مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت چهارم - پرهیز از الگوی Service Locator در برنامه‌های وب
الگوی Service locator را در قسمت دوم بررسی کردیم. همانطور که عنوان شد، بهتر است تا جائیکه امکان دارد از بکارگیری آن به علت ضدالگو بودن پرهیز کرد. در ادامه قسمت‌های مختلف یک برنامه‌ی ASP.NET Core را که می‌توان بدون نیاز به استفاده‌ی الگوی Service locator، تزریق وابستگی‌ها را در آن‌ها انجام داد، مرور می‌کنیم.


در کلاس آغازین برنامه

در اینجا در متد Configure آن تنها کافی است اینترفیس سرویس مدنظر خود را مانند IAmACustomService، به صورت یک پارامتر جدید اضافه کنید. کار وهله سازی آن توسط Service Provider برنامه به صورت خودکار صورت می‌گیرد:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { } 
  
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IAmACustomService customService) 
    { 
        // ....    
    }         
}

یک نکته‌ی مهم: اگر طول عمر IAmACustomService را Scoped تعریف کرده‌اید و این سرویس از نوع IDisposable نیز می‌باشد، این روش کارآیی نداشته و باید از نکته‌ی «روش صحیح Dispose اشیایی با طول عمر Scoped، در خارج از طول عمر یک درخواست ASP.NET Core» که در قسمت قبل معرفی شد استفاده کنید.


در میان افزارها

هم سازنده‌ی یک میان افزار و هم متد Invoke آن قابلیت تزریق وابستگی‌ها را دارند:
public class TestMiddleware 
{ 
    public TestMiddleware(RequestDelegate next, IAmACustomService service) 
    { 
        // ... 
    } 
 
    public async Task Invoke(HttpContext context, IAmACustomService service) 
    { 
        // ... 
    }     
}
از سازنده‌ی آن برای تزریق وابستگی سرویس‌هایی با طول عمر Singleton استفاده کنید. ServiceProvider به همراه ویژگی است به نام Scope Validation. در این حالت اگر طول عمر سرویسی Singleton باشد (مانند طول عمر یک میان‌افزار) و در سازنده‌ی آن یک سرویس با طول عمر Scoped تزریق شود، در زمان اجرا یک استثناء را صادر می‌کند؛ چون در این حالت رفتار این سرویس Scoped نیز Singleton می‌شود که احتمالا مدنظر شما نیست. در این حالت از پارامترهای اضافی متد Invoke می‌توان برای تزریق وابستگی‌هایی با طول عمر Transient و یا Scoped استفاده کرد.
البته می‌توان این Scope Validation را در فایل program.cs به نحو زیر غیرفعال کرد، ولی بهتر است اینکار را انجام ندهید و همان مقدار پیش‌فرض آن بسیار مناسب است:
public static IWebHostBuilder CreateDefaultBuilder(string[] args) 
{ 
            var builder = new WebHostBuilder() 
//...
                .UseDefaultServiceProvider((context, options) => 
                { 
                    options.ValidateScopes = context.HostingEnvironment.IsDevelopment(); 
                }) 
//...

در کنترلرها

سازنده‌های کنترلرهای برنامه‌های ASP.NET Core قابلیت تزریق وابستگی‌ها را دارند:
public class HelloController : Controller 
{ 
    private readonly IAmACustomService _customService; 
 
    public HelloController(IAmACustomService customService) 
    { 
        _customService = customService; 
    } 
 
    public IActionResult Get() 
    { 
        // ... 
    } 
}
در اینجا حتی می‌توان با استفاده از ویژگی FromServices، یک سرویس را توسط پارامترهای یک اکشن متد نیز درخواست کرد:
[HttpGet("[action]")]
public IActionResult Index([FromServices] IAmACustomService service)
{  
   // ...
}
در این حالت بجای model binding، کار دریافت این سرویس درخواستی صورت می‌گیرد.


در مدل‌ها

ویژگی FromServices بر روی مدل‌ها نیز کار می‌کند.
public IActionResult Index(TestModel model)
{
  // ...
}
در اینجا نحوه‌ی تعریف TestModel را به همراه ویژگی FromServices مشاهده می‌کنید:
public class TestModel 
{        
    public string Name { get; set; } 
 
    [FromServices] 
    public IAmACustomService CustomService { get; set; } 
}
این حالت که property injection نیز نام دارد، نیاز به خاصیتی با یک public setter را دارد.


در Viewها

در Razor Views نیز می‌توان توسط inject directive@ کار تزریق وابستگی‌ها را انجام داد:
 @inject IAmACustomService CustomService
 

در ویژگی‌ها و فیلترها

در ASP.NET Core تزریق وابستگی‌های در سازنده‌های فیلترها نیز کار می‌کند:
public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute  
{  
    private ILogger<ApiExceptionFilter> _logger;  
    private IHostingEnvironment _environment;  
    private IConfiguration _configuration;  
  
    public ApiExceptionFilter(IHostingEnvironment environment, IConfiguration configuration, ILogger<ApiExceptionFilter> logger)  
    {  
        _environment = environment;  
         _configuration = configuration;  
         _logger = logger;  
    }
در این حالت چون سازنده‌ی این ویژگی، پارامتر دار شده‌است و این پارامترها نیز یک مقدار ثابت قابل کامپایل نیستند، برای معرفی یک چنین فیلتری باید از ServiceFilterها به صورت زیر استفاده کرد:
[Route("api/[controller]")]  
[ApiController]  
[ServiceFilter(typeof(ApiExceptionFilter))]  
public class ValuesController : ControllerBase  
{
مطالب
مدیریت استثناءها در Blazor Server - قسمت دوم
در قسمت اول دیدیم که توسط Error boundary می‌توان استثناءها را در Blazor مدیریت کرد؛ اما اگر بخواهیم قدری سفارشی‌تر عمل کرده و علاوه بر نمایش پیغام خطای مناسب به صورت جاوا اسکریپتی، استثنای رخ داده را لاگ کنیم چطور؟
خبر خوب اینکه این مهم نیز به راحتی امکان پذیر است؛ با استفاده از مفهوم CascadingValueها.
یک کامپوننت Error.razor به شکل زیر ایجاد می‌کنیم:
@using Microsoft.Extensions.Logging
@inject ILogger<Error> Logger
@inject IJSRuntime jsRuntime

