مطالب
آماده سازی زیرساخت تهیه Integration Tests برای ServiceLayer

پیشنیاز

در این مطلب قصد داریم تست ServiceLayer را به جای تست درون حافظه‌ای که با ابزارهای Mocking در قالب Unit Testing انجام میگیرد، به کمک یک دیتابیس واقعی سبک وزن در قالب Integration Testing انجام دهیم.


قدم اول

یک پروژه تست را ایجاد کنید؛ بهتر است برای نظم دهی به ساختار Solution، پروژه‌های تست را در پوشه ای به نام Tests نگهداری کنید.



قدم دوم

بسته‌های نیوگت زیر را نصب کنید:

PM> install-package NUnit
PM> install-package Shouldly
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package FakeHttpContext


قدم سوم

نسخه دیتابیس انتخابی برای تست خودکار، LocalDB می باشد. لازم است در ابتدای اجرای تست‌ها دیتابیس مربوط به Integration Test ایجاد شده و بعد از اتمام نیز دیتابیس مورد نظر حذف شود؛ برای این منظور از کلاس TestSetup استفاده خواهیم کرد.

[SetUpFixture]
public class TestSetup
{
    [OneTimeSetUp]
    public void SetUpDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
        CreateDatabase();
    }

    [OneTimeTearDown]
    public void TearDownDatabase()
    {
        DestroyDatabase();
    }

   //...
}

با توجه به اینکه کلاس TestSetup با [SetUpFixture] تزئین شده است، Nunit قبل از اجرای تست‌ها سراغ این کلاس آمده و متد SetUpDatebase را به دلیل تزئین شدن با [OneTimeSetUp]، قبل از اجرای تست‌ها و متد TearDownDatabase را بدلیل تزئین شدن با [OneTimeTearDown]  بعد از اجرای تمام تست‌ها، اجرا خواهد کرد.


متد CreateDatabase

private static void CreateDatabase()
{
    ExecuteSqlCommand(Master, string.Format(SqlResource.DatabaseScript, FileName));

    //Use T-Sql Scripts For Create Database
    //ExecuteSqlCommand(MyAppTest, SqlResources.V1_0_0);

    var migration =
        new MigrateDatabaseToLatestVersion<ApplicationDbContext, DataLayer.Migrations.Configuration>();
    migration.InitializeDatabase(new ApplicationDbContext());

}

private static SqlConnectionStringBuilder Master =>
    new SqlConnectionStringBuilder
    {
        DataSource = @"(LocalDB)\MSSQLLocalDB",
        InitialCatalog = "master",
        IntegratedSecurity = true
    };

private static string FileName => Path.Combine(
    Path.GetDirectoryName(
        Assembly.GetExecutingAssembly().Location),
    "MyAppTest.mdf");

برای مدیریت محل ذخیره سازی فایل‌های دیتابیس، ابتدا دستورات ایجاد «دیتابیس تست» را برروی دیتابیس master اجرا می‌کنیم و در ادامه برای ساخت جداول از مکانیزم Migration خود EF استفاده شده است.

لازم است رشته اتصال به این دیتابیس ایجاد شده را در فایل App.config پروژه تست قرار دهید:

<connectionStrings>
  <add name="DefaultConnection" providerName="System.Data.SqlClient" connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDb;Initial Catalog=MyAppTest;Integrated Security=True;" />
</connectionStrings>


متد DestroyDatabase 

private static void DestroyDatabase()
{
    var fileNames = ExecuteSqlQuery(Master, SqlResource.SelecDatabaseFileNames,
        row => (string)row["physical_name"]);

    if (!fileNames.Any()) return;

    ExecuteSqlCommand(Master, SqlResource.DetachDatabase);

    fileNames.ForEach(File.Delete);
}

در این متد ابتدا آدرس فایل‌های مرتبط با «دیتابیس تست» واکشی شده و در ادامه دستورات Detach دیتابیس انجام شده و فایل‌های مرتبط حذف خواهند شد. فایل‌های دیتابیس در مسیری شبیه به آدرس نشان داده شده‌ی در شکل زیر ذخیره خواهند شد.


قدم چهارم

برای جلوگیری از تداخل بین تست‌ها لازم است تک تک تست‌ها از هم ایزوله باشند؛ یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از تراکنش‌ها می‌باشد. برای این منظور امکان AutoRollback را به صورت خودکار به متدهای تست با استفاده از Attribute زیر اعمال خواهیم کرد:

public class AutoRollbackAttribute : Attribute, ITestAction
{
    private TransactionScope _scope;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _scope = new TransactionScope(TransactionScopeOption.RequiresNew,new TransactionOptions {IsolationLevel = IsolationLevel.Snapshot});
    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _scope?.Dispose();
        _scope = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

متدهای BeforTest و AfterTest به ترتیب قبل و بعد از اجرای متدهای تست تزئین شده با این Attribute اجرا خواهند شد. 


در مواقعی هم که به HttpConext نیاز دارید، می‌توانید از کتابخانه FakeHttpContext بهره ببرید. برای این مورد هم میتوان Attributeای را به مانند AutoRollback در نظر گرفت.

public class HttpContextAttribute:Attribute,ITestAction
{
    private FakeHttpContext.FakeHttpContext _httpContext;

    public void BeforeTest(ITest test)
    {
        _httpContext = new FakeHttpContext.FakeHttpContext();

    }

    public void AfterTest(ITest test)
    {
        _httpContext?.Dispose();
        _httpContext = null;
    }

    public ActionTargets Targets => ActionTargets.Test;
}

کاری که FakeHttpContext انجام می‌دهد، مقدار دهی HttpContext.Current با یک پیاده سازی ساختگی می‌باشد.


قدم پنجم

به عنوان مثال اگر بخواهیم برای سرویس «گروه کاربری»، Integration Test بنویسیم، به شکل زیر عمل خواهیم کرد:

namespace MyApp.IntegrationTests.ServiceLayer
{
    [TestFixture]
    [AutoRollback]
    [HttpContext]
    public class RoleServiceTests
    {
        private IRoleApplicationService _roleService;

        [SetUp]
        public void Init()
        {
        }

        [TearDown]
        public void Clean()
        {
        }

        [OneTimeSetUp]
        public void SetUp()
        {
            _roleService = IoC.Resolve<IRoleApplicationService>();

            using (var uow = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                RoleInitialDataBuilder.Build(uow);
            }
        }

        [OneTimeTearDown]
        public void TearDown()
        {
        }

        [Test]
        [TestCase("Role1")]
        public void Should_Create_New_Role(string role)
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = role
            };

            _roleService.Create(viewModel);

            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == role);
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_With_Admin_Name()
        {
            var viewModel = new RoleCreateViewModel
            {
                Name = "Admin"
            };

            Assert.Throws<DbUpdateException>(() => _roleService.Create(viewModel));
        }

        [Test]
        public void Should_AdminRole_Exists()
        {
            using (var context = IoC.Resolve<IUnitOfWork>())
            {
                var user = context.Set<Role>().FirstOrDefault(a => a.Name == "Admin");
                user.ShouldNotBeNull();
            }
        }

        [Test]
        public void Should_Not_Create_New_Role_Without_Name()
        {
            Assert.Throws<ValidationException>(() => _roleService.Create(new RoleCreateViewModel { Name = null }));
        }
    }
}

با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید. 
مطالب
افزونه نویسی برای مرورگرها : قسمت دوم : فایرفاکس
در مقاله پیشین، افزونه نویسی برای فایرفاکس را آغاز و مسائل مربوط به رابط‌های کاربری را بررسی کردیم. در این قسمت که قسمت پایانی افزونه نویسی برای فایرفاکس است، به مباحث پردازشی و دیگر خصوصیت‌ها می‌پردازیم.
اولین موردی که باید برای برنامه‌ی ما در نظر گرفت، ذخیره و بازیابی مقادیر است که باید روی پنجره‌ی popup.html اعمال گردد و همچنین مقداردهی مقادیر پیش فرض برنامه بعد از نصب افزونه اعمال شود. برای ذخیره‌ی مقادیر، طبق نوشته موجود در راهنمای موزیلا، از روش زیر بهره برده و می‌توان مقادیر زیر را به راحتی در آن‌ها ذخیره کرد:
var ss = require("sdk/simple-storage");
ss.storage.myArray = [1, 1, 2, 3, 5, 8, 13];
ss.storage.myBoolean = true;
ss.storage.myNull = null;
ss.storage.myNumber = 3.1337;
ss.storage.myObject = { a: "foo", b: { c: true }, d: null };
ss.storage.myString = "O frabjous day!";
برای خواندن موارد ذخیره شده هم که مشخصا نوشتن اسم property کفایت می‌کند و برای حذف مقادیر نیز به راحتی از عبارت delete در جلوی پراپرتی استفاده کنید:
delete ss.storage.value;
برای ذخیره مقادیر پیش فرض اولین، کاری که می‌کنیم اسم متغیرها را چک می‌کنیم. اگر مخالف null بود، یعنی قبلا ست شده‌اند؛ ولی اگر null شد، عمل ذخیره سازی اولیه را انجام می‌دهیم:
if (!ss.storage.Variables)
 {
 ss.storage.Variables=[];
 ss.storage.Variables.push(true);
 ss.storage.Variables.push(false);
 ss.storage.Variables.push(false);
 ss.storage.Variables.push(false);
 }

if (!ss.storage.interval)
ss.storage.interval=1;

 if (!ss.storage.DateVariables)
 {
 var now=String(new Date());
 ss.storage.DateVariables=[];
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 ss.storage.DateVariables.push(now);
 }

