مطالب
آشنایی با کلیدهای کنترلی و کاربرد آنها
کلید‌ها یا کاراکترهای کنترلی  که در ویکی پدیای فارسی به نویسه‌های کنترلی ترجمه شده اند تنها یک خط تعریف دارند:
یک کاراکتر کنترلی، یک نقطه کدی است که به وسیله علائم نوشتاری قابل نمایش نباشد. مانند  Backspace

تعریف بالا به ما می‌گوید که در یک متن نوشتاری، به غیر از کد حروفی که مشاهده می‌کنیم، کدهای دیگری هم هستن که قابل نمایش نیستند ولی بین متون وجود دارند. شاید شما تعدادی از آن‌ها را بشناسید مثل کدهای 10 و 13 برای خط بعد و اول سطر که به line feed و carriage return معروف هستند. در این نوشتار قصد داریم با تعدادی از آنها آشنا شویم.

قبل از آغاز این نوشتار به شما توصیه می‌کنم یک نگاه اجمالی هم که شده بر نوشتار «داستانی از unicode» داشته باشید تا اطلاعات تکمیلی‌تری از این نوشتار به دست آورید. مبحث کلیدهای کنترلی از زمانی آغاز شد که کدهای اسکی ایجاد شدند و به دو دسته‌ی c0 و c1 تقسیم شدند. خود کدهای اسکی هم بر اساس کدهای تلگراف ایجاد شدند و بسیاری از کلید‌های کنترلی هم از آنجا به استاندارد اسکی پیوستند و برای ارتباط و کنترل دستگاه‌هایی چون چاپگرها و تهیه اطلاعات متا در مورد طلاعاتی که قرار بود در نوار مغناطیسی ذخیره شوند به کار رفتند. به عنوان نمونه کد 10 به عنوان line feed در چاپگر، یک خط  کاغذ را به سمت داخل می‌کشید و کد 13 هم باعث می‌شد چاپگر به ابتدای سطر بازگردد. البته بیشتر این کاراکترها در پردازش متون به خصوص امروزه استفاده نمی‌شوند و فقط یک سری از آن‌ها رایج هستند؛ مثل دو موردی که در بالا و در همین خط به آن‌ها اشاره شد.
دسته‌ی c0 از کد 0 آغاز شده و تا کد 31 ادامه می‌یابد. دو کد بعدی که کدهای Space و DEL هستند در هیچ گروهی قرار نمی‌گیرند. گروه c1 از کدهای 128 آغاز شده و تا 159 ادامه می‌یابند که جدول این گروه‌ها و کلید‌ها کنترلی را می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال اولین کلید کنترلی که کد آن 0 است به نام نال است که در قدیم هم برای بستن رشته‌ها در زبان سی از آن استفاده می‌کردیم.
 هر چند به مرور زمان هم تعدادی از همین کلیدهای کنترلی کاربرد خود را از دست دادند و برای آن‌ها شکلک هایی چون خنده، قلب، نت موسیقی و ... را قرار دادند ولی گاهی اوقات برنامه نویس‌ها هنوز در برنامه‌های خود از کد آن‌ها برای کارهایی چون انجام عملیات بیتی استفاده می‌کنند.

استفاده‌های C0
کلید‌های کنترلی این دسته بیشتر برای منظم ساختن متن‌های ساده و همچنین ایجاد ارتباط در پروتکل ارتباطی و دستگاه‌های مختلف به کار می‌رفت؛ ارسال فرمان‌هایی چون آغاز و توقف کار یا انجام عملی خاص توسط هر یک از این کلیدها صورت می‌گرفت. دستگاه‌هایی چون کارت پانچ‌ها، ماشین تایپ و موارد مشابه، از این نوع هستند. با اینکه عمر این دستگاه به سر آمد ولی کلیدهای کنترلی جان سالم به در بردند.

استفاده‌های C1
این دسته در اواخر سال 1970 اضافه شدند و بیشتر برای ارتباط با چاپگر و صفحه‌ی نمایش به کار می‌رفتند؛ مثل پیمایش‌های افقی و عمودی، تعریف ناحیه‌ای برای پر کردن فرم و Line-Break و کلیدهای انتقالی (شیفت) برای پشتیبانی از کلیدهای کنترلی و قابل چاپ بیشتر. 2 تا از کلیدها هم برای استفاده‌ی خصوصی برنامه نویس کنار گذاشته شدند و 4 تا هم رزرو شده برای استفاده‌ی آینده، تا بعدا استانداردسازی شوند.


کلیدهای کنترلی در سی شارپ
بسیاری از ما از علامت \ در کدهایمان برای قرار دادن کلید‌های کنترلی استفاده می‌کنیم مثل r\n\ که ترکیب دو کد CR و LF است.

برای شناسایی یک کلید کنترلی در سی شارپ از متد ایستای Char.IsControl استفاده می‌نماییم. کد زیر در مجموعه‌ی MSDN برای نشان دادن قابلیت این متد نوشته شده است که در طی یک حلقه رنجی از کد پوینت‌ها را بررسی کرده و نتیجه را به صورت شش ستونی در کنسول نمایش می‌دهد. یا کد مشابه دیگر که بر اساس دسیمال نمایش می‌دهد.
using System;

public class ControlChars
{
   public static void Main()
   {
      int charsWritten = 0;

      for (int ctr = 0x00; ctr <= 0xFFFF; ctr++)
      {
         char ch = Convert.ToChar(ctr);
         if (char.IsControl(ch))
         {
            Console.Write(@"\U{0:X4}    ", ctr);
            charsWritten++;
            if (charsWritten % 6 == 0)
               Console.WriteLine();
         }     
      }  
   }
}
// The example displays the following output to the console: 
//       \U0000    \U0001    \U0002    \U0003    \U0004    \U0005 
//       \U0006    \U0007    \U0008    \U0009    \U000A    \U000B 
//       \U000C    \U000D    \U000E    \U000F    \U0010    \U0011 
//       \U0012    \U0013    \U0014    \U0015    \U0016    \U0017 
//       \U0018    \U0019    \U001A    \U001B    \U001C    \U001D 
//       \U001E    \U001F    \U007F    \U0080    \U0081    \U0082 
//       \U0083    \U0084    \U0085    \U0086    \U0087    \U0088 
//       \U0089    \U008A    \U008B    \U008C    \U008D    \U008E 
//       \U008F    \U0090    \U0091    \U0092    \U0093    \U0094 
//       \U0095    \U0096    \U0097    \U0098    \U0099    \U009A 
//       \U009B    \U009C    \U009D    \U009E    \U009F

آیا هنوز برنامه نویس‌ها از کلیدهای کنترلی استفاده می‌کنند؟
این سوال بستگی به برنامه‌ای دارد که شما می‌نویسید. باید گفت هنوز بسیاری از آن‌ها در بسیاری از برنامه‌ها استفاده می‌شوند. مانند بعضی از درایور‌ها برای ارسال اطلاعات به سمت یک قطعه یا دستگاه یا حتی از شما می‌خواهند برنامه‌ای بنویسید که با دستگاه‌های قدیمی ارتباط برقرار کند. برنامه‌هایی که نیاز به کار با رشته‌ها دارند و ...

