مطالب
اجرای SSIS Package از طریق برنامه کاربردی

مقدمه

در اکثر موارد در یک Landscape عملیاتی، چنانچه به تجمیع و انتقال داده‌ها از بانک‌های اطلاعاتی مختلف نیاز باشد، از SSIS Package اختصار (SQL Server Integration Service) استفاده می‌شود و معمولاً با تعریف یک Job در سطح SQL Server به اجرای Package در زمانهای مشخص می‌پردازند. چنانچه در موقعیتی لازم باشد که از طریق برنامه کاربردی توسعه یافته، به اجرای Package مبادرت ورزیده شود و البته نخواهیم Job تعریف شده را از طریق کد برنامه، اجرا کنیم و در واقع این امکان را داشته باشیم که همانند یک رویه ذخیره شده تعریف شده در سطح بانک اطلاعاتی به اجرای عمل فوق بپردازیم، یک راه حل می‌تواند تعریف یک CLR Stored Procedures باشد. در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته می‌شود، در ابتدا لازم است به بیان تئوری موضوع پرداخته شود (قسمت‌های 1 الی 5) در ادامه به ذکر پیاده سازی روش پیشنهادی پرداخته می‌شود.

1- اجرای Integration Service Package 

جهت اجرای یک Package از ابزارهای زیر می‌توان استفاده کرد:
• command-line ابزار خط فرمان dtexec.exe
• ابزار اجرائی پکیج dtexecui.exe
• استفاده از SQL Server Agent job
توجه: همچنین یک Package را در زمان طراحی در  Business Intelligence Development Studio) BIDS)  می‌توان اجرا نمود.

2- استفاده از dtexec جهت اجرای Package

با استفاده از ابزار dtexec می‌توان Package‌های ذخیره شده در فایل سیستم، یک SQL Instance و یا Package‌های ذخیره شده در Integration Service را اجرا نمود.

توجه:
در سیستم عامل‌های 64 بیتی، ابزار dtexec موجود در Integration Service با نسخه 64 بیتی نصب می‌شود. چنانچه بایست Package‌های معینی را در حالت 32 بیتی اجرا کنید، لازم است ابزار dtexec نسخه 32 بیتی نصب شود. ابزار dtexec دستیابی به تمامی ویژگی‌های پیکربندی و اجرای Package از قبیل اتصالات، مشخصات(Properties)، متغیرها، logging و شاخص‌های پردازشی را فراهم می‌کند.
توجه: زمانی که از نسخه‌ی ابزار dtexec که با SQL Server 2008 ارائه شده استفاده می‌کنید برای اجرای یک SSIS Package نسخه 2005، Integration Service به صورت موقت Package را به نسخه 2008 ارتقا می‌دهد، اما نمی‌توان از ابزار dtexec برای ذخیره این تغییرات استفاده کرد.

2-1- ملاحظات نصب dtexec روی سیستم‌های 64 بیتی

به صورت پیش فرض، یک سیستم عامل 64 بیتی که هر دو نسخه 64 بیتی و 32 بیتی ابزار خط فرمان Integration Service را دارد، نسخه 32 بیتی نصب شده را در خط فرمان اجرا خواهد کرد. نسخه 32 بیتی بدین دلیل اجرا می‌شود که در متغیر محیطی (Path (Path environment variable مسیر directory نسخه 32 بیتی قرار گرفته است.به طور معمول:
(<drive>:\Program Files(x86)\Microsoft SQL Server\100\DTS\Binn)
توجه: اگر از SQL Server Agent برای اجرای Package استفاده می‌کنید، SQL Server Agent به طور خودکار از ابزار نسخه 64 بیتی استفاده می‌کند. SQL Server Agent از Registry و نه از متغیر محیطی Path استفاده می‌کند. برای اطمینان از اینکه نسخه 64 بیتی این ابزار را در خط فرمان اجرا می‌کنید، directory را به directory ای تغییر دهید که شامل نسخه 64 بیتی این ابزار است(<drive>:\Program Files\Microsoft SQL Server\100\DTS\Binn) و ابزار را از این مسیر اجرا کنید و یا برای همیشه مسیر قرار گرفته در متغیر محیطی path را با مسیری که نسخه 64 بیتی قرار دارد، جایگزین کنید.

2-2- تفسیر کدهای خروجی

هنگامی که یک Package اجرا می‌شود، dtexec یک کد خروجی (Return Code) بر می‌گرداند:

 مقدار توصیف
 0  Package با موفقیت اجرا شده است.
 1  Package با خطا مواجه شده است.
 3 Package در حال اجرا توسط کاربر لغو شده است.
 4  Package پیدا نشده است.
 5  Package بارگذاری نشده است.
 6  ابزار با یک خطای نحوی یا خطای معنایی در خط فرمان برخورد کرده است.

2-3- قوانین نحوی dtexec

تمامی گزینه‌ها (Options) باید با یک علامت Slash (/)  و یا Minus (-)  شروع شوند.
یک آرگومان باید در یک quotation mark محصور شود چنانچه شامل یک فاصله خالی باشد.
گزینه‌ها و آرگومان‌ها بجز رمزعبور حساس به حروف کوچک و بزرگ نیستند.

2-3-1- Syntax

 dtexec /option [value] [/option [value]]…


2-3-2- Parameters

نکته: در Integration Service، ابزار خط فرمان dtsrun که برایData Transformation Service) DTS)‌های نسخه SQL Server 2000 استفاده می‌شد، با ابزار خط فرمان dtexec جایگزین شده است.
• تعدادی از گزینه‌های خط فرمان dtsrun به طور مستقیم در dtexec معادل دارند برای مثال نام Server و نام Package.
• تعدادی از گزینه‌های dtsrun به طور مستقیم در dtexec معادل ندارند.
• تعدادی گزینه‌های خط فرمان جدید dtsexec وجود دارد که در ویژگی‌های جدید Integration Service پشتیبانی می‌شود.

2-3-3- مثال

1) به منظور اجرای یک SSIS Package که در SQL Server ذخیره شده است، با استفاده از Windows Authentication :
 dtexec /sq <Package Name> /ser <Server Name>

2) به منظور اجرای یک SSIS Package که در پوشه File System در SSIS Package Store ذخیره شده است :
 dtexec /dts “\File System\<Package File Name>”

3) به منظور اجرای یک SSIS Package که در سیستم فایل ذخیره شده است و مشخص کردن گزینه logging:
 dtexec /f “c:\<Package File Name>” /l “DTS.LogProviderTextFile; <Log File Name>”

4) به منظور اجرای یک SSIS Package که در SQL Server ذخیره شده با استفاده از SQL Server Authentication برای نمونه(user:ssis;pwd:ssis@ssis)و رمز (Package(123:
 dtexec  /server “<Server Name>”  /sql “<Package Name>”  / user “ssis” /Password “ssis@ssis” /De “123”


3- تنظیمات سطح حفاظتی یک Package

به منظور حفاظت از داده‌ها در Package‌های Integration Service می‌توانید یک سطح حفاظتی (protection level) را تنظیم کنید که به حفاظت از داده‌های صرفاً حساس یا تمامی داده‌های یک Package کمک نماید. به  علاوه می‌توانید این داده‌ها را با یک Password یا یک User Key رمزگذاری نمائید یا به رمزگذاری داده‌ها در بانک اطلاعاتی اعتماد کنید. همچنین سطح حفاظتی که برای یک Package استفاده می‌کنید، الزاماً ایستا (static) نیست و در طول چرخه حیات یک Package می‌تواند تغییر کند. اغلب سطح حفاظتی در طول توسعه یا به محض (deploy) استقرار Package تنظیم می‌شود.
توجه: علاوه بر سطوح حفاظتی که توصیف شد، Package‌ها در بانک اطلاعاتی msdb ذخیره می‌شوند که همچنین می‌توانند توسط نقش‌های ثابت در سطح بانک اطلاعاتی (fixed database-level roles) حفاظت شوند. Integration Service شامل 3 نقش ثابت بانک اطلاعاتی برای نسبت دادن مجوزها به Package است که عبارتند از db_ssisadmin  ،db_ssisltduser و db_ssisoperator

3-1- درک سطوح حفاظتی

در یک Package اطلاعات زیر به عنوان حساس تعریف می‌شوند:
• بخش password در یک connection string. گرچه، اگر گزینه ای را که همه چیز را رمزگذاری کند، انتخاب کنید تمامی connection string حساس در نظر گرفته می‌شود.
• گره‌های task-generated XML که برچسب (tagged) هایی حساس هستند.
• هر متغییری که به عنوان حساس نشان گذاری شود.

3-1-1- Do not save sensitive

هنگامی که Package ذخیره می‌شود از ذخیره مقادیر ویژگی‌های حساس در Package جلوگیری می‌کند. این سطح حفاظتی رمزگذاری نمی‌کند اما در عوض از ذخیره شدن ویژگی هایی که حساس نشان گذاری شده اند به همراه Package جلوگیری می‌کند.

3-1-2- Encrypt all with password

به منظور رمزگذاری تمامی Package از یک Password استفاده می‌شود. Package توسط Password ای رمزگذاری می‌شود  که کاربر هنگامی که Package را ایجاد یا Export می‌کند، ارائه می‌دهد. به منظور باز کردن Package در SSIS Designer یا اجرای Package توسط ابزار خط فرمان dtexec کاربر بایست رمز Package را ارائه نماید. بدون رمز کاربر قادر به دستیابی و اجرای Package نیست.

3-1-3- Encrypt all with user key

به منظور رمزگذاری تمامی Package از یک کلید که مبتنی بر Profile کاربر جاری می‌باشد، استفاده می‌شود. تنها کاربری که Package را ایجاد یا Export می‌کند، می‌تواند Package را در SSIS Designer باز کند و یا Package را توسط ابزار خط فرمان dtexec اجرا کند.

3-1-4- Encrypt sensitive with password

به منظور رمزگذاری تنها مقادیر ویژگی‌های حساس در Package از یک Password استفاده می‌شود. برای رمزگذاری از DPAPI استفاده می‌شود. داده‌های حساس به عنوان بخشی از Package ذخیره می‌شوند اما آن داده‌ها با استفاده از Password رمزگذاری می‌شوند. به منظور باز نمودن Package در SSIS Designer کاربر باید رمز Package را ارائه دهد. اگر رمز ارائه نشود، Package بدون داده‌های حساس باز می‌شود و کاربر باید مقادیر جدیدی برای داده‌های حساس فراهم کند. اگر کاربر سعی نماید Package را بدون ارائه رمز اجرا کند، اجرای Package با خطا مواجه می‌شود.

