نظرات مطالب
EF Code First #12
با سلام
در زمان پیاده سازی الگوی واحد کار در برنامه‌های MVC زمانی که در کنترلر می‌خواهیم یک view بسازیم اگر گزینه create a strongly typed view انتخاب شود از بخش model Class باید کدام مدل را انتخاب کنیم؟
فایل‌های داخل پروژه Model که به عنوان ViewModel تعریف شده اند یا ...! ؟
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
سلام
طبق گفته شما تمامی property‌های موجود در model در صورت هم نام بودن با کنترل‌های موجود در view مقداردهی می‌شوند حالا اگر بخوایم یک property در model را با یک کنترل در view مقداردهی کنیم که هم نام نیستند چه باید کرد
بعدش اینکه در razor چیزی به اسم masterpage همچنان وجود داره یا خیر؟ اگر وجود نداره راه حل جایگزین چیست؟
مطالب
کمی درباره httpmodule
قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
public void Init(HttpApplication app)
{
   app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
}

public void Dispose(){ }
همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
 BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

کد زیر را در نظر بگیرید:
کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
 public class UrlPath : IHttpModule
    {
        public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
            app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
        }

        public void Dispose()
        {

        }

         void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             
             HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
             app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;

             if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
             {
                 app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
             }

         }
         void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
             string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
             Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
             
         } 
    }
حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
  <httpModules>
     <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
   </httpModules>
اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
<system.webServer>
  
    <modules>
      <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
    </modules>
</system.webServer>
حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

Global.asax و HttpModule
اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.
مطالب
Angular CLI - قسمت سوم - تولید کد
پس از ایجاد ساختار اولیه‌ی یک برنامه‌ی Angular توسط Angular CLI، امکان تولید کدهای کامپوننت‌ها، ماژول‌ها، سرویس‌ها و ... نیز در این ابزار پیش بینی شده‌است. کدهای تولید شده‌ی آن بر اساس یک سری blueprint (و یا همان مفهوم قالب‌های از پیش آماده در سایر ابزارهای مشابه) ایجاد می‌شوند و فرمت کلی آن نیز به صورت ذیل است:
> ng generate <blueprint> <options>


ایجاد کامپوننت‌های جدید توسط Angular CLI

دستور ایجاد یک کامپوننت جدید توسط Angular CLI به نحو زیر است:
> ng generate component customer
این دستور اندکی طولانی به نظر می‌رسد. به همین جهت برای خلاصه نویسی آن می‌توان از مفهومی به نام Alias استفاده کرد. میانبر generate در اینجا g است و میانبر component، معادل c می‌باشد. به این صورت می‌توان دستور فوق را به این شکل، خلاصه و بازنویسی کرد:
> ng g c customer


گزینه‌های ایجاد کدهای جدید در Angular CLI

اگر به اولین دستور بحث جاری دقت کنید، قسمت <options> نیز برای آن درنظر گرفته شده‌است. تعدادی از مهم‌ترین گزینه‌هایی را که در اینجا می‌توان ذکر کرد به شرح زیر هستند:

گزینه 
Alias (میانبر/نام مستعار)      توضیح 
 flat--
    آیا باید برای آن پوشه‌ای ایجاد نشود؟ (flat = بدون پوشه در اینجا)
 (پیش فرض آن ایجاد یک پوشه‌ی جدید است). اگر می‌خواهیم ایجاد نشود، باید flat true-- را ذکر کرد. 
inline-template--  it-  آیا قالب کامپوننت، درون فایل ts. آن قرار گیرد؟ (پیش فرض آن، false است) 
 inline-style--  is-  آیا شیوه نامه‌ی کامپوننت، داخل فایل ts. آن قرار گیرد؟ (پیش فرض آن، false است) 
 spec--    آیا فایل spec نیز تولید شود؟
(پیش فرض آن true است) اگر می‌خواهیم این فایل ایجاد نشود باید spec false-- را ذکر کرد. 
 view-encapsulation--
 ve-  تعیین نوع استراتژی view encapsulation مورد استفاده (مانند Emulated). 
 change-detection--  cd-  تعیین استراتژی change detection مورد استفاده (مانند OnPush). 
 dry-run--  d-  گزارش فایل‌های تولیدی، بدون نوشتن و تولید آن‌ها (پیش فرض آن false است) 
 prefix--    تعیین صریح prefix مورد استفاده‌ی در حین مقدار دهی selectorها که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد. 