برای ذخیره مقادیر popup.html، به طور مستقیم نمی‌توانیم از کدهای بالا در جاوااسکریپت استفاده کنیم. مجبور هستیم که یک پل ارتباطی بین فایل main.js و فایل جاوااسکریپت داشته باشیم. در مقاله پیشین در مورد postmessage که ارتباطی از/به محتوا یا فایل جاوااسکریپت به/از main.js برقرار می‌کرد، صحبت کردیم و در این قسمت راه حل بهتری را مورد استفاده قرار می‌دهیم. برای ایجاد چنین ارتباطی، آن هم به صورت دو طرفه از port استفاده می‌کنیم. دستور پورت در اکثر اشیایی که ایجاد می‌کنید وجود دارد ولی باز هم همیشه قبل از استفاده، از مستندات موزیلا حتما استفاده کنید تا مطمئن شوید دسترسی به شیء پورت در همه‌ی اشیا وجود دارد. ولی به صورت کلی تا آنجایی که من دیدم، در همه‌ی اشیا قرار دارد. از کد port.emit برای ارسال مقادیر به سمت فایل اسکریپت یا حتی بالعکس مورد استفاده قرار می‌گیرد و port.on هم یک شنونده برای آن است. شکل زیر به خوبی این مبحث را نشان می‌دهد.
addon process در شکل بالا همان فایل main.js هست که کد اصلی addon داخل آن است و content process نیز محتوای اسکریپت است و حالا میتواند با استفاده از خاصیت contentscrip که به صورت رشته ای اعمال شده باشد یا اینکه با استفاده از خاصیت contentscriptfile، در یک یا چند فایل js استفاده نماید:
contentScriptFile: self.data.url("jquery.min.js")
contentScriptFile: [self.data.url("jquery.min.js"),self.data.url("const.js"),self.data.url("popup.js")]

از شیء port به صورت عملی استفاده می‌کنیم. کد  main.js را به صورت زیر تغییر دادیم:
function handleChange(state) {
  if (state.checked) {
    panel.show({
      position: button
    });

 var v1=[],v2;
 if (ss.storage.Variables)
v1=ss.storage.Variables;

if (ss.storage.interval)
v2=ss.storage.interval;

panel.port.emit("vars",v1,v2);
  }
}
panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
});
در شماره پیشین گفتیم که رویداد handlechange وظیفه نمایش پنل را دارد، ولی الان به غیر آن چند سطر، کد دیگری را هم اضافه کردیم تا موقعی که پنل باز می‌شود، تنظیمات قبلی را که ذخیره کرده‌ایم روی صفحه نمایش داده شوند. با استفاده از شیء port.emit محتواهای دریافت شده را به سمت فایل اسکریپت ارسال می‌کنیم تا تنظیمات ذخیره شده را برای نمایش اعمال کند. پارامتر اول رشته vars نام پیام رسان شما خواهد بود و در فایل مقصد هم تنها به پیامی با این نام گوش داده خواهد شد. این خصوصیت زمانی سودمندی خود را نشان می‌دهد که بخواهید در زمینه‌های مختلف، از چندین پیام رسان به سمت یک مقصد استفاده کنید. شیء panel.port.on هم برای گوش دادن به متغیرهایی است که از آن سمت برای ما ارسال می‌شود و از آن برای ذخیره‌ی مواردی استفاده میگردد که کاربر از آن سمت برای ما ارسال می‌کند. پس ما در این مرحله، یک ارتباطه کاملا دو طرفه داریم.
کد  فایل popup.js که به صورت تگ script در popup.html معرفی شده است:
$(document).ready(function () {
addon.port.on("vars",  function(vars,interval) {
 if (vars)
{
 $("#chkarticles").attr("checked", vars[0]);
$("#chkarticlescomments").attr("checked", vars[1]);
$("#chkshares").attr("checked", vars[2]);
$("#chksharescomments").attr("checked", vars[3]);
}

$("#interval").val(interval);
});   

    $("#btnsave").click(function() {

         var Vposts = $("#chkarticles").is(':checked');
         var VpostsComments = $("#chkarticlescomments").is(':checked');
         var  Vshares = $("#chkshares").is(':checked');
         var VsharesComments = $("#chksharescomments").is(':checked');
 var Vinterval = $("#interval").val() ;
 var Variables=[];
 Variables[0]=Vposts;
 Variables[1]=VpostsComments;
 Variables[2]=Vshares;
 Variables[3]=VsharesComments;
 interval=Vinterval;
 
 addon.port.emit("vars", Variables,Vinterval);
$("#messageboard").text( Messages.SettingsSaved);

    });
});
در همان ابتدای امر با استفاده از addon.port.on منتظر یک پیام رسان، به اسم vars می‌شود تا اطلاعات آن را دریافت کند که در اینجا بلافاصله بعد از نمایش پنل، اطلاعات برای آن ارسال شده و در صفحه، جایگذاری می‌کند. در قسمت رویداد کلیک دکمه ذخیره هم با استفاده از addon.port.emit اطلاعاتی را که کاربر به روز کرده است، به یک پیام رسان میدهیم تا برای آن سمت نیز ارسال کند تا در آن سمت، تنظیمات جدید ذخیره و جایگزین شوند.
نکته بسیار مهم: در کد بالا ما فایل جاوااسکریت را از طریق فایل popup.html معرفی کردیم، نه از طریق خصوصیت contentscriptfile. این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید. فایل‌های js خود را تنها در دو حالت استفاده کنید:
  1. از طریق دادن رشته به خصوصیت contentScript و استفاده از self به جای addon
  2. معرفی فایل js داخل خود فایل html با تگ script که به درد اسکریپت‌های با کد زیاد می‌خورد.
اگر فایل شما شامل استفاده از کلمه‌ی کلیدی addon نمی‌شود، می‌توانید فایل js خود را از طریق contentScriptFile هم اعمال کنید.
فایل popup.html
<script src="jquery.min.js"></script> <!-- Including jQuery -->
<script type="text/javascript" src="const.js"></script> 
<script type="text/javascript" src="popup.js"></script>


خواندن فید RSS سایت
خواندن فید سایت توسط فایل Rssreader.js انجام می‌شود که تمام اسکریپت‌های مورد نیاز برای اجرای آن، توسط background.htm صدا زده شده است:
<script type="text/javascript" src="const.js"></script>
<script type="text/javascript" src="jquery.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>
<script type="text/javascript" src="rssreader.js"></script>
تنها کاری که باید انجام دهیم اجرای این فایل به عنوان یک فرآیند پس زمینه است. در کروم ما عادت داشتیم برای این کار در فایل manifest.json از خصوصیت background استفاده کنیم، ولی از آنجا که خود فایل main.js یک فایل اسکریپتی است که در پس زمینه اجرا می‌شود، طبق منابع موجود در نت چنین چیزی وجود ندارد و این فرآیند را به خود فایل main.js مربوط می‌دانستند. ولی من با استفاده از page worker چنین خصوصیتی را پیاده سازی کردم. page worker وظیفه دارد تا یک آدرس یا فایلی را در یک تب پنهان و در پشت صحنه اجرا کرده و به شما اجازه‌ی استفاده از DOM آن بدهد. نحوه‌ی دسترسی به فایل background.htm توسط page worker به صورت زیر تعریف می‌شود:
pageWorker = require("sdk/page-worker");
  page= pageWorker.Page({
  contentScriptWhen: "ready",
  contentURL: self.data.url("./background.htm")
});
page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
در فایل بالا شیء pageworker ساخته شد و درخواست یک پیج نهان را برای فایل background.htm در دایرکتوری data می‌کند. استفاده از گزینه‌ی contentScriptWhen  برای دسترسی به شیء addon در فایل‌های جاوااسکریپتی که استفاده می‌کنید ضروری است. در صورتی که حذف شود و نوشته نشود با خطای addon is not defined روبرو خواهید شد، چرا که هنوز این شیء شناسایی نشده است. در خط نهایی هم برای آن سمت یک پیام ارسال شده که حاوی مقادیر ذخیره شده می‌باشد.

