مطالب
یکی کردن اسمبلی‌های یک پروژه‌ی WPF
فرض کنید پروژه‌ی WPF شما از چندین پروژه‌ی ‍Class library و اسمبلی‌های جانبی دیگر، تشکیل شده‌است. اکنون نیاز است جهت سهولت توزیع آن، تمام این فایل‌ها را با هم یکی کرده و تبدیل به یک فایل EXE نهایی کنیم. مایکروسافت ابزاری را به نام ILMerge، برای یک چنین کارهایی تدارک دیده‌است؛ اما این برنامه با WPF سازگار نیست. در ادامه قصد داریم اسمبلی‌های جانبی را تبدیل به منابع مدفون شده در فایل EXE برنامه کرده و سپس آن‌ها را در اولین بار اجرای برنامه، به صورت خودکار بارگذاری و در برنامه مورد استفاده قرار دهیم.

یک مثال جهت بازتولید کدهای این مطلب
الف) یک پروژه‌ی WPF جدید را به نام MergeAssembliesIntoWPF ایجاد کنید.
ب) یک پروژه‌ی Class library جدید را به نام MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels به این Solution اضافه کنید. از آن برای تعریف ViewModelهای برنامه استفاده خواهیم کرد.
برای نمونه کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
namespace MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels
{
    public class ViewModel1
    {
        public string Data { set; get; }

        public ViewModel1()
        {
            Data = "Test";
        }
    }
}
ج) یک پروژه‌ی WPF User control library را نیز به نام MergeAssembliesIntoWPF.Shell به این Solution اضافه کنید. از آن برای تعریف Viewهای برنامه کمک خواهیم گرفت.
به این پروژه ارجاعی را به اسمبلی قسمت (ب) اضافه نموده و برای نمونه User control ذیل را به نام View1.xaml به آن اضافه نمائید:
<UserControl x:Class="MergeAssembliesIntoWPF.Shell.View1"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008" 
             mc:Ignorable="d" 
             xmlns:VM="clr-namespace:MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels;assembly=MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels"
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
    <UserControl.Resources>
        <VM:ViewModel1 x:Key="ViewModel1" />
    </UserControl.Resources>
    <Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource ViewModel1}}">
        <TextBlock Text="{Binding Data}" />
    </Grid>
</UserControl>
در پروژه اصلی Solution (قسمت الف)، ارجاعاتی را به دو اسمبلی قسمت‌های ب و ج اضافه کنید. سپس MainWindow.xaml آن‌را به نحو ذیل تغییر داده و برنامه را اجرا کنید:
<Window x:Class="MergeAssembliesIntoWPF.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:V="clr-namespace:MergeAssembliesIntoWPF.Shell;assembly=MergeAssembliesIntoWPF.Shell"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <V:View1 x:Key="View1" />
    </Window.Resources>
    <Grid>
        <V:View1 />
    </Grid>
</Window>
تا اینجا باید متن Test در پنجره اصلی برنامه ظاهر شود.


ب) مدفون کردن خودکار اسمبلی‌های جانبی برنامه در فایل EXE آن
فایل csproj پروژه اصلی را خارج از VS.NET باز کنید. در انتهای آن سطر ذیل قابل مشاهده است:
 <Import Project="$(MSBuildToolsPath)\Microsoft.CSharp.targets" />
پس از این سطر، چند سطر ذیل را اضافه کنید:
  <Target Name="AfterResolveReferences">
    <ItemGroup>
      <EmbeddedResource Include="@(ReferenceCopyLocalPaths)" Condition="'%(ReferenceCopyLocalPaths.Extension)' == '.dll'">
        <LogicalName>%(ReferenceCopyLocalPaths.DestinationSubDirectory)%(ReferenceCopyLocalPaths.Filename)%(ReferenceCopyLocalPaths.Extension)</LogicalName>
      </EmbeddedResource>
    </ItemGroup>
  </Target>
این task جدید MSBuild سبب خواهد شد تا با هر بار Build برنامه، اسمبلی‌هایی که در ارجاعات برنامه دارای خاصیت Copy local مساوی true هستند، به صورت خودکار به صورت یک resource جدید در فایل exe برنامه مدفون شوند. عموما ارجاعاتی که دستی اضافه می‌شوند، مانند دو اسمبلی یاد شده در ابتدای بحث، دارای خاصیت Copy local=true نیز هستند.
پس از این تغییر نیاز است یکبار پروژه را بسته و مجددا باز کنید. اکنون پروژه را build کنید و جهت اطمینان بیشتر آن‌را برای مثال توسط ILSpy مورد بررسی قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، دو اسمبلی مورد استفاده در برنامه به صورت خودکار در قسمت منابع فایل EXE مدفون شده‌اند.
اگر به مسیر LogicalName تنظیمات فوق دقت کنید، DestinationSubDirectory نیز ذکر شده‌است. علت این است که بسیاری از اسمبلی‌های بومی سازی شده WPF با نام‌هایی یکسان اما در پوشه‌هایی مانند fa، fr و امثال آن ذخیره می‌شوند. به همین جهت نیاز است بین این‌ها تمایز قائل شد.


ج) بارگذاری خودکار اسمبلی‌ها در AppDomain برنامه

تا اینجا اسمبلی‌های جانبی را در فایل EXE مدفون کرده‌ایم. اکنون نوبت به بارگذاری آن‌ها در AppDomain برنامه است. برای اینکار نیاز است تا روال رخدادگردان AppDomain.CurrentDomain.AssemblyResolve را تحت نظر قرار داده و اسمبلی‌هایی را که برنامه درخواست می‌کند، در همینجا از منابع خوانده و به AppDomain اضافه کرد.
انجام اینکار در برنامه‌های WinForms ساده‌است. فقط کافی است به متد Program.Main برنامه مراجعه کرده و تعریف یاد شده را به ابتدای متد Main اضافه کرد. اما در WPF هرچند فایل App.xaml.cs به نظر نقطه‌ی آغازین برنامه است، اما در واقع اینطور نیست. برای نمونه، پوشه‌ی obj\Debug برنامه را گشوده و فایل App.g.i.cs آن‌را بررسی کنید. در اینجا می‌توانید همان رویه شبیه به برنامه‌های WinForm را در متد Program.Main آن، مشاهده کنید. بنابراین نیاز است کنترل این مساله را راسا در دست بگیریم:
using System;
using System.Globalization;
using System.Reflection;

namespace MergeAssembliesIntoWPF
{
    public class Program
    {
        [STAThreadAttribute]
        public static void Main()
        {
            AppDomain.CurrentDomain.AssemblyResolve += OnResolveAssembly;
            App.Main();
        }

        private static Assembly OnResolveAssembly(object sender, ResolveEventArgs args)
        {
            var executingAssembly = Assembly.GetExecutingAssembly();
            var assemblyName = new AssemblyName(args.Name);

            var path = assemblyName.Name + ".dll";
            if (assemblyName.CultureInfo.Equals(CultureInfo.InvariantCulture) == false)
            {
                path = String.Format(@"{0}\{1}", assemblyName.CultureInfo, path);
            }

            using (var stream = executingAssembly.GetManifestResourceStream(path))
            {
                if (stream == null)
                    return null;

                var assemblyRawBytes = new byte[stream.Length];
                stream.Read(assemblyRawBytes, 0, assemblyRawBytes.Length);
                return Assembly.Load(assemblyRawBytes);
            }
        }
    }
}
کلاس Program را با تعاریف فوق به پروژه خود اضافه نمائید. در اینجا Program.Main مورد نیاز خود را تدارک دیده‌ایم. کار آن مدیریت روال رخدادگردان AppDomain.CurrentDomain.AssemblyResolve برنامه پیش از شروع به هر کاری است. در روال رخداد گردان OnResolveAssembly، برنامه اعلام می‌کند که به چه اسمبلی خاصی نیاز دارد. ما آن‌را از قسمت منابع خوانده و سپس توسط متد Assembly.Load آن‌را در AppDomain برنامه بارگذاری می‌کنیم.
پس از اینکه کلاس فوق را اضافه کردید، نیاز است کلاس Program اضافه شده را به عنوان Startup object برنامه نیز معرفی کنید:

انجام اینکار ضروری است؛ در غیراینصورت با متد Main موجود در فایل App.g.i.cs تداخل می‌کند.
اکنون برای آزمایش برنامه، یکبار آن‌را Build کرده و بجز فایل Exe، مابقی فایل‌های موجود در پوشه‌ی bin را حذف کنید. سپس برنامه را خارج از VS.NET اجرا کنید. کار می‌کند!
MergeAssembliesIntoWPF.zip
 
مطالب
تولید SiteMap استاندارد و ایجاد یک ActionResult اختصاصی برای Return کردن SiteMap تولید شده
یکی از item‌های مهم در بهینه سازی SEO یک وب‌سایت وجود یک SiteMap استاندارد متشکل از لینک‌های موجود در سایت هست که در وب‌سایت‌های داینامیک معمولا این لینک‌ها بر اساس داده‌های موجود در بانک اطلاعاتی ایجاد میشه. برای مثال مطالب، اخبار و ....
در اینجا بنده قبلا یک کلاس برای تولید SiteMap آماده کردم که در پروژه‌های خودم ازش استفاده میکنم. توسط این کلاس میتونید به صورت داینامیک SiteMap وب‌سایت مبتنی بر ASP.NET MVC خودتون رو ایجاد کنید.