3-1-5- Encrypt sensitive with user key

به منظور رمزگذاری تنها مقادیر ویژگی‌های حساس در Package از یک کلید که مبتنی بر Profile کاربر جاری می‌باشد، استفاده می‌شود. تنها کاربری که از همان Profile استفاده می‌کند، Package را می‌تواند بارگذاری (load) کند. اگر کاربر متفاوتی Package را باز نماید، اطلاعات حساس با مقادیر پوچی جایگزین می‌شود و کاربر باید مقادیر جدیدی برای داده‌های حساس فراهم کند. اگر کاربر سعی نماید Package را بدون ارائه رمز اجرا کند، اجرای Package با خطا مواجه می‌شود. برای رمزگذاری از DPAPI استفاده می‌شود.

3-1-6- (Rely on server storage for encryption (ServerStorage

با استفاده از نقش‌های بانک اطلاعاتی، SQL Server تمامی Package را حفاظت می‌کند. این گزینه تنها زمانی پشتیبانی می‌شود که Package در بانک اطلاعاتی msdb ذخیره شده است.

4- استفاده از نقش‌های Integration Service

برای کنترل کردن دستیابی به Package، SSIS شامل 3 نقش ثابت در سطح بانک اطلاعاتی است. نقش‌ها می‌توانند تنها روی Package هایی که در بانک اطلاعاتی msdb ذخیره شده اند، بکار روند. با استفاده از SSMS می‌توانید نقش‌ها را به Package‌ها نسبت دهید، این انتساب نقش‌ها در بانک اطلاعاتی msdb ذخیره می‌شود.

 Write action  Read action Role
 Import packages
Delete own packages
Delete all packages
Change own package roles
Change all package roles

* به نکته رجوع شود

 Enumerate own packages
Enumerate all packages
View own packages
View all packages
Execute own packages
Execute all packages
Export own packages
Export all packages
Execute all packages in SQL Server Agent
 db_ssisadmin
or
sysadmin

Import packages
Delete own packages
Change own package roles

Enumerate own packages
Enumerate all packages
View own packages
Execute own packages
Export own packages
db_ssisltduser
None
Enumerate all packages
View all packages
Execute all packages
Export all packages
Execute all packages in SQL Server Agent
db_ssisoperator
Stop all currently running packages
View execution details of all running packages
Windows administrators
* نکته: اعضای نقش‌های db_ssisadmin و dc_admin ممکن است قادر باشند مجوزهای خودشان را تا سطح sysadmin ارتقا دهند براساس این ترفیع مجوز امکان اصلاح و اجرای Package‌ها از طریق SQL Server Agent میسر می‌شود. برای محافظت در برابر این ارتقا، با استفاده از یک (account) حساب Proxy  با دسترسی محدود، Job هایی که این Package‌ها را اجرا می‌کنند، پیکربندی شوند یا  تنها اعضای نقش sysadmin به نقش‌های db_ssisadmin و dc_admin افزوده شوند.

همچنین جدول sysssispackages در بانک اطلاعاتی msdb شامل Package هایی است که در SQL Server ذخیره می‌شوند. این جدول شامل ستون هایی که اطلاعاتی درباره نقش هایی که به Package‌ها نسبت داده شده است، می‌باشد.
به صورت پیش فرض، مجوزهای نقش‌های ثابت بانک اطلاعاتی db_ssisadmin و db_ssisoperator و شناسه منحصر به فرد کاربری (unique security identifier) که Package را ایجاد کرده برای خواندن Package بکار می‌رود، و مجوزهای نقش db_ssisadmin و شناسه منحصر به فرد کاربری که Package را ایجاد کرده برای نوشتن Package به کار می‌رود. یک User باید عضو نقش db_ssisadmin و db_ssisltduser یا db_ssisoperator برای داشتن دسترسی خواندن Package باشد. یک User باید عضو نقش db_ssisadmin برای داشتن دسترسی نوشتن Package باشد.

5- اتصال به صورت Remote به Integration Service

زمانی که یک کاربر بدون داشتن دسترسی کافی تلاش کند به یک Integration Service به صورت Remote متصل شود، با پیغام خطای "Access is denied" مواجه می‌شود. برای اجتناب از این پیغام خطا می‌توان تضمین کرد که کاربر مجوز مورد نیاز DCOM را دارد.
به منظور پیکربندی کردن دسترسی کاربر به صورت Remote به سرویس Integration  مراحل زیر را دنبال کنید:
- Component Service را باز نمایید ( در Run عبارت dcomcnfg را تایپ کنید).
- گره Component Service را باز کنید، گره Computer و سپس My Computer را باز نمایید و روی DCOM Config کلیک نمایید.
- گره DCOM Config را باز کنید و از لیست برنامه هایی که می‌توانند پیکربندی شوند MsDtsServer را انتخاب کنید.
- روی Properties برنامه MsDtsServer رفته و قسمت Security را انتخاب کنید.
- در قسمت Lunch and Activation Permissions، مورد Customize را انتخاب و سپس روی Edit کلیک نمایید تا پنجره Lunch Permission باز شود.
- در پنجره Lunch Permission، کاربران را اضافه و یا حذف کنید و مجوزهای مناسب را به کاربران یا گروه‌های مناسب نسبت دهید. مجوزهای موجود عبارتند از Local Lunch، Remote Lunch، Local Activation و Remote Activation .
- در قسمت Access Permission مراحل فوق را به منظور نسبت دادن مجوزهای مناسب به کاربران یا گروه‌های مناسب انجام دهید.
- سرویس Integration  را Restart کنید.
مجوز دسترسی  Lunch به منظور شروع و خاتمه سرویس، اعطا  یا رد  می‌شود و مجوز دسترسیActivation به منظور متصل شدن به سرویس، اعطا (grant) یا رد (deny) می‌شود.

6- پیاده سازی

در ابتدا به ایجاد یک CLR Stored Procedures پرداخته می‌شود نام اسمبلی ساخته شده به این نام RunningPackage.dll می‌باشد و حاوی کد زیر است:
Partial Public Class StoredProcedures
    '------------------------------------------------
    'exec dbo.Spc_NtDtexec 'Package','ssis','ssis@ssis','1234512345'
    '------------------------------------------------
    <Microsoft.SqlServer.Server.SqlProcedure()> _
    Public Shared Sub Spc_NtDtexec(ByVal PackageName As String, _
                                   ByVal UserName As String, _
                                   ByVal Password As String, _
                                   ByVal Decrypt As String)
        Dim p As New System.Diagnostics.Process()
        p.StartInfo.FileName = "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\100\DTS\Binn\DTExec.exe"
        p.StartInfo.RedirectStandardOutput = True
        p.StartInfo.Arguments = "/sql " & PackageName & " /User " & UserName & " /Password " & Password & " /De " & Decrypt
        p.StartInfo.UseShellExecute = False
        p.Start()
        p.WaitForExit()
        Dim output As String
        output = p.StandardOutput.ReadToEnd()
        Microsoft.SqlServer.Server.SqlContext.Pipe.Send(output)
    End Sub
End Class
در حقیقت توسط این رویه به اجرای برنامه dtexec.exe و ارسال پارامترهای مورد نیاز جهت اجرا پرداخته می‌شود. با توجه به توضیحات تئوری بیان شده، سطح حفاظتی Package ایجاد شده Encrypt all with password توصیه می‌شود که رمز مذکور در قالب یکی از پارامتر ارسالی به رویه ساخته شده موسوم به Spc_NtDtexec ارسال می‌گردد.

در قدم بعدی نیاز به Register کردن dll ساخته شده در سطح بانک اطلاعاتی SQL Server است، این گام‌ها پس از اتصال به SQL Server Management Studio به شرح زیر است:
1- فعال کردن CLR در سرویس SQL Server
SP_CONFIGURE 'clr enabled',1
GO
RECONFIGURE

2- فعال کردن ویژگی TRUSTWORTHY در بانک اطلاعاتی مورد نظر
 ALTER DATABASE <Database Name> SET TRUSTWORTHY ON
GO
RECONFIGURE

3- ایجاد Assembly و Stored Procedure در بانک اطلاعاتی مورد نظر
Assembly ساخته شده با نام RunningPacakge.dll در ریشه :C کپی شود. بعد از ثبت نمودن این Assembly لزومی به وجود آن نمی‌باشد.
USE <Database Name>
GO
CREATE ASSEMBLY [RunningPackage]
AUTHORIZATION [dbo]
FROM 'C:\RunningPackage.dll'
WITH PERMISSION_SET = UNSAFE
Go
CREATE PROCEDURE [dbo].[Spc_NtDtexec]
@PackageName [nvarchar](50),
@UserName [nvarchar](50),
@Password [nvarchar](50),
@Decrypt [nvarchar](50)
WITH EXECUTE AS CALLER
AS
EXTERNAL NAME [RunningPackage].[RunningPackage.StoredProcedures].[Spc_NtDtexec]
GO
توجه: Application User برنامه بایست دسترسی اجرای رویه ذخیره شده Spc_NtDtexec را در بانک اطلاعاتی مورد نظر داشته باشد همچنین بایست عضو نقش db_ssisoperator در بانک اطلاعاتی msdb باشد.( منظور از Application User، لاگین است که در Connection string برنامه قرار داده اید.)