<CascadingValue Value="this">
    @ChildContent
</CascadingValue>

@code {
    [Parameter]
    public RenderFragment? ChildContent { get; set; }

    public void ProcessError(Exception ex)
    {
        Logger.LogError("Error:ProcessError - Type: {Type} Message: {Message}", 
            ex.GetType(), ex.Message);
        jsRuntime.ToastrError("متاسفانه خطایی رخ داد");
        //StateHasChanged();
    }
}
همانطور که مشخص است این کامپوننت سفارشی توسط متد ProcessError می‌تواند خطاها را با استفاده از logger توکار Blazor لاگ نموده و پیغام خطای جاوااسکریپتی نمایش دهد. بدیهی است که می‌توان از لاگ کننده‌های دیگری نظیر Serilog، Elmah و حتی لاگ کننده‌های سفارشی دیگر نیز برای لاگ کردن در این متد بهره جست.
از StateHasChanged زمانی استفاده خواهد شد که متد پردازش خطا می‌خواهد به صورت مستقیم در رندر شدن رابط کاربری کامپوننتی که در آن استثنایی رخ داده‌است، دخالت کند. برای مثال زمانیکه می‌خواهیم تغییری در عناصر رندر شده صفحه، بعد از خطا ایجاد کنیم (رنگ دکمه ای عوض شود یا رنگ فونت برچسب یا تکست باکس یا ...).
حال کامپوننت App.razor را به شکل زیر ویرایش می‌نماییم:
<Error>
    <Router ...>
        ...
    </Router>
</Error>
در حقیقت کامپوننت Router را توسط کامپوننت سفارشی خودمان (Error) محصور می‌کنیم تا کامپوننت Error به صورت آبشاری به هر کامپوننت برنامه که Error را به صورت [ CascadingParameter ]  درنظر بگیرد منتقل شود.
حال فقط کافی است برای پردازش خطاها به شکل زیر در کامپوننت‌های دیگر عمل نمود:
@code {
    [CascadingParameter]
    public Error? Error { get; set; }

    private void CreatePost()
    {
        try
        {           
           throw new InvalidOperationException("پست ساخته نشد!");            
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Error?.ProcessError(ex);
        }
    }
}
همینطور که ملاحظه می‌نمایید کامپوننت Error به عنوان یک CascadingParameter تعریف شده‌است و در یک بلاک try catch متد ProcessError کامپوننت Error صدا زده شده و استثنای صادر شده به آن ارسال شده‌است. در مثال من کامپوننت Error فقط یک متد پردازش خطا دارد. بدیهی است که این کامپوننت می‌تواند چندین متد پردازش خطای سفارشی دیگر نیز برای مقاصد مختلف داشته باشد.
مطالب
نمایش در حال بارگذاری بودن صفحه در برنامه‌های Angular
پیشتر در مورد HTTP Client جدید Angular، مطلب «ارتقاء به HTTP Client در Angular 4.3» را بررسی کردیم. یکی دیگر از قابلیت‌های HttpClient که روش اصلی دسترسی به اطلاعات از راه دور در Angular 5 نیز می‌باشد، امکان تعریف Interceptors سفارشی برای آن است. به کمک Interceptors می‌توان به تمامی درخواست‌های HTTP ارسالی و پاسخ‌های دریافتی از سرور گوش فرا داد و در این بین منطق ویژه‌ای را پیاده سازی کرد؛ مانندcaching ،logging و غیره. در مطلب جاری قصد داریم از این قابلیت برای نمایش یک loading bar مشخص کننده‌ی شروع و پایان تمامی درخواست‌های HTTP استفاده کنیم.


دریافت و نصب پیشنیازها

برای نمایش loading bar در بالای صفحه، از کامپوننت ng2-slim-loading-bar استفاده خواهیم کرد. دمویی از آن‌را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
برای نصب آن، ابتدا دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه اجرا کنید:
 npm install ng2-slim-loading-bar --save
پس از آن فایل angular-cli.json. را گشوده و فایل css آن‌را تعریف نمائید:
"styles": [
   "../node_modules/ng2-slim-loading-bar/style.css",
   "styles.css"
],
در ادامه به فایل app.module.ts مراجعه کرد و ماژول آن‌را نیز به نحو ذیل به برنامه معرفی کنید:
import {SlimLoadingBarModule} from 'ng2-slim-loading-bar';

@NgModule({
imports: [
     //...
     SlimLoadingBarModule.forRoot()
  ]
})
export class AppModule {
}

پس از این مقدمات، هرجایی که نیاز به استفاده‌ی از آن با کدنویسی باشد، ابتدا سرویس SlimLoadingBarService آن‌را به سازنده‌ی کلاس کامپوننت مدنظر تزریق می‌کنیم و سپس از متدهای start ،stop و complete آن می‌توان استفاده کرد.
 import {SlimLoadingBarService} from 'ng2-slim-loading-bar';
همچنین برای نمایش این کامپوننت باید selector آن را در فایل app.component.html در بالای صفحه اضافه کرد:
  <ng2-slim-loading-bar></ng2-slim-loading-bar>


تدارک یک LoaderInterceptor برای استفاده از ng2-slim-loading-bar

در ادامه می‌خواهیم هر زمانیکه در سراسر برنامه، درخواست HTTP ایی شروع شد، این کامپوننت نمایش داده شود و در پایان درخواست و یا درصورت بروز خطایی، پایان یابد و مخفی شود. برای این منظور یک Interceptor جدید را به صورت ذیل به پوشه‌ی Core برنامه اضافه می‌کنیم:
 ng g s core/interceptors/LoaderInterceptor --spec false
با این کدها:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { HttpEvent, HttpHandler, HttpInterceptor, HttpRequest, HttpResponse } from "@angular/common/http";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import { SlimLoadingBarService } from "ng2-slim-loading-bar";


@Injectable()
export class LoaderInterceptorService implements HttpInterceptor {

  constructor(private loadingBar: SlimLoadingBarService) {
  }

  intercept(req: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    // start our loader here
    this.loadingBar.start();
    return next.handle(req).do(
      (event: HttpEvent<any>) => {
        if (event instanceof HttpResponse) {
          this.loadingBar.complete();
        }
      },
      (err: any) => {
        this.loadingBar.complete();
      });
  }
}
توضیحات:
- برای پیاده سازی یک interceptor جدید، نیاز است کلاس سرویسی را که HttpInterceptor را پیاده سازی می‌کند، ایجاد کنیم. برای تکمیل این پیاده سازی نیاز است متد intercept را با امضایی که مشاهده می‌کنید، تعریف کنیم:
 intercept(req: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
- در اینجا پارامتر req به خود درخواست Http اشاره می‌کند.
- کار پارامتر next تنظیم و بازگشت یک HttpEvent observable توسط متد handle آن است.

