مطالب
Roslyn #6
معرفی Analyzers

پیشنیاز این بحث نصب مواردی است که در مطلب «شروع به کار با Roslyn » در قسمت دوم عنوان شدند:
الف) نصب SDK ویژوال استودیوی 2015
ب) نصب قالب‌های ایجاد پروژه‌های مخصوص Roslyn

البته این قالب‌ها چیزی بیشتر از ایجاد یک پروژه‌ی کلاس Library جدید و افزودن ارجاعاتی به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis، نیستند. اما درکل زمان ایجاد و تنظیم این نوع پروژه‌ها را خیلی کاهش می‌دهند و همچنین یک پروژه‌ی تست را ایجاد کرده و تولید بسته‌ی نیوگت و فایل VSIX را نیز بسیار ساده می‌کنند.


هدف از تولید Analyzers

بسیاری از مجموعه‌ها و شرکت‌ها، یک سری قوانین و اصول خاصی را برای کدنویسی وضع می‌کنند تا به کدهایی با قابلیت خوانایی بهتر و نگهداری بیشتر برسند. با استفاده از Roslyn و آنالیز کننده‌های آن می‌توان این قوانین را پیاده سازی کرد و خطاها و اخطارهایی را به برنامه نویس‌ها جهت رفع اشکالات موجود، نمایش داده و گوشزد کرد. بنابراین هدف از آنالیز کننده‌های Roslyn، سهولت تولید ابزارهایی است که بتوانند برنامه نویس‌ها را ملزم به رعایت استانداردهای کدنویسی کنند.
همچنین معلم‌ها نیز می‌توانند از این امکانات جهت ارائه‌ی نکات ویژه‌‌ای به تازه‌کاران کمک بگیرند. برای مثال اگر این قسمت از کد اینگونه باشد، بهتر است؛ مثلا بهتر است فیلدهای سطح کلاس، خصوصی تعریف شوند و امکان دسترسی به آن‌ها صرفا از طریق متدهایی که قرار است با آن‌ها کار کنند صورت گیرد.
این آنالیز کنند‌ها به صورت پویا در حین تایپ کدها در ویژوال استودیو فعال می‌شوند و یا حتی به صورت خودکار در طی پروسه‌ی Build پروژه نیز می‌توانند ظاهر شده و خطاها و اخطارهایی را گزارش کنند.


بررسی مثال معتبری که می‌تواند بهتر باشد

در اینجا یک کلاس نمونه را مشاهده می‌کنید که در آن فیلدهای کلاس به صورت public تعریف شده‌اند.
    public class Student
    {
        public string FirstName;
        public string LastName;
        public int TotalPointsEarned;

        public void TakeExam(int pointsForExam)
        {
            TotalPointsEarned += pointsForExam;
        }

        public void ExtraCredit(int extraPoints)
        {
            TotalPointsEarned += extraPoints;
        }


        public int PointsEarned { get { return TotalPointsEarned; } }
    }
هرچند این کلاس از دید کامپایلر بدون مشکل است و کامپایل می‌شود، اما از لحاظ اصول کپسوله سازی اطلاعات دارای مشکل است و نباید جمع امتیازات کسب شده‌ی یک دانش آموز به صورت مستقیم و بدون مراجعه‌ی به متدهای معرفی شده، از طریق فیلدهای عمومی آن قابل تغییر باشد.
بنابراین در ادامه هدف ما این است که یک Roslyn Analyzer جدید را طراحی کنیم تا از طریق آن هشدارهایی را جهت تبدیل فیلدهای عمومی به خصوصی، به برنامه نویس نمایش دهیم.


با اجرای افزونه‌ی View->Other windows->Syntax visualizer، تصویر فوق نمایان خواهد شد. بنابراین در اینجا نیاز است FieldDeclaration‌ها را یافته و سپس tokenهای آن‌ها را بررسی کنیم و مشخص کنیم که آیا نوع یا Kind آن‌ها public است (PublicKeyword) یا خیر؟ اگر بلی، آن مورد را به صورت یک Diagnostic جدید گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Roslyn Analyzer

پس از نصب پیشنیازهای بحث، به شاخه‌ی قالب‌های extensibility در ویژوال استودیو مراجعه کرده و یک پروژه‌ی جدید از نوع Analyzer with code fix را آغاز کنید.


قالب Stand-alone code analysis tool آن دقیقا همان برنامه‌های کنسول بحث شده‌ی در قسمت‌های قبل است که تنها ارجاعی را به بسته‌ی نیوگت Microsoft.CodeAnalysis به صورت خودکار دارد.
قالب پروژه‌ی Analyzer with code fix علاوه بر ایجاد پروژه‌های Test و VSIX جهت بسته بندی آنالایزر تولید شده، دارای دو فایل DiagnosticAnalyzer.cs و CodeFixProvider.cs پیش فرض نیز هست. این دو فایل قالب‌هایی را جهت شروع به کار تهیه‌ی آنالیز کننده‌های مبتنی بر Roslyn ارائه می‌دهند. کار DiagnosticAnalyzer آنالیز کد و ارائه‌ی خطاهایی جهت نمایش به ویژوال استودیو است و CodeFixProvider این امکان را مهیا می‌کند که این خطای جدید عنوان شده‌ی توسط آنالایزر، چگونه باید برطرف شود و راه‌کار بازنویسی Syntax tree آن‌را ارائه می‌دهد.
همین پروژه‌ی پیش فرض ایجاد شده نیز قابل اجرا است. اگر بر روی F5 کلیک کنید، یک کپی جدید و محصور شده‌ی ویژوال استودیو را باز می‌کند که در آن افزونه‌ی در حال تولید به صورت پیش فرض و محدود نصب شده‌است. اکنون اگر پروژه‌ی جدیدی را جهت آزمایش، در این وهله‌ی محصور شده‌ی ویژوال استودیو باز کنیم، قابلیت اجرای خودکار آنالایزر در حال توسعه را فراهم می‌کند. به این ترتیب کار تست و دیباگ آنالایزرها با سهولت بیشتری قابل انجام است.
این پروژه‌ی پیش فرض، کار تبدیل نام فضاهای نام را به upper case، به صورت خودکار انجام می‌دهد (که البته بی‌معنا است و صرفا جهت نمایش و ارائه‌ی قالب‌های شروع به کار مفید است).
نکته‌ی دیگر آن، تعریف تمام رشته‌های مورد نیاز آنالایزر در یک فایل resource به نام Resources.resx است که در جهت بومی سازی پیام‌های خطای آن می‌تواند بسیار مفید باشد.

در ادامه کدهای فایل DiagnosticAnalyzer.cs را به صورت ذیل تغییر دهید:
using System.Collections.Immutable;
using System.Linq;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
using Microsoft.CodeAnalysis.Diagnostics;
 
namespace CodingStandards
{
    [DiagnosticAnalyzer(LanguageNames.CSharp)]
    public class CodingStandardsAnalyzer : DiagnosticAnalyzer
    {
        public const string DiagnosticId = "CodingStandards";

        // You can change these strings in the Resources.resx file. If you do not want your analyzer to be localize-able, you can use regular strings for Title and MessageFormat.
        internal static readonly LocalizableString Title = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerTitle), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString MessageFormat = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerMessageFormat), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal static readonly LocalizableString Description = new LocalizableResourceString(nameof(Resources.AnalyzerDescription), Resources.ResourceManager, typeof(Resources));
        internal const string Category = "Naming";

        internal static DiagnosticDescriptor Rule = 
            new DiagnosticDescriptor(
                DiagnosticId, 
                Title, 
                MessageFormat, 
                Category, 
                DiagnosticSeverity.Error, 
                isEnabledByDefault: true, 
                description: Description);
 
        public override ImmutableArray<DiagnosticDescriptor> SupportedDiagnostics
        {
            get { return ImmutableArray.Create(Rule); }
        }

        public override void Initialize(AnalysisContext context)
        {
            // TODO: Consider registering other actions that act on syntax instead of or in addition to symbols
            context.RegisterSyntaxNodeAction(analyzeFieldDeclaration, SyntaxKind.FieldDeclaration);
        }

        static void analyzeFieldDeclaration(SyntaxNodeAnalysisContext context)
        {
            var fieldDeclaration = context.Node as FieldDeclarationSyntax;
            if (fieldDeclaration == null) return;
            var accessToken = fieldDeclaration
                                .ChildTokens()
                                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            // Note: Not finding protected or internal
            if (accessToken.Kind() != SyntaxKind.None)
            {
                // Find the name of the field:
                var name = fieldDeclaration.DescendantTokens()
                              .SingleOrDefault(token => token.IsKind(SyntaxKind.IdentifierToken)).Value;
                var diagnostic = Diagnostic.Create(Rule, fieldDeclaration.GetLocation(), name, accessToken.Value);
                context.ReportDiagnostic(diagnostic);
            }
        }
    }
}
توضیحات:

اولین کاری که در این کلاس انجام شده، خواندن سه رشته‌ی AnalyzerDescription (توضیحی در مورد آنالایزر)، AnalyzerMessageFormat (پیامی که به کاربر نمایش داده می‌شود) و AnalyzerTitle (عنوان پیام) از فایل Resources.resx است. این فایل را گشوده و محتوای آن‌را مطابق تنظیمات ذیل تغییر دهید:


سپس کار به متد Initialize می‌رسد. در اینجا برخلاف مثال‌های قسمت‌های قبل، context مورد نیاز، توسط پارامترهای override شده‌ی کلاس پایه DiagnosticAnalyzer فراهم می‌شوند. برای مثال در متد Initialize، این فرصت را خواهیم داشت تا به ویژوال استودیو اعلام کنیم، قصد آنالیز فیلدها یا FieldDeclaration را داریم. پارامتر اول متد RegisterSyntaxNodeAction یک delegate یا Action است. این Action کار فراهم آوردن context کاری را برعهده دارد که نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را در متد analyzeFieldDeclaration می‌توانید ملاحظه کنید.
سپس در اینجا نوع نود در حال آنالیز (همان نودی که کاربر در ویژوال استودیو انتخاب کرده‌است یا در حال کار با آن است)، به نوع تعریف فیلد تبدیل می‌شود. سپس توکن‌های آن استخراج شده و بررسی می‌شود که آیا یکی از این توکن‌ها کلمه‌ی کلیدی public هست یا خیر؟ اگر این فیلد عمومی تعریف شده بود، نام آن‌را یافته و به عنوان یک Diagnostic جدید بازگشت و گزارش می‌دهیم.


