نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت ششم - کار با User Claims
همه نکات رو بررسی کردم. البته موضوع اینکه من اومدم IdentityServer رو در کنار Asp.net Identity استفاده کردم و دیتای user  رو از جدول مربوطه میخونم و عملیات لاگین رو هم به شکل زیر انجام دادم . 
  if (ModelState.IsValid)
        {
            // find user by username
            var user = await _signInManager.UserManager.FindByNameAsync(Input.Username);

            // validate username/password using ASP.NET Identity
            if (user != null && (await _signInManager.CheckPasswordSignInAsync(user, Input.Password, true)) == SignInResult.Success)
            {
                await _events.RaiseAsync(new UserLoginSuccessEvent(user.UserName, user.Id, user.UserName, clientId: context?.Client.ClientId));

                // only set explicit expiration here if user chooses "remember me". 
                // otherwise we rely upon expiration configured in cookie middleware.
                AuthenticationProperties props = null;
                if (LoginOptions.AllowRememberLogin && Input.RememberLogin)
                {
                    props = new AuthenticationProperties
                    {
                        IsPersistent = true,
                        ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.Add(LoginOptions.RememberMeLoginDuration)
                    };
                };

                // issue authentication cookie with subject ID and username
                var isuser = new IdentityServerUser(user.Id)
                {
                    DisplayName = user.UserName
                };

                await HttpContext.SignInAsync(isuser, props);

                if (context != null)
                {
                    if (context.IsNativeClient())
                    {
                        // The client is native, so this change in how to
                        // return the response is for better UX for the end user.
                        return this.LoadingPage(Input.ReturnUrl);
                    }

                    // we can trust model.ReturnUrl since GetAuthorizationContextAsync returned non-null
                    return Redirect(Input.ReturnUrl);
                }

                // request for a local page
                if (Url.IsLocalUrl(Input.ReturnUrl))
                {
                    return Redirect(Input.ReturnUrl);
                }
                else if (string.IsNullOrEmpty(Input.ReturnUrl))
                {
                    return Redirect("~/");
                }
                else
                {
                    // user might have clicked on a malicious link - should be logged
                    throw new Exception("invalid return URL");
                }
            }

            await _events.RaiseAsync(new UserLoginFailureEvent(Input.Username, "invalid credentials", clientId: context?.Client.ClientId));
            ModelState.AddModelError(string.Empty, LoginOptions.InvalidCredentialsErrorMessage);
        }
ممکنه به خاطر این مورد باشه که sub رو تو claim ندارم.؟
مگر غیر اینکه با تعریف new IdentityResources.OpenId در IdentityResources و تنظیم AllowScope کلاینت به IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId خود IdentityServer الزاما SubjectId رو در claim به ما برگردونه؟
مطالب
نامرئی کردن Watermarkهای صفحات فایل‌های PDF توسط iTextSharp
احتمالا بارها با PDFهایی که یک Watermark بزرگ را در میانه صفحات خود دارند، برخورد داشته‌اید و متاسفانه در اغلب اوقات استفاده ناصحیحی از این قابلیت صورت می‌گیرد. هدف از Watermark دار کردن صفحات PDF، ذکر جملاتی مانند «آزمایشی بودن» یا «محرمانه بودن» است که در هر دو حالت نباید به صورت عمومی منتشر شوند. اما اگر قرار است مطلبی را به صورت عمومی منتشر کنیم، این روش، بدترین حالت تبلیغی برای یک شخص یا شرکت خواهد بود؛ چون مانع خواندن روان متن شده و اعصاب مصرف کننده را به هم خواهد ریخت. بنابراین هیچگونه جنبه تبلیغی مثبتی را در نهایت برای تهیه کننده به همراه نخواهد داشت.
برای نمونه فایل نمونه سؤالات مصاحبات دات را از اینجا دریافت کنید. یک چنین شکلی دارد:

خوب! چطور می‌توان این Watermark را حذف یا حداقل نامرئی کرد؟
برای پاسخ به این سؤال نیاز است ابتدا با نحوه Watermark دار کردن صفحات یک فایل PDF آشناشویم.

الف) ایجاد یک فایل PDF ساده
        private static void createPdfFile(string pdfFile)
        {
            using (var fs = new FileStream(pdfFile, FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None))
            {
                using (var doc = new Document(PageSize.A4))
                {
                    using (var witier = PdfWriter.GetInstance(doc, fs))
                    {
                        doc.Open();
                        for (int i = 1; i <= 5; i++)
                        {
                            doc.NewPage();
                            doc.Add(new Paragraph(String.Format("This is page {0}", i)));
                        }
                        doc.Close();
                    }
                }
            }
        }
در اینجا یک فایل PDF با 5 صفحه ایجاد می‌شود.

ب) افزودن Watermark به فایل PDF تهیه شده
        private static void addWatermark(string pdfFile, string watermarkedFile, string watermarkText)
        {
            FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");
            var tahoma = FontFactory.GetFont("Tahoma", BaseFont.IDENTITY_H, 40, Font.NORMAL, BaseColor.BLACK);

            var reader = new PdfReader(pdfFile);
            using (var fileStream = new FileStream(watermarkedFile, FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None))
            {
                using (var stamper = new PdfStamper(reader, fileStream))
                {
                    int pageCount = reader.NumberOfPages;
                    for (int i = 1; i <= pageCount; i++)
                    {
                        var rect = reader.GetPageSize(i);
                        var cb = stamper.GetUnderContent(i);
                        var gState = new PdfGState();
                        gState.FillOpacity = 0.25f;
                        cb.SetGState(gState);

                        ColumnText.ShowTextAligned(
                            canvas: cb,
                            alignment: Element.ALIGN_CENTER,
                            phrase: new Phrase(watermarkText, tahoma),
                            x: rect.Width / 2,
                            y: rect.Height / 2,
                            rotation: 45f,
                            runDirection: PdfWriter.RUN_DIRECTION_LTR,
                            arabicOptions: 0);
                    }
                }
            }
        }
در متد فوق pdfFile نام و مسیر فایل PDF ایی است که قرار است به صفحات آن Watermark اضافه شود. نام و مسیر فایل خروجی توسط watermarkedFile مشخص می‌شود و watermarkText متنی است که در میانه صفحه نمایش داده خواهد شد.
در اینجا توسط PdfReader، فایل موجود گشوده می‌شود. به این ترتیب می‌توان به تک تک صفحات این فایل دسترسی یافت. از PdfStamper برای نوشتن در این فایل باز شده استفاده می‌کنیم.  متد stamper.GetUnderContent، لایه زیرین متن صفحات را در اختیار ما قرار می‌دهد. اگر علاقمند به نوشتن بر روی لایه رویی متون هستید از متد stamper.GetOverContent استفاده کنید. در اینجا از PdfGState برای مشخص سازی میزان شفافیت متن درحال نمایش، با مقدار دهی FillOpacity آن استفاده شده است. نهایتا از متد ColumnText.ShowTextAligned برای نمایش متن مورد نظر در مکان و زاویه‌ای مشخص استفاده می‌کنیم. این متد با زبان فارسی سازگاری دارد و run direction آن قابل تنظیم است.