فایل RSSReader.js
در اینجا هم مانند مطلبی که برای کروم گذاشتیم، خواندن فید، در یک دوره‌ی زمانی اتفاق می‌افتد. در کروم ما از chrome.alarm استفاده می‌کردیم، ولی در فایرفاکس از همان تایمرهای جاوااسکریپتی بهره میبریم. کد زیر را به فایلی به اسم rssreader.js اضافه می‌کنیم:
var variables=[];
var datevariables=[];
var period_time=60000;
var timer;
google.load("feeds", "1");

$(document).ready(function () {
 addon.port.on("vars",  function(vars,datevars,interval) {
 if (vars)
{
Variables=vars;
}
if (datevars)
{
datevariables=datevars;
}
if(interval)
period_time=interval*60000;
alarmManager();
});
});

function alarmManager()
{
timer = setInterval(Run,period_time);
}

function Run() {
if(Variables[0]){RssReader(Links.postUrl,0, Messages.PostsUpdated);}
if(Variables[1]){RssReader(Links.posts_commentsUrl,1,Messages.CommentsUpdated); }
if(Variables[2]){RssReader(Links.sharesUrl,2,Messages.SharesUpdated);}
if(Variables[3]){RssReader(Links.shares_CommentsUrl,3,Messages.SharesCommentsUpdated);}
}

function RssReader(URL,index,Message) {


            var feed = new google.feeds.Feed(URL);
            feed.setResultFormat(google.feeds.Feed.XML_FORMAT);
                    feed.load(function (result) {
if(result!=null)
{
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
var RssUpdate=new Date(strRssUpdate);
var lastupdate=new Date(datevariables[index]);
if(RssUpdate>lastupdate)
{
datevariables[index]=strRssUpdate;
addon.port.emit("notification",datevariables,Message);
}

}
                      });
        }
در خطوط بالا متغیرها تعریف و توابع گوگل بارگزاری می‌شوند. سپس توسط addon.port یک شنونده ایجاد شده، تا بتواند مقادیر ذخیره شده را بازیابی کند. این مقادیر شامل موارد زیر است:
  • چه بخش‌هایی از سایت باید بررسی شوند.
  • آخرین تاریخ تغییر هر کدام که در زمان نصب افزونه، تاریخ نصب افزونه می‌شود و با اولین به روز رسانی، تاریخ جدیدی جای آن را می‌گیرد.
  • دوره‌ی سیکل زمانی یا همان interval بر اساس دقیقه
پس از اینکه شنونده مقادیر را دریافت کرد، تابع alarmManager اجرا شده و یک تایمر ایجاد می‌کند. بر خلاف کروم که برای این کار api تدارک دیده بود، اینجا شما باید از تایمرهای خود جاوااسکریپت مانند SetTimeout یا SetInterval استفاده کنید. موقع دریافت interval یا period_time ما آن را در 60000 ضرب کردیم تا دقیقه تبدیل به میلی ثانیه شود؛ چرا که تایمر، زمان را بر حسب میلی ثانیه دریافت می‌کند. وظیفه تایمر این هست که در هر دوره‌ی زمانی تابع Run را اجرا کند.

Run
این تابع بررسی می‌کند کاربر درخواست بررسی چه قسمت هایی از سایت را دارد و به ازای هر کدام، اطلاعات آن را از طریق پارامترها به تابع rssreader داده تا هر قسمت جداگانه بررسی شود. این اطلاعات به ترتیب: لینک فید مورد نظر، اندیس آخرین تاریخ به روزرسانی آن قسمت، پیامی که باید در وقت به روزرسانی به کار نمایش داده شود.

RSSReader
این تابع را قبلا در این مقاله  توضیح دادیم. تنها تغییری که کرده است، بدنه‌ی شرط بررسی تاریخ است که در صورت موفقیت، تاریخ جدید، جایگزین تاریخ قبلی شده و یک پیام به فایل main.js ارسال می‌کند تا از آن درخواست ذخیره‌ی تاریخی جدید و هچنین ایجاد یک notification برای آگاه سازی کاربر کند. پس باز به فایل main.js رفته و شنونده آن را تعریف می‌کنیم:
page.port.on("notification",function(lastupdate,Message)
{
ss.storage.DateVariables=lastupdate;
Make_a_Notification(Message);
})
function Make_a_Notification(Message)
{
var notifications = require("sdk/notifications");
notifications.notify({
  title: "سایت به روز شد",
  text: Message,
  iconURL:self.data.url("./icon-64.png"),
  data:"https://www.dntips.ir",
  onClick: function (data) {
tabs.open(data);
  }
});
}
شنونده مورد نظر دو پارامتر تاریخ آخرین به روزرسانی را دریافت کرده و آن را جایگزین قبلی می‌کند و پیام را به تایع Make_a_Notification پاس میکند. پارامترهای ساخت نوتیفیکیشن به ترتیب شامل عنوان، متن پیام، آیکن و نهایتا data است. دیتا شامل آدرس سایت است. زمانیکه کاربر روی نوتیفیکیشن کلیک می‌کند، استفاده شده و یک تب جدید را با آدرس سایت باز می‌کنیم. به این ترتیب افزونه‌ی ما تکمیل می‌شود. برای اجرا و تست افزونه بر روی مرورگر فایرفاکس از دستور cfx run استفاده کنید.


البته این نکته قابل ذکر است که اگر کاربر طلاعات پنل را به روزرسانی کند، تا وقتی که مرورگر بسته نشده و دوباره باز نشود تغییری نمی‌کند؛ چرا که ما تنها در ابتدای امر مقادیر ذخیره شده را به RSSReader فرستاده و اگر کاربر آن‌ها را به روز کند، ارسال پیام دیگری توسط page worker صورت نمی‌گیرد. پس کد موجود در main.js را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
  pageWorker = require("sdk/page-worker");
  page= pageWorker.Page({
  contentScriptWhen: "ready",
  contentURL: self.data.url("./background.htm")
});

function SendData()
{
page.port.emit("vars",ss.storage.Variables,ss.storage.DateVariables,ss.storage.interval);
}
SendData();
panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
  SendData();
});
در کد بالا ما خطی که به سمت rssreader.js پیام ارسال می‌کند را داخل یک تابع به اسم SendDate قرار دادیم و بعد از تشکیل page worker آن را صدا زدیم و کد آن دقیقا مانند قبل است؛ با این تفاوت که اینبار این تابع را در جای دیگری هم صدا میزنیم و آن زمانی است که برای پنل، پیام مقادیر جدید ارسال می‌شود که در آن پس از ذخیره موارد جدید تابع SendData را صدا می‌زنیم. پس موقع به روزرسانی هم مقادیر ارسال خواهند شد. مقادیر جدید به سمت rssreader.js رفته و تشکیل یک تایمر جدید را می‌دهند و البته چون قبلا تایمر ایجاد شده است، پس باید چند خطی را هم به فایل rssreader.js اضافه کنیم تا تایمر قبلی را نابود کرده و تایمر جدیدی را ایجاد کند:
var timer;

function alarmManager()
{
timer = setInterval(Run,period_time);
}

 addon.port.on("vars",  function(vars,datevars,interval) {
 if (vars)
{
Variables=vars;

}
if (datevars)
{
datevariables=datevars;
}
if(interval)
period_time=interval*60000;

if(timer!=null)
{
clearInterval(timer);
}

alarmManager();
});
در خط بالا متغیری به اسم timer ایجاد شده است که کد timer را در خود ذخیره می‌کند. پس موقع دریافت مقادیر بررسی میکنیم که اگر مقدار timer مخالف نال بود تایمر قبلی را با clearInterval از بین برده و تایمر جدیدی ایجاد کند. پس مشکل تایمری که از قبل موجود است نیز حل می‌گردد.
افزونه‌ی ما تکمیل شد. اجازه بدهید قبل از بستن بحث چندتا از موارد مهم موجود در sdk را نام ببریم:

Page Mod
page mod موقعی که کاربر آدرسی را مطابق با الگویی (pattern) که ما دادیم، باز کند یک اسکریپت را اجرا خواهد کرد:
var pageMod = require("sdk/page-mod");

pageMod.PageMod({
  include: "*.mozilla.org",
  contentScript: 'window.alert("Page matches ruleset");'
});
var data = require("sdk/self").data;
var pageMod = require("sdk/page-mod");

pageMod.PageMod({
  include: "*.mozilla.org",
  contentScriptFile: [data.url("jquery-1.7.min.js"),
                      data.url("my-script.js")]
});