برای آشنایی با ساختار یک SiteMap استاندارد میتونید به لینک رسمی روبرو مراجعه کنید : http://www.sitemaps.org/de/protocol.html 

بنده کلاس‌های زیر رو بر مبنای لینک مذکور در سایت رسمی SiteMaps تولید کردم.  بعد از تولید SiteMap نیاز دارید که اون رو مثلا به عنوان خروجی یک ActionResult بازگردونید. برای این کار هم یک کلاس با نام XmlResult  مشتق شده از ActionResult آماده سازی کردم که کلاس تولید شده SiteMap رو Serialize میکنه و به عنوان نتیجه‌ی یک Action باز می‌گردونه .
using System;
using System.Collections;
using System.Web.Mvc;
using System.Xml.Serialization;

namespace Neoox.Core.SeoTools
{
    [XmlRoot("urlset", Namespace = "http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9")]
    public class Sitemap
    {
        private ArrayList map;

        public Sitemap()
        {
            map = new ArrayList();
        }

        [XmlElement("url")]
        public Location[] Locations
        {
            get
            {
                Location[] items = new Location[map.Count];
                map.CopyTo(items);
                return items;
            }
            set
            {
                if (value == null)
                    return;
                Location[] items = (Location[])value;
                map.Clear();
                foreach (Location item in items)
                    map.Add(item);
            }
        }

        public int Add(Location item)
        {
            return map.Add(item);
        }
    }

    public class Location
    {
        public enum eChangeFrequency
        {
            always,
            hourly,
            daily,
            weekly,
            monthly,
            yearly,
            never
        }

        [XmlElement("loc")]
        public string Url { get; set; }

        [XmlElement("changefreq")]
        public eChangeFrequency? ChangeFrequency { get; set; }
        public bool ShouldSerializeChangeFrequency() { return ChangeFrequency.HasValue; }

        [XmlElement("lastmod")]
        public DateTime? LastModified { get; set; }
        public bool ShouldSerializeLastModified() { return LastModified.HasValue; }

        [XmlElement("priority")]
        public double? Priority { get; set; }
        public bool ShouldSerializePriority() { return Priority.HasValue; }
    }

    public class XmlResult : ActionResult
    {
        private object objectToSerialize;

        public XmlResult(object objectToSerialize)
        {
            this.objectToSerialize = objectToSerialize;
        }

        public object ObjectToSerialize
        {
            get { return this.objectToSerialize; }
        }

        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            if (this.objectToSerialize != null)
            {
                context.HttpContext.Response.Clear();
                var xs = new System.Xml.Serialization.XmlSerializer(this.objectToSerialize.GetType());
                context.HttpContext.Response.ContentType = "text/xml";
                xs.Serialize(context.HttpContext.Response.Output, this.objectToSerialize);
            }
        }
    }
}
 و اما نحوه استفاده از این کلاس‌ها هم خیلی سادست. به مثال زیر توجه کنید ... فقط این نکته رو در نظر داشته باشید که item هایی که به sitemap اضافه میشه واکشی شده از بانک اطلاعاتی هست، در این مثال چون خواستم ساده توضیح داده بشه نحوه استفاده از این کلاس‌ها، این داده‌ها به صورت static در نظر گرفته شد ولی شما میتونید داده‌ها رو بر اساس ساختار بانک اطلاعاتی خودتون واکشی کرده و به SiteMap اضافه کنید تا یک SiteMap کاملا پویا و Dynamic داشته باشید...
        public ActionResult Sitemap()
        {
            Sitemap sm = new Sitemap();
            sm.Add(new Location()
            {
                Url = string.Format("http://www.TechnoDesign.ir/Articles/{0}/{1}", 1, "SEO-in-ASP.NET-MVC"),
                LastModified = DateTime.UtcNow,
                Priority = 0.5D
            });
            return new XmlResult(sm);
        }
مطالب
شبیه ساز میل سرور برای برنامه نویس‌ها

مطلبی را در مورد شبیه سازی ارسال ایمیل جهت بررسی خروجی واقعی یک برنامه قبلا نوشته بودم. در تکمیل این مبحث، برنامه رایگان و سورس بازی به نام Antix SMTP Server for Developers نیز وجود دارد که از آدرس زیر قابل دریافت است:


این برنامه به صورت یک پروسه پس زمینه اجرا شده و توانایی‌های یک SMTP Server واقعی را شبیه سازی می‌کند؛ بدون اینکه ایمیلی را ارسال نماید. پس از اجرا، منتظر دریافت ایمیل‌های ارسالی از طریق SMTP Client برنامه‌ی شما شده و پس از دریافت ایمیل‌ها، آن‌ها را در پوشه‌ای مشخص ذخیره می‌کند. همچنین توسط این برنامه می‌توان عنوان ایمیل‌های ارسالی را نیز مشاهده نمود (مزیت اصلی نسبت به روش قبلی معرفی شده). با دوبار کلیک بر روی ایمیل‌های لیست شده، می‌توان آن‌ها را در mail client نصب شده مانند آوت لوک، مشاهده نمود. به این صورت یک برنامه نویس می‌تواند متن و فرمت ایمیل‌های ارسالی توسط برنامه خود را پیش از بکارگیری آن در یک محیط واقعی کاری، کاملا بررسی و آزمایش نماید. بدیهی است که این برنامه حتی می‌تواند بر روی کامپیوتری دیگر در شبکه نیز قرار داشته باشد. همچنین با توجه به نحوه‌ی توزیع ClickOnce این برنامه، هر بار که بسته شود، بررسی خواهد کرد که آیا نگارش جدیدتری از آن آماده شده است یا خیر (اگر نصاب ClickOnce آن را دریافت و نصب کنید).


اگر از دات نت فریم ورک استفاده می‌کنید، جهت استفاده از این شبیه ساز کافی است app.config و یا web.config برنامه شما به صورت زیر تنظیم شده باشد:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<system.net>
<mailSettings>
<smtp>
<network port="25" host="127.0.0.1"/>
</smtp>
</mailSettings>
</system.net>
</configuration>

پ.ن.
همانطور که در تصویر مشخص است این برنامه قادر به تفسیر عنوان ایمیل فارسی نیست (اولین عنوان بررسی شده فارسی است). اگر وقت کردید در این پروژه سورس باز شرکت کنید و نکته زیر را به آن اعمال نمائید (زیبایی یک کار سورس باز ...):
رمزگشایی عنوان یک ایمیل فارسی دریافت شده

مطالب
ASP.NET MVC #9

مروری بر HTML Helpers استاندارد مهیا در ASP.NET MVC

یکی از اهداف وجودی Server controls در ASP.NET Web forms، رندر خودکار HTML است. برای مثال Menu control، TreeView control، GridView و امثال آن کار تولید تگ‌های table، tr و بسیاری موارد دیگر را در پشت صحنه برای ما انجام می‌دهند. اما در ASP.NET MVC، هدف رسیدن به یک markup ساده و تمیز است که 100 درصد بر روی اجزای آن کنترل داشته باشیم و این مورد به صورت ضمنی به این معنا است که در اینجا تمام این HTMLها را باید خودمان تولید کنیم. البته در عمل خیر. یک نمونه از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم که چطور می‌توان منطق تولید تگ‌های HTML را کپسوله سازی کرد و بارها مورد استفاده قرار داد. به علاوه فریم ورک ASP.NET MVC نیز به همراه تعدادی HTML helper توکار ارائه شده است مانند CheckBox، ActionLink، RenderPartial و غیره که کار تولید تگ‌های HTML ضروری و پایه را برای ما ساده می‌کنند.
یک مثال:
@Html.ActionLink("About us", "Index", "About")

در اینجا از متدی به نام ActionLink استفاده شده است. شیء Html هم وهله‌ای از کلاس HtmlHelper است که در تمام Viewها قابل دسترسی می‌باشد.
در این متد،‌ اولین پارامتر، متن نمایش داده شده به کاربر را مشخص می‌کند، پارامتر سوم، نام کنترلری است که مورد استفاده قرار می‌گیرد و پارامتر دوم، نام متد یا اکشنی در آن است که فراخوانی خواهد شد (البته هر کدام از این HtmlHelperها به همراه تعداد قابل توجهی overload هم هستند).
زمانیکه این صفحه را رندر کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
<a href="/About">About us</a>

در این لینک نهایی خبری از متد Index ایی که معرفی کردیم، نیست. چرا؟
متد ActionLink بر اساس تعاریف پیش فرض مسیریابی برنامه، سعی می‌کند بهترین خروجی را ارائه دهد. مطابق تعاریف پیش فرض برنامه، متد Index، اکشن پیش فرض کنترلرهای برنامه است. بنابراین ضرورتی به ذکر آن ندیده است.