ج) آشنایی با ساختار سطح پایین Watermark اضافه شده به صفحات

تقریبا اکثر Watermarkهایی که بر روی صفحات PDF درج می‌شوند، نیمه شفاف هستند تا بتوان متن زیر آن‌ها را مطالعه کرد. این شفافیت همانطور که ذکر شد توسط مقدار دهی شیء PdfGState حاصل می‌شود. اگر فایل PDF تولیدی در قسمت ب را توسط برنامه iText Rups باز کنیم، به شکل زیر خواهیم رسید:


هدف ما این است که به شیء PdfGState موجود در هر صفحه، دسترسی یافته و مقدار FillOpacity آن‌را صفر کنیم. به این ترتیب این Watermark، کاملا شفاف یا نامرئی خواهد شد. در PDF نهایی، چیزی به نام شیء PdfGState وجود ندارد، بلکه با یک سری Dictionary و Array سر و کار داریم.
همانطور که در شکل فوق ملاحظه می‌کنید، برای رسیدن به Gstateها باید مراحل زیر طی شوند:
1- فایل PDF گشوده شده و سپس به هر صفحه دسترسی یافت.
2- نیاز است RESOURCES صفحه جاری استخراج شوند.
3- در این منابع، باید EXTGSTATE را که همان PdfGStateها هستند، بیابیم.
4- سپس مقدار ca این EXTGSTATE یافت شده را به صفر مقدار دهی کنیم.

        private static void removeWatermark(string watermarkedFile, string unwatermarkedFile)
        {
            PdfReader.unethicalreading = true;
            PdfReader reader = new PdfReader(watermarkedFile);
            reader.RemoveUnusedObjects();
            int pageCount = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= pageCount; i++)
            {
                var page = reader.GetPageN(i);
                PdfDictionary resources = page.GetAsDict(PdfName.RESOURCES);
                PdfDictionary extGStates = resources.GetAsDict(PdfName.EXTGSTATE);
                if (extGStates == null)
                    continue;

                foreach (PdfName name in extGStates.Keys)
                {
                    var obj = extGStates.Get(name);
                    PdfDictionary extGStateObject = (PdfDictionary)PdfReader.GetPdfObject(obj);
                    var stateNumber = extGStateObject.Get(PdfName.ca_);
                    if (stateNumber == null)
                        continue;

                    var caNumber = (PdfNumber)PdfReader.GetPdfObject(stateNumber);
                    if (caNumber.FloatValue != 1f)
                    {
                        extGStateObject.Remove(PdfName.ca_);
                        //با تنظیم مقدار به صفر، نامرئی خواهد شد
                        extGStateObject.Put(PdfName.ca_, new PdfNumber(0f));
                    }
                }
            }

            using (FileStream fs = new FileStream(unwatermarkedFile, FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None))
            {
                using (PdfStamper stamper = new PdfStamper(reader, fs))
                {
                    stamper.SetFullCompression();
                    stamper.Close();
                }
            }
        }
نحوه پیاده سازی مراحل یاد شده را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. ابتدا توسط  PdfReader فایل موجود باز شده و سپس تک تک صفحات آن‌را بررسی می‌کنیم. در این صفحات اگر EXTGSTATE ایی یافت شد، مقدار ca آن‌را به صفر تنظیم خواهیم کرد. از مقدار 1 صرفنظر شده، چون این مقدار عموما برای Watermark دار کردن صفحات استفاده نمی‌شود.
در این متد، watermarkedFile فایلی است که باید watermark آن نامرئی شود و unwatermarkedFile فایل تولیدی حاصل است.

مطالب
پیاده سازی عملیات CRUD در Kendo UI Treeview یک پروژه‌ی ASP.NET MVC
در این مقاله می‌خواهیم عملیات CRUD را بر روی Telerik kendo treeview  در یک پروژه‌ی ASP.NET MVC پیاده سازی کنیم. شکل کلی این پروژه به صورت زیر می‌باشد:


که اینجا دکمه‌ها از سمت راست به چپ، عملیات افزودن، عدم انتخاب، ویرایش و حذف را انجام می‌دهند. کدهای HTML این پنل را در ادامه مشاهده می‌کنید:

<div id="CrudPanel" class="row treeview-panel" >
      <div class="col-lg-7 pull-right">
           <input type="text" id="txtLocationTitle" class="form-control" />
      </div>
      <div class="col-lg-5 pull-left" style="text-align: left;">
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="افزودن" id="btnAddLocation" class="btn btn-sm btn-success">
                <i class="fa fa-plus"></i>
           </button>
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="عدم انتخاب" id="btnUnSelect" class="btn btn-sm btn-info">
                <i class="fa fa-square-o"></i>
           </button>
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="ویرایش" id="btnEditLocation" class="btn btn-sm btn-warning">
                <i class="fa fa-pencil"></i>
           </button>
           <button data-toggle="tooltip" data-placement="left" title="حذف" id="btnDeleteLocation" class="btn btn-sm btn-danger">
                <i class="fa fa-times"></i>
           </button>
      </div>
</div>


و قطعه کد ذیل مربوط به پنل ویرایش است که در ابتدای کار کلاس hide به آن انتساب داده شده و پنهان می‌شود:

<div id="EditPanel" class="row edit hide treeview-panel">
     <div class="col-lg-7 pull-right">
          <input type="text" id="txtLocationEditTitle" class="form-control" />
     </div>
     <div class="col-lg-5 pull-left" style="text-align: left">
          <input type="button" value="ویرایش" id="btnEditPanelLocation" data-code="" data-parentId="" class="btn btn-sm btn-success" />
          <input type="button" value="انصراف" id="btnCancle" class="btn btn-sm btn-info" />
     </div>
</div>


در آخر این تکه کد نیز مربوط به KendoUI TreeView است:

 <div class="col-lg-6 k-rtl treeview-style">
                    @(Html.Kendo()
                          .TreeView()
                          .Name("treeview")
                          .DataTextField("Title")
                          .DragAndDrop(false)
                          .DataSource(dataSource => dataSource
                          .Model(model => model.Id("Id"))
                          .Read(read => read.Action(MVC.Admin.Location.ActionNames.GetAllAssetGroupTree, MVC.Admin.Location.Name)))
                    )
                </div>


یک نکته

- کلاس k-rtl مربوط به خود treeview می‌باشد و با این کلاس، درخت ما راست به چپ می‌شود.


در ادامه css‌های مربوط به کلاس‌های treeview-style ،hide و treeview-panel بررسی خواهند شد:

.treeview-style {
    min-height: 86px;
    max-height: 300px;
    overflow: scroll;
    overflow-x: hidden;
    position: relative;
}
.treeview-panel {
    background-color: #eee;
    padding: 25px 0 25px 0;
}
.hide {
    display: none;
}


تا اینجای مقاله، کدهای Html و Css موجود را بررسی کردیم. حالا سراغ قسمت اصلی خواهیم رفت. یعنی عملیات CRUD.


لازم به ذکر است در ابتدای قسمت script  باید این چند خط کد نوشته شود:

 var treeview = null;
    $(window).load(function () {
        treeview = $("#treeview").data("kendoTreeView");
    });

در اینجا بعد از بارگذاری کامل صفحه، درخت مورد نظر ما ساخته خواهد شد و می‌توان به متغیر treeview در تمام قسمت script دسترسی داشت.


