مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت نهم- مدیریت طول عمر توکن‌ها
توکن‌های صادر شده‌ی توسط IdentityServer به دلایل امنیتی، طول عمر محدودی دارند. بنابراین اولین سؤالی که در اینجا مطرح خواهد شد، این است: «اگر توکنی منقضی شد، چه باید کرد؟» و یا «اگر خواستیم به صورت دستی طول عمر توکنی را پایان دهیم، چه باید کرد؟»


بررسی طول عمر توکن‌ها

اگر مرورگر خود را پس از لاگین به سیستم، برای مدتی به حال خود رها کنید، پس از شروع به کار مجدد، مشاهده خواهید کرد که دیگر نمی‌توانید به API دسترسی پیدا کنید. علت اینجا است که Access token صادر شده، منقضی شده‌است. تمام توکن‌ها، دارای طول عمر مشخصی هستند و پس از سپری شدن این زمان، دیگر اعتبارسنجی نخواهند شد. زمان انقضای توکن، در خاصیت یا claim ویژه‌ای به نام exp ذخیره می‌شود.
در اینجا ما دو نوع توکن را داریم: Identity token و Access token
از Identity token برای ورود به سیستم کلاینت استفاده می‌شود و به صورت پیش‌فرض طول عمر کوتاه آن به 5 دقیقه تنظیم شده‌است. علت کوتاه بودن این زمان این است که این توکن‌ها تنها یکبار مورد استفاده قرار می‌گیرد و پس از ارائه‌ی آن به کلاینت، از طریق آن Claim Identity تولید می‌شود. پس از آن طول عمر Claim Identity تولید شده صرفا به تنظیمات برنامه‌ی کلاینت مرتبط است و می‌تواند از تنظیمات IDP کاملا مجزا باشد؛ مانند پیاده سازی sliding expiration. در این حالت تا زمانیکه کاربر در برنامه فعال است، در حالت logged in باقی خواهد ماند.

Access tokenها متفاوت هستند. طول عمر پیش‌فرض آن‌ها به یک ساعت تنظیم شده‌است و نسبت به Identity token طول عمر بیشتری دارند. پس از اینکه این زمان سپری شد، تنها با داشتن یک Access token جدید است که دسترسی ما مجددا به Web API برقرار خواهد شد. بنابراین در اینجا ممکن است هنوز در برنامه‌ی کلاینت در حالت logged in قرار داشته باشیم، چون هنوز طول عمر Claim Identity آن به پایان نرسیده‌است، اما نتوانیم با قسمت‌های مختلف برنامه کار کنیم، چون نمی‌توانیم از یک Access token منقضی شده جهت دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت Web API استفاده نمائیم. در اینجا دیگر برنامه‌ی کلاینت هیچ نقشی بر روی تعیین طول عمر یک Access token ندارد و این طول عمر صرفا توسط IDP به تمام کلاینت‌های آن دیکته می‌شود.
در اینجا برای دریافت یک Access token جدید، نیاز به یک Refresh token داریم که صرفا برای «کلاینت‌های محرمانه» که در قسمت سوم این سری آن‌ها را بررسی کردیم، توصیه می‌شود.


چگونه می‌توان زمان انقضای توکن‌ها را صریحا تنظیم کرد؟

برای تنظیم زمان انقضای توکن‌ها، از کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs سمت IDP شروع می‌کنیم.
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    // IdentityTokenLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AuthorizationCodeLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AccessTokenLifetime = ... // defaults to 3600 seconds / 1 hour
                }
             };
        }
    }
}
- در اینجا در تنظیمات یک کلاینت جدید، خاصیت IdentityTokenLifetime آن، به طول عمر Identity token تولید شده اشاره می‌کند که مقدار پیش‌فرض آن عدد صحیح 300 ثانیه است یا معادل 5 دقیقه.
- مقدار خاصیت AuthorizationCodeLifetime تنظیمات یک کلاینت، عدد صحیحی است با مقدار پیش‌فرض 300 ثانیه یا معادل 5 دقیقه که طول عمر AuthorizationCode را تعیین می‌کند. این مورد، طول عمر توکن خاصی نیست و در حین فراخوانی Token Endpoint مبادله می‌شود و در طی Hybrid flow رخ می‌دهد. بنابراین مقدار پیش‌فرض آن بسیار مناسب بوده و نیازی به تغییر آن نیست.
- مقدار خاصیت AccessTokenLifetime تنظیمات یک کلاینت، عدد صحیحی است با مقدار پیش‌فرض 3600 ثانیه و یا معادل 1 ساعت و طول عمر Access token تولید شده‌ی توسط این IDP را مشخص می‌کند.
البته باید درنظر داشت اگر طول عمر این توکن دسترسی را برای مثال به 120 یا 2 دقیقه تنظیم کنید، پس از سپری شدن این 2 دقیقه ... هنوز هم برنامه‌ی کلاینت قادر است به Web API دسترسی داشته باشد. علت آن وجود بازه‌ی 5 دقیقه‌ای است که در طی آن، انجام این عملیات مجاز شمرده می‌شود و برای کلاینت‌هایی درنظر گرفته شده‌است که ساعت سیستم آن‌ها ممکن است اندکی با ساعت سرور IDP تفاوت داشته باشند.


درخواست تولید یک Access Token جدید با استفاده از Refresh Tokens

زمانیکه توکنی منقضی می‌شود، کاربر باید مجددا به سیستم لاگین کند تا توکن جدیدی برای او صادر گردد. برای بهبود این تجربه‌ی کاربری، می‌توان در کلاینت‌های محرمانه با استفاده از Refresh token، در پشت صحنه عملیات دریافت توکن جدید را انجام داد و در این حالت دیگر کاربر نیازی به لاگین مجدد ندارد. در این حالت برنامه‌ی کلاینت یک درخواست از نوع POST را به سمت IDP ارسال می‌کند. در این حالت عملیات Client Authentication نیز صورت می‌گیرد. یعنی باید مشخصات کامل کلاینت را به سمت IDP ارسال کرد. در اینجا اطلاعات هویت کلاینت در هدر درخواست و Refresh token در بدنه‌ی درخواست به سمت سرور IDP ارسال خواهند شد. پس از آن IDP اطلاعات رسیده را تعیین اعتبار کرده و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، یک Access token جدید را به همراه Identity token و همچنین یک Refresh token جدید دیگر، صادر می‌کند.
برای صدور مجوز درخواست یک Refresh token، نیاز است scope جدیدی را به نام offline_access معرفی کنیم. به این معنا که امکان دسترسی به برنامه حتی در زمانیکه offline است، وجود داشته باشد. بنابراین offline در اینجا به معنای عدم لاگین بودن شخص در سطح IDP است.
بنابراین اولین قدم پیاده سازی کار با Refresh token، مراجعه‌ی به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs و افزودن خاصیت AllowOfflineAccess با مقدار true به خواص یک کلاینت است:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    // IdentityTokenLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AuthorizationCodeLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AccessTokenLifetime = ... // defaults to 3600 seconds / 1 hour
                    AllowOfflineAccess = true,
                    // AbsoluteRefreshTokenLifetime = ... // Defaults to 2592000 seconds / 30 days
                    // RefreshTokenExpiration = TokenExpiration.Sliding
                    UpdateAccessTokenClaimsOnRefresh = true,
                    // ...
                }
             };
        }
    }
}
- در اینجا می‌توان خاصیت AbsoluteRefreshTokenLifetime را که بیانگر طول عمر Refresh token است، تنظیم کرد. مقدار پیش‌فرض آن 2592000  ثانیه و یا معادل 30 روز است.
- البته RefreshToken ضرورتی ندارد که طول عمر Absolute و یا کاملا تعیین شده‌ای را داشته باشد. این رفتار را توسط خاصیت RefreshTokenExpiration می‌توان به TokenExpiration.Sliding نیز تنظیم کرد. البته حالت پیش‌فرض آن بسیار مناسب است.
- در اینجا می‌توان خاصیت UpdateAccessTokenClaimsOnRefresh را نیز به true تنظیم کرد. فرض کنید یکی از Claims کاربر مانند آدرس او تغییر کرده‌است. به صورت پیش‌فرض با درخواست مجدد توکن توسط RefreshToken، این Claims به روز رسانی نمی‌شوند. با تنظیم این خاصیت به true این مشکل برطرف خواهد شد.


پس از تنظیم IDP جهت صدور RefreshToken، اکنون کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی MVC Client را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
ابتدا در متد تنظیمات AddOpenIdConnect، نیاز است صدور درخواست scope جدید offline_access را صادر کنیم:
options.Scope.Add("offline_access");
همین اندازه تنظیم در سمت برنامه‌ی کلاینت برای دریافت refresh token و ذخیره سازی آن جهت استفاده‌های آتی کفایت می‌کند.