مثالی دیگر:
همان کلاس‌های Product و Products قسمت هفتم را در نظر بگیرید (قسمت بررسی «ساختار پروژه مثال جاری» در آن مثال). همچنین به اطلاعات «نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor» قسمت هشتم هم نیاز داریم.
اینبار می‌خواهیم بجای نمایش لیست ساده‌ای از محصولات،‌ ابتدا نام آن‌ها را به صورت لینک‌هایی در صفحه نمایش دهیم. در ادامه پس از کلیک کاربر روی یک نام، توضیحات بیشتری از محصول انتخابی را در صفحه‌ای دیگر ارائه نمائیم. کدهای View ما اینبار به شکل زیر تغییر می‌کنند:

@using MvcApplication5.Models
@model MvcApplication5.Models.Products
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
<h2>Index</h2>

@GetProductsList(@Model)

توضیحات:
ابتدا یک helper method را تعریف کرده‌ایم و به کمک Html.ActionLink، از نام و شماره محصول، جهت تولید لینک‌های نمایش جزئیات هر یک از محصولات کمک گرفته‌ایم. بنابراین در کنترلر خود نیاز به متد جدیدی به نام Details خواهیم داشت که پارامتری از نوع ProductNumber را دریافت می‌کند. سپس جزئیات این محصول را یافته و در View متناظر با خودش ارائه خواهد داد. پارامتر سومی که در متد ActionLink بکارگرفته شده در اینجا مشاهده می‌کنید، یک anonymously typed object است و توسط آن خواصی را تعریف خواهیم کرد که توسط تعاریف مسیریابی تعریف شده در فایل Global.asax.cs،‌ قابل تفسیر و تبدیل به لینک‌های مرتبط و صحیحی باشد.
اکنون اگر این مثال را اجرا کنیم، اولین لینک تولیدی آن به این شکل خواهد بود:
http://localhost/Home/Details/D123

در اینجا به یک نکته مهم هم باید دقت داشت؛ نام کنترلر به صورت خودکار به این لینک اضافه شده است. بنابراین بهتر است از ایجاد دستی این نوع لینک‌ها خودداری کرده و کار را به متدهای استاندارد فریم ورک واگذار نمود تا بهترین خروجی را دریافت کنیم.
البته اگر الان بر روی این لینک کلیک نمائیم، با پیغام 404 مواجه خواهیم شد. برای تکمیل این مثال، متد Details را به کنترلر تعریف شده اضافه خواهیم کرد:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication5.Models;

namespace MvcApplication5.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}

public ActionResult Details(string id)
{
var product = new Products().FirstOrDefault(x => x.ProductNumber == id);
if (product == null)
return View("Error");
return View(product);
}
}
}

در متد Details، ابتدا ProductNumber دریافت شده و سپس شیء محصول متناظر با آن، به View این متد، بازگشت داده می‌شود. اگر بر اساس ورودی دریافتی، محصولی یافت نشد، کاربر را به View ایی به نام Error که در پوشه Views/Shared قرار گرفته است، هدایت می‌کنیم.
برای اضافه کردن این View هم بر روی متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. چون یک شیء strongly typed از نوع Product را قرار است به View ارسال کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، می‌توان در صفحه باز شده تیک Create a strongly typed view را گذاشت و سپس Model class را از نوع Product انتخاب کرد و در قسمت Scaffold template هم Details را انتخاب نمود. به این ترتیب Code generator توکار VS.NET قسمتی از کار تولید View را برای ما انجام داده و بدیهی است اکنون سفارشی سازی این View تولیدی که قسمت عمده‌ای از آن تولید شده است، کار ساده‌ای می‌باشد:

@model MvcApplication5.Models.Product

@{
ViewBag.Title = "Details";
}

<h2>Details</h2>

<fieldset>
<legend>Product</legend>

<div class="display-label">ProductNumber</div>
<div class="display-field">@Model.ProductNumber</div>

<div class="display-label">Name</div>
<div class="display-field">@Model.Name</div>

<div class="display-label">Price</div>
<div class="display-field">@String.Format("{0:F}", Model.Price)</div>
</fieldset>
<p>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { /* id=Model.PrimaryKey */ }) |
@Html.ActionLink("Back to List", "Index")
</p>

در اینجا کدهای مرتبط با View نمایش جزئیات محصول را مشاهده می‌کنید که توسط VS.NET به صورت خودکار از روی مدل انتخابی تولید شده است.
اکنون یکبار دیگر برنامه را اجرا کرده و بر روی لینک نمایش جزئیات محصولات کلیک نمائید تا بتوان این اطلاعات را در صفحه‌ی بعدی مشاهده نمود.


یک نکته:
اگر سعی کنیم متد @helper GetProductsList فوق را در پوشه App_Code، همانند قسمت قبل قرار دهیم، به متد Html.ActionLink دسترسی نخواهیم داشت. چرا؟
پیغام خطایی که ارائه می‌شود این است:
'System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper' does not contain a definition for 'ActionLink' 

به این معنا که در وهله‌ای از شیء System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper، به دنبال متد ActionLink می‌گردد. در حالیکه ActionLink مورد نظر به کلاس System.Web.Mvc.HtmlHelper مرتبط می‌شود.
یک راه حل آن به صورت زیر است. به هر متد helper یک آرگومان WebViewPage page را اضافه می‌کنیم (به همراه دو فضای نامی که به ابتدای فایل اضافه می‌شوند)

@using System.Web.Mvc
@using System.Web.Mvc.Html

@using MvcApplication5.Models

@helper GetProductsList(WebViewPage page, List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li> @page.Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
سپس برای استفاده از آن در یک View خواهیم داشت:
@MyHelpers.GetProductsList(this, @Model)


متد ActionLink و عبارات فارسی

متد ActionLink آدرس‌های وبی را که تولید می‌کند، URL encoded هستند. برای نمونه اگر رشته‌ای که قرار است به عنوان پارامتر به اکشن متد ما ارسال شود، مساوی Hello World است، آن‌را به صورت Hello%20World در صفحه درج می‌کند. البته این مورد مشکلی را در سمت متدهای کنترلرها ایجاد نمی‌کند، چون کار URL decoding خودکار است. اما ... اگر مقداری که قرار است ارسال شود مثلا «مقدار یک» باشد، آدرس تولیدی این شکل را خواهد داشت:

http://localhost/Home/Details/%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%A7%D8%B1%20%D9%8A%D9%83

و اگر این URL encoding انجام نشود، فقط اولین قسمت قبل از فاصله به متد ارسال می‌گردد.
مرورگرهایی مثل فایرفاکس و کروم، مشکلی با نمایش این لینک به شکل اصلی فارسی آن ندارند (حین نمایش، URL decoding را اعمال می‌کنند). اما اگر مرورگر مثلا IE8 باشد، کاربر دقیقا به همین شکل آدرس‌ها را در نوار آدرس مرورگر خود مشاهده خواهد کرد که آنچنان زیبا نیستند.
حل این مشکل، یک نکته کوچک را به همراه دارد. اگر href تولیدی به شکل زیر باشد:

<li><a href="/Home/Details/مقدار یک">Super Fast Bike</a></li>

IE حین نمایش نهایی آن، آن‌را فارسی نشان خواهد داد. حتی زمانیکه کاربر بر روی آن کلیک کند، به صورت خودکار کاراکترهایی را که لازم است encode نماید، به نحو صحیحی در URL نهایی قابل مشاهده در نوار آدرس‌ها ظاهر خواهد کرد. برای مثال %20 را به صورت خودکار اضافه می‌کند و نگرانی از این لحاظ وجود نخواهد داشت که الان بین دو کلمه فاصله‌ای وجود دارد یا خیر (مرورگرهای دیگر هم دقیقا همین رفتار را در مورد لینک‌های داخل صفحه دارند).
خلاصه این توضیحات متد کمکی زیر است:

@helper EmitCleanUnicodeUrl(MvcHtmlString data)
{
@Html.Raw(HttpUtility.UrlDecode(data.ToString()))
}

و برای نمونه نحوه استفاده از آن به شکل زیر خواهد بود:

@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@EmitCleanUnicodeUrl(@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber }))</li>
}
</ul>
}

ضمن اینکه باید درنظر داشت کلا این نوع طراحی مشکل دارد! برای مثال فرض کنید که در این مثال، جزئیات، نمایش دهنده مطلب ارسالی در یک بلاگ است. یعنی یک سری عنوان و جزئیات متناظر با آن‌ها در دیتابیس وجود دارند. اگر آدرس مطالب به این شکل باشد http://site/blog/details/text، به این معنا است که این text مساوی است با primary key جدول بانک اطلاعاتی. یعنی وبلاگ نویس سایت شما فقط یکبار در طول عمر این برنامه می‌تواند بگوید «سال نو مبارک!». دفعه‌ی بعد به علت تکراری بودن، مجاز به ارسال پیام تبریک دیگری نخواهد بود! به همین جهت بهتر است طراحی را به این شکل تغییر دهید http://site/blog/details/id/text. در اینجا id همان primary key خواهد بود. Text هم عنوان مطلب. Id به جهت خوشایند بانک اطلاعاتی و Text هم برای خوشایند موتورهای جستجو در این URL قرار دارند. مطابق تعاریف مسیریابی برنامه، Text فقط حالت تزئینی داشته و پردازش نخواهد شد.
از این نوع ترفندها زیاد به کار برده می‌شوند. برای نمونه به URL مطالب انجمن‌های معروف اینترنتی دقت کنید. عموما یک عدد را به همراه text مشاهده می‌کنید. عدد در برنامه پردازش می‌شود، متن هم برای موتورهای جستجو درنظر گرفته شده است.



مطالب
Blazor 5x - قسمت 33 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 3- بهبود تجربه‌ی کاربری عدم دسترسی‌ها
در قسمت قبل، دسترسی به قسمت‌هایی از برنامه‌ی کلاینت را توسط ویژگی Authorize و همچنین نقش‌های مشخصی، محدود کردیم. در این مطلب می‌خواهیم اگر کاربری هنوز وارد سیستم نشده‌است و قصد مشاهده‌ی صفحات محافظت شده را دارد، به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین هدایت شود و یا اگر کاربری که وارد سیستم شده‌است اما نقش مناسبی را جهت دسترسی به یک صفحه ندارد، بجای هدایت به صفحه‌ی لاگین، پیام مناسبی را دریافت کند.