پنل تنظیمات
موقعی که شما افزونه‌ای را در فایرفاکس اضافه می‌کنید، در پنلی که مدیریت افزونه‌ها قرار دارد می‌توانید در تنظیمات هر افزونه، تغییری ایجاد کنید. برای ساخت چنین صفحه‌ای از خصوصیت preferences در فایل package.json کمک می‌گیریم که مقادیر به صورت آرایه ای داخل آن قرار می‌گیرند. مثال زیر پنج کنترل را به بخش تنظیمات افزونه اضافه می‌کند که چهار کنترل اول چک باکس Checkbox هستند؛ چرا که خصوصیت type آنها به bool ست شده است و شامل یک نام و عنوان یا برچسب label و یک توضیح کوتاه است و مقدار پیش فرض آن با خصوصیت value مشخص شده است. آخرین کنترل هم یک کادر عددی است؛ چرا که خاصیت type آن با integer مقداردهی شده و مقدار پیش فرض آن 10 می‌باشد.
  "preferences": [{
    "description": "مطالب سایت",
    "type": "bool",
    "name": "post",
    "value": true,
    "title": "مطالب سایت"
},
{
    "description": "نظرات مطالب سایت",
    "type": "bool",
    "name": "postcomments",
    "value": false,
    "title": "نظرات مطالب سایت"
},
{
    "description": "اشتراک ها",
    "type": "bool",
    "name": "shares",
    "value": false,
    "title": "اشتراک ها"
},
{
    "description": "نظرات اشتراک ها",
    "type": "bool",
    "name": "sharescomments",
    "value": false,
    "title": "نظرات اشتراک ها"
},
    {
        "description": "دوره زمان برای بررسی سایت",
        "name": "interval",
        "type": "integer",
        "value": 10,
        "title": "دوره زمانی"
    }]

از آنجا که مقادیر بالا تنها مقادیر پیش فرض خودمان هست و اگر کاربر آن‌ها را تغییر دهد، در این صفحه هم باید اطلاعات تصحیح شوند، برای همین از کد زیر برای دسترسی به پنل تنظیمات و کنترل‌های موجود آن استفاده می‌کنیم. همانطور که می‌بینید کد مورد نظر را در یک تابع به نام Perf_Default_Value قرار دادیم و آن را در بدو اجرا صدا زدیم. پس کاربر اگر به پنل تنظمیات رجوع کند، می‌تواند تغییراتی را که قبلا داده است، ببیند. بنابراین اگر الان تغییری را ایجاد کند، تا باز شدن مجدد مرورگر چیزی نمایش داده نمیشود. برای همین دقیقا مانند تابع SendData این تابع را هم در کد شنود پنل panel اضافه میکنیم؛ تا اگر کاربر اطلاعات را از طریق روش قبلی تغییر داد، اطلاعات هم اینک به روز شوند.

function Perf_Default_Value()
{
var preferences = require("sdk/simple-prefs").prefs;

preferences.post = ss.storage.Variables[0];
preferences.postcomments = ss.storage.Variables[1];
preferences.shares = ss.storage.Variables[2];
preferences.sharescomments = ss.storage.Variables[3];
preferences["myinterval"] =parseInt(ss.storage.interval);

}
Perf_Default_Value();

panel.port.on("vars", function (vars,interval) {
  ss.storage.Variables=vars;
  ss.storage.interval=interval;
  SendData();
  Perf_Default_Value();
});
البته کاربر فقط برای دیدن اطلاعات بالا به این صفحه‌ی تنظیمات نمی‌آید؛ بلکه بیشتر برای تغییر آن‌ها می‌آید. پس باید به تغییر مقدار کنترل‌ها گوش فرا دهیم. برای گوش دادن به تغییر تنظیمات، برای موقعی که کاربر قسمتی از تنظیمات را ذخیره کرد، از کدهای زیر بهره می‌بریم: 
perf=require("sdk/simple-prefs");
var preferences = perf.prefs;
function onPrefChange(prefName) {

  switch(prefName)
  {
    case "post":
ss.storage.Variables[0]=preferences[prefName];
break;
case "postcomments":
ss.storage.Variables[1]=preferences[prefName];
break;
case "shares":
ss.storage.Variables[2]=preferences[prefName];
break;
case "sharescomments":
ss.storage.Variables[3]=preferences[prefName];
break;
case "myinterval":
ss.storage.interval=preferences[prefName];
break;
  }
}
//perf.on("post", onPrefChange);
//perf.on("postcomments", onPrefChange);

perf.on("", onPrefChange);
متد on دو پارامتر دارد: اولی، نام کنترل مورد نظر که با خصوصیت name تعریف کردیم و دومی هم تابع callback آن می‌باشد و در صورتی که پارامتر اول با "" مقداردهی شود، هر تغییری که در هر کنترلی رخ بدهد، تابع callback صدا زده می‌شود. از آنجا که نام کنترل‌ها به صورت string برگشت داده می‌شوند، برای دسترسی به مقادیر موجود در تنظیمات از همان روش داخل [""] بهره می‌گیریم. مقادیر را گرفته و داخل storage ذخیره می‌کنیم.

  اشکال زدایی Debug

یکی از روش‌های اشکال زدایی، استفاده از console.log هست که میتونید برای بازبینی مقادیر و وضعیت‌ها، از آن استفاده کنید که نتیجه‌ی آن داخل کنسول نمایش داده می‌شود و اگر هم دربرنامه خطایی رخ دهد، داخل کنسول به شما نمایش خواهد داد.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers
نکته تکمیلی
پر کردن مقدار SelectListItem سمت سرور با متود سفارشی :
public static class CommonExtensionMethods
{
    public static List<SelectListItem> CreateSelectListItem<T>(
        this List<T> items,
        object selectedItem = null,
        bool addChooseOneItem = true,
        string firstItemText = "انتخاب کنید",
        string firstItemValue = 0
    )
    {
        var modelType = items.First().GetType();

        var idProperty = modelType.GetProperty("Id");
        var titleProperty = modelType.GetProperty("Title");
        if (idProperty is null || titleProperty is null)
            throw new ArgumentNullException(
                $"{typeof(T).Name} must have ```Id``` and ```Title``` propeties");

        var result = new List<SelectListItem>();
        if (addChooseOneItem)
            result.Add(new SelectListItem(firstItemText, firstItemValue));
        foreach (var item in items)
        {
            var id = idProperty.GetValue(item)?.ToString();
            var text = titleProperty.GetValue(item)?.ToString();
            var selected = selectedItem?.ToString() == id;
            result.Add(new SelectListItem(text, id, selected));
        }

        return result;
    }
}  
نحوه استفاده :
مدلی که AllMainCategories برگشت میدهد:
public class ShowCategory
{
    public int Id { get; set; }

    public string Title { get; set; }
}
public async Task<IActionResult> Add()
{
    var categories = await _categoryService.AllMainCategories();
    ViewBag.MainCategories = categories.ToList().CreateSelectListItem(firstItemText: "خودش سر دسته باشد");
    return View();
}

[HttpPost, ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<IActionResult> Add(AddCategoryViewModel model)
{
    if (!ModelState.IsValid)
    {
        var categories = await _categoryService.AllMainCategories();
        ViewBag.MainCategories = categories.ToList()
            .CreateSelectListItem(model.ParentId, firstItemText: "خودش سر دسته باشد");
        ModelState.AddModelError(string.Empty, PublicConstantStrings.ModelStateErrorMessage);
        return View(model);
    }
    await _categoryService.AddAsync(new Category()
    {
        Title = model.Title,
        ParentId = model.ParentId == 0 ? null : model.ParentId
    });
    await _uow.SaveChangesAsync();
    return RedirectToAction(nameof(Index));
}
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions
سشن‌ها نیز همانند تمام قسمت‌های دیگر یک برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند و نیاز به مراحل خاصی است تا امکان استفاده‌ی از آن‌ها فراهم شود. همچنین روش کار کردن با آن‌ها نیز متفاوت است با نگارش‌های قبلی ASP.NET (تمام نگارش‌ها).


سشن چیست؟

شیء سشن، مجموعه‌ای از اشیاء serialized مرتبط با جلسه‌ی کاری جاری یک کاربر است. این اشیاء عموما در حافظه‌ی محلی سرور ذخیره می‌شوند؛ اما امکان ذخیره سازی توزیع شده‌ی آن‌ها در بانک‌های اطلاعاتی نیز پیش بینی شده‌است.
عموما استفاده‌ی از اشیاء سشن توصیه نمی‌شوند. از این جهت که این نوع اشیاء بسیار شبیه هستند به متغیرهای سراسری و وجود این نوع متغیرها اساسا ضعف طراحی شیء‌گرا به حساب می‌آیند. اما با توجه به ماهیت stateless بودن برنامه‌های وب، به این معنا که با پایان رندر یک صفحه، تمام اشیاء مرتبط با آن‌ها نیز در سمت سرور تخریب می‌شوند، نیاز است برای یک سری از داده‌های عمومی کاربر، راه حلی را پیدا کرد تا بتوان از اطلاعات آن‌ها استفاده‌ی مجدد کرد. برای مثال نگهداری رشته‌ی اتصالی بانک اطلاعاتی که کاربر در حین لاگین به سیستم آن‌را انتخاب کرده‌است (اگر برنامه به ازای هر سال از یک بانک اطلاعاتی مجزا استفاده می‌کند) و یا زمانیکه کاربری captcha را پر می‌کند و مقدار آن‌را به سمت سرور ارسال می‌کند، نیاز است مقدار ارسالی او را با مقدار ابتدایی captcha مقایسه کرد. یک چنین اطلاعاتی نباید با پایان رندر صفحه تخریب شوند و نیاز است تا زمانیکه جلسه‌ی کاری کاربر به پایان نرسیده‌است، در دسترس باشند. به همین جهت است که مفهومی را به نام «اشیاء سشن» طراحی کرده‌اند.
درکل خارج از این موارد بهتر است از سشن استفاده نکنید و در جای جای برنامه‌ی خود ردپای آن‌را باقی نگذارید و به خاطر داشته باشید:
متغیر سشن = متغیر سراسری = ضعف طراحی شی‌‌ءگرا