پیاده سازی عملیات افزودن: 

 $(document).on('click', '#btnAddLocation', function () {
        var title = $('#txtLocationTitle').val();
        var selectedNodeId = null;
        var selectedNode = treeview.select();
        if (selectedNode.length == 0) {
            selectedNode = null;
        }
        else {
            selectedNodeId = treeview.dataItem(selectedNode).id;// گرفتن آی دی گره انتخاب شده
        }
        $.ajax({
            url: '@Url.Action(MVC.Admin.Location.CreateByAjax())',
            type: 'POST',
            data: { Title: title, ParentId: selectedNodeId },
            success: function (data) {
                debugger;
                showMessage(data.message, data.notificationType);
                if (data.result)
                    treeview.dataSource.read();
            },
            error: function () {
                showMessage('لطفا مجددا تلاش نمایید', 'warning');
            }
        });

    });

توضیحات: مقدار گره جدید را خوانده و در متغیر title قرار می‌دهیم. گره انتخاب شده را توسط این خط

var selectedNode = treeview.select();

می گیریم و سپس در ادامه بررسی خواهیم کرد تا اگر گره‌ای انتخاب نشده باشد، به کاربر پیغامی را نشان دهد؛ در غیر این صورت توسط ajax، مقادیر مورد نظر، به اکشن ما در LocationController ارسال می‌شوند:

 [HttpPost]
        public virtual ActionResult CreateByAjax(AddLocationViewModel locationViewModel)
        {
            if (ModelState.IsNotValid())
                return JsonResult(false, "عنوان نباید خالی و یا کمتر از دو کاراکتر باشد.", NotificationType.Error);
            var result = _locationService.Add(locationViewModel);//سرویس مورد نظر برای اضافه کردن به دیتابیس
            switch (result)
            {
                case AddStatus.AddSuccessful:
                    _uow.SaveChanges();
                    return JsonResult(true, Messages.SaveSuccessfull, NotificationType.Success);
                case AddStatus.Faild:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
                case AddStatus.Exists:
                    return JsonResult(false, Messages.DataExists, NotificationType.Warning);
                default:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
            }
        }


   public virtual JsonResult JsonResult(bool result, string message, string notificationType)
        {
            return Json(new { result = result, message = message, notificationType = notificationType }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

اکشن JsonResult  که مقادیر نتیجه، پیغام و نوع اطلاع رسانی را می‌گیرد و یک آبجکت از نوع json را به تابع success ای‌جکس، ارسال می‌کند.


 public class AddLocationViewModel
    {
        [DisplayName("عنوان")]
        [Required(ErrorMessage ="لطفا عنوان گروه را وارد نمایید"),MinLength(2,ErrorMessage ="طول عنوان خیلی کوتاه می‌باشد ")]
        public string Title { get; set; }
        [DisplayName("گروه پدر")]
        public Guid? ParentId { get; set; }

    }

این کلاس viewModel ما می‌باشد.


  public enum AddStatus
    {
        AddSuccessful,
        Faild,
        Exists
    }

و این مورد هم کلاس AddStatus از نوع enum.


  public class Messages
    {
        #region  Fields

        public const string SaveSuccessfull = "اطلاعات با موفقیت ذخیره شد";
        public const string SaveFailed = "خطا در ثبت اطلاعات";
        public const string DeleteMessage = "کابر گرامی ، آیا از حذف کردن این رکورد مطمئن هستید ؟";
        public const string DeleteSuccessfull = "اطلاعات با موفقیت حذف شد";
        public const string DeleteFailed = "خطا در حذف اطلاعات ، لطفا مجددا تلاش نمایید";
        public const string DeleteHasInclude = "کاربر گرامی ، رکورد مورد نظر هم اکنون در بانک اطلاعاتی سیستم در حال استفاده توسط منابع دیگر می‌باشد";
        public const string NotFoundData = "اطلاعات یافت نشد";
        public const string NoAttachmentSelect = "تصویری انتخاب نشده است";
        public const string DataExists = "اطلاعات وارد شده در بانک اطلاعاتی موجود می‌باشد";
        public const string DeletedRowHasIncluded = "کاربر گرامی ، رکوردی که قصد حذف آن را دارید هم اکنون در بانک اطلاعاتی سیستم ، توسط سایر بخش‌ها در حال استفاده می‌باشد";
        
        #endregion
    }

و این موارد هم مقادیر ثابت فیلد‌های مورد استفاده‌ی ما در کلاس Message.


پیاده سازی عملیات حذف

به طور اختصار، عملیات حذف را توضیح می‌دهم تا به قسمت اصلی مقاله یعنی ویرایش بپردازیم:

$(document).on('click', '#btnDeleteLocation', function () {
        var selectedNode = treeview.select();
        var currentNode = treeview.dataItem(selectedNode);
        if (selectedNode.length == 0) {
            showMessage('گزینه ای انتخاب نشده است. لطفا یک گزینه انتخاب نمایید', 'warning');
        } else {
            var selectedNodeId = treeview.dataItem(selectedNode).id;
            if (currentNode.hasChildren) {
                var title = 'کاربر گرامی ، با حذف شدن این گره، تمام زیر شاخه‌های آن حذف می‌شود. آیا مطمئن هستید ؟ ';
                DeleteConfirm(selectedNodeId, '@Url.Action(MVC.Admin.Location.DeleteByAjax())', title);
            } else {
                $.ajax({
                    url: '@Url.Action(MVC.Admin.Location.DeleteByAjax())',
                    type: 'POST',
                    data: { id: selectedNodeId },
                    success: function (data) {
                        debugger;
                        showMessage(data.message, data.notificationType);
                        if (data.result)
                            treeview.remove(selectedNode);
                    },
                    error: function () {
                        showMessage('لطفا مجددا تلاش نمایید', 'warning');
                    }
                });
            }
        }
    });

این مورد نیز همانند عملیات افزودن عمل می‌کند. یعنی ابتدا چک می‌کند که آیا گره‌ای انتخاب شده است یا خیر؟ و اگر گره انتخابی ما دارای فرزند باشد، به کاربر پیغامی را نشان می‌دهد و می‌گوید «گره مورد نظر، دارای فرزند است. آیا مایل به حذف تمام فرزندان آن هستید؟» مانند تصویر زیر:



در نهایت چه گره انتخابی دارای فرزند باشد و چه نباشد، به یک مسیر مشترک ارسال می‌شوند:

  public virtual ActionResult DeleteByAjax(Guid id)
        {
            var result = _locationService.Delete(id);
            switch (result)
            {
                case DeleteStatus.Successfull:
                    _uow.SaveChanges();
                    return DeleteJsonResult(true, Messages.DeleteSuccessfull, NotificationType.Success);
                case DeleteStatus.NotFound:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.NotFoundData, NotificationType.Error);
                case DeleteStatus.Failed:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.DeleteFailed, NotificationType.Error);
                case DeleteStatus.ThisRowHasIncluded:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.DeletedRowHasIncluded, NotificationType.Warning);
                default:
                    return DeleteJsonResult(false, Messages.DeleteFailed, NotificationType.Error);
            }
        }


در سرویس مورد نظر ما یعنی Delete، اگه گره‌ای دارای فرزند باشد، تمام فرزندان آن را حذف می‌کند. حتی فرزندان فرزندان آن را:

  public DeleteStatus Delete(Guid id)
        {
            var model = GetAsModel(id);
            if (model == null) return DeleteStatus.NotFound;
            if (!CanDelete(model)) return DeleteStatus.ThisRowHasIncluded;
            _uow.MarkAsSoftDelete(model, _userManager.GetCurrentUserId());

            if (model.Children.Any())
                DeleteChildren(model);
            return DeleteStatus.Successfull;
        }


  private void DeleteChildren(Location model)
        {
            foreach (var item in model.Children)
            {
                _uow.MarkAsSoftDelete(item, _userManager.GetCurrentUserId());
                if (item.Children.Any())
                    DeleteChildren(item);
            }
        }


  public class Location:BaseEntity,ISoftDelete
    {
        public string Title { get; set; }
        public Location Parent { get; set; }
        public Guid? ParentId { get; set; }
        public bool IsDeleted { get; set; }

        public virtual ICollection<Location> Children { get; set; }
}

 و این هم مدل Location که سمت سرور از مدل استفاده می‌کنیم.