لیست زیر مشخص می‌کند که کدامیک از کلیدهای کنترلی تا چه اندازه امروزه توسط برنامه نویسان استفاده می‌شوند.
 Null استفاده روزمره‌ای از آن در همه‌ی برنامه‌ها وجود دارد و نیاز به معرفی ندارد.
 Transmission Control
 این کلید‌ها که 10 عدد هستند شامل SOH , ACK , DLE , ENQ , EOT , ETB , ETX , Nak , STX , SYN هستند. کاربردشان در انتقال اطلاعات بود ولی امروزه استفاده از آن‌ها به شدت کم شده است و انتقال داده‌ها با سوکت TCP/IP و HTTP و FTP و دیگر پروتکول‌ها به سرانجام رسید و گاها برای بعضی کاربردهای ویژه استفاده می‌شوند.
 BEL  این مورد واقعا کاربردش را از دست داده است. وظیفه قبلی‌اش ارسال یه هشدار یا یک زنگ اخطار به کاربر بود. مثلا برای اینکه ماشین تایپ به کاربر هشدار بدهد به آخر خط رسیده است، یک کد BELL به سمت آن ارسال می‌کرد.
 Format Effectors
 کدهای این دسته عبارتند از BS , CR , FF , HT , HTJ , HTS , IND , LF , NEL , PLD , PLU , RI , VT , VTS  هستند که احتمالا مهمترین کدهایی هستند که امروزه از آن‌ها استفاده می‌شود. کاربردشان در فرمت بندی یا قالب بندی متون نوشته شده یا همان کلید‌های قابل چاپ می‌باشد. CR و LF که همیشه معرف حضور ما هستند و بودنشان در سیستم یک امر حیاتی است. HT که همان tab است. BS که همان Backspace است. FF و VT هم که امروزه به ندرت استفاده می‌شوند.
Device Control هنوز برای ارتباط با دستگاه‌های مختلف مثل کار با پورتها استفاده می‌شوند. کلیدهای معروف آن DC1 و DC3 هستند که به XON و XOFF هم شناخته می‌شوند. یکی از کاربردهای آن.
 SUB  یک نماد جایگزین که استفاده‌ی خود را از دست داده است. موقعیکه نمادی نامعتبر بود یا خطایی رخ می‌داد، این نماد جایگزین آن می‌شد. امروزه بیشتر از علامت ؟ در متون استفاده می‌شود. در یک صفحه کلید استاندارد این کد توسط فشرده شدن Ctrl+Z ارسال می‌شود.
 CAN , EM  کاربردی امروزه ندارد. CAN برای کنترل خطا به کار می‌رفت و EM در نوارهای مغناطیسی.
 Information Separators
 شامل 4 کلید FS ,GS , RS و US می‌شود که برای جداسازی داده‌ها از یکدیگر به کار می‌روند؛ ولی به‌خاطر جایگزینی آن‌ها با اسنادی مثل XML یا دیتابیس‌ها، استفاده از آن‌ها تا حدودی به پایان رسیده است.
 SP همان کلید space است که نیاز به معرفی ندارد و کارش گویای همه چیز هست.
 DELL  همان کلید Delete است.
 NBSP این کلید همان کاراکتر ;nbsp& است که در کدهای HTML استفاده می‌شود.
 SHY علامت - یا Hyphen است که به شدت استفاده از آن کم شده است.

مطالب
Identity 2.0 : تایید حساب های کاربری و احراز هویت دو مرحله ای
در پست قبلی نگاهی اجمالی به انتشار نسخه جدید Identity Framework داشتیم. نسخه جدید تغییرات چشمگیری را در فریم ورک بوجود آورده و قابلیت‌های جدیدی نیز عرضه شده‌اند. دو مورد از این قابلیت‌ها که پیشتر بسیار درخواست شده بود، تایید حساب‌های کاربری (Account Validation) و احراز هویت دو مرحله ای (Two-Factor Authorization) بود. در این پست راه اندازی این دو قابلیت را بررسی می‌کنیم.

تیم ASP.NET Identity پروژه نمونه ای را فراهم کرده است که می‌تواند بعنوان نقطه شروعی برای اپلیکیشن‌های MVC استفاده شود. پیکربندی‌های لازم در این پروژه انجام شده‌اند و برای استفاده از فریم ورک جدید آماده است.


شروع به کار : پروژه نمونه را توسط NuGet ایجاد کنید

برای شروع یک پروژه ASP.NET خالی ایجاد کنید (در دیالوگ قالب‌ها گزینه Empty را انتخاب کنید). سپس کنسول Package Manager را باز کرده و دستور زیر را اجرا کنید.

PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Samples -Pre

پس از اینکه NuGet کارش را به اتمام رساند باید پروژه ای با ساختار متداول پروژه‌های ASP.NET MVC داشته باشید. به تصویر زیر دقت کنید.


همانطور که می‌بینید ساختار پروژه بسیار مشابه پروژه‌های معمول MVC است، اما آیتم‌های جدیدی نیز وجود دارند. فعلا تمرکز اصلی ما روی فایل IdentityConfig.cs است که در پوشه App_Start قرار دارد.

اگر فایل مذکور را باز کنید و کمی اسکرول کنید تعاریف دو کلاس سرویس را مشاهده می‌کنید: EmailService و SmsService.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your email service here to send an email.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your sms service here to send a text message.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

اگر دقت کنید هر دو کلاس قرارداد IIdentityMessageService را پیاده سازی می‌کنند. می‌توانید از این قرارداد برای پیاده سازی سرویس‌های اطلاع رسانی ایمیلی، پیامکی و غیره استفاده کنید. در ادامه خواهیم دید چگونه این دو سرویس را بسط دهیم.


یک حساب کاربری مدیریتی پیش فرض ایجاد کنید

پیش از آنکه بیشتر جلو رویم نیاز به یک حساب کاربری در نقش مدیریتی داریم تا با اجرای اولیه اپلیکیشن در دسترس باشد. کلاسی بنام ApplicationDbInitializer در همین فایل وجود دارد که هنگام اجرای اولیه و یا تشخیص تغییرات در مدل دیتابیس، اطلاعاتی را Seed می‌کند.

public class ApplicationDbInitializer 
    : DropCreateDatabaseIfModelChanges<ApplicationDbContext> 
{
    protected override void Seed(ApplicationDbContext context) {
        InitializeIdentityForEF(context);
        base.Seed(context);
    }

    //Create User=Admin@Admin.com with password=Admin@123456 in the Admin role        
    public static void InitializeIdentityForEF(ApplicationDbContext db) 
    {
        var userManager = 
           HttpContext.Current.GetOwinContext().GetUserManager<ApplicationUserManager>();
        
        var roleManager = 
            HttpContext.Current.GetOwinContext().Get<ApplicationRoleManager>();

        const string name = "admin@admin.com";
        const string password = "Admin@123456";
        const string roleName = "Admin";

        //Create Role Admin if it does not exist
        var role = roleManager.FindByName(roleName);

        if (role == null) {
            role = new IdentityRole(roleName);
            var roleresult = roleManager.Create(role);
        }

        var user = userManager.FindByName(name);

        if (user == null) {
            user = new ApplicationUser { UserName = name, Email = name };
            var result = userManager.Create(user, password);
            result = userManager.SetLockoutEnabled(user.Id, false);
        }

        // Add user admin to Role Admin if not already added
        var rolesForUser = userManager.GetRoles(user.Id);

        if (!rolesForUser.Contains(role.Name)) {
            var result = userManager.AddToRole(user.Id, role.Name);
        }
    }
}
همانطور که می‌بینید این قطعه کد ابتدا نقشی بنام Admin می‌سازد. سپس حساب کاربری ای، با اطلاعاتی پیش فرض ایجاد شده و بدین نقش منتسب می‌گردد. اطلاعات کاربر را به دلخواه تغییر دهید و ترجیحا از یک آدرس ایمیل زنده برای آن استفاده کنید.