هدایت سراسری و خودکار کاربران اعتبارسنجی نشده به صفحه‌ی لاگین

در برنامه‌ی این سری، اگر کاربری که به سیستم وارد نشده‌است، بر روی دکمه‌ی Book یک اتاق کلیک کند، فقط پیام «Not Authorized» را مشاهده خواهد کرد که تجربه‌ی کاربری مطلوبی به‌شمار نمی‌رود. بهتر است در یک چنین حالتی، کاربر را به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین هدایت کرد و پس از لاگین موفق، مجددا او را به همین آدرس درخواستی پیش از نمایش صفحه‌ی لاگین، هدایت کرد. برای مدیریت این مساله کامپوننت جدید RedirectToLogin را طراحی می‌کنیم که جایگزین پیام «Not Authorized» در کامپوننت ریشه‌ای BlazorWasm.Client\App.razor خواهد شد. بنابراین ابتدا فایل جدید BlazorWasm.Client\Pages\Authentication\RedirectToLogin.razor را ایجاد می‌کنیم. چون این کامپوننت بدون مسیریابی خواهد بود و قرار است مستقیما داخل کامپوننت دیگری درج شود، نیاز است فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه کرد:
@using BlazorWasm.Client.Pages.Authentication
پس از آن، محتوای این کامپوننت را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@using System.Security.Claims

@inject NavigationManager NavigationManager

if(AuthState is not null)
{
    <div class="alert alert-danger">
        <p>You [@AuthState.User.Identity.Name] do not have access to the requested page</p>
        <div>
            Your roles:
            <ul>
            @foreach (var claim in AuthState.User.Claims.Where(c => c.Type == ClaimTypes.Role))
            {
                <li>@claim.Value</li>
            }
            </ul>
        </div>
    </div>
}

@code
{
    [CascadingParameter]
    private Task<AuthenticationState> AuthenticationState {set; get;}

    AuthenticationState AuthState;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        AuthState = await AuthenticationState;
        if (!IsAuthenticated(AuthState))
        {
            var returnUrl = NavigationManager.ToBaseRelativePath(NavigationManager.Uri);
            if (string.IsNullOrEmpty(returnUrl))
            {
                NavigationManager.NavigateTo("login");
            }
            else
            {
                NavigationManager.NavigateTo($"login?returnUrl={Uri.EscapeDataString(returnUrl)}");
            }
        }
    }

    private bool IsAuthenticated(AuthenticationState authState) =>
            authState?.User?.Identity is not null && authState.User.Identity.IsAuthenticated;
}
توضیحات:
در اینجا روش کار کردن با AuthenticationState را از طریق کدنویسی ملاحظه می‌کنید. در زمان بارگذاری اولیه‌ی این کامپوننت، بررسی می‌شود که آیا کاربر جاری، به سیستم وارد شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، او را به سمت صفحه‌ی لاگین هدایت می‌کنیم. اما اگر کاربر پیشتر به سیستم وارد شده باشد، متن شما دسترسی ندارید، به همراه لیست نقش‌های او در صفحه ظاهر می‌شوند که برای دیباگ برنامه مفید است و دیگر به سمت صفحه‌ی لاگین هدایت نمی‌شود.

در ادامه برای استفاده از این کامپوننت، به کامپوننت ریشه‌ای BlazorWasm.Client\App.razor مراجعه کرده و قسمت NotAuthorized آن‌را به صورت زیر، با معرفی کامپوننت RedirectToLogin، جایگزین می‌کنیم:

<NotAuthorized>
    <RedirectToLogin></RedirectToLogin>
</NotAuthorized>
چون این کامپوننت اکنون در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده قرار دارد، به صورت سراسری به تمام صفحات و کامپوننت‌های برنامه اعمال می‌شود.


چگونه دسترسی نقش ثابت Admin را به تمام صفحات محافظت شده برقرار کنیم؟

اگر خاطرتان باشد در زمان ثبت کاربر ادمین Identity، تنها نقشی را که برای او ثبت کردیم، Admin بود که در تصویر فوق هم مشخص است؛ اما ویژگی Authorize استفاده شده جهت محافظت از کامپوننت (attribute [Authorize(Roles = ConstantRoles.Customer)]@)، تنها نیاز به نقش Customer را دارد. به همین جهت است که کاربر وارد شده‌ی به سیستم، هرچند از دیدگاه ما ادمین است، اما به این صفحه دسترسی ندارد. بنابراین اکنون این سؤال مطرح است که چگونه می‌توان به صورت خودکار دسترسی نقش Admin را به تمام صفحات محافظت شده‌ی با نقش‌های مختلف، برقرار کرد؟
برای رفع این مشکل همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، نیاز است تمام نقش‌های مدنظر را با یک کاما از هم جدا کرد و به خاصیت Roles ویژگی Authorize انتساب داد؛ و یا می‌توان این عملیات را به صورت زیر نیز خلاصه کرد:
using System;
using BlazorServer.Common;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method, AllowMultiple = true, Inherited = true)]
    public class RolesAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        public RolesAttribute(params string[] roles)
        {
            Roles = $"{ConstantRoles.Admin},{string.Join(",", roles)}";
        }
    }
}
در این حالت، AuthorizeAttribute سفارشی تهیه شده، همواره به همراه نقش ثابت ConstantRoles.Admin هم هست و همچنین دیگر نیازی نیست کار جمع زدن قسمت‌های مختلف را با کاما انجام داد؛ چون string.Join نوشته شده همین‌کار را انجام می‌دهد.
پس از این تعریف می‌توان در کامپوننت‌ها، ویژگی Authorize نقش دار را با ویژگی جدید Roles، جایگزین کرد که همواره دسترسی کاربر Admin را نیز برقرار می‌کند:
@attribute [Roles(ConstantRoles.Customer, ConstantRoles.Employee)]


مدیریت سراسری خطاهای حاصل از درخواست‌های HttpClient

تا اینجا نتایج حاصل از شکست اعتبارسنجی سمت کلاینت را به صورت سراسری مدیریت کردیم. اما برنامه‌های سمت کلاینت، به کمک HttpClient خود نیز می‌توانند درخواست‌هایی را به سمت سرور ارسال کرده و در پاسخ، برای مثال not authorized و یا forbidden را دریافت کنند و یا حتی internal server error ای را در صورت بروز استثنایی در سمت سرور.
فرض کنید Web API Endpoint جدید زیر را تعریف کرده‌ایم که نقش ادیتور را می‌پذیرد. این نقش، جزو نقش‌های تعریف شده‌ی در برنامه و سیستم Identity ما نیست. بنابراین هر درخواستی که به سمت آن ارسال شود، برگشت خواهد خورد و پردازش نمی‌شود:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [Authorize(Roles = "Editor")]
    public class MyProtectedEditorsApiController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult Get()
        {
            return Ok(new ProtectedEditorsApiDTO
            {
                Id = 1,
                Title = "Hello from My Protected Editors Controller!",
                Username = this.User.Identity.Name
            });
        }
    }
}
برای مدیریت سراسری یک چنین خطای سمت سروری در یک برنامه‌ی Blazor WASM می‌توان یک Http Interceptor نوشت:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHttpInterceptorService : DelegatingHandler
    {
        private readonly NavigationManager _navigationManager;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;
        private readonly IJSRuntime _jsRuntime;

        public ClientHttpInterceptorService(
                NavigationManager navigationManager,
                ILocalStorageService localStorage,
                IJSRuntime JsRuntime)
        {
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
            _localStorage = localStorage ?? throw new ArgumentNullException(nameof(localStorage));
            _jsRuntime = JsRuntime ?? throw new ArgumentNullException(nameof(JsRuntime));
        }

        protected override async Task<HttpResponseMessage> SendAsync(HttpRequestMessage request, CancellationToken cancellationToken)
        {
            // How to add a JWT to all of the requests
            var token = await _localStorage.GetItemAsync<string>(ConstantKeys.LocalToken);
            if (token is not null)
            {
                request.Headers.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", token);
            }

            var response = await base.SendAsync(request, cancellationToken);

            if (!response.IsSuccessStatusCode)
            {
                await _jsRuntime.ToastrError($"Failed to call `{request.RequestUri}`. StatusCode: {response.StatusCode}.");

                switch (response.StatusCode)
                {
                    case HttpStatusCode.NotFound:
                        _navigationManager.NavigateTo("/404");
                        break;
                    case HttpStatusCode.Forbidden: // 403
                    case HttpStatusCode.Unauthorized: // 401
                        _navigationManager.NavigateTo("/unauthorized");
                        break;
                    default:
                        _navigationManager.NavigateTo("/500");
                        break;
                }
            }

            return response;
        }
    }
}
توضیحات:
با ارث‌بری از کلاس پایه‌ی DelegatingHandler می‌توان متد SendAsync تمام درخواست‌های ارسالی توسط برنامه را بازنویسی کرد و تحت نظر قرار داد. برای مثال در اینجا، پیش از فراخوانی await base.SendAsync کلاس پایه (یا همان درخواست اصلی که در قسمتی از برنامه صادر شده‌است)، یک توکن را به هدرهای درخواست، اضافه کرده‌ایم و یا پس از این فراخوانی (که معادل فراخوانی اصل کد در حال اجرای برنامه است)، با بررسی StatusCode بازگشتی از سمت سرور، کاربر را به یکی از صفحات یافت نشد، خطایی رخ داده‌است و یا دسترسی ندارید، هدایت کرده‌ایم. برای نمونه کامپوننت Unauthorized.razor را با محتوای زیر تعریف کرده‌ایم:
@page "/unauthorized"

<div class="alert alert-danger mt-3">
    <p>You don't have access to the requested resource.</p>
</div>
که سبب می‌شود زمانیکه StatusCode مساوی 401 و یا 403 را از سمت سرور دریافت کردیم، خطای فوق را به صورت خودکار به کاربر نمایش دهیم.