پیاده سازی عملیات ویرایش

حالا به قسمت اصلی مقاله رسیدیم. در اینجا قرار است گره‌ای را انتخاب نماییم و با زدن دکمه ویرایش و باز شدن پنل آن، آن را ویرایش کنیم. با زدن دکمه ویرایش، کدهای زیر اجرا می‌شوند:

    // Open Edit Panel
    $(document).on('click', '#btnEditLocation', function () {
        debugger;
        var selectedNode = treeview.select();
        var currentNode = treeview.dataItem(selectedNode);// با استفاده از این خط، گره انتخاب شده جاری را می‌گیریم.


        if (selectedNode.length == 0) {
//این شرط به ما می‌گوید اگر گره ای انتخاب نشده بود پیغامی به کاربر نمایش بده
            showMessage('گزینه ای انتخاب نشده است. لطفا یک گزینه انتخاب نمایید', 'warning');
        } else {
            var selectedNodeCode = treeview.dataItem(selectedNode).Code;
            var selectedNodeTitle = treeview.dataItem(selectedNode).Title;
            var selectedNodeParentId = treeview.dataItem(selectedNode).ParentId;
// آی دی یا کد، عنوان و آی دی پدر گره انتخاب شده را با استفاده از این سه خط در اختیار می‌گیریم
            $('#CrudPanel').toggleClass('hide'); //المنت کرادپنل که در حال حاضر کاربر آن را می‌بیند، با این خط کد، پنهان می‌شود
            $('#EditPanel').toggleClass('hide'); //المنت ادیت پنل که در حال حاضر از دید کاربر پنهان است، قابل نمایش می‌شود

            $("#txtLocationEditTitle").val(selectedNodeTitle);
//عنوان گره ای که می‌خواهیم آن را ویرایش کنیم در تکست باکس مورد نظر قرار می‌گیرد
            $("#txtLocationEditTitle").focusTextToEnd();
// با استفاده از این پلاگین، کرسر ماوس در انتهای مقدار دیفالت تکست باکس قرار می‌گیرد
            $("#btnEditPanelLocation").attr('data-code', selectedNodeCode);
            $("#btnEditPanelLocation").attr('data-parentId', selectedNodeParentId == null ? '' : selectedNodeParentId);
//مقادیر پرنت آی دی و کد را در دیتا اتریبیوت‌های موجود در المنت خودمان قرار می‌دهیم
            // Disable clicking in treeview
            $("#treeview").children().bind('click', function () { return false; });
        }
    });

  (function ($) {
        $.fn.focusTextToEnd = function () {
            this.focus();
            var $thisVal = this.val();
            this.val('').val($thisVal);
            return this;
        }
    }(jQuery));

کد زیر باعث می‌شود تا زمانیکه پنل ویرایش باز است، کاربر نتواند هیچ کلیکی را در عناصر داخل درخت ما، داشته باشد.

            $("#treeview").children().bind('click', function () { return false; });


و در نهایت با زدن دکمه ویرایش، پنل ویرایش ما به صورت زیر باز می‌شود:


همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، با انتخاب ساختمان مرکزی و زدن دکمه ویرایش، پنل CRUD ما پنهان و پنل ویرایش ظاهر می‌گردد. همچنین عنوان گره انتخابی به عنوان پیش فرض تکست باکس ما تنظیم می‌شود و کاربر نمی‌تواند گره دیگری را انتخاب کند؛ به شرط آنکه این پنل ویرایش بسته شود.

با تغییر عنوان تکست باکس و زدن دکمه‌ی ویرایش، رویداد زیر رخ می‌دهد:

  // Edit tree node
    $(document).on('click', '#btnEditPanelLocation', function () {
        debugger;
        var code = $("#btnEditPanelLocation").attr('data-code');
        var parentId = $("#btnEditPanelLocation").attr('data-parentId');
        var title = $("#txtLocationEditTitle").val().trim();
        $.ajax({
            url: '@Url.Action(MVC.Admin.Location.EditByAjax())',
            type: 'POST',
            data: { Code: code, Title: title, ParentId: parentId.length === 0 ? null : parentId },
            success: function (data) {
                debugger;
                showMessage(data.message, data.notificationType);
                if (data.result) {
                    treeview.dataSource.read();
                    CloseEditPanel();
                }
            },
            error: function () {
                showMessage('لطفا مجددا تلاش نمایید', 'warning');
            }
        });
    });


  [HttpPost]
        public virtual ActionResult EditByAjax(EditLocationViewModel editLocationViewModel)
        {

            if (ModelState.IsNotValid())
                return JsonResult(false,"عنوان نباید خالی و یا کمتر از دو کاراکتر باشد.", NotificationType.Error);
            var result = _locationService.Edit(editLocationViewModel);
            switch (result)
            {
                case EditStatus.Successful:
                    _uow.SaveChanges();
                    return JsonResult(true, Messages.SaveSuccessfull, NotificationType.Success);
                case EditStatus.NotFound:
                    return JsonResult(false, Messages.NotFoundData, NotificationType.Error);
                case EditStatus.Faild:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
                case EditStatus.Exists:
                    return JsonResult(false, Messages.DataExists, NotificationType.Warning);
                default:
                    return JsonResult(false, Messages.SaveFailed, NotificationType.Error);
            }
        }


تابع CloseEditPanel  بعد از اتمام ویرایش هر گره و یا با زدن دکمه انصراف در شکل بالا، فراخوانی می‌شود که کد آن به شکل زیر است:

  function CloseEditPanel() {
        $('#CrudPanel').toggleClass('hide');
//پنل کراد ما که در حال حاضر از دید کاربر پنهان است با این خط ظاهر می‌گردد
        $('#EditPanel').toggleClass('hide');
//پنل ویرایش ما که در حال حاضر کاربر آن را می‌بیند، پنهان می‌شود از دید کاربر
        $("#txtLocationEditTitle").val('');
//مقدار تکست باکس خالی می‌شود
        $("#btnEditPanelLocation").attr('data-code', '');
        $("#btnEditPanelLocation").attr('data-parentId', '');
//دیتا اتریبیوت‌های ما که مقادیر کد و آی دی والد در آن قرار گرفته نیز خالی می‌شود
        // Enable clicking in treeview
        $("#treeview").children().unbind('click').bind('click', function () { return true; });
//اگر یادتان باشد با یک خط کد به کاربر اجازه ندادیم که با باز شدن پنل ویرایش، گره دیگری را انتخاب نمایی. حالا این خط کد عکس کد قبلیست و به کاربر اجازه می‌دهد در المنت مورد نظر کلیک کند
    }


   // Cancle edit Node tree
    $(document).on('click', '#btnCancle', function () {
        CloseEditPanel();
    });
  $(document).on('click', '#btnUnSelect', function () {
//رویداد عدم انتخاب
        treeview.select(null);
    });
نظرات مطالب
EF Code First #12
به این ترتیب باید پیاده سازی بشه. یک حالت عمومی است و به کلاس و شیء خاصی گره نخورده:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace Test
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public class CompareAttribute : ValidationAttribute
    {
        public CompareAttribute(string originalProperty, string confirmProperty)
        {
            OriginalProperty = originalProperty;
            ConfirmProperty = confirmProperty;
        }
        public string ConfirmProperty { get; private set; }
        public string OriginalProperty { get; private set; }
        protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext ctx)
        {
            if (value == null)
                return new ValidationResult("لطفا فیلدها را تکمیل نمائید");
            var confirmProperty = ctx.ObjectType.GetProperty(ConfirmProperty);
            if (confirmProperty == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("لطفا فیلد {0} را تعریف نمائید", ConfirmProperty));
            var confirmValue = confirmProperty.GetValue(ctx.ObjectInstance, null) as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(confirmValue))
                return new ValidationResult(string.Format("لطفا فیلد {0} را تکمیل نمائید", ConfirmProperty));
            var originalProperty = ctx.ObjectType.GetProperty(OriginalProperty);
            if (originalProperty == null)
                throw new InvalidOperationException(string.Format("لطفا فیلد {0} را تعریف نمائید", OriginalProperty));
            var originalValue = originalProperty.GetValue(ctx.ObjectInstance, null) as string;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(originalValue))
                return new ValidationResult(string.Format("لطفا فیلد {0} را تکمیل نمائید", OriginalProperty));
            return originalValue == confirmValue ? ValidationResult.Success : new ValidationResult("مقادیر وارد شده یکسان نیستند");
        }
    }
}