در برنامه کاربردی تان کافی است متدی به شکل زیر ایجاد و با توجه به نیازتان در برنامه به فراخوانی آن و اجرای Package بپردازید.
    Private Sub ExecutePackage()
        Dim oSqlConnection As SqlClient.SqlConnection
        Dim oSqlCommand As SqlClient.SqlCommand
        Dim strCnt As String = String.Empty
        strCnt = "Data Source=" & txtServer.Text & ";User ID=" & txtUsername.Text & ";Password=" & txtPassword.Text & ";Initial Catalog=" & cmbDatabaseName.SelectedValue.ToString() & ";"
        Try
            oSqlConnection = New SqlClient.SqlConnection(strCnt)
            oSqlCommand = New SqlClient.SqlCommand
            With oSqlCommand
                .Connection = oSqlConnection
                .CommandType = System.Data.CommandType.StoredProcedure
                .CommandText = "dbo.Spc_NtDtexec"
                .Parameters.Clear()
                .Parameters.Add("@PackageName", System.Data.SqlDbType.VarChar, 50)
                .Parameters.Add("@UserName", System.Data.SqlDbType.VarChar, 50)
                .Parameters.Add("@Password", System.Data.SqlDbType.VarChar, 50)
                .Parameters.Add("@Decrypt", System.Data.SqlDbType.VarChar, 50)
                .Parameters("@PackageName").Value = txtPackageName.Text.Trim()
                .Parameters("@UserName").Value = txtUsername.Text.Trim()
                .Parameters("@Password").Value = txtPassword.Text.Trim()
                .Parameters("@Decrypt").Value = txtDecrypt.Text.Trim()
            End With
            If (oSqlCommand.Connection.State <> System.Data.ConnectionState.Open) Then
                oSqlCommand.Connection.Open()
                oSqlCommand.ExecuteNonQuery()
                System.Windows.Forms.MessageBox.Show("Success")
            End If
            If (oSqlCommand.Connection.State = System.Data.ConnectionState.Open) Then
                oSqlCommand.Connection.Close()
            End If
        Catch ex As Exception
            MessageBox.Show(ex.Message, "Error")
        End Try
    End Sub 'ExecutePackage
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 5 - مکانیزم Eventing و استفاده از سرویس‌های موجودیت‌ها
در قسمت‌های قبل سعی شد یک دید کلی از نحوه استفاده از این زیرساخت ارائه شود؛ در این قسمت علاوه بر بررسی مکانیزم Eventing، با جزئیات بیشتری به استفاده از سرویس‌های پیاده‌سازی شده پرداخته خواهد شد.
‌‌‌‌‌

مکانیزم Eventing

‌‌
استفاده از رخ‌دادها، یکی از راه‌حل‌های رسیدن به  طراحی با Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) می‌باشد؛ همچنین برای حذف چرخه در فرآیند وابستگی مولفه‌های سیستم نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در این زیرساخت برای Application Layer مبتنی‌بر CRUD، مکانیزم BusinessEvent با هدف در معرض دید قراردادن یکسری نقاط قابل گسترش توسط سایر بخش‌های سیستم، تعبیه شده است. برای استفاده از این مکانیزم لازم است بسته نیوگت زیر را نصب کنید:
PM> Install-Package DNTFrameworkCore
‌‌‌
سپس امکان این را خواهید داشت که مشترک رخ‌دادهای مرتبط با عملیات CUD متناظر با موجودیت‌های سیستم، شوید. به عنوان مثال، برای اینکه بتوان مشترک رخ‌داد ویرایش مرتبط با موجودیت Task شد، باید به شکل زیر عمل کرد:
public class TaskEditingBusinessEventHandler : BusinessEventHandler<EditingBusinessEvent<TaskModel, int>>
{
    private readonly ILogger<TaskEditingBusinessEventHandler> _logger;

    public TaskEditingBusinessEventHandler(ILogger<TaskEditingBusinessEventHandler> logger)
    {
        _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
    }

    public override Task<Result> Handle(EditingBusinessEvent<TaskModel, int> @event)
    {
        foreach (var model in @event.Models)
        {
            _logger.LogInformation($"Title changed from: {model.OriginalValue.Title} to: {model.NewValue.Title}");
        }

        return Task.FromResult(Ok());
    }
}

کار با پیاده‌سازی واسط جنریک IBusinessEventHandler یا ارث‌بری از کلاس جنریک BusinessEventHandler آغاز می‌شود؛ سپس نیاز است Type Parameter متناظر را نیز مشخص کنیم. برای این منظور در تکه کد بالا از رخ‌داد جنریک EditingBusinessEvent استفاده شده است. همچنین همانطور که ملاحظه می‌کنید، نیاز است نوع Model مورد نظر نیز مشخص شده باشد؛ در اینجا از TaskModel به عنوان Model/DTO عملیات CUD موجودیت Task استفاده شده است.

‌‌‌‌رخ‌دادهای Creating/Created/Deleting/Deleted دارای خصوصیتی بنام Models هستند که نوع آن ‎IEnumerable<TModel>‎ می‌باشد. ولی این خصوصیت در رخ‌دادهای Editing/Edited از نوع ‎IEnumerable<ModifiedModel<TModel>> ‎ می‌باشد؛ در این صورت به مقادیر موجود در بانک اطلاعاتی و همچنین مقادیری که توسط استفاده کننده از سرویس جاری به عنوان آرگومان به متد ویرایش ارسال شده است، دسترسی خواهیم داشت.

public class ModifiedModel<TValue>
{
    public TValue NewValue { get; set; }
    public TValue OriginalValue { get; set; }
}
‌‌‌‎‌‌‌‎‌
نکته: همانطور که در قسمت‌های قبل اشاره شد، Application Layer مدنظر ما با یک Model/DTO برای عملیات CUD کار می‌کند؛ از این جهت، منطق تجاری و همچنین قواعد تجاری برفراز همان Model/DTO اجرا خواهند شد و به‌تبع آن، اگر سایر بخش‌های سیستم نیز قصد گسترش منطق تجاری مرتبط با یک موجودیت را دارند، باید با همان Model/DTO کار کنند.
‎‎‌‌
چه زمانی استفاده از مکانیزم BusinessEvent مطرح شده توصیه می‌شود؟
‌‎‎‌‎
به طور کلی محدودیتی در استفاده از آن وجود ندارد؛ در مواردی مشابه اگر قصد اعمال یکسری قواعد تجاری توسط سایر مولفه‌های سیستم را دارید و قصد ندارید ارجاعی به آن مولفه در مولفه جاری وجود داشته باشد یا بدلیل ایجاد چرخه، این امکان وجود ندارد، می‌توان از این مکانیزم بهره برد. برای مثال زمانی که یکسری قواعد تجاری جدید قرار است از سمت مولفه فروش بر روی مولفه مرتبط با مدیریت محصولات اعمال شود. 
‌‌‌
نکته: اگر قصد ارائه یک رخ‌داد سفارشی را دارید، می‌توانید واسط IEventBus را تزریق کرده و از متد TriggerAsync آن استفاده کنید.
‌‌‌‌

استفاده از سرویس‌های موجودیت‌ها

‌‌
OOP : Everything is an object
CRUD-based thinking : Everything is CRUD

استفاده از سرویس‌های موجودیت‌ها به تولید CrudController مرتبط ختم نمی‌شود و در تفکر مبتنی‌بر CRUD، تمام عملیات مرتبط با یک موجودیت از یک تونل واحد عبور خواهند کرد. مسئول این تونل در ابتدا متد Create می‌باشد و در ادامه توسط متد Edit مدیریت می‌شود. به عنوان مثال، اگر امروز در یک سیستم رستورانی با نحوه‌های فروش مختلف، قرار باشد در زمان ثبت گروه کالایی جدید و براساس تنظیمات سیستم، آن گروه کالایی به صورت خودکار به لیست گروه‌های کالایی مرتبط با تمام نحوه‌های فروش اضافه شود، این امر باید از طریق منطق تجاری توسعه داده شده برای نحوه ‌فروش، انجام پذیرد. قرار نیست شما منطق تجاری مرتبط با نحوه فروش را دور بزنید و به صورت دستی شروع به ثبت این اطلاعات در بانک اطلاعاتی کنید. در این شرایط می‌بایست با استفاده از مکانیزم BusinessEvent به شکل زیر عمل کرد:

public class ItemCategoryCreatedBusinessEventHandler : IBusinessEventHandler<CreatedBusinessEvent<ItemCategoryModel, int>>
{
    private readonly ISaleMethodService _saleMethodService;

    public TaskEditingBusinessEventHandler(ISaleMethodService saleMethodService)
    {
        _saleMethodService = saleMethodService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(saleMethodService));
    }

    public override Task<Result> Handle(CreatedBusinessEvent<ItemCategoryModel, int> @event)
    {
        var methods = _saleMethodService.FindAsnc();

        foreach (var method in methods)
        {
            foreach (var model in @event.Models)
            {
                method.ItemCategories.Add(new SaleMethodItemCategoryModel
                {
                    ItemCategoryId = model.Id,
                    TrackingState = TrackingState.Added;
            });
        }
    }

     return _saleMethodService.EditAsync(methods);
}
‌‌‌‌‌
این آبونه شدن به رخ‌داد Created مرتبط با گروه کالایی، از سمت مولفه فروش انجام گرفته است. در بدنه متد Handle، ابتدا لیست نحوه‌های فروش موجود در سیستم توسط متد FindAsync بدون پارامتر واکشی شده و سپس با پیمایش خصوصیت Models مرتبط با رخ‌داد مدنظر، به‌ازای تک‌تک گروه‌های کالایی ثبت شده، یک وهله از SaleMethodItemCategoryModel به عنوان Detail موجودیت SaleMethod اضافه می‌شود. سپس با استفاده از متد EditAsync لیست این نحوه‌های فروش را ویرایش خواهیم کرد.
 
نکته: در حد امکان این هندلرها را به صورت تک مسئولیتی طراحی کرده و توسعه دهید؛ این قضیه برای نوشتن آزمون‌های واحد مرتبط با هندلرها، حیاتی می‌باشد.

نکته مهم: در مطلب «معرفی قالب پروژه Web API مبتنی‌بر ASP.NET Core Web API و زیرساخت DNTFrameworkCore» در رابطه با موضوع آزمون جامعیت سرویس‌ها بحث شد؛ توجه داشته باشید که اگر این هندلرها در فرآیند آزمون واحد سرویس‌ها وارد شوند، نگهداری داده‌های تست به‌شدت سخت و طاقت‌فرسا خواهد بود. راهکار پیشنهادی، استفاده از یک StubEventBust و جایگزینی آن با پیاده‌ساز پیش‌فرض، می‌باشد. از این طریق، فراخوانی هندلرهای مرتبط با رخ‌دادها را از فرآیند اصلی متدها حذف کرده‌ایم.
مطالب
الگوی Chain Of Responsibility در #C
در این مطلب قصد داریم الگوی Chain Of Responsibility را تحت یک مثال کاربردی در زبان سی شارپ، با هم بررسی کنیم. اجازه دهید با یک مثال کار را شروع کنیم. سناریوی گرفتن وام دانشجویی را در نظر بگیرید؛ به این صورت که دانشجو وارد سامانه شده، رمز خود یا شماره دانشجویی خود را زده و درخواست خود را ثبت می‌کند و پاسخی را از سیستم دریافت میکند. فرض کنید سلسله مراتب سیستم به این صورت باشد که ابتدا بررسی میکند که دانشجو فعال باشد. مرحله بعد رمز دانشجو صحیح باشد. مرحله بعد اینکه مقدار وامی که قبلا گرفته است، از حداکثر وام ثبت شده در سیستم بیشتر نباشد و مرحله آخر هم ثبت درخواست وام. سناریوی ذکر شده صرفا جهت کار با الگوی مورد نظر در نظر گرفته شده است؛ چون قطعا روند کار بر پایه چارچوب طولانی‌تری پیش می‌رود.