در ادامه نیاز است به سرویس ImageGalleryHttpClient مراجعه کرده و کدهای آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Threading.Tasks;
using IdentityModel.Client;
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.Configuration;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect;

namespace ImageGallery.MvcClient.Services
{
    public interface IImageGalleryHttpClient
    {
        Task<HttpClient> GetHttpClientAsync();
    }

    /// <summary>
    /// A typed HttpClient.
    /// </summary>
    public class ImageGalleryHttpClient : IImageGalleryHttpClient
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
        private readonly ILogger<ImageGalleryHttpClient> _logger;

        public ImageGalleryHttpClient(
            HttpClient httpClient,
            IConfiguration configuration,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor,
            ILogger<ImageGalleryHttpClient> logger)
        {
            _httpClient = httpClient;
            _configuration = configuration;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
            _logger = logger;
        }

        public async Task<HttpClient> GetHttpClientAsync()
        {
            var accessToken = string.Empty;

            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
            var expires_at = await currentContext.GetTokenAsync("expires_at");
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(expires_at)
                || ((DateTime.Parse(expires_at).AddSeconds(-60)).ToUniversalTime() < DateTime.UtcNow))
            {
                accessToken = await RenewTokens();
            }
            else
            {
                accessToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            }

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                _logger.LogInformation($"Using Access Token: {accessToken}");
                _httpClient.SetBearerToken(accessToken);
            }

            _httpClient.BaseAddress = new Uri(_configuration["WebApiBaseAddress"]);
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

            return _httpClient;
        }

        private async Task<string> RenewTokens()
        {
            // get the current HttpContext to access the tokens
            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;

            // get the metadata
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();

            // create a new token client to get new tokens
            var tokenClient = new TokenClient(
                metaDataResponse.TokenEndpoint,
                _configuration["ClientId"],
                _configuration["ClientSecret"]);

            // get the saved refresh token
            var currentRefreshToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken);

            // refresh the tokens
            var tokenResult = await tokenClient.RequestRefreshTokenAsync(currentRefreshToken);
            if (tokenResult.IsError)
            {
                throw new Exception("Problem encountered while refreshing tokens.", tokenResult.Exception);
            }

            // update the tokens & expiration value
            var updatedTokens = new List<AuthenticationToken>();
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.IdToken,
                Value = tokenResult.IdentityToken
            });
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.AccessToken,
                Value = tokenResult.AccessToken
            });
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken,
                Value = tokenResult.RefreshToken
            });

            var expiresAt = DateTime.UtcNow + TimeSpan.FromSeconds(tokenResult.ExpiresIn);
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = "expires_at",
                Value = expiresAt.ToString("o", CultureInfo.InvariantCulture)
            });

            // get authenticate result, containing the current principal & properties
            var currentAuthenticateResult = await currentContext.AuthenticateAsync("Cookies");

            // store the updated tokens
            currentAuthenticateResult.Properties.StoreTokens(updatedTokens);

            // sign in
            await currentContext.SignInAsync("Cookies",
             currentAuthenticateResult.Principal, currentAuthenticateResult.Properties);

            // return the new access token
            return tokenResult.AccessToken;
        }
    }
}
تفاوت این کلاس با نمونه‌ی قبلی آن در اضافه شدن متد RenewTokens آن است.
پیشتر در قسمت ششم، روش کار مستقیم با DiscoveryClient و TokenClient را در حین کار با UserInfo Endpoint جهت دریافت دستی اطلاعات claims از IDP بررسی کردیم. در اینجا به همین ترتیب با TokenEndpoint کار می‌کنیم. به همین جهت توسط DiscoveryClient، متادیتای IDP را که شامل آدرس TokenEndpoint است، استخراج کرده و توسط آن TokenClient را به همراه اطلاعات کلاینت تشکیل می‌دهیم.
سپس مقدار refresh token فعلی را نیاز داریم. زیرا توسط آن است که می‌توانیم درخواست دریافت یکسری توکن جدید را ارائه دهیم. پس از آن با فراخوانی tokenClient.RequestRefreshTokenAsync(currentRefreshToken)، تعدادی توکن جدید را از سمت IDP دریافت می‌کنیم. لیست آن‌ها را تهیه کرده و توسط آن کوکی جاری را به روز رسانی می‌کنیم. در این حالت نیاز است مجددا SignInAsync فراخوانی شود تا کار به روز رسانی کوکی نهایی گردد.
خروجی این متد، مقدار access token جدید است.
پس از آن در متد GetHttpClientAsync بررسی می‌کنیم که آیا نیاز است کار refresh token صورت گیرد یا خیر؟ برای این منظور مقدار expires_at را دریافت و با زمان جاری با فرمت UTC مقایسه می‌کنیم. 60 ثانیه پیش از انقضای توکن، متد RenewTokens فراخوانی شده و توسط آن access token جدیدی برای استفاده‌ی در برنامه صادر می‌شود. مابقی این متد مانند قبل است و این توکن دسترسی را به همراه درخواست از Web API به سمت آن ارسال می‌کنیم.


معرفی Reference Tokens

تا اینجا با توکن‌هایی از نوع JWT کار کردیم. این نوع توکن‌ها، به همراه تمام اطلاعات مورد نیاز جهت اعتبارسنجی آن‌ها در سمت کلاینت، بدون نیاز به فراخوانی مجدد IDP به ازای هر درخواست هستند. اما این نوع توکن‌ها به همراه یک مشکل نیز هستند. زمانیکه صادر شدند، دیگر نمی‌توان طول عمر آن‌ها را کنترل کرد. اگر طول عمر یک Access token به مدت 20 دقیقه تنظیم شده باشد، می‌توان مطمئن بود که در طی این 20 دقیقه حتما می‌توان از آن استفاده کرد و دیگر نمی‌توان در طی این بازه‌ی زمانی دسترسی آن‌را بست و یا آن‌را برگشت زد. اینجاست که Reference Tokens معرفی می‌شوند. بجای قرار دادن تمام اطلاعات در یک JWT متکی به خود، این نوع توکن‌های مرجع، فقط یک Id هستند که به توکن اصلی ذخیره شده‌ی در سطح IDP لینک می‌شوند و به آن اشاره می‌کنند. در این حالت هربار که نیاز به دسترسی منابع محافظت شده‌ی سمت API را با یک چنین توکن دسترسی لینک شده‌ای داشته باشیم، Reference Token در پشت صحنه (back channel) به IDP ارسال شده و اعتبارسنجی می‌شود. سپس محتوای اصلی آن به سمت API ارسال می‌شود. این عملیات از طریق endpoint ویژه‌ای در IDP به نام token introspection endpoint انجام می‌شود. به این ترتیب می‌توان طول عمر توکن صادر شده را کاملا کنترل کرد؛ چون تنها تا زمانیکه در data store مربوط به IDP وجود خارجی داشته باشند، قابل استفاده خواهند بود. بنابراین نسبت به حالت استفاده‌ی از JWTهای متکی به خود، تنها عیب آن زیاد شدن ترافیک به سمت IDP جهت اعتبارسنجی Reference Token‌ها به ازای هر درخواست به سمت Web API است.


چگونه از Reference Token‌ها بجای JWTهای متکی به خود استفاده کنیم؟

برای استفاده‌ی از Reference Tokenها بجای JWTها، ابتدا نیاز به مراجعه‌ی به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs و تغییر مقدار خاصیت AccessTokenType هر کلاینت است:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
// ...
                    AccessTokenType = AccessTokenType.Reference
                }
             };
        }
    }
}
مقدار پیش‌فرض AccessTokenType، همان Jwt یا توکن‌های متکی به خود است که در اینجا به Reference Token تغییر یافته‌است.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید و در کلاس ImageGalleryHttpClient برنامه‌ی کلاینت، بر روی سطر httpClient.SetBearerToken یک break-point قرار دهید، مشاهده خواهید کرد فرمت این توکن ارسالی به سمت Web API تغییر یافته و اینبار تنها یک Id ساده‌است که دیگر قابل decode شدن و استخراج اطلاعات دیگری از آن نیست. با ادامه جریان برنامه و رسیدن این توکن به سمت Web API، درخواست رسیده برگشت خواهد خورد و اجرا نمی‌شود.
علت اینجا است که هنوز تنظیمات کار با token introspection endpoint انجام نشده و این توکن رسیده‌ی در سمت Web API قابل اعتبارسنجی و استفاده نیست. برای تنظیم آن نیاز است یک ApiSecret را در سطح Api Resource مربوط به IDP تنظیم کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
                {
                  ApiSecrets = { new Secret("apisecret".Sha256()) }
                }
            };
        }
اکنون فایل startup در سطح API را جهت معرفی این تغییرات به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: IdentityServerAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
               .AddIdentityServerAuthentication(options =>
               {
                   options.Authority = Configuration["IDPBaseAddress"];
                   options.ApiName = "imagegalleryapi";
                   options.ApiSecret = "apisecret";
               });
در اینجا نیاز است ApiSecret تنظیم شده‌ی در سطح IDP معرفی شود.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، ارتباط با token introspection endpoint به صورت خودکار برقرار شده، توکن رسیده اعتبارسنجی گردیده و برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد.