پس از تدارک این Interceptor سراسری، نوبت به معرفی آن به برنامه‌است که ... در ابتدا نیاز به نصب بسته‌ی نیوگت زیر را دارد:
dotnet add package Microsoft.Extensions.Http
این بسته‌ی نیوگت، امکان دسترسی به متدهای الحاقی AddHttpClient و سپس AddHttpMessageHandler را میسر می‌کند که توسط متد AddHttpMessageHandler است که می‌توان Interceptor سراسری را به سیستم معرفی کرد. بنابراین تعاریف قبلی و پیش‌فرض HttpClient را حذف کرده و با AddHttpClient جایگزین می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            //...

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            /*builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });*/

            // dotnet add package Microsoft.Extensions.Http
            builder.Services.AddHttpClient(
                    name: "ServerAPI",
                    configureClient: client =>
                    {
                        client.BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"));
                        client.DefaultRequestHeaders.Add("User-Agent", "BlazorWasm.Client 1.0");
                    }
                )
                .AddHttpMessageHandler<ClientHttpInterceptorService>();
            builder.Services.AddScoped<ClientHttpInterceptorService>();
            builder.Services.AddScoped(sp => sp.GetRequiredService<IHttpClientFactory>().CreateClient("ServerAPI"));

            //...
        }
    }
}
پس از این تنظیمات، در هر قسمتی از برنامه که با HttpClient تزریق شده کار می‌شود، تفاوتی نمی‌کند که چه نوع درخواستی به سمت سرور ارسال می‌شود، هر نوع درخواستی که باشد، تحت نظر قرار گرفته شده و بر اساس پاسخ دریافتی از سمت سرور، واکنش نشان داده خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا switch (response.StatusCode) را که در Interceptor تکمیل کردیم، در تمام قسمت‌های برنامه که با HttpClient کار می‌کنند، تکرار کرد. همچنین مدیریت سراسری افزودن JWT به تمام درخواست‌ها نیز به صورت خودکار انجام می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-33.zip
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی رابطه‌ی One-to-One
بررسی رابطه‌ی One-to-Zero-or-One

زمانیکه نیاز است موجودیت A با هیچ و یا حداکثر یک وهله از موجودیت B در ارتباط باشد، به یک چنین رابطه‌ای One-to-Zero-or-One می‌گویند. برای اینکه یک چنین ارتباطی را تشکیل دهیم، نیاز است کلید اصلی یک جدول، در جدول مرتبط به آن، هم به عنوان کلید اصلی و هم به عنوان کلید خارجی معرفی شود؛ همانند شکل زیر که در آن CartableId، همزمان به صورت PK و FK تعریف شده‌است که به آن one-to-one association with shared primary key نیز می‌گویند:



الف) مدلسازی رابطه‌ی One-to-Zero-or-One توسط Fluent API

در اینجا دو موجودیت را ملاحظه می‌کنید که توسط دو navigation property به هم متصل شده‌اند:
    public class UserProfile
    {
        public int UserProfileId { get; set; }
        public string UserName { get; set; }

        public virtual Cartable Cartable { get; set; }
    }

    public class Cartable
    {
        public int CartableId { get; set; }

        public virtual UserProfile UserProfile { get; set; }
    }
برای اینکه بتوان CartableId را هم به عنوان PK و هم FK معرفی کرد، نیاز است از Fluent API به نحو ذیل استفاده کنیم:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<Cartable>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.CartableId).ValueGeneratedNever();

                entity.HasOne(d => d.UserProfile)
                    .WithOne(p => p.Cartable)
                    .HasForeignKey<Cartable>(d => d.CartableId);
            });
        }

        public virtual DbSet<Cartable> Cartables { get; set; }
        public virtual DbSet<UserProfile> UserProfiles { get; set; }
    }
در اینجا رابطه‌ی یک به یک، توسط متدهای HasOne و WithOne معرفی شده‌است. به علاوه FK بودن CartableId به صورت صریح توسط متد HasForeignKey نیز مشخص گردیده‌است.
همچنین بر روی CartableId، فراخوانی متد ValueGeneratedNever را مشاهده می‌کنید. این متد را در قسمت «روش‌های مختلف تولید خودکار مقادیر خواص» مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» پیشتر بررسی کردیم. هدف آن این است که به بانک اطلاعاتی اعلام کند، این فیلد یک کلید اصلی از نوع خود افزایش یابنده نیست و مقدار آن توسط برنامه به صورت صریح تنظیم می‌شود (چون کلید خارجی نیز هست و به کلید اصلی جدول سمت دیگر رابطه اشاره می‌کند).

ب) مدلسازی رابطه‌ی One-to-Zero-or-One توسط Data Annotations
برای تنظیم این رابطه توسط ویژگی‌ها نیاز است DatabaseGenerated به None تنظیم شود تا کلید اصلی CartableId به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی تولید نشود. همچنین این کلید اصلی نیز باید به صورت کلید خارجی نیز معرفی شود. به علاوه توسط InversePropertyها، باید هر دو سطر به هم مرتبط، ذکر شوند:
    public class Cartable
    {
        [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
        public int CartableId { get; set; }

        [ForeignKey("CartableId")]
        [InverseProperty("Cartable")]
        public virtual UserProfile UserProfile { get; set; }
    }

    public class UserProfile
    {
        public int UserProfileId { get; set; }
        public string UserName { get; set; }

        [InverseProperty("UserProfile")]
        public virtual Cartable Cartable { get; set; }
    }


بررسی رابطه‌ی One-to-One

تشکیل رابطه‌ی One-to-One که در آن برخلاف رابطه‌ی One-to-Zero-or-One، وجود هر دو سر رابطه اجباری هستند، در SQL Server میسر نیست (زیرا زمانیکه یک چنین رابطه‌ای تشکیل شود، نمی‌توان رکوردی را Insert کرد! چون زمانیکه هنوز یک سر رابطه ثبت نشده‌است، چگونه می‌توان Id آن‌را در سر دیگری به اجبار ثبت کرد؟!). SQL Server این رابطه را نیز به صورت همان One-to-Zero-or-One تشکیل می‌دهد. تنظیمات آن نیز با قبل تفاوتی ندارد. در این حالت اجباری بودن و یا نبودن یک سر رابطه همانند نکات قسمت «تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core» در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 6 - تعیین نوع‌های داده و ویژگی‌های آن‌ها» است و این تنظیمات در اینجا صرفا از دیدگاه EF Core مفهوم دارند.
جهت تکمیل بحث، روش تشکیل رابطه‌ی One-to-One بدون استفاده از روش به اشتراک گذاری کلید اصلی (one-to-one association with shared primary key) به صورت زیر است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا هر بلاگ حداکثر یک تصویر را می‌تواند داشته باشد. علت آن نیز به ذکر MyBlogForeignKey بر می‌گردد که یک کلید خارجی نال نپذیر است.
    public class MyBlog
    {
        public int MyBlogId { get; set; }
        public string Url { get; set; }

        public MyBlogImage MyBlogImage { get; set; }
    }

    public class MyBlogImage
    {
        public int MyBlogImageId { get; set; }
        public byte[] Image { get; set; }
        public string Caption { get; set; }

        public int MyBlogForeignKey { get; set; }
        public MyBlog MyBlog { get; set; }
    }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<MyBlog>()
   .HasOne(p => p.MyBlogImage)
   .WithOne(i => i.MyBlog)
   .HasForeignKey<MyBlogImage>(b => b.MyBlogForeignKey);
در اینجا جدول MyBlogImage هنوز Id خود افزاینده‌ی خود را دارد، اما ثبت رکورد آن بدون وجود کلید خارجی MyBlog میسر نیست.
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 7 - ارتقاء به نسخه ‭4.5.x
بعد از انتشار قسمت 6 به عنوان آخرین قسمت مرتبط با تفکر مبتنی‌بر CRUD‏ ‎(‎CRUD-based thinking)‎ قصد دارم پشتیبانی از طراحی Application Layer مبتنی‌بر CQRS را نیز به این زیرساخت اضافه کنم.
در این مطلب تغییرات حاصل از طراحی مجدد و بازسازی انجام شده در نسخه جدید را مرور خواهیم کرد.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore

1- واسط‌های مورد استفاده جهت ردیابی موجودیت‌ها :
public interface ICreationTracking
{
    DateTime CreatedDateTime { get; set; }
}

public interface IModificationTracking
{
    DateTime? ModifiedDateTime { get; set; }
}
علاوه بر تغییر نام و نوع داده خصوصیت‌های تاریخ ایجاد و ویرایش، سایر خصوصیات به صورت خواص سایه‌ای در کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore مدیریت خواهند شد. 
2. با اضافه شدن واسط IHasRowIntegrity برای پشتیبانی از امکان تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی با استفاده از EF Core، خصوصیت RowVersion به Version تغییر نام پیدا کرد.
public interface IHasRowIntegrity
{
    string Hash { get; set; }
}

public interface IHasRowVersion
{
    byte[] Version { get; set; }
}
3- ارث‌بری از کلاس AggregateRoot در سناریوهای CRUD و در زمان استفاده از CrudService هیچ ضرورتی ندارد و صرفا برای پشتیبانی از طراحی مبتنی‌بر DDD کاربرد خواهد داشت. اگر قصد طراحی یک Rich Domain Model را دارید و رویکرد DDD را دنبال می‌کنید، با استفاده از کلاس پایه AggregateRoot امکان مدیریت DomainEventهای مرتبط با یک Aggregate را خواهید داشت. 
public abstract class AggregateRoot<TKey> : Entity<TKey>, IAggregateRoot
    where TKey : IEquatable<TKey>
{
    private readonly List<IDomainEvent> _events = new List<IDomainEvent>();
    public IReadOnlyCollection<IDomainEvent> Events => _events.AsReadOnly();

    protected virtual void AddDomainEvent(IDomainEvent newEvent)
    {
        _events.Add(newEvent);
    }

    public virtual void ClearEvents()
    {
        _events.Clear();
    }
}
4- امکان Publish رخ‌دادهای مرتبط با یک AggregateRoot به IEventBus اضافه شده است:
public static class EventBusExtensions
{
    public static Task TriggerAsync(this IEventBus bus, IEnumerable<IDomainEvent> events)
    {
        var tasks = events.Select(async domainEvent => await bus.TriggerAsync(domainEvent));
        return Task.WhenAll(tasks);
    }

    public static async Task PublishAsync(this IEventBus bus, IAggregateRoot aggregateRoot)
    {
        await bus.TriggerAsync(aggregateRoot.Events);
        aggregateRoot.ClearEvents();
    }
}
5- واسط IDbSeed به IDbSetup تغییر نام پیدا کرده است.