اولین راه حلی که به ذهن میرسد
  1. if else
  2. switch case

بله مورد اولی که به ذهن خود من رسید، استفاده از if else هست. شاید خروجی مناسبی را از نظر کدنویسی داشته باشد؛ ولی خوانایی مناسبی را ندارد. حالا چطور اثبات کنیم خوانایی و قابلیت توسعه‌ی پایینی را دارد؟
فرض کنید شما برنامه را نوشته‌اید و تحویل مدیر خود داده‌اید. بعد از دو ماه به شما گفته می‌شود که مراحل 1 و 2 را جابجا کنید و یا یک step را اضافه کنید که بعد از مرحله دو (بررسی رمز) است تا یک منطق جدید را دنبال کند. اینجاست که دچار دردسر و اتلاف زمان میشویم؛ چون باید بیزینس را مجددا review کنیم و بدتر از آن کدها را هم تغییر دهیم که امکان رخ دادن خطا به شدت بالا می‌رود.

هدف از این الگو
  1. انجام کار در چند مرحله
  2. حذف پیچیدگی‌های پیاده سازی

حالا بیایید با هم با الگوی Chain Of Responsibility، این مثال را پیاده سازی کنیم. منطق کار به صورت زیر است:


به این شکل که مراحل بصورت سلسله مراتبی، تحت successor‌های یکدیگر پیش می‌روند. اگر بخواهم successor را در این مثال توضیح دهم من به‌عنوان دانشجو (successor اول) بعد از چک شدن موارد مربوط به دانشجو، درخواست به سمت مسئول مربوطه رفته (successor دوم ) و الی اخر.

پیاده سازی
ابتدا باید یک مدل را برای دانشجویان یا مشتریان بسازیم:
public class Customer
{
    public string Password { get; set; }
    public string Stno { get; set; }
    public int value { get; set; }
    public bool Active { get; set; }
}
همانطور که از دیاگرام مشخص است، ما یک requestContext لازم داریم که در سلسله مراتب بیزینس جابجا شده و منطق‌های ما بر روی این کلاس انجام میشود:
public class RequestContext
{
    public int VamValue { get; set; }
    public Customer student { get; set; }
}
که شامل یک مقدار وام (مقدار حداکثر وام درخواستی برای هر دانشجو) ،ضمن اینکه فرض کنید value در Customer، مقدار حداکثر وام در نظر گرفته شده‌ی در سیستم، برای دانشجو است. حال که ما یک درخواست را ایجاد میکنیم، باید یک کلاس response هم داشته باشیم:
public class ResponseContext
{
    public string Response { get; set; }
}

حال طبق شکل بالا باید handler خود را که گرفتن وام است، پیاده سازی نماییم:
public abstract class GetVam
{
    protected readonly GetVam successor;
    
    public GetVam(GetVam _getVam)
    {
        this.successor = _getVam;
    }

    public abstract ResponseContext execute(RequestContext requestContext);
}

حالا باید مراحل چندگانه‌‌ای را که عرض کردم، بصورت کلاس پیاده سازی نماییم:
1-چک کردن فعال بودن دانشجو :
public class CheckUseractive : GetVam
{
    public CheckUseractive(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        if (requestContext.student.Active == true)
        {
            return successor.execute(requestContext);
        }

        else
        {

            return new ResponseContext
            {
                Response = "student is inactive"
            };
        }
    }
}

2-بررسی رمز کاربر :

public class ChechPassword : GetVam
{
    public ChechPassword(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        if (requestContext.student.Password == "123")
        {
            return successor.execute(requestContext);
        }
        else
        {
            return new ResponseContext
            {
                Response = "invalid pass",
            };
        }
    }
}

3-بررسی میزان بدهکاری دانشجو :

public class ChechUserBedehkar : GetVam
{
    public ChechUserBedehkar(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        if (requestContext.student.value < requestContext.VamValue)
        {
            return successor.execute(requestContext);
        }
        else
        {
            return new ResponseContext
            {
                Response = "you are dont permission"
            };
        }
    }
}

4-و مرحله آخر که در صورتیکه تمامی مراحل قبلی پاس شوند چک کردن مقدار وامی است که به دانشجو باید داده شود :

public class AssignVam : GetVam
{
    public AssignVam(GetVam _getVam) : base(_getVam)
    {
    }

    public override ResponseContext execute(RequestContext requestContext)
    {
        return new ResponseContext
        {
            Response = "value of vam: " + (requestContext.VamValue - requestContext.student.value).ToString();
        };
    }
}
که مابه التفاوت مقدار وام صندوق و مقدار وام گرفته شده دانشجو را به‌عنوان وام، به دانشجو برمی‌گردانیم.

تا اینجا ما منطق برنامه را نوشتیم حالا چطور از آن استفاده کنیم؟

partial class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        Customer customer = new Customer()
        {
            Active = true,
            Password = "123",
            Stno = "111",
            value = 2000

        };

        RequestContext requestContext = new RequestContext()
        {

            student = customer,
            VamValue = 3000,
        };

        var GetVam = new CheckUseractive(new ChechPassword(new ChechUserBedehkar(new AssignVam(null))));
        var res = GetVam.execute(requestContext);
        Console.Write(res.Response);
        Console.ReadKey();
    }
}
خروجی:

حال اگر به نحوه فراخوانی دقت کنید، دقیقا سلسله مراتب، تحت کنترل ما است و در صورت تغییر و یا جابجایی stepهای برنامه، به سادگی قابل توسعه است.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 28 - برنامه‌ی Blazor WASM - نمایش لیست اطلاعات دریافتی از Web API
در قسمت قبل، سرویس و کامپوننت دریافت اطلاعات اتاق‌ها را از Web API برنامه، تکمیل کردیم. در این قسمت با استفاده از اطلاعات مهیا شده، UI آن‌را نیز تکمیل خواهیم کرد.


نمایش منتظر بمانید در حین بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت

کامپوننت‌هایی که قرار است اطلاعات را از یک Web API دریافت کنند، مدتی باید منتظر بمانند تا عملیات رفت و برگشت به سرور، تکمیل شود. در این بین می‌توان یک loading را به کاربر نمایش داد:
@page "/hotel/rooms"

@if (Rooms is not null && Rooms.Any())
{

}
else
{
    <div style="position:fixed;top:50%;left:50%;margin-top:-50px;margin-left:-100px;">
        <img src="images/loader.gif" />
    </div>
}

@code {
    IEnumerable<HotelRoomDTO> Rooms = new List<HotelRoomDTO>();
    // ... 
}
- فیلد Rooms را در قسمت قبل، در متد LoadRooms، از Web API دریافت و مقدار دهی کردیم. تا زمان تکمیل عملیات این متد، فیلد Rooms، فاقد عضوی است؛ بنابراین قسمت else شرط فوق اجرا می‌شود که یک loading را نمایش خواهد داد. مابقی UI برنامه در قسمت if آن قرار می‌گیرد.
- هر زمانیکه کار روال رویدادگردان OnInitializedAsync به پایان برسد (که شامل اجرای متد LoadRooms نیز هست)، سبب فراخوانی خودکار StateHasChanged می‌شود. این فراخوانی، UI را مجددا رندر می‌کند. به همین جهت است که پس از پایان کار، محتوای if، رندر خواهد شد.
- از این loading سفارشی که در میانه‌ی صفحه نمایش داده می‌شود، می‌توان در فایل wwwroot\index.html نیز بجای loading پیش‌فرض آن استفاده کرد:
  <body>
    <div id="app">
      <div
        style="
          position: fixed;
          top: 50%;
          left: 50%;
          margin-top: -50px;
          margin-left: -100px;
        "
      >
        <img src="images/ajax-loader.gif" />
      </div>
    </div>

افزودن خواصی جدید به HotelRoomDTO

می‌خواهیم به کاربر امکان تغییر تعداد روزهای اقامت را بدهیم. این انتخاب باید در لیست اتاق‌های نمایش داده شده، با تغییر تعداد روزهای اقامت (TotalDays) و هزینه‌ی جدید متناظر با آن (TotalAmount)، منعکس شود. به همین جهت این خواص را به HotelRoomDTO، اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class HotelRoomDTO
    {
        // ...

        public int TotalDays { get; set; }
        public decimal TotalAmount { get; set; }
    }
}
محاسبات مربوط به این خواص را هم می‌توان در همان کامپوننت HotelRooms.razor، پس از بارگذاری لیست اتاق‌ها از Web API، انجام داد:
@code
{
     HomeVM HomeModel = new HomeVM();
    // ...

    private async Task LoadRoomsAsync()
    {
        Rooms = await HotelRoomService.GetHotelRoomsAsync(HomeModel.StartDate, HomeModel.EndDate);
        foreach (var room in Rooms)
        {
            room.TotalAmount = room.RegularRate * HomeModel.NoOfNights;
            room.TotalDays = HomeModel.NoOfNights;
        }
    }
}


افزودن امکان تغییر تعداد روزهای اقامت در همان صفحه‌ی نمایش لیست اتاق‌ها


همانطور که در تصویر فوق هم مشاهده می‌کنید، می‌خواهیم در این صفحه نیز کاربر بتواند زمان شروع اقامت و مدت مدنظر را تغییر دهد. به همین جهت، HomeModel ای را که در قسمت قبل از Local Storage دریافت کردیم، به فرم زیر متصل می‌کنیم تا اجزای آن در این فرم، نمایش داده شده و قابل تغییر شوند:
@if (Rooms is not null && Rooms.Any())
{
    <EditForm Model="HomeModel" OnValidSubmit="SaveBookingInfo" class="bg-light">
        <div class="pt-3 pb-2 px-5 mx-1 mx-md-0 bg-secondary">
            <DataAnnotationsValidator />
            <div class="row px-3 mx-3">
                <div class="col-6 col-md-4">
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Check in Date</label>
                        <InputDate @bind-Value="HomeModel.StartDate" class="form-control" />
                    </div>
                </div>
                <div class="col-6 col-md-4">
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">Check Out Date</label>
                        <input @bind="HomeModel.EndDate" disabled="disabled"
                            readonly="readonly" type="date" class="form-control" />
                    </div>
                </div>
                <div class=" col-4 col-md-2">
                    <div class="form-group">
                        <label class="text-warning">No. of nights</label>
                        <select class="form-control" @bind="HomeModel.NoOfNights">
                            <option value="Select" selected disabled="disabled">(Select No. Of Nights)</option>
                            @for (var i = 1; i <= 10; i++)
                            {
                                <option value="@i">@i</option>
                            }
                        </select>
                    </div>
                </div>

                <div class="col-8 col-md-2">
                    <div class="form-group" style="margin-top: 1.9rem !important;">
                        @if (IsProcessing)
                        {
                            <button class="btn btn-success btn-block form-control">
                                <i class="fa fa-spin fa-spinner"></i>Processing...
                            </button>
                        }
                        else
                        {
                            <input type="submit" value="Update" class="btn btn-success btn-block form-control" />
                        }
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </EditForm>
نکته‌ی مهم این فرم، مدیریت قسمت کلیک بر روی دکمه‌ی Update است که سبب فراخوانی روال رویدادگران OnValidSubmit می‌شود:
@code {
    bool IsProcessing;

    // ...

    private async Task SaveBookingInfo()
    {
        IsProcessing = true;
        HomeModel.EndDate = HomeModel.StartDate.AddDays(HomeModel.NoOfNights);
        await LocalStorage.SetItemAsync(ConstantKeys.LocalInitialBooking, HomeModel);
        await LoadRoomsAsync();
        IsProcessing = false;
    }
}
در ابتدای عملیات، فیلد جدید IsProcessing را به true تنظیم می‌کنیم. این مورد سبب می‌شود تا برچسب دکمه‌ی Update به Processing... تغییر کند. سپس فیلد محاسباتی EndDate را بر اساس اطلاعات جدید فرم، به روز رسانی می‌کنیم. در ادامه، مجددا این اطلاعات را در Local Storage ذخیره سازی کرده و کار LoadRoomsAsync را انجام می‌دهیم که به همراه آن، خواص جدید تعداد روزها و هزینه‌ی اقامت نیز مجددا محاسبه می‌شوند. در آخر برچسب دکمه‌ی Update را به حالت اول باز می‌گردانیم.