توصیه‌ی به استفاده‌ی از روش‌های سبک وزن‌تر

سشن‌ها تنها روش به اشتراک گذاری اطلاعات نیستند. اگر می‌خواهید اطلاعاتی را در بین میان افزارهای برنامه در طی یک درخواست به اشتراک بگذارید، شاید سشن هم یک راه حل باشد؛ اما راه حلی سنگین وزن. راه حل بهتر برای این موارد، استفاده‌ی از HttpContext.Items است. HttpContext.Items نیز همانند سشن، یک key/value store است؛ اما طول عمر آن محدود است به طول عمر درخواست جاری و در تمام میان افزارهای برنامه در دسترس است.
برای مثال در یک میان افزار آن‌را تنظیم می‌کنید:
app.Use(async (context, next) =>
{
   context.Items["isVerified"] = true;
   await next.Invoke();
});
و سپس در میان افزاری دیگر از آن استفاده خواهید کرد:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Verified request? " + context.Items["isVerified"]);
});


فعال سازی سشن‌ها در ASP.NET Core

ASP.NET Core یک choose-what-you-need framework است. به این معنا که تا زمانیکه قابلیتی را به صورت صریح فعال سازی نکرده باشید، در دسترس نخواهد بود. همین مساله در نهایت به کاهش مصرف منابع این نوع برنامه‌ها و همچنین طراحی ماژولار سیستم ختم می‌شوند. برای مثال در نگارش‌های قبلی ASP.NET (تمام نگارش‌ها)، سشن‌ها به صورت پیش فرض فعال هستند، مگر آنکه HTTP Module آن‌را در فایل web.config حذف کنید؛ اما در اینجا برعکس است.
اگر تنها در موارد خاصی که ذکر شد، نیاز به استفاده‌ی از متغیرهای سشن را داشتید، روش فعال سازی آن به صورت ذیل است:
الف) نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Session
برای این منظور وابستگی ذیل را به فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.AspNetCore.Session": "1.0.0"
    }
}
ب) انجام تنظیمات آغازین برنامه
برای این کار به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و ابتدا سرویس سشن‌ها را فعال کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSession();
و سپس در متد Configure، استفاده‌ی از سشن‌ها را نیز باید ذکر کنید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseSession();
در اینجا امکان سفارشی سازی مقادیر پیش فرض مدیریت سشن‌ها نیز وجود دارند. برای مثال زمان پیش فرض انقضای سشن کاربر، پس از 20 دقیقه عدم فعالیت او است که قابل تغییر می‌باشد:
app.UseSession(options: new SessionOptions
{
    IdleTimeout = TimeSpan.FromMinutes(30),
    CookieName = ".MyApplication"
});


روش استفاده‌ی از سشن‌ها

در مثال ذیل نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات را در شیء سشن جلسه‌ی جاری یک کاربر، ملاحظه می‌کنید:
public ActionResult TestSession()
{
 
   this.HttpContext.Session.Set("key-1", BitConverter.GetBytes(DateTime.Now.Ticks));
   this.HttpContext.Session.SetInt32("key-2", 1);
   this.HttpContext.Session.SetString("key-3", "DNT");
 
   return Content("OK!");
}
به همراه نحوه‌ی بازیابی این اطلاعات در متدهای دیگر برنامه:
 public IActionResult Index()
{
   byte[] key1 = this.HttpContext.Session.Get("key-1");
   long key1Value = BitConverter.ToInt64(key1, 0);
 
   int? key2Value = this.HttpContext.Session.GetInt32("key-2");
   string key3Value = this.HttpContext.Session.GetString("key-3");
 
   return Content("OK!");
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، سه متد Set، SetInt32 و SetString در اینجا برای تنظیم key/valueهای سشن، از پیش موجود هستند.
حالت Set آن آرایه‌ای از بایت‌ها را دریافت می‌کند و می‌توان برای حالت serialization اشیاء، مفید باشد.
دقیقا معادل همین سه متد، متدهای Get، GetInt32 و GetString برای بازیابی مقادیر سشن طراحی شده‌اند و باید دقت داشت که خروجی‌های این‌ها می‌توانند نال نیز باشند. به همین جهت خروجی GetInt32 آن نال پذیر است.


توسعه‌ی متدهای پیش فرض کار با سشن‌ها

سه متد یاد شده‌ی کار با سشن‌ها در ASP.NET Core هرچند ضروری هستند، اما کافی نیستند. برای توسعه‌ی آن‌ها می‌توان متدهای الحاقی را تدارک دید که نمونه‌ای از آن‌ها را ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
    public static class SessionExts
    {
        public static void SetDateTime(this ISession collection, string key, DateTime value)
        {
            collection.Set(key, BitConverter.GetBytes(value.Ticks));
        }
 
        public static DateTime? GetDateTime(this ISession collection, string key)
        {
            var data = collection.Get(key);
            if (data == null)
            {
                return null;
            }
            var dateInt = BitConverter.ToInt64(data, 0);
            return new DateTime(dateInt);
        }
 
        public static void SetObject(this ISession session, string key, object value)
        {
            var stringValue = JsonConvert.SerializeObject(value);
            session.SetString(key, stringValue);
        }
 
        public static T GetObject<T>(this ISession session, string key)
        {
            var stringValue = session.GetString(key);
            return JsonConvert.DeserializeObject<T>(stringValue);
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از کلاس BitConverter و امکان سریالایز مقادیر توسط آن به آرایه‌ای از بایت‌ها، امکان کار با متد‌های عمومی Set و Get را یافته‌ایم.
و یا جهت کار با اشیاء پیچیده‌تر می‌توان از کتابخانه‌ی JSON.NET استفاده کرد. به عبارتی در این نگارش از ASP.NET، کار سریالایز و دی‌سریالایز اشیاء، به برنامه نویس واگذار شده‌است و اینکه در پشت صحنه از چه کتابخانه‌ای می‌خواهید استفاده کنید، در اختیار خودتان است.
البته باید دقت داشت که در اینجا وابستگی JSON.NET به صورت خودکار در دسترس است. از این جهت که بسیاری از وابستگی‌های ASP.NET Core مانند مورد ذیل، به JSON.NET وابسته‌اند و نصب آن‌ها به معنای نصب خودکار JSON.NET نیز هست:
{
    "dependencies": {
     //same as before
     "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
   }
}
اگر لیست بسته‌های وابسته‌ی به JSON.NET را می‌خواهید مشاهده کنید، فایل project.lock.json را گشوده و در آن Newtonsoft.Json را جستجو کنید.


یک مطلب تکمیلی

در اینجا نیز امکان ذخیره سازی سشن‌ها در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی فرار سرور درنظر گرفته شده‌است و برای این حالت، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL ویژه‌ای به نام key/value stores مانند بانک اطلاعاتی فوق سریع Redis پیشنهاد می‌شود؛ هرچند امکان کار با SQL Server نیز در اینجا وجود دارد، اما برای کش سرورهای مبتنی بر key/value ها، بانک اطلاعاتی Redis، انتخاب اول است.
Managing Application State
مطالب
رمزنگاری خودکار فیلدها توسط Entity Framework Core
از EF Core 2.1 به بعد، قابلیت جدیدی تحت عنوان «تبدیلگرهای مقدار»، به آن اضافه شده‌است. برای مثال در EF Core، زمانیکه اطلاعات Enums، در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شوند، معادل عددی آن‌ها درج خواهند شد. اگر علاقمند باشید تا بجای این مقادیر عددی دقیقا همان رشته‌ی تعریف کننده‌ی Enum درج شود، می‌توان یک «تبدیلگر مقدار» را برای آن نوشت. برای مثال در موجودیت Rider زیر، خاصیت Mount از نوع یک enum است.
public class Rider
{
    public int Id { get; set; }
    public EquineBeast Mount { get; set; }
}

public enum EquineBeast
{
    Donkey,
    Mule,
    Horse,
    Unicorn
}
برای اینکه در حین درج رکوردهای Rider در بانک اطلاعاتی دقیقا از مقادیر رشته‌ای EquineBeast استفاده شود، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder
        .Entity<Rider>()
        .Property(e => e.Mount)
        .HasConversion(
            v => v.ToString(),
            v => (EquineBeast)Enum.Parse(typeof(EquineBeast), v));
}
در اینجا در حین تعریف جزئیات نگاشت یک مدل می‌توان متد جدید HasConversion را نیز فراخوانی کرد. پارامتر اول آن، روش تبدیل مقدار enum را به یک رشته، جهت درج در بانک اطلاعاتی و پارامتر دوم آن، روش تبدیل مقدار رشته‌ای خوانده شده‌ی از بانک اطلاعاتی را جهت وهله سازی یک Rider داری خاصیت enum، مشخص می‌کند.

