مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #1
Apache Cordova  یک فریمورک سورس باز برای ساخت اپلیکیشن‌های چند سکویی موبایل (cross platform) با استفاده از Html5 می‌باشد.
طی چند مقاله، با استفاده کردن از این فریمورک در VS آشنا خوهیم شد.
هدف خالقان Cordova یافتن یک راه ساده برای تولید اپلیکیشن‌های چند سکویی موبایل بود که برای رسیدن به این هدف تصمیم گرفتند از تکنولوژی‌های بومی (native) و تکنولوژی‌های وب استفاده کنند. به این نوع از اپلیکیشن‌های موبایل، Hybrid Application می‌گویند.
  Cordova دارای  قابلیت‌های بومی بالایی است و مهم‌تر اینکه به طور طبیعی توسط مرورگرها پشتیبانی می‌شود. بعد از تولد Corodva، این فریمورک تبدیل شده است به  بهترین روش تولید اپلیکیشن‌هایی که بر روی چند نوع پلتفرم کار می‌کنند.
پیشتر محدودیتی که وجود داشت شامل این بود که اپلیکیشن‌های موبایل، به چیزهایی بیشتر از HTML و مرورگرهای وب، نیاز داشتند. برخی از این نیاز‌ها عبارتند از ارتباط متقابل وب اپلیکیشن‌ها با دوربین یا لیست شماره‌های تماس گوشی که برطرف کردن آن هم به راحتی امکان پذیر نبود.
Cordova برای مقابله با این محدودیت، مجموعه‌ای از رابط‌های برنامه کاربردی را برای توسعه قابلیت‌های بومی device، مانند لیست مخاطبین، دوربین، تشخیص دهنده‌ی تغییر جهت گوشی (accelerometer) و مانند این موارد، در نظر گرفته است.


Cordova شامل یک سری کامپوننت به شرح زیر است:
  1. سورس کدی برای هر Container و برنامه محلی برای هر یک از سکوهای موبایل که پشتیبانی می‌شوند. container، کد‌های Html5 را بر روی دستگاه (Device) رندر می‌کند. (در مطالب بعدی در مورد این مطلب توضیح خواهم داد)
  2. مجموعه‌ای از رابط‌های برنامه‌ی کاربردی که امکان دسترسی به قابلیت‌های بومی دستگاه را به برنامه‌ی وبی که درون آن در حال اجرا است، می‌دهند.
  3. مجموعه‌ای از ابزارها برای مدیریت فرآیند ایجاد پروژه، مدیریت پلاگین‌ها، ساخت (با استفاده از SDK‌های محلی) برنامه‌های محلی و تست برنامه بر روی دستگاه موبایل یا شبیه ساز  .
 
برای ساخت یک برنامه‌ی Cordova، در واقع شما یک وب اپلیکیشن می‌سازید و آن را داخل Container محلی، بسته بندی می‌کنید. سپس تست کرده و بعد از دیباگ می‌توانید اپلیکیشن را توزیع کنید.

فرآیند بسته بندی :

 داخل اپلیکیشن محلی، رابط کاربری اپلیکیشن شامل یک صفحه‌ی نمایش که خود آن چیزی نیست به غیر از یک Web View که از فضای نمایش دستگاه استفاده می‌کند. زمانی که برنامه آغاز به کار می‌کند، برنامه‌ی وب نوشته شده، درون این web view لود میشود و کنترل‌های موجود، برای تعامل کاربر با برنامه‌ی وب، در اختیار آن قرار می‌گیرند. مانند تعامل کاربر با محتوا، در برنامه‌ها ی تحت وب، لینک‌ها، کدهای نوشته شده‌ی js در فایل‌ها و یا حتی می‌تواند به اینترنت دسترسی داشته باشد و محتوا را از یک وب سرور تغذیه کند.

درباره Web Views
Web View جزء برنامه‌های بومی است که برای رندر کردن محتوای وب (به عنوان نمونه صفحه HTML) درون اپلیکیشن بومی یا صفحه نمایش استفاده می‌شود. در اصل Web View یک Wrapper برنامه نویسی شده قابل دسترس برای نمایش محتوای صفحات وب توکار است.
به عنوان مثال:
در اندروید با استفاده از WebView موجود در (Using andoid.webkit.WebView) , در iOS با UIWebView موجود در (Using System/Library/Framworks/UIKit.framewor)  به این هدف دست پیدا می‌کنند. وب اپلیکیشن ما درون این Container مانند سایر وب اپلیکیشن‌هایی است که هر روز با آنها سرو کار دارید و آنها را در مرورگر موبایل خود اجرا می‌کنید و می‌توانید بین صفحات Navigation داشته باشید. وب اپلیکیشن‌های معمول باید روی یک سرور هاست شوند. در برنامه نویسی چند سکویی با Cordova، این کار می‌تواند درون Cordova Application انجام گیرد.
شاید سؤالی در ذهن شما وجود داشته باشد که مرورگر معمولا به اپلیکیشن‌های موجود در دستگاه، سخت افزار و یا API‌های بومی دستگاه، دسترسی ندارد. برای مثال شاید بگویید که یک وب اپلیکیشن معمولا به لیست مخاطبین با دوربین دستگاه و ... دسترسی ندارد. 
جواب : در واقع امکان دسترسی به این قابلیت‌ها توسط اپلیکیشن بومی (native mobile application) ایجاد می‌شود.
Cordova مجموعه ای از API‌های جاوااسکریپت را به عنوان اهرم اجازه برای دسترسی  برنامه وب درون cordova container به قابلیت‌های بومی دستگاه، در اختیار توسعه دهندگان قرار داده است.

این API‌ها در دو بخش پیاده سازی می‌شوند:
1-کتابخانه‌ی جاوااسکریپت که اجازه‌ی استفاده از قابلیت‌های بومی را به وب اپلیکیشن می‌دهد و کد بومی مشابه در Container اجرا می‌شود که مربوط است به بخش بومی این API ها. در اصل یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپت وجود دارد، اما بخش بومی API‌ها وابسته به سکوی (platform) انتخاب شده پیاده سازی می‌شود.
اگر شما از API‌های موجود استفاده نکنید، می‌توانید آنها را از کتابخانه جاوااسکریپت و native container حذف کنید. این کار به صورت دستی شاید خوشایند نباشد ولی چون در Cordova 3.0 همه‌ی API ها از بیرون وارد می‌شوند، می‌توانید با استفاده از بحث مدیریت پلاگین آن، پلاگین‌ها را اضافه یا حذف کنید. در بخش‌های بعد با مثال‌هایی عملی  این مباحث را کار خواهیم کرد. 
 ادامه دارد.. 

مطالب
ارسال ترافیک وب یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی سرور به کمک FiddlerCore
خیلی از برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض تنظیمات پروکسی خاصی را درنظر نگرفته‌اند. در شبکه‌های داخلی شرکت‌ها هم معمولا اینترنت از طریق پروکسی سرورهایی مانند ISA Server ویندوزی و یا Squid لینوکسی، بین کاربران توزیع می‌شود.

سؤال: چطور می‌شود برنامه‌ای را که تنظیمات پروکسی ندارد، پروکسی خور کرد؟!

روشی که با سطح دسترسی معمولی و بدون نیاز به درایورهای خاص بررسی پکت‌های TCP و UDP سیستم و همچنین توسط دات نت فریم ورک قابل استفاده باشد، استفاده از کتابخانه‌ی معظم FiddlerCore است. برنامه‌ی Fiddler توسط یکی از کارکنان سابق مایکروسافت و عضو پیشین تیم IE تهیه شده‌است. کار اصلی این برنامه، دیباگ درخواست‌های HTTP/HTTPS، FTP و امثال آن است. هسته‌ی اصلی آن نیز به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا به نام FiddlerCore در اختیار برنامه نویس‌های دات نت است. این برنامه اخیرا توسط شرکت تلریک پشتیبانی و تملک شده‌است.
کتابخانه‌ی FiddlerCore و برنامه‌ی Fiddler را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. (اگر سایت آن باز نمی‌شود به این علت است که هاستینگ شرکت تلریک IP‌های ایرانی را بسته است)


اسکلت اصلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore

using System;
using System.Net;
using System.Threading;
using Fiddler;
using System.Net.Security;

namespace FiddlerTest
{
    class Program
    {
        static void beforeRequest(Session oSession)
        {
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                startFiddlerApplication();

                Console.WriteLine("FiddlerCore started on port " + FiddlerApplication.oProxy.ListenPort);
                Console.WriteLine("Press any key to exit");
                Console.ReadKey();
            }
            finally
            {
                shutdownFiddlerApplication();
            }
        }

        static void onLogString(object sender, LogEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** LogString: " + e.LogString);
        }

        static void onNotification(object sender, NotificationEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** NotifyUser: " + e.NotifyString);
        }

        static void onValidateServerCertificate(object sender, ValidateServerCertificateEventArgs e)
        {
            if (SslPolicyErrors.None == e.CertificatePolicyErrors)
                return;

            Console.WriteLine("invalid certificate: {0}", e.ServerCertificate.Subject);

            e.ValidityState = CertificateValidity.ForceValid;
        }

        static void shutdownFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification -= onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString -= onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest -= beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate -= onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.oProxy.Detach();
            FiddlerApplication.Shutdown();

            Thread.Sleep(500);
        }

        private static void startFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification += onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString += onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest += beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate += onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.Startup(5656,
                FiddlerCoreStartupFlags.RegisterAsSystemProxy |
                FiddlerCoreStartupFlags.MonitorAllConnections |
                FiddlerCoreStartupFlags.CaptureFTP); // proxy server on 5656
        }
    }
}
اسکلت کلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore را در اینجامشاهده می‌کنید. در متد startFiddlerApplication کار برپایی پروکسی آن صورت می‌گیرد. همچنین یک سری Callback نیز در اینجا قابل تنظیم هستند. برای مثال پیام‌ها و اخطارهای داخلی FiddlerCore را می‌توان دریافت کرد و یا توسط روال رخدادگردان BeforeRequest می‌توان کار تحت کنترل قرار دادن یک درخواست را انجام داد. به همین جهت است که به این برنامه و کتابخانه، Web debugger نیز گفته می‌شود. متد BeforeRequest دقیقا جایی است که می‌توانید روی یک درخواست صادر شده توسط مرورگر، break point قرار دهید.
در متد FiddlerApplication.Startup روی پورتی مشخص، کار تنظیم پروکسی فیدلر انجام می‌شود. سپس مشخص می‌کنیم که چه مواردی را باید تحت نظر قرار دهد. با تنظیمات RegisterAsSystemProxy و MonitorAllConnections فیدلر قادر خواهد بود ترافیک وب اکثر برنامه‌های ویندوزی را مونیتور و دیباگ کند.
در متد shutdownFiddlerApplication نیز روال‌های رخدادگردان، آزاد شده و پروکسی آن خاموش می‌شود.