سؤال: زمانیکه IsProcessing به true تنظیم می‌شود که هنوز کار متد رویدادگردان SaveBookingInfo به پایان نرسیده‌است و فراخوانی خودکار StateHasChanged در پایان متدهای رویدادگردان صورت می‌گیرد. پس چطور است که سبب رندر مجدد UI و تغییر برچسب دکمه‌ی Update می‌شود؟
پاسخ به این سؤال را در قسمت 6 این سری با بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها، مشاهده کردیم:
«البته متدهای رویدادگردان async، دوبار سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged می‌شوند؛ یکبار زمانیکه قسمت sync متد به پایان می‌رسد (در این مثال یعنی تا قبل از اولین await نوشته شده) و یکبار هم زمانیکه کار فراخوانی کلی متد به پایان خواهد رسید»


نمایش لیست اتاق‌ها


نمایش لیست اتاق‌ها مطابق تصویر فوق، دو قسمت اصلی را دارد:
الف) نمایش لیست تصاویر منتسب به یک اتاق، توسط کامپوننت carousel بوت استرپ
@foreach (var room in Rooms)
{
            <div class="row p-2 my-3 " style="border-radius:20px; border: 1px solid gray">
                <div class="col-12 col-lg-3 col-md-4">
                    <div id="carouselExampleIndicators_@room.Id"
                        class="carousel slide mb-4 m-md-3 m-0 pt-3 pt-md-0"
                        data-ride="carousel">
                        <ol class="carousel-indicators">
                            @{
                                int imageIndex = 0;
                                int innerImageIndex = 0;
                            }
                            @foreach (var image in room.HotelRoomImages)
                            {
                                if (imageIndex == 0)
                                {
                                    <li data-target="#carouselExampleIndicators_@room.Id"
                                        data-slide-to="@imageIndex" class="active"></li>

                                }
                                else
                                {
                                    <li data-target="#carouselExampleIndicators_@room.Id"
                                        data-slide-to="@imageIndex"></li>
                                }
                                imageIndex++;
                            }
                        </ol>
                        <div class="carousel-inner">
                            @foreach (var image in room.HotelRoomImages)
                            {
                                var imageUrl = $"{ImagesBaseAddress}/{image.RoomImageUrl}";
                                if (innerImageIndex == 0)
                                {
                                    <div class="carousel-item active">
                                        <img class="d-block w-100" style="border-radius:20px;"
                                            src="@imageUrl" alt="First slide">
                                    </div>
                                }
                                else
                                {
                                    <div class="carousel-item">
                                        <img class="d-block w-100" style="border-radius:20px;"
                                            src="@imageUrl" alt="First slide">
                                    </div>
                                }

                                innerImageIndex++;
                            }
                        </div>
                        <a class="carousel-control-prev" href="#carouselExampleIndicators_@room.Id"
                            role="button" data-slide="prev">
                            <span class="carousel-control-prev-icon" aria-hidden="true"></span>
                            <span class="sr-only">Previous</span>
                        </a>
                        <a class="carousel-control-next" href="#carouselExampleIndicators_@room.Id"
                            role="button" data-slide="next">
                            <span class="carousel-control-next-icon" aria-hidden="true"></span>
                            <span class="sr-only">Next</span>
                        </a>
                    </div>
                </div>
}
- هرچند این قطعه کد، طولانی به نظر می‌رسد اما قسمت‌های مختلف آن صرفا بر اساس مستندات سایت بوت استرپ، جهت تشکیل ساختار ابتدایی و استاندارد کامپوننت carousel، تهیه شده‌اند.
- سپس در حلقه‌ای که برای نمایش لیست اتاق‌ها تهیه کرده‌ایم، قسمت‌های مختلف carousel را تکمیل می‌کنیم که در اینجا نیاز به ایندکس تصاویر، لیست تصاویر و یک Id منحصربفرد برای این carousel خاص را دارد تا بتوان چندین وهله از آن‌را در صفحه قرار داد که این id را بر اساس Id اتاق مشخص کرد‌ه‌ایم.

دو نکته:
- در این مثال برای تعریف لینک به تصاویر، کد زیر را مشاهده می‌کنید:
var imageUrl = $"{ImagesBaseAddress}/{image.RoomImageUrl}";
و این ImagesBaseAddress، به صورت زیر تعریف شده که همان آدرس برنامه‌ی blazor server ای است که مشخصات اتاق‌ها و تصاویر را ثبت می‌کند:
@code {
   string ImagesBaseAddress = "https://localhost:5006";
بنابراین اگر می‌خواهید تصاویر را هم مشاهده کنید، باید برنامه‌ی مجزای blazor server این سری نیز در حال اجرا باشد.
- کامپوننت carousel برای اجرا، نیاز به فایل lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.bundle.min.js را نیز دارد. به همین جهت مدخل اسکریپت آن‌را باید به فایل wwwroot\index.html اضافه کرد.

ب) نمایش جزئیات نام و هزینه‌ی اتاق
قسمت دوم حلقه‌ی foreach نمایش لیست اتاق‌ها، جهت نمایش جزئیات هر اتاق تعریف شده‌است:
@foreach (var room in Rooms)
{
                <div class="col-12 col-lg-9 col-md-8">
                    <div class="row pt-3">
                        <div class="col-12 col-lg-8">
                            <p class="card-title text-warning" style="font-size:xx-large">@room.Name</p>
                            <p class="card-text">
                                @((MarkupString)room.Details)
                            </p>
                        </div>
                        <div class="col-12 col-lg-4">
                            <div class="row pb-3 pt-2">
                                <div class="col-12 col-lg-11 offset-lg-1">
                                    <a href="@($"hotel/room-details/{room.Id}")" class="btn btn-success btn-block">Book</a>
                                </div>
                            </div>
                            <div class="row ">
                                <div class="col-12 pb-5">
                                    <span class="float-right">
                                        <span class="float-right">Occupancy : @room.Occupancy adults </span><br />
                                        <span class="float-right pt-1">Room Size : @room.SqFt sqft</span><br />
                                        <h4 class="text-warning font-weight-bold pt-4">
                                            <span style="border-bottom:1px solid #ff6a00">
                                                @room.TotalAmount.ToString("#,#.00;(#,#.00#)")
                                            </span>
                                        </h4>
                                        <span class="float-right">Cost for  @room.TotalDays nights</span>
                                    </span>
                                </div>
                            </div>
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
}
- در این مثال از MarkupString استفاده شده تا بتوان یک محتوای HTML ای را در صفحه نمایش داد.
- هر اتاق نمایش داده شده، لینکی را به صفحه‌ی خاص خودش نیز دارد که آن‌را در قسمت بعدی تکمیل می‌کنیم.
- در اینجا TotalAmount و TotalDays محاسباتی و قابل تغییر بر اساس انتخاب کاربر نیز درج شده‌اند.


یک تمرین: در برنامه‌ی Blazor Server، سرویسی را جهت درج مشخصات امکانات رفاهی هتل تهیه کردیم. این امکانات رفاهی را از طریق Web API برنامه دریافت و سپس در برنامه‌ی سمت کلاینت نمایش دهید.
بنابراین تکمیل این تمرین شامل تهیه‌ی موارد زیر است که کدنویسی آن، با دو قسمت اخیر این سری دقیقا یکی است و نکته‌ی جدیدی را به همراه ندارد (و کدهای کامل آن را از انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید):
- تهیه‌ی HotelAmenityController در پروژه‌ی Web API که به کمک IAmenityService، لیست امکانات رفاهی را بازگشت می‌دهد.
- تهیه‌ی ‍ClientHotelAmenityService در پروژه‌ی WASM که همانند ClientHotelRoomService قسمت قبل ، از Web API، لیست HotelAmenityDTO‌ها را دریافت می‌کند.
- ثبت سرویس جدید ‍ClientHotelAmenityService در Program.cs.
- در آخر حلقه‌ای را بر روی لیست HotelAmenityDTO دریافتی از ClientHotelRoomService در کامپوننت Index.razor تشکیل داده و آن‌ها را نمایش می‌دهیم.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-28.zip
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 6 - تعیین نوع‌های داده و ویژگی‌های آن‌ها
یکی از مهم‌ترین قسمت‌های مدل سازی موجودیت‌ها، تعیین نوع‌های صحیح ستون‌ها و همچنین تعیین اندازه‌ی مناسبی برای آن‌ها است؛ به همراه تعیین اجباری بودن یا نبودن مقدار دهی آن‌ها.

تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core

به صورت پیش فرض در EF Core، هر نوع CLR ایی که نال پذیر باشد، به صورت یک ستون اختیاری در نظر گرفته می‌شود؛ مانند:
 string, int?, byte[]
و هر ستونی که نوع CLR آن نال پذیر نباشد، مقدار دهی آن در EF Core اجباری است؛ مانند:
 int, decimal, bool, DateTime
همچنین باید دقت داشت که حتی اگر در تنظیمات نگاشت‌های برنامه به صورت اختیاری تعریف شوند، باز هم EF Core آن‌ها را اجباری درنظر می‌گیرد.

