مطالب
روش صحیح کار با HttpClient در ASP.NET Core 2x
پیشتر مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» را مطالعه کرده بودید. پس از ارائه‌ی NET Core 2.1.، این مجموعه به همراه یک IHttpClientFactory نیز ارائه می‌شود که در اینجا قصد داریم این مورد و همچنین سایر موارد مشابه را بررسی کنیم.


صورت مساله

قصد داریم اطلاعاتی را با فرمت JSON، از یک API خارجی، توسط HttpClient دریافت و سپس آن‌را به یک DTO فرضی، به نام GitHubRepositoryDto نگاشت کنیم.


راه حل 1

در این روش از وهله سازی مستقیم HttpClient به همراه استفاده‌ی از یک عبارت using کمک گرفته شده‌است. همچنین چون عملیات async است، نتیجه‌ی آن‌را به کمک خاصیت Result دریافت کرده‌ایم که پس از آن، کل اطلاعات دریافتی را به صورت یک رشته، در اختیار خواهیم داشت:
public class GitHubClient
{
    public IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient{BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl)})
        {
            var result = httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).Result;
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مشکلات این راه حل:
- استفاده از خاصیت Result، هیچگاه ایده‌ی خوبی نبوده است و یک عملیات async را تبدیل به عملیاتی Blocking می‌کند که حتی می‌تواند سبب بروز dead-lock نیز شود.
- HttpClient نباید Dispose شود. علت آن‌را در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» مفصل بررسی کرده‌ایم.
- دریافت کل response یک API به صورت یک رشته‌ی بزرگ، یک Large object heap را به‌وجود می‌آورد که باز هم ایده‌ی خوبی نیست.


راه حل 2

اگر خاصیت Result راه حل 1 را حذف کنیم، به راه حل 2 خواهیم رسید:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        using (var httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) })
        {
            var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath);
            return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
        }
    }
}
مزایا:
- اینبار از دسترسی asynchronous واقعی استفاده شده‌است.

معایب:
- ایجاد و تخریب یک HttpClient جدید به ازای هر فراخوانی.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 3

در این نگارش، HttpClient از طریق وهله سازی در سازنده‌ی کلاس دریافت شده و به این ترتیب امکان استفاده‌ی مجدد را پیدا می‌کند:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient()
    {
        _httpClient = new HttpClient { BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl) };
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
طول عمر GitHubClient نیز Singleton معرفی می‌شود.
services.AddSingleton<GitHubClient>();
مزایا:
- دسترسی asynchronous واقعی به API مدنظر.
- استفاده‌ی مجدد از HttpClient

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.
- چون طول عمر GitHubClient از نوع Singleton است و برای همیشه از یک وهله‌ی سراسری استفاده می‌کند، از تغییرات DNS آگاه نخواهد شد.


راه حل 4

تا اینجا همانطور که ملاحظه کردید، به سادگی می‌توان HttpClient را به نحو نادرستی مورد استفاده قرار داد. ایجاد مجدد آن به علت عدم رها شدن بلافاصله‌ی سوکت‌های لایه‌ی زرین آن توسط سیستم عامل، مشکل حادی را به نام sockets exhaustion پدید می‌آورد. به همین جهت، این کلاس باید یکبار نمونه سازی شده و در طول عمر برنامه از همین تک وهله‌ی آن استفاده شود. یک روش اینکار تعریف آن به صورت اشیاء singleton و یا static است. مشکلی که این روش به همراه دارد، عدم باخبر شدن آن از تغییرات DNS است. برای رفع این مسایل، از NET Core 2.1. به بعد، خود مایکروسافت با ارائه‌ی یک IHttpClientFactory، روش استانداری را برای مدیریت وهله‌های HttpClient ارائه کرده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly IHttpClientFactory _httpClientFactory;
    public GitHubClient(IHttpClientFactory httpClientFactory)
    {
        _httpClientFactory = httpClientFactory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClientFactory));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var httpClient = _httpClientFactory.CreateClient("GitHub");
        var result = await httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت
services.AddHttpClient("GitHub", x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClient>();
در این روش، IHttpClientFactory به سازنده‌ی کلاس تزریق می‌شوند و از آن برای دسترسی به یک HttpClient جدید، هربار که این متد فراخوانی خواهد شد، استفاده می‌کنیم. بله ... در این حالت نیز یک HttpClient هربار ایجاد خواهد شد؛ اما چون از IHttpClientFactory استفاده می‌کنیم، مشکلی به شمار نمی‌رود. از این جهت که مطابق مستندات آن، هر HttpClient‌ای که به این نحو تولید می‌شود، یک HttpMessageHandler را در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌دهد که عملیات pooling و استفاده‌ی مجدد از آن‌ها، صورت می‌گیرد. یعنی IHttpClientFactory از HttpClient خود، به نحو بهینه‌ای استفاده‌ی مجدد می‌کند و در این حالت سیستم با مشکل کمبود منابع مواجه نخواهد شد و همچنین سربار ایجاد HttpClient‌های جدید نیز به حداقل می‌رسند.

مزیت‌ها:
- استفاده‌ی از یک IHttpClientFactory توکار

معایب:
- استفاده‌ی یک از کلاینت نامدار، بجای یک کلاینت مشخص شده‌ی بر اساس نوع آن.
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.

روش ثبت services.AddHttpClient را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، یک روش ثبت نامدار است و بر اساس نام رشته‌ای GitHub کار می‌کند. همین نام در متد GetRepositories به صورت httpClientFactory.CreateClient("GitHub") برای دسترسی به یک HttpClient جدید استفاده شده‌است.


راه حل 5

در اینجا از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک کلاینت نامدار، استفاده شده‌است:
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
    }
    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var result = await _httpClient.GetStringAsync(GitHubConstants.RepositoriesPath).ConfigureAwait(false);
        return JsonConvert.DeserializeObject<List<GitHubRepositoryDto>>(result);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
برای ثبت یک کلاینت نوع‌دار، از متد AddHttpClient به همراه ذکر نوع کلاس کلاینت، استفاده می‌شود.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار، بجای یک نمونه‌ی نامدار

معایب:
- اینبار تمام استفاده کنندگان از IGitHubClient ما باید دارای طول عمر transient باشند (خصوصیت کلاینت‌های نوع‌دار است)؛ برخلاف راه حل‌های پیشین که می‌توانستند singleton تعریف شوند (یا امکان فراخوانی IGitHubClient از سرویس‌های singleton نیز وجود داشت).
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 6

اگر در جائی نیاز به استفاده و تزریق یک کلاینت نوع‌دار، در یک سرویس با طول عمر singleton را داشتید، روش آن به صورت زیر است:
public class GitHubClientFactory
{
    private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
    public GitHubClientFactory(IServiceProvider serviceProvider)
    {
        _serviceProvider = serviceProvider;
    }

    public GitHubClient Create()
    {
        return _serviceProvider.GetRequiredService<GitHubClient>();
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
در این روش، یک GitHubClientFactory را داریم که یک GitHubClient را باز می‌گرداند. نکته‌ی اصلی آن، کار با ServiceProvider، جهت دسترسی به GitHubClient است. مابقی آن یعنی تعریف GitHubClient، مانند روش 5 است.

مزایا:
- استفاده از IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- استفاده کننده‌ی از GitHubClientFactory، می‌توانند طول عمر singleton نیز داشته باشد

معایب:
- دریافت و ذخیره سازی کل response به صورت یک رشته.


راه حل 7

از اینجا به بعد، هدف ما بهینه سازی عملیات است و رفع مشکل کار با یک رشته‌ی بزرگ. برای این منظور بجای متد GetStringAsync، از متد SendAsync که امکان streaming را فراهم می‌کند، استفاده خواهیم کرد. به این ترتیب، بجای ارسال یک رشته‌ی بزرگ به متد Deserialize، امکان دسترسی به استریم response را توسط آن میسر کرده‌ایم.
public class GitHubClient : IGitHubClient
{
    private readonly HttpClient _httpClient;
    private readonly JsonSerializer _jsonSerializer;
    public GitHubClient(HttpClient httpClient, JsonSerializer jsonSerializer)
    {
        _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
        _jsonSerializer = jsonSerializer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(jsonSerializer));
    }

    public async Task<IReadOnlyCollection<GitHubRepositoryDto>> GetRepositories()
    {
        var request = CreateRequest();
        var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
        using (var responseStream = await result.Content.ReadAsStreamAsync())
        {
            using (var streamReader = new StreamReader(responseStream))
            using (var jsonTextReader = new JsonTextReader(streamReader))
            {
                return _jsonSerializer.Deserialize<List<GitHubRepositoryDto>>(jsonTextReader);
            }
        }
    }

    private static HttpRequestMessage CreateRequest()
    {
        return new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, GitHubConstants.RepositoriesPath);
    }
}
با این روش ثبت:
services.AddHttpClient<GitHubClient>(x => { x.BaseAddress = new Uri(GitHubConstants.ApiBaseUrl); });
services.AddSingleton<GitHubClientFactory>();
services.AddSingleton<JsonSerializer>();
مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response

معایب:
- استفاده از ResponseContentRead


راه حل 8

در این روش بجای سطر ذیل در راه حل 7
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseContentRead);
از این سطر استفاده خواهیم کرد:
var result = await _httpClient.SendAsync(request, HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
در حالت ResponseContentRead که حالت پیش‌فرض نیز هست، تمام هدرها و کل محتوای بازگشتی از سمت سرور باید خوانده شوند تا در اختیار مصرف کننده قرار گیرند، اما در حالت ResponseHeadersRead، فقط برای دریافت هدرها صبر خواهد شد و مابقی آن سریعا به صورت یک استریم در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.


مزایا:
- کار با IHttpClientFactory
- استفاده از یک کلاینت نوع‌دار
- کار با استریم response
- استفاده از ResponseHeadersRead

معایب:
- شاید بتوان از کتابخانه‌ی دیگری برای json deserialization استفاده کرد؟
مطالب
پیاده سازی کتابخانه PagedList.MVC برای صفحه بندی اطلاعات در ASP.NET MVC
یکی از مواردی که در هر پروژه‌ای به چشم می‌خورد و وجود دارد، نمایش داده‌های ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی، به کاربر می‌باشد. احتمالا وب سایت‌هایی را دیده‌اید که تمامی اطلاعات را در یک صفحه بدون هیچ صفحه بندی به کاربر نشان میدهند که حس خوبی را به کاربر استفاده کننده منتقل نمیکند و نتیجه منفی هم بر روی  سئو خواهد گذاشت ( عدم داشتن Url‌های منحصر بفرد به ازای هر صفحه).
بعضا دیده می‌شود که برنامه نویس یک Paging را به صورت Ajax ی پیاده سازی میکند که با تغییر صفحه‌ها، اطلاعات را خوانده و به کاربر نمایش میدهد و هیچ اتفاقی در آدرس بار صفحه نمی‌افتد  و خیلی خرسند است از کاری که انجام داده‌است. در چنین مواردی اگر کاربر استفاده کننده از برنامه بخواهد لینک صفحه دهم گرید و یا لیست اطلاعات را برای کسی بفرستد، باید چکار کند؟
توضیح بالا صرفا به این دلیل بیان شد تا به ضرورت داشتن Url‌های منحصر بفرد برای هر Page برسیم؛ هر چند بحث جاری درباره سئو نیست. ولی ترجیح دادم در کنار  موضوع مقاله، توجهی هم داشته باشیم به این موضوع که رعایت آن حس بهتری را به کاربران برنامه می‌دهد.
کتابخانه‌های زیادی برای صفحه بندی اطلاعات وجود دارند و یا اینکه بعضی از برنامه نویسان و یا شرکت‌ها ترجیح می‌دهند خود چرخ را  مطابق میل خود از نو طراحی کنند. در ادامه قصد داریم به پیاده سازی کتابخانه PagedList که خیلی محبوب و پر طرفدار می‌باشد در ASP.NET MVC بپردازیم.