تایید حساب‌های کاربری : چگونه کار می‌کند

بدون شک با تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل آشنا هستید. حساب کاربری ای ایجاد می‌کنید و ایمیلی به آدرس شما ارسال می‌شود که حاوی لینک فعالسازی است. با کلیک کردن این لینک حساب کاربری شما تایید شده و می‌توانید به سایت وارد شوید.

اگر به کنترلر AccountController در این پروژه نمونه مراجعه کنید متد Register را مانند لیست زیر می‌یابید.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser { UserName = model.Email, Email = model.Email };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);

        if (result.Succeeded)
        {
            var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);

            var callbackUrl = Url.Action(
                "ConfirmEmail", 
                "Account", 
                new { userId = user.Id, code = code }, 
                protocol: Request.Url.Scheme);

            await UserManager.SendEmailAsync(
                user.Id, 
                "Confirm your account", 
                "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" 
                + callbackUrl + "\">link</a>");

            ViewBag.Link = callbackUrl;

            return View("DisplayEmail");
        }
        AddErrors(result);
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
اگر به قطعه کد بالا دقت کنید فراخوانی متد UserManager.SendEmailAsync را می‌یابید که آرگومانهایی را به آن پاس می‌دهیم. در کنترلر جاری، آبجکت UserManager یک خاصیت (Property) است که وهله ای از نوع ApplicationUserManager را باز می‌گرداند. اگر به فایل IdentityConfig.cs مراجعه کنید تعاریف این کلاس را خواهید یافت. در این کلاس، متد استاتیک ()Create وهله ای از ApplicationUserManager را می‌سازد که در همین مرحله سرویس‌های پیام رسانی پیکربندی می‌شوند.

public static ApplicationUserManager Create(
    IdentityFactoryOptions<ApplicationUserManager> options, 
    IOwinContext context)
{
    var manager = new ApplicationUserManager(
        new UserStore<ApplicationUser>(
            context.Get<ApplicationDbContext>()));

    // Configure validation logic for usernames
    manager.UserValidator = new UserValidator<ApplicationUser>(manager)
    {
        AllowOnlyAlphanumericUserNames = false,
        RequireUniqueEmail = true
    };

    // Configure validation logic for passwords
    manager.PasswordValidator = new PasswordValidator
    {
        RequiredLength = 6, 
        RequireNonLetterOrDigit = true,
        RequireDigit = true,
        RequireLowercase = true,
        RequireUppercase = true,
    };

    // Configure user lockout defaults
    manager.UserLockoutEnabledByDefault = true;
    manager.DefaultAccountLockoutTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(5);
    manager.MaxFailedAccessAttemptsBeforeLockout = 5;

    // Register two factor authentication providers. This application 
    // uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user
    // You can write your own provider and plug in here.
    manager.RegisterTwoFactorProvider(
        "PhoneCode", 
        new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        MessageFormat = "Your security code is: {0}"
    });

    manager.RegisterTwoFactorProvider(
        "EmailCode", 
        new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        Subject = "SecurityCode",
        BodyFormat = "Your security code is {0}"
    });

    manager.EmailService = new EmailService();
    manager.SmsService = new SmsService();

    var dataProtectionProvider = options.DataProtectionProvider;

    if (dataProtectionProvider != null)
    {
        manager.UserTokenProvider = 
            new DataProtectorTokenProvider<ApplicationUser>(
                dataProtectionProvider.Create("ASP.NET Identity"));
    }

    return manager;
}

در قطعه کد بالا کلاس‌های EmailService و SmsService روی وهله ApplicationUserManager تنظیم می‌شوند.

manager.EmailService = new EmailService();
manager.SmsService = new SmsService();

درست در بالای این کد‌ها می‌بینید که چگونه تامین کنندگان احراز هویت دو مرحله ای (مبتنی بر ایمیل و پیامک) رجیستر می‌شوند.

// Register two factor authentication providers. This application 
// uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user
// You can write your own provider and plug in here.
manager.RegisterTwoFactorProvider(
    "PhoneCode", 
    new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
{
    MessageFormat = "Your security code is: {0}"
});

manager.RegisterTwoFactorProvider(
    "EmailCode", 
    new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        Subject = "SecurityCode",
        BodyFormat = "Your security code is {0}"
    });

تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل و احراز هویت دو مرحله ای توسط ایمیل و/یا پیامک نیاز به پیاده سازی هایی معتبر از قراردارد IIdentityMessageService دارند.

پیاده سازی سرویس ایمیل توسط ایمیل خودتان

پیاده سازی سرویس ایمیل نسبتا کار ساده ای است. برای ارسال ایمیل‌ها می‌توانید از اکانت ایمیل خود و یا سرویس هایی مانند SendGrid استفاده کنید. بعنوان مثال اگر بخواهیم سرویس ایمیل را طوری پیکربندی کنیم که از یک حساب کاربری Outlook استفاده کند، مانند زیر عمل خواهیم کرد.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Credentials:
        var credentialUserName = "yourAccount@outlook.com";
        var sentFrom = "yourAccount@outlook.com";
        var pwd = "yourApssword";

        // Configure the client:
        System.Net.Mail.SmtpClient client = 
            new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp-mail.outlook.com");

        client.Port = 587;
        client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network;
        client.UseDefaultCredentials = false;

        // Creatte the credentials:
        System.Net.NetworkCredential credentials = 
            new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd);

        client.EnableSsl = true;
        client.Credentials = credentials;

        // Create the message:
        var mail = 
            new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination);

        mail.Subject = message.Subject;
        mail.Body = message.Body;

        // Send:
        return client.SendMailAsync(mail);
    }
}
تنظیمات SMTP میزبان شما ممکن است متفاوت باشد اما مطمئنا می‌توانید مستندات لازم را پیدا کنید. اما در کل رویکرد مشابهی خواهید داشت.


پیاده سازی سرویس ایمیل با استفاده از SendGrid

سرویس‌های ایمیل متعددی وجود دارند اما یکی از گزینه‌های محبوب در جامعه دات نت SendGrid است. این سرویس API قدرتمندی برای زبان‌های برنامه نویسی مختلف فراهم کرده است. همچنین یک Web API مبتنی بر HTTP نیز در دسترس است. قابلیت دیگر اینکه این سرویس مستقیما با Windows Azure یکپارچه می‌شود.