برای لغو اختیاری بودن یک خاصیت نال پذیر می‌توان از ویژگی Required استفاده کرد:
 [Required]
public string Url { get; set; }
نوع string نال پذیر است. برای لغو این وضعیت می‌توان از ویژگی Required استفاده کرد که در سمت بانک اطلاعاتی نیز به not null ترجمه می‌شود.
و یا معادل Fluent API آن با استفاده از ذکر متد IsRequired است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Entity<Blog>()
              .Property(b => b.Url)
              .IsRequired();
}
با توجه به این توضیحات، نیازی نیست در بالای یک خاصیت از نوع int، ویژگی Required را ذکر کرد. چون int نال پذیر نیست، مقدار دهی آن اجباری است.


کار با رشته‌ها در EF Core

ذکر یک خاصیت رشته‌ای به این صورت:
public string FirstName { get; set; }
به معنای نال پذیر بودن این ستون است (چون Required تعریف نشده‌است) و همچنین نوع و طول آن در SQL Server به nvarchar max تنظیم می‌شود. این تنظیم طول هرچند در مورد SQL Server صادق است، اما ممکن است در SQL Server CE به nvarchar 4000 تفسیر شود (و این مشکل را به همراه داشته باشد که چرا نمی‌توان متون طولانی را در آن ثبت کرد). به عبارتی عدم ذکر دقیق طول یک خاصیت رشته‌ای، در پروایدرهای مختلف، ممکن است معانی مختلفی را به همراه داشته باشد. بنابراین نیاز است طول خواص رشته‌ای حتما ذکر شوند تا در تمام بانک‌های اطلاعاتی با دقت کامل و بدون حدس و گمان تنظیم گردند.
  [StringLength(450)]
  public string FirstName { get; set; }

  [MaxLength(450)]
  public string LastName { get; set; }

  [MaxLength]
  public string Address { get; set; }
برای تعیین طول دقیق یک فیلد رشته‌ای، می‌توان از ویژگی‌های StringLength و یا MaxLength با ذکر اندازه‌ای استفاده کرد.
برای تعیین صریح یک فیلد رشته‌ای به حداکثر مقدار آن بهتر است ویژگی MaxLength را بدون ذکر پارامتری قید کرد. این مورد جهت سازگاری با بانک‌های اطلاعاتی مختلف ضروری است.
معادل این تنظیمات با روش Fluent API به صورت زیر است:
برای تعیین صریح طول یک فیلد رشته‌ای:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .Property(x => x.Address)
   .HasMaxLength(450);
و برای تعیین صریح nvarchar max بودن آن فیلد:
modelBuilder.Entity<Person>()
   .Property(x => x.Address)
   .HasColumnType("nvarchar(max)");
حالت پیش فرض EF Core، کار با رشته‌های یونیکد است. یعنی تمام فیلدهای فوق به nvarchar تفسیر می‌شوند و این n ایی که در ابتدا ذکر شده‌است به معنای یونیکد بودن آن است. اگر می‌خواهید این پیش‌فرض تعیین نوع یونیکد را تغییر دهید، می‌توان از ویژگی Column استفاده کرد:
   [Column(TypeName = "varchar")]
  [MaxLength]
  public string Address { get; set; }
البته اگر اطلاعاتی را که با آن کار می‌کنید چندزبانی و یونیکد هستند، بهتر است این مورد را تغییر ندهید.

نکته‌ای در مورد تغییر نوع خواص: اگر از متد HasColumnType و یا ویژگی Column به نحو فوق استفاده کردید، نیاز است طول رشته را صریحا مشخص کنید. در غیر اینصورت در حین migration خطای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 Data type 'varchar' is not supported in this form. Either specify the length explicitly in the type name, for example as 'varchar(16)',
or remove the data type and use APIs such as HasMaxLength to allow EF choose the data type.
در اینجا عنوان می‌کند که اگر مقصود شما varchar max است، ویژگی MaxLength را حذف کرده و تنها بنویسید:
   [Column(TypeName = "varchar(max)")]

نکته‌ای در مورد ایندکس‌ها: در قسمت قبل عنوان شد که می‌توان بر روی خواص، ایندکس منحصربفرد اعمال کرد. در مورد رشته‌ها در SQL Server، اگر طول فیلد مدنظر حداکثر تا 900 بایت باشد، یک چنین کاری را می‌توان انجام داد. البته این محدودیت 900 بایتی تا SQL Server 2014 وجود دارد. این سقف در SQL Server 2016 به 1700 بایت افزایش یافته‌است (900bytes for a clustered index. 1,700 for a nonclustered index). بنابراین چون نوع پیش فرض ستون‌های رشته‌ای، یونیکد و nvarchar درنظر گرفته می‌شود، حداکثر طول امنی را که می‌توان برای آن تعریف کرد، مساوی 450 است (نصف 900 بایت). به همین جهت ذکر ایندکس منحصربفرد بر روی یک ستون رشته‌ای، باید به همراه ذکر اجباری حداکثر طول مساوی 450 آن باشد.


کار با اعداد در EF Core

کلاس نمونه‌ای را با ساختار ذیل درنظر بگیرید:
    public class Person 
    {
        public int Id { set; get; }

        public DateTime? DateAdded { set; get; }

        public DateTime? DateUpdated { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string FirstName { get; set; }

        [MaxLength(450)]
        public string LastName { get; set; }

        //[Column(TypeName = "varchar")]
        [MaxLength]
        public string Address { get; set; }


        //bit
        public bool IsActive { get; set; }

        //tiny Int
        public byte Age { get; set; }

        //small Int
        public short Short { get; set; }

        //int
        public int Int32 { get; set; }

        //Big int
        public long Long { get; set; }
    }
پس از اعمال مهاجرت‌ها و به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی، به ساختار ذیل خواهیم رسید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، نوع bool دات نت به نوع bit در SQL Server، نوع long به bigint، نوع short به smallint، نوع int به int و نوع byte به tinyint نگاشت شده‌اند.


نکته‌ای در مورد اعداد اعشاری: توصیه شده‌است در تعاریف موجودیت‌های خود بهتر است از نوع‌های float و یا double استفاده نکنید. برای کار با اعداد اعشاری از نوع decimal استفاده نمائید تا بتوانید از قابلیت مقایسه‌ی دقیق آن‌ها استفاده کنید. اطلاعات بیشتر: «روش صحیح مقایسه دو عدد اعشاری با هم»


کار با تاریخ در EF Core

اگر به تصویر فوق دقت کنید، نوع DateTime دات نت به datetime2 در سمت SQL Server ترجمه شده‌است:
 CREATE TABLE [dbo].[Persons](
 [DateAdded] [datetime2](7) NULL,
 [DateUpdated] [datetime2](7) NULL,
اگر در داده‌های خود نیازی به زمان ندارید، می‌توان این نوع پیش فرض را با ویژگی Column که پیشتر بحث شد، به date تغییر داد.
اطلاعات بیشتر: «کنترل نوع‌های داده با استفاده از EF در SQL Server»

به علاوه در دات نت نوع DateTime از نوع value type است. بنابراین همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، مقدار دهی آن اجباری است؛ مگر آنکه آن‌را نال پذیر تعریف کنید.


کار با مباحث همزمانی در EF Core

EF Core به صورت پیش فرض، فرض می‌کند رکوردی را که با آن در حال کار هستید، توسط هیچ کاربر دیگری در شبکه تغییر نیافته‌است و تغییرات شما را در حین فراخوانی متد SaveChanges ذخیره می‌کند. اگر علاقمند هستید که EF Core در صورت تغییر مقدار خاصیت خاصی توسط سایر کاربران، این مساله را با صدور استثنایی به شما اطلاع رسانی کند، از ویژگی ConcurrencyCheck
 [ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }
و یا متد IsConcurrencyToken حالت Fluent API استفاده نمائید:
modelBuilder.Entity<Person>()
    .Property(p => p.Name)
    .IsConcurrencyToken();
در این حالت کوئری به روز رسانی، علاوه بر فیلد Id رکورد، حاوی فیلد Name نیز خواهد بود (در حین تشکیل شرط یافتن رکورد) و اگر در بین فاصله‌ی یافتن شخص و به روز رسانی نام او، شخص دیگری این‌کار را انجام داده باشد، این به روز رسانی موفقیت آمیز نبوده و استثنایی صادر می‌شود.

اگر علاقمند هستید که تمام فیلدهای جدول تحت نظر قرارگیرند، می‌توان از روش ویژه‌ای به نام Timestamp/row version استفاده کرد:
 [Timestamp]
 public byte[] Timestamp { get; set; }
با معادل Fluent API ذیل:
modelBuilder.Entity<Blog>()
   .Property(p => p.Timestamp)
   .ValueGeneratedOnAddOrUpdate()
   .IsConcurrencyToken();
در مورد ValueGeneratedOnAddOrUpdate در قسمت قبل بحث کردیم. فیلد TimeStamp نیز جزو فیلدهای ویژه‌ای است که SQL Server به صورت خودکار قادر است آن‌را مقدار دهی کند و زمانیکه ValueGeneratedOnAddOrUpdate قید می‌شود، یعنی این فیلد همواره با فراخوانی متد SaveChanges، به صورت خودکار مقدار دهی خواهد شد (و نیازی نیست تا توسط برنامه مقدار دهی شود).
در این حالت در حین به روز رسانی یک چنین رکوردی، اگر از زمان کوئری آن (یافتن رکورد) و ذخیره سازی آن، شخص دیگری آن‌را تغییر داده باشد، به علت عدم تطابق Timestamp ها، عملیات به روز رسانی باشکست روبرو شده و یک استثناء صادر می‌شود.
مطالب
مثالی از الگوی Delegate Dictionary
این الگو چیز جدیدی نیست و قبلا تو سری مطالب «مروری بر کاربردهای Action و Func» دربارش مطلب نوشته شده و...
البته با توجه به جدید بودن این الگو اسم واحدی براش مشخص نشده ولی تو این مطلب «الگوی Delegate Dictionary» معرفی شده که بنظرم از بقیه بهتره.
به طور خلاصه این الگو میگه اگه قراره براساس شرایط (ورودی) خاصی کار خاصی انجام بشه بجای استفاده از IF و Switch از DictionaryوFunc یا Action استفاده کنیم.