1- ابتدا قبل از هر کاری، با استفاده از دستور زیر اقدام به نصب کتابخانه آن می‌نماییم:
Install-Package PagedList.Mvc
2- بعد از نصب این کتابخانه، متد الحاقی ToPagedList در اختیار ما قرار داده می‌شود که بر روی IQueryable , IEnumerable در دسترس می‌باشد. 
3- در کنترلر فقط کافیست متد ToPagedList را فراخوانی کرده و مقدار بازگشتی را به View ارسال نمود.
4 - و در نهایت در داخل View (ها) فقط کافیست برای نمایش صفحه بندی، دستور Html.PagedListPager را فراخوانی کنیم.

چهار مورد فوق تقریبا تمام کارهایی است که باید انجام شوند تا قادر باشیم از این کتابخانه برای صفحه بندی اطلاعات استفاده کنیم. در ادامه نحوه پیاده سازی آن را به همراه چند مثال بیان می‌کنیم.

ابتدا یک مدل فرضی را همانند زیر تهیه می‌کنیم:
 public class Post
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }

    }
و کلاسی را همانند زیر برای دریافت یک لیست از پست‌ها می‌نویسیم:
public static class PostService
    {
        public static IEnumerable<Post> posts = new List<Post>() {
            new Post{Id=1,Title="Title 1",Body="Body 1"},
            new Post{Id=2,Title="Title 2",Body="Body 2"},
            new Post{Id=3,Title="Title 3",Body="Body 3"},
            new Post{Id=4,Title="Title 4",Body="Body 4"},
            new Post{Id=5,Title="Title 5",Body="Body 5"},
            new Post{Id=6,Title="Title 6",Body="Body 6"},
            new Post{Id=7,Title="Title 7",Body="Body 7"},
            new Post{Id=8,Title="Title 8",Body="Body 8"},
            new Post{Id=9,Title="Title 9",Body="Body 9"},
            new Post{Id=10,Title="Title 10",Body="Body 10"},
            new Post{Id=11,Title="Title 11",Body="Body 11"},
            new Post{Id=12,Title="Title 12",Body="Body 12"},
            };
    
        public static IEnumerable<Post> GetAll()
        {
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id);
        }
    }  
ابتدا یک کنترلر را ایجاد نمایید. در اکشن متدی که قصد داریم لیستی از اطلاعات را به کاربر نمایش دهیم، باید یک متغییر از نوع int برای شماره صفحه در نظر گرفته شود:
    public ActionResult Index(int? page)
        {
           var pageNumber = page ?? 1; 
            var posts = PostService.GetAll(); 
            var result = posts.ToPagedList(pageNumber, 10); 
            ViewBag.posts = result;
            return View();        
        }
و در view مربوطه داریم:
@using PagedList.Mvc; 
@using PagedList; 
<link href="/Content/PagedList.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
<h2>List of posts</h2>
<ul>
    @foreach (var post in ViewBag.posts)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }
</ul>
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page }))
توسط متد postService.Getall، تمامی پست‌ها از دیتابیس خوانده شده که جمعا 12 رکورد می‌باشند. فراخوانی ToPagedList به تعداد پارامتر دوم  رکوردها را بر میگرداند و در متغییر result قرار می‌دهد و در پایان برای نمایش صفحه بندی، اقدام به فراخوانی متد الحاقی PagedListPager نموده‌ایم.
بله، درست حدس زده‌اید! این روش دارای یک عیب می‌باشد و آن این است که ابتدا ما تمامی رکورد‌ها را از دیتابیس فراخونی کرده و بعد از آن به تعداد 10 رکورد را از آن انتخاب نموده‌ایم. هر چند در مثال جاری تعداد رکورد‌ها زیاد نمی‌باشد، ولی با مرور زمان و حجیم شدن دیتابیس، کوئری فوق امکان دارد به کندی اجرا شود. به همین دلیل نیاز به متدی داریم که با توجه به صفحه جاری، تعداد n رکورد را از دیتابیس خوانده و نمایش دهد. برای این منظور متدی همانند زیر را به کلاس postService اضافه می‌نماییم:
       public static IEnumerable<Post> GetAll(int page, int recordsPerPage,out int totalCount)
        {
            totalCount = posts.Count();
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id).Skip(page * recordsPerPage).Take(recordsPerPage); // in real projects change like this .skip(()=>resultforSkip).Take(()=>recordsPerPage )
        }
از totalCount برای نگه داری جمع کل رکورد‌ها استفاده میکنیم و قصد نداریم تمامی اطلاعات را از دیتابیس واکشی نماییم.

در صفحه بندی به صورت دستی، تا حدودی اکشن Index تغییر خواهد کرد. در این روش داریم:
public ActionResult Index(int? page)
        {
              var pageIndex = (page ?? 1) - 1; 
            var pageSize = 10;
            int totalPostCount; 
            var posts = PostService.GetAll(pageIndex, pageSize, out totalPostCount);
            var result = new StaticPagedList<Post>(posts, pageIndex + 1, pageSize, totalPostCount);
            ViewBag.posts = result;
            return View();    
        }
نکته: مقدار PagedIndex نمی‌تواند صفر باشد؛ چون شروع اعداد صفحه بندی  از یک هست. به این خاطر، PageIndex با یک واحد، جمع شده است. در روش قبلی مقدار پیش فرض  آن را 1 قرار دادیم. ولی در این روش ابتدا یک واحد از آن کم میکنیم؛ به این خاطر که در متد Skip شاهد اطلاعات دقیقی باشیم. محتوای view به همان روش قبلی می‌باشد و نیازی به تغییر آن نیست.

مقدار page به صورت کوئری استرینگ به انتهای url اضافه خواهد شد. جهت نظم بخشیدن به آن می‌بایست اقدام به افزودن route سفارشی نمایید که در حالت پیش فرض به صورت زیر می‌باشد:
http://localhost:53192/?page=2

   routes.MapRoute(
               name: "paging",
               url: "{controller}/{action}/{page}",
               defaults: new { controller = "Home", action = "Index", page = UrlParameter.Optional }
           );

در روش‌هایی که شرح آنها گذشت، از viewbag برای انتقال داده‌ها استفاده کردیم. می‌توان view مورد نظر را strongly-typed معرفی نمود و داده‌ها را از طریق return view به سمت view بفرستید. در این حالت در view مربوطه داریم :
@model PagedList.IPagedList <pagedListmvc.Models.Post>
و تغییر حلقه for به صورت زیر :
  @foreach (var post in Model)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }

سفارشی کردن Url: فرض کنید همراه با کلیک بر روی شماره‌ی صفحات، بخواهیم یک سری دیتای دیگر را هم به اکشن پاس دهیم؛ برای مثال tag=mvc. برای این منظور داریم:
@Html.PagedListPager( myList, page => Url.Action("Index", new { page = page, tag= "mvc" }) )

استایل خروجی html حاصل از Html.PagedListPager بر اساس کتابخانه Bootstrap می‌باشد. در صورتیکه در پروژه خود از این کتابخانه استفاده نمی‌کنید، می‌توانید فقط فایل PagedList.css را از Nuget دریافت نموده و به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
یکی از overload‌های Html.PagedListPager پارامتری را تحت عنوان PagedListRenderOptions دارد که از آن می‌توانید برای پیکربندی صفحه بندی استفاده نمایید. برای نمونه نمایش فقط 5 صفحه:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), PagedListRenderOptions.OnlyShowFivePagesAtATime)
همچنین قادر خواهید بود یکسری تنظیمات دستی را بر روی شماره صفحات تولید شده انجام دهید؛ برای نمونه تغییر عناوین Next , Prev با عناوین فارسی:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), new PagedListRenderOptions { LinkToFirstPageFormat = "<< ابتدا", LinkToPreviousPageFormat = "< قبلی", LinkToNextPageFormat = "بعدی>", LinkToLastPageFormat = "آخرین >>" })
مطالب
بررسی خطای Circular References در ASP.NET MVC Json Serialization
خیلی وقت‌ها لازم است تا نتیجه کوئری حاصله را بصورت Json به ویوی مورد نظر ارسال نمایید. برای اینکار کافیست مانند زیر عمل کنیم
[HttpGet]
public JsonResult Get(int id)
{
    return Json(repository.Find(id), JsonRequestBehavior.AllowGet);
}
اما اگر کوئری پیچیده و یا یک مدل سلسله مراتبی داشته باشید که با خودش کلید خارجی داشته باشد، هنگام تبدیل نتایج به خروجی Json، با خطای Circular References مواجه می‌شوید.
A circular reference was detected while serializing an object of type ‘System.Data.Entity.DynamicProxies.ItemCategory_A79…’
علت این مشکل این است که Json Serialization پش فرض ASP.NET MVC فقط یک سطح پایین‌تر را لود می‌کند و در مدل‌های که خاصیتی از نوع خودشان داشته باشند خطای Circular References را فرا می‌خواند. کلاس نمونه در زیر آوره شده است.
    public class Item
    {
        public int Id { get; set; }
        [ForeignKey]
        public int ItemId { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public ICollection<Item> Items { get; set; }
    }

راه حل:
چندین راه حل برای رفع این خطا وجود دارد؛ یکی استفاده از  Automapper و راه حل دیگر استفاده از کتابخانه‌های‌های قوی‌تر کار بار Json مثل Json.net است. اما راه حل ساده‌تر تبدیل خروجی کوئری به یک شی بی نام و سپس تبدیل به Json می‌باشد
[HttpGet]
public JsonResult List()
{           
    var data = repository.AllIncluding(itemcategory => itemcategory.Items);
    var collection = data.Select(x => new
    {
        id = x.Id,
        name = x.Name,
        items = x.Items.Select(item => new
        {
            id=item.Id,
            name = item.Name
        })
    });
    return Json(collection, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}
همین طور که در مثال بالا مشاهده می‌نمایید ابتدا همه رکورد‌ها در متغییر data ریخته شده و سپس با یک کوئری دیگر که در آن دوباره از پروپرتی items که از نوع کلاس item می‌باشد شی بی نامی ایجاد نموده ایم. با این کار براحتی این خطا رفع می‌گردد. 
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 5 - آشنایی با کلاس ServiceDescriptor
در بخش پنجم از سری نوشتار «تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core»، می‌خواهیم به شرح کلاس ServiceDescriptor بپردازیم. اگر تعریف اینترفیس IServiceCollection را مشاهده کنیم، می‌بینیم که IServicecollection در واقع لیستی از اشیائی از نوع ServiceDescriptor را نگهداری می‌کند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public interface IServiceCollection : 
       ICollection<ServiceDescriptor>, IEnumerable<ServiceDescriptor>,
       IEnumerable, IList<ServiceDescriptor>
    {
    }
}