ایجاد اولین Code fixer

در ادامه فایل CodeFixProvider.cs پیش فرض را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید. در اینجا مهم‌ترین تغییر صورت گرفته نسبت به قالب پیش فرض، اضافه شدن متد makePrivateDeclarationAsync بجای متد MakeUppercaseAsync از پیش موجود آن است:
using System.Collections.Immutable;
using System.Composition;
using System.Linq;
using System.Threading;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeFixes;
using Microsoft.CodeAnalysis.CodeActions;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
 
namespace CodingStandards
{
    [ExportCodeFixProvider(LanguageNames.CSharp, Name = nameof(CodingStandardsCodeFixProvider)), Shared]
    public class CodingStandardsCodeFixProvider : CodeFixProvider
    {
        public sealed override ImmutableArray<string> FixableDiagnosticIds
        {
            get { return ImmutableArray.Create(CodingStandardsAnalyzer.DiagnosticId); }
        }

        public sealed override FixAllProvider GetFixAllProvider()
        {
            return WellKnownFixAllProviders.BatchFixer;
        }

        public sealed override async Task RegisterCodeFixesAsync(CodeFixContext context)
        {
            var root = await context.Document.GetSyntaxRootAsync(context.CancellationToken).ConfigureAwait(false);

            // TODO: Replace the following code with your own analysis, generating a CodeAction for each fix to suggest
            var diagnostic = context.Diagnostics.First();
            var diagnosticSpan = diagnostic.Location.SourceSpan;

            // Find the type declaration identified by the diagnostic.
            var declaration = root.FindToken(diagnosticSpan.Start)
                                   .Parent.AncestorsAndSelf().OfType<FieldDeclarationSyntax>()
                                   .First();

            // Register a code action that will invoke the fix.
            context.RegisterCodeFix(
                CodeAction.Create("Make Private", 
                c => makePrivateDeclarationAsync(context.Document, declaration, c)),
                diagnostic);
        }

        async Task<Document> makePrivateDeclarationAsync(Document document, FieldDeclarationSyntax declaration, CancellationToken c)
        {
            var accessToken = declaration.ChildTokens()
                .SingleOrDefault(token => token.Kind() == SyntaxKind.PublicKeyword);

            var privateAccessToken = SyntaxFactory.Token(SyntaxKind.PrivateKeyword);

            var root = await document.GetSyntaxRootAsync(c);
            var newRoot = root.ReplaceToken(accessToken, privateAccessToken);

            return document.WithSyntaxRoot(newRoot);
        }
    }
}
اولین کاری که در یک code fixer باید مشخص شود، تعیین FixableDiagnosticIds آن است. یعنی کدام آنالایزرهای از پیش تعیین شده‌ای قرار است توسط این code fixer مدیریت شوند که در اینجا همان Id آنالایزر قسمت قبل را مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب ویژوال استودیو تشخیص می‌دهد که خطای گزارش شده‌ی توسط CodingStandardsAnalyzer قسمت قبل، توسط کدام code fixer موجود قابل رفع است.
کاری که در متد RegisterCodeFixesAsync انجام می‌شود، مشخص کردن اولین مکانی است که مشکلی در آن گزارش شده‌است. سپس به این مکان منوی Make Private با متد متناظر با آن معرفی می‌شود. در این متد، اولین توکن public، مشخص شده و سپس با یک توکن private جایگزین می‌شود. اکنون این syntax tree بازنویسی شده بازگشت داده می‌شود. با Syntax Factory در قسمت سوم آشنا شدیم.

خوب، تا اینجا یک analyzer و یک code fixer را تهیه کرده‌ایم. برای آزمایش آن دکمه‌ی F5 را فشار دهید تا وهله‌ای جدید از ویژوال استودیو که این آنالایزر جدید در آن نصب شده‌است، آغاز شود. البته باید دقت داشت که در اینجا باید پروژه‌ی CodingStandards.Vsix را به عنوان پروژه‌ی آغازین ویژوال استودیو معرفی کنید؛ چون پروژه‌ی class library آنالایزرها را نمی‌توان مستقیما اجرا کرد. همچنین یکبار کل solution را نیز build کنید.
پس از اینکه وهله‌ی جدید ویژوال استودیو شروع به کار کرد (بار اول اجرای آن کمی زمانبر است؛ زیرا باید تنظیمات وهله‌ی ویژه‌ی اجرای افزونه‌ها را از ابتدا اعمال کند)، همان پروژه‌ی Student ابتدای بحث را در آن باز کنید.


نتیجه‌ی اعمال این افزونه‌ی جدید را در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. زیر سطرهای دارای فیلد عمومی، خط قرمز کشیده شده‌است (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error). همچنین حالت فعلی و حالت برطرف شده را نیز با رنگ‌های قرمز و سبز می‌توان مشاهده کرد. کلیک بر روی گزینه‌ی make private، سبب اصلاح خودکار آن سطر می‌گردد.


روش دوم آزمایش یک Roslyn Analyzer

همانطور که از انتهای بحث قسمت دوم به‌خاطر دارید، این آنالایزرها را می‌توان به کامپایلر نیز معرفی کرد. روش انجام اینکار در ویژوال استودیوی 2015 در تصویر ذیل نمایش داده شده‌است.


نود references را باز کرده و سپس بر روی گزینه‌ی analyzers کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Add analyzer را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی browse کلیک کنید. در اینجا می‌توان فایل اسمبلی موجود در پوشه‌ی CodingStandards\bin\Debug را به آن معرفی کرد.


بلافاصله پس از معرفی این اسمبلی، آنالایزر آن شناسایی شده و همچنین فعال می‌گردد.


در این حالت اگر برنامه را کامپایل کنیم، با خطاهای جدید فوق متوقف خواهیم شد و برنامه کامپایل نمی‌شود (به علت تعریف DiagnosticSeverity.Error).
مطالب
ساخت یک گزارش ساز به کمک iTextSharp و Open Office

iTextSharp پایه کار با فایل‌های PDF را ارائه می‌دهد اما ابزاری را جهت ساده‌تر سازی تولید فایل‌های PDF به همراه ندارد؛ هر چند مثلا امکان تبدیل HTML به PDF را دارا است اما باید گفت: «تا حدودی البته». اگر نیاز باشد جدولی را ایجاد کنیم باید کد نویسی کرد، اگر نیاز باشد تصویری اضافه شود به همین ترتیب و الی آخر. البته این را هم باید در نظر داشت که کد نویسی انعطاف قابل توجهی را در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد؛ شاید به همین دلیل این روزها مباحث «Code first» بیشتر مورد توجه برنامه نویس‌ها است، تا مباحث «Wizard first» یک دهه قبل!
اما باز هم داشتن یک طراح بد نیست و می‌تواند در کاهش مدت زمان تولید نهایی یک فایل PDF مؤثر باشد. برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی رایگان و معروف Open office استفاده کرد. توسط آن می‌توان یک فرم PDF را طراحی و سپس فیلدهای آن‌را (این قالب تهیه شده را) با iTextSharp پر کرد. این مورد می‌تواند برای تهیه گزارش‌هایی که تهیه آن‌ها با ابزارهای متداول گزارش سازی عموما میسر نیست،‌ بسیار مناسب باشد.


طراحی یک فرم PDF با استفاده از برنامه Open Office

آخرین نگارش برنامه Open office را از اینجا می‌توانید دریافت کنید و آنچنان حجمی هم ندارد؛ حدودا 154 مگابایت است.
پس از نصب و اجرای برنامه، حداقل به دو طریق می‌توان یک فرم جدید را شروع کرد:
الف) آغاز یک XML Form document جدید در Open office سبب خواهد شد که نوارهای ابزار طراحی فرم، مانند قرار دادن TextBox ، CheckBox و غیره به صورت خودکار ظاهر شوند.
ب) و یا آغاز یک سند معمولی و سپس مراجعه به منوی View->Toolbars->Form Controls هم همان حالت را به همراه خواهد داشت.


در اینجا برای طراحی یک گزارش یا فرم جدید تنها کافی است همانند روش‌های متداول تهیه یک سند معمولی رفتار کنیم و مواردی را که قرار است توسط iTextSharp مقدار دهی کنیم، با کنترل‌های نوار ابزار Form آن بر روی صفحه قرار دهیم که نمونه‌ی ساده آن‌را در شکل زیر ملاحظه می‌کنید:


برای گزارش‌های فارسی بهتر است Alignment یک کنترل به Right تنظیم شود و Border به حالت Without frame مقدار دهی گردد. نام این کنترل را هم بخاطر بسپارید و یا تغییر دهید. از این نام‌ها در iTextSharp استفاده خواهیم کرد. (صفحه خواص فوق با دوبار کلیک بر روی یک کنترل قرار گرفته بر روی فرم ظاهر می‌شود)

مرحله بعد، تبدیل این فرم به فایل PDF است. کلیک بر روی دکمه تهیه خروجی به صورت PDF در نوار ابزار اصلی آن برای اینکار کفایت می‌کند. این گزینه در منوی File نیز موجود است.


فرم‌های PDF تهیه شده در اینجا، فقط خواندنی هستند. مثلا یک کاربر می‌تواند آن‌ها را پر کرده و چاپ کند. اما ما از آن‌ها در ادامه به عنوان قالب گزارشات استفاده خواهیم کرد. بنابراین جهت ویرایش فرم‌های تهیه شده بهتر است فایل‌های اصلی Open Office مرتبط را نیز درجایی نگهداری کرد و هر بار پس از ویرایش، نیاز است تا خروجی جدید PDF آن‌ها تهیه شود.