برای نمونه در اینجا ابتدا سرویس SlimLoadingBarService به سازنده‌ی کلاس interceptor‌  تزریق شده‌است. سپس توسط آن می‌توان به متدهای start و complete این کامپوننت دسترسی یافت. برای مثال در ابتدای کار گوش فرادادن به درخواست جاری، متد start فراخوانی شده‌است و سپس زمانیکه پاسخی از سرور دریافت شده و یا خطایی رخ‌داده، متد complete آن فراخوانی شده‌است.


ثبت و معرفی LoaderInterceptorService به سیستم

برای معرفی interceptor تهیه شده، به فایل app.module.ts مراجعه کرد و قسمت providers آن‌را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم: 
 @NgModule({
  providers: [
   { provide: HTTP_INTERCEPTORS, useClass: LoaderInterceptorService, multi: true }
  ]
})
export class AppModule {}


آزمایش برنامه

اکنون اگر قسمت‌های مختلف برنامه را که با HttpClient جدید کار می‌کنند بررسی کنید، متوجه خواهید شد که با شروع هر درخواست، loading bar قرمزی در بالای صفحه ظاهر می‌شود و در پایان درخواست، به صورت خودکار مخفی می‌گردد. نکته‌ی مهم این روش عدم نیاز به تغییری در قسمت‌های مختلف برنامه است. این interceptor سراسری است و به صورت یکسانی بر روی کل برنامه تاثیر می‌گذارد.
مطالب
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 2#
در ادامه مطلب پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 1# به تشریح مابقی کلاس‌های برنامه می‌پردازیم.

با توجه به تجزیه و تحلیل انجام شده تمامی اشیا از کلاس پایه به نام Shape ارث بری دارند حال به توضیح کد‌های این کلاس می‌پردازیم. (به دلیل اینکه توضیحات این کلاس در دو پست نوشته خواهد شد برای این کلاس‌ها از partial class استفاده شده است)
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Net;
 
namespace PWS.ObjectOrientedPaint.Models
{
    /// <summary>
    /// Shape (Base Class)
    /// </summary>
    public abstract partial class Shape
    {
        #region Fields (1)

        private Brush _backgroundBrush;

        #endregion Fields

        #region Properties (16)

        /// <summary>
        /// Gets or sets the brush.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The brush.
        /// </value>
        public Brush BackgroundBrush
        {
            get { return _backgroundBrush ?? (_backgroundBrush = new SolidBrush(BackgroundColor)); }
            private set
            {
                _backgroundBrush = value ?? new SolidBrush(BackgroundColor);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the color of the background.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The color of the background.
        /// </value>
        public Color BackgroundColor { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the end point.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The end point.
        /// </value>
        public PointF EndPoint { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the color of the fore.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The color of the fore.
        /// </value>
        public Color ForeColor { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the height.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The height.
        /// </value>
        public float Height
        {
            get
            {
                return Math.Abs(StartPoint.Y - EndPoint.Y);
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    EndPoint = new PointF(EndPoint.X, StartPoint.Y + value);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets a value indicating whether this instance is fill.
        /// </summary>
        /// <value>
        ///   <c>true</c> if this instance is fill; otherwise, <c>false</c>.
        /// </value>
        public bool IsFill { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets a value indicating whether this instance is selected.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// <c>true</c> if this instance is selected; otherwise, <c>false</c>.
        /// </value>
        public bool IsSelected { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets my pen.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// My pen.
        /// </value>
        public Pen Pen
        {
            get
            {
                return new Pen(ForeColor, Thickness);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the type of the shape.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The type of the shape.
        /// </value>
        public ShapeType ShapeType { get; protected set; }

        /// <summary>
        /// Gets the size.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The size.
        /// </value>
        public SizeF Size
        {
            get
            {
                return new SizeF(Width, Height);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the start point.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The start point.
        /// </value>
        public PointF StartPoint { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the thickness.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The thickness.
        /// </value>
        public byte Thickness { get; set; }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the width.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The width.
        /// </value>
        public float Width
        {
            get
            {
                return Math.Abs(StartPoint.X - EndPoint.X);
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    EndPoint = new PointF(StartPoint.X + value, EndPoint.Y);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the X.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The X.
        /// </value>
        public float X
        {
            get
            {
                return StartPoint.X;
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    StartPoint = new PointF(value, StartPoint.Y);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the Y.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The Y.
        /// </value>
        public float Y
        {
            get
            {
                return StartPoint.Y;
            }
            set
            {
                if (value > 0)
                    StartPoint = new PointF(StartPoint.X, value);
            }
        }

        /// <summary>
        /// Gets or sets the index of the Z.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The index of the Z.
        /// </value>
        public int Zindex { get; set; }

        #endregion Properties
        }
}


ابتدا به تشریح خصوصیات کلاس می‌پردازیم:
خصوصیات:
  • BackgroundColor: در صورتی که شی مورد نظر به صورت توپررسم شود، این خاصیت رنگ پس زمینه شی را مشخص می‌کند.
  • BackgroundBrush: خاصیتی است که با توجه به خاصیت BackgroundColor یک الگوی پر کردن  زمینه شی می‌سازد.
  • StartPoint: نقطه شروع شی را در خود نگهداری می‌کند.
  • EndPoint: نقطه انتهای شی را در خود نگهداری می‌کند. (قبلا گفته شد که هر شی را در صورتی که در یک مستطیل فرض کنیم یک نقطه شروع و یک نقطه پایان دارد)
  • ForeColor: رنگ قلم ترسیم شی مورد نظر را تعیین می‌کند.
  • Height: ارتفاع شی مورد نظر را تعیین می‌کند ( این خصوصیت اختلاف عمودی StartPoint.Y و EndPoint.Y را محاسبه می‌کند و در زمان مقدار دهی EndPoint جدیدی ایجاد می‌کند).
  • Width: عرض شی مورد نظر را تعیین می‌کند ( این خصوصیت اختلاف افقیStartPoint.X و EndPoint.X را محاسبه می‌کند و در زمان مقدار دهی EndPoint جدیدی ایجاد می‌کند).
  • IsFill: این خصوصیت تعیین کننده توپر و یا توخالی بودن شی است.
  • IsSelected: این خاصیت تعیین می‌کند که آیا شی انتخاب شده است یا خیر (در زمان انتخاب شی چهار مربع کوچک روی شی رسم می‌شود).
  • Pen: قلم خط ترسیم شی را مشخص می‌کند. (قلم با ضخامت دلخواه)
  • ShapeType: این خصوصیت نوع شی را مشخص می‌کند (این خاصیت بیشتر برای زمان پیش نمایش ترسیم شی در زمان اجراست البته به نظر خودم اضافه هست اما راه بهتری به ذهنم نرسید)
  • Size: با استفاده از خصوصیات Height و Width ایجاد شده و تعیین کننده Size شی است.
  • Thickness: ضخامت خط ترسیمی شی را مشخص می‌کند، این خاصیت در خصوصیت Pen استفاده شده است.
  • X: مقدار افقی نقطه شروع شی را تعیین می‌کند در واقع StartPoint.X را برمی‌گرداند (این خاصیت اضافی بوده و جهت راحتی کار استفاده شده می‌توان آن را ننوشت).
  • Y: مقدار عمودی نقطه شروع شی را تعیین می‌کند در واقع StartPoint.Y را برمی‌گرداند (این خاصیت اضافی بوده و جهت راحتی کار استفاده شده می‌توان آن را ننوشت).
  • Zindex: در زمان ترسیم اشیا ممکن است اشیا روی هم ترسیم شوند، در واقع Zindex تعیین کننده عمق شی روی بوم گرافیکی است.