مطالب
نمایش اشیاء موجود در View بر اساس دسترسی‌ها در ASP.NET MVC
سیستم دسترسی در یک سیستم، همیشه برای من چالش برانگیز بوده است. با دیدن کدهای مختلف از افراد مختلف، شیوه‌های گوناگونی از کدنویسی را دیده‌ام؛ ولی یکی از نکاتی که در بین آن‌ها بررسی نشده بود و یا از آن غافل مانده بودند، بررسی بعضی از عناصر موجود در ویو بود که باید با توجه به نقش کاربر سیستم، وضعیت آن بررسی میشد. 
برای مثال تصور کنید که شما دو کاربر دارید که هر دو سطح دسترسی به پروفایل کاربران دیگر را دارند. ولی یکی از کاربرها این توانایی را دارد تا با کلیک بر روی دکمه‌ای، لاگین کاربر مورد نظر را مسدود نماید، ولی دیگری نمی‌تواند این دکمه را ببیند، یا برای او به صورت غیرفعال نمایش داده شود. در اکثر این مواقع کاری که برنامه نویسان انجام میدهند، نوشتن توابع به شیوه‌های گوناگون در لابلای انبوهی از کدهای View هست تا بتوانند این مسئله را پیاده سازی کنند. ولی با اضافه شدن هر چه بیشتر این عناصر به صفحه و با توجه به انبوهی از ویووها و ویووکامپوننت‌ها کار بسیار سخت‌تر میشود.
 به همین جهت من از فیلترها در MVC کمک گرفتم و این موضوع را با توجه به خروجی نهایی صفحه بررسی میکنم. به این معنا که وقتی صفحه بدون هیچ گونه اعتبارسنجی در سطح ویو آماده شد، با استفاده از فیلتر مورد نظر که به صورت سراسری اضافه شده است، بررسی میکنم که آیا این کاربر حق دارد بعضی از المان‌ها را ببیند یا خیر؟ در صورتیکه برای هر المان موجود در صفحه اعتباری نداشته باشد، آن المان از صفحه حذف و یا غیرفعال میشود.
ابتدا یک صفحه را با المان‌های زیر میسازیم. از آنجا که بیشتر تگ‌های عملیاتی از نوع لینک و دکمه هستند، از هر کدام، سه عنصر به صفحه اضافه میکنیم:
<button data-perm="true" data-controller="c" data-action="r" data-method="post" data-type="disable">Test 1</button>
<button data-perm="true" data-controller="c" data-action="t" data-method="post">Test 2</button>
<button data-perm="false" data-controller="c" data-action="r" data-method="post">Test 3</button>
<a data-perm="true" data-controller="c" data-action="m" data-method="post">Test 4</a>
<a data-perm="false" data-controller="c" data-action="m" data-method="post">Test 5</a>
<a data-perm="true" data-controller="c" data-action="t" data-method="post">Test 6</a>
در اینجا ما از همان ساختار آشنای *-data استفاده میکنیم و معنی هر کدام از ویژگی‌ها برابر زیر است:
ویژگی
توضیحات
 perm   آیا نیاز به اعتبارسنجی دارد یا خیر؟ در صورتی که المانی مقدار Perm آن با مقدار true پر گردد، اعتبارسنجی روی آن اعمال خواهد شد.   
 controller   نام کنترلری که به آن دسترسی دارد.  
 action  نام اکشنی که به آن در کنترلر ذکر شده دسترسی دارد. 
 method   در صورتیکه دسترسی get و post و ... هر یک متفاوت باشد.  
 type  نحوه برخورد با المان غیرمجاز. در صورتیکه با disable مقداردهی شود، المان غیرفعال و در غیر اینصورت، از روی صفحه حذف میشود.

سپس یک کلاس جدید ساخته و با ارث بری از ActionFilterAttribute، کار ساخت فیلتر را آغاز میکنیم:

    public class AuthorizePage: ActionFilterAttribute
    {
        private HtmlTextWriter _htmlTextWriter;
        private StringWriter _stringWriter;
        private StringBuilder _stringBuilder;
        private HttpWriter _output;
        IAuthorization _auth;
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {        
            _stringBuilder = new StringBuilder();
            _stringWriter = new StringWriter(_stringBuilder);
            _htmlTextWriter = new HtmlTextWriter(_stringWriter);
            _output = (HttpWriter) filterContext.RequestContext.HttpContext.Response.Output;
            filterContext.RequestContext.HttpContext.Response.Output = _htmlTextWriter;
            _auth = new Auth();
        }

        public override void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)
        {
            var response = _stringBuilder.ToString();

            response = AuthorizeTags(response);
            _output.Write(response);
        }

        public string AuthorizeTags(string response)
        {

            var doc = GetHtmlDocument(response);
            var nodes=doc.DocumentNode.SelectNodes("//*[@data-perm]");

            if (nodes == null)
                return response;

            foreach(var node in nodes)
            {
                var dataPermission = node.Attributes["data-perm"];
                if(!dataPermission.Value.TryBooleanParse())
                {
                    continue;
                }

                var controller = node.Attributes["data-controller"].Value;
                var action = node.Attributes["data-action"].Value;
                var method = node.Attributes["data-method"].Value;

                var access=_auth.Authorize(HttpContext.Current.User.Identity.Name , controller, action, method);

                if (access)
                    continue;

                var removeElm = true;
                var type = node.Attributes["data-type"]?.Value;
                if (type!=null && type.ToLower()== "disable")
                {
                    removeElm = false;
                }

                if(removeElm)
                {
                    node.Remove();
                    continue;
                }


                node.Attributes.Add("disabled", "true");
            }

            return doc.DocumentNode.OuterHtml;
        }

        private HtmlDocument GetHtmlDocument(string htmlContent)
        {
            var doc = new HtmlDocument
            {
                OptionOutputAsXml = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };
            doc.LoadHtml(htmlContent);

            return doc;
        }

    }
در خطوط اولیه، از متد OnActionExecuting به عنوان یک سازنده برای پر کردن در لحظه هر درخواست استفاده میکنیم. htmlTextWriter که یک پیاده سازی از TextWriter هست، برای نوشتن بهینه کدهای HTML سودمند میباشد و از آن جهت که نیاز زیادی برای کار با رشته‌ها دارد، از StringBuilder در پشت صحنه استفاده می‌کند. جهت آشنایی بیشتر با این کلاس‌ها، مطلب StringBuilder و قسمت نظراتش را مطالعه بفرمایید. همچنین یک httpWriter هم برای ایجاد خروجی در اکشن مورد نظر نیازمندیم و مورد آخر یک اینترفیس میباشد که جهت اعتبارسنجی مورد استفاده قرار میگیرد و این اینترفیس میتواند از طریق تزریق وابستگی‌ها پر شود:
  public interface IAuthorization
    {
        bool Authorize(string userId, string controller, string action, string method);
    }