چگونه می‌توان Reference Tokenها را از IDP حذف کرد؟

هدف اصلی استفاده‌ی از Reference Tokenها به دست آوردن کنترل بیشتری بر روی طول عمر آن‌ها است و حذف کردن آن‌ها می‌تواند به روش‌های مختلفی رخ دهد. برای مثال یک روش آن تدارک یک صفحه‌ی Admin و ارائه‌ی رابط کاربری برای حذف توکن‌ها از منبع داده‌ی IDP است. روش دیگر آن حذف این توکن‌ها از طریق برنامه‌ی کلاینت با برنامه نویسی است؛ برای مثال در زمان logout شخص. برای این منظور، endpoint ویژه‌ای به نام token revocation endpoint در نظر گرفته شده‌است. فراخوانی آن از سمت برنامه‌ی کلاینت، امکان حذف توکن‌های ذخیره شده‌ی در سمت IDP را میسر می‌کند.
به همین جهت به کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs مراجعه کرده و متد Logout آن‌را تکمیل می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task Logout()
        {
            await revokeTokens();
            // Clears the  local cookie ("Cookies" must match the name of the scheme)
            await HttpContext.SignOutAsync("Cookies");
            await HttpContext.SignOutAsync("oidc");
        }

        private async Task revokeTokens()
        {
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();
            var tokenRevocationClient = new TokenRevocationClient(
                metaDataResponse.RevocationEndpoint,
                _configuration["ClientId"],
                _configuration["ClientSecret"]
            );

            var accessToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                var response = await tokenRevocationClient.RevokeAccessTokenAsync(accessToken);
                if (response.IsError)
                {
                    throw new Exception("Problem accessing the TokenRevocation endpoint.", response.Exception);
                }
            }

            var refreshToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(refreshToken))
            {
                var response = await tokenRevocationClient.RevokeRefreshTokenAsync(refreshToken);
                if (response.IsError)
                {
                    throw new Exception("Problem accessing the TokenRevocation endpoint.", response.Exception);
                }
            }
        }
در اینجا در متد جدید revokeTokens، ابتدا توسط DiscoveryClient، به آدرس RevocationEndpoint دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس توسط آن، TokenRevocationClient را تشکیل می‌دهیم. اکنون می‌توان توسط این کلاینت حذف توکن‌ها، دو متد RevokeAccessTokenAsync و RevokeRefreshTokenAsync آن‌را بر اساس مقادیر فعلی این توکن‌ها در سیستم، فراخوانی کرد تا سبب حذف آن‌ها در سمت IDP شویم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
روش دیگر نوشتن Model binderهای سفارشی در ASP.NET Core 7x با معرفی IParseable
ASP.NET MVC از روش بکارگیری binding providerها برای تدارک زیرساخت model binding استفاده می‌کند که در این روش، داده‌های پارامترهای یک action method از طریق هدرها، کوئری استرینگ‌ها، بدنه‌ی درخواست و غیره تهیه می‌شوند. در حالت پیش‌فرض اگر این پارامترها از نوع‌های ساده‌ای مانند اعداد و یا DateTime تشکیل شده باشند و یا به همراه یک TypeConverter باشند که امکان تبدیل این رشته را به آن نوع خاص بدهد، به صورت خودکار bind خواهند شد و هر نوع دیگری، به صورت یک نوع پیچیده درنظر گرفته می‌شود. نوع پیچیده یعنی bind برای مثال اطلاعات بدنه‌ی درخواست به تک تک خواص آن نوع. برای نمونه در کنترلر زیر:
[Route("[controller]")]
public class WeatherForecastController : ControllerBase
{
    private static readonly string[] Summaries =
    {
        "Freezing", "Bracing", "Chilly", "Cool", "Mild", "Warm", "Balmy",
        "Hot", "Sweltering", "Scorching",
    };

    // /WeatherForecast/GetForecast2?from=1&to=3
    [HttpGet("[action]")]
    public IEnumerable<WeatherForecast> GetForecast2(Duration days)
    {
        return Enumerable.Range(days.From, days.To)
                         .Select(index => new WeatherForecast
                                          {
                                              Date = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now.AddDays(index)),
                                              TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55),
                                              Summary = Summaries[Random.Shared.Next(Summaries.Length)],
                                          })
                         .ToArray();
    }
}
که از دو مدل زیر استفاده می‌کند:
public class Duration
{
    public int From { get; set; }
    public int To { get; set; }
}

public class WeatherForecast
{
    public DateOnly Date { get; set; }

    public int TemperatureC { get; set; }

    public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);

    public string? Summary { get; set; }
}
می‌توان خواص پارامتر days را از طریق کوئری استرینگ‌های HttpGet، برای مثال با ارائه‌ی آدرس WeatherForecast/GetForecast2?from=1&to=3 به صورت خودکار تامین کرد. زمانیکه اطلاعات رسیده چنین شکلی را داشته باشند، کار پردازش و bind آن‌ها در حالت HttpGet، خودکار است.


روش دیگر پردازش اطلاعات رشته‌ای رسیده و تشکیل یک Model Binder سفارشی در ASP.NET Core 7x

اکنون فرض کنید بجای آدرس WeatherForecast/GetForecast2?from=1&to=3 که اطلاعات را از طریق کوئری استرینگ مشخص و استانداردی دریافت می‌کند، می‌خواهیم اطلاعات آن‌را از طریق یک قالب سفارشی و غیراستاندارد مانند WeatherForecast/GetForecast3/1-3 دریافت کنیم:
// /WeatherForecast/GetForecast3/1-3
[HttpGet("[action]/{days}")]
public IEnumerable<WeatherForecast> GetForecast3(Days days)
    {
        return Enumerable.Range(days.From, days.To)
                         .Select(index => new WeatherForecast
                                          {
                                              Date = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now.AddDays(index)),
                                              TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55),
                                              Summary = Summaries[Random.Shared.Next(Summaries.Length)],
                                          })
                         .ToArray();
    }
یکی از راه‌های انجام اینکار، نوشتن model binderهای سفارشی مخصوص است و یا اکنون در ASP.NET Core 7x می‌توان با پیاده سازی اینترفیس IParsable به صورت خودکار و با روشی دیگر به این مقصود رسید:
using System.Diagnostics.CodeAnalysis;
using System.Globalization;

namespace NET7Mvc.Models;

public class Days : IParsable<Days>
{
    public Days(int from, int to)
    {
        From = from;
        To = to;
    }

    public int From { get; }
    public int To { get; }

    public static bool TryParse([NotNullWhen(true)] string? value,
                                IFormatProvider? provider,
                                [MaybeNullWhen(false)] out Days result)
    {
        var items = value?.Split('-', StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries);
        if (items is { Length: 2 })
        {
            if (int.TryParse(items[0], NumberStyles.None, provider, out var from)
                && int.TryParse(items[1], NumberStyles.None, provider, out var to))
            {
                result = new Days(from, to);
                return true;
            }
        }

        result = default;
        return false;
    }

    public static Days Parse(string value, IFormatProvider? provider)
    {
        if (!TryParse(value, provider, out var result))
        {
            throw new ArgumentException("Could not parse the given value.", nameof(value));
        }

        return result;
    }
}
- برای پیاده سازی این اینترفیس باید دو متد TryParse و Parse آن‌را به صورت فوق پیاده سازی کرد و توسط آن، روش تبدیل رشته‌ی دریافتی از کاربر را به شیء مدنظر، مشخص کرد.
- همینقدر که مدلی IParsable را پیاده سازی کرده باشد، از امکانات آن به صورت خودکار استفاده خواهد شد و نیازی به معرفی و یا تنظیمات خاص دیگری ندارد.
- البته این قابلیت جدید نیست و پشتیبانی از IParsable، پیشتر در Minimal API دات نت 6 ارائه شده بود؛ اما در دات نت 7 توسط ASP.NET Core MVC نیز قابل استفاده شده‌است.
مطالب
استفاده از jQuery Ajax جهت تعیین اعتبار یک فرم

فرض کنید تعیین اعتبار یکی از فیلدهای فرم نیاز به انجام محاسباتی در سمت سرور دارد و این‌کار را می‌خواهیم با استفاده از jQuery Ajax‌ انجام دهیم. مشکلی که در اینجا وجود دارد، این است که A در Ajax به معنای asynchronous است. یعنی زمانیکه کاربر دکمه submit را فشرد، دیگر برنامه منتظر این نخواهد شد که پاسخ کامل دریافت شود ، سایر پردازش‌ها صورت گیرد و سپس فرم را به سرور ارسال نماید (شبیه به ایجاد یک ترد جدید در برنامه‌های ویندوزی). مثال زیر را در نظر بگیرید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestCustomValidation.aspx.cs"
Inherits="TestJQueryAjax.TestCustomValodation" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function validate() {
var number1 = $("#<%=txtNumber1.ClientID %>").val();
var number2 = $("#<%=txtNumber2.ClientID %>").val();
var result = false;
$.ajax({
type: "POST",
url: 'AjaxSrv.asmx/ValidateIt',
data: '{"number1":' + number1 + ',"number2":' + number2 + '}',
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
if (msg.d) {
result = true;
alert('بسیار خوب');
}
else {
result = false;
alert('دوباره سعی کنید');
}
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
result = false;
alert("خطایی رخ داده است");
}
});
//debugger;
return result;
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
number 1 :
<asp:TextBox runat="server" ID="txtNumber1" />
<br />
number 2 :
<asp:TextBox runat="server" ID="txtNumber2" />
<br />
<asp:Button ID="btnSubmit" Text="Submit" UseSubmitBehavior="false" runat="server"
OnClientClick="if(!validate()){ return false;}" OnClick="btnSubmitClick" />
</div>
</form>
</body>
</html>

این مثال یک نوع اعتبار سنجی سفارشی را در حین submit با استفاده از وب سرویس زیر انجام می‌دهد (حاصلضرب دو عدد دریافتی را بررسی می‌کند که باید مساوی 10 باشند. البته هدف از این مثال ساده، آشنایی با نحوه‌ی انجام این نوع عملیات است که می‌تواند شامل کار با دیتابیس و غیره هم باشد. و گرنه بدیهی است این بررسی را با دو سطر کد جاوا اسکریپتی نیز می‌شد انجام داد):

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Services;
using System.Web.Script.Services;

namespace TestJQueryAjax
{
/// <summary>
/// Summary description for AjaxSrv
/// </summary>
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
[ScriptService]
public class AjaxSrv : System.Web.Services.WebService
{
[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public bool ValidateIt(int number1, int number2)
{
return number1 * number2 == 10;
}
}
}
در این مثال هنگام submit ، عملیات اعتبار سنجی با توجه به وضعیت asynchronous عملیات Ajax ، تمام و کمال رخ نداده ، یا اعتبار سنجی انجام نمی‌شود و یا پیغام خطایی را دریافت خواهیم کرد.