در پست بعدی به توضیح متدهای این کلاس می‌پردازیم.
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 16 - مسیریابی - بخش 2 - پارامترهای مسیریابی
در ادامه کامنت قبلی  برای به دست آوردن پارامترهای قرار گرفته در مسیریابی باید به شکل زیر توابع بدون state عمل کرد:
import React, { Component } from 'react';
import {useParams,useNavigate,useLocation} from 'react-router-dom';
import { useEffect } from 'react';
const TestRoute=(props)=>{
 
    const navigate=useNavigate();
    const location=useLocation()
    const params=useParams();
    const {id,name}=useParams();
    useEffect(()=>{
        console.log(location.search);
    },[])
    const gotosfc=()=>{
        navigate("/sfc",{replace:true});
    }
    return(
        <>
       
        <strong>Id :</strong> {id}
        <br/>
        <strong>Name :</strong> {name}
        <br/>
        <button onClick={()=>gotosfc()}>Go to SFC</button>
        </>
    )
}
export default TestRoute;
با استفاده از useNvigate میتوان کاربر را به آدرس‌های دیگر هدایت کرد و با تنظیمات replace برابر با مقدار true مسیر جدید جایگزین مسیر فعلی خواهد شد که کاربر با دکمه back امکان بازگشت به صفحات قبل را ندارد که برای صفحاتی مانند لاگین بسیار مناسب است.
useParams تمامی پارامترهای مسیریابی داخل خود قرار میدهد:
<Route path="/product/edit/:id/:name" element={<TestRoute />} />
که در این آدرس دهی دو پارامتر namre و id تعریف شده اند. همچنین در صورتی که تمایل داشته باشید که پارامتر name اختیاری باشد باید دو مسیر متفاوت از آن تعریف کنید و علامت سوال ؟ مانند قبل قابل قبول نمیباشد:
<Route path="/product/edit/:id" element={<TestRoute  />} />
<Route path="/product/edit/:id/:name" element={<TestRoute  />} />
useLocation نیز اطلاعات آدرس رو به شما میدهد که در قسمت pathname آدرس صفحه در اختیار شما قرار میگیرد و اگر پارامتری به صورت query string ارسال شود باید از طریق خصوصیت search آن را دریافت نمایید

مطالب
توابع ارسال پیام و ارسال فایل به کانال‌های تلگرام
امروزه استفاده از کانال‌های تلگرام بسیار پر کاربرد شده و کاربران صفحات مجازی را مشغول کرده است. برنامه نویسان وب برای استفاده از API‌های تلگرام میتوانند به https://core.telegram.org/ مراجعه و توابع بیشتری را در پروژه‌های خود استفاده کنند.

  ایجاد یک کانال و بات
بعد از ایجاد یک کانال public نیاز است یک بات ایجاد کنید. سپس این بات را به عنوان Administrator به کانال خود اضافه کنید.


  ارسال پیام به کانال

var token="175287941:AAFcpXIIj1HuFlC5aB0QDBdWQBsTHqflkna"; // توکن خود را جایگزین کنید

var channelId ="@ChannelName";
var message ="تست ارسال";
 var uri = String.Format("https://api.telegram.org/bot{0}/sendMessage?chat_id={1}&text={2}", Token, channelId, message);
using (WebClient client = new WebClient())
{
       dynamic s = client.DownloadString(uri);
}
بعد از ایجاد بات، سیستم به شما یک توکن می‌دهد که باید همان توکن را در ارسال‌ها استفاده کنید. دستورات بالا به این صورت عمل میکنند که از طرف توکن، به عنوان مدیر کانال، یک پیام در کانال درج می‌شود.


ارسال فایل به کانال

public bool SendFileToChannel(byte[] file, string fileName)
{
   var token="175287941:AAFcpXIIj1HuFlC5aB0QDBdWQBsTHqflkna"; // توکن خود را جایگزین کنید 
   var channelId ="@ChannelName"; 
           
   using (var client = new HttpClient())
   {
      var uri = String.Format("https://api.telegram.org/bot{0}/sendDocument?chat_id={1}", Token, channelId   );
       using (var multipartFormDataContent = new MultipartFormDataContent())
       {
            var streamContent = new StreamContent(new MemoryStream(file));
                        streamContent.Headers.Add("Content-Type", "application/octet-stream");
            streamContent.Headers.Add("Content-Disposition", "form-data; name=\"document\"; filename=\"" + fileName + "\"");
            multipartFormDataContent.Add(streamContent, "file", fileName);

            using (var message = client.PostAsync(uri, multipartFormDataContent))
            {
                   var contentString = message.Result.Content.ReadAsStringAsync();
            }
        }
     }
  
   return true;
}


طریقه فراخوانی تابع ارسال فایل
string path = @"c:\myFile.txt"; // All File Allowed : pdf, mp3, jpg ,...
string fileName = Path.GetFileName(path);
byte[] file = System.IO.File.ReadAllBytes(path);
SendFileToChannel(file, fileName);