6- اضافه شدن یک سرویس برای ذخیره‌سازی اطلاعات به صورت Key/Value در بانک اطلاعاتی:
public interface IKeyValueService : IApplicationService
{
    Task SetValueAsync(string key, string value);
    Task<Maybe<string>> LoadValueAsync(string key);
    Task<bool> IsTamperedAsync(string key);
}

public class KeyValue : Entity, IModificationTracking, ICreationTracking, IHasRowIntegrity
{
    public string Key { get; set; }
    [Encrypted] public string Value { get; set; }
    public string Hash { get; set; }
    public DateTime CreatedDateTime { get; set; }
    public DateTime? ModifiedDateTime { get; set; }
}
7- AuthorizationProvider حذف شده و جمع آوری دسترسی‌های سیستم به عهده خود استفاده کننده از این زیرساخت می‌باشد.

8- اضافه شدن امکان Exception Mapping و همچنین سفارشی سازی پیغام‌های خطای عمومی:
    public class ExceptionOptions
    {
        public List<ExceptionMapItem> Mappings { get; } = new List<ExceptionMapItem>();

        [Required] public string DbException { get; set; }
        [Required] public string DbConcurrencyException { get; set; }
        [Required] public string InternalServerIssue { get; set; }

        public bool TryFindMapping(DbException dbException, out ExceptionMapItem mapping)
        {
            mapping = null;

            var words = new HashSet<string>(Regex.Split(dbException.ToStringFormat(), @"\W"));

            var mappingItem = Mappings.FirstOrDefault(a => a.Keywords.IsProperSubsetOf(words));
            if (mappingItem == null)
            {
                return false;
            }

            mapping = mappingItem;

            return true;
        }
    }
و روش استفاده از آن را در پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI می‌توانید مشاهده کنید. برای معرفی نگاشت‌ها، می‌توان به شکل زیر در فایل appsetting.json عمل کرد:
"Exception": {
  "Mappings": [
    {
      "Message": "به دلیل وجود اطلاعات وابسته امکان حذف وجود ندارد",
      "Keywords": [
        "DELETE",
        "REFERENCE"
      ]
    },
    {
      "Message": "یک تسک با این عنوان قبلا در سیستم ثبت شده است",
      "MemberName": "Title",
      "Keywords": [
        "Task",
        "UIX_Task_NormalizedTitle"
      ]
    }
  ],
  "DbException": "امکان ذخیره‌سازی اطلاعات وجود ندارد؛ دوباره تلاش نمائید",
  "DbConcurrencyException": "اطلاعات توسط کاربری دیگر در شبکه تغییر کرده است",
  "InternalServerIssue": "متأسفانه مشکلی در فرآیند انجام درخواست شما پیش آمده است!"
}

8- اطلاعات مرتبط با مستأجر جاری در سناریوهای چند مستأجری از واسط IUserSession حذف شده و به واسط ITenantSession منتقل شده است. نوع داده خصوصیت UserId به String تغییر پیدا کرده و بر اساس نیاز می‌توان به شکل زیر از آن استفاده کرد:
_session.UserId
_session.UserId<long>()
_session.UserId<int>()
_session.UserId<Guid>()

علاوه بر آن خصوصیت ImpersonatorUserId که می‌تواند حاوی UserId کاربری باشد که در نقش کاربر دیگری در سناریوهای Impersonation وارد سیستم شده است؛ این مورد در سیستم Logging مبتنی‌بر فایل سیستم و بانک اطلاعاتی موجود در این زیرساخت، ثبت و نگهداری می‌شود.
9- لیست ClaimTypeهای مورد استفاده در این زیرساخت:
public static class UserClaimTypes
{
    public const string UserName = ClaimTypes.Name;
    public const string UserId = ClaimTypes.NameIdentifier;
    public const string SerialNumber = ClaimTypes.SerialNumber;
    public const string Role = ClaimTypes.Role;
    public const string DisplayName = nameof(DisplayName);
    public const string BranchId = nameof(BranchId);
    public const string BranchName = nameof(BranchName);
    public const string IsHeadOffice = nameof(IsHeadOffice);
    public const string TenantId = nameof(TenantId);
    public const string TenantName = nameof(TenantName);
    public const string IsHeadTenant = nameof(IsHeadTenant);
    public const string Permission = nameof(Permission);
    public const string PackedPermission = nameof(PackedPermission);
    public const string ImpersonatorUserId = nameof(ImpersonatorUserId);
    public const string ImpersonatorTenantId = nameof(ImpersonatorTenantId);
}
از خصوصیات Branch*‎ برای سناریوهای چند شعبه‎‌ای می‌توان استفاده کرد که در این صورت اگر یکی از شعب به عنوان دفتر مرکزی در نظر گرفته شود باید Claim‌ای با نام IsHeadOffice با مقدار true از زمان ورود به سیستم برای کاربران آن شعبه در نظر گرفته شود. 
خصوصیات Tenant*‎ برای سناریوهای چند مستأجری در نظر گرفته شده است که اگرطراحی مورد نظرتان به نحوی باشد که بخش مدیریت مستأجرهای سیستم در همان سیستم پیاده‌سازی شده باشد یا به تعبیری سیستم Host و Tenant یکی باشند، می‌توان Claim‌ای با نام IsHeadTenant با مقدار true در زمان ورود به سیستم برای کاربران Host (مستأجر اصلی) در نظر گرفته شود.
‌‌
10- مکانیزم Logging مبتنی‌بر فایل سیستم:
/// <summary>
/// Adds a file logger named 'File' to the factory.
/// </summary>
/// <param name="builder">The <see cref="ILoggingBuilder"/> to use.</param>
public static ILoggingBuilder AddFile(this ILoggingBuilder builder)
{
    builder.Services.AddSingleton<ILoggerProvider, FileLoggerProvider>();
    return builder;
}


/// <summary>
/// Adds a file logger named 'File' to the factory.
/// </summary>
/// <param name="builder">The <see cref="ILoggingBuilder"/> to use.</param>
/// <param name="configure">Configure an instance of the <see cref="FileLoggerOptions" /> to set logging options</param>
public static ILoggingBuilder AddFile(this ILoggingBuilder builder, Action<FileLoggerOptions> configure)
{
    builder.AddFile();
    builder.Services.Configure(configure);

    return builder;
}
11- امکان TenantResolution برای شناسایی مستأجر جاری سیستم:
public interface ITenantResolutionStrategy
{
    string TenantId();
}

public interface ITenantStore
{
    Task<Tenant> FindTenantAsync(string tenantId);
}
از این واسط‌ها در میان افزار TenantResolutionMiddleware موجود در کتابخانه DNTFrameworkCore.Web.Tenancy استفاده شده است. و همچنین جهت دسترسی به اطلاعات مستأجر جاری سیستم می‌توان واسط زیر را تزریق و استفاده کرد:
public interface ITenantSession : IScopedDependency
{
    /// <summary>
    ///     Gets current TenantId or null.
    ///     This TenantId should be the TenantId of the <see cref="IUserSession.UserId" />.
    ///     It can be null if given <see cref="IUserSession.UserId" /> is a head-tenant user or no user logged in.
    /// </summary>
    string TenantId { get; }

    /// <summary>
    ///     Gets current TenantName or null.
    ///     This TenantName should be the TenantName of the <see cref="IUserSession.UserId" />.
    ///     It can be null if given <see cref="IUserSession.UserId" /> is a head-tenant user or no user logged in.
    /// </summary>
    string TenantName { get; }

    /// <summary>
    ///     Represents current tenant is head-tenant.
    /// </summary>
    bool IsHeadTenant { get; }

    /// <summary>
    ///     TenantId of the impersonator.
    ///     This is filled if a user with <see cref="IUserSession.ImpersonatorUserId" /> performing actions behalf of the
    ///     <see cref="IUserSession.UserId" />.
    /// </summary>
    string ImpersonatorTenantId { get; }
}
12- استفاده از SystemTime و IClock برای افزایش تست‌پذیری سناریوهای درگیر با DateTime:
public static class SystemTime
{
    public static Func<DateTime> Now = () => DateTime.UtcNow;

    public static Func<DateTime, DateTime> Normalize = (dateTime) =>
        DateTime.SpecifyKind(dateTime, DateTimeKind.Utc);
}
public interface IClock : ITransientDependency
{
    DateTime Now { get; }
    DateTime Normalize(DateTime dateTime);
}

internal sealed class Clock : IClock
{
    public DateTime Now => SystemTime.Now();

    public DateTime Normalize(DateTime dateTime)
    {
        return SystemTime.Normalize(dateTime);
    }
}
13- تغییر واسط عمومی کلاس Result:
public class Result
{
    private static readonly Result _ok = new Result(false, string.Empty);
    private readonly List<ValidationFailure> _failures;

    protected Result(bool failed, string message) : this(failed, message,
        Enumerable.Empty<ValidationFailure>())
    {
        Failed = failed;
        Message = message;
    }

    protected Result(bool failed, string message, IEnumerable<ValidationFailure> failures)
    {
        Failed = failed;
        Message = message;
        _failures = failures.ToList();
    }

    public bool Failed { get; }
    public string Message { get; }
    public IEnumerable<ValidationFailure> Failures => _failures.AsReadOnly();