می توانید در سایت SendGrid یک حساب کاربری رایگان بعنوان توسعه دهنده بسازید. پس از آن پیکربندی سرویس ایمیل با مرحله قبل تفاوت چندانی نخواهد داشت. پس از ایجاد حساب کاربری توسط تیم پشتیبانی SendGrid با شما تماس گرفته خواهد شد تا از صحت اطلاعات شما اطمینان حاصل شود. برای اینکار چند گزینه در اختیار دارید که بهترین آنها ایجاد یک اکانت ایمیل در دامنه وب سایتتان است. مثلا اگر هنگام ثبت نام آدرس وب سایت خود را www.yourwebsite.com وارد کرده باشید، باید ایمیلی مانند info@yourwebsite.com ایجاد کنید و توسط ایمیل فعالسازی آن را تایید کند تا تیم پشتیبانی مطمئن شود صاحب امتیاز این دامنه خودتان هستید.

تنها چیزی که در قطعه کد بالا باید تغییر کند اطلاعات حساب کاربری و تنظیمات SMTP است. توجه داشته باشید که نام کاربری و آدرس فرستنده در اینجا متفاوت هستند. در واقع می‌توانید از هر آدرسی بعنوان آدرس فرستنده استفاده کنید.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Credentials:
        var sendGridUserName = "yourSendGridUserName";
        var sentFrom = "whateverEmailAdressYouWant";
        var sendGridPassword = "YourSendGridPassword";

        // Configure the client:
        var client = 
            new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp.sendgrid.net", Convert.ToInt32(587));

        client.Port = 587;
        client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network;
        client.UseDefaultCredentials = false;

        // Creatte the credentials:
        System.Net.NetworkCredential credentials = 
            new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd);

        client.EnableSsl = true;
        client.Credentials = credentials;

        // Create the message:
        var mail = 
            new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination);

        mail.Subject = message.Subject;
        mail.Body = message.Body;

        // Send:
        return client.SendMailAsync(mail);
    }
}
حال می‌توانیم سرویس ایمیل را تست کنیم.


آزمایش تایید حساب‌های کاربری توسط سرویس ایمیل

ابتدا اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید یک حساب کاربری جدید ثبت کنید. دقت کنید که از آدرس ایمیلی زنده که به آن دسترسی دارید استفاده کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند باید به صفحه ای مانند تصویر زیر هدایت شوید.

همانطور که مشاهده می‌کنید پاراگرافی در این صفحه وجود دارد که شامل لینک فعالسازی است. این لینک صرفا جهت تسهیل کار توسعه دهندگان درج می‌شود و هنگام توزیع اپلیکیشن باید آن را حذف کنید. در ادامه به این قسمت باز می‌گردیم. در این مرحله ایمیلی حاوی لینک فعالسازی باید برای شما ارسال شده باشد.

پیاده سازی سرویس SMS

برای استفاده از احراز هویت دو مرحله ای پیامکی نیاز به یک فراهم کننده SMS دارید، مانند Twilio . مانند SendGrid این سرویس نیز در جامعه دات نت بسیار محبوب است و یک C# API قدرتمند ارائه می‌کند. می‌توانید حساب کاربری رایگانی بسازید و شروع به کار کنید.

پس از ایجاد حساب کاربری یک شماره SMS، یک شناسه SID و یک شناسه Auth Token به شما داده می‌شود. شماره پیامکی خود را می‌توانید پس از ورود به سایت و پیمایش به صفحه Numbers مشاهده کنید.

شناسه‌های SID و Auth Token نیز در صفحه Dashboard قابل مشاهده هستند.

اگر دقت کنید کنار شناسه Auth Token یک آیکون قفل وجود دارد که با کلیک کردن روی آن شناسه مورد نظر نمایان می‌شود.

حال می‌توانید از سرویس Twilio در اپلیکیشن خود استفاده کنید. ابتدا بسته NuGet مورد نیاز را نصب کنید.

PM> Install-Package Twilio
پس از آن فضای نام Twilio را به بالای فایل IdentityConfig.cs اضافه کنید و سرویس پیامک را پیاده سازی کنید.

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        string AccountSid = "YourTwilioAccountSID";
        string AuthToken = "YourTwilioAuthToken";
        string twilioPhoneNumber = "YourTwilioPhoneNumber";

        var twilio = new TwilioRestClient(AccountSid, AuthToken);

        twilio.SendSmsMessage(twilioPhoneNumber, message.Destination, message.Body); 

        // Twilio does not return an async Task, so we need this:
        return Task.FromResult(0);
    }
}

حال که سرویس‌های ایمیل و پیامک را در اختیار داریم می‌توانیم احراز هویت دو مرحله ای را تست کنیم.


آزمایش احراز هویت دو مرحله ای

پروژه نمونه جاری طوری پیکربندی شده است که احراز هویت دو مرحله ای اختیاری است و در صورت لزوم می‌تواند برای هر کاربر بصورت جداگانه فعال شود. ابتدا توسط حساب کاربری مدیر، یا حساب کاربری ای که در قسمت تست تایید حساب کاربری ایجاد کرده اید وارد سایت شوید. سپس در سمت راست بالای صفحه روی نام کاربری خود کلیک کنید. باید صفحه ای مانند تصویر زیر را مشاهده کنید.

در این قسمت باید احراز هویت دو مرحله ای را فعال کنید و شماره تلفن خود را ثبت نمایید. پس از آن یک پیام SMS برای شما ارسال خواهد شد که توسط آن می‌توانید پروسه را تایید کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند این مراحل چند ثانیه بیشتر نباید زمان بگیرد، اما اگر مثلا بیش از 30 ثانیه زمان برد احتمالا اشکالی در کار است.

حال که احراز هویت دو مرحله ای فعال شده از سایت خارج شوید و مجددا سعی کنید به سایت وارد شوید. در این مرحله یک انتخاب به شما داده می‌شود. می‌توانید کد احراز هویت دو مرحله ای خود را توسط ایمیل یا پیامک دریافت کنید.

پس از اینکه گزینه خود را انتخاب کردید، کد احراز هویت دو مرحله ای برای شما ارسال می‌شود که توسط آن می‌توانید پروسه ورود به سایت را تکمیل کنید.

حذف میانبرهای آزمایشی

همانطور که گفته شد پروژه نمونه شامل میانبرهایی برای تسهیل کار توسعه دهندگان است. در واقع اصلا نیازی به پیاده سازی سرویس‌های ایمیل و پیامک ندارید و می‌توانید با استفاده از این میانبرها حساب‌های کاربری را تایید کنید و کدهای احراز هویت دو مرحله ای را نیز مشاهده کنید. اما قطعا این میانبرها پیش از توزیع اپلیکیشن باید حذف شوند.