ServiceProvider و مؤلفه‌های درونی آن، از یک مجموعه از ServiceDescriptor‌ها برای برنامه‌ی شما بر اساس سرویس‌های ثبت شده‌ی توسط IServiceCollection استفاده می‌کنند. ServiceDescriptor حاوی اطلاعاتی در مورد سرویس‌های ثبت شده‌است. اگر به کد منبع این کلاس برویم، می‌بینیم پنج Property اصلی دارد که با استفاده از آن‌ها اطلاعات یک سرویس ثبت و نگهداری می‌شوند. با استفاده از این  اطلاعات در هنگام اجرا ، DI Container به واکشی و ساخت نمونه‌هایی از سرویس درخواستی اقدام می‌کند:

public Type ImplementationType { get; }
public object ImplementationInstance { get; }
public Func<IServiceProvider, object> ImplementationFactory { get; }
public ServiceLifetime Lifetime { get; }
public Type ServiceType { get; }

هر کدام از این Property ‌ها کاربرد خاص خود را دارند:

  • · ServiceType : نوع سرویسی را که می‌خواهیم ثبت شود، مشخص می‌کنیم ( مثلا اینترفیس IMessageService ) .  
  • · ImplementionType : نوع پیاده سازی سرویس مورد نظرمان را مشخص می‌کند ( مثلا کلاس MessageService ).  
  • · LifeTime : طول حیات سرویس را مشخص می‌کند. DI Container بر اساس این ویژگی، اقدام به ساخت و از بین بردن نمونه‌هایی از سرویس می‌کند.  
  • · ImplementionInstance : نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس است.  
  • · ImplementionFactory : یک Delegate است که چگونگی ساخته شدن یک نمونه از پیاده سازی سرویس را در خود نگه می‌دارد. این Delegate یک IServiceProvider را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و یک object را بازگشت می‌دهد.

به صورت عادی، در سناریوهای معمول ثبت سرویس‌ها درون IServiceCollection، نیازی به استفاده از ServiceDescriptor نیست؛ ولی اگر بخواهیم سرویس‌ها را به روش‌های پیشرفته‌تری ثبت کنیم، مجبوریم که به صورت مستقیم با این کلاس کار کنیم.

 

می توانیم یک ServiceDesciriptor را به روش‌های زیر تعریف کنیم:

var serviceDescriptor1 = new ServiceDescriptor(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor2 = ServiceDescriptor.Describe(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor3 = ServiceDescriptor.Singleton(typeof(IMessageServiceB), typeof(MessageServiceBB));

var serviceDescriptor4 = ServiceDescriptor.Singleton<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
در بالا روش‌های تعریف یک ServiceDescriptor را می‌بینید. اولین متد و تعریف پارامترها در سازنده‌ها، روش پایه است؛ ولی برای راحتی کار، توسعه دهندگان تعدادی متد static نیز تعریف کرده‌اند که خروجی آنها یک نمونه از ServiceDescriptor است.

همانطور که دیدیم، IServiceCollection در واقع لیست و مجموعه‌ای از اشیاء است که از نمونه‌های جنریک IServiceCollection ، IList ، IEnumerable و Ienumberabl ارث بری می‌کند؛ بنابراین می‌توان از متدهای تعریف شده‌ی در این اینترفیس‌ها برای IServiceCollection نیز استفاده کرد. حالا ما برای اضافه کردن این سرویس‌های جدید، بدین طریق عمل می‌کنیم:

Services.Add(serviceDescriptor1);

استفاده از متدهای TryAdd() 

به کد زیر نگاه کنید :

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
همانطور که می‌بینید، در اینجا یک اینترفیس را دوبار ثبت کردیم. در این حالت موقع واکشی سرویس، DI Container آخرین نمونه‌ی ثبت شده‌ی برای اینترفیس را واکشی کرده و نمونه سازی می‌کند و به کلاس‌ها تزریق می‌کند. این یکی از مواردی است که ترتیب ثبت کردن سرویس‌های مهم است.

برای جلوگیری از این خطا می‌توانیم از متدهای TryAddSingleton() ، TryAddScoped() و TryAddTransient() استفاده کنیم. این متدها درون فضای نام Microsoft.Extionsion.DependencyInjection.Extension قرار دارند.

عملکرد کلی این متدها درست مثل متد‌های Add() است؛ با این تفاوت که این متد ابتدا IServiceCollection را جستجو می‌کند و اگر برای type مورد نظر سرویسی ثبت نشده بود، آن را ثبت می‌کند:

services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();

جایگذاری یک سرویس با نمونه‌ای دیگر

گاهی اوقات می‌خواهیم یک پیاده سازی دیگر را بجای پیاده سازی فعلی، در DI Container ثبت کنیم. در این حالت از متد Replace() بر روی IServiceCollection برای این کار استفاده می‌کنیم. این متد فقط یک ServiceDescriptor را به عنوان پارامتر ورودی می‌گیرد:

services.Replace(serviceDescriptor3);
ناگفته نماند که متد Replace() فقط اولین سرویس را با نمونه‌ی مورد نظر ما جایگذاری می‌کند. اگر می‌خواهید تمام نمونه سرویس‌های ثبت شده را برای یک نوع حذف کنید، می‌توانید از متد RemoveAll() استفاده کنید:
services.RemoveAll<IMessageServiceB>();

معمولا در پروژه‌های معمول خودمان نیازی به استفاده از Replace() و RemoveAll() نداریم؛ مگر اینکه بخواهیم پیاده سازی اختصاصی خودمان را برای سرویس‌های درونی فریم ورک یا کتابخانه‌های شخص ثالث، بجای پیاده سازی پیش فرض، ثبت و استفاده کنیم.  

 

AddEnumerable()

فرض کنید دارید برنامه‌ی نوبت دهی یک کلینیک را می‌نویسید و به صورت پیش فرض از شما خواسته‌اند که هنگام صدور نوبت، این قوانین را بررسی کنید:

  •   هر شخص در هفته نتواند بیش از 2 نوبت برای یک تخصص بگیرد.
  •   اگر شخص در ماه بیش از 3 نوبت رزرو شده داشته باشد ولی مراجعه نکرده باشد، تا پایان ماه، امکان رزرو نوبت را نداشته باشد .
  •   تعداد نوبت‌های ثبت شده‌ی برای پزشک در آن روز نباید بیش از تعدادی باشد که پزشک پذیرش می‌کند.
  •   و ...

یک روش معمول برای پیاده سازی این قابلیت، ساخت سرویسی برای ثبت نوبت است که درون آن متدی برای بررسی کردن قوانین ثبت نام وجود دارد. خب، ما این کار را انجام می‌دهیم. تست‌های واحد و تست‌های جامع را هم می‌نویسیم و بعد برنامه را انتشار می‌دهیم و همه چیز خوب است؛ تا اینکه مالک محصول یک نیازمندی جدید را می‌خواهد که در آن ما باید قانون زیر را در هنگام ثبت نوبت بررسی کنیم:

  •   نوبت‌های ثبت شده برای یک شخص نباید دارای تداخل باشند.

در این حالت ما باید دوباره سرویس Register را باز کنیم و به متد بررسی کردن قوانین برویم و دوباره کدهایی را برای بررسی کردن قانون جدید بنویسیم و احتمالا کد ما به این صورت خواهد شد:

public class RegisterAppointmentService : RegisterAppointmentService
{
  public Task<Result> RegisterAsync(
    PatientInfoDTO patientIfno , DateTimeOffset requestedDateTime ,
    PhysicianId phusicianId )
  {
      CheckRegisterantionRule(patientInfo);
      // code here
  }

  private Task CheckRegisterationRule(PatientInfoDTO patientInfo)
  {
       CheckRule1(patientInfo);
       CheckRule2(patientInfo);
       CheckRule3(patientInfo);
  }
}  

در این حالت باید به ازای هر قانون جدید، به متد CheckRegisterationRule برویم و به ازای هر قانون، یک متد private جدید را بسازیم. مشکل این روش این است که در این حالت ما مجبوریم با هر کم و زیاد شدن قانون، این کلاس را باز کنیم و آن را تغییر دهیم و با هر تغییر دوباره، تست‌های واحد آن را دوباره نویسی کنیم. در یک کلام در کد بالا اصول Separation of Concern و  Open/Closed Principle را رعایت نمی‌شود.

یک راهکار این است که یک سرویس جداگانه را برای بررسی کردن قوانین بنویسیم و آن را به سرویس ثبت نوبت تزریق کنیم:

public class ICheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
     public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
     {
                CheckRule1(patientInfo);
                CheckRule2(patientInfo);
                CheckRule3(patientInfo);
      }
}

public class RegisterAppointmentService : IRegisterAppointmentService
{
  private ICheckRegisterationRuleForAppointmentService  _ruleChecker;
 
  public RegisterAppointmentService (RegisterAppointmentService  ruleChecker)
  {
          _ruleChecker = ruleChecker;  
  }

  public Task<Result> RegisterAsync(
     PatientInfoDTO patientIfno , 
     DateTimeOffset requestedDateTime , 
     PhysicianId phusicianId )
  {
             _ruleChecker.CheckRegisterantionRule(patientInfo);
                // code here
  }
}

با این کار وظیفه‌ی چک کردن قوانین و وظیفه‌ی ثبت و ذخیره سازی قوانین را از یکدیگر جدا کردیم؛ ولی همچنان در سرویس بررسی کردن قوانین، اصل Open/Closed رعایت نشده‌است. خب راه حل چیست !؟

یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از الگوی قوانین یا Rule Pattern است. برای اجرای این الگو، می‌توانیم با تعریف یک اینترفیس کلی برای بررسی کردن قانون، به ازای هر قانون یک پیاده سازی اختصاصی را داشته باشیم:


interface IAppointmentRegisterationRule
{
  Task CheckRule(PatientInfo patientIfno);
}

public class AppointmentRegisterationRule1 : IAppointmentRegisterationRule
{
      public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
      {
          Console.WriteLine("Rule 1 is checked");
          return Task.CompletedTask;
      }
}

public class AppointmentRegisterationRule2 : IAppointmentRegisterationRule
{
     public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
     {
Console.WriteLine("Rule 2 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule3 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 3 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule4 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 4 is checked"); return Task.CompletedTask; } }
حالا که ما قوانین خودمان را تعریف کردیم، به روش زیر می‌توانیم آن‌ها را درون سازنده ثبت کنیم:
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule1>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule2>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule3>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule4>();
حالا می‌توانیم درون سازنده‌ی سرویس مورد نظرمان، لیستی از سرویس‌های ثبت شده‌ی برای یک نوع خاص را به با استفاده از اینترفیس جنریک IEnumerable<T> دریافت کنیم که در اینجا T، برابر نوع سرویس مورد نظرمان است:
public class CheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
       private IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> _rules ;

       public CheckRegisterationRuleForAppointmentService(IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> rules)
       {
           _rules = rules;
       }

      public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
      {
          foreach(var rule in rules)
          {
                rule.CheckRule(patientInfo);
          }
      }
}
با این تغییرات، هر زمانیکه خواستیم می‌توانیم با استفاده از DI Container، قوانین جدیدی را اضافه یا کم کنیم و با این کار، اصل Open/Closed را نیز رعایت کرده‌ایم.