نکته 1: مقادیر نال، هیچگاه به تبدیلگرهای مقدار، ارسال نمی‌شوند. اینکار پیاده سازی آن‌ها را ساده‌تر می‌کند و همچنین می‌توان آن‌ها را بین خواص نال‌پذیر و نال‌نپذیر، به اشتراک گذاشت. بنابراین برای مقادیر نال نمی‌توان تبدیلگر نوشت.

نکته 2: کاری که در متد HasConversion فوق انجام شده‌است، در حقیقت وهله سازی ضمنی یک ValueConverter و استفاده از آن است. می‌توان اینکار را به صورت صریح نیز انجام داد:
var converter = new ValueConverter<EquineBeast, string>(
    v => v.ToString(),
    v => (EquineBeast)Enum.Parse(typeof(EquineBeast), v));
modelBuilder
    .Entity<Rider>()
    .Property(e => e.Mount)
    .HasConversion(converter);
مزیت اینکار این است که اگر قرار شد برای چندین خاصیت از تبدیلگر مقدار مشابهی استفاده کنیم، می‌توان از یک converter تعریف شده بجای تکرار کدهای آن استفاده کرد.


تبدیلگرهای مقدار توکار EF Core

برای بسیاری از اعمال متداول، در فضای نام Microsoft.EntityFrameworkCore.Storage.ValueConversion، تعدادی تبدیلگر مقدار تدارک دیده شده‌اند که به این شرح می‌باشند:
BoolToZeroOneConverter: تبدیلگر bool به صفر و یک
BoolToStringConverter: تبدیلگر bool به Y و یا N
BoolToTwoValuesConverter: تبدیلگر bool به دو مقداری دلخواه
BytesToStringConverter: تبدیلگر آرایه‌ای از بایت‌ها به یک رشته‌ی Base64-encoded
CastingConverter: تبدیلگر یک نوع به نوعی دیگر
CharToStringConverter: تبدیلگر char به string
DateTimeOffsetToBinaryConverter: تبدیلگر DateTimeOffset به یک مقدار 64 بیتی باینری
DateTimeOffsetToBytesConverter: تبدیلگر DateTimeOffset به آرایه‌ای از بایت‌ها
DateTimeOffsetToStringConverter: تبدیلگر DateTimeOffset به رشته
DateTimeToBinaryConverter: تبدیلگر DateTime به یک مقدار 64 بیتی با درج DateTimeKind
DateTimeToStringConverter: تبدیلگر DateTime به یک رشته
DateTimeToTicksConverter: تبدیلگر DateTime به ticks آن
EnumToNumberConverter: تبدیلگر Enum به عدد متناظر با آن
EnumToStringConverter: تبدیلگر Enum به رشته
GuidToBytesConverter: تبدیلگر Guid به آرایه‌ای از بایت‌ها
GuidToStringConverter: تبدیلگر Guid به رشته
NumberToBytesConverter: تبدیلگر اعداد به آرایه‌ای از بایت‌ها
NumberToStringConverter: تبدیلگر اعداد به رشته
StringToBytesConverter: تبدیلگر رشته به آرایه‌ای از بایت‌های UTF8 معادل آن
TimeSpanToStringConverter: تبدیلگر TimeSpan به رشته
TimeSpanToTicksConverter: تبدیلگر TimeSpan به ticks آن

برای نمونه در این لیست، EnumToStringConverter نیز وجود دارد. بنابراین نیازی به تعریف دستی آن مانند مثال ابتدای بحث نیست و می‌توان به صورت زیر از آن استفاده کرد:
var converter = new EnumToStringConverter<EquineBeast>();
modelBuilder
    .Entity<Rider>()
    .Property(e => e.Mount)
    .HasConversion(converter);
نکته: تمام تبدیل کننده‌های مقدار توکار EF Core، بدون حالت هستند. بنابراین می‌توان یک تک وهله‌ی از آن‌ها را بین چندین خاصیت به اشتراک گذاشت.


تعیین نوع تبدیلگر مقدار، جهت ساده سازی تعاریف

برای حالاتی که تبدیلگر مقدار توکاری تعریف شده‌است، صرفا تعریف نوع تبدیل، کفایت می‌کند:
modelBuilder
    .Entity<Rider>()
    .Property(e => e.Mount)
    .HasConversion<string>();
برای نمونه در اینجا با ذکر نوع رشته، تبدیل enum به string به صورت خودکار انجام خواهد شد. معادل اینکار، تعریف نوع سمت بانک اطلاعاتی این خاصیت است:
public class Rider
{
    public int Id { get; set; }

    [Column(TypeName = "nvarchar(24)")]
    public EquineBeast Mount { get; set; }
}
در این حالت حتی نیازی به تعریف HasConversion هم نیست.


نوشتن تبدیلگر خودکار مقادیر خواص، به نمونه‌ای رمزنگاری شده

پس از آشنایی با مفهوم «تبدیلگرهای مقدار» در +EF Core 2.1، اکنون می‌توانیم یک نمونه‌ی سفارشی از آن‌را نیز طراحی کنیم:
namespace DbConfig.Web.DataLayer.Context
{
    public class MyAppContext : DbContext
    {
      // …

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            var encryptedConverter = new ValueConverter<string, string>(
               convertToProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()), // encrypt
               convertFromProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()) // decrypt
            );

            // Custom application mappings
            builder.Entity<ConfigurationValue>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired().HasConversion(encryptedConverter);
            });
        }
    }
}
در اینجا معکوس کردن رشته‌ها به عنوان الگوریتم ساده‌ی رمزنگاری اطلاعات انتخاب شده‌است. نحوه‌ی اعمال این ValueConverter جدید را نیز ملاحظه می‌کنید.
می‌توان قسمت HasConversion را به صورت زیر خودکار کرد:
ابتدا یک Attribute جدید را به نام Encrypted به برنامه اضافه می‌کنیم:
using System;

namespace Test
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, Inherited = false, AllowMultiple = false)]
    public sealed class EncryptedAttribute : Attribute
    { }
}
هدف از این Attribute خالی، صرفا نشانه گذاری خاصیت‌هایی است که قرار است به صورت رمزنگاری شده در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند؛ مانند خاصیت Value زیر:
namespace DbConfig.Web.DomainClasses
{
    public class ConfigurationValue
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Key { get; set; }

        [Encrypted]
        public string Value { get; set; }
    }
}
پس از آن، متد OnModelCreating را به صورت زیر اصلاح می‌کنیم تا به کمک Reflection و اطلاعات موجودیت‌های ثبت شده‌ی در سیستم، متد SetValueConverter را بر روی خواصی که دارای EncryptedAttribute هستند، به صورت خودکار فراخوانی کند:
namespace DbConfig.Web.DataLayer.Context
{
    public class MyAppContext : DbContext
    {
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            var encryptedConverter = new ValueConverter<string, string>(
               convertToProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()), // encrypt
               convertFromProviderExpression: v => new string(v.Reverse().ToArray()) // decrypt
            );

            foreach (var entityType in builder.Model.GetEntityTypes())
            {
                foreach (var property in entityType.GetProperties())
                {
                    var attributes = property.PropertyInfo.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedAttribute), false);
                    if (attributes.Any())
                    {
                        property.SetValueConverter(encryptedConverter);
                    }
                }
            }
        }


تاثیر ValueConverter‌ها بر روی اعمال متداول کار با بانک اطلاعاتی

از دیدگاه برنامه، ValueConverterهای تعریف شده، هیچگونه تاثیری را بر روی کوئری نوشتن و یا ثبت و ویرایش اطلاعات ندارند و عملکرد آن‌ها کاملا از دیدگاه سایر قسمت‌های برنامه مخفی است. برای مثال در برنامه، فرمان به روز رسانی خاصیت Value را با مقدار .A new value to test صادر کرده‌ایم (مقدار دهی متداول)، اما همانطور که ملاحظه می‌کنید، نمونه‌ی رمزنگاری شده‌ی آن به صورت خودکار در بانک اطلاعاتی درج شده‌است (پارامتر p0):
 Executed DbCommand (22ms) 
   [Parameters=[@p1='1', 
                @p0='.tset ot eulav wen A' (Nullable = false) (Size = 4000)],
CommandType='Text', CommandTimeout='180']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Configurations] SET [Value] = @p0
WHERE [Id] = @p1;
SELECT @@ROWCOUNT;