استفاده از iTextSharp جهت مقدار دهی فیلدهای یک فرم PDF

در ادامه می‌خواهیم این قالب گزارشی را که تهیه کردیم با کمک iTextSharp پر کرده و یک فایل PDF جدید تهیه کنیم. سورس کامل اینکار را در ذیل مشاهده می‌کنید:


using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfForm
{
class Program
{
//روش صحیح ثبت و معرفی فونت در این کتابخانه
public static iTextSharp.text.Font GetTahoma()
{
var fontName = "Tahoma";
if (!FontFactory.IsRegistered(fontName))
{
var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
FontFactory.Register(fontPath);
}
return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
}

static void Main(string[] args)
{
string fileNameExisting = @"form.pdf";
string fileNameNew = @"newform.pdf";

using (var existingFileStream = new FileStream(fileNameExisting, FileMode.Open))
using (var newFileStream = new FileStream(fileNameNew, FileMode.Create))
{
var pdfReader = new PdfReader(existingFileStream);
using (var stamper = new PdfStamper(pdfReader, newFileStream))
{
//نکته مهم جهت کار با اطلاعات فارسی
//در غیراینصورت شاهد ثبت اطلاعات نخواهید بود
stamper.AcroFields.AddSubstitutionFont(GetTahoma().BaseFont);

//form.Fields.Keys = تمام فیلدهای موجود در فرم
var form = stamper.AcroFields;

//مقدار دهی فیلدهای فرم
form.SetField("TextBox1", "مقدار1");
form.SetField("TextBox2", "مقدار2");

// "Yes" and "Off" are valid values here
form.SetField("Check Box 1", "Yes");

// "" and "Off" are valid values here
form.SetField("Option Button 1", "");

// نحوه مقدار دهی لیست
form.SetListOption("ListBox1", new[] { "1مقدار یک", "مقدار دو1" }, null);
form.SetField("ListBox1", null);

// به این ترتیب فرم دیگر توسط کاربر قابل ویرایش نخواهد بود
//stamper.PartialFormFlattening --> جهت غیرقابل ویرایش نمودن فیلدی مشخص
stamper.FormFlattening = true;

stamper.Close();
pdfReader.Close();
}
}

Process.Start("newform.pdf");
}
}
}

توضیحات:
چون در اینجا فایل PDF، از پیش تهیه شده است، پس باید از اشیاء PdfReader و PdfStamper جهت خواندن و نوشتن اطلاعات در آن‌ها استفاده کرد. سپس توسط شیء stamper.AcroFields می‌توان به این فیلدها یا همان کنترل‌هایی که در برنامه‌ی Open office بر روی فرم قرار دادیم، دسترسی پیدا کنیم.
در ابتدا نیاز است فونت این فیلدها توسط متد AddSubstitutionFont مقدار دهی شود. این مورد برای گزارش‌های فارسی الزامی است؛ در غیراینصورت متنی را در خروجی مشاهده نخواهید کرد.
ادامه کار هم مشخص است. توسط متد form.SetField مقداری را به کنترل‌های قرار گرفته بر روی فرم نسبت می‌دهیم. آرگومان اول آن نام کنترل است و آرگومان دوم، مقدار مورد نظر می‌باشد. اگر کنترل CheckBox را بر روی صفحه قرار دادید، تنها مقدارهای Yes و Off را می‌پذیرد (آن هم با توجه به اینکه به کوچکی و بزرگی حروف حساس است). اگر یک Radio button یا در اینجا Option button را بر روی فرم قرار دادید، تنها مقدارهای خالی و Off را قبول خواهد کرد. نحوه‌ی مقدار دهی یک لیست هم در اینجا ذکر شده است.
در پایان چون نمی‌خواهیم کاربر نهایی قادر به ویرایش اطلاعات باشد، FormFlattening را true خواهیم کرد و به این ترتیب، کنترل‌ها فقط خواندنی خواهند شد. البته اگر همانطور که ذکر شد، border کنترل‌ها را در حین طراحی حذف کنید، PDF نهایی تولیدی یکپارچه و یک دست به نظر می‌رسد و اصلا مشخص نخواهد بود که این فایل پیشتر یک فرم قابل پر کردن بوده است.

نظرات مطالب
پیاده سازی رخداد گردانهای یک شیء در الگوی MVP
یکی از دلایل استفاده از این روش، تمیز نگه داشته داشتن ویو (با توسعه برنامه پارامترهای لازم برای 4عمل اصلی اضافه می‌شد که نگهداری پارامترهای رخداد گردانها پیچیده و دشوار می‌شد) بود، زمانی که داشتم این پیاده سازی رو در پروژه انجام می‌دادم به این نتیجه رسیده بودم بهتر است کلیه عملیات‌های افزودن، حذف، ویرایش و حذف شی تلریک گرید ویو رو در presenter انجام بدم چون قرار بود یک سری عملیات منطقی بر روی 4عمل اصلی انجام بدم.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
- از Html.RenderAction استفاده کنید.
+ و یا همچنین layout، مدل محتوای خودش را به ارث می‌برد. یعنی مدلی که در View تنظیم می‌شود، همان مدلی است که layout به آن دسترسی خواهد داشت. به همین جهت مثلا می‌تونید توسط ViewBag، عنوان صفحه را که در layout تعریف شده، مقدار دهی کنید.
اگر می‌خواهید Strongly typed کار کنید، روش Html.RenderAction یک راه حل است و روش دوم به صورت زیر است:
یک کلاس پایه abstract تعریف کنید:

public abstract class BaseViewModel
{
    public string Name { get; set; }
}
بعد تمام مدل‌ها یا ViewModelهایی که قرار است در برنامه شما به Viewها ارسال شوند، باید از این کلاس پایه ارث بری کنند. مثلا:
public class HomeViewModel : BaseViewModel
{
   public int Data1 { set; get;}
   // ...
}
در این حالت و با رعایت این شرط، می‌تونید در فایل layout، نوع مدل را بجای حالت dynamic فعلی، تبدیل کنید به نوع کلاس پایه‌ایی که ذکر شد:
@model BaseViewModel
<!DOCTYPE html>
<html>
    <head>
        <meta name="viewport" content="width=device-width" />
        <title>Test</title>
    </head>
    <body>
        <header>
            Hello @Model.Name
        </header>
        <div>
            @this.RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
الان در layout، نوع کلاس پایه، به عنوان نوع مدل اصلی تعریف شده. بنابراین در این فایل layout مشترک بین تمام Viewها، خواص قرار گرفته شده در کلاس پایه‌ای که توسط ViewModelها به Viewها ارسال می‌شوند، به صورت strongly typed قابل دسترسی خواهند بود.
مطالب
افزودن یک صفحه‌ی جدید و دریافت و نمایش اطلاعات از سرور به کمک Ember.js
در قسمت قبل با مقدمات برپایی یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب مبتنی بر Ember.js آشنا شدیم. مثال انتهای بحث آن نیز یک لیست ساده را نمایش می‌دهد. در ادامه همین برنامه را جهت نمایش لیستی از اشیاء JSON دریافتی از سرور تغییر خواهیم داد. همچنین یک صفحه‌ی about را نیز به آن اضافه خواهیم کرد.


پیشنیازهای سمت سرور

- ابتدا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET را ایجاد کنید. نوع آن مهم نیست که Web Forms باشد یا MVC.
- سپس قصد داریم مدل کاربران سیستم را توسط یک ASP.NET Web API Controller در اختیار Ember.js قرار دهیم. مباحث پایه‌ای Web API نیز در وب فرم‌ها و MVC یکی است.
مدل سمت سرور برنامه چنین شکلی را دارد:
namespace EmberJS02.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string UserName { set; get; }
        public string Email { set; get; }
    }
}
کنترلر Web API ایی که این اطلاعات را در ختیار کلاینت‌ها قرار می‌دهد، به نحو ذیل تعریف می‌شود:
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Http;
using EmberJS02.Models;
 
namespace EmberJS02.Controllers
{
    public class UsersController : ApiController
    {
        // GET api/<controller>
        public IEnumerable<User> Get()
        {
            return UsersDataSource.UsersList;
        }
    }
}
در اینجا UsersDataSource.UsersList صرفا یک لیست جنریک ساده از کلاس User است و کدهای کامل آن‌را می‌توانید از فایل پیوست انتهای بحث دریافت کنید.

همچنین فرض بر این است که مسیریابی سمت سرور ذیل را نیز به فایل global.asax.cs، جهت فعال سازی دسترسی به متدهای کنترلر UsersController تعریف کرده‌اید:
using System;
using System.Web.Http;
using System.Web.Routing;
 
namespace EmberJS02
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    { 
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
               name: "DefaultApi",
               routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
               defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
               );
        }
    }
}

پیشنیازهای سمت کاربر

پیشنیازهای سمت کاربر این قسمت با قسمت «تهیه‌ی اولین برنامه‌ی Ember.js» دقیقا یکی است.
ابتدا فایل‌های مورد نیاز Ember.js به برنامه اضافه شده‌اند:
 PM> Install-Package EmberJS
سپس یک فایل app.js با محتوای ذیل به پوشه‌ی Scripts اضافه شده‌است:
App = Ember.Application.create();
App.IndexRoute = Ember.Route.extend({
    setupController:function(controller) {
        controller.set('content', ['red', 'yellow', 'blue']);
    }
});
و  در آخر یک فایل index.html با محتوای ذیل کار برپایی اولیه‌ی یک برنامه‌ی مبتنی بر Ember.js را انجام می‌دهد:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-2.1.1.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/handlebars.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/ember.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/app.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <script type="text/x-handlebars" data-template-name="application">
        <h1>Header</h1>
        {{outlet}}
    </script>
    <script type="text/x-handlebars" data-template-name="index">
        Hello,
        <strong>Welcome to Ember.js</strong>!
        <ul>
            {{#each item in content}}
            <li>
                {{item}}
            </li>
            {{/each}}
        </ul>
    </script>
</body>
</html>
تا اینجا را در قسمت قبل مطالعه کرده بودید.
در ادامه قصد داریم به هدر صفحه، دو لینک Home و About را اضافه کنیم؛ به نحوی که لینک Home به مسیریابی index و لینک About به مسیریابی about که صفحه‌ی جدید «درباره‌ی برنامه» را نمایش می‌دهد، اشاره کنند.


تعریف صفحه‌ی جدید About

برنامه‌های Ember.js، برنامه‌های تک صفحه‌ای وب هستند و صفحات جدید در آن‌ها به صورت یک template جدید تعریف می‌شوند که نهایتا متناظر با یک مسیریابی مشخص خواهند بود.
به همین جهت ابتدا در فایل app.js مسیریابی about را اضافه خواهیم کرد:
App.Router.map(function() {
    this.resource('about');
});
به این ترتیب با فراخوانی آدرس about/ در مرورگر توسط کاربر، منابع مرتبط با این آدرس و قالب مخصوص آن، توسط Ember.js پردازش خواهند شد.
بنابراین به صفحه‌ی index.html برنامه مراجعه کرده و صفحه‌ی about را توسط یک قالب جدید تعریف می‌کنیم:
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="about">
    <h2>Our about page</h2>
</script>
تنها نکته‌ی مهم در اینجا مقدار data-template-name است که سبب خواهد شد تا به مسیریابی about، به صورت خودکار متصل و مرتبط شود.