 کد بالا به نظر کامل می‌آید ولی مشکلی دارد! اگر در DI Container برای IAppointmentRegisterationRule یک قانون را دو یا چند بار ثبت کنیم، در هر بار بررسی کردن قوانین، آن را به همان تعداد بررسی می‌کند و اگر این فرآیند منابع زیادی را به کار می‌گیرد، می‌تواند عملکرد برنامه‌ی ما را به هم بریزد.  برای جلوگیری از این مشکل، از متد TryAddEnumerabl() استفاده می‌کنیم که لیستی از ServiceDescriptor ‌ها را می‌گیرد و هر serviceDescriptor را فقط یکبار ثبت می‌کند:

services.TryAddEnumerable(new[] {
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule1)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule2)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule3)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule4)),
});

مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت چهارم
همان طور که قبلا اشاره کردیم، این پلاگین می‌تواند از یک زبان برنامه نویسی سمت سرور داده‌های مورد نیاز خودش را دریافت کند. می‌توانید داده‌ها را با استفاده از AJAX و به صورت JSON از سرور دریافت کرده و با استفاده از DataTables آنها را در جدول تزریق کنید. در این قسمت سعی خواهیم کرد تا با استفاده از jQuery DataTables یک گرید را در MVC ایجاد کنیم.  البته برای حذف جزئیات داده‌ها به جای این که از یک بانک اطلاعاتی دریافت شوند، در حافظه ساخته می‌شوند. در هر صورت اساس کار یکی است.

قصد داریم تا مانند مثال قسمت قبل، مجموعه ای از اطلاعات مربوط به مرورگرهای مختلف را در یک جدول نشان دهیم، اما این بار منبع داده ما فرق می‌کند. منبع داده از طرف سرور فراهم می‌شود. هر مرورگر - همان طور که در قسمت قبل مشاهده نمودید - شامل اطلاعات زیر خواهد بود:
  1. موتور رندرگیری (Engine)
  2. نام مرورگر (Name)
  3. پلتفرم (Platform)
  4. نسخه موتور (Version)
  5. نمره سی اس اس (Grade)

به همین دلیل در سمت سرور، کلاسی خواهیم ساخت که نمایانگر یک مرورگر باشد. بدین صورت:

public class Browser
{
    public int Id { get; set; }
    public string Engine { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Platform { get; set; }
    public float Version { get; set; }
    public string Grade { get; set; }
}

استفاده از روش server side processing برای دریافت داده‌ها از سرور

این روش، یکی از امکانات jQuery DataTables است که با استفاده از آن، کلاینت تنها یک مصرف کننده صرف خواهد بود و وظیفه پردازش اطلاعات - یعنی تعداد رکوردهایی که برگشت داده می‌شود، صفحه بندی، مرتب سازی، جستجو، و غیره - به عهده سرور خواهد بود.

برای به کار گیری این روش، اولین کار این است که ویژگی bServerSide را true کنیم، مثلا بدین صورت:
var $table = $('#browsers-grid');
$table.dataTable({
      "bServerSide": true,
      "sAjaxSource": "/Home/GetBrowsers"
 });

همچنین ویژگی sAjaxSource را به Url ی که باید داده‌ها از آن دریافت شوند مقداردهی می‌کنیم.

به صورت پیش فرض مقدار ویژگی bServerSide مقدار false است؛ که یعنی منبع داده این پلاگین از سمت سرور خوانده نشود. اگر true باشد منبع داده و خیلی اطلاعات دیگر مربوط به داده‌های درون جدول باید از سرور به مرورگر کاربر پس فرستاده شوند. با true کردن مقدار bServerSide، آنگاه DataTables اطلاعاتی را راجع به شماره صفحه جاری، اندازه هر صفحه، شروط فیلتر کردن داده ها، مرتب سازی ستون ها، و غیره را به سرور می‌فرستد. همجنین انتظار می‌رود تا سرور در پاسخ به این درخواست، داده‌های مناسبی را به فرمت JSON به مرورگر پس بفرستد. در حالتی که bServerSide مقدار true به خود بگیرد، پلاگین فقط رابطه متقابل بین کاربر و سرور را مدیریت می‌کند و هیچ پردازشی را انجام نمی‌دهد.


در این درخواست XHR یا Ajax ی پارامترهایی که به سرور ارسال می‌شوند این‌ها هستند:

iDisplayStart عدد صحیح
نقظه شروع مجموعه داده جاری

iDisplayLength عدد صحیح
تعداد رکوردهایی که جدول می‌تواند نمایش دهد. تعداد رکوردهایی که از طرف سرور برگشت داده می‌شود باید با این عدد یکسان باشند.

iColumns عدد صحیح
تعداد ستونهایی که باید نمایش داده شوند.

sSearch رشته
فیلد جستجوی عمومی

bRegex بولین
اگر true باشد معنی آن این است که می‌توان از عبارات باقاعده برای جستجوی عبارتی خاص در کل ستون‌های جدول استفاده کرد. مثلا در کادر جستجو نوشت :

^[1-5]$
که یعنی 1 و 5 همه عددهای بین 1و 5.

bSearchable_(int)    بولین
نمایش می‌دهد که یک ستون در طرف کاربر قابلیت searchable آن true هست یا نه.

sSearch_(int)   رشته
فیلتر مخصوص هر ستون. اگر از ویژگی multi column filtering پلاگین استفاده شود به صورت sSearch0 ، sSearch1 ، sSeach2 و ... به طرف سرور ارسال می‌شوند. شماره انتهای هر کدام از پارامترها بیانگر شماره ستون جدول است.

bRegex_(int)  بولین
اگر true باشد، بیان می‌کند که می‌توان از عبارت با قاعده در ستون شماره int جهت جستجو استفاده کرد.

bSortable_(int) بولین
مشخص می‌کند که آیا یک ستون در سمت کلاینت، قابلیت مرتب شدن بر اساس آن وجود دارد یا نه. (در اینجا int اندیس ستون را مشخص می‌کند)

iSortingCols   عدد صحیح
تعداد ستون هایی که باید مرتب سازی بر اساس آنها صورت پذیرد. در صورتی که از امکان multi column sorting استفاده کنید این مقدار می‌تواند بیش از یکی باشد.

iSortCol_(int)   عدد صحیح
شماره ستونی که باید بر اساس آن عملیات مرتب سازی صورت پذیرد.

sSortDir_(int)    رشته
نحوه مرتب سازی ؛ شامل صعودی (asc) یا نزولی (desc)

mDataProp_(int)    رشته
اسم ستون‌های درون جدول را مشخص می‌کند.

sEcho     رشته
اطلاعاتی که datatables از آن برای رندر کردن جدول استفاده می‌کند.

شکل زیر نشان می‌دهد که چه پارامترهایی به سرور ارسال می‌شوند.



شکل ب ) پارامترهای ارسالی به سرور به صورت json

بعضی از این پارامترها بسته به تعداد ستون‌ها قابل تغییر هستند. (آن پارامترهایی که آخرشان یک عدد هست که نشان دهنده شماره ستون مورد نظر می‌باشد)

در پاسخ به هر درخواست XHR که datatables به سرور می‌فرستد، انتظار دارد تا سرور نیز یک شیء json را با فرمت مخصوص که شامل پارامترهای زیر می‌شود به او پس بفرستد:

iTotalRecords    عدد صحیح
تعداد کل رکوردها (قبل از عملیات جستجو) یا به عبارت دیگر تعداد کل رکوردهای درون آن جدول از دیتابیس که داده‌ها باید از آن دریافت شوند. تعداد کل رکوردهایی که در طرف سرور وجود دارند. این مقدار فقط برای نمایش به کاربر برگشت داده می‌شود و نیز از آن برای صفحه بندی هم استفاده می‌شود. 


iTotalDisplayRecords    عدد صحیح
تعداد کل رکوردها (بعد از عملیات جستجو) یا به عبارت دیگر تعداد کل رکوردهایی که بعد از عملیات جستجو پیدا می‌شوند نه فقط آن تعداد رکوردی که به کاربر پس فرستاده می‌شوند. تعداد کل رکوردهایی که با شرط جستجو مطابقت دارند. اگر کاربر چیزی را جستجو نکرده باشد مقدار این پارامتر با پارامتر iTotalRecords یکسان خواهد بود.  

sEcho    عدد صحیح 
یک عدد صحیح است که در قالب رشته در تعامل بین سرور و کلاینت جا به جا می‌شود. این مقدار به ازاء هر درخواست تغییر می‌کند. همان مقداری که مرورگر به سرور می‌دهد را سرور هم باید به مرورگر تحویل بدهد. برای جلوگیری از حملات XSS باید آن را تبدیل به عدد صحیح کرد. پلاگین DataTables مقدار این پارامتر را برای هماهنگ کردن و منطبق کردن درخواست ارسال شده و جواب این درخواست استفاده می‌کند. همان مقداری که مروگر به سرور می‌دهد را باید سرور تحویل به مرورگر بدهد. 

sColumns    رشته
اسم ستون‌ها که با استفاده از کاما از هم جدا شده اند. استفاده از آن اختیاری است و البته منسوخ هم شده است و در نسخه‌های جدید jQuery DataTables از آن پشتیبانی نمی‌شود.

aaData    آرایه
همان طور که قبلا هم گفتیم، مقادیر سلول هایی را که باید در جدول نشان داده شوند را در خود نگهداری می‌کند. یعنی در واقع داده‌های جدول در آن ریخته می‌شوند. هر وقت که DataTables داده‌های مورد نیازش را دریافت می‌کند، سلول‌های جدول html مربوطه اش را از روی آرایه aaData ایجاد می‌کند. تعداد ستون‌ها در این آرایه دو بعدی، باید با تعداد ستون‌های جدول html مربوطه به آن یکسان باشد

شکل زیر پارامترها دریافتی از سرور را نشان می‌دهند:


شکل ب ) پارامترهای دریافتی از سرور به صورت json

استفاده از روش server side processing در mvc
همان طور که گفتیم، کلاینت به سرور یک سری پارامترها را ارسال می‌کند و آن پارامترها را هم شرح دادیم. برای دریافت این پارامتر‌ها طرف سرور، احتیاج به یک مدل هست. این مدل به صورت زیر پیاده سازی خواهد شد:
/// <summary>
/// Class that encapsulates most common parameters sent by DataTables plugin
/// </summary>
public class jQueryDataTableParamModel
{
    /// <summary>
    /// Request sequence number sent by DataTable,
    /// same value must be returned in response
    /// </summary>
    public string sEcho { get; set; }
    /// <summary>
    /// Text used for filtering
    /// </summary>
    public string sSearch { get; set; }
    /// <summary>
    /// Number of records that should be shown in table
    /// </summary>
    public int iDisplayLength { get; set; }
    /// <summary>
    /// First record that should be shown(used for paging)
    /// </summary>
    public int iDisplayStart { get; set; }
    /// <summary>
    /// Number of columns in table
    /// </summary>
    public int iColumns { get; set; }
    /// <summary>
    /// Number of columns that are used in sorting
    /// /// </summary>
    public int iSortingCols { get; set; }
    /// <summary>
    /// Comma separated list of column names
    /// </summary>
    public string sColumns { get; set; }
}

مدل بایندر mvc وظیفه مقداردهی به خصوصیات درون این کلاس را بر عهده دارد، بقیه پارامترهایی که به سرور ارسال می‌شوند و در این کلاس نیامده اند، از طریق شیء Request در دسترس خواهند بود.