    [DebuggerStepThrough]
    public static Result Ok() => _ok;

    [DebuggerStepThrough]
    public static Result Fail(string message)
    {
        return new Result(true, message);
    }

    //...
}

روش معرفی سرویس‌های مرتبط با کتابخانه DNTFrameworkCore
services.AddFramework()
    .WithModelValidation()
    .WithFluentValidation()
    .WithMemoryCache()
    .WithSecurityService()
    .WithBackgroundTaskQueue()
    .WithRandomNumber();
متد WithFluentValidation یک متد الحاقی برای FrameworkBuilder می‌باشد که در کتابخانه DNTFrameworkCore.FluentValidation تعریف شده است.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore

1- اگر از CrudService پایه موجود استفاده می‌کنید، محدودیت ارث‌بری از TrackableEntity از موجودیت اصلی برداشته شده است. همچنین همانطور که در نظرات مطالب قبلی در قالب نکته تکمیلی اشاره شد، متد  MapToEntity  به نحوی تغییر کرد که پاسخگوی اکثر نیازها باشد.
2- امکان تنظیم ModifiedProperties  برای موجودیت‌های وابسته در سناریوهایی با موجودیت‌های وابسته Master-Detail نیز مهیا شده است.
public abstract class TrackableEntity<TKey> : Entity<TKey>, ITrackable where TKey : IEquatable<TKey>
{
    [NotMapped] public TrackingState TrackingState { get; set; }
    [NotMapped] public ICollection<string> ModifiedProperties { get; set; }
}
3-  امکان ذخیره سازی تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core در یک بانک اطلاعاتی با استفاده از EF ، اضافه شده است که از همان موجودیت KeyValue برای نگهداری مقادیر استفاده می‌کند:
public static class ConfigurationBuilderExtensions
{
    public static IConfigurationBuilder AddEFCore(this IConfigurationBuilder builder,
        IServiceProvider provider)
    {
        return builder.Add(new EFConfigurationSource(provider));
    }
}
4- واسط IHookEngine حذف شده و سازنده کلاس پایه DbContextCore لیستی از IHook را به عنوان پارامتر می‌پذیرد:
protected DbContextCore(DbContextOptions options, IEnumerable<IHook> hooks) : base(options)
{
    _hooks = hooks ?? throw new ArgumentNullException(nameof(hooks));
}
 همچنین امکان IgnoreHook برای غیرفعال کردن یک Hook خاص با استفاده از نام آن مهیا شده است:
public void IgnoreHook(string hookName)
{
    _ignoredHookList.Add(hookName);
}
امکان پیاده سازی Hook سفارشی را برای سناریوهای خاص هم با پیاده سازی واسط IHook و یا با ارث‌بری از کلاس‌های پایه موجود در زیرساخت، خواهید داشت. به عنوان مثال:
internal sealed class RowIntegrityHook : PostActionHook<IHasRowIntegrity>
{
    public override string Name => HookNames.RowIntegrity;
    public override int Order => int.MaxValue;
    public override EntityState HookState => EntityState.Unchanged;

    protected override void Hook(IHasRowIntegrity entity, HookEntityMetadata metadata, IUnitOfWork uow)
    {
        metadata.Entry.Property(EFCore.Hash).CurrentValue = uow.EntityHash(entity);
    }
}
در بازطراحی انجام شده، دسترسی به وهله جاری DbContext هم از طریق واسط IUnitOfWork مهیا شده است.
5- متد EntityHash به واسط IUnitOfWork اضافه شده است که امکان محاسبه هش مرتبط با یک رکورد از یک موجودیت خاص را مهیا می‌کند؛ همچنین امکان تغییر الگوریتم و سفارشی سازی آن را به شکل زیر خواهید داشت:
//DbContextCore : IUnitOfWork

public string EntityHash<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
{
    var row = Entry(entity).ToDictionary(p => p.Metadata.Name != EFCore.Hash &&
                                              !p.Metadata.ValueGenerated.HasFlag(ValueGenerated.OnUpdate) &&
                                              !p.Metadata.IsShadowProperty());
    return EntityHash<TEntity>(row);
}

protected virtual string EntityHash<TEntity>(Dictionary<string, object> row) where TEntity : class
{
    var json = JsonConvert.SerializeObject(row, Formatting.Indented);
    using (var hashAlgorithm = SHA256.Create())
    {
        var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(json);
        var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
        return Convert.ToBase64String(byteHash);
    }
}
همچنین از طریق متدهای الحاقی زیر که مرتبط با واسط IUnitOfWork می‌باشند، امکان دسترسی به رکوردهای دستکاری شده را خواهید داشت:
IsTamperedAsync
HasTamperedEntryAsync
TamperedEntryListAsync

 
6- همانطور که اشاره شد، خواص سایه‌ای مرتبط با سیستم ردیابی موجودیت‌ها نیز به شکل زیر تغییر نام پیدا کرده‌اند:
public const string CreatedDateTime = nameof(ICreationTracking.CreatedDateTime);
public const string CreatedByUserId = nameof(CreatedByUserId);
public const string CreatedByBrowserName = nameof(CreatedByBrowserName);
public const string CreatedByIP = nameof(CreatedByIP);

public const string ModifiedDateTime = nameof(IModificationTracking.ModifiedDateTime);
public const string ModifiedByUserId = nameof(ModifiedByUserId);
public const string ModifiedByBrowserName = nameof(ModifiedByBrowserName);
public const string ModifiedByIP = nameof(ModifiedByIP);
7- یک تبدیلگر سفارشی برای ذخیره سازی اشیا به صورت JSON اضافه شده است که برگرفته از کتابخانه Innofactor.EfCoreJsonValueConverter می‌باشد.
 8- دو متد الحاقی زیر برای نرمال‌سازی خصوصیات تاریخ از نوع DateTime و خصوصیات عددی از نوع Decimal به ModelBuilder اضافه شده‌اند:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{  
    modelBuilder.NormalizeDateTime();
    modelBuilder.NormalizeDecimalPrecision(precision: 20, scale: 6);
    
    base.OnModelCreating(modelBuilder);
}

9-  متد MigrateDbContext به این کتابخانه منتقل شده است:
MigrateDbContext<TContext>(this IHost host)
متد Seed واسط IDbSetup در صورت معرفی یک پیاده‌سازی از آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها، در بدنه این متد فراخوانی خواهد شد.

روش معرفی سرویس‌های مرتبط با کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore
services.AddEFCore<ProjectDbContext>()
    .WithTrackingHook<long>()
    .WithDeletedEntityHook()
    .WithRowIntegrityHook()
    .WithNumberingHook(options =>
    {
        options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
        {
            Prefix = "Task",
            FieldNames = new[] {nameof(Task.BranchId)}
        };
    });
همانطور که عنوان شد، محدودیت نوع خصوصیات CreatedByUserId و ModifiedByUserId برداشته شده است و از طریق متد WithTrackingHook قابل تنظیم می‎‌باشد.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore.Web.Tenancy


فعلا امکان شناسایی مستأجر جاری و دسترسی به اطلاعات آن از طریق واسط ITenantSession در دسترس می‌باشد؛ همچنین امکان تغییر و تعیین رشته اتصال به بانک اطلاعاتی هر مستأجر از طریق متد UseConnectionString واسط IUnitOfWork فراهم می‌باشد.
services.AddTenancy()
    .WithTenantSession()
    .WithStore<InMemoryTenantStore>()
    .WithResolutionStrategy<HostResolutionStrategy>();
app.UseTenancy();


سایر کتابخانه‌ها تغییرات خاصی نداشتند و صرفا نحوه معرفی سرویس‌های آنها ممکن است تغییر کند و یا وابستگی‌های آنها به آخرین نسخه موجود ارتقاء داده شده باشند که در پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI اعمال شده‌اند.
لیست بسته‌های نیوگت نسخه ۴.۵.۳
PM> Install-Package DNTFrameworkCore
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EFCore
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EFCore.SqlServer
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.FluentValidation
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.Tenancy
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Licensing
نظرات مطالب
ذخیره تنظیمات متغیر مربوط به یک وب اپلیکیشن ASP.NET MVC با استفاده از EF
سلام . تشکر از این مطلب مفید و کاربردی .
آیا دو کلاس زیر درست تعریف شده اند یا باید دومی به SEOSetting تبدیل شود ؟
public class GeneralSettings : SettingsBase
   {
       public string SiteName { get; set; }
       public string AdminEmail { get; set; }
       public bool RegisterUsersEnabled { get; set; }
   }
 
public class GeneralSettings : SettingsBase
   {
       public string SiteName { get; set; }
       public string AdminEmail { get; set; }
   }
مطالب
وضعیت فناوری‌های مرتبط با دات نت از دیدگاه مرگ و زندگی!

مطلبی که در ذیل آورده شده صرفا یک برداشت شخصی است بر اساس نقل قول‌ها و بررسی وضعیت اعضای تیم‌های مرتبط با فناوری‌های مختلف بکار گرفته شده در دات نت فریم ورک و ... نه رسمی!