راه حل چیست؟
راه حل‌های فضایی بسیاری را در وب در این مورد می‌توان پیدا کرد؛ اما راه حل استاندارد آن در این حالت ویژه، استفاده از Ajax در حالت غیرهمزمان است. یعنی این فریم ورک Ajax را وادار کنیم که تا پایان عملیات مورد نظر، منتظر بماند و سپس فرم را ارسال کند. برای این منظور تنها کافی است یک سطر زیر را پیش از فراخوانی تابع Ajax ، اضافه و فراخوانی نمائیم:

$.ajaxSetup({async: false}) ;
نکته:
UseSubmitBehavior دکمه ما را به شکل زیر رندر می‌کند (دکمه به یک button معمولی (بجای حالت submit) تبدیل شده و سپس یک doPostBack را اضافه خواهد کرد):

<input id="btnSubmit" type="button" onclick="if(!validate()){ return false;};__doPostBack('btnSubmit','')" value="Submit" name="btnSubmit"/>


مطالب
استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب
پس از آشنایی مقدماتی با Twitter Bootstrap، در این قسمت قصد داریم تا با ویژگی‌هایی از آن آشنا شویم که در کارهای رومزه طراحی وب بسیار مورد استفاده هستند؛ مانند تایپوگرافی، جداول، فرم‌ها، دکمه‌ها، تصاویر و آیکون‌ها.

تایپوگرافی
هدف از تایپوگرافی، چیدمان متن به نحوی است که واضح، خوانا و مشخص باشد؛ همچنین مباحث زیبایی ارائه را نیز به آن اضافه کنید. برای مثال تنظیم فاصله بین حروف و کلمات، فاصله بین خطوط و یا رعایت یک سری نسبت‌های ویژه مانند نسبت طلایی جهت دعوت خواننده به مطالعه مطالب، بجای فراری دادن او، در مباحث تایپوگرافی رعایت می‌شوند. خوشبختانه Twitter Bootstrap به همراه یک سری تنظیمات تایپوگرافی پیش فرض است که در ادامه آن‌ها را مرور خواهیم کرد.
پیش فرض‌های ابتدایی آن‌را مانند قلم با اندازه 14px، قلم پیش فرض Helvetica، فاصله بین خطوط و رنگ متن را در فایل bootstrap.css می‌توانید مشاهده کنید:
body {
    margin: 0;"Helvetica Neue", Helvetica, Arial, sans-serif;
    color: #333333;
    background-color: #ffffff;
}
در اینجا اثر تنظیمات bootstrap را بر روی تگ‌های h1 تا h6 ملاحظه می‌کنید:
 

 
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <h1>
                    سرتیتر 1
                </h1>
                <h2>
                    سرتیتر 2
                </h2>
                <h3>
                    سرتیتر 3
                </h3>
                <h4>
                    سرتیتر 4
                </h4>
                <h5>
                    سرتیتر 5
                </h5>
                <h6>
                    سرتیتر 6
                </h6>
            </div>
        </div>

همچنین اگر نیاز باشد تا نسبت به متنی جلب توجه خواننده را جلب کرد می‌توان از کلاس lead استفاده نمود. به علاوه bootstrap پیش فرض‌هایی را به المان‌های small، strong و em نیز اعمال می‌کند:
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <p class="lead">
                    تیتر</p>
                <p>
                    متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن
                    متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن
                    متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن
                    متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن متن
                </p>
                <small>اندازه کوچک</small> <strong>متن ضخیم</strong> <em>متن ایتالیک</em>
            </div>
        </div>

روش دیگر جلب توجه به یک متن در bootstrap، استفاده از کلاس‌های text مانند text-error و امثال آن می‌باشد:

 
 
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <p class="muted">
                    متن غیرفعال</p>
                <p class="text-warning">
                    نمایش اخطار به کاربر</p>
                <p class="text-error">
                    نمایش خطا به کاربر</p>
                <p class="text-info">
                    نمایش اطلاعات به کاربر</p>
                <p class="text-success">
                    نمایش موفقیت آمیز بودن عملیات</p>
            </div>
        </div>

bootstrap تنظیماتی را به المان abbreviation موجود در HTML 5 نیز اعمال می‌کند. در این حالت کاربر با نزدیک ساختن اشاره‌گر ماوس به متن مشخص شده، یک tooltip توضیح دهنده نیز ظاهر خواهد شد:

 
 
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <p>
                    My
                    <abbr title="منظور واحد پردازش مرکزی است">
                        CPU</abbr>
                    has N Cores.
                </p>
            </div>
        </div>

در bootstrap المان آدرس نیز شیوه نامه خاص خودش را داشته و به صورت یک قطعه خاص ظاهر می‌شود:
 

        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <address>
                    وحید نصیری
                    <br />
                    ایران، تهران
                    <br />
                    <abbr title="Phone">
                        P:</abbr>
                    12345678
                    <br />
                    <abbr title="Cell">
                        C:</abbr>
                    12345678
                </address>
            </div>
        </div>

 
در اینجا تاثیر bootstrap را بر روی المان blockquote ملاحظه می‌کنید؛ همچنین به همراه المان  citeبرای ذکر ماخذ نقل قول ذکر شده:

 
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <blockquote>
                    <p>
                        جهت نمایش نقل قول
                    </p>
                    <small><cite title="کاربر شماره 2">از شخصی</cite> </small>
                </blockquote>
            </div>
        </div>

 
در bootstrap برای حذف بولت‌های کنار یک لیست مرتب، فقط کافی است از کلاس unstyled استفاده شود:
 

        <div class="row-fluid">
            <div class="span6">
                <ul class="unstyled">
                    <li>یک </li>
                    <li>دو </li>
                    <li>سه </li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span6">
                <ol>
                    <li>یک </li>
                    <li>دو </li>
                    <li>سه </li>
                </ol>
            </div>
        </div>

 
به علاوه امکان تعریف دو نوع خاص از definition list نیست وجود دارد (المان dl در اینجا). در حالت عادی، ابتدا عنوان مشخص شده با dt یا definition term به صورت ضخیم ظاهر می‌شود؛ به همراه توضیحات ارائه شده در المان dd آن در سطر بعدی. اگر از کلاس dl-horizontal استفاده شود، همانند تصویر ذیل، عنوان در کنار توضیحات در یک سطر قرار خواهد گرفت:
 

        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <dl class="dl-horizontal">
                    <dt>عنوان</dt>
                    <dd>
                        توضیحات بلند در اینجا</dd>
                </dl>
            </div>
        </div>

 
در bootstrap امکان اعمال شیوه نامه ابتدایی به کدهای برنامه‌ها نیز وجود دارد. اگر از تگ code استفاده شود، فرض بر این است که قرار است اطلاعاتی را در یک سطر نمایش دهید. اگر اطلاعات کدها، بیشتر از یک سطر است، می‌توان از تگ pre استفاده کرد. در اینجا با اعمال کلاس pre-scrollable به تگ pre، به صورت خودکار یک اسکرول عمودی به قطعه کدها اعمال خواهد شد:
 

 
        <div class="row-fluid">
            <div class="span6">
                <code>inline code</code>
            </div>
            <div class="span6">
                <pre class="pre-scrollable">
                code
                code
                code
                </pre>
            </div>
        </div>



استفاده از جداول و تاثیر bootstrap بر آن‌ها

در ادامه کدهای یک جدول متداول را که مزین شده‌است به کلاس‌های bootstrap ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <table 
class="table table-striped table-hover table-bordered table-condensed">
                    <caption>
                        عنوانی خاص در اینجا</caption>
                    <thead>
                        <tr>
                            <th>
                                ستون یک
                            </th>
                            <th>
                                ستون دو
                            </th>
                            <th>
                                ستون سه
                            </th>
                        </tr>
                    </thead>
                    <tbody>
                        <tr class="error">
                            <td>
                                1 متن یک
                            </td>
                            <td>
                                1 متن دو
                            </td>
                            <td>
                                1 متن سه
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                2 متن یک
                            </td>
                            <td>
                                2 متن دو
                            </td>
                            <td>
                                2 متن سه
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                3 متن یک
                            </td>
                            <td>
                                3 متن دو
                            </td>
                            <td>
                                3 متن سه
                            </td>
                        </tr>
                    </tbody>
                </table>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا ذکر caption اختیاری است. وجود thead و tbody به تشخیص هدر و ردیف‌ها جهت اعمال شیوه‌نامه‌های متناظر کمک می‌کنند. همچنین کلاس‌های ذیل نیز به جدول اعمال شده‌اند:
table: سبب می‌شود تا تنظیمات ابتدایی bootstrap به جدول طراحی شده، اعمال شوند.
 table-striped: رنگ زمینه سطرها را یک در میان تغییر می‌دهد.
 table-hover: سبب می‌شود تا با عبور اشاره‌گر ماوس از روی سطرها، رنگ زمینه آن‌ها تغییر کنند.
 table-bordered: حاشیه‌ای را به جدول و ردیف‌ها اعمال می‌کنند. همچنین سبب نمایش گوشه‌های گرد نیز می‌شود.
 table-condensed: اندکی padding اعمال شده به سلول‌های جداول را کاهش می‌دهد و جدول را فشرده‌تر می‌کند.