اکشن متدی که مدل بالا را دریافت می‌کند، می‌تواند به صورت زیر پیاده سازی شود. این اکشن متد وظیفه پاسخ دادن به درخواست DataTables بر اساس پارامترهای ارسال شده در مدل DataTablesParam را دارد. خروجی این اکشن متد شامل پارارمترهای مورد نیاز پلاگین DataTables برای تشکیل جدول است که آنها را هم شرح دادیم.

public JsonResult GetBrowsers(jQueryDataTableParamModel param)
{
        IQueryable<Browser> allBrowsers = new Browsers().CreateInMemoryDataSource().AsQueryable();

        IEnumerable<Browser> filteredBrowsers;

        // Apply Filtering
        if (!string.IsNullOrEmpty(param.sSearch))
        {
                filteredBrowsers = new Browsers().CreateInMemoryDataSource()
                    .Where(x => x.Engine.Contains(param.sSearch)
                                       || x.Grade.Contains(param.sSearch)
                                       || x.Name.Contains(param.sSearch)
                                       || x.Platform.Contains(param.sSearch)
                    ).ToList();
                float f;
                if (float.TryParse(param.sSearch, out f))
                {
                    filteredBrowsers = filteredBrowsers.Where(x => x.Version.Equals(f));
                }
        }
        else
        {
                filteredBrowsers = allBrowsers;
        }

        // Apply Sorting
        var sortColumnIndex = Convert.ToInt32(Request["iSortCol_0"]);
        Func<Browser, string> orderingFunction = (x => sortColumnIndex == 0 ? x.Engine :
                                                            sortColumnIndex == 1 ? x.Name :
                                                            sortColumnIndex == 2 ? x.Platform :
                                                            sortColumnIndex == 3 ? x.Version.ToString() :
                                                            sortColumnIndex == 4 ? x.Grade :
                                                                x.Name);

        var sortDirection = Request["sSortDir_0"]; // asc or desc
        filteredBrowsers = sortDirection == "asc" ? filteredBrowsers.OrderBy(orderingFunction) : filteredBrowsers.OrderByDescending(orderingFunction);

        // Apply Paging
        var enumerable = filteredBrowsers.ToArray();
        IEnumerable<Browser> displayedBrowsers = enumerable.Skip(param.iDisplayStart).
                Take(param.iDisplayLength).ToList();

        return Json(new
        {
                sEcho = param.sEcho,
                iTotalRecords = allBrowsers.Count(),
                iTotalDisplayRecords = enumerable.Count(),
                aaData = displayedBrowsers
        }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}

تشریح اکشن متد GetBrowsers :

این اکشن متد از مدل jQueryDataTableParamModel به عنوان پارامتر ورودی خود استفاده می‌کند. این مدل همان طور هم که گفتیم، شامل یک سری خصوصیت است که توسط پلاگین jQuery DataTables مقداردهی می‌شوند و همچنین مدل بایندر mvc وظیفه بایند کردن این مقادیر به خصوصیات درون این کلاس را بر عهده خواهد داشت. درون بدنه اکشن متد GetBrowsers داده‌ها بعد از اعمال عملیات فیلترینگ، مرتب سازی، و صفحه بندی به فرمت مناسبی درآمده و به طرف مرورگر فرستاده خواهند شد.

برای پیاده سازی کدهای طرف کلاینت نیز، درون یک View کدهای زیر قرار خواهند گرفت:
$(function () {
        var $table = $('#browsers-grid');
        $table.dataTable({
                "bProcessing": true,
                "bStateSave": true,
                "bServerSide": true,
                "bFilter": true,
                "sDom": 'T<"clear">lftipr',
                "aLengthMenu": [[5, 10, 25, 50, -1], [5, 10, 25, 50, "All"]],
                "bAutoWidth": false,
                "sAjaxSource": "/Home/GetBrowsers",
                "fnServerData": function (sSource, aoData, fnCallback) {
                    $.ajax({
                        "dataType": 'json',
                        "type": "POST",
                        "url": sSource,
                        "data": aoData,
                        "success": fnCallback
                    });
                },
                "aoColumns": [
                    { "mDataProp": "Engine" },
                    { "mDataProp": "Name" },
                    { "mDataProp": "Platform" },
                    { "mDataProp": "Version" },
                    { "mDataProp": "Grade" }
                ],
                "oLanguage": {
                        "sUrl": "/Content/dataTables.persian.txt"
                }
        });
});

تشریح کدها:

fnServerData :

این متد، در واقع نحوه تعامل سرور و کلاینت را با استفاده از درخواستهای XHR مشخص خواهد کرد.

oLanguage :

برای فعال سازی زبان فارسی، فیلدهای مورد نیاز ترجمه شده و در یک فایل متنی قرار داده شده اند. کافی است آدرس این فایل متنی به ویژگی oLanguage اختصاص داده شوند.

مثال این قسمت را از لینک زیر دریافت کنید:
DataTablesTutorial04.zip

لازم به ذکر است پوشه bin، obj، و packages جهت کاهش حجم این مثال از solution حذف شده اند. برای اجرای این مثال از اینجا کمک بگیرید.


مطالعه بیشتر

برای مطالعه بیشتر در مورد این پلاگین و نیز پیاده سازی آن در MVC می‌توانید به لینک زیر نیز مراجعه بفرمائید که بعضی از قسمتهای این مطلب هم از مقاله زیر استفاده کرده است:
jQuery DataTables and ASP.NET MVC Integration - Part I



مطالب
بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first
رابطه چند به چند در مطالب EF Code first سایت جاری، در حد تعریف نگاشت‌های آن بررسی شده، اما نیاز به جزئیات بیشتری برای کار با آن وجود دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت:


1) پیش فرض‌های EF Code first در تشخیص روابط چند به چند

تشخیص اولیه روابط چند به چند، مانند یک مطلب موجود در سایت و برچسب‌های آن؛ که در این حالت یک برچسب می‌تواند به چندین مطلب مختلف اشاره کند و یا برعکس، هر مطلب می‌تواند چندین برچسب داشته باشد، نیازی به تنظیمات خاصی ندارد. همینقدر که دو طرف رابطه توسط یک ICollection به یکدیگر اشاره کنند، مابقی مسایل توسط EF Code first به صورت خودکار حل و فصل خواهند شد:
using System;
using System.Linq;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;

namespace Sample
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450, MinimumLength = 1), Required]
        public string Title { set; get; }

        [MaxLength]
        public string Body { set; get; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many

        public BlogPost()
        {
            Tags = new List<Tag>();
        }
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450), Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { set; get; } // many-to-many

        public Tag()
        {
            BlogPosts = new List<BlogPost>();
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var tag1 = new Tag { Name = "Tag1" };
            context.Tags.Add(tag1);

            var post1 = new BlogPost { Title = "Title...1", Body = "Body...1" };
            context.BlogPosts.Add(post1);

            post1.Tags.Add(tag1);

            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    Console.WriteLine(post1.Title);
                }
            }
        }
    }
}
در این مثال، رابطه بین مطالب ارسالی در یک سایت و برچسب‌های آن به صورت many-to-many تعریف شده است و همینقدر که دو طرف رابطه توسط یک ICollection به هم اشاره می‌کنند، رابطه زیر تشکیل خواهد شد:


در اینجا تمام تنظیمات صورت گرفته بر اساس یک سری از پیش فرض‌ها است. برای مثال نام جدول واسط تشکیل شده، بر اساس تنظیم پیش فرض کنار هم قرار دادن نام دو جدول مرتبط تهیه شده است.
همچنین بهتر است بر روی نام برچسب‌ها، یک ایندکس منحصربفرد نیز تعیین شود: (^ و ^)


2) تنظیم ریز جزئیات روابط چند به چند در EF Code first

تنظیمات پیش فرض انجام شده آنچنان نیازی به تغییر ندارند و منطقی به نظر می‌رسند. اما اگر به هر دلیلی نیاز داشتید کنترل بیشتری بر روی جزئیات این مسایل داشته باشید، باید از Fluent API جهت اعمال آن‌ها استفاده کرد:
    public class TagMap : EntityTypeConfiguration<Tag>
    {
        public TagMap()
        {
            this.HasMany(x => x.BlogPosts)
                .WithMany(x => x.Tags)
                .Map(map =>
                    {
                        map.MapLeftKey("TagId");
                        map.MapRightKey("BlogPostId");
                        map.ToTable("BlogPostsJoinTags");
                    });
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Configurations.Add(new TagMap());
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }
در اینجا توسط متد Map، نام کلیدهای تعریف شده و همچنین جدول واسط تغییر داده شده‌اند:


3) حذف اطلاعات چند به چند

برای حذف تگ‌های یک مطلب، کافی است تک تک آن‌ها را یافته و توسط متد Remove جهت حذف علامتگذاری کنیم. نهایتا با فراخوانی متد SaveChanges، حذف نهایی انجام و اعمال خواهد شد.
            using (var ctx = new MyContext())
            {
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    Console.WriteLine(post1.Title);
                    foreach (var tag in post1.Tags.ToList())
                        post1.Tags.Remove(tag);
                    ctx.SaveChanges();
                }
            }
در اینجا تنها اتفاقی که رخ می‌دهد، حذف اطلاعات ثبت شده در جدول واسط BlogPostsJoinTags است. Tag1 ثبت شده در متد Seed فوق، حذف نخواهد شد. به عبارتی اطلاعات جداول Tags و BlogPosts بدون تغییر باقی خواهند ماند. فقط یک رابطه بین آن‌ها که در جدول واسط تعریف شده است، حذف می‌گردد.