ارسال پیام به یک کانال private
 برای ارسال پیام به یک کانال خصوصی ابتدا باید کانال عمومی داشته باشید. در تابع ارسال پیام به یک کانال تلگرام، متغیر uri هنگام اجرا دارای مقدار شده و شما میتوانید این آدرس را در مرورگر وارد کنید. اتفاقی که می‌افتد این است که ارسال به کانال انجام شده و نتیجه‌ی آن روی صفحه ظاهر میگردد.
 var uri = String.Format("https://api.telegram.org/bot{0}/sendMessage?chat_id={1}&text={2}", Token, channelId, message);
در متن بازگشتی یک پارامتر بنام ChannelId نمایش داده می‌شود که معمولا بصورت یک عدد منفی مثل 1001001734568- است که این کد، کد یکتای کانال ایجاد شده می‌باشد. شما از این به بعد میتوانید کانال را Private یا حتی Rename کنید. همچنین میتوانید در ارسال به کانال، بجای استفاده از ChannelName@، از کد یکتای بدست آمده استفاده نمائید.
مطالب
اعمال صفحه بندی به کمک OFFSET و FETCH در SQL Server 2012
در T-SQL 2012 قابلیت صفحه بندی، نمایش خروجی یک Query فراهم گردیده است، که برای نرم افزارهای تحت وب بسیار پرکاربرد میباشد، به عنوان مثال، از جمله کاربردهای بارز آن، می‌توان به نمایش نتیجه یک جستجو بصورت صفحه بندی با تعداد رکورد محدود،اشاره نمود.
 مایکروسافت برای ایجاد قابلیت صفحه بندی و محدود نمودن نمایش خروجی یک Query، تغییراتی را در Syntax مربوط به Order by ایجاد نموده است، که در ذیل مشاهده می‌نمایید:
ORDER BY order_by_expression
    [ COLLATE collation_name ] 
    [ ASC | DESC ] 
    [ ,...n ] 
[ <offset_fetch> ]


<offset_fetch> ::=
{ 
    OFFSET { integer_constant | offset_row_count_expression } { ROW | ROWS }
    [
      FETCH { FIRST | NEXT } {integer_constant | fetch_row_count_expression } { ROW | ROWS } ONLY
    ]
}
OFFSET (نقطه شروع) :  شامل یک پارامتر است،بطوریکه،پارامتر فوق می‌تواند یک عدد (integer_constant) یا یک عبارت (offset_row_count_expression) بپذیرد. در اینجا منظور از عبارت می‌تواند یک Subquery باشد، که خروجی آن فقط یک مقدار عددی است. یا یک متغیر و غیرو... 
در مورد ROW یا ROWS باید بگویم باهم فرقی ندارند.
FETCH : همانند OFFSET شامل یک پارامتر است، و پارامتر آن می‌تواند یک عدد یا عبارت بپذیرد.
Next یا First نیز با هم تفاوتی ندارند و جهت سازگاری با ANSI می‌باشند.
OFFSET : در وافع تعداد سطر قابل حذف، پیش از نمایش اولین سطر در خروجی را بیان می‌کند.
FETCH : بیانگر تعداد رکورد قابل نمایش در یک صفحه می‌باشد.
برای درک بیشتر مثالی می‌زنیم:
ابتدا بوسیله Script زیر یک جدول ایجاد می‌نماییم، سپس چند رکورد درون آن درج می‌کنیم:
Create Table Testoffset
(BusinessEntityID int,
FirstName varchar(100) ,
LastName varchar(100)
);

Insert into Testoffset (BusinessEntityID,FirstName,LastName)
            Values(1,'Ken','Sánchez')
    ,(2,'Terri','Duffy')
,(3,'Roberto','Tamburello')
,(4,'Rob','Walters')
,(5,'Gail','Erickson')
,(6,'Jossef','Goldberg')
,(7,'Dylan','Miller')
,(8,'Diane','Margheim')
,(9,'Gigi','Matthew')
,(10,'Michael','Raheem')
در ادامه Script زیر را اجرا نمایید، تا تعداد رکورد‌های درج شده را مشاهده کنید:

در شکل، سه سطر (منظور رکورد 4و5و6) در کادر قرمز رنگ دیده می‌شود، می‌خواهیم Script ی ایجاد نماییم، که فقط سه سطر فوق را نمایش دهد. بنابراین خواهیم داشت:
SELECT BusinessEntityID, FirstName, LastName
FROM Testoffset
ORDER BY BusinessEntityID
OFFSET 3 ROWS
FETCH First 3 ROWS only
خروجی:

اگر به Query اجرا شده دقت کنیم. در قسمت Order By جلوی Offset مقدار 3 اختصاص داده شده بود، یعنی نقطه شروع از سطر چهارم میباشد، به عبارت دیگر مقداری که به Offset اختصاص داده می‌شود، به SQL Server می‌فهماند،چه تعداد رکورد را نمایش ندهد. اگر شکل اول و دوم را با هم مقایسه نمایید، براحتی متوجه می‌شوید که OFFSET نقطه شروع را مشخص کرده است.
مقداریکه برای Fetch در نظر گرفته شده بود برابر 3 است، که بیانگر تعداد سطر نمایش داده شده در خروجی از نقطه آغازین (offset) می‌باشد.
امیدوارم مفید واقع شده باشد.
اشتراک‌ها
Visual Studio Code June 2017 منتشر شد


Integrated Terminal improvements - Find support, select/copy multiple pages.
Command Palette MRU list - Quickly find and run your recently used commands.
New Tasks menu - Top-level Tasks menu for running builds and configuring the task runner.
Automatic indentation - Auto indent while typing, moving, and pasting source code.
Emmet abbreviation enhancements - Add Emmet to any language. Multi-cursor support.
New Diff review pane - Navigate Diff editor changes quickly with F7, displayed in patch format.
Angular debugging recipe - Debug your Angular client in VS Code.
Better screen reader support - Aria properties to better present list and drop-down items.
Preview: 64 bit Windows build - Try out the Windows 64 bit version (Insiders build).
Preview: Multi-root workspaces - Open multiple projects in the same editor (Insiders build).
 

Visual Studio Code June 2017 منتشر شد
مطالب
Persist ، Load و Bookmark در Workflow

در خیلی از مواقع workflow‌ها به مرحله‌ای می‌رسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما می‌توان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.

قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.

ساختار اینترفیس کاربری ما WPF می‌باشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد می‌کنیم. اسم solution  را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب می‌کنیم.

در پروژه  UI نام فایل MainWindow.xaml  را به AddRequest.xaml تغییر می‌دهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind 

همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح می‌کنیم

StartupUri="AddRequest.xaml"

Reference ‌های زیر رو هم به پروژه اضافه می‌کنیم 

•System.Activities
•System.Activities.DurableInstancing
•System.Configuration
•System.Data.Linq
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.ServiceModel
•System.ServiceModel.Activities
•System.Workflow.ComponentModel
•System.Runtime.DurableInstancing
•System.Activities.DurableInstancing

قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار می‌گیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را می‌بینید، یک کاربر را انتخاب می‌کند؛ مقادیر لازم را وارد می‌کند و سپس پروسه تایید را انجام می‌دهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتی‌است که منتظر تایید مانده است.

برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore   استفاده می‌کنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپت‌های مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نام‌های SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.

من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد می‌کنم و اسکریپت‌ها را بر روی آن اجرا می‌کنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد می‌کنم.

و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپت‌ها و ساختن جدول User  بدین شکل است: 

XAML زیر، ساختار فرم AddRequest می‌باشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAML‌های پیش فرض عوض کنید. 

<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded">
    <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514">
        <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label>
        <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label>
        <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" />
        <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" />
        <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" />
        <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister"  VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70"  Click="brnRegister_Click">Register</Button>
        <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145"  VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}"  HorizontalContentAlignment="Center"  SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" >
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="Current User" Width="480">
                        <GridViewColumn.CellTemplate>
                            <DataTemplate>
                                <StackPanel Orientation="Horizontal">
                                    <TextBlock Text="{Binding Name}"  Width="110"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Phone}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Email}"  Width="130"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding Status}"  Width="70"/>
                                    <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}"  Width="100"/>
                                </StackPanel>
                            </DataTemplate>
                        </GridViewColumn.CellTemplate>
                    </GridViewColumn>
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
        <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10"  Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" />
        <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40"  HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label>
        <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190"  Visibility="Hidden" />
        <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept"  VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90"  Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button>
        <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110"  Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label>
        <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100"  VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" />
    </Grid>
</Window>

اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل باشد 

اکثر workflow‌ها از activity معروف  WrteLine استفاده می‌کنند که برای نمایش یک رشته به کار می‌رود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده می‌کنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد می‌شوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد می‌کنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.

کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک  Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم برای آن تعریف می‌کنیم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
    public static class ApplicationInterface
    {
        public static AddRequest _app { get; set; }
    }
}

به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs  این خط کد رو اضافه می‌کنم

        public AddRequest()
        {
            InitializeComponent();
            ApplicationInterface._app = this;
        }
این دو متد را هم به این کلاس اضافه می‌کنیم  
private void AddEvent(string szText)
        {
            lstEvents.Items.Add(szText);
        }
        public ListBox GetEventListBox()
        {
            return this.lstEvents;
        }

متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کننده‌اش قرار می‌دهد.

و حالا کلاس TextWriter سفارشی‌امان را می‌نویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه می‌کنیم که از TextWriter مشتق می‌شود و محتویات آن‌را در زیر می‌بینید: 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows.Controls;

namespace PersistWF.UI
{
    public class ListBoxTextWriter : TextWriter 
    { 
         const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; 
         private Encoding _encoding; 
         private bool _isOpen = false; 
         private ListBox _listBox; 
         public ListBoxTextWriter() 
         { 
             // Get the static list box 
             _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); 
             if (_listBox != null) 
             _isOpen = true; 
         } 
         public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) 
         { 
             this._listBox = listBox; 
             this._isOpen = true; 
         } 
         public override Encoding Encoding 
         { 
             get 
             { 
                if (_encoding == null) 
                { 
                    _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); 
                } 
                return _encoding; 
             } 
         }
         public override void Close()
         {
             this.Dispose(true);
         }
         protected override void Dispose(bool disposing)
         {
             this._isOpen = false;
             base.Dispose(disposing);
         }
         public override void Write(char value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString())));
         }
         public override void Write(string value)
         {
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); 
             if (value != null)
                 this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value)));
         }
         public override void Write(char[] buffer, int index, int count)
         {
             String toAdd = "";
             if (!this._isOpen)
                 throw new ApplicationException(textClosed); ;
             if (buffer == null || index < 0 || count < 0)
                 throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer");
             if ((buffer.Length - index) < count)
                 throw new ArgumentException("The buffer is too small");
             for (int i = 0; i < count; i++)
                 toAdd += buffer[i];
             this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd)));
         }
    }
}

همان طور که می‌بینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract  TextWriter  مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم می‌کند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متد‌ها را Override می‌کنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکتر‌ها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor  پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر می‌سازد حتی وقتی‌که از یک thread متفاوت فراخوانی می‌شود، کار کند.

حالا می‌توانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.

به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم 

public static void AddEvent(String status)
        {
            if (_app != null)
            {
                new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status);
            }
        }

این هم از constructor دومی استفاده می‌کنه برای معرفی ListBox.

برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده می‌کنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه می‌کنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design می‌کشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده می‌کنیم. 

برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه می‌کنم تا کلاس‌های مورد نظر را آن‌جا ایجاد کنیم.

1. یک Activity برای ایجاد User

این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آن‌ها یک Instance از کلاس User ایجاد می‌کند و در حقیقت آن را به دیتابیس می‌فرستد و دخیره می‌کند. Connectionstring را هم می‌شود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر می‌گیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشه‌ی Activities کلیک راست می‌کنیم و Add - NewItem را انتخاب می‌کنیم. از لیست workflow‌ها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد می‌کنیم 

محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل می‌کنیم 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class CreateUser : CodeActivity
    {


        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }

        public OutArgument<User> User { get; set; }

        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // ایجاد کاربر
            User user = new User();
            user.Email = Email.Get(context);
            user.Name = Name.Get(context);
            user.Phone = Phone.Get(context);
            user.Status = "New";
     user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId;
            UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context));
            db.Users.InsertOnSubmit(user);
            db.SubmitChanges();
            User.Set(context, user);
        }
    }
}

متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد می‌کند و به کمک DataContext آن‌را در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار می‌دهد.

1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید

این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین قسمت صادر نماید.

این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافی‌است خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.

مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد می‌کنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر می‌دهیم. 

 using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Activities;
using System.Workflow.ComponentModel;

namespace PersistWF.UI.Activities
{

    public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T>
    {
        public WaitForAccept()
            :base()
        {

        }
        public string BookmarkName { get; set; }
        public OutArgument<T> Input { get; set; } 

        protected override void Execute(NativeActivityContext context)
        {
            context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue));
        }

        private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value)
        {
            Input.Set(context, (T)value); 
        }
        protected override bool CanInduceIdle
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
}
این کلاس را generic نوشتم تا به جای User بشود هر پارامتر دیگه‌ای را به آن ارسال کرد. در واقع وقتی workflow به این Activity می‌رسد، Idle می‌شود. این activity  یک bookmark هم ایجاد می‌کند. ما وقتی workflow را با این bookmark فراخوانی کنیم؛ workflow از همینجا ادامه می‌یابد. فراخوانیbookmark می‌تواند همراه با وارد کردن یک  object باشد. متد Continue آن object را به آرگومان خروجی می‌دهد تا مسیر workflow را طی کند.
ما User  هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش می‌دهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow می‌فرستد و ما user وارد شده را در ادامه‌ی فرآیند Accept می‌کنیم.
 