ادامه کد در متد OnResultExecuted قرار دارد و متد اصلی کار ما میباشد. این متد بعد از صدور خروجی از اکشن، صدا زده شده اجرا میشود و شامل خروجی اکشن میباشد. خروجی اکشن را به متدی به نام AuthorizeResponse داده و با استفاده از بسته htmlagilitypack که یک HTML Parser میباشد، کدهای HTML را تحلیل میکنیم. قاعده فیلترسازی المان‌ها در این کتابخانه بر اساس قواعد تعریف شده در XPath میباشد. بر اساس این قاعده ما گفتیم هر نوع تگی که دارای ویژگی data-perm میباشد، باید به عنوان گره‌های فیلتر شده برگشت داده شود. سپس مقادیر نام کنترلر و اکشن و ... از المان دریافت شده و با استفاده از اینترفیسی که ما اینجا تعریف کرده‌ایم، بررسی میکنیم که آیا این کاربر به این موارد دسترسی دارد یا خیر. در صورتیکه پاسخ برگشتی، از عدم اعتبار کاربر بگوید، گره مورد نظر حذف و یا در صورتیکه ویژگی data-type وجود داشته و مقدارش برابر disable باشد، آن المان غیرفعال خواهد شد. در نهایت کد تولیدی سند را به رشته تبدیل کرده و جایگزین خروجی فعلی میکنیم.
جهت تعریف سراسری آن در Global.asax داریم:
protected void Application_Start()
{
  GlobalFilters.Filters.Add(new AuthorizePage());
}
مطالب
C# 6 - Exception Filtering
سی‌شارپ نیز مانند بسیاری از زبان‌های شیءگرای دیگر، امکان فیلتر کردن استثناءها را بر اساس نوع آن‌ها، دارا است. برای مثال:
try
{
    // some code to check  ...
}
catch (InvalidOperationException ex)
{
    // do your handling for invalid operation ...
}
catch (IOException ex)
{
    // do your handling for IO error ...
}
در اینجا می‌توان بر اساس نوع استثنای مدنظر، چندین catch را نوشت و مدیریت کرد. اما گاهی از اوقات شاید بهتر باشد بجای مدیریت کلی یک نوع از استثناءها، فقط نوعی خاص را صرفا بر اساس شرایطی مشخص، مدیریت کرد. این قابلیت، تحت عنوان Exception Filtering به C# 6 اضافه شده‌است و شکل کلی آن به صورت ذیل است:
 catch (SomeException ex) when (someConditionIsMet)
{
    // Your handler logic
}
در این حالت ابتدا نوع استثناء بررسی می‌شود و سپس شرطی که در قسمت when ذکر شده‌است. اگر هر دو با هم برقرار بودند، آنگاه این استثنای خاص مدیریت خواهد شد؛ در غیر اینصورت، از مدیریت این نوع استثناء صرفنظر می‌گردد. این قابلیت، از ابتدای ارائه‌ی CLR وجود داشته‌است، اما C#6 تازه شروع به استفاده‌ی از آن کرده‌است (و VB.NET از چند نگارش قبل).

علاوه بر این در اینجا می‌توان چندین بدنه‌ی catch مجزا را به ازای یک نوع استثنای مشخص به همراه whenهای متفاوتی نیز تعریف کرد و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد. فقط در این حالت باید به تقدم و تاخرها دقت داشت. برای نمونه در مثال ذیل، ترکیب چندین شرط متفاوت را بر اساس یک نوع مشخص استثناء، مشاهده می‌کنید. در اینجا اگر برای نمونه شرط ذکر شده‌ی در قسمت when مربوط به catch اولی صادق باشد، همینجا کار خاتمه می‌یابد و سایر catchها بررسی نمی‌شوند:
 catch (SomeDependencyException ex) when (condition1 && condition2)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex)
{
 
}
مورد آخر، حالت catch all را دارد و در صورت شکست دو catch قبلی اجرا می‌شود. اما باید دقت داشت که اگر این catch all بدون شرط و بدون قسمت when را در ابتدا ذکر کنیم، دیگر کار به بررسی سایر catchهای این نوع استثنای خاص نخواهد رسید:
 catch (SomeDependencyException ex)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1 && condition2)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1)
{
 
}
در مثال فوق هیچگاه دو catch تعریف شده‌ی پس از catch all اولی اجرا نمی‌شوند.


لاگ کردن استثناءها در C# 6 بدون مدیریت آن‌ها

به مثال ذیل دقت کنید:
 try
{
    DoSomethingThatMightFail(s);
}
catch (Exception ex) when (Log(ex, "An error occurred"))
{
    // this catch block will never be reached
}

...

static bool Log(Exception ex, string message, params object[] args)
{
   Debug.Print(message, args);
   return false;
}
در قسمت when می‌توان هر متدی که true یا false را برگرداند، فراخوانی کرد. در این مثال، متدی تعریف شده‌است که false بر می‌گرداند. یعنی این استثناء کلی از نوع Exception هرچند به ظاهر دارای قسمت when است و مدیریت شده‌است، اما چون خروجی متد Log قسمت when آن مساوی false است، مدیریت نخواهد شد. یعنی در اینجا می‌توان بدون مدیریت یک استثناء، اطلاعات کامل آن‌را لاگ کرد!


تفاوت C# 6 - Exception Filtering با if/else نوشتن در بدنه‌ی catch چیست؟

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که کدهای if/else دار داخل بدنه‌ی catch کدهای قدیمی را مانند کد ذیل:
try
{
    var request = WebRequest.Create("http://www.google.coom/");
    var response = request.GetResponse();
}
catch (WebException we)
{
    if (we.Status == WebExceptionStatus.NameResolutionFailure)
    {
        //handle DNS error
        return;
    }
    if (we.Status == WebExceptionStatus.ConnectFailure)
    {
        //handle connection error
        return;
    }
 
    throw;
}
می‌توان به شکل جدید C# 6 به همراه when نوشت و تبدیل کرد:
try
{
    var request = WebRequest.Create("http://www.google.coom/");
    var response = request.GetResponse();
}
catch (WebException we) when (we.Status == WebExceptionStatus.NameResolutionFailure)
{
    //Handle NameResolutionFailure Separately
}
catch (WebException we) when (we.Status == WebExceptionStatus.ConnectFailure)
{
    //Handle ConnectFailure Separately
}
اما باید دقت داشت که تفاوت مهم قطعه کد دوم، در مباحث Stack unwinding است. در مثال اولی که if/else داخل بدنه‌ی catch نوشته شده‌است، اطلاعات local محل فراخوانی متدی را که سبب بروز استثناء شده‌است، از دست خواهیم داد؛ اما در مثال دوم خیر.
به این معنا که exception filters سبب Stack unwinding نمی‌شوند. با هربار ورود به بدنه‌ی catch، اصطلاحا عملیات Stack unwinding صورت می‌گیرد. یعنی اطلاعات stack مربوط به متدهای پیش از فراخوانی متدی که سبب بروز استثناء شده‌است، از بین می‌روند. به این ترتیب تشخیص مقادیر متغیرهایی که سبب بروز این استثناء شده‌اند نیز میسر نخواهد بود و دیگر نمی‌توان با قطعیت عنوان کرد که چه مقادیری و چه اطلاعاتی سبب بروز این مشکل شده‌اند. اما در حالت exception filters در قسمت when آن هنوز وارد بدنه‌ی catch نشده‌ایم. در اینجا دسترسی کاملی به اطلاعات stack جاری و مقادیر متغیرهای محلی که سبب بروز این استثناء شده‌اند وجود دارد.