بدین منظور باید نماها و کدهای مربوطه را ویرایش کنیم تا اینگونه اطلاعات به کلاینت ارسال نشوند. اگر کنترلر AccountController را باز کنید و به متد ()Register بروید با کد زیر مواجه خواهید شد.

if (result.Succeeded)
{
    var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);
    var callbackUrl = 
        Url.Action("ConfirmEmail", "Account", 
            new { userId = user.Id, code = code }, protocol: Request.Url.Scheme);

    await UserManager.SendEmailAsync(user.Id, "Confirm your account", 
        "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" + callbackUrl + "\">link</a>");

    // This should not be deployed in production:
    ViewBag.Link = callbackUrl;

    return View("DisplayEmail");
}

AddErrors(result);
همانطور که می‌بینید پیش از بازگشت از این متد، متغیر callbackUrl به ViewBag اضافه می‌شود. این خط را Comment کنید یا به کلی حذف نمایید.

نمایی که این متد باز می‌گرداند یعنی DisplayEmail.cshtml نیز باید ویرایش شود.

@{
    ViewBag.Title = "DEMO purpose Email Link";
}

<h2>@ViewBag.Title.</h2>

<p class="text-info">
    Please check your email and confirm your email address.
</p>

<p class="text-danger">
    For DEMO only: You can click this link to confirm the email: <a href="@ViewBag.Link">link</a>
    Please change this code to register an email service in IdentityConfig to send an email.
</p>

متد دیگری که در این کنترلر باید ویرایش شود ()VerifyCode است که کد احراز هویت دو مرحله ای را به صفحه مربوطه پاس می‌دهد.

[AllowAnonymous]
public async Task<ActionResult> VerifyCode(string provider, string returnUrl)
{
    // Require that the user has already logged in via username/password or external login
    if (!await SignInHelper.HasBeenVerified())
    {
        return View("Error");
    }

    var user = 
        await UserManager.FindByIdAsync(await SignInHelper.GetVerifiedUserIdAsync());

    if (user != null)
    {
        ViewBag.Status = 
            "For DEMO purposes the current " 
            + provider 
            + " code is: " 
            + await UserManager.GenerateTwoFactorTokenAsync(user.Id, provider);
    }

    return View(new VerifyCodeViewModel { Provider = provider, ReturnUrl = returnUrl });
}

همانطور که می‌بینید متغیری بنام Status به ViewBag اضافه می‌شود که باید حذف شود.

نمای این متد یعنی VerifyCode.cshtml نیز باید ویرایش شود.

@model IdentitySample.Models.VerifyCodeViewModel

@{
    ViewBag.Title = "Enter Verification Code";
}

<h2>@ViewBag.Title.</h2>

@using (Html.BeginForm("VerifyCode", "Account", new { ReturnUrl = Model.ReturnUrl }, FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" })) {
    @Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })
    @Html.Hidden("provider", @Model.Provider)
    <h4>@ViewBag.Status</h4>
    <hr />

    <div class="form-group">
        @Html.LabelFor(m => m.Code, new { @class = "col-md-2 control-label" })
        <div class="col-md-10">
            @Html.TextBoxFor(m => m.Code, new { @class = "form-control" })
        </div>
    </div>

    <div class="form-group">
        <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
            <div class="checkbox">
                @Html.CheckBoxFor(m => m.RememberBrowser)
                @Html.LabelFor(m => m.RememberBrowser)
            </div>
        </div>
    </div>

    <div class="form-group">
        <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
            <input type="submit" class="btn btn-default" value="Submit" />
        </div>
    </div>
}

در این فایل کافی است ViewBag.Status را حذف کنید.


از تنظیمات ایمیل و SMS محافظت کنید

در مثال جاری اطلاعاتی مانند نام کاربری و کلمه عبور، شناسه‌های SID و Auth Token همگی در کد برنامه نوشته شده اند. بهتر است چنین مقادیری را بیرون از کد اپلیکیشن نگاه دارید، مخصوصا هنگامی که پروژه را به سرویس کنترل ارسال می‌کند (مثلا مخازن عمومی مثل GitHub). بدین منظور می‌توانید یکی از پست‌های اخیر را مطالعه کنید.

مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 1

کارهای سورس باز قابل توجهی از برنامه نویس‌های ایرانی یافت نمی‌شوند؛ عموما کارهای ارائه شده در حد یک سری مثال یا کتابخانه‌های کوچک است و در همین حد. یا گاهی هم انگشت شمار پروژه‌هایی کامل. مثل یک وب سایت یا یک برنامه نصفه نیمه دبیرخانه و امثال آن. این‌ها هم خوب است از دیدگاه به اشتراک گذاری اطلاعات، ایده‌ها و هم ... یک مزیت دیگر را هم دارد و آن این است که بتوان کیفیت عمومی کد نویسی را حدس زد.
اگر کیفیت کدها رو بررسی ‌کنید به یک نتیجه‌ی کلی خواهید رسید: "عموم برنامه نویس‌های ایرانی (حداقل این‌هایی که چند عدد کار سورس باز به اشتراک گذاشته‌اند) با مفهومی به نام Refactoring هیچگونه آشنایی ندارند". مثلا یک برنامه‌ی WinForm تهیه کرده‌اند و کل سورس برنامه همان چند عدد فرم برنامه است و هر فرم بالای 3000 سطر کد دارد. دوستان عزیز! به این می‌گویند «فاجعه‌ای به نام کدنویسی!» صاحب اول و آخر این نوع کدها خودتان هستید! شاید به همین جهت باشد که عمده‌ی پروژه‌های سورس باز پس از اینکه برنامه نویس اصلی از توسعه‌ی آن دست می‌کشد، «می‌میرند». چون کسی جرات نمی‌کند به این کدها دست بزند. مشخص نیست الان این قسمت را که تغییر دادم، کجای برنامه به هم ریخت. تستی ندارند. ساختاری را نمی‌توان از آن‌ها دریافت. منطق قسمت‌های مختلف برنامه از هم جدا نشده است. برنامه یک فرم است با چند هزار سطر کد در یک فایل! کار شما شبیه به کد اسمبلی چند هزار سطری حاصل از decompile یک برنامه که نباید باشد!
به همین جهت قصد دارم یک سری «ساده» Refactoring را در این سایت ارائه دهم. روی سادگی هم تاکید کردم، چون اگر عموم برنامه نویس‌ها با همین موارد به ظاهر ساده آشنایی داشتند، کیفیت کد نویسی بهتری را می‌شد در نتایج عمومی شده، شاهد بود.
این مورد در راستای نظر سنجی انجام شده هم هست؛ درخواست مقالات خالص سی شارپ در صدر آمار فعلی قرار دارد.



Refactoring چیست؟

Refactoring به معنای بهبود پیوسته کیفیت کدهای نوشته شده در طی زمان است؛ بدون ایجاد تغییری در عملکرد اصلی برنامه. به این ترتیب به کدهایی دست خواهیم یافت که قابلیت آزمون پذیری بهتری داشته، در مقابل تغییرات مقاوم و شکننده نیستند و همچنین امکان به اشتراک گذاری قسمت‌هایی از آن‌ها در پروژه‌های دیگر نیز میسر می‌شود.