برای مثال فرض کنید مدلی به شکل زیر داریم
public class Person
{
    public int Id { get; set; }
    public Gender Gender { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
قراره براساس جنسیت(شرایط) شخص اعتبارسنجی متفاوتی(کار خاص) رو انجام بدیدم.مثلا در اینجا قراره چک کنیم اگه شخص مرد بود اسم زنونه انتخاب نکرده باشه و...
خب روش معمول به این شکل میتونه باشه
switch (person.Gender)
{
    case Gender.Male:
        if (IsMale(person.FirstName))
        {
            //Isvalid
        }
        break;
    case Gender.Female:
        if (IsFemale(person.FirstName))
        {
            //Isvalid
        }
        break;
}
خب این روش خوب جواب میده ولی باید در حد توان استفاده از IF و Switch رو کم کرد.مثلا تو همین مثال ما اصل Open/Closed رو نقض کردیم فکر کنید قرار باشه اعتبارسنجی دیگه ای از همین دست به این کد(کلاس) اضافه بشه باید تغیرش بدیم پس این کد(کلاس) برای تغییر بسته نیست.در اینجور موارد «الگوی Delegate Dictionary» به کار ما میاد.
ما میایم توابع مورد نظرمون رو داخل یک Dictionary ذخیره میکنیم.
var genderFuncs = new Dictionary<Gender, Func<string, bool>>
                {
                    {Gender.Male , (x) => IsMale(x)},
                    {Gender.Female , (x) => IsFemale(x)}
                };
فرض کنید پیاده سازی توابع به شکل زیر باشه
public static bool IsMale(string name)
{
    //check...
    return true;
}
public static bool IsFemale(string name)
{
    //check...
    if (name == "Farzad")
    {
        return false;    
    }
    return true;
}
نحوه استفاده
var dummyPerson = new List<Person>
                {
                    new Person
                        {Id = 1, Gender = Gender.Male, FirstName = "Mohammad", LastName = "Saheb"},
                    new Person
                        {Id = 2, Gender = Gender.Female, FirstName = "Farzad", LastName = "Mojidi"}
                };

foreach (var person in dummyPerson)
{
    bool isValid = genderFuncs[person.Gender].Invoke(person.FirstName);          
}
با همین روش میشه قسمت آخر مقاله ی خوب آقای کیاست رو هم Refactor کرد.
var query = context.Students.AsQueryable();
  if (searchByName)
  {
      query= query.FindStudentsByName(name);
  }
  if (orderByAge)
  {
      query = query.OrderByAge();
  }
  if (paging)
  {
     query =  query.SkipAndTake(skip, take);
  }
  return query.ToList();
توابع رو داخل یک دیکشنری ذخیره میکنیم
var searchTypeFuncs = new Dictionary<SearchType, Func<IQueryable<Student>, string, IQueryable<Student>>>
                    {
                        {SearchType.FirstName, (x, y) => x.FindStudentsByName(y)},
                        {SearchType.LastName, (x, y) => x.FindStudentsByLastName(y)}
                    };
نحوه استفاده
public static IList<Student> SearchStudents(IQueryable<Student> students, SearchType type, string keyword)
{
    var result = searchTypeFuncs[type].Invoke(students, keyword);
    return result.ToList();
}
مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 14 - کار با فرم‌ها - بخش 2 - تعریف فرم‌ها و اعتبارسنجی آن‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان اعتبارسنجی دستی فرم‌ها در Blazor

در این مطلب با روش معرفی EditForm و خاصیت Model آن آشنا شدیم که کار اعتبارسنجی را به صورت خودکار مدیریت می‌کند. اگر خواستیم کنترل بیشتری را بر روی این فرآیند داشته باشیم، می‌توان عملیات اعتبارسنجی را دستی کرد:
@implements IDisposable

<EditForm EditContext="@_editContext" OnValidSubmit="submit">


    <button type="submit" disabled="@_isInvalidForm">Submit</button>
</EditForm>

@code
{
    private User _userModel = new User();
    private EditContext _editContext;
    private bool _isInvalidForm = true;


    protected override void OnInitialized()
    {
        _editContext = new EditContext(_userModel);
        _editContext.OnFieldChanged += HandleFieldChanged;
    }

    private void submit()
    {
        if(_editContext.Validate())
        {
           
        }
    }

    private void HandleFieldChanged(object sender, FieldChangedEventArgs e)
    {
        _isInvalidForm = !_editContext.Validate();
        StateHasChanged();
    }

    public void Dispose()
    {
        _editContext.OnFieldChanged -= HandleFieldChanged;
    }
}
اینبار در اینجا بجای استفاده از خاصیت Model، از خاصیت جدید EditContext استفاده می‌شود (تنها یکی از این دو را می‌توان ذکر کرد). روش مقدار دهی EditContext را در روال آغازین کامپوننت مشاهده می‌کنید که وهله‌ای از مدل را دریافت کرده و تحت بررسی قرار می‌دهد. EditContext یک پارامتر آبشاری است و به صورت خودکار در اختیار تمام کنترل‌ها و کامپوننت‌های محصور شده‌ی توسط EditForm قرار می‌گیرد.
نمونه‌ای از روش کار با آن‌را در متد submit مشاهده می‌کنید که باید به همراه فراخوانی متد Validate آن باشد و یا می‌توان به صورت زیر در مورد یک فیلد عمل کرد:
var isValid = !_editContext.GetValidationMessages(fieldIdentifier).Any();
و یا حتی می‌توان با استفاده از رخ‌داد OnFieldChanged، برای مثال بررسی کرد که آیا کل فرم معتبر هست یا خیر؟ و اگر خیر، برای مثال دکمه‌ی submit را غیرفعال کرد. در این حالت همواره بهتر است که پاکسازی رویداد OnFieldChanged را در پایان کار انجام داد، تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها
ساده شدن امکان تعریف ایندکس‌ها با Attributes از EF-Core 5x

ویژگی جدید Index که در اسمبلی Microsoft.EntityFrameworkCore.Abstractions واقع شده‌است، امکان تعریف انواع و اقسام ایندکس‌ها را میسر می‌کند. این ویژگی باید به خود کلاس اعمال شود و نه تک تک خواص. چند مثال:
الف) تعریف ایندکس بر روی خاصیت Url یک کلاس
[Index(nameof(Url))]
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }
}
که امکان تعریف نام سفارشی آن نیز میسر است:
[Index(nameof(Url), Name = "Index_Url")]

ب) ایندکس‌های ترکیبی
[Index(nameof(FirstName), nameof(LastName))]
public class Person
{
    public int PersonId { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}

ج) ایندکس‌های منحصربفرد
[Index(nameof(Url), IsUnique = true)]
public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string Url { get; set; }
}
مطالب
ایندکس منحصر به فرد با استفاده از Data Annotation در EF Code First
در حال حاضر امکان خاصی برای ایجاد ایندکس منحصر به فرد در EF First Code وجود ندارد, برای این کار راه‌های زیادی وجود دارد مانند پست قبلی آقای نصیری, در این آموزش از Data Annotation و یا همان Attribute  هایی که بالای Property‌های مدل‌ها قرار می‌دهیم, مانند کد زیر : 
public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        [Unique]
        public string Email { get; set; }

        [Unique("MyUniqueIndex",UniqueIndexOrder.ASC)]
        public string Username { get; set; }

        [Unique(UniqueIndexOrder.DESC)]
        public string PersonalCode{ get; set; }

        public string Password { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }

همانطور که در کد بالا می‌بینید با استفاده از Attribute Unique ایندکس منحصر به فرد آن در دیتابیس ساخته خواهد شد.
ابتدا یک کلاس برای Attribute Unique به صورت زیر ایحاد کنید : 
using System;

namespace SampleUniqueIndex
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, Inherited = false, AllowMultiple = false)]
    public class UniqueAttribute : Attribute
    {
        public UniqueAttribute(UniqueIndexOrder order = UniqueIndexOrder.ASC) {
            Order = order;
        }
        public UniqueAttribute(string indexName,UniqueIndexOrder order = UniqueIndexOrder.ASC)
        {
            IndexName = indexName;
            Order = order;
        }
        public string IndexName { get; private set; }
        public UniqueIndexOrder Order { get; set; }
    }

    public enum UniqueIndexOrder
    {
        ASC,
        DESC
    }
}
در کد بالا یک Enum برای مرتب سازی ایندکس به دو صورت صعودی و نزولی قرار دارد, همانند کد ابتدای آموزش که مشاهده می‌کنید امکان تعریف این Attribute به سه صورت امکان دارد که به صورت زیر می‌باشد:
1. ایجاد Attribute بدون هیچ پارامتری که در این صورت نام ایندکس با استفاده از نام جدول و آن فیلد ساخته خواهد شد :  IX_Unique_TableName_FieldName و مرتب ساری آن به صورت صعودی می‌باشد.
2.نامی برای ایندکس انتخاب کنید تا با آن نام در دیتابیس ذخبره شود, در این حالت مرتب سازی آن هم به صورت صعودی می‌باشد.
3. در حالت سوم شما ضمن وارد کردن نام ایندکس مرتب سازی آن را نیز وارد می‌کنید.
بعد از کلاس Attribute حالا نوبت به کلاس اصلی میرسد که به صورت زیر می‌باشد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Metadata.Edm;
using System.Linq;
using System.Reflection;

namespace SampleUniqueIndex
{
    public static class DbContextExtention
    {
        private static BindingFlags PublicInstance = BindingFlags.Public | BindingFlags.Instance | BindingFlags.FlattenHierarchy;

        public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            var tables = GetTables(context);
            var query = "";
            foreach (var dbSet in GetDbSets(context))
            {
                var entityType = dbSet.PropertyType.GetGenericArguments().First();
                var table = tables[entityType.Name];
                var currentIndexes = GetCurrentUniqueIndexes(context, table.TableName);
                foreach (var uniqueProp in GetUniqueProperties(context, entityType, table))
                {
                    var indexName = string.IsNullOrWhiteSpace(uniqueProp.IndexName) ?
                        "IX_Unique_" + uniqueProp.TableName + "_" + uniqueProp.FieldName :
                        uniqueProp.IndexName;

                    if (!currentIndexes.Contains(indexName))
                    {
                        query += "ALTER TABLE [" + table.TableSchema + "].[" + table.TableName + "] ADD CONSTRAINT [" + indexName + "] UNIQUE ([" + uniqueProp.FieldName + "] " + uniqueProp.Order + "); ";
                    }
                    else
                    {
                        currentIndexes.Remove(indexName);
                    }
                }
                foreach (var index in currentIndexes)
                {
                    query += "ALTER TABLE [" + table.TableSchema + "].[" + table.TableName + "] DROP CONSTRAINT " + index + "; ";
                }
            }

            if (query.Length > 0)
                context.Database.ExecuteSqlCommand(query);
        }

        private static List<string> GetCurrentUniqueIndexes(DbContext context, string tableName)
        {
            var sql = "SELECT CONSTRAINT_NAME FROM INFORMATION_SCHEMA.TABLE_CONSTRAINTS where table_name = '"
                      + tableName + "' and CONSTRAINT_TYPE = 'UNIQUE'";
            var result = context.Database.SqlQuery<string>(sql).ToList();
            return result;
        }
        private static IEnumerable<PropertyDescriptor> GetDbSets(DbContext context)
        {
            foreach (PropertyDescriptor prop in TypeDescriptor.GetProperties(context))
            {
                var notMapped = prop.GetType().GetCustomAttributes(typeof(NotMappedAttribute),true);
                if (prop.PropertyType.Name == typeof(DbSet<>).Name && notMapped.Length == 0)
                    yield return prop;
            }
        }
        private static List<UniqueProperty> GetUniqueProperties(DbContext context, Type entity, TableInfo tableInfo)
        {
            var indexedProperties = new List<UniqueProperty>();
            var properties = entity.GetProperties(PublicInstance);
            var tableName = tableInfo.TableName;
            foreach (var prop in properties)
            {
                if (!prop.PropertyType.IsValueType && prop.PropertyType != typeof(string)) continue;