در این حالت اگر برنامه را در حالت معمولی اجرا کنید، خروجی خاصی را مشاهده نخواهید کرد. بنابراین نیاز است تا لینکی را جهت اشاره به این مسیر جدید به صفحه اضافه کنیم:
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="application">
    <h1>Ember Demo App</h1>
    <ul class="nav">
        <li>{{#linkTo 'index'}}Home{{/linkTo}}</li>
        <li>{{#linkTo 'about'}}About{{/linkTo}}</li>
    </ul>
    {{outlet}}
</script>
اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، عنوان شد که قالب ویژه‌ی application به صورت خودکار با وهله سازی Ember.Application.create به صفحه اضافه می‌شود. اگر نیاز به سفارشی سازی آن وجود داشت، خصوصا جهت تعریف عناصری که باید در تمام صفحات حضور داشته باشند (مانند منوها)، می‌توان آن‌را به نحو فوق سفارشی سازی کرد.
در اینجا با استفاده از امکان یا directive ویژه‌ای به نام linkTo، لینک‌هایی به مسیریابی‌های index و about اضافه شده‌اند. به این ترتیب اگر کاربری برای مثال بر روی لینک About کلیک کند، کتابخانه‌ی Ember.js او را به صورت خودکار به مسیریابی about و سپس نمایش قالب مرتبط با آن (قالب about ایی که پیشتر تعریف کردیم) هدایت خواهد کرد؛ مانند تصویر ذیل:


همانطور که در آدرس صفحه نیز مشخص است، هرچند صفحه‌ی about نمایش داده شده‌است، اما هنوز نیز در همان صفحه‌ی اصلی برنامه قرار داریم. به علاوه در این قسمت جدید، همچنان منوی بالای صفحه نمایان است؛ از این جهت که تعاریف آن به قالب application اضافه شده‌اند.


دریافت و نمایش اطلاعات از سرور

اکنون که با نحوه‌ی تعریف یک صفحه‌ی جدید و برپایی سیم کشی‌های مرتبط با آن آشنا شدیم، می‌خواهیم صفحه‌ی دیگری را به نام Users به برنامه اضافه کنیم و در آن لیست کاربران ارائه شده توسط کنترلر Web API سمت سرور ابتدای بحث را نمایش دهیم.
بنابراین ابتدا مسیریابی جدید users را به صفحه اضافه می‌کنیم تا لیست کاربران، در آدرس users/ قابل دسترسی شود:
App.Router.map(function() {
    this.resource('about');
    this.resource('users');
});
سپس نیاز است مدلی را توسط فراخوانی Ember.Object.extend ایجاد کرده و به کمک متد reopenClass آن‌را توسعه دهیم:
App.UsersLink = Ember.Object.extend({});
App.UsersLink.reopenClass({
    findAll: function () {
        var users = [];
        $.getJSON('/api/users').then(function(response) {
            response.forEach(function(item) {
                users.pushObject(App.UsersLink.create(item));
            });
        });
        return users;
    }
});
در اینجا متد دلخواهی را به نام findAll اضافه کرده‌ایم که توسط متد getJSON جی‌کوئری، به مسیر /api/users سمت سرور متصل شده و لیست کاربران را از سرور به صورت JSON دریافت می‌کند. در اینجا خروجی دریافتی از سرور به کمک متد pushObject به آرایه کاربران اضافه خواهد شد. همچنین نحوه‌ی فراخوانی متد create مدل UsersLink را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید (App.UsersLink.create).

پس از اینکه نحوه‌ی دریافت اطلاعات از سرور مشخص شد، باید اطلاعات این مدل را در اختیار مسیریابی Users قرار داد:
App.UsersRoute = Ember.Route.extend({
    model: function() {
        return App.UsersLink.findAll();
    }
});
 
App.UsersController = Ember.ObjectController.extend({
    customHeader : 'Our Users List'
});
به این ترتیب زمانیکه کاربر به مسیر users/ مراجعه می‌کند، سیستم مسیریابی می‌داند که اطلاعات مدل خود را باید از کجا تهیه نماید.
همچنین در کنترلری که تعریف شده، صرفا یک خاصیت سفارشی و دلخواه جدید، به نام customHeader برای نمایش در ابتدای صفحه تعریف و مقدار دهی گردیده‌است.
اکنون قالبی که قرار است اطلاعات مدل را نمایش دهد، چنین شکلی را خواهد داشت:
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="users">
    <h2>{{customHeader}}</h2>
    <ul>
        {{#each item in model}}
        <li>
            {{item.Id}}-{{item.UserName}} ({{item.Email}})
        </li>
        {{/each}}
    </ul>
</script>
با تنظیم data-template-name به users سبب خواهیم شد تا این قالب اطلاعات خودش را از مسیریابی users دریافت کند. سپس یک حلقه نوشته‌ایم تا کلیه عناصر موجود در مدل را خوانده و در صفحه نمایش دهد. همچنین در عنوان قالب نیز از خاصیت سفارشی customHeader استفاده شده‌است:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS02.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت 29 - برنامه‌ی Blazor WASM - یک تمرین: رزرو کردن یک اتاق انتخابی


در قسمت قبل که لیست اتاق‌های دریافتی از Web API را نمایش دادیم، هرکدام از آن‌ها، به همراه یک دکمه‌ی Book هم هستند (تصویر فوق) که هدف از آن، فراهم آوردن امکان رزرو کردن آن اتاق، توسط کاربران سایت است. این قسمت را می‌توان به عنوان تمرینی جهت یادآوری مراحل مختلف تهیه‌ی یک Web API و قسمت‌های سمت کلاینت آن، تکمیل کرد.



تهیه موجودیت و مدل متناظر با صفحه‌ی ثبت رزرو یک اتاق

تا اینجا در برنامه‌ی سمت کلاینت، زمانیکه بر روی دکمه‌ی Go صفحه‌ی اول کلیک می‌کنیم، تاریخ شروع رزرو و تعداد روز مدنظر، به صفحه‌ی مشاهده‌ی لیست اتاق‌ها ارسال می‌شود. اکنون می‌خواهیم در این لیست اتاق‌های نمایش داده شده، اگر بر روی لینک Book اتاقی کلیک شد، به صفحه‌ی اختصاصی رزرو آن اتاق هدایت شویم (مانند تصویر فوق). به همین جهت نیاز است موجودیت متناظر با اطلاعاتی را که قرار است از کاربر دریافت کنیم، به صورت زیر به پروژه‌ی BlazorServer.Entities اضافه کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class RoomOrderDetail
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string UserId { get; set; }

        [Required]
        public string StripeSessionId { get; set; }

        public DateTime CheckInDate { get; set; }

        public DateTime CheckOutDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckInDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckOutDate { get; set; }

        public long TotalCost { get; set; }

        public int RoomId { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }

        public string Phone { get; set; }

        [ForeignKey("RoomId")]
        public HotelRoom HotelRoom { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
در اینجا مشخصات شروع و پایان رزرو یک اتاق مشخص و مشخصات کاربری که قرار است این فرم را پر کند، مشاهده می‌کنید که Status یا وضعیت آن، در پروژه‌ی مشترک BlazorServer.Common به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class BookingStatus
    {
        public const string Pending = "Pending";
        public const string Booked = "Booked";
        public const string CheckedIn = "CheckedIn";
        public const string CheckedOutCompleted = "CheckedOut";
        public const string NoShow = "NoShow";
        public const string Cancelled = "Cancelled";
    }
}
پس از این تعاریف، DbSet آن‌را نیز به ApplicationDbContext اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public DbSet<RoomOrderDetail> RoomOrderDetails { get; set; }

        // ...
    }
}
بنابراین مرحله‌ی بعدی، ایجاد و اجرای Migrations متناظر با این جدول جدید است. برای این منظور با استفاده از خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شده و دستورات زیر را اجرا می‌کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddRoomOrderDetails --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext
این دستورات به پروژه‌ی آغازین WebApi اشاره می‌کنند که قرار است از طریق سرویسی، با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار کند.

پس از تعریف یک موجودیت، یک DTO متناظر با آن‌را که جهت مدلسازی UI از آن استفاده خواهیم کرد، در پروژه‌ی BlazorServer.Models ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class RoomOrderDetailsDTO
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string UserId { get; set; }

        [Required]
        public string StripeSessionId { get; set; }

        [Required]
        public DateTime CheckInDate { get; set; }

        [Required]
        public DateTime CheckOutDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckInDate { get; set; }

        public DateTime ActualCheckOutDate { get; set; }

        [Required]
        public long TotalCost { get; set; }

        [Required]
        public int RoomId { get; set; }

        public bool IsPaymentSuccessful { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }

        public string Phone { get; set; }

        public HotelRoomDTO HotelRoomDTO { get; set; }

        public string Status { get; set; }
    }
}
و همچنین در پروژه‌ی BlazorServer.Models.Mappings، نگاشت دوطرفه‌ی AutoMapper آن‌را نیز برقرار می‌کنیم؛ تا در حین تبدیل اطلاعات بین این دو، نیازی به تکرار سطرهای مقدار دهی اطلاعات خواص، نباشد:
namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            // ... 
            CreateMap<RoomOrderDetail, RoomOrderDetailsDTO>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}


ایجاد سرویسی برای کار با جدول RoomOrderDetails

در برنامه‌ی سمت کلاینت برای کار با بانک اطلاعاتی، دیگر نمی‌توان از سرویس‌های سمت سرور به صورت مستقیم استفاده کرد. به همین جهت آن‌ها را از طریق یک Web API endpoint، در معرض دید استفاده کننده قرار می‌دهیم. اما پیش از اینکار، سرویس سمت سرور Web API باید بتواند با سرویس دسترسی به اطلاعات جدول RoomOrderDetails، کار کند. بنابراین در ادامه این سرویس را تهیه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details);

        Task<List<RoomOrderDetailsDTO>> GetAllRoomOrderDetailsAsync();

        Task<RoomOrderDetailsDTO> GetRoomOrderDetailAsync(int roomOrderId);

        Task<bool> IsRoomBookedAsync(int RoomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate);

        Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(int id);