قسمت اول - مجموعه‌ها را کپسوله کنید

برای مثال کلاس‌های ساده زیر را در نظر بگیرید:

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class OrderItem
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public int Amount { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class Orders
{
public List<OrderItem> OrderItems { set; get; }
}
}

نکته اول: هر کلاس باید در داخل یک فایل جدا قرار گیرد. «لطفا» یک فایل درست نکنید با 50 کلاس داخل آن. البته اگر باز هم یک فایل باشد که بتوان 50 کلاس را داخل آن مشاهده کرد که چقدر هم عالی! نه اینکه یک فایل باشد تا بعدا 50 کلاس را با Refactoring از داخل آن بیرون کشید!

قطعه کد فوق، یکی از روش‌های مرسوم کد نویسی است. مجموعه‌ای به صورت یک List عمومی در اختیار مصرف کننده قرار گرفته است. حال اجازه دهید تا با استفاده از برنامه FxCop برنامه فوق را آنالیز کنیم. یکی از خطاهایی را که نمایش خواهد داد عبارت زیر است:

Error, Certainty 95, for Do Not Expose Generic Lists

بله. لیست‌های جنریک را نباید به همین شکل در اختیار مصرف کننده قرار داد؛ چون به این صورت هر کاری را می‌توانند با آن انجام دهند، مثلا کل آن را تعویض کنند، بدون اینکه کلاس تعریف کننده آن از این تغییرات مطلع شود.
پیشنهاد FxCop این است که بجای List از Collection یا IList و موارد مشابه استفاده شود. اگر اینکار را انجام دهیم اینبار به خطای زیر خواهیم رسید:

Warning, Certainty 75, for Collection Properties Should Be ReadOnly

FxCop پیشنهاد می‌دهد که مجموعه تعریف شده باید فقط خواندنی باشد.

چکار باید کرد؟
بجای استفاده از List جهت ارائه مجموعه‌ها، از IEnumerable استفاده کنید و اینبار متدهای Add و Remove اشیاء به آن‌را به صورت دستی تعریف نمائید تا بتوان از تغییرات انجام شده بر روی مجموعه ارائه شده، در کلاس اصلی آن مطلع شد و امکان تعویض کلی آن‌را از مصرف کننده گرفت. برای مثال:

using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

namespace Refactoring.Day1.EncapsulateCollection
{
public class Orders
{
private int _orderTotal;
private List<OrderItem> _orderItems;

public IEnumerable<OrderItem> OrderItems
{
get { return _orderItems; }
}

public void AddOrderItem(OrderItem orderItem)
{
_orderTotal += orderItem.Amount;
_orderItems.Add(orderItem);
}

public void RemoveOrderItem(OrderItem orderItem)
{
var order = _orderItems.Find(o => o == orderItem);
if (order == null) return;

_orderTotal -= orderItem.Amount;
_orderItems.Remove(orderItem);
}
}
}


اکنون اگر برنامه را مجددا با fxCop آنالیز کنیم، دو خطای ذکر شده دیگر وجود نخواهند داشت. اگر این تغییرات صورت نمی‌گرفت، امکان داشتن فیلد _orderTotal غیر معتبری در کلاس Orders به شدت بالا می‌رفت. زیرا مصرف کننده مجموعه OrderItems می‌توانست به سادگی آیتمی را به آن اضافه یا از آن حذف کند، بدون اینکه کلاس Orders از آن مطلع شود یا اینکه بتواند عکس العمل خاصی را بروز دهد.


مطالب
الگوی نماینده (پروکسی) Proxy Pattern
همه کاربران کامپیوتر در ایران به خوبی با کلمه پروکسی آشنا هستند. پروکسی به معنی نماینده یا واسط است و پروکسی واسطی است بین ما و شیء اصلی. پروکسی در شبکه به این معنی است که سیستم شما به یک سیستم واسط متصل شده است که از طریق پروکسی محدودیت‌های دسترسی برای آن تعریف شود. در اینجا هم پروکسی در واقع به همین منظور استفاده می‌شود. در تعدادی از کامنت‌های سایت خوانده بودم دوستان در مورد اصول SOLID  و Refactoring بحث می‌کردند که آیا انجام عمل اعتبارسنجی در خود اصل متد کار درستی است یا خیر. در واقع خودم هم نمی‌دانم که این حرکت چقدر به این اصول پایبند است یا خیر، ولی می‌دانم که الگوی پروکسی کل سؤالات بالا را حذف می‌کند و با این الگو دیگر این سؤال اهمیتی ندارد. به عنوان مثال فرض کنید که شما یک برنامه ساده کار با فایل را دارید. ولی اگر بخواهید اعتبارسنجی‌هایی را برای آن تعریف کنید، بهتر است اینکار را به یک پروکسی بسپارید تا شیء گرایی بهتری را داشته باشید.

برای شروع ابتدا یک اینترفیس تعریف می‌کنیم:
   public interface IFilesService
    {
        DirectoryInfo GetDirectoryInfo(string directoryPath);
        void DeleteFile(string fileName);
        void WritePersonInFile(string fileName,string name, string lastName, byte age);
    }
این اینترفیس شامل سه متد نام نویسی، حذف فایل و دریافت اطلاعات یک دایرکتوری است. بعد از آن دو عدد کلاس را از آن مشتق می‌کنیم:
کلاس اصلی:
    class FilesServices:IFilesService
    {
        public DirectoryInfo GetDirectoryInfo(string directoryPath)
        {
            return new DirectoryInfo(directoryPath);
        }

        public void DeleteFile(string fileName)
        {
            File.Delete(fileName);
            Console.WriteLine("the file has been deleted");
        }

        public void WritePersonInFile(string fileName, string name, string lastName, byte age)
        {
            var text = $"my name is {name} {lastName} with {age} years old from dotnettips.info";
            File.WriteAllText(fileName,text);
        }    
    }
که تنها وظیفه اجرای فرامین را دارد و دیگری کلاس پروکسی است که وظیف تامین اعتبارسنجی و آماده سازی پیش شرط‌ها را دارد:
    class FilesServicesProxy:IFilesService
    {
        private readonly IFilesService _filesService;

        public FilesServicesProxy()
        {
            _filesService=new FilesServices();
        }

        public DirectoryInfo GetDirectoryInfo(string directoryPath)
        {
            var existing = Directory.Exists(directoryPath);
            if (!existing)
                Directory.CreateDirectory(directoryPath);
            return _filesService.GetDirectoryInfo(directoryPath);
        }

        public void DeleteFile(string fileName)
        {
            if(!File.Exists(fileName))
                Console.WriteLine("Please enter a valid path");
            else
                _filesService.DeleteFile(fileName);
        }

        public void WritePersonInFile(string fileName, string name, string lastName, byte age)
        {
            if (!Directory.Exists(fileName.Remove(fileName.LastIndexOf("\\"))))
            {
                Console.WriteLine("File Path is not valid");
                return;
            }
            if (name.Trim().Length == 0)
            {
                Console.WriteLine("first name must enter");
                return;
            }

            if (lastName.Trim().Length == 0)
            {
                Console.WriteLine("last name must enter");
                return;
            }

            if (age<18)
            {
                Console.WriteLine("your age is illegal");
                return;
            }


            if (name.Trim().Length < 3)
            {
                Console.WriteLine("first name must be more than 2 letters");
                return;
            }

            if (lastName.Trim().Length <5)
            {
                Console.WriteLine("last name must be more than 4 letters");
                return;
            }