برای ایجاد workflow هم می‌توانید از designer استفاده کنید و هم می‌توانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.

برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد می‌کنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:

using PersistWF.UI.Activities;
using System;
using System.Activities;
using System.Activities.Statements;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace PersistWF.UI
{
     public sealed class UserWF : Activity
    {
        public InArgument<string> Name { get; set; }
        public InArgument<string> Email { get; set; }
        public InArgument<string> Phone { get; set; }
        public InArgument<string> ConnectionString { get; set; }
        public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; }

        public UserWF()
        {
            Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" };
            this.Implementation = () => new Sequence
            {
                DisplayName = "EnterUser",
                Variables = { User },
                Activities = { 
                     new CreateUser   //  1. ایجاد کاربر با ورود پارامتر‌های ورودی  
                    {
                        ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)),
                        Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)),
                        Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)),
                        Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)),
                        User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c))
                    },
                    new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر
                    {
                        TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                        Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) )
                    },
                    new InvokeMethod 
                     { 
                         TargetType = typeof(ApplicationInterface),  // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم
                         MethodName = "NewUser", 
                         Parameters = 
                         { 
                            new InArgument<User>(env => User.Get(env)) 
                         } 
                     }, 
                     new WaitForAccept<User>  // 4. اینجا فرایند متوقف می‌شود و منتظر تایید مدیر می‌ماند
                     {  
                        BookmarkName = "GetAcceptes",
                        Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env))
                     },
                     new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر
                     {
                         TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)),
                         Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy))
                     }
                }

            };

        }

    }
}

اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم.  فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود 

به Application بر می‌گردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring  رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <configSections>
    </configSections>
    <connectionStrings>
        <add name="UserGenerator"
            connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True"
            providerName="System.Data.SqlClient" />
    </connectionStrings>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>
</configuration>

در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه می‌کنم. برای نگهداری مقدار connectionstring 

private string _connectionString = "";

همچنین کد‌های زیر را به رویداد Load فرم اضافه می‌کنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم: 

Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None);
            ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings");
            _connectionString =  css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;

خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.  

private InstanceStore _instanceStore;

این ارجاعیه  به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده می‌کنیم و کد‌های زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه می‌کنیم.  

_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString);
            InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30));
            _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;

InstanceStore یک کلاس abstract  می باشد که همه‌ی Provider‌های مربوط به persistence از آن مشتق می‌شوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflow‌ها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.

برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد می‌کنیم و آن را در فرآیند به جریان می‌اندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام می‌دهیم 

private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>();
            parameters.Add("Name", txtName.Text);
            parameters.Add("Phone", txtPhone.Text);
            parameters.Add("Email", txtEmail.Text);
            parameters.Add("ConnectionString", _connectionString);
            parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents));
            WorkflowApplication i = new WorkflowApplication
            (new UserWF(), parameters);
            // Setup persistence 
            i.InstanceStore = _instanceStore;
            i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
            i.Run(); 
        }

پارامتر‌های ورودی را از روی فرم مقدار دهی می‌کنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد می‌کنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی می‌کنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور می‌کنیم به Persist شدن و Unload شدن.

و سپس فرایند را اجرا می‌کنم.

اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد می‌کنیم. 

public static void NewUser(User l)
        {
            if (_app != null)
                _app.AddNewUser(l);
        }

همین طور که می‌بینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد می‌شود؛ با این محتوا 

public void AddNewUser(User l)
        {
            this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l)));
        }

این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه می‌کند. این لیست همه کاربران را نشان می‌دهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم می‌کنیم؛ که نمایش دکمه تایید است. 

private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0)
            {
                User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex];
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible;
                if (l.Status == "New")
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Visible;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Visible;
                }
                else
                {
                    lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                    txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                    btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
                }
            }
            else
            {
                lblSelectedNotes.Content = "";
                lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden;
                lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden;
                txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden;
                btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden;
            } 
        }

و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر : 

private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) 
             { 
                 User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; 
                 Guid id = u.WorkflowID.Value;
                 UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); 
                 dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
                 u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); 
                 if (u != null) 
                 { 
                     u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; 
                     u.Status = "Assigned"; 
                     dc.SubmitChanges();
                     // Clear the input 
                     txtAcceptedBy.Text = "";
                 }
                 // Update the grid 
                 lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u;
                 lstUsers.Items.Refresh();
                 WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF());
                 i.InstanceStore = _instanceStore;
                 i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload;
                 i.Load(id);
                 try
                 {
                     i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u);
                 }
                 catch (Exception e2)
                 {
                     AddEvent(e2.Message);
                 }
             } 
        }

کاربر را انتخاب می‌کنم مقادیرش را تنظیم می‌کنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load می‌کنیم و همانطور که می‌بینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که می‌خواهیم ادامه می‌دهیم. البته می‌توان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity  مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازه‌ی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.

حالا فقط مانده‌است که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:

private void LoadExistingLeads()
        {
            UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString);
            dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users);
            IEnumerable<User> q = dc.Users;
            foreach (User u in q)
            {
                AddNewUser(u);
            }
        }

و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار می‌کنیم.

پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه می‌کنم. همانطور که می‌دانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره می‌شود

برنامه را می‌بندم و دوباره اجرا می‌کنم. کاربر را انتخاب می‌کنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید می‌کنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان می‌رسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload می‌شود و ذخیره آن در sqlserver صورت می‌گیرد. 

مطالب
ASP.NET MVC #2

MVC‌ چیست و اساس کار آن چگونه است؟

الگوی MVC در سال‌های اول دهه 70 میلادی در شرکت زیراکس توسط خالقین زبان اسمال‌تاک که جزو اولین زبان‌های شیءگرا محسوب می‌شود، ارائه گردید. نام MVC از الگوی Model-View-Controller گرفته شده و چندین دهه است که در صنعت تولید نرم افزار مورد استفاده می‌باشد. هدف اصلی آن جدا سازی مسئولیت‌های اجزای تشکیل دهنده «لایه نمایشی» برنامه است.
این الگو در سال 2004 برای اولین بار در سکویی به نام Rails به کمک زبان روبی جهت ساخت یک فریم ورک وب MVC مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به سایر سکوها مانند جاوا، دات نت (در سال 2007)، PHP و غیره راه یافت.
تصاویری را از این تاریخچه در ادامه ملاحظه می‌کنید؛ از دکتر Trygve Reenskaug تا شرکت زیراکس و معرفی آن در Rails به عنوان اولین فریم ورک وب MVC.