در جدول فوق، کلاس نمونه error به یک tr نیز اعمال شده‌است تا اثر آن‌را بر روی یک ردیف بهتر بتوان ملاحظه کرد.



طراحی فرم‌ها و تاثیر bootstrap بر آن‌ها

قرار دادن برچسب‌ها و عناصر صفحه، به نحوی کاربرپسند و دلپذیر، نیاز به رعایت یک سری اصول تایپوگرافی و طراحی ویژه دارد که این موارد نیز در bootstrap گنجانده شده‌اند.

1) فرم‌های عمودی
 

    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <form action="/signup" method="post">
                <fieldset>
                    <legend>ثبت نام</legend>
                    <label>
                        ایمیل:</label>
                    <input name="email" type="text" />
                    <label>
                        نام:</label>
                    <input name="name" type="text" />
                </fieldset>
                </form>
            </div>
        </div>
    </div>

 
در اینجا یک فرم ساده را مشاهده می‌کنید. بدون bootstrap، تمام عناصر این فرم در یک سطر نمایش داده می‌شوند. اما با صرفا فعال سازی css مرتبط با آن، به شکل مدرن فوق خواهیم رسید.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، کلیه عناصر را به صورت یک پشته عمودی در صفحه قرار داده‌است و نکته مهم اینجا است که هیچگونه شیوه نامه خاص و اضافه‌تری به فرم فوق از طرف ما اعمال نشده است.

نکته: اگر می‌خواهید همان حالت پیش فرض مرورگر، یعنی قرار دادن تمام عناصر در پشت سر هم را فعال کنید، تنها کافی است کلاس form-inline را به form تعریف شده فوق اضافه نمائید.

2) نکاتی در مورد checkboxes و radio buttons
در حالت پیش فرض، با تعریف یک label و checkbox، برچسب متناظر با آن اندکی بالاتر از checkbox قرار گرفته شده در صفحه ظاهر می‌شود. برای رفع این مشکل تنها کافی است کلاس checkbox به label اعمال شود (و برای radio button از کلاس radio استفاده خواهد شد):
<label class="checkbox">
       <input type="checkbox" name="isMale" />
 مذکر</label>
این مثال را یکبار با کلاس checkbox و بار دیگر بدون آن آزمایش کنید تا تفاوت را بهتر بتوان درک کرد.

نکته: برای قرار دادن چندین checkbox یا radio button در یک سطر (با توجه به حالت چیدمان عمودی پیش فرض فرم‌ها)، ابتدا  آن‌ها را داخل یک div قرار دهید. سپس به تمام checkboxها یا radio buttonها کلاس inline را نیز اضافه نمائید. برای مثال:

 
 
                  <div>
                        <label class="radio inline">
                            <input type="radio" name="isMale" />
                            مذکر</label>
                        <label class="radio inline">
                            <input type="radio" name="isFemale" />
                            مؤنث</label>
                    </div>

 4) تعیین اندازه فیلدها

با استفاده از کلاس‌هایی مانند input-mini، input-small، input-medium، input-large، input-xlarge و input-xxlarge می‌توان اندازه فیلدها را کوچک‌تر از اندازه معمول یا بزرگتر کرد. یا حتی می‌توان از همان کلاس‌های span مانند span12 (اختصاص کل عرض به یک فیلد) و امثال آن برای تعیین اندازه یک فیلد استفاده کرد.
اگر علاقمند هستید که یک textarea کل عرض صفحه را به خود اختصاص دهد، از کلاس input-block-level استفاده کنید.

5) فرم‌های جستجو

 
 
       <form class="search-form">
                <fieldset>
                    <legend>جستجو</legend>
                    <input type="search" class="search-query" />
                    <button type="submit" class="btn" >بیاب</button>
                </fieldset>
       </form>

چند نکته در فرم‌های جستجوی طراحی شده با bootstrap نسبت به بقیه فرم‌ها حائز اهمیت است:
- کلاس فرم بهتر است search-form تعیین شود
- نوع input بهتر است search وارد شود
- کلاس input جستجو نیز search-query انتخاب گردد

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در این حالت گوشه‌های جعبه متنی جستجو، نسبت به حالت‌های معمولی آن‌ها گرد شده است. کلاس دکمه نیز btn درنظر گرفته شده است تا حالت ویژه دکمه‌های bootstrap را پیدا کند.

6) فرم‌های افقی

تا اینجا، با فرم‌های حالت پیش فرض یا فرم‌هایی که عناصر را به صورت پشته‌ای عمودی بر روی یکدیگر قرار می‌دهند، آشنا شدیم. حالت متداول دیگر طراحی فرم‌ها، حالت افقی است. به این معنا که در هر سطر، یک برچسب و یک المان قرار گیرند، بجای اینکه ابتدا برچسب نمایش داده شود و در سطر بعدی، المان مرتبط با آن. Bootstrap برای طراحی بدون استفاده از جداول این نوع فرم‌ها نیز تنظیمات خاصی را تدارک دیده‌است.
 

 
                <form class="form-horizontal" action="/signup" method="post">
                <fieldset>
                    <legend>ثبت نام</legend>
                    <div class="control-group">
                        <label class="control-label">
                            ایمیل:</label>
                        <div class="controls">
                            <input name="email" type="text" />
                        </div>
                    </div>
                    <div class="control-group">
                        <label class="control-label">
                            نام:</label>
                        <div class="controls">
                            <input name="name" type="text" />
                        </div>
                    </div>
                    <div class="control-group">
                        <div class="controls">
                            <label class="radio inline">
                                <input type="radio" name="isMale" />
                                مذکر</label>
                            <label class="radio inline">
                                <input type="radio" name="isFemale" />
                                مؤنث</label>
                        </div>
                    </div>
                </fieldset>
                </form>

مطابق مثال فوق، خلاصه طراحی فرم‌های افقی با Bootstrap به این نحو است:
- کلاس form-horizontal را به فرم جاری اضافه کنید.
- هر سطر مورد نظر را در div ایی با کلاس control-group محصور نمائید.
- به برچسب‌ها، کلاس control-label را انتساب دهید.
- کنترل‌های مدنظر را در div ایی با کلاس controls محصور کنید.

هر چند این روش نیاز به اندکی HTML نویسی دارد، اما بسیاری به این نوع فرم‌ها بیشتر علاقمند هستند تا فرم‌های عمودی ابتدای بحث.

7) جلب توجه کاربران به فیلدها برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی
 

<div class="control-group error">
   <label class="control-label">
                            ایمیل:</label>
    <div class="controls">
           <input name="email" type="text" />
           <span class="help-block">لطفا ایمیل را با فرمت صحیحی وارد نمائید</span>
     </div>
</div>

 
برای تزریق خطاهای اعتبارسنجی ویژه، در اینجا می‌توان از کلاس‌های help-block و یا help-inline به همراه کلاس‌هایی مانند error، info، warning و success استفاده کرد.

8) توسعه فیلدهای استاندارد
 

                <div class="input-prepend input-append">
                    <span dir="ltr" class="add-on">.00</span>
                    <input dir="ltr" type="text" />
                    <span class="add-on">ریال</span>
                </div>

 
توسط ترکیب کلاس‌های input-prepend، input-append و spanهایی با کلاس add-on، می‌توان عناصری بصری خاصی را به عنوان جزئی از فیلد مورد نظر اضافه کرد.

9) HTML Helpers مخصوص ASP.NET MVC برای کار با bootstrap

نکاتی را که در اینجا مطرح شدند، اگر علاقمند بودید که به شکلی strongly typed در ASP.NET MVC اعمال کنید، می‌توان به پروژه‌هایی مانند TwitterBootstrapMvc مراجعه کرد. تعداد این نوع پروژه‌ها هم روز به روز بیشتر می‌شوند:
https://twitterbootstrapmvc.codeplex.com/
https://mvc4bootstaphelper.codeplex.com/
https://github.com/erichexter/twitter.bootstrap.mvc
http://bootstraphelpers.codeplex.com/



تنظیمات خاص دکمه‌ها در حین استفاده از Twitter Bootstrap

در مثال ذیل، کلاس‌های مرتبط با تزئین دکمه‌ها را توسط bootstrap، ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <table
 class="table table-striped table-hover table-bordered table-condensed">
                    <thead>
                        <tr>
                            <th>
                                دکمه
                            </th>
                            <th>
                                لینک
                            </th>
                            <th>
                                کلاس بکار گرفته شده
                            </th>
                        </tr>
                    </thead>
                    <tbody>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn">
                                    default</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn">default</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-primary">
                                    primary</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-primary">primary</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-primary</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-info">
                                    info</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-info">info</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-info</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-success">
                                    success</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-success">success</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-success</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-warning">
                                    warning</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-warning">warning</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-warning</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-danger">
                                    danger</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-danger">danger</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-danger</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-inverse">
                                    inverse</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-inverse">inverse</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-inverse</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-link">
                                    link</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-link">link</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-link</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-primary btn-large">
                                    large</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-primary btn-large">large</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-primary btn-large</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-primary btn-small">
                                    small</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-primary btn-small">small</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-primary btn-small</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-primary btn-mini">
                                    mini</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-primary btn-mini">mini</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-primary btn-mini</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-primary btn-block">
                                    block</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-primary btn-block">block</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-primary btn-block</code>
                            </td>
                        </tr>
                        <tr>
                            <td>
                                <button class="btn btn-primary disabled">
                                    disabled</button>
                            </td>
                            <td>
                                <a href="#" class="btn btn-primary disabled">disabled</a>
                            </td>
                            <td>
                                <code>btn btn-primary disabled</code>
                            </td>
                        </tr>
                    </tbody>
                </table>
            </div>
        </div>
    </div>

همانطور که ملاحظه کردید، الزامی ندارد که این کلاس‌ها را حتما به دکمه‌ها اعمال کرد. برای نمونه می‌توان از یک span یا لینک نیز برای تعریف دکمه‌ها بهره جست. برای یکپارچه سازی چنین دکمه‌هایی (که در اصل دکمه نیستند) با ASP.NET MVC می‌توان به مطلب تکمیلی «استفاده از دکمه‌های CSS توئیتر در ASP.NET MVC» مراجعه نمود.

یک نکته: اگر علاقمند هستید که تعدادی دکمه را به شکل یک toolbar نمایش دهید، آن‌ها را در یک div محصور کرده و کلاس btn-group را به آن div اعمال نمائید.


کار با تصاویر و آیکون‌ها در Twitter Bootstrap

کلاس‌هایی مانند img-rounded، img-circle، img-polaroid با اعمال به یک تصویر، سبب گردن شدن گوشه‌های آن، نمایش دایره‌ای و یا نمایش به همراه حاشیه یک تصویر خواهند شد.
Twitter Bootstrap به همراه صدها آیکون ارائه شده است. این آیکون‌ها توسط glyphicons.com ایجاد شده‌اند. روشی که برای استفاده از آن‌ها توصیه شده است، استفاده از تگ i می‌باشد. برای مثال:
<i class="icon-music"></i>icon-music
البته بدیهی است که محدودیتی در اینجا وجود نداشته و می‌توان این کلاس‌ها را به یک span نیز اعمال کرد.
برای مشاهده لیست کلاس‌های قابل استفاده، کلمه icon-glass را در فایل bootstrap.css جستجو نمائید؛ تا شروع مدخل مرتبط با آیکون‌ها را بتوانید مشاهده نمائید.
رنگ پیش فرض این آیکون‌ها مشکی است. اگر علاقمند بودید که آن‌ها را برای مثال با رنگ سفید نمایش دهید فقط کافی است کلاس icon-white را پس از کلاس آیکون مدنظر،ذکر کرد:
<i class="icon-music icon-white"></i>icon-music
از این نمونه قلم‌های سازگار با Twitter Bootstrap در آدرس fontawesome.github.com نیز قابل دریافت هستند.
امکان اعمال این آیکون‌ها به دکمه‌ها نیز وجود دارد. برای مثال:
    <button class="btn">
        <i class="icon-music"></i>دکمه</button>
کاربرد دیگر این آیکون‌ها در بحث توسعه فیلدهای استاندارد است که پیشتر بحث شد. برای مثال نمایش آیکون نامه در کنار فیلد دریافت ایمیل:
 

 
    <div class="input-prepend">
        <span class="add-on"><i class="icon-envelope"></i></span>
        <input type="email" dir="ltr" />
    </div>


مطالب
React 16x - قسمت 10 - ترکیب کامپوننت‌ها - بخش 4 - یک تمرین
در قسمت 6، تمرینی را جهت پیاده سازی نمایش لیست یک سری فیلم، انجام دادیم. در اینجا قصد داریم این تمرین را جهت دریافت امتیاز و Like از کاربر، به ازای هر ردیف نمایش داده شده، تکمیل کنیم.


بررسی ساختار کامپوننت Like

در پوشه‌ی components، ابتدا پوشه‌ی جدید common را ایجاد می‌کنید. در اینجا تمام کامپوننت‌های عمومی برنامه را که منحصر به دومین آن برنامه نیستند، قرار می‌دهیم. کامپوننت‌هایی را که اگر آن‌ها را به برنامه‌های دیگری نیز کپی کردیم، بدون هیچ مشکلی قابلیت استفاده‌ی مجدد را داشته باشند و متصل به سرویس‌ها و زیرساخت برنامه‌ی جاری نباشند. سپس در پوشه‌ی common، فایل جدید src\components\common\like.jsx را ایجاد می‌کنیم و داخل آن توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت Like را ایجاد می‌کنیم.
ساختار کلی این کامپوننت به صورت زیر است:
- ورودی این کامپوننت به این صورت است که در آن مشخص شده آیا یک فیلم، مورد علاقه واقع شده یا خیر؛ مانند خاصیت liked که یک boolean است. اگر true باشد، یک آیکن قلب توپر را نمایش می‌دهد و برعکس.
- خروجی این کامپوننت نیز به صورت یک رخ‌داد است. هر زمانیکه بر روی آیکن قلب آن کلیک می‌شود، این کامپوننت یک ر‌خ‌داد onClick را سبب خواهد شد. اکنون هر کامپوننت دیگری که در حال استفاده‌ی از آن است، مطلع شده و خاصیت liked شیء مرتبط را تغییر می‌دهد.

بنابراین این کامپوننت اطلاعی از ساختار یک شیء movie ندارد. تنها یک DOM کامپوننت ساده است که کارش نمایش یک آیکن قلب توپر یا خالی می‌باشد و اگر بر روی این آیکن قلب کلیک شد، به والد خود اطلاع رسانی می‌کند.

فعلا ساختار ابتدایی آن‌را به رندر یک قلب خالی که توسط قلم آیکن‌های font-awesome تامین می‌شود، تنظیم می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";


class Like extends Component {
  render() {
    return <i className="fa fa-heart-o" aria-hidden="true"></i>;
  }
}

export default Like;


نمایش ابتدایی کامپوننت Like در جدول لیست فیلم‌ها

فعلا مهم نیست که این کامپوننت کار خاصی را انجام نمی‌دهد. فقط قصد داریم آن‌را در UI برنامه نمایش دهیم. به همین جهت ابتدا یک ستون جدید را مخصوص آن، در جدول فعلی نمایش لیست فیلم‌ها، ایجاد کرده و المان آن‌را درج می‌کنیم. برای این منظور به فایل movies.jsx مراجعه کرده و ابتدا این کامپوننت را import می‌کنیم:
import Like from "./common/like";

سپس در سرستون‌های جدول، یک th جدید را تعریف می‌کنیم تا ستونی برای درج آن ایجاد شود. همچنین در قسمت بدنه‌ی جدول، پیش از دکمه‌ی حذف، یک td مخصوص درج المان </Like> را اضافه می‌کنیم:


تا اینجا ستون جدید Like را مشاهده می‌کنید که کار رندر کامپوننت‌های Like در آن انجام شده‌است.


واکنش نشان دادن به ورودی‌ها، در کامپوننت Like

در ادامه باید این کامپوننت بر اساس مقدار Boolean ای که از والد خود دریافت می‌کند، یک آیکن قلب توپر و یا خالی را نمایش دهد. برای این منظور فعلا در کامپوننت movies، جائیکه المان کامپوننت Like درج شده‌است، ویژگی جدید liked را به مقدار ثابت true تنظیم می‌کنیم </Like liked={true}> تا بتوان قسمت props این کامپوننت را تکمیل کرد.
در کامپوننت Like، تفاوت بین آیکن قلب توپر و خالی در یک o- در انتهای کلاس‌های font-awesome است:
import React, { Component } from "react";

class Like extends Component {
  render() {
    let classes = "fa fa-heart";
    if (!this.props.liked) {
      classes += "-o";
    }
    return <i className={classes} aria-hidden="true"></i>;
  }
}

export default Like;
در اینجا اگر بر اساس مقدار ورودی this.props.liked، یک مقدار false را دریافت کردیم، به classes یک o- را اضافه می‌کنیم تا یک آیکن قلب خالی را رندر کند. سپس این classes را به خاصیت className انتساب داده‌ایم.
پس از این تغییرات اگر برنامه را ذخیره کرده و مجددا در مرورگر بارگذاری کنیم، با توجه به تنظیم liked={true} در کامپوننت movies، ستون like آن با آیکن‌های قلب توپر نمایش داده می‌شود که بیانگر واکنش نشان دادن صحیح به ورودی‌ها در کامپوننت Like است:



پویا سازی مقدار پیش‌فرض ویژگی liked در کامپوننت movies

برای پویاسازی نمایش مقدار liked در کامپوننت movies، از آنجائیکه هر ردیف بیانگر یک شیء movie است، می‌توان به این صورت عمل کرد:
<Like liked={movie.liked} />
البته اگر به فایل fakeMovieService.js مراجعه کنید، خاصیت liked در ساختار اشیاء فیلم‌ها وجود ندارد که فعلا آن‌را برای اولین شیء تعریف شده، اضافه می‌کنیم:
const movies = [
  {
    _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471815",
    title: "Terminator",
    genre: { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
    numberInStock: 6,
    dailyRentalRate: 2.5,
    publishDate: "2018-01-03T19:04:28.809Z",
    liked: true
  },
پس از این تغییرات، اکنون خروجی برنامه در مرورگر به صورت زیر تغییر کرده که اولین آیتم آن بر اساس مقدار تنظیم شده‌ی فوق، با آیکن قلب توپر نمایش داده شده‌است:



افزودن رخ‌داد کلیک به کامپوننت Like

برای اینکه کامپوننت Like، رویداد کلیک بر روی آیکن قلب را به والد خود گزارش دهد، ابتدا ویژگی جدید onClick را بر روی تعریف المان آن در کامپوننت movies اضافه می‌کنیم:
 <Like liked={movie.liked} onClick={() => this.handleLike(movie)} />
که به متد handleLike در همان کامپوننت متصل خواهد شد:
handleLike = movie => {
    console.log("handleLike", movie);
  };
سپس در کامپوننت Like، این ویژگی onClick را از طریق خاصیت props دریافت کرده و به رویداد onClick المان نمایش آیکن، متصل می‌کنیم:
    return (
      <i
        className={classes}
        onClick={this.props.onClick}
        aria-hidden="true"
        style={{ cursor: "pointer" }}
      ></i>
);
اینبار اگر بر روی المان نمایش آیکن کلیک شود، سبب فراخوانی متد handleLike والد متصل به آن خواهد شد.
در اینجا همچنین style این المان نیز جهت نمایش cursor با آیکن pointer، توسط یک شیء از نوع inline style تنظیم شده‌است.

یک نکته: کامپوننت Like تا اینجا یک controlled component است؛ دارای state نیست و همچنین تمام اطلاعات خودش را از طریق props تامین می‌کند و تنها دارای یک متد render است. بنابراین اگر علاقمند بودید می‌توان این کامپوننت را به یک «Stateless Functional Component» که در قسمت 8 معرفی شد نیز تبدیل کرد.


تغییر حالت کامپوننت Like جهت نمایش تغییرات

تا اینجا کامپوننت Like ما می‌تواند ورودی true/false را به آیکن‌های متناظری تبدیل کند. همچنین اگر بر روی این آیکن کلیک شود، آن‌را توسط رخ‌دادی به والد خود اطلاع رسانی می‌کند. اکنون می‌خواهیم با تکمیل متد handleLike، خاصیت like اشیاء انتخابی (آیکن‌هایی که بر روی آن‌ها کلیک شده‌اند) را از true به false و برعکس تبدیل کرده و سپس UI را نیز به روز رسانی کنیم:
  handleLike = movie => {
    console.log("handleLike", movie);
    const movies = [...this.state.movies]; // cloning an array
    const index = movies.indexOf(movie);
    movies[index] = { ...movies[index] }; // cloning an object
    movies[index].liked = !movies[index].liked;
    this.setState({ movies });
  };
با یک چنین مثالی که در آن cloning اشیاء و آرایه‌ها صورت می‌گیرد، پیشتر آشنا شده‌اید. هدف از cloning، قطع ارتباط شیء، یا آرایه‌ی ایجاد شده، از شیء، یا آرایه‌ی اصلی است تا با اعمال تغییرات بر روی شیء clone شده، تغییری در شیء اصلی صورت نگیرد؛ چون در React مجاز به تغییر مستقیم اشیاء state نیستیم.
پس از این تغییرات اگر برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی هر آیکن، عکس آن آیکن نمایش داده می‌شود؛ برای مثال آیکن قلب توپر، تبدیل به آیکن قلب توخالی خواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-10.zip
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 2.0 - معرفی بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.All
یکی از مهم‌ترین تغییرات ASP.NET Core 2.0، نسبت به نگارش‌های قبلی آن، ارائه‌ی یک «متا پکیج» جدید به نام Microsoft.AspNetCore.All است. این بسته به همراه تمام وابستگی‌های مورد نیاز جهت توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core 2.0 است؛ این «تمام» شامل تمام بسته‌های Razor، بسته‌های MVC، بسته‌های EF Core و غیره است. به این ترتیب به روز رسانی بسته‌های وابسته‌ی به هم، بسیار ساده خواهد شد و همچنین به فایل‌های csproj بسیار خلوت و قابل مدیریتی، خواهیم رسید.


بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.All فقط مخصوص پروژه‌های netcoreapp2.0 است

این «متا پکیج» تنها در پروژه‌هایی که TargetFramework آن‌ها به netcoreapp2.0 تنظیم شده‌است، قابل استفاده می‌باشد:
 <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
اگر TargetFramework تنظیمی netstandard2.0 باشد، قادر به استفاده‌ی از آن نخواهید بود. در این حالت باید مانند سابق، تک تک بسته‌های مورد نیاز را در فایل csproj به صورت جداگانه‌ای تعریف کنید.


نحوه‌ی به روز رسانی پروژه‌ها جهت استفاده‌ی از Microsoft.AspNetCore.All

پیش از ناقص کردن برنامه و حذف بسته‌های نیوگتی که نباید از فایل csproj حذف شوند، ابتدا باید لیستی را که توسط «متا پکیج» Microsoft.AspNetCore.All ارائه می‌شود، بررسی کرد. این لیست را پس از نصب SDK جدید، در آدرس ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
 C:\Program Files\dotnet\store\x64\netcoreapp2.0


روش دیگر یافتن این لیست، مراجعه‌ی به سایت نیوگت و بررسی قسمت dependencies آدرس https://www.nuget.org/packages/Microsoft.AspNetCore.All است:


سپس به فایل csproj ایی که دارای TargetFramework مساوی netcoreapp2.0 است مراجعه کرده و هر کدام از بسته‌هایی را که در این لیست قرار دارند ... حذف کنید. در آخر بجای تمام این مداخل حذف شده، یک مدخل کلی ذیل را تعریف کنید:
<ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" />
</ItemGroup>


سؤال: آیا استفاده‌ی از بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.All، ارائه‌ی نهایی برنامه را حجیم نمی‌کند؟

اگر به مسیر dotnet\store ایی که پیشتر عنوان شد مراجعه کنید، در اینجا بیش از 180 بسته را خواهید یافت. در این حالت شاید به نظر برسد که حجم نهایی قابل توزیع برنامه‌های ASP.NET Core با استفاده از تک مدخل Microsoft.AspNetCore.All بسیار بالا خواهد رفت. اما ... خیر.
NET Core 2.0. به همراه ویژگی جدیدی است به نام Runtime store. هدف از آن، پیش نصب بسته‌ها بر روی سیستم جاری، در یک مکان مرکزی است تا دیگر در حین توزیع نهایی برنامه، نیازی به توزیع مجدد آن‌ها نباشد. به همین جهت، به آن می‌توان شبیه به مفهوم پیشین Global assembly cache یا GAC مخصوص NET Core. نگاه کرد. به علاوه تمام این بسته‌ها ngen شده و سرعت آغاز و اجرای برنامه‌ها را بهبود می‌بخشند.
زمانیکه SDK جدید NET Core 2.0. را نصب می‌کنید، تمام بسته‌های مورد نیاز آن، در مسیر مرکزی C:\Program Files\dotnet\store نصب می‌شوند. بنابراین سیستمی که به همراه این SDK باشد، حتما حاوی تمام وابستگی‌های ذکر شده‌ی در متاپکیج Microsoft.AspNetCore.All نیز خواهد بود و در این حالت نیازی به توزیع مجدد آن‌ها نیست.
پس از آن مهم‌ترین تفاوتی را که مشاهده خواهید کرد، کاهش حجم نهایی برنامه‌های ASP.NET Core 2.0 نسبت به نگارش‌های 1x است. برای آزمایش، یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.x و سپس یک برنامه‌ی ساده‌ی ASP.NET Core 2.x را publish کنید.
این تصویر، پوشه‌ی نهایی قابل توزیع یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.x را پس از publish نمایش می‌دهد:

و این تصویر، پوشه‌ی نهایی قابل توزیع یک برنامه‌ی ASP.NET Core 2.x را پس از publish نمایش می‌دهد:

در این حالت پوشه‌ی نهایی نگارش 1x شامل 94 آیتم و پوشه‌ی نهایی نگارش 2x شامل 13 آیتم است. یعنی حجم نهایی را که باید ارائه داد، به شدت کاهش یافته‌است.


بالا رفتن کارآیی تازه واردان به دنیای ASP.NET Core با متاپکیج جدید Microsoft.AspNetCore.All

یکی از مشکلاتی که به همراه کار با ASP.NET Core 1.x وجود دارد، مشخص نبودن محل قرارگیری ویژگی‌های جدید و بسته‌های مرتبط با آن‌ها است. همچنین به ازای هر ویژگی جدید باید یک بسته‌ی نیوگت جدید را نصب کرد و عموما یافتن این‌ها و یا دانستن وجود آن‌ها، کار دشواری می‌باشد.
اما زمانیکه متابسته‌ی Microsoft.AspNetCore.All به قسمت ارجاعات پروژه اضافه می‌شود، در آغاز کار برنامه، سیستم IntelliSense آن‌ها را پردازش کرده و بلافاصله در اختیار برنامه نویس قرار می‌گیرند. این قابلیت حتی در VSCode نیز همانند Visual Studio کار می‌کند و توسعه دهنده‌ها بلافاصله IntelliSense بسیار کاملی را از قابلیت‌های موجود در اختیار خواهند داشت؛ به همراه ویژگی‌های تکمیلی دیگری مانند افزودن و یا اصلاح ساده‌تر فضاهای نام مرتبط.
نظرات مطالب
ایجاد سرویس Account Manager با تکنولوژی های Identity 2.1 و Web API 2.2
تنظیمات ASP.NET Identity 2.x برای تمام فناوری‌هایی که از آن استفاده می‌کنند مانند MVC 5.x، Web API 2.x، SignalR 2.x و غیره، یکی هست. بنابراین همان گروه مربوطه را از ابتدا پیگیری کنید. ضمنا ASP.NET Identity 2.x در این تاریخ یک پروژه‌ی خاتمه یافته از دیدگاه مایکروسافت محسوب شده و دیگر پشتیبانی خاصی ندارد . نگارش بعدی آن ASP.NET Core Identity نام دارد. 
پاسخ به پرسش‌ها
آیا امکان استفاده از Extension Method در زمان Select وجود دارد؟

البته یک نمونه در اینترنت پیدا کردم (البته پاسخ Copilot بوده) که متد را بصورت Generic تعریف کرده بود که برای انجام Dynamic Select روش زیر را بکاربرده بود:

IQueryable<TResult> results = query.SelectMany(x => selectProperties.Select(prop => prop.Compile()(x)));

تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد ولی به محض آنکه در خط بعدی متد ToList اجرا میشه با پیغام خطا مواجه میشم:

An exception was thrown while attempting to evaluate a LINQ query parameter expression. See the inner exception for more information. To show additional information call 'DbContextOptionsBuilder.EnableSensitiveDataLogging'.

کد کامل Copilot:

public async Task<List<LineJoint2>> GetAsync2(
    Expression<Func<LineJoint, bool>> filter,
    List<Expression<Func<LineJoint, object>>> includes,
    List<Func<IIncludableQueryable<LineJoint, object>, IIncludableQueryable<LineJoint, object>>> thenIncludes,
    Expression<Func<IQueryable<LineJoint>, IOrderedQueryable<LineJoint>>> orderBy,
    int pageSize,
    int pageNumber,
    bool trackChanges = true,
    CancellationToken cancellationToken = default)
{
    var query = context.LineJoints.AsQueryable();

    // Apply filter
    if (filter != null)
        query = query.Where(filter);

    // Include related entities
    foreach (var include in includes)
        query = query.Include(include);

    // Apply thenIncludes
    foreach (var thenInclude in thenIncludes)
        query = thenInclude(query);

    // Project properties dynamically
    var projectedQuery = query.Select(x => new LineJoint2
    {
        Id = x.Id,
        JointNo = x.JointNo
        // Add other properties from LineJoint as needed
    });

    // Apply ordering
    if (orderBy != null)
        projectedQuery = orderBy.Compile()(projectedQuery);

    // Apply pagination
    var pagedQuery = projectedQuery.Skip((pageNumber - 1) * pageSize).Take(pageSize);

    // Execute the query
    return await (trackChanges ? pagedQuery : pagedQuery.AsNoTracking()).ToListAsync(cancellationToken);
}
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت دوازدهم – استفاده از توابع Head , Filter , TopCount , tail
در ادامه به بررسی توابع Head , Filter , TopCount و tail  می‌پردازیم

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
} on columns,
head(
[Customer].[Customer Geography].[Country],
2
)on rows
From [Adventure Works]

تابع Head، تعداد مشخص شده بر اساس پارامتر اول از آن محور را بر اساس نحوه‌ی نمایش تنظیم شده در SSAS، واکشی می‌کند. 

حال تصور کنید بخواهیم شرط زیر را بر روی کوئری بالا اجرا کنیم

( [Measures].[Internet Sales Amount] >= '2500000' )

به عبارت دیگر ما می‌خواهیم دو کشوری را انتخاب کنیم که میزان فروش اینترنتی آنها بالای 2500000 باشد.

کوئری مشابه زیر می‌باشد

 Select  {
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
} on columns,
head(
[Customer].[Customer Geography].[Country],
2
)on rows
From [Adventure Works]
Where
( [Measures].[Internet Sales Amount] >= '2500000' )

البته خطای زیر را خواهیم داشت. 

به یاد داشته باشیم در صورتیکه بخواهیم ایجاد محدودیت در نمایش داده‌ها را در یک محور داشته باشیم، باید از تابع Filter استفاده کنیم؛ به صورت زیر:

Select
Filter(
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
} ,
[Measures].[Internet Sales Amount] >= 2644017.71
  ) on columns,
head(
[Customer].[Customer Geography].[Country],
3
)on rows
From [Adventure Works]

تابع Filter دو پارامتر می گیرد. پارامتر اول نام ردیف یا ستونی می باشد که روی آن می خواهیم عمل فیلتر را انجام دهیم. پارامتر دوم شرط فیلترینگ می باشد که می بایست مانند T/SQL دارای یک خروجی Boolean باشد

همچنان نتیجه درست نمی‌باشد ! چرا؟

اگر بخواهیم شرط روی Axis  ردیف (کشور ها) اعمال گردد، باید عملیات فیلترینگ در این  Axis  انجام شود . بنابر این خروجی بدست  آمده صحیح نمی باشد زیرا ما عملیات فیلترینگ را روی ستون ها انجام داده ایم.

کوئری زیر را اجرا نمایید

Select {
[Measures].[Internet Sales Amount]
,[Measures].[Internet Tax Amount]
  }
on columns,
head(
Filter(
  [Customer].[Customer Geography].[Country] ,
  [Measures].[Internet Sales Amount] >= 2644017.71
),
3)
on rows
From [Adventure Works]

البته توجه کنید که این کوئری، سه کشور اول که در شرط زیر قرار دارند را بر می گرداند و الزاما این سه کشور از تمام  کشور های دیگر بیشتر نمی باشند.

در این حالت سه کشور که بالاتر از مقدار ذکر شده، فروش اینترنتی دارند، در خروجی قرار می‌ گیرند . البته این سه کشور دارای بالاترین فروش نمی باشند بلکه به ترتیب اسم، از بالا گزینش انجام شده است و بعد از پیدا کردن سه کشور که در شرط قرار بگیرند، جستجو تمام شده است .

اگر بخواهیم سه کشوری را که بالاترین میزان فروش را دارند پیدا کنیم و شرط هم همواره اعمال گردد، کوئری زیر درست می باشد:

Select {
[Measures].[Internet Sales Amount]
,[Measures].[Internet Tax Amount]
  }
on columns,
TopCount(
Filter(
  [Customer].[Customer Geography].[Country] ,
  [Measures].[Internet Sales Amount] >= 2644017.71
  ),
3, [Measures].[Internet Sales Amount])
on rows
From [Adventure Works]

در این حالت به جای تابع Head از تابع  TopCount استفاده گردیده است .این تابع سه کشوری را که بیشترین فروش اینترنتی را داشته اند و این فروش بالاتر از مقدار ذکر شده در شرط می‌ باشد را بر می‌ گرداند .البته در اینجا تابع  topcount  دارای سه پارامتر می‌ باشد و در پارامتر سوم اعلام میکند که تعداد بالای مجموعه  براساس چه شاخصی باید به دست بیاید.

حال اگر بخواهیم سه ردیف انتهایی جدول را واکشی کنیم داریم:

Select
{
[Measures].[Internet Sales Amount],
[Measures].[Internet Tax Amount]
}on columns,
tail([Customer].[Customer Geography].[Country],
3)on rows
From [Adventure Works]

این تابع برعکس تابع Head  کار میکند و N ردیف آ اخر مجموعه را بدست می‌ آورد . البته در بالا فقط 3 ردیف انتهایی را در خروجی آورده ایم و هیچ شرطی اعمال نگردیده است.


بازخوردهای دوره
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
این قیاس صحیح نیست چون AutoMapper یک Mini ORM نیست؛ اما می‌توان بر اساس آن یک Mini ORM ساخت که نمونه‌ای از آن در اینجا مطرح شده‌است.