و یا کوئری زیر
 db.Set<ConfigurationValue>().Where(x => x.Value.EndsWith("world!"))
به این نحو ترجمه خواهد شد:
SELECT [x].[Id], [x].[Key], [x].[Value]
FROM [Configurations] AS [x]
WHERE RIGHT([x].[Value], LEN(N'world!')) = N'!dlrow'
یعنی نیازی نیست تا مقداری را که در حال جستجوی آن هستیم، خودمان به صورت دستی رمزنگاری کرده و سپس در کوئری قرار دهیم. اینکار به صورت خودکار انجام می‌شود.
مطالب
UnitTest برای کلاس های Abstract با استفاده از Rhino Mocks
در این پست قصد دارم کلاس زیر رو براتون آزمایش کنم:
public abstract class myabstractclass
{
    public abstract string dosomething( string input );
 
    public double round( double number , int decimals )
    {
        return math.round( number , decimals );
    }
}
در کلاس بالا که abstract هستش، متدی دارم که abstract است و بدنه‌ای نداره و از متد بعدی به اسم round برای گرد کردن اعداد استفاده می‌شه. برای تست کلاس بالا و اطمینان از درست بودن متد‌ها باید به روش زیر عمل نمود:

روش اول:
در این روش ابتدا باید کلاسی نوشت تا کلاس abstract بالا رو پیاده سازی کنه:
   public class mynewclass : myabstractclass
   {
       public override string dosomething( string input )
       {
           return input;
       }
   }
بعد می‌شه خیلی راحت برای کلاس دوم متد‌های تست رو نوشت. به روش زیر:
    [testclass]
    public class mytest
    {
        [testmethod]
        public void testround()
        {
            mynewclass mynewclass = new mynewclass();
 
            var result = mynewclass.round( 5.55 , 1 );
 
            assert.areequal( 5.6 , result );
        }
    }
که بعد از اجرا نتیجه زیر رو خواهید دید


البته روش بالا خیلی مورد پسند من نیست. 

در روش دوم که من خیلی بیشتر بهش علاقه دارم دیگه نیازی به استفاده از یک کلاس دوم برای پیاده سازی کلاس abstract نیست. بلکه در این روش از ابزار rhinomocks  برای این کار استفاده می‌کنیم . استفاده از rhino mocks به چندین روش امکان پذیره که امروز 2 روش اونو براتون توضیح میدم:
در روش اول از mockrepository استفاده می‌کنیم  و در روش دوم از روش aaa یا arrange-act-assert

استفاده از mockrepository :
ابتدا کد‌های مربوطه رو می‌نویسم:
       [testmethod]
       public void testwithmockrepository()
       {
           var mockrepository = new rhino.mocks.mockrepository();
           var mock = mockrepository.partialmock<myabstractclass>();
 
           using ( mockrepository.record() )
           {
               expect.call( mock.dosomething( arg<string>.is.anything ) ).return( "hi..." ).repeat.once();
           }
           using ( mockrepository.playback() )
           {
               assert.areequal( "hi..." , mock.dosomething( "salam" ) );             
           }
       }
همانطور که در کد‌های نوشته شده بالا می‌بینید ابتدا یک mockrepository ساخته شده، سپس از نمونه اون کلاس برای ساخت partialmock کلاس myabstractclass استفاده کردم. در این روش متد‌های expect حتما باید بین بلاک record نوشته شوند تا بتونیم از اون‌ها در بلاک playback استفاده کنیم. نتیجه اجرای این متد تست هم مثل متد تست قبلی درست است.
در مورد expect.call باید بگم که از این کلاس برای شبیه سازی رفتار یک متد استفاده میشه (مثلا در مواقعی که یک متد برای انجام عملیات باید به دیتا بیس وصل شده و یک query را اجرا کنه) برای اینکه در تست، از این عملیات صرف نظر بشه از mock‌ها استفاده کرده و رفتار متد رو به روش بالا شبیه سازی می‌کنیم. البته کار کردن با rhino mocks به صورت بالا دیگه از مد افتاده و جدیدا از روش aaa استفاده میشه که اونو در پایین توضیح می‌دم:
      [testmethod]
      public void testwithaaa()
      {
          var mock = mockrepository.generatepartialmock<myabstractclass>();
 
          mock.expect( x => x.dosomething( arg<string>.is.anything ) ).return( "hi..." ).repeat.once();//arange
 
          var result = mock.dosomething( "salam" );//act
 
          assert.areequal( "hi..." , result );//assert
      }
توی این روش دیگه خبری از record و playback نیست و همانطور که مشخصه از سه مرحله arrange-act-assert تشکیل شده که هر مرحله رو براتون مشخص کردم. مزیت استفاده از این روش اینه که اولا تعداد خطوط کمتری برای کد نویسی نیاز داره و دوما سرعت اجراش از روش قبلی خیلی بیشتره. در مورد repeat.once هم بگم که این دستور نشون می‌ده فقط یک بار اجازه انجام عملیات act رو دارید. یعنی اگر کد هارو به صورت زیر تغییر بدیم با خطا روبرو می‌شیم:
       [testmethod]
       public void testwithaaa()
       {
           var mock = mockrepository.generatepartialmock<myabstractclass>();
 
           mock.expect( x => x.dosomething( arg<string>.is.anything ) ).return( "hi..." ).repeat.once();//arange
 
           var result = mock.dosomething( "salam" );//act
           var result2 = mock.dosomething( "bye" );//act
           assert.areequal( "hi..." , result );//assert
       }



خطای آن هم واضح داره میگه که expected#1 هستش در حالی که actual#2 (تعداد دفعات حقیقی از دفعات مورد انتظار بیشتره)
توی پست‌های بعدی (اگه وقت بشه) حتما در مورد rhino mocks بیشتر توضیح میدم 
مطالب
Reflection در ES6
در زبان‌های برنامه‌نویسی مانند سی‌شارپ و یا جاوا می‌توانیم از Reflection جهت خواندن متادیتاها استفاده کنیم. به عنوان مثال امکان تعریف پراپرتی و یا متدها و حتی تایپ‌هایی در زمان اجرا را در اختیارمان قرار می‌دهد. اما از آنجائیکه جاوا اسکریپت یک زبان داینامیک است، این قابلیت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در جاوا اسکریپت حین کار با کلاس‌ها و اشیاء، ممکن است نیاز داشته باشید تا از اعضای یک کلاس کوئری بگیرید و یا اینکه یک سری پراپرتی و متدهایی را در زمان اجرا به اشیاء‌تان اضافه کنید و یا مواردی از این دست.
تا قبل از ES 6 می‌توانستیم به این صورت به اعضای یک کلاس دسترسی داشته باشیم:
var person = {
    name: 'Sirwan',
    family: 'Afifi',
    doWork: function () {
        //....
    }
};

for (var prop in person) {
    console.log(prop); 
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، توسط سینتکس for...in می‌توانیم به اعضای person دسترسی داشته باشیم. همچنین برای دسترسی به مقادیر هر کدام از اعضای آن می‌توانستیم از bracket syntax استفاده کنیم:
for (var prop in person) {
    console.log(person[prop]); 
}
لازم به ذکر است می‌توانستیم از متدهایی همانند Array.isArray, Object.getOwnPropertyDescriptor و حتی Object.keys نیز جهت دسترسی به اعضای پنهان یک شیء استفاده کنیم. اکنون قابلیت توکاری با نام Reflect این امکان را به ES 6 اضافه کرده است تا تمام اعمال فوق را به راحتی انجام داد.

Reflect
همانطور که عنوان شد توسط API جدیدی با نام Reflect، می‌توانیم به سادگی اعمال مربوط به Reflection را انجام دهیم. به عنوان مثال برای دسترسی به اعضای شیء person با استفاده از این API می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
var person = {
    name: 'Sirwan',
    family: 'Afifi',
    doWork: function () {
        //....
    }
};

for (let prop of Reflect.enumerate(person)) {
    console.log(`the value for ${prop} is ${person[prop]}`); 
  
}
در کد فوق از متد enumerate استفاده شده است، این متد یک پارامتر target را از ورودی می‌پذیرد. در واقع target همان شیءایی است که می‌خواهید پراپرتی‌های آن را پیمایش کنید. همچنین مقدار بازگشتی این متد یک iterator می‌باشد. مفهوم iterator نیز خیلی ساده است. به زبان ساده، امکان پیمایش درون یک کالکشن را در اختیارمان قرار می‌دهد. نکته‌ی دیگری که در کد فوق وجود دارد، استفاده از سینتکس for..of است، این سینتکس شبیه به for...in عمل می‌کند، با این تفاوت که در اینجا به جای پیمایش درون یکسری keys، درون values پیمایش می‌کنیم. در نتیجه برای پیمایش iterators باید از این سینتکس استفاده شود.