برای مثال اگر خواستیم کامپوننتی را به همراه قالب‌ها و شیوه‌نامه‌های inline (قرار گرفته‌ی داخل فایل ts. آن) تولید کنیم، می‌توان از دستور ذیل کمک گرفت:
>ng generate component customer --inline-template --inline-style
که خلاصه شده‌ی آن با توجه به Alias‌های ذکر شده به صورت ذیل است:
>ng g c customer –it -is

اگر صرفا دستور ng generate component customer را اجرا کنیم (بدون هیچ گزینه‌ی اضافه‌تری)، فایل‌های ts (کلاس کامپوننت)، css (فایل شیوه نامه)، html (فایل قالب) و spec (فایل آزمون واحد کامپوننت) به صورت خودکار تولید خواهند شد.

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، اگر مطمئن نیستید که دستور درحال فراخوانی، چه فایل‌ها و پوشه‌هایی را ایجاد می‌کند، با ذکر پرچم dry-run-- و یا به صورت خلاصه d-، دستور مدنظر را شبیه سازی کنید تا صرفا گزارشی را از فایل‌هایی که قرار است تولید شوند، ارائه دهد.

نکته‌ی مهم دیگری که به همراه دستورات Angular CLI هستند، به روز رسانی خودکار فایل app.module.ts است:
>ng g c customer
installing component
  create src\app\customer\customer.component.css
  create src\app\customer\customer.component.html
  create src\app\customer\customer.component.spec.ts
  create src\app\customer\customer.component.ts
  update src\app\app.module.ts
برای نمونه زمانیکه دستور تولید یک کامپوننت را به نحوی که ملاحظه می‌کنید صادر کنیم، علاوه بر ایجاد 4 فایل مرتبط با آن کامپوننت، سطر به روز رسانی فایل app.module.ts را نیز در انتها ذکر کرده‌است. در اینجا تغییرات صورت گرفته را ملاحظه می‌کنید:
 import { CustomerComponent } from './customer/customer.component';

@NgModule({
  declarations: [
   AppComponent,
   CustomerComponent
]})
ابتدا به صورت خودکار سطر import این کامپوننت جدید ذکر شده‌است و سپس قسمت declarations ماژول را نیز با تعریف CustomerComponent به روز رسانی کرده‌است. بنابراین کار با Angular CLI فراتر است از صرفا کار با تعدادی قالب از پیش آماده‌ی کامپوننت‌ها و سرویس‌ها.


مشاهده‌ی تغییرات انجام شده‌ی توسط Angular CLI به کمک سورس کنترل

همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، دستور ng new، کار آغاز یک مخزن Git را نیز به صورت خودکار انجام می‌دهد. در اینجا هر دستوری که توسط Angular CLI اجرا شود، به این مخزن کد commit خواهد شد.


برای مثال اگر کل پوشه‌ی برنامه را توسط VSCode باز کنیم (کلیک راست در داخل ریشه‌ی اصلی پروژه و انتخاب گزینه‌ی Open With Code)، با مراجعه‌ی به لیست تغییرات و بررسی diff آن‌ها، به سادگی می‌توان تشخیص داد که چه تغییراتی بر روی فایل‌ها اعمال شده‌اند.


ایجاد سایر اجزای جدید برنامه توسط Angular CLI

نام جزء
 Alias  دستور
 service   s   ng g service customer-data 
 pipe  p   ng g pipe init-caps 
 class   cl   ng g class customer-model 
 directive   d   ng g directive search 
 interface   i   ng g interface orders 
 enum  e   ng g enum gender 
 module  m   ng generate module sales 