در ادامه اینبار اگر خود post1 را حذف کنیم:
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    ctx.BlogPosts.Remove(post1);
                    ctx.SaveChanges();
                }
علاوه بر حذف post1، رابطه تعریف شده آن در جدول BlogPostsJoinTags نیز حذف می‌گردد؛ اما Tag1 حذف نخواهد شد.
بنابراین دراینجا cascade delete ایی که به صورت پیش فرض وجود دارد، تنها به معنای حذف تمامی ارتباطات موجود در جدول میانی است و نه حذف کامل طرف دوم رابطه. اگر مطلبی حذف شد، فقط آن مطلب و روابط برچسب‌های متعلق به آن از جدول میانی حذف می‌شوند و نه برچسب‌های تعریف شده برای آن.
البته این تصمیم هم منطقی است. از این لحاظ که اگر قرار بود دو طرف یک رابطه چند به چند با هم حذف شوند، ممکن بود با حذف یک مطلب، کل بانک اطلاعاتی خالی شود! فرض کنید یک مطلب دارای سه برچسب است. این سه برچسب با 20 مطلب دیگر هم رابطه دارند. اکنون مطلب اول را حذف می‌کنیم. برچسب‌های متناظر آن نیز باید حذف شوند. با حذف این برچسب‌ها طرف دوم رابطه آن‌ها که چندین مطلب دیگر است نیز باید حذف شوند!


4) ویرایش و یا افزودن اطلاعات چند به چند

در مثال فوق فرض کنید که می‌خواهیم به اولین مطلب ثبت شده، تعدادی تگ جدید را اضافه کنیم:
                var post1 = ctx.BlogPosts.Find(1);
                if (post1 != null)
                {
                    var tag2 = new Tag { Name = "Tag2" };                    
                    post1.Tags.Add(tag2);
                    ctx.SaveChanges();
                }
در اینجا به صورت خودکار، ابتدا tag2 ذخیره شده و سپس ارتباط آن با post1 در جدول رابط ذخیره خواهد شد.

در مثالی دیگر اگر یک برنامه ASP.NET را درنظر بگیریم، در هربار ویرایش یک مطلب، تعدادی Tag به سرور ارسال می‌شوند. در ابتدای امر هم مشخص نیست کدامیک جدید هستند، چه تعدادی در لیست تگ‌های قبلی مطلب وجود دارند، یا اینکه کلا از لیست برچسب‌ها حذف شده‌اند:
                //نام تگ‌های دریافتی از کاربر  
                var tagsList = new[] { "Tag1", "Tag2", "Tag3" };

                //بارگذاری یک مطلب به همراه تگ‌های آن
                var post1 = ctx.BlogPosts.Include(x => x.Tags).FirstOrDefault(x => x.Id == 1);
                if (post1 != null)
                {
                    //ابتدا کلیه تگ‌های موجود را حذف خواهیم کرد
                    if (post1.Tags != null && post1.Tags.Any())
                        post1.Tags.Clear();

                    //سپس در طی فقط یک کوئری بررسی می‌کنیم کدامیک از موارد ارسالی موجود هستند
                    var listOfActualTags = ctx.Tags.Where(x => tagsList.Contains(x.Name)).ToList();
                    var listOfActualTagNames = listOfActualTags.Select(x => x.Name.ToLower()).ToList();

                    //فقط موارد جدید به تگ‌ها و ارتباطات موجود اضافه می‌شوند
                    foreach (var tag in tagsList)
                    {
                        if (!listOfActualTagNames.Contains(tag.ToLowerInvariant().Trim()))
                        {
                            ctx.Tags.Add(new Tag { Name = tag.Trim() });
                        }
                    }
                    ctx.SaveChanges(); // ثبت موارد جدید

                    //موارد قبلی هم حفظ می‌شوند
                    foreach (var item in listOfActualTags)
                    {
                        post1.Tags.Add(item);
                    }
                    ctx.SaveChanges();
                }
در این مثال فقط تعدادی رشته از کاربر دریافت شده است، بدون Id آن‌ها. ابتدا مطلب متناظر، به همراه تگ‌های آن توسط متد Include دریافت می‌شود. سپس نیاز داریم به سیستم ردیابی EF اعلام کنیم که اتفاقاتی قرار است رخ دهد. به همین جهت تمام تگ‌های مطلب یافت شده را خالی خواهیم کرد. سپس در یک کوئری، بر اساس نام تگ‌های دریافتی، معادل آن‌ها را از بانک اطلاعاتی دریافت خواهیم کرد؛ کوئری tagsList.Contains به where in در طی یک رفت و برگشت، ترجمه می‌شود:
SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Tags] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Name] IN (N'Tag1',N'Tag2',N'Tag3')
 آن‌هایی که جدید هستند به بانک اطلاعاتی اضافه شده (بدون نیاز به تعریف قبلی آن‌ها)، آن‌هایی که در لیست قبلی برچسب‌های مطلب بوده‌اند، حفظ خواهند شد.
لازم است لیست موارد موجود را (listOfActualTags) از بانک اطلاعاتی دریافت کنیم، زیرا به این ترتیب سیستم ردیابی EF آن‌ها را به عنوان رکوردی جدید و تکراری ثبت نخواهد کرد.


5) تهیه کوئری‌های LINQ بر روی روابط چند به چند

الف) دریافت یک مطلب خاص به همراه تمام تگ‌های آن:
 ctx.BlogPosts.Where(p => p.Id == 1).Include(p => p.Tags).FirstOrDefault()
ب) دریافت کلیه مطالبی که شامل Tag1 هستند:

var posts = from p in ctx.BlogPosts
                 from t in p.Tags
                 where t.Name == "Tag1"
                 select p;
و یا :
 var posts = ctx.Tags.Where(x => x.Name == "Tag1").SelectMany(x => x.BlogPosts);
مطالب
بهبود کارآیی استفاده از JSON در دات نت 6 با معرفی Source generators آن
دات نت 6 به همراه source generator‌های توکاری است که می‌توانند کار serialization و deserialization نوع JSON را با کارآیی بسیار بیشتری انجام دهند؛ با آزمایش‌هایی که این بهبود را در حد 40 درصد سریعتر نسبت به حالت متداول آن نمایش می‌دهند و ... این مساله بسیار مهم است. از این جهت که این روزها، JSON را در همه‌جا مشاهده می‌کنیم؛ در Web APIها، در تنظیمات برنامه‌ها، در ارسال پیام‌ها بین برنامه‌ها و غیره. بنابراین هرگونه بهبودی در زمینه‌ی کارآیی serialization و deserialization آن، تاثیر بسیار قابل ملاحظه‌ای را بر روی کارآیی کلی یک برنامه بجا خواهد گذاشت.


System.Text.Json source generator چیست؟

پا‌یه‌ی تمام اعمال serialization و deserialization در دات نت، استفاده از Reflection است که در زمینه‌ی ارائه‌ی برنامه‌هایی با کارآیی بالا و با مصرف حافظه‌ی پایین، بهینه عمل نمی‌کند. راه‌حل جایگزین استفاده از Reflection که در زمان اجرای برنامه رخ می‌دهد، به همراه دات نت 5 ارائه شد و source generators نام دارد. Source generators امکان تولید فایل‌های #C را در زمان کامپایل برنامه میسر می‌کنند که نسبت به راه‌حل Reflection که در زمان اجرای برنامه فعال می‌شود، کارآیی بسیار بیشتری را ارائه می‌کنند. برای مثال به همراه دات نت 6، علاوه بر روش پیش‌فرض مبتنی بر Reflection ارائه شده‌ی توسط System.Text.Json، راه حل جدید امکان استفاده‌ی از source generators توکار آن نیز پیش بینی شده‌است. کار اصلی آن، انجام تمام مراحلی است که پیشتر توسط Reflection در زمان اجرای برنامه صورت می‌گرفت، اینبار در زمان کامپایل برنامه و ارائه‌ی آن به صورت از پیش آماده شده و مهیا.
مزایای این روش شامل موارد زیر است:
- بالا رفتن سرعت برنامه
- کاهش زمان آغاز اولیه‌ی برنامه
- کاهش میزان حافظه‌ی مورد نیاز برنامه
- عدم نیاز به استفاده‌ی از System.Reflection و System.Reflection.Emit
- ارائه‌ی Trim-compatible serialization که سبب کاهش اندازه‌ی نهایی برنامه می‌شود. برای مثال در برنامه‌های Blazor می‌توان با فعالسازی Trimming، کدهای استفاده نشده را از فایل‌های بایناری نهایی حذف کرد. استفاده از source generators، با این روش سازگاری کاملی دارد.



مثالی از نحوه‌ی کار با JSON در دات نت 6، توسط source generators آن

فرض کنید قصد داریم اعمال serialization و deserialization از نوع JSON را بر روی نمونه‌های کلاس زیر انجام دهیم:
namespace Test
{
    internal class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
    }
}
اولین کاری که در این زمینه باید انجام شود، ایجاد یک کلاس خالی، با نامی دلخواه، اما مشتق شده‌ی از JsonSerializerContext است. در این حالت اخطارهایی را در IDE خود مبتنی بر نیاز به پیاده سازی تعدادی از متدهای این کلاس پایه دریافت می‌کنیم. اما ... ما قصد نداریم این متدها را پیاده سازی کنیم؛ Source generator قرار است اینکار را انجام دهد. به همین جهت این کلاس را partial تعریف کرده (تا source generator بتواند آن‌را در فایلی دیگر تکمیل کند) و همچنین آن‌را مزین به ویژگی JsonSerializable از نوع کلاسی که می‌خواهیم آن‌را serialize کنیم، خواهیم کرد تا سبب فعال شدن source generator بر روی این کلاس شویم:
using System.Text.Json.Serialization;

namespace Test
{
    [JsonSerializable(typeof(Person))]
    internal partial class MyJsonContext : JsonSerializerContext
    {
    }
}
و ... همین! کدهای این کلاس partial توسط source generator در زمان کامپایل برنامه به صورت خودکار تولید و تکمیل می‌شوند.
پس از آن فقط کافی است MyJsonContext را به عنوان پارامتر متدهای جدید Serialize و یا Deserialize، به صورت زیر ارسال کنیم تا از آن استفاده شود:
Person person = new() { FirstName = "Jane", LastName = "Doe" };
byte[] utf8Json = JsonSerializer.SerializeToUtf8Bytes(person, MyJsonContext.Default.Person);
person = JsonSerializer.Deserialize(utf8Json, MyJsonContext.Default.Person);