            _filesService.WritePersonInFile(fileName,name,lastName,age);
            Console.WriteLine("the file has been written");
        }
    }
کلاس پروکسی، همان کلاسی است که شما باید صدا بزنید. وظیفه کلاس پروکسی هم این است که در زمان معین و صحیح، کلاس اصلی شما را بعد از اعتبارسنجی‌ها و انجام پیش شرط‌ها صدا بزند. همانطور که می‌بیند، ما در سازنده کلاس اصلی را در حافظه قرار می‌دهیم. سپس در هر متد، اعتبارسنجی‌های لازم را انجام می‌دهیم. مثلا در متد GetDirectoryInfo باید اطلاعات دایرکتوری بازگشت داده شود؛ ولی اصل عمل در واقع در کلاس اصلی است و اینجا فقط شرط گذاشته‌ایم اگر مسیر داده شده معتبر نبود، همان مسیر را ایجاد کن و سپس متد اصلی را صدا بزن. یا اگر فایل موجود است جهت حذف آن اقدام کن و ...
در نهایت در بدنه اصلی با تست چندین حالت مختلف، همه متد‌ها را داریم:
static void Main(string[] args)
        {
            IFilesService filesService=new FilesServicesProxy();
            filesService.WritePersonInFile("c:\\myfakepath\\a.txt","ali","yeganeh",26);

            var directory = filesService.GetDirectoryInfo("d:\\myrightpath\\");
            var fileName = Path.Combine(directory.FullName, "dotnettips.txt");

            filesService.WritePersonInFile(fileName, "al", "yeganeh", 26);
            filesService.WritePersonInFile(fileName, "ali", "yeganeh", 12);
            filesService.WritePersonInFile(fileName, "ali", "yeganeh", 26);

            filesService.DeleteFile("c:\\myfakefile.txt");
            filesService.DeleteFile(fileName);
        }
و نتیجه خروجی:
File Path is not valid
first name must be more than 2 letters
your age is illegal
the file has been written
Please enter a valid path
the file has been deleted
نظرات نظرسنجی‌ها
برای قیمت گذاری پروژه های خود از کدام یک از قواعد زیر استفاده می کنید
صحبت شما صحیح است. اما تناقضی که به آن اشاره فرمودید در ذهن کسی که قصد ارائه قیمت داره پیش نمیاد. اصولاً فرد تعداد بیشتر فرم و ... را به نوعی به صورت نیاز به زمان و زحمت بیشتر در ذهن خود تفسیر می‌کند. همچنین با توجه به این که نرم افزار مانند کالاهای دیگر دارای کیفیت‌های گوناگونی می‌باشد با توجه به حضور احتمالی رقبا معمولاً گزینه سوم هم مورد بررسی قرار می‌گیرد تا مشخص شود نرم افزار با چه کیفیت و کمیتی را باید در نظر بگیرید و بر اساس زمان و سایر پارامتر‌ها در همان محدوده کیفی و کمی قیمت را تعیین کنید. پس به نوعی هر سه مورد می‌تواند موثر باشد. به شخصه اگر خود را به جای مشتری قرار بدم هیچ یک از این روش‌های تعیین قیمت را دقیق و صحیح نمی‌دانم و اولین قدم برای کاهش مشکلاتی از این دست را تقویت تیم‌های Presentation می‌دانم.
مطالب
نمایش ای‌جکسی یک partial view در popover بوت استرپ 3
فرض کنید بخواهیم نمایش رای دهنده‌های یک مطلب را با popover بوت استرپ 3 نمایش دهیم:

Popover بوت استرپ برای کار با منابع remote طراحی نشده‌است و نیاز است توابع API آن‌را به همراه jQuery Ajax ترکیب کرد تا به تصویر فوق رسید.


مرحله‌ی اول: اکشن متدی که یک partial view را باز می‌گرداند

فرض کنید اکشن متدی که لیست کاربران رای داده‌ی به یک مطلب را باز می‌گرداند، چنین شکلی را دارد:
        public ActionResult RenderResults(string param1)
        {
            var users = new[]
            {
                new User{ Id = 1, Name = "Test 1", Rating = 3},
                new User{ Id = 2, Name = "Test 2", Rating = 4},
                new User{ Id = 3, Name = "Test 3", Rating = 5}
            };
            return PartialView("_RenderResults", model: users);
        }
در اینجا لیستی دریافت و سپس به partial view ارسال می‌شود. در ادامه این Partial view نیز به صورت ذیل اطلاعات را رندر می‌کند:
@using RemotePopOver.Models
@model IList<User>

<ul id="ratings1" data-title="Ratings" class="list-unstyled">
    @foreach (var user in Model)
    {
        <li>
            @user.Name
            <span class="badge pull-right">@user.Rating</span>
        </li>
    }
</ul>
در اینجا از یک ویژگی سفارشی data-* به نام data-title نیز استفاده کرده‌ایم. متنی که در آن قرار می‌گیرد، به صورت عنوان popover ظاهر خواهد شد.


مرحله‌ی دوم: دریافت اطلاعات partial view با استفاده از jQuery Ajax و سپس درج آن در یک popover

