
                                                name: "Name",
                                                attributes: PropertyAttributes.HasDefault,
                                                returnType: typeof(string),
                                                parameterTypes: null); // خاصیت پارامتر ورودی ندارد

            var namePropertyGetMethod = typeBuilder.DefineMethod(
                                                name: "get_Name",
                                                attributes: MethodAttributes.Public |
                //متد ویژه‌ای است که توسط کامپایلر پردازش و تشخیص داده می‌شود
                                                            MethodAttributes.SpecialName |
                                                            MethodAttributes.HideBySig,
                                                returnType: typeof(string),
                                                parameterTypes: Type.EmptyTypes);
            // اتصال گت متد به خاصیت رشته‌ای نام که پیشتر تعریف شد
            nameProperty.SetGetMethod(namePropertyGetMethod);

            // بدنه گت متد در اینجا تعریف خواهد شد
            var namePropertyGetMethodIL = namePropertyGetMethod.GetILGenerator();
            namePropertyGetMethodIL.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // بارگذاری اشاره‌گری به وهله‌ای از کلاس جاری در پشته
            namePropertyGetMethodIL.Emit(OpCodes.Ldfld, nameField); // بارگذاری فیلد نام
            namePropertyGetMethodIL.Emit(OpCodes.Ret);

            var t = typeBuilder.CreateType(); // نهایی سازی کار ایجاد نوع جدید

            // ایجاد وهله‌ای از نوع جدید که پارامتری رشته‌ای به سازنده آن ارسال می‌شود
            var instance = Activator.CreateInstance(t, "Vahid");

            // دسترسی به خاصیت نام
            var nProperty = t.GetProperty("Name");
            // و دریافت مقدار آن برای نمایش
            var result = nProperty.GetValue(instance, null);

            Console.WriteLine(result);
        }
    }
}
در اینجا ایجاد یک کلاس جدید با ایجاد یک TypeBuilder واقع در فضای نام  System.Reflection.Emit آغاز می‌شود. پیش از آن نیاز است یک اسمبلی پویا و ماژولی در آن‌را برای قرار دادن کدهای پویای این TypeBuilder ایجاد کنیم. توضیحات مرتبط با دستورات مختلف را به صورت کامنت در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. با استفاده از TypeBuilder و متد DefineField آن می‌توان یک فیلد در سطح کلاس ایجاد کرد و یا توسط متد DefineConstructor آن، سازنده کلاس را با امضایی ویژه تعریف نمود و سپس با دسترسی به ILGenerator آن، بدنه این سازنده را همانند متدهای پویا ایجاد کرد.
اگر به کدهای فوق دقت کرده باشید، متد get_Name به خاصیت Name انتساب داده شده است. علت را در قسمت معرفی اجمالی Reflection زمانیکه لیست متدهای کلاس Person را نمایش دادیم، ملاحظه کرده‌اید. تمام خواص Auto implemented در دات نت، هر چند ظاهر ساده‌ای دارند اما در عمل به دو متد get_Name و set_Name در کدهای IL توسط کامپایلر تبدیل می‌شوند. به همین جهت در اینجا نیاز بود تا get_Name را نیز تعریف کنیم.


چند مثال تکمیلی
Populating a PropertyGrid using Reflection.Emit
Dynamically adding RaisePropertyChanged to MVVM Light ViewModels using Reflection.Emit
مطالب
غیرفعال کردن کش مرورگر هنگام استفاده از jQuery Ajax

برای استفاده از قابلیت‌های Ajax کتابخانه jQuery ، شش متد زیر در اختیار برنامه نویس‌ها است:

$.ajax(), load(), $.get(), $.getJSON(), $.getScript(), and $.post()
که در حقیقت 5 مورد آخر ذکر شده صرفا بیان اولین متد ajax فوق به نحوی دیگر می‌باشند و محصور کننده‌ توانایی‌های آن هستند.

برای مثال کد زیر زمان جاری را از سرور دریافت کرده و نتیجه را در سه تکست باکس قرار داده شده در صفحه نمایش می‌دهد.
ابتدا وب سرویس ساده زیر را در نظر بگیرید که زمان شمسی جاری را بر می‌گرداند:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;

namespace TestJQueryAjax
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
[ScriptService]
public class AjaxSrv : WebService
{
public class TimeInfo
{
public string Date { set; get; }
public string Hr { set; get; }
public string Min { set; get; }
}