هدایت درخواست‌های وب کلیه‌ی برنامه‌ها به یک پروکسی مشخص

static void beforeRequest(Session oSession)
{
  //send each request to the next proxy
  oSession["X-OverrideGateway"] = "socks=" + IPAddress.Loopback + ":" + 2002; //socks on 2002
}
در اینجا شیء oSession، حاوی اطلاعات کامل درخواست در حال بررسی است. توسط آن می‌توان با استفاده از تنظیم خاصی به نام X-OverrideGateway، به فیدلر اعلام کرد که درخواست رسیده را به پروکسی سرور دیگری منتقل کن. تنها کاری که باید صورت گیرد ذکر IP و پورت این پروکسی سرور است. اگر نوع آن سرور، ساکس باشد به ابتدای رشته یاد شده باید یک =socks، نیز اضافه شود.


هدایت درخواست‌های تنها یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی مشخص

در متد beforeRequest، متغیر oSession.LocalProcessID مشخص کننده‌ی مقدار PID پروسه‌ای است که درخواست وب آن در حال بررسی است. برای بدست آوردن این PIDها در دات نت می‌توان از متد Process.GetProcesses استفاده کرد. Id هر پروسه، همان LocalProcessID فیدلر است. بر این اساس می‌توان تنها یک پروسه‌ی مشخص را تحت نظر قرار داد و نه کل سیستم را.

کاربردها
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات پروکسی ندارد. با استفاده از روش فوق می‌توان برای آن پروکسی تعریف کرد.
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات HTTP پروکسی دارد، اما پروکسی سرور شما از نوع ساکس است و نمی‌توان از این پروکسی سرور در برنامه‌ی مورد نظر استفاده کرد. X-OverrideGateway ذکر شده با هر دو نوع پروکسی‌های HTTP و Socks کار می‌کند.


اگر علاقمند به مطالعه‌ی اطلاعات بیشتری در مورد این کتابخانه هستید، کتاب 316 صفحه‌ای Debugging with Fiddler نویسنده‌ی اصلی آن، Eric Lawrence توصیه می‌شود.


معرفی برنامه‌ی Process Proxifier

اگر اطلاعات فوق را کنار هم قرار دهیم و یک GUI نیز برای آن طراحی کنیم، به برنامه‌ی Process Proxifier خواهیم رسید:


کار کردن با آن نیز بسیار ساده‌است. در قسمت تنظیمات پیش فرض برنامه، آدرس IP و پورت پروکسی سرور خود را وارد کنید. نوع آن‌را نیز مشخص نمائید که Socks است یا از نوع HTTP Proxy.
سپس در لیست پروسه‌ها، مواردی را که لازم است از این پروکسی عبور کنند تیک بزنید. در اینجا می‌شود یا از تنظیمات پیش فرض استفاده کرد، یا می‌توان به ازای هر پروسه، از یک پروکسی مجزا با تنظیماتی که ذکر می‌کنید، کمک گرفت. اگر صرفا یک پروسه را انتخاب کنید و اطلاعاتی را وارد ننمائید، از اطلاعات پروکسی پیش فرض استفاده خواهد شد.

دریافت سورس + باینری
ProcessProxifier_V1.0.rar
مطالب
آشنایی با TransactionScope
TransactionScope روشی برای پیاده سازی تراکنش در .Net است که برای اولین بار در دات نت 2 معرفی شده است. روش پیاده سازی آن بسیار ساده است و همین سادگی و راحتی کار با اون باعث شده است که خیلی از برنامه نویس‌ها رو متمایل به خودش کنه.  در ادامه به روش استفاده و مزایا و معایب این روش برای پیاده سازی تراکنش‌ها می‌پردازیم.
این روش دارای تمام خواص یک تراکنش است(اصطلاحا به این خواص  ACID Properties گفته میشود)
1-Atomic : به این معناست که تمام دستورات بین بلاک (دستورات SQL و سایر عملیات) باید به صورت عملیات اتمی  کار کنند. یعنی یا تمام عملیات موفقیت آمیز است یا همه با شکست روبرو می‌شوند.
2 - Consistent: به این معناست که اگر تراکنش موفقیت آمیز بود پایگاه داده  باید در شروع تراکنش بعدی تغییرات لازم رو انجام داده باشد و در غیر این صورت پایگاه داده باید به حالت قبل از شروع تراکنش برگردد.
3- Isolated: اگر چند تا تراکنش هم زمان شروع شوند اجرای هیچ کدوم از اون‌ها نباید بر اجرای بقیه تاثیر بزاره.
4- Durable: یعنی تغییرات حاصل شده بعد از اتمام تراکنش باید دائمی باشند.

روش کار به این صورت است تمام کارهایی که قصد داریم در طی یک تراکنش انجام شوند باید در یک بلاک قرار بگیرند و تا زمانی که متد  Complete فراخوانی شود. در این بلاک شما هر عملیاتی رو که به عنوان جزئی از تراکنش می‌دونید قرار بدید. در صورتی که کنترل اجرا به فراخوانی دستور Complete برسه تمام موارد قبل از این دستور Commit  می‌شوند در غیر این صورت RollBack.
به مثال زیر دقت کنید.
ابتدا به پروژه مربوطه باید اسمبلی System.Transaction رو اضافه کنید.
using ( TransactionScope scope = new TransactionScope() )
  {
       //Statement1
       //Statement2
       //Statement3
         scope.Complete();
    }
تمام دستوراتی که در این بلاک نوشته شوند بعد از فراخوانی دستور scope.Complete اصطلاحا Commit می‌شوند. اگر به هر دلیلی فراخوانی دستورات به scope.Complete  نرسد عمل RollBack انجام می‌شود. در نتیجه برای این که عمل RollBack رو انجام دهید بهتره که قبل از دستور  Complete یک Exception رو پرتاب کنید که باعث فراخوانی Dispose می‌شود. کد زیر
using ( System.Transactions.TransactionScope scope = new System.Transactions.TransactionScope() )
            {
                if ( result == 0 )
                {
                    throw new ApplicationException();
                }
                scope.Complete();
            }
نکته حائز اهمیت این است که اگر در هنگام اجرای برنامه به این روش به خطای
MSDTC on server {} is unavailable
برخوردید باید سرویس MSDTC رو Start کنید.برای این کار باید سرویس Distributed Transaction Coordinator رو از لیست سرویس‌های ویندوز پیدا کنید و بر روی اون راست کلیک کرده و دکمه Start رو بزنید.
نکته 1: میزان Timeout در این تراکنش‌ها چه قدر است؟
برای بدست آوردن مقدار Timeout در این گونه تراکنش‌ها می‌توانید از کلاس TransactionManager استفاده کنید. به صورت زیر :

var defaultTimeout = TransactionManager.DefaultTimeout
var maxTimeout = TransactionManager.MaximumTimeout
مقدار پیش فرض برای DefaultTimeout یک دقیقه است و برای MaximumTimeout ده دقیقه است. البته خاصیت‌های بالا به صورت فقط خواندنی هستند و نمی‌تونید از این راه مقدار Timeout هر تراکنش را افزایش یا کاهش دهیم. برای این کار بهتره از روش زیر استفاده کنیم.
TransactionOptions option = new TransactionOptions(); 
 option.Timeout = TimeSpan.MaxValue;

  using ( System.Transactions.TransactionScope scope = new System.Transactions.TransactionScope(TransactionScopeOption.Required ,option) ) { scope.Complete(); }
توضیح درباره انواع TransactionScopeOption
1 - Required  : یعنی نیاز به تراکنش وجود دارد. در صورتی که تراکنش در یک تراکنش دیگر شروع شود نیاز به ساختن تراکنش جدید نیست و از همان تراکنش قبلی برای این کار استفاده می‌شود.
2 - RequiresNew: در هر صورت برای محدوده یک تراکنش تولید می‌شود.
3- Suppress : به عنوان محدوه تراکنش در نظر گرفته نمی‌شود.
using(TransactionScope scope1 = new TransactionScope())
{
     try
     {          
          using(TransactionScope scope2 = new  TransactionScope(TransactionScopeOption.Suppress))
          {
               //به دلیل استفاده از Suppress این محدوده خارج از تراکنش محسوب می‌شود
          }
          //شروع محدوده تراکنش
   }
     catch
     {}
   //Rest of scope1
}
مزایا استفاده از این روش
1-این روش از تراکنش‌های توزیع شده پشتیبانی می‌کند . یعنی می‌تونید از چند تا منبع داده استفاده کنید یا می‌تونید از یک تراکنش چند تا Connection به یک منبع داده باز کنید.(استفاده از چند تاconnection در طی یک تراکنش)
using (TransactionScope scope = new TransactionScope(TransactionScopeOption.Required))
{
    string strCmd = "SQL to Execute";
    conn = new SqlClient.SqlConnection("Connection to DB1");
    conn.Open()
    objCmd = new SqlClient.SqlCommand(strCmd, conn);
    objCmd.ExecuteNonQuery();
    string strCmd2 = "SQL to Execute";
    conn2 = new SqlClient.SqlConnection("Connection to DB2");
    conn2.Open()
    objCmd2 = new SqlClient.SqlCommand(strCmd2, conn2);
    objCmd2.ExecuteNonQuery();
}
2- پیاده سازی این روش  واقعا راحت است .
3- با DataProvider‌های متفاوت نظیر Oracle و OleDb و ODBC سازگار است.
4- از تراکنش‌های تو در تو به خوبی پشتیبانی میکنه(Nested Transaction)
using(TransactionScope scope1 = new TransactionScope()) 
{ 
     using(TransactionScope scope2 = new  TransactionScope(TransactionScopeOption.Required)) 
     {
     ...
     } 

     using(TransactionScope scope3 = new TransactionScope(TransactionScopeOption.RequiresNew)) 
     {
     ...
     } 

     using(TransactionScope scope4 = new   TransactionScope(TransactionScopeOption.Suppress)) 
    {
     ...
    } 
}
5- به خوبی توسط سرویس‌های WCF پشتیبانی می‌شود و برای سیستم‌های SOA مبتنی بر WCF مناسب است.معایب :
*استفاده از این روش در سیستم هایی که تعداد کاربران آنلاین آن زیاد است و هم چنین تعداد تراکنش‌های موجود نیز در سطح سیستم خیلی زیاد باشه مناسب نیست.
*تراکنش‌های استفاده شده از این روش کند هستند.(مخصوصا که تراکنش در سطح دیتابیس با تعداد و حجم داده زیاد باشه)
امکان تغییر IsolationLevel در طی انجام یک تراکنش امکان پذیر نیست.
(به شخصه مواد * رو در سطح یک پروژه با شرایط کاربران  و حجم داده زیاد تست کردم و نتیجه مطلوب حاصل نشد)

موفق باشید.
مطالب
ASP.NET MVC #24

مروری بر نمونه سؤالات ASP.NET MVC امتحانات مایکروسافت در چند سال اخیر

در قسمت آخر سری ASP.NET MVC بد نیست مروری داشته باشیم بر نمونه سؤالات امتحانات مایکروسافت؛ امتحانات 70-515 و 70-519 که در آن‌ها تعدادی از سؤالات به ASP.NET MVC اختصاص دارند. در این سؤالات امکان انتخاب بیش از یک گزینه نیز وجود دارد.