می‌خواهیم با حرکت ماوس بر روی دکمه‌ی سفارشی ذیل، یک popover ظاهر شده و محتوای خودش را از اکشن متد فوق تامین کند.
<span id="remotePopover1"
      aria-hidden="true"
      data-param1="test"
      data-popover-content-url="@Url.Action("RenderResults", "Home")"
      class="glyphicon glyphicon-info-sign btn btn-info"></span>
در این مثال، چند ویژگی سفارشی data-* دیگر را نیز تعریف کرده‌ایم تا نیازی به تعریف سراسری متغیرهای جاوا اسکریپتی نباشد. برای مثال data-param1 یک پارامتر دلخواه است و data-popover-content-url به آدرس اکشن متدی اشاره می‌کند که قرار است partial view مدنظر را رندر کند.
در ادامه نحوه‌ی استفاده‌ی از این ویژگی‌ها را در jQuery Ajax مشاهده می‌کنید:
@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $('body').on('mouseenter', 'span[data-popover-content-url]', function () {
                var el = $(this);
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: $(this).data("popover-content-url"),
                    data: JSON.stringify({ param1: $(this).data("param1") }),
                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                    dataType: "json",
                    // controller is returning a simple text, not json
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (status === 'error' || !data) {
                            el.popover({
                                content: 'Error connecting server!',
                                trigger: 'focus',
                                html: true,
                                container: 'body',
                                placement: 'auto',
                                title: 'Error!'
                            }).popover('show');
                        }
                        else {
                            el.popover({
                                content: data,
                                trigger: 'focus',
                                html: true,
                                container: 'body',
                                placement: 'auto',
                                title: $('<html />').html(data).find('#ratings1:first').data('title')
                            }).popover('show');
                        }
                    }
                });
            }).on('mouseleave', 'span[data-popover-content-url]', function () {
                $(this).popover('hide');
            });
        });
    </script>
}
در این مثال تمام المان‌هایی که دارای data-popover-content-url هستند، تحت نظر قرار می‌گیرند. سپس اگر ماوس به محدوده‌ی آن‌ها وارد شد، مقدار ("this).data("popover-content-url)$ مساوی آدرسی است که قرار است اطلاعات را از سرور دریافت کند. به همین جهت از آن برای استفاده‌ی در متد ajax کمک گرفته شده‌است.
خروجی partial view به صورت json نیست. بنابراین باید اطلاعات نهایی آن‌را در callback ویژه‌ی complete دریافت کرد. مقدار data دریافتی، معادل اطلاعات رندر شده‌ی partial view است. به همین جهت آن‌را به خاصیت content متد popver ارسال می‌کنیم. همچنین چون خروجی patrtial view به همراه html است، نیاز است خاصیت html متد popover نیز به true تنظیم شود. در خاصیت title، نحوه‌ی دسترسی به مقدار data-title تنظیم شده‌ی در partial view را مشاهده می‌کنید.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
RemotePopOver.zip
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #20
مثالی که نوشتم برای استفاده در Html.EditorFor بود. خواص این model قبل از return View برای استفاده در یک گزارش باید مقدار دهی شوند و گرنه مقدار پیش فرض خود یا همان نال را خواهند داشت. همچنین بعد از این تغییر، جایی که new WebGrid دارید، پارامتر source آن دیگر Model نیست و اینبار Model.IEM1 است.
نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
- شما هم از ViewModel استفاده کردی و هم از ViewBag با هم در یک View. از یکی بهتره استفاده کنید. ترجیح هم با ViewModel است تا به خواص آن به صورت strongly typed در یک View دسترسی داشته باشید و تحت کنترل کامپایلر هم باشد (تمام ViewBagها رو حذف و تبدیل به خواص ViewModel کنید).
- کلاس ViewModel ایی که تدارک دیدید، دارای سازنده‌ای است که باید مقدار دهی شود پیش از استفاده. خوب ... MVC از کجا باید تشخیص بده که در زمان Post اطلاعات به سرور چطور باید این‌رو به صورت خودکار وهله سازی کنه؟ به عبارتی ViewModel شما باید بدون سازنده، قابل وهله سازی باشد. سازنده رو حذف و صرفا از خواص استفاده کنید.
- برای ثبت نهایی هم باید اطلاعات خواص ViewModel رو (اون‌هایی رو که در Model یا جدول خاص شما وجود دارند) به Model انتساب بدی. بعد این وهله Add شود به Context و دست آخر هم ذخیره.
 (البته کار شما به نظر لایه بندی صحیحی نداره وگرنه جای این مسایل در لایه سرویس برنامه است؛ چه بازگشت ViewModel و چه ذخیره سازی اطلاعات آن)
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #6
این بحث رو من جاهای دیگه هم مطرح کردم ولی جواب مناسبی نگرفتم. ببینید توی web form طراح میتونه بیاد UI رو بوسیله کنترل ها طراحی کنه ، بوسیله css به ظاهر اونها برسه و ... بدون اینکه هیچ دانشی از سی شارپ یا Asp.net داشته باشه. بعدش هم برنامه نویس کارش رو انجام بده. البته در این مرحله چون توی کد برنامه نیاز به ارتباط با عناصر صفحه وجود داره وابستگی پیش میاد.
ولی به نظر من توی mvc قضیه برعکسه. وقتی قرار واسط کاربر طراحی بشه ، و از روش ترجیح داده شده strongly type view استفاده بشه ( که واقعا جالبه و کار باهاش راحت) ، طراح حتی باید مدل ها رو بشناسه، یا حتی در روش باز هم توصیه شده ، کلاس های سی شارپی به عنوان viewModel تعریف کنه و view رو با اونها تشکیل بده. در حالیکه در مرحله کدنویسی دیگه به عناصر صفحه وابستگی وجود نداره.
منظورم اینه که توی هرکدوم به نظرم وابستگی وجود داره، ولی تو مراحل متفاوت.اینطوره؟
مطالب
جلوگیری از دوباره اجرا شدن ناخواسته‌ی متدهای نامتقارن در Blazor

اینطور که در این مطلب عنوان شده، ماوس‌های قدیمی در اثر مشکلات سخت افزاری، می‌توانند به‌ازای هر کلیک کاربر، دو سیگنال کلیک، ظرف مدت کوتاهی (برای مثال 5 میلی ثانیه) تولید کنند. برنامه‌های مبتنی بر Blazor، توسط متدهای نامتقارن می‌توانند هردوی این سیگنال‌ها را دریافت کرده و بنابراین متد مربوطه در کسری از ثانیه دوبار اجرا خواهد شد.

برای رهایی از این مشکل می‌توان از کدی شبیه زیر بهره جست:

<button disabled="@_busy" Value="do-stuff" />
code{
private bool _busy = false;

public async Task Handler()
{
    if(_busy) return;
    _busy = true;
   try
   {
       // do your thing
   }
   finally
   {
       _busy = false;
   }
}
}

منطق آن ساده است؛ تا زمانی که اجرای متد، پایان نپذیرفته‌است، دکمه‌ی مربوطه غیرفعال می‌گردد، تا نتوان دوباره روی آن کلیک کرد.

اگر نمی‌خواهید به ازای هر کامپوننت، این کدهای تکراری را ایجاد کنید، می‌توانید کدهای فوق را در قالب یک کامپوننت مانند زیر ایجاد کنید (با نام دلخواه HandleValidSubmitForm.razor):

<EditForm Model="Model" OnValidSubmit="HandleValidSubmit">
    @ChildContent?.Invoke(context)
    <button disabled="@_busy">Submit</button>
</EditForm>

@code {
    private bool _busy;

    [Parameter]
    public object? Model { get; set; }

    [Parameter]
    public EventCallback<EditContext> OnValidSubmit { get; set; }

    [Parameter]
    public RenderFragment<EditContext>? ChildContent { get; set; }

    private async Task HandleValidSubmit(EditContext editContext)
    {
        if (_busy) return;

        _busy = true;

        try
        {
            await OnValidSubmit.InvokeAsync(editContext);
        }
        finally
        {
            _busy = false;
        }
    }
}

سپس می‌توانید در دیگر کامپوننت‌ها به شکل زیر از آن بهره ببرید.

<HandleValidSubmitForm Model="_customer" OnValidSubmit="HandleValidSubmit">
    <InputText @bind-Value="_customer.FirstName" />
    <InputText @bind-Value="_customer.LastName" />
</HandleValidSubmitForm>

@code {
    private Customer _customer = new Customer();

    private async Task HandleValidSubmit()
    {
        // do your thing
    }

    public class Customer
    {
        public string? FirstName { get; set; }
        public string? LastName { get; set; }
    }
}