متدهای جدید این API مبتنی بر source generators را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
namespace System.Text.Json
{
    public static class JsonSerializer
    {
        public static object? Deserialize(ReadOnlySpan<byte> utf8Json, Type returnType, JsonSerializerContext context) => ...;
        public static object? Deserialize(ReadOnlySpan<char> json, Type returnType, JsonSerializerContext context) => ...;
        public static object? Deserialize(string json, Type returnType, JsonSerializerContext context) => ...;
        public static object? Deserialize(ref Utf8JsonReader reader, Type returnType, JsonSerializerContext context) => ...;
        public static ValueTask<object?> DeserializeAsync(Stream utf8Json, Type returnType, JsonSerializerContext context, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static ValueTask<TValue?> DeserializeAsync<TValue>(Stream utf8Json, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static TValue? Deserialize<TValue>(ReadOnlySpan<byte> utf8Json, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) => ...;
        public static TValue? Deserialize<TValue>(string json, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) => ...;
        public static TValue? Deserialize<TValue>(ReadOnlySpan<char> json, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) => ...;
        public static TValue? Deserialize<TValue>(ref Utf8JsonReader reader, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) => ...;
        public static string Serialize(object? value, Type inputType, JsonSerializerContext context) => ...;
        public static void Serialize(Utf8JsonWriter writer, object? value, Type inputType, JsonSerializerContext context) { }
        public static Task SerializeAsync(Stream utf8Json, object? value, Type inputType, JsonSerializerContext context, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task SerializeAsync<TValue>(Stream utf8Json, TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static byte[] SerializeToUtf8Bytes(object? value, Type inputType, JsonSerializerContext context) => ...;
        public static byte[] SerializeToUtf8Bytes<TValue>(TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) => ...;
        public static void Serialize<TValue>(Utf8JsonWriter writer, TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) { }
        public static string Serialize<TValue>(TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo) => ...;
    }
}


روش معرفی تنظیمات Serializer به Source generator

برای معرفی تنظیمات serialization و deserialization، برای مثال تهیه‌ی خروجی‌های CamelCase، می‌توان از ویژگی JsonSourceGenerationOptions به صورت زیر استفاده کرد:
using System.Text.Json.Serialization;

namespace Test
{
    [JsonSourceGenerationOptions(PropertyNamingPolicy = JsonKnownNamingPolicy.CamelCase)]
    [JsonSerializable(typeof(Person))]
    internal partial class MyJsonContext : JsonSerializerContext
    {
    }
}
در این حالت مابقی کدها مانند قبل باقی خواهند ماند:
string json = JsonSerializer.Serialize(person, MyJsonContext.Default.Person);
Person person = JsonSerializer.Deserialize(json, MyJsonContext.Default.Person);


روش استفاده از JSON Source generators در برنامه‌های ASP.NET Core

در این نوع برنامه‌ها، JsonSerializerContext‌ها را می‌توان توسط متد AddContext به صورت زیر به تنظیمات JSON برنامه معرفی کرد:
services.AddControllers().AddJsonOptions(options => options.AddContext<MyJsonContext>());


روش استفاده از JSON Source generators در برنامه‌های Blazor

البته در اینجا بیشتر منظور امکان استفاده‌ی از آن‌ها توسط HttpClient است که به صورت زیر توسط متد GetFromJsonAsync واقع در فضای نام System.Net.Http.Json، میسر شده‌است:
[JsonSerializable(typeof(WeatherForecast[]))]
internal partial class MyJsonContext : JsonSerializerContext { }

@code {
    private WeatherForecast[] forecasts;

    private static JsonSerializerOptions Options = new(JsonSerializerDefaults.Web);
    private static MyJsonContext Context = new MyJsonContext(Options);

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        forecasts = await Http.GetFromJsonAsync("sample-data/weather.json", Context.WeatherForecastArray);
    }
}
لیست کامل‌تر این API جدید به صورت زیر است:
namespace System.Net.Http.Json
{
    public static partial class HttpClientJsonExtensions
    {
        public static Task<object?> GetFromJsonAsync(this HttpClient client, string? requestUri, Type type, JsonSerializerContext context, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<object?> GetFromJsonAsync(this HttpClient client, System.Uri? requestUri, Type type, JsonSerializerContext context, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<TValue?> GetFromJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string? requestUri, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<TValue?> GetFromJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, System.Uri? requestUri, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<HttpResponseMessage> PostAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string? requestUri, TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<HttpResponseMessage> PostAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, System.Uri? requestUri, TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<HttpResponseMessage> PutAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string? requestUri, TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<HttpResponseMessage> PutAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, System.Uri? requestUri, TValue value, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
    }
    public static partial class HttpContentJsonExtensions
    {
        public static Task<object?> ReadFromJsonAsync(this HttpContent content, Type type, JsonSerializerContext context, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
        public static Task<T?> ReadFromJsonAsync<T>(this HttpContent content, JsonTypeInfo<TValue> jsonTypeInfo, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken)) => ...;
    }
}
مطالب
تبدیل PDF به تصویر با استفاده از API توکار Window 8.1 در برنامه‌های غیر مترو دات نت
ویندوز 8.1 دارای امکانات و API توکاری جهت نمایش و خواندن فایل‌های PDF در برنامه‌های مترو است. در ادامه قصد داریم از این امکانات در یک برنامه‌ی متداول دات نت، برای مثال یک برنامه‌ی کنسول غیر مترو استفاده کنیم.


آماده سازی برنامه‌های دات نت برای دسترسی به API مترو ویندوز 8.1

ابتدا یک برنامه‌ی کنسول دات نت 4.5.1 را آغاز کنید. برای دسترسی به API ویندوز 8.1 حتما نیاز است که حداقل از دات نت 4.5.1 شروع کرد. سپس برنامه را در VS.NET بسته و فایل پروژه آن‌را در یک ادیتور متنی باز کنید.
در ابتدای فایل csproj، نیاز است سطر TargetPlatformVersion ذیل اضافه شود.
  <PropertyGroup>
    <TargetFrameworkVersion>v4.5.1</TargetFrameworkVersion>
    <TargetPlatformVersion>8.1</TargetPlatformVersion>
  </PropertyGroup>
سپس در همین فایل، ارجاعات زیر را نیز اضافه نمائید:
  <ItemGroup>
    <Reference Include="System" />
    <Reference Include="System.ComponentModel.DataAnnotations" />
    <Reference Include="System.Core" />
    <Reference Include="System.ObjectModel" />
    <Reference Include="System.Xml.Linq" />
    <Reference Include="System.Data.DataSetExtensions" />
    <Reference Include="Microsoft.CSharp" />
    <Reference Include="System.Data" />
    <Reference Include="System.Xml" />
    <Reference Include="System.Threading" />
    <Reference Include="System.Threading.Tasks" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Reference Include="Windows" />
    <Reference Include="System.Runtime" />
    <Reference Include="System.Runtime.WindowsRuntime" />
  </ItemGroup>
مواردی مانند System.Runtime، System.Runtime.WindowsRuntime امکان دسترسی به API ویندوز 8 را در برنامه‌های دات نت میسر می‌کنند.


یک نکته
اگر می‌خواهید این فرآیند را ساده و خودکار کنید، از قالب‌های پروژه‌ی مخصوص DesktopWinRT.Templates.vsix استفاده نمائید.
DesktopWinRT.Templates.vsix


افزودن ارجاعی به Nito.AsyncEx

چون برنامه‌ی مورد استفاده کنسول است و API ویندوز 8 کاملا async طراحی شده‌است، نیاز است با کمک AsyncContext موجود در کتابخانه‌ی Nito.AsyncEx بتوان از امکانات async و await در متد Main برنامه استفاده کرد. البته اگر از سایر برنامه‌های دسکتاپ استفاده می‌کنید، فقط کافی است امضای متد رخدادن گردان را به async تغییر دهید.
 install-package Nito.AsyncEx


تبدیل استریم‌های دات نت به استریم‌های WinRT

اکثر متدهای WinRT با استریم‌هایی از نوع IRandomAccessStream کار می‌کنند. برای اینکه بتوان استریم استاندارد دات نت را به این نوع تبدیل کرد، می‌توان از کلاس‌های ذیل کمک گرفت:
using System;
using System.IO;
using Windows.Storage.Streams;

namespace ConsoleWin81PdfApiTest
{
    public static class MicrosoftStreamExtensions
    {
        public static IRandomAccessStream AsRandomAccessStream(this Stream stream)
        {
            return new RandomStream(stream);
        }

    }

    class RandomStream : IRandomAccessStream
    {
        readonly Stream _internstream;

        public RandomStream(Stream underlyingstream)
        {
            _internstream = underlyingstream;
        }

        public IInputStream GetInputStreamAt(ulong position)
        {
            _internstream.Position = (long)position;
            return _internstream.AsInputStream();
        }

        public IOutputStream GetOutputStreamAt(ulong position)
        {
            _internstream.Position = (long)position;
            return _internstream.AsOutputStream();
        }

        public ulong Size
        {
            get
            {
                return (ulong)_internstream.Length;
            }
            set
            {
                _internstream.SetLength((long)value);
            }
        }

        public bool CanRead
        {
            get { return _internstream.CanRead; }
        }

        public bool CanWrite
        {
            get { return _internstream.CanWrite; }
        }

        public IRandomAccessStream CloneStream()
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        public ulong Position
        {
            get { return (ulong)_internstream.Position; }
        }

        public void Seek(ulong position)
        {
            _internstream.Seek((long)position, SeekOrigin.Begin);
        }

        public void Dispose()
        {
            _internstream.Dispose();
        }

        public Windows.Foundation.IAsyncOperationWithProgress<IBuffer, uint> ReadAsync(IBuffer buffer, uint count, InputStreamOptions options)
        {
            return GetInputStreamAt(Position).ReadAsync(buffer, count, options);
        }

        public Windows.Foundation.IAsyncOperation<bool> FlushAsync()
        {
            return GetOutputStreamAt(Position).FlushAsync();
        }

        public Windows.Foundation.IAsyncOperationWithProgress<uint, uint> WriteAsync(IBuffer buffer)
        {
            return GetOutputStreamAt(Position).WriteAsync(buffer);
        }
    }
}
تا اینجا به یک متد الحاقی جدیدی به نام AsRandomAccessStream می‌رسیم که امکان تبدیل استریم استاندارد دات نت را به IRandomAccessStream مخصوص WinRT دارد. از آن می‌توان برای باز کردن یک فایل و ارسال استریم آن به توابع WinRT و یا ثبت استریم WinRT در یک فایل استفاده کرد.