        Task<bool> UpdateOrderStatusAsync(int RoomOrderId, string status);
    }
}
که به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class RoomOrderDetailsService : IRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public RoomOrderDetailsService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> CreateAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            var roomOrder = _mapper.Map<RoomOrderDetail>(details);
            roomOrder.Status = BookingStatus.Pending;
            var result = await _dbContext.RoomOrderDetails.AddAsync(roomOrder);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<RoomOrderDetailsDTO>(result.Entity);
        }

        public Task<List<RoomOrderDetailsDTO>> GetAllRoomOrderDetailsAsync()
        {
            return _dbContext.RoomOrderDetails
                            .Include(roomOrderDetail => roomOrderDetail.HotelRoom)
                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                            .ToListAsync();
        }

        public async Task<RoomOrderDetailsDTO> GetRoomOrderDetailAsync(int roomOrderId)
        {
            var roomOrderDetailsDTO = await _dbContext.RoomOrderDetails
                                            .Include(u => u.HotelRoom)
                                                .ThenInclude(x => x.HotelRoomImages)
                                            .ProjectTo<RoomOrderDetailsDTO>(_mapperConfiguration)
                                            .FirstOrDefaultAsync(u => u.Id == roomOrderId);

            roomOrderDetailsDTO.HotelRoomDTO.TotalDays =
                roomOrderDetailsDTO.CheckOutDate.Subtract(roomOrderDetailsDTO.CheckInDate).Days;
            return roomOrderDetailsDTO;
        }

        public Task<bool> IsRoomBookedAsync(int RoomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            return _dbContext.RoomOrderDetails
                .AnyAsync(
                    roomOrderDetail =>
                        roomOrderDetail.RoomId == RoomId &&
                        roomOrderDetail.IsPaymentSuccessful &&
                        (
                            (checkInDate < roomOrderDetail.CheckOutDate && checkInDate > roomOrderDetail.CheckInDate) ||
                            (checkOutDate > roomOrderDetail.CheckInDate && checkInDate < roomOrderDetail.CheckInDate)
                        )
                );
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(int id)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<bool> UpdateOrderStatusAsync(int RoomOrderId, string status)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
توضیحات:
- از متد CreateAsync برای تبدیل مدل فرم ثبت اطلاعات، به یک رکورد جدول RoomOrderDetails، استفاده می‌کنیم.
- متد GetAllRoomOrderDetailsAsync، لیست تمام سفارش‌های ثبت شده را بازگشت می‌دهد.
- متد GetRoomOrderDetailAsync بر اساس شماره اتاقی که دریافت می‌کند، لیست سفارشات آن اتاق خاص را بازگشت می‌دهد. این لیست به علت استفاده از Include‌های تعریف شده، به همراه مشخصات اتاق و همچنین تصاویر مرتبط با آن اتاق نیز هست.
- متد IsRoomBookedAsync بر اساس شماره اتاق و بازه‌ی زمانی درخواستی توسط یک کاربر مشخص می‌کند که آیا اتاق خالی شده‌است یا خیر؟

پس از تعریف این سرویس، به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌ها، معرفی می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IRoomOrderDetailsService, RoomOrderDetailsService>();
            // ...
 
 
تشکیل سرویس ابتدایی کار با RoomOrderDetails در پروژه‌ی WASM

در ادامه، تعاریف خالی سرویس سمت کلاینت کار با RoomOrderDetails  را به پروژه‌ی WASM اضافه می‌کنیم. تکمیل این سرویس را به قسمت بعدی واگذار خواهیم کرد:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public interface IClientRoomOrderDetailsService
    {
        Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
        Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details);
    }
}
با این پیاده سازی ابتدایی:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientRoomOrderDetailsService : IClientRoomOrderDetailsService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientRoomOrderDetailsService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> MarkPaymentSuccessfulAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public Task<RoomOrderDetailsDTO> SaveRoomOrderDetailsAsync(RoomOrderDetailsDTO details)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
که این مورد نیز باید به نحو زیر به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی سمت کلاینت در فایل Program.cs آن اضافه شود:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IClientRoomOrderDetailsService, ClientRoomOrderDetailsService>();
            // ...
        }
    }
}


تعریف مدل فرم ثبت اطلاعات سفارش

پس از تدارک مقدمات فوق، اکنون می‌توانیم کار تکمیل فرم ثبت اطلاعات سفارش را شروع کنیم. به همین جهت مدل مخصوص آن‌را در برنامه‌ی سمت کلاینت به صورت زیر تشکیل می‌دهیم:
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorWasm.Client.Models.ViewModels
{
    public class HotelRoomBookingVM
    {
        public RoomOrderDetailsDTO OrderDetails { get; set; }
    }
}


تعریف کامپوننت جدید RoomDetails و مقدار دهی اولیه‌ی مدل آن

در ادامه فایل جدید BlazorWasm.Client\Pages\HotelRooms\RoomDetails.razor را ایجاد کرده و به صورت زیر مقدار دهی اولیه می‌کنیم:
@page "/hotel/room-details/{Id:int}"

@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject ILocalStorageService LocalStorage
@inject IClientHotelRoomService HotelRoomService

@if (HotelBooking?.OrderDetails?.HotelRoomDTO?.HotelRoomImages == null)
{
    <div class="spinner"></div>
}
else
{

}

@code {
    [Parameter]
    public int? Id { get; set; }

    HotelRoomBookingVM HotelBooking  = new HotelRoomBookingVM();
    int NoOfNights = 1;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        try
        {
            HotelBooking.OrderDetails = new RoomOrderDetailsDTO();
            if (Id != null)
            {
                if (await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking) != null)
                {
                    var roomInitialInfo = await LocalStorage.GetItemAsync<HomeVM>(ConstantKeys.LocalInitialBooking);
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO = await HotelRoomService.GetHotelRoomDetailsAsync(
                        Id.Value, roomInitialInfo.StartDate, roomInitialInfo.EndDate);
                    NoOfNights = roomInitialInfo.NoOfNights;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate = roomInitialInfo.StartDate;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate = roomInitialInfo.EndDate;
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays = roomInitialInfo.NoOfNights;
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount =
                        roomInitialInfo.NoOfNights * HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.RegularRate;
                }
                else
                {
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO = await HotelRoomService.GetHotelRoomDetailsAsync(
                        Id.Value, DateTime.Now, DateTime.Now.AddDays(1));
                    NoOfNights = 1;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate = DateTime.Now;
                    HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate = DateTime.Now.AddDays(1);
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays = 1;
                    HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount =
                        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.RegularRate;
                }
            }
        }
        catch (Exception e)
        {
            await JsRuntime.ToastrError(e.Message);
        }
    }
}
- در ابتدا مسیریابی کامپوننت جدید RoomDetails را مشخص کرد‌ه‌ایم که یک Id را می‌پذیرد که همان Id اتاق انتخاب شده‌ی توسط کاربر است. به همین جهت پارامتر عمومی متناظری با آن هم در قسمت کدهای کامپوننت تعریف شده‌است.
- سپس سرویس توکار IJSRuntime به کامپوننت تزریق شده‌است تا توسط آن و Toastr، بتوان خطاهایی را به کاربر نمایش داد.
- از سرویس ILocalStorageService برای دسترسی به اطلاعات شروع به رزرو شخص و تعداد روز مدنظر او استفاده می‌کنیم که در قسمت قبل آن‌را مقدار دهی کردیم.
- همچنین از سرویس IClientHotelRoomService که آن‌را نیز در قسمت قبل افزودیم، برای فراخوانی متد GetHotelRoomDetailsAsync آن استفاده کرده‌ایم.

در روال آغازین OnInitializedAsync، اگر Id تنظیم شده بود، یعنی کاربر به درستی وارد این صفحه شده‌است. سپس بررسی می‌کنیم که آیا اطلاعاتی از درخواست ابتدایی او در Local Storage مرورگر وجود دارد یا خیر؟ اگر این اطلاعات وجود داشته باشد، بر اساس آن، بازه‌ی تاریخی دقیقی را می‌توان تشکیل داد و اگر خیر، این بازه را از امروز، به مدت 1 روز درنظر می‌گیریم.
پس از پایان کار متد OnInitializedAsync، چون اجزای HotelBooking مقدار دهی کامل شده‌اند، نمایش loading ابتدای کامپوننت، متوقف شده و قسمت else شرط نوشته شده اجرا می‌شود؛ یعنی اصل UI فرم نمایان خواهد شد.

در قسمت قبل، متد GetHotelRoomDetailsAsync را تکمیل نکردیم؛ چون به آن نیازی نداشتیم و فقط قصد داشتیم تا لیست تمام اتاق‌ها را نمایش دهیم. اما در اینجا برای تکمیل کدهای آغازین کامپوننت RoomDetails، متد دریافت اطلاعات یک اتاق را نیز تکمیل می‌کنیم تا توسط آن بتوان در این کامپوننت نیز جزئیات اتاق انتخابی را نمایش داد:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHotelRoomService : IClientHotelRoomService
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;

        public ClientHotelRoomService(HttpClient httpClient)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomDetailsAsync(int roomId, DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
            // How to url-encode query-string parameters properly
            var uri = new UriBuilderExt(new Uri(_httpClient.BaseAddress, $"/api/hotelroom/{roomId}"))
                            .AddParameter("checkInDate", $"{checkInDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .AddParameter("checkOutDate", $"{checkOutDate:yyyy'-'MM'-'dd}")
                            .Uri;
            return _httpClient.GetFromJsonAsync<HotelRoomDTO>(uri);
        }

        public Task<IEnumerable<HotelRoomDTO>> GetHotelRoomsAsync(DateTime checkInDate, DateTime checkOutDate)
        {
           // ...
        }
    }
}

اتصال مدل کامپوننت RoomDetails به فرم ثبت سفارش آن

تا اینجا مدل فرم را مقدار دهی اولیه کردیم. اکنون می‌توانیم قسمت else شرط نوشته شده را تکمیل کرده و در قسمتی از آن، مشخصات اتاق جاری را نمایش دهیم و در قسمتی دیگر، فرم ثبت سفارش را تکمیل کنیم.
الف) نمایش مشخصات اتاق جاری
در کامپوننت جاری با استفاده از خواص مقدار دهی اولیه شده‌ی شیء HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO، می‌توان جزئیات اتاق انتخابی را نمایش داد که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل هم مشاهده کردید:
@if (HotelBooking?.OrderDetails?.HotelRoomDTO?.HotelRoomImages == null)
{
    <div class="spinner"></div>
}
else
{
    <div class="mt-4 mx-4 px-0 px-md-5 mx-md-5">
        <div class="row p-2 my-3 " style="border-radius:20px; ">
            <div class="col-12 col-lg-7 p-4" style="border: 1px solid gray">
                <div class="row px-2 text-success border-bottom">
                    <div class="col-8 py-1"><p style="font-size:x-large;margin:0px;">Selected Room</p></div>
                    <div class="col-4 p-0"><a href="hotel/rooms" class="btn btn-secondary btn-block">Back to Room's</a></div>
                </div>
                <div class="row">
                    <div class="col-6">
                        <div id="" class="carousel slide mb-4 m-md-3 m-0 pt-3 pt-md-0" data-ride="carousel">
                            <div id="carouselExampleIndicators" class="carousel slide" data-ride="carousel">
                                <ol class="carousel-indicators">
                                    <li data-target="#carouselExampleIndicators" data-slide-to="0" class="active"></li>
                                    <li data-target="#carouselExampleIndicators" data-slide-to="1"></li>
                                </ol>
                                <div class="carousel-inner">
                                    <div class="carousel-item active">
                                        <img class="d-block w-100" src="images/slide1.jpg" alt="First slide">
                                    </div>
                                </div>
                                <a class="carousel-control-prev" href="#carouselExampleIndicators" role="button" data-slide="prev">
                                    <span class="carousel-control-prev-icon" aria-hidden="true"></span>
                                    <span class="sr-only">Previous</span>
                                </a>
                                <a class="carousel-control-next" href="#carouselExampleIndicators" role="button" data-slide="next">
                                    <span class="carousel-control-next-icon" aria-hidden="true"></span>
                                    <span class="sr-only">Next</span>
                                </a>
                            </div>
                        </div>
                    </div>
                    <div class="col-6">
                        <span class="float-right pt-4">
                            <span class="float-right">Occupancy : @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Occupancy adults </span><br />
                            <span class="float-right pt-1">Size : @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.SqFt sqft</span><br />
                            <h4 class="text-warning font-weight-bold pt-5">
                                <span style="border-bottom:1px solid #ff6a00">
                                    @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount.ToString("#,#.00#;(#,#.00#)")
                                </span>
                            </h4>
                            <span class="float-right">Cost for @HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays nights</span>
                        </span>
                    </div>
                </div>
                <div class="row p-2">
                    <div class="col-12">
                        <p class="card-title text-warning" style="font-size:xx-large">@HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Name</p>
                        <p class="card-text" style="font-size:large">
                            @((MarkupString)@HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.Details)
                        </p>
                    </div>

                </div>
            </div>
}
ب) نمایش فرم متصل به مدل کامپوننت
قسمت دوم UI کامپوننت جاری، نمایش فرم زیر است که اجزای مختلف آن به فیلد HotelBooking متصل شده‌اند:
@if (HotelBooking?.OrderDetails?.HotelRoomDTO?.HotelRoomImages == null)
{
    <div class="spinner"></div>
}
else
{
  // ...
             