نکات تکمیلی
 - در حین ایجاد یک directive جدید، پوشه‌ای را برای آن ایجاد نمی‌کند. اگر می‌خواهید اینکار به صورت flat (بدون پوشه در اینجا) انجام نشود، گزینه‌ی flat false-- را نیز قید کنید.
 - در حین ایجاد یک سرویس جدید، اخطار «WARNING Service is generated but not provided, it must be provided to be used» را دریافت خواهید کرد. علت اینجا است که Angular CLI نمی‌داند که این سرویس را باید به کامپوننت خاصی اضافه کند یا به ماژول برنامه. به همین جهت یا باید به صورت دستی فایل src\app\app.module.ts را ویرایش و قسمت providers آن‌را بر اساس نام این سرویس جدید تکمیل کرد و یا توسط سوئیچ m می‌توان ماژول مدنظر را دقیقا ذکر کرد:
> ng g s sales -m app.module
در اینجا عنوان شده‌است که پس از ایجاد سرویس جدید sales، قسمت providers ماژول src\app\app.module.ts نیز به روز رسانی شود.
این نکته در مورد تمام اجزایی که فایل app.module را به روز رسانی می‌کنند نیز صادق است. اگر برای مثال کامپوننتی قرار است ماژول جدید دیگری را به روز رسانی کند، می‌توانید به صورت صریح نام ماژول آن‌را قید کنید؛ در غیراینصورت از همان app.module پیش فرض استفاده خواهد شد.
 - همانطور که مشاهده می‌کنید امکان تولید کلاس، اینترفیس و enum تایپ‌اسکریپتی نیز در اینجا پیش بینی شده‌است. اگر خواستید کلاسی را درون پوشه‌ی خاصی قرار دهید می‌توانید محل پوشه‌ی آن‌را دقیقا ذکر کنید (در مورد اینترفیس‌ها و enums و سایر اجزاء نیز به همین صورت):
> ng g cl models/customer
به این ترتیب فایل کلاس customer.ts درون پوشه‌ی arc/app/models تشکیل می‌شود. پوشه‌ی models نیز در صورت عدم وجود به صورت خودکار ایجاد خواهد شد.


تغییر تنظیمات پیش فرض تولید کد پروژه‌ی جاری

در قسمت قبل «تغییر پیش فرض‌های عمومی Angular CLI» را بررسی کردیم. در اینجا نیز می‌توان یکسری از خواص فایل angular-cli.json. را بازنویسی کرد؛ در قسمت defaults آن:
"defaults": {
    "styleExt": "css",
    "component": {}
}
یا از طریق خط فرمان
> ng set defaults.component.flat false
> ng set defaults.directive.flat false
> ng set defaults.styleExt sass
و یا با ویرایش فایل json تنظیمات cli به صورت مستقیم:
  "defaults": {
    "styleExt": "sass",
    "component": {
      "flat": false
    },
    "directive": {
      "flat": false
    }
  }
به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا هربار به ازای ایجاد یک دایرکتیو جدید، پرچم flat نبودن آن‌را مقدار دهی کرد؛ چون از فایل angular-cli.json. تنظیمات خودش را دریافت می‌کند.


و اگر VSCode استفاده می‌کنید، به همراه intellisense کاملی در مورد اجزای مختلف این فایل json است (این intellisense را به صورت خودکار بر اساس اسکیمای این فایل و سرویس زبان Angular تهیه می‌کند).
مطالب
نمایش رکوردها به ترتیب اولویت به کمک jQuery UI sortable در ASP.NET MVC

همان طور که می‌دانید کاربرد پذیری در خیلی از پروژه‌ها حرف اول رو می‌زند و کاربر دوست دارد کارهایی که انجام می‌دهد خیلی راحت و با استفاده از موس باشد.یکی از کار هایی که در اکثر پروژه‌ها نیاز است ، چیدمان ترتیب رکورد‌ها است. ما می‌خواهیم در این پست ترتیبی اتخاذ کنیم که کاربر بتواند رکورد‌ها را به هر ترتیبی که دوست دارد نمایش دهد.

از توضیحاتی که قبلا  دادم مشخص است که این کار احتمالا در ASP.NET WebForm  کار سختی نیست ولی این کار باید در MVC  از ابتدا طراحی شود.

طرح سوال : یک سری رکورد از یک Table داریم که می‌خواهیم به ترتیب وارد شدن رکورد‌ها نباشد و  ترتیبی که ما می‌خواهیم نمایش داده شود.

پاسخ کوتاه : خب باید ابتدا یک فیلد (برای اولویت بندی)  به Table  اضافه کنیم  بعد اون فیلد رو بنا به ترتیبی که دوست داریم رکورد‌ها نمایش داده شود پر کنیم (Sort  می کنیم ) و در آخر هم هنگام نمایش در View رکورد‌ها را بر اساس این فیلد نمایش می‌دهیم.

(این پست هم در ادامه پست قبلی در همان پروژه است و از همان Table  ها استفاده شده است)

اضافه کردن فیلد :

ابتدا یک فیلد به Table  مورد نظر اضافه می‌کنیم. من اسم این فیلد رو Priority گذاشتم. Table  من چنین وضعیتی دارد.

افزودن فایل‌های jQuery UI :

در این مرحله شما نیاز دارید فایل‌های مورد نیاز برای Sort  کردن رکورد‌ها را اضافه کنید. شما می‌توانید فقط فایل‌های مربوط به Sortable  را به صفحه خودتان اضافه کنید و یا مثل من فایل هایی که حاوی تمام قسمت‌های jQuery UI  هست را اضافه کنید.