ADO.NET ، DataSet ، DataTable و امثال آن: مرده! (مرده به معنای اینکه دیگر توسعه‌ی جدی نخواهد یافت)
ADO.NET‌ اولین فناوری دسترسی به داده‌ها در دات نت فریم ورک بود/است. مدل طراحی آن هم بر اساس امکانات زبان‌های آن زمان (زمان شروع به کار دات نت) بود (و تا دات نت 4 هم تغییر عمده‌ای نکرده). برای مثال در زمان ارائه اولین نگارش آن خبری از Generics نبود (در دات نت 2 اضافه شد)؛ یا LINQ وجود نداشت (در دات نت سه و سه و نیم اضافه و تکمیل شد). به همین جهت طراحی آن در حال حاضر (با وجود دات نت 4) بوی ماندگی می‌دهد (مانند استفاده از دیتاست و دیتاتیبل) و با ORM های مایکروسافت جهت استفاده از امکانات Generics و LINQ جایگزین شده‌ است.
البته این مورد تنها مورد مرده‌ای است که "باید" یاد گرفت؛ مهم نیست که ORMs ارائه شده‌اند. مهم این است که زیر ساخت تمام ORM های نوشته شده برای دات نت همین ADO.NET خام است.


LINQ to SQL : مرده!
مایکروسافت با این فناوری ORM های خودش را شروع کرد اما بعد از مدتی دید که بهتر است یک نسخه‌ی عمومی‌تر با پشتیبانی از بانک‌های اطلاعاتی دیگر مانند اوراکل، MySQL و غیره را نیز ارائه دهد. همینجا بود که آن‌را خیلی ساده با Entity framework جایگزین کرد و در roadmap ارائه شده صراحتا EF به عنوان راه حل توصیه شده دسترسی به داده‌های مایکروسافت اعلام شده است (+). حالا این وسط دیگر مهم نیست شما پروژه نوشته بودید یا هر چی. دیگر منتظر تغییرات خاصی در LINQ to SQL نباشید. فقط یک سری رفع باگ و نگهداری پروژه را شاهد خواهید بود. البته در همان زمان خیلی زود تکذیب کردند که LINQ to SQL مرده اما برای نمونه آقای Damien که عضو اصلی تیم LINQ to SQL بودند، اکنون در تیم XBOX مشغول به کار هستند! (+) تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل!

ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که LINQ != LINQ to SQL ؛ به عبارتی LINQ به خودی خود فقط یک language feature است.


Windows Forms یا به اختصار WinForms : مرده!
به نظر مظلوم‌تر از این یکی در دات نت یافت نمی‌شود! همین چند وقت پیش یکی از اعضای مایکروسافت این نظر سنجی رو برگزار کرده بود که "ما چکار کنیم که شما راحت‌تر از WinForms به WPF مهاجرت کنید؟!" (+)
در قاموس WPF ، ویندوز فرمز یعنی Canvas panel ؛ به عبارتی صلب‌ترین حالت طراحی رابط کاربری و این انتقال و مهاجرت هرچند برای کسانی که عمری را روی آن گذاشته‌اند، دردناک خواهد بود اما با وجود توانایی‌های WPF چیزی را از دست نخواهند داد. سیستم Layout (طرح بندی) در WinForms و همچنین دلفی، بر اساس قراردهی اشیاء در مختصات مطلقی در صفحه است. مثلا این دکمه‌ی خاص در آن نقطه‌ی معلوم قرار می‌گیرد و همین. این روش طرح بندی یکی از چندین روش طرح بندی در WPF است که اصطلاحا Canvas نام دارد. توصیه اکید و مطلق در WPF آن است که از Canvas فقط برای طراحی اشیاء گرافیکی پیچیده استفاده کنید و نه طراحی رابط کاربر. چرا؟ چون برای مثال در Silverlight که برادر کوچکتر WPF محسوب می‌شود، رابط کاربری آن باید بتواند همانند HTML انعطاف پذیر باشد و با اندازه‌های مختلف مرورگر یا اندازه‌ی قلم‌های بزرگتر هماهنگ شده و مقاومت کند، بدون اینکه از ریخت بیفتد و این مورد را سایر سیستم‌های طرح بندی رابط کاربر (منهای Canvas یا همان سیستم طرح بندی WinForms) ارائه می‌دهند. مورد دیگری که در WPF و Silverlight بسیار حائز اهمیت است ، Content Controls می‌باشد. چقدر خوب می‌شد بتوان داخل یک کنترل، کلا یک سیستم طرح بندی را تعریف کرد و اشیاء دلخواهی را داخل آن قرار داد. مثلا ToolTip پیش فرض وجود دارد. بسیار هم خوب. بنده علاقه دارم، متن عنوان آن ضخیم باشد. کنار آن یک تصویر کوچک و در سمت چپ آن متن قرار گیرد. برای انجام اینکار در WPF لازم نیست تا شما منتظر نگارش بعدی دات نت باشید که دست اندرکاران مربوطه با افتخار در یک سند 50 صفحه‌ای توضیح دهند که چگونه می‌توان اینکار را انجام داد. یک سیستم طرح بندی را اضافه کنید. موارد ذکر شده را در آن تعریف کنید. بدون استفاده از هیچ نوع کامپوننتی یا بدون منتظر ماندن تا نگارش بعدی این محصولات، به مقصود خود رسیده‌اید.


ASP.NET Web forms : داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه!
از زمانیکه ASP.NET MVC آمد نسخه‌ی Web forms تقریبا فراموش شد. به وبلاگ اسکات گاتری یا Haacked و سایر اعضای اصلی دات نت که مراجعه کنید در سه سال اخیر در حد تعداد انگشتان یک دست هم در مورد Web forms مطلب ننوشته‌اند. تمام تمرکز و نوآوری‌ها بر روی MVC متمرکز شده و حتی در نسخه‌ی 4 دات نت هم فقط یک سری صافکاری مختصر را در Web forms شاهد بودیم مثلا نام کنترل‌ها را خودتان هم در زمان رندر نهایی می‌توانید تعیین کنید! یا لطفا کردند و قسمتی از url routing موجود در ASP.NET MVC را به ASP.NET web forms 4 هم قرض دادند (این مورد شاید مهم‌ترین تغییر قابل ذکر در ASP.Net web forms 4 است).
البته این رو هم اضافه کنم که ASP.NET MVC‌ واقعا قابل احترام است؛ هدف از آن جدا سازی لایه‌های برنامه با الگوهای استاندارد صنعتی (و نه هر روش برنامه نویسی چند لایه من درآوردی)، ترویج کد نویسی بهتر، ترویج Unit testing ، رفع یک سری مشکلات ASP.NET Web forms (مثلا از ViewState های حجیم دیگر خبری نیست) و امثال آن است.
برای نمونه توجه شما را به مطلبی که آقای Dino Sposito در مورد ASP.NET Webforms نوشته جلب می‌کنم: (+)
به صورت خلاصه ایشان عنوان کرده زمان طراحی ASP.NET Webforms در 10 سال قبل، هدف ما انتقال ساده‌تر برنامه نویس‌های VB به محیط وب بود. به همین جهت دست به اختراع postback ، viewState ، کنترل‌های سمت سرور و غیره زدیم. (بنابراین تاکید تمام این‌ها این است که webforms فناوری دهه قبل "بود" و الان بنابر نیازهای جدید دست به طراحی مجدد زده‌ایم)

در مورد "پایان پروژه ASP.NET Ajax Control Toolkit" هم قبلا مطلب نوشته بودم و این یکی واقعا official است!


و در پایان باید متذکر شد که فلان فناوری مرده یا داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه اصلا مهم نیست. هنوز هم هستند سازمان‌هایی که برنامه‌های نوشته شده با ASP کلاسیک (نگارش قبل از ASP.NET Web forms) خود را دارند و خیلی هم از آن راضی هستند!
این موارد رو از این جهت نوشتم که اگر می‌خواهید تازه به این جمع وارد شوید دقیقا بدانید باید روی چه مواردی بیشتر وقت بگذارید و یادگیری کدامیک صرفا اتلاف وقت خواهند بود (مثلا EF بر LINQ to SQL ارجح است و اگر امروز می‌خواهید شروع کنید با EF شروع کنید، یا دیگر کم کم با وجود WPF ، بازار کاری برای WinForms نخواهد بود).

نظرات مطالب
C# 7 - Pattern matching and switch expressions
C# 7.1 - Pattern-Matching with Generics

C# 7.1 پشتیبانی بهتری از pattern-matching را جهت کار با Generics ارائه داده‌است.
public class Car {}
public class SportsCar : Car
{
   public string Color { get; set; }
}
در اینجا یک کلاس پایه خودرو و سپس یک کلاس مشتق شده‌ی خودرو‌های ورزشی را داریم. اکنون در جائی از برنامه می‌خواهیم متد راندن این خودروها را تعریف کنیم:
public static void Run<T>(T car) where T : Car
{
   if (car is SportsCar sportsCar)
   {
   }

   switch (car)
   {
      case SportsCar sCar:
      break;
   }
}
در اینجا نوع خودرو به صورت جنریک تعریف شده‌است و سپس با استفاده از قابلیت‌های pattern-matching سعی در انطباق با آن‌ها را داریم. کامپایل این قطعه کد در C# 7.0 با خطای کامپایلر ذیل متوقف می‌شود:
 An expression of type "T" cannot be handled by a pattern of type "SportsCar"

اگر این قطعه کد را بخواهیم با C# 7.0 کامپایل کنیم نیاز است ابتدا شیء دریافتی به object تبدیل شود و سپس کار pattern-matching با موفقیت صورت خواهد گرفت:
public static void Run<T>(T car) where T : Car
{
   if ((object)car is SportsCar sportsCar)
   {
   }

   switch ((object)car)
   {
      case SportsCar sCar:
      break;
   }
}
این محدودیت در C# 7.1 برطرف شده‌است و دیگر نیازی به این cast اضافه نیست و می‌توان (object) را از قطعه کد فوق حذف کرد.