            <div class="col-12 col-lg-5 p-4 2 mt-4 mt-md-0" style="border: 1px solid gray;">
                <EditForm Model="HotelBooking" class="container" OnValidSubmit="HandleCheckout">
                    <div class="row px-2 text-success border-bottom"><div class="col-7 py-1"><p style="font-size:x-large;margin:0px;">Enter Details</p></div></div>

                    <div class="form-group pt-2">
                        <label class="text-warning">Name</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.Name" type="text" class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group pt-2">
                        <label class="text-warning">Phone</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.Phone" type="text" class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Email</label>
                        <InputText @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.Email" type="text" class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Check in Date</label>
                        <InputDate @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate" type="date" disabled class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Check Out Date</label>
                        <InputDate @bind-Value="HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate" type="date" disabled class="form-control" />
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">No. of nights</label>
                        <select class="form-control" value="@NoOfNights" @onchange="HandleNoOfNightsChange">
                            @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                            {
                                if (i == NoOfNights)
                                {
                                    <option value="@i" selected="selected">@i</option>
                                }
                                else
                                {
                                    <option value="@i">@i</option>
                                }
                            }
                        </select>
                    </div>
                    <div class="form-group">
                        <button type="submit" class="btn btn-success form-control">Checkout Now</button>
                    </div>
                </EditForm>
            </div>
        </div>
    </div>
}
در این فرم دو روال رویدادگردان زیر نیز مورد استفاده هستند:
@code {
    // ...

    private async Task HandleNoOfNightsChange(ChangeEventArgs e)
    {
        NoOfNights = Convert.ToInt32(e.Value.ToString());
        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO = await HotelRoomService.GetHotelRoomDetailsAsync(
            Id.Value,
            HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate,
            HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate.AddDays(NoOfNights));

        HotelBooking.OrderDetails.CheckOutDate = HotelBooking.OrderDetails.CheckInDate.AddDays(NoOfNights);
        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalDays = NoOfNights;
        HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.TotalAmount =
                NoOfNights * HotelBooking.OrderDetails.HotelRoomDTO.RegularRate;
    }

    private async Task HandleCheckout()
    {
        if (!await HandleValidation())
        {
            return;
        }
    }

    private async Task<bool> HandleValidation()
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(HotelBooking.OrderDetails.Name))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Name cannot be empty");
            return false;
        }

        if (string.IsNullOrEmpty(HotelBooking.OrderDetails.Phone))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Phone cannot be empty");
            return false;
        }

        if (string.IsNullOrEmpty(HotelBooking.OrderDetails.Email))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Email cannot be empty");
            return false;
        }
        return true;
    }
}
- کاربر اگر تعداد شب‌های اقامت را از طریق دارپ‌داون فرم تغییر داد، در روال رویدادگردان HandleNoOfNightsChange، محاسبات جدیدی را بر این اساس انجام می‌دهیم؛ چون هزینه و سایر مشخصات جزئیات اتاق نمایش داده شده، باید تغییر کنند.
- همچنین کدهای ابتدایی HandleCheckout را که برای ثبت نهایی اطلاعات فرم است، تهیه کرده‌ایم. البته در این قسمت این مورد را فقط محدود به اعتبارسنجی دستی و سفارشی که در متد HandleValidation مشاهده می‌کنید، کرده‌ایم. این روش دستی را نیز می‌توان برای تعریف منطق اعتبارسنجی یک فرم بکار برد و آن‌را توسط کدهای #C تکمیل کرد. البته باید درنظر داشت که data annotation validator توکار، هنوز از اعتبارسنجی خواص تو در تو، پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت است که در اینجا خودمان این اعتبارسنجی را به صورت دستی تعریف کرده‌ایم.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-29.zip
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت ششم - دخالت در مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container
روش متداول کار با تزریق وابستگی‌های برنامه‌های مبتنی بر NET Core.، عموما با ثبت و معرفی یک سرویس به صورت زیر، توسط متدهای AddTransient، AddSingleton و AddScoped است:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) 
    { 
        // ... 
         
        services.AddTransient<ICustomerService, DefaultCustomerService>(); 
         
        // ... 
    } 
}
و سپس استفاده‌ی از این سرویس، با تزریق آن در سازنده‌ی یک کنترلر که نمونه‌های بیشتری از آن‌را در قسمت چهارم بررسی کردیم:
public class SupportController 
{ 
    // DefaultCustomerService will be injected here: 
    public SupportController(ICustomerService customerService) 
    { 
        // ... 
    } 
}
در اینجا کار وهله سازی DefaultCustomerService به صورت خودکار و راسا توسط IoC Container توکار برنامه صورت می‌گیرد و ما هیچگونه دخالتی را در آن نداریم. اما اگر در این بین نیاز باشد پس از وهله سازی DefaultCustomerService، یک خاصیت آن نیز بر اساس شرایط جاری مقدار دهی شود و حاصل نهایی در اختیار SupportController فوق قرار گیرد چه باید کرد؟
برای سفارشی سازی مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container توکار برنامه و امکان دخالت در آن، قابلیتی تحت عنوان «factory registration» نیز پیش بینی شده‌است که در ادامه آن‌را بررسی می‌کنیم.


Factory Registration چیست؟

اگر در اسمبلی Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions و فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection آن به کلاس ServiceCollectionServiceExtensions که متدهای الحاقی مانند AddScoped را ارائه می‌کند، بیشتر دقت کنیم، تک تک این متدها امضاهای دیگری را نیز دارند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public static class ServiceCollectionServiceExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddScoped<TService>(
     this IServiceCollection services) where TService : class;
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType, Type implementationType);
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType, 
 Func<IServiceProvider, object> implementationFactory);
        public static IServiceCollection AddScoped<TService, TImplementation>(this IServiceCollection services)
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType);
        public static IServiceCollection AddScoped<TService>(
     this IServiceCollection services, 
 Func<IServiceProvider, TService> implementationFactory) where TService : class;
        public static IServiceCollection AddScoped<TService, TImplementation>(
     this IServiceCollection services, 
 Func<IServiceProvider, TImplementation> implementationFactory)
// ...
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، امضای تعدادی از این overloadها، دارای پارامترهایی از نوع Func نیز هست و هدف آن‌ها فراهم آوردن روشی برای سفارشی سازی مراحل وهله سازی سرویسی‌های بازگشتی از طریق سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه است. توسط این پارامتر، پیش از وهله سازی سرویس درخواستی، IServiceProvider جاری یا همان root container را در اختیار شما قرار می‌دهد (اطلاعات بیشتر در مورد IServiceProvider را در قسمت دوم بررسی کردیم) و توسط آن می‌توان ابتدا وهله‌ای از سرویس یا سرویس‌های خاصی را دریافت کرد و پس از ترکیب و سفارشی سازی آن‌ها، در آخر یک object را بازگشت داد که در نهایت به عنوان وهله‌ی اصلی این سرویس درخواستی، در سراسر برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه با مثال‌هایی، کاربردهای این پارامتر از نوع Func، یا Implementation Factory را بررسی می‌کنیم.


مثال 1 : تزریق وابستگی‌ها در حالتیکه کلاس سرویس مدنظر دارای تعدادی پارامتر ثابت است

IoC Container توکار برنامه‌های NET Core.، به صورت خودکار وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌های سرویس‌های مختلف را تا هر چند سطح ممکن، به صورت خودکار وهله سازی می‌کند؛ به شرطی‌که این وابستگی‌های تزریق شده نیز خودشان سرویس بوده باشند و در تنظیمات ابتدایی آن ثبت و معرفی شده باشند. به عبارتی زمانیکه با سیستم تزریق وابستگی‌ها کار می‌کنیم، مهم نیست که نگران مقدار دهی پارامترهای سازنده‌ی تزریق شده‌ی در سازنده‌های سرویسی خاص باشیم. اما ... برای نمونه سرویس زیر را که یک رشته را در سازنده‌ی خود دریافت می‌کند درنظر بگیرید:
namespace CoreIocServices
{
    public interface IParameterizedService
    {
        string GetConstructorParameter();
    }

    public class ParameterizedService : IParameterizedService
    {
        private readonly string _connectionString;

        public ParameterizedService(string connectionString)
        {
            _connectionString = connectionString;
        }

        public string GetConstructorParameter()
        {
            return _connectionString;
        }
    }
}
اینبار دیگر نمی‌توان این سرویس را از طریق متداول زیر ثبت و معرفی کرد:
services.AddTransient<IParameterizedService, ParameterizedService>();
چون IoC Container نمی‌داند که چگونه و از کجا باید پارامتر رشته‌ای درخواستی در سازنده‌ی کلاس ParameterizedService را تامین کند. همچنین ثبت سرویس‌ها نیز در کلاس ServiceCollectionServiceExtensions معرفی شده‌ی در ابتدای بحث، به قید «where TService : class» محدود شده‌است. اینجا است که روش factory registration به کمک ما خواهد آمد تا بتوانیم مراحل وهله سازی این سرویس را سفارشی سازی کنیم:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider =>
{
   return new ParameterizedService("some value ....");
});
البته چون بدنه‌ی این Func، صرفا از یک return تشکیل شده‌است، معادل ساده شده‌ی زیر را هم می‌تواند داشته باشد:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider => new ParameterizedService("some value ...."));
اینبار در سراسر برنامه اگر سرویس IParameterizedService درخواست شود، وهله‌ای از کلاس ParameterizedService را با پارامتر سازنده‌ی "some value ...."، دریافت خواهد کرد.