1) شما در حال توسعه یک برنامه‌ی ASP.NET MVC ‌هستید. باید درخواست Ajax ایی از صفحه‌ای صادر شده و خروجی زیر را از اکشن متدی دریافت کند:
["Adventure Works","Contoso"] 

کدام نوع خروجی اکشن متد زیر را برای اینکار مناسب می‌دانید؟
a) AjaxHelper 
b) XDocument
c) JsonResult
d) DataContractJsonSerializer



2) شما در حال طراحی یک برنامه ASP.NET MVC ‌هستید. محتوای یک View باید بر اساس نیازمندی‌های زیر تشکیل شود:
الف) ارائه محتوای رندر شده user controls/partial views به مرورگر
ب) کار انتخاب user controls/partial views مناسب در اکشن متد کنترلر باید انجام شود
استفاده از کدام روش زیر را توصیه می‌کنید؟
a) Use the Html.RenderPartial extension method
b) Use the Html.RenderAction extension method
c) Use the PartialViewResult class
d) Use the ContentResult class


3) در حین طراحی یک برنامه ASP.NET MVC، نیاز است منطق مدیریت استثناهای رخ داده و همچنین ثبت وقایع مرتبط را در یک مکان یا کلاس مرکزی مدیریت کنید. کدام روش زیر را پیشنهاد می‌دهید؟
a) استفاده از try/catch در تمام متدها
b) تحریف متد OnException در کنترلرها
c) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError سفارشی شده
d) مزین سازی تمام کنترلرها به ویژگی HandleError پیش فرض


4) شما در حال توزیع برنامه‌ی ASP.NET MVC خود جهت اجرا بر روی IIS 6.x هستید. چه ملاحظاتی را باید مدنظر داشته باشید تا برنامه به درستی کار کند؟
a) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_isapi.dll هدایت کند.
b) تنظیم IIS به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را بر اساس wildcard‌ خاصی به aspnet_wp.exe هدایت کند.
c) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpHandler خاص هدایت کند.
d) تغییر برنامه به نحوی‌که تمام درخواست‌ها را به یک HttpModule خاص هدایت کند.


5) شما در حال توسعه برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates آن، فایلی به نام score.cshtml به عنوان یک templated helper نمایش سفارشی اعداد صحیح تعریف شده است. مدل برنامه هم مطابق تعاریف زیر است:
public class Player
{
public String Name { get; set; }
public int LastScore { get; set; }
public int HighScore { get; set; }
}

در اینجا اگر نیاز باشد تا فایل score.cshtml یاد شده به صورت خودکار به خاصیت LastScore در حین فراخوانی متد HtmlHelper.DisplayForModel اعمال شود، چه روشی را پیشنهاد می‌دهید؟
a) فایل score.cshtml باید به LastScore.cshtml تغییر نام یابد.
b) فایل یاد شده باید از پوشه Views/Shared/DisplayTemplates به پوشه Views/Player/DisplayTemplates منتقل شود.
c) باید از ویژگی UIHint به همراه مقدار score جهت مزین سازی خاصیت LastScore استفاده کرد.
[UIHint("Score")]
d) باید از ویژگی زیر برای مزین سازی خاصیت مورد نظر استفاده کرد:
[Display(Name="LastScore", ShortName="Score")]


6) شما در حال طراحی برنامه‌ی ASP.NET MVC هستید که در آن متد Edit کنترلری باید تنها توسط کاربران اعتبارسنجی شده قابل دسترسی باشد. استفاده از کدام دو گزینه زیر را برای این منظور توصیه می‌کنید؟
a) [Authorize(Users = "")]
b) [Authorize(Roles = "")]
c) [Authorize(Users = "*")]
d) [Authorize(Roles = "*")]

7) قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
<span id="ref">
<a name=Reference>Check out</a>
the FAQ on
<a href="http://www.contoso.com">
Contoso</a>'s web site for more information:
<a href="http://www.contoso.com/faq">FAQ</a>.
</span>
<a href="http://www.contoso.com/home">Home</a>

قصد داریم به کمک jQuery در span ایی با id مساوی ref، متن تمام لینک‌ها را ضخیم کنیم. کدام گزینه زیر را پیشنهاد می‌دهید؟

a) $("#ref").filter("a[href]").bold();
b) $("ref").filter("a").css("bold");
c) $("a").css({fontWeight:"bold"});
d) $("#ref a[href]").css({fontWeight:"bold"});


مطالب
MEF و الگوی Singleton

در مورد معرفی مقدماتی MEF می‌توانید به این مطلب مراجعه کنید و در مورد الگوی Singleton به اینجا.


کاربردهای الگوی Singleton عموما به شرح زیر هستند:
1) فراهم آوردن دسترسی ساده و عمومی به DAL (لایه دسترسی به داده‌ها)
2) دسترسی عمومی به امکانات ثبت وقایع سیستم در برنامه logging -
3) دسترسی عمومی به تنظیمات برنامه
و موارد مشابهی از این دست به صورتیکه تنها یک روش دسترسی به این اطلاعات وجود داشته باشد و تنها یک وهله از این شیء در حافظه قرار گیرد.

با استفاده از امکانات MEF دیگر نیازی به نوشتن کدهای ویژه تولید کلاس‌های Singleton نمی‌باشد زیرا این چارچوب کاری دو نوع روش وهله سازی از اشیاء (PartCreationPolicy) را پشتیبانی می‌کند: Shared و NonShared . حالت Shared دقیقا همان نام دیگر الگوی Singleton است. البته لازم به ذکر است که حالت Shared ، حالت پیش فرض تولید وهله‌ها بوده و نیازی به ذکر صریح آن همانند ویژگی زیر نیست:
[PartCreationPolicy(CreationPolicy.Shared)]

مثال:
فرض کنید قرار است از کلاس زیر تنها یک وهله بین صفحات یک برنامه‌ی Silverlight توزیع شود. با استفاده از ویژگی‌ Export به MEF اعلام کرده‌ایم که قرار است سرویسی را ارائه دهیم :

using System;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace SlMefTest
{
[Export]
public class WebServiceData
{
public int Result { set; get; }

public WebServiceData()
{
var rnd = new Random();
Result = rnd.Next();
}
}

}
اکنون برای اثبات اینکه تنها یک وهله از این کلاس در اختیار صفحات مختلف قرار خواهد گرفت، یک User control جدید را به همراه یک دکمه که مقدار Result را نمایش می‌دهد به برنامه اضافه خواهیم کرد. دکمه‌ی دیگری را نیز به همین منظور به صفحه‌ی اصلی برنامه اضافه می‌کنیم.
کدهای صفحه اصلی برنامه (که از یک دکمه و یک Stack panel جهت نمایش محتوای یوزر کنترل تشکیل شده) به شرح بعد هستند:
<UserControl x:Class="SlMefTest.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<StackPanel>
<Button Content="MainPageButton" Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0" Name="button1"
VerticalAlignment="Top" Width="98" Click="button1_Click" />
<StackPanel Name="panel1" Margin="5"/>
</StackPanel>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class MainPage
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public MainPage()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += mainPageLoaded;
}

void mainPageLoaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
panel1.Children.Add(new SilverlightControl1());
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
با استفاده از ویژگی Import به MEF اعلام می‌کنیم که به اطلاعاتی از نوع شیء WebServiceData نیاز داریم و توسط متد CompositionInitializer.SatisfyImports کار وهله سازی و پیوند زدن export و import های همانند صورت می‌گیرد. سپس استفاده‌ی مستقیم از Data.Result مجاز بوده و مقدار آن null نخواهد بود.

کدهای User control ساده اضافه شده به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="SlMefTest.SilverlightControl1"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">

<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Button Content="UserControlButton"
Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0"
Name="button1"
VerticalAlignment="Top"
Width="125"
Click="button1_Click" />
</Grid>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class SilverlightControl1
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public SilverlightControl1()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += silverlightControl1Loaded;
}

void silverlightControl1Loaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
اکنون قبل از شروع برنامه یک break point را در سازنده‌ی کلاس WebServiceData قرار دهید. سپس برنامه را آغاز نمائید. تنها یکبار این سازنده فراخوانی خواهد شد (هر چند در دو کلاس کار Import اطلاعات WebServiceData صورت گرفته است). همچنین با کلیک بر روی دو دکمه‌ای که اکنون در صفحه‌ی اصلی برنامه ظاهر می‌شوند، فقط یک عدد مشابه نمایش داده می‌شود (با توجه به اینکه اطلاعات هر دکمه در یک وهله‌ی جداگانه قرار دارد؛ یکی متعلق است به صفحه‌ی اصلی و دیگری متعلق است به user control اضافه شده).

مطالب
Angular Material 6x - قسمت چهارم - نمایش پویای اطلاعات تماس‌ها
در قسمت قبل، یک لیست ثابت item 1/item 2/… را در sidenav نمایش دادیم. در این قسمت می‌خواهیم این لیست را با اطلاعات دریافت شده‌ی از سرور، پویا کنیم و همچنین با کلیک بر روی هر کدام، جزئیات آن‌ها را نیز در قسمت main-content نمایش دهیم.



تهیه سرویس اطلاعات پویای برنامه

سرویس Web API ارائه شده‌ی توسط ASP.NET Core در این برنامه، لیست کاربران را به همراه یادداشت‌های آن‌ها به سمت کلاینت باز می‌گرداند و ساختار موجودیت‌های آن‌ها به صورت زیر است:

موجودیت کاربر که یک رابطه‌ی one-to-many را با UserNotes دارد:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MaterialAspNetCoreBackend.DomainClasses
{
    public class User
    {
        public User()
        {
            UserNotes = new HashSet<UserNote>();
        }

        public int Id { set; get; }
        public DateTimeOffset BirthDate { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string Avatar { set; get; }
        public string Bio { set; get; }

        public ICollection<UserNote> UserNotes { set; get; }
    }
}
و موجودیت یادداشت‌های کاربر که سر دیگر رابطه را تشکیل می‌دهد:
using System;

namespace MaterialAspNetCoreBackend.DomainClasses
{
    public class UserNote
    {
        public int Id { set; get; }
        public DateTimeOffset Date { set; get; }
        public string Title { set; get; }

        public User User { set; get; }
        public int UserId { set; get; }
    }
}
در نهایت اطلاعات ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی توسط سرویس کاربران:
    public interface IUsersService
    {
        Task<List<User>> GetAllUsersIncludeNotesAsync();
        Task<User> GetUserIncludeNotesAsync(int id);
    }
در اختیار کنترلر Web API برنامه، برای ارائه‌ی به سمت کلاینت، قرار می‌گیرد:
namespace MaterialAspNetCoreBackend.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class UsersController : Controller
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public UsersController(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(usersService));
        }

        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> Get()
        {
            return Ok(await _usersService.GetAllUsersIncludeNotesAsync());
        }

        [HttpGet("{id:int}")]
        public async Task<IActionResult> Get(int id)
        {
            return Ok(await _usersService.GetUserIncludeNotesAsync(id));
        }
    }
}
کدهای کامل لایه سرویس، تنظیمات EF Core و تنظیمات ASP.NET Core این قسمت را از پروژه‌ی پیوستی انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، در مسیر زیر
 https://localhost:5001/api/users
یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


و آدرس https://localhost:5001/api/users/1 صرفا مشخصات اولین کاربر را بازگشت می‌دهد.


تنظیم محل تولید خروجی Angular CLI

ساختار پوشه بندی پروژه‌ی جاری به صورت زیر است:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، کلاینت Angular در یک پوشه‌است و برنامه‌ی سمت سرور ASP.NET Core در پوشه‌ای دیگر. برای اینکه خروجی نهایی Angular CLI را به پوشه‌ی wwwroot پروژه‌ی وب کپی کنیم، فایل angular.json کلاینت Angular را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
"build": {
          "builder": "@angular-devkit/build-angular:browser",
          "options": {
            "outputPath": "../MaterialAspNetCoreBackend/MaterialAspNetCoreBackend.WebApp/wwwroot",
تنظیم این outputPath به wwwroot پروژه‌ی وب سبب خواهد شد تا با صدور فرمان زیر:
 ng build --no-delete-output-path --watch
برنامه‌ی Angular در حالت watch (گوش فرا دادان به تغییرات فایل‌ها) کامپایل شده و سپس به صورت خودکار در پوشه‌ی MaterialAspNetCoreBackend.WebApp/wwwroot کپی شود. به این ترتیب پس از اجرای برنامه‌ی ASP.NET Core توسط دستور زیر:
 dotnet watch run
 این برنامه‌ی سمت سرور، در همان لحظه هم API خود را ارائه خواهد داد و هم هاست برنامه‌ی Angular می‌شود.
بنابراین دو صفحه‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی ng build (را با پارامترهای یاد شده در پوشه‌ی MaterialAngularClient) و در دومی dotnet watch run را در پوشه‌ی MaterialAspNetCoreBackend.WebApp اجرا نمائید.
هر دو دستور در حالت watch اجرا می‌شوند. مزیت مهم آن این است که اگر تغییر کوچکی را در هر کدام از پروژه‌ها ایجاد کردید، صرفا همان قسمت کامپایل می‌شود و در نهایت سرعت کامپایل نهایی برنامه به شدت افزایش خواهد یافت.


تعریف معادل‌های کلاس‌های موجودیت‌های سمت سرور، در برنامه‌ی Angular

در ادامه پیش از تکمیل سرویس دریافت اطلاعات از سرور، نیاز است معادل‌های کلاس‌های موجودیت‌های سمت سرور خود را به صورت اینترفیس‌هایی تایپ‌اسکریپتی تعریف کنیم:
ng g i contact-manager/models/user
ng g i contact-manager/models/user-note
این دستورات دو اینترفیس خالی کاربر و یادداشت‌های او را در پوشه‌ی جدید models ایجاد می‌کنند. سپس آن‌ها را به صورت زیر و بر اساس تعاریف سمت سرور آن‌ها، تکمیل می‌کنیم:
محتویات فایل contact-manager\models\user-note.ts :
export interface UserNote {
  id: number;
  title: string;
  date: Date;
  userId: number;
}
محتویات فایل contact-manager\models\user.ts :
import { UserNote } from "./user-note";

export interface User {
  id: number;
  birthDate: Date;
  name: string;
  avatar: string;
  bio: string;

  userNotes: UserNote[];
}


ایجاد سرویس Angular دریافت اطلاعات از سرور

ساختار ابتدایی سرویس دریافت اطلاعات از سرور را توسط دستور زیر ایجاد می‌کنیم:
 ng g s contact-manager/services/user --no-spec
که سبب ایجاد فایل user.service.ts در پوشه‌ی جدید services خواهد شد:
import { Injectable } from "@angular/core";

@Injectable({
  providedIn: "root"
})
export class UserService {

  constructor() { }
}
قسمت providedIn آن مخصوص Angular 6x است و هدف از آن کم حجم‌تر کردن خروجی نهایی برنامه‌است؛ اگر از سرویسی که تعریف شده، در برنامه جائی استفاده نشده‌است. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا آن‌را به صورت دستی در قسمت providers ماژول جاری ثبت و معرفی کرد.
کدهای تکمیل شده‌ی UserService را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { HttpClient, HttpErrorResponse } from "@angular/common/http";
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable, throwError } from "rxjs";
import { catchError, map } from "rxjs/operators";

import { User } from "../models/user";

@Injectable({
  providedIn: "root"
})
export class UserService {

  constructor(private http: HttpClient) { }

  getAllUsersIncludeNotes(): Observable<User[]> {
    return this.http
      .get<User[]>("/api/users").pipe(
        map(response => response || []),
        catchError((error: HttpErrorResponse) => throwError(error))
      );
  }

  getUserIncludeNotes(id: number): Observable<User> {
    return this.http
      .get<User>(`/api/users/${id}`).pipe(
        map(response => response || {} as User),
        catchError((error: HttpErrorResponse) => throwError(error))
      );
  }
}
در اینجا از pipe-able operators مخصوص RxJS 6x استفاده شده که در مطلب «ارتقاء به Angular 6: بررسی تغییرات RxJS» بیشتر در مورد آن‌ها بحث شده‌است.
- متد getAllUsersIncludeNotes، لیست تمام کاربران را به همراه یادداشت‌های آن‌ها از سرور واکشی می‌کند.
- متد getUserIncludeNotes صرفا اطلاعات یک کاربر را به همراه یادداشت‌های او از سرور دریافت می‌کند.


بارگذاری و معرفی فایل svg نمایش avatars کاربران به Angular Material

بسته‌ی Angular Material و کامپوننت mat-icon آن به همراه یک MatIconRegistry نیز هست که قصد داریم از آن برای نمایش avatars کاربران استفاده کنیم.
در قسمت اول، نحوه‌ی «افزودن آیکن‌های متریال به برنامه» را بررسی کردیم که در آنجا آیکن‌های مرتبط، از فایل‌های قلم، دریافت و نمایش داده می‌شوند. این کامپوننت، علاوه بر قلم آیکن‌ها، از فایل‌های svg حاوی آیکن‌ها نیز پشتیبانی می‌کند که یک نمونه از این فایل‌ها در مسیر wwwroot\assets\avatars.svg فایل پیوستی انتهای مطلب کپی شده‌است (چون برنامه‌ی وب ASP.NET Core، هاست برنامه است، این فایل را در آنجا کپی کردیم).
ساختار این فایل svg نیز به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<svg width="512" height="512" viewBox="0 0 512 512" xmlns="http://www.w3.org/2000/svg"
     xmlns:xlink="http://www.w3.org/1999/xlink">
    <defs>
    <svg viewBox="0 0 128 128" height="100%" width="100%" 
             pointer-events="none" display="block" id="user1" >
هر svg تعریف شده‌ی در آن دارای یک id است. از این id به عنوان نام avatar کاربرها استفاده خواهیم کرد. نحوه‌ی فعالسازی آن نیز به صورت زیر است:
ابتدا به فایل contact-manager-app.component.ts مراجعه و سپس این کامپوننت آغازین ماژول مدیریت تماس‌ها را با صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { Component } from "@angular/core";
import { MatIconRegistry } from "@angular/material";
import { DomSanitizer } from "@angular/platform-browser";

@Component()
export class ContactManagerAppComponent {

  constructor(iconRegistry: MatIconRegistry, sanitizer: DomSanitizer) {
    iconRegistry.addSvgIconSet(sanitizer.bypassSecurityTrustResourceUrl("assets/avatars.svg"));
  }
  
}
MatIconRegistry جزئی از بسته‌ی angular/material است که در ابتدای کار import شده‌است. متد addSvgIconSet آن، مسیر یک فایل svg حاوی آیکن‌های مختلف را دریافت می‌کند. این مسیر نیز باید توسط سرویس DomSanitizer در اختیار آن قرار گیرد که در کدهای فوق روش انجام آن‌را ملاحظه می‌کنید. در مورد سرویس DomSanitizer در مطلب «نمایش HTML در برنامه‌های Angular» بیشتر بحث شده‌است.
در اینجا در صورتیکه فایل svg شما دارای یک تک آیکن است، روش ثبت آن به صورت زیر است:
iconRegistry.addSvgIcon(
      "unicorn",
      this.domSanitizer.bypassSecurityTrustResourceUrl("assets/unicorn_icon.svg")
    );
که در نهایت کامپوننت mat-icon، این آیکن را به صورت زیر می‌تواند نمایش دهد:
 <mat-icon svgIcon="unicorn"></mat-icon>

یک نکته: پوشه‌ی node_modules\material-design-icons به همراه تعداد قابل ملاحظه‌ای فایل svg نیز هست.


نمایش لیست کاربران در sidenav

در ادامه به فایل sidenav\sidenav.component.ts مراجعه کرده و سرویس فوق را به آن جهت دریافت لیست کاربران، تزریق می‌کنیم:
import { User } from "../../models/user";
import { UserService } from "../../services/user.service";

@Component()
export class SidenavComponent implements OnInit {

  users: User[] = [];

  constructor(private userService: UserService) {  }

  ngOnInit() {
    this.userService.getAllUsersIncludeNotes()
      .subscribe(data => this.users = data);
  }
}
به این ترتیب با اجرای برنامه و بارگذاری sidenav، در رخ‌داد OnInit آن، کار دریافت اطلاعات کاربران و انتساب آن به خاصیت عمومی users صورت می‌گیرد.

اکنون می‌خواهیم از این اطلاعات جهت نمایش پویای آن‌ها در sidenav استفاده کنیم. در قسمت قبل، جای آن‌ها را در منوی سمت چپ صفحه به صورت زیر با اطلاعات ایستا مشخص کردیم:
    <mat-list>
      <mat-list-item>Item 1</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 2</mat-list-item>
      <mat-list-item>Item 3</mat-list-item>
    </mat-list>
اگر به مستندات mat-list مراجعه کنیم، در میانه‌ی صفحه، navigation lists نیز ذکر شده‌است که می‌تواند لیستی پویا را به همراه لینک به آیتم‌های آن نمایش دهد و این مورد دقیقا کامپوننتی است که در اینجا به آن نیاز داریم. بنابراین فایل sidenav\sidenav.component.html را گشوده و mat-list فوق را با mat-nav-list تعویض می‌کنیم:
    <mat-nav-list>
      <mat-list-item *ngFor="let user of users">
        <a matLine href="#">
          <mat-icon svgIcon="{{user.avatar}}"></mat-icon> {{ user.name }}
        </a>
      </mat-list-item>
    </mat-nav-list>
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی قابل مشاهده است:


که در اینجا علاوه بر لیست کاربران که از سرویس Users دریافت شده، آیکن avatar آن‌ها که از فایل assets/avatars.svg بارگذاری شده نیز قابل مشاهده است.


اتصال کاربران به صفحه‌ی نمایش جزئیات آن‌ها

در mat-nav-list فوق، فعلا هر کاربر به آدرس # لینک شده‌است. در ادامه می‌خواهیم با کمک سیستم مسیریابی، با کلیک بر روی نام هر کاربر، در سمت راست صفحه جزئیات او نیز نمایش داده شود:
    <mat-nav-list>
      <mat-list-item *ngFor="let user of users">
        <a matLine [routerLink]="['/contactmanager', user.id]">
          <mat-icon svgIcon="{{user.avatar}}"></mat-icon> {{ user.name }}
        </a>
      </mat-list-item>
    </mat-nav-list>
در اینجا با استفاده از routerLink، هر کاربر را بر اساس Id او، به صفحه‌ی جزئیات آن شخص، متصل کرده‌ایم. البته این مسیریابی برای اینکه کار کند باید به صورت زیر به فایل contact-manager-routing.module.ts اضافه شود:
const routes: Routes = [
  {
    path: "", component: ContactManagerAppComponent,
    children: [
      { path: ":id", component: MainContentComponent },
      { path: "", component: MainContentComponent }
    ]
  },
  { path: "**", redirectTo: "" }
];
البته اگر تا اینجا برنامه را اجرا کنید، با نزدیک کردن اشاره‌گر ماوس به نام هر کاربر، آدرسی مانند https://localhost:5001/contactmanager/1 در status bar مرورگر ظاهر خواهد شد، اما با کلیک بر روی آن، اتفاقی رخ نمی‌دهد.
این مشکل دو علت دارد:
الف) چون ContactManagerModule را به صورت lazy load تعریف کرده‌ایم، دیگر نباید در لیست imports فایل AppModule ظاهر شود. بنابراین فایل app.module.ts را گشوده و سپس تعریف ContactManagerModule را هم از قسمت imports بالای صفحه و هم از قسمت imports ماژول حذف کنید؛ چون نیازی به آن نیست.
ب) برای مدیریت خواندن id کاربر، فایل main-content\main-content.component.ts را گشوده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { ActivatedRoute } from "@angular/router";

import { User } from "../../models/user";
import { UserService } from "../../services/user.service";

@Component({
  selector: "app-main-content",
  templateUrl: "./main-content.component.html",
  styleUrls: ["./main-content.component.css"]
})
export class MainContentComponent implements OnInit {

  user: User;
  constructor(private route: ActivatedRoute, private userService: UserService) { }

  ngOnInit() {
    this.route.params.subscribe(params => {
      this.user = null;

      const id = params["id"];
      if (!id) {
        return;
      }

      this.userService.getUserIncludeNotes(id)
        .subscribe(data => this.user = data);
    });
  }
}
در اینجا به کمک سرویس ActivatedRoute و گوش فرادادن به تغییرات params آن در ngOnInit، مقدار id مسیر دریافت می‌شود. سپس بر اساس این id، با کمک سرویس کاربران، اطلاعات این تک کاربر از سرور دریافت و به خاصیت عمومی user نسبت داده خواهد شد.
اکنون می‌توان از اطلاعات این user دریافتی، در قالب این کامپوننت و یا همان فایل main-content.component.html استفاده کرد:
<div *ngIf="!user">
  <mat-spinner></mat-spinner>
</div>
<div *ngIf="user">
  <mat-card>
    <mat-card-header>
      <mat-icon mat-card-avatar svgIcon="{{user.avatar}}"></mat-icon>
      <mat-card-title>
        <h2>{{ user.name }}</h2>
      </mat-card-title>
      <mat-card-subtitle>
        Birthday {{ user.birthDate | date:'d LLLL' }}
      </mat-card-subtitle>
    </mat-card-header>
    <mat-card-content>
      <mat-tab-group>
        <mat-tab label="Bio">
          <p>
            {{user.bio}}
          </p>
        </mat-tab>
        <!-- <mat-tab label="Notes"></mat-tab> -->
      </mat-tab-group>
    </mat-card-content>
  </mat-card>
</div>
در اینجا از کامپوننت mat-spinner برای نمایش حالت منتظر بمانید استفاده کرده‌ایم. اگر user نال باشد، این spinner نمایش داده می‌شود و برعکس.


همچنین mat-card را هم بر اساس مثال مستندات آن، ابتدا کپی و سپس سفارشی سازی کرده‌ایم (اگر دقت کنید، هر کامپوننت آن سه برگه‌ی overview، سپس API و در آخر Example را به همراه دارد). این روشی است که همواره می‌توان با کامپوننت‌های این مجموعه انجام داد. ابتدا مثالی را در مستندات آن پیدا می‌کنیم که مناسب کار ما باشد. سپس سورس آن‌را از همانجا کپی و در برنامه قرار می‌دهیم و در آخر آن‌را بر اساس اطلاعات خود سفارشی سازی می‌کنیم.



نمایش جزئیات اولین کاربر در حین بارگذاری اولیه‌ی برنامه

تا اینجای کار اگر برنامه را از ابتدا بارگذاری کنیم، mat-spinner قسمت نمایش جزئیات تماس‌ها ظاهر می‌شود و همانطور باقی می‌ماند، با اینکه هنوز موردی انتخاب نشده‌است. برای رفع آن به کامپوننت sidnav مراجعه کرده و در لحظه‌ی بارگذاری اطلاعات، اولین مورد را به صورت دستی نمایش می‌دهیم:
import { Router } from "@angular/router";

@Component()
export class SidenavComponent implements OnInit, OnDestroy {

  users: User[] = [];
  
  constructor(private userService: UserService, private router: Router) {
  }

  ngOnInit() {
    this.userService.getAllUsersIncludeNotes()
      .subscribe(data => {
        this.users = data;
        if (data && data.length > 0 && !this.router.navigated) {
          this.router.navigate(["/contactmanager", data[0].id]);
        }
      });
  }
}
در اینجا ابتدا سرویس Router به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس زمانیکه کار دریافت اطلاعات تماس‌ها پایان یافت و this.router.navigated نبود (یعنی پیشتر هدایت به آدرسی صورت نگرفته بود؛ برای مثال کاربر آدرس id داری را ریفرش نکرده بود)، اولین مورد را توسط متد this.router.navigate فعال می‌کنیم که سبب تغییر آدرس صفحه از https://localhost:5001/contactmanager به https://localhost:5001/contactmanager/1 و باعث نمایش جزئیات آن می‌شود.

البته روش دیگر مدیریت این حالت، حذف کدهای فوق و تبدیل کدهای کامپوننت main-content به صورت زیر است:
let id = params['id'];
if (!id) id = 1;
در اینجا اگر id انتخاب نشده باشد، یعنی اولین بار نمایش برنامه است و خودمان id مساوی 1 را برای آن در نظر می‌گیریم.


بستن خودکار sidenav در حالت نمایش موبایل

اگر اندازه‌ی صفحه‌ی نمایشی را کوچکتر کنیم، قسمت sidenav در حالت over نمایان خواهد شد. در این حالت اگر آیتم‌های آن‌را انتخاب کنیم، هرچند آن‌ها نمایش داده می‌شوند، اما زیر این sidenav مخفی باقی خواهند ماند:


بنابراین در جهت بهبود کاربری این قسمت بهتر است با کلیک کاربر بر روی sidenav و گزینه‌های آن، این قسمت بسته شده و ناحیه‌ی زیر آن نمایش داده شود.
در کدهای قالب sidenav، یک template reference variable برای آن به نام sidenav درنظر گرفته شده‌است:
<mat-sidenav #sidenav
برای دسترسی به آن در کدهای کامپوننت خواهیم داشت:
import { MatSidenav } from "@angular/material";

@Component()
export class SidenavComponent implements OnInit, OnDestroy {

  @ViewChild(MatSidenav) sidenav: MatSidenav;
اکنون که به این ViewChild دسترسی داریم، می‌توانیم در حالت نمایشی موبایل، متد close آن‌را فراخوانی کنیم:
  ngOnInit() {
    this.router.events.subscribe(() => {
      if (this.isScreenSmall) {
        this.sidenav.close();
      }
    });
  }
در اینجا با مشترک this.router.events شدن، متوجه‌ی کلیک کاربر و نمایش صفحه‌ی جزئیات آن می‌شویم. در قسمت سوم این مجموعه نیز خاصیت isScreenSmall را بر اساس ObservableMedia مقدار دهی کردیم. بنابراین اگر کاربر بر روی گزینه‌ای کلیک کرده بود و همچنین اندازه‌ی صفحه در حالت موبایل قرار داشت، sidenav را خواهیم بست تا بتوان محتوای زیر آن‌را مشاهده کرد:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-03.zip
برای اجرای آن:
الف) ابتدا به پوشه‌ی src\MaterialAngularClient وارد شده و فایل‌های restore.bat و ng-build-dev.bat را اجرا کنید.
ب) سپس به پوشه‌ی src\MaterialAspNetCoreBackend\MaterialAspNetCoreBackend.WebApp وارد شده و فایل‌های restore.bat و dotnet_run.bat را اجرا کنید.
اکنون برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی است.
مطالب
کار با Razor در ASP.NET Core 2.0
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 5 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.


ایجاد یک پروژه با استفاده Razor

در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد می‌کنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد می‌کنیم.

مراحل:

1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال می‌کنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
 services.AddMvc();
و بعد کد زیر را که مربوط به اجرای پروژه‌ی hello Word است ، از متد Configure حذف می‌کنیم:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
در نهایت محتویات  فایل StartUp به صورت زیر می‌باشد:

namespace Razor
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}


ایجاد یک Model
 یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductID { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { set; get; }
    }
}

ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام داده‌ایم. درخواست‌هایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال می‌کند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد می‌کنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}
در این کلاس یک Action Method را به نام index ایجاد می‌کنیم. سپس در آن یک شیء را از مدل ایجاد و مقدار دهی و آن‌را به View ارسال می‌کنیم تا در زمان بارگذاری View از این شیء استفاده نماییم. نیاز نیست نام View را مشخص کنید. به صورت پیشفرض نام View با نام اکشن متد یکسان می‌باشد.

 
ایجاد View
 برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد می‌کنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View می‌باشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
 
@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    Content will go here
</body>
</html>

تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نموده‌ایم که قابلیت استفاده‌ی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوه‌ی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.


استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد می‌کند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده می‌کنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده می‌کنیم. به کد زیر دقت کنید:

@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>
خط اولی که در View تعریف شده است، با استفاده از عبارت model@ مانند تعریف نوع مدل می‌باشد و کار اتصال مدل به View را انجام میدهد و همین خط باعث میشود زمانی که شما در تگ body عبارت Model@ وبعد دات (.) را میزنید، لیست خصوصیات آن مدل ظاهر میشوند. لیست شدن خصوصیات بعد از دات(.) یکی از کارهای پیشفرض ویژوال استودیو می‌باشد؛ برای اینکه از خطاهای احتمالی کاربر جلوگیری کند.

نتیجه خروجی بالا مانند زیر می‌باشد:

 



معرفی View Imports

زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در View‌ها میشود. برای بهبود این وضعیت می‌توانید یک کلاس View Import را در پوشه‌ی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفته‌اند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.

در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب می‌کنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن  Razor View Imports است) انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.


نکته: استاندارد نام گذاری این View این می‌باشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
 
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نام‌های خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
 @using Razor.Models
در این کلاس شما فقط میتوانید فضاهای نام را مانند بالا قرار دهید. پس از آم قسمت فضاهای نام اضافی در Viewها قابل حذف میشوند و در این حالت فقط نام کلاس مدل را در بالای فرم قرار میدهیم مانند زیر:
@model Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>


Layout ها

یکی دیگر از عبارت‌های مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{
    Layout = null;
}
شما می‌توانید در بین {} کدهای سی شارپ را قرار دهید. حالا مقدار Layout را مساوی نال قرار داده‌ایم که بگوییم View مستقلی است و از قالب مشخصی استفاده نمی‌کند.

از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آن‌ها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد می‌کنیم و از آن در View ها استفاده می‌کنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
 
Layout
طرحبندی  Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشه‌ی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب می‌کنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
 


هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند: 
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
طرحبندی‌ها فرم خاصی از View هستند و دو عبارت @ در کدهای آن وجود دارد. در اینجا فراخوانی RenderBody@ سبب درج محتویات View مشخص شده توسط Action Method در این مکان می‌شود. عبارت دیگری که در اینجا وجود دارد، ViewBag است که برای مشخص کردن عنوان در اینجا استفاده شده‌است.
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه می‌دهد تا مقادیر و داده‌ها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال می‌کنیم، این مورد چگونه کار می‌کند.

عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده می‌کند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه می‌شود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاری‌های ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <style>
        #mainDiv {
            padding: 20px;
            border: solid medium black;
            font-size: 20pt
        }
    </style>
</head>
<body>
    <h1>Product Information</h1>
    <div id="mainDiv">
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
در اینجا یک عنصر عنوان و همچنین بعضی از CSS‌ها را به عنصر div که حاوی عبارت RenderBody@ است، اضافه کرده‌ام؛ فقط برای اینکه مشخص شود، چه محتوایی از طرحبندی سایت می‌آید و چه چیزی از View.
 

اعمال Layout

برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آن‌را مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آن‌را مانند المنت‌های head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product
@{
    Layout = "_BasicLayout";
    ViewBag.Title = "Product";
}
در خاصیت Layout، مقدار را برابر نام فایل Layout، بدون پسوند cshtml آن قرار میدهیم. Razor در مسیر پوشه Views/shared و پوشه Views/Home فایل Layout را جستجو می‌کند.
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی می‌کنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه ساده‌ای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه می‌دهد و داده‌ها را به کاربر منتقل می‌کند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش می‌کند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه می‌شود؛ مانند عکس زیر:
 


 
View Start

بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که می‌توان کنترل بیشتری بر روی آن‌ها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده می‌کنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آن‌ها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آن‌را در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا می‌کنیم، MVC به دنبال فایل View Start می‌گردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا می‌کند و الویت این فایل از تمام فایل‌های دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.

برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشه‌ی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب می‌کنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب می‌کنیم؛ مانند تصویر زیر:


ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینه‌ی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر می‌باشد:
@{
    Layout = "_Layout";
}
برای اعمال Layout جدید به تمام Viewها، مقدار Layout را معادل طرحبندی خود تغییر میدهیم؛ مانند کد زیر: 
@{
    Layout = "_BasicLayout";
}
از آنجا که فایل View Start دارای مقداری برای Layout می‌باشد، می‌توانیم عبارت‌های مربوطه را در Index.cshtml‌ها حذف کنیم:
@model Product
@{
    ViewBag.Title = "Product";
}
در اینجا لازم نیست مشخص کنیم که من می‌خواهم از فایل View Start استفاده کنم. MVC این فایل را پیدا خواهد کرد و از محتویات آن به طور خودکار استفاده می‌کند. البته باید دقت داشت که مقادیر تعریف شده‌ی در فایل View اولویت دارند و باعث میشوند با معادل‌های فایل View Start جایگزین شوند.

شما همچنین می‌توانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمت‌های مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیک‌ترین فایل View start، پردازش می‌شود. به این معنا که شما می‌توانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.

نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمی‌خواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آن‌را صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض می‌کند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین می‌کند.
 

استفاده از عبارت‌های شرطی در Razor
 
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و نحوه استفاده‌ی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقش‌هایی که توسط View و Action متدها انجام می‌شود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین ساده‌ای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند:

کامپوننت 
انجام میشود 
انجام نمیشود 
  Action Method    یک شیء ViewModel را به View ارسال می‌کند.
  یک فرمت داده را به View ارسال می‌کند.
  View    از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده می‌کند.
  هر جنبه‌ای از شیء View Model مشخصات را تغییر می‌دهد.
 
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمت‌های مختلف برنامه را دارید. همانطور که می‌بینید، می‌توانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایل‌ها شامل دستورالعمل‌های سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
می‌توان برای خصوصیت price، در اکشن متد فرمتی را تعریف و بعد آن را به View ارسال کنیم. این روش کار می‌کند، اما استفاده از این رویکرد منافع الگوی MVC را تضعیف می‌کند و توانایی من برای پاسخ دادن به تغییرات در آینده را کاهش می‌دهد. باید به یاد داشته باشید که در ASP NET Core MVC، استفاده مناسب از الگوی MVC اجتناب ناپذیر است و شما باید از تاثیر تصمیمات طراحی و کدگذاری که انجام می‌دهید مطلع باشید.
 

پردازش داده‌ها در مقابل فرمت

تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت داده‌ها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کرده‌ام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء داده‌‌ای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی می‌کند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.


اضافه نمودن مقدار داده ای

ساده‌ترین کاری را که می‌توانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایج‌ترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
 <p>Product Name: @Model.Name</p>
شما همچنین می‌توانید یک مقدار را با استفاده قابلیت ViewBag نیز به View ارسال نمایید که از این قابلیت در Layout برای تنظیم کردن محتوای عنوان استفاده کردیم. اما در حالت زیر یک مدل نوع دار را به سمت View ارسال کرده‌ایم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Razor.Models;


namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}

خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز می‌گرداند که می‌تواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شده‌است: 
 <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
نتیجه آن‌را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:



تنظیم مقادیر مشخص

شما همچنین می‌توانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
<p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">    
<p>Product Name: @Model.Name</p>    
<p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>   
 <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> 
</div>
در اینجا از عبارات Razor، برای تعیین مقدار برای برخی از ویژگی‌های داده در عنصر div استفاده کرده‌ام.

نکته: ویژگی‌های داده‌ها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگی‌های سفارشی برای سال‌ها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آن‌ها برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنند.

اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2">    <p>Product Name: Kayak</p>    <p>Product Price: £275.00</p>    <p>Stock Level: 2</p> </div>


استفاده از عبارت‌های شرطی

Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شده‌اند می‌بینید:

@model Product
@{ ViewBag.Title = "Product Name"; }
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">  
  <p>Product Name: @Model.Name</p>   
 <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
   <p>Stock Level:       
 @switch (ViewBag.StockLevel)
{
    case 0:@:Out of Stock                break;           
    case 1:          
    case 2:        
    case 3:            
    <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>         
       break;      
    default:            
    @: @ViewBag.StockLevel in Stock          
      break;      
  }    
</p>
</div>


برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار می‌دهیم. درون قطعه کد Razor، می‌توانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
 <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
در اینجا لازم نیست عناصر یا عبارات را در نقل قول قرار دهیم و یا آنها را به روش خاصی تعریف کنیم. موتور Razor این را به عنوان خروجی برای پردازش تفسیر خواهد کرد.
با این حال، اگر می‌خواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،‌می‌توانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.
مطالب دوره‌ها
نصب و راه اندازی مقدماتی Full Text Search
با استفاده از امکانات ابتدایی T-SQL مانند like می‌توان جستجوهایی را برای یافتن موارد مشابه با عبارتی خاص انجام داد، اما این جستجوها بسیار هزینه‌بر و کند هستند. در SQL Server برای مدیریت جستجوهای سریع و پیشرفته بر روی متون، افزونه‌های توکاری مانند Full text search، Semantic search، Term extraction و Term lookup تدارک دیده شده‌اند. Semantic search از نگارش 2012 آن افزوده شده‌است و مابقی در نگارش‌های پیشین آن نیز وجود داشته‌اند.


بررسی‌های مقدماتی

ابتدای کار نیاز است بررسی کنیم آیا افزونه‌ی Full Text Search، به همراه SQL Server نصب شده‌است یا خیر. برای این منظور کوئری ذیل را اجرا کنید:
 select SERVERPROPERTY('IsFullTextInstalled');
اگر خروجی این کوئری عدد 1 بود، یعنی FTS نصب شده‌است؛ اگر خیر، مجددا برنامه‌ی نصاب SQL Server را اجرا کرده و زمانیکه به قسمت feature selection رسیدید، گزینه‌ی ذیل را باید انتخاب کنید:
 instance features -> database engine services -> Full Text



راه اندازی سرویس Full Text Search

پیش از ادامه‌ی بحث، به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرده و مطمئن شوید که سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER نیز در حال اجرا است. در غیراینصورت با خطای ذیل مواجه خواهید شد:
 SQL Server encountered error 0x80070422 while communicating with full-text filter daemon host (FDHost) process.
اگر این سرویس در حال اجرا است و باز هم خطای فوق ظاهر شد، مجددا به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرد، در برگه‌ی  خواص سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER، گزینه‌ی logon را یافته و آن‌را به local system account تغییر دهید. سپس سرویس را ری استارت کنید. پس از آن نیاز است دستور ذیل را نیز اجرا کنید:
 sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts'



چه نوع داده‌هایی را می‌توان توسط FTS ایندکس کرد؟

با استفاده از امکانات FTS می‌توان کلیه ستون‌هایی را که دارای نوع‌های ذیل باشند، ایندکس کرد:
 char, nchar, varchar, nvarchar, text, ntext, image, xml, varbinary(max)
البته نوع باینری را که ملاحظه می‌کنید مانند image و varbinary max، نیاز به یک ستون اضافی، برای ذخیره سازی پسوند فایل‌های ذخیره شده در آن‌ها مانند docx، pdf ، xlsx و امثال آن نیز دارند. برای مثال ابتدا یک فایل word را در ستونی از نوع varbinary max ذخیره می‌کنید و سپس نیاز است در همانجا در ستونی دیگر، پسوند این فایل را نیز قید نمائید.
همچنین FTS برای پردازش این فایل‌های باینری و ایندکس کردن اطلاعات آن‌ها، نیاز به افزونه‌هایی به نام IFilters دارد. کار این فیلترها استخراج متن بدون فرمت، از فایل‌های باینری مرتبط و ارائه‌ی آن‌ها به موتور FTS می‌باشد.


نصب فیلترهای مخصوص FTS آفیس

اگر علاقمند هستید که بدانید در حال حاضر چه تعداد فیلترهای FTS بر روی سیستم شما نصب شده‌است، کوئری ذیل را اجرا نمائید:
 exec sys.sp_help_fulltext_system_components 'filter';
برای نمونه اگر آفیس بر روی سیستم شما نصب باشد، در حاصل کوئری فوق، فیلتری مانند offfilt.dll را نیز مشاهده خواهید کرد که به پسوندهایی مانند doc، ppt، xls و امثال آن انتساب داده شده‌است.
فیلترهای آفیس را جداگانه نیز می‌توانید دریافت و نصب کنید (بدون نیاز به نصب کامل آفیس بر روی سرور):
این فیلترها تا نگارش 2013 آفیس را نیز پشتیبانی می‌کنند و آگر آپدیت ویندوز نیز روشن باشد، سرویس پک 2 آن را نیز دریافت خواهید کرد.

پس از اینکه فیلترها را نصب کردید، باید آن‌ها را در وهله‌ی جاری SQL Server ثبت کرد:
 exec sys.sp_fulltext_service 'load_os_resources', 1;
EXEC sp_fulltext_service 'update_languages';
EXEC sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts';
اکنون اگر مجددا کوئری sys.sp_help_fulltext_system_components یاد شده را اجرا کنید. خروجی آن حدودا 50 سطر خواهد بود؛ این اطلاعات را از کوئری ذیل نیز می‌توان بدست آورد:
 select * from sys.fulltext_document_types;
اگر پس از نصب و همچنین ثبت و معرفی فیلترهای آفیس 2010 به بعد، هنوز تعداد 50 ردیف را ملاحظه می‌کنید (اکنون باید بیشتر از 160 مورد باشند)، نیاز است یکبار وهله‌ی جاری SQL Server را ری استارت کنید. برای اینکار در management studio بر روی وهله‌ی جاری، کلیک راست کرده و گزینه‌ی Restart را انتخاب کنید.

فیلترهای فوق علاوه بر اینکه امکان FTS را بر روی کلیه فایل‌های مجموعه آفیس میسر می‌کنند، امکان جستجو FTS را بر روی خواص ویژه اضافی آن‌ها، مانند نام نویسنده، واژه‌های کلیدی، تاریخ ایجاد و امثال آن نیز به همراه دارند.


FTS چگونه کار می‌کند؟

زبان‌های پشتیبانی شده توسط FTS را توسط کوئری ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
 select lcid, name from sys.fulltext_languages order by name;
کار FTS با word-breakers و stemmers شروع می‌شود. این‌ها کار آنالیز متن را بر اساس زبانی مشخص انجام می‌دهند. اگر زبان مدنظر توسط FTS پشتیبانی نمی‌شود، می‌توان از زبان انگلیسی و یا همچنین Neutral نیز برای آنالیز آن استفاده کرد. زبان Neutral جزو خروجی کوئری فوق با شماره آی دی صفر است.
word-breakers تک تک کلمات را (که به آن‌ها token نیز گفته می‌شود) تشخیص داده و سپس FTS آن‌ها را با فرمتی فشرده شده، درون ایندکس‌های مخصوص خود ذخیره می‌کند.کار stemmers تولید حالات inflectional (صرفی) یک کلمه بر اساس دستور زبانی مشخص است.
اهمیت آنالیز inflectional، در اینجا است که برای مثال اگر در متنی واژه‌ی jumps وجود داشت و کاربر در حین جستجو، jumped را وارد کرد، FTS بر اساس دستور زبان مورد استفاده، پیشتر، حالات مختلف صرفی jump را ذخیره کرده‌است و امکان انجام یک چنین کوئری پیشرفته‌ای را پیدا می‌کند.


نصب و فعال سازی Semantic Language Database

کار TFS تنها به خرد کردن واژه‌ها و آنالیز صرفی آن‌ها خلاصه نمی‌شود. در مرحله‌ی بعد، انجام Statistical semantic search میسر می‌شود. در اینجا SQL Server بر اساس آمار واژه‌های کلیدی استخراج شده، توانایی یافتن متونی مشابه و یا مرتبط را پیدا می‌کند. Semantic Search جزو تازه‌های SQL Server 2012 است.

برای اینکار نیاز است بانک اطلاعاتی Semantic language statistics نیز نصب شود. برای اطمینان از نصب بودن آن، کوئری ذیل را اجرا کنید:
 select * from sys.fulltext_semantic_language_statistics_database;
اگر حاصل آن خالی بود، نیاز است مستقلا نصب شود. این بانک اطلاعاتی ویژه را در یکی از دو مسیر ذیل
 x64\Setup\SemanticLanguageDatabase.msi
x86\Setup\SemanticLanguageDatabase.msi
در DVD یا فایل ISO نصب SQL Server 2012 می‌توانید پیدا کنید. فایل نصاب msi آن‌را اجرا کنید، دو فایل mdf و ldf را در مسیری که مشخص می‌کنید، کپی می‌کند.
پس از آن نیاز است این بانک اطلاعاتی را Attach و همچنین ثبت کرد:
CREATE DATABASE semanticsdb
    ON ( FILENAME = 'D:\SQL_Data\SemanticLanguageDatabase\semanticsdb.mdf' )
    LOG ON ( FILENAME = 'D:\SQL_Data\SemanticLanguageDatabase\semanticsdb_log.ldf' )
    FOR ATTACH
GO

EXEC sp_fulltext_semantic_register_language_statistics_db @dbname = N'semanticsdb'
GO
زمانیکه این بانک اطلاعاتی کپی می‌شود، دسترسی Write کاربر وارد شده به سیستم را در برگه‌ی Security فایل‌های mdf و ldf آن ندارد. به همین جهت ممکن است در حین Attach، پیام عدم دسترسی را دریافت کنید که با مراجعه به خواص فایل‌ها و تنظیم دسترسی Write کاربر جاری، مشکل برطرف می‌شود.
پس از مراحل فوق، اگر مجددا کوئری یاد شده بر روی sys.fulltext_semantic_language_statistics_database را اجرا کنید، یک سطر خروجی خواهد داشت.
نظرات اشتراک‌ها
روش امن نگهداری پسورد کاربران
پیاده سازی روش گفته شده در این سایت :
/* 
 * Password Hashing With PBKDF2 (http://crackstation.net/hashing-security.htm).
 * Copyright (c) 2013, Taylor Hornby
 * All rights reserved.
 *
 * Redistribution and use in source and binary forms, with or without 
 * modification, are permitted provided that the following conditions are met:
 *
 * 1. Redistributions of source code must retain the above copyright notice, 
 * this list of conditions and the following disclaimer.
 *
 * 2. Redistributions in binary form must reproduce the above copyright notice,
 * this list of conditions and the following disclaimer in the documentation 
 * and/or other materials provided with the distribution.
 *
 * THIS SOFTWARE IS PROVIDED BY THE COPYRIGHT HOLDERS AND CONTRIBUTORS "AS IS" 
 * AND ANY EXPRESS OR IMPLIED WARRANTIES, INCLUDING, BUT NOT LIMITED TO, THE 
 * IMPLIED WARRANTIES OF MERCHANTABILITY AND FITNESS FOR A PARTICULAR PURPOSE 
 * ARE DISCLAIMED. IN NO EVENT SHALL THE COPYRIGHT HOLDER OR CONTRIBUTORS BE 
 * LIABLE FOR ANY DIRECT, INDIRECT, INCIDENTAL, SPECIAL, EXEMPLARY, OR 
 * CONSEQUENTIAL DAMAGES (INCLUDING, BUT NOT LIMITED TO, PROCUREMENT OF 
 * SUBSTITUTE GOODS OR SERVICES; LOSS OF USE, DATA, OR PROFITS; OR BUSINESS 
 * INTERRUPTION) HOWEVER CAUSED AND ON ANY THEORY OF LIABILITY, WHETHER IN 
 * CONTRACT, STRICT LIABILITY, OR TORT (INCLUDING NEGLIGENCE OR OTHERWISE) 
 * ARISING IN ANY WAY OUT OF THE USE OF THIS SOFTWARE, EVEN IF ADVISED OF THE 
 * POSSIBILITY OF SUCH DAMAGE.
 */

using System;
using System.Text;
using System.Security.Cryptography;

namespace PasswordHash
{
    /// <summary>
    /// Salted password hashing with PBKDF2-SHA1.
    /// Author: havoc AT defuse.ca
    /// www: http://crackstation.net/hashing-security.htm
    /// Compatibility: .NET 3.0 and later.
    /// </summary>
    public class PasswordHash
    {
        // The following constants may be changed without breaking existing hashes.
        public const int SALT_BYTE_SIZE = 24;
        public const int HASH_BYTE_SIZE = 24;
        public const int PBKDF2_ITERATIONS = 1000;

        public const int ITERATION_INDEX = 0;
        public const int SALT_INDEX = 1;
        public const int PBKDF2_INDEX = 2;

        /// <summary>
        /// Creates a salted PBKDF2 hash of the password.
        /// </summary>
        /// <param name="password">The password to hash.</param>
        /// <returns>The hash of the password.</returns>
        public static string CreateHash(string password)
        {
            // Generate a random salt
            RNGCryptoServiceProvider csprng = new RNGCryptoServiceProvider();
            byte[] salt = new byte[SALT_BYTE_SIZE];
            csprng.GetBytes(salt);

            // Hash the password and encode the parameters
            byte[] hash = PBKDF2(password, salt, PBKDF2_ITERATIONS, HASH_BYTE_SIZE);
            return PBKDF2_ITERATIONS + ":" +
                Convert.ToBase64String(salt) + ":" +
                Convert.ToBase64String(hash);
        }

        /// <summary>
        /// Validates a password given a hash of the correct one.
        /// </summary>
        /// <param name="password">The password to check.</param>
        /// <param name="correctHash">A hash of the correct password.</param>
        /// <returns>True if the password is correct. False otherwise.</returns>
        public static bool ValidatePassword(string password, string correctHash)
        {
            // Extract the parameters from the hash
            char[] delimiter = { ':' };
            string[] split = correctHash.Split(delimiter);
            int iterations = Int32.Parse(split[ITERATION_INDEX]);
            byte[] salt = Convert.FromBase64String(split[SALT_INDEX]);
            byte[] hash = Convert.FromBase64String(split[PBKDF2_INDEX]);

            byte[] testHash = PBKDF2(password, salt, iterations, hash.Length);
            return SlowEquals(hash, testHash);
        }

        /// <summary>
        /// Compares two byte arrays in length-constant time. This comparison
        /// method is used so that password hashes cannot be extracted from
        /// on-line systems using a timing attack and then attacked off-line.
        /// </summary>
        /// <param name="a">The first byte array.</param>
        /// <param name="b">The second byte array.</param>
        /// <returns>True if both byte arrays are equal. False otherwise.</returns>
        private static bool SlowEquals(byte[] a, byte[] b)
        {
            uint diff = (uint)a.Length ^ (uint)b.Length;
            for (int i = 0; i < a.Length && i < b.Length; i++)
                diff |= (uint)(a[i] ^ b[i]);
            return diff == 0;
        }

        /// <summary>
        /// Computes the PBKDF2-SHA1 hash of a password.
        /// </summary>
        /// <param name="password">The password to hash.</param>
        /// <param name="salt">The salt.</param>
        /// <param name="iterations">The PBKDF2 iteration count.</param>
        /// <param name="outputBytes">The length of the hash to generate, in bytes.</param>
        /// <returns>A hash of the password.</returns>
        private static byte[] PBKDF2(string password, byte[] salt, int iterations, int outputBytes)
        {
            Rfc2898DeriveBytes pbkdf2 = new Rfc2898DeriveBytes(password, salt);
            pbkdf2.IterationCount = iterations;
            return pbkdf2.GetBytes(outputBytes);
        }
    }
}
مطالب
آیا دوران پادشاهی اوراکل در حوزه‌ی مدیریت پایگاه‌های داده عملیاتی به پایان رسیده است؟
از سال 1970 تا به حال سیستم‌های مدیریت پایگاه داده عملیاتی – ODBMS - مختلفی ایجاد شده‌اند. بعضی از آنها به مرور زمان از بین رفته‌اند و برخی قدرتمند‌تر شده‌اند. در دهه‌های اخیر بین سیستم‌های مدیریت پایگاه داده عملیاتی، محصولات شرکت‌های اوراکل، مایکروسافت، IBM و SAP از بقیه موفق‌تر بوده‌اند. اما مسلما در این بین بهترین سیستم مدیریت پایگاه داده، محصول شرکت اوراکل بوده است و سخن گزافی نیست که بگوییم محصول شرکت اوراکل در دهه‌های اخیر در بین محصولات دیگر شرکت‌ها پادشاهی می‌کرده است .
تا حدود 4 سال پیش بین کیفیت oracle db و sql server اختلاف فاحشی وجود داشت. چه از نظر سرعت و چه از نظر دیگر امکانات، اوراکل کاملا برتر از رقیب خود بود. در نسخه‌ی sql server 2012، امکانات قابل توجهی به محصول شرکت مایکروسافت افزوده شد. از مهمترین این امکانات می‌توان به ویژگی AlwaysOn و ColumnStore Index‌ها اشاره کرد. امکانات این نسخه باعث شد که اختلاف بین oracle db و sql server تا حدی کاهش یابد. مایکروسافت سرانجام در نسخه‌ی sql server 2014 خود تغییرات اساسی بوجود آورد. مهمترین این تغییرات ایجاد موتور درونی In-Memory OLTP می‌باشد که برای تراکنش‌های درون حافظه بهینه شده است. با استفاده از امکانات این نسخه می‌توان بدون نیاز به دوباره نویسی محصولات، سرعت اجرای کوئری‌های آنها را به طور متوسط ده برابر کرد. در شکل ذیل ساختار جدید sql server مشاهده می‌شود.


شرکت بوین که یک شرکت مشهور ارائه خدمات آنلاین و پیش بینی بازی‌های ورزشی است و در هر لحظه، کاربران آنلاین بسیاری در وب سایت شرکت، کوئری اجرا می‌کنند، از قابلیت‌های جدید اس کیو ال سرور 2014 استفاده کرده است و با استفاده از این قابلیت‌ها توانسته سرعت اجرای پرس و جو‌های مشتریانش را از 15 هزار پرس و جو در ثانیه به 250 هزار پرس و جو در ثانیه برساند. در نتیجه کارایی سرور این شرکت 16 برابر شده است.


در تحقیقی دیگر، یک محقق، با استفاده از قابلیت‌های جدید اس کیو ال سرور 2014 توانسته است دو رکورد جدید را از اجرای کوئری‌های انبار داده ای برای حجم‌های 3 ترابایت و 10 ترابایت و نوع پارتیشن بندی نشده به ثبت برساند و رکورد‌های قبلی را که متعلق به اوراکل بوده، بشکند. این محقق توانسته 404005 کوئری نسبتا سنگین انبار داده‌ای را در پایگاه داده‌ای با 10 ترابایت اطلاعات، در یک ساعت اجرا کند و رکورد قبلی را که متعلق به اوراکل و برابر 377594 کوئری با همین شرایط بوده، بشکند. همچنین هزینه‌ی اجرای کوئری‌های سرور اس کیو ال مذکور برابر 2.04 دلار در هر ساعت اجرای کوئری بوده است. به این معنی است که کمتر از نصف هزینه‌ی مشابه در رکورد ثبت شده‌ی اوراکل که برابر 4.65 دلار در ساعت اجرای کوئری بوده است، هزینه داشته است.


در واقع اگر بخواهیم سیستم‌های مدیریت پایگاه داده عملیاتی را رتبه بندی کنیم، به جز سرعت، باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم که چنین کاری نیاز به همکاری گروهی بزرگ دارد. خوشبختانه چنین گروه‌هایی وجود دارند و آن قدر معتبر هستند که اکثر شرکت‌های بزرگ به آمار‌های آنها استناد می‌کنند. در فناوری‌های مربوط به آی تی، برای رسیدن به معتبر‌ترین نتایج باید به گزارش‌های ارائه شده‌ی شرکت گارتنر رجوع کنیم. گارتنر، شرکت پژوهشی و مشاوره‌ی آمریکایی است، که در زمینه‌ی ارائه خدمات برون‌سپاری، تحقیق و پژوهش و مشاوره فناوری اطلاعات فعالیت می‌نماید. این شرکت در سال 1979 راه‌اندازی شد و در سال 2014 بیش از 6500 نفر کارمند داشته که در 85 کشور بوده‌اند. در این بین حدود 1500 نفر از آنها در بخش تحقیق و توسعه فعالیت داشته‌اند. همچنین در این سال، درآمد شرکت گارتنر که عمدتا از طریق مشاوره دادن به شرکت‌های مختلف بوده، بیش از 2 میلیارد دلار در سال 2014 بوده است.
شرکت گارتنر معمولا خلاصه‌ی نتیجه‌ی بررسی‌های خود را در نمودارهایی خاص به نام مربع جادویی گارتنر ارائه می‌کند. در این نمودار، قابلیت‌های اجرایی که بیانگر کیفیت فعلی محصول هستند، در محور عمودی نمایش داده می‌شوند و از پایین به بالا زیاد می‌شوند. یعنی هر چه محصولی بالاتر باشد، در حال حاضر کیفیت بهتری دارد. محور افقی نمودار بیانگر بصیرت و آینده نگری محصول می‌باشد و از چپ به راست زیاد می‌شود. به این ترتیب رهبران یک حوزه‌ی خاص، در ربع بالا و سمت راست مربع جای می‌گیرند.


حال که با نحوه‌ی تفسیر مربع جادویی گارتنر آشنا شدیم، به بررسی نمودار‌های مربوط به سیستم‌های مدیریت پایگاه داده عملیاتی در سه سال اخیر می‌پردازیم.
در شکل ذیل می‌بینیم که در سال 2013 و پس از ارائه‌ی نسخه‌ی sql server 2012 توسط مایکروسافت، اوراکل همچنان پیشتاز است و شرکت‌های مایکروسافت، آی بی ام و SAP پس از آن قرار گرفته‌اند. البته در این سال شرکت مایکروسافت فاصله‌ی زیاد قبلی خود را با اوراکل، کم کرده است.


در سال 2014، شرکت مایکروسافت از نظر آینده نگری و بصیرت، از اوراکل پیشی گرفته ولی هنوز در قابلیت‌های اجرایی عقب‌تر از اوراکل قرار دارد.


اما چند روز پیش در تاریخ 12 اکتبر 2015، شرکت گارتنر گزارشی ارائه کرد که خیلی از فعالان آی تی را شگفت زده کرد. این گزارش در حال حاضر در وب سایت شرکت گارتنر قابل دسترسی است؛ ولی معمولا گارتنر پس از مدتی آن را از حالت رایگان به پولی تغییر می‌دهد.
لینک موقت گزارش

در گزارش سال 2015 و پس از ارائه‌ی نسخه‌ی sql server 2014 و کاربردی شدن و تست قابلیت‌های آن در عمل توسط شرکت‌های مختلف، بالاخره طلسم چند ده ساله‌ی اوراکل شکسته شده و اگرچه اوراکل نسبت به سال قبل رشد داشته است، ولی sql server مایکروسافت توانسته، هم در قابلیت اجرای فعلی و هم در بصیرت و آینده نگری بالاتر از محصول شرکت اوراکل بایستد. بنابراین عملا دوران پادشاهی مطلق اوراکل در حوزه‌ی پایگاه‌های داده‌ی عملیاتی به سر رسیده است.

در انتها لازم می‌بینم به نکاتی مهم اشاره کنم:
- شرکت اوراکل بر خلاف تصور خیلی از افراد، همانند شرکت‌های مایکروسافت، آی بی ام و ... محصولات گسترده و مختلفی دارد و این بررسی و نتایج تنها در حوزه‌ی سیستم‌های مدیریت پایگاه داده عملیاتی بود.
- بالاتر بودن sql server مایکروسافت از اوراکل در سال 2015 به این معنا نیست که اوراکل نمی‌تواند به جایگاه قبلی خود برگردد؛ بلکه شاید در سال‌های آینده این رتبه بندی باز هم تغییر کند. در واقع این گزارش به این معنا است که فاصله‌ی زیاد قدیم بین sql server و oracle db از بین رفته و در حال حاضر این دو به رقیب سر سختی برای یکدیگر تبدیل شده‌اند.
- وجود رقابت نزدیک بین شرکت‌های بزرگ باعث می‌شود که این شرکت‌ها حداکثر تلاش خود را برای بهتر کردن محصولات خود انجام بدهند و برندگان اصلی این وضعیت، استفاده کنندگان از این محصولات هستند.
- بنده به عنوان نگارنده‌ی این پست شخصا با هر دو محصول oracle db و sql server کار می‌کنم و تلاش کردم که این پست بی طرفانه باشد؛ پس لطفا متعصبانه قضاوت نکنید.