[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public TimeInfo GetTime()
{
DateTime now = new DateTime(DateTime.Now.Year, DateTime.Now.Month, DateTime.Now.Day);
PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
string today = string.Format("{0}/{1}/{2}",
pc.GetYear(now),
pc.GetMonth(now).ToString("00"),
pc.GetDayOfMonth(now).ToString("00"));
TimeInfo ti = new TimeInfo
{
Date = today,
Hr = DateTime.Now.Hour.ToString("00"),
Min = DateTime.Now.Minute.ToString("00")
};
return ti;
}
}
}
سپس اگر از تابع Ajax کتابخانه jQuery جهت دریافت زمان جاری از وب سرویس استفاده نمائیم، کد صفحه ما به صورت زیر خواهد بود:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestFillCtrls.aspx.cs"
Inherits="TestJQueryAjax.TestFillCtrls" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function validate() {
$.ajax({
type: "POST",
url: 'AjaxSrv.asmx/GetTime',
data: '{}',
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
$("#<%=txtDate.ClientID %>").val(msg.d.Date);
$("#<%=txtHr.ClientID %>").val(msg.d.Hr);
$("#<%=txtMin.ClientID %>").val(msg.d.Min);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
alert("خطایی رخ داده است");
}
});
//debugger;
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
<asp:TextBox ID="txtDate" runat="server" />
<br />
<asp:TextBox ID="txtHr" runat="server" />
<br />
<asp:TextBox ID="txtMin" runat="server" />
<br />
<asp:Button ID="btnGetTime" runat="server" Text="Click here!" UseSubmitBehavior="false"
OnClientClick="validate();return false;" />
</div>
</form>
</body>
</html>
تنها نکته‌ی جدید این اسکریپت، نحوه‌ی استفاده از خروجی JSON وب متد ما است که از نوع TimeInfo تعریف شده است. خروجی نمونه این وب متد به صورت زیر می‌تواند باشد:

{"d":{"__type":"TestJQueryAjax.AjaxSrv+TimeInfo","Date":"1388/07/14","Hr":"12","Min":"59"}}
که نحوه‌ی دسترسی به اجزای آن‌را در متد validate‌ ملاحظه می‌نمائید.

باید به خاطر داشت که برای هر 6 متد Ajax ایی jQuery ، عملیات کش شدن اطلاعات در مرورگر کاربر به صورت پیش فرض فعال است. اما این نکته تنها زمانیکه dataType مورد استفاده از نوع script یا jsonp باشد، صادق نبوده و کش شدن به صورت خودکار غیرفعال می‌گردد.
روش سنتی غیرفعال کردن کش در حین عملیات اجکسی، استفاده از یک کوئری استرینگ متغیر در پایان url درخواستی است. به این صورت مرورگر درخواست صادره را جدید فرض کرده و از کش خود استفاده نمی‌نماید (همین مورد در حالت کش شدن تصاویر هم صادق است).
jQuery نیز همین عملیات را در پشت صحنه انجام داده اما تنظیم آن‌را به نحوی مطلوب‌تری ارائه می‌دهد. یا پارامتر cache را در تعریف متد ajax خود اضافه نموده و مقدار آن را مساوی false قرار دهید و یا جهت تاثیر گذاری بر روی کلیه متدهای مورد استفاده، پیش از استفاده از آن‌ها این تنظیم را مشخص سازید:

$.ajaxSetup({cache: false});

مطالب
واکشی اطلاعات سرویس Web Api با استفاده از TypeScript و AngularJs
در پست‌های قبلی با TypeScript، AngularJs و Web Api آشنا شدید. در این پست قصد دارم از ترکیب این موارد برای پیاده سازی عملیات واکشی اطلاعات سرویس Web Api در قالب یک پروژه استفاده نمایم. برای شروع ابتدا یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد کنید.
در قسمت مدل ابتدا یک کلاس پایه برای مدل ایجاد خواهیم کرد:
public abstract class Entity
    {
        public Guid Id { get; set; }
    }
حال کلاسی به نام Book ایجاد می‌کنیم:
public class Book : EntityBase
    {
        public string Name { get; set; }
        public decimal Author { get; set; }
    }
در پوشه مدل یک کلاسی به نام BookRepository ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید(به جای پیاده سازی بر روی بانک اطلاعاتی، عملیات بر روی لیست درون حافظه انجام می‌گیرد):
 public class BookRepository
    {
        private readonly ConcurrentDictionary<Guid, Book> result = new ConcurrentDictionary<Guid, Book>();

        public IQueryable<Book> GetAll()
        {
            return result.Values.AsQueryable();
        }        

        public Book Add(Book entity)
        {
            if (entity.Id == Guid.Empty) entity.Id = Guid.NewGuid();

            if (result.ContainsKey(entity.Id)) return null;

            if (!result.TryAdd(entity.Id, entity)) return null;

            return entity;
        }     
    }

نوبت به کلاس کنترلر می‌رسد. یک کنترلر Api به نام BooksController ایجاد کنید و سپس کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
 public class BooksController : ApiController
    {
        public static BookRepository repository = new BookRepository();       

public BooksController()
        {
            repository.Add(new Book 
            {
                Id=Guid.NewGuid(),
                Name="C#",
                Author="Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "F#",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "TypeScript",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });
        }

        public IEnumerable<Book> Get()
        {
            return repository.GetAll().ToArray();
        }          
    }

در این کنترلر، اکشنی به نام Get داریم که در آن اطلاعات کتاب‌ها از Repository مربوطه برگشت داده خواهد شد. در سازنده این کنترلر ابتدا سه کتاب به صورت پیش فرض اضافه می‌شود و انتظار داریم که بعد از اجرای برنامه، لیست مورد نظر را مشاهده نماییم.