خواندن فایل‌های PDF و تبدیل صفحات آن‌ها به تصویر

در ادامه کد کامل استفاده از API جدید ویندوز 8.1 را جهت خواندن فایل‌های PDF ملاحظه می‌کنید. این امکانات جدید در فضای نام Windows.Data.Pdf قرار دارند و صرفا امکان خواندن فایل‌های PDF را تدارک دیده‌اند.
using System;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Windows.Data.Pdf;
using Nito.AsyncEx;

namespace ConsoleWin81PdfApiTest
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            AsyncContext.Run(async () =>
            {
                await test();
            });
        }

        private static async Task test()
        {
            using (var randomAccessStream = File.Open("PieChartPdfReport.pdf", FileMode.Open).AsRandomAccessStream())
            {
                var pdfDocument = await PdfDocument.LoadFromStreamAsync(randomAccessStream);
                for (uint i = 0; i < pdfDocument.PageCount; i++)
                {
                    using (var page = pdfDocument.GetPage(i))
                    {
                        /*var renderOptions = new PdfPageRenderOptions
                        {
                            BackgroundColor = Colors.LightGray,
                            DestinationHeight = (uint) (page.Size.Height*10)
                        };*/

                        using (var stream = File.Open(string.Format("page-{0}.png", i + 1), FileMode.OpenOrCreate).AsRandomAccessStream())
                        {
                            await page.RenderToStreamAsync(stream/*, renderOptions*/);
                            await stream.FlushAsync();
                        }
                    }
                }
            }
        }
    }
}

توضیحات:
- متد AsyncContext.Run جزو امکانات Nito.AsyncEx است و امکان نوشتن کدهای await دار را در متد Main یک برنامه‌ی کنسول فراهم می‌کند.
- متد  File.Openدات نت، خروجی از نوع استریم دارد. برای تبدیل آن به نوع IRandomAccessStream، از متد الحاقی AsRandomAccessStream که پیشتر تهیه کردیم، می‌توان استفاده کرد.
- در ادامه متد PdfDocument.LoadFromStreamAsync این استریم خاص را دریافت کرده و امکان دسترسی به API ویندوز 8.1 را میسر می‌کند.
- توسط متد pdfDocument.GetPage می‌توان به صفحات مختلف فایل PDF باز شده دسترسی یافت. در اینجا متد page.RenderToStreamAsync، سبب رندر شدن صفحه با فرمت PNG می‌شود. این خروجی نهایتا باید در یک استریم از نوع IRandomAccessStream ثبت شود. در اینجا نیز می‌توان از متد File.Open در حالت FileMode.OpenOrCreate استفاده کرد.
- اگر می‌خواهید ابعاد تصویر نهایی و ویژگی‌های آن‌را تغییر دهید، می‌توان از پارامتر دوم متد page.RenderToStreamAsync استفاده کرد که شیءایی از نوع PdfPageRenderOptions را می‌پذیرد.


کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
MicrosoftStreamExtensions.zip


برای مطالعه بیشتر
How to use specific WinRT API from Desktop apps
How to call WinRT APIs from .NET desktop apps
مطالب
Blazor 5x - قسمت هفتم - مبانی Blazor - بخش 4 - انتقال اطلاعات از کامپوننت‌های فرزند به کامپوننت والد
در قسمت پنجم، روش انتقال اطلاعات را از کامپوننت‌های والد، به کامپوننت‌های فرزند توسط پارامترها، بررسی کردیم. در این قسمت، حالت عکس آن‌را بررسی خواهیم کرد. برای مثال فرض کنید که کاربری قصد انتخاب بیش از یک اتاق را دارد و checkbox انتخاب هر اتاق، درون کامپوننت مجزای آن اتاق تعریف شده و درون کامپوننت والد نمایش دهنده‌ی لیست اتاق‌ها نیست. اکنون می‌خواهیم با انتخاب اتاق‌ها توسط کاربر، جمع تعداد اتاق‌های انتخاب شده را در کامپوننت والد نمایش دهیم. بنابراین باید بتوان اطلاعاتی را از کامپوننت‌های فرزند، به کامپوننت والد انتقال داد.


در این تصویر، checkboxهای انتخاب شده، درون کامپوننت‌های مجزای فرزند و گزارش جمع نهایی ارائه شده، در کامپوننت والد قرار دارند.


معرفی Event Call Back

در این قسمت قصد داریم به کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\IndividualRoom.razor که در مثال این سری تکمیل کردیم، یک checkbox انتخاب را نیز اضافه کنیم تا کاربرها بتوانند در زمان نمایش لیست اتاق‌ها در کامپوننت Pages\LearnBlazor\DemoHotel.razor، بیش از یک اتاق را انتخاب کنند.
برای این منظور در ابتدا به کامپوننت DemoHotel مراجعه کرده و فیلد SelectedRooms را در آن تعریف کرده و ذیل عنوان Hotel Rooms نمایش می‌دهیم:
@page "/demoHotel"

        <div class="col-12">
            <h4 class="text-info">Hotel Rooms</h4>
            <span>Rooms Selected - @SelectedRooms</span>
        </div>
        @foreach (var room in Rooms)
        {
            <IndividualRoom Room="room"></IndividualRoom>
        }

@code{

    int SelectedRooms;

    void RoomSelectionCounterChanged(bool isRoomSelected)
    {
        if (isRoomSelected)
        {
            SelectedRooms++;
        }
        else
        {
            SelectedRooms--;
        }
    }
    // ...
}
همچنین متد RoomSelectionCounterChanged را هم برای تغییر مقدار SelectedRooms تعریف کرده‌ایم. اما این متد به تنهایی کار نمی‌کند و باید بتوان آن‌را به کامپوننت فرزند <IndividualRoom Room="room"></IndividualRoom> انتقال داد تا در زمان انتخاب آن اتاق (و یا عدم انتخاب آن) در کامپوننت IndividualRoom، پارامتر bool isRoomSelected بر اساس وضعیت checkbox آن دریافت شده و در نتیجه مقدار جاری SelectedRooms، یک واحد کم یا زیاد شود. بنابراین نیاز است تا بتوان اشاره‌گری از یک متد کامپوننت سطح بالا را به یک کامپوننت سطح پایین و فرزند آن انتقال داد. اینکار در Blazor توسط EventCallback‌ها انجام می‌شود.
در ادامه به کامپوننت IndividualRoom.razor مراجعه کرده و کدهای آن را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
<input type="checkbox" @onchange="RoomCheckBoxSelectionChanged" />

@code
{
    //...

    [Parameter]
    public EventCallback<bool> OnRoomCheckBoxSelection { get; set; }

    async Task RoomCheckBoxSelectionChanged(ChangeEventArgs e)
    {
        await OnRoomCheckBoxSelection.InvokeAsync((bool)e.Value);
    }
}
ابتدا یک checkbox را جهت فراهم آوردن امکان انتخاب یک اتاق اضافه کرده‌ایم. سپس رخ‌داد onchange آن‌را به متد RoomCheckBoxSelectionChanged متصل کرده‌ایم. نوع پارامتر این متد را با نزدیک کردن اشاره‌گر ماوس به onchange@ چک باکس می‌توان مشاهده کرد:


تا اینجا فقط یک رخ‌داد را به یک متد، در همان کامپوننت متصل کرده‌ایم. هربار که checkbox تعریف شده انتخاب شود، متد رویدادگردان RoomCheckBoxSelectionChanged اجرا می‌شود. مرحله‌ی بعد، انتقال اطلاعات آن، به کامپوننت والد است که اینکار توسط پارامتر OnRoomCheckBoxSelection صورت می‌گیرد. کار آن، انتقال وضعیت checkbox، به متد RoomSelectionCounterChanged کامپوننت والد است.
بنابراین در اینجا نیاز است تا بتوان ارجاعی از این متد کامپوننت والد را به کامپوننت فرزند ارسال کرد که EventCallback تعریف شده‌ی به صورت پارامتر، چنین هدفی را برآورده می‌کند. با پارامتر تعریف شدن آن، می‌توان OnRoomCheckBoxSelection را به صورت زیر، به هر المان تعریف کننده‌ی کامپوننت IndividualRoom در کامپوننت DemoHotel اضافه کرد:
@foreach (var room in Rooms)
{
    <IndividualRoom OnRoomCheckBoxSelection="RoomSelectionCounterChanged" Room="room"></IndividualRoom>
}
در این تعریف، پارامتر Room، یک پارامتر ورودی است و پارامتر OnRoomCheckBoxSelection، به نوعی یک پارامتر خروجی است که با اتصال به متدی در همین کامپوننت، امکان دریافت اطلاعات و رویدادها را از یک کامپوننت سطح پایین‌تر پیدا می‌کند.

بنابراین به صورت خلاصه، هر زمانیکه یک checkbox در کامپوننت IndividualRoom انتخاب می‌شود، در نتیجه‌ی آن متد منتسب به EventCallback ارسالی به آن کامپوننت نیز فراخوانی می‌گردد که اینکار، سبب اجرای کدی در کامپوننت والد خواهد شد.


یک تمرین: انتقال رویداد انتخاب شدن یک div به کامپوننت والد

در بخش 2، در انتهای مطلب، لیست امکانات رفاهی هتل را هم نمایش دادیم. در اینجا می‌خواهیم اگر کاربری بر روی خروجی کامپوننت یکی از امکانات موجود کلیک کرد (کلیک بر روی div آن)، نام آن ویژگی در کامپوننت والد نمایش داده شود.
برای این منظور کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\IndividualAmenity.razor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
<div class="bg-light border p-2 col-5 offset-1 mt-2"
    @onclick="args => AmenitySelectionChanged(args, Amenity.Name)">
    <h4 class="text-secondary">Amenity - @Amenity.Id</h4>
    @Amenity.Name<br />
    @Amenity.Description<br />
</div>

@code
{
    [Parameter]
    public BlazorAmenity Amenity { get; set; }

    [Parameter]
    public EventCallback<string> OnAmenitySelection { get; set; }

    protected async Task AmenitySelectionChanged(MouseEventArgs e, string name)
    {
        await OnAmenitySelection.InvokeAsync(name);
    }
}
هدف از این مثال، آشنایی با نحوه‌ی تغییر امضای متد منتسب به رویداد onclick@ است. چون نوع پارامتر متد متناظر با آن، از نوع MouseEventArgs است (<EventCallback<MouseEventArgs) و نه از نوع ChangeEventArgs مثال قبلی که به همراه خاصیت Value مفیدی بود:


در اینجا نیاز خواهیم داشت تا اطلاعات رشته‌ای نام Amenity جاری را پس از کلیک بر روی div، به کامپوننت والد انتقال دهیم و MouseEventArgs فقط به همراه اطلاعات مختصات محل قرارگیری اشاره‌گر ماوس است. در یک چنین حالتی می‌توان با استفاده از anonymous method زیر، امضای متد منتسب به آن‌را تغییر داد:
@onclick="args => AmenitySelectionChanged(args, Amenity.Name)"
اکنون با هر بار کلیک بر روی div، نام Amenity جاری از طریق EventCallback تعریف شده، به سمت کامپوننت والد ارسال می‌شود. بنابراین مرحله‌ی بعدی، مراجعه به کامپوننت DemoHotel.razor است و استفاده از پارامتر جدید OnAmenitySelection:
@page "/demoHotel"

    @foreach (var amenity in AmenitiesList)
    {
      <IndividualAmenity OnAmenitySelection="AmenitySelectionChanged" Amenity="amenity"></IndividualAmenity>
    }

    <div class="col-12">
        <p class="text-secondary"> Selected Amenity : @SelectedAmenity </p>
    </div>

@code{

    string SelectedAmenity = "";

    void AmenitySelectionChanged(string amenity)
    {
        SelectedAmenity = amenity;
    }
}
ابتدا پارامتر جدید OnAmenitySelection کامپوننت IndividualAmenity به متد AmenitySelectionChanged همین کامپوننت متصل می‌شود. امضای آن بر اساس نوع پارامتر <EventCallback<string کامپوننت IndividualAmenity تعیین شده‌است.
سپس این پارامتر رشته‌ای دریافتی، به فیلد جدید SelectedAmenity انتساب داده می‌شود که پس از پایان این متد و رویداد، سبب درج آن در زیر حلقه‌ی نمایش AmenitiesList خواهد شد:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-07.zip