C در MVC معادل Controller است. کنترلر قسمتی است که کار دریافت ورودی‌های دنیای خارج را به عهده دارد؛ مانند پردازش یک درخواست HTTP ورودی.


زمانیکه کنترلر این درخواست را دریافت می‌کند، کار وهله سازی Model را عهده دار خواهد شد و حاوی اطلاعاتی است که نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت تا فرآیند پردازش درخواست رسیده را تکمیل نماید. برای مثال اگر کاربری جهت دریافت آخرین اخبار به سایت شما مراجعه کرده است،‌ در اینجا کار تهیه لیست اخبار بر اساس مدل مرتبط به آن صورت خواهد گرفت. بنابراین کنترلرها، پایه اصلی و مدیر ارکستر الگوی MVC محسوب می‌شوند.
در ادامه، کنترلر یک View را جهت نمایش Model انتخاب خواهد کرد. View در الگوی MVC یک شیء ساده است. به آن می‌توان به شکل یک قالب که اطلاعاتی را از Model دریافت نموده و سپس آن‌ها را در مکان‌های مناسبی در صفحه قرار می‌دهد، نگاه کرد.
نتیجه استفاده از این الگو، ایزوله سازی سه جزء یاد شده از یکدیگر است. برای مثال View نمی‌داند و نیازی ندارد که بداند چگونه باید از لایه دسترسی به اطلاعات کوئری بگیرد. یا برای مثال کنترلر نیازی ندارد بداند که چگونه و در کجا باید خطایی را با رنگی مشخص نمایش دهد. به این ترتیب انجام تغییرات در لایه رابط کاربری برنامه در طول توسعه کلی سیستم، ساده‌تر خواهد شد.
همچنین در اینجا باید اشاره کرد که این الگو مشخص نمی‌کند که از چه نوع فناوری دسترسی به اطلاعاتی باید استفاده شود. می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی، وب سرویس‌ها، صف‌ها و یا هر نوع دیگری از اطلاعات استفاده کرد. به علاوه در اینجا در مورد نحوه طراحی Model نیز قیدی قرار داده نشده است. این الگو تنها جهت ساخت بهتر و اصولی «رابط کاربری» طراحی شده است و بس.



تفاوت مهم پردازشی ASP.NET MVC با ASP.NET Web forms

اگر پیشتر با ASP.NET Web forms کار کرده باشید اکنون شاید این سؤال برایتان وجود داشته باشد که این سیستم جدید در مقایسه با نمونه قبلی، چگونه درخواست‌ها را پردازش می‌کند.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در وب فرم‌ها زمانیکه درخواستی دریافت می‌شود، این درخواست به یک فایل موجود در سیستم مثلا default.aspx ارسال می‌گردد. سپس ASP.NET یک کلاس وهله سازی شده معرف آن صفحه را ایجاد کرده و آن‌را اجرا می‌کند. در اینجا چرخه طول عمر صفحه مانند page_load و غیره رخ خواهد داد. جهت انجام این وهله سازی، View به فایل code behind خود گره خورده است و جدا سازی خاصی بین این دو وجود ندارد. منطق صفحه به markup آن که معادل است با یک فایل فیزیکی بر روی سیستم، کاملا مقید است. در ادامه، این پردازش صورت گرفته و HTML نهایی تولیدی به مرورگر کاربر ارسال خواهد شد.
در ASP.NET MVC این نحوه پردازش تغییر کرده است. در اینجا ابتدا درخواست رسیده به یک کنترلر هدایت می‌شود و این کنترلر چیزی نیست جز یک کلاس مجزا و مستقل از هر نوع فایل ASPX ایی در سیستم. سپس این کنترلر کار پردازش درخواست رسیده را شروع کرده، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و سپس به View ایی که انتخاب می‌کند، جهت نمایش نهایی ارسال خواهد کرد. در اینجا View این اطلاعات را دریافت کرده و نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد داد.



آشنایی با قرارداد یافتن کنترلرهای مرتبط

تا اینجا دریافتیم که نحوه پردازش درخواست‌ها در ASP.NET MVC بر مبنای کلاس‌ها و متدها است و نه بر مبنای فایل‌های فیزیکی موجود در سیستم. اگر درخواستی به سیستم ارسال می‌شود، در ابتدا، این درخواست جهت پردازش، به یک متد عمومی موجود در یک کلاس کنترلر هدایت خواهد شد و نه به یک فایل فیزیکی ASPX (برخلاف وب فرم‌ها).


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، در ابتدای پردازش یک درخواست، آدرسی به سیستم ارسال خواهد شد. بر مبنای این آدرس، نام کنترلر که در اینجا زیر آن خط قرمز کشیده شده است، استخراج می‌گردد (برای مثال در اینجا نام این کنترلرProducts است). سپس فریم ورک به دنبال کلاس این کنترلر خواهد گشت. اگر آن‌را در اسمبلی پروژه بیابد، از آن خواهد خواست تا درخواست رسیده را پردازش کند؛ در غیراینصورت پیغام 404 یا یافت نشد، به کاربر نمایش داده می‌شود.
اما فریم ورک چگونه این کلاس کنترلر درخواستی را پیدا می‌کند؟
در زمان اجرا، اسمبلی اصلی پروژه به همراه تمام اسمبلی‌هایی که به آن ارجاعی دارند جهت یافتن کلاسی با این مشخصات اسکن خواهند شد:
1- این کلاس باید عمومی باشد.
2- این کلاس نباید abstract باشد (تا بتوان آن‌را به صورت خودکار وهله سازی کرد).
3- این کلاس باید اینترفیس استاندارد IController را پیاده سازی کرده باشد.
4- و نام آن باید مختوم به کلمه Controller باشد (همان مبحث Convention over configuration یا کار کردن با یک سری قرار داد از پیش تعیین شده).

برای مثال در اینجا فریم ورک به دنبال کلاسی به نام ProductsController خواهد گشت.
شاید تعدادی از برنامه نویس‌های ASP.NET MVC تصور ‌کنند که فریم ورک در پوشه‌ی استانداردی به نام Controllers به دنبال این کلاس خواهد گشت؛ اما در عمل زمانیکه برنامه کامپایل می‌شود، پوشه‌ای در این اسمبلی وجود نخواهد داشت و همه چیز از طریق Reflection مدیریت خواهد شد.