من برای این کار از Section  استفاده کردم ، ابتدا در Head  فایل Layout  دو Section  تعریف کردم برای CSS  و JavaScript . و فایل‌های مربوط به Sort کردن را در صفحه ای که باید عمل Sort انجام بشود در  این Section ها قرار دادم.

فایل Layout

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    @RenderSection("meta", false)
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="@Url.Content("~/Content/~Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("~/Content/redactor/css/redactor.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("~/Content/css/bootstrap-rtl.min.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    @RenderSection("css", false)
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/modernizr-1.7.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Content/js/bootstrap-rtl.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Content/redactor/redactor.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("js", false)

</head>

فایل Index.chtml  در پوشه کنترلر Type


@model IEnumerable<KhazarCo.Models.Type>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Areas/Administrator/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
@section css
{<link href="@Url.Content("~/Content/themes/base/jquery-ui.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
}
@section js
{
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-ui-1.9.0.min.js")" type="text/javascript"></script>
}


در آخر فایل Index.chtml  به اینصورت شده است:

<h2>
    نوع ها</h2>
<p>
    @Html.ActionLink("ایجاد یک مورد جدید", "Create", null, new { @class = "btn btn-info" })
</p>
<table>
    <thead>
        <tr>
            <th>
                عنوان
            </th>
            <th>
                توضیحات
            </th>
            <th>
                فعال
            </th>
            <th>
            </th>
        </tr>
    </thead>
    <tbody>
        @foreach (var item in Model.OrderBy(m => m.Priority))
        {
            <tr id="@item.Id">
                <td>
                    @Html.DisplayFor(modelItem => item.Title)
                </td>
                <td>
                    @(new HtmlString(item.Description))
                </td>
                <td>
                    @Html.DisplayFor(modelItem => item.IsActive)
                </td>
                <td>
                    @Html.ActionLink("ویرایش", "Edit", new { id = item.Id }, new { @class = "btnEdit label label-warning" })
                    |
                    @Html.ActionLink("مشاهده", "Details", new { id = item.Id }, new { @class = "btnDetails label label-info" })
                    |
                    @Html.ActionLink("حذف", "Delete", new { id = item.Id }, new { @class = "btnDelete label label-important" })
                </td>
            </tr>
        }
    </tbody>
</table>

** توجه داشته باشید که من به هر tr  یک id  اختصاص داده ام که این مقدار id  همان مقدار فیلد Id  همان رکورد هست ، ما برای مرتب کردن به این Id  نیاز داریم (خط 25).

افزودن کد‌های کلاینت:

حالا باید کدی بنویسم که دو کار را برای ما انجام دهد : اول حالت Sort  پذیری را به سطر‌های Table  بدهد و دوم اینکه هنگامی که ترتیب سطر‌های تغییر کرد ما را با خبر کند:


<script type="text/javascript">
    $(function () {
        $("table tbody").sortable({
            helper: fixHelper,
            update: function (event, ui) {
                jQuery.ajax('@Url.Action("Sort", "Type", new { area = "Administrator" })', {
                    data: { s: $(this).sortable('toArray').toString() }
                });
            }
        }).disableSelection();
    });
    var fixHelper = function (e, ui) {
        ui.children().each(function () {
            $(this).width($(this).width());
        });
        return ui;
    };
</script>


توضیح کد :

در این کد ما حالت ترتیب پذیری را به Table  می دهیم و هنگامی که عمل Update  در Table  انجام شد تابع مربوطه اجرا می‌شود. ما در این تایع، ترتیب جدید سطر‌ها را می‌گیریم ( ** به کمک مقدار Id  که به هر سطر دادیم ، این مقدار Id  برابر بود با Id خود رکورد در Database )  و به کمکjQuery.ajax  به تابع Sort  از کنترلر Type  در منطقه (area ) Administrator  ارسال می‌کنیم و در آنجا ادامه کار را انجام میدهیم.

تابع fixHelper  هم به ما کمک می‌کند که هنگامی که سطر‌ها از جای خود جدا می‌شوند ، دارای عرض یکسانی باشند و عرض آن‌ها تغییری نکند.