                UniqueAttribute[] uniqueAttributes = (UniqueAttribute[])prop.GetCustomAttributes(typeof(UniqueAttribute), true);
                NotMappedAttribute[] notMappedAttributes = (NotMappedAttribute[])prop.GetCustomAttributes(typeof(NotMappedAttribute), true);
                if (uniqueAttributes.Length > 0 && notMappedAttributes.Length == 0)
                {
                    var fieldName = GetFieldName(context, entity, prop.Name);
                    if (fieldName != null)
                    {
                        indexedProperties.Add(new UniqueProperty
                        {
                            TableName = tableName,
                            IndexName = uniqueAttributes[0].IndexName,
                            FieldName = fieldName,
                            Order = uniqueAttributes[0].Order.ToString()
                        });
                    }
                }
            }
            return indexedProperties;
        }
        private static Dictionary<string, TableInfo> GetTables(DbContext context)
        {
            var tablesInfo = new Dictionary<string, TableInfo>();
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var tables = metadata.GetItemCollection(DataSpace.SSpace)
              .GetItems<EntityContainer>()
              .Single()
              .BaseEntitySets
              .OfType<EntitySet>()
              .Where(s => !s.MetadataProperties.Contains("Type")
                || s.MetadataProperties["Type"].ToString() == "Tables");
            foreach (var table in tables)
            {
                var tableName = table.MetadataProperties.Contains("Table")
                    && table.MetadataProperties["Table"].Value != null
                  ? table.MetadataProperties["Table"].Value.ToString()
                  : table.Name;
                var tableSchema = table.MetadataProperties["Schema"].Value.ToString();
                tablesInfo.Add(table.Name, new TableInfo
                {
                    EntityName = table.Name,
                    TableName = tableName,
                    TableSchema = tableSchema,
                });
            }

            return tablesInfo;
        }
        public static string GetFieldName(DbContext context, Type entityModel, string propertyName)
        {
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var osMembers = metadata.GetItem<EntityType>(entityModel.FullName, DataSpace.OSpace).Properties;
            var ssMebers = metadata.GetItem<EntityType>("CodeFirstDatabaseSchema." + entityModel.Name, DataSpace.SSpace).Properties;
            
            if (!osMembers.Contains(propertyName)) return null;

            var index = osMembers.IndexOf(osMembers[propertyName]);
            return ssMebers[index].Name;
        }

        internal class UniqueProperty
        {
            public string TableName { get; set; }
            public string FieldName { get; set; }
            public string IndexName { get; set; }
            public string Order { get; set; }
        }
        internal class TableInfo
        {
            public string EntityName { get; set; }
            public string TableName { get; set; }
            public string TableSchema { get; set; }
        }
    }
}
در کد بالا با استفاده از Extension Method برای کلاس DbContext یک متد با نام ExecuteUniqueIndexes  ایجاد می‌کنیم تا برای ایجاد ایندکس‌ها در دیتابیس از آن استفاده کنیم.
روند اجرای کلاس بالا به صورت زیر می‌باشد:
در ابتدای متد ()ExecuteUniqueIndexes  :
 public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            var tables = GetTables(context);
            ...
        }
با استفاده از متد ()GetTables ما تمام جداول ساخته توسط دیتایس توسط DbContext را گرفنه:
        private static Dictionary<string, TableInfo> GetTables(DbContext context)
        {
            var tablesInfo = new Dictionary<string, TableInfo>();
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var tables = metadata.GetItemCollection(DataSpace.SSpace)
              .GetItems<EntityContainer>()
              .Single()
              .BaseEntitySets
              .OfType<EntitySet>()
              .Where(s => !s.MetadataProperties.Contains("Type")
                || s.MetadataProperties["Type"].ToString() == "Tables");
            foreach (var table in tables)
            {
                var tableName = table.MetadataProperties.Contains("Table")
                    && table.MetadataProperties["Table"].Value != null
                  ? table.MetadataProperties["Table"].Value.ToString()
                  : table.Name;
                var tableSchema = table.MetadataProperties["Schema"].Value.ToString();
                tablesInfo.Add(table.Name, new TableInfo
                {
                    EntityName = table.Name,
                    TableName = tableName,
                    TableSchema = tableSchema,
                });
            }

            return tablesInfo;
        }
با استفاده از این طریق چنانچه کاربر نام دیگری برای هر جدول در نظر بگیرد مشکلی ایجاد نمی‌شود و همینطور Schema جدول نیز گرفته می‌شود, سه مشخصه نام مدل و نام جدول و Schema جدول در کلاس TableInfo قرار داده می‌شود و در انتها تمام جداول در یک Collection قرار داده میشوند و به عنوان خروجی متد استفاده می‌شوند.
بعد از آنکه نام جداول متناظر با نام مدل آنها را در اختیار داریم نوبت به گرفتن تمام DbSet‌ها در DbContext می‌باشد که با استفاده از متد ()GetDbSets :
public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            var tables = GetTables(context);
            var query = "";
            foreach (var dbSet in GetDbSets(context))
            {
            ....
        }
در این متد چنانچه Property دارای Attribute NotMapped باشد در لیست خروجی متد قرار داده نمی‌شود. 
سپس داخل چرخه DbSet‌ها نوبت به گرفتن ایندکس‌های موجود با استفاده از متد ()GetCurrentUniqueIndexes برای این مدل می‌باشد تا از ایجاد دوباره آن جلوگیری شود و البته اگر ایندکس هایی را در مدل تعربف نکرده باشید از دیتابیس حذف شوند.
        public static void ExecuteUniqueIndexes(this DbContext context)
        {
            ...
            foreach (var dbSet in GetDbSets(context))
            {
                var entityType = dbSet.PropertyType.GetGenericArguments().First();
                var table = tables[entityType.Name];
                var currentIndexes = GetCurrentUniqueIndexes(context, table.TableName);
            }
        }
بعد از آن نوبت به گرفتن Property‌های دارای Attribute Unique می‌باشد که این کار نیز با استفاده از متد ()GetUniqueProperties انجام خواهد شد.
در متد ()GetUniqueProperties چند شرط بررسی خواهد شد از جمله اینکه Property از نوع Value Type باشد و نه یک کلاس سپس Attribute NotMapped را نداشته باشد و بعد از آن می‌بایست نام متناظر با آن Property را در دیتابیس به دست بیاریم برای این کار از متد ()GetFieldName استفاده می‌کنیم:
        public static string GetFieldName(DbContext context, Type entityModel, string propertyName)
        {
            var metadata = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext.MetadataWorkspace;
            var osMembers = metadata.GetItem<EntityType>(entityModel.FullName, DataSpace.OSpace).Properties;
            var ssMebers = metadata.GetItem<EntityType>("CodeFirstDatabaseSchema." + entityModel.Name, DataSpace.SSpace).Properties;
            
            if (!osMembers.Contains(propertyName)) return null;

            var index = osMembers.IndexOf(osMembers[propertyName]);
            return ssMebers[index].Name;
        }
برای این کار با استفاده از MetadataWorkspace در DbContext دو لیست SSpace و OSpace استفاده می‌کنیم که در ادامه در مورد این گونه لیست ها بیشتر توضیح می‌دهیم , سپس با استفاده از Member‌های این دو لیست و ایندکس‌های متناظر در این دو لیست نام متناظر با Property را در دیتابیس پیدا خواهیم کرد, البته یک نکته مهم هست چنانچه برای فیلد‌های دیتابیس OrderColumn قرار داده باشید دو لیست Member‌ها از نظر ایندکس متناظر متفاوت خواهند شد پس در نتیجه ایندکس به اشتباه برروی یک فیلد دیگر اعمال خواهد شد.
لیست‌ها در MetadataWorkspace:
1. CSpace : این لیست شامل آبجکت‌های Conceptual از مدل‌های شما می‌باشد تا برای Mapping دیتابیس با مدل‌های شما مانند مبدلی این بین عمل کند.
2. OSpace : این لیست شامل آبجکت‌های مدل‌های شما می‌باشد.
3. SSpace : این لیست نیز شامل آبجکت‌های مربوط به دیتابیس از مدل‌های شما می‌باشد
4. CSSpace : این لیست شامل تنظیمات Mapping بین دو لیست SSpace و CSpace می‌باشد.
5. OCSpace : این لیست شامل تنظیمات Mapping بین دو لیست OSpace و CSpace می‌باشد.
روند Mapping مدل‌های شما از OSpace شروع شده و به SSpace ختم میشود که سه لیست دیگز شامل تنظیماتی برای این کار می‌باشند.
و حالا در متد اصلی ()ExecuteUniqueIndexes ما کوئری مورد نیاز برای ساخت ایندکس‌ها را ساخته ایم.

حال برای استفاده از متد()ExecuteUniqueIndexes می‌بایست در متد Seed آن را صدا بزنیم تا کار ساخت ایندکس‌ها شروع شود، مانند کد زیر:
protected override void Seed(myDbContext context)
        {
            //  This method will be called after migrating to the latest version.

            //  You can use the DbSet<T>.AddOrUpdate() helper extension method 
            //  to avoid creating duplicate seed data. E.g.
            //
            //    context.People.AddOrUpdate(
            //      p => p.FullName,
            //      new Person { FullName = "Andrew Peters" },
            //      new Person { FullName = "Brice Lambson" },
            //      new Person { FullName = "Rowan Miller" }
            //    );
            //
            context.ExecuteUniqueIndexes();
        }
چند نکته برای ایجاد ایندکس منحصر به فرد وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم:
1. فیلد‌های متنی باید حداکثر تا 350 کاراکتر باشند تا ایندکس اعمال شود.
2. همانطور که بالاتر اشاره شد برای فیلد‌های دیتابیس OrderColumn اعمال نکنید که علت آن در بالا توضیح داده شد

دانلود فایل پروژه:
Sample_UniqueIndex.zip