حال نویت به عملیات سمت کلاینت میرسد. برای استفاده از قابلیت‌های TypeScript و AngularJs در Vs.Net از این مقاله کمک بگیرید. بعد از آماده سازی در فولدر script، پوشه ای به نام app می‌سازیم و یک فایل TypeScript به نام  BookModel  در آن ایجاد می‌کنیم:
module Model {
    export class Book{
        Id: string;
        Name: string;
        Author: string;
    }
}
واضح است که ماژولی به نام Model داریم که در آن کلاسی به نام Book ایجاد شده است. برای انتقال اطلاعات از طریق سرویس http$ در Angular نیاز به سریالایز کردن این کلاس به فرمت Json خواهیم داشت. قصد داریم View مورد نظر را به صورت زیر ایجاد نماییم:
 <div ng-controller="Books.Controller">       
        <table class="table table-striped table-hover" style="width: 500px;">
            <thead>
                <tr>
                    <th>Name</th>
                    <th>Author</th>              
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                <tr ng-repeat="book in books">
                    <td>{{book.Name}}</td>
                    <td>{{book.Author}}</td>                                     
                </tr>
            </tbody>
        </table>
    </div>

توضیح کد‌های بالا:
ابتدا یک کنترلری که به نام Controller که در ماژولی به نام Book تعریف شده است باید ایجاد شود. اطلاعات تمام کتب ثبت شده باید از سرویس مورد نظر دریافت و با یک ng-repeat در جدول نمایش داده خواهند شود.
در پوشه app یک فایل TypeScript دیگر برای تعریف برخی نیازمندی‌ها به نام  AngularModule ایجاد می‌کنیم که کد آن به صورت زیر خواهد بود:
declare module AngularModule {
    export interface HttpPromise {
        success(callback: Function) : HttpPromise;       
    }
    export interface Http {
        get(url: string): HttpPromise;   
    }
}
در این ماژول دو اینترفیس تعریف شده است. اولی به نام HttpPromise است که تابعی به نام success  دارد. این تابع باید بعد از موفقیت آمیز بودن  عملیات فراخوانی شود. ورودی آن از نوع Function است. بعنی اجازه تعریف یک تابع را به عنوان ورودی برای این توابع دارید.
در اینترفیس Http نیز تابعی به نام get تعریف شده  است که  برای دریافت اطلاعات از سرویس api، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از آن جا که تعریف توابع در اینترفیس فاقد بدنه است در نتیجه این جا فقط امضای توابع مشخص خواهد شد. پیاده سازی توابع به عهده کنترلر‌ها خواهد بود:
مرحله بعد مربوط است به تعریف کنترلری  به نام BookController تا اینترفیس بالا را پیاده سازی نماید. کد‌های آن به صورت زیر خواهد بود:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />

module Books {
    export interface Scope {        
        books: Model.Book[];
    }

    export class Controller {
        private httpService: any;

        constructor($scope: Scope, $http: any) {
            this.httpService = $http;

            this.getAllBooks(function (data) {
                $scope.books = data;
            });
            var controller = this;
    }

        getAllBooks(successCallback: Function): void {
            this.httpService.get('/api/books').success(function (data, status) {
                successCallback(data);
            });
        }
    }
}


توضیح کد‌های بالا:
برای دسترسی به تعاریف انجام شده در سایر ماژول‌ها باید ارجاعی به فایل تعاریف ماژول‌های مورد نظر داشته باشیم. در غیر این صورت هنگام استفاده از این ماژول‌ها با خطای کامپایلری روبرو خواهیم شد. عملیات ارجاع به صورت زیر است:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />
در پست قبلی توضیح داده شد که برای مقید سازی عناصر بهتر است یک اینترفیس به نام Scope تعریف کنیم تا بتوانیم متغیر‌های مورد نظر برای مقید سازی را در آن تعریف نماییم در این جا تعریف آن به صورت زیر است:
export interface Scope {  
        books: Model.Book[];      
    }
در این جا فقط نیاز به لیستی از کتاب‌ها داریم تا بتوان در جدول مورد نظر در View آنرا پیمایش کرد. تابعی به نام getAllBooks در کنترلر مورد نظر نوشته شده است که ورودی آن یک تابع خواهد بود که باید بعد از واکشی اطلاعات از سرویس، فراخوانی شود. اگر به کد‌های بالا دقت کنید می‌بینید که در ابتدا سازنده کنترلر،سرویس http$ موجود در Angular به متغیری به نام httpService نسبت داده می‌شود. با فراخوانی تابع get و ارسال آدرس سرویس که با توجه به مقدار مسیر یابی پیش فرض کلاس WebApiConfig باید با api شروع شود به راحتی اطلاعات مورد نظر به دست خواهد آمد. بعد از واکشی در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تابع success اجرا می‌شود که نتیجه آن انتساب مقدار به دست آمده به متغیر books تعریف شده در scope$ می‌باشد.

در نهایت خروجی به صورت زیر خواهد بود:


سورس پیاده سازی مثال بالا در Visual Studio 2013