افزودن کد Server:

حالا باید تابع Sort  که مقادیر را به آن ارسال کردیم بنویسم. من این تابع را بر اساس مقداری که از کلاینت ارسال می‌شود اینگونه طراحی کردم.


        public EmptyResult Sort(string s)
        {
            if (s != null)
            {
                var ids = new List<int>();
                foreach (var item in s.Split(','))
                {
                    ids.Add(int.Parse(item));
                }
                int intpriority = 0;

                foreach (var item in ids)
                {
                    intpriority++;
                    db.Types.Single(m => m.Id == item).Priority = intpriority;
                }
                db.SaveChanges();
            }
            return new EmptyResult();
        }

در ایتدا مقادیر Id  که از کلاینت  به صورت String  ارسال شده است را می‌گیریم و بعد به همان ترتیب ارسال در لیستی از int قرار می‌دهیم ids.

سپس به اضای هر رکورد Type  مقدار اولویت را به فیلدی که برای همین مورد اضافه کردیم Priority اختصاص می‌دهیم. و در آخر هم تغییرات را ذخیره می‌کنیم. (خود کد کاملا واضح است و نیاری به توضیح بیشتر نیست )

حالا باید هنگامی که لیست Type  ها نمایش داده می‌شود به ترتیب (OrderBy) فیلد Priority    نمایش داده شود پس تابع Index را اینطور تغییر می‌دهیم.

        public ViewResult Index()
        {
            return View(db.Types.Where(m => m.IsDeleted == false).OrderBy(m => m.Priority));
        }

این هم خروجی کار من:

این عکس مربوط به است به قسمت مدیریت پروژه شیرآلات مرجان خزر


مطالب
خلاصه‌ای از روش‌های ارسال داده‌های سمت سرور به کدهای جاوا اسکریپتی در ASP.NET MVC
روش‌های زیادی برای ارسال داده‌های سمت سرور تهیه شده در یک برنامه‌ی ASP.NET به کدهای سمت کاربر JavaScript ایی وجود دارند که تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.

روش اول: دریافت اطلاعات سمت سرور به کمک درخواست‌های Ajax

استفاده از Ajax یکی از روش‌های کلاسیک دریافت اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی است.
<script type="text/javascript">
var products = [];
$(function() {
    $.getJSON("/home/products", function(response) {
        products = response.products;
    });
});
</script>
برای نمونه در اینجا با استفاده از امکانات jQuery، درخواست Ajax ایی به سرور ارسال شده و سپس نتیجه‌ی دریافتی، به آرایه‌ی جاوا اسکریپتی products نسبت داده شده‌است.
- مزایا: استفاده از Ajax، روشی بسیار متداول و شناخته شده‌است و به کمک انواع و اقسام روش‌های بازگشت JSON از سرور، می‌توان با آن کار کرد.
- معایب: درخواست Ajax، صرفا پس از بارگذاری اولیه‌ی صفحه به سمت سرور ارسال خواهد شد و در این بین، کاربر وقفه‌ای را مشاهده خواهد کرد. همچنین در اینجا بجای یک درخواست از سرور، حداقل دو درخواست باید ارسال شوند؛ یکی برای بارگذاری صفحه‌ی اصلی و دیگری برای دریافت اطلاعات Ajax ایی از سرور به صورت غیرهمزمان.


روش دوم: دریافت اطلاعات از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی

اطلاعات سمت کاربر را از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی الحاق شده‌ی به صفحه‌ی جاری نیز می‌توان تهیه کرد:
 <script src="/file.js"></script>
یک چنین فایلی را می‌توان توسط کدهای سمت سرور نیز بازگشت داد و اطلاعات آن‌را تهیه و پر کرد. در این حالت فقط کافی است که ContentType شیء Response را از نوع application/javascript مشخص کنیم و سپس یک خروجی متنی جاوا اسکریپتی را از سمت سرور بازگشت دهیم.
این روش نیز تقریبا مانند حالت یک درخواست Ajax ایی کار می‌کند و اطلاعات مورد نیاز را در طی یک درخواست جداگانه، پس از بارگذاری صفحه‌ی اصلی، از سرور دریافت خواهد کرد. البته در حالت کار با Ajax، می‌توان در طی یک callback، نتیجه را دریافت کرد و سپس عکس العمل نشان داد؛ اما در اینجا callback ایی وجود ندارد.