در اینجا چون serviceProvider نیز در اختیار ما است، حتی می‌توان این مقدار را از سرویسی دیگر دریافت کرد و سپس مورد استفاده قرار داد:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider =>
{
   var config = serviceProvider.GetRequiredService<ITestService>().GetConfigValue();
   return new ParameterizedService(config);
});

نمونه‌ی دیگری از این دست، کار با IUrlHelper توکار ASP.NET Core است. این سرویس برای اینکه پاسخ درستی را ارائه دهد، نیاز به ActionContext جاری را دارد تا بتواند از طریق آن به تمام جزئیات اکشن متد یک کنترلر و درخواست رسیده دسترسی داشته باشد. در این حالت برای ساده سازی کار با آن، بهتر است تامین وابستگی‌های لحظه‌ای این سرویس را با سفارشی سازی نحوه‌ی وهله سازی آن، انجام دهیم، تا اینکه این قطعه کد تکراری را در هر جائیکه به IUrlHelper نیاز است، تکرار کنیم:
services.AddScoped<IUrlHelper>(serviceProvider =>
{
   var actionContext = serviceProvider.GetRequiredService<IActionContextAccessor>().ActionContext;
   var urlHelperFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IUrlHelperFactory>();
   return urlHelperFactory.GetUrlHelper(actionContext);
});
اکنون اگر IUrlHelper را به سازنده‌ی یک کنترلر تزریق کنیم، دیگر نیازی به سه سطر نوشته‌ی تامین factory و action context آن نخواهد بود.


مثال 2: وهله سازی در صورت نیاز به وابستگی‌های یک سرویس، به کمک Lazy loading

فرض کنید دو سرویس را در سازنده‌ی سرویس دیگری تزریق کرده‌اید:
namespace Services
{
    public class OrderHandler : IOrderHandler
    {
        private readonly IAccounting _accounting;
        private readonly ISales _sales;
        public OrderHandler(IAccounting accounting, ISales sales)
        {
بعد در این کلاس، در یک متد، از سرویس accounting استفاده می‌شود و در متدی دیگر از سرویس sales. یعنی هرچند در زمان وهله سازی شیء OrderHandler هر دو وابستگی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن نیز وهله سازی خواهند شد، اما در بسیاری از شرایط، بسته به متد مورد استفاده، فقط از یکی از آن‌ها استفاده می‌کنیم. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان سربار وهله سازی تمام سازنده‌های این کلاس را به زمان استفاده‌ی از آن‌ها منتقل کرد؟ یعنی سرویس accounting تزریق شده فقط زمانی وهله سازی شود که واقعا قرار است از آن استفاده کنیم.
روش انجام یک چنین کارهایی با استفاده از کلاس Lazy اضافه شده‌ی به NET 4x. قابل انجام است:
   public class OrderHandlerLazy : IOrderHandler
    {
        public OrderHandlerLazy(Lazy<IAccounting> accounting, Lazy<ISales> sales)
        {
 و برای معرفی آن در اینجا می‌توان از روش factory registration استفاده کرد:
services.AddTransient<IOrderHandler, OrderHandlerLazy>();
services.AddTransient<IAccounting, Accounting>()
            .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<IAccounting>(() => serviceProvider.GetRequiredService<IAccounting>()));
services.AddTransient<ISales, Sales>()
           .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<ISales>(() => serviceProvider.GetRequiredService<ISales>()));
- در اینجا در ابتدا تمام سرویس‌ها (حتی آن‌هایی که قرار است به صورت Lazy استفاده شوند) یکبار به صورت متداولی معرفی می‌شوند.
- سپس سرویس‌هایی که قرار است به صورت Lazy نیز واکشی شوند، بار دیگر توسط روش factory registration با وهله سازی new Lazy از نوع سرویس مدنظر و فراهم آوردن پیاده سازی آن با استفاده از serviceProvider.GetRequiredService، مجددا معرفی خواهند شد.

پس از این تنظیمات، اگر سرویس IOrderHandler را از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست کنید، وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن فقط زمانی و در محلی وهله سازی می‌شوند که از طریق خاصیت Value شیء Lazy آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته شده باشند.
مثال کامل IOrderHandler را از فایل پیوستی انتهای مطلب می‌توانید دریافت. اگر آن‌را اجرا کنید (برنامه‌ی کنسول آن‌را)، در خروجی آن، فقط اجرا شدن سازنده‌ی سرویسی را مشاهده می‌کنید که مورد استفاده قرار گرفته و نه وابستگی دومی که تزریق شده، اما استفاده نشده‌است.


مثال 3: چگونه بجای اینترفیس‌ها، یک وهله از کلاسی مشخص را از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست کنیم؟

فرض کنید سرویسی را به صورت زیر به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرده‌اید:
services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
در ادامه اگر سرویس IMyDisposableService را از این سیستم درخواست کنیم، برنامه بدون مشکل اجرا می‌شود؛ اما اگر خود MyDisposableService را تزریق کنیم چطور؟
public class AnotherController 
{ 
    public AnotherController(MyDisposableService customerService) 
    { 
        // ... 
    } 
}
در این حالت برنامه با استثنای زیر متوقف می‌شود و عنوان می‌کند که نمی‌داند چگونه باید این وابستگی تزریق شده را تامین کند:
An unhandled exception occurred while processing the request. 
InvalidOperationException: Unable to resolve service for type ‘MyDisposableService’ while attempting to activate ‘AnotherController’. 
Microsoft.Extensions.DependencyInjection.ActivatorUtilities.GetService(IServiceProvider sp, Type type, Type requiredBy, bool isDefaultParameterRequired)
این مورد را نیز می‌توان توسط factory registration به نحو زیر مدیریت کرد:
services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
services.AddTransient<MyDisposableService>(serviceProvider =>
serviceProvider.GetRequiredService<IMyDisposableService>() as MyDisposableService);
هر زمانیکه وهله‌ای از کلاس MyDisposableService درخواست شود، وهله‌ای از سرویس IMyDisposableService را بازگشت می‌دهیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: CoreDependencyInjectionSamples-06.zip
مطالب
C# 8.0 - Pattern Matching
در نگارش‌های پیشین #C، بهبودهایی در زمینه‌ی Pattern matching وجود داشتند. در نگارش 8 نیز این بهبودها ادامه پیدا کرده‌اند که نتیجه‌ی آن به‌وجود آمدن روش جدیدی برای نوشتن عبارات switch است.


معرفی روش جدید نوشتن عبارات switch در C#8.0

فرض کنید یک enum که معرف تعدادی رنگ است را تعریف کرده‌ایم:
    public enum Rainbow
    {
        Red,
        Orange,
        Yellow,
        Green,
        Blue,
        Indigo,
        Violet
    }
همچنین کلاسی را نیز جهت تشکیل اشیاء رنگ مبتنی بر RGB تدارک دیده‌ایم:
    class RGBColor
    {
        internal byte Red { get; }
        internal byte Green { get; }
        internal byte Blue { get; }

        internal RGBColor(byte red, byte green, byte blue)
        {
            Red = red;
            Green = green;
            Blue = blue;
        }

        public override string ToString() => $"rgb({Red}, {Green}, {Blue})";
    }
اکنون هدف ما این است که اگر یکی از اعضای این enum را انتخاب کردیم، بتوانیم معادل رنگ RGB آن‌را نیز داشته باشیم. برای این منظور می‌توان switch ساده‌ی زیر را تشکیل داد:
        internal static RGBColor FromRainbow(Rainbow rainbowBolor)
        {
            switch (rainbowBolor)
            {
                case Rainbow.Red:
                    return new RGBColor(0xFF, 0x00, 0x00);
                case Rainbow.Orange:
                    return new RGBColor(0xFF, 0x7F, 0x00);
                case Rainbow.Yellow:
                    return new RGBColor(0xFF, 0xFF, 0x00);
                case Rainbow.Green:
                    return new RGBColor(0x00, 0xFF, 0x00);
                case Rainbow.Blue:
                    return new RGBColor(0x00, 0x00, 0xFF);
                case Rainbow.Indigo:
                    return new RGBColor(0x4B, 0x00, 0x82);
                case Rainbow.Violet:
                    return new RGBColor(0x94, 0x00, 0xD3);
                default:
                    throw new ArgumentException(message: "invalid enum value", paramName: nameof(rainbowBolor));
            };
        }
این کاری است که تا پیش از C# 8.0 به صورت متداولی انجام می‌شود. اکنون در C# 8.0 می‌توان عبارت switch فوق را به صورت زیر خلاصه کرد:
        internal static RGBColor TasteTheRainbow(Rainbow rainbowColor) =>
            rainbowColor switch
        {
            Rainbow.Red => new RGBColor(0xFF, 0x00, 0x00),
            Rainbow.Orange => new RGBColor(0xFF, 0x7F, 0x00),
            Rainbow.Yellow => new RGBColor(0xFF, 0xFF, 0x00),
            Rainbow.Green => new RGBColor(0x00, 0xFF, 0x00),
            Rainbow.Blue => new RGBColor(0x00, 0x00, 0xFF),
            Rainbow.Indigo => new RGBColor(0x4B, 0x00, 0x82),
            Rainbow.Violet => new RGBColor(0x94, 0x00, 0xD3),
            _ => throw new ArgumentException(message: "invalid enum value", paramName: nameof(rainbowColor)),
        };
- در این روش جدید، بجای اینکه با ذکر switch و سپس، مقداری/نوعی شروع شود، ابتدا با نوع شروع می‌شود و سپس واژه‌ی کلیدی switch ذکر خواهد شد.
- در ادامه تمام caseها حذف می‌شوند و بجای آن‌ها صرفا مقادیر مدنظر باقی می‌ماند. در اینجا <= به صورت expressed as خوانده می‌شود.
- caseهای مختلف با کاما از هم جدا می‌شوند.
- همچنین در سطر آخر آن نیز از یک discard استفاده شده‌است که معادل همان حالت default یا حالتی است که هیچ تطابقی صورت نگرفته باشد.
- به علاوه اگر دقت کنید، نتیجه‌ی نهایی این switch جدید، به صورت یک مقدار، توسط متد TasteTheRainbow، بازگشت داده شده‌است. بنابراین نوشتن یک چنین عباراتی در C# 8.0، مجاز است:
var operation = "+";
int a = 1, b = 2;
var result = operation switch
{
   "+" => a + b,
   "-" => a - b,
   "/" => a / b,
     _ => throw new NotSupportedException()
};


معرفی Property Patterns در C# 8.0

کلاس زیر را درنظر بگیرید که از تعدادی خاصیت عمومی تشکیل شده‌است:
    class Address
    {
        public string AddressLine1 { get; set; }
        public string AddressLine2 { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string State { get; set; }
        public string PostalCode { get; set; }
        public string CountryRegion { get; set; }
    }
اکنون فرض کنید که می‌خواهیم مالیات فروش را بر اساس آدرس و محل آن، محاسبه کنیم. در C# 8.0 با معرفی قابلیت الگوهای خواص، می‌توان بر روی آدرس، یک switch را تشکیل داد و سپس تک تک خواص آن‌را ارزیابی کرد:
    static class PropertyPatterns
    {
        internal static decimal ComputeSalesTax(
            Address location,
            decimal salePrice) =>
            location switch
        {
            { State: "Fars" } => salePrice * 0.06m,
            { State: "Tehran", City: "Tehran" } => salePrice * 0.056m,

            // Other cases removed for brevity...
            _ => 0M
        };
    }
در اینجا، سمت چپ هر case، داخل یک {} قرار می‌گیرد و در آن می‌توان مقادیر چندین خاصیت شیء location دریافتی را بررسی کرد. برای نمونه در سطر دوم آن، روش ارزیابی بیش از یک خاصیت را نیز مشاهده می‌کنید که روش ذکر آن شبیه به تعریف شیء‌های JSON است. در آخر نیز توسط یک discard، حالت default ذکر شده‌است.