تفاوت stack با stack trace چیست؟ stack قطعه‌ای از حافظه‌است که اطلاعاتی در مورد نحوه‌ی فراخوانی متدها، آدرس بازگشتی آن‌ها، آرگومان و همچنین متغیرهای محلی آن‌ها را دارا است. اما stack trace تنها یک رشته‌است و بیانگر نام متدهایی است که هم اکنون بر روی stack قرار دارند. احتمالا پیشتر خوانده بودید که فراخوانی throw داخل بدنه‌ی catch سبب حفظ stack trace می‌شود و اگر throw ex صورت گیرد، این اطلاعات از دست می‌روند و بازنویسی می‌شوند. اما در C# 6 امکان حفظ کل اطلاعات stack به همراه exception filtering میسر شده‌است.
نظرات مطالب
inject$ در AngularJs
 به صورت کلی با استفاده از watch$  می‌توان تمامی تغییراتی را که به خواص ViewModel اعمال می‌شوند مشاهده کرد.
تعریف کلی آن به صورت زیر است:
$watch(watchExpression, listener, objectEquality)
»watchExpression : می‌توان نام خاصیت مورد نظر در ViewModel یا یک تابع را که قصد مشاهده تغییرات آن را داریم تعیین کنیم.
»Listener : با تغییر در مقدار watchExpression  اگر  مقدار قبلی این عبارت با مقدار فعلی آن برابر نباشد این تابع فراخوانی می‌شود.
» objectEquality : به صورت پیش فرض Angular مقادیر مورد نظر برای تغییرات را فقط از نظر Reference Equal بودن چک می‌کند. اگر بخواهیم که Angular به صورت عمقی و درختی مقادیر ابجکت‌ها را بررسی کند مقدار این پارامتر باید true شود.
در فریم ورک Angular هر زمان که عمل مقید سازی خواص ViewModel به عناصر DOM انجام می‌گیرد در واقع یک نمونه از watch$ به لیستی به نام watch list $ اضافه می‌شود. دقت کنید که صرفا تعریف در محدوده کنترلر کافی نیست بلکه باید خاصیت مورد نظر حتما مقید شود. برای مثال
app.controller('MainCtrl', function($scope) {
  $scope.foo = "Foo";
  $scope.world = "World";
});
در View نیز
Hello, {{ World }}
در کنترلر بالا دو خاصیت تعریف شده است، در حالی که در View فقط یک خاصیت مقید شده است. درنتیجه فقط یک watch$ به لیست مورد نظر اضافه شده است.
و به عنوان نکته آخر، در Angular نسخه 1.1.4 تابعی به نام watchCollection اضافه شده است که برای ردیابی تغییرات یک مجموعه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یک مثال در این مورد
مطالب
کش کردن اطلاعات غیر پویا در ASP.Net - قسمت دوم

قسمت قبل به IIS7‌ اختصاص داشت که شاید برای خیلی‌ها کاربرد نداشته باشد خصوصا اینکه برنامه نویس‌ها ترجیح می‌دهند به روش‌هایی روی بیاورند که کمتر نیاز به دخالت مدیر سرور داشته باشد؛ یا زمانیکه سایت شما بر روی یک هاست اینترنتی قرار گرفته است عملا شاید دسترسی خاصی به تنظیمات IIS نداشته باشید (مگر اینکه یک هاست اختصاصی را تهیه کنید).
برای IIS6 و ماقبل از آن و حتی بعد از آن!، حداقل دو روش برای کش کردن اطلاعات استاتیک وجود دارد:

الف) استفاده از web resources معرفی شده در ASP.Net 2.0 به بعد
در مورد نحوه‌ی تعریف و بکارگیری web resources می‌توان به مقاله "تبدیل پلاگین‌های jQuery‌ به کنترل‌های ASP.Net" رجوع کرد.


همانطور که در شکل فوق نیز ملاحظه می‌کنید، هدر مربوط به مدت زمان منقضی شدن کش سمت کلاینت یک web resource توسط موتور ASP.Net به صورت خودکار به سال 2010 تنظیم شده است و این مقدار خالی نیست.

ب) افزودن این هدر به صورت دستی

برای این منظور باید در نحوه‌ی ارائه فایل‌های استاتیک دخالت کنیم و این‌کار را با استفاده از یک generic handler می‌توان انجام داد.


کد این generic handler می‌تواند به صورت زیر باشد:

using System;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Services;
using System.Reflection;

namespace test1
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
public class cache : IHttpHandler
{

private static void cacheIt(TimeSpan duration)
{
HttpCachePolicy cache = HttpContext.Current.Response.Cache;

FieldInfo maxAgeField = cache.GetType().GetField("_maxAge", BindingFlags.Instance | BindingFlags.NonPublic);
maxAgeField.SetValue(cache, duration);

cache.SetCacheability(HttpCacheability.Public);
cache.SetExpires(DateTime.Now.Add(duration));
cache.SetMaxAge(duration);
cache.AppendCacheExtension("must-revalidate, proxy-revalidate");
}

public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string file = context.Request.QueryString["file"];
if (string.IsNullOrEmpty(file))
{
return;
}

string contetType = context.Request.QueryString["contetType"];
if (string.IsNullOrEmpty(contetType))
{
return;
}

context.Response.Write(File.ReadAllText(context.Server.MapPath(file)));

//Set the content type
context.Response.ContentType = contetType;

// Cache the resource for 30 Days
cacheIt(TimeSpan.FromDays(30));
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}
توضیحات:
این generic handler دو کوئری استرینگ را دریافت می‌کند؛ file جهت دریافت نام فایل و contetType جهت مشخص سازی نوع محتوایی که باید سرو شود؛ مثلا جاوا اسکریپت یا استایل شیت و امثال آن. سپس زمانیکه محتوا را Response.Write می‌کند، هدر مربوط به کش شدن آن‌را نیز به 30 روز تنظیم می‌نماید.
تابع مربوط به کش کردن اطلاعات از مقاله ASP.NET Ajax Under-the-hood Secrets استخراج شد.

روش استفاده در مورد فایل‌های CSS
بجای تعریف یک فایل CSS در صفحه، به صورت استاندارد، اکنون تعریف متداول را به صورت زیر اصلاح کنید:

<link type="text/css" href="cache.ashx?v=1&file=site.css&contetType=text/css" rel="Stylesheet" />
هر زمانیکه که فایل site.css درخواست می‌شود، باید از فیلتر ما عبور کند و سپس ارائه گردد. در این حین، هدر مربوط به مدت زمان کش شدن سمت کلاینت به آن اضافه می‌شود. از کوئری استرینگ مربوط v هم جهت به روز رسانی‌های بعدی استفاده می‌شود تا اگر تغییری را اعمال کردیم، کلاینت حتما با توجه به آدرس جدید، محتویات جدید را یکبار دیگر دریافت کند. (مرورگر آدرس‌های مشابه را در صورتیکه هدر مربوط به کش شدن آن‌ها تنظیم شده باشد، از کش خواهد خواند و کاری به آخرین تغییرات شما در سرور ندارد)

روش استفاده در مورد فایل‌های JS
<script type="text/javascript" src="cache.ashx?v=1&file=js/jquery-1.3.2.min.js&contetType=application/x-javascript"></script>
اکنون اگر سایت را مجددا با افزونه YSlow بررسی کنیم، می‌توان این هدر جدید را مشاهده کرد:



مطالب
CoffeeScript #3

Syntax

Object & Array

برای تعریف Object در CoffeeScript می‌توان دقیقا مانند جاوااسکریپت عمل کرد؛ با یک جفت براکت و ساختار کلید / مقدار. البته همانند تابع، نوشتن براکت اختیاری است. در واقع، شما می‌توانید از تورفتگی و هر کلید/مقدار، در خط جدید به جای کاما استفاده کنید:

object1 = {one: 1, two: 2}

# Without braces
object2 = one: 1, two: 2

# Using new lines instead of commas
object3 = 
  one: 1
  two: 2

User.create(name: "Vahid Mohammad Taheri")
به همین ترتیب، برای تعریف آرایه‌ها می‌توانید از کاما به عنوان جدا کننده و یا هر مقدار آرایه را در یک خط جدید وارد کنید؛ هر چند براکت [] هنوز هم مورد نیاز است.
array1 = [1, 2, 3]

array2 = [
  1
  2
  3
]

array3 = [1,2,3,]

Flow control


طبق قاعده‌ای که برای نوشتن پرانتز در قبل گفته شد (پرانتز اختیاری است)، در دستورات if و else نیز چنین است:
if true == true
  "We're ok"

if true != true then "Vahid"

# برابر است با:
#  (1 > 0) ? "Yes" : "No!"
if 1 > 0 then "Yes" else "No!"
همانطوری که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، در صورتی که از if در یک خط استفاده شود باید پس از شرط، کلمه کلیدی then را بنویسید.
CoffeeScript از اپراتورهای شرطی (:?) پشتیبانی نمی کند و به جای آن از if / else استفاده کنید.
CoffeeScript نیز همانند Ruby امکان نوشتن بدنه شرط را به صورت پسوندی ایجاد کرده است.
alert "It's cold!" if 1 < 5
به جای استفاده از علامت ! برای منفی سازی شرط، می‌توانید از کلمه‌ی کلیدی not استفاده کنید که سبب خوانایی بیشتر کد نوشته شده می‌شود:
if not true then "Vahid"
CoffeeScript امکان نوشتن خلاصه‌تر if not را نیز ایجاد کرده است؛ برای این کار از کلمه‌ی کلیدی unless استفاده کنید. معادل مثال بالا:
unless true
  "Vahid"
همانند not که برای خوانایی بالاتر کد به کار می‌رود، CoffeeScript کلمه کلیدی is را مطرح کرده‌است که پس از کامپایل به === ترجمه می‌شود.
if true is 1
  "OK!"
برای نوشتن ==! نیز می‌توان از is not استفاده کرد، که شکل خلاصه‌تر آن isnt است.
if true isnt true
  alert "OK!"
همانطوری که در بالا گفته شد، CoffeeScript عملگر == را به === و =! به ==! تبدیل می‌کند. دلیلی که CoffeeScript این عمل را انجام می‌دهد این است که جاوااسکریپت عمل مقایسه را بر روی نوع و سپس مقدار آن انجام می‌دهد و سبب پیشگیری از باگ در کد نوشته شده می‌شود.

الحاق رشته ها

CoffeeScript امکان الحاق رشته‌ها را با استفاده از روش الحاق رشته‌ها در Ruby فراهم کرده است. برای انجام این عمل از {}# در داخل " " استفاده کنید که در داخل براکت می‌توانید از دستورات مختلف استفاده کنید. برای مثال:
favorite_color = "Blue. No, yel..."
question = "Sam: What... is your favorite color?
            Ben: #{favorite_color}
            Sam: Wrong!
            "
نتیجه‌ی کامپایل کد بالا می‌شود:
var favorite_color, question;
favorite_color = "Blue. No, yel...";
question = "Sam: What... is your favorite color?            Ben: " + favorite_color + "            Sam: Wrong!";



مطالب
Performance در AngularJS 1.x قدم ششم
موضوع این مقاله استفاده مستقیم از توابع و عملیات محاسباتی برای Binding در View می‌باشد که در پروژه‌های بزرگ که حجم المنت‌ها در صفحه زیاد است عملکردی منفی در Performance دارد که قابل چشم پوشی نیست. برای اینکه این مورد ملموس باشد بنده مثالی را آماده کرده‌ام که هدف آن بیشتر درک درست شما از این موضوع است.
کد زیر را مشاهده کنید:
<input type="text" ng-model="newItemTitle">
<button type="button" ng-click="add()">افزودن</button>
<ul>
     <li ng-repeat="item in items">{{item.title}}</li>
</ul>
<div ng-show="showMSG()">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
و قسمت Controller:
$scope.newItemTitle='';           

$scope.add=function(){
     $scope.items.push({
          title:$scope.newItemTitle
     });
}

$scope.items=[
     {title:'اردبیل'},
     {title:'تهران'},
     {title:'اصفهان'},
     {title:'شیراز'},
     {title:'مشهد'},
];  

$scope.showMSG=function(){
     return $scope.items.length>10;
}
 همانطور که مشاهده میکنید این کد یک مثال ساده است که شامل لیست استانها و قسمتی برای افزودن استان جدید و در قسمت پایینتر در صورتی که بیش از ۱۰ استان ثبت شده باشد به کاربر پیغامی نمایش می‌دهیم.

سوال اول، مشکل کجاست؟
این کد کاملا صحیح است، اما بهینه نیست. مشکل اصلی در View است که مستقیما تابع showMSG را صدا میزند. صدا زدن مستقیم توابع از View در قسمت‌هایی که Bind شده‌اند، در Performance نتیجه منفی دارند. منظور از صدا زدن مستقیم توابع در قسمت‌های Bind روش‌های زیر است:
ng-show="showMSG()"
ng-if="showMSG()"
ng-hide="showMSG()==false"
ng-class="{'red',getResult()}"
ng-style="{'width':getWidth()}"
سوال دوم، چرا Performance را کاهش میدهد؟
AngularJS برای اینکه بتواند تکلیف ng-show هایی را که در div نوشته شده‌است، مشخص کند، مجبور است تابع showMSG را صدا بزند. تا این قسمت هیچ مشکلی نیست. اما وقتی که AngularJS می‌خواهد در زمان‌های بعدی هم متوجه تغییرات بشود مجبود هست دوباره تابع showMSG را صدا بزند و این کار تکرار می‌شود و در مواقعی که تغییرات انجام شده هیچ ارتباطی با این Binding ندارند باز هم اجرا می‌شود و این تداوم در اجرا که اکثرا لازم نیستند باعث کاهش Performance می‌شود. حالا فرض کنید در پروژه‌ای بزرگ در بیشتر قسمت‌های صفحه از این روش استفاده کرده اید و پروژه با داده‌های حجیم کار میکند.

سوال سوم، راهکار چیست؟ 
راهکار این موضوع خیلی ساده است؛ اما در بهبود کارآیی پروژه، خیلی تاثیر مثبتی دارد. به طور کلی سعی کنید در ‌Binding‌های View از متغییر استفاده کنید و هیچ تابعی و یا عملیات محاسباتی را در Binding قرار ندهید . منظور از عملیات محاسباتی در Binding روش زیر است:
<div ng-show="items.length>10">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
حتی این روش هم مناسب نیست. روشی که می‌توان برای حل این مشکل در نظر گرفت به شرح زیر است:
$scope.maxItem=false';           

$scope.add=function(){
     $scope.items.push({
          title:$scope.newItemTitle
     });
     $scope.maxItem=$scope.items.length>10;
}

<div ng-show="maxItem">شما بیش از ۱۰ استان ثبت کرده اید</div>
این مشکل با متفیر maxItem و انتقال منطق به تابع add حل می‌شود.
نتیجه گیری کلی، در پروژه‌هایی که با داده‌های حجیم کار میکنند، هیچ وقت از توابع و عملیات محاسباتی در View استفاده نکنید.