متدهای شیء Reflect
در ادامه تعدادی از متدهای شیء Reflect را مشاهده می‌کنید:
Reflect.get(target, name, [receiver])

Reflect.set(target, name, value, [receiver])

Reflect.has(target, name)

Reflect.apply(target, receiver, args)

Reflect.construct(target, args)

Reflect.getOwnPropertyDescriptor(target, name)

Reflect.defineProperty(target, name, desc)

Reflect.getPrototypeOf(target)

Reflect.setPrototypeOf(target, newProto)

Reflect.deleteProperty(target, name)

Reflect.enumerate(target)

Reflect.preventExtensions(target)

Reflect.isExtensible(target)

Reflect.ownKeys(target)
تعدادی از متدهای فوق خیلی مشابه متدهای Object هستند؛ با این تفاوت که متدهای فوق اطلاعات بهتری را بر می‌گردانند. به عنوان مثال متد Reflect.defineProperty در صورت ایجاد شدن یک پراپرتی جدید، مقدار true را برمی‌گرداند:
var yay = Reflect.defineProperty(target, 'foo', { value: 'bar' })
if (yay) {
  // yay!
} else {
  // oops.
}
اگر همین کار را با استفاده از متد Object.defineProperty انجام می‌دادیم می‌بایست کد را درون بلاک try/catch می‌نوشتیم:
try {
  Object.defineProperty(target, 'foo', { value: 'bar' })
  // yay!
} catch (e) {
  // oops.
}
به عنوان یک مثال دیگر، قبلاً برای حذف یک پراپرتی از یک شیء از کلمه کلیدی delete به اینصورت استفاده می‌کردیم:
var target = { foo: 'bar', baz: 'wat' }
delete target.foo
console.log(target)
// <- { baz: 'wat' }
اما با کمک متد Reflect.deleteProperty به راحتی می‌توانیم یک پراپرتی را حذف کنیم:
var target = { foo: 'bar', baz: 'wat' }
let isDeleted = Reflect.deleteProperty(target, 'foo')
console.log(isDeleted );
// true
در این‌حالت همانند متد Reflect.defineProperty، در صورت موفقیت‌آمیز بودن عمل حذف، مقدار true برگردانده می‌شود.
برای مشاهده‌ی لیست کامل متدهای فوق می‌توانید به اینجا مراجعه کنید. همچنین می‌توان با مراجعه به قسمت Browser compatibility وضعیت پشتیبانی هر کدام را در مرورگرهای مختلف مشاهده کرد.

نکاتی که در حین کار کردن با Reflect باید در نظر بگیرید:
  • این شیء فاقد متد [[Construct]] می‌باشد. یعنی نمی‌تواند همراه با کلمه‌ی کلیدی new مورد استفاده قرار گیرد.
  • همچنین نمی‌توان آن را همانند یک تابع فراخوانی کرد.
  • تمام متدهای آن به صورت استاتیک تعریف شده‌اند (همانند شیء Math).
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک
یک موضوعی رو میخواستم مطرح کنم :
طبق یکی از مقالات سری ASP.net MVC سایت با استفاده از Controller فایل‌های آپلود شده رو با یک کلید ،خروجی میداد.

بنده همین موضوع رو در تکنولوژی جدید پیاده سازی کردم اما با مشکل عدم نمایش فایل یا تصویر در خروجی مواجه شدم


موجود بودن فیزیکی فایل هم در مسیر wwwroot/StaticImages/ و هم مسیر MyStaticImages/ :

و نحوه آدرس دهی :
<img src='@Url.Action("DownloadFile", "ImageHandler", new {Area = "", id = item.BaseFileGuids, imgSize = ImageHandlerController.ImgSize.M})' alt=""/>

مسیر به درستی نمایش داده شده و فایل هم پس از بررسی توسط : System.IO.File.Exists = true  می‌باشد.
اما در نمایش چه ادرس مستقیم و چه تگ <img>  خطای زیر نمایش داده میشود :


هر دو مسیر تست شده با قطعه کد زیر ، اما خطا مشابه می‌باشد
چه این گزینه hostingEnvironment.WebRootPath_
و چه این گزینه hostingEnvironment.ContentRootPath _ 
public IActionResult DownloadFile([FromRoute]string id, [FromQuery] ImgSize imgSize)
        {
            var result = _baseFileService.GetFileNameAndFileNameOnDsAndFileType(id);
            if (result == null) return View("Error");

            var fileName = result.Item1;
            string userAgent = Request.Headers["User-Agent"];
            if (IsInternetExplorer(userAgent))
            {
                var htencode = HtmlEncoder.Create();
                var attachment = string.Format("attachment; filename=\"{0}\"", htencode.Encode(fileName));
                _httpContext.HttpContext.Response.Headers.Add("Content-Disposition", attachment);
            }
            var rootPath = Path.Combine(_hostingEnvironment.WebRootPath, _settingsAppPathConfig.Value.ServerImagesRootPath);
            var filepath = Path.Combine(rootPath, imgSize.ToString().ToLower(), result.Item2);
            if (!System.IO.File.Exists(filepath))
            {
                const string notFoundImage = "notFound.jpg";
                var notFoundpath = Path.Combine(rootPath , notFoundImage);
                string contentType;
                new FileExtensionContentTypeProvider().TryGetContentType(notFoundImage, out contentType);
                return File(notFoundpath, contentType, notFoundImage);
            }
            string contentTypebase;
            new FileExtensionContentTypeProvider().TryGetContentType(result.Item3, out contentTypebase);
            return File(filepath, contentTypebase, fileName);
        }
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت یازدهم - کار با فرم‌ها - قسمت دوم
مجموعه‌ای از اعتبارسنج‌های سفارشی Cross Field
buildForm(){
 this.form = _fb.group({
 field1: [null, Validators.compose([Validators.required, CorssFieldValidators.greaterThan('field2', 'فیلد دو')])],
 field2: [null,  CorssFieldValidators.requiredIf('field1', 20)],
 password: [null, Validators.required],
 confirmPassword: [null, Validators.compose([Validators.required, CorssFieldValidators.equal('password')])]
 })
}


export class CrossFieldValidators {

  static greaterThanEqual(controlName: string, label: string): ValidatorFn {
    return this.is(controlName, label, 'greaterThanEqual');
  }

  static greaterThan(controlName: string, label: string): ValidatorFn {
    return this.is(controlName, label, 'greaterThan');
  }

  static lessThan(controlName: string, label: string): ValidatorFn {
    return this.is(controlName, label, 'lessThan');
  }

  static lessThanEqual(controlName: string, label: string): ValidatorFn {
    return this.is(controlName, label, 'lessThanEqual');
  }

  static equal(controlName: string, label: string): ValidatorFn {
    return this.is(controlName, label, 'equal');
  }

  static requiredIf(
    controlName: string,
    value: any
  ): ValidatorFn {
    let subscribed = false;
    const validatorFn = (control: AbstractControl): { [key: string]: any } => {
      if (!control.root || !(control.root as FormGroup).controls) return null;

      const dependentControl = control.root.get(controlName);
      if (!subscribed) {
        subscribed = true;
        dependentControl.valueChanges.subscribe(() => {
          control.updateValueAndValidity();
          control.markAsTouched();
        });
      }

      const requiredFn = Validators.required;
      return dependentControl.value === value ? requiredFn(control) : null;
    };
    return validatorFn;
  }

  private static is(
    controlName: string,
    label: string,
    operator:
      | 'equal'
      | 'greaterThan'
      | 'greaterThanEqual'
      | 'lessThan'
      | 'lessThanEqual'
  ): ValidatorFn {
    let subscribed = false;
    const validatorFn = (control: AbstractControl): { [key: string]: any } => {
      const value = control.value;
      if (value === null) return null;

      if (!control.root || !(control.root as FormGroup).controls) return null;

      const dependentControl = control.root.get(controlName);
      if (!subscribed) {
        subscribed = true;
        dependentControl.valueChanges.subscribe(() => {
          control.updateValueAndValidity({ emitEvent: operator === 'equal' });
          control.markAsTouched();
        });
      }

      const dependentValue = dependentControl.value;
      if (dependentValue === null) return null;

      let isInvalid = false;
      switch (operator) {
        case 'equal':
          isInvalid = dependentValue !== value;
          break;
        case 'greaterThan':
          isInvalid = parseFloat(dependentValue) >= parseFloat(value);
          break;
        case 'greaterThanEqual':
          isInvalid = parseFloat(dependentValue) > parseFloat(value);
          break;
        case 'lessThan':
          isInvalid = parseFloat(dependentValue) <= parseFloat(value);
          break;
        case 'lessThanEqual':
          isInvalid = parseFloat(dependentValue) < parseFloat(value);
          break;
        default:
          throw 'invalid operator!';
      }
      return isInvalid ? { [operator]: { label } } : null;
    };

    return validatorFn;
  }
}