معرفی Tuple Patterns در C# 8.0

در switch‌های C# 8.0، می‌توان از tuples نیز برای تشکیل قسمت case و همچنین مقداری که قرار است switch بر روی آن صورت گیرد، استفاده کرد:
    static class TuplePatterns
    {
        internal static string RockPaperScissors(
            string first,
            string second)
            => (first, second) switch
        {
            ("rock", "paper") => "Rock is covered by Paper. Paper wins!",
            ("rock", "scissors") => "Rock breaks Scissors. Rock wins!",
            ("paper", "rock") => "Paper covers Rock. Paper wins!",
            ("paper", "scissors") => "Paper is cut by Scissors. Scissors wins!",
            ("scissors", "rock") => "Scissors is broken by Rock. Rock wins!",
            ("scissors", "paper") => "Scissors cuts Paper. Scissors wins!",
            (_, _) => "tie"
        };
    }
در اینجا بر روی tuple ای که به صورت (first, second) تعریف شده، یک switch تعریف می‌شود. سپس برای نمونه 6 حالت مختلف برای آن پیش‌بینی شده و یک حالت default که آن نیز توسط discards معرفی می‌شود.


بهبودهای Pattern Matching بر روی اشیاء در C# 8.0

فرض کنید شیء پایه‌ی Shape را تعریف و بر اساس آن دو شیء جدید دایره و مستطیل را ایجاد کرده‌ایم:
    class Shape
    {
        protected internal double Height { get; }
        protected internal double Length { get; }

        protected Shape(double height = 0, double length = 0)
        {
            Height = height;
            Length = length;
        }
    }

    class Circle : Shape
    {
        internal double Radius => Height / 2;
        internal double Diameter => Radius * 2;
        internal double Circumference => 2 * Math.PI * Radius;

        internal Circle(double height = 10, double length = 10)
            : base(height, length) { }
    }

    class Rectangle : Shape
    {
        internal bool IsSquare => Height == Length;

        internal Rectangle(double height = 10, double length = 10)
            : base(height, length) { }
    }
امکان Pattern Matching بر روی اشیاء، در C# 7x نیز وجود دارد؛ اما در C# 8.0 می‌توان از روش جدید بیان عبارت switch آن به صورت زیر نیز در این حالت استفاده کرد:
    static class ObjectPatterns
    {
        internal static string ShapeDetails(this Shape shape)
            => shape switch
        {
            Circle c => $"circle with (C): {c.Circumference}",
            Rectangle s when s.IsSquare => $"L:{s.Length} H:{s.Height}, square",
            Rectangle r => $"L:{r.Length} H:{r.Height}, rectangle",
            _ => "Unknown shape!" // Discard
        };
    }
در اینجا یک شیء، به متد ShapeDetails ارسال شده و سپس جزئیاتی از آن دریافت می‌شود. مطابق روش C# 8.0، در اینجا نیز کار با ذکر نوع و سپس عبارت switch، شروع می‌شود. در ادامه روش بررسی نوع‌ها را در caseهای این سوئیچ ملاحظه می‌کنید. اگر در قسمت case آن Circle c ذکر شد، یعنی نوع shape از نوع دایره بوده و همچنین در همینجا می‌توان متغیر c را بر این اساس تعریف کرد و از آن استفاده نمود و یا می‌توان به کمک واژه‌ی کلیدی when، بر روی این متغیری که جدید تعریف شده، شرطی را نیز بررسی کرد. حالت default آن هم توسط discards معرفی می‌شود.


معرفی Positional Patterns در C# 8.0

در اینجا یک Point را داریم که می‌خواهیم بر اساس آن یک Quadrant را استخراج کنیم:
    class Point
    {
        public int X { get; }

        public int Y { get; }

        public Point(int x, int y) => (X, Y) = (x, y);

        public void Deconstruct(out int x, out int y) => (x, y) = (X, Y);
    }

    enum Quadrant
    {
        Unknown,
        Origin,
        One,
        Two,
        Three,
        Four,
        OnBorder
    }
برای این منظور می‌توان از الگوهای موقعیتی C# 8.0 استفاده کرد:
    static class PositionalPatterns
    {
        internal static Quadrant AsQuadrant(Point point) => point switch
        {
            (0, 0) => Quadrant.Origin,
            var (x, y) when x > 0 && y > 0 => Quadrant.One,
            var (x, y) when x < 0 && y > 0 => Quadrant.Two,
            var (x, y) when x < 0 && y < 0 => Quadrant.Three,
            var (x, y) when x > 0 && y < 0 => Quadrant.Four,
            (_, _) => Quadrant.OnBorder, // Either are 0, but not both
            _ => Quadrant.Unknown
        };
    }
اگر به کلاس Point دقت کنید، یک قسمت Deconstruct هم دارد. به همین جهت در قسمت‌های case این switch، زمانیکه برای مثال (0,0) ذکر می‌شود (که یک tuple literal است)، به صورت خودکار یک شیء Point متناظر را با مقادیر X و Y آن، تشکیل می‌دهد. همچنین روش‌های مختلف مقایسه‌ی مقادیر x و y این tuple را نیز در caseهای مختلف آن مشاهده می‌کنید.
در اینجا اگر دقت کنید و case مخصوص discards معرفی شده‌است. اولی برای حالت‌هایی است که هیچکدام از شرایط پیش از آن را برآورده نمی‌کند، مانند حالت (1,0)، در غیراینصورت سطر بعد از آن بازگشت داده می‌شود.
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 14

در بسیاری از زبان‌های برنامه نویسی امکان null بودن Reference types وجود دارد. به همین جهت مرسوم است پیش از استفاده از آن‌ها، بررسی شود آیا شیء مورد استفاده نال است یا خیر و سپس برای مثال متد یا خاصیت مرتبط با آن فراخوانی گردد؛ در غیر اینصورت برنامه با یک استثناء خاتمه خواهد یافت.
مشکلی هم که با این نوع بررسی‌ها وجود دارد این است که پس از مدتی کد موجود را تبدیل به مخزنی از انبوهی از if و else ها خواهند کرد که هم درجه‌ی پیچیدگی متدها را افزایش می‌دهند و هم نگهداری ‌آن‌ها را در طول زمان مشکل می‌سازند. برای حل این مساله، الگوی استانداردی وجود دارد به نام null object pattern؛ به این معنا که بجای بازگشت دادن null و یا سبب بروز یک exception شدن، بهتر است واقعا مطابق شرایط آن متد یا خاصیت، «هیچ‌کاری» را انجام نداد. در ادامه، توضیحاتی در مورد نحوه‌ی پیاده سازی این «هیچ‌کاری» را انجام ندادن، ارائه خواهد شد.


الف) حین معرفی خاصیت‌ها از محافظ استفاده کنید.

برای مثال اگر قرار است خاصیتی به نام Name را تعریف کنید که از نوع رشته‌ است، حالت امن آن رشته بجای null بودن، «خالی» بودن است. به این ترتیب مصرف کننده مدام نگران این نخواهد بود که آیا الان این Name نال است یا خیر. مدام نیاز نخواهد داشت تا if و else بنویسد تا این مساله را چک کند. نحوه پیاده سازی آن هم ساده است و در ادامه بیان شده است:

private string name = string.Empty;
public string Name
{
    get { return this.name; }
    set
    {
        if (value == null)
        {
            this.name = "";
            return;
        }
        this.name = value;
    }
}

دقیقا در زمان انتساب مقداری به این خاصیت، بررسی می‌شود که آیا مثلا null است یا خیر. اگر بود، همینجا و نه در کل برنامه، مقدار آن «خالی» قرار داده می‌شود.

ب) سعی کنید در متدها تا حد امکان null بازگشت ندهید.

برای نمونه اگر متدی قرار است لیستی را بازگشت دهد:

public IList<string> GetCultures()
{
//...
}

و حین تهیه این لیست، عضوی مطابق منطق پیاده سازی آن یافت نشد، null را بازگشت ندهید؛ یک new List خالی را بازگشت دهید. به این ترتیب مصرف کننده دیگری نیازی به بررسی نال بودن خروجی این متد نخواهد داشت.


ج) از متدهای الحاقی بجای if و else استفاده کنید.

پیاده سازی حالت الف زمانی میسر خواهد بود که طراح اصلی ما باشیم و کدهای برنامه کاملا در اختیار ما باشند. اما در شرایطی که امکان دستکاری کدهای یک کتابخانه پایه را نداریم چه باید کرد؟ مثلا دسترسی به تعاریف کلاس XElement دات نت فریم ورک را نداریم (یا حتی اگر هم داریم، تغییر آن تا زمانیکه در کدهای پایه اعمال نشده باشد، منطقی نیست). در این حالت می‌شود یک یا چند extension method را طراحی کرد:

public static class LanguageExtender
{
public static string GetSafeStringValue(this XElement input)
{
return (input == null) ? string.Empty : input.Value;
}

public static DateTime GetSafeDateValue(this XElement input)
{
return (input == null) ? DateTime.MinValue : DateTime.Parse(input.Value);
}
}

به این ترتیب می‌توان امکانات کلاس پایه‌‌ای را بدون نیاز به دسترسی به کدهای اصلی آن مطابق نیاز‌های خود تغییر و توسعه داد.