روش سوم: استفاده از SignalR

در SignalR ابتدا سعی می‌شود تا با استفاده از Web Sockets ارتباطی ماندگار بین کلاینت و سرور برقرار شود و سپس در این حالت، سرور می‌تواند مدام اطلاعاتی، مانند تغییرات داده‌های خود را به سمت کاربر، جهت نمایش و یا محاسبات خاص خود ارسال کند. اگر حالت Web Socket میسر نباشد (توسط سرور یا کلاینت پشتیبانی نشود)، به حالت‌های دیگری مانند server events, forever frames, long polling سوئیچ خواهد کرد. اطلاعات بیشتر


روش چهارم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای HTML صفحه

روش متداول دیگری جهت تامین اطلاعات جاوا اسکریپتی سمت کاربر، قرار دادن آن‌ها در ویژگی‌های data-* ارائه شده در HTML5 است.
<ul>
@foreach (var product in products)
{
  <li id="product@product.Id" data-rank="@product.Rank">@product.Name</li>
}
</ul>
در اینجا لیستی از محصولات، به صورت متداولی از کنترلر دریافت گردیده و سپس ویژگی data-rank هر ردیف نمایش داده شده نیز توسط این اطلاعات سمت سرور مقدار دهی شده‌اند.
اکنون برای دسترسی به مقدار data-rank سطری مانند product1، در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه می‌توان نوشت:
<script type="text/javascript">
var product1Rank = $("#product1").data("rank");
</script>
این روش برای قرار دادن اطلاعات ثابت اشیاء، روش مرسومی است.


روش پنجم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه

این روش همانند روش چهارم است، با این تفاوت که اینبار اطلاعات مورد نیاز، مستقیما به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب داده شده‌است:
 <script type="text/javascript">
var product1Name = "@product1.Name";
</script>
مزیت این روش، عدم ارسال درخواست اضافه‌تری به سرور برای دریافت اطلاعات مورد نیاز است. مقدار product1Name در همان بار اول رندر صفحه از سمت سرور، مشخص می‌گردد.


روش ششم: انتساب یک شیء دات نتی به یک متغیر جاوا اسکریپتی

این روش همانند روش پنجم است، با این تفاوت که اینبار قصد داریم بجای یک مقدار ثابت رشته‌ای یا عددی، برای مثال، آرایه‌ای از اشیاء را به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب دهیم. در اینجا ابتدا اطلاعات مورد نظر را به فرمت JSON تبدیل می‌کنیم:
//سمت سرور
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
    var array = new[]
    {
        "Afghanistan",
        "Albania",
        "Algeria",
        "American Samoa",
        "Andorra",
        "Angola",
        "Anguilla",
        "Antarctica",
        "Antigua and/or Barbuda"
     };
     ViewBag.JsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(array);
     return View();
}
سپس توسط متد Html.Raw می‌توان این رشته‌ی JSON را که اکنون حاوی آرایه جاوا اسکریپتی سمت سرور است، به یک متغیر جاوا اسکریپتی نسبت داد:
 //سمت کلاینت
<script type="text/javascript">
var jsonArray = @Html.Raw(@ViewBag.JsonString);
</script>
استفاده از Html.Raw در این حالت از این جهت ضروری است که اطلاعاتی مانند [] به صورت encode شده در سمت کاربر نمایش داده نشوند؛ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را Encode می‌کند.
و یا اینکار را به صورت خلاصه به شکل زیر نیز می‌توان در سمت کاربر انجام داد:
 <script type="text/javascript">
  var model = @Html.Raw(Json.Encode(Model));
  // your js code here
</script>
در اینجا کار تبدیل اطلاعات مدل به JSON، در همان سمت RazorView انجام شده‌است.
مطالب
بررسی روش دسترسی به HttpContext در ASP.NET Core
در نگارش‌های دیگر ASP.NET، برای دسترسی به اطلاعات درخواست وب جاری، می‌توان از خاصیت استاتیک System.Web.HttpContext.Current استفاده کرد. با حذف شدن System.Web از ASP.NET Core و همچنین بهبود طراحی آن جهت سازگاری کامل با مفاهیم تزریق وابستگی‌ها، دیگر روش استفاده‌ی مستقیم از خواص استاتیک توصیه نشده و بجای آن تزریق اینترفیس ویژه‌ی IHttpContextAccessor توصیه می‌شود.


دسترسی به اطلاعات درخواست وب جاری در ASP.NET Core

برای دسترسی به اطلاعات درخواست جاری در ASP.NET Core، می‌توان از طریق تزریق سرویس جدید IHttpContextAccessor اقدام کرد. این اینترفیس دارای تک خاصیت HttpContext است که به صورت پیش فرض جزو سرویس‌های از پیش ثبت شده‌ی ASP.NET Core نیست و برای اینکه تزریق وابستگی‌ها در اینجا به درستی صورت گیرد، طول عمر این سرویس باید به صورت singleton تنظیم شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddMvc();
   services.AddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
}
روش کارکرد این سرویس نیز به صورت ذیل است:
- هر زمانیکه درخواست جدیدی برای پردازش فرا می‌رسد، IHttpContextFactory کار ایجاد یک HttpContext جدید را آغاز می‌کند.
- اگر سرویس IHttpContextAccessor پیشتر ثبت شده باشد، IHttpContextFactory کار مقدار دهی HttpContext آن‌را نیز انجام می‌دهد.
- اینجا شاید این سؤال مطرح شود که طول عمر IHttpContextAccessor «باید» به صورت singleton ثبت شود. پس این سرویس چگونه می‌تواند HttpContextهای مختلفی را شامل شود؟ کلاس HttpContextAccessor که پیاده سازی کننده‌ی IHttpContextAccessor است، دارای یک خاصیت AsyncLocal است که از این خاصیت جهت ذخیره سازی اطلاعات Contextهای مختلف استفاده می‌شود. بنابراین کلاس HttpContextAccessor دارای طول عمر singleton است، اما خاصیت AsyncLocal آن دارای طول عمری محدود به یک درخواست (request scoped) می‌باشد.


بنابراین به صورت خلاصه:
- هرجایی که نیاز به اطلاعات HTTP context وجود داشت، از تزریق اینترفیس IHttpContextAccessor استفاده کنید.
- ثبت سرویس IHttpContextAccessor را در ابتدای برنامه فراموش نکنید.
- طول عمر سرویس ثبت شده‌ی IHttpContextAccessor باید singleton باشد.

یک نکته: اگر از ASP.NET Core Identity استفاده می‌کنید، متد services.AddIdentity کار ثبت سرویس IHttpContextAccessor را نیز انجام می‌دهد.



یک مثال: ذخیره سازی اطلاعاتی با طول عمر کوتاه در HttpContext و سپس دسترسی به آن‌ها در کلاس‌های دیگر برنامه

استفاده‌ی از مجموعه‌ی Items شیء HttpContext، یکی از روش‌هایی است که از آن می‌توان جهت ذخیره سازی اطلاعات موقتی و محدود به طول عمر درخواست جاری استفاده کرد. برای مثال در یک کنترلر و اکشن متدی خاص، دو key/value جدید را به آن اضافه می‌کنیم:
public IActionResult ProcessForm()
{
   HttpContext.Items["firstname"] = "Vahid";
   HttpContext.Items["lastname"] = "N.";
   return View();
}
سپس جهت دسترسی به این اطلاعات در یک کلاس دیگر می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
public class MyHelperClass
{
    private readonly IHttpContextAccessor _contextAccessor;
    public MyHelperClass(IHttpContextAccessor  contextAccessor)
    {
        _contextAccessor = contextAccessor;
    }

    public string DoWork()
    {
        string firstName = _contextAccessor.HttpContext.Items["firstname"].ToString();
        string lastName = _contextAccessor.HttpContext.Items["lastname"].ToString();
        return $"Hello {firstName} {lastName}!";
    }
}
در اینجا در کلاسی قرار داریم که مستقیما ارتباطی به کنترلر جاری نداشته و دسترسی مستقیمی به خاصیت HttpContext آن ندارد. بنابراین برای دسترسی به اطلاعات موجود در HttpContext جاری می‌توان سرویس IHttpContextAccessor را به سازنده‌ی این کلاس تزریق کرد و سپس با کمک خاصیت contextAccessor.HttpContext آن، به اطلاعات مدنظر دسترسی یافت.
اشتراک‌ها
ویرایش و تغییر سایز عکس با استفاه از کلاس WebImage
حتما در خلال نوشتن یک برنامه نیاز پیدا کردید که سایز یک عکس را تغییر دهید، بچرخانید، واترمارک بزنید و خیلی کارهای دیگر...
خصوصا زمانی که قرار است پروژه، توسط GTmetrix بررسی شود و شما امتیاز بگیرید. حتما متوجه شدید که یکی از ملزومات داشتن یک Seo خوب، داشتن سرعت قابل قبول در بارگذاری تصاویر است و می‌دانیم که کاربران یک سایت، لزوما دیدگاه، دقت و حساسیت یک برنامه نویس را ندارند و بهترین کار این است که بطور قهری سایز تصاویر در پروژه بصورت صحیح تنظیم شود. بعنوان مثلا ممکن است یک کاربر برای داشتن یک آواتار از عکس بسیار بزرگ (PX 400*600) استفاده کند و این درحالی است که چنین اندازه ای برای یک آواتار غیرمنطقی مخرب است و صرفا باعث کاهش زمان بارگذاری سایت خواهد شد.

راه حل :

یکی از راه حل‌های موجود استفاده از کلاس WebImage  است که شما می‌توانید عملیات ویرایش یک عکس را خودتان مدیریت کنید. یادداشت زیر کدهای لازم برای استفاده از این کلاس می‌باشد.
[HttpPost]
    public ActionResult Index(HttpPostedFileBase file)
    {
        WebImage img = new WebImage(file.InputStream);
        if (img.Width > 1000)
            img.Resize(1000, 1000,false);
        img.Save("path");
        return View();
    }
در قطعه کد بالا انتخاب‌ها گوناگونی در ارسال تصویر و ویرایش داریم که شما می‌توانید بسته به نیاز خود آن را تغییر دهید. بعنوان مثال شما می‌توانید بعد از ذخیره عکس در مسیر فیزیکی سرور، آن را به راحتی ویرایش کنید. به مثال زیر توجه کنید
        WebImage img = new WebImage("path");
        if (img.Width > 720)}
            img.Resize(720, 460 ,false);
        img.Save("path");

 برای آگاهی و مطالعه بیشتر در خصوص Constuctors و Properties و Methods مربوط به کلاس WebImage می‌توانید به لینک WebImage Class in MSDN مراجعه فرمایید.
ویرایش و تغییر سایز عکس با استفاه از کلاس WebImage
مطالب
نکته‌ای در استفاده از AutoMapper
مدل Student را به شکل زیر در نظر بگیرید
public class Student
   {
       public int Id { get; set; }
       public string Name { get; set; }
       public string Family { get; set; }
       public DateTime Birthdate { get; set; }
       public string Tel { get; set; }
       public string CellPhone { get; set; }
       [Email]
       public string Email { get; set; }
   }
: آن را به صورت زیر ViewModel 
 public class StudentViewModel
    {      
        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public string Email { get; set; }
    }
برای نگاشت مجموعه‌ای از مدل Student به مجموعه‌ای از مدل StudentViewModel داریم:
public ActionResult Index()
   {
      var model = db.Students.ToList();
      AutoMapper.Mapper.CreateMap<Student,StudentViewModel>();
      var studentViewModel = AutoMapper.Mapper.Map<List<Student>, IEnumerable<StudentViewModel>>(model);
      return View(studentViewModel);
    }
که اگر دستور 
 AutoMapper.Mapper.CreateMap<Student,StudentViewModel>();
:را استفاده نکنیم، خطای زیر اتفاق می‌افتد
An exception of type 'AutoMapper.AutoMapperMappingException' occurred in AutoMapper.dll but was not handled in user code
مطالب
Bundling and Minifying Inline Css and Js
افزایش Performance یک سایت از موارد بسیار مهمی است که هر برنامه نویسی باید به آن توجه ویژه‌ای داشته باشد و در این زمینه لینک Best Practices می‌تواند بسیار کاربردی باشد. 
حال در این پست قصد داریم Style‌ها و Js‌های نوشته شده در سطح هر View را با Bundling and Minifying در Asp.Net MVC 4 بهینه نماییم .
در ابتدا با استفاده از  Nuget پکیج BundleMinifyInlineJsCss  را به پروژه MVC خود مطابق شکل زیر اضافه می‌نماییم .  

در مرحله بعدی کلاسی را با نام BundleMinifyingInlineCssJSAttribute ایجاد کرده و با ارث بردن از کلاس ActionFilterAttribute متد OnActionExecuting را override می‌نماییم . اکنون کلاس ما به شکل زیر است :
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using BundlingAndMinifyingInlineCssJs.ResponseFilters;
namespace UILayer.Filters
{
    public class BundleMinifyingInlineCssJSAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            filterContext.HttpContext.Response.Filter = new BundleAndMinifyResponseFilter(filterContext.HttpContext.Response.Filter);
        }
    }
}
و برای استفاده می‌توانیم بالای کنترلر خود کد زیر را اضافه نماییم .
[BundleMinifyingInlineCssJS]
    public partial class HomeController : Controller
    {
}
در ادامه پروژه را اجرا می‌کنیم. Style‌ها و Js‌های نوشته شده در سطح هر View به صورت زیر در می‌آیند.