نظرات مطالب
امکان تعریف اعضای static abstract در اینترفیس‌های C# 11
اضافه شدن Generic Parsing به دات نت 7

تا قبل از دات نت 7، متدهای Parse و TryParse جزو استاندارد اغلب نوع‌ها در دات نت بودند؛ اما امکان استفاده‌ی جنریک از آن‌ها وجود نداشت. این مشکل به لطف وجود اعضای استاتیک اینترفیس‌ها در دات نت 7 و C# 11 برطرف شده‌است. برای این منظور دو اینترفیس جدید System.IParsable و System.ISpanParsable به دات نت 7 اضافه شده‌اند که امکان دسترسی به متد T.Parse را میسر می‌کنند.
دو نمونه مثال از نحوه‌ی استفاده‌ی از این API جدید را در ادامه مشاهده می‌کنید:
public static T ParseIt<T>(string content, IFormatProvider? provider) where T : IParsable<T>
{
   return T.Parse(content, provider);
}

public IEnumerable<T> ParseCsvRow<T>(string content, IFormatProvider? provider) where T : IParsable<T>
{
   return content.Split(',').Select(str => T.Parse(str, provider));
}
اگر می‌خواستیم متد ParseIt را به صورت جنریک و بدون استفاده از ویژگی‌های جدید زبان #C و دسترسی مستقیم به T.Parse بنویسیم، یک روش آن، استفاده از Reflection به صورت زیر می‌بود:
public static T ParseIt<T>(string content, IFormatProvider? provider)
{
   var type = typeof(T);
   var method = type.GetMethod("Parse", BindingFlags.Static | BindingFlags.Public,
     new[] { typeof(string), typeof(IFormatProvider) });
   return (T)method!.Invoke(null, new object?[] { content, provider })!;
}
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت چهارم
تا قسمت سوم توانستیم Xamarin را نصب و پروژه‌ی اولیه آن را بیلد کنیم. سپس کد مشترک بین سه پلتفرم را بر روی Windows اجرا و Edit & continue آن را هم تست کردیم که هم برای UI ای که با Xaml نوشته می‌شود و هم برای منطقی که با CSharp نوشته می‌شود، کار می‌کند.
همانطور که گفتیم، کد UI و Logic برای هر سه پلتفرم مشترک است؛ منتهی به علت امکانات دیباگ فوق العاده و سرعت بیشتر ویندوز، ابتدا آن را بر روی ویندوز تست کردیم و بعد برای تکمیل UI، آن را بر روی Android اجرا می‌کنیم. این بار می‌توانید دو پروژه UWP و iOS را Unload کنید و سپس پروژه Android ای را در صورت Unload بودن Load کنید. (با راست کلیک نمودن روی پروژه). این کار باعث می‌شود Visual Studio بیهوده کند نشود؛ مخصوصا اگر سیستم شما ضعیف است.
ابتدا با موبایل یا تبلت اندرویدی شروع می‌کنیم. اگر چه Xamarin از نسخه‌ی 4.0.3 اندروید به بالا را پشتیبانی می‌کند، ولی توصیه می‌کنم وقتتان را بر روی گوشی‌های اندرویدی کمتر از 4.4 تلف نکنید. دستگاه را می‌توانید، هم به صورت USB و هم به صورت Wifi استفاده کنید. ابتدا باید دستگاه اندرویدی خود را آماده‌ی برای دیباگ کنید. برای این منظور مقاله‌های فارسی و انگلیسی زیادی وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. من عبارت "اندروید debug" را جستجو کردم و به این مقاله رسیدم. همچنین Android SDK شما باید USB debugging اش نصب شده باشد که البته حجم زیادی ندارد. برای بررسی این مورد ابتدا از وجود فولدر extras\google\usb\_driver درAndroid SDK خود مطمئن شوید. حال سؤال این است که ویژوال استودیو، Android SDK را کجا نصب کرده‌است که خیلی ساده در این لینک توضیح داده شده‌است.
اگر فولدر extras\google\usb\_driver وجود نداشت، باید آن را نصب کنید که خیلی ساده توسط Android SDK Manager امکان پذیر است؛ ولی نه! امکان پذیر نیست!
دلیل: در Xamarin شما همیشه بر روی آخرین SDK‌ها حرکت می‌کنید. این شامل Windows SDK 17134 و Android SDK 27 و iOS SDK 11 است. وقتی از نسخه‌ی فعلی ویژوال استودیو، یعنی 15.8 به نسخه‌ی بعدی ویژوال استودیو که الان Preview است بروید، یعنی 15.9، عملا به این معنا است که به Windows SDK 17763 و Android SDK 28 و iOS SDK 12 می‌روید. این بزرگترین مزیت Xamarin است و این یعنی شما همیشه به صد در صد امکانات هر پلتفرم در زبان CSharp دسترسی دارید و همیشه آخرین SDK هر سیستم عامل در اختیار شماست و اگر دوستی از طریق Swift توانست مثالی از ARKit 2.0 را در iOS 12 پیاده سازی کند، قطعا شما هم می‌توانید. همچنین تیم Xamarin نه تنها این امکانات را بلکه Documentation لازم را نیز در اختیار شما قرار می‌دهد. چون در همین مثال، مستندات Apple به زبان Swift / Objective-C بوده و مستندات Xamarin به زبان CSharp.
حال اگر سری به فولدر Android SDK نصب شده‌ی توسط Visual Studio بزنید، مشاهده می‌کنید که خبری از Android SDK Manager نیست! به صورت رسمی، مدتی است که گوگل در نسخه‌های اخیر Android SDK، دیگر Android SDK Manager را ارائه نمی‌کند و همانطور که گفتم شما الان بر روی آخرین نسخه‌ی Android SDK هستید. هر چند ترفندهایی وجود دارد که این Manager را باز می‌گردانند، ولی لزومی به انجام این کار در Xamarin نیست و شما می‌توانید از Android SDK Manager ای که تیم Xamarin ارائه داده‌است، استفاده کنید. همین مسئله در مورد Android Virtual Device Manager که برای مدیریت Emulator‌ها بود نیز صدق می‌کند.
برای استفاده از این دو، ضمن استفاده از ابزارهای دور زدن تحریم، در ویژوال استودیو، در منوی Tools، به قسمت Android رفته و Android SDK Manager را باز کنید. Android Emulator Manager نیز جایگزین Android Virtual Device Manager ای است که قبلا توسط گوگل ارائه می‌شد. حال بعد از باز کردن Android SDK Manager ارائه شده توسط Xamarin، به برگه‌ی Tools آن بروید و از  قسمت extras مطمئن شوید که Google USB driver تیک خورده باشد.
حال پس از وصل کردن گوشی یا تبلت اندرویدی به سیستم توسط کابل USB و Set as startup project نمودن پروژه‌ی XamApp.Android که در قسمت قبل آن را Clone کرده بودید، می‌توانید پروژه را بر روی گوشی خود اجرا کنید. اگر نام گوشی خود را در کنار دکمه‌ی سبز اجرای پروژه (F5) نمی‌بینید، بستن و باز کردن Visual Studio را امتحان کنید. 

پروژه را که اجرا کنید، اولین بیلد کمی طول می‌کشد (اولین بار دو برنامه بر روی گوشی شما نصب می‌شوند که برای کار دیباگ در Xamarin لازم هستند) و اساسا بیلد یک پروژه‌ی اندرویدی کند است. خوشبختانه به واسطه وجود Xaml edit and continue احتیاجی به Stop - Start کردن پروژه و بیلد کردن برای اعمال تغییرات UI نیست و به محض تغییر Xaml، می‌توانید تاثیر آن را در گوشی خود ببینید. ولی برای هر تغییر CSharp باید Stop - Start و Build کنید که زمان بر است و به همین علت تست بر روی پروژه ویندوزی را برای پیاده سازی منطق برنامه پیشنهاد می‌کنیم. البته در نسخه‌ی 15.9 ویژوال استودیو، سرعت بیلد تا 40% بهبود یافته است.
ممکن است شما گوشی اندرویدی یا تبلت نداشته باشید که بخواهید بر روی آن تست کنید و یا مثلا گوشی شما Android 7 هست و می‌خواهید بر روی Android 8 تست بگیرید. در این جا شما احتیاج به استفاده از Emulator را خواهید داشت.
توجه داشته باشید که Emulator شما ترجیحا نباید ARM باشد و بهتر است یا X86 یا X64 باشد، وگرنه ممکن است خیلی کند شود. همچنین بهتر است Google Play Services داشته باشد. همچنین ترجیحا دنبال گزینه‌ی اجرا کردن Emulator نروید؛ اگر خود ویندوز شما درون یک Virtual Machine در حال اجراست.

ابتدا ضمن جستجو کردن "فعال سازی intel virtualization"، اقدام به فعال سازی این امکان در سیستم خود کنید. این آموزش را مناسب دیدم.
گزینه‌های مطرح: [Google Android Emulator] - [Genymotion] - [Microsoft Hyper-V Android Emulator] که فقط یکی از آنها را لازم دارید.

Google Android Emulator توسط خود Google ارائه می‌شود و دارای Google Play Services نیز هست. بر اساس این آموزش به صفحه Workloads در Visual Studio Installer بروید و از قسمت Xamarin دو مورد "Google Android Emulator API Level 27" و "Intel Hardware Accelerated Execution Manager (HAXM) global install" را نصب کنید. توجه داشته باشید که بدین منظور احتیاج به ابزارهای دور زدن تحریم دارید؛ زیرا نیاز به دسترسی به سرورهای گوگل هست. این Emulator آماده برای دیباگ هست و نیازی به اقدام خاصی نیست.

Genymotion حجم کمتری دارد و برای دانلود احتیاج به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد و اساسا نسبت به بقیه بر روی سیستم‌های ضعیف‌تر، بهتر کار می‌کند. فقط Emulator ای که با آن می‌سازید، به صورت پیش فرض Google Play Services را ندارد که در آخرین نسخه‌های آن گزینه Open  GApps به toolbar اضافه شده که Google Play Services را اضافه می‌کند. (از انجام هر گونه عملیات پیچیده بر اساس آموزش‌هایی که برای نسخه‌های قدیمی‌تر Genymotion هستند، پرهیز کنید). مطابق با ابتدای همین آموزش برای دستگاه‌های اندرویدی، Emulator خود را آماده برای دیباگ کنید.

Microsoft Hyper-V android emulators. مایکروسافت قبلا اقدام به ارائه یک Android Emulator کرده بود که برای نسخه 4 و 5 اندروید بودند و بزرگ‌ترین ضعف آنها عدم پشتیبانی از Google Play Services بود که ادامه داده نشدند. ولی سری جدید ارائه شده توسط مایکروسافت چنین مشکلی را ندارد. اگر CPU شما AMD بوده و روش‌های قبلی برای شما کند هستند یا اساسا کار نمی‌کنند، یا در حال حاضر در حال استفاده از Docker for Windows هستید که از Hyper-V استفاده می‌کنید و قصد استفاده مجدد از منابع موجود را دارید، این نیز گزینه خوبی است که جزئیات آن را می‌توانید در  اینجا  دنبال کنید. این Emulator آماده برای دیباگ هست و نیازی به اقدام خاصی نیست. 

پس از اینکه Emulator خود را ساختید، آن را اجرا کنید. سپس برنامه را از درون ویژوال استدیو اجرا کنید. مطابق نسخه ویندوزی، دوباره یک دکمه دارید و یک Label، عدد بر روی Label، با هر بار کلیک کردن بر روی دکمه، افزایش می‌یابد.
سرعت اجرای این برنامه در Emulator یا گوشی شما برای دیباگ است و در حالت Release، سرعت چندین برابر بهتر خواهد شد و به هیچ وجه تست‌های Performance را بر روی Debug mode انجام ندهید.

حال نوبت به پابلیش پروژه می‌رسد. در این قسمت باید توجه کنید که حجم Apk شما برای پروژه‌ی XamApp مثال ما به 7 مگ می‌رسد که برای یک فرم ساده خیلی زیاد به نظر می‌رسد. ولی اگر شما بجای یک فرم ساده، صد فرم پیچیده نیز داشته باشید، باز هم این حجم به 8 مگ نخواهد رسید. حجم Apk خیلی متاثر از کدهای شما نیست، بلکه شامل موارد زیر است:
1- NET. که خود شامل CLR  & BCL است. (BCL (Base Class Library  مثل کلاس‌های string - Stream - List - File و (CLR (Common language runtime که شامل موارد لازم برای اجرای کدها است. این پیاده سازی بر اساس NET Standard 2.0. بوده که عملا اجازه استفاده از تعداد خیلی زیادی از کتابخانه‌های موجود را می‌دهد، حتی Entity framework core! البته هر کتابخانه حجم DLL‌های خودش را اضافه می‌کند.
2- Android Support libraries که به شما اجازه می‌دهد از تعداد زیادی (و البته نه همه) امکانات نسخه‌های جدید اندروید در پروژه‌تان استفاده کنید که بر روی نسخ قدیمی‌تر Android نیز کار کنند. همچنین با یکپارچگی با Google Play Services عملا خیلی از کارها ساده‌تر و با Performance بهتری انجام می‌شود، مانند گرفتن موقعیت کاربر جاری.
3-  Xamarin essentials . اگر چه در CSharp شما به صد در صد امکانات هر سیستم عامل دسترسی دارید و می‌توانید مثلا مقدار درصد شارژ باطری را بخوانید، ولی اینکار مستلزم نوشتن سه کد CSharp ای برای Android - iOS - Windows است که طبیعتا کار را سخت می‌کند. اما Xamarin Essentials به شما اجازه می‌دهد با یک کد CSharp واحد برای هر سه پلتفرم، با باطری، کلیپ‌بورد، قطب نما و خیلی موارد دیگر کار کنید.
4- Xamarin.Forms. اگر Button و Label ای که در مثال برنامه داشتیم، با یکبار نوشتن بر روی هر سه پلتفرم دارند کار می‌کنند، در حالی که هر پلتفرم، Button مخصوص به خود را دارد؛ این را Xamarin Forms مدیریت می‌کند. علاوه بر این، Binding نیز به عهده‌ی Xamarin Forms است.
5- Prism Autofac Bit Framework: درک آن‌ها نیاز به دنبال کردن آموزش‌های این دوره را دارد؛ ولی به صورت کلی معماری پروژه شما بسیار کارآمد و حرفه‌ای خواهد شد و به کدی با قابلیت نگهداری بالا خواهید رسید. 
6-  Rg Plugins Popup  و  Xamanimation  نیز دو کتابخانه‌ی UI بسیار کاربردی و جالب هستند که در طول این آموزش از آنها استفاده خواهد شد.
حجم 7 مگ برای این تعداد کتابخانه و امکان، خیلی زیاد نیست و شما عملا تعداد زیادی از پروژه‌های خود را می‌توانید با همین حجم ببندید و اگر مثلا به پروژه‌ی Humanizer خیلی علاقه داشته باشید (که در این صورت حق هم دارید!) می‌توانید با اضافه شدن چند کیلوبایت (!) به پروژه آن را داشته باشید. اکثر کتابخانه‌های NET. ای سبک هستند. همچنین موقع قرار گرفتن در پروژه، فشرده سازی نیز می‌شوند و قسمت‌های استفاده نشده‌ی آن‌ها نیز توسط Linker حذف می‌شوند.
علاوه بر این، اجرای برنامه بر روی گوشی‌های ضعیف و قدیمی کمی طول می‌کشد. این مربوط به اجرای برنامه است؛ نه باز شدن فرم مثال ما که دارای Button و Label بود و اگر مثال ما دو فرم داشته باشد (که در آموزش‌های بعدی به آن می‌رسیم) می‌بینید که چرخش بین فرم‌ها بسیار سریع است.

مواردی مهم در زمینه‌ی بهبود عملکرد پروژه‌های Xamarin در Android
در ابتدا باید بدانید Apk شما شامل دو قسمت است؛ یکی کدهای CSharp ای شما که DotNet ای بوده و در کنار کدهای کتابخانه‌هایی چون Json.NET بر روی DotNet اجرا می‌شوند. دیگری کتابخانه‌ای است که مثلا با Java نوشته شده و بعد برای استفاده در CSharp بر روی آن یک Wrapper یا پوشاننده توسعه داده شده‌است. عموما توسعه دهندگان چنین پروژه‌هایی، ابتدا پروژه را به Java می‌نویسند و بعد برای JavaScript - CSharp و ... Wrapper ارائه می‌دهند.
برای بهبود اینها ابزارهایی چون AOT-NDK-LLVM-ProGurad-Linker و ... وجود دارند که سعی می‌کنم به صورت ساده آنها را توضیح دهم.

وظیفه ProGurad این است که از قسمتی از پروژه‌ی شما که بخاطر کتابخانه‌های Java ای، عملا DotNet ای نیست، کدهای اضافه و استفاده نشده را حذف کند.
ممکن است استفاده از ProGurad باعث شود کلاسی که داینامیک استفاده شده است، به اشتباه حذف شود. پروژه XamApp دارای یک ProGuard configuration file است که جلوی چنین اشتباهاتی را حتی الامکان می‌گیرد.
همچنین ProGurad که در داخل Android SDK قرار دارد، به Space در طول مسیر حساس است (!) و با توجه به اینکه مسیر پیش فرض Android SDK نصب شده‌ی توسط ویژوال استودیو دارای Space است (C:\Program Files (x86)\Android\android-sdk)  شما در همان ابتدا دچار مشکل می‌شوید! برای حل این مشکل ابدا فولدر Android SDK را جا به جا نکنید؛ بلکه از امکانی در ویندوز به نام Junction folder یا فولدر جانشین استفاده کنید. بدین منظور دستور زیر را وارد کنید:
mklink /j C:\android-sdk "C:\Program Files (x86)\Android\android-sdk"
این مورد باعث می‌شود که مسیر C:\android-sdk نیز به همان مسیر پیش فرض اشاره کند و این دو مسیر در واقع یکی هستند. امیدوارم این امکان را با قابلیت Shortcut سازی در ویندوز اشتباه نگیرید! حال از منوی Tools > Options > Xamarin > Android Settings مسیر Android SDK را به C:\android-sdk تغییر دهید که فاقد Space است و ویژوال استودیو را ببندید و باز کنید.

NDK که در ادامه SDK برای Android قرار می‌گیرد، Native Development Kit است و باعث می‌شود هم DLL‌های DotNet ای و هم Jar‌های Java ای به فایل‌های so تبدیل شوند. so همان DLL ویندوز است، البته برای Linux و همانطور که احتمالا می‌دانید، پایه Android بر روی Linux است. طبیعتا کامپایل شدن کدها به so، بر روی بهبود سرعت برنامه تاثیر گذار است.

Linker نیز مشابه با ProGuard کمک می‌کند، ولی اینبار حجم DLL‌های DotNet ای مانند Json.NET را کم می‌کند. بالاخره شما از صد در صد کلاس‌های یک DLL استفاده نمی‌کنید و موارد اضافی نیز باید حذف شوند. البته این وسط، امکان حذف اشتباه کلاس‌هایی که به صورت داینامیک فراخوانی شده باشند وجود دارد که LinkerConfig موجود در پروژه XamApp حتی الامکان جلوی این مشکل را می‌گیرد.

Release mode  مثل هر پروژه CSharp ای دیگری، بهتر است پروژه در حالت Release mode پابلیش شود. در پروژه XamApp در حالت Release mode، موارد بالا یعنی Linker-NDK-ProGuard نیز درخواست می‌شوند.

جزئیات این موارد در مستندات Xamarin وجود دارد و در پایان این دوره یک Project Builder سورس باز نیز به شما ارائه می‌شود که ساختار اولیه پروژه‌ها را بر اساس نیازهای شما و با بهترین تنظیمات ممکن می‌سازد.

در پروژه XamApp علاوه بر موارد فوق، دو مورد دیگر نیز آماده به استفاده هستند، ولی غیر فعال شده اند؛ AOT و LLVM. اگر به تازگی برنامه نویس شده‌اید، موارد زیر ممکن است خیلی برایتان پیچیده باشند، از آن‌ها عبور کنید و به عنوان "نحوه انجام دادن پابلیش" بروید.

کدهای‌های DotNet ای به سه شکل می‌توانند اجرا شوند:
JIT - AOT - Interpreter
یک برنامه DotNet ای برای اجرا می‌تواند از ترکیب اینها استفاده کند. حالت Interpreter که خیلی جدید معرفی شده و الآن موضوع بحث نیست؛ می‌ماند JIT و AOT
کد CSharp در هنگام کامپایل به IL تبدیل و سپس در زمان اجرا توسط Just in time compiler به زبان ماشین تبدیل می‌شود. اگر قبلا پروژه‌ی ASP.NET یا ASP.NET Core نوشته باشید، چنین رفتاری را در پشت صحنه خواهد داشت. خود JIT که در هر بار اجرای برنامه انجام می‌شود، عملا زمان بر هست. ولی کد زبان ماشین حاصل از آن خیلی Optimize شده برای دقیقا همان ماشین هست؛ با در نظر گرفتن خیلی فاکتورها. در پروژه‌های سمت سرور مثل ASP.NET که پروژه وقتی یک بار اجرا می‌شود، مثلا روی IIS، ممکن است صدها هزار دستور را اجرا کند، در طول چندین روز یا ماه، این عمل JIT خیلی مفید هست. البته همان سربار اولیه‌ی JIT هم توسط چیزی به عنوان Tiered JIT می‌تواند کمتر شود.
اما در پروژه‌ی موبایل که برنامه ممکن است بعد از باز شدن، مثلا ده دقیقه باز باشد و بعد بسته شود، انجام شدن JIT با هر بار باز شدن برنامه خیلی مفید به فایده نیست. بنا به برخی مسائل که واقعا سطح این آموزش را خیلی پیچیده می‌کند، نتیجه کار JIT قابلیت Cache شدن آن چنانی ندارد و عملا باید هر بار اجرا شود.
در پروژه‌های موبایل، گزینه دیگری بر روی میز هست به نام Ahead of time یا AOT که کار تبدیل IL به زبان ماشین را در زمان کامپایل و پابلیش پروژه انجام دهد. طبیعتا این باعث می‌شود سرعت برنامه موبایل در عمل خیلی بالاتر رود، چون سربار JIT در هر بار اجرای برنامه حذف می‌شود. همچنین روال AOT می‌تواند از LLVM یا Low level virtual machine استفاده کند که منجر به تبدیل شدن کد زبان ماشینی می‌شود که بر روی LLVM کار می‌کند. LLVM خودش یک Runtime با سرعت خیلی بالاست که بر روی تمامی سیستم عامل‌ها کار می‌کند.
بر روی Android - iOS - Windows می‌شود از AOT استفاده کرد. در iOS و ویندوز، استفاده‌ی از AOT منجر به افزایش سایز برنامه نمی‌شود، چون قبلا برنامه یک سری کد IL بوده که زمان اجرا توسط JIT به کد ماشین تبدیل می‌شده و الان بجای آن IL، یک سری کد زبان ماشین مبتنی بر LLVM هست. اما بر روی Android، پیاده سازی AOT ناقص هست و البته که با فعال کردن‌اش، سرعت برنامه بسیار بیشتر می‌شود، ولی کماکان نیاز به JIT و IL هم برای برخی از سناریوها هست. این مورد یعنی اینکه فعال سازی AOT+LLVM بر روی اندروید تا مادامی که AOT در Android به صورت آزمایشی هست، باعث افزایش حجم Apk ما از 7 به 13 مگ می‌شود. البته این مورد در نسخه‌های بعدی رفع خواهد شد و رفتار Android مشابه با iOS-Windows خواهد بود؛ یعنی حجم نسبتا کم و سرعت خیلی بالا.
برای فعال سازی AOT+LLVM در csproj پروژه اندرویدی، دو مقدار AotAssemblies و EnableLLVM را از false به true تغییر دهید:
 <AotAssemblies>true</AotAssemblies> 
 <EnableLLVM>true</EnableLLVM>
با این تنظیمات، بیلد شما طولانی‌تر و در عوض سرعت اجرای برنامه بیشتر خواهد شد.

نحوه انجام دادن پابلیش 
برای انجام دادن پابلیش، بر روی پروژه XamApp.Android در هنگامیکه بر روی Release mode هستید، راست کلیک کنید و Archive را بزنید. سپس فایل Archive شده را انتخاب و Distribute را بزنید که به شما Apk مناسب برای انتشار توسط خودتان یا Google Play می‌دهد.
نکات مهم:
1- فایل Apk حاصل از Archive را بدون Distribute کردن، در اختیار کسی قرار ندهید. فقط پیام Corrupt و خراب بودن فایل، حاصل کارتان خواهد بود!
2- اولین باری که Distribute می‌کنید، Wizard مربوطه کمک می‌کند تا یک فایل Certificate را برای Apk اتان بسازید. آن فایل را گم نکنید! در پابلیش‌های بعدی دیگر نباید Certificate جدیدی بسازید؛ بلکه فایل قبلی را باید به آن معرفی کنید و فقط رمز آن Certificate را دوباره بزنید.
3- به برنامه آیکون بدهید. برای آن Splash Screen خوبی بگذارید. در هر بار پابلیش، ورژن برنامه را افزایش دهید. اینها همگی توضیحات اش بر روی بستر وب موجود است. سؤالی بود، همینجا هم می‌توانید بپرسید.
فایل‌های Apk این مثال را می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

در قسمت بعدی آموزش، دیباگ و پابلیش گرفتن پروژه بر روی iOS را خواهیم داشت که البته مقداری از مطالب اش با مطالب این آموزش مشترک هست. بعد دست به کد شده و آموزش CSharp و Xaml را خواهیم داشت تا پروژه‌ای با کیفیت، کارآمد و عالی از هر جهت بنویسید.
همچنین تعدادی از نکات مربوط به Performance که مربوط به ظاهر برنامه و نحوه چیدمان صفحات و کنترل‌ها هستند و بر روی Performance هر سه پلتفرم تاثیر گذار هستند (و نه فقط Android‌) نیز در ادامه بحث خواهند شد.
مطالب
ارتقاء به Entity framework 6 و استفاده از بانک‌های اطلاعاتی غیر از SQL Server
برای ارتقاء برنامه‌های قدیمی به EF 6 (که با دات نت 4 به بعد سازگار است) دو حالت استفاده از نیوگت را در حین افزودن ارجاعات لازم به کتابخانه‌های مرتبط با EF باید مدنظر داشت:
الف) از نیوگت استفاده کرده‌اید
در این حالت فقط کافی است کنسول پاورشل نیوگت را در VS.NET گشوده و دستور update-package را صادر کنید. (1) به صورت خودکار آخرین نگارش EF دریافت شده و (2) همچنین فایل کانفیگ برنامه برای افزودن و به روز رسانی تعاریف مرتبط با نگارش 6 به روز گردیده و (3) همچنین اسمبلی اضافی و قدیمی System.Data.Entity.dll نیز حذف خواهد شد.

ب) اگر از نیوگت استفاده نکرده‌اید
ابتدا یک فایل متنی ساده را به نام packages.config با محتوای ذیل به پروژه خود اضافه کنید.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
  <package id="EntityFramework" version="5.0.0" targetFramework="net40" />
</packages>
سپس بر روی نام Solution در VS.NET کلیک راست کرده و گزینه فعال سازی Restore بسته‌های نیوگت را فعال کنید (انتخاب گزینه Enable NuGet Package Restore). در ادامه یکبار برنامه را Build کنید تا پوشه packages به صورت خودکار از اینترنت دریافت و بازسازی شود. اکنون دستور update-package را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید. همان مراحل قسمت الف تکرار خواهند شد.

لازم به ذکر است، اگر پروژه شما از چندین زیر پروژه تشکیل شده است که هر کدام نیز ارجاعی را به اسمبلی EF دارند، باید فایل packages.config فوق را به این زیر پروژه‌ها نیز اضافه کنید. دستور update-package، زیر پروژه‌ها را نیز اسکن کرده و تمام ارجاعات لازم را به صورت خودکار به روز می‌کند. همچنین اسمبلی‌های قدیمی اضافی را نیز حذف خواهد کرد. به این ترتیب با تداخل نگارش‌های قدیمی و جدید EF مواجه نخواهید شد.


مشکلاتی که ممکن است با آن‌ها مواجه شوید:

الف) برنامه کامپایل نمی‌شود
تنها تغییری که جهت کامپایل برنامه باید انجام دهید، استفاده از فضاهای نام جدید بجای فضاهای قدیمی موجود در اسمبلی منسوخ و حذف شده System.Data.Entity.dll است. خود VS.NET قابلیت یافتن فضاهای نام مرتبط را دارد و یا اگر از Resharper نیز استفاده می‌کنید، این قابلیت بهبود یافته است. در کل مثلا System.Data.EntityState شده است System.Data.Entity.EntityState و امثال آن که به روز رسانی آن‌ها نکته خاصی ندارد .


ب) پروایدر بانک اطلاعاتی مورد استفاده یافت نمی‌شود
به صورت پیش فرض فقط پروایدر SQL Server به همراه بسته EF 6 است. حتی پروایدر SQL Server CE نیز با آن ارائه نمی‌شود. اگر از SQL Server CE استفاده کرده‌اید، باید دستور ذیل را نیز پس از نصب EF 6 صادر کنید:
 PM> Install-Package EntityFramework.SqlServerCompact
تا با خطای ذیل مواجه نشوید:
 No Entity Framework provider found for the ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SqlServerCe.4.0'.
Make sure the provider is registered in the 'entityFramework' section of the application config file.
See http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=260882 for more information.
استفاده از نیوگت به روشی که عنوان شد، فایل کانفیگ برنامه شما را جهت افزودن تعاریف پروایدرهای لازم، به روز می‌کند و این مورد در EF 6 الزامی است (حتما باید تعریف پروایدر در فایل کانفیگ موجود باشد).


ج) خطای عدم وجود کلید خارجی جدول Migration را دریافت می‌کنید
 The foreign key constraint does not exist. [ PK_dbo.__MigrationHistory ]
تا EF 5 نام کلید اصلی جدول MigrationHistory به صورت PK___MigrationHistory می‌باشد.
 ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK___MigrationHistory] PRIMARY KEY ([MigrationId]);
در EF 6 این نام شده است PK_dbo.__MigrationHistory
برای حل این مشکل تنها کافی است دستورات ذیل را یکبار بر روی بانک اطلاعاتی خود صادر کنید تا نام مورد نظر به عنوان کلید اصلی جدول migration اضافه شود؛ در غیراینصورت اصلا برنامه اجرا نخواهد شد:
 ALTER TABLE [__MigrationHistory] drop CONSTRAINT [PK___MigrationHistory];
ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK_dbo.__MigrationHistory] PRIMARY KEY (MigrationId);
البته یکبار برنامه را اجرا کنید. اگر خطای نبود کلید اصلی یاد شده صادر شد، آنگاه دو دستور فوق را اجرا نمائید.
مطالب
کار با بانک‌های اطلاعاتی فاکس‌پرو و OleDB در دات نت 7
فرض کنید قصد خواندن اطلاعات یک بانک اطلاعاتی قدیمی فاکس‌پرو را با آخرین نگارش دات نت دارید. اگر سعی کنید از روش‌های و مطالب موجود استفاده کنید، هیچکدام جواب نخواهند داد! در این مطلب تغییرات صورت گرفته را بررسی می‌کنیم.


نیاز به درایور OleDB مخصوص بانک‌های اطلاعاتی قدیمی

برای کار با بانک‌های اطلاعاتی قدیمی از طریق ADO.NET، نیاز است بتوان به نحوی با آن‌ها ارتباط برقرار کرد و اینکار از طریق استاندارد OleDB که صرفا مختص به ویندوز است، قابل انجام است. برای مثال برای کار با فاکس‌پرو نیز در ابتدا باید درایور OleDB آن‌را نصب کرد که ... هیچکدام از لینک‌های قدیمی مایکروسافت در این زمینه دیگر وجود خارجی ندارند! آخرین نگارش مرتبط را می‌توانید در این آدرس و ذیل نام VFPOLEDBSetup.msi دریافت کنید (نگارش 9 را نصب می‌کند).


نیاز به دریافت بسته‌ی System.Data.OleDb

در اولین قدم جهت کار با درایور OleDB نصب شده، باید یک اتصال را توسط نمونه سازی شیء OleDbConnection ایجاد کرد که ... این شیء هم شناسایی نمی‌شود. به همین جهت باید بسته‌ی نیوگت مرتبط با آن‌را به صورت جداگانه‌ای دریافت و نصب کرد:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="System.Data.OleDb" Version="7.0.0"/>
</ItemGroup>


برنامه‌ی مبتنی بر درایور OleDB فاکس‌پرو اجرا نمی‌شود!

اولین سعی در برقراری ارتباط با درایور OleDB نصب شده، با خطای زیر خاتمه می‌یابد:
The 'VFPOLEDB' provider is not registered on the local machine.
مشکل اینجا است که درایور ارائه شده، 32 بیتی است و ما سعی داریم آن‌را در یک محیط 64 بیتی اجرا کنیم. به همین جهت خطای فوق ظاهر می‌شود. برای رفع آن باید PlatformTarget را به x86 تنظیم کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
<PropertyGroup>
   <PlatformTarget>x86</PlatformTarget>
</PropertyGroup>
البته این تنظیم هم اگر پیشتر تنها runtime و یا SDK پیش‌فرض 64 بیتی را نصب کرده‌اید، سبب اجرای برنامه نخواهد شد. برای فعالسازی آن باید SDK x86 را هم جداگانه دریافت و نصب کنید.



روش یافتن نام پروایدر OleDB نصب شده

رشته‌های اتصالی OleDB، با =Provider، شروع می‌شوند. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که پس از نصب VFPOLEDBSetup.ms یاد شده، دقیقا چه پروایدری به سیستم اضافه شده‌است و نام آن چیست؟
برای اینکار می‌توان از چندسطر زیر برای یافتن نام تمام پروایدرهای OleDB نصب شده‌ی بر روی سیستم استفاده کرد:
var oleDbEnumerator = new OleDbEnumerator();
using var elements = oleDbEnumerator.GetElements();
foreach (DataRow row in elements.Rows)
{
    Console.WriteLine($"{row["SOURCES_DESCRIPTION"]}: {row["SOURCES_NAME"]}");
}
که برای مثال یک خروجی آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
Microsoft OLE DB Provider for SQL Server: SQLOLEDB
MSDataShape: MSDataShape
SQL Server Native Client 11.0: SQLNCLI11
Microsoft OLE DB Provider for Visual FoxPro: VFPOLEDB
OLE DB Provider for Microsoft Directory Services: ADsDSOObject
Microsoft OLE DB Driver for SQL Server: MSOLEDBSQL
Microsoft OLE DB Driver for SQL Server Enumerator: MSOLEDBSQL Enumerator
SQL Server Native Client 11.0 Enumerator: SQLNCLI11 Enumerator
Microsoft OLE DB Provider for Search: Windows Search Data Source
Microsoft OLE DB Provider for ODBC Drivers: MSDASQL
Microsoft OLE DB Enumerator for ODBC Drivers: MSDASQL Enumerator
Microsoft OLE DB Provider for Analysis Services 14.0: MSOLAP
Microsoft OLE DB Provider for Analysis Services 14.0: MSOLAP
Microsoft Jet 4.0 OLE DB Provider: Microsoft.Jet.OLEDB.4.0
Microsoft OLE DB Enumerator for SQL Server: SQLOLEDB Enumerator
Microsoft OLE DB Simple Provider: MSDAOSP
Microsoft OLE DB Provider for Oracle: MSDAORA
که در اینجا ما به دنبال یک سطر زیر هستیم:
Microsoft OLE DB Provider for Visual FoxPro: VFPOLEDB
یعنی نام دقیق پروایدر مرتبط با فاکس‌پرو، VFPOLEDB است.


روش خواندن اطلاعات یک بانک اطلاعاتی فاکس پرو

پس از این مقدمات و تنظیمات، اکنون می‌توانیم از قطعه کد متداول ADO.NET زیر، جهت خواندن اطلاعات یک بانک اطلاعاتی فاکس‌پرو، استفاده کنیم:
var connectionString = "Provider=VFPOLEDB;Data Source=" +
       @"C:\path\Db.DBF;Password=;Collating Sequence=MACHINE";
using var dbConnection = new OleDbConnection(connectionString);
using var dataAdapter = new OleDbDataAdapter("select family from Db.DBF", dbConnection);
using var dataset = new DataSet();
dataAdapter.Fill(dataset, "table1");

var sb = new StringBuilder();
foreach (DataRow dataRow in dataset.Tables[0].Rows)
{
    var iranSystem = dataRow[0] as string;
    var unicode = iranSystem.FromIranSystemToUnicode();
    if (!string.IsNullOrWhiteSpace(unicode))
    {
       sb.AppendLine($"[DataRow(\"{iranSystem}\", \"{unicode}\")]");
    }
}
توضیحات:
- نام پروایدر در رشته اتصالی، به VFPOLEDB تنظیم شده‌است.
- select انجام شده بر روی نام فایل dbf انجام می‌شود. یعنی هر فایل dbf، یک جدول را تشکیل می‌دهد.
- اگر نام فیلدهای موجود را نمی‌دانید، بجای select family از * select استفاده کنید و سپس بر روی DataSet پر شده، یک break-point را قرار دهید تا بتوانید نام تمام ستون‌ها را از آن استخراج کنید.
- رشته‌ای را که توسط درایور فاکس‌پرو دریافت می‌کنید، یک رشته‌ی اسکی سیستم عامل داس است که در دات نت، با encoding مساوی 1252 شناخته می‌شود. یعنی encoding این رشته‌ی دریافتی، یونیکد پیش‌فرض دات‌نت نیست و باید توسط متد Encoding.GetEncoding(1252).GetBytes پردازش شود. که در نگارش‌های جدید دات نت، این کد‌پیج‌ها به صورت پیش‌فرض مهیا نیستند و باید در ابتدا ثبت شوند تا قابل استفاده شوند:
Encoding.RegisterProvider(CodePagesEncodingProvider.Instance)
- متد FromIranSystemToUnicode استفاده شده، جزئی از «DNTPersianUtils.Core» است که در صورت نیاز به تبدیل اطلاعات قدیمی ایران سیستمی به یونیکد، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مطالب
خواندنی‌های 23 فروردین

SubSonic یکی دیگر از ORM های تهیه شده برای دات نت فریم ورک است که توسط یکی از اعضای مایکروسافت هدایت می‌شود. این پروژه سورس باز و رایگان است.

گردآوری جالبی است؛ قابل توجه دوستانی که با php و سرورهای لینوکسی کار می‌کنند.

همانطور که مطلع هستید نگارش نهایی SP1 مربوط به SQL Server 2008 مدتی است که ارائه شده است و یکی از قابلیت‌های آن Slipstreaming نصب آن است (من ترجمه‌اش می‌کنم "نصب ممزوج"). منظور از آن هم این است که تمام پچ‌های قبلی را می‌شود با نصاب ابتدایی یکی کرد. (بنابراین نصب ممزوج معادل بدی نیست، "دایر کردن فرو رفتنی" هم به فرهنگستان پیشنهاد می‌شود :) )
برای مثال در SQL server 2005 شما مجبور هستید که ابتدا نگارش RTM آن‌را نصب کنید و بعد آخرین سرویس پک ارائه شده را، اما در حالت پشتیبانی از نصب ممزوج، می‌شود فایل‌های سرویس پک را مستقیما بر روی فایل‌های نصاب اولیه بازنویسی کرد و به این صورت با نصب آن، به یکباره SQL Server 2008 SP1 را خواهید داشت و دیگر نیازی به reboot های مکرر و توقف و راه اندازی سرویس‌های گوناگون ویندوز نیست (این مساله در یک سرور حائز اهمیت است).

مطالب
لیست شماره نگارش‌های دات نت فریم ورک تا این تاریخ

از زمانیکه دات نت فریم ورک ارائه شده (حدودا 8 سال یا بیشتر اگر بتای آن‌را هم به حساب بیاوریم به سال 2000 بر می‌گردد)، نگارش‌های متفاوتی تا به امروز در اختیار عموم قرار گرفته اند.
جدول زیر این موارد را تا این تاریخ لیست کرده و شماره نگارش دقیق آن‌ها را نیز بر می‌شمارد:

.NET version

Actual version

3.5 SP1

3.5.30729.1

3.5

3.5.21022.8

3.0 SP2

3.0.4506.2152

3.0 SP1

3.0.4506.648

3.0

3.0.4506.30

2.0 SP2

2.0.50727.3053

2.0 SP1

2.0.50727.1433

2.0

2.0.50727.42

1.1 SP1

1.1.4322.2032

1.1 SP1 (in 32 bit version of Windows 2003)

1.1.4322.2300

1.1

1.1.4322.573

1.0 SP3

1.0.3705.6018

1.0 SP2

1.0.3705.288

1.0 SP1

1.0.3705.209

1.0

1.0.3705.0


برای بدست آوردن شماره نگارش‌های نصب شده بر روی یک کامپیوتر متاسفانه راه ساده‌‌ای وجود ندارد. امکاناتی هم که خود دات نت فریم ورک به صورت ذاتی ارائه می‌دهد به صورت زیر است:

class NetVersion
{
public static string Version
{
get
{
return Environment.Version + "\n" +
Environment.OSVersion;
}
}
}

که خروجی آن فقط آخرین نگارش CLR را شامل می‌شود.
برای مثال روی ویندوز اکس پی سرویس پک 3 با دات نت فریم ورک سه و نیم، سرویس پک یک خواهیم داشت:
2.0.50727.3053
Microsoft Windows NT 5.1.2600 Service Pack 3
که عدد نگارش ارائه شده با دات نت فریم ورک 2 سرویس پک 2 تطابق دارد. به عبارت دیگر آخرین نگارش CLR هنوز همان 2 است و موارد دیگر (مثل wf و wcf و ...) فقط یک سری افزونه برای این هسته به شمار می‌روند.
خوبی این روش هم این است که اگر در یک هاست اینترنتی قصد داشتید شماره نگارش دات نت فریم ورک سرور را بررسی کنید، بدون مشکل پاسخ خواهد داد. برای مثال اگر به دات نت فریم ورک 2 سرویس پک 2 رسیدید، یعنی دات نت فریم ورک سه و نیم، سرویس پک یک حتما روی سرور نصب است، چون این دو با هم ارائه شده‌اند و به صورت مجزا ارائه نشده‌اند.

برای بدست‌ آوردن لیست دات نت فریم ورک‌های مختلف باید به رجیستری ویندوز مراجعه کرد. مسیرهای:

HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\NET Framework Setup\NDP
HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\Windows\CurrentVersion\Internet Settings\5.0\User Agent\Post Platform


این روش یا حتی لیست کردن فولدرهای نصب شد در مسیر C:\WINDOWS\Microsoft.NET\Framework نیز شماره نگارش کامل را ارائه نمی‌دهند. تنها راه باقیمانده مراجعه به فایل mscorlib.dll هر پوشه و بررسی نگارش آن است:



اینکار را با برنامه نویسی به صورت زیر می‌توان انجام داد:

public static string MscorlibVersion
{
get
{
//using System.Diagnostics;
FileVersionInfo myFileVersionInfo = FileVersionInfo.GetVersionInfo(
Environment.GetEnvironmentVariable("windir") +
@"\Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\mscorlib.dll");
return myFileVersionInfo.ProductVersion;
}
}

مطالب
بهبود کارآیی Reflection در دات نت 7
استفاده‌ی از Reflection در زیر ساخت‌های دات نت و ASP.NET Core، بسیار گسترده‌است؛ به همین جهت هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، نه فقط بر روی خود فریم‌ورک، بلکه تمام برنامه‌هایی که از آن استفاده می‌کنند هم تاثیر گذار است. از این لحاظ دات نت 7 شاهد تغییرات گسترده‌ای است تا حدی که کارآیی برنامه‌های مبتنی بر دات نت 7 ای که از Reflection استفاده می‌کنند، نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت، حداقل 2 برابر شده‌است و این برنامه‌ها تنها کاری را که باید انجام دهند، صرفا تغییر target framework مورد استفاده‌ی در آن‌ها به نگارش جدید است. در این مطلب نحوه‌ی رسیدن به این کارآیی بالاتر را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی Reflection در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کلاس Person را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace NET7Reflection;

public class Person
{
    private int _age;

    internal Person(int age) => _age = age;

    private int GetAge() => _age;

    private void SetAge(int age) => _age = age;
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، سازنده‌ی این کلاس، internal است و همچنین دو متد private هم دارد که اگر بخواهیم از آن در جای  دیگری استفاده کنیم، یکی از روش‌های متداول جهت دسترسی به این امکانات خصوصی، استفاده از Reflection است.
به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>

</Project>
در ادامه، یک کلاس آزمایش کارآیی برنامه را که با استفاده از Reflection، به امکانات خصوصی کلاس Person دسترسی پیدا می‌کند، مشاهده می‌کنید:
using System.Reflection;
using BenchmarkDotNet.Attributes;

namespace NET7Reflection;

[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private readonly object?[] _ageParams = { 30 };

    private readonly ConstructorInfo _ctor =
        typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!;

    private readonly MethodInfo _getAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    private readonly Person _person = new(10);

    private readonly MethodInfo _setAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    [Benchmark]
    public int GetAge() =>
        (int)typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                           .Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public int GetAgeCachedMethod() => (int)_getAgeMethod.Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public void SetAge() =>
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                      .Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethod() => _setAgeMethod.Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethodCachedParams() => _setAgeMethod.Invoke(_person, _ageParams);

    [Benchmark]
    public Person Ctor() =>
        (Person)typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!
                              .Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfo() => (Person)_ctor.Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfoCachedParams() => (Person)_ctor.Invoke(_person, _ageParams)!;
}
توضیحات:
- در اینجا نحوه‌ی کار با متدهای خصوصی کلاس Person را توسط Reflection مشاهده می‌کنید. برای مثال در متد GetAge، به نحو متداولی این کار صورت گرفته‌است. در متد GetAgeCachedMethod، قسمت دریافت اطلاعات متد، کش شده‌است و برای نمونه در متد SetAgeCachedMethodCachedParams، هم کش شدن قسمت دریافت اطلاعات متد را مشاهده می‌کنید و هم کش شدن پارامتر ارسالی به آن‌را.
- این آزمایش را با فراخوانی زیر و تنظیم target framework به دات نت 6 و سپس دات نت 7، به صورت جداگانه‌ای اجرا می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Reflection;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
حاصل اجرای آن با target framework دات نت 6 به صورت زیر است:



و با target framework دات نت 7 به صورت زیر:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اکثر موارد، کارآیی Reflection در دات نت 7، حداقل 2 برابر نمونه‌ی مشابه دات نت 6 است.


چه تغییری در دات نت 7 سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی Reflection شده‌است؟

جزئیات تغییرات صورت گرفته‌ی در Reflection دات نت 7 را می‌توانید در این pull request مشاهده کنید که در حقیقت از امکانات سطح پایین IL Emit استفاده کرده‌اند. در این مورد پیشتر تعدادی مطلب ذیل عنوان «آشنایی با Reflection.Emit» در این سایت منتشر شده‌اند که می‌توانید آن‌ها را بررسی کنید.
در کل هرچند تغییرات جدید دات نت مانند ارائه‌ی انواع و اقسام source generators، در تعدادی از موارد نیاز به Reflection را کمتر کرده‌اند و کارآیی بیشتری را ارائه داده‌اند، اما Reflection هیچگاه منسوخ نخواهد شد و هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، بر روی کل فریم‌ورک و برنامه‌های مشتق شده‌ی از آن، تاثیر قابل توجهی را خواهد گذاشت.
مطالب
ساده سازی تعریف فضاهای نام در C# 10.0
در ادامه‌ی طراحی مبتنی بر مینی‌مالیسم C# 10.0، پس از پیش‌فرض شدن «top level programs» و همچنین «کاهش تعداد بار تعاریف usingها»، تغییر سوم صورت گرفته‌ی در قالب‌های پروژه‌های مبتنی بر دات نت 6، ساده سازی تعاریف فضاهای نام است. برای مثال یک کنترلر، به این صورت تعریف شده‌است:
namespace mvc.Controllers;

public class HomeController : Controller
{
}
که به آن «File-Scoped Namespaces» هم گفته می‌شود.


بررسی مفهوم «File-Scoped Namespaces»

یکی از اهداف مهم C# 10.0، کاهش نویز موجود در فایل‌های cs. است. اگر قرار است صدها بار در فایل‌های مختلف برنامه، using System نوشته شود، چرا یکبار آن‌را به صورت عمومی تعریف نکنیم و یا اگر در 99 درصد موارد، توسعه دهنده‌ها به ازای یک فایل، تنها یک فضای نام را تعریف می‌کنند، چرا باید یک فضای اضافی خالی، برای تعریف آن اختصاص داده شود و تمام فایل‌ها به همراه یک «tab فاصله‌ی» اضافی مختص به این فضای نام باشند؟
تعریف فعلی فضاهای نام در #C به صورت زیر است:
namespace MyNamespace
{
    public class MyClass
    {
        public void MyMethod()
        {
            //...Method implementation
        }
    }
}
در این حالت هر شیءای که داخل {} این فضای نام قرار گیرد، متعلق به آن است.
در C# 10.0، می‌توان این تعریف را ساده کرد؛ از آنجائیکه به ندرت چند فضای نام در یک تک فایل تعریف می‌شوند، می‌توان تعریف فضای نام را در یک سطر، در ابتدای فایل ذکر کرد، تا به صورت خودکار به کل فایل و اشیاء موجود در آن اعمال شود:
namespace MyNamespace;
public class MyClass
{
    public void MyMethod()
    {
        //...Method implementation
    }
}
در این حالت، روش استفاده‌ی از یک چنین اشیایی هیچ تغییری نخواهد کرد؛ فقط یک tab space و فاصله از کنار صفحه، صرفه‌جویی می‌شود!


محدویت‌های «File-Scoped Namespaces»

- بدیهی است در این حالت دیگر نمی‌توان چندین فضای نام را همانند قبل در یک فایل cs. تعریف کرد:
namespace Name1
{
    public class Class1
    {
    }
}

namespace Name1.Name2
{
  public class Class2
  {
  }
}
 و البته این موردی است که جزو best practices توسعه‌ی برنامه‌های #C به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.
- همچنین امکان ترکیب روش قبلی تعریف فضاهای نام، با روش جدید، در یک فایل وجود ندارد.
- به علاوه امکان تعریف فضاهای نام تو در تو که با روش قدیمی وجود دارد:
namespace Name1
{
    public class Class1
    {
    }

    namespace Name1.Name2
    {
        public class Class2
        {
        }
    }
}
در این حالت جدید پشتیبانی نمی‌شود.
مطالب
آشنایی با ساختار یک Pull Request خوب
در مطلب «نحوه‌ی مشارکت در پروژه‌های GitHub به کمک Visual Studio» با مفهوم pull request آشنا شدیم. اما ... یک pull request خوب چه خصوصیاتی دارد و فرهنگ ارسال یک PR خوب چیست؟

اخلاق مشارکت در یک پروژه‌ی سورس باز

بعضی از توسعه دهنده‌ها در حین مشارکت در یک پروژه‌ی سورس باز، برای مثال جهت افزودن قابلیتی جدید و یا رفع مشکلی، ابتدا سعی می‌کنند تا کدهای فعلی را برای خودشان «قابل فهم‌تر» کنند. این قابل فهم‌تر کردن پروژه، شامل تغییر نام متغیرها و متدهای فعلی، انتقال کدهای موجود به فایل‌هایی دیگر یا حتی یکی کردن چندین فایل با هم، مرتب سازی متدهای یک کلاس بر اساس حروف الفباء و امثال آن می‌شود.
این کارها را نباید در حین مشارکت و توسعه‌ی پروژه‌های سورس باز دیگران انجام دهید! اگر هدفتان رفع مشکلی است یا افزودن قابلیتی جدید، باید نحوه‌ی کدنویسی فعلی را حفظ کنید. از این جهت که نگهدارنده‌ی اصلی پروژه، پیش از شما این‌کار را شروع کرده‌است و زمانیکه شما به پروژه‌ای دیگر رجوع خواهید کرد، باز نیز باید همین کار را ادامه دهد.
اگر refactoring گسترده‌ی شما به هر نحوی سبب بهبود پروژه‌ی اصلی می‌شود، ابتدا این مورد را با مسئول اصلی پروژه مطرح کنید. اگر او قبول کرد، سپس اقدام به چنین کاری نمائید.


بحث در مورد تغییرات پیش از ارسال PR

قبل از اینکه PR ایی را ارسال کنید، بهتر است یک issue یا ticket جدید را باز کرده و در مورد آن بحث کنید یا توضیح دهید. در این حالت ممکن است توضیحات بهتری را در مورد سازگار سازی تغییرات خود با کدهای فعلی دریافت کنید.


Pull requestها را کوچک نگه‌دارید

برای اینکه شانس قبول شدن PR خود را بالا ببرید، حجم و تمرکز آن‌را کوچک نگه دارید. بسیاری از توسعه دهنده‌های سورس باز اگر با یک PR حجیم روبرو شوند، آن‌را رد می‌کنند چون مشکل اصلی، مدت زمان بالایی است که باید جهت بررسی این PR اختصاص داد. هرچقدر حجم آن بیشتر باشد، زمان بیشتری را خواهد برد.


فقط یک کار را انجام دهید

شبیه به اصل تک مسئولیتی کلاس‌ها، یک PR نیز باید تنها یک کار را انجام دهد و بر روی یک موضوع خاص تمرکز داشته باشد. فرض کنید PR ایی را ارسال کرده‌اید که سه مشکل A، B و C را برطرف می‌کند. از دیدگاه مسئول اصلی پروژه، موارد A و C قابل قبول هستند؛ اما نه مورد C مطرح شده. در این حالت کل PR شما برگشت خواهد خورد. به همین جهت بهتر است بجای یک PR، سه PR مختلف و مجزا را جهت رفع مشکلات A، B و C ارسال کنید.


سازگاری تغییرات ارسالی را بررسی کنید

حداقل کاری را که پیش از ارسال PR باید انجام دهید این است که بررسی کنید آیا این تغییرات قابل Build هستند یا خیر. همچنین اگر پروژه دارای یک سری Unit tests است، حتما آن‌ها را یکبار بررسی کنید تا مطمئن شوید جای دیگری را به هم نریخته‌اید. ضمنا وجود این تست‌ها به صورت ضمنی به این معنا است که تغییرات جدید شما نیز باید به همراه تست‌های مرتبطی باشند تا پذیرفته شوند.


PR ایی را بر روی شاخه‌ی master ارسال نکنید

پس از اینکه یک fork از پروژه‌ای سورس باز را ایجاد کردید و سپس آن‌را clone نمودید تا به صورت Local بتوانید با آن کار کنید، فراموش نکنید که در همینجا باید یک branch و انشعاب جدید را جهت کار بر روی ویژگی مدنظر خود ایجاد کنید (برای مثال feature-X, fix-Y). بسیاری از پروژه‌های سورس باز به هیچ عنوان PRهای کار شده‌ی بر روی انشعاب master را قبول نمی‌کنند.


برای مطالعه بیشتر
Open Source Contribution Etiquette  
ten tips for better Pull Requests 
Getting a Pull Request Accepted 
Optimize Your Pull-request 

مطالب دوره‌ها
استفاده از Async و Await در برنامه‌های دسکتاپ
امکان استفاده از قابلیت‌های غیرهمزمان دات نت 4.5 در برنامه‌های WPF نیز به روش‌های مختلفی میسر است که در ادامه دو روش مرسوم آن‌را بررسی خواهیم کرد.

تهیه مقدمات بحث

ابتدا یک برنامه‌ی WPF جدید را آغاز کنید. سپس کدهای MainWindow.xaml آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید.
<Window x:Class="Async10.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <DockPanel>
        <DockPanel Dock="Top">
            <Button Name="BtnGo" Content="Go" Click="BtnGo_OnClick" />
            <ProgressBar Name="ProgressBar" IsIndeterminate="True" Visibility="Collapsed"/>
        </DockPanel>
        <TextBox Name="Results"/>
    </DockPanel>
</Window>
قصد داریم اطلاعاتی را از وب دریافت و سپس در TextBox قرار گرفته در صفحه نمایش دهیم.
در این مثال از کلاس جدید HttpClient نیز استفاده خواهیم کرد. برای استفاده از آن نیاز است ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Net.Http.dll نیز به پروژه اضافه کنید.


روش اول

در ادامه کدهای فایل MainWindow.xaml.cs را به نحو ذیل تغییر داده و سپس برنامه را اجرا کنید.
using System.Net.Http;
using System.Windows;

namespace Async10
{
    public partial class MainWindow
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void BtnGo_OnClick(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            BtnGo.IsEnabled = false;
            ProgressBar.Visibility = Visibility.Visible;

            var url = "https://www.dntips.ir";
            var client = new HttpClient(); // make sure you have an assembly reference to System.Net.Http.dll
            client.DefaultRequestHeaders.UserAgent.ParseAdd("Test Async");
            var task = client.GetStringAsync(url);
            task.ContinueWith(t =>
            {
                Results.Text = t.Result;

                BtnGo.IsEnabled = true;
                ProgressBar.Visibility = Visibility.Collapsed;
            });
        }
    }
}
روال رخدادگردان BtnGo_OnClick به نحو مرسوم آن نوشته شده است. بنابراین جهت دریافت نتیجه‌ی متد GetStringAsync می‌توان از متد ContinueWith بر روی task دریافت اطلاعات از وب، استفاده کرد. همچنین در اینجا مستقیما اطلاعات و نتیجه‌ی دریافتی را به عناصر UI انتساب داده‌ایم.
اگر پروژه را اجرا کنید، برنامه با استثنای زیر متوقف می‌شود:
 The calling thread cannot access this object because a different thread owns it.
چون task آغاز شده در ترد دیگری نسبت به ترد UI اجرا می‌شود، مجوز تغییری را در کدهای UI ندارد. برای حل این مشکل می‌توان از دو روش ذیل استفاده کرد:

الف) با استفاده از SynchronizationContext.Current و متد Post آن
 var context = SynchronizationContext.Current;
task.ContinueWith(t => context.Post(state =>
{
   Results.Text = t.Result;

   BtnGo.IsEnabled = true;
   ProgressBar.Visibility = Visibility.Collapsed;
}, null));
با این روش در قسمت اول آشنا شدید. SynchronizationContext.Current در اینجا چون در ابتدای متد و خارج از ContinueWith دریافت اطلاعات، اجرا می‌شود، به ترد UI یا ترد اصلی برنامه اشاره می‌کند. سپس همانطور که ملاحظه می‌کنید، توسط متد Post آن می‌توان اطلاعات را در زمینه‌ی تردی که SynchronizationContext به آن اشاره می‌کند اجرا کرد.

ب) با استفاده از امکانات TaskScheduler
 var taskScheduler = TaskScheduler.FromCurrentSynchronizationContext();
task.ContinueWith(t =>
{
   Results.Text = t.Result;

   BtnGo.IsEnabled = true;
   ProgressBar.Visibility = Visibility.Collapsed;
}, taskScheduler);
وقتی یک task اجرا می‌شود، TPL یا task parallel library نیاز دارد بداند، این task بر روی چه تردی و چه زمانی قرار است اجرا شود. به صورت پیش فرض از thread pool استفاده می‌کند، اما الزامی به آن نیست. با استفاده از TaskScheduler می‌توان بر روی نحوه‌ی رفتار تردهای TPL تاثیر گذاشت و یا حتی آن‌ها را سفارشی سازی کرد. متد FromCurrentSynchronizationContext، یک TaskScheduler جدید را در اختیار ما قرار می‌دهد که کدهای آن بر اساس SynchronizationContext.Current کار می‌کند؛ در اینجا Context به UI اشاره می‌کند و در یک برنامه‌ی وب، به یک درخواست رسیده.
برای مثال اگر در برنامه‌های وب یک Task جدید را اجرا کنید شاید اینطور به نظر برسد که به HttpContext دسترسی ندارید. این نقیصه را می‌توان توسط کار با SynchronizationContext جاری برطرف کرد.
در مثال فوق، چون taskScheduler پیش از فراخوانی متد ContinueWith ایجاد شده‌است، به ترد UI اشاره می‌کند. در این حالت برای نمایش اطلاعات در همان ترد اصلی برنامه کافی است این taskScheduler را به عنوان پارامتر متد ContinueWith معرفی کنیم.


روش دوم

در دات نت 4.5 می‌توان روال رخدادگردان تعریف شده را به صورت async نیز معرفی کرد (یعنی مجاز هستیم امضای متد پیش فرض تولید شده را تغییر دهیم):
 private async void BtnGo_OnClick(object sender, RoutedEventArgs e)
سپس استفاده از await در کدهای برنامه میسر خواهد شد:
        private async void BtnGo_OnClick(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            BtnGo.IsEnabled = false;
            ProgressBar.Visibility = Visibility.Visible;

            var url = "https://www.dntips.ir";
            var client = new HttpClient(); // make sure you have an assembly reference to System.Net.Http.dll
            client.DefaultRequestHeaders.UserAgent.ParseAdd("Test Async");
            Results.Text = await client.GetStringAsync(url);
            BtnGo.IsEnabled = true;
            ProgressBar.Visibility = Visibility.Collapsed;
        }
در این حالت دیگر نیازی به استفاده از ContinueWith و مباحث SynchronizationContext نیست. زیرا تمام آن‌ها به صورت توکار اعمال می‌شوند. به علاوه کدنهایی نیز بسیار